🔸
بدانکه اهل بصیرت را مکشوف شده است که:
خلق، همه، هلاک شده اند الاّ عابدان،
و عابدان همه هلاک شده اند الاّ عالمان،
و عالمان هلاک شده اند الاّ عاملان،
و عاملان هلاک شده اند الاّ مخلصان
و مخلصان بر خطر عظیمند.
پس بی اخلاص، همه رنج ها ضایع است و اخلاص و صدق جز در نیت نباشد.
و کسی که نیت ندارد، اخلاص در وی چون نگاه دارد...؟!
اوّل باید که فضل نیت بدانی که روح همه اعمال نیت است، و حکم، وی را است،
و نظر حق تعالی به نیت است از عمل ، و از این گفت رسول(ص) که:
«خدای تعالی به صورت و شمایل شما ننگرد، به دل و کردار شما نگرد».
و نظر به دل از آن است که محل نیت، اوست.
و گفت رسول(ص):
«کارها به نیت است، و هر کسی را از عبادت خود آن است که نیت آن دارد.
و گفت:
«بنده بسیار کردارهای نیکو کند و فرشتگان آن را رفع کنند،
خدای تعالی گوید:
این از صحیفه وی بیفکنید که نه برای من کرده است،
و فلان عمل وی را بنویسید.
گویند: بار خدایا این نکرده است.
گوید: ولیکن نیت آن کرده است».
✍#امام_محمد_غزالی
📕#کیمیای_سعادت
@rasepardeh
بدانکه اهل بصیرت را مکشوف شده است که:
خلق، همه، هلاک شده اند الاّ عابدان،
و عابدان همه هلاک شده اند الاّ عالمان،
و عالمان هلاک شده اند الاّ عاملان،
و عاملان هلاک شده اند الاّ مخلصان
و مخلصان بر خطر عظیمند.
پس بی اخلاص، همه رنج ها ضایع است و اخلاص و صدق جز در نیت نباشد.
و کسی که نیت ندارد، اخلاص در وی چون نگاه دارد...؟!
اوّل باید که فضل نیت بدانی که روح همه اعمال نیت است، و حکم، وی را است،
و نظر حق تعالی به نیت است از عمل ، و از این گفت رسول(ص) که:
«خدای تعالی به صورت و شمایل شما ننگرد، به دل و کردار شما نگرد».
و نظر به دل از آن است که محل نیت، اوست.
و گفت رسول(ص):
«کارها به نیت است، و هر کسی را از عبادت خود آن است که نیت آن دارد.
و گفت:
«بنده بسیار کردارهای نیکو کند و فرشتگان آن را رفع کنند،
خدای تعالی گوید:
این از صحیفه وی بیفکنید که نه برای من کرده است،
و فلان عمل وی را بنویسید.
گویند: بار خدایا این نکرده است.
گوید: ولیکن نیت آن کرده است».
✍#امام_محمد_غزالی
📕#کیمیای_سعادت
@rasepardeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🤍🕊
🔅عشق، قمار است...!
📻 با بیان دلنشینِ #علامه_مروجی_سبزواری به پیوست تفسیری از غزل مولانا در روزی که شمسِ تبریزی، شرر در جان او ریخت و او را دیگرگون ساخت. به تعبیر شمس که می‌گفت: "خرابش کردم که عمارت در خرابی‌ست."/ تحلیل و رصد
@rasepardeh
🔅عشق، قمار است...!
📻 با بیان دلنشینِ #علامه_مروجی_سبزواری به پیوست تفسیری از غزل مولانا در روزی که شمسِ تبریزی، شرر در جان او ریخت و او را دیگرگون ساخت. به تعبیر شمس که می‌گفت: "خرابش کردم که عمارت در خرابی‌ست."/ تحلیل و رصد
@rasepardeh
🔸
⭕️ زین بِهْ که فروشند چه خواهند خرید؟
بعضی چیزها آنقدر خوب و یگانه‌اند که قیمت‌بردار نیستند. چیزی نمی‌تواند بهایشان باشد.
خیام به «می‌فروشان» خُرده می‌گرفت و شگفت‌زده می‌پرسید در ازای آنچه می‌فروشند چه چیز بهتری می‌خرند؟
من در عجبم ز می‌فروشان، کایشان
زین بِهْ که فروشند چه خواهند‌خرید؟!
کسایی مَروزی به «گل‌فروش» خُرده می‌گیرد و می‌گوید عزیزتر از گُل چیست که با پول حاصل از فروش گل می‌خواهی آن را بخری؟
ای گل‌فروش گل چه فروشی برای سیم؟
وز گل عزیزتر چه ستانی به سیمِ گل؟
[سیم: سکّه، پول]
حافظ به «یوسف‌فروشان» خُرده می‌گیرد و می‌گوید آخر بهتر از «یوسف» چه می‌خواستید؟ و چه چیز می‌توانست بهای یوسف باشد؟:
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زرِ ناسَره بفروخته بود
[ناسَره: معیوب و ناخالص]
مولانا نیز می‌گفت یوسف حقیقی وجود توست که هیچ چیز بهای آن نیست:
بشکن سبوی خوبان که تو یوسف جمالی
چو مسیح دم روان کن که تو نیز از آن هوایی
شده‌ای غلام صورت به مثال بت‌پرستان
تو چو یوسفی و لیکن به دَرون نظر نداری
و از این‌رو باور داشت که ما یوسف خود را ارزان می‌فروشیم:
منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی
مفروش خویش ارزان که تو بس گرانبهایی
خویشتن را آدمی ارزان فروخت
بود اطلس خویش بر دلقی بدوخت
(مثنوی دفتر سوم)
و از بهای خود بی‌خبریم:
قیمت هر کاله میدانی که چیست
قیمت خود را ندانی، احمقی‌ست!
(مثنوی دفتر سوم)
ما در زندگی خیلی چیزها را معاوضه می‌کنیم، می‌فروشیم تا چیز دیگری بستانیم.
قرآن نکوهش می‌کند آنان را که یوسفِ جان خود را به دنیای فانی می‌فروشند و آخرت باقی را با دنیای زودگذر معاوضه می‌کنند:
و َلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ _بقره/۱۰۲
(وه كه چه بد بود آنچه به جان خريدند، اگر مى‌دانستند.)
أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ _بقره/۸۶
(همين كسانند كه زندگى دنيا را به [بهاى] جهان ديگر خريدند.)
همین مضمون بلند با طنین هشدار دهنده‌ای از زبان عیسی در انجیل نقل شده است:
"آدمی را چه سود که دنیا را سراسر به کف آرد اگر جان خویش از میان بردارد؟ یا آدمی در عوض جان خویش چه تواند داد؟"
(مَتّی،۱۶: ۲۴ تا ۲۶)
"پس آدمی را چه سود که دنیا را سراسر به کف آرد اگر جان خویش از میان بردارد؟"
(مرقُس، ۸: ۳۶)
گاهی به جای تعبیر خرید و فروش، از تعبیر دام نهادن و صید کردن استفاده کرده‌اند و اینکه چه چیزی ارزش صید کردن دارد.
حافظ در یک مثنوی حکایت می‌کند:
چنینم هست یاد از پیر دانا
فراموشم نشد هرگز همانا
که روزی رهروی در سرزمینی
به لطفش گفت رندی ره‌نشینی
که ای سالک چه در انبانه داری
بیا دامی بنه گر دانه داری
جوابش داد گفتا دام دارم
ولی سیمرغ می‌باید شکارم
(رندی راه‌نشین از کسی که رهسپار جایی بود پرسید: چه در انبان توست؟ اگر دانه‌ای داری بیا و دامی پهن کن. سالک گفت: دانه دارم، اما خرج هر شکاری نمی‌کنم، به دنبال سیمرغم.)
مولانا نیز تعبیر مشابهی دارد و می‌گوید تنها چیزی که می‌ارزد جان خود را دام و دانه‌ی آن کنی تا شکار تو شود، عشق است، منتها آن شکار آنقدر بزرگ است که به دام تو نمی‌افتد، این تویی که باید خود را صید او کنی:
آنکه ارزد صید را، عشق است و بس
لیک او کی گنجد اندر دامِ کس؟
تو مگر آیی و صید او شوی
دام بگذاری، به دامِ او رَوی
عشق می‌گوید به گوشم پست پست
صید بودن خوشتر از صیّادی است
(مثنوی دفتر پنجم)
خدا و عشق در نظر مولانا یک‌چیزند. می‌گوید تنها وجودی که اگر خود را به او بفروشیم ارزان نفروخته‌ایم خدا یا عشق است.
مولانا خدا را تنها خریدار شایسته معرفی می‌کند. این تعبیر را از قرآن وام گرفته و گاه عیناً در اشعار خود درج کرده است:
إنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ _توبه/۱۱۱
(در حقيقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را خريده است.)
مشتری من خدای است، او مرا
می‌کَشَد بالا که اللهُ اشتَرَی
خونبهای من جمالِ ذوالجلال
خونبهای خود خورم، کسبِ حلال
این خریداران مفلس را بِهِل
چه خریداری کند یک مشت گِل؟
(مثنوی دفتر دوم)
مشتریّ ماست اللهُ اشتَرَی
از غمِ هر مُشتری هین برتر آ
مشتریّی جو که جویان تو است
عالِمِ آغاز و پایان تو است
هین مکَش هر مشتری را تو به دست
عشق‌بازی با دو معشوقه بد است
نیست او را خود بهای نیم نعل
تو بر او عرضه کنی یاقوت و لعل!
مشتری را صابران دریافتند
چون سوی هر مشتری نشتافتند
(مثنوی دفتر پنجم)
مشتری خواهی که از وی زر بَری
به ز حق که باشد ای دل، مُشتری؟
می‌ستانَد این یخِ جسمِ فنا
می‌دهد مُلکی برون از وهمِ ما
(مثنوی دفتر ششم)
مولانا چنان که در اشعار بالا دیدیم بر این باور است که هیچ‌کس جز خدا قادر نیست بهای جان ما را بپردازد و فروختن خود جز به خدا خسارت آشکار و ارزان فروشی است.
#صدیق_قطبی
@rasepardeh
⭕️ زین بِهْ که فروشند چه خواهند خرید؟
بعضی چیزها آنقدر خوب و یگانه‌اند که قیمت‌بردار نیستند. چیزی نمی‌تواند بهایشان باشد.
خیام به «می‌فروشان» خُرده می‌گرفت و شگفت‌زده می‌پرسید در ازای آنچه می‌فروشند چه چیز بهتری می‌خرند؟
من در عجبم ز می‌فروشان، کایشان
زین بِهْ که فروشند چه خواهند‌خرید؟!
کسایی مَروزی به «گل‌فروش» خُرده می‌گیرد و می‌گوید عزیزتر از گُل چیست که با پول حاصل از فروش گل می‌خواهی آن را بخری؟
ای گل‌فروش گل چه فروشی برای سیم؟
وز گل عزیزتر چه ستانی به سیمِ گل؟
[سیم: سکّه، پول]
حافظ به «یوسف‌فروشان» خُرده می‌گیرد و می‌گوید آخر بهتر از «یوسف» چه می‌خواستید؟ و چه چیز می‌توانست بهای یوسف باشد؟:
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زرِ ناسَره بفروخته بود
[ناسَره: معیوب و ناخالص]
مولانا نیز می‌گفت یوسف حقیقی وجود توست که هیچ چیز بهای آن نیست:
بشکن سبوی خوبان که تو یوسف جمالی
چو مسیح دم روان کن که تو نیز از آن هوایی
شده‌ای غلام صورت به مثال بت‌پرستان
تو چو یوسفی و لیکن به دَرون نظر نداری
و از این‌رو باور داشت که ما یوسف خود را ارزان می‌فروشیم:
منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی
مفروش خویش ارزان که تو بس گرانبهایی
خویشتن را آدمی ارزان فروخت
بود اطلس خویش بر دلقی بدوخت
(مثنوی دفتر سوم)
و از بهای خود بی‌خبریم:
قیمت هر کاله میدانی که چیست
قیمت خود را ندانی، احمقی‌ست!
(مثنوی دفتر سوم)
ما در زندگی خیلی چیزها را معاوضه می‌کنیم، می‌فروشیم تا چیز دیگری بستانیم.
قرآن نکوهش می‌کند آنان را که یوسفِ جان خود را به دنیای فانی می‌فروشند و آخرت باقی را با دنیای زودگذر معاوضه می‌کنند:
و َلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ _بقره/۱۰۲
(وه كه چه بد بود آنچه به جان خريدند، اگر مى‌دانستند.)
أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ _بقره/۸۶
(همين كسانند كه زندگى دنيا را به [بهاى] جهان ديگر خريدند.)
همین مضمون بلند با طنین هشدار دهنده‌ای از زبان عیسی در انجیل نقل شده است:
"آدمی را چه سود که دنیا را سراسر به کف آرد اگر جان خویش از میان بردارد؟ یا آدمی در عوض جان خویش چه تواند داد؟"
(مَتّی،۱۶: ۲۴ تا ۲۶)
"پس آدمی را چه سود که دنیا را سراسر به کف آرد اگر جان خویش از میان بردارد؟"
(مرقُس، ۸: ۳۶)
گاهی به جای تعبیر خرید و فروش، از تعبیر دام نهادن و صید کردن استفاده کرده‌اند و اینکه چه چیزی ارزش صید کردن دارد.
حافظ در یک مثنوی حکایت می‌کند:
چنینم هست یاد از پیر دانا
فراموشم نشد هرگز همانا
که روزی رهروی در سرزمینی
به لطفش گفت رندی ره‌نشینی
که ای سالک چه در انبانه داری
بیا دامی بنه گر دانه داری
جوابش داد گفتا دام دارم
ولی سیمرغ می‌باید شکارم
(رندی راه‌نشین از کسی که رهسپار جایی بود پرسید: چه در انبان توست؟ اگر دانه‌ای داری بیا و دامی پهن کن. سالک گفت: دانه دارم، اما خرج هر شکاری نمی‌کنم، به دنبال سیمرغم.)
مولانا نیز تعبیر مشابهی دارد و می‌گوید تنها چیزی که می‌ارزد جان خود را دام و دانه‌ی آن کنی تا شکار تو شود، عشق است، منتها آن شکار آنقدر بزرگ است که به دام تو نمی‌افتد، این تویی که باید خود را صید او کنی:
آنکه ارزد صید را، عشق است و بس
لیک او کی گنجد اندر دامِ کس؟
تو مگر آیی و صید او شوی
دام بگذاری، به دامِ او رَوی
عشق می‌گوید به گوشم پست پست
صید بودن خوشتر از صیّادی است
(مثنوی دفتر پنجم)
خدا و عشق در نظر مولانا یک‌چیزند. می‌گوید تنها وجودی که اگر خود را به او بفروشیم ارزان نفروخته‌ایم خدا یا عشق است.
مولانا خدا را تنها خریدار شایسته معرفی می‌کند. این تعبیر را از قرآن وام گرفته و گاه عیناً در اشعار خود درج کرده است:
إنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ _توبه/۱۱۱
(در حقيقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را خريده است.)
مشتری من خدای است، او مرا
می‌کَشَد بالا که اللهُ اشتَرَی
خونبهای من جمالِ ذوالجلال
خونبهای خود خورم، کسبِ حلال
این خریداران مفلس را بِهِل
چه خریداری کند یک مشت گِل؟
(مثنوی دفتر دوم)
مشتریّ ماست اللهُ اشتَرَی
از غمِ هر مُشتری هین برتر آ
مشتریّی جو که جویان تو است
عالِمِ آغاز و پایان تو است
هین مکَش هر مشتری را تو به دست
عشق‌بازی با دو معشوقه بد است
نیست او را خود بهای نیم نعل
تو بر او عرضه کنی یاقوت و لعل!
مشتری را صابران دریافتند
چون سوی هر مشتری نشتافتند
(مثنوی دفتر پنجم)
مشتری خواهی که از وی زر بَری
به ز حق که باشد ای دل، مُشتری؟
می‌ستانَد این یخِ جسمِ فنا
می‌دهد مُلکی برون از وهمِ ما
(مثنوی دفتر ششم)
مولانا چنان که در اشعار بالا دیدیم بر این باور است که هیچ‌کس جز خدا قادر نیست بهای جان ما را بپردازد و فروختن خود جز به خدا خسارت آشکار و ارزان فروشی است.
#صدیق_قطبی
@rasepardeh
شَكَوْتُ إلَى وَكِيعٍ سُوءَ حِفْظِي
فَأرْشَدَنِي إلَى تَرْكِ المعَاصي
وَأخْبَرَنِي بأَنَّ العِلْمَ نُورٌ
ونورُ الله لا يهدى لعاصي
نزد وکیع از ضعف حافظه‌ی خود گله کردم و او مرا به ترک گناه راهنمایی کرد و گفت: بدان که علم نور است و نور خدا، گناهکار را راهنمایی نمی‌کند.
👤 امام شافعی
@rasepardeh
فَأرْشَدَنِي إلَى تَرْكِ المعَاصي
وَأخْبَرَنِي بأَنَّ العِلْمَ نُورٌ
ونورُ الله لا يهدى لعاصي
نزد وکیع از ضعف حافظه‌ی خود گله کردم و او مرا به ترک گناه راهنمایی کرد و گفت: بدان که علم نور است و نور خدا، گناهکار را راهنمایی نمی‌کند.
👤 امام شافعی
@rasepardeh
وقتی خواستی قرآن بخوانی، به گونه ای بخوان که تو گویی فقط برای تو نازل شده نه کس دیگری...
شيخ شهيد، شهاب الدّين سهروردي
🆔 @rasepardeh
شيخ شهيد، شهاب الدّين سهروردي
🆔 @rasepardeh
Forwarded from اتچ بات
#انیمیشن_مفهومی
انیمیشین مفهومی «دهکده»(۱۹۹۳) درباره زندگی در روستای کوچکی است که مردمی دیندار در آن زندگی می‌کنند و اموراتش توسط کلیسای شهر اداره می‌شود، اما این روستا برخلاف ظاهر مذهبی‌اش، سرزمینی است سرشار از رذالت‌های اخلاقی چون حسادت، ریاکاری و فساد اخلاق؛ و مردمی که مدام در زندگی خصوصی و اعمال و رفتار یکدیگر تجسس می‌کنند.
انیمیشنِ دهکده، در حقیقت نماد جامعه‌ای عقیم، ناکارآمد و در حال فروپاشی است که ساکنانش با تعصب مذهبی، جهالت و دشمنی کورکورانه باهم، به تدریج خود را به ورطه نابودی می کشانند.
نویسنده و کارگردان: مارک بِیکر
🏆نامزد جایزه اسکار برای بهترین انیمیشن و فیلم کوتاه در سال ۱۹۹۳
@regarasakan
انیمیشین مفهومی «دهکده»(۱۹۹۳) درباره زندگی در روستای کوچکی است که مردمی دیندار در آن زندگی می‌کنند و اموراتش توسط کلیسای شهر اداره می‌شود، اما این روستا برخلاف ظاهر مذهبی‌اش، سرزمینی است سرشار از رذالت‌های اخلاقی چون حسادت، ریاکاری و فساد اخلاق؛ و مردمی که مدام در زندگی خصوصی و اعمال و رفتار یکدیگر تجسس می‌کنند.
انیمیشنِ دهکده، در حقیقت نماد جامعه‌ای عقیم، ناکارآمد و در حال فروپاشی است که ساکنانش با تعصب مذهبی، جهالت و دشمنی کورکورانه باهم، به تدریج خود را به ورطه نابودی می کشانند.
نویسنده و کارگردان: مارک بِیکر
🏆نامزد جایزه اسکار برای بهترین انیمیشن و فیلم کوتاه در سال ۱۹۹۳
@regarasakan
Telegram
attach 📎
Forwarded from 📚 میزان Amizan@
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ئایا لە تای تەرازووی زیان و قازانجدا لایەنی چاکەی مرۆ قورستر دەبێ یان هی زیان! ئێمە پێشتر خۆمان بەوە دڵنیا کرد کە پژانی هۆشی مرۆ بە جۆرێکی ناچاری کێشایەوە بۆ فکرەی «پەرستن و پیرۆزی»، بەوەشدا جارێکی دیکە لە جانەوەر بەرەوژوورتر ڕۆیی و پێوانەیەکی لە هۆش و گۆش بوەشێتەوە کەوتە لەپ و کۆشی مرۆوە، ئەویش «پیرۆزی - تقدیس» بوو کە ئەگەر لێی بسڕینەوە و کوێری بکەینەوە تا ئەوەی نە بە میرات نە بە دەرسدان و ڕاهاتن تێیدا بە خەبەر بێتەوە، تا ئەو مرۆیە سادەلەوحەی وزەی بەرەوپێشبوونەوەی پێوە نامێنێ، کورد گوتەنی، ئەشەدوبیللا نە مۆسیقا و نە ڕەسم و نە هەیکەلتراشیشی تێدا دەڕسکێ.
.
تۆ ئەگەر توانیت لەم قۆناغەی تەکنیک و زانستی سەردەم، چەند مرۆیەکت وەها بەرەو پێش برد نە ئەیدز و نە شێرپەنجە و نە هەڵەی حیسابی و نە هیچ ناتەواوییەکی ئێستاکەی مرۆت پێوە نەهێشت، تا ئەو مرۆیانە وەک «اصحاب الکهف»ەکەی تۆفیق ئەلحەکیمیان لێ دێ، کە ناتوانن لەگەڵ خەڵکی سێسەد ساڵ دوای سەردەمی خۆیان بژین و حەز لە مردن دەکەن. تۆ ئەگەر لە ڕێی پەسەندکردنی نەهێڵانی کۆت و زنجیری ئایین و دەستووراتی کۆمەڵایەتیی دواکەوتوو ئەو خەڵکەت ڕەها کرد بۆ دابینکردنی مەیلی زایەند تا ئەوەی هەموو ئافرەتێک بۆ هەموو پیاوێک حەڵاڵ بێ، ئاخۆ چ سوودێکت بە مرۆ گەیاندووە.
.
لە کتێبی ژیان و جیهانبینی
سەرچاوە: https://mamosta.net/Kteeb/Kteebi_PDF/JiyanuCihanbini.pdf
@rasepardeh
.
تۆ ئەگەر توانیت لەم قۆناغەی تەکنیک و زانستی سەردەم، چەند مرۆیەکت وەها بەرەو پێش برد نە ئەیدز و نە شێرپەنجە و نە هەڵەی حیسابی و نە هیچ ناتەواوییەکی ئێستاکەی مرۆت پێوە نەهێشت، تا ئەو مرۆیانە وەک «اصحاب الکهف»ەکەی تۆفیق ئەلحەکیمیان لێ دێ، کە ناتوانن لەگەڵ خەڵکی سێسەد ساڵ دوای سەردەمی خۆیان بژین و حەز لە مردن دەکەن. تۆ ئەگەر لە ڕێی پەسەندکردنی نەهێڵانی کۆت و زنجیری ئایین و دەستووراتی کۆمەڵایەتیی دواکەوتوو ئەو خەڵکەت ڕەها کرد بۆ دابینکردنی مەیلی زایەند تا ئەوەی هەموو ئافرەتێک بۆ هەموو پیاوێک حەڵاڵ بێ، ئاخۆ چ سوودێکت بە مرۆ گەیاندووە.
.
لە کتێبی ژیان و جیهانبینی
سەرچاوە: https://mamosta.net/Kteeb/Kteebi_PDF/JiyanuCihanbini.pdf
@rasepardeh
Forwarded from آموزشگاە نژیاروان (asrin hesami🌻)
شمس تبریز چونک شد مهمان
صد هزاران هزار چندانیم
" هزار راهِ همسو "
با حضور گرانقدر فیلسوف و استاد بزرگوار جناب آقای مصطفی ملکیان.
تا در این صورتیم از کس ما
هم نرنجیم و هم نرنجانیم
چه مبارک روزی خواهد شد!
دیدار ما با شما بزرگمهران عزیز :
چهارشنبه ، یکم اسفندماه ۱۴۰۳ ، ساعت ۱۶ عصر ، سالن شماره یک سینما بهمن سنندج .
💚🕊🍀
لطفا برای رزرو پیام بدهید به:
تلگرام
09358715505
اینستاگرام
@nezhyarvan_
شماره تماس
08733247766
صد هزاران هزار چندانیم
" هزار راهِ همسو "
با حضور گرانقدر فیلسوف و استاد بزرگوار جناب آقای مصطفی ملکیان.
تا در این صورتیم از کس ما
هم نرنجیم و هم نرنجانیم
چه مبارک روزی خواهد شد!
دیدار ما با شما بزرگمهران عزیز :
چهارشنبه ، یکم اسفندماه ۱۴۰۳ ، ساعت ۱۶ عصر ، سالن شماره یک سینما بهمن سنندج .
💚🕊🍀
لطفا برای رزرو پیام بدهید به:
تلگرام
09358715505
اینستاگرام
@nezhyarvan_
شماره تماس
08733247766
Forwarded from سۆزی مێحڕاب
چالاکییەکانی کاک موستەفا شەڕەفکەندی
✍️سەیید موحەممەدئەمین واژی
سەر لە بەیانی ڕۆژی سێ‌شەممە ڕێکەوتی ۲۵ی بەفرانباری ۱۴۰۳ی هەتاوی، هاوڕێ لەگەڵ دۆستی خۆشەویست، مامۆستا مەلا سولەیمان ڕۆستەمی، چووینە سەردانی نووسەر و وەرگێڕ، کاک مستەفا شەڕەفکەندی، یادگار و کوڕی مامۆستا هەژار موکریانی. کە بەداخەوە ماوەی سێ ساڵ دەبێ بەهۆی نەخۆشی گردەنشین بووە. لەمێژ بوو نەمدیتبوو کە چوومە ژورێ گوتی مامۆستا واژی بەخێر بێی؛ من و مامۆستای ناسێوە. شوکرانەی خوان کرد، کە بارودۆخی جەستەی تۆزێ لە جاران باشترە، هەندێ باسی ئاسایی کرا و عەرزی “کاک بارزان”ن کرد چتان کردووە لەگەڵ لە چاپدانی ئاسەوارەکانی کاک مستەفا؟ فەرمووی: لەم هەموو ئاسەوارەی تەنیا توانیومانە سێ کتێبی بە چاپ بگەیەنین. بەداخەوە بابم لەبەر نەخۆشی ناتوانێ بنووسێ و تاقەتی نووسینی نییە. کاک بارزان نەوەی مامۆستا هەژار و سێ ڕۆژ دوای کۆچی دوایی مامۆستا هەژار لە دایک دەبێ.
مامۆستا ڕۆستەمی فەرمووی کاک مستەفا لەگەڵ وەرگێڕانی تەفسیری “انوارالقرآن” چیتان کردووە؟ فەرمووی: تەواوم کردووە و پێشەکیشم بۆ نووسیوە؛ لە تەفسیری “فی‌ظلال” هەڤدە هەژدە جزمم وەرگێڕاوە بەڵام هیچیان نەچوونەتە ژێر چاپ... .
#سۆزی‌میحڕاب
═══༻🍁༺═══
🕋 @Sozimihrab🌹
═══༻🍁༺═══
درێژەی بابەت👇
✍️سەیید موحەممەدئەمین واژی
سەر لە بەیانی ڕۆژی سێ‌شەممە ڕێکەوتی ۲۵ی بەفرانباری ۱۴۰۳ی هەتاوی، هاوڕێ لەگەڵ دۆستی خۆشەویست، مامۆستا مەلا سولەیمان ڕۆستەمی، چووینە سەردانی نووسەر و وەرگێڕ، کاک مستەفا شەڕەفکەندی، یادگار و کوڕی مامۆستا هەژار موکریانی. کە بەداخەوە ماوەی سێ ساڵ دەبێ بەهۆی نەخۆشی گردەنشین بووە. لەمێژ بوو نەمدیتبوو کە چوومە ژورێ گوتی مامۆستا واژی بەخێر بێی؛ من و مامۆستای ناسێوە. شوکرانەی خوان کرد، کە بارودۆخی جەستەی تۆزێ لە جاران باشترە، هەندێ باسی ئاسایی کرا و عەرزی “کاک بارزان”ن کرد چتان کردووە لەگەڵ لە چاپدانی ئاسەوارەکانی کاک مستەفا؟ فەرمووی: لەم هەموو ئاسەوارەی تەنیا توانیومانە سێ کتێبی بە چاپ بگەیەنین. بەداخەوە بابم لەبەر نەخۆشی ناتوانێ بنووسێ و تاقەتی نووسینی نییە. کاک بارزان نەوەی مامۆستا هەژار و سێ ڕۆژ دوای کۆچی دوایی مامۆستا هەژار لە دایک دەبێ.
مامۆستا ڕۆستەمی فەرمووی کاک مستەفا لەگەڵ وەرگێڕانی تەفسیری “انوارالقرآن” چیتان کردووە؟ فەرمووی: تەواوم کردووە و پێشەکیشم بۆ نووسیوە؛ لە تەفسیری “فی‌ظلال” هەڤدە هەژدە جزمم وەرگێڕاوە بەڵام هیچیان نەچوونەتە ژێر چاپ... .
#سۆزی‌میحڕاب
═══༻🍁༺═══
🕋 @Sozimihrab🌹
═══༻🍁༺═══
درێژەی بابەت👇
Telegraph
چالاکێکانی کاک موستەفا شەڕەفکەندی
چالاکێکانی کاک موستەفا شەڕەفکەندی ️سەیید موحەممەدئەمین واژی سەر لە بەیانی ڕۆژی سێ‌شەممە ڕێکەوتی ۲۵ی بەفرانباری ۱۴۰۳ی هەتاوی، هاوڕێ لەگەڵ دۆستی خۆشەویست، مامۆستا مەلا سولەیمان ڕۆستەمی، چووینە سەردانی نووسەر و وەرگێڕ، کاک مستەفا شەڕەفکەندی، یادگار و کوڕی مامۆستا…
Forwarded from شارنامه| صلاح الدین خدیو
🔺نبرد ریال و دلار در کانال نود هزار و دیوانە نمایی ترامپ
نبرد بی امان دلار و ریال بر سر تصاحب کانال نود هزار تومن به پنجمین روز خود رسید.
در حالیکه ریال بی ارزش شده و از نفس افتاده به سختی تلاش می کند در کاتال هشتاد تومن بماند، دلار سرکش و بی پروا سر ایستادن ندارد.
واقعیت این است که دلار سر جای خود نشسته و این پول ملی ایران است که در مسیر سقوط هر روز مرز تازەای را جابجا می کند.
در خط مقدم این نبرد نفس گیر، افکار واپس گرایانه و آخر الزمانی بیداد می کند.
تورم، توهم می آفریند و مسیر فلاکت محملی مناسب جهت پرورش افکار و پندارهای عاری از منطق است.
پشت جبهه اما اوضاع به مراتب بدتر است. طبقەی متوسط در حال محو شدن و جمعیت تهیدستان جدید در حال افزایش است.
خاموشی ها به پایتخت رسیده و کمبود برق و گاز و آب بیش از پیش کمر ریال را می شکند.
شکر که فارسی شکر هنوز از تاب نیفتاده و با واژەی ناترازی بە مصاف توصیف آن آمده است!
می گویند که ترامپ تاجر مآب است و با به راه انداختن جنگ اقتصادی، در پی معامله است.
معلوم نیست که چه کسی نخستین بار این کلیشەی سادە اندیشانە را بر سر زبان ها انداحت تا تکلیف تحلیل این پدیدەی استثنایی جهان سیاست را از دوش همگان ساقط کند.
البته که رئیس جمهور ایالات متحده اهل خرید و فروش و بده بستان است.
همین حالا خواهان خرید نوار غزه، جزیرەی گزوئنلند و کانال پاناماست و سند خلیج مکزیک را هم به نام کشورش زده است!
یک رونالد ریگان مجنون آخرین چیزی بود که رقبای منطقه ای آمریکا اعم از چین و ایران و روسیه آرزو می کردند.
ریگان کسی بود که با قاطعیت نمونه وارش ابرقدرت شرق را به زانو درآورد.
برنامەی ابتکار دفاع استراتژیک موسوم به جنگ ستارگان وی، بذر ترس و تردید را در دل مسکو کاشت و توان اقتصادی نحیف آن را به تحلیل برد.
اکنون معلوم شده که طرح مذکور چیزی در مایه های بلوف های سیاسی ترامپ بود و عاری از جدیت و پیوست های اجرایی و عملیاتی در خور اعتنا!
اما کار خود را کرد و مهم تر از آن کار را که کرد آنکه تمام کرد!
کسی که بی پروا عالی ترین فرماندەی نظامی ایران را هدف قرار داد و با تهور خواهان اخراج میلیون ها نفر ساکنان غزه و ابتیاع آن می شود، صرفا یک تجارت پیشەی بیزار از جنگ نیست.
تازه اگر کلیشەی ناتراز ترامپ تاجر و سوداگر را هم بپذیریم و دیپلماسی قایق های توپدارش را نادیده بگیریم، معلوم نیست تکلیف بازیگران فاقد منطق تجارت و بیرون از گود بازار بین الملل فرضی چه می شود؟
فرضا تکلیف حماس و حزب الله که عضو بازار فرضی مزبور نیستند و ترامپ پیگیرتر از راست افراطی اسرائیل خواهان امحایشان است، چه می شود؟
یا ایران که به نوعی پارتیزان نظام بین الملل است و شاکلەهای اصلی آن را نمی پذیرد، چگونه می تواند با منطق سود و زیان وی کنار آید؟
دشواری اینجاست که گفتگو با ترامپ، عملا به معنای چانه زنی با نتانیاهوست. نه خود بی بی که شرکای فوق افراطی و راست گرایش که دولت قبلی آمریکا را به ستوه آورده بودند.
به نظر می رسد باید نخست از تلەی تحلیلی ترامپ تاجر ماب و گریزان از جنگ خارج شد و با ابزارهای مفهومی تازه به توصیف وی و دیوانه بازی و دیوانه نمایی هایش پرداخت.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
نبرد بی امان دلار و ریال بر سر تصاحب کانال نود هزار تومن به پنجمین روز خود رسید.
در حالیکه ریال بی ارزش شده و از نفس افتاده به سختی تلاش می کند در کاتال هشتاد تومن بماند، دلار سرکش و بی پروا سر ایستادن ندارد.
واقعیت این است که دلار سر جای خود نشسته و این پول ملی ایران است که در مسیر سقوط هر روز مرز تازەای را جابجا می کند.
در خط مقدم این نبرد نفس گیر، افکار واپس گرایانه و آخر الزمانی بیداد می کند.
تورم، توهم می آفریند و مسیر فلاکت محملی مناسب جهت پرورش افکار و پندارهای عاری از منطق است.
پشت جبهه اما اوضاع به مراتب بدتر است. طبقەی متوسط در حال محو شدن و جمعیت تهیدستان جدید در حال افزایش است.
خاموشی ها به پایتخت رسیده و کمبود برق و گاز و آب بیش از پیش کمر ریال را می شکند.
شکر که فارسی شکر هنوز از تاب نیفتاده و با واژەی ناترازی بە مصاف توصیف آن آمده است!
می گویند که ترامپ تاجر مآب است و با به راه انداختن جنگ اقتصادی، در پی معامله است.
معلوم نیست که چه کسی نخستین بار این کلیشەی سادە اندیشانە را بر سر زبان ها انداحت تا تکلیف تحلیل این پدیدەی استثنایی جهان سیاست را از دوش همگان ساقط کند.
البته که رئیس جمهور ایالات متحده اهل خرید و فروش و بده بستان است.
همین حالا خواهان خرید نوار غزه، جزیرەی گزوئنلند و کانال پاناماست و سند خلیج مکزیک را هم به نام کشورش زده است!
یک رونالد ریگان مجنون آخرین چیزی بود که رقبای منطقه ای آمریکا اعم از چین و ایران و روسیه آرزو می کردند.
ریگان کسی بود که با قاطعیت نمونه وارش ابرقدرت شرق را به زانو درآورد.
برنامەی ابتکار دفاع استراتژیک موسوم به جنگ ستارگان وی، بذر ترس و تردید را در دل مسکو کاشت و توان اقتصادی نحیف آن را به تحلیل برد.
اکنون معلوم شده که طرح مذکور چیزی در مایه های بلوف های سیاسی ترامپ بود و عاری از جدیت و پیوست های اجرایی و عملیاتی در خور اعتنا!
اما کار خود را کرد و مهم تر از آن کار را که کرد آنکه تمام کرد!
کسی که بی پروا عالی ترین فرماندەی نظامی ایران را هدف قرار داد و با تهور خواهان اخراج میلیون ها نفر ساکنان غزه و ابتیاع آن می شود، صرفا یک تجارت پیشەی بیزار از جنگ نیست.
تازه اگر کلیشەی ناتراز ترامپ تاجر و سوداگر را هم بپذیریم و دیپلماسی قایق های توپدارش را نادیده بگیریم، معلوم نیست تکلیف بازیگران فاقد منطق تجارت و بیرون از گود بازار بین الملل فرضی چه می شود؟
فرضا تکلیف حماس و حزب الله که عضو بازار فرضی مزبور نیستند و ترامپ پیگیرتر از راست افراطی اسرائیل خواهان امحایشان است، چه می شود؟
یا ایران که به نوعی پارتیزان نظام بین الملل است و شاکلەهای اصلی آن را نمی پذیرد، چگونه می تواند با منطق سود و زیان وی کنار آید؟
دشواری اینجاست که گفتگو با ترامپ، عملا به معنای چانه زنی با نتانیاهوست. نه خود بی بی که شرکای فوق افراطی و راست گرایش که دولت قبلی آمریکا را به ستوه آورده بودند.
به نظر می رسد باید نخست از تلەی تحلیلی ترامپ تاجر ماب و گریزان از جنگ خارج شد و با ابزارهای مفهومی تازه به توصیف وی و دیوانه بازی و دیوانه نمایی هایش پرداخت.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
Forwarded from نەتەوە و ئایین
اصل محبّت نسبت به وطن و به ملّت، از عواطف «فطری» است
...میدانی که اصل محبّت نسبت به وطن و به ملّت، از عواطف «فطری» است، به قول مرحوم بابا مردوخ روحانی در مقدّمه «مشاهیرکُرد»:
روزی که به امر حقّ،جهان شد ایجاد
و آدم شد خلق و آدمی زاده بزاد
مهر وطن،محبّت قوم و نژاد
در فطرت آدمی ودیعت بنهاد
امّا ممکن است: گاهی،عواملی، موجب انحراف در این خصلت خدادادی گردد، که حدّ الهی آن، طبق قانون «دائره مسؤولیّت»، دلسوزی و خدمت خیرخواهانه است.
انحراف به طرف افراط که «عصبیٌت»، معیار گردد، چنانکه برای دیگران، آرزوی شرّ شود؛ و یا حقّ غیر، در برابر باطل هموطن یا هم ملّت، محکوم گردد و ...؛ و یا به طرف تفریط، چنانکه به گرفتاریها و خطاها و مظلومیّتهای ملّت خود، بی اعتنایی شود؛ تا آن درجه که: شخص، خود هم، به ملّتش (مادی یا معنوی) ضرر برساند؛ و تا آنجا که: به خاطر مال یا مقام سراب آسای چهار روز مفروض عمر دنیا، وطنش را و ملّتش را به دشمنان بفروشد! و پناه به خدا از شرّ هوای نفس!
علامە احمد مفتی زادە
نامه مورخه ۷۰/۱۰/۲۲
@fardin4917
https://www.tg-me.com/allameahmademoftizadeh
...میدانی که اصل محبّت نسبت به وطن و به ملّت، از عواطف «فطری» است، به قول مرحوم بابا مردوخ روحانی در مقدّمه «مشاهیرکُرد»:
روزی که به امر حقّ،جهان شد ایجاد
و آدم شد خلق و آدمی زاده بزاد
مهر وطن،محبّت قوم و نژاد
در فطرت آدمی ودیعت بنهاد
امّا ممکن است: گاهی،عواملی، موجب انحراف در این خصلت خدادادی گردد، که حدّ الهی آن، طبق قانون «دائره مسؤولیّت»، دلسوزی و خدمت خیرخواهانه است.
انحراف به طرف افراط که «عصبیٌت»، معیار گردد، چنانکه برای دیگران، آرزوی شرّ شود؛ و یا حقّ غیر، در برابر باطل هموطن یا هم ملّت، محکوم گردد و ...؛ و یا به طرف تفریط، چنانکه به گرفتاریها و خطاها و مظلومیّتهای ملّت خود، بی اعتنایی شود؛ تا آن درجه که: شخص، خود هم، به ملّتش (مادی یا معنوی) ضرر برساند؛ و تا آنجا که: به خاطر مال یا مقام سراب آسای چهار روز مفروض عمر دنیا، وطنش را و ملّتش را به دشمنان بفروشد! و پناه به خدا از شرّ هوای نفس!
علامە احمد مفتی زادە
نامه مورخه ۷۰/۱۰/۲۲
@fardin4917
https://www.tg-me.com/allameahmademoftizadeh
Forwarded from حنانە
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعر محتسب و مست
اثر ماندگار بانو پروین اعتصامی
دکلمه سهیلا راد
-----------
🌿🍃🌸🍃🌿
@hananahsho
🌿🍃🌸🍃🌿
------------
اثر ماندگار بانو پروین اعتصامی
دکلمه سهیلا راد
-----------
🌿🍃🌸🍃🌿
@hananahsho
🌿🍃🌸🍃🌿
------------