✅ اندیشیدنِ نادرست، اندیشهی نادرست و آسیب روانی
🖋 مهدی خسروانی
تحمل رنجهای بیهوده یکی از نتیجههای «اندیشیدن» نادرست است. به همین دلیل، یکی از فایدههای سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقّادانه) این است که، با اصلاحِ «اندیشیدن» ما و باورهای نادرست ما، از بروز بسیاری از نابسامانیهای روانی پیشگیری میکند. (از این جهت، سنجشگرانهاندیشی نزدیکی زیادی با رویکرد «شناختدرمانی» دارد.)
برخی از این باورهای نادرست را به نقل از کتاب «نظریههای رواندرمانی» (با اندکی تصرف) در اینجا میآوریم. ممکن است برخی از آنها قابلمناقشه باشند اما، به هر حال، اندیشیدن دربارهی آنها سودمند خواهد بود:
«1. تمایلات اساسی انسان، مثل میل جنسی، در واقع «نیاز» نیستند، بلکه به این دلیل نیاز تلقی میشود که آنها را به عنوان نیاز «تعریف کردهایم»، در حالی که در واقع ترجیحاتی بیش نیستند.
2. رویدادهای وجود دارند که ما نمیتوانیم آنها را تحمل کنیم؛ مثلاً ایستادن در شلوغی مترو یا مواجه شدن با انتقاد یا طردشدن از جانب کسی که دوستش داریم. (این در حالی است که در واقع میتوانیم چنین رویدادهایی را، با آنکه ناخوشایند اند، تحمل کنیم.)
3. ارزش ما، به عنوان انسان، بر اساس موفقیتها و شکستهای ما، یا بر اساس ویژگیهای خاصی مثل درآمد تعیین میشود. (انگار که ارزش انسان را میتوان مثل ویژگیهای عملکردی او ارزیابی کرد.)
4. ما باید رضایت والدین و کسانی که اقتدار دارند را به هر قیمتی به دست آوریم. (انگار که هستی ما به آنها بستگی دارد.)
5. دنیا باید با ما عادلانه رفتار کند. (انگار دنیا میتواند از خواستههای ما پیروی کند.)
6. افراد خاصی رذل یا شرور اند و باید به دلیل شرارتشان تنبیه شوند. (انگار ما میتوانیم بیارزش بودن انسان را ارزیابی کنیم.)
7. وحشتناک است که اوضاع بر وفق مراد ما نیست. (انگار که مفهومی مثل «وحشتناک» اصطلاحی تعریفشدنی و دارای معنای تجربی است.)
8. اگر فکر نمیکردیم که اوضاع وحشتناک است یا اگر خشمگین یا مضطرب نبودیم، نمیتوانستیم عمل کنیم. (انگار برای اقدامات منطقی که دنیا را به مکان خوشایندی تبدیل خواهد کرد لازم است از لحاظ هیجانی آشفته باشیم.)
9. چیزهای زیانبخشی مثل سیگار یا مواد مخدر میتوانند خوشبختی را در زندگی افزایش دهند. (صورت دیگرِ این باور نادرست: برخی چیزهای زیانبخش ضرورت دارند چون، بدون آنها، زندگی ممکن است برای مدتی ناخوشایند باشد.)
10. عاملهای بیرونی موجب خوشبختی انسان میشوند و انسانها بر احساسات خودشان کنترل ندارند.
11. گذشتهی شخص تنها عامل تعیینکنندهی رفتار فعلی اوست. (انگار چیزی که زمانی بر زندگی شخصی تأثیر شدید گذاشته باید تا ابد بر آن تأثیر بگذارد.)
12. باورهایی که در کودکی آموخته شدهاند (اعم از مذهبی، اخلاقی، و سیاسی)راهنماهای مناسبی برای دوران بزرگسالیاند، حتی اگر اساس این باورها پیشداوریهای محض یا اسطوره باشد.»
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🖋 مهدی خسروانی
تحمل رنجهای بیهوده یکی از نتیجههای «اندیشیدن» نادرست است. به همین دلیل، یکی از فایدههای سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقّادانه) این است که، با اصلاحِ «اندیشیدن» ما و باورهای نادرست ما، از بروز بسیاری از نابسامانیهای روانی پیشگیری میکند. (از این جهت، سنجشگرانهاندیشی نزدیکی زیادی با رویکرد «شناختدرمانی» دارد.)
برخی از این باورهای نادرست را به نقل از کتاب «نظریههای رواندرمانی» (با اندکی تصرف) در اینجا میآوریم. ممکن است برخی از آنها قابلمناقشه باشند اما، به هر حال، اندیشیدن دربارهی آنها سودمند خواهد بود:
«1. تمایلات اساسی انسان، مثل میل جنسی، در واقع «نیاز» نیستند، بلکه به این دلیل نیاز تلقی میشود که آنها را به عنوان نیاز «تعریف کردهایم»، در حالی که در واقع ترجیحاتی بیش نیستند.
2. رویدادهای وجود دارند که ما نمیتوانیم آنها را تحمل کنیم؛ مثلاً ایستادن در شلوغی مترو یا مواجه شدن با انتقاد یا طردشدن از جانب کسی که دوستش داریم. (این در حالی است که در واقع میتوانیم چنین رویدادهایی را، با آنکه ناخوشایند اند، تحمل کنیم.)
3. ارزش ما، به عنوان انسان، بر اساس موفقیتها و شکستهای ما، یا بر اساس ویژگیهای خاصی مثل درآمد تعیین میشود. (انگار که ارزش انسان را میتوان مثل ویژگیهای عملکردی او ارزیابی کرد.)
4. ما باید رضایت والدین و کسانی که اقتدار دارند را به هر قیمتی به دست آوریم. (انگار که هستی ما به آنها بستگی دارد.)
5. دنیا باید با ما عادلانه رفتار کند. (انگار دنیا میتواند از خواستههای ما پیروی کند.)
6. افراد خاصی رذل یا شرور اند و باید به دلیل شرارتشان تنبیه شوند. (انگار ما میتوانیم بیارزش بودن انسان را ارزیابی کنیم.)
7. وحشتناک است که اوضاع بر وفق مراد ما نیست. (انگار که مفهومی مثل «وحشتناک» اصطلاحی تعریفشدنی و دارای معنای تجربی است.)
8. اگر فکر نمیکردیم که اوضاع وحشتناک است یا اگر خشمگین یا مضطرب نبودیم، نمیتوانستیم عمل کنیم. (انگار برای اقدامات منطقی که دنیا را به مکان خوشایندی تبدیل خواهد کرد لازم است از لحاظ هیجانی آشفته باشیم.)
9. چیزهای زیانبخشی مثل سیگار یا مواد مخدر میتوانند خوشبختی را در زندگی افزایش دهند. (صورت دیگرِ این باور نادرست: برخی چیزهای زیانبخش ضرورت دارند چون، بدون آنها، زندگی ممکن است برای مدتی ناخوشایند باشد.)
10. عاملهای بیرونی موجب خوشبختی انسان میشوند و انسانها بر احساسات خودشان کنترل ندارند.
11. گذشتهی شخص تنها عامل تعیینکنندهی رفتار فعلی اوست. (انگار چیزی که زمانی بر زندگی شخصی تأثیر شدید گذاشته باید تا ابد بر آن تأثیر بگذارد.)
12. باورهایی که در کودکی آموخته شدهاند (اعم از مذهبی، اخلاقی، و سیاسی)راهنماهای مناسبی برای دوران بزرگسالیاند، حتی اگر اساس این باورها پیشداوریهای محض یا اسطوره باشد.»
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔷 معرفی مختصر مجموعهی «راهنمای اندیشهورزان»
مجموعهی «راهنمای اندیشهورزان» مجموعهای است با محوریت سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه) که هدفش آشناکردن خوانندگان با مباحثی است که میتوانند بر کیفیت اندیشیدن، استدلالکردن، و نقدکردن او تأثیر مثبت بگذارند. این مجموعه برای همهی اندیشهورزان نوشته شده است؛ هم برای کسانی که به کارهای فکریِ حرفهای (مثل پژوهش و تدریس و تحصیل) مشغولاند، هم برای کسانی که میخواهند بهتر بیندیشند تا در زندگی روزمرهشان بهتر تصمیم بگیرند و کمتر خطا کنند.
نگاهی به عنوان کتابها گویای این مطلب است؛ عنوانهایی همچون «مغالطههای پرکاربرد»، «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه»، «تفکر نقادانه و خلاقانه»، و «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم» و ...
به طور کلی، هدف از این مجموعه (که در آینده تکمیل خواهد شد) ارتقای کیفیت اندیشیدن مخاطبان در همهی زمینههاست.
مبنای مجموعه، کتاب کوچک «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه» است و از آنجا که قرار است هر کدام از کتابها به صورت مستقل قابل استفاده باشند، بخشهایی از «مفهومها و ابزارها ...» در کتابهای دیگر مجموعه نیز تکرار شدهاند.
ریچارد پل و لیندا الدر پدیدآوران این مجموعهاند. بیشتر کتابهای این مجموعه، به جای ترجمه، «بازنویسی» شدهاند تا برای خوانندهی فارسیزبان مفیدتر باشند.
🔶 خواهشی از خوانندگان کتابها:
با توجه به اینکه ترجمه و بازنویسی این مجموعه ادامه دارد و من، مهدی خسروانی، مترجم مجموعه، قصد دارم کتابهای دیگری نیز با همین مضمون نگارش و ترجمه کنم، بسیار سپاسگزار خواهم شد که خوانندگان مجموعه، انتقادها و نظراتشان را از طریق صفحهی تفکر نقادانه در فیسبوک، کانال سنجشگرانهاندیشی در تلگرام، صفحهی سنجشگرانهاندیشی در اینستاگرام، یا ایمیلی که در پایان معرفی کردهام با من در میان بگذارند.
🔸 ایمیل:
[email protected]
🔸 آدرس سایت ناشر برای آشنایی بیشتر و دانلود گزیدهی کتابها و تهیهی اینترنتی آنها:
https://nashrenow.com/
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
مجموعهی «راهنمای اندیشهورزان» مجموعهای است با محوریت سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه) که هدفش آشناکردن خوانندگان با مباحثی است که میتوانند بر کیفیت اندیشیدن، استدلالکردن، و نقدکردن او تأثیر مثبت بگذارند. این مجموعه برای همهی اندیشهورزان نوشته شده است؛ هم برای کسانی که به کارهای فکریِ حرفهای (مثل پژوهش و تدریس و تحصیل) مشغولاند، هم برای کسانی که میخواهند بهتر بیندیشند تا در زندگی روزمرهشان بهتر تصمیم بگیرند و کمتر خطا کنند.
نگاهی به عنوان کتابها گویای این مطلب است؛ عنوانهایی همچون «مغالطههای پرکاربرد»، «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه»، «تفکر نقادانه و خلاقانه»، و «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم» و ...
به طور کلی، هدف از این مجموعه (که در آینده تکمیل خواهد شد) ارتقای کیفیت اندیشیدن مخاطبان در همهی زمینههاست.
مبنای مجموعه، کتاب کوچک «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه» است و از آنجا که قرار است هر کدام از کتابها به صورت مستقل قابل استفاده باشند، بخشهایی از «مفهومها و ابزارها ...» در کتابهای دیگر مجموعه نیز تکرار شدهاند.
ریچارد پل و لیندا الدر پدیدآوران این مجموعهاند. بیشتر کتابهای این مجموعه، به جای ترجمه، «بازنویسی» شدهاند تا برای خوانندهی فارسیزبان مفیدتر باشند.
🔶 خواهشی از خوانندگان کتابها:
با توجه به اینکه ترجمه و بازنویسی این مجموعه ادامه دارد و من، مهدی خسروانی، مترجم مجموعه، قصد دارم کتابهای دیگری نیز با همین مضمون نگارش و ترجمه کنم، بسیار سپاسگزار خواهم شد که خوانندگان مجموعه، انتقادها و نظراتشان را از طریق صفحهی تفکر نقادانه در فیسبوک، کانال سنجشگرانهاندیشی در تلگرام، صفحهی سنجشگرانهاندیشی در اینستاگرام، یا ایمیلی که در پایان معرفی کردهام با من در میان بگذارند.
🔸 ایمیل:
[email protected]
🔸 آدرس سایت ناشر برای آشنایی بیشتر و دانلود گزیدهی کتابها و تهیهی اینترنتی آنها:
https://nashrenow.com/
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔷 چاپ جدید مجموعهی «راهنمای اندیشهورزان» منتشر شد شامل:
چاپ پنجم «مغالطههای پرکاربرد»
چاپ چهارم «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه»
چاپ چهارم «ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه»
چاپ سوم «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم»
🔸 پدیدآوران: ریچارد پل و لیندا الدر
🔸 ترجمه و بازنویسی: مهدی خسروانی
◀️ معرفی مختصر مجموعه:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/706
◀️ سایت ناشر برای دانلود گزیدهی کتابها و تهیهی اینترنتی آنها:
https://nashrenow.com/
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh
چاپ پنجم «مغالطههای پرکاربرد»
چاپ چهارم «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه»
چاپ چهارم «ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه»
چاپ سوم «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم»
🔸 پدیدآوران: ریچارد پل و لیندا الدر
🔸 ترجمه و بازنویسی: مهدی خسروانی
◀️ معرفی مختصر مجموعه:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/706
◀️ سایت ناشر برای دانلود گزیدهی کتابها و تهیهی اینترنتی آنها:
https://nashrenow.com/
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh
از فلسفه تا بعد
شبکهای برای اندیشیدن، معرفی کتاب، فیلم، موسیقی، بررسی اندیشه و ابزار فلسفیدن
صفحهی فیسبوک:
https://www.facebook.com/Azfalsafetabaad/
کانال تلگرام:
https://www.tg-me.com/azfalsafetabaad
شبکهای برای اندیشیدن، معرفی کتاب، فیلم، موسیقی، بررسی اندیشه و ابزار فلسفیدن
صفحهی فیسبوک:
https://www.facebook.com/Azfalsafetabaad/
کانال تلگرام:
https://www.tg-me.com/azfalsafetabaad
♨️ خردمندی و شادکامی یک تفاوت با هم دارند. کسی که گمان میکند شادکامترین انسان است واقعاً شادکامترین است، اما کسی که گمان میکند خردمندترین انسان است معمولاً یک احمق تمامعیار است.
(فرانسیس بیکن)
کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
(فرانسیس بیکن)
کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔶 فضیلتهای فکری:
فضیلت، به بیان ساده، به عادت خوب گفته میشود. به بیان دقیقتر، فضیلت «استعداد» یا «آمادگی»ای است برای عملکردن و احساسکردن به شیوهی مطلوب؛ استعدادی که با اصول «عمل درست» مطابقت میکند و این اصول را در فرد درونی میکند.
🔸 فهرستی از فضیلتهای فکری بر اساس کتاب «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه»:
صداقت فکری، تواضع فکری، استقلال فکری، اطمینان به عقل، همگامی فکری، پشتکار فکری، شهامت فکری، و تواضع فکری.
◀️ معرفی بیشتر کتاب «مفهومها وابزارهای تفکر نقادانه»:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/649
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
فضیلت، به بیان ساده، به عادت خوب گفته میشود. به بیان دقیقتر، فضیلت «استعداد» یا «آمادگی»ای است برای عملکردن و احساسکردن به شیوهی مطلوب؛ استعدادی که با اصول «عمل درست» مطابقت میکند و این اصول را در فرد درونی میکند.
🔸 فهرستی از فضیلتهای فکری بر اساس کتاب «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه»:
صداقت فکری، تواضع فکری، استقلال فکری، اطمینان به عقل، همگامی فکری، پشتکار فکری، شهامت فکری، و تواضع فکری.
◀️ معرفی بیشتر کتاب «مفهومها وابزارهای تفکر نقادانه»:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/649
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
♨️ نوروز و سال نوی خورشیدی را به همهی دوستان عضو کانال «سنجشگرانهاندیشی» تبریک میگویم و امیدوارم، به رغم موانع سخت، سال خوبی در انتظار همهی ایرانیها باشد. همچنین امیدوارم در سال جدید بتوانیم مطالب بهتری را در این کانال تقدیم شما کنیم.
اگر هم قصد دارید عیدیای بدهید، میتوانید انتقادهای خودتان دربارهی کار کانال و نیز انتقادهایتان را دربارهی کتابهایی که مدیر این صفحه ترجمه یا بازنویسی کرده بیان کنید 😊
بدون تردید، کتابهایی که تاکنون ترجمه شده (هم از نظر انتخاب کتاب و هم از نظر شیوهی ترجمه و بازنویسی) ایرادهایی دارند، اما هیچکدام از این کارها نهایی نیستند و با پیشنهادها و انتقادهای شما میتوان آنها را ارتقا بخشید یا حتی کتابهایی بهتر را جایگزینشان کرد
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh
آدرس صفحهی ما در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/sanjeshgari/
اگر هم قصد دارید عیدیای بدهید، میتوانید انتقادهای خودتان دربارهی کار کانال و نیز انتقادهایتان را دربارهی کتابهایی که مدیر این صفحه ترجمه یا بازنویسی کرده بیان کنید 😊
بدون تردید، کتابهایی که تاکنون ترجمه شده (هم از نظر انتخاب کتاب و هم از نظر شیوهی ترجمه و بازنویسی) ایرادهایی دارند، اما هیچکدام از این کارها نهایی نیستند و با پیشنهادها و انتقادهای شما میتوان آنها را ارتقا بخشید یا حتی کتابهایی بهتر را جایگزینشان کرد
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh
آدرس صفحهی ما در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/sanjeshgari/
پیدیاف_گزیدهی_مغالطههای_پرکاربرد.pdf
214.1 KB
🔶 گزیدهای 16 صفحهای از کتاب «مغالطههای پرکاربرد»
نوشتهی ریچارد پل و لیندا الدر
بازنویسی: مهدی خسروانی
کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
نوشتهی ریچارد پل و لیندا الدر
بازنویسی: مهدی خسروانی
کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
▪️اگر «همه» مثل هم فکر میکنند، معلوم میشود که برخی از این «همه» اصلاً فکر «نمیکنند».
🔸 کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔸 کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔷 مقالهای نقادانه دربارهی اظهارنظرهای افراد دربارهی سیلهای اخیر
🖋 به قلم ناصر کرمی (اقلیمشناس)
🔸سیل گلستان در چنبره تقلیل و ساده سازی
به نظر میرسد غالب سبزهای ایران برای هر رخداد طبیعی پیشفرضی آماده دارند؛ زلزله خسارت دارد چون شهرداری فلان کار را نکرده، توفان ویرانگر است چون هواشناسی پیشبینی نکرده، سیل مرگبار میشود چون فلان جا درختان را قطع کردهاند، خشکسالی طاقتفرسا شده چون بی رویه سد ساختهاند. اینها مثال واضح، واکنشهای کنونی به سیل گلستان و مازندران است.
رسانهها پر شده از دریغ برای تخریب جنگلهای منطقه و لعن و نفرین بر مسببان آن.
البته چاشنیهای معمول دیگری هم آمیخته این بحثها هست؛ مثلا چون رودخانه لایروبی نشده طغیان کرده و چون مکانیابی خانهها و جادهها اشتباه بوده حالا طعمه سیل شدهاند. این پیشفرضها البته غالبا مبتنی بر انگارههای درستی هستند. یعنی واقعا هر کدام از مولفههای پیش گفته میتوانند کمابیش در تشدید آثار و خسارتهای سیل گلستان و مازندران نقش داشته باشند. اما همیشه پاسخ نادرست مبتنی بر گزاره نادرست نیست. بر گزاره درست نیز اگر وزنی نامناسب تحمیل شود به پاسخی نادرست تبدیل خواهد شد.
ایراد بزرگ پیشفرضهای مذکور این است که جملگی میل به تقلیل و ساده سازی دارند. بر همین مثال سیل اخیر متمرکز میشویم. متوسط بارش در شرق گلستان حدود سیصد میلیمتر است. فقط طی دو روز در قلب منطقه سیلزده سیصد میلیمتر بارش رخ داده است. یعنی آنچه که باید در طول سال میباریده فقط در ۴۸ ساعت باریده است.
گزارشها میگویند دیگر مناطق استان نیز با بارشی بین پنجاه تا هفتاد درصد کل بارش سالانه در بازه زمانی کمتر از پنج روز رودررو بودهاند. این حجم از بارش در این منطقه در تمام دوران ثبت دادههای هواشناختی بیسابقه است. یعنی در دستکم هفتاد سال گذشته. اصطلاحا یک سیل دورانی بوده، یعنی از آن بارشهایی که دوره برگشتشان صدساله یا حتی دیرتر است.
اگر جنگلها ویران نمیشدند این سیل رخ میداد؟ بله، قطعا رخ میداد. اما شاید با شدتی کمتر. اگر رودخانهها لایروبی میشدند آیا سیلاب طغیان میکرد؟ به گفته معاون استاندار گلستان در حالی که حداکثر ظرفیت آورد (دبی) گرگانرود ۱۵۰ متر مکعب بر ثانیه است هم اکنون یعنی چند روز بعد از آن بارش مهیب میزان آورد رودخانه سیصد متر مکعب بر ثانیه یعنی دو برابر ظرفیت آن است. هر رودخانهای در هر جای جهان وقتی دو برابر ظرفیتش آورد داشته باشد حتما آورد اضافه را میگستراند به دشتهای پیرامون. به ویژه آنکه محدوده سیلزده استان گلستان دشتی هموار است که بین خط القعر و خط الراس حوزه آبخیز آن فاصله طولانی با شیب اندک وجود دارد و همین باعث میشود رودخانه با کمی آورد اضافه هم سیل ایجاد کند. لایروبی باعث میشود رودخانه به حداکثر ظرفیت آورد خود نزدیک شود، نه اینکه دو برابر ظرفیت طبیعی را نیز در خود نگه دارد.
▪️ در پسانرمال اقلیمی
پیشفرضهای رسانهای مذکور از دو جهت باید نقد شوند: نخست اینکه دچار یک عارضه همه گیر علمی یعنی سادهسازی و تقلیل هستند. همه سیلها ناشی از مولفه انسانی نیستند و هرگز با هیچ نوع مدیریت محیطی نه میتوان کاملا مانع از وقوع سیل شد و نه عوارض و پیامدهای آن را به طور کامل مهار کرد. فقط چند هفته قبل در نقطه مقابل استان گلستان در نقشه ایران، یعنی استان خوزستان، سیل بزرگی رخ داد که آن نیز حاصل بارشی استثنایی بود که دست کم در هفتاد سال گذشته سابقه نداشت.
از سوی دیگر برعکس ترسالی شدید امسال خشکسالیهای شدید دو دهه گذشته را شاهد بودهایم. سختار (اکستریم)های اقلیمی اغلب همزاد و تالی یکدیگرند. چنینترسالی شدیدی آن روی سکه آن خشکسالی شدید است. مهمترین اثر تغییر اقلیم بعد از افزایش متوسط دما، افزایش شدت، مدت و وسعت سختارهای اقلیمی همچون خشکسالی، سیل، توفان، شنباد، ریزگرد و... است.
تعدد وقوع سختارهای اقلیمی قاعدتا باید ما را به اینجا برساند که این سرنوشتی تازه است و باید خود را مهیای انطباق با آن کنیم. به ندرت ممکن است انسان بتواند مانع وقوع یک سختار اقلمی شود. سالهاست چرخندهای اقیانوسی سواحل شرق آمریکا را در هم میکوبند و هر بار میلیاردها دلار خسارت به جا میگذارند اما آمریکا نتواسته حتی یک درصد باعث تضعیف یکی از این چرخندها شود. اما انسان میتواند سبک زندگی و زیر ساختها رفاهی خود را با این سختارها منطبق کند.
نکته مهم این است که فقط بخش کوچکی از انطباق به معنای به کارگیری ابزارهای فنی تازه است. انطباق یعنی تغییر. یعنی فرضا قبلا موجودی آبزی بودهای، حالا برکه خشکیده. باید مهیای زندگی در خشکی بشوی. این یعنی اینکه حتی برخی ارگانیسمهای حیاتی باید کاملا تغییر کنند تا بتوان به یک موجود خشکی زی تبدیل شد. این مسئله بزرگی است. این یک نرمال تازه اقلیمی است که ایرانیان باید مهیای انطباق با آن شوند.
ادامه در پست بعدی
🖋 به قلم ناصر کرمی (اقلیمشناس)
🔸سیل گلستان در چنبره تقلیل و ساده سازی
به نظر میرسد غالب سبزهای ایران برای هر رخداد طبیعی پیشفرضی آماده دارند؛ زلزله خسارت دارد چون شهرداری فلان کار را نکرده، توفان ویرانگر است چون هواشناسی پیشبینی نکرده، سیل مرگبار میشود چون فلان جا درختان را قطع کردهاند، خشکسالی طاقتفرسا شده چون بی رویه سد ساختهاند. اینها مثال واضح، واکنشهای کنونی به سیل گلستان و مازندران است.
رسانهها پر شده از دریغ برای تخریب جنگلهای منطقه و لعن و نفرین بر مسببان آن.
البته چاشنیهای معمول دیگری هم آمیخته این بحثها هست؛ مثلا چون رودخانه لایروبی نشده طغیان کرده و چون مکانیابی خانهها و جادهها اشتباه بوده حالا طعمه سیل شدهاند. این پیشفرضها البته غالبا مبتنی بر انگارههای درستی هستند. یعنی واقعا هر کدام از مولفههای پیش گفته میتوانند کمابیش در تشدید آثار و خسارتهای سیل گلستان و مازندران نقش داشته باشند. اما همیشه پاسخ نادرست مبتنی بر گزاره نادرست نیست. بر گزاره درست نیز اگر وزنی نامناسب تحمیل شود به پاسخی نادرست تبدیل خواهد شد.
ایراد بزرگ پیشفرضهای مذکور این است که جملگی میل به تقلیل و ساده سازی دارند. بر همین مثال سیل اخیر متمرکز میشویم. متوسط بارش در شرق گلستان حدود سیصد میلیمتر است. فقط طی دو روز در قلب منطقه سیلزده سیصد میلیمتر بارش رخ داده است. یعنی آنچه که باید در طول سال میباریده فقط در ۴۸ ساعت باریده است.
گزارشها میگویند دیگر مناطق استان نیز با بارشی بین پنجاه تا هفتاد درصد کل بارش سالانه در بازه زمانی کمتر از پنج روز رودررو بودهاند. این حجم از بارش در این منطقه در تمام دوران ثبت دادههای هواشناختی بیسابقه است. یعنی در دستکم هفتاد سال گذشته. اصطلاحا یک سیل دورانی بوده، یعنی از آن بارشهایی که دوره برگشتشان صدساله یا حتی دیرتر است.
اگر جنگلها ویران نمیشدند این سیل رخ میداد؟ بله، قطعا رخ میداد. اما شاید با شدتی کمتر. اگر رودخانهها لایروبی میشدند آیا سیلاب طغیان میکرد؟ به گفته معاون استاندار گلستان در حالی که حداکثر ظرفیت آورد (دبی) گرگانرود ۱۵۰ متر مکعب بر ثانیه است هم اکنون یعنی چند روز بعد از آن بارش مهیب میزان آورد رودخانه سیصد متر مکعب بر ثانیه یعنی دو برابر ظرفیت آن است. هر رودخانهای در هر جای جهان وقتی دو برابر ظرفیتش آورد داشته باشد حتما آورد اضافه را میگستراند به دشتهای پیرامون. به ویژه آنکه محدوده سیلزده استان گلستان دشتی هموار است که بین خط القعر و خط الراس حوزه آبخیز آن فاصله طولانی با شیب اندک وجود دارد و همین باعث میشود رودخانه با کمی آورد اضافه هم سیل ایجاد کند. لایروبی باعث میشود رودخانه به حداکثر ظرفیت آورد خود نزدیک شود، نه اینکه دو برابر ظرفیت طبیعی را نیز در خود نگه دارد.
▪️ در پسانرمال اقلیمی
پیشفرضهای رسانهای مذکور از دو جهت باید نقد شوند: نخست اینکه دچار یک عارضه همه گیر علمی یعنی سادهسازی و تقلیل هستند. همه سیلها ناشی از مولفه انسانی نیستند و هرگز با هیچ نوع مدیریت محیطی نه میتوان کاملا مانع از وقوع سیل شد و نه عوارض و پیامدهای آن را به طور کامل مهار کرد. فقط چند هفته قبل در نقطه مقابل استان گلستان در نقشه ایران، یعنی استان خوزستان، سیل بزرگی رخ داد که آن نیز حاصل بارشی استثنایی بود که دست کم در هفتاد سال گذشته سابقه نداشت.
از سوی دیگر برعکس ترسالی شدید امسال خشکسالیهای شدید دو دهه گذشته را شاهد بودهایم. سختار (اکستریم)های اقلیمی اغلب همزاد و تالی یکدیگرند. چنینترسالی شدیدی آن روی سکه آن خشکسالی شدید است. مهمترین اثر تغییر اقلیم بعد از افزایش متوسط دما، افزایش شدت، مدت و وسعت سختارهای اقلیمی همچون خشکسالی، سیل، توفان، شنباد، ریزگرد و... است.
تعدد وقوع سختارهای اقلیمی قاعدتا باید ما را به اینجا برساند که این سرنوشتی تازه است و باید خود را مهیای انطباق با آن کنیم. به ندرت ممکن است انسان بتواند مانع وقوع یک سختار اقلمی شود. سالهاست چرخندهای اقیانوسی سواحل شرق آمریکا را در هم میکوبند و هر بار میلیاردها دلار خسارت به جا میگذارند اما آمریکا نتواسته حتی یک درصد باعث تضعیف یکی از این چرخندها شود. اما انسان میتواند سبک زندگی و زیر ساختها رفاهی خود را با این سختارها منطبق کند.
نکته مهم این است که فقط بخش کوچکی از انطباق به معنای به کارگیری ابزارهای فنی تازه است. انطباق یعنی تغییر. یعنی فرضا قبلا موجودی آبزی بودهای، حالا برکه خشکیده. باید مهیای زندگی در خشکی بشوی. این یعنی اینکه حتی برخی ارگانیسمهای حیاتی باید کاملا تغییر کنند تا بتوان به یک موجود خشکی زی تبدیل شد. این مسئله بزرگی است. این یک نرمال تازه اقلیمی است که ایرانیان باید مهیای انطباق با آن شوند.
ادامه در پست بعدی
🔶 بخش دوم مقالهی «سیل گلستان در چنبره تقلیل و ساده سازی»
▪️ در نبود برنامه انطباق
آیا آنچه که گفته شد به معنای کاهش بار مسئولیت حاکمیت و دولت در برابر وقایعی همچون سیل گلستان است؟ قطعا نه.
غالب آنچه که درباره کمکاریها در مدیریت محیطی و بعضا تخریب سیستماتیک منابع طبیعی و تاثیر آن بر تشدید اثر سیل در منطقه استان گلستان گفته میشود درست است اما نکته این است که هر آنچه که به عنوان قصور حاکمیت گفته میشود به واقع بخش کوچکتر کیفرخواست احتمالی است که باید علیه مجموعه مدیریت محیطی در ایران اقامه شود.
بخش بزرگتر این است که این مجموعه نه هیچ تصوری در باره نرمال اقلیمی تازه ایران دارد و احتمالا نه هیچ توانی برای انطباق با آن.
واکاری جنگلها یا لایروبی رودخانهها پروژههای دشواری نیستند. دشوارتر طراحی و اجرای یک برنامه جامع ملی برای انطباق ایران با نرمال تازه اقلیمی و سرنوشت تاریخی ناشی از آن است. به نظر میرسد که سیاستزدگی مفرط حتی کارشناسان محیط زیست را در ایران به این عارضه دچار کرده که متعاقب هر رخداد طبیعی یقه "مدیریت وقت محیطی" را بگیرند. در حالی که مسئله بزرگتر "پروژه کلان ملی" است.
مجموعه شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که چشم انداز را به اینجا کشانده و البته جمعبست همین شرایط که باید ایران را مهیای انطباق با سرنوشت اقلیمی تازه کند.
مدیریت پدیدههایی مثل سیل گلستان موضوعی پیچیدهتر از داشتن یا نداشتن چند لودر و بولدوزر است. از سالها پیش آشکار بوده که گلستان و همه دیگر استانهای ایران دیگر نمیتوانستهاند و نمیتوانند چون سابق به زندگی ادامه دهند. نکتهای که امروزه در هیاهوی تحلیلهای شتابزده و پیش فرضهای تقلیلگرا گم شده است.
◀️ کانال «سنجشگرانهاندیشی» (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
▪️ در نبود برنامه انطباق
آیا آنچه که گفته شد به معنای کاهش بار مسئولیت حاکمیت و دولت در برابر وقایعی همچون سیل گلستان است؟ قطعا نه.
غالب آنچه که درباره کمکاریها در مدیریت محیطی و بعضا تخریب سیستماتیک منابع طبیعی و تاثیر آن بر تشدید اثر سیل در منطقه استان گلستان گفته میشود درست است اما نکته این است که هر آنچه که به عنوان قصور حاکمیت گفته میشود به واقع بخش کوچکتر کیفرخواست احتمالی است که باید علیه مجموعه مدیریت محیطی در ایران اقامه شود.
بخش بزرگتر این است که این مجموعه نه هیچ تصوری در باره نرمال اقلیمی تازه ایران دارد و احتمالا نه هیچ توانی برای انطباق با آن.
واکاری جنگلها یا لایروبی رودخانهها پروژههای دشواری نیستند. دشوارتر طراحی و اجرای یک برنامه جامع ملی برای انطباق ایران با نرمال تازه اقلیمی و سرنوشت تاریخی ناشی از آن است. به نظر میرسد که سیاستزدگی مفرط حتی کارشناسان محیط زیست را در ایران به این عارضه دچار کرده که متعاقب هر رخداد طبیعی یقه "مدیریت وقت محیطی" را بگیرند. در حالی که مسئله بزرگتر "پروژه کلان ملی" است.
مجموعه شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که چشم انداز را به اینجا کشانده و البته جمعبست همین شرایط که باید ایران را مهیای انطباق با سرنوشت اقلیمی تازه کند.
مدیریت پدیدههایی مثل سیل گلستان موضوعی پیچیدهتر از داشتن یا نداشتن چند لودر و بولدوزر است. از سالها پیش آشکار بوده که گلستان و همه دیگر استانهای ایران دیگر نمیتوانستهاند و نمیتوانند چون سابق به زندگی ادامه دهند. نکتهای که امروزه در هیاهوی تحلیلهای شتابزده و پیش فرضهای تقلیلگرا گم شده است.
◀️ کانال «سنجشگرانهاندیشی» (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
سیل گلستان تقلیل و سادهسازی.pdf
290.1 KB
▪️ پیدیاف مقالهی «سیل گلستان؛ تقلیل و سادهسازی»
چرا این مقاله را در کانال میگذارم؟ چون معتقدم تقلیل و سادهسازی (به عبارت دقیقتر: «بیشسادهسازی» یا «سادهسازی بیش از اندازه») که ناصر کرمی در این مقاله به آن اشاره میکند در بحثهای همگانی راجع به موضوعهای مهمتر نیز وجود دارد.
این مقاله میتواند نمونهای از نقد «بیشسادهسازی» و «تقلیلگرایی» به طور کلی قلمداد شود.
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
چرا این مقاله را در کانال میگذارم؟ چون معتقدم تقلیل و سادهسازی (به عبارت دقیقتر: «بیشسادهسازی» یا «سادهسازی بیش از اندازه») که ناصر کرمی در این مقاله به آن اشاره میکند در بحثهای همگانی راجع به موضوعهای مهمتر نیز وجود دارد.
این مقاله میتواند نمونهای از نقد «بیشسادهسازی» و «تقلیلگرایی» به طور کلی قلمداد شود.
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔶 نوشتهی پشت جلد کتاب «مغالطههای پرکاربرد»
«فریب» بخشی از زندگی روزمرهی انسانهاست. ما فریب میدهیم و فریب میخوریم؛ راست را دروغ و دروغ را راست جلوه میدهیم. جالب اینجاست که خیلی وقتها حتی خودمان را هم فریب میدهیم و حقیقت را برای خودمان هم واژگونه میکنیم.
یکی از مهمترین ابزارهای ما برای این خودفریبیها و دیگرفریبیها «مغالطه» است. به استدلالهای نادرستی که برای اقناع خودمان و دیگران مورد استفاده قرار میدهیم «مغالطه» گفته میشود.
نویسندگان این کتاب در ظاهر میخواهند استفاده از مغالطهها را به خواننده بیاموزند اما در واقع سعی میکنند او را با پرکاربردترین مغالطهها که در دنیای سیاست و تبلیغات و ... مورد استفاده قرار میگیرند آشنا کنند تا هم خودش قربانی مغالطهها نشود و هم از به کار بردن مغالطهها در مقابل دیگران بپرهیزد.
در شیوهی سنتیِ آموزشِ مغالطهها، صرفاً اسم و تعریف مغالطهها و مثالهایی از آنها را برای مخاطب بیان میکنند. نویسندگان این کتاب سعی کردهاند از شیوهی عمیقتری استفاده کنند تا تأثیر بیشتری بر خواننده بگذارد: ربط دادنِ مغالطهها به تلاش انسان برای تحقق منافع و امیال نامعقول.
◀️ آدرس سایت ناشر برای تهیهی اینترنتی کتاب:
https://nashrenow.com
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh
«فریب» بخشی از زندگی روزمرهی انسانهاست. ما فریب میدهیم و فریب میخوریم؛ راست را دروغ و دروغ را راست جلوه میدهیم. جالب اینجاست که خیلی وقتها حتی خودمان را هم فریب میدهیم و حقیقت را برای خودمان هم واژگونه میکنیم.
یکی از مهمترین ابزارهای ما برای این خودفریبیها و دیگرفریبیها «مغالطه» است. به استدلالهای نادرستی که برای اقناع خودمان و دیگران مورد استفاده قرار میدهیم «مغالطه» گفته میشود.
نویسندگان این کتاب در ظاهر میخواهند استفاده از مغالطهها را به خواننده بیاموزند اما در واقع سعی میکنند او را با پرکاربردترین مغالطهها که در دنیای سیاست و تبلیغات و ... مورد استفاده قرار میگیرند آشنا کنند تا هم خودش قربانی مغالطهها نشود و هم از به کار بردن مغالطهها در مقابل دیگران بپرهیزد.
در شیوهی سنتیِ آموزشِ مغالطهها، صرفاً اسم و تعریف مغالطهها و مثالهایی از آنها را برای مخاطب بیان میکنند. نویسندگان این کتاب سعی کردهاند از شیوهی عمیقتری استفاده کنند تا تأثیر بیشتری بر خواننده بگذارد: ربط دادنِ مغالطهها به تلاش انسان برای تحقق منافع و امیال نامعقول.
◀️ آدرس سایت ناشر برای تهیهی اینترنتی کتاب:
https://nashrenow.com
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh
پرسش است که اندیشه را به حرکت در میآورد.
(ریچارد پل، نویسندهی مجموعهی راهنمای اندیشهورزان)
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
(ریچارد پل، نویسندهی مجموعهی راهنمای اندیشهورزان)
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔸 آیا ضعف شخصیتی یا فساد اخلاقی یک صاحبنظر دلیلی بر نادرستی دیدگاهش میشود؟
کسانی که با نحوهی سنجشگری (یا نقد) اندیشهها در رسانههای گوناگون یا نحوهی تضارب اندیشهها درکشور ما آشنایی دارند حتماً بسیار خواندهاند یا شنیدهاند که گوینده یا نویسندهی منتقد میکوشد با نشان دادن ضعفهای شخصیتی یا فساد اخلاقی یک صاحبنظر و یا بر ملا کردن وابستگی سیاسی یا اقتصادی او به فلان گروه یا شخص، اعتبار دیدگاههایش را زیر سؤال ببرد. در سنجشگرانهاندیشی به این کار «مغالطهی موافق بد» گفته میشود: یعنی اینکه وقتی با دیدگاهی مخالفیم، به جای کوشش در جهت نشان دادن ایرادهای خود آن دیدگاه، که طبعاً مستلزم مقداری زحمت فکری است، با مطرح کردن ضعفهای شخصیتی یا فساد اخلاقی یا وابستگی سیاسی طراحان یا حتی طرفداران دیدگاه مذکور کاری کنیم که مخاطبان اصلاً آن را جدی نگیرند یا از ابتدا با دید منفی به سراغ آن بروند. البته این مغالطه غالباً زمانی به کار میرود که مخالفان یک نظریه یا عقیده اساساً توان مقابلهی استدلالی با آن را ندارند یا با علم به درست بودن آن و صرفاً به خاطر تعلقات شخصیشان، پذیرشیابی آن را خوش نمیداند.
◀️ از مقدمهی مترجم بر کتاب «اندیشیدن؛ گام نخست در تفکر نقادانه». لینک تهیهی اینترنتی کتاب:
https://ketabweb.com/andishidan-game-nokhost-dar-tafakore-n
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
کسانی که با نحوهی سنجشگری (یا نقد) اندیشهها در رسانههای گوناگون یا نحوهی تضارب اندیشهها درکشور ما آشنایی دارند حتماً بسیار خواندهاند یا شنیدهاند که گوینده یا نویسندهی منتقد میکوشد با نشان دادن ضعفهای شخصیتی یا فساد اخلاقی یک صاحبنظر و یا بر ملا کردن وابستگی سیاسی یا اقتصادی او به فلان گروه یا شخص، اعتبار دیدگاههایش را زیر سؤال ببرد. در سنجشگرانهاندیشی به این کار «مغالطهی موافق بد» گفته میشود: یعنی اینکه وقتی با دیدگاهی مخالفیم، به جای کوشش در جهت نشان دادن ایرادهای خود آن دیدگاه، که طبعاً مستلزم مقداری زحمت فکری است، با مطرح کردن ضعفهای شخصیتی یا فساد اخلاقی یا وابستگی سیاسی طراحان یا حتی طرفداران دیدگاه مذکور کاری کنیم که مخاطبان اصلاً آن را جدی نگیرند یا از ابتدا با دید منفی به سراغ آن بروند. البته این مغالطه غالباً زمانی به کار میرود که مخالفان یک نظریه یا عقیده اساساً توان مقابلهی استدلالی با آن را ندارند یا با علم به درست بودن آن و صرفاً به خاطر تعلقات شخصیشان، پذیرشیابی آن را خوش نمیداند.
◀️ از مقدمهی مترجم بر کتاب «اندیشیدن؛ گام نخست در تفکر نقادانه». لینک تهیهی اینترنتی کتاب:
https://ketabweb.com/andishidan-game-nokhost-dar-tafakore-n
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
فایل_پیدیاف_گزیدهی_سوگیری_رسانهای.pdf
326.3 KB
🔶 گزیدهی 16 صفحهای از کتاب
«چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم»
نوشتهی ریچارد پل و لیندا الدر
ترجمهی مهدی خسروانی
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
«چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم»
نوشتهی ریچارد پل و لیندا الدر
ترجمهی مهدی خسروانی
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
متن_کامل_انگلیسی_کتاب_چگونه_سوگیری.pdf
1.3 MB
🔸 دانلود رایگان متن کامل انگلیسی کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم».
بر خلاف برخی دیگر از کتابهایم، این کتاب را «بازنویسی» نکردهام، بلکه «ترجمه» کردهام. بنابراین، متن کامل انگلیسی را در اینجا قرار میدهم تا مخاطبان کانال (چه کسانی که مایل به سنجش ترجمهاند، چه کسانی مایلاند با مقایسهی متن انگلیسی و فارسی دانش زبانی خود را ارتقا دهند) از آن استفاده کنند.
◀️ لینک گزیدهی 16 صفحهای ترجمهی فارسی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/721
◀️ لینک سایت ناشر تهیهی اینترنتی متن کامل ترجمهی فارسی:
https://nashrenow.com/
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
بر خلاف برخی دیگر از کتابهایم، این کتاب را «بازنویسی» نکردهام، بلکه «ترجمه» کردهام. بنابراین، متن کامل انگلیسی را در اینجا قرار میدهم تا مخاطبان کانال (چه کسانی که مایل به سنجش ترجمهاند، چه کسانی مایلاند با مقایسهی متن انگلیسی و فارسی دانش زبانی خود را ارتقا دهند) از آن استفاده کنند.
◀️ لینک گزیدهی 16 صفحهای ترجمهی فارسی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/721
◀️ لینک سایت ناشر تهیهی اینترنتی متن کامل ترجمهی فارسی:
https://nashrenow.com/
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔶 مقدمهی کتاب «مغالطههای پرکاربرد»؛ کتابی برای آشنایی اولیهی خواننده با مفهوم «مغالطه» و پرکاربردترین مغالطهها
▪️ «مغالطه» یکی از مفهومهای مهم در زندگی انسان است زیرا بخش بزرگی از اندیشیدن انسان خودفریبی یا دیگرفریبیست. انسان در حالت طبیعیاش به سمت حقیقت حرکت نمیکند و حتی دوستدار حقیقت نیست؛ خودش را دوست میدارد و چیزهایی را که به او خدمت میکنند و او را بهتر از آنچه هست نشان میدهند و خواستههایش را برآورده میکنند؛ چیزهایی را دوست میدارد که عاملهای «تهدیدکننده»ی او را شناسایی و نابود میکنند.
دستکم دو شیوه برای مطالعهی مغالطهها وجود دارد. یکی شیوهی سنتیست. در شیوهی سنتی، نشان میدهند که از چه راههایی میتوان استدلالهای ناصحیح را صحیح جلوه داد؛ این راهها را تعریف میکنند، دربارهی آنها توضیح میدهند، و نمونههایی از آنها را ذکر میکنند. اما شیوهی دیگری وجود دارد که عمیقتر است؛ در این شیوه، ارتکاب مغالطه به تلاش انسان برای تحقق منافع و امیال نامعقولش ربط داده میشود. با شیوهی نخست، دانشجویان صرفاً اسم و تعریف مغالطهها را به خاطر میسپرند و چیز زیادی یاد نمیگیرند. همان اسمها و تعریفها را هم خیلی زود فراموش میکنند. ذهنهایشان تا حد زیادی دستنخورده باقی میماند و بنابراین دگرگونیِ اساسیای در ذهنهایشان رخ نمیدهد. اما شیوهی دوم کمک میکند تا دانشجویان بینشی ماندگار به شیوهی کار ذهن در این زمینه پیدا کنند؛ اینکه ذهن انسان چگونه برای پیشبردن هدفهایش از استدلالهای ناصحیح و «ترفند»های فکری استفاده میکند.
وقتی با دقت به رفتارها و تصمیمهای انسانها نگاه میکنیم بهآسانی متوجه میشویم که در زندگی انسانها حقانیت محلی از اعراب ندارد. اینکه حق با کیست اهمیتی ندارد؛ مهم این است که چه کسی برنده است. برخی افراد صاحب قدرت (در شکل ثروت، دارایی، یا سلاح) هستند و همان افراد مشخص میکنند کدام حقیقت در بوق و کرنا شود و به گوش همهی جهانیان رسانده شود و کدام حقیقت به تمسخر گرفته شود، مسکوت بماند، یا سرکوب شود. رسانههای همگانی جهان جریانی بیوقفه و خفهکننده از پیام تولید میکنند که پیوسته حقیقت را در پای «پیچش» قربانی میکند. وقتی به عمق امور راه مییابیم متوجه میشویم که در جهان ما واژههای «ارتباطات» و «فریب» تقریباً مترادفاند.
جهان ما جهانیست که رسانههای آن، گلهوار، به دنبال هم حرکت میکنند و مردم نیز به دنبال آنها. در چنین جهانی، دانشجویان باید از بینشها و ابزارهای فکری اساسی برخوردار باشند تا اولاً از قربانیشدن اندیشهی خودشان جلوگیری کنند و ثانیاً از یک اتفاق بدتر جلوگیری کنند: اینکه خودشان به یکی از سردستههای این گلهها تبدیل شوند. دستیابی به این ابزارها و بینشها، که مبنایشان صداقت و یکپارچگی است، باید هدف نهایی مطالعهی مغالطهها باشد. هدفِ کتابِ مغالطهها نیز همین است.
◀️ دانلود رایگان گزیدهی 16 صفحهای از این کتاب (فایل پیدیاف):
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/712
◀️ سایت ناشر برای تهیهی اینترنتی کتاب:
https://nashrenow.com/
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
▪️ «مغالطه» یکی از مفهومهای مهم در زندگی انسان است زیرا بخش بزرگی از اندیشیدن انسان خودفریبی یا دیگرفریبیست. انسان در حالت طبیعیاش به سمت حقیقت حرکت نمیکند و حتی دوستدار حقیقت نیست؛ خودش را دوست میدارد و چیزهایی را که به او خدمت میکنند و او را بهتر از آنچه هست نشان میدهند و خواستههایش را برآورده میکنند؛ چیزهایی را دوست میدارد که عاملهای «تهدیدکننده»ی او را شناسایی و نابود میکنند.
دستکم دو شیوه برای مطالعهی مغالطهها وجود دارد. یکی شیوهی سنتیست. در شیوهی سنتی، نشان میدهند که از چه راههایی میتوان استدلالهای ناصحیح را صحیح جلوه داد؛ این راهها را تعریف میکنند، دربارهی آنها توضیح میدهند، و نمونههایی از آنها را ذکر میکنند. اما شیوهی دیگری وجود دارد که عمیقتر است؛ در این شیوه، ارتکاب مغالطه به تلاش انسان برای تحقق منافع و امیال نامعقولش ربط داده میشود. با شیوهی نخست، دانشجویان صرفاً اسم و تعریف مغالطهها را به خاطر میسپرند و چیز زیادی یاد نمیگیرند. همان اسمها و تعریفها را هم خیلی زود فراموش میکنند. ذهنهایشان تا حد زیادی دستنخورده باقی میماند و بنابراین دگرگونیِ اساسیای در ذهنهایشان رخ نمیدهد. اما شیوهی دوم کمک میکند تا دانشجویان بینشی ماندگار به شیوهی کار ذهن در این زمینه پیدا کنند؛ اینکه ذهن انسان چگونه برای پیشبردن هدفهایش از استدلالهای ناصحیح و «ترفند»های فکری استفاده میکند.
وقتی با دقت به رفتارها و تصمیمهای انسانها نگاه میکنیم بهآسانی متوجه میشویم که در زندگی انسانها حقانیت محلی از اعراب ندارد. اینکه حق با کیست اهمیتی ندارد؛ مهم این است که چه کسی برنده است. برخی افراد صاحب قدرت (در شکل ثروت، دارایی، یا سلاح) هستند و همان افراد مشخص میکنند کدام حقیقت در بوق و کرنا شود و به گوش همهی جهانیان رسانده شود و کدام حقیقت به تمسخر گرفته شود، مسکوت بماند، یا سرکوب شود. رسانههای همگانی جهان جریانی بیوقفه و خفهکننده از پیام تولید میکنند که پیوسته حقیقت را در پای «پیچش» قربانی میکند. وقتی به عمق امور راه مییابیم متوجه میشویم که در جهان ما واژههای «ارتباطات» و «فریب» تقریباً مترادفاند.
جهان ما جهانیست که رسانههای آن، گلهوار، به دنبال هم حرکت میکنند و مردم نیز به دنبال آنها. در چنین جهانی، دانشجویان باید از بینشها و ابزارهای فکری اساسی برخوردار باشند تا اولاً از قربانیشدن اندیشهی خودشان جلوگیری کنند و ثانیاً از یک اتفاق بدتر جلوگیری کنند: اینکه خودشان به یکی از سردستههای این گلهها تبدیل شوند. دستیابی به این ابزارها و بینشها، که مبنایشان صداقت و یکپارچگی است، باید هدف نهایی مطالعهی مغالطهها باشد. هدفِ کتابِ مغالطهها نیز همین است.
◀️ دانلود رایگان گزیدهی 16 صفحهای از این کتاب (فایل پیدیاف):
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/712
◀️ سایت ناشر برای تهیهی اینترنتی کتاب:
https://nashrenow.com/
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔸 یکی از مهمترین درسهای سنجشگرانه اندیشی از زبان سوزان استِبینگ که، با وجود سادگیاش، رعایت آن نتایج شگفتانگیزی دارد:
To think logically is to think relevantly to the purpose that initiated the thinking: all effective thinking is directed to an end.
▪️ اندیشیدنِ منطقی همانا اندیشیدنِ ربطدار به هدفی است که [انگیزهی دستیابی به آن] اندیشیدن را کلید زده است: هر اندیشیدنِ کارامدی رو به سوی هدفی دارد.
پ.ن: مقصود از «اندیشیدن ربطدار» اندیشیدنی است که تمام مراحل آن به «هدف»ی که برای اندیشیدن تعریف شده «ربط» داشته باشد.
کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
To think logically is to think relevantly to the purpose that initiated the thinking: all effective thinking is directed to an end.
▪️ اندیشیدنِ منطقی همانا اندیشیدنِ ربطدار به هدفی است که [انگیزهی دستیابی به آن] اندیشیدن را کلید زده است: هر اندیشیدنِ کارامدی رو به سوی هدفی دارد.
پ.ن: مقصود از «اندیشیدن ربطدار» اندیشیدنی است که تمام مراحل آن به «هدف»ی که برای اندیشیدن تعریف شده «ربط» داشته باشد.
کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔸 پرسشی در سنجشگرانهاندیشی که اشاره به آن در روز «طبیعت» شاید موجب ماندگاری بیشتر آن در ذهن شود:
▪️ آیا خوب است که اندیشیدن خودمان را به حال «طبیعی» رها کنیم؟
اندیشیدن طبیعت ماست. اما اندیشیدن ما، اگر آن را به حال طبیعی رها کنیم، متعصبانه، بخشینگرانه، ناآگاهانه، یا آلوده به عواملی همچون پیشداوری و خودمحوری و جامعهمحوری است. و همهی این عوامل (عواملی همچون تعصب، پیشداوری، و ...) بر کیفیت «اندیشیدن» ما، و در نهایت بر کیفیت «زندگ» ما، تأثیر منفی میگذارند.
بنابراین، اگر به کیفیت اندیشیدن و زندگی اهمیت میدهیم، چارهای نیست جز اینکه دستکم برخی از ویژگیهای طبیعی ذهن و اندیشهی خودمان را مهار و بر آنها نظارت کنیم.
◀️ برگرفته از کتاب «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه». لینک مشخصات کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/649
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
▪️ آیا خوب است که اندیشیدن خودمان را به حال «طبیعی» رها کنیم؟
اندیشیدن طبیعت ماست. اما اندیشیدن ما، اگر آن را به حال طبیعی رها کنیم، متعصبانه، بخشینگرانه، ناآگاهانه، یا آلوده به عواملی همچون پیشداوری و خودمحوری و جامعهمحوری است. و همهی این عوامل (عواملی همچون تعصب، پیشداوری، و ...) بر کیفیت «اندیشیدن» ما، و در نهایت بر کیفیت «زندگ» ما، تأثیر منفی میگذارند.
بنابراین، اگر به کیفیت اندیشیدن و زندگی اهمیت میدهیم، چارهای نیست جز اینکه دستکم برخی از ویژگیهای طبیعی ذهن و اندیشهی خودمان را مهار و بر آنها نظارت کنیم.
◀️ برگرفته از کتاب «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه». لینک مشخصات کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/649
◀️ کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh