⬅️ یک آزاد اندیش کیست ؟
❓ آیا تعریف خاصی از یک انسان آزاد اندیش وجود دارد ؟
🖊 یک انسان آزاد اندیش چه شاخصه هایی دارد ؟ آیا یک انسان آزاد اندیش به ایسم خاصی باید معتقد باشد یا فلسفه ی خاصی را باید پیگیری کند ؟ این سوال حیاتی یا اصلا جوابی ندارد یا ممکن است بالعکس ، میلیونها جواب داشته باشد !
⭕️ سه تز درباره ی آزاد اندیشی :
📃 تزی وجود دارد که می گوید : شما همانند یک ماهی کوچک ، زندانی تنگ بلورین وجود هستید ... هر چقدر بیاموزید باز هم همانند همین ماهی باقی خواهید ماند با این تفاوت که حجم تنگ بلورین شما اندکی فضایی بیشتر پیدا میکند فقط همین ! سقراط ، یکی از برجسته ترین فیلسوفان تاریخ فلسفه معتقد بود انسان آگاه میداند که نمیداند و پرفسور کارل پوپر با آنکه پنج مدرک دکترای افتخاری از دانشگاههای کمبریج ، لندن ، آکسفورد ، استنفورد و هاروارد داشت تاکید میکرد که هیچ نمیداند ... هیچ !
📃 یک تز دیگر هم هست که بنظر بسیار جذاب است : اینکه هر چیزی را که می آموزید مورد متناقض و نقض آن را نیز بیاموزید !
یعنی اگر آتئیسی مطالعه میکنید دینی هم مطالعه کنید اگر لیبرالیستی مطالعه میکنید ، مارکسیستی هم مطالعه کنید و ... آن وقت وقتی مطالعات شما به حدی رسید که توانستید درباره ی آنها به قضاوت بنشینید و اندیشه کنید از بیرون هر دو قضیه به انها نگاه کنید ... خیلی خیلی سخت است و البته زحمت ، مطالعه و تحقیق زیادی میخواهد ... یعنی شما دیگر از یک لنز محدود و خاص به قضایا نگاه نخواهید کرد بلکه از لنزها به موضوعتان خواهید نگریست که پانارومایی با وسعت بیشتر را در اختیار دارد . در تاریخ فلسفه ، هراکلیتوس نماینده ی این طرز تفکر است . وسعت دید نسبت به زوایای مختلف ، تعصب و دگم را ضعیف میکند و انسانی میسازد که خود را متعلق به جهان و انسانیت میداند نه مرز و قومیت ...
📃 یک نظریه ی دیگر هم هست که فریدریش نیچه ی مرموز به آن اشاره کرده بود : درخت یک مساله ی پست مدرن و کاملا متناقض نماست یعنی از یک سو ریشه در زمین دارد و مهر تاریکی و از طرف دیگر سر به آسمان میکشد و در طلب نور ! او ترکیبی از هر دو ست . چرا انسانها اینطور نباشند ! صرف ایسم گرایی محض یا ایدئولوژی گرایی مطلق هر دو بت هایی هستند که آگاهی فرد را در خود محدود میکنند ...
تهیه کننده: شهر کتاب
📗راهنمای تمرین آزاد اندیشی :
http://m.wikihow.com/Be-a-Free-Thinker
کانال سنجشگرانهاندیشی:
@naqqadaneh
❓ آیا تعریف خاصی از یک انسان آزاد اندیش وجود دارد ؟
🖊 یک انسان آزاد اندیش چه شاخصه هایی دارد ؟ آیا یک انسان آزاد اندیش به ایسم خاصی باید معتقد باشد یا فلسفه ی خاصی را باید پیگیری کند ؟ این سوال حیاتی یا اصلا جوابی ندارد یا ممکن است بالعکس ، میلیونها جواب داشته باشد !
⭕️ سه تز درباره ی آزاد اندیشی :
📃 تزی وجود دارد که می گوید : شما همانند یک ماهی کوچک ، زندانی تنگ بلورین وجود هستید ... هر چقدر بیاموزید باز هم همانند همین ماهی باقی خواهید ماند با این تفاوت که حجم تنگ بلورین شما اندکی فضایی بیشتر پیدا میکند فقط همین ! سقراط ، یکی از برجسته ترین فیلسوفان تاریخ فلسفه معتقد بود انسان آگاه میداند که نمیداند و پرفسور کارل پوپر با آنکه پنج مدرک دکترای افتخاری از دانشگاههای کمبریج ، لندن ، آکسفورد ، استنفورد و هاروارد داشت تاکید میکرد که هیچ نمیداند ... هیچ !
📃 یک تز دیگر هم هست که بنظر بسیار جذاب است : اینکه هر چیزی را که می آموزید مورد متناقض و نقض آن را نیز بیاموزید !
یعنی اگر آتئیسی مطالعه میکنید دینی هم مطالعه کنید اگر لیبرالیستی مطالعه میکنید ، مارکسیستی هم مطالعه کنید و ... آن وقت وقتی مطالعات شما به حدی رسید که توانستید درباره ی آنها به قضاوت بنشینید و اندیشه کنید از بیرون هر دو قضیه به انها نگاه کنید ... خیلی خیلی سخت است و البته زحمت ، مطالعه و تحقیق زیادی میخواهد ... یعنی شما دیگر از یک لنز محدود و خاص به قضایا نگاه نخواهید کرد بلکه از لنزها به موضوعتان خواهید نگریست که پانارومایی با وسعت بیشتر را در اختیار دارد . در تاریخ فلسفه ، هراکلیتوس نماینده ی این طرز تفکر است . وسعت دید نسبت به زوایای مختلف ، تعصب و دگم را ضعیف میکند و انسانی میسازد که خود را متعلق به جهان و انسانیت میداند نه مرز و قومیت ...
📃 یک نظریه ی دیگر هم هست که فریدریش نیچه ی مرموز به آن اشاره کرده بود : درخت یک مساله ی پست مدرن و کاملا متناقض نماست یعنی از یک سو ریشه در زمین دارد و مهر تاریکی و از طرف دیگر سر به آسمان میکشد و در طلب نور ! او ترکیبی از هر دو ست . چرا انسانها اینطور نباشند ! صرف ایسم گرایی محض یا ایدئولوژی گرایی مطلق هر دو بت هایی هستند که آگاهی فرد را در خود محدود میکنند ...
تهیه کننده: شهر کتاب
📗راهنمای تمرین آزاد اندیشی :
http://m.wikihow.com/Be-a-Free-Thinker
کانال سنجشگرانهاندیشی:
@naqqadaneh
Forwarded from زنده باد فلسفه! | مسعود زنجانی (Masoud Zanjani)
کلماتٍ هایدگر (۳):
آن که بزرگ میاندیشد، مرتکب خطاهای بزرگ نیز میشود.
کانال زندهباد فلسفه:
🌈 @vivaphilosophy
آن که بزرگ میاندیشد، مرتکب خطاهای بزرگ نیز میشود.
کانال زندهباد فلسفه:
🌈 @vivaphilosophy
Forwarded from انجمن فکر و فلسفهی کرمانشاه
▪️اگر مسئله ای خوب بیان شود نیمی از آن حل شده است...مسئله ای که خوب بیان شده است به سوی راه حل حرکت می کند، مشخص ساختن یک مسئله ی صحیح همان تحقیق در حال پیشرفت است
#جان_دیویی، منطق تئوری تحقیق، صص138 و 139
📚 تفکر انتقادی
https://www.tg-me.com/CriticalReasoning
#جان_دیویی، منطق تئوری تحقیق، صص138 و 139
📚 تفکر انتقادی
https://www.tg-me.com/CriticalReasoning
Forwarded from سين (s ch)
هفت راه برای کاهش حماقت!
1- جو گیر نشوید، هوشیار باشید و از اینکه در معرض نگاه دیگران باشید، اجتناب کنید.
2- هرآنچه که به فکرتان می رسد، را قبول نکنید؛ در واقع نسبت به آنچه که به ذهنتان می رسد شک داشته باشید.
3- منتظر ایده های عجیب و غریب نباشید. اگر شما به ایده هایی معتقدید که از منظر علمی توجیه ندارد و نتوانسته است که رفتارهای نادرست را تغییر دهد، آن را با تفکر انتقادی، دقیقاً مورد آزمایش قرار دهید.
4- گرفتار داستان و ماجراها نشوید. به آمار و اطلاعات بیشتر توجه کنید تا اینگونه داستان ها. آمار و اطلاعات باعث می شود تا فرایند تصمیم گیری غیر احساسی، هدفمند و قابل راهبرد باشد. داستان ها بر اساس تعصبات، اطلاعات ناقص، شایعات، عوام زدگی و خودشیفتگی ها شکل می گیرد. در مورد داستان هایی که با اعتقادات شما منطبق است بیشتر دقت کنید. همچنین به اطلاعاتی که با اعتقادات و یا انتظارات شما هم در تضاد است، توجه بیشتری داشته باشید.
5- تصور نکنید که هرآنچه که اتفاق می افتد خیلی واضح است. اگر شما تصور می کنید که "این دلیلی برای همه چیز است" باید در مورد ذهنتان چاره اندیشی کنید، فقط بچه ها ممکن است چنین باشند. عبارت دلیلی برای همه چیز کلیشه ای نادرست است.
6- موضوعات را بیش از اندازه ساده سازی نکنید (تا اندازه ای ساده کنید که برایتان قابل فهم باشد نه بیشتر) و به حافظه تان هم خیلی اتکا نکنید. البته زندگی پیچیده است و ما ناگزیریم که برای صرفه جویی در زمان و انرژی آن را ساده کنیم. برای این منظور به مهم ترین اطلاعات توجه داشته باشید. حافظه قابل اعتماد نیست و در اثر مرور زمان و به واسطه تغییر اعتقادات، انتظارات، سوالات تحریک کننده و مرگ سلول های مغزی ، دچار فراموشی می شود.
7- به فرایند فکری خود اعتماد نکنید. همانطور که برتراند راسل توصیه می کند : دلیل اینکه بنیادگرایی یکی از ریشه های مشکلات در جهان امروز می باشد آن است که احمقان به خودشان مغرور و غره اند در حالی که متفکران مملو از شک اند.
@seen1 | thinkingacademy.org
1- جو گیر نشوید، هوشیار باشید و از اینکه در معرض نگاه دیگران باشید، اجتناب کنید.
2- هرآنچه که به فکرتان می رسد، را قبول نکنید؛ در واقع نسبت به آنچه که به ذهنتان می رسد شک داشته باشید.
3- منتظر ایده های عجیب و غریب نباشید. اگر شما به ایده هایی معتقدید که از منظر علمی توجیه ندارد و نتوانسته است که رفتارهای نادرست را تغییر دهد، آن را با تفکر انتقادی، دقیقاً مورد آزمایش قرار دهید.
4- گرفتار داستان و ماجراها نشوید. به آمار و اطلاعات بیشتر توجه کنید تا اینگونه داستان ها. آمار و اطلاعات باعث می شود تا فرایند تصمیم گیری غیر احساسی، هدفمند و قابل راهبرد باشد. داستان ها بر اساس تعصبات، اطلاعات ناقص، شایعات، عوام زدگی و خودشیفتگی ها شکل می گیرد. در مورد داستان هایی که با اعتقادات شما منطبق است بیشتر دقت کنید. همچنین به اطلاعاتی که با اعتقادات و یا انتظارات شما هم در تضاد است، توجه بیشتری داشته باشید.
5- تصور نکنید که هرآنچه که اتفاق می افتد خیلی واضح است. اگر شما تصور می کنید که "این دلیلی برای همه چیز است" باید در مورد ذهنتان چاره اندیشی کنید، فقط بچه ها ممکن است چنین باشند. عبارت دلیلی برای همه چیز کلیشه ای نادرست است.
6- موضوعات را بیش از اندازه ساده سازی نکنید (تا اندازه ای ساده کنید که برایتان قابل فهم باشد نه بیشتر) و به حافظه تان هم خیلی اتکا نکنید. البته زندگی پیچیده است و ما ناگزیریم که برای صرفه جویی در زمان و انرژی آن را ساده کنیم. برای این منظور به مهم ترین اطلاعات توجه داشته باشید. حافظه قابل اعتماد نیست و در اثر مرور زمان و به واسطه تغییر اعتقادات، انتظارات، سوالات تحریک کننده و مرگ سلول های مغزی ، دچار فراموشی می شود.
7- به فرایند فکری خود اعتماد نکنید. همانطور که برتراند راسل توصیه می کند : دلیل اینکه بنیادگرایی یکی از ریشه های مشکلات در جهان امروز می باشد آن است که احمقان به خودشان مغرور و غره اند در حالی که متفکران مملو از شک اند.
@seen1 | thinkingacademy.org
Forwarded from وبسایت فرهنگی صدانت
🍂 چگونه بازماندگان شما را فریب میدهند؟
✍️ #فرزاد_مینویی
🔅در خلال جنگ جهانی دوم، نیروی هوایی انگلستان و آمریکا به دنبال کاهش تلفات بمب افکن های خود بودند. رهبران نظامی به این نتیجه رسیده بودند که باید زره تقویتی بیشتری به هواپیماهای خود اضافه کنند تا آنها را در برابر آتش ضدهوایی و جنگندهها حفاظت کند؛ اما افزودن زره به همه قسمتهای هواپیما امکانپذیر نبود و سرعت آن را کم میکرد؛ بنابراین آنان باید تصمیم میگرفتند که به کدام قسمتهای هواپیما زره بیفزایند.
🔅برای این منظور آنان شروع به جمع آوری داده کردند. پس از هر مأموریت هواپیماهایی را که بازگشته بودند بهدقت بررسی می کردند و تعداد آسیبهای ناشی از ترکشها و گلولهها و جای آنها را روی هواپیما مشخص می کردند. بهتدریج معلوم شد الگوی خاصی در توزیع آسیبها روی هواپیما وجود دارد. بیشتر آسیبها روی ناحیه بال و بدنه هواپیما بود. بر این اساس کارشناسان نظامی نتیجهگیری کردند ازآنجاکه بیشترین گلولهها به نواحی بال و بدنه هواپیما اصابت کرده پس این قسمتها نیازمند زره حفاظتی بیشتر هستند. در نگاه اول این نتیجهگیری درست به نظر میرسد.
🔅آبراهام والد با این نتیجهگیری کاملاً مخالف بود. او جزء ریاضیدانی بود که در جنگ جهانی دوم برای ارتش آمریکا کار میکرد. والد نشان داد که خطای مهمی در تحلیلها صورت گرفته چراکه نتیجهگیری تنها بر اساس دادههای هواپیماهایی است که از مأموریت بازگشتهاند؛ اما در مورد هواپیماهایی که در طول مأموریت سقوط کردند، چه میدانیم؟ او نشان داد که دقیقاً برعکس، آن قسمتهایی از هواپیما نیاز به حفاظت دارند که کمترین اصابت را داشتهاند. درواقع نقاط آسیب در هواپیماهای بازگشتی بیانگر آن است که اگر هواپیما در این نقاط هدف قرار داده شود، با احتمال بیشتری میتواند سالم بازگردد. پیشنهادهای والد در عمل به بهبود نرخ برگشت هواپیماها کمک کرد.
🔅سوگیری بازماندگی (Survival Bias) یک خطا در استدلال است و زمانی پیش میآید که تنها بر روی افراد یا چیزهایی که از یک فرآیند انتخاب گذشتهاند، تمرکز کنید و آنهایی را که نتوانستند عبور کنند، عمدتاً به این خاطر که دیگر قابلمشاهده نیستند، نادیده بگیرید.
🔅می خواهید استیو جابز بعدی باشید؟ از دانشگاه انصراف بدهید و با یکی از رفقای خود در گاراژ خانه پدری یک کسب و کار راه بیندازید! اما چند نفر مدل استیو جابز را جلو رفتند و شکست خوردند؟ کسی نمی داند، درباره آنها کتابی نوشته نمی شود کسی آنها را نمی بیند. اما براساس اتحادیه سرمایه گذاران خطرپذیر آمریکا تنها 13 درصد استارتاپ ها به مرحله عرضه سهام خود در بورس می رسند یا می توانند آن را بفروش برسانند.
🔅من در مقاله زیر نشان می دهم چطور کتاب های موفقیت مانند "از خوب به عالی" جیم کالینز به طور سیستماتیک دارای خطا هستند...
متن کامل این نوشتار👇
✨ → 3danet.ir/eNWno
🌾 @sedanet | @Analica
✍️ #فرزاد_مینویی
🔅در خلال جنگ جهانی دوم، نیروی هوایی انگلستان و آمریکا به دنبال کاهش تلفات بمب افکن های خود بودند. رهبران نظامی به این نتیجه رسیده بودند که باید زره تقویتی بیشتری به هواپیماهای خود اضافه کنند تا آنها را در برابر آتش ضدهوایی و جنگندهها حفاظت کند؛ اما افزودن زره به همه قسمتهای هواپیما امکانپذیر نبود و سرعت آن را کم میکرد؛ بنابراین آنان باید تصمیم میگرفتند که به کدام قسمتهای هواپیما زره بیفزایند.
🔅برای این منظور آنان شروع به جمع آوری داده کردند. پس از هر مأموریت هواپیماهایی را که بازگشته بودند بهدقت بررسی می کردند و تعداد آسیبهای ناشی از ترکشها و گلولهها و جای آنها را روی هواپیما مشخص می کردند. بهتدریج معلوم شد الگوی خاصی در توزیع آسیبها روی هواپیما وجود دارد. بیشتر آسیبها روی ناحیه بال و بدنه هواپیما بود. بر این اساس کارشناسان نظامی نتیجهگیری کردند ازآنجاکه بیشترین گلولهها به نواحی بال و بدنه هواپیما اصابت کرده پس این قسمتها نیازمند زره حفاظتی بیشتر هستند. در نگاه اول این نتیجهگیری درست به نظر میرسد.
🔅آبراهام والد با این نتیجهگیری کاملاً مخالف بود. او جزء ریاضیدانی بود که در جنگ جهانی دوم برای ارتش آمریکا کار میکرد. والد نشان داد که خطای مهمی در تحلیلها صورت گرفته چراکه نتیجهگیری تنها بر اساس دادههای هواپیماهایی است که از مأموریت بازگشتهاند؛ اما در مورد هواپیماهایی که در طول مأموریت سقوط کردند، چه میدانیم؟ او نشان داد که دقیقاً برعکس، آن قسمتهایی از هواپیما نیاز به حفاظت دارند که کمترین اصابت را داشتهاند. درواقع نقاط آسیب در هواپیماهای بازگشتی بیانگر آن است که اگر هواپیما در این نقاط هدف قرار داده شود، با احتمال بیشتری میتواند سالم بازگردد. پیشنهادهای والد در عمل به بهبود نرخ برگشت هواپیماها کمک کرد.
🔅سوگیری بازماندگی (Survival Bias) یک خطا در استدلال است و زمانی پیش میآید که تنها بر روی افراد یا چیزهایی که از یک فرآیند انتخاب گذشتهاند، تمرکز کنید و آنهایی را که نتوانستند عبور کنند، عمدتاً به این خاطر که دیگر قابلمشاهده نیستند، نادیده بگیرید.
🔅می خواهید استیو جابز بعدی باشید؟ از دانشگاه انصراف بدهید و با یکی از رفقای خود در گاراژ خانه پدری یک کسب و کار راه بیندازید! اما چند نفر مدل استیو جابز را جلو رفتند و شکست خوردند؟ کسی نمی داند، درباره آنها کتابی نوشته نمی شود کسی آنها را نمی بیند. اما براساس اتحادیه سرمایه گذاران خطرپذیر آمریکا تنها 13 درصد استارتاپ ها به مرحله عرضه سهام خود در بورس می رسند یا می توانند آن را بفروش برسانند.
🔅من در مقاله زیر نشان می دهم چطور کتاب های موفقیت مانند "از خوب به عالی" جیم کالینز به طور سیستماتیک دارای خطا هستند...
متن کامل این نوشتار👇
✨ → 3danet.ir/eNWno
🌾 @sedanet | @Analica
صدانت
چگونه بازماندگان شما را فریب میدهند؟ • صدانت
سوگیری بازماندگی (Survival Bias) یک خطا در استدلال است و زمانی پیش میآید که تنها بر روی افراد یا چیزهایی که از یک فرآیند انتخاب گذشتهاند، تمرکز کنید ...
❓تفکر نقادانه چیست و به چه کار می آید ؟
⭕️ تفکر انتقادی به زبان ساده :
👈فکر انتقادی یعنی نگاه به یک موضوع از زوایای متفاوت و تحلیل و جمع بندی آنها
👈فکر انتقادی یعنی توانایی تحلیل اطلاعات ، داده ها و ادعاها و دوری از زودباوری
🖊ما آدمها در زندگی روزمره مدام با انواع و اقسام ادعاها مواجه میشویم . یعنی کسانی که ادعاها را مطرح میکنند میخواهند ما عقیده ایی را بپذیریم و یا کاری را انجام دهیم . ولی ما از کجا بدانیم که از میان این همه ادعا کدام ادعا را باید بپذیریم و کدام را رد کنیم ؟ تفکر نقادانه ابزاری در اختیار ما قرار میدهد که میتوانیم عقلانی بودن یا نبودن آن عقیده را محک بزنیم . در واقع اصطلاح تفکر نقادانه به مجموعه ایی از نگرش ها و مهارتهاي فکری اطلاق میگردد که برای ارزیابی و محک زدن ادعاها و استدلال ها به کار می آیند . تفکر نقادانه را به شیوه های گوناگونی میتوان بکار برد ولی اساس آن را میتوان همان روش سقراطی یعنی پرسیدن تعدادی سوال نقادانه دانست . بدین ترتیب با پرسیدن چند سوال میتوان به ارزیابی عقلانی استدلال ها پرداخت .
🔴سوال های نقادانه :
اول ، مسئله چیست و مدعا کدام است ؟
دوم ، دلایل استدلال کدامند ؟
سوم ، کدام واژه ها یا عبارت ها مبهم اند ؟
چهارم ، تضادها و فرض های ارزشی کدامند ؟
پنجم ، فرض های توصیفی کدامند ؟
ششم ، آیا مغالطه ایی در کار نیست ؟
هفتم ، شواهد چقدر محکم اند ؟
هشتم ، آیا علت های بدیل در کار نیستند ؟
نهم ، آیا آمار عرضه شده فریب دهنده نیست ؟
دهم ، چه اطلاعات مهمی بیان نشده است ؟
یازدهم ، چه نتیجه یا مدعایی معقول دیگری میتوان مطرح کرد ؟
تهیه کننده: شهر کتاب
📗 منبع :
( نیل براون و استیوارت کیلی ، راهنمای تفکر نقادانه ، ترجمه ی کوروش کامیاب ، انتشارات مینوی خرد ، 95 ، گزیده ایی از مقدمه و فصل اول )
⭕️ تفکر انتقادی به زبان ساده :
👈فکر انتقادی یعنی نگاه به یک موضوع از زوایای متفاوت و تحلیل و جمع بندی آنها
👈فکر انتقادی یعنی توانایی تحلیل اطلاعات ، داده ها و ادعاها و دوری از زودباوری
🖊ما آدمها در زندگی روزمره مدام با انواع و اقسام ادعاها مواجه میشویم . یعنی کسانی که ادعاها را مطرح میکنند میخواهند ما عقیده ایی را بپذیریم و یا کاری را انجام دهیم . ولی ما از کجا بدانیم که از میان این همه ادعا کدام ادعا را باید بپذیریم و کدام را رد کنیم ؟ تفکر نقادانه ابزاری در اختیار ما قرار میدهد که میتوانیم عقلانی بودن یا نبودن آن عقیده را محک بزنیم . در واقع اصطلاح تفکر نقادانه به مجموعه ایی از نگرش ها و مهارتهاي فکری اطلاق میگردد که برای ارزیابی و محک زدن ادعاها و استدلال ها به کار می آیند . تفکر نقادانه را به شیوه های گوناگونی میتوان بکار برد ولی اساس آن را میتوان همان روش سقراطی یعنی پرسیدن تعدادی سوال نقادانه دانست . بدین ترتیب با پرسیدن چند سوال میتوان به ارزیابی عقلانی استدلال ها پرداخت .
🔴سوال های نقادانه :
اول ، مسئله چیست و مدعا کدام است ؟
دوم ، دلایل استدلال کدامند ؟
سوم ، کدام واژه ها یا عبارت ها مبهم اند ؟
چهارم ، تضادها و فرض های ارزشی کدامند ؟
پنجم ، فرض های توصیفی کدامند ؟
ششم ، آیا مغالطه ایی در کار نیست ؟
هفتم ، شواهد چقدر محکم اند ؟
هشتم ، آیا علت های بدیل در کار نیستند ؟
نهم ، آیا آمار عرضه شده فریب دهنده نیست ؟
دهم ، چه اطلاعات مهمی بیان نشده است ؟
یازدهم ، چه نتیجه یا مدعایی معقول دیگری میتوان مطرح کرد ؟
تهیه کننده: شهر کتاب
📗 منبع :
( نیل براون و استیوارت کیلی ، راهنمای تفکر نقادانه ، ترجمه ی کوروش کامیاب ، انتشارات مینوی خرد ، 95 ، گزیده ایی از مقدمه و فصل اول )
✍️هنگامی که مدام به شما #دروغ میگویند، نتیجه این نیست که شما این دروغها را باور میکنید؛ بلکه این است که دیگر هیچکس به هیچچیز باور ندارد.
مردمی که دیگر نتوانند چیزی را باور کنند، نمیتوانند نظری هم داشته باشند. نه تنها از توانایی اقدام به کاری محرومند، بلکه از توانایی اندیشیدن و داوری کردن محروم میشوند و با چنین مردمی، شما هرکاری بخواهید میتوانید بکنید.
📚 #توتالیتاریسم
👨🏼🏫 #هانا_آرنت
@existentialistt
@naqqadaneh
مردمی که دیگر نتوانند چیزی را باور کنند، نمیتوانند نظری هم داشته باشند. نه تنها از توانایی اقدام به کاری محرومند، بلکه از توانایی اندیشیدن و داوری کردن محروم میشوند و با چنین مردمی، شما هرکاری بخواهید میتوانید بکنید.
📚 #توتالیتاریسم
👨🏼🏫 #هانا_آرنت
@existentialistt
@naqqadaneh
آنکس که خود را #عمیق می داند تلاش می کند که واضح و شفاف باشد. آنکس که می خواهد به نظر توده مردم عمیق بیاید تلاش میکند که مبهم و کدر باشد. توده مردم کف هر جایی را که نتوانند ببینند عمیق می پندارند و از غرق شدن واهمه دارند.
📚 #حمکت_شادان
👨🏼🏫 #فردریش_نیچه
@existentialistt
@naqqadaneh
📚 #حمکت_شادان
👨🏼🏫 #فردریش_نیچه
@existentialistt
@naqqadaneh
اندیشیدن سه سطح دارد
برگرفته از کتاب «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه»☝، ص. 24
کانال سنجشگرانهاندیشی:
@naqqadaneh
برگرفته از کتاب «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه»☝، ص. 24
کانال سنجشگرانهاندیشی:
@naqqadaneh
Forwarded from ستاک
ما هر روز و بلکه هر لحظه در معرض قضاوت کردن، تصمیم گرفتن و حل کردن مسئله ها هستیم و تردیدی نیست که برای انجام درست این امور نه تنها باید بیاندیشیم بلکه باید درست بیاندیشیم.
Forwarded from سين (s ch)
نظر هر کسی محترم است؟ اصلاً و ابداً
همه نظراتی دارند، اما واقعاً بر چه مبنایی باید قبول کنیم که ارزش همۀ آنها برابر است؟
شما حق ندارید نظر خودتان را داشته باشید. فقط حق چیزی را دارید که بتوانید استدلالی بر آن بیاورید.
مشکل تعبیر «من حق دارم نظر خودم را داشته باشم» این است که این عبارت در غالب موارد، برای محافظت از باورهایی است که باید کنارشان بگذاریم. این عبارت، صورتی کوتاهشده از این گزاره است که «من میتوانم هر چه دلم بخواهد، بگویم و یا هر طور دلم بخواهد، بیاندیشم»؛ و با تعمیم این معنا، ادامۀ استدلال علیه گوینده تا حدی بیاحترامی خواهد بود. به نظر من، این نگرش به برابری کاذب میان متخصصان و غیرمتخصصان منجر میشود و این یکی از ویژگیهای زیانبار گفتمان عمومی ماست که در حال گسترش است.
اگر دفعۀ بعد از کسی شنیدید که میگوید حق دارد نظر خودش را داشته باشد، از او بپرسید چرا چنین فکری میکند.
@seen1
همه نظراتی دارند، اما واقعاً بر چه مبنایی باید قبول کنیم که ارزش همۀ آنها برابر است؟
شما حق ندارید نظر خودتان را داشته باشید. فقط حق چیزی را دارید که بتوانید استدلالی بر آن بیاورید.
مشکل تعبیر «من حق دارم نظر خودم را داشته باشم» این است که این عبارت در غالب موارد، برای محافظت از باورهایی است که باید کنارشان بگذاریم. این عبارت، صورتی کوتاهشده از این گزاره است که «من میتوانم هر چه دلم بخواهد، بگویم و یا هر طور دلم بخواهد، بیاندیشم»؛ و با تعمیم این معنا، ادامۀ استدلال علیه گوینده تا حدی بیاحترامی خواهد بود. به نظر من، این نگرش به برابری کاذب میان متخصصان و غیرمتخصصان منجر میشود و این یکی از ویژگیهای زیانبار گفتمان عمومی ماست که در حال گسترش است.
اگر دفعۀ بعد از کسی شنیدید که میگوید حق دارد نظر خودش را داشته باشد، از او بپرسید چرا چنین فکری میکند.
@seen1
✅ مغالطههای پرکاربرد (9)
🔴 بازنویسی دلبخواهی تاریخ
بدترین کارها و جنایتها را میتوان از روایتهای تاریخی پاک کرد (یا کوچک جلوه داد) و، از سوی دیگر، خیالپردازیها و روایتهای جعلی را میتوان همچون واقعیتهایی انکارناپذیر جلوه داد. این همان اتفاقیست که در کتابهایی که «تاریخ میهنپرستانه» نامیده میشوند رخ میدهد. تاریخ را تحریف میکنند و برای توجیه این کار به «عشق وطن» متوسل میشوند. برای دفاع از این کار، غالباً طرف مقابل را به منفینگری نیز متهم میکنند: «تو همیشه میخواهی بر بدیهای ما تمرکز کنی! خوبیها چه؟ نمیخواهی به آنها هم توجه کنی؟!». واقعیت این است که حافظهی انسان همواره روی رویدادهای گذشته کار میکند و آنها را به نحوی بازتوصیف میکند که به تبرئهشدن او و محکومشدن منتقدانش بینجامد. کسانی که کتابهای تاریخی مینویسند دقیقاً همین کار را میکنند؛ خصوصاً کسانی که کتابهای درسی مینویسند. بنابراین، افراد فریبکار، هنگام روایتکردن گذشته، به خودشان اجازه میدهند که تاریخ را به شیوهی دلخواه خودشان تحریف کنند تا از نقد، اعتراض، احساس گناه، و ... در امان بمانند. فریبکاران ماهر، همان طور که به هنگام استفاده از ترفندهای دیگر میتوانند عذر بیاورند و کارشان را توجیه کنند، در این مورد نیز آمادگی دارند که برای خودشان عذر بیاورند و کارشان را موجه جلوه دهند.
✅ برگرفته از کتاب «مغالطههای پرکاربرد»، نوشتهی ریچارد پل و لیندا الدر، بازنویسی: مهدی خسروانی، ناشر: نشر نو، ص.109
کانال سنجشگرانهاندیشی:
@naqqadaneh
🔴 بازنویسی دلبخواهی تاریخ
بدترین کارها و جنایتها را میتوان از روایتهای تاریخی پاک کرد (یا کوچک جلوه داد) و، از سوی دیگر، خیالپردازیها و روایتهای جعلی را میتوان همچون واقعیتهایی انکارناپذیر جلوه داد. این همان اتفاقیست که در کتابهایی که «تاریخ میهنپرستانه» نامیده میشوند رخ میدهد. تاریخ را تحریف میکنند و برای توجیه این کار به «عشق وطن» متوسل میشوند. برای دفاع از این کار، غالباً طرف مقابل را به منفینگری نیز متهم میکنند: «تو همیشه میخواهی بر بدیهای ما تمرکز کنی! خوبیها چه؟ نمیخواهی به آنها هم توجه کنی؟!». واقعیت این است که حافظهی انسان همواره روی رویدادهای گذشته کار میکند و آنها را به نحوی بازتوصیف میکند که به تبرئهشدن او و محکومشدن منتقدانش بینجامد. کسانی که کتابهای تاریخی مینویسند دقیقاً همین کار را میکنند؛ خصوصاً کسانی که کتابهای درسی مینویسند. بنابراین، افراد فریبکار، هنگام روایتکردن گذشته، به خودشان اجازه میدهند که تاریخ را به شیوهی دلخواه خودشان تحریف کنند تا از نقد، اعتراض، احساس گناه، و ... در امان بمانند. فریبکاران ماهر، همان طور که به هنگام استفاده از ترفندهای دیگر میتوانند عذر بیاورند و کارشان را توجیه کنند، در این مورد نیز آمادگی دارند که برای خودشان عذر بیاورند و کارشان را موجه جلوه دهند.
✅ برگرفته از کتاب «مغالطههای پرکاربرد»، نوشتهی ریچارد پل و لیندا الدر، بازنویسی: مهدی خسروانی، ناشر: نشر نو، ص.109
کانال سنجشگرانهاندیشی:
@naqqadaneh
Forwarded from روحالله سلیمانیپور
🔹«مشق ترجمه»
🔹دریافت فایل ویژهٔ شمارهٔ ۱:
www.tg-me.com/soleimanipur/318
🔹دریافت شمارههای پیشین (۳۰ فایل):
www.tg-me.com/soleimanipur/274
🔸انتشار: دوشنبهها و چهارشنبهها
▫️روحالله سلیمانیپور
@soleimanipur
🔹دریافت فایل ویژهٔ شمارهٔ ۱:
www.tg-me.com/soleimanipur/318
🔹دریافت شمارههای پیشین (۳۰ فایل):
www.tg-me.com/soleimanipur/274
🔸انتشار: دوشنبهها و چهارشنبهها
▫️روحالله سلیمانیپور
@soleimanipur
Forwarded from روحالله سلیمانیپور
▫️بهداشت سخن
گفتار یا نوشتار، هرچه استوارتر و آراستهتر باشد، اثرش بر شنونده یا خواننده بیشتر خواهد بود و مقصد و مراد گوینده یا نویسنده را بهتر برآورده خواهد کرد. البته سخن، هم قالب دارد هم محتوا؛ هم لفظ دارد هم معنا. نهایتِ پختگی و کمال سخن آن است که معنا و محتوای درست و ژرف را با لفظ و قالب شیوا و شگرف، یکجا جمع داشته باشد. معنای کلام، از درک و دانش گوینده یا نویسنده سرچشمه میگیرد و لفظ آن از ذهن و زبان او میجوشد. پس، گوینده یا نویسنده باید اندیشه و ضمیری زلال و روشن، و ذهن و زبانی پرورده و پالوده داشته باشد تا بتواند با تار و پود الفاظ، لباسی زیبا و برازنده، بر اندام معنا بپوشاند و کلامی نغز و رسا پدید آورد.
کسی در اهمیت معنا و محتوا تردیدی ندارد اما دربارهٔ آراستگیِ لفظ، و چند و چون آن، اختلاف و نزاعی سخت میان کوشندگانِ سرزمین سخن برقرار است. گروهی که اغلب، گرایشهای زبانشناسانه دارند، یکسره قائل به آزادی در کاربرد زبان و ساختارهای زبانیاند و هیچیک از موازین و قواعد زبانی را جدی نمیگیرند؛ آنها در کاربرد الفاظ و واژگان، اعتقادی به درست و غلط ندارند و میگویند زبان، کاربردی جز فراهم آوردن امکان مفاهمه میان انسانها ندارد و همین که مفاهمه برقرار شود، کفایت میکند. در برابر این رویکرد روادارانهٔ افراطی، گروهی که اغلب، مشربی ادیبانه دارند، از سوی دیگر به جادهٔ افراط افتادهاند؛ آنها با رویکردی دستورگرایانه، میراث ادبیِ گذشتگان را ملاک و معیار قرار میدهند و بر پایهٔ آن، الفاظ و ساختارهای زبانی را به دو دستهٔ درست و غلط تقسیم میکنند و گویندگان و نویسندگان را به پایبندی به موازین و بایستههای زبانی و ادبی فرا میخوانند. بگذریم از گروهی که ریشهٔ زبان و واژگان را در گویش نیاکان خود جستوجو میکنند و سر به بیابان سرهگرایی میگذارند و سنگ زبان پاک به سینه میزنند.
من نه رواداریِ افراطیِ برخی زبانشناسان را میپسندم، نه سختگیریِ افراطیِ برخی ادبا را؛ بلکه راه میانه را برمیگزینم. این شیوهای است که بسیاری از بزرگان عرصهٔ ادبیات و فکر و فرهنگ معاصر نیز بر اساس آن، راه پیمودهاند. من بر این باورم که گفتار و نوشتار باید به گویش گرم و زندهٔ عامهٔ مردم نزدیک باشد و از آن مایه بگیرد، اما با این حال، پایبندی به قواعد زبانی و اسلوب ادبی را نیز برای حفظ آراستگی و استحکام سخن، لازم میدانم. درست است که مقصود از نوشتن و سخن گفتن، بیان اندیشه است، اما بیان اندیشه باید در قالب الفاظی روشن و درست و زدوده و مأنوس صورت بگیرد و مطلب چنان شیوا و رسا ارائه شود که شنونده یا خواننده هرچه آسانتر، مفهوم سخن را دریابد. هیچ مفهومی نباید گنگ و مبهم و تاریک و دوپهلو باشد و واژهها باید با دقت و صراحتِ تمام بر معنیِ مقصود گوینده یا نویسنده دلالت داشته باشد. سیاق سخن، ضمن سازگاری با انس و ذوق شنونده و خواننده، باید با اسلوب و قواعد زبانی نیز مطابقت داشته باشد.
من از این بایستههای گفتاری و نوشتاری، به «بهداشت سخن» تعبیر میکنم و از این پس میکوشم برخی نکتههای کاربردی با هدف بهبود گفتار و نوشتار، در قالب یادداشتهایی کوتاه، با عنوان کلیِ «بهداشت سخن» در کانال منتشر کنم. پیشاپیش تصریح میکنم، این نوشتهها از جنس درست و غلطِ زبانی و از قبیل آثار ارجمندی چون «غلط ننویسیم» زندهیاد ابوالحسن نجفی نیست، بلکه پیشنهادهایی است که شاید کاربست آنها به بهتر شدن، سادهتر شدن، و زیباتر شدنِ گفتار و نوشتار کمک کند؛ هرچند بیشتر این نکتهها در نوشتار بیشتر از گفتار، کاربرد دارد؛ و البته مخالفان این رویکرد، همچنان میتوانند بر این نکتهها خرده بگیرند و نوشته و نویسنده را با نقدهای مشفقانه بنوازند.
#بهداشت_سخن
#درستگویی
#درستنویسی
▫️روحالله سلیمانیپور
▫️۲۹ مرداد ۱۳۹۶
@soleimanipur
گفتار یا نوشتار، هرچه استوارتر و آراستهتر باشد، اثرش بر شنونده یا خواننده بیشتر خواهد بود و مقصد و مراد گوینده یا نویسنده را بهتر برآورده خواهد کرد. البته سخن، هم قالب دارد هم محتوا؛ هم لفظ دارد هم معنا. نهایتِ پختگی و کمال سخن آن است که معنا و محتوای درست و ژرف را با لفظ و قالب شیوا و شگرف، یکجا جمع داشته باشد. معنای کلام، از درک و دانش گوینده یا نویسنده سرچشمه میگیرد و لفظ آن از ذهن و زبان او میجوشد. پس، گوینده یا نویسنده باید اندیشه و ضمیری زلال و روشن، و ذهن و زبانی پرورده و پالوده داشته باشد تا بتواند با تار و پود الفاظ، لباسی زیبا و برازنده، بر اندام معنا بپوشاند و کلامی نغز و رسا پدید آورد.
کسی در اهمیت معنا و محتوا تردیدی ندارد اما دربارهٔ آراستگیِ لفظ، و چند و چون آن، اختلاف و نزاعی سخت میان کوشندگانِ سرزمین سخن برقرار است. گروهی که اغلب، گرایشهای زبانشناسانه دارند، یکسره قائل به آزادی در کاربرد زبان و ساختارهای زبانیاند و هیچیک از موازین و قواعد زبانی را جدی نمیگیرند؛ آنها در کاربرد الفاظ و واژگان، اعتقادی به درست و غلط ندارند و میگویند زبان، کاربردی جز فراهم آوردن امکان مفاهمه میان انسانها ندارد و همین که مفاهمه برقرار شود، کفایت میکند. در برابر این رویکرد روادارانهٔ افراطی، گروهی که اغلب، مشربی ادیبانه دارند، از سوی دیگر به جادهٔ افراط افتادهاند؛ آنها با رویکردی دستورگرایانه، میراث ادبیِ گذشتگان را ملاک و معیار قرار میدهند و بر پایهٔ آن، الفاظ و ساختارهای زبانی را به دو دستهٔ درست و غلط تقسیم میکنند و گویندگان و نویسندگان را به پایبندی به موازین و بایستههای زبانی و ادبی فرا میخوانند. بگذریم از گروهی که ریشهٔ زبان و واژگان را در گویش نیاکان خود جستوجو میکنند و سر به بیابان سرهگرایی میگذارند و سنگ زبان پاک به سینه میزنند.
من نه رواداریِ افراطیِ برخی زبانشناسان را میپسندم، نه سختگیریِ افراطیِ برخی ادبا را؛ بلکه راه میانه را برمیگزینم. این شیوهای است که بسیاری از بزرگان عرصهٔ ادبیات و فکر و فرهنگ معاصر نیز بر اساس آن، راه پیمودهاند. من بر این باورم که گفتار و نوشتار باید به گویش گرم و زندهٔ عامهٔ مردم نزدیک باشد و از آن مایه بگیرد، اما با این حال، پایبندی به قواعد زبانی و اسلوب ادبی را نیز برای حفظ آراستگی و استحکام سخن، لازم میدانم. درست است که مقصود از نوشتن و سخن گفتن، بیان اندیشه است، اما بیان اندیشه باید در قالب الفاظی روشن و درست و زدوده و مأنوس صورت بگیرد و مطلب چنان شیوا و رسا ارائه شود که شنونده یا خواننده هرچه آسانتر، مفهوم سخن را دریابد. هیچ مفهومی نباید گنگ و مبهم و تاریک و دوپهلو باشد و واژهها باید با دقت و صراحتِ تمام بر معنیِ مقصود گوینده یا نویسنده دلالت داشته باشد. سیاق سخن، ضمن سازگاری با انس و ذوق شنونده و خواننده، باید با اسلوب و قواعد زبانی نیز مطابقت داشته باشد.
من از این بایستههای گفتاری و نوشتاری، به «بهداشت سخن» تعبیر میکنم و از این پس میکوشم برخی نکتههای کاربردی با هدف بهبود گفتار و نوشتار، در قالب یادداشتهایی کوتاه، با عنوان کلیِ «بهداشت سخن» در کانال منتشر کنم. پیشاپیش تصریح میکنم، این نوشتهها از جنس درست و غلطِ زبانی و از قبیل آثار ارجمندی چون «غلط ننویسیم» زندهیاد ابوالحسن نجفی نیست، بلکه پیشنهادهایی است که شاید کاربست آنها به بهتر شدن، سادهتر شدن، و زیباتر شدنِ گفتار و نوشتار کمک کند؛ هرچند بیشتر این نکتهها در نوشتار بیشتر از گفتار، کاربرد دارد؛ و البته مخالفان این رویکرد، همچنان میتوانند بر این نکتهها خرده بگیرند و نوشته و نویسنده را با نقدهای مشفقانه بنوازند.
#بهداشت_سخن
#درستگویی
#درستنویسی
▫️روحالله سلیمانیپور
▫️۲۹ مرداد ۱۳۹۶
@soleimanipur
Forwarded from رادیو سنگ
Audio
آشنایی با تفکر نقادانه، جلسه اول
نقادانه اندیشیدن یعنی چه: یک تمثیل ساده
#تفکرنقادانه #آشنایی_با_تفکر_نقادانه
@radiosang
نقادانه اندیشیدن یعنی چه: یک تمثیل ساده
#تفکرنقادانه #آشنایی_با_تفکر_نقادانه
@radiosang
کارگاه آنلاین "تشخیص ترفندهای خطابی"
«فریب» بخشی از زندگی روزمرهی انسانهاست. ما فریب میدهیم و فریب میخوریم؛ راست را دروغ و دروغ را راست جلوه میدهیم.
یکی از مهمترین ابزارهای ما برای این فریبها «ترفندهای خطابی» است که کارکردی شبیه به مغالطه دارد. برای آنکه فریب نخوریم و فریب ندهیم، لازم است ترفندهای خطابی و تفاوت آنها با استدلال را بشناسیم.
کارگاه تشخیص ترفندهای خطابی
مدرس: مهدی خسروانی
زمان: جمعه ۲۴ آذر، ساعت ۱۹:۳۰ تا ۲۱
جهت ثبت نام به آیدی زیر پیام بدهید:
@schiti
«فریب» بخشی از زندگی روزمرهی انسانهاست. ما فریب میدهیم و فریب میخوریم؛ راست را دروغ و دروغ را راست جلوه میدهیم.
یکی از مهمترین ابزارهای ما برای این فریبها «ترفندهای خطابی» است که کارکردی شبیه به مغالطه دارد. برای آنکه فریب نخوریم و فریب ندهیم، لازم است ترفندهای خطابی و تفاوت آنها با استدلال را بشناسیم.
کارگاه تشخیص ترفندهای خطابی
مدرس: مهدی خسروانی
زمان: جمعه ۲۴ آذر، ساعت ۱۹:۳۰ تا ۲۱
جهت ثبت نام به آیدی زیر پیام بدهید:
@schiti