بر لب تو سرود ملّی بود
به سه تا رنگ مرده جان میداد
داد را میکشیدی از «ایران»
پرچمت باد را تکان میداد!!
طبل بر مغز خالیات میکوفت
بغض دیوارها ترک میخورد
آنطرف توی کوچهای بنبست
خواهر کوچکم کتک میخورد
پخش میشد درون تلویزیون
اسمهایی که نام و ننگت بود
من به فکر رهایی وطنم
دست تو پرچم سهرنگت بود
■
در شبِ چشمهای مستِ «ندا»
جای شلّاقهای «حدّ»م بود
«سبز»ی آن درختِ بیپاییز
رنگ شبگریههای جدّم بود
روی کتفم گلولهای میسوخت
یک غریبه گرفت نبضم را
پیرمردی میان خون خم شد
بوسه زد دستبند «سبز»م را
سبزِ پرچم به هیچکس نرسید
همهی باغ ما ملخزده بود
نوشدارو دوباره دیر رسید
تنِ «سهراب» از تو یخ زده بود
■
آخرِ کوچههای بنبستت
پیر شد در دلم جوانیها
آنقدر حذف شد... که از شعرم
هیچ ماند و «سپید»خوانیها
رنگ «مشکی» زد از تو جوجهکلاغ
بر پرِ خستهی کبوترها
شرح معراج عاشقان این بود:
رفت بالای دارها، سرها
ساعتِ تو چهار بار نواخت
اسلحه توی فکر کشتن بود
ریزش برف، بر سرِ یک گور
این سپیدیِ پرچمِ من بود
■
من به خورشید فکر میکردم
عینک دودی تو «هرگز» بود!
رادیو گفت: شهر آرام است
ظاهراً آسفالت، قرمز بود!
بولدوزرهای بی سر و پایت
لالههای مرا درو کردند
صاحبان گلوله و باتوم
عاقبت عشق را «وتو» کردند
به «نظامی» بگو که بنویسد
هر که در شهر بود «مجنون» بود
نه شراب و نه سیب حوّا داشت
سرخیِ پرچمِ من از خون بود!
■
دوستانم یکی یکی مُردند
درد ما عشق بود یا که جنون؟!
دست تو پرچم سهرنگت بود
مسخ بودی جلوی تلویزیون
روزنامه نوشت: خوشبختیم!
گریه کردم: کجاست آزادی؟!
بغل دوستدخترت بودی!
به من و عشق، فحش میدادی!!
زیر بارِ هزار ناموزون
پشت تاریخ، تا ابد خم بود
از تمامی رنگهای جهان
سهم این نسل، چوب پرچم بود
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
به سه تا رنگ مرده جان میداد
داد را میکشیدی از «ایران»
پرچمت باد را تکان میداد!!
طبل بر مغز خالیات میکوفت
بغض دیوارها ترک میخورد
آنطرف توی کوچهای بنبست
خواهر کوچکم کتک میخورد
پخش میشد درون تلویزیون
اسمهایی که نام و ننگت بود
من به فکر رهایی وطنم
دست تو پرچم سهرنگت بود
■
در شبِ چشمهای مستِ «ندا»
جای شلّاقهای «حدّ»م بود
«سبز»ی آن درختِ بیپاییز
رنگ شبگریههای جدّم بود
روی کتفم گلولهای میسوخت
یک غریبه گرفت نبضم را
پیرمردی میان خون خم شد
بوسه زد دستبند «سبز»م را
سبزِ پرچم به هیچکس نرسید
همهی باغ ما ملخزده بود
نوشدارو دوباره دیر رسید
تنِ «سهراب» از تو یخ زده بود
■
آخرِ کوچههای بنبستت
پیر شد در دلم جوانیها
آنقدر حذف شد... که از شعرم
هیچ ماند و «سپید»خوانیها
رنگ «مشکی» زد از تو جوجهکلاغ
بر پرِ خستهی کبوترها
شرح معراج عاشقان این بود:
رفت بالای دارها، سرها
ساعتِ تو چهار بار نواخت
اسلحه توی فکر کشتن بود
ریزش برف، بر سرِ یک گور
این سپیدیِ پرچمِ من بود
■
من به خورشید فکر میکردم
عینک دودی تو «هرگز» بود!
رادیو گفت: شهر آرام است
ظاهراً آسفالت، قرمز بود!
بولدوزرهای بی سر و پایت
لالههای مرا درو کردند
صاحبان گلوله و باتوم
عاقبت عشق را «وتو» کردند
به «نظامی» بگو که بنویسد
هر که در شهر بود «مجنون» بود
نه شراب و نه سیب حوّا داشت
سرخیِ پرچمِ من از خون بود!
■
دوستانم یکی یکی مُردند
درد ما عشق بود یا که جنون؟!
دست تو پرچم سهرنگت بود
مسخ بودی جلوی تلویزیون
روزنامه نوشت: خوشبختیم!
گریه کردم: کجاست آزادی؟!
بغل دوستدخترت بودی!
به من و عشق، فحش میدادی!!
زیر بارِ هزار ناموزون
پشت تاریخ، تا ابد خم بود
از تمامی رنگهای جهان
سهم این نسل، چوب پرچم بود
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
Forwarded from فاطمه اختصاری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قفس پارچهای
با صدای ماریا
ترانه: فاطمه اختصاری
موسیقی: گروه آرس
با تشکر از تمام کسانی که در ساخت این موزیکویدئو در کنار ما و مهمتر از همه در کنار مردم ایران بودند.
یکصدا با این ترانه با هم فریاد میزنیم:
بسّه هرچی سکوت کردم و بغض
بسّه تن دادنِ به هر تحقیر...
#نه_به_حجاب_اجباری
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مهسا_امینی
پیشاپیش ممنونم از دوستانی که در بازنشر این اثر مستقل، در کنار ما هستند.
با عشق
فاطمه اختصاری
@fateme_ekhtesari
با صدای ماریا
ترانه: فاطمه اختصاری
موسیقی: گروه آرس
با تشکر از تمام کسانی که در ساخت این موزیکویدئو در کنار ما و مهمتر از همه در کنار مردم ایران بودند.
یکصدا با این ترانه با هم فریاد میزنیم:
بسّه هرچی سکوت کردم و بغض
بسّه تن دادنِ به هر تحقیر...
#نه_به_حجاب_اجباری
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مهسا_امینی
پیشاپیش ممنونم از دوستانی که در بازنشر این اثر مستقل، در کنار ما هستند.
با عشق
فاطمه اختصاری
@fateme_ekhtesari
Forwarded from سید مهدی موسوی
دو تا دختر کنار شومینهن
خسته از خاطرات این خونه
بغلم میکنی که آغوشت
مثل آتیش داغ میمونه
دختر اوّلی شبیه منه
بغضشو قورت داده با لبخند
به خودش مثل بید میلرزه
توی هر کوچه، زیر هر پشهبند
سوژهی عشقبازی و کتکه
یا باید توی خونه کار کنه
چمدونش رو بسته با گریه
تا به آغوش تو فرار کنه
نمیخواد چند تا لباس بشه
توی رؤیای یه زن خوشبخت
بشه ماشین برای جوجهکشی
جلوی ماهواره، داخل تخت
دختر دومی شبیه توئه
توو سرش انفرادی و خونه
کیفشو توی راه گم کرده
ساعت قرصاشو نمیدونه
توی رگهاش عصارهی الکل
رو لبش شعر و دود سیگاره
هر دفه دست میکشم به تنش
جای شلّاق تازهای داره
کلّ دنیاش کتاب و کابوسه
با یه هدفون همیشه توو گوشش
میپره با صدای باد از خواب
منو میگیره توی آغوشش
دو تا دختر کنار شومینهن
زندگیشون گره زده به غمه
دیگه از هیچچی نمیترسن
دستاشون قفل، توی دست همه...
.
سید مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
خسته از خاطرات این خونه
بغلم میکنی که آغوشت
مثل آتیش داغ میمونه
دختر اوّلی شبیه منه
بغضشو قورت داده با لبخند
به خودش مثل بید میلرزه
توی هر کوچه، زیر هر پشهبند
سوژهی عشقبازی و کتکه
یا باید توی خونه کار کنه
چمدونش رو بسته با گریه
تا به آغوش تو فرار کنه
نمیخواد چند تا لباس بشه
توی رؤیای یه زن خوشبخت
بشه ماشین برای جوجهکشی
جلوی ماهواره، داخل تخت
دختر دومی شبیه توئه
توو سرش انفرادی و خونه
کیفشو توی راه گم کرده
ساعت قرصاشو نمیدونه
توی رگهاش عصارهی الکل
رو لبش شعر و دود سیگاره
هر دفه دست میکشم به تنش
جای شلّاق تازهای داره
کلّ دنیاش کتاب و کابوسه
با یه هدفون همیشه توو گوشش
میپره با صدای باد از خواب
منو میگیره توی آغوشش
دو تا دختر کنار شومینهن
زندگیشون گره زده به غمه
دیگه از هیچچی نمیترسن
دستاشون قفل، توی دست همه...
.
سید مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
در برنامهی این هفتهی «بامداد» به شاعر معاصر «شهریار» پرداختهایم
و البته مثل مثل همیشه شعرخوانی و موسیقی
برنامه را ببینید و نظرات عزیزتان را برایم بنویسید:
https://youtu.be/I7LpvBbzYWY
و البته مثل مثل همیشه شعرخوانی و موسیقی
برنامه را ببینید و نظرات عزیزتان را برایم بنویسید:
https://youtu.be/I7LpvBbzYWY
YouTube
شهریار و تاریک و روشن سیاسی و ادبی و شعرخوانی و موزیک در بامداد ۲ تیر با مهدی موسوی
@MehdiMousavi
برنامه بامداد، برنامهای مخصوص شعر و موسیقی
هر جمعه عصر از شبکه ماهوارهای چنل وان
با اجرای سید مهدی موسوی
برای شعرخوانی در زمان اجرای برنامه تماس بگیرید
یا دکلمههایتان را به واتساپ مجله ادبی بامداد بفرستید.
Mehdi Moosavi
برنامه بامداد، برنامهای مخصوص شعر و موسیقی
هر جمعه عصر از شبکه ماهوارهای چنل وان
با اجرای سید مهدی موسوی
برای شعرخوانی در زمان اجرای برنامه تماس بگیرید
یا دکلمههایتان را به واتساپ مجله ادبی بامداد بفرستید.
Mehdi Moosavi
Bi Neshani - Mohsen Bidvazi Final 3
<unknown>
«بینشانی»
خواننده: محسن بیدوازی
شاعر: مهدی موسوی
آهنگساز و تنظیم کننده: مهدیار ساجدی
کلارینت: حنیف خراسانی
گیتار الکتریک: عرفان فسنقری
آوا: سوفیا
کاور: محمد سجادی
@seyedmehdimoosavi2
خواننده: محسن بیدوازی
شاعر: مهدی موسوی
آهنگساز و تنظیم کننده: مهدیار ساجدی
کلارینت: حنیف خراسانی
گیتار الکتریک: عرفان فسنقری
آوا: سوفیا
کاور: محمد سجادی
@seyedmehdimoosavi2
همین که اختیار را مینویسم
دستهایم را مجبور کردهام
به نوشتن چیزی
همین که از تجاوز میگویم
به کلمههایی تجاوز کردهام
که مجبورشان کردهایم به پذیرفتن معناها
ماشینها علیه آدمها قیام کردهاند
نوشتهها علیه مقصود
ساعتها علیه زمان
که تندتر از همیشه میگذرد
اما چیزی را به جلو نمیبرد
به عقب نمیبرد
به هیچجایی نمیبرد جز سوراخی
که در انتهای جهان، دهن باز کرده است
ماشینها علیه آدمها قیام کردهاند
مثلا این کیبورد که حرفی را دو بار تایپ میکند
که مرا یاد تو میاندازد
مثلا این ضبطصوت
که «هایده» را با سوز بیشتری پخش میکند
مثلا این چرخگوشت
که میتواند انگشتهایم را
بدون هیچ پشیمانی چرخ کند
از اختیار مینویسم
با دستهایی که به کشورم زنجیر شدهاند
در اتاقی
که به تنهاییام تجاوز کرده است
ماشینها علیه آدمها قیام کردهاند
مثل همین پنجره
که روبرویش مجتمع تجاری ساختهاند و
کبوتران را میفرستد
برای ریدن به شیشهها و دیوارهایش
مثل همین دودکش
که قرار بود بابانوئل را بیاورد و
و ما زندهزنده آتشش زدیم
کلمهها علیه آدمها قیام کردهاند و میگویند
پنجره و دودکش نام دو ماشین نیست
به پنجره تجاوز میکنم
به دودکش تجاوز میکنم
به جسد جزغالهی بابانوئل تجاوز میکنم
به ساعتی که دارد زنگ میزند، تجاوز میکنم
به تجاوز، تجاوز میکنم
تجاوز به من تجاوز میکند
و من از اختیار مینویسم
که یکی از مهمانها
به جای خیار نمک زد و خورد
تکههای سوختهی بابانوئل را برمیدارم
و در جورابهای بچهها میگذارم
تا ناامید از خواب بیدار نشوند
ساعتها علیه زمان قیام کردهاند
الان یا دیروز است
که دستهایم در چرخگوشت جا نشدند
یا امروز است
که اختیار را به چالش کشیدهام
یا فرداست
که پرت میشوم از پنجره به خیابان
که مغزم میپاشد به کیفهای بچههای دبستانی
و از تنم تنها انگشت بیلاخی میماند
که با دقت از مرزها عبور دادهام
همین که اختیار را مینویسم
اختیار را نوشتهام
همین که از تجاوز میگویم
از تجاوز گفتهام
آدمها علیه آدمها قیام کردهاند
و ماشینها
تنها در سکوت نگاه میکنند.
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
دستهایم را مجبور کردهام
به نوشتن چیزی
همین که از تجاوز میگویم
به کلمههایی تجاوز کردهام
که مجبورشان کردهایم به پذیرفتن معناها
ماشینها علیه آدمها قیام کردهاند
نوشتهها علیه مقصود
ساعتها علیه زمان
که تندتر از همیشه میگذرد
اما چیزی را به جلو نمیبرد
به عقب نمیبرد
به هیچجایی نمیبرد جز سوراخی
که در انتهای جهان، دهن باز کرده است
ماشینها علیه آدمها قیام کردهاند
مثلا این کیبورد که حرفی را دو بار تایپ میکند
که مرا یاد تو میاندازد
مثلا این ضبطصوت
که «هایده» را با سوز بیشتری پخش میکند
مثلا این چرخگوشت
که میتواند انگشتهایم را
بدون هیچ پشیمانی چرخ کند
از اختیار مینویسم
با دستهایی که به کشورم زنجیر شدهاند
در اتاقی
که به تنهاییام تجاوز کرده است
ماشینها علیه آدمها قیام کردهاند
مثل همین پنجره
که روبرویش مجتمع تجاری ساختهاند و
کبوتران را میفرستد
برای ریدن به شیشهها و دیوارهایش
مثل همین دودکش
که قرار بود بابانوئل را بیاورد و
و ما زندهزنده آتشش زدیم
کلمهها علیه آدمها قیام کردهاند و میگویند
پنجره و دودکش نام دو ماشین نیست
به پنجره تجاوز میکنم
به دودکش تجاوز میکنم
به جسد جزغالهی بابانوئل تجاوز میکنم
به ساعتی که دارد زنگ میزند، تجاوز میکنم
به تجاوز، تجاوز میکنم
تجاوز به من تجاوز میکند
و من از اختیار مینویسم
که یکی از مهمانها
به جای خیار نمک زد و خورد
تکههای سوختهی بابانوئل را برمیدارم
و در جورابهای بچهها میگذارم
تا ناامید از خواب بیدار نشوند
ساعتها علیه زمان قیام کردهاند
الان یا دیروز است
که دستهایم در چرخگوشت جا نشدند
یا امروز است
که اختیار را به چالش کشیدهام
یا فرداست
که پرت میشوم از پنجره به خیابان
که مغزم میپاشد به کیفهای بچههای دبستانی
و از تنم تنها انگشت بیلاخی میماند
که با دقت از مرزها عبور دادهام
همین که اختیار را مینویسم
اختیار را نوشتهام
همین که از تجاوز میگویم
از تجاوز گفتهام
آدمها علیه آدمها قیام کردهاند
و ماشینها
تنها در سکوت نگاه میکنند.
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
Forwarded from آموزشکده توانا
Dar-Setayeshe-Na-Omidi.pdf
2.1 MB
تازهترین مجموعه شعر مهدی موسوی با عنوان «در ستایش ناامیدی» منتشر شد. این اثر هجدهمین کتاب این شاعر در تبعید است. این اثر حاوی ۱۲۰ شعر و ترانه است در ۲۹۸ صفحه که تعدادی از آنها برای نخستین بار در این کتاب منتشر میشوند. مهدی موسوی ۱۲۰ شعر و ترانه این کتاب را به تمام فارسیزبانان جهان که با هم رنجهایی مشترک دارند، تقدیم کرده است.
نسخه چاپی کتاب در خارج از ایران برای خرید در سایت لولو در دسترس است و علاقهمندان در ایران و افغانستان میتوانند نسخه پی.دی.اف رایگان را از سایت شخصی مهدی موسوی یا کانال تلگرام، سایت سایهها یا بسیاری از سایتهای ادبی دانلود کنند.
طرح جلد این کتاب اثر مهرداد صداقت است؛ صفحهآرایی آن را فاطمه اختصاری بر عهده داشته و عاطفه اسدی نیز این کتاب را ویرایش کرده است.
#مهدی_موسوی #معرفی_کتاب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نسخه چاپی کتاب در خارج از ایران برای خرید در سایت لولو در دسترس است و علاقهمندان در ایران و افغانستان میتوانند نسخه پی.دی.اف رایگان را از سایت شخصی مهدی موسوی یا کانال تلگرام، سایت سایهها یا بسیاری از سایتهای ادبی دانلود کنند.
طرح جلد این کتاب اثر مهرداد صداقت است؛ صفحهآرایی آن را فاطمه اختصاری بر عهده داشته و عاطفه اسدی نیز این کتاب را ویرایش کرده است.
#مهدی_موسوی #معرفی_کتاب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from سید مهدی موسوی
که به سلامتی یک شکوفه زیر تگرگ
که به سلامتی گوسفند، قبل از مرگ
که به سلامتی جام بعدی و گیجی
که به سلامتی مرگهای تدریجی...
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
که به سلامتی گوسفند، قبل از مرگ
که به سلامتی جام بعدی و گیجی
که به سلامتی مرگهای تدریجی...
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
توی لحظههایی که تاریک بودم، به تو فکر کردم
در اعماق شب، از سحر میسرودم، به تو فکر کردم
اگه خونه خون شد، سراسر جنون شد
به تو فکر کردم، که طاقت بیارم
اگه مرگو دیدم، به آخر رسیدم
به تو فکر کردم، که طاقت بیارم
به تو فکر کردم...
در گوش پاییز از برگ گفتم که سبزه هنوزم
توو مرداد دستات نشستم که عشقو بسازم، بسوزم
اگه ناامیدم که نوری ندیدم به آخر رسیدم
به تو فکر کردم که زیر شکنجه لبامو بدوزم
تبر خوردم از دوست، گفتم به تو، قبل اینکه بیفتم:
بذار باد پاییز مستی کنه، من هنوزم بهارم
اگه فصل بد بود و دلواپسیها، شب بیکسیها
به این فکر کردم: تو رو دوست دارم، تو رو دوست دارم
اگه خونه خون شد، سراسر جنون شد
به تو فکر کردم، که طاقت بیارم
اگه مرگو دیدم، به آخر رسیدم
به تو فکر کردم، که طاقت بیارم
به تو فکر کردم...
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
در اعماق شب، از سحر میسرودم، به تو فکر کردم
اگه خونه خون شد، سراسر جنون شد
به تو فکر کردم، که طاقت بیارم
اگه مرگو دیدم، به آخر رسیدم
به تو فکر کردم، که طاقت بیارم
به تو فکر کردم...
در گوش پاییز از برگ گفتم که سبزه هنوزم
توو مرداد دستات نشستم که عشقو بسازم، بسوزم
اگه ناامیدم که نوری ندیدم به آخر رسیدم
به تو فکر کردم که زیر شکنجه لبامو بدوزم
تبر خوردم از دوست، گفتم به تو، قبل اینکه بیفتم:
بذار باد پاییز مستی کنه، من هنوزم بهارم
اگه فصل بد بود و دلواپسیها، شب بیکسیها
به این فکر کردم: تو رو دوست دارم، تو رو دوست دارم
اگه خونه خون شد، سراسر جنون شد
به تو فکر کردم، که طاقت بیارم
اگه مرگو دیدم، به آخر رسیدم
به تو فکر کردم، که طاقت بیارم
به تو فکر کردم...
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
Yasin Safatian-be to fekr kardam
Yasin Safatian
به تو فکر کردم
شاعر: دکتر سید مهدی موسوی
آهنگساز و خواننده: یاسین صفاتیان
آلبوم: از پشت ماسک
@yasinsafatian
شاعر: دکتر سید مهدی موسوی
آهنگساز و خواننده: یاسین صفاتیان
آلبوم: از پشت ماسک
@yasinsafatian
نگاهی به اشعار و ترانههای احمد شاملو در «بامداد» این هفته
با صدای داریوش، فرهاد، خشایار اعتمادی و ثمین و بهین بلوری
به همراه شعرخوانیهای شما
برنامهی جمعهی گذشته را حالا در یوتیوب ببینید:
https://youtu.be/UPKKxYOTneM
با صدای داریوش، فرهاد، خشایار اعتمادی و ثمین و بهین بلوری
به همراه شعرخوانیهای شما
برنامهی جمعهی گذشته را حالا در یوتیوب ببینید:
https://youtu.be/UPKKxYOTneM
YouTube
اشعار و ترانههای احمد شاملو و شعرخوانی و موزیک در بامداد ۹ تیر با مهدی موسوی
@MehdiMousavi
برنامه بامداد، برنامهای مخصوص شعر و موسیقی
هر جمعه عصر از شبکه ماهوارهای چنل وان
با اجرای سید مهدی موسوی
برای شعرخوانی در زمان اجرای برنامه تماس بگیرید
یا دکلمههایتان را به واتساپ مجله ادبی بامداد بفرستید.
Mehdi Moosavi
برنامه بامداد، برنامهای مخصوص شعر و موسیقی
هر جمعه عصر از شبکه ماهوارهای چنل وان
با اجرای سید مهدی موسوی
برای شعرخوانی در زمان اجرای برنامه تماس بگیرید
یا دکلمههایتان را به واتساپ مجله ادبی بامداد بفرستید.
Mehdi Moosavi
آدرس اکانت من در اپ تریدز:
https://www.threads.net/@seyed.mehdi.moosavi
قرار است در آنجا هم فعال باشم
مهدی موسوی
https://www.threads.net/@seyed.mehdi.moosavi
قرار است در آنجا هم فعال باشم
مهدی موسوی
Threads
Mehdi Mousavi مهدی موسوی (@seyed.mehdi.moosavi) on Threads
لینک دانلود رایگان در ستایش ناامیدی:. 23K Followers.
Forwarded from Aasoo - آسو
«با آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی» شعر و ترانهی اعتراضی در ادبیات و موسیقی ایرانیانِ داخل و خارج بیش از پیش حضوری انکارناپذیر پیدا کرده است. سید مهدی موسوی، شاعر، ترانهسرا، و معلم که نامش با «غزل پستمدرن» گره خورده، بی شک از شاعرانیست که آثارش در این سالها صدای اعتراض نسل جدید و هنرمندان بسیاری بوده. به همین دلیل شبنم طلوعی در این پادکست دربارهی زندگی، نگاه و مسیر پرفراز و نشیبش تا تبعید، با او به گفتگو نشسته است.»
aasoo.org/fa/podcast/4431
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/podcast/4431
@NashrAasoo 🔻
سید مهدی موسوی
«با آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی» شعر و ترانهی اعتراضی در ادبیات و موسیقی ایرانیانِ داخل و خارج بیش از پیش حضوری انکارناپذیر پیدا کرده است. سید مهدی موسوی، شاعر، ترانهسرا، و معلم که نامش با «غزل پستمدرن» گره خورده، بی شک از شاعرانیست که آثارش در این سالها…
Audio
پایان داستان خوب است
🎙مهدی موسوی در گفتگو با شبنم طلوعی
🔸 پادکستهای ما را در شبکههای اجتماعی و اپهای پادخوان با شناسهی NashrAasoo بشنوید.
[Castbox] [Google] [Spotify] [Apple]
@NashrAasoo 🎧
🎙مهدی موسوی در گفتگو با شبنم طلوعی
🔸 پادکستهای ما را در شبکههای اجتماعی و اپهای پادخوان با شناسهی NashrAasoo بشنوید.
[Castbox] [Google] [Spotify] [Apple]
@NashrAasoo 🎧