Telegram Web Link
فردوسی‌پور، مدیری و انحصار رسانه‌ای
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
پرده اول: میلیون‌ها ایرانی به حمایت از «عادل فردوسی‌پور» برخاستند تا او را در برنامه نود حفظ کنند. برخی مخالفان فردوسی‌پور ضرورت گردش نخبگان را مطرح می‌کنند و برخی دیگر از مخالفان او هم معتقدند فردوسی‌پور از امکانات رسانه دولتی صدا و سیما استفاده کرده و حالا هم باید همه اطاعت امر کنند و رفتن او را بپذیرند.
پرده دوم: «مهران مدیری» استندآپ کمدی اجرا می‌کند و یک پای ثابت استندآپ‌های او، تاختن بر دولت و نقد مسئولان دولتی است. طرفداران این استندآپ‌های انتقادی‌ مهران مدیری، نقد کردن را حق او می‌دانند و رسانه صدا و سیما را بابت اجازه دادن به این گونه انتقادها، ستایش هم می‌کنند.
پرده اول و دوم، بر دو گزاره بنا شده‌اند که ظاهری جذاب دارند. گزاره اول: «گردش نخبگان ضروری است.» گزاره دوم: «انتقادی بودن، حق و وظیفه رسانه است.» من هم به گردش نخبگان و رسانه انتقادی معتقدم. هر دو گزاره به‌طور کلی درست‌اند؛ اما یک واژه هست که کل بازی را به هم می‌ریزد: «انحصار».
مجریان بزرگ تلویزیون‌های دنیا که گاه تا دو سه دهه برنامه‌های خود را ادامه داده‌اند، در فضای انحصار رسانه‌ای کار نکرده‌اند. آن‌ها فرصت داشته‌اند تا در تلویزیون‌های خصوصی، برنامه‌های پرطرفدار تولید کنند و بیست سی سال هم آن‌ها را ادامه دهند. آیا چنین فضایی در اختیار عادل فردوسی‌پور یا هر چهره تلویزیونی دیگری قرار گرفته است؟
اگر انحصار نبود شاید فردوسی‌پور در فضای رقابتی و در شبکه‌ای خصوصی، برنامه نود را تولید می‌کرد و به همین شهرت می‌رسید. شاید هم او چندین رقیب در بقیه شبکه‌های خصوصی می‌یافت و هرگز به چنین جایگاهی نمی‌رسید. می‌شود به فردوسی‌پور دستور داد برنامه‌ نود را ترک کند، مشروط به این‌که حق داشته باشد یک شبکه تلویزیونی خصوصی راه‌اندازی و برنامه خودش را تولید کند. فکر می‌کنید اگر صدا و سیما انحصار نداشت، ضرورتی برای اصرار بر باقی ماندن او در برنامه نود وجود می‌داشت یا اصلاً او کارش را در صدا و سیما ادامه می‌داد؟
انحصار رسانه‌ای، سیاست یک بام و دو هواست. از طرفی به افراد اجازه داده نمی‌شود در فضای رقابت رسانه‌ای آزاد رشد کنند و از طرف دیگر حکم می‌شود که چون با استفاده از امکانات رسانه حکومتی رشد کرده‌اند، حالا هم باید به فرمان همان رسانه گردن بنهد و مردم نیز مطالبه متفاوتی نداشته باشند.
انحصار رسانه‌ای در داستان استندآپ‌های انتقادی مهران مدیری هم نقش مهمی ایفا می‌کند. استندآپ انتقادی حق رسانه صدا و سیماست، منوط به آن‌که انحصار رسانه‌ای، به محدود کردن دایره انتقادات منجر نشود. سؤالات مهمی در ارتباط با انحصار رسانه‌ای و مهران مدیری و استندآپ‌هایش مطرح است:
🔹آیا دولت تنها نهادی است که سزاوار انتقاد است؟ مجلس، قوه قضائیه، خود صدا و سیما، و سایر نهادهای سیاسی قابل نقد از طریق استندآپ نیستند؟
🔹آیا فقط مهران مدیری می‌تواند استندآپ کمدی انتقادی معطوف به نقد یک جریان سیاسی و یکی از قوای حاکمیت (دولت) اجرا کند؟ دیگران نباید بتوانند به گونه دیگری استندآپ انتقادی اجرا کنند؟
🔹آیا مهران مدیری همواره حق داشته این گونه استندآپ کمدی و در نقد همه دولت‌ها اجرا کند؟ یا نقدهای او فقط در بازه زمانی خاص دولت‌هایی که جریان موافق با انحصار رسانه‌ای با آن‌ها سر سازگاری نداشته است، فرصت شکوفایی پیدا می‌کنند؟
مسأله شدن حذف «عادل فردوسی‌پور» و مصنوعی و فرمایشی جلوه کردن نقدهای مهران مدیری، هر دو محصول دو نوع انحصار است. اول، انحصار ابزار رسانه‌ای به این معنا که رسانه صوتی و تصویری خصوصی و در فضای رقابتی، امکان بروز و حضور ندارد. دوم، انحصار گفتمانی، به این معنا که فقط گفتمان خاصی، در خدمت تفکر مشخصی، و در بازه‌های زمانی معینی و معطوف به نقد بخش‌های خاصی از قدرت سیاسی، امکان بروز و ظهور می‌یابد.
انحصار ابزار رسانه و انحصار گفتمانی، هم مدعای گردش نخبگان و فراهم آوردن فرصت برابر برای همه استعدادها را لوث و شوخی بی‌مزه‌ای می‌سازد؛ و هم مدعای حق رسانه برای انتقادی بودن را از اساس بی‌معنا می‌کند. انحصار در همه عرصه‌ها، اعم از اقتصاد، فرهنگ، سیاست و رسانه، سبب‌ساز ناکارآمدی، فساد و فرسایش سرمایه اجتماعی است.
انحصار حتماً از آزادی و رقابت، خطرناک‌تر است. مدعای گردش نخبگان و حق انتقادی بودن رسانه رسمی متعلق به بخشی از قدرت سیاسی، در فضای انحصار رسانه‌ای بی‌معنا و پوچ است.

(اگر این متن را می‌پسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.)

کانال «دغدغه ایران»
https://www.tg-me.com/fazeli_mohammad

◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔸 بدترین دشمن خلاقیت اطمینان نداشتن به خود است (سیلویا پلات)

پ.ن: معمولاً جمله‌های قصار را به دلیل خردمندانه بودنشان به اشتراک می‌گذارند، اما جمله‌ی سیلویا پلات را به این دلیل به اشتراک گذاشتم که اضافه کنم:
و بدتر از «اطمینان نداشتن به خود در خلاقیت»، «اطمینان بیش از اندازه به خود»است.
▪️اگر باز فرصت زندگی پیدا می‌کردم به احتمال زیاد هر فکرم را بر زبان نمی‌آوردم، اما یقیناً به هر چه می‌گفتم فکر می‌کردم.
(گابریل گارسیا مارکز)
♦️اگر در جستجوی عقلانیتیم باید، در کنار به‌پرسش‌گرفتن تعمیم‌های دیگران، خواهان به‌پرسش‌گرفتن تعمیم‌های خودمان نیز باشیم. باید آماده باشیم که وقتی با چیزی مواجه می‌شویم برچسبی که روی آن زده شده را بکنیم (اسمی که روی آن گذاشته شده را نادیده بگیریم) و هر بار از خودمان بپرسیم «من واقعاً چه چیزی درباره‌ی این چیز یا آن چیز یا آن چیزِ دیگر می‌دانم؟».

🔺 کتاب «مغالطه‌های پرکاربرد» ص.40

🔹 کانال سنجشگرانه‌اندیشی:
@sanjeshgaraneh
♦️ چیستی سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه)

برگرفته از کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه‌ها تشخیص دهیم»/ص.114

🔵 سنجشگرانه‌اندیشی عبارت است از اندیشیدنِ خود‌ـ‌هدایت‌گر، خود‌ـ‌انضباط‌بخش، خود‌ـ‌نظارت‌گر، و خود‌ـ‌تصحیح‌گر. مبنای سنجشگرانه‌اندیشی این است که سنجه‌های سفت و سختِ تعالی [در اندیشیدن] را بپذیریم و آنها را هوشیارانه به کار ببریم. سنجشگرانه‌اندیشی همچنین مستلزم دادوستد [فکری] کارآمد، توانایی‌های حل مسئله، و تعهد به غلبه بر جامعه‌محوری و خودمحوری‌ای‌ست که به طور طبیعی در ما وجود دارد. هر کسی می‌اندیشد؛ این طبیعت ماست. اما بسیاری از اندیشیدن‌های ما، اگر به حال خود رها شوند، سوگیرانه، تحریف‌شده، بخشی‌نگرانه، و ناآگاهانه‌اند یا کاملاً با پیش‌داوری همراه‌اند. اندیشیدنِ بی‌کیفیت زیان‌آور است؛ هم زیان مالی به ما تحمیل می‌کند و هم بر کیفیت زندگی‌مان تأثیر منفی می‌گذارد. اما، برای رسیدن به تعالی فکری از راه سنجشگرانه‌اندیشی، باید دست به کوشش بابرنامه و روش‌مند زد. کسی که در سنجشگرانه‌اندیشی ورزیده شده باشد: پرسش‌ها و مسئله‌های حیاتی مطرح می‌کند و آنها را به صورت واضح و دقیق صورتبندی می‌کند؛ اطلاعات متناسب را گردآوری و ارزیابی می‌کند و از انگاره‌های انتزاعی برای تفسیر کارآمد آنها استفاده می‌کند؛ راه‌حل‌ها و نتیجه‌گیری‌هایش را با معیارها و سنجه‌های متناسب می‌آزماید و، بدین شیوه، به راه‌حل‌ها و نتیجه‌های مستدل می‌رسد؛ با ذهن گشوده، در چارچوبِ نظام‌های فکریِ گوناگون می‌اندیشد و، در صورتِ نیاز، انگاشته‌ها، لازمه‌ها، و پیامدهای عملیِ آنها را بازشناسی و ارزیابی می‌کند؛ برای یافتنِ راه‌حلِ مسئله‌های پیچیده، به نحو کارآمد با دیگران دادوستدِ فکری می‌کند.

🔺 کانال سنجشگرانه‌اندیشی:
@sanjeshgaraneh
کتاب «نظام‌های سلطه» مجموعه مصاحبه‌های دیوید بارسامیان با نوام چامسکی است. چامسکی در این مصاحبه‌ها با دیدی سنجشگرانه به رویدادهای مهم سیاسی-اجتماعی در جهان امروز می‌پردازد.

کانال سنجشگرانه‌اندیشی:
@sanjeshgaraneh
🔶 فایده‌ی سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه) فقط در این نیست که ایرادهای سخنان دیگران را برایمان آشکار می‌کند. گاه فایده‌اش این است که می‌فهمیم نقدی که گمان می‌کردیم به فلان سخن وارد است، در واقع وارد نیست.
عامل‌های زیادی ممکن است ما را در ابتدا به سمت این داوری سوق بدهند که سخنِ الف دارای ایراد ب است؛ مثلاً پیش‌انگاره‌هایمان درباره‌ی صاحب سخن الف، یا پیش‌داوری‌هایمان درباره‌ی هر آنچه با الف سازگار است. اما خیلی وقت‌ها اگر حوصله به خرج دهیم و سعی کنیم نقدمان به الف را صورتبندی کنیم متوجه می‌شویم که نقدمان اساساً وارد نیست؛ وقتی دقت می‌کنیم در می‌یابیم که آنچه قصد نقدش را داشته ایم «عمق»ی داشته که در ابتدا درک نکرده‌ایم. به عبارت دیگر «اراده‌ی نقد» درک عمیق‌تر به ارمغان می‌آورد؛ البته به شرط اینکه اراده‌ی «نقد» وجود داشته باشد، نه اراده‌ی «فروکوفتن به هر شیوه‌ی ممکن».

🖋 مهدی خسروانی

کانال سنجشگرانه‌اندیشی:
@sanjeshgaraneh
▪️ فردا روز جهانی «ماندن در رختخواب و خواندن کتابی در زمینه‌ی فلسفه یا تفکر نقادانه» است.

البته این نام‌گذاری کار خودم است. ولی به هر حال اگر در رختخواب بمانید و کتابی در زمینه‌ی فلسفه یا تفکر نقادانه بخوانید ضرر نمی‌کنید.


◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
پی‌دی‌اف_گزیده‌ی_کتاب_مفهوم‌ها_و.pdf
322.7 KB
🔶 گزیده‌ای 15 صفحه‌ای از کتاب «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه»
نوشته‌ی ریچارد پل و لیندا الدر
بازنویسی: مهدی خسروانی

کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
Forwarded from از فلسفه تا بعد
میتوان کاری مهم و پر بارِ فلسفی را چنان به تحریر درآورد که سراسر شوخی شود #لودویگ_ویتگنشتاین
🔶 نوشته‌ی پشت جلد کتاب «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه»

▪️ کتاب کوچکی که در دست دارید شامل مفهوم‌ها و ابزارهای اصلیِ تفکر نقّادانه از دیدگاه ریچارد پُل می‌شود و این مفهوم‌ها و ابزارها را به صورت فشرده بیان می‌کند. این کتاب (که مبنای سایر کتاب‌های «مجموعه‌ی راهنمای اندیشه‌ورزان» است) حاوی برداشتی از تفکر نقادانه است که نوعی توافق عمومی بر سر آن وجود دارد؛ از این جهت، به کار استادان می‌آید. برای دانشجویان نیز، یک کتاب تکمیلیِ تفکر نقادانه در کنار کتاب‌های درسی دیگر است. استادان می‌توانند از آن در طراحی برنامه‌ی آموزشی، تکلیف‌های درسی، و آزمون‌ها برای موضوع‌های گوناگون استفاده کنند. دانشجویان نیز می‌توانند از آن برای ارتقای یادگیری خودشان در هر زمینه‌های مختلف استفاده کنند.
مهارت‌های مطرح‌شده در این کتاب در هر موضوعی به کار می‌آیند و افراد نقّاد از آنها در خواندن و نوشتن، و نیز در صحبت‌کردن و شنیدن، استفاده می‌کنند. این مهارت‌ها را می‌توان هم در زندگی شخصی‌ و روزمره و هم در فعالیت‌های علمی (از تاریخ و ریاضیات گرفته تا فلسفه و هنر) به کار برد.


◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔶 همه‌ی ما می‌اندیشیم و کیفیت تفکر ما مستقیماً بر کیفیت زندگی ما تأثیر می‌گذارد. تفکر ضعیف، تصمیم‌گیری ضعیف به دنبال دارد. تفکر ضعیف، ناکامی در زندگی دانشگاهی به دنبال دارد. خلاصه اینکه، ضعف در تفکر، بر همه‌ی جنبه‌های زندگی تأثیر منفی می‌گذارد.

سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه) دانشی است که هدفش کمک به ارتقای کیفیت تفکر انسان‌هاست. کانال «سنجشگرانه‌اندیشی – تفکر نقادانه» می‌کوشد، در حد امکان، مخاطبان را با سنجشگرانه‌اندیشی و شیوه‌ی یادگیری آن آشنا کند. کتاب‌هایی نیز برای یادگیری خودآموز سنجشگرانه‌اندیشی معرفی می‌کند.

در صورتی که این کانال را سودمند می‌دانید، آن را به دوستانتان نیز معرفی کنید.

◀️ لینک کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔶 فهرست مطالب کتاب «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه»

▪️ اهمیت سنجشگرانه‌اندیشی
عنصرهای اندیشه
پرسش‌هایی برای بازبینی استدلال
پرسش‌هایی که در استفاده از عنصرهای اندیشه مطرح می‌شوند
سه سطح اندیشه
سنجه‌های فکری جهان‌روا
الگوواره‌ای برای تحلیل منطق مقاله‌ها و کتاب‌ها
ملاک‌هایی برای ارزشگذاری استدلال
فضیلت‌های فکری اصلی
سه نوع پرسش
الگوواره‌ای برای حل مسئله
تحلیل و ارزیابی تحقیق
کارهایی که افراد سنجشگرانه‌اندیش همواره انجام می‌دهند
مرحله‌های تحقق سنجشگرانه‌اندیشی
مشکلِ اندیشیدنِ خودمحورانه
مشکلِ اندیشیدنِ جامعه‌محورانه
پیش‌انگاره‌ای از جامعه‌ی سنجشگر
چند تعریف دیگر از سنجشگرانه‌اندیشی
چرا «تفکر انتقادی» ترجمه‌ی مناسبی برای critical thinking نیست
از تفکر خرده‌گیرانه تا تفکر نقادانه
واژه‌نامه‌ی توصیفی
واژه‌نامه‌ی فارسی به انگلیسی
واژه‌نامه‌ی انگلیسی به فارسی

◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔶 چگونه استدلال یک نویسنده را ارزیابی کنیم

▪️ ملاک‌های ارزیابی استدلال نویسنده

1. غایت (هدف نهایی): غایت استدلال‌کننده چیست؟ آیا نویسنده غایتش را به طور واضح بیان کرده است؟ یا، آیا می‌توان بر اساس متن نوشته‌اش فهمید که غایت استدلالش چیست؟ آیا غایتش موجه است؟
2. پرسش: آیا پرسش مورد بحث به‌خوبی بیان شده است؟ آیا واضح و غیرمتعصبانه است؟ آیا شیوه‌ی بیان پرسش به نحوی هست که پیچیدگی‌های موضوع مورد بحث را نشان دهد؟ آیا پرسش و غایت ربط و مناسبت مستقیمی با یکدیگر دارند؟
3. اطلاعات: آیا شواهد، تجربه‌ها، و/یا اطلاعاتی که نویسنده عرضه کرده مناسبت دارند؟ آیا برای این موضوع حیاتی‌اند؟ آیا اطلاعات عرضه‌شده درست‌اند؟ آیا نویسنده به پیچیدگی‌های موضوع توجه دارد؟
4. مفهوم‌ها: آیا نویسنده سعی کرده است، به هنگام ضرورت، به مفهوم‌ها وضوح ببخشد؟ آیا شیوه‌ی استفاده از مفهوم‌ها موجه است؟
5. انگاشته‌ها (فرض‌ها): آیا نویسنده به مطالبی که انگاشته (یا مسلّم گرفته) حساس بوده است؟ (آیا به انگاشته‌هایی که تردیدافکنی در آنها می‌تواند معقول باشد توجه داشته است؟) آیا نویسنده، در جاهایی که از انگاشته‌های مشکوک استفاده کرده، به مشکل‌هایی که این انگاشته‌ها ممکن است داشته باشند پرداخته است یا از کنار آنها عبور کرده است؟
6. استنتاج‌ها: آیا نویسنده سیر استدلالی‌ای عرضه می‌کند که به‌خوبی توضیح دهد نتیجه‌های اصلی او چگونه به دست آمده‌اند؟
7. نظرگاه: آیا نویسنده به استدلال‌ها یا نظرگاه‌های دیگر که مناسبت دارند حساسیت نشان می‌دهد؟ آیا به انتقادهایی که ممکن است بر اساس نظرگاه‌های مناسبت‌دارِ دیگر مطرح شوند توجه دارد و به آنها پاسخ می‌دهد؟
8. برآیندها: آیا نویسنده به برآیندها و پیامدهای دیدگاه‌هایی که اتخاذ می‌کند حساسیت نشان می‌دهد؟

🔸 برگرفته از چاپ چهارم کتاب «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه». مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/649

◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
#فلسفه‌ورزی به‌کارگیریِ خرد در تمامی عرصه‌های زندگی روزمره است. از این‌رو، #فلسفه‌ورزی نه فلسفه‌خوانی‌ست، نه فلسفه‌نویسی‌ و نه فلسفه‌دانی؛ بلکه نحوه‌ای از بودن و گونه‌ای از زیستن است بر مبنای تفکر نقادانه و زندگی حکیمانه.

کانال فلسفه‌ورزی می‌کوشد فلسفه بورزد، نه اینکه صرفاً انباری از اطلاعات را به مخاطبانش عرضه کند.
این کانال را به همۀ علاقه‌مندان فلسفه پیشنهاد می‌کنیم. از طریق لینک زیر می‌توانید عضو کانال فلسفه‌ورزی شوید:
@DoingPhilosophy
🔶 بیندیشیم...

▪️ طبق ارزیابی خودتان،‌ تفکر شما در کدام سطح است؟

🔸 نمودار از کتاب «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه»، ص. 24. مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/649

◀️ درصورتی که مطالب کانال «سنجشگرانه اندیشی (تفکر نقادانه)» را سودمند می‌دانید، آن را به دوستانتان معرفی کنید:
@sanjeshgaraneh
فایل_پی‌دی‌اف_گزیده‌ی_سوگیری_رسانه‌ای.pdf
326.3 KB
🔶 دانلود فایل گزیده‌ی 16 صفحه‌ای از کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه‌ها تشخیص دهیم»
نوشته‌ی ریچارد پل و لیندا الدر
ترجمه: مهدی خسروانی

کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
متن_کامل_انگلیسی_کتاب_چگونه_سوگیری.pdf
1.3 MB
🔸 دانلود رایگان متن کامل انگلیسی کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه‌ها تشخیص دهیم».

بر خلاف برخی دیگر از کتاب‌هایم، این کتاب را «بازنویسی» نکرده‌ام، بلکه «ترجمه» کرده‌ام. بنابراین، متن کامل انگلیسی را در اینجا قرار می‌دهم تا مخاطبان کانال (چه کسانی که مایل به سنجش ترجمه‌اند، چه کسانی مایل‌اند با مقایسه‌ی متن انگلیسی و فارسی دانش زبانی خود را ارتقا دهند) از آن استفاده کنند.

◀️ لینک گزیده‌ی 16 صفحه‌ای ترجمه‌ی فارسی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/721
◀️ لینک سایت ناشر تهیه‌ی اینترنتی متن کامل ترجمه‌ی فارسی:
https://nashrenow.com/

◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔶 فهرست مطالب کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه‌ها تشخیص دهیم»

دموکراسی و رسانه‌های خبری ...
افسانه‌هایی که بر منطق رسانه‌های خبری سرپوش می‌گذارند ...
سوگیری و بی‌طرفی در رسانه‌های خبری ...
نوع‌های بی‌طرفی ...
تشخیص سوگیری در جریان غالبِ رسانه‌ای ...
تبلیغات و نگارش گزارش خبری ...
محافظت از مخاطبان داخلی در برابر احساس گناه ...
ترویج اندیشیدنِ جامعه‌محورانه ...
جهت‌دهی به گزارش‌ها برای حمایت از دیدگاه‌های برگزیده ...
چگونه از گزارش‌های خبری متعارف و تبلیغات اطلاعات مفید بیرون بکشیم ...
گام‌هایی که باید برداریم تا به مصرف‌کنندۀ سنجشگر «خبرها» تبدیل شویم ...
آگاهی رسانه‌ها از سوگیری رسانه‌ای ...
حساسیت به آگهی‌دهندگان ...
حساسیت به حکومت‌ ...
حساسیت به منافع قدرتمند...
حساسیت به رقیبان ...
سوگیری به سمت چیزهای «تازه» و «جنجالی» ...
مصرف‌کنندگان سنجشگر خبرها ...
آیا اصلاح رسانه‌های خبری امکان‌پذیر است؟ ...
آیا پدیدآمدن «جامعۀ سنجشگر» امکان‌پذیر است؟ ...
دیدگاه‌های غالب و مخالف:
یافتن منبع‌های اطلاعاتی متفاوت ...
تبدیل‌شدن به اندیشه‌ورز مستقل ...
رویدادهای دفن‌شده، نادیده گرفته، یا کم‌گزارش‌شده ...
چکیده ...
استفاده از اینترنت ...
نمونه‌هایی دیگر از منبع‌های خبری متفاوت ...
سخن پایانی ...
واژه‌نامۀ توصیفی؛ شرح برخی از مفهوم‌ها و اصطلاح‌های سنجشگرانه‌اندیشی ...
واژه‌نامۀ انگلیسی به فارسی
واژه‌نامۀ فارسی به انگلیسی

◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔶 مقدمه‌ی کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه‌ها تشخیص دهیم»

▪️ پشت همۀ سوگیری‌ها و تبلیغات در رسانه‌های خبری، در همۀ جهان، منطق یکسان و ساده‌ای قرار دارد. هر جامعه و فرهنگی دارای جهان‌نگری منحصربه‌فرد است. این جهان‌نگری بر آنچه افراد جامعه می‌بینند و نیز بر شیوۀ نگاهشان به آن چیزها تأثیر می‌گذارد. رسانه‌های خبری که در چارچوب فرهنگ‌‌های گوناگون جهان فعالیت می‌کنند بازتاب‌دهندۀ جهان‌نگریِ همان فرهنگی هستند که [خبر را] برایش تهیه می‌کنند. اما حقیقتِ آنچه در جهان می‌گذرد بسیار پیچیده‌تر از چیزی‌ست که، در چارچوب یک فرهنگ خاص، حقیقت به نظر می‌رسد. هر کسی در هر جامعه‌ای، اگر می‌خواهد خبرها را به شیوۀ سنجشگرانه مصرف کند، باید این حقیقت را بپذیرد و خبرها را با توجه به این حقیقت مصرف کند. تفکر نقّادانه مجموعه‌ای پیچیده از مهارت‌هاست که [برخی از] ویژگی‌های طبیعی و غریزی موجود در اندیشۀ انسانی را تغییر می‌دهد.

ذهن غیرسنجشگر ناخودآگاه به این سمت می‌رود که حقیقت را بر اساس اصل‌های پنهان زیر تشخیص دهد:

• «فلان چیز حقیقت است اگر من آن را باور داشته باشم.»
• «فلان چیز حقیقت است اگر ما آن را باور داشته باشیم.»
• «فلان چیز حقیقت است اگر ما بخواهیم که آن را باور داشته باشیم.»
• «فلان چیز حقیقت است اگر باور به آن در خدمت منفعت شخصی یا گروهی ما باشد.»

ذهن سنجشگر خودآگاهانه در پی آن است که بر اساس اصل‌های زیر، که گرایش‌های غریزی را تصحیح می‌کنند، حقیقت را بفهمد:

• «من فلان چیز را باور دارم، اما ممکن است حقیقت نباشد.»
• «ما فلان چیز را باور داریم، اما باور ما ممکن است نادرست باشد.»
• «ما می‌خواهیم که فلان چیز را باور کنیم، اما این میل ممکن است ما را گرفتار پیشداوری کند.»
• «باور به فلان چیز منفعتِ شخصی یا گروهیِ ما را تأمین می‌کند، اما منفعت شخصی و گروهی ما هیچ ربطی به حقیقت ندارد.»

پوشش خبری غالب در یک جامعه بر اساس اصل‌های زیر عمل می‌کند:

• «ماجرا از نظرگاه ما چنین به نظر می‌رسد؛ بنابراین، ماجرا چنین است.»
• «اینها واقعیت‌هایی‌اند که شیوۀ نگاه ما به موضوع را پشتیبانی می‌کنند؛ بنابراین، اینها مهم‌ترین واقعیت‌ها هستند.»
• «این کشورها با ما دوست‌اند؛ بنابراین، این کشورها شایستۀ ستایش‌اند.»
• «این کشورها با ما دوست نیستند؛ بنابراین، این کشورها شایستۀ انتقادند.»
• «این گزارش‌ها بیشترین جذابیت یا هیجان را برای خوانندگان ما دارند؛ بنابراین، اینها مهم‌ترین گزارش‌های خبری‌اند.»

خوانندگان سنجشگر خبرها تک‌تکِ این اصل‌ها را معکوس می‌کنند. این کتاب نحوۀ انجام این کار را توضیح می‌دهد و بنابراین تأثیر سوگیری و تبلیغات بر اندیشیدنِ افراد را کاهش می‌دهد.

◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
2024/09/29 05:17:39
Back to Top
HTML Embed Code: