آلودگی این سیاره فقط بازتابِ بیرونی از آلودگی درونِ روانهاست و مسئول آن، هزاران انسانِ ناآگاهیست که مسئولیت آلودگی درونی شان را برعهده نمیگیرند.
#اکهارت_تله
@sedaye_daron
#اکهارت_تله
@sedaye_daron
تو به طبیعت نیاز داری تا آموزگار تو شود و یاری ات کند تا دوباره با وجود حقیقی ات متصل شوی ... اما نه تنها تو به طبیعت نیاز داری ، بلکه طبیعت هم به تو نیاز دارد ... تو از طبیعت جدا نیستی ... همگیِ ما بخشی از آن یگانه ی زندگی هستیم که خود را به اشکال بی شمار در سراسر هستی ، جلوهگر میسازد ... شکل هایی که همگی به گونه ای کامل با هم مرتبط هستند ... اکهارت تله ، مادر زمین
@sedaye_daron
@sedaye_daron
غالباً انسانها را سرزنش میکنند که مصداق آرزوهایشان به طور عمده پول است ... اما این امر طبیعی و حتی ناگزیر است که آدمیان چیزی را دوست بدارند که میتواند هر لحظه به شیئی تبدیل شود که آرزوهای متغیر و نیازهای متنوع ما خواهان آن است ... طعام فقط برای گرسنگان خوب است ، شراب برای تندرستان ، دارو فقط برای بیماران ، خَز برای زمستان ، عشق زنان برای جوانان و غیره ... پس همهی اینها فقط به طور نسبی خوباند ... فقط پول به طور مطلق خوب است ؛ زیرا فقط نیاز مشخصی را برآورده نمیکند ، بلکه نیاز را به طور کلی یا انتزاعی ارضا میکند ...
✍ آرتور شوپنهاور ، 📚 در باب حکمت زندگی ،
@sedaye_daron
✍ آرتور شوپنهاور ، 📚 در باب حکمت زندگی ،
@sedaye_daron
ﻣﺮﺍ ﻣﺴﺖ ﮐﺮﺩﯼ، ﺷﺮﺍﺑﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﮔﺮﻓﺘﯽ ﻣﺮﺍ، ﺷﻌﺮ ﻧﺎﺑﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺳﺮﺍﻍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺴﯿﻢ
ﮔﻞ ﻧﻮﺭﺱ ﻣﻦ، ﮔﻼﺑﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﺭﻫﺎﻧﺪﯼ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻏﻢ ﺗﺸﻨﮕﯽ
ﭼﻪ ﺳﺒﺰﻡ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ، ﺁﺑﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﺯﺑﺮﻕ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﭼﻨﺎﻥ ﮐﻮﻩ ﺑﺮﻑ
ﺩﻟﻢ ﺁﺏ ﺷﺪ، ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﻣﮕﺮ ؟
ﺗﻮﯾﯽ ﺭﻭﺷﻨﯽ ﺑﺨﺶ ﺷﺒﻬﺎﯼ ﻣﻦ
ﮔﻞ ﻧﻮﺭﺱ ﻣﻦ، ﻣﺎﻫﺘﺎﺑﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ ﺍﻣﺎ ﺩﺭﯾﻎ
ﻣﺮﺍ ﻣﯿﻔﺮﯾﺒﯽ، ﺳﺮﺍﺑﯽ ﻣﮕﺮ؟
حسین منزوی💚
@sedaye_daron
ﮔﺮﻓﺘﯽ ﻣﺮﺍ، ﺷﻌﺮ ﻧﺎﺑﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺳﺮﺍﻍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺴﯿﻢ
ﮔﻞ ﻧﻮﺭﺱ ﻣﻦ، ﮔﻼﺑﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﺭﻫﺎﻧﺪﯼ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻏﻢ ﺗﺸﻨﮕﯽ
ﭼﻪ ﺳﺒﺰﻡ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ، ﺁﺑﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﺯﺑﺮﻕ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﭼﻨﺎﻥ ﮐﻮﻩ ﺑﺮﻑ
ﺩﻟﻢ ﺁﺏ ﺷﺪ، ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﻣﮕﺮ ؟
ﺗﻮﯾﯽ ﺭﻭﺷﻨﯽ ﺑﺨﺶ ﺷﺒﻬﺎﯼ ﻣﻦ
ﮔﻞ ﻧﻮﺭﺱ ﻣﻦ، ﻣﺎﻫﺘﺎﺑﯽ ﻣﮕﺮ؟
ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ ﺍﻣﺎ ﺩﺭﯾﻎ
ﻣﺮﺍ ﻣﯿﻔﺮﯾﺒﯽ، ﺳﺮﺍﺑﯽ ﻣﮕﺮ؟
حسین منزوی💚
@sedaye_daron
زندگی بدون مراقبه گیاهوار زیستن است ... شماها می توانید گیاهان متفاوتی باشید : یکی کلم است ، یکی گل کلم ... گل کلم فقط یک کلم است با مدارج دانشگاهی ؛ چندان فرقی نیست ...
اشو
@sedaye_daron
اشو
@sedaye_daron
سوال : من مراقبه کردم ، به دورههای آموزشی مختلف رفتم ، کتابهای زیادی درباره معنویت خواندم ، سعی میکنم تا در وضعیت عدم مقاومت بمانم اما اگر از من بپرسید که آیا آن آرامش درونی حقیقی و ماندگار را پیداکردهام یا نه؟ ... اگر صادقانه بگویم جوابم "نه" است ... چرا تاکنون آن را نیافتم؟ ... چه کار دیگری باید انجام دهم؟ ... اکهارت : شما همچنان در بیرون آن را جستجو میکنید و نمیتوانید از این وضعیت جستجو کردن خارج شوید ، با خودتان اینطور میگویید که شاید در دوره آموزشی بعدی جوابم را پیدا کنم یا شاید این تکنیک جدید کارساز شد ، اما چیزی که من به شما میگویم این است : دنبال آرامش نباش ... به دنبال هیچ وضعیت دیگری جز همینکه در حال حاضر در آن هستی نباش ، در غیر این صورت یک تضاد درونی و مقاومتی ناآگاهانه به وجود میاوری ... لحظهای که کاملاً این عدم آرامشت را پذیرفتی آنگاه ناآرامی همچون یک کیمیاگری به آرامش تبدیل خواهد شد ... هر آن چیزی را که بهطور کامل بپذیری تو را به آرامش خواهد رساند ، این معجزهی تسلیم است ... "پذیرش به این معنی است که به خودت اجازه میدهی تا هر احساسی که در این لحظه داری را لمس کنی چون آن بخشی از ماهیت لحظه حال است ... تو نمیتوانی با آنچه که هست جدل کنی چرا البته میتوانی اما اگر این کار را کنی رنج خواهی کشید" ... اکهارت تُله
@sedaye_daron
@sedaye_daron
قبل از اینکه دنیای بیرونی توسط سیاستگران شما نابود شود ، وارد دنیای درون خود شوید ... این تنها مکان امنی است که باقی مانده است ، تنها پناهگاه در مقابل سلاحهای اتمی و در برابر خودکشی دسته جمعی است ... در مقابل تمام این احمق هایی که قدرت فراوان برای نابود کردن دارند ... دست کم می توانی خودت را نجات دهی ... اشو
@sedaye_daron
@sedaye_daron
وجود خويش را بشناس تا كليد را بيابي ، شاه كليدي كه بسياري از درها را مي گشايد ... در حقيقت ، آن كليد براي گشودن همه درها كافيست ... من آن كليد را حقيقت ، حقيقتي كه تو تجربه كرده اي مي نامم ... پس تمام باورها ، تمام دروغهايي را كه ديگران به تو آموخته اند دور بينداز و پاک ، تهي و نادان به پيش برو تا خيلي زود گنج را پيدا كني ، گنج بزرگ خرد دروني ات را ... اين گنج آنجاست و منتظر توست تا با دستهاي خالي بيايي ... مراقبه يعني به درون گام نهادن با دست خالي ... خالي از تمام باورها و دانشها ... اشو
@sedaye_daron
@sedaye_daron
شهامت ...
رشد كردن و رسيدن به آنچه سرنوشت شماست ، شهامت و شجاعت مي طلبد ... افرادي كه هراس دارند ، نمي توانند از شناخته شده ها فراتر روند ... در دنياي شناخته شده ، نوعي آسايش و امنيت به آنها مي بخشد ؛ در اين دنيا هركس مي داند در برخورد با موقعيتهاي مختلف ، چگونه عمل كند ... انسان مي تواند در غفلت باقي بماند و براي بيدار شدن تلاش نكند ؛ زيرا ماندن در دنياي شناخته شده راحت تر است ... با گذشتن از مرز دنياي شناخته شده ، ترس شروع مي شود ؛ زيرا از دنياي ناشناخته ها هيچ نمي دانيد ... در اين دنيا از آنچه بايد بكنيد و آنچه نبايد انجام دهيد ، بي خبريد ... حالا ديگر از خودتان اطمينان نداريد و مي دانيد كه ممكن است اشتباه كنيد و راه را اشتباه برويد ، اين ترسي است كه انسانها را وا مي دارد به دنياي شناخته شده بچسبند ... خطر كردن هنر بخشي از زندگي است ، تنها با خطر كردن است كه در زندگي رشد مي كنيد و بالغ مي شويد ... اگر مزه رهايي و شهامت را بچشيد ، هرگز از اين خطر كردن پشيمان نخواهيد شد و درك مي كنيد معناي سوزاندن دو طرفه شمع زندگي چيست ... حتي يك لحظه از چنين زندگي سرشاري ، رضايت بخش تر ازيك زندگي ساده و معمولي تا ابد است ... اشو
@sedaye_daron
رشد كردن و رسيدن به آنچه سرنوشت شماست ، شهامت و شجاعت مي طلبد ... افرادي كه هراس دارند ، نمي توانند از شناخته شده ها فراتر روند ... در دنياي شناخته شده ، نوعي آسايش و امنيت به آنها مي بخشد ؛ در اين دنيا هركس مي داند در برخورد با موقعيتهاي مختلف ، چگونه عمل كند ... انسان مي تواند در غفلت باقي بماند و براي بيدار شدن تلاش نكند ؛ زيرا ماندن در دنياي شناخته شده راحت تر است ... با گذشتن از مرز دنياي شناخته شده ، ترس شروع مي شود ؛ زيرا از دنياي ناشناخته ها هيچ نمي دانيد ... در اين دنيا از آنچه بايد بكنيد و آنچه نبايد انجام دهيد ، بي خبريد ... حالا ديگر از خودتان اطمينان نداريد و مي دانيد كه ممكن است اشتباه كنيد و راه را اشتباه برويد ، اين ترسي است كه انسانها را وا مي دارد به دنياي شناخته شده بچسبند ... خطر كردن هنر بخشي از زندگي است ، تنها با خطر كردن است كه در زندگي رشد مي كنيد و بالغ مي شويد ... اگر مزه رهايي و شهامت را بچشيد ، هرگز از اين خطر كردن پشيمان نخواهيد شد و درك مي كنيد معناي سوزاندن دو طرفه شمع زندگي چيست ... حتي يك لحظه از چنين زندگي سرشاري ، رضايت بخش تر ازيك زندگي ساده و معمولي تا ابد است ... اشو
@sedaye_daron
انسانها از آنچه با خود به شكل نهان دارند،بي خبرند و با حداقل امكانات خود زندگي مي كنند.امروزه روانشناسان بر اين باورند كه حتي انسانهاي نابغه هم فقط پانزده درصد از هوش خود را استفاده مي كنند.انسانهاي معمولي تنها از پنج تا هفت درصد از هوش خود استفاده مي كنند.اين درباره هوش است و هيچكس براي عشق اهميتي قايل نيست. وقتي به زندگی انسانی مان نگاه کنیم،مي بينیم كه به ندرت كساني يافت مي شوند كه از انرژي عشق استفاده مي كنند.اين انرژي منبع واقعي شادي و سرور است. ما هفت يا حداكثر پانزده درصد از هوش مان را استفاده مي كنيم.بنابراين حتي بزرگترين نوابغ،با حداقل امكانات زندگي مي كنند هشتاد و پنج درصد از هوش آنها بدون استفاده باقي مي ماند.و هيچكس نمي داند اگر از صددرصد هوش استفاده شود،چه اتفاقي خواهد افتاد.ما حتي پنج درصد از انرژي عشق خود را نيز به كار نمي گيريم.ما پيوسته در بازي عشق، در حال وانمود كردن هستيم. هوش، شما را به واقعيات دنياي بيروني نزديك مي كند.در حاليكه عشق، شما را به دنياي درون رهنمون مي شود.هيچ راه ديگري وجود ندارد. عشق تنها راه شناخت دنياي دروني است.
@sedaye_daron
@sedaye_daron
Forwarded from hassan
امشب از باده خرابم کن و بگذار بميرم
غرق دريای شرابم کن و بگذار بميرم
قصه ی عشق بگوش من ديوانه چه خوانی
بس کن افسانه و خوابم کن و بگذار بميرم
گر چه عشق تو سرابيست فريبنده و سوزان
دلخوش ای مه به سرابم کن و بگذار بميرم
زندگی تلخ تر از مرگ بود گر تو نباشی
بعد از اين مرده حسابم کن و بگذار بميرم
پيرم و نيست دگر بيم ز دمسردی مرگ
گرم رويای شبابم کن و بگذار بميرم
خسته شد ديده ام از ديدن امواج حوادث
کور چون چشم حبابم کن و بگذار بميرم
تابکی حلقه شوم سر بدر خانه بکوبم
از در خويش جوابم کن و بگذار بميرم
اشک گرمم که بنوک مژۀ شمع بلرزم
شعله شو، يکسره آبم کن و بگذار بميرم
@sedaye_daron
غرق دريای شرابم کن و بگذار بميرم
قصه ی عشق بگوش من ديوانه چه خوانی
بس کن افسانه و خوابم کن و بگذار بميرم
گر چه عشق تو سرابيست فريبنده و سوزان
دلخوش ای مه به سرابم کن و بگذار بميرم
زندگی تلخ تر از مرگ بود گر تو نباشی
بعد از اين مرده حسابم کن و بگذار بميرم
پيرم و نيست دگر بيم ز دمسردی مرگ
گرم رويای شبابم کن و بگذار بميرم
خسته شد ديده ام از ديدن امواج حوادث
کور چون چشم حبابم کن و بگذار بميرم
تابکی حلقه شوم سر بدر خانه بکوبم
از در خويش جوابم کن و بگذار بميرم
اشک گرمم که بنوک مژۀ شمع بلرزم
شعله شو، يکسره آبم کن و بگذار بميرم
@sedaye_daron
اگر بتوانید حتی یک دقیقه،
یک ثانیه، آرام گوش کنید،
آنگاه خواهید دید که همان سکوت،
همان سکوتِ یک ثانیه،
تمام فراوانی، غنا
و زیبایی و خوبی حقیقت
را در خود دارد.
#کریشنامورتی
@sedaye_daron
یک ثانیه، آرام گوش کنید،
آنگاه خواهید دید که همان سکوت،
همان سکوتِ یک ثانیه،
تمام فراوانی، غنا
و زیبایی و خوبی حقیقت
را در خود دارد.
#کریشنامورتی
@sedaye_daron
:
هرگاه جامعه ای بسیار ثروتمند می شود و در رفاه است، فقط آنوقت است که نیاز به دیانت احساس می شود.
یک کشور فقیر هر چقدر هم که تظاهر به دیانت کند، نمی تواند با دیانت شود.
هرگز چنین نبوده است و نمی تواند باشد.
من نمی گویم که انسان فقیر نمی تواند بادیانت شود. افراد می توانند استثناء باشند، ولی جوامع فقیر نمی توانند بادیانت باشند. دیانت یک نیازِ سطح بالا است، یک اشرافیت در سطحی متعالی است.
مانند این است که گرسنه هستی، در آن لحظه چه کسی به فکر شنیدن یک موسیقی زیباست؟ وقتی گرسنه هستی به نان نیاز داری و نه موسیقی. وقتی گرسنه باشی بتهوون کار نمی کند، موزارت بی معنی است. وقتی گرسنه و برهنه هستی با شکسپیر، گوته و کالیداس چه می توانی بکنی؟
هیچ معنایی برایت ندارند.
اما وقتی نیازهای اساسی برآورده شده اند، بدن سالم است، اطراف تو محیطی بهداشتی است، خانه ای خوب، پوشاک خوب، خوراک خوب و مغذی داری، ناگهان احساس می کنی که به چیزی از دنیای زیبایی ها نیاز داری.
به موسیقی، هنر، شعر ...
به پیکاسو و ون گوگ علاقمند می شوی و به پابلو نرودا، و هزاران در باز می شوند.
وقتی نیازهای زیباشناختی تو نیز ارضاء شدند، ولی حوصله ات از بتهوون و موزارت هم سر رفت، ناگهان دری دیگر باز می شود. درِ بودا
دری به فراسو
دری به مراقبه ...
اینها نیازی بالاتر است.
وقتی تمام نیازهای پایین تر ارضاء شده باشند، آنوقت نیاز معنوی برمی خیزد ...
:
#اشو
@sedaye_daron
هرگاه جامعه ای بسیار ثروتمند می شود و در رفاه است، فقط آنوقت است که نیاز به دیانت احساس می شود.
یک کشور فقیر هر چقدر هم که تظاهر به دیانت کند، نمی تواند با دیانت شود.
هرگز چنین نبوده است و نمی تواند باشد.
من نمی گویم که انسان فقیر نمی تواند بادیانت شود. افراد می توانند استثناء باشند، ولی جوامع فقیر نمی توانند بادیانت باشند. دیانت یک نیازِ سطح بالا است، یک اشرافیت در سطحی متعالی است.
مانند این است که گرسنه هستی، در آن لحظه چه کسی به فکر شنیدن یک موسیقی زیباست؟ وقتی گرسنه هستی به نان نیاز داری و نه موسیقی. وقتی گرسنه باشی بتهوون کار نمی کند، موزارت بی معنی است. وقتی گرسنه و برهنه هستی با شکسپیر، گوته و کالیداس چه می توانی بکنی؟
هیچ معنایی برایت ندارند.
اما وقتی نیازهای اساسی برآورده شده اند، بدن سالم است، اطراف تو محیطی بهداشتی است، خانه ای خوب، پوشاک خوب، خوراک خوب و مغذی داری، ناگهان احساس می کنی که به چیزی از دنیای زیبایی ها نیاز داری.
به موسیقی، هنر، شعر ...
به پیکاسو و ون گوگ علاقمند می شوی و به پابلو نرودا، و هزاران در باز می شوند.
وقتی نیازهای زیباشناختی تو نیز ارضاء شدند، ولی حوصله ات از بتهوون و موزارت هم سر رفت، ناگهان دری دیگر باز می شود. درِ بودا
دری به فراسو
دری به مراقبه ...
اینها نیازی بالاتر است.
وقتی تمام نیازهای پایین تر ارضاء شده باشند، آنوقت نیاز معنوی برمی خیزد ...
:
#اشو
@sedaye_daron
خنده عملی بسیار روحانی است،هیچ چیز مانند آن نیست. آیا دیدهای؟ وقتی عمیقاً میخندی، تمام تنشها ناپدید می شوند. آیا تماشا کردهای؟ وقتی عمیقاً میخندی، ناگهان گویی وارد یک آسمان باز شدهای، دیوارهای اطرافت ناپدید شدهاند. اگر بتوانی بخندی، همیشه میتوانی آسوده باشی.
در صومعههای ذن به راهبان آموزش داده میشود که نخستین کارشان در بامداد خندیدن باشد: روز را با خندیدن آغاز کنند. مسخره است، زیرا دلیلی برای خنده وجود ندارد ــ فقط از رختخواب بیرون میآیی و نخستین کاری که باید بکنی این است که بخندی. در ابتدا بسیار دشوار است، زیرا چیزی برای خندیدن به آن وجود ندارد! ولی این یک مراقبه است، و رفتهرفته فرد با آن کوک میشود و فرد به این شناخت میرسد که میتوان بدون دلیل خندید! خنده به خودیِ خودش چنان تمرین عظیمی است که چرا منتظر دلیل باشی؟ و خنده تمام روز را برایتان راحت و آسوده میسازد.
#اوشو
@sedaye_daron
در صومعههای ذن به راهبان آموزش داده میشود که نخستین کارشان در بامداد خندیدن باشد: روز را با خندیدن آغاز کنند. مسخره است، زیرا دلیلی برای خنده وجود ندارد ــ فقط از رختخواب بیرون میآیی و نخستین کاری که باید بکنی این است که بخندی. در ابتدا بسیار دشوار است، زیرا چیزی برای خندیدن به آن وجود ندارد! ولی این یک مراقبه است، و رفتهرفته فرد با آن کوک میشود و فرد به این شناخت میرسد که میتوان بدون دلیل خندید! خنده به خودیِ خودش چنان تمرین عظیمی است که چرا منتظر دلیل باشی؟ و خنده تمام روز را برایتان راحت و آسوده میسازد.
#اوشو
@sedaye_daron
بزرگترین خردمندی آن است که لذت بردن از حال را بالاترین مقصودِ زندگی قرار دهیم ... زیرا این تنها واقعیتِ هستی است و جز این همه بازیِ فکر و اندیشه است ...
درمان شوپنهاور ، اروین د یالوم
@sedaye_daron
درمان شوپنهاور ، اروین د یالوم
@sedaye_daron
به سادگی عاشق باشید ...
اگر عاشق یک نفر هستید ، کل فرد را بپذیرید ... با همه نقایص آن زیرا آن نقایص جزئی از شخص است ... هرگز سعی نکنید شخصی را که دوست دارید تغییر دهید ، زیرا تلاش برای تغییر میگوید که شما نصف او را دوست دارید ، و نیمی دیگر را نپذیرفتهاید ... وقتی عاشق هستید ، به سادگی عاشق باشید بدون پیچیدگی ... اشو
@sedaye_daron
اگر عاشق یک نفر هستید ، کل فرد را بپذیرید ... با همه نقایص آن زیرا آن نقایص جزئی از شخص است ... هرگز سعی نکنید شخصی را که دوست دارید تغییر دهید ، زیرا تلاش برای تغییر میگوید که شما نصف او را دوست دارید ، و نیمی دیگر را نپذیرفتهاید ... وقتی عاشق هستید ، به سادگی عاشق باشید بدون پیچیدگی ... اشو
@sedaye_daron
اریك فروم کتابی نوشته به نام "هراس از آزادی" عنوان كتاب متناقض بهنظر میرسد. زیرا همه میپندارند
كه آزادی رادوست دارند و همه در تلاش رسیدن به آزادی دراین دنیا و دنیای دیگر هستند. مردم میگویند"ما
طالب رهایی هستیم ، ما میخواهیم از تمام محدودیتها، قیدها و اسارتها آزاد شویم. ما میخواهیم
كاملا آزاد باشیم. "
این سخن آنان است. ولی فروم میگوید انسان از آزادی میترسد. ما میخواهیم، ما پیوسته خود را متقاعد میكنیم كه خواهان آزادی هستیم، ولی در ژرفای وجودمان از آزادی میگریزیم و هراس داریم. و در حقیقت
میخواهیم !چرا؟این دوگانگی و تضاد از كجاست؟
#رهایی و #آزادی تولید ترس میكند. و مراقبه عمیقترین آزادی ممكن است. در مراقبه تو نه تنها از محدودیتهای بیرونی و ظاهری آزاد میشوی، بلكه از قید بندگی درونی خودت، از ِ خودذهن ـــ كه ِ اساس بندگی است ـــ نیز
خالص میشوی. تو از تمام گذشته رها میشوی.
لحظهای كه ذهن نداشته باشی، گذشته نابود میشود، تو به ورای تاریخ رفتهای، اینك دیگر جامعه، #مذهب، متون دینی و آداب و آیینها هیچیك وجود ندارند، زیرا مكان زندگیاینها در ذهن تو است. اینك نه گذشتهای هست و
ّ نه آیندهای ؛ زیرا گذشته و آینده یعنی خاطره و تخیل ؛ و هردو بخشی از ذهن تو هستند.
در مراقبه تو فقط دراینجا واینك قرار داری، حالا دیگر نه آیندهای وجود دارد و نه گذشتهای. فقط یك #زمان_حال وجود دارد: یك ِحال جاودانه و ابدی. آنوقت تو كاملا آزاد شدهای، تو به ورای بدن، #ذهن، جامعه، آیینها و تاریخ
رفتهای.
#اشو
@sedaye_daron
كه آزادی رادوست دارند و همه در تلاش رسیدن به آزادی دراین دنیا و دنیای دیگر هستند. مردم میگویند"ما
طالب رهایی هستیم ، ما میخواهیم از تمام محدودیتها، قیدها و اسارتها آزاد شویم. ما میخواهیم
كاملا آزاد باشیم. "
این سخن آنان است. ولی فروم میگوید انسان از آزادی میترسد. ما میخواهیم، ما پیوسته خود را متقاعد میكنیم كه خواهان آزادی هستیم، ولی در ژرفای وجودمان از آزادی میگریزیم و هراس داریم. و در حقیقت
میخواهیم !چرا؟این دوگانگی و تضاد از كجاست؟
#رهایی و #آزادی تولید ترس میكند. و مراقبه عمیقترین آزادی ممكن است. در مراقبه تو نه تنها از محدودیتهای بیرونی و ظاهری آزاد میشوی، بلكه از قید بندگی درونی خودت، از ِ خودذهن ـــ كه ِ اساس بندگی است ـــ نیز
خالص میشوی. تو از تمام گذشته رها میشوی.
لحظهای كه ذهن نداشته باشی، گذشته نابود میشود، تو به ورای تاریخ رفتهای، اینك دیگر جامعه، #مذهب، متون دینی و آداب و آیینها هیچیك وجود ندارند، زیرا مكان زندگیاینها در ذهن تو است. اینك نه گذشتهای هست و
ّ نه آیندهای ؛ زیرا گذشته و آینده یعنی خاطره و تخیل ؛ و هردو بخشی از ذهن تو هستند.
در مراقبه تو فقط دراینجا واینك قرار داری، حالا دیگر نه آیندهای وجود دارد و نه گذشتهای. فقط یك #زمان_حال وجود دارد: یك ِحال جاودانه و ابدی. آنوقت تو كاملا آزاد شدهای، تو به ورای بدن، #ذهن، جامعه، آیینها و تاریخ
رفتهای.
#اشو
@sedaye_daron
بپرهیزیم از اینکه دربارهٔ مردم تنها بر مبنای لحظهای از زندگیشان داوری کنیم!
#آندره_ژید
@sedaye_daron
#آندره_ژید
@sedaye_daron
ما به این کره خاکی آمدهایم که با عشقِ کامل و بینقصِ الهی و عاری از هر گونه خواستهٔ خودخواهانه همدیگر را دوست بداریم ... این حس و حالت گاهی به همهٔ ما دست میدهد ، اما بعد شیطان آن را از ما میرباید ... شیطان ، همانا ناهماهنگی و سوءتفاهم و فقدان درک است ... خداوند ؛ عشق است ... اگر کسی کلمات نامهربانانه به شما بگوید ، آن را خیلی جدی و به خود نگیرید و در ازای آن عشق دهید ... به هر کسی که شما را نمیفهمد با عشق به چشمانش بنگرید ، عشقی که زاییدهٔ درک و فهم کامل است ، و آنگاه ببینید چگونه آن شخص تغییر میکند ... یوگاناندا
@sedaye_daron
@sedaye_daron