Telegram Web Link
📙 #شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی، سایه و موسیقی (۲)
مؤلف: مهدی #فیروزیان

▪️معرفی و نقد آثار موسیقایی ساخته‌شده با شعر هوشنگ #ابتهاج (سایه)
▪️پژوهشی در شعر و زندگی سایه
▪️خاطرات #سایه با موسیقی‌دانان

📚 فروش در مراکز پخش و نمایندگی‌های #هنر_موسیقی
🔸 #خرید_غیرحضوری با هزینۀ پست رایگان به سراسر ایران فقط با ارسال یک پیام به @honaremusighi در تلگرام یا ۰۹۱۹۸۰۸۶۴۱۰ در واتس‌اپ و ذکر نام کتاب

📚 #انتشارات_هنر_موسیقی دریچه‌ای برای آشنایی با آثار فاخر هنری و پژوهشی موسیقی

@honaremusighimag
🆔@honaremusighii
@sayeoMusighi
به مناسبت ۳۱ خرداد زادروز بانو هنگامه #اخوان، خوانندۀ موسیقی دستگاهی ایران، بخشی برگزیده از کتاب #موسیقی_ایرانی_در_شعر_سایه

🔶 مرغ سحر
ای مرغ سحر ناله به دل بشکن
هنگامۀ آواز شباویز است (سیاه‌مشق، ص ۲۵۴)

«مرغ سحر» در کنار واژۀ موسیقایی «آواز» یادآور ترانۀ نامدار محمدتقی بهار روی آهنگ مرتضی نی‌داوود است که چنین آغاز می‌شود:
مرغ سحر ناله سر کن
داغ مرا تازه‌تر کن
#سایه «مرغ سحر» را بسیار می‌پسندد؛ به‌گونه‌ای که دو بار و با دو شیوۀ اجرایی در دو برنامۀ گل‌های تازه خواستار پخش آن شده است. نخستین‌بار در برنامۀ شمارۀ ۱۵۰ با تنظیم فرامرز پایور و آواز نادر گلچین، و بار دیگر در شمارۀ ۲۰۱، که واپسین برنامۀ گل‌های تازه بود، با تار #لطفی و آواز هنگامه اخوان.
با آگاهی یافتن از نکته‌هایی که گفتیم، دو ایهام تناسب دیگر در بیت می‌یابیم. «مرغ سحر» در معنی غایب (ترانۀ بهار)، با «ناله» ایهام تناسب می‌سازد.
گویی سایه «ناله به دل بشکن» را در برابر «ناله سر کنِ» بهار از مرغ سحر خواسته و گفته است: دیگر چنان روزگار تیره و تار شده است که حتی ناله سر کردن هم درمان درد نیست. ای مرغ سحر همان بهتر که در برابر بانگ شباویز، خاموش بمانی!
از سوی دیگر «مرغ سحر» با واژۀ «هنگامه» که نام خوانندۀ ترانه است ایهام تناسبی دیگر می‌سازد. گفتنی است یابنده و برکشندۀ هنگامه اخوان سایه بوده است. اخوان از شاگردان ادیب خوانساری بود که سایه با شنیدن آوایش او را دارای توانایی و تحریری ویژه یافت و از لطفی خواست تا پرورش پیشرفتۀ او را بپذیرد و سپس خوانندگی برنامه‌های ۲۰۰ و ۲۰۱ گل‌های تازه را به او سپرد.
مهدی #فیروزیان

https://www.tg-me.com/sayeoMusighi
از آن رو
شعر #سایه
آهنگ بهزاد عبدی
آواز غلامرضا رضایی

گزارشی برگرفته از کتاب #شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی:
می‌توان به ایهام «رو» در بیت زیر و نمود آن در آهنگ «هنر گام زمان» از بهزاد عبدی، اشاره کرد:
     از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
     این دیده ازان‌روست که خونابه‌فشان است
«از آن رو» با ایهامِ «رو» در دو معنی «به آن جهت/ دلیل» و «برای/ از [دوریِ] آن چهره» گزارش تواند شد. در معنی نخست، تکیه بر «آن» و در معنی دوم تکیه بر «رو» باید باشد. معنی نخست آشنا و نزدیک‌تر است و در آهنگ نیازی به برجسته‌تر کردن آن نیست. عبدی با جدا کردن «آن» از «رو» ساختار آشنای عبارت «از آن رو» را برهم زده و بدین شیوه با نهادن تکیه روی «رو» معنی دوم و دورتر را برجسته کرده و یادآور شده است. بدین‌سان در آهنگ او سخن‌دوستان ایهام واژۀ «رو» را بهتر از زمانی که شعر را از کتاب سایه می‌خوانند، درتوانند یافت.

💐 اول تیرماه زادروز غلامرضا رضایی (۱۳۴۹) 

@sayeoMusighi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ستاره و آهو
ترانه #سایه
آهنگ همایون خرّم
تنظیم بابک شهرکی
آواز سهیلا گلستانی

این ترانه داستان عشقی است میان «ستاره» و «آهو»؛ دو موجودی که به معنی واقعی کلمه «از زمین تا آسمان باهم فاصله دارند» و حتی از یک جنس نیستند.
ستاره و آهو داستان تمام عاشقانی است که به‌ هر علت از یکدیگر جدا شده‌اند؛ اما باور دارند فراتر از فاصله‌ها و ابعاد ظاهری، در ژرفای وجود با هم پیوند دارند و بی‌ هم هرجا و با هرکس که باشند حس می‌کنند تنها هستند:

ستاره دیشب چه قصه می‌گفت
که چشم آهو دمی نمی‌خفت؟
ستاره می‌دید که چشم آهو به آسمان‌هاست

اگر ستاره نه جفت آهوست
چرا نگاهش همیشه با اوست؟
دل شکسته، به‌غم‌نشسته، همیشه تنهاست تنهاست

ستاره می‌دید درآن هیاهو
که حلقه زد اشک به چشم آهو

ببین که آهو دوباره تنهاست
در آسمان هم ستاره تنهاست

بگو بگو ستاره کجا کجا دوباره
رها شود به سپهر اسیر آب و گلی
به ره گشایی مهر دلی رسد به دلی؟

دلی بی‌نوا، دلی رهنشین، دو بی‌آشیان
یکی در هوا، یکی بر زمین، دو بی‌همزبان

💐 ۹ تیر زادروز استاد همایون خرّم (۱۳۰۹-۱۳۹۱)
@sayeoMusighi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انتظار
شعر #سایه
آواز علیرضا قربانی
پیانو بهنام ابوالقاسم
(اجرای زنده)

بازآی دلبرا که دلم بی‌قرار توست
وین جان برلب‌آمده در انتظار توست

در دست این خمار غمم هیچ چاره نیست
جز باده‌ای که در قدح غمگسار توست

ساقی به‌دست باش که این مست می‌پرست
چون خم ز پا نشست و هنوزش خمار توست

سیری مباد سوختۀ تشنه‌کام را
تا جرعه‌نوش چشمۀ شیرین‌گوار توست

بیچاره دل که غارت عشقش به باد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست

ای سایه صبر کن که برآید به کام دل
آن آرزو که در دل امّیدوار توست

این اجرا را با کیفیت تصویری بهتر در اینجا ببینید.

💐 ۱۰ تیر زادروز بهنام ابوالقاسم (۱۳۶۴، تهران)

#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
Navaye Eshgh
Ali Salemi
نوای عشق
شعر #سایه
آهنگ شايان كريمى‌نژاد
آواز علی سالمی

ای دل به کوی او ز که پرسم که یار کو؟
در باغ پرشکوفه، که پرسد بهار کو؟

جانا، نوای عشق خموشانه خوش‌تر است
آن آشنای ره که بود پرده‌دار کو؟

چنگی به دل نمی‌زند امشب سرود ما
آن خوش‌ترانه چنگیِ شب‌زنده‌دار کو؟

یک شب چراغ روی تو روشن شود، ولی
چشمی کنار پنجرۀ انتظار کو؟


#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
همخوانی سایه و سام
تنها
ترانه، آهنگ و آواز: امیرهوشنگ ابتهاج (#سایه)
سه‌تار و همخوان: امیرحسین سام


تو تنها من تنها
چو نای بی‌نواییم
دریغ از این شب‌ها
چرا ز هم جداییم

خدا نمی‌پسندد این خدا خدا
که ما دو جان همنشین خدا خدا
ز هم جدا جدا بمانیم

تو تنها و ملول از تنهایی
من از کف داده شکیبایی

بیا که فرصتی نیست
مجال غفلتی نیست
جز این غنیمتی نیست

دریغ از این شب‌ها
تو تنها من تنها

💐 ۱۸ تیر زادروز دکتر امیرحسین سام (۱۳۵۷، تهران)

#ترانه‌سرایی_سایه
@sayeoMusighi
قدر مرد
هوشنگ ابتهاج و پیانوی اتابکی
قدر مرد
شعر و صدای #سایه
پیانو پرویز اتابکی

بگذر شبی به خلوت این همنشین درد
تا شرح آن دهم که غمت با دلم چه کرد

خون می‌رود نهفته ازین زخم اندرون
ماندم خموش و آه که فریاد داشت درد

این طرفه بین که با همه سیل بلا که ریخت
داغ محبت تو به دل‌ها نگشت سرد

من برنخیزم از سر راه وفای تو
از هستی‌ام اگرچه برانگیختند گرد

روزی که جان فدا کنمت باورت شود
دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد

ساقی بیار جام صبوحی که شب نماند
وان لعل‌فام خنده زد از جام لاجورد

در کوی او که جز دل بیدار ره نیافت
کی می‌رسند خانه‌پرستان خوابگرد

بازآید آن بهار و گل سرخ بشکفد
چندین منال از نفس سرد و روی زرد

خونی که ریخت از دل ما، سایه! حیف نیست
گر زین میانه آب خورد تیغ هم‌نبرد

🎶 تصنیفی را که پرویز مشکاتیان با این غزل ساخته با صدای حمیدرضا نوربخش در اینجا بشنوید.

💐 ۲۲ تیر زادروز پرویز اتابکی (۱۳۱۵-۱۳۸۷)

@sayeoMusighi
آلبومی تازه با دو غزل از سایه

آلبوم شنیدنیِ «آویشن و اندوه» با آهنگ‌سازی سیاوش ولی‌پور و خوانندگی حسین نورشرق در تیرماه ۱۴۰۲ منتشر شده است. در این مجموعه دو تصنیف با دو غزل از استاد هوشنگ #ابتهاج اجرا شده است؛ مطلع غزل نخست:
ندانمت که چو این ماجرا تمام کنی
ازین سرای کهن راهی کجام کنی

مطلع غزل دوم:
امشب به قصۀ دل من گوش می‌کنی
فردا مرا چو قصه فراموش می‌کنی

گفتنی است شعر چهار تصنیف دیگر این مجموعه نیز از غزل‌سرایان نامدار معاصر، زنده‌یادان حسین #منزوی و قیصر #امین‌پور است.

#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
بی‌قرار
شعر #سایه و سیمین
آهنگ مهیار علیزاده
آواز علیرضا قربانی و همایون شجریان

علیزاده غزل #سیمین را پاره پاره کرده و تقریباً چیزی از آن برجا نگذاشته است. اصل ابیات مورد استفاده در تصنیف چنین است:
من با صدای تو می‌خوانم در اوجِ آبیِ باورها‏
دارد ترانۀ پروازم تحریرِ بال کبوترها

من در هوای تو می‌رقصم با موجِ دامن پرپولک
رقصی چنان که تو را آيد، ياد از نسيم و صنوبرها

من در فضای تو می‌بينم تصوير سبزیِ بالم را‏
چون طوطيک که در آيينه نقش چمن کشد از پرها

من در خطوط تو می‌جویم پرچین امن حمايت را
تا بی‌امان نگذارد کس پا بر طراوت شبدرها

من با زبان تو می‌سوزم، آری تو شعله و من شمعم
در من تجلی پراشکت پیچیده رشتۀ گوهرها

من با اميد تو می‌سازم کاخی به وسعت آزادی
سرکردگان و فرودستان در او نشسته برابرها

💐  ۲۸ تیرماه زادروز سیمین بهبهانی
@sayeoMusighi
با یادی از احمد #شاملو، شاعر بزرگ معاصر، در دوم مرداد، سالروز درگذشت وی، بخشی از کتاب #شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی را که در آن مقایسه‌ای میان اظهارنظرهای موسیقایی سایه (در کتاب گرانسنگ پیر پرنیان‌اندیش) و شاملو صورت گرفته است، نقل می‌کنیم:

برخی، داوری سایه دربارۀ موسیقی و موسیقی‌دانان را با سخنان نسنجیده و آشوب‌انگیز شاملو سنجیده‌اند که سنجشی بی‌راه است. دربارۀ شناخت سایه از موسیقی ایرانی پیش‌تر سخن گفته‌ایم («سایه و موسیقی»، ص ۱۵-۶) و سر تکرار نداریم؛ اما شناسندگانِ‌ شاملو به‌خوبی می‌دانند او «با زبان موسیقی سنتی ایران ناآشنا و از آن دور بوده است» («شاملو انسان زیست...»، ص ۳۳۷). فریبرز رئیس‌دانا دربارۀ او می‌گوید:

«با موسیقی کلاسیک خیلی حشر و نشر داشت و می‌کوشید این علاقه را در دیگران نیز برانگیزد. او از اولین و جدی‌ترین کسانی بود که مرا با موسیقی کلاسیک آشنا کرد. با خیلی از موسیقی‌ها و خواننده‌های قدیمی ایرانی مخالف بود و اصلاً دوست نداشت حتی حرفشان مطرح شود. یک بار که در خانه‌ام مهمان بود نوارهای مرا از پنجره بیرون انداخت. حرفمان شد. رفتم کوچه و نوارها را آوردم. می‌گفت: «دفعۀ بعد پاره‌پاره‌شان می‌کنم تا نتوانی درستشان کنی یا بروی از کوچه بیاوری». می‌گفتم: «اینجا خانۀ من است و این‌ها از علایق من»؛ اما گوشش بدهکار نبود» («یادهایی پنهان‌مانده»، ص ۲۷۲).
با چنین ستیز تند و تیزی که شاملو با موسیقی ایرانی داشت، یا نشان می‌داد که دارد، سنجیدن خوارداشت‌های او دربارۀ این گونۀ ستم‌دیده از موسیقی با گفته‌های سایه، که یکی از شیفتگان موسیقی ایرانی و از شایسته‌ترین مدیران اثرگذار موسیقی در تاریخ رادیو بوده است، درست به‌اندازۀ داوری‌های شاملو نسنجیده و نادرست است. داوری‌هایی که محمدرضا #لطفی، دوست نزدیک و همکار سایه در رادیو و سپس چاووش، را به واکنش واداشت و شاملو در پاسخ به واکنش او، کنشِ ستیزه‌جویانۀ دیگری نشان داد که سپس‌تر به شتابزدگی آن پاسخ پی برد و شاید از آن پشیمان شد .
او نه‌ جویای یافتنِ آگاهی موسیقایی بود، و نه به کوشش دیگران برای آگاه‌سازی خویش واکنش خوبی نشان می‌داد:

«هرچه سعی کردم که امکانات بی‌نهایت موسیقی وطنی در همین هفت یا ۱۲ دستگاه و گوشه‌ها و اجزای هر دستگاه را به او بفهمانم و از اهمیت و مزیت ربع‌پرده که از ویژگی‌های موسیقی شرقی و خصوصاً ایرانی است و موسیقی غربی از آن بی‌بهره است و وسعتی که این ویژگی به بیان حالات و کیفیات موسیقایی می‌بخشد به او چیزی بگویم راه نداد» («چند دیدار با شاملو»، [فتح‌الله مجتبایی]، ص ۵۶۰).

https://www.tg-me.com/sayeoMusighi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
غمِ مبارک
شعر #سایه
آهنگ و آواز کیان بابان‌زاده
پیانو نازنین رضایی
ویلنسل هلیا رضایی

چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی
به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی

ز تو دارم این غم خوش، به جهان ازین چه خوشتر
تو چه دادی‌ام که گویم که ازان بِهْ‌ام ندادی؟

چه خیال می‌توان بست و کدام خواب نوشین
به ازین درِ تماشا که به روی من گشادی

همه بوی آرزویی، مگر از گِل بهشتی
همه رنگی و نگاری، مگر از بهار زادی؟

ز کدام ره رسیدی ز کدام در گذشتی
که ندیده دیده ناگه به درون دل فتادی؟

کیان بابان‌زاده در بیت چهارم دچار لغزش واژگانی شده و «گِل» را «گُل» خوانده است.
سایه بر بنیاد باور کهنِ آفریده‌ شدنِ آدم از گل، بدین گمان افتاده که آرزوانگیزی یارِ زیبایش ازآن‌روست که وی را از گِلِ بهشت (جایی که همۀ باورمندانِ آن آرزوی دیدنش را دارند) سرشته‌اند. گذشته از اینکه «گُل» واژه‌ای شاعرانه‌تر از «گِل» شمرده می‌شود، واژه‌هایی چون «بوی»، «بهشت»، «رنگ» و «بهار»، که با «گُل» سازگاری دارد، مایۀ لغزش و گمراهی خواننده شده‌ است.

@sayeoMusighi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖤 یک سال در بی‌سایگی گذشت و چه سالی...

بی‌سایِگی
شعر #سایه
آهنگ و آواز صبا ضامنی
تنظیم احسان بیرقدار

درین سرای بی‌کسی کسی به در نمی‌زند
به دشت پرملال ما پرنده پر نمی‌زند

یکی ز شب‌گرفتگان چراغ برنمی‌کند
کسی به کوچه‌سار شب در سحر نمی‌زند

نشسته‌ام در انتظار این غبار بی‌سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی‌زند

دل خراب من دگر خراب‌تر نمی‌شود
که خنجر غمت ازین خراب‌تر نمی‌زند

نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست
اگرنه بر درخت تر کسی تبر نمی‌زند

#حمایت_از_آوای_بانوان
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
درد دلی با سایه جان

ای پناه و امیدِ جان و دلم
گشته آغشته با تو آب و گلم

از سرم سایه برگرفتی لیک
تا ابد سایه‌ای برای دلم

رفت سالی که رفته‌ایّ و هنوز
از تو ای مهر گرم و مشتعلم

گرچه از ما بریدی و رفتی
با تو از راه روح متصلم

باز سوی تو می‌دوم گریان
از جهان دل‌زده، ز خود خجلم

میهمان کن مرا به چای و غزل
خسته‌ام، مانده‌ام، بدم، کسلم

مهدی فیروزیان

https://www.tg-me.com/sayeoMusighi
AvazeQam
@sayeoMusighi
آواز غم
آمیزه‌ای از شعرخوانی #سایه (شعر «آواز غم») و آواز محمدرضا #شجریان (غزل عراقی در همایون‌مثنوی)
موسیقی زمینه وادیم راسوخین (Dark Life Note)
تنظیم و ترکیب: ماها

@sayeoMusighi
Forwarded from سایه و موسیقی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دل ماتم‌زده
شعر #سایه
آواز علی جهاندار
(اجرا در مراسم خاکسپاری استاد هوشنگ ابتهاج، ۵ شهریورماه ۱۴۰۱، باغ محتشم رشت)

با این دل ماتم‌زده آواز چه سازم؟
بشکسته نی‌ام، بی لب دم ساز چه سازم؟

در کنج قفس می‌کشدم حسرت پرواز
با بال و پر سوخته پرواز چه سازم؟

گیرم که نهان برکشم این آه جگرسوز
با اشک تو ای دیدۀ غماز چه سازم؟

تار دل من چشمۀ الحان خدایی‌ست
از دست تو ای زخمۀ ناساز چه سازم؟

ساز غزل سایه به دامان تو خوش بود
دور از تو من دلشده آواز چه سازم؟

@sayeoMusighi
Forwarded from سایه و موسیقی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
درین سرای بی‌کسی...
شعر #سایه
آواز عزیز قاسم‌زاده
(اجرا در مراسم خاکسپاری استاد هوشنگ ابتهاج، ۵ شهریورماه ۱۴۰۱، باغ محتشم رشت)

درین سرای بی‌کسی کسی به در نمی‌زند
به دشت پرملال ما پرنده پر نمی‌زند

یکی ز شب‌گرفتگان چراغ برنمی‌کند
کسی به کوچه‌سار شب در سحر نمی‌زند

نشسته‌ام در انتظار این غبار بی‌سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی‌زند

چه چشم پاسخ است ازین دریچه‌های بسته‌ات؟
برو که هیچ‌کس ندا به گوش کر نمی‌زند

نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست
اگرنه بر درخت تر کسی تبر نمی‌زند

@sayeoMusighi
همان عزیـــــــزترینِ منی هنوز
و
همیشه

#سایه
@sayeoMusighi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سال بی سایه
کاری از سیف‌اللّه صمدیان

تصاویری از سایه و روز تشییع پیکر او همراه با تصنیف در کوچه‌سار شب (آهنگ و تار و آواز محمدرضا #لطفی)، بخشی از شعر ارغوان (با صدای #سایه و تار لطفی)، بخشی از تصنیف سپیده (آهنگ #لطفی، آواز محمد معتمدی) و اجرای سرود جاودان «ای ایران» (آهنگ روح‌الله خالقی) بر مزار سایه در رشت

@sayeoMusighi
2024/11/16 13:46:32
Back to Top
HTML Embed Code: