Telegram Web Link
🔸برنامه‌های روز دانشجو ● #شهرام_شهیدی ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● دوشنبه پانزدهم آذرماه هزار و چهارصد

فردا روز دانشجو است. همانطور که می‌دانید در این کشور همه از سیاسی‌کاری در دانشگاه‌ها انتقاد می‌کنند اما در همان حال معتقدند دانشجو باید سیاسی باشد. به‌همین منظور جهت تنویر افکار دانشجویان در آستانه روزشان، پیشنهادهای شهرونگ جهت بزرگداشت روز دانشجو با ادویه سیاسی مناسب در دانشگاه‌ها را اعلام می‌نماییم:
١- طناب‌کشی: یکی از بهترین رویکردهای دانشجویی به مسائل کشور برگزاری طناب‌کشی است به‌شرطی که این بازی در جهت شرقی- غربی انجام شود. نه شمالی - جنوبی. به‌طوری که بتوان در دو جناح چپ‌وراست به مبارزه پرداخت. مهم‌ترین رکن این سرگرمی، یارکشی است. دانشجوجماعت باید از الان یاد بگیرد که همیشه و همه‌جا یارکشی است که باعث پوشاندن نقاط ضعف و هاپولی‌های اقتصادی می‌شود. کافی است بخت به دانشجوی یک‌لاقبا رو کند و وسط این یارکشی‌ها یکهو ببیند در تیم برنده است و کاندیدای نشستن بر مسند بسیاری از
مقام‌های کشوری.
٢- مسابقه گل‌واژه: همگان می‌دانند این نه برنامه‌های یک سیاستمدار که گل‌واژه‌های اوست که هم در صدر اخبار می‌نشاندش و هم مملکت را پیش می‌برد. لذا دانشجویان بهتر است در دو گروه چپ‌وراست یارکشی نموده و سپس سعی کنند با برترین گل‌واژه‌ها برای رقیب خود خط‌ونشان بکشند. این موضوع می‌تواند به دانشجویان یاد دهد که هر که گل‌واژه خفن‎تری بگوید احتمالا می‌تواند در آینده و پس از پایان تحصیلات، به مقام و منزلتی برسد. به قول ارسطو
«هر که مقامش بیش، گل‌واژه‎اش بیشتر باد »
٣- برگزاری مراسم سیاسی فرهنگی « کی بود کی بود؟ من نبودم» در این مراسم دانشجویان می‌توانند از هر مهمانی که خواستند دعوت کنند تا در آمفی‌تئاتر دانشگاه حاضر شده و با او این مراسم را برگزار کنند. مهم نیست مهمان مراسم از چه طیف سیاسی باشد و چه پست‌ومقامی دارد. شما حتی اگر یک چوب خشک را هم به مراسم دعوت کنید و از نقش و سهم او در بروز وضعیت حال کشور بپرسید قطعا به شما خواهد گفت «من نبودم دستم بود. تقصیر آستینم بود»

@shahrvang
🔸چند پیشنهاد برای بودجه ● #امیرمسعود_فلاح ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● دوشنبه پانزدهم آذرماه هزار و چهارصد

قرار است لایحه بودجه ١٤٠١ به مجلس برود. تا بسته نشده ما هم یکسری پیشنهاد بدهیم که موجب سعادت هرچه بیشتر
ملت شود:
١- اختصاص یک فصل به مجموعه طرح‌های خرد و کلان راهبردی و راهکاری «صیانت» از همه جای مردم در برابر هر چیزی که فکرش را بکنید. مثلا صیانت از سلامت مردم در برابر سرعت غیرمجاز در بزرگراه‌های واقعی و پهنای باند مجازی، صیانت از امنیت مردم در برابر حیوانات وحشی و درنده جنگل‌ و کوه‌ودشت و حیوانات اهلی خانگی، صیانت از دانش‌آموزان بی‌دفاع در برابر محتوای نامناسب کتب درسی نظیر؛ تصویر زننده یک دهقان مدعی فداکاری و ... .
٢- تخصیص ردیف بودجه مشتی به طرحی برای تحکیم خانواده که به موجب آن به اشتغال دهه شصتی‌ها و دهه هفتادی‌های موردشناخت و اعتماد مسئولان (در حدی که مسئولان ضمانت‌شان را هم بکنند) اهتمام ویژه‌ای شود. طبعا شعاع شناخت مسئولان در حد دور‌وبری‌های خودشان است و همین مورد، باعث شائبه فامیل‌بازی و خویشاوندسالاری می‌شود که راهش تخصیص ردیف بودجه‌ای برای تنویر افکار عمومی در جهت تحکیم خانواده است.
٣- تخصیص ردیف بودجه‌ای برای آگاه‌سازی جامعه که به موجب آن برخی سلبریتی‌های فاضل و فرهیخته علل و عوامل موثر بر وضع زندگی مردم را از یکسو (مثلا بی‌عرضگی برای کسانی‌که بعد از ٣٠ سال دوندگی به جایی نرسیده‌اند) و فرصت‌هایی که از دل تهدیدهای این وضع برایشان فراهم می‌شود را از سوی دیگر (مثلا تبدیل تهدید گرسنگی به فرصت رژیم غذایی برای تناسب اندام و افزایش جذابیت) به اطلاع عموم برسانند.
٤- تخصیص یک ردیف بودجه در خور شأن مردم عزیز ایران در راستای امر مهم و سرنوشت‌ساز بسترسازی برای توسعه پایدار ایران عزیز به صفحه طنز و کارتون روزنامه شهروند (شهرونگ).

@shahrvang
🔸 گرگ و میش! ● بازنشر کارتونی از #آروین ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● دوشنبه پانزدهم آذرماه هزار و چهارصد

@shahrvang
🔸 محدودیت مردم جهان (قسمت سوم) ● #وحید_میرزایی ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● دوشنبه پانزدهم آذرماه هزار و چهارصد

همانطور که قبلا هم گفتیم مردم کشورهای دنیا اینقدر مشکلات عجیبی دارند که معضلات ما مانند بیکاری، بی‌آبی، بی‌پولی، بی‌نانی و هر چه با «بی» شروع می‌شود در برابر آن مشکلات، هیچی نیست. در بعضی کشورهای دنیا آنقدر اتفاقات و قوانین عجیبی وجود دارد که مردم اصلا به فکر معیشت و رفاه و این مسائل نیستند. در اینجا به برخی اتفاقات و قوانین کشورهای دنیا می‌پردازیم تا شاید به خودتان بیایید و اگر نیامدید جمع کنید و بروید به همین کشورها.

آلمان کشوری بی‌خود و ادای به تنگ‌آمده‌ها
در برخی شهرهای کشور آلمان تمام شدن بنزین خودرو در اتوبان‌های این کشور غیرقانونی است و در صورت خالی شدن باک برای شخص خاطی مجازات در نظر گرفته می‌شود. حقیقتا آلمانی‌ها هیچ لذتی از زندگی نبردند آنقدر که مثل ماشین با نظم‌وترتیب زندگی کردند. یعنی اگر یک آلمانی وسط اتوبان بنزینش تمام شد، این حق را ندارد یک دبه چهار لیتری دستش بگیرد و وسط اتوبان آن را تکان دهد. حتی سایر رانندگان هم حق ندارند بایستند و از باک بنزین‌شان دو لیتر بنزین به آن بدبخت مادرمرده بدهند. یعنی هیچ آلمانی وجود ندارد که یک سر شلنگ را داخل باک و سر دیگرش را در دهان کرده و میک بزند تا بنزین جاری شود؟ یعنی هیچ آلمانی در دنیا طعم بنزین جاری در شلنگ را نچشیده؟ آخر این چه زندگی بی‌هیجان و بی‌مزه‌ایست؟ این چه بلایی است که آنگلا مرکل بر سر مردم مظلوم آلمان آورده؟ لابد مردم آلمان قلیان هم نمی‌کشند؟

آمریکا کشور آقازاده‌های غیرشفاف
در کشور آمریکا در ایالت واشنگتن، اگر کسی ادعای این را داشته باشد که پدر و مادر پولداری دارد ولی این‌گونه نباشد جرم انجام داده و مجازات می‌گردد. متأسفانه مردم کشور ما چون خوب و بادقت به اخبار صداوسیما گوش نمی‌دهند و تحولات کشورهای غربی خصوصا آمریکا را رصد نمی‌کنند، تصوری اشتباه از شرایط زندگی و قوانین آنها دارند و فکر می‌کنند آنجا چه خبر است. ببینید در کشور آمریکا چقدر همه‌چیز غیرشفاف است که یک قانون گذاشته‌اند بر این اساس که هیچ‌کس نمی‌تواند بی‌خودی خود را آقازاده معرفی کند. این در حالی است که در کشور عزیز ما ایران آنقدر همه‌چیز شفاف است که برعکس کشور آمریکا، آقازاده‌ها معمولا ادعا می‌کنند که پدر و مادر پولداری ندارند اما بعد که معلوم می‌شود دارند، نه تنها مجازات نمی‌شوند بلکه از خدمات و علم ایشان در معاونت شهرداری، فرماندار، مسئول روابط‌عمومی، مشاور وزیر و سایر سمت‌های کلیدی استفاده می‌شود.

@shahrvang
Shahrvang-1247-1400-09-15.pdf
1.7 MB
🔸پی دی اف با کیفیت صفحه #شهرونگ ● دوشنبه پانزدهم آذرماه هزار و چهارصد

@shahrvang
🔸هرکی خودش باید قدرت خریدشو زیاد کنه! ● تیتر یک صفحه #شهرونگ#امیرمسعود_فلاح ● پنجشنبه هجدهم آذرماه هزار و چهارصد

@shahrvang
🔸 خوبه ولی کافی نیست! ● #کیوان_زرگری ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ●پنجشنبه هجدهم آذرماه هزار و چهارصد

@shahrvang
🔸بالا رفتن قدرت فروش مردم! ● #شهرام_شهیدی ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● پنجشنبه هجدهم آذرماه هزار و چهارصد

نمی‌شود که همه در این کشور بزنند تو کار مشاوره و پاسخ به پیام‌های تلفنی اما ما در شهرونگ دست روی دست بگذاریم و وارد این حیطه نشویم. بنابراین امروز تلفن‌ها را باز گذاشتیم تا تماس گرفته و از ما مشاوره بگیرید:

بنده یک فروشنده نوبت در صف معاینه فنی هستم. این روزها خیلی از مقام‎های سیاسی یا مسئولان اقتصادی کشور ، بِر و بِر تو چشم آدم نگاه و تایید می‌کنند مطابق شاخص‌های اقتصادی، قدرت خرید مردم نصف شده . تو را به خدا بگویید این جور خبرهای بد را یکهو به ما نگویند. سکته می‌کنیم.
مشاور شهرونگ: اگر نیمه پر لیوان را ببینید متوجه می‌شوید که خیلی هم حرف بدی نمی‎زنند. بر اساس قوانین اقتصادی، وقتی قدرت خرید مردم نصف بشود حتما قدرت فروش مردم بالا می‌رود و می‎افتند دنبال فروش و پول گیرشان می‌آید. فقط کافی است در برهه حساس کنونی، دم‎پر کسی نباشید که یکهو وارد لیست فروش دوستان و آشنایانتان نباشید و کسی کار دست‌تان ندهد.

پژوهشگر امور علمی- تخیلی هستم. این روزها گاهی آدم پای اینترنت که می‌نشیند از بس سرعتش پایین است خوابش می‌برد. به نظر شما فلسفه سرعت پایین اینترنت چیست؟
مشاور شهرونگ: عزیزجان، مردی که بتواند پای این سرعت اینترنت بنشیند پای زن و زندگی‌اش هم می‌نشیند. صبرش زیاد می‌شود. وفاداری‎اش زیاد می‌شود. بعدش هم خسته می‎شود برمی‎گردد به آغوش . . . ببخشید آغوش بی‎ادبی است. به کانون گرم خانواده‎اش. کلی محاسن دارد. بنابراین سرعت پایین اینترنت برای حفظ بنیان خانواده ضروری است.

ابراهیم خودجوش هستم با ٤٧ سال سابقه مطبوعاتی در داغ‎ترین روزنامه کشور ، پسر ٥ ساله‎ام دیشب آخرین بیانیه افشاگرانه‎ام علیه برخی فعالان فرهنگی را پاره کرد . به نظر شما یکی از سرویس‎های جاسوسی غرب پسر مرا اجیر نکرده ؟
مشاور شهرونگ: به نظر می رسد پسر شما نابغه است و قدرت درک و تحلیل بالاتری نسبت به هم‎سن‎های خودش دارد. کسی که با این سن کم توانسته بدون خواندن متن، تشخیص بدهد که آن متن ارزش پاره شدن دارد حتما ضریب هوشی بالایی دارد .

@shahrvang
شهرونگ
Photo
🔸 «توماس ناست» کارتونیستی از تبار «دومیه» ● #یحیی_تدین ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● پنجشنبه هجدهم آذرماه هزار و چهارصد

برای سالیان دراز، در اغلب مطبوعات پرتیراژ، کارتونیست‌ها به‌عنوان قطعات جایگزین به حساب می‌آمدند، ارزش هر یک از آنها بستگی به توان پول‌سازی آنها داشت. هر طرحی که می‌توانست خواننده‌های بیشتری را جذب خود کند، دستمزد بیشتری می‌گرفت و در این فضای حاکم، مدیران هنری قادر بودند بر حسب منافع خود یا وابستگی حزبی، تاثیر فراوانی بر شیوه کار هنرمندان کارتونیست بگذارند، اما در این میان«توماس ناست»١ یک استثنا بود. هنرمندی که توانست نماد «فیل» را برای معرفی حزب جمهوری و نماد «الاغ» را برای حزب دموکرات جاودانه کند و استقلال خود را به‌عنوان یک هنرمند متعهد به نمایش گذارد. «توماس ناست» در ٢٧ سپتامبر ١٨٤٠ در آلمان به‌دنیا آمد و وقتی ٦ سالش بود به همراه خواهرش به آمریکا مهاجرت کرد و در شهر نیویورک ساکن شد. اولین کار هنری او در سال ١٨٥٥ به چاپ رسید و چند سال بعد وارد مجله هفتگی «هارپرز»٢ شد. پس از چندی «ناست» توانست از طریق خلق آثاری متهورانه، نام خود را به‌عنوان یک فعال ضدجنگ، مخالف برده‌داری و فساد پر آوازه کند. در واقع او از یک کارتونیست مطبوعاتی به هنرمندی کنشگر در عرصه اجتماعی مبدل شد. «ناست» در سال ١٩٠٢ از سوی «تئودور روزولت»٣ رئیس‌جمهوری آمریکا به سمت کنسول «اکوادور»٤ منصوب شد. ولی در هفتم دسامبر همان سال به‌علت ابتلا به بیماری «تب زرد» درگذشت. به باور بسیاری از پژوهشگران پس از گذشت یک قرن‌ونیم از درگذشت او, نام او همچنان جایگاه بالایی به جهت بیداری مردم آمریکا دارد. در واقع ارزش آثار «ناست» در زمینه اصلاح شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه آمریکا را می‌توان با آثار «هونوره دومیه» ٥ در کشور فرانسه مقایسه کرد.
پی‌نوشت:
Thomas nast- ١ Harpers weekly-٢ Theodore Roozvelt-٣ Ecaudor-٤ Daumier-٥ Daumier-٥ Honore

@shahrvang
🔸۱۶ آذر کم‌فروغ امسال ● #امیرمسعود_فلاح ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● پنجشنبه هجدهم آذرماه هزار و چهارصد

روز دانشجو آمد و رفت و انگار‌نه‌انگار. نه اینکه سال‌های پیش این روز تعطیل رسمی بود و یارانه دانشجویی برای خانواده‌های دارای فرزند دانشجو واریز می‌شدها، نه، اما لااقل یک شعبده‌بازیی، چشم‌بندیی، نمایش کمدی‌موزیکالی، طناب‌کشی چیزی برگزار می‌شد. کرونا بوده؟ خب نمی‌شد یکسری برنامه‌ آنلاین مفرح و مهیج برگزار کرد؟ قبول دارم هیچ برنامه حساب‌شده‌ و پرخرجی به مفرحی و مهیجی خود کلاس‌های آنلاین و حرف‌ها و صداها و آواهایی که از آنها ضبط‌وپخش می‌شود نمی‌رسد اما خب مثلا نمی‌شد همان‌ها را سوژه کرد؟ حالا نه همه‌شان را، خطوط قرمز و عفت عمومی و شرم و حیا را نقض نکنیم ولی یه کم مزه‌پرانی آنلاین که اشکال نداشت. حتما یا باید روز دانشجو، سیاسی باشد یا نباشد؟ حتما باید دانشجو غوره نشده مویزبازی از خودش دربیاورد و پا توی کفش بزرگان کند و از نحوه مدیریت مملکت ایراد بگیرد؟ اتفاقا برعکس: مگر روز دانشجو نیست؟ و مگر دانشجوها همه‌اش دنبال ایرادگرفتن از آب (کیفیت و جدیدا کمّیتش)، هوا (کیفیتش)، زمین (قیمتش)، کوه (خوردنش)، جنگل (این هم خوردنش)، جاده (آسفالت و ساختش)، اینترنت (سرعتش)، پول رایج مملکت (ارزشش) و هرچیز دیگر که فکرش را بکنید نیستند و شعار آزادی بیان و انتقاد سر نمی‌دهند؟ خب بفرمایید تغییر را از خودتان شروع کنید: روز دانشجو را به فرصتی برای انتقاد از دانشجو تبدیل کنید. بگذارید یکبار هم شده از زمین به آسمان ببارد و مسئولان از دانشجویان انتقاد کنند. تریبون آزاد بگذارید و هو نکنید، بگذارید دیالوگ دربگیرد.
خلاصه اینکه این روز دانشجو نشد. اصلا حال نکردم باهاش.

@shahrvang
Shahrvang-1248-1400-09-18.pdf
2.1 MB
🔸پی دی اف با کیفیت صفحه #شهرونگ ● پنجشنبه هجدهم آذرماه هزار و چهارصد

@shahrvang
🔸نیازسنجی دقیق! ● تیتر یک صفحه #شهرونگ#امیرمسعود_فلاح ● دوشنبه بیست و دوم آذرماه هزار و چهارصد

@shahrvang
🔸 روح‌ها هم در امان نیستند! ● #نعیم_تدین ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● دوشنبه بیست و دوم آذرماه هزار و چهارصد

#آلودگی #وارونگی
@shahrvang
🔸مدیریت در ایران ● #شهرام_شهیدی ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● دوشنبه بیست و دوم آذرماه هزار و چهارصد

اهالی یک شهر کوچک از فرماندار پرسیدند آیا خطر بروز سیل شهر ما را هم مثل شهرهای اطراف تهدید می‌کند؟
فرماندار در کلاس‌های مدیریتی یاد گرفته بود که اگر برای چیزی هزینه کنیم و نشود بهتر است تا هزینه نکنیم و فاجعه رخ بدهد. بنابراین با خودش فکر کرد بهتر است هشدار سیل را جدی بگیرد و فکر کند چطور آن را مهار کند. پس دستور داد تمام امکانات فرمانداری بسیج شود تا فوری ساخت سیل‌بند
آغاز شود.
پس از آن هم با اداره هواشناسی شهرشان که توسط رقیب انتخاباتی‎اش در انتخابات مجلس مدیریت می‌شد، تماس گرفت و پرسید: «آیا سیل شهرشان را تهدید می‌کند یا نه.»
اداره هواشناسی گفت امکان ندارد در آن منطقه سیل ببارد.
تلفن را که قطع کرد، گفت حتما او را شناخته‌اند و برای خراب‌کردن وجهه او نزد مردم الکی گفته‌اند سیلی در کار نیست. بنابراین دستور داد علاوه بر به‌کارگیری کلیه امکانات دولتی، مردم نیز با هر چه دارند به ساخت سیل‌بندها کمک کنند.
دو روز بعد در کنفرانس خبری، خبرنگاران به او گفتند که استعلام آنها از اداره هواشناسی گویای وقوع سیلی عظیم است.
در دلش به رقیب انتخاباتی‎اش خندید و خوشحال شد که کار خودش را کرده. پس دستور داد فورا تمام نیروهای انتظامی شهر هم به کمک اداره‌های دولتی بروند تا زودتر بحران جاری‌شدن سیل را مدیریت کرده باشد.
فردای آن روز پس از بازدید از سیل‌بندها دوباره با هواشناسی تماس گرفت و پرسید آیا آنها وقوع سیل را محتمل می‌دانند؟ وقتی پاسخ شنید: «بله. احتمال وقوع سیل بسیار بالاست.» با عصبانیت گفت: «همین چند روز پیش از شما پرسیدم ممکن است سیل بیاید و شما گفتید نه. حالا چطور شد؟»
کارمند هواشناسی گفت: «عصبانی نشوید. نباید این را به شما بگویم، اما واقعیتش این است که نقشه‎های هواشناسی ما و تحلیل‎های هیدرولوژی و تاریخ منطقه گویای این است که امکان وقوع سیل در این منطقه صفر است. اما چون فرماندار دستور داده همه شهر برای ساخت سیل‌بند بسیج شوند، با خودمان گفتیم حتما منبع خبری مهم‌تری دارند و دستگاه‌های ما فرسوده شده. بنابراین برای اینکه فردا آبروی سازمان و رئیس‎مان که رقیب انتخاباتی ایشان است، نرود، خلاف آنچه در نقشه‌هاست، وقوع سیل را تایید می‌کنیم.»

@shahrvang
🔸پسِ پشت بودجه ● #امیرمسعود_فلاح ● صفحه #شهرونگ ( #روزنامه_شهروند) ● دوشنبه بیست و دوم آذرماه هزار و چهارصد

خب لایحه بودجه ١٤٠١ منتشر شده و طبق معمول، ایراد گرفتن‌ها شروع شده. منطق نهفته در پس پشت یا جاهای دیگر برخی ردیف‌های بودجه به نظر ما چنین می‌رسد:
حذف دلار جهانگیری: به نظر نمی‌رسد این مورد نیاز به توضیح داشته باشد. طبیعی‌ترین حق مدیران جدید، زدودن آثار مدیران قبلی است.
معافیت حقوق‌بگیران ٥میلیون تومانی از مالیات: یک تیر و دو نشان: هم ترویج فرهنگ قناعت، هم مبارزه با بیکاری. توضیح اینکه وقتی به حقوق ٥میلیون تومانی به بالا مالیات تعلق بگیرد دیگر جوانان تحصیلکرده ما اینقدر پرتوقع نمی‌شوند و به همان کف حقوق وزارت کاریِ زیر ٥میلیون تومانی قناعت می‌کنند و سرشان را می‌اندازند پایین و سرکار می‌روند و آمار بیکاری پایین می‌آید. فایده دیگرش ارتقای جایگاه علم در جامعه است. بدین صورت که جوان تحصیلکرده می‌فهمد که درس را باید برای خود درس، لذتِ دانستن، ابعاد زیبایی‌شناسی مدرک و ... بخواند، نه برای پول درآوردن.
حذف مبلغ وام ازدواج و سپردن اختیار آن به دست دولت: چه معنی دارد یک مبلغ مشخصی برای ازدواج همه صرف‌نظر از اوضاع مالی‌شان در نظر گرفته شود؟ باید نیازسنجی شود و به هرکس به مقدار نیازش داده شود. مثلا یک زوج لاکچری ١٠٠میلیون تومان به چه دردشان می‌خورد؟ ١٠ برابر این مبلغ باید بهشان داد تا به چشم بیاید و پیوندشان را پاینده کند. ولی یک زوج از طبقات پایین همان ١٠٠میلیون تومان شاید زیادشان هم باشد و بگذارند توی بانک با سودش قسطش را بدهند.
افزایش سن بازنشستگی: باز هم یک تیر و دو نشان: هم انتقال تجربیات گرانبها به نسل بعدی و هم پیشگیری از افسردگی دوران بازنشستگی و ارتقای سلامت روان جامعه.

@shahrvang
2024/11/20 10:26:42
Back to Top
HTML Embed Code: