Forwarded from پنشتا Panshtaa
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from یک لیوان چای داغ، نوشته‌های حامد قدوسی hamed_ghoddusi
فرار مغزها در بوته آمار و ارقام
ماجرای به اصطلاح «فرار مغزها» از آن قضایا است که اعداد و ارقام آن به زبان خودمانی هیچ کنتوری ندارد و ظاهرا هر چه گوینده اغراق‌آمیزتر صحبت کند صحبتش به نظر جالب‌تر و پرمخاطب‌تر است. قضیه مهاجرت نیروی متخصص از کشور مصداقی از یک موضوع مهم است که با بازی و بزرگ‌نمایی آماری بیش‌تر در دام افسانه‌سازی افتاده است و امکان تحلیل واقع‌‌بینانه را از جامعه میگیرد. به چند مشت نمونه خروار در این قضیه دقت کنیم و شهودی که از اندازه مقیاس در اقتصاد ایران داریم را به کار بگیریم:
۱) دیدم جایی مطلبی نوشته شده که با این مقدمه شروع می‌شود «به گفته عباس میلانی، فرار مغزها در چند سال اخیر ۳۰۰ برابر جنگ ایران و عراق به اقتصاد ایران صدمه زده است!». کنجکاو شدم و جمله را جست و جو کردم و به صفحه ویکی‌پدیای فرارمغزها رسیدم که خودش کشکولی از اعداد درست و نادرست است.
ظاهرا خسارت جنگ ایران و عراق چیزی بین ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. ما تخمین دست پایین آن را معادل ۲۰۰ میلیارد دلار بگیریم که ۳۰۰ برابرش می‌شود ۶۰ هزار میلیارد دلار که چیزی نزدیک «۱۴۰ برابر» کل تولیدناخالص داخلی سالیانه کشور (ناشی از سرمایه فیزیکی عظیم، تولید نفت و گاز و زحمت ۷۰ میلیون نفر) است. خود خواننده فرهیخته می‌تواند حدس می‌زند که این عدد حتی به یک شوخی هم نزدیک نیست. معلوم نیست که این مغزهایی که فرار کرده‌اند واقعا چه معجزه‌ای داشته‌اند که با رفتن‌شان نزدیک به ۱۴۰ برابر کل ارزش اقتصادی تولیدی سالیانه کشور را با خود برده‌اند.
۲) در جای دیگری عدد «خروج ۱۵۰ هزار نخبه از کشور در سال» نقل می‌شود*. اگر این عدد را گوگل کنید به هزاران صفحه می‌رسید. در واقعیت در سال ۲۰۱۵ «کل» دانشجویان ایرانی در آمریکا حدود ۱۲۰۰۰ نفر بوده است. این ۱۲۰۰۰ شامل کل متغیر حالت (Stock) دانشجویان است. اگر میانگین زمان حضور در دوره دانشجویی را حدود ۳ سال فرض کنیم (میانگیی وزنی بین دوره کارشناسی ارشد و دکترا)، به عدد ۴۰۰۰ دانشجو در سال می‌رسیم. این در حالی است که آمریکا با فاصله زیادی از سایر کشور معمولا مقصد اول دانشجویان نخبه ایرانی است. تازه آن عدد ۴۰۰۰ دانشجو طیف گسترده‌ای از دانش‌گاه‌ها و رشته‌ها با کیفیت مختلف (از جمله دوره‌های ارشد کاربردی با هزینه شخصی) را شامل می‌شود و فقط درصد اندکی از آن مربوط به دانش‌گاه‌های برتر است**. اگر فرض کنیم که دو برابر این میزان هم به کشورهای اروپایی و کانادا و استرالیا و الخ می‌روند، باز کل خروجی دانشجویان کشور (متشکل از کیفیت‌های مختلف و با انگیزه‌های مختلف) به زحمت به «یک دهم» آن عدد اغراق‌شده ۱۵۰ هزار نفر می‌رسد.
ممکن است بگوییم که آن عدد شامل مهاجرت متخصصان به کشورهای معدودی مثل کانادا و استرالیا هم می شود. خب آمار مهاجرپذیری سالیانه این کشورها روشن است و ایرانیان هم تنها درصدی از مهاجران ورودی به این کشورها را تشکیل می‌دهند. به طور متوسط، کانادا حدود ۸۰۰۰ مهاجر ایرانی در سال گرفته که طبعا فقط درصدی از آنها نیروی متخصص (و در سن کار) هستند و بقیه اعضای غیرفعال خانواده و فرزندان و والدین بازنشسته و الخ را شامل می‌شوند.
این مطالب به معنی نفی مساله فرار مغزها (که البته مختص کشور ما نیست و موضوعی جهانی است) و کم‌اهمیت جلوه دادن آسیب‌شناسی آن نیست. بیش‌تر در جهت نقد آمار و ارقام نادرست در این حوزه است.
* دوست خوبم هژیر رحمانداد (استاد مدیریت دانشگاه MIT) در مطالب مکتوب و گفت و گوهای شفاهی توضیح داده که چه طور بی‌دقتی یک خبرنگار بی‌مسوولیت باعث شده که عدد دروغین ۱۵۰ هزار در سال (که در اصل تخمینی از کل متخصصان ایرانی خارج از کشور بوده) به رسانه‌ها و حتی سخنان مقامات کشور راه پیدا کند و دیگر هم بیرون نرود.
** تجربه و تخمین شخصی: زمانی که به عنوان محقق پسادکترا در MIT بودم و تا چند سال قبلش و یکی دو سال بعدش را هم اطلاع دارم، حدود ۳۰ نفر محقق پسادکترای ایرانی و کمابیش همین قدر دانش‌جوی دکترای ایرانی در این دانشگاه بود، یعنی به طور متوسط حدود ۱۰ نفر ورودی در سال در حالت Steady-state. تازه این عدد در دانش‌گاه‌های غیرمهندسی‌تر مثل هاروارد، پرینستون و ییل خیلی کوچک‌تر از MIT است. می‌توانیم تخمین بزنیم که کل ورودی دانشجویان ایرانی به دانش‌گاه‌های برتر و خوب آمریکا احتمالا به کمتر از ۳۰۰ نفر در سال می‌رسد که با توجه به عدد ۴۰۰۰ نفر کل در سال معقول به نظر می‌رسد.
@hamed_ghoddusi تماس با نویسنده
@hamedghoddusi
ماجرای به اصطلاح «فرار مغزها» از آن قضایا است که اعداد و ارقام آن به زبان خودمانی هیچ کنتوری ندارد و ظاهرا هر چه گوینده اغراق‌آمیزتر صحبت کند صحبتش به نظر جالب‌تر و پرمخاطب‌تر است. قضیه مهاجرت نیروی متخصص از کشور مصداقی از یک موضوع مهم است که با بازی و بزرگ‌نمایی آماری بیش‌تر در دام افسانه‌سازی افتاده است و امکان تحلیل واقع‌‌بینانه را از جامعه میگیرد. به چند مشت نمونه خروار در این قضیه دقت کنیم و شهودی که از اندازه مقیاس در اقتصاد ایران داریم را به کار بگیریم:
۱) دیدم جایی مطلبی نوشته شده که با این مقدمه شروع می‌شود «به گفته عباس میلانی، فرار مغزها در چند سال اخیر ۳۰۰ برابر جنگ ایران و عراق به اقتصاد ایران صدمه زده است!». کنجکاو شدم و جمله را جست و جو کردم و به صفحه ویکی‌پدیای فرارمغزها رسیدم که خودش کشکولی از اعداد درست و نادرست است.
ظاهرا خسارت جنگ ایران و عراق چیزی بین ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. ما تخمین دست پایین آن را معادل ۲۰۰ میلیارد دلار بگیریم که ۳۰۰ برابرش می‌شود ۶۰ هزار میلیارد دلار که چیزی نزدیک «۱۴۰ برابر» کل تولیدناخالص داخلی سالیانه کشور (ناشی از سرمایه فیزیکی عظیم، تولید نفت و گاز و زحمت ۷۰ میلیون نفر) است. خود خواننده فرهیخته می‌تواند حدس می‌زند که این عدد حتی به یک شوخی هم نزدیک نیست. معلوم نیست که این مغزهایی که فرار کرده‌اند واقعا چه معجزه‌ای داشته‌اند که با رفتن‌شان نزدیک به ۱۴۰ برابر کل ارزش اقتصادی تولیدی سالیانه کشور را با خود برده‌اند.
۲) در جای دیگری عدد «خروج ۱۵۰ هزار نخبه از کشور در سال» نقل می‌شود*. اگر این عدد را گوگل کنید به هزاران صفحه می‌رسید. در واقعیت در سال ۲۰۱۵ «کل» دانشجویان ایرانی در آمریکا حدود ۱۲۰۰۰ نفر بوده است. این ۱۲۰۰۰ شامل کل متغیر حالت (Stock) دانشجویان است. اگر میانگین زمان حضور در دوره دانشجویی را حدود ۳ سال فرض کنیم (میانگیی وزنی بین دوره کارشناسی ارشد و دکترا)، به عدد ۴۰۰۰ دانشجو در سال می‌رسیم. این در حالی است که آمریکا با فاصله زیادی از سایر کشور معمولا مقصد اول دانشجویان نخبه ایرانی است. تازه آن عدد ۴۰۰۰ دانشجو طیف گسترده‌ای از دانش‌گاه‌ها و رشته‌ها با کیفیت مختلف (از جمله دوره‌های ارشد کاربردی با هزینه شخصی) را شامل می‌شود و فقط درصد اندکی از آن مربوط به دانش‌گاه‌های برتر است**. اگر فرض کنیم که دو برابر این میزان هم به کشورهای اروپایی و کانادا و استرالیا و الخ می‌روند، باز کل خروجی دانشجویان کشور (متشکل از کیفیت‌های مختلف و با انگیزه‌های مختلف) به زحمت به «یک دهم» آن عدد اغراق‌شده ۱۵۰ هزار نفر می‌رسد.
ممکن است بگوییم که آن عدد شامل مهاجرت متخصصان به کشورهای معدودی مثل کانادا و استرالیا هم می شود. خب آمار مهاجرپذیری سالیانه این کشورها روشن است و ایرانیان هم تنها درصدی از مهاجران ورودی به این کشورها را تشکیل می‌دهند. به طور متوسط، کانادا حدود ۸۰۰۰ مهاجر ایرانی در سال گرفته که طبعا فقط درصدی از آنها نیروی متخصص (و در سن کار) هستند و بقیه اعضای غیرفعال خانواده و فرزندان و والدین بازنشسته و الخ را شامل می‌شوند.
این مطالب به معنی نفی مساله فرار مغزها (که البته مختص کشور ما نیست و موضوعی جهانی است) و کم‌اهمیت جلوه دادن آسیب‌شناسی آن نیست. بیش‌تر در جهت نقد آمار و ارقام نادرست در این حوزه است.
* دوست خوبم هژیر رحمانداد (استاد مدیریت دانشگاه MIT) در مطالب مکتوب و گفت و گوهای شفاهی توضیح داده که چه طور بی‌دقتی یک خبرنگار بی‌مسوولیت باعث شده که عدد دروغین ۱۵۰ هزار در سال (که در اصل تخمینی از کل متخصصان ایرانی خارج از کشور بوده) به رسانه‌ها و حتی سخنان مقامات کشور راه پیدا کند و دیگر هم بیرون نرود.
** تجربه و تخمین شخصی: زمانی که به عنوان محقق پسادکترا در MIT بودم و تا چند سال قبلش و یکی دو سال بعدش را هم اطلاع دارم، حدود ۳۰ نفر محقق پسادکترای ایرانی و کمابیش همین قدر دانش‌جوی دکترای ایرانی در این دانشگاه بود، یعنی به طور متوسط حدود ۱۰ نفر ورودی در سال در حالت Steady-state. تازه این عدد در دانش‌گاه‌های غیرمهندسی‌تر مثل هاروارد، پرینستون و ییل خیلی کوچک‌تر از MIT است. می‌توانیم تخمین بزنیم که کل ورودی دانشجویان ایرانی به دانش‌گاه‌های برتر و خوب آمریکا احتمالا به کمتر از ۳۰۰ نفر در سال می‌رسد که با توجه به عدد ۴۰۰۰ نفر کل در سال معقول به نظر می‌رسد.
@hamed_ghoddusi تماس با نویسنده
@hamedghoddusi
🔴 تعداد زیادی از کانال‌های تلگرامی گزارش‌های ویدیویی که برای کانالم «صد راه» @sadraaah می‌سازم را با دستکاری و حذف آدرس با نام خودشان منتشر میکنند، این کار از نظر من دزدی و غیراخلاقی است.
Forwarded from شهروند خاورميانه ( فرهمند عليپور)
در دمكراسى اسپانيا پليس با زور حوزه هاى راى گيرى در كاتالونيا را بست. در رژيم سركوب گر عراق ! حتى پليس عراق هم وارد منطقه نشد.
مقامات كاتالونيا در هماهنگى و موافقت احزاب و پارلمان دست به همه پرسى زد. بارزانى اول پارلمان را تعطيل كرد بعد تصميم رفراندوم را گرفت، تاريخش را مشخص كرد و دو روز قبل از رفراندوم پارلمان را باز كرد!و درست دو روز قبل از رفراندوم احزاب مخالف ناچارا پذيرفتند!
مقامات كاتالونيا از احترام به اتحاديه اروپا گفتند و همسايگان، كردستان هنوز مستقل نشده "على عونى" در BBC فارسى براى ايران خط و نشان كشيد!
عونى، عضو حزب دمكرات ( حزب بارزانى ) در بى بى سى فارسى ايران را متهم به "اشغالگرى" مناطق كردنشين خود كرد و اينگونه اثبات كرد كه ايران بايد نگران تحولات در مرزهاى غربى اش و برخى نيت هاى غير عقلانى و جنگ افروز باشد.
در كاتالونيا مردم همواره خود را صلح طلب و مداراجو نشان دادند، در كردستان عراق اما پرچم هاى كشورى كه علنا دشمن ايران و عراق است و تركيه از آن دلخوشى ندارد، يعنى پرچم اسرائيل را برآفراشتند تا به عمدا يا به سهو ، همسايگان خود را بهراسانند. اقدامات ناپخته اى كه دقيقا به زيان حال و آينده كردستان شد.
فرض كنيد فردى ميخواهد در همسايگى شما خانه اى بنا كند و هنوز خانه را بز پا نكرده به همسايگان مى گويد كه اتاق و حياط خانه هاى شما را ويران و شيشه هاى خانه شما را خواهيم شكست! اين درايت و عقل عشيره اى و قبيله اى است!
كردستان عراق بر خلاف تبليغاتى كه مى شود كه در ظلم هستيم و ستم! داراى يك ارتش ١٠٠ هزار نفرى و يك وزارت اطلاعات ( آسايش) است. رياست اين سازمان اطلاعات هم بر عهده پسر رئيس جمهور بارزانى است. سازمانهايى كه پاسخگو به دولت بغداد نيستند اما بودجه و حقوق از دولت عراق ميگردند. درحالى كه كردستان عراق وزرايى در بغداد دارند و رئيس جمهور يك كرد است و به طور خلاصه در دولت مركزى شريك هستند، دولت مركزى در خصوص كردستان تنها نقش پرداخت كننده حقوق را إيفا مى كند هيچ شراكتى در مديريت اقليم ندارد و بلعكس مامن و پايگاه دشمنان و مخالفان بغداد هم شده است. از روحانيون افراطى حامى داعش تا افسران حزب بعث و افسران خائنى كه موصل را تقديم داعش كردند.
در عراق على رغم تبليغات دروغين، زبان رسمى كردى و عربى و رسانه ها كاملا آزاد هستند. بارزانى اما با سركوب پارلمان و احزاب داخلى قصد بر پايى يك "جمهورى عشيره اى" را دارد.آنهم با خط و نشان كشيدن براى همسايگانشان! آنهم با پيوند زدن به دشمنان همسايگانشان! با حمايت آشكار رسانه هاى غربى!
بارزانى و حاميانش در حالى از نبود دمكراسى! در عراق مى گويند كه خود پارلمان را با زور سلاح بست و مخالفين را از مجلس پاكسازى كرد!
اكنون كه چنين وضعيتى را رهبران خودخواه حزب دمكرات به ره انداخته اند طلبكارانه هم تهديد مى كنند همسايگان را و هم از ديگران مى خواهند به نام آزادى و دمكراسى!! از اقدام غلط آنها حمايت كنند، سوار بر موج ناسيوناليسم ، هيجان، مظلوميت نمايى و فراخواندن ديگران به كمك به دمكراسى!
جالب آنكه در دولت بغداد شما حتى يكى از همكاران رژيم بعث صدام را در قدرت نمى بيند، اما همين بارزانى با كمك ارتش صدام حسين در ١٩٩٦ به اربيل و سليمانيه لشكر كشيد و جنگ و خونريزى عليه كردها بر پا كرد، صدامى كه در كارنامه خود انفال و حمله شيميايى را داشت.
بارزانى كه آنقدر شهور قدرت دارد كه حاضر است با صدام جانى عليه ملت خود متحد شود و از هم اكنون اطرافيانش براى ديگران خط و نشان مى كشد با برنامه اى كه در پيش گرفته تنها تهديدى بر تهديدهاى منطقه اضافه مى كند و برخى ها فريفته شعارهاى دروغين، به اين هيجان كور و آتش اين تهديد مى دمند و شعله ورش مى سازند.
دولتى كه تنها ٤ روز پس از رفراندوم از سوى دبيرپارلمان كردستان فخرالدين قادر متهم به فساد و اختناق مى شود، او مى گويد اقليم دهها قرارداد نفت بسته كه نه پارلمان عراق و نه پارلمان كردستان در جريان آنها هستند و اينكه بارزانى پارلمان را تنها بازيچه دست خود مى خواهد.
دوستان دقت كنيد كه اين صداى دبيرپارلمان كردستان عراق تنها ٤ روز پس از رفراندوم است! فردا كه جنگ در كركوك برخيزد خانه هاى همه ما در خطر خواهد بود، خطر آتشى كه بارزانى افروخته! كاردى بر گلوى منطقه گذاشته يا همه چيز را به من بدهيد يا كل كافه را به هم ميريزم!
مقامات كاتالونيا در هماهنگى و موافقت احزاب و پارلمان دست به همه پرسى زد. بارزانى اول پارلمان را تعطيل كرد بعد تصميم رفراندوم را گرفت، تاريخش را مشخص كرد و دو روز قبل از رفراندوم پارلمان را باز كرد!و درست دو روز قبل از رفراندوم احزاب مخالف ناچارا پذيرفتند!
مقامات كاتالونيا از احترام به اتحاديه اروپا گفتند و همسايگان، كردستان هنوز مستقل نشده "على عونى" در BBC فارسى براى ايران خط و نشان كشيد!
عونى، عضو حزب دمكرات ( حزب بارزانى ) در بى بى سى فارسى ايران را متهم به "اشغالگرى" مناطق كردنشين خود كرد و اينگونه اثبات كرد كه ايران بايد نگران تحولات در مرزهاى غربى اش و برخى نيت هاى غير عقلانى و جنگ افروز باشد.
در كاتالونيا مردم همواره خود را صلح طلب و مداراجو نشان دادند، در كردستان عراق اما پرچم هاى كشورى كه علنا دشمن ايران و عراق است و تركيه از آن دلخوشى ندارد، يعنى پرچم اسرائيل را برآفراشتند تا به عمدا يا به سهو ، همسايگان خود را بهراسانند. اقدامات ناپخته اى كه دقيقا به زيان حال و آينده كردستان شد.
فرض كنيد فردى ميخواهد در همسايگى شما خانه اى بنا كند و هنوز خانه را بز پا نكرده به همسايگان مى گويد كه اتاق و حياط خانه هاى شما را ويران و شيشه هاى خانه شما را خواهيم شكست! اين درايت و عقل عشيره اى و قبيله اى است!
كردستان عراق بر خلاف تبليغاتى كه مى شود كه در ظلم هستيم و ستم! داراى يك ارتش ١٠٠ هزار نفرى و يك وزارت اطلاعات ( آسايش) است. رياست اين سازمان اطلاعات هم بر عهده پسر رئيس جمهور بارزانى است. سازمانهايى كه پاسخگو به دولت بغداد نيستند اما بودجه و حقوق از دولت عراق ميگردند. درحالى كه كردستان عراق وزرايى در بغداد دارند و رئيس جمهور يك كرد است و به طور خلاصه در دولت مركزى شريك هستند، دولت مركزى در خصوص كردستان تنها نقش پرداخت كننده حقوق را إيفا مى كند هيچ شراكتى در مديريت اقليم ندارد و بلعكس مامن و پايگاه دشمنان و مخالفان بغداد هم شده است. از روحانيون افراطى حامى داعش تا افسران حزب بعث و افسران خائنى كه موصل را تقديم داعش كردند.
در عراق على رغم تبليغات دروغين، زبان رسمى كردى و عربى و رسانه ها كاملا آزاد هستند. بارزانى اما با سركوب پارلمان و احزاب داخلى قصد بر پايى يك "جمهورى عشيره اى" را دارد.آنهم با خط و نشان كشيدن براى همسايگانشان! آنهم با پيوند زدن به دشمنان همسايگانشان! با حمايت آشكار رسانه هاى غربى!
بارزانى و حاميانش در حالى از نبود دمكراسى! در عراق مى گويند كه خود پارلمان را با زور سلاح بست و مخالفين را از مجلس پاكسازى كرد!
اكنون كه چنين وضعيتى را رهبران خودخواه حزب دمكرات به ره انداخته اند طلبكارانه هم تهديد مى كنند همسايگان را و هم از ديگران مى خواهند به نام آزادى و دمكراسى!! از اقدام غلط آنها حمايت كنند، سوار بر موج ناسيوناليسم ، هيجان، مظلوميت نمايى و فراخواندن ديگران به كمك به دمكراسى!
جالب آنكه در دولت بغداد شما حتى يكى از همكاران رژيم بعث صدام را در قدرت نمى بيند، اما همين بارزانى با كمك ارتش صدام حسين در ١٩٩٦ به اربيل و سليمانيه لشكر كشيد و جنگ و خونريزى عليه كردها بر پا كرد، صدامى كه در كارنامه خود انفال و حمله شيميايى را داشت.
بارزانى كه آنقدر شهور قدرت دارد كه حاضر است با صدام جانى عليه ملت خود متحد شود و از هم اكنون اطرافيانش براى ديگران خط و نشان مى كشد با برنامه اى كه در پيش گرفته تنها تهديدى بر تهديدهاى منطقه اضافه مى كند و برخى ها فريفته شعارهاى دروغين، به اين هيجان كور و آتش اين تهديد مى دمند و شعله ورش مى سازند.
دولتى كه تنها ٤ روز پس از رفراندوم از سوى دبيرپارلمان كردستان فخرالدين قادر متهم به فساد و اختناق مى شود، او مى گويد اقليم دهها قرارداد نفت بسته كه نه پارلمان عراق و نه پارلمان كردستان در جريان آنها هستند و اينكه بارزانى پارلمان را تنها بازيچه دست خود مى خواهد.
دوستان دقت كنيد كه اين صداى دبيرپارلمان كردستان عراق تنها ٤ روز پس از رفراندوم است! فردا كه جنگ در كركوك برخيزد خانه هاى همه ما در خطر خواهد بود، خطر آتشى كه بارزانى افروخته! كاردى بر گلوى منطقه گذاشته يا همه چيز را به من بدهيد يا كل كافه را به هم ميريزم!
Forwarded from پنشتا Panshtaa
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from پوریا عالمی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدرا محقق و فیلم‌های کارستان :)))
Forwarded from ایران ما
📣 همه آنچه درباره تصمیم جدید ترامپ می دانیم
⭕️ ترامپ تا ساعتی دیگر برای اولین بار عدم تایید برجام را اعلام میکند.
⭕️ تصمیم ترامپ چه اهمیتی دارد؟
✅ طبق قانون داخلی آمریکا رییس جمهور هر ۹۰ روز باید پایبندی ایران به برجام را اعلام کند. در صورت اعلام عدم پایبندی ایران٬ کنگره ۶۰ روز فرصت دارد درباره خروج از برجام تصمیم بگیرد.
⭕️ آیا سخنرانی ترامپ به معنای خروج آمریکا از برجام است؟
✅ سخنرانی ترامپ به معنای خروج از برجام نیست و صرفا اعلام عدم تمایل او برای تایید پیاپی پایبندی ایران است. او اعلام میکند که برجام مطابق با منافع ملی آمریکا نیست هرچند ایران به آن پایبند بوده است.
⭕️ چه کسانی با این اقدام مخالفند؟
✅ اتحادیه اروپا، انگلستان، روسیه، چین، فرانسه، آلمان، وزرای دفاع و امور خارجه و مشاور امنیت ملی ترامپ، چهره‌های برجسته حزب دموکرات و برخی جمهوری خواهان و البته ایران مخالف اقدام ترامپ هستند.
⭕️ پس چرا ترامپ تصمیم به این کار دارد؟
✅ ترامپ بارها به برجام حمله کرده و آن را قراردادی بد و شرم‌آور برای آمریکا دانسته بود. اما طبق قانون موظف است هر ۹۰ روز به کنگره اعلام کند این قرارداد همچنان به سود آمریکاست. ترامپ این اجبار را مایه سرافکندگی خود می داند. انگیزه ترامپ این است که تصمیم را به گردن کنگره بیندازد تا این شرط را حذف کنند.
⭕️ اگر ترامپ از برجام خارج شود چه خواهد شد؟
✅ اروپایی ها و روسیه و چین از تمایل قاطع خود برای تداوم برجام سخن گفته اند. راه حل آنها این است که از مراودات اقتصادی شان با ایران محافظت کنند. اگر آمریکا از برجام خارج شود و تنها شرکت های آمریکایی را از معامله با ایران منع کند، ما به شرایط دوران دولت خاتمی بازخواهیم گشت و تقریبا روابط اقتصادی‌مان با جهان هیچ تهدیدی نخواهد شد.
⭕️ پیش بینی؟
✅ ترامپ اعلام خواهد کرد برجام به سود آمریکا نیست و برجام را به کنگره ارجاع میدهد. کنگره برجام را حفظ و مسئولیت ترامپ برای تایید مداوم برجام را لغو می کند. کنگره و ترامپ تلاش میکنند با تحریم‌های جانبی و نامرتبط با برجام ژست فشار بر ایران را حفظ کنند. زبان تندتر برای فشار بر ایران و راضی کردن مخالفان برجام در آمریکا، اما در واقع حفظ برجام.
www.tg-me.com/iranmaa
⭕️ ترامپ تا ساعتی دیگر برای اولین بار عدم تایید برجام را اعلام میکند.
⭕️ تصمیم ترامپ چه اهمیتی دارد؟
✅ طبق قانون داخلی آمریکا رییس جمهور هر ۹۰ روز باید پایبندی ایران به برجام را اعلام کند. در صورت اعلام عدم پایبندی ایران٬ کنگره ۶۰ روز فرصت دارد درباره خروج از برجام تصمیم بگیرد.
⭕️ آیا سخنرانی ترامپ به معنای خروج آمریکا از برجام است؟
✅ سخنرانی ترامپ به معنای خروج از برجام نیست و صرفا اعلام عدم تمایل او برای تایید پیاپی پایبندی ایران است. او اعلام میکند که برجام مطابق با منافع ملی آمریکا نیست هرچند ایران به آن پایبند بوده است.
⭕️ چه کسانی با این اقدام مخالفند؟
✅ اتحادیه اروپا، انگلستان، روسیه، چین، فرانسه، آلمان، وزرای دفاع و امور خارجه و مشاور امنیت ملی ترامپ، چهره‌های برجسته حزب دموکرات و برخی جمهوری خواهان و البته ایران مخالف اقدام ترامپ هستند.
⭕️ پس چرا ترامپ تصمیم به این کار دارد؟
✅ ترامپ بارها به برجام حمله کرده و آن را قراردادی بد و شرم‌آور برای آمریکا دانسته بود. اما طبق قانون موظف است هر ۹۰ روز به کنگره اعلام کند این قرارداد همچنان به سود آمریکاست. ترامپ این اجبار را مایه سرافکندگی خود می داند. انگیزه ترامپ این است که تصمیم را به گردن کنگره بیندازد تا این شرط را حذف کنند.
⭕️ اگر ترامپ از برجام خارج شود چه خواهد شد؟
✅ اروپایی ها و روسیه و چین از تمایل قاطع خود برای تداوم برجام سخن گفته اند. راه حل آنها این است که از مراودات اقتصادی شان با ایران محافظت کنند. اگر آمریکا از برجام خارج شود و تنها شرکت های آمریکایی را از معامله با ایران منع کند، ما به شرایط دوران دولت خاتمی بازخواهیم گشت و تقریبا روابط اقتصادی‌مان با جهان هیچ تهدیدی نخواهد شد.
⭕️ پیش بینی؟
✅ ترامپ اعلام خواهد کرد برجام به سود آمریکا نیست و برجام را به کنگره ارجاع میدهد. کنگره برجام را حفظ و مسئولیت ترامپ برای تایید مداوم برجام را لغو می کند. کنگره و ترامپ تلاش میکنند با تحریم‌های جانبی و نامرتبط با برجام ژست فشار بر ایران را حفظ کنند. زبان تندتر برای فشار بر ایران و راضی کردن مخالفان برجام در آمریکا، اما در واقع حفظ برجام.
www.tg-me.com/iranmaa
Forwarded from شهروند خاورميانه ( فرهمند عليپور)
جانمايه سخنان ترامپ چيزى نبود جز نگرانى از تغيير موازنه قدرت در خاورميانه و اذعان به شكست هاى پى در پى آمريكا و متحدينش در خاورميانه.
اما آيا واقعا آمريكا و متحدينش در خاورميانه از سپاه پاسداران ايران شكست خورده اند؟ پس بايد گفت كه سپاه ايران يك ابرقدرت است!!
ژان پل سارتر روشنفكر بزرگ فرانسوى كه ضد استعمار فرانسه در الجزاير بود، در مقاله "خوابگردها" مى نويسد:" ٧ سال آزگار است كه فرانسه به سگ مجنونى تبديل شده كه قابلمه اى به زنش بسته اند و هر روز بيش از روز پيش از سر و صدايى كه خود راه انداخته به وحشت مى افتد."
واقعيت آن است كه دو - سه دهه اى است كه ايالات متحده آمريكا على رغم سرمايه گذارى هاى هنگفت، راه اندازى كمپين هاى منطقه سياسى و نظامى، راه اندازى رسانه هاى ثروتمند و راه اندازى چند جنگ ( افغانستان و عراق) و حمايت از چند جنگ منطقه اى ( حملات اسرائيل و عربستان به ملت هاى فقير همسايه خود چون غزه و يمن) در منطقه با ناكامى مواجه شده است.
ايالت متحده نمى خواهد بپذيرد كه از سياست هاى غلط منطقه اى خود شكست مى خورد. نمى خواهد بپذيرد كه متحدش عربستان در يمن شكست خورد چون به طور ساده لوحانه اى اشتباه محاسباتى كرد و فريب زرادخانه دهها ميلياردى خود و كمك هاى اطلاعاتى و جاسوسى كشورهاى غربى را خورد.
ايالات متحده نمى تواند درك كند كه چرا ١٧ سال است در افغانستان مى جنگند و هنوز طالبان بر نيمى از كشور مسلط هستند. نمى خواهد ببينيد طالبان را خود و متحدانش عليه روس ها در افغانستان برپا كردند و بعد براى مقابله با آن به آنجا لشكر كشيدند و هنوز هم مشخص نيست جنگ كى تمام مى شود، كه كار طالبان تمام نشده، داعش در افغانستان متولد شده است!
نمى خواهد ببينيد كه اين متحدينش بودند كه در سوريه دست پاچه شدند و تا اسد را از دمشق و ايران را از سوريه اخراج كنند و در مسجد اموى نماز بخوانند! داعش و ماعش و القاعده را بر پا كردند كه شد مار در آستين هايشان و بعد به اسم مقابله با افراط گرايى و تروريسم باز خود لشكركشى كردند به سوريه و عراق!
ايالات متحده آمريكا نمى خواهد ببيند كه حمايت هاى محض و افراطى اش از اقدامات بى شرمانه فردى چون نتانياهو، نتيجه اش مى شود ناكامى و شكست! مضحكه ديروز را ببينيد، ايالات متحده كشورى كه "ميانجى گر صلح"! در خاورميانه است و ميانجى ميان فلسطينى ها و اسرائيل در اعتراض به اقدام شاخه فرهنگى سازمان ملل از اين نهاد خارج مى شود! يعنى قبل از آنكه دولت افراطى و آپارتايدى نتانياهو در بيت المقدس اقدامى انجام دهد ، جانب "ميانجى" قضيه از يونسكو بيرون ميزند.
البته كه ترامپ به همين سياست ها افتخار مى كند و حتى براى اولين مقصد سفر خارجى اش هم "با افتخار" عربستان را انتخاب كرد! "مهد ميانه روى و ثبات خاورميانه"! راستى به ياد مى آوريد دستاورد آن ائتلافى كه عليه ايران در رياض كليد زدند چه شد؟ چگونه به نسيمى به هم ريخت و موجب تفرقه و دو دستگى شان و جنگ بر سر قطر شد. قرار بود ايران را تحريم و تحديد كنند، متحد خود قطر را زير فشار گذاشتند. بهم ريختن ائتلاف ضد ايرانيشان در رياض هم كار ايران بود؟ اصلا فرصت شد ايران واكنشى نشان دهد؟
شايد برخى از فرماندهان نظامى در تهران به خود ببالند كه رئيس دولت ايالات متحده إذعان مى كند خود و متحدينش در برابر نفوذ ايران در منطقه شكست خورده اند و مقصر را سپاه و اقداماتش معرفى كرد، اما واقعيت اين است كه تا آمريكا خود را همچون پتك و چكش مى بيند و جهان را چون ميخ و پونس، چيزى جز شكست حاصل كارش نخواهد بود، نه در برابر ايران، كه حتى در برابر گروهى مثل طالبان در افغانستان ! زيرا كه آمريكا نمى خواهد ببيند مقصر شكست هايش دقيقا در سياست هاى خودش و در سياست هاى متحدين منطقه اى اش هستند. همان قابلمه اى كه خود به دم خود بسته است.
اما آيا واقعا آمريكا و متحدينش در خاورميانه از سپاه پاسداران ايران شكست خورده اند؟ پس بايد گفت كه سپاه ايران يك ابرقدرت است!!
ژان پل سارتر روشنفكر بزرگ فرانسوى كه ضد استعمار فرانسه در الجزاير بود، در مقاله "خوابگردها" مى نويسد:" ٧ سال آزگار است كه فرانسه به سگ مجنونى تبديل شده كه قابلمه اى به زنش بسته اند و هر روز بيش از روز پيش از سر و صدايى كه خود راه انداخته به وحشت مى افتد."
واقعيت آن است كه دو - سه دهه اى است كه ايالات متحده آمريكا على رغم سرمايه گذارى هاى هنگفت، راه اندازى كمپين هاى منطقه سياسى و نظامى، راه اندازى رسانه هاى ثروتمند و راه اندازى چند جنگ ( افغانستان و عراق) و حمايت از چند جنگ منطقه اى ( حملات اسرائيل و عربستان به ملت هاى فقير همسايه خود چون غزه و يمن) در منطقه با ناكامى مواجه شده است.
ايالت متحده نمى خواهد بپذيرد كه از سياست هاى غلط منطقه اى خود شكست مى خورد. نمى خواهد بپذيرد كه متحدش عربستان در يمن شكست خورد چون به طور ساده لوحانه اى اشتباه محاسباتى كرد و فريب زرادخانه دهها ميلياردى خود و كمك هاى اطلاعاتى و جاسوسى كشورهاى غربى را خورد.
ايالات متحده نمى تواند درك كند كه چرا ١٧ سال است در افغانستان مى جنگند و هنوز طالبان بر نيمى از كشور مسلط هستند. نمى خواهد ببينيد طالبان را خود و متحدانش عليه روس ها در افغانستان برپا كردند و بعد براى مقابله با آن به آنجا لشكر كشيدند و هنوز هم مشخص نيست جنگ كى تمام مى شود، كه كار طالبان تمام نشده، داعش در افغانستان متولد شده است!
نمى خواهد ببينيد كه اين متحدينش بودند كه در سوريه دست پاچه شدند و تا اسد را از دمشق و ايران را از سوريه اخراج كنند و در مسجد اموى نماز بخوانند! داعش و ماعش و القاعده را بر پا كردند كه شد مار در آستين هايشان و بعد به اسم مقابله با افراط گرايى و تروريسم باز خود لشكركشى كردند به سوريه و عراق!
ايالات متحده آمريكا نمى خواهد ببيند كه حمايت هاى محض و افراطى اش از اقدامات بى شرمانه فردى چون نتانياهو، نتيجه اش مى شود ناكامى و شكست! مضحكه ديروز را ببينيد، ايالات متحده كشورى كه "ميانجى گر صلح"! در خاورميانه است و ميانجى ميان فلسطينى ها و اسرائيل در اعتراض به اقدام شاخه فرهنگى سازمان ملل از اين نهاد خارج مى شود! يعنى قبل از آنكه دولت افراطى و آپارتايدى نتانياهو در بيت المقدس اقدامى انجام دهد ، جانب "ميانجى" قضيه از يونسكو بيرون ميزند.
البته كه ترامپ به همين سياست ها افتخار مى كند و حتى براى اولين مقصد سفر خارجى اش هم "با افتخار" عربستان را انتخاب كرد! "مهد ميانه روى و ثبات خاورميانه"! راستى به ياد مى آوريد دستاورد آن ائتلافى كه عليه ايران در رياض كليد زدند چه شد؟ چگونه به نسيمى به هم ريخت و موجب تفرقه و دو دستگى شان و جنگ بر سر قطر شد. قرار بود ايران را تحريم و تحديد كنند، متحد خود قطر را زير فشار گذاشتند. بهم ريختن ائتلاف ضد ايرانيشان در رياض هم كار ايران بود؟ اصلا فرصت شد ايران واكنشى نشان دهد؟
شايد برخى از فرماندهان نظامى در تهران به خود ببالند كه رئيس دولت ايالات متحده إذعان مى كند خود و متحدينش در برابر نفوذ ايران در منطقه شكست خورده اند و مقصر را سپاه و اقداماتش معرفى كرد، اما واقعيت اين است كه تا آمريكا خود را همچون پتك و چكش مى بيند و جهان را چون ميخ و پونس، چيزى جز شكست حاصل كارش نخواهد بود، نه در برابر ايران، كه حتى در برابر گروهى مثل طالبان در افغانستان ! زيرا كه آمريكا نمى خواهد ببيند مقصر شكست هايش دقيقا در سياست هاى خودش و در سياست هاى متحدين منطقه اى اش هستند. همان قابلمه اى كه خود به دم خود بسته است.
آهنگ خلیج‌فارس از ابی را گوش کنید؛
با هر نگاه
بر آسمان این خاک هزار بوسه می‌زنم
نفسم را از رود سپید و آسمان خزر و خلیج همیشگی فارس می‌گیرم
من نگاهم از تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی نور میگیرد
من عشقم را در کوه گواتر در سرخس و خرمشهر به زبان مادری فریاد خواهم زد
تفنگم در دست سرودم بر لب
همه‌ی ایران را می‌بوسم
من خورشید هزار پاره‌ی عشق را بر خاک وطن می‌آویزم
ای وارثان پاکی من آخرین نگاهم
بر آسمان آبی این خاک و خلیج همیشگی فارس خواهد بود.
با هر نگاه
بر آسمان این خاک هزار بوسه می‌زنم
نفسم را از رود سپید و آسمان خزر و خلیج همیشگی فارس می‌گیرم
من نگاهم از تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی نور میگیرد
من عشقم را در کوه گواتر در سرخس و خرمشهر به زبان مادری فریاد خواهم زد
تفنگم در دست سرودم بر لب
همه‌ی ایران را می‌بوسم
من خورشید هزار پاره‌ی عشق را بر خاک وطن می‌آویزم
ای وارثان پاکی من آخرین نگاهم
بر آسمان آبی این خاک و خلیج همیشگی فارس خواهد بود.
Forwarded from پنشتا Panshtaa
Forwarded from کانال اختصاصی رضا نصری (Reza Nasri)
«برای خاک و کشور»
رضا نصری
در سال ۱۹۳۳، مناظره معروفی با عنوان "For King and Country در انجمن دانشجویی «اتحادیه آکسفورد» در دانشگاه آکسفورد انگلیس برگزار شد. در این انجمن رسم است که در پایان هر مناظره، یک رأی‌گیری برگزار می‌شود تا پیروز مناظره توسط دانشجویان مشخص شود.
موضوع منظره «برای شاه و کشور» صعود هیتلر در آلمان و واکنش بریتانیا در صورت وقوع جنگ بود. پرسشی هم که در پایان مناظره به رای‌گیری گذاشته شد این بود که «آیا حاضر هستید تحت هر شرایط برای شاه و کشور عازم جنگ شوید؟».
می‌گویند هیتلر تا پاسی از شب بیدار نشسته بود تا نتیجه این رأی‌گیری به او گزارش شود، و وقتی فهمید دانشجویان نخبه انگلیس در اکثریت به این پرسش رای منفی داده‌اند در پیش‌برد سیاست‌های خصومت‌‌آمیز خود بسیار مصمم‌تر شد.
امروز هم که در واکنش به سخنرانی ترامپ و اقدامات دولت او علیه سپاه کمپین‌های وسیعی در شبکه‌های اجتماعی در حمایت از سپاه و نیروهای مدافع ایران راه افتاده، قطعاً بسیاری از کارشناسان آمریکایی و اسرائیلی و سعودی بیدار نشسته‌اند تا از نزدیک گرایش افکار عمومی جوانان ایران را رصد کنند و به مقامات ارشدشان گزارش کنند.
به همین خاطر هم هست که جریان‌های مخالف ایران و نیروهای همیشه متخاصم با این شدت و اراده وارد میدان شده‌اند تا به کسانی که در حال محاسبه‌اند اینگونه القا کنند که این نیروی مسلح مدافع امنیت کشور از پایگاه و پشتیبانی مردمی برخوردار نیست.
مهم است که جوانان ایران - برای «خاک و کشور» هم که شده - این تصور خام را برهم بزنند.
رضا نصری
در سال ۱۹۳۳، مناظره معروفی با عنوان "For King and Country در انجمن دانشجویی «اتحادیه آکسفورد» در دانشگاه آکسفورد انگلیس برگزار شد. در این انجمن رسم است که در پایان هر مناظره، یک رأی‌گیری برگزار می‌شود تا پیروز مناظره توسط دانشجویان مشخص شود.
موضوع منظره «برای شاه و کشور» صعود هیتلر در آلمان و واکنش بریتانیا در صورت وقوع جنگ بود. پرسشی هم که در پایان مناظره به رای‌گیری گذاشته شد این بود که «آیا حاضر هستید تحت هر شرایط برای شاه و کشور عازم جنگ شوید؟».
می‌گویند هیتلر تا پاسی از شب بیدار نشسته بود تا نتیجه این رأی‌گیری به او گزارش شود، و وقتی فهمید دانشجویان نخبه انگلیس در اکثریت به این پرسش رای منفی داده‌اند در پیش‌برد سیاست‌های خصومت‌‌آمیز خود بسیار مصمم‌تر شد.
امروز هم که در واکنش به سخنرانی ترامپ و اقدامات دولت او علیه سپاه کمپین‌های وسیعی در شبکه‌های اجتماعی در حمایت از سپاه و نیروهای مدافع ایران راه افتاده، قطعاً بسیاری از کارشناسان آمریکایی و اسرائیلی و سعودی بیدار نشسته‌اند تا از نزدیک گرایش افکار عمومی جوانان ایران را رصد کنند و به مقامات ارشدشان گزارش کنند.
به همین خاطر هم هست که جریان‌های مخالف ایران و نیروهای همیشه متخاصم با این شدت و اراده وارد میدان شده‌اند تا به کسانی که در حال محاسبه‌اند اینگونه القا کنند که این نیروی مسلح مدافع امنیت کشور از پایگاه و پشتیبانی مردمی برخوردار نیست.
مهم است که جوانان ایران - برای «خاک و کشور» هم که شده - این تصور خام را برهم بزنند.
Forwarded from ایران ما
♦️ یادداشت: جنگ رسانه ای و ایرانیان بی دفاع
⭕️ با فاجعه رسانه‌ای روبروییم. انحصار و کیفیت افتضاح رسانه‌ی داخلی عملا ما را در رقابت رسانه‌ای به حریفی از پیش شکست خورده تبدیل کرده است. نتیجه سال‌ها کم کاری و پارتی‌بازی و سیاست اشتباه. باید نیروهای وظیفه‌شناس ملی به این ساختارها برگردند. ایران را با انحصار نمی‌شود حفظ کرد. انحصاری که فرمالیستی و ظاهریست. این اصالتِ ظواهر به تدریج نیروهای اصیل را رانده و نیروهایی تقلبی را برجایشان نشانده است.
⭕️ شاید از خوش اقبالی ماست که ترامپ اینچنین در جهان منفور است و به جنگ رسانه‌ها برخاسته. اگر به‌جای او اوباما رییس جمهور بود می‌توانست تقریبا همین حرف‌ها را بزند و غول رسانه‌ی غربی همه‌ی جهان و حتی مردم ایران را قانع کند که اوباما درست می‌گوید.
⭕️ رسانه‌ی ملی ما چنان از مردم فاصله گرفته که هر چه بگوید مردم خلافش را باور می کنند! حق هم دارند. به سوابق که بنگری انبوهی از ناراستی‌ها و ناحق‌گویی‌ها از همین تریبون پخش شده و حالا در لحظات سرنوشت ساز ملی، چشم مخاطب ایرانی باید به رسانه های انگلیس و آمریکایی باشد. نه می‌توانند به رسانه‌ی ملی اعتماد کنند و نه سایت و روزنامه مستقلی در ایران مانده که توقیف نشده باشد.
⭕️ باید به ریشه این مشکل پرداخت. از ساختارها حراست کرد، اما نه با این معیارهای ظاهری مضحک. شایستگی و عدم وابستگی. چه گوهرهای کمیابی! معیارهایی که در نسل سرافراز پیش از ما نجات‌دهنده‌ی ما بود. انقلاب چه بوده به غیر از نافرمانی مادران و پدران ما دربرابر استعمار و استبداد؟
⭕️ ما باید فضای رسانه‌ای خودمان را مستقلا بسازیم. شبکه‌های اجتماعی امکان گسترده و رایگان ماست. شاید کم‌تعداد باشیم. اما بزنگاه‌های تاریخی به دلایلی ایران را رها نمی‌کند. ظاهراً رسالت تغییر جهان سرنوشت ماست. از آن استقبال می‌کنیم.
📝 محمدرضا طایفه
به ایران ما بپیوندید 👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEIMVbqFw_oTEuTqUg
⭕️ با فاجعه رسانه‌ای روبروییم. انحصار و کیفیت افتضاح رسانه‌ی داخلی عملا ما را در رقابت رسانه‌ای به حریفی از پیش شکست خورده تبدیل کرده است. نتیجه سال‌ها کم کاری و پارتی‌بازی و سیاست اشتباه. باید نیروهای وظیفه‌شناس ملی به این ساختارها برگردند. ایران را با انحصار نمی‌شود حفظ کرد. انحصاری که فرمالیستی و ظاهریست. این اصالتِ ظواهر به تدریج نیروهای اصیل را رانده و نیروهایی تقلبی را برجایشان نشانده است.
⭕️ شاید از خوش اقبالی ماست که ترامپ اینچنین در جهان منفور است و به جنگ رسانه‌ها برخاسته. اگر به‌جای او اوباما رییس جمهور بود می‌توانست تقریبا همین حرف‌ها را بزند و غول رسانه‌ی غربی همه‌ی جهان و حتی مردم ایران را قانع کند که اوباما درست می‌گوید.
⭕️ رسانه‌ی ملی ما چنان از مردم فاصله گرفته که هر چه بگوید مردم خلافش را باور می کنند! حق هم دارند. به سوابق که بنگری انبوهی از ناراستی‌ها و ناحق‌گویی‌ها از همین تریبون پخش شده و حالا در لحظات سرنوشت ساز ملی، چشم مخاطب ایرانی باید به رسانه های انگلیس و آمریکایی باشد. نه می‌توانند به رسانه‌ی ملی اعتماد کنند و نه سایت و روزنامه مستقلی در ایران مانده که توقیف نشده باشد.
⭕️ باید به ریشه این مشکل پرداخت. از ساختارها حراست کرد، اما نه با این معیارهای ظاهری مضحک. شایستگی و عدم وابستگی. چه گوهرهای کمیابی! معیارهایی که در نسل سرافراز پیش از ما نجات‌دهنده‌ی ما بود. انقلاب چه بوده به غیر از نافرمانی مادران و پدران ما دربرابر استعمار و استبداد؟
⭕️ ما باید فضای رسانه‌ای خودمان را مستقلا بسازیم. شبکه‌های اجتماعی امکان گسترده و رایگان ماست. شاید کم‌تعداد باشیم. اما بزنگاه‌های تاریخی به دلایلی ایران را رها نمی‌کند. ظاهراً رسالت تغییر جهان سرنوشت ماست. از آن استقبال می‌کنیم.
📝 محمدرضا طایفه
به ایران ما بپیوندید 👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEIMVbqFw_oTEuTqUg
Forwarded from حمیدرضا جلائی‌پور (جامعه‌شناس)
سپاه، دموکراسی و ترامپ
حمید رضا جلائی پور
در ارزیابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی من برخلاف «طرفداران دموکراسی کلنگی» فقط نقاط ضعفش رو نمی بینم و ویژگی های مثبت آنرا هم در خاورمیانه لغزنده می بینم.
۱- اول از ضعف شروع کنم. من حرفم این است که سپاه نباید در سیاست داخلی و خارجی، در اقتصاد و فرهنگ کشور دخالت کند تا سپاه به یکی از محورهای دولت موازی تبدیل شود. اگر سپاه این کارها را نکند ایران ما به مرحله «تحکیم» دموکراسی نزدیک می شود و دولت رسمی و موازی یکی می شود و هیچ نیرویی نمیتواند ایران را به خطر بیاندازد.
۲- اما نکات مثبت سپاه. در یک نگاه کلان سپاه از لحاظ ساختاری چند کارکرد اساسی برای ثبات (و دموکراسی) ایران دارد:
یکم- ایران «امنیت» دارد و دموکراسی بدون امنیت، فقط به یک آرزو تبدیل می شود. و سپاه یکی از نهادهای در خدمت «امنیت ایران» است.
دوم- سپاه یکی از نهاد های مهمی است که واقعیت ایجاد «تنها یک حاکمیت» را در ایران تامین کرده است. و از این لحاظ ما به مفهوم استیت state ( یا دولت) به معنای یک واقعیت مدرن نزدیک شده ایم- استیت از درون سازمان انحصاری قدرت امنیتی بیرون می آید. اینکه در ایران هر پیشنمازی در اداره کشور نمی تواند یک فرمان بدهد، خیلی مهم است.
سوم- سپاه نیرو های با گرایش بنیادگرای دینی ایران را سازماندهی کرده و به زیر فرمان حاکمیت سیاسی آورده است- از این نظر از مصر خیلی جلوتریم. بنیاد گرایی دینی رها از حکومت، ثبات سیاسی و بعد دموکراسی را در جامعه به مخاطره می اندازد- مثل تجربه پاکستان و افغانستان.
چهارم- سپاه از طریق سازمان بسیج بخشی از اقشار ضعیف را در روستا و مناطق شهری سازماندهی کرده است. این سازماندهی یک سازماندهی مدنی نیست ولی یک سازماندهی نیمه حکومتی - مدنی هست.
۳- در جوامع جدید مثل جامعه ایران افراد ناکام «زیاد تولید» می شود. در ایران مدرن اقلا ده میلیون فرد ناکام داریم. اگر سازمان امنیت کشور ( مثل سپاه) ضعیف بشود. این ناکامان دو قدرت دارند:
یکی اینکه قدرت دارند فرایند دموکراسی ( مثلا دیگر انتخاباتی با شکوه مثل ۹۲ و ۹۴ و ۹۶ نداشته باشیم) را تخریب کنند. در هیچ جامعه ای در دنیا در شرایط ناامن دموکراسی پایدار نداشتیم.
دیگر اینکه این ناکامان قدرت دارند تمامیت ارضی ایران را به مخاطره بیاندازند.
۴- ویژگی هایی که اشاره کردم حکایت گر مفهوم « دولت قوی» است. یعنی دولتی که «امنیت» و «حداقلی از معیشت مردم» را تامین می کند. بدون این دولت قوی ساختن دموکراسی افسانه است. به نظر من نقش سپاه در ربط با تقویت دولت قوی موثر و مستقیم است و به همین دلیل به صورت غیر مستقیم تقویت کننده دموکراسی است.
۵- به دلایل بالا معتقدم در شرایط لغزنده خاورمیانه این خطا است که سپاه را در نقطه ضعف هایش ارزیابی کنیم و نقاط قوت آنرا نادیده بگیریم. این روز ها راست افراطی آمریکا و اسرائیل به رهبری ترامپ اتفاقا نقاط قوت سپاه را مورد حمله قرار داده است.
@hamidrezajalaeipour
حمید رضا جلائی پور
در ارزیابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی من برخلاف «طرفداران دموکراسی کلنگی» فقط نقاط ضعفش رو نمی بینم و ویژگی های مثبت آنرا هم در خاورمیانه لغزنده می بینم.
۱- اول از ضعف شروع کنم. من حرفم این است که سپاه نباید در سیاست داخلی و خارجی، در اقتصاد و فرهنگ کشور دخالت کند تا سپاه به یکی از محورهای دولت موازی تبدیل شود. اگر سپاه این کارها را نکند ایران ما به مرحله «تحکیم» دموکراسی نزدیک می شود و دولت رسمی و موازی یکی می شود و هیچ نیرویی نمیتواند ایران را به خطر بیاندازد.
۲- اما نکات مثبت سپاه. در یک نگاه کلان سپاه از لحاظ ساختاری چند کارکرد اساسی برای ثبات (و دموکراسی) ایران دارد:
یکم- ایران «امنیت» دارد و دموکراسی بدون امنیت، فقط به یک آرزو تبدیل می شود. و سپاه یکی از نهادهای در خدمت «امنیت ایران» است.
دوم- سپاه یکی از نهاد های مهمی است که واقعیت ایجاد «تنها یک حاکمیت» را در ایران تامین کرده است. و از این لحاظ ما به مفهوم استیت state ( یا دولت) به معنای یک واقعیت مدرن نزدیک شده ایم- استیت از درون سازمان انحصاری قدرت امنیتی بیرون می آید. اینکه در ایران هر پیشنمازی در اداره کشور نمی تواند یک فرمان بدهد، خیلی مهم است.
سوم- سپاه نیرو های با گرایش بنیادگرای دینی ایران را سازماندهی کرده و به زیر فرمان حاکمیت سیاسی آورده است- از این نظر از مصر خیلی جلوتریم. بنیاد گرایی دینی رها از حکومت، ثبات سیاسی و بعد دموکراسی را در جامعه به مخاطره می اندازد- مثل تجربه پاکستان و افغانستان.
چهارم- سپاه از طریق سازمان بسیج بخشی از اقشار ضعیف را در روستا و مناطق شهری سازماندهی کرده است. این سازماندهی یک سازماندهی مدنی نیست ولی یک سازماندهی نیمه حکومتی - مدنی هست.
۳- در جوامع جدید مثل جامعه ایران افراد ناکام «زیاد تولید» می شود. در ایران مدرن اقلا ده میلیون فرد ناکام داریم. اگر سازمان امنیت کشور ( مثل سپاه) ضعیف بشود. این ناکامان دو قدرت دارند:
یکی اینکه قدرت دارند فرایند دموکراسی ( مثلا دیگر انتخاباتی با شکوه مثل ۹۲ و ۹۴ و ۹۶ نداشته باشیم) را تخریب کنند. در هیچ جامعه ای در دنیا در شرایط ناامن دموکراسی پایدار نداشتیم.
دیگر اینکه این ناکامان قدرت دارند تمامیت ارضی ایران را به مخاطره بیاندازند.
۴- ویژگی هایی که اشاره کردم حکایت گر مفهوم « دولت قوی» است. یعنی دولتی که «امنیت» و «حداقلی از معیشت مردم» را تامین می کند. بدون این دولت قوی ساختن دموکراسی افسانه است. به نظر من نقش سپاه در ربط با تقویت دولت قوی موثر و مستقیم است و به همین دلیل به صورت غیر مستقیم تقویت کننده دموکراسی است.
۵- به دلایل بالا معتقدم در شرایط لغزنده خاورمیانه این خطا است که سپاه را در نقطه ضعف هایش ارزیابی کنیم و نقاط قوت آنرا نادیده بگیریم. این روز ها راست افراطی آمریکا و اسرائیل به رهبری ترامپ اتفاقا نقاط قوت سپاه را مورد حمله قرار داده است.
@hamidrezajalaeipour
Forwarded from ایران ما
⭕️ بیانیه اتحادیه اروپا در حمایت قاطع از اجرای کامل برجام
🔻 ۱. برجام نتیجه ۱۲ سال تلاش دیپلماتیک اتحادیه اروپاست که به اتفاق آرا توسط شورای امنیت تحت قطعنامه ۲۲۳۱ پشتیبانی شده‌است. برجام عنصری کلیدی از ساختار بین المللی منع اشاعه هسته‌ایست و برای امنیت منطقه حیاتیست. اتحادیه اروپا خاطرنشان میکند که آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای تاکنون ۸ بار تایید کرده‌است که ایران به تمامی تعهدات اتمیش مطابق این پیمان پایبند بوده‌است و آنرا از طریق سازوکار بازرسی فراگیر و بسیار سختگیرانه آزموده است.
🔻 ۲. اتحادیه اروپا به اجرای کامل و کوثر تمامی بخش‌های برجام تعهد کامل دارد. اتحادیه اروپا تأکید میکند که برداشته شدن تحریم‌های هسته‌ای ایران اثری مثبت بر روابط تجاری و اقتصادی با ایران دارد که شامل مزایای اقتصادی برای مردم ایران است. برجام همکاری‌ها را گسترش میدهد و فرصت گفتگوی مداوم با ایران را فراهم می‌آورد.
🔻۳. اتحادیه اروپا تصمیم رییس‌جمهور ترامپ برای تایید نکردن پایبندی ایران به برجام را صرفا روندی از امور داخلی ایالات متحده می‌داند. اتحادیه اروپا ایالات متحده را به حفظ تعهداتش تحت برجام تشویق می‌نماید و این کشور را متوجه نتایج آن برای امنیت آمریکا، شرکای این کشور و منطقه می‌نماید پیش از آنکه تصمیم‌های بیشتری گرفته شود.
🔻۴. اگرچه اتحادیه اروپا دغدغه خود در زمینه موشک‌های بالستیک و تنش‌های در حال افزایش در منطقه را اعلام می‌دارد، با این حال تکرار میکند که سامان دادن این موارد می‌باید خارج از برجام صورت گیرد، در قالب و ساختار مربوط به آن. اتحادیه اروپا آماده‌است تا اقداماتی را که منجر به محیطی امن‌تر، صلح‌آمیزتر و پایدارتر در منطقه می‌گردد را فعالانه پشتیبانی کند.
🔻۵. در زمانی که بحران‌های مزمن اتمی در جهان در حال رخ‌نمودن است اتحادیه اروپا تصمیم قاطعانه دارد تا برجام را به عنوان ستونی کلیدی از ساختار منع اشاعه بین‌المللی حفاظت نماید.
- بیانیه مطبوعاتی شماره ۵۹۰/۱۷ اتحادیه اروپا، ۱۶ اکتبر ۲۰۱۷، جهت انتشار فوری
به ایران ما بپیوندید 👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEIMVbqFw_oTEuTqUg
🔻 ۱. برجام نتیجه ۱۲ سال تلاش دیپلماتیک اتحادیه اروپاست که به اتفاق آرا توسط شورای امنیت تحت قطعنامه ۲۲۳۱ پشتیبانی شده‌است. برجام عنصری کلیدی از ساختار بین المللی منع اشاعه هسته‌ایست و برای امنیت منطقه حیاتیست. اتحادیه اروپا خاطرنشان میکند که آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای تاکنون ۸ بار تایید کرده‌است که ایران به تمامی تعهدات اتمیش مطابق این پیمان پایبند بوده‌است و آنرا از طریق سازوکار بازرسی فراگیر و بسیار سختگیرانه آزموده است.
🔻 ۲. اتحادیه اروپا به اجرای کامل و کوثر تمامی بخش‌های برجام تعهد کامل دارد. اتحادیه اروپا تأکید میکند که برداشته شدن تحریم‌های هسته‌ای ایران اثری مثبت بر روابط تجاری و اقتصادی با ایران دارد که شامل مزایای اقتصادی برای مردم ایران است. برجام همکاری‌ها را گسترش میدهد و فرصت گفتگوی مداوم با ایران را فراهم می‌آورد.
🔻۳. اتحادیه اروپا تصمیم رییس‌جمهور ترامپ برای تایید نکردن پایبندی ایران به برجام را صرفا روندی از امور داخلی ایالات متحده می‌داند. اتحادیه اروپا ایالات متحده را به حفظ تعهداتش تحت برجام تشویق می‌نماید و این کشور را متوجه نتایج آن برای امنیت آمریکا، شرکای این کشور و منطقه می‌نماید پیش از آنکه تصمیم‌های بیشتری گرفته شود.
🔻۴. اگرچه اتحادیه اروپا دغدغه خود در زمینه موشک‌های بالستیک و تنش‌های در حال افزایش در منطقه را اعلام می‌دارد، با این حال تکرار میکند که سامان دادن این موارد می‌باید خارج از برجام صورت گیرد، در قالب و ساختار مربوط به آن. اتحادیه اروپا آماده‌است تا اقداماتی را که منجر به محیطی امن‌تر، صلح‌آمیزتر و پایدارتر در منطقه می‌گردد را فعالانه پشتیبانی کند.
🔻۵. در زمانی که بحران‌های مزمن اتمی در جهان در حال رخ‌نمودن است اتحادیه اروپا تصمیم قاطعانه دارد تا برجام را به عنوان ستونی کلیدی از ساختار منع اشاعه بین‌المللی حفاظت نماید.
- بیانیه مطبوعاتی شماره ۵۹۰/۱۷ اتحادیه اروپا، ۱۶ اکتبر ۲۰۱۷، جهت انتشار فوری
به ایران ما بپیوندید 👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEIMVbqFw_oTEuTqUg
Forwarded from ایران ما
♦️دلایل واقعی
رابطه پرفرازونشیب آمریکا با ایران
- شیرین هانتر، استاد دانشگاه جورج تاون؛ منتشره در لوبلاگ
قسمت اول: مقدمه
⭕️ کسانی که تنها روی روابط اخیر ایران-آمریکا تمرکز میکنند، مشکلات را ناشی از ایدئولوژی و سیاست های جمهوری اسلامی در منطقه می دانند. آنها ادعا می کنند که آمریکا مشکلی با ایران قبل از انقلاب نداشته و بنابراین با ایران بعد از تغییر این رژیم نیز مسأله‌ای نخواهد داشت.
⭕️ با این حال، در طول ۲۵ سال گذشته در ایران دیدگاه‌ها، سیاست‌ها و بازیگران میانه‌رویی ظهور کرده‌اند. اما هربار ایران به سوی آمریکا دست دراز کرده، پس زده شده است. برعکس، آمریکا تنها زمانی به ایران رو کرده که به آن نیاز داشته است، مانند جنگ خلیج فارس در ۱۳۶۹ و یا پس از ۱۱ سپتامبر.
⭕️ این سوال مطرح است که چرا آمریکا نیازی به دستیابی رابطه پایدار با ایران نمی بیند؟
ادامه دارد..
به ایران ما بپیوندید 👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEIMVbqFw_oTEuTqUg
رابطه پرفرازونشیب آمریکا با ایران
- شیرین هانتر، استاد دانشگاه جورج تاون؛ منتشره در لوبلاگ
قسمت اول: مقدمه
⭕️ کسانی که تنها روی روابط اخیر ایران-آمریکا تمرکز میکنند، مشکلات را ناشی از ایدئولوژی و سیاست های جمهوری اسلامی در منطقه می دانند. آنها ادعا می کنند که آمریکا مشکلی با ایران قبل از انقلاب نداشته و بنابراین با ایران بعد از تغییر این رژیم نیز مسأله‌ای نخواهد داشت.
⭕️ با این حال، در طول ۲۵ سال گذشته در ایران دیدگاه‌ها، سیاست‌ها و بازیگران میانه‌رویی ظهور کرده‌اند. اما هربار ایران به سوی آمریکا دست دراز کرده، پس زده شده است. برعکس، آمریکا تنها زمانی به ایران رو کرده که به آن نیاز داشته است، مانند جنگ خلیج فارس در ۱۳۶۹ و یا پس از ۱۱ سپتامبر.
⭕️ این سوال مطرح است که چرا آمریکا نیازی به دستیابی رابطه پایدار با ایران نمی بیند؟
ادامه دارد..
به ایران ما بپیوندید 👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEIMVbqFw_oTEuTqUg
Forwarded from ایران ما
♦️دلایل واقعی
رابطه پرفرازونشیب آمریکا با ایران
قسمت دوم: افسانه‌ی دوستیِ آمریکا و شاه
⭕️ برخی دید نوستالژیک و افسانه‌ای به این روابط در دوره شاه دارند. حال آنکه آمریکا هرگز شاه را یک متحد حقیقی مثل ترکیه یا عربستان سعودی نمی‌دانست.
به عنوان مثال، علیرغم پیشنهاد شاه، آمریکا امضای قرارداد امنیتی با ایران را رد کرد. به ایران کمک های مالی بسیار کمی کرد و آماده بود که تغییرات اجتماعی و سیاسی در ایران را آزمایش کند (کاری که در آمریکای لاتین و آسیا و نقاط دیگر خاورمیانه انجام نداد).
⭕️ به عنوان مثال، فشار دولت کندی به شاه برای اجرای اصلاحات وسیع و یا فشار دولت کارتر برای بهبود حقوق بشر که به سقوط شاه کمک رساندند.
⭕️ حتی عربستان و اسراییل که حالا ادعای می کنند دلتنگ شاه هستند به صورت فعال به سقوط او کمک کردند. برای مثال، عربستان از قدرت نفتش در سال ۵۴ استفاده کرد تا به اقتصاد ایران آسیب بزند. اسراییل، خشمگین از تلاش شاه برای رسیدن به توافقی با سازمان آزادیبخش فلسطین و حافظ اسد، از حامیانش در آمریکا برای هشدار علیه شاه استفاده کرد.
⭕️ این رویکرد آمریکا در قبال ایران، نتیجه فقدان منفعتی ذاتی در این کشور بوده است. همین امر در مورد بریتانیا نیز صادق است. انگلستان ایران را سپری مناسب برای مقابله با امپراطوری روسیه می دانست. بنابراین سیاستش این بوده است که آن را نزدیک به مرگ نگه دارد ولی نکشد.
⭕️ آمریکا، سیاست انگلیس را در مقابل ایران پیش گرفت: نگه داشتن ایران به صورت نیمه زنده تا مقاومت کافی در برابر شوروی وجود داشته‌باشد تا منافع مهم‌تر آمریکا در منطقه خلیج فارس محافظت شوند.
⭕️ اما واشنگتن هیچ‌گاه مایل نبود که ایران تبدیل به یک متحد قدرتمند شود، تا بتواند روزی خود آمریکا را به چالش بکشد.
ادامه دارد..
به ایران ما بپیوندید 👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEIMVbqFw_oTEuTqUg
رابطه پرفرازونشیب آمریکا با ایران
قسمت دوم: افسانه‌ی دوستیِ آمریکا و شاه
⭕️ برخی دید نوستالژیک و افسانه‌ای به این روابط در دوره شاه دارند. حال آنکه آمریکا هرگز شاه را یک متحد حقیقی مثل ترکیه یا عربستان سعودی نمی‌دانست.
به عنوان مثال، علیرغم پیشنهاد شاه، آمریکا امضای قرارداد امنیتی با ایران را رد کرد. به ایران کمک های مالی بسیار کمی کرد و آماده بود که تغییرات اجتماعی و سیاسی در ایران را آزمایش کند (کاری که در آمریکای لاتین و آسیا و نقاط دیگر خاورمیانه انجام نداد).
⭕️ به عنوان مثال، فشار دولت کندی به شاه برای اجرای اصلاحات وسیع و یا فشار دولت کارتر برای بهبود حقوق بشر که به سقوط شاه کمک رساندند.
⭕️ حتی عربستان و اسراییل که حالا ادعای می کنند دلتنگ شاه هستند به صورت فعال به سقوط او کمک کردند. برای مثال، عربستان از قدرت نفتش در سال ۵۴ استفاده کرد تا به اقتصاد ایران آسیب بزند. اسراییل، خشمگین از تلاش شاه برای رسیدن به توافقی با سازمان آزادیبخش فلسطین و حافظ اسد، از حامیانش در آمریکا برای هشدار علیه شاه استفاده کرد.
⭕️ این رویکرد آمریکا در قبال ایران، نتیجه فقدان منفعتی ذاتی در این کشور بوده است. همین امر در مورد بریتانیا نیز صادق است. انگلستان ایران را سپری مناسب برای مقابله با امپراطوری روسیه می دانست. بنابراین سیاستش این بوده است که آن را نزدیک به مرگ نگه دارد ولی نکشد.
⭕️ آمریکا، سیاست انگلیس را در مقابل ایران پیش گرفت: نگه داشتن ایران به صورت نیمه زنده تا مقاومت کافی در برابر شوروی وجود داشته‌باشد تا منافع مهم‌تر آمریکا در منطقه خلیج فارس محافظت شوند.
⭕️ اما واشنگتن هیچ‌گاه مایل نبود که ایران تبدیل به یک متحد قدرتمند شود، تا بتواند روزی خود آمریکا را به چالش بکشد.
ادامه دارد..
به ایران ما بپیوندید 👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEIMVbqFw_oTEuTqUg
Forwarded from ایران ما
♦️ دلایل واقعی
رابطه پرفرازونشیب ایران و امریکا
قسمت سوم و پایانی: ایران به عنوان قدرتی میانی
⭕️ با سقوط شوروی، ارزش ایران حتی به عنوان یک دولت ضربه‌گیر هم برای آمریکا از میان رفت. از آن زمان تاکنون آمریکا از پذیرش هرگونه راه حلی برای مساله ایران که شامل تسلیم کامل این کشور نباشد سر باززده است. برای مثال در سال ۱۳۸۲ ایران پیشنهاد کرد تا تمام مسائل حل ناشده میان دو کشور جهت مذاکره بر روی میز قرار بگیرد، اما آمریکا نپذیرفت.
⭕️ نهایتا آمریکا نگران تبدیل ایران به یک قدرت میانی معتبر است. ابرقدرت‌ها به قدرت‌های میانی علاقه‌ای ندارند. قدرت‌های میانی میخواهند به آنها به عنوان شریک نگریسته شود و سهم خود را طلب بگیرند. برای مثال شاه می خواست با او به عنوان یک شریک رفتار شود و نه یک پادو.
⭕️ این مساله درباره رقبای منطقه‌ای ایران نیز صادق است. آنها طرفدار تحریم و حمله نظامی به ایران هستند به این دلیل که با حضور یک ایران قدرتمند احساس عدم آرامش دارند. این ناراحتی تا حوزه فرهنگ نیز گسترده می‌شود. هنگامی که شهاب حسینی بازیگر ایرانی جایزه بهترین بازیگر را در جشنواره کن پارسال از آن خود کرد، مفسران سعودی او را خطری مهم‌تر از قاسم سلیمانی ارزیابی کردند!
⭕️ هر دولتی در ایرانِ متحد، فارغ از ایدئولوژی و جهت گیری‌هایش، قصد عینیت بخشیدن به پتانسیل‌های کشور را دارد تا به عنوان بازیگری مشروع در منطقه و جهان شناخته شود.
⭕️ دوراهی‌ای که هم اکنون پیش روی آمریکاست این است که آیا آماده است تا نوعی سازش و تفاهم با ایران را بپذیرد؟ و یا ترجیح میدهد مسأله ایران را یکبار برای همیشه از پیش رو بردارد.
- شیرین هانتر، لوبلاگ
به ایران ما بپیوندید 👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEIMVbqFw_oTEuTqUg
رابطه پرفرازونشیب ایران و امریکا
قسمت سوم و پایانی: ایران به عنوان قدرتی میانی
⭕️ با سقوط شوروی، ارزش ایران حتی به عنوان یک دولت ضربه‌گیر هم برای آمریکا از میان رفت. از آن زمان تاکنون آمریکا از پذیرش هرگونه راه حلی برای مساله ایران که شامل تسلیم کامل این کشور نباشد سر باززده است. برای مثال در سال ۱۳۸۲ ایران پیشنهاد کرد تا تمام مسائل حل ناشده میان دو کشور جهت مذاکره بر روی میز قرار بگیرد، اما آمریکا نپذیرفت.
⭕️ نهایتا آمریکا نگران تبدیل ایران به یک قدرت میانی معتبر است. ابرقدرت‌ها به قدرت‌های میانی علاقه‌ای ندارند. قدرت‌های میانی میخواهند به آنها به عنوان شریک نگریسته شود و سهم خود را طلب بگیرند. برای مثال شاه می خواست با او به عنوان یک شریک رفتار شود و نه یک پادو.
⭕️ این مساله درباره رقبای منطقه‌ای ایران نیز صادق است. آنها طرفدار تحریم و حمله نظامی به ایران هستند به این دلیل که با حضور یک ایران قدرتمند احساس عدم آرامش دارند. این ناراحتی تا حوزه فرهنگ نیز گسترده می‌شود. هنگامی که شهاب حسینی بازیگر ایرانی جایزه بهترین بازیگر را در جشنواره کن پارسال از آن خود کرد، مفسران سعودی او را خطری مهم‌تر از قاسم سلیمانی ارزیابی کردند!
⭕️ هر دولتی در ایرانِ متحد، فارغ از ایدئولوژی و جهت گیری‌هایش، قصد عینیت بخشیدن به پتانسیل‌های کشور را دارد تا به عنوان بازیگری مشروع در منطقه و جهان شناخته شود.
⭕️ دوراهی‌ای که هم اکنون پیش روی آمریکاست این است که آیا آماده است تا نوعی سازش و تفاهم با ایران را بپذیرد؟ و یا ترجیح میدهد مسأله ایران را یکبار برای همیشه از پیش رو بردارد.
- شیرین هانتر، لوبلاگ
به ایران ما بپیوندید 👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEIMVbqFw_oTEuTqUg
Forwarded from شهروند خاورميانه ( فرهمند عليپور)
حواسمان به کردستان باشد
داوود هرميداس‌باوند-استاد روابط بين‌الملل - روزنامه شرق
با ورود نيروهاي نظامي دولت مرکزي عراق به کرکوک، مسئله استقلال کردستان عراق وارد فاز تازه‌اي شده است. قبلا حکومت اقليم اعلام کرده بود اگر چنين اتفاقي رخ دهد، به آن واکنش نشان مي‌دهد و نيروهاي پيشمرگه، درگير خواهند شد. در واقع يکي از اصلي‌ترين تکيه‌گاه‌هاي کردستان عراق براي استقلال، منطقه نفت‌خيز کرکوک بود چراکه اين منطقه دسترسي به درياي آزاد ندارد و امکان چنداني براي درآمدهاي پايدار براي آنان متصور نيست. نبود تمايل در طرفين براي درگيري نظامي گسترده نشان داد ترجيح آنان حل مسالمت‌آميز ماجراست. پيش از اين نخست‌وزير عراق، خواستار ابطال رفراندوم استقلال کردستان شده بود که از سوي سران حکومت اقليم پذيرفته نشد. اگر ايران يا سردار سليماني به نمايندگي از سوي كشورمان بتوانند نقش ميانجي در اين غائله ايفا کنند، هم براي آينده منطقه و هم مسئوليت ايران در قبال عراق و کردها، اقدام مثبتي تلقي مي‌شود. کردها به عنوان قوم ايراني، نگاه تاريخي به ايران‌زمين دارند. همين ترکيه بارها بعد از فروپاشي شوروي اعلام کرده که نسبت به اقوام اورارتويي‌ها به عنوان کانون اين قوم، شرايط دوفاکتو در نظر مي‌گيرد و در دو کنفرانس آنکارا و آلماتي اعلام کرد درهاي کشورش به روي دانشجويان، دانشمندان و فعالان اقتصادي اين مناطق باز است. سپس به سرمايه‌گذاري در کشورهاي آسياي مرکزي همت گماشت؛ به اميد آنکه مردمان اين کشورها، وابستگي خود به ترکيه را بيشتر کنند. حتي نقشه جغرافيايي ترسيم کرد که از فنلاند و مجارستان و لتوني تا تاتارستان، جمهوری آذربايجان و داغستان و حتي آذربايجان و شهرهايي از ايران را در بر مي‌گرفت. يا آلمان غربي اعلام کرد مردمان اراضي‌اي که به لهستان ملحق شده يا زادگاه کانت که جزئي از روسيه امروز است و همه آلماني‌هاي اروپاي شرقي و ولگا، دوفاکتو به عنوان شهروند آلماني محسوب مي‌شوند و ١٣ ميليون نفر به آلمان غربي رفتند. بنابراين کردها بايد ايران را ملجأ خود بدانند. ترکيه زماني به کردها لقب ترک‌هاي کوهستاني داده بود. در زمان «اوزال» اولين‌بار از واژه کُرد استفاده شد و اکنون هم موضع ترکيه در قبال منطقه آناتولي و برخورد با کردها حتي وکلاي مجلس آنان و پ‌ک‌ک روشن است. از سوي ديگر تمام هم‌وغم اين کشور اين است که در نفت کرکوک مشارکت کند که سرمايه‌گذاري‌هايي هم صورت داده است. ما نسبت به کردستان عراق، احساس مسئوليت مي‌کنيم و اين در حمله داعش به اين اقليم، خود را نشان داد. منطقه سليمانيه در معاهده ارزروم دوم از ايران مفت و مجاني جدا شد. بنابراين کردها بايد ايران را ملجأ و پناه خود ببينند؛ نه اينکه ما همسو با ترکيه بخواهيم رفتار کنيم. همين توافق با ترکيه براي سرکوب «پ‌ک‌ک» هم از جمله موضوعاتي است که شايد مسئله ما نباشد. در اين شرايط درايت اين است كه آينده‌نگري ما اجازه ندهد اقليم تحت فشار و زير نفوذ ترکيه برود يا پايگاه اسرائيل شود. بله وحدت عراق بايد حفظ شود اما درباره مسائل ديگر که درجه دوم است، مي‌توان روش‌هاي ديگري داشت.
داوود هرميداس‌باوند-استاد روابط بين‌الملل - روزنامه شرق
با ورود نيروهاي نظامي دولت مرکزي عراق به کرکوک، مسئله استقلال کردستان عراق وارد فاز تازه‌اي شده است. قبلا حکومت اقليم اعلام کرده بود اگر چنين اتفاقي رخ دهد، به آن واکنش نشان مي‌دهد و نيروهاي پيشمرگه، درگير خواهند شد. در واقع يکي از اصلي‌ترين تکيه‌گاه‌هاي کردستان عراق براي استقلال، منطقه نفت‌خيز کرکوک بود چراکه اين منطقه دسترسي به درياي آزاد ندارد و امکان چنداني براي درآمدهاي پايدار براي آنان متصور نيست. نبود تمايل در طرفين براي درگيري نظامي گسترده نشان داد ترجيح آنان حل مسالمت‌آميز ماجراست. پيش از اين نخست‌وزير عراق، خواستار ابطال رفراندوم استقلال کردستان شده بود که از سوي سران حکومت اقليم پذيرفته نشد. اگر ايران يا سردار سليماني به نمايندگي از سوي كشورمان بتوانند نقش ميانجي در اين غائله ايفا کنند، هم براي آينده منطقه و هم مسئوليت ايران در قبال عراق و کردها، اقدام مثبتي تلقي مي‌شود. کردها به عنوان قوم ايراني، نگاه تاريخي به ايران‌زمين دارند. همين ترکيه بارها بعد از فروپاشي شوروي اعلام کرده که نسبت به اقوام اورارتويي‌ها به عنوان کانون اين قوم، شرايط دوفاکتو در نظر مي‌گيرد و در دو کنفرانس آنکارا و آلماتي اعلام کرد درهاي کشورش به روي دانشجويان، دانشمندان و فعالان اقتصادي اين مناطق باز است. سپس به سرمايه‌گذاري در کشورهاي آسياي مرکزي همت گماشت؛ به اميد آنکه مردمان اين کشورها، وابستگي خود به ترکيه را بيشتر کنند. حتي نقشه جغرافيايي ترسيم کرد که از فنلاند و مجارستان و لتوني تا تاتارستان، جمهوری آذربايجان و داغستان و حتي آذربايجان و شهرهايي از ايران را در بر مي‌گرفت. يا آلمان غربي اعلام کرد مردمان اراضي‌اي که به لهستان ملحق شده يا زادگاه کانت که جزئي از روسيه امروز است و همه آلماني‌هاي اروپاي شرقي و ولگا، دوفاکتو به عنوان شهروند آلماني محسوب مي‌شوند و ١٣ ميليون نفر به آلمان غربي رفتند. بنابراين کردها بايد ايران را ملجأ خود بدانند. ترکيه زماني به کردها لقب ترک‌هاي کوهستاني داده بود. در زمان «اوزال» اولين‌بار از واژه کُرد استفاده شد و اکنون هم موضع ترکيه در قبال منطقه آناتولي و برخورد با کردها حتي وکلاي مجلس آنان و پ‌ک‌ک روشن است. از سوي ديگر تمام هم‌وغم اين کشور اين است که در نفت کرکوک مشارکت کند که سرمايه‌گذاري‌هايي هم صورت داده است. ما نسبت به کردستان عراق، احساس مسئوليت مي‌کنيم و اين در حمله داعش به اين اقليم، خود را نشان داد. منطقه سليمانيه در معاهده ارزروم دوم از ايران مفت و مجاني جدا شد. بنابراين کردها بايد ايران را ملجأ و پناه خود ببينند؛ نه اينکه ما همسو با ترکيه بخواهيم رفتار کنيم. همين توافق با ترکيه براي سرکوب «پ‌ک‌ک» هم از جمله موضوعاتي است که شايد مسئله ما نباشد. در اين شرايط درايت اين است كه آينده‌نگري ما اجازه ندهد اقليم تحت فشار و زير نفوذ ترکيه برود يا پايگاه اسرائيل شود. بله وحدت عراق بايد حفظ شود اما درباره مسائل ديگر که درجه دوم است، مي‌توان روش‌هاي ديگري داشت.
Forwarded from ایران ما
♦️ آخرین تلاش‌های عربستان برای تضعیف ایران در سوریه
⭕️ سال گذشته در چنین روزهایی دولت سوریه اعلام کرد که پیشنهادی مبنی بر حمایت عربستان سعودی از اسد در صورت قطع رابطه با ایران دریافت کرده است.
⭕️ اینک پس از یک سال و در پی بازدید پادشاه عربستان از روسیه و دیدار با ولادیمیر پوتین اخباری مشابه در رسانه ها انتشار یافت. گزارش‌ها حاکی از آن است که عربستان حمایت از دولت اسد را مشروط به خروج ایران از میدان سوریه کرده است. این پیشنهاد از سوی عربستان هر چند تازگی ندارد، ولی موکد بر این نکته است که عربستان در حمایت از شورشیان سوری به دنبال مبارزه با نفوذ منطقه‌ای ایران بوده و ضدیت با اسد و طرفداری از مخالفانش پوششی بیش نبوده است.
⭕️ نکته‌ای که در این شرایط حائز اهمیت است عملی بودن این پیشنهاد است. میدان بازی سوریه این روزها شاهد کمتر شدن تعداد بازیگران موثر است. میدانی که دولت‌های غربی از یک سو و کشورهای عربی به رهبری عربستان از سوی دیگر در یک جنگ تمام عیار با ایرانی بودند که به حمایت از دولت مستقر سوریه وارد کارزار شده بود...
برای مطالعه متن کامل 👈 INSTANT VIEW
https://goo.gl/P7PJDT
به ایران ما بپیوندید 👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEIMVbqFw_oTEuTqUg
⭕️ سال گذشته در چنین روزهایی دولت سوریه اعلام کرد که پیشنهادی مبنی بر حمایت عربستان سعودی از اسد در صورت قطع رابطه با ایران دریافت کرده است.
⭕️ اینک پس از یک سال و در پی بازدید پادشاه عربستان از روسیه و دیدار با ولادیمیر پوتین اخباری مشابه در رسانه ها انتشار یافت. گزارش‌ها حاکی از آن است که عربستان حمایت از دولت اسد را مشروط به خروج ایران از میدان سوریه کرده است. این پیشنهاد از سوی عربستان هر چند تازگی ندارد، ولی موکد بر این نکته است که عربستان در حمایت از شورشیان سوری به دنبال مبارزه با نفوذ منطقه‌ای ایران بوده و ضدیت با اسد و طرفداری از مخالفانش پوششی بیش نبوده است.
⭕️ نکته‌ای که در این شرایط حائز اهمیت است عملی بودن این پیشنهاد است. میدان بازی سوریه این روزها شاهد کمتر شدن تعداد بازیگران موثر است. میدانی که دولت‌های غربی از یک سو و کشورهای عربی به رهبری عربستان از سوی دیگر در یک جنگ تمام عیار با ایرانی بودند که به حمایت از دولت مستقر سوریه وارد کارزار شده بود...
برای مطالعه متن کامل 👈 INSTANT VIEW
https://goo.gl/P7PJDT
به ایران ما بپیوندید 👇
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEIMVbqFw_oTEuTqUg
Telegraph
خواب‌های آشفته عربستان
آخرین تلاش‌های سعودی برای تضعیف ایران در سوریه سال گذشته در چنین روزهایی دولت سوریه اعلام کرد که پیشنهادی مبنی بر حمایت عربستان سعودی از اسد در صورت قطع رابطه با ایران دریافت کرده است. اینک پس از یک سال و در پی بازدید پادشاه عربستان از روسیه و دیدار با ولادیمیر…