پایداری تا پای دار
شعر #سایه
زهی پایداری! که آن پایدار
وفا را بهسر برد تا پای دار
گذشت از سر و خم نشد گردنش
سرافکندگی ماند با دشمنش
به مردانگی مرگ را کرد خوار
زهی مرد و آن مرگ باافتخار
کسی را بدین مایه ارزندگیست
که مرگش گشایندۀ زندگیست
#محسن_شکاری
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
https://www.tg-me.com/sayeoMusighi
شعر #سایه
زهی پایداری! که آن پایدار
وفا را بهسر برد تا پای دار
گذشت از سر و خم نشد گردنش
سرافکندگی ماند با دشمنش
به مردانگی مرگ را کرد خوار
زهی مرد و آن مرگ باافتخار
کسی را بدین مایه ارزندگیست
که مرگش گشایندۀ زندگیست
#محسن_شکاری
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
https://www.tg-me.com/sayeoMusighi
Telegram
سایه و موسیقی
طرحِ پژوهشی ۵ جلدی از مهدی فیروزیان
(انتشارات هنر موسیقی)
۱. موسیقی ایرانی در شعر سایه (۱۳۹۶- چاپ دوم: ۱۳۹۷)
۲. شعر سایه در موسیقی ایرانی (۱۳۹۸- چاپ دوم: ۱۴۰۰)
۳. گلهای تازه (آمادۀ انتشار)
۴. گلچین هفته (در دست تألیف)
۵. ترانهسرایی سایه (در دست تألیف)
(انتشارات هنر موسیقی)
۱. موسیقی ایرانی در شعر سایه (۱۳۹۶- چاپ دوم: ۱۳۹۷)
۲. شعر سایه در موسیقی ایرانی (۱۳۹۸- چاپ دوم: ۱۴۰۰)
۳. گلهای تازه (آمادۀ انتشار)
۴. گلچین هفته (در دست تألیف)
۵. ترانهسرایی سایه (در دست تألیف)
to be worried about morning da
farzaneh mahjoob
وقت است که برخیزم
شعر #سایه
آهنگ ارشک رفیعی
آواز فرزانه محجوب
چند این شب و خاموشی؟ وقت است که برخیزم
وین آتش خندان را با صبح برانگیزم
گر سوختنم باید، افروختنم باید
ای عشق بزن در من کز شعله نپرهیزم
چون گریه گلو گیرد از ابر فروبارم
چون خشم رخ افروزد در صاعقه آویزم
برخیزم و بگشایم بند از دل پرآتش
وین سیل گدازان را از سینه فروریزم
صد دشت شقایق چشم در خون دلم دارد
تا خود به کجا آخر با خاک درآمیزم
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
#حمایت_از_آوای_بانوان
@sayeoMusighi
شعر #سایه
آهنگ ارشک رفیعی
آواز فرزانه محجوب
چند این شب و خاموشی؟ وقت است که برخیزم
وین آتش خندان را با صبح برانگیزم
گر سوختنم باید، افروختنم باید
ای عشق بزن در من کز شعله نپرهیزم
چون گریه گلو گیرد از ابر فروبارم
چون خشم رخ افروزد در صاعقه آویزم
برخیزم و بگشایم بند از دل پرآتش
وین سیل گدازان را از سینه فروریزم
صد دشت شقایق چشم در خون دلم دارد
تا خود به کجا آخر با خاک درآمیزم
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
#حمایت_از_آوای_بانوان
@sayeoMusighi
Forwarded from سایه و موسیقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلِ تنگم
شعر #سایه
آواز احمد شکوری
سهتار هدایت کلاری
من آن ابرم که میخواهد ببارد
دل تنگم هوای گریه دارد
دل تنگم غریب این در و دشت
نمیداند کجا سر میگذارد
🖤 در سوگ فراموشناشدنی قربانیان پرواز تهران-کییف
@sayeoMusighi
شعر #سایه
آواز احمد شکوری
سهتار هدایت کلاری
من آن ابرم که میخواهد ببارد
دل تنگم هوای گریه دارد
دل تنگم غریب این در و دشت
نمیداند کجا سر میگذارد
🖤 در سوگ فراموشناشدنی قربانیان پرواز تهران-کییف
@sayeoMusighi
Forwarded from سایه و موسیقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گل پرپر
شعر #سایه
آواز احمد شکوری
سهتار هدایت کلاری
گل پرپر کجا گیرم سراغت؟
صدای گریه میآید ز باغت
صدای گریه میآید شب و روز
که میسوزد دل بلبل ز داغت
🥀 در سوگ فراموشناشدنی قربانیان پرواز تهران-کییف
@sayeoMusighi
شعر #سایه
آواز احمد شکوری
سهتار هدایت کلاری
گل پرپر کجا گیرم سراغت؟
صدای گریه میآید ز باغت
صدای گریه میآید شب و روز
که میسوزد دل بلبل ز داغت
🥀 در سوگ فراموشناشدنی قربانیان پرواز تهران-کییف
@sayeoMusighi
Forwarded from سایه و موسیقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای میهن (مرثیۀ جنگل)
شعر #سایه
آهنگ پرویز #مشکاتیان
سهتار و آواز سپیده رئیسالسادات
ای میهن، ای داد
از آشیانت بوی خون میآورد باد
بر بال سرخ کشکرک پیغام شومیست
آنجا چه آمد بر سر آن سرو آزاد؟
ای میهن، ای غم
چنگ هزارآوای بارانهای ماتم
در سایهافکند کدامین ناربن ریخت
خون از گلوی مرغ عاشق؟
مرغی که میخواند
مرغی که میخواست
پرواز باشد
ای میهن! ای پیر
بالندۀ افتاده، آزاد زمینگیر
خون میچکد اینجا هنوز از زخم دیرین تبرها
✅ دربارۀ «میهن» (دست بردن آهنگساز در شعر سایه) و «کشکرک» در مطلب بعدی توضیحاتی برگرفته از کتاب #شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی نقل خواهد شد.
@sayeoMusighi
شعر #سایه
آهنگ پرویز #مشکاتیان
سهتار و آواز سپیده رئیسالسادات
ای میهن، ای داد
از آشیانت بوی خون میآورد باد
بر بال سرخ کشکرک پیغام شومیست
آنجا چه آمد بر سر آن سرو آزاد؟
ای میهن، ای غم
چنگ هزارآوای بارانهای ماتم
در سایهافکند کدامین ناربن ریخت
خون از گلوی مرغ عاشق؟
مرغی که میخواند
مرغی که میخواست
پرواز باشد
ای میهن! ای پیر
بالندۀ افتاده، آزاد زمینگیر
خون میچکد اینجا هنوز از زخم دیرین تبرها
✅ دربارۀ «میهن» (دست بردن آهنگساز در شعر سایه) و «کشکرک» در مطلب بعدی توضیحاتی برگرفته از کتاب #شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی نقل خواهد شد.
@sayeoMusighi
سایه و موسیقی
ای میهن (مرثیۀ جنگل) شعر #سایه آهنگ پرویز #مشکاتیان سهتار و آواز سپیده رئیسالسادات ای میهن، ای داد از آشیانت بوی خون میآورد باد بر بال سرخ کشکرک پیغام شومیست آنجا چه آمد بر سر آن سرو آزاد؟ ای میهن، ای غم چنگ هزارآوای بارانهای ماتم در سایهافکند کدامین…
دربارۀ تصنیف «مرثیۀ جنگل» (آهنگ پرویز مشکاتیان روی شعر #سایه) توضیحاتی خلاصهشده برگرفته از کتاب #شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی اثر مهدی #فیروزیان
در این تصنیف هرجا «میهن» خوانده میشود در اصلِ شعر «جنگل» بوده است.
✅ مشکاتیان بخشی از شعر را در تصنیف بهکار گرفته... او گرچه از دوستان سایه بوده و همواره به شاعر دسترسی داشته است، بیآنکه پروانۀ دست بردن در شعر سایه را از او بگیرد یا دستکم سراینده را از کار خویش بیاگاهاند، خود را در جایگاه شاعر نشانده و بیباکانه همهجا «میهن» را بهجای «جنگل» نشانده است. کار او تنها جایگزینیِ یک واژه نبوده است؛... واژۀ یادشده در جایجای شعر و همچنین تصنیف بارها تکرار میشود و واژهای کلیدی در شعر است.
✅ «کَشْکَرَک» نام پرندهای است که شعردوستان چندان با نام آن آشنایی ندارند... در گزیدهای که شفیعیکدکنی از شعرهای سایه فراهم آورده (آینه در آینه) و در دکلمۀ سایه در مجموعۀ «تا صبح شب یلدا»، بهجای «کشکرک»، «کَشکرت» آمده است. ازهمینرو اگر رئیسالسادات آن را «کَشکرت» خوانده یا جواهری در ثبت شعر تصنیف مشکاتیان «کشکرت» نوشته است بر ایشان خردهای نشاید گرفت.
✅ سپیده رئیسالسادات در بخش زیر از «مرثیۀ جنگل» دچار لغزش شده است:
مرغی که میخواست
پرواز باشد
او در اجرای زندۀ بازخوانی تصنیف مشکاتیان، «آواز» را جایگزین «پرواز» کرده است.
📙علاقهمندان شعر و موسیقی برای آگاهی از انگیزۀ استاد ابتهاج در سرودن این شعر، شأن نزول شعر، و شناخت نکتهها و اشارات نهفته در آن میتوانند به کتاب نامبرده مراجعه فرمایند.
@sayeoMusighi
در این تصنیف هرجا «میهن» خوانده میشود در اصلِ شعر «جنگل» بوده است.
✅ مشکاتیان بخشی از شعر را در تصنیف بهکار گرفته... او گرچه از دوستان سایه بوده و همواره به شاعر دسترسی داشته است، بیآنکه پروانۀ دست بردن در شعر سایه را از او بگیرد یا دستکم سراینده را از کار خویش بیاگاهاند، خود را در جایگاه شاعر نشانده و بیباکانه همهجا «میهن» را بهجای «جنگل» نشانده است. کار او تنها جایگزینیِ یک واژه نبوده است؛... واژۀ یادشده در جایجای شعر و همچنین تصنیف بارها تکرار میشود و واژهای کلیدی در شعر است.
✅ «کَشْکَرَک» نام پرندهای است که شعردوستان چندان با نام آن آشنایی ندارند... در گزیدهای که شفیعیکدکنی از شعرهای سایه فراهم آورده (آینه در آینه) و در دکلمۀ سایه در مجموعۀ «تا صبح شب یلدا»، بهجای «کشکرک»، «کَشکرت» آمده است. ازهمینرو اگر رئیسالسادات آن را «کَشکرت» خوانده یا جواهری در ثبت شعر تصنیف مشکاتیان «کشکرت» نوشته است بر ایشان خردهای نشاید گرفت.
✅ سپیده رئیسالسادات در بخش زیر از «مرثیۀ جنگل» دچار لغزش شده است:
مرغی که میخواست
پرواز باشد
او در اجرای زندۀ بازخوانی تصنیف مشکاتیان، «آواز» را جایگزین «پرواز» کرده است.
📙علاقهمندان شعر و موسیقی برای آگاهی از انگیزۀ استاد ابتهاج در سرودن این شعر، شأن نزول شعر، و شناخت نکتهها و اشارات نهفته در آن میتوانند به کتاب نامبرده مراجعه فرمایند.
@sayeoMusighi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روایتی تازه و بیکلام از سپیده
آهنگِ جاودان زندهیاد محمدرضا #لطفی
(با ترانۀ #سایه و آواز محمدرضا #شجریان)
کمانچه ساناز نامداری
تار بیتا دهقانیمنش
نقاره خسرو سترگنیا
(بر اساس اجرای سهراب پورناظری و علی قمصری)
راه ما، راه حق، راهِ بهروزیست
اتحاد، اتحاد، رمزِ پیروزیست
#ترانهسرایی_سایه
@sayeoMusighi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به کوشندگان قرن بیستم
شعر #سایه
آهنگ و آواز ساسان سرمدی
اینهمه راه آمدی آری
بنشین! خستهای و حق داری
نفسی تازه کن، نمیدانم
چند ماندهست از شب دشوار
تا رسیدن هنوز باید رفت
کار سخت است و راه ناهموار
این شعر کوتاه را سایه در واکنش به نابسامانیهای جهان در دهههای پایانی قرن بیستم (از بروز جنگها و ظهور گروههای تروریستی متعدد گرفته تا گسترش فقر و بیماری و بیعدالتی) سروده است.
او با نگاه امیدوارانهاش به کارنامۀ بشر مینگرد و با خوشبینی میگوید: در این چند قرن بشر پیشرفتهای بسیاری کرده و راه زیادی را پیموده است. پس، پس از آنهمه تلاش این رکود و رخوت را باید در حکم استراحتی موقتی دانست و منتظر بود تا بار دیگر انسانها برای گام نهادن در راه ناهموارِ سعادت و رسیدن به روزِ بهی و محقق شدن آرمانهای والای انسانی توش و توانی بیابند.
سایه با دیدن شکست جنبشهای پیشین، در این شعر بهجای سرزنش انسانها بابت کاستیها و ناراستیها، به کاروان بشریت حق میدهد که کمی از تلاش برای پیشرفت معنوی دست بکشد تا بتواند بار دیگر جنبشی عظیمتر را آغاز کند.
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
شعر #سایه
آهنگ و آواز ساسان سرمدی
اینهمه راه آمدی آری
بنشین! خستهای و حق داری
نفسی تازه کن، نمیدانم
چند ماندهست از شب دشوار
تا رسیدن هنوز باید رفت
کار سخت است و راه ناهموار
این شعر کوتاه را سایه در واکنش به نابسامانیهای جهان در دهههای پایانی قرن بیستم (از بروز جنگها و ظهور گروههای تروریستی متعدد گرفته تا گسترش فقر و بیماری و بیعدالتی) سروده است.
او با نگاه امیدوارانهاش به کارنامۀ بشر مینگرد و با خوشبینی میگوید: در این چند قرن بشر پیشرفتهای بسیاری کرده و راه زیادی را پیموده است. پس، پس از آنهمه تلاش این رکود و رخوت را باید در حکم استراحتی موقتی دانست و منتظر بود تا بار دیگر انسانها برای گام نهادن در راه ناهموارِ سعادت و رسیدن به روزِ بهی و محقق شدن آرمانهای والای انسانی توش و توانی بیابند.
سایه با دیدن شکست جنبشهای پیشین، در این شعر بهجای سرزنش انسانها بابت کاستیها و ناراستیها، به کاروان بشریت حق میدهد که کمی از تلاش برای پیشرفت معنوی دست بکشد تا بتواند بار دیگر جنبشی عظیمتر را آغاز کند.
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
شیوۀ مردمکشی
شعر #سایه
آواز محمدرضا #شجریان
فرهنگ شریف
(گلهای تازه، شمارۀ ۳۷)
آه از شوخی چشم تو، که خونریز فلک
دید این شیوۀ مردمکشی و یاد گرفت
#گلهای_تازه
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
شعر #سایه
آواز محمدرضا #شجریان
فرهنگ شریف
(گلهای تازه، شمارۀ ۳۷)
آه از شوخی چشم تو، که خونریز فلک
دید این شیوۀ مردمکشی و یاد گرفت
#گلهای_تازه
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روایتی دیگر از سپیده
آهنگِ جاودان زندهیاد محمدرضا #لطفی
(با ترانۀ #سایه و آواز محمدرضا #شجریان)
آواز حمیدرضا ترکاشوند (بر اساس اجرای سهراب پورناظری و علی قمصری)
راه ما، راه حق، راهِ بهروزیست
اتحاد، اتحاد، رمزِ پیروزیست
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#ترانهسرایی_سایه
@sayeoMusighi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کاروان
شعر #سایه
آواز شهرام #ناظری
سنتور پژمان طاهری
شاد و شکفته در شب جشن تولدت
تو بیست شمع خواهی افروخت تابناک
امشب هزار دختر همسال تو ولی
خوابیدهاند گرسنه و لخت روی خاک
زیباست رقص و ناز سرانگشتهای تو
بر پردههای ساز
اما هزار دختر بافنده این زمان
با چرک و خونِ زخم سرانگشتهایشان
جان میکنند در قفس تنگ کارگاه
از بهر دستمزد حقیری که بیش ازان
پرتاب میکنی تو به دامان یک گدا
💐 ۲۹ بهمن زادروز شهرام ناظری (۱۳۲۸، کرمانشاه)
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
شعر #سایه
آواز شهرام #ناظری
سنتور پژمان طاهری
شاد و شکفته در شب جشن تولدت
تو بیست شمع خواهی افروخت تابناک
امشب هزار دختر همسال تو ولی
خوابیدهاند گرسنه و لخت روی خاک
زیباست رقص و ناز سرانگشتهای تو
بر پردههای ساز
اما هزار دختر بافنده این زمان
با چرک و خونِ زخم سرانگشتهایشان
جان میکنند در قفس تنگ کارگاه
از بهر دستمزد حقیری که بیش ازان
پرتاب میکنی تو به دامان یک گدا
💐 ۲۹ بهمن زادروز شهرام ناظری (۱۳۲۸، کرمانشاه)
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
بوی پیراهن
شعر #سایه
آواز محمدرضا #شجریان
نی حسن ناهید
باز شوق یوسفم دامن گرفت
پیر ما را بوی پیراهن گرفت
ای دریغا نازکآرای تنش
بوی خون میآید از پیراهنش
🥀 با گرامیداشت یاد شهدای راه آزادی، یوسفان غرقه در خون، درگذشت استاد حسن ناهید (۱۳۲۲-۱۴۰۱) را به هنردوستان ایرانی تسلیت میگوییم.
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
شعر #سایه
آواز محمدرضا #شجریان
نی حسن ناهید
باز شوق یوسفم دامن گرفت
پیر ما را بوی پیراهن گرفت
ای دریغا نازکآرای تنش
بوی خون میآید از پیراهنش
🥀 با گرامیداشت یاد شهدای راه آزادی، یوسفان غرقه در خون، درگذشت استاد حسن ناهید (۱۳۲۲-۱۴۰۱) را به هنردوستان ایرانی تسلیت میگوییم.
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
مدیر دلسوز و کاردان موسیقی
بخشی از سخنان زندهیاد استاد حسن ناهید، نوازندۀ نامدار نی، دربارۀ دوران مدیریت استاد هوشنگ ابتهاج (#سایه) بر رادیو در گفتگو با مجلۀ تجربه (شمارۀ ۱۲، مهر ۱۴۰۱):
اولین چیزی که میتوانم دربارۀ ایشان بگویم این است که آقای #ابتهاج سوای از تسلطی که بر هنر و موسیقی و ادبیات داشت، انسان بسیار خردمند، جدی و درعینِحال مهربانی بود.
من اینجا لازم است این نکته را یادآور شوم که برخلاف بسیاری از شایعاتی که در این سالها شنیده میشود ایشان هرگز هیچ موسیقیدانی را از رادیو نراند و همواره تلاش داشت تا به جوانان مستعد کمک کند و از آنها حمایت کند. این حمایتها هم به شکل مادی بود و هم معنوی. برای بسیاری از جوانانی که تازه نوازندگی را آغاز کرده بودند تأیید شدن از سوی فردی مثل ابتهاج که آن زمان در محافل ادبی و هنری برای خودش اسم و رسمی داشت بسیار مهم بود و سبب میشد تا آنها در راهی که برای موسیقی در نظر گرفته بودند جدیتر شوند.
او در آن زمان بیشتر شاعری میکرد؛ اما تسلط بینظیری روی موسیقی داشت. دستگاهها را میشناخت و علاوه بر آن گوش موسیقی بسیار قویای داشت. یادم میآید ایشان در آن زمان کلکسیونر بودند و آرشیوی بسیار عظیم از تمام هنرمندان داشتند.
آقای ابتهاج در آن زمانی که استادانی مثل محمدرضا #لطفی، حسین #علیزاده، شهرام #ناظری، و استاد محمدرضا #شجریان بسیار جوان بودند و هنوز قابلیتهای خود را به شکل کامل به نمایش نگذاشته بودند پی به سواد و استعدادشان برد و هر کاری توانست برایشان انجام داد. ضمن اینکه از زمانی که آقای ابتهاج بهعنوان مدیر بخش موسیقی رادیو انتخاب شدند وضعیت حقوقها دگرگون شد.
ایشان در آن زمان ارکسترهایی مثل شیدا، عارف و سماعی را راهاندازی کرد که نوازندگان این گروهها بعدها همگی از برترین نوازندگان ایران در سازهای مختلف شدند.
بهطورکلی میتوانم بگویم ایشان نقش مؤثری در روند موسیقی، چه به لحاظ مالی چه به لحاظ حمایتی از هنرمندان، داشت.
@sayeoMusighi
بخشی از سخنان زندهیاد استاد حسن ناهید، نوازندۀ نامدار نی، دربارۀ دوران مدیریت استاد هوشنگ ابتهاج (#سایه) بر رادیو در گفتگو با مجلۀ تجربه (شمارۀ ۱۲، مهر ۱۴۰۱):
اولین چیزی که میتوانم دربارۀ ایشان بگویم این است که آقای #ابتهاج سوای از تسلطی که بر هنر و موسیقی و ادبیات داشت، انسان بسیار خردمند، جدی و درعینِحال مهربانی بود.
من اینجا لازم است این نکته را یادآور شوم که برخلاف بسیاری از شایعاتی که در این سالها شنیده میشود ایشان هرگز هیچ موسیقیدانی را از رادیو نراند و همواره تلاش داشت تا به جوانان مستعد کمک کند و از آنها حمایت کند. این حمایتها هم به شکل مادی بود و هم معنوی. برای بسیاری از جوانانی که تازه نوازندگی را آغاز کرده بودند تأیید شدن از سوی فردی مثل ابتهاج که آن زمان در محافل ادبی و هنری برای خودش اسم و رسمی داشت بسیار مهم بود و سبب میشد تا آنها در راهی که برای موسیقی در نظر گرفته بودند جدیتر شوند.
او در آن زمان بیشتر شاعری میکرد؛ اما تسلط بینظیری روی موسیقی داشت. دستگاهها را میشناخت و علاوه بر آن گوش موسیقی بسیار قویای داشت. یادم میآید ایشان در آن زمان کلکسیونر بودند و آرشیوی بسیار عظیم از تمام هنرمندان داشتند.
آقای ابتهاج در آن زمانی که استادانی مثل محمدرضا #لطفی، حسین #علیزاده، شهرام #ناظری، و استاد محمدرضا #شجریان بسیار جوان بودند و هنوز قابلیتهای خود را به شکل کامل به نمایش نگذاشته بودند پی به سواد و استعدادشان برد و هر کاری توانست برایشان انجام داد. ضمن اینکه از زمانی که آقای ابتهاج بهعنوان مدیر بخش موسیقی رادیو انتخاب شدند وضعیت حقوقها دگرگون شد.
ایشان در آن زمان ارکسترهایی مثل شیدا، عارف و سماعی را راهاندازی کرد که نوازندگان این گروهها بعدها همگی از برترین نوازندگان ایران در سازهای مختلف شدند.
بهطورکلی میتوانم بگویم ایشان نقش مؤثری در روند موسیقی، چه به لحاظ مالی چه به لحاظ حمایتی از هنرمندان، داشت.
@sayeoMusighi
Telegram
سایه و موسیقی
به مناسبت چهلمین روز درگذشت #سایه و زادروز محمدرضا #شجریان
گفتگوی تجربه با مهدی #فیروزیان دربارۀ دوستی و همکاری این دو استاد بزرگ شعر و موسیقی:
همه مرغان همآواز پراکنده شدند
در این شماره نوشتهها و گفتههایی از هنرمندانی چون صدیق تعریف، فردین خلعتبری،…
گفتگوی تجربه با مهدی #فیروزیان دربارۀ دوستی و همکاری این دو استاد بزرگ شعر و موسیقی:
همه مرغان همآواز پراکنده شدند
در این شماره نوشتهها و گفتههایی از هنرمندانی چون صدیق تعریف، فردین خلعتبری،…
Forwarded from سایه و موسیقی
این دو بیت زیبا، که گزارششان را در اینجا آوردهام، جهان آرمانی سایه را به شیوهای پوشیده، به تصویر میکشند. جهانی که در آن زندگی از هر چیزی، حتی از جان، ارزشمندتر است.
هر روز از هر سو (علیرغم شعارها و ظاهرسازیها) در عمل به ما القا میشود که بیارزشیم و زندگی ما ارزشی ندارد. این سخنان زیبای سایه پادزهر آن برداشتهای زشت است. باید هر روز این بیتها را چون ذکر تسبیح ملک تکرار کنیم تا آن زهر در رگهای باور ما روانه نشود.
توضیح عکس: دستخط سایه در جشن تولد هفتاد سالگیاش، ششم اسفند ۱۳۷۶.
#سایه این دو بیت را برای دوست عزیزم امیرحسین سام نوشته است که خوشبختانه امروز از پاسداران زندگی زیباست. او افزون بر آهنگسازی، نوازندگی، شاعری و ترانهسرایی، از افتخارات علمی ایرانیان در انگلستان و رئیس مدرسۀ پزشکی دانشگاه امپریال کالج لندن است.
@sayeoMusighi
هر روز از هر سو (علیرغم شعارها و ظاهرسازیها) در عمل به ما القا میشود که بیارزشیم و زندگی ما ارزشی ندارد. این سخنان زیبای سایه پادزهر آن برداشتهای زشت است. باید هر روز این بیتها را چون ذکر تسبیح ملک تکرار کنیم تا آن زهر در رگهای باور ما روانه نشود.
توضیح عکس: دستخط سایه در جشن تولد هفتاد سالگیاش، ششم اسفند ۱۳۷۶.
#سایه این دو بیت را برای دوست عزیزم امیرحسین سام نوشته است که خوشبختانه امروز از پاسداران زندگی زیباست. او افزون بر آهنگسازی، نوازندگی، شاعری و ترانهسرایی، از افتخارات علمی ایرانیان در انگلستان و رئیس مدرسۀ پزشکی دانشگاه امپریال کالج لندن است.
@sayeoMusighi
درد دلی با سایه
به مناسبت ۶ اسفند ۱۴۰۱ زادروزش
خرافاتی نبودی و با وجود آنکه سراسر وجودت احساس شاعرانه بود سعی داشتی همواره بر عقل تکیه کنی؛ ولی آن پیشگویی روزگار کودکی را که میگفت ۹۴ سال عمر خواهی کرد پذیرفته بودی. ترسمان از همین بود که باور کرده باشی و با اینکه میدیدیم که باور کردهای امیدی واهی داشتیم که نود و پنج ساله شدنت را هم ببینیم. سالها پشتِ هم گذشتند... ۱۴۰۰ نیز آمد و رفت... و امروز آن روزی است که چشم داشتیم باشی... و دریغا که نیستی.
برای ما، یا دستِکم من، حاصل از عمر همین بود که در بزم صفا
با تو یک شب بنشینیم و شرابی بخوریم
آتشآلود و جگرسوخته آبی بخوریم
شراب ما هم چیزی جز شعر و موسیقی نبود. رفتی اما شرابت و شرابمان بر جاست. با آنچه زمانه بر سر ما آورد یک روز هم بی آن شرابها دوام نمیآوردیم سایه جان. در ده سال گذشته بیهیچ تردید روز و شبی را بی یادت نگذراندهام. زین پس نیز روز و شبم بی تو مباد!
✍️ مهدی فیروزیان
تصویر: شهریار شاهیندژی، مهدی فیروزیان و میلاد عظیمی در کنار سایه، در بزم ۸۸سالگی او (۶ اسفند ۱۳۹۴)
@sayeoMusighi
به مناسبت ۶ اسفند ۱۴۰۱ زادروزش
خرافاتی نبودی و با وجود آنکه سراسر وجودت احساس شاعرانه بود سعی داشتی همواره بر عقل تکیه کنی؛ ولی آن پیشگویی روزگار کودکی را که میگفت ۹۴ سال عمر خواهی کرد پذیرفته بودی. ترسمان از همین بود که باور کرده باشی و با اینکه میدیدیم که باور کردهای امیدی واهی داشتیم که نود و پنج ساله شدنت را هم ببینیم. سالها پشتِ هم گذشتند... ۱۴۰۰ نیز آمد و رفت... و امروز آن روزی است که چشم داشتیم باشی... و دریغا که نیستی.
برای ما، یا دستِکم من، حاصل از عمر همین بود که در بزم صفا
با تو یک شب بنشینیم و شرابی بخوریم
آتشآلود و جگرسوخته آبی بخوریم
شراب ما هم چیزی جز شعر و موسیقی نبود. رفتی اما شرابت و شرابمان بر جاست. با آنچه زمانه بر سر ما آورد یک روز هم بی آن شرابها دوام نمیآوردیم سایه جان. در ده سال گذشته بیهیچ تردید روز و شبی را بی یادت نگذراندهام. زین پس نیز روز و شبم بی تو مباد!
✍️ مهدی فیروزیان
تصویر: شهریار شاهیندژی، مهدی فیروزیان و میلاد عظیمی در کنار سایه، در بزم ۸۸سالگی او (۶ اسفند ۱۳۹۴)
@sayeoMusighi
خورشید در زنجیر
بهمناسبت ۱۴ اسفند سالروز درگذشت محمد مصدق
چند سطر برگزیده از کتاب #شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی (ص ۴۰):
نخستین شعرِ سایه پس از کودتا «در زنجیر» نام دارد و واکنشی است به برگزاری نشست بازپرسی از مصدق و صدور قرار بازداشت او در پایان نخستین نشست در ۲۶ شهریور ۱۳۳۲ (محمد مصدق در محکمۀ نظامی، ج۱، ص ۳):
بال فرشتگان سحر را شکستهاند
خورشید را گرفته به زنجیر بستهاند
اما تو هیچگاه نپرسیدهای که:
مرد!
خورشید را چگونه به زنجیر میکشند؟
گاهی چنان درین شب تبکردۀ عبوس
پای زمان به قیر فرومیرود که مرد
اندیشه میکند:
شب را گذار نیست!
اما به چشمهای تو ای چشمۀ امید
شب پایدار نیست! (تاسیان، ص ۱۱۶-۱۱۵)
در چشم سایه به زندان افتادن یکبارۀ نخستوزیر، مانند به زنجیر بستنِ خورشید است؛ اما پس از درنگی درمییابد خورشید راستین، که مصدق را باید نمودی از آن شمرد و نه خودِ آن، هرگز به بند درنمیآید. جملۀ «خورشید را چگونه به زنجیر میکشند؟» استفهام انکاری و بل تعجیزی است. در چشمِ ستمکشان، زمان بسیار کند میگذرد (به قیر فرورفتن پای زمان کنایه از کند گذشتن آن است) و گاه چنان مینماید که شب نمیگذرد؛ اما امیدواران میدانند پس از هر شبی، روزی خواهد آمد.
https://www.tg-me.com/sayeoMusighi
بهمناسبت ۱۴ اسفند سالروز درگذشت محمد مصدق
چند سطر برگزیده از کتاب #شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی (ص ۴۰):
نخستین شعرِ سایه پس از کودتا «در زنجیر» نام دارد و واکنشی است به برگزاری نشست بازپرسی از مصدق و صدور قرار بازداشت او در پایان نخستین نشست در ۲۶ شهریور ۱۳۳۲ (محمد مصدق در محکمۀ نظامی، ج۱، ص ۳):
بال فرشتگان سحر را شکستهاند
خورشید را گرفته به زنجیر بستهاند
اما تو هیچگاه نپرسیدهای که:
مرد!
خورشید را چگونه به زنجیر میکشند؟
گاهی چنان درین شب تبکردۀ عبوس
پای زمان به قیر فرومیرود که مرد
اندیشه میکند:
شب را گذار نیست!
اما به چشمهای تو ای چشمۀ امید
شب پایدار نیست! (تاسیان، ص ۱۱۶-۱۱۵)
در چشم سایه به زندان افتادن یکبارۀ نخستوزیر، مانند به زنجیر بستنِ خورشید است؛ اما پس از درنگی درمییابد خورشید راستین، که مصدق را باید نمودی از آن شمرد و نه خودِ آن، هرگز به بند درنمیآید. جملۀ «خورشید را چگونه به زنجیر میکشند؟» استفهام انکاری و بل تعجیزی است. در چشمِ ستمکشان، زمان بسیار کند میگذرد (به قیر فرورفتن پای زمان کنایه از کند گذشتن آن است) و گاه چنان مینماید که شب نمیگذرد؛ اما امیدواران میدانند پس از هر شبی، روزی خواهد آمد.
https://www.tg-me.com/sayeoMusighi
Telegram
سایه و موسیقی
طرحِ پژوهشی ۵ جلدی از مهدی فیروزیان
(انتشارات هنر موسیقی)
۱. موسیقی ایرانی در شعر سایه (۱۳۹۶- چاپ دوم: ۱۳۹۷)
۲. شعر سایه در موسیقی ایرانی (۱۳۹۸- چاپ دوم: ۱۴۰۰)
۳. گلهای تازه (آمادۀ انتشار)
۴. گلچین هفته (در دست تألیف)
۵. ترانهسرایی سایه (در دست تألیف)
(انتشارات هنر موسیقی)
۱. موسیقی ایرانی در شعر سایه (۱۳۹۶- چاپ دوم: ۱۳۹۷)
۲. شعر سایه در موسیقی ایرانی (۱۳۹۸- چاپ دوم: ۱۴۰۰)
۳. گلهای تازه (آمادۀ انتشار)
۴. گلچین هفته (در دست تألیف)
۵. ترانهسرایی سایه (در دست تألیف)
سموم نفسکش
چه جای گل؟ که درخت کهن ز ریشه بسوخت
ازین سَموم نفسکُش که در جوانه گرفت
#سایه
در همدردی با مسمومیت جوانههای ایرانزمین
#حمله_شیمیایی_به_مدارس
https://www.tg-me.com/sayeoMusighi
چه جای گل؟ که درخت کهن ز ریشه بسوخت
ازین سَموم نفسکُش که در جوانه گرفت
#سایه
در همدردی با مسمومیت جوانههای ایرانزمین
#حمله_شیمیایی_به_مدارس
https://www.tg-me.com/sayeoMusighi
Telegram
سایه و موسیقی
طرحِ پژوهشی ۵ جلدی از مهدی فیروزیان
(انتشارات هنر موسیقی)
۱. موسیقی ایرانی در شعر سایه (۱۳۹۶- چاپ دوم: ۱۳۹۷)
۲. شعر سایه در موسیقی ایرانی (۱۳۹۸- چاپ دوم: ۱۴۰۰)
۳. گلهای تازه (آمادۀ انتشار)
۴. گلچین هفته (در دست تألیف)
۵. ترانهسرایی سایه (در دست تألیف)
(انتشارات هنر موسیقی)
۱. موسیقی ایرانی در شعر سایه (۱۳۹۶- چاپ دوم: ۱۳۹۷)
۲. شعر سایه در موسیقی ایرانی (۱۳۹۸- چاپ دوم: ۱۴۰۰)
۳. گلهای تازه (آمادۀ انتشار)
۴. گلچین هفته (در دست تألیف)
۵. ترانهسرایی سایه (در دست تألیف)
سموم
بیتی از #سایه
گوینده آذر پژوهش
تار فرهنگ شریف
چه جای گل؟ که درخت کهن ز ریشه بسوخت
ازین سَموم نفسکُش که در جوانه گرفت
دربارۀ این بیت سایه و گویندگی بانو پژوهش در برنامۀ گلهای تازه (به سرپرستی و نظارت سایه) چند سطر توضیح در کتاب #شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی (ص ۷۲) آمده است که در اینجا نقل میشود:
پژوهش در خواندن بیت دچار لغزش شده و «سَموم» (باد گرم زیانرسان) را «سُموم» (جمعِ سَم) خوانده است. چون نگارنده، سایه را از لغزش گوینده آگاه کرد، او ناباورانه تنها دلیل پذیرفتنی برای راه یافتن چنین لغزشی در کار را آن دانست که بار عاطفی و دردانگیز شعر «گریۀ شبانه»، که با درآمدن به زبان موسیقی صدچندان شده بود، از او طاقت شنیدنِ درستِ برنامه را ربوده و او نتوانسته است با تمرکز همیشگی برنامه را بشنود و کار را بازبینی کند. بیت سایه... اشارهای به بیت زیر دارد:
ازین سموم که بر طرف بوستان بگذشت
عجب که بوی گلی هست و رنگ یاسمنی (حافظ، ص ۵۵۱)
حافظ از برجای ماندن بوی گل سخن گفته و سایه میگوید اکنون نهتنها گل که درخت کهن هم از سموم نفسکش سوخته است.
@sayeoMusighi
بیتی از #سایه
گوینده آذر پژوهش
تار فرهنگ شریف
چه جای گل؟ که درخت کهن ز ریشه بسوخت
ازین سَموم نفسکُش که در جوانه گرفت
دربارۀ این بیت سایه و گویندگی بانو پژوهش در برنامۀ گلهای تازه (به سرپرستی و نظارت سایه) چند سطر توضیح در کتاب #شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی (ص ۷۲) آمده است که در اینجا نقل میشود:
پژوهش در خواندن بیت دچار لغزش شده و «سَموم» (باد گرم زیانرسان) را «سُموم» (جمعِ سَم) خوانده است. چون نگارنده، سایه را از لغزش گوینده آگاه کرد، او ناباورانه تنها دلیل پذیرفتنی برای راه یافتن چنین لغزشی در کار را آن دانست که بار عاطفی و دردانگیز شعر «گریۀ شبانه»، که با درآمدن به زبان موسیقی صدچندان شده بود، از او طاقت شنیدنِ درستِ برنامه را ربوده و او نتوانسته است با تمرکز همیشگی برنامه را بشنود و کار را بازبینی کند. بیت سایه... اشارهای به بیت زیر دارد:
ازین سموم که بر طرف بوستان بگذشت
عجب که بوی گلی هست و رنگ یاسمنی (حافظ، ص ۵۵۱)
حافظ از برجای ماندن بوی گل سخن گفته و سایه میگوید اکنون نهتنها گل که درخت کهن هم از سموم نفسکش سوخته است.
@sayeoMusighi
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:
نامههای محمدعلی فروغی
در این کتاب با تفحّص در کتابها، مجلات و اسناد خصوصی و عمومی، ۱۳۰ نامه از محمدعلی فروغی به ترتیب تاریخی گرد آمده است. این نامهها در نیمۀ دوم عمر پربار ذکاءالملک (بین سالهای ۱۲۸۸ تا ۱۳۲۱) خطاب به شخصیتهای سیاسی و فرهنگی ایرانی (ازجمله رضاشاه و محمدرضاشاه پهلوی، مستوفیالممالک، مخبرالسلطنه، تیمورتاش، تقیزاده، قزوینی، ابوالقاسم کاشانی، مستشارالدوله، رجبعلی منصور) و خارجی (ازجمله چرچیل، استالین، آنتونی ایدن، ویلیام بولارد، توفیق رشدیبیک، شولنبرگ، میلسپو و ادوارد براون)، خویشان فروغی (مانند فرزندانش و برادرش ابوالحسن و وقارالسلطنه) و برخی مطبوعات و ادارات و وزارتخانهها نوشته شده است. شماری از نامههای این کتاب، اعم از اداری و خصوصی، برای نخستین بار است که به چاپ میرسد.
[نامههای محمدعلی فروغی، به کوشش دکتر محمد افشینوفایی، دکتر مهدی فیروزیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱]
علاقهمندان میتوانند از شانزدهم تا بیست و هشتم اسفندماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.
قیمت با تخفیف: ۲۷۳۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
نامههای محمدعلی فروغی
در این کتاب با تفحّص در کتابها، مجلات و اسناد خصوصی و عمومی، ۱۳۰ نامه از محمدعلی فروغی به ترتیب تاریخی گرد آمده است. این نامهها در نیمۀ دوم عمر پربار ذکاءالملک (بین سالهای ۱۲۸۸ تا ۱۳۲۱) خطاب به شخصیتهای سیاسی و فرهنگی ایرانی (ازجمله رضاشاه و محمدرضاشاه پهلوی، مستوفیالممالک، مخبرالسلطنه، تیمورتاش، تقیزاده، قزوینی، ابوالقاسم کاشانی، مستشارالدوله، رجبعلی منصور) و خارجی (ازجمله چرچیل، استالین، آنتونی ایدن، ویلیام بولارد، توفیق رشدیبیک، شولنبرگ، میلسپو و ادوارد براون)، خویشان فروغی (مانند فرزندانش و برادرش ابوالحسن و وقارالسلطنه) و برخی مطبوعات و ادارات و وزارتخانهها نوشته شده است. شماری از نامههای این کتاب، اعم از اداری و خصوصی، برای نخستین بار است که به چاپ میرسد.
[نامههای محمدعلی فروغی، به کوشش دکتر محمد افشینوفایی، دکتر مهدی فیروزیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱]
علاقهمندان میتوانند از شانزدهم تا بیست و هشتم اسفندماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.
قیمت با تخفیف: ۲۷۳۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
Telegram
attach 📎