Audio
بەیادیکوردستان
نووسین : کاک ئەحمەد موفتی زادە 16/7/1368
دەنگ : کاک ئەحمەد موفتیزادە
@fardin4917
https://www.tg-me.com/allameahmademoftizadeh
🌲@rasepardeh
نووسین : کاک ئەحمەد موفتی زادە 16/7/1368
دەنگ : کاک ئەحمەد موفتیزادە
@fardin4917
https://www.tg-me.com/allameahmademoftizadeh
🌲@rasepardeh
Forwarded from اتچ بات
🪴
نازم حیکمەت نووسەر و شاعیر تورکییه
بیرەوەرییەکی زۆر جوان و جێی دەرس بۆ بانگخوازان و مامۆستایانی قوتابخانە و ..
تا زمانی کە بە دلها وارد نشوید
نمیتوانید بە سرها وارد شوید
تا نەچنە ناو دڵانەوە
ناچنە ناو بیر و مێشکەوە
قابل توجە مبلغان
#بۆ_بانگخوازان
@rasepardeh
@kiwmars
نازم حیکمەت نووسەر و شاعیر تورکییه
بیرەوەرییەکی زۆر جوان و جێی دەرس بۆ بانگخوازان و مامۆستایانی قوتابخانە و ..
تا زمانی کە بە دلها وارد نشوید
نمیتوانید بە سرها وارد شوید
تا نەچنە ناو دڵانەوە
ناچنە ناو بیر و مێشکەوە
قابل توجە مبلغان
#بۆ_بانگخوازان
@rasepardeh
@kiwmars
Telegram
attach 📎
Forwarded from شارنامه| صلاح الدین خدیو
🔺پایان جنگ و آغاز خاورمیانەی تازە
جنگ را یحیی سنوار آغاز کرد، نتانیاهو با قساوتی کمتر دیده شده، پانزده ماه بدون توقف آن را ادامه داد و سرانجام دونالد ترامپ آن را تمام کرد.
جنگ غزه یکی از نادرترین لحظات تاریخ خاورمیانه بود، رخدادی سرنوشت سازتر از خودسوزی محمد بوعزیزی دست فروش تهیدست تونسی.
درست است که بوعزیزی با خودسوزی خاورمیانەی سایکس پیکو را به آتش کشید، اما " آتش نشانان ضد انقلاب " در عربستان و امارات زود سر رسیدند و از سرایت آن به سایر کشورها جلوگیری کردند. حتی در خود کشورهای آتش گرفته هم آن را خاموش نمودند.
اما اخگری که سنوار در انبار باروت منطقه افکند، سوزاننده تر از شعله های بهار عربی بود.
بخش مهمی از محور مقاومت تحت رهبری ایران سوخت. سنوار که می خواست نتانیاهو را از اریکەی حکومت پایین بکشد، ناخواسته بشار اسد را سرنگون کرد.
حزب الله بر اثر آن پدران بنیادگذار و فرماندهان کلیدی و در راس آنها رهبر کاریزماتیک و تاریخی اش را از دست داد.
ایران به عرصەی رویارویی مستقیم با اسرائیل کشیده شد و در یک تنگنای جدی ژئوپولتیک و راهبردی قرار گرفت.
نقش اصلی داستان را نتانیاهو ایفا کرد. بی هیج خط قرمز و با زیر پا نهادن تمام قوانین جنگ، پانزده ماه در صدد جبران مافات و احیای بازدارندگی از دست رفته برآمد.
شکست اطلاعاتی اسرائیل در پیش بینی و جلوگیری از حملەی هفت اکتبر برای دولت دست راستی و تندروی آن در حکم از دست دادن بکارت استراتژیک بود.
تمام آنچه نتانیاهو کرد و در ضمن آن، سر از دادگاه بین المللی کیفری هم در آورد برای جبران این فقره بود.
پیروزی های اطلاعاتی بر حزب الله و موفقیت در هدف قرار دادن هنیه در تهران و حملەی دوم بە ایران، بخش مهمی از شکست هفت اکتبر را پوشاند.
اما مهم تر از آن، نتوانست جنگ را به میل خود و مطابق اهداف اعلام شده تمام کند.
نه حماس مانند ساف در تابستان 1982 از غزه بیرون رفت و نه از توان رزم چریکی آن چندان کاسته شد.
حماس البته ضرباتی جبران ناپذیر خورد و ظرفیت آن برای تکرار حملاتی شبیه هفت اکتبر تا سالها از دست رفت.
آیندەی غزه البته همچنان مبهم است. منطقه ای ویران شده که برای بازسازی محتاج صدها میلیارد دلار است و بدون یک ساز و کار سیاسی مشروع و مورد پسند جامعەی بین المللی تامین آن دشوار و چه بسا غیرممکن است.
سوت پایان را ترامپ زد. بدون ضرب الاجل او احتمالا سرنوشت این دور از مذاکرات مانند ادوار پیشین قربانی بوالهوسی های نتانیاهو می شد و جنگ بی هدف باز ادامه می یافت.
اکنون هم اسرائیل و هم حماس می توانند ادعای پیروزی بکنند.
حماس چون از نابودی جان بدر برد و به زانو در نیامد.
اسرائیل هم توانست محور مقاومت را تضعیف و موازنەی قدرت را به زیان ایران دگرگون کند.
حدود 50000 کشتەی فلسطینی و 2000 اسرائیلی مقتول این درگیری را از سایر جنگ های گذشته متمایز کرده است.
به همین میزان خاورمیانه هم تغییر و وارد دورانی تازه شده است.
ترامپ درست مانند رونالد ریگان که کارش را با آزادی گروگان های آمریکایی در ایران آغاز کرد، در روز تحلیف از موهبتی عظیم برخوردار شده است.
وی با سرمایەی ناشی از آن به سراغ پرونده های ایران و جنگ اوکراین و چین خواهد رفت و با دست پر هم خواهد آمد.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
جنگ را یحیی سنوار آغاز کرد، نتانیاهو با قساوتی کمتر دیده شده، پانزده ماه بدون توقف آن را ادامه داد و سرانجام دونالد ترامپ آن را تمام کرد.
جنگ غزه یکی از نادرترین لحظات تاریخ خاورمیانه بود، رخدادی سرنوشت سازتر از خودسوزی محمد بوعزیزی دست فروش تهیدست تونسی.
درست است که بوعزیزی با خودسوزی خاورمیانەی سایکس پیکو را به آتش کشید، اما " آتش نشانان ضد انقلاب " در عربستان و امارات زود سر رسیدند و از سرایت آن به سایر کشورها جلوگیری کردند. حتی در خود کشورهای آتش گرفته هم آن را خاموش نمودند.
اما اخگری که سنوار در انبار باروت منطقه افکند، سوزاننده تر از شعله های بهار عربی بود.
بخش مهمی از محور مقاومت تحت رهبری ایران سوخت. سنوار که می خواست نتانیاهو را از اریکەی حکومت پایین بکشد، ناخواسته بشار اسد را سرنگون کرد.
حزب الله بر اثر آن پدران بنیادگذار و فرماندهان کلیدی و در راس آنها رهبر کاریزماتیک و تاریخی اش را از دست داد.
ایران به عرصەی رویارویی مستقیم با اسرائیل کشیده شد و در یک تنگنای جدی ژئوپولتیک و راهبردی قرار گرفت.
نقش اصلی داستان را نتانیاهو ایفا کرد. بی هیج خط قرمز و با زیر پا نهادن تمام قوانین جنگ، پانزده ماه در صدد جبران مافات و احیای بازدارندگی از دست رفته برآمد.
شکست اطلاعاتی اسرائیل در پیش بینی و جلوگیری از حملەی هفت اکتبر برای دولت دست راستی و تندروی آن در حکم از دست دادن بکارت استراتژیک بود.
تمام آنچه نتانیاهو کرد و در ضمن آن، سر از دادگاه بین المللی کیفری هم در آورد برای جبران این فقره بود.
پیروزی های اطلاعاتی بر حزب الله و موفقیت در هدف قرار دادن هنیه در تهران و حملەی دوم بە ایران، بخش مهمی از شکست هفت اکتبر را پوشاند.
اما مهم تر از آن، نتوانست جنگ را به میل خود و مطابق اهداف اعلام شده تمام کند.
نه حماس مانند ساف در تابستان 1982 از غزه بیرون رفت و نه از توان رزم چریکی آن چندان کاسته شد.
حماس البته ضرباتی جبران ناپذیر خورد و ظرفیت آن برای تکرار حملاتی شبیه هفت اکتبر تا سالها از دست رفت.
آیندەی غزه البته همچنان مبهم است. منطقه ای ویران شده که برای بازسازی محتاج صدها میلیارد دلار است و بدون یک ساز و کار سیاسی مشروع و مورد پسند جامعەی بین المللی تامین آن دشوار و چه بسا غیرممکن است.
سوت پایان را ترامپ زد. بدون ضرب الاجل او احتمالا سرنوشت این دور از مذاکرات مانند ادوار پیشین قربانی بوالهوسی های نتانیاهو می شد و جنگ بی هدف باز ادامه می یافت.
اکنون هم اسرائیل و هم حماس می توانند ادعای پیروزی بکنند.
حماس چون از نابودی جان بدر برد و به زانو در نیامد.
اسرائیل هم توانست محور مقاومت را تضعیف و موازنەی قدرت را به زیان ایران دگرگون کند.
حدود 50000 کشتەی فلسطینی و 2000 اسرائیلی مقتول این درگیری را از سایر جنگ های گذشته متمایز کرده است.
به همین میزان خاورمیانه هم تغییر و وارد دورانی تازه شده است.
ترامپ درست مانند رونالد ریگان که کارش را با آزادی گروگان های آمریکایی در ایران آغاز کرد، در روز تحلیف از موهبتی عظیم برخوردار شده است.
وی با سرمایەی ناشی از آن به سراغ پرونده های ایران و جنگ اوکراین و چین خواهد رفت و با دست پر هم خواهد آمد.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
Forwarded from زەوی سهخت و ئاسمان دوور (🌲)
شیعری: سەیف فەرغانی
وەرگێرانی بۆ کوردی: ناسر حیسامی
.
سهرهنجام مهرگ، به ژیان و به جیهانی ئێوهشدا دێ!
لهسهر تهختن، ڕۆژی تهخت وهرگهڕانی ئێوهش دادێ!
.
کوندی مهینهت، بۆ وهی به سهر کهلاوهتاندا بخوێنێ،
ڕۆژێک بهسهر کۆشک و سهرا و بهرههیوانی ئێوهشدا دێ!
.
گهڵاڕێزان که ههڵی کرد له وهخت و ناوهخت ناپرسێ،
ئهم خهزانه به نێو باغ و سهر بێستانی ئێوهشدا دێ!
.
ئاوی گهرووگری ئهجهل، گهرووی گهلێک شا و گهدای گرت،
ئهم ئاشگێڕه، به دۆڵاشی ئاشهوانی ئێوهشدا دێ!
.
تیغی ستهمکاریی خۆتان به گهردنی ئێمه تیژ کرد
وادهی کولبوونی خهنجهر و ژهنگهێنانی ئێوهش، دادێ!
.
ڕۆژی دادی دادپهروهران کۆتایی هات و تێپهڕی
بێ شک، کۆتایی بێدادی زاڵمانی ئێوهش، دادێ!
.
لهم ههرێمه نهڕڕهی نهڕرهشێران ئهگهر نهما، ئیدی
بێدهنگبوونی لوورهی سهگی دهرکهوانی ئێوهش، دادێ!
.
سوارچاک ههبوو، نه ئهسپی ما، نه تۆزی ما به دهشتهوه
دامرکانی تهپوتۆزی کهرگهوزانی ئێوهش، دادێ!
.
زۆر مۆمی ڕوون به زریانێ کوژانهوه. لێم ببیستن!
به چراوه، ڕۆژی کهوتنه بهر زریانی ئیوهش، دادێ!
.
کاروانسهرای ئهم ژیانه زۆر کاروانی لێ تێپهڕی
ڕۆژگاری بارگهبهستنی کاروانی ئێوهش، دادێ!
.
به ئهستێرهی بهخت و به نێوچاوان، له خۆ بایی مهبن!
ههوری نههات، به ئاسمانی نێوچاوانی ئێوهشدا دێ!
.
نۆره و کایه، له دوای کهسان، به ئێوه ناکهسان گهیشت
نۆرهی له کایهدهرچوونی ناکهسانی ئێوهش دادێ!
.
پێنج و دوو ڕۆژێک بوو، ڕۆیی، دوورکهوتهوه دهورهی ئهوان
تاق و جووتی ئهم مۆرهیه، به دهورانی ئێوهشدا دێ!
.
له بهر تیری جهوری ئێوه، قهڵغانی سهبر ڕادهگرین
تا به ئێش و ژانی پیری، ئهو کهوانی ئێوهش، دادێ!
.
له باغی شان و شهوکهتدا، ههر چهند ڕۆژێکه پشکووتن
ههڵوهرینی شان و شکۆی گوڵستانی ئێوهش، دادێ!
.
سهر و سامان، ههمووی ئاوه له گۆلاوێکدا وهستابێ،
ئاوهڕۆیهک به نێو بهند و بناوانی ئێوهشدا دێ!
.
دهمێک ساڵه که مێگهلتان به گورگه شوان ئهسپاردووه.
بهسهرچوونی زیانهخورۆیی گورگهشوانی ئێوهش، دادێ!
.
فیلی فهنا، که شای بهقای له گۆشهدا مات کردووه،
هاکا بزووت، به سهر سهری پیادهکانی ئێوهشدا دێ!
.
گهلی برا، ”سهیف“ ئهمڕۆ چاوهڕوانی ئهوهندهیه
که ببینێ دوعای خێری به زمانی ئێوهشدا دێ!
سەیفی فەرغانی
......................................................................
سەیف، لە شاعیرانی نیوەی دووهەمی سەدەی حەوتەم و سەرەتای سەدەی هەشتەمی کۆچییە. لە فەرغانە لە دایک بوو و دواتر لە ڕۆم و ئازەربایجان و ئاسیای بچووک ژیا. بە غەزەل و قەتعە و قەسیدە و چوارینەوە، دە هەتا یازدەهەزار دێڕە شیعری هەیە. ساڵی ٧٤٩ی کۆچی (١٣٧٠ی زایین)، ماڵاوایی لە ژیان کرد. ئەم شیعرەی لەسەر هێرشی مەغول نووسیوە.
ساڵی ٢٠١١، لەسەر پێشنیاری هێژا کاک ئەنوەری سوڵتانی شیعرەکەم لە فارسییەوە کردە کوردی.
.
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن
تأثیر اختران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دو روز بود از آن دگر کسان
بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدتی
این گل، ز گلستان شما نیز بگذرد
آبیست ایستاده درین خانه مال و جاه
این آب ناروان شما نیز بگذرد
ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع
این گرگی شبان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست
هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
ای دوستان خواهم که به نیکی دعای سیف
یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
سیف فرغانی، دیوان اشعار
@kiwmars
وەرگێرانی بۆ کوردی: ناسر حیسامی
.
سهرهنجام مهرگ، به ژیان و به جیهانی ئێوهشدا دێ!
لهسهر تهختن، ڕۆژی تهخت وهرگهڕانی ئێوهش دادێ!
.
کوندی مهینهت، بۆ وهی به سهر کهلاوهتاندا بخوێنێ،
ڕۆژێک بهسهر کۆشک و سهرا و بهرههیوانی ئێوهشدا دێ!
.
گهڵاڕێزان که ههڵی کرد له وهخت و ناوهخت ناپرسێ،
ئهم خهزانه به نێو باغ و سهر بێستانی ئێوهشدا دێ!
.
ئاوی گهرووگری ئهجهل، گهرووی گهلێک شا و گهدای گرت،
ئهم ئاشگێڕه، به دۆڵاشی ئاشهوانی ئێوهشدا دێ!
.
تیغی ستهمکاریی خۆتان به گهردنی ئێمه تیژ کرد
وادهی کولبوونی خهنجهر و ژهنگهێنانی ئێوهش، دادێ!
.
ڕۆژی دادی دادپهروهران کۆتایی هات و تێپهڕی
بێ شک، کۆتایی بێدادی زاڵمانی ئێوهش، دادێ!
.
لهم ههرێمه نهڕڕهی نهڕرهشێران ئهگهر نهما، ئیدی
بێدهنگبوونی لوورهی سهگی دهرکهوانی ئێوهش، دادێ!
.
سوارچاک ههبوو، نه ئهسپی ما، نه تۆزی ما به دهشتهوه
دامرکانی تهپوتۆزی کهرگهوزانی ئێوهش، دادێ!
.
زۆر مۆمی ڕوون به زریانێ کوژانهوه. لێم ببیستن!
به چراوه، ڕۆژی کهوتنه بهر زریانی ئیوهش، دادێ!
.
کاروانسهرای ئهم ژیانه زۆر کاروانی لێ تێپهڕی
ڕۆژگاری بارگهبهستنی کاروانی ئێوهش، دادێ!
.
به ئهستێرهی بهخت و به نێوچاوان، له خۆ بایی مهبن!
ههوری نههات، به ئاسمانی نێوچاوانی ئێوهشدا دێ!
.
نۆره و کایه، له دوای کهسان، به ئێوه ناکهسان گهیشت
نۆرهی له کایهدهرچوونی ناکهسانی ئێوهش دادێ!
.
پێنج و دوو ڕۆژێک بوو، ڕۆیی، دوورکهوتهوه دهورهی ئهوان
تاق و جووتی ئهم مۆرهیه، به دهورانی ئێوهشدا دێ!
.
له بهر تیری جهوری ئێوه، قهڵغانی سهبر ڕادهگرین
تا به ئێش و ژانی پیری، ئهو کهوانی ئێوهش، دادێ!
.
له باغی شان و شهوکهتدا، ههر چهند ڕۆژێکه پشکووتن
ههڵوهرینی شان و شکۆی گوڵستانی ئێوهش، دادێ!
.
سهر و سامان، ههمووی ئاوه له گۆلاوێکدا وهستابێ،
ئاوهڕۆیهک به نێو بهند و بناوانی ئێوهشدا دێ!
.
دهمێک ساڵه که مێگهلتان به گورگه شوان ئهسپاردووه.
بهسهرچوونی زیانهخورۆیی گورگهشوانی ئێوهش، دادێ!
.
فیلی فهنا، که شای بهقای له گۆشهدا مات کردووه،
هاکا بزووت، به سهر سهری پیادهکانی ئێوهشدا دێ!
.
گهلی برا، ”سهیف“ ئهمڕۆ چاوهڕوانی ئهوهندهیه
که ببینێ دوعای خێری به زمانی ئێوهشدا دێ!
سەیفی فەرغانی
......................................................................
سەیف، لە شاعیرانی نیوەی دووهەمی سەدەی حەوتەم و سەرەتای سەدەی هەشتەمی کۆچییە. لە فەرغانە لە دایک بوو و دواتر لە ڕۆم و ئازەربایجان و ئاسیای بچووک ژیا. بە غەزەل و قەتعە و قەسیدە و چوارینەوە، دە هەتا یازدەهەزار دێڕە شیعری هەیە. ساڵی ٧٤٩ی کۆچی (١٣٧٠ی زایین)، ماڵاوایی لە ژیان کرد. ئەم شیعرەی لەسەر هێرشی مەغول نووسیوە.
ساڵی ٢٠١١، لەسەر پێشنیاری هێژا کاک ئەنوەری سوڵتانی شیعرەکەم لە فارسییەوە کردە کوردی.
.
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن
تأثیر اختران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دو روز بود از آن دگر کسان
بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدتی
این گل، ز گلستان شما نیز بگذرد
آبیست ایستاده درین خانه مال و جاه
این آب ناروان شما نیز بگذرد
ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع
این گرگی شبان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست
هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
ای دوستان خواهم که به نیکی دعای سیف
یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
سیف فرغانی، دیوان اشعار
@kiwmars
شوکر بۆ خوا کە ئاگری بەشێ لە ڕۆژهەڵاتی ناڤین کوژایەوە..گەرچی ئاکامیشی نادیار بێ🪴
Forwarded from کوردناسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بەخوا نەمتوانی هیچ بڵێم
تەنها دەڵێم ئاخ
لاوازی یادگەی نەتەوەیی و دڵڕەقی دەسەڵات و ستەمکاری عەرەب
@kurdologyk
تەنها دەڵێم ئاخ
لاوازی یادگەی نەتەوەیی و دڵڕەقی دەسەڵات و ستەمکاری عەرەب
@kurdologyk
Forwarded from کردستان نامه
🔴ما نباید بمیریم رٶیاها بیمادر میشوند.
✍اسماعیل شمس
🔺دیشب که این یادداشت را مینوشتم، با خود گفتم که بهتر آن است، کانال کردستاننامه را دریغانامه بنامم، زیرا مدتهاست کار من هم، نظامیوار، دریغاگویی برای اهل فکر و اندیشه این دیار شده است: همی گفتم که خاقانی دریغاگوی من باشد/دریغا من شـدم آخر دریغاگوی خـاقانی
🔺از ۲۳دیماه ۱۳۹٨ که دکترجلال(رامان) حاجیزاده از میان ما رفت تا ۲۳دی ۱۴۰۳ که دکتر زکریا قادری دار فانی را وداع گفت، دریغاگوی شمار زیادی از جوانان این دیار بودهام، که در اینجا تنها به چهار نفر از آنان اشاره میکنم: جلال(رامان) حاجیزاده، دکترای اندیشه سیاسی در دانشگاه تربیت مدرس تهران؛ ثریا خدامرادی، دکترای ادیان و عرفان از دانشگاه ارفورت آلمان، حسن(هێرش)امینی، دکترای اپیدمیولوژی در دانشگاه بازل سوئیس و زکریا(هێرش) قادری، دکترای علوم سیاسی در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران و متوفای آلمان. این چهار نفر که سه نفر آنان در طول سال گذشته جاودانه شدند، با وجود تفاوت در رشته و اندیشه چند ویژگی مشترک داشتند: نخست همه آنان جوانمرگ شدند و در دهه چهلم عمر خود از دنیا رفتند: رامان حاجیزاده در ۴۴ سالگی، ثریا خدامرادی در ۴۶، هێرش امینی در ۴۱ و هێرش قادری در ۴۲ سالگی. دو نفر از آنان اهل سردشت و دو نفر متولد پاوه بودند و هر ۴ نفر از خانوادهای محروم برخاسته و با تلاش فردی به مدارج عالی علمی رسیده بودند. سه نفر از آنان نام اولیه خود را کنار گذاشتند و بهجای نامهای عربی جلال، حسن و زکریا بە ترتیب اسامی کردی ڕامان(اندیشه)، هێرش(یورش) و هێرش را برگزیدند.
🔺غیر از این چند ویژگی مشابه صوری، دیگر ویژگی مشترک آنان تولد دوباره بود. همه ما یک بار با صفات زبانی، دینی و فرهنگی انتسابی به دنیا میآییم و بیشتر با همان صفات از دنیا میرویم، اما هستند کسانی که در برابر آنچه از پدران و مادران زیستی و فکری خود گرفتهاند، علامت سٶال قرار میدهند و این، آغاز فرایندی است که گاه به تولدی دیگر میانجامد. تولد دوباره و قرارگرفتن در برابر وضع موجود کار هرکسی نیست، زیرا انواع رنجها و محنتها را نه تنها از مخالفان، که از نزدیکان و دوستان و معلمان و شاگردان متوجه فرد میکند؛ بهنوعی که حتی در کوچه و محله و روستا و شهر خود نیز احساس غریبگی مینماید.
🔺این ۴ نفر کمابیش نمونهای از تولد دوباره در فضای فرهنگی کردستان بودند.با دریغ و افسوس باید گفت که آنان افزون بر عوامل بیرونی درگیر رنجی شدند که نتیجه انتخاب سخت خودشان بود. این انتخاب سخت تنها فعالیت سیاسی و نقد ایدئولوژی رسمی نبود(مانند دکتر زکریا)، بلکه فراتر از آن درافتادن با سنتهای سفت و سخت حاکم برجامعه کردی بود. کسی که فعال سیاسی و حزبی است، معمولاً سختجان هم میشود و قدرت تابآوریاش بالا میرود، اما یک اندیشمند، چنین نیست؛ زیرا او بیشتر از آنکه دلبسته یک ایدئولوژی، یک حزب، یک جریان و حتی اندیشه قبلی خود باشد،شیدای تولیدات فکری جدیدش است. تفاوت اندیشمند با فعالان حزبی یا شیفتگان ایدئولوژی این است که اندیشمند تعهد به یک اندیشه ثابت را مرگ تدریجی میداند و با نقد گذشته و کشف اندیشه نو سرزنده میشود، اما فعال حزبی و ایدئولوژیک، سفت و سخت به باورهای پیشین خود میچسپد و نقد آنها را مساوی مرگ میداند.
🔺از سوی دیگر، فعالان حزبی، سیاسی و ایدئولوژیک که اصل را ثبات در اندیشه و عمل قرار دادهاند، هیچگاه تنها نیستند و همیشه حلقهای از مرید و مراد و همفکر را در کنار خود دارند، اما اندیشمندان دغدغهمند همیشه تنهایند، زیرا به هیچ چیز و هیچ کس ارادت ندارند و هر آن ممکن است منتقد چیزی شوند که تا دیروز دلبسته آن بودهاند. این کار به معنای ابنالوقت بودن یا نان به نرخ روز خوردن نیست، بلکه تعهد به اندیشه و ترجیح حقیقت بر مصلحت و منفعت است. اندیشمند، مجیزگوی هیچ حزب و ایدئولوژی و شخصیتی نیست؛ نه خود را میفروشد و نه کسی طالب خرید اوست، بنابراین اندیشمند راستین و دغدغهمند در کنار تنهایی فکری باید با فقر و نداری هم دست و پنجه نرم کند. اندیشمند حتی با دانشمند یا هنرمند هم متفاوت است، زیرا آنان به شرط پرهیز از اندیشهورزی انتقادی هرجا روند، قدر میبینند و بر صدر مینشینند،اما اندیشمند دغدغهمند جز برای جمعی اندک همیشه در حاشیه و دور از دیده است. درد و دریغ بزرگتر آن است که اندیشمند بعد از مرگ دیده میشود و برخی از ما که هیچگاه دغدغه زندگی، رنج تنهایی و غربت روح او را نداشتهایم، به محض مرگ غریبانه او دریغاگویش میشویم.
🔺این یادداشت به منزله همدلی با اندیشه این چهار جوان سفرکرده نیست، که حتماً بر بخشی از آن نقد وارد است، بلکه دفاع از اصل "اندیشیدن" و [نه یک اندیشه خاص] در جامعه کردی است که این روزها بسیار سخت و پرهزینه شده است.
🔺عنوان یادداشت، نام مجموعه شعری از سید علی صالحی، شاعر معاصر است.
@kurdistanname
✍اسماعیل شمس
🔺دیشب که این یادداشت را مینوشتم، با خود گفتم که بهتر آن است، کانال کردستاننامه را دریغانامه بنامم، زیرا مدتهاست کار من هم، نظامیوار، دریغاگویی برای اهل فکر و اندیشه این دیار شده است: همی گفتم که خاقانی دریغاگوی من باشد/دریغا من شـدم آخر دریغاگوی خـاقانی
🔺از ۲۳دیماه ۱۳۹٨ که دکترجلال(رامان) حاجیزاده از میان ما رفت تا ۲۳دی ۱۴۰۳ که دکتر زکریا قادری دار فانی را وداع گفت، دریغاگوی شمار زیادی از جوانان این دیار بودهام، که در اینجا تنها به چهار نفر از آنان اشاره میکنم: جلال(رامان) حاجیزاده، دکترای اندیشه سیاسی در دانشگاه تربیت مدرس تهران؛ ثریا خدامرادی، دکترای ادیان و عرفان از دانشگاه ارفورت آلمان، حسن(هێرش)امینی، دکترای اپیدمیولوژی در دانشگاه بازل سوئیس و زکریا(هێرش) قادری، دکترای علوم سیاسی در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران و متوفای آلمان. این چهار نفر که سه نفر آنان در طول سال گذشته جاودانه شدند، با وجود تفاوت در رشته و اندیشه چند ویژگی مشترک داشتند: نخست همه آنان جوانمرگ شدند و در دهه چهلم عمر خود از دنیا رفتند: رامان حاجیزاده در ۴۴ سالگی، ثریا خدامرادی در ۴۶، هێرش امینی در ۴۱ و هێرش قادری در ۴۲ سالگی. دو نفر از آنان اهل سردشت و دو نفر متولد پاوه بودند و هر ۴ نفر از خانوادهای محروم برخاسته و با تلاش فردی به مدارج عالی علمی رسیده بودند. سه نفر از آنان نام اولیه خود را کنار گذاشتند و بهجای نامهای عربی جلال، حسن و زکریا بە ترتیب اسامی کردی ڕامان(اندیشه)، هێرش(یورش) و هێرش را برگزیدند.
🔺غیر از این چند ویژگی مشابه صوری، دیگر ویژگی مشترک آنان تولد دوباره بود. همه ما یک بار با صفات زبانی، دینی و فرهنگی انتسابی به دنیا میآییم و بیشتر با همان صفات از دنیا میرویم، اما هستند کسانی که در برابر آنچه از پدران و مادران زیستی و فکری خود گرفتهاند، علامت سٶال قرار میدهند و این، آغاز فرایندی است که گاه به تولدی دیگر میانجامد. تولد دوباره و قرارگرفتن در برابر وضع موجود کار هرکسی نیست، زیرا انواع رنجها و محنتها را نه تنها از مخالفان، که از نزدیکان و دوستان و معلمان و شاگردان متوجه فرد میکند؛ بهنوعی که حتی در کوچه و محله و روستا و شهر خود نیز احساس غریبگی مینماید.
🔺این ۴ نفر کمابیش نمونهای از تولد دوباره در فضای فرهنگی کردستان بودند.با دریغ و افسوس باید گفت که آنان افزون بر عوامل بیرونی درگیر رنجی شدند که نتیجه انتخاب سخت خودشان بود. این انتخاب سخت تنها فعالیت سیاسی و نقد ایدئولوژی رسمی نبود(مانند دکتر زکریا)، بلکه فراتر از آن درافتادن با سنتهای سفت و سخت حاکم برجامعه کردی بود. کسی که فعال سیاسی و حزبی است، معمولاً سختجان هم میشود و قدرت تابآوریاش بالا میرود، اما یک اندیشمند، چنین نیست؛ زیرا او بیشتر از آنکه دلبسته یک ایدئولوژی، یک حزب، یک جریان و حتی اندیشه قبلی خود باشد،شیدای تولیدات فکری جدیدش است. تفاوت اندیشمند با فعالان حزبی یا شیفتگان ایدئولوژی این است که اندیشمند تعهد به یک اندیشه ثابت را مرگ تدریجی میداند و با نقد گذشته و کشف اندیشه نو سرزنده میشود، اما فعال حزبی و ایدئولوژیک، سفت و سخت به باورهای پیشین خود میچسپد و نقد آنها را مساوی مرگ میداند.
🔺از سوی دیگر، فعالان حزبی، سیاسی و ایدئولوژیک که اصل را ثبات در اندیشه و عمل قرار دادهاند، هیچگاه تنها نیستند و همیشه حلقهای از مرید و مراد و همفکر را در کنار خود دارند، اما اندیشمندان دغدغهمند همیشه تنهایند، زیرا به هیچ چیز و هیچ کس ارادت ندارند و هر آن ممکن است منتقد چیزی شوند که تا دیروز دلبسته آن بودهاند. این کار به معنای ابنالوقت بودن یا نان به نرخ روز خوردن نیست، بلکه تعهد به اندیشه و ترجیح حقیقت بر مصلحت و منفعت است. اندیشمند، مجیزگوی هیچ حزب و ایدئولوژی و شخصیتی نیست؛ نه خود را میفروشد و نه کسی طالب خرید اوست، بنابراین اندیشمند راستین و دغدغهمند در کنار تنهایی فکری باید با فقر و نداری هم دست و پنجه نرم کند. اندیشمند حتی با دانشمند یا هنرمند هم متفاوت است، زیرا آنان به شرط پرهیز از اندیشهورزی انتقادی هرجا روند، قدر میبینند و بر صدر مینشینند،اما اندیشمند دغدغهمند جز برای جمعی اندک همیشه در حاشیه و دور از دیده است. درد و دریغ بزرگتر آن است که اندیشمند بعد از مرگ دیده میشود و برخی از ما که هیچگاه دغدغه زندگی، رنج تنهایی و غربت روح او را نداشتهایم، به محض مرگ غریبانه او دریغاگویش میشویم.
🔺این یادداشت به منزله همدلی با اندیشه این چهار جوان سفرکرده نیست، که حتماً بر بخشی از آن نقد وارد است، بلکه دفاع از اصل "اندیشیدن" و [نه یک اندیشه خاص] در جامعه کردی است که این روزها بسیار سخت و پرهزینه شده است.
🔺عنوان یادداشت، نام مجموعه شعری از سید علی صالحی، شاعر معاصر است.
@kurdistanname
Forwarded from شارنامه| صلاح الدین خدیو
🔺به اقلیم کردستان دوم خوش آمدید!
ملاقات مسعود بارزانی و مظلوم کوبانی را باید در چارچوب دو خبر دیگر ارزیابی کرد.
اعلام حمایت صریح روبیو وزیر خارجەی ترامپ از کردهای شام و سفر ژنرال کوریلا فرماندەی ستتکام به سوریه.
از خلال این مثلث، سیاست آتی آمریکا در سوریه و قصد آن برای رسمیت خودمختاری کردها روشن می شود.
کویانی فرماندەی کردها تحت الحفظ آمریکایی ها به اربیل و دیدار بارزانی رفت.
پیشتر هم توسط بالگردی آمریکایی به دمشق و دیدار شرع رفته بود.
دیدار اربیل نشانەی توفیق تلاش های واشنگتن جهت رفع اختلافات دو جناح کردیست.
جناح حاکم نزدیک پ.ک.ک و متحد آمریکاست.
جناح ناراضی نیز متحد بارزانی و نزدیک به ترکیه حساب می شود.
کاخ سفید بر آن است که با وحدت این دو جریان از غلظت حضور پ.ک،ک در ساختارهای سیاسی و نظامی روژاوا کاسته و اطمینان خاطر ترکیه جلب شود.
این اقدام مشابه رخدادی تاریخی دیگر است. توافقنامەی 1998 واشنگتن میان طالبانی و بارزانی به ابتکار آلبرایت که به بیش از سی سال جنگ های متناوب داخلی خاتمه داد و بنیان اقلیم کردستان کنونی را گذاشت.
خلع بهانه از ترکیه مانند خلع سلاح آن در سوریه است!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
ملاقات مسعود بارزانی و مظلوم کوبانی را باید در چارچوب دو خبر دیگر ارزیابی کرد.
اعلام حمایت صریح روبیو وزیر خارجەی ترامپ از کردهای شام و سفر ژنرال کوریلا فرماندەی ستتکام به سوریه.
از خلال این مثلث، سیاست آتی آمریکا در سوریه و قصد آن برای رسمیت خودمختاری کردها روشن می شود.
کویانی فرماندەی کردها تحت الحفظ آمریکایی ها به اربیل و دیدار بارزانی رفت.
پیشتر هم توسط بالگردی آمریکایی به دمشق و دیدار شرع رفته بود.
دیدار اربیل نشانەی توفیق تلاش های واشنگتن جهت رفع اختلافات دو جناح کردیست.
جناح حاکم نزدیک پ.ک.ک و متحد آمریکاست.
جناح ناراضی نیز متحد بارزانی و نزدیک به ترکیه حساب می شود.
کاخ سفید بر آن است که با وحدت این دو جریان از غلظت حضور پ.ک،ک در ساختارهای سیاسی و نظامی روژاوا کاسته و اطمینان خاطر ترکیه جلب شود.
این اقدام مشابه رخدادی تاریخی دیگر است. توافقنامەی 1998 واشنگتن میان طالبانی و بارزانی به ابتکار آلبرایت که به بیش از سی سال جنگ های متناوب داخلی خاتمه داد و بنیان اقلیم کردستان کنونی را گذاشت.
خلع بهانه از ترکیه مانند خلع سلاح آن در سوریه است!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
Audio
کوردانی ڕۆژئاوا لە سێکۆلاریزمەوە بەرەو دیموکراسی و ناناوەندێتی دەسەڵات و…
کوردانی ڕۆژئاوا
لە سێکۆلاریزمەوە بەرەو دیموکراسی و ناناوەندێتی دەسەڵات و فیدراڵیزم
وتاربێژ: ئەبوبەکر کاروانی
#دەنگ
@kurdologyk
لە سێکۆلاریزمەوە بەرەو دیموکراسی و ناناوەندێتی دەسەڵات و فیدراڵیزم
وتاربێژ: ئەبوبەکر کاروانی
#دەنگ
@kurdologyk
Forwarded from کوردناسی
کوردانی ڕۆژاوا.pdf
294.3 KB
پوختهی بابەتی کوردانی ڕۆژئاوا
لە سێکۆلاریزمەوە بەرەو دیموکراسی و ناناوەندێتی دەسەڵات و فیدراڵیزم
✍️ئەبووبەکر کاروانی
#دەق
@kurdologyk
لە سێکۆلاریزمەوە بەرەو دیموکراسی و ناناوەندێتی دەسەڵات و فیدراڵیزم
✍️ئەبووبەکر کاروانی
#دەق
@kurdologyk
زل کردنەوەی پیاوی بچووک
مامۆستا بەر لە بانگی بەیانی، ڕێگای مزگەوتی گرتەبەر. لەنێو کۆڵان تووشی بوو بە تووش کابرایەک کە سواری گوێدرێژێک ببوو. کابرا خێرا دابەزی و دەستی مەلای ماچ کرد و بە ملکزییەوە وتی: قوربان! دنیام بە تاریکی زانیوە، لای بەڕێزتان بە ڕووناکی. خێزانم نەخۆشە. نەوەک ڕۆژی گەشم ڕەش بێت و نازی منداڵانم بشێوێت. بەڵکو تەشریف بێنی و بەو دەم و نفووسە پیرۆزەتان یاسینێکی بەسەردا بخوێنی. مەلا وتی: باشە بەڵام ڕاوێستە تا بچمەوە ماڵەوە و خێزانی ماڵ ئاگادار بکەمەوە. کابرا وتی گەورەم! فریا ناکەوین، تکایە با هەر ئێستا بڕۆین. بۆیە دەستبەجێ مەلای سواری گوێدرێژ کرد و بەرەو دێهاتی ماڵە کابرا وەڕێ کەوتن. چێشتەنگاو گەیشتنە ماڵی کابرا. ژنە لە نێو جێدا، نیوەگیان کەوتبوو. منداڵان بێدەنگ دورەیان دابوو. پاش ئەوەی مەلا دەستی بە دوعا و یاسین کرد، ژنە چاوی کردەوە و دەستی کرد بە گریان. وتی: لە خەودا پێیان گوتم هەستە، لەم کاتە بەولاوە تۆ ئێش لە لەشتا نەما. جا ئەو ژن و مێردە شانی مەلایان ماچ کرد و چەند ڕۆژ خزمەتی مەلایان کرد. مەلا خۆی هەر سەری سووڕ مابوو کە من بەم سارد و سڕییە، ئەم کەشف و کەراماتەم چۆن بۆ هات؟
پاش سێ ڕۆژان کابرا وتی: گەورەم! مامێکی نەخۆش و زەلیلم هەیە لە دێهاتی لای خوارەوە. تکایە سەردانێکی ئەویش بفەرموون. مەلا هێشتا ئەرێ و نەرێ نەگوتبوو، کەرە شین دووبارە کورتان کرا و بەرەو دێهاتی لای خوارێ وەڕێ کەوتن. پیرەپیاوێک لە نێو جێوبان ڕەنگی مردووی لێ نیشتبوو. کاتێ ئەم دەستی کرد بە دوعای خێر، پیرە پیاو لە نێو جێ قنجەوە بوو. وتی: لە بیری خۆمدا دەمگوت تازە من لە زمهەڕی ئەمساڵ ناخۆم، کەچی ئێستا حاڵم باشە و برسیمە. دیسان لەوێش دەستی پیرۆزیان زیارەت کرد و ئەوانیش چەند ڕۆژ خزمەتی مەلایان کرد. مەلا وردە وردە بڕوای بە خۆی کرد کە پیاوێکی زۆر موبارەکە. پاش سێ ڕۆژان وتیان لاوێکی خزممان، پاییزی پار لە سەر دارەگوێز بەربۆتەوە و ئێستا ئیفلیجە. بەڵکو دۆعایەکیش بۆ ئەو بفەرمووی. جا دیارە هەر تەشریفی برد، لاوەکە بوو بە گوێزی ئازا.
وەلحاسڵ مەلا دە، دوازدە ڕۆژ لەو ناوچە مەحتەل بوو. ڕۆژی ئاخر وتیان:ڕۆحمان بە ساقەت! هەتا قەراخی شار لە خزمەتی بەڕێزتین. مەلایان بە سڵاو و سڵاوات بەڕێ کرد. لە ڕێگاش هەر وەعزی دەدا. لە نزیکی شار بۆ دوایین جار دەستی مەلایان زیارەت کرد و ماڵئاوا.
لە دەروازەی شار، خزم و کەس و کار پێشوازیان لە مەلا کرد. دەیانگوت: هەر ئەوەی کە خۆت بە ساغی گەرایتەوە و نەیانکۆشتووی، ئێمە هیچمان ناوێ. پارە فیدای سەرت. ئێمە هەر وادەزانین هیچ پارەیەکمان نەداوە. ئابروومان لە مەترسیدا بوو. مەلا پێی سەیر بوو. وتی: پارەی چی؟ پارەتان بە کێ داوە؟ بۆ داوتانە؟ وتیان: وەڵا هەر ڕۆژی هەوەڵ کە نادیار بووی، جەماعەتێ دز و چەتە هەواڵیان ناردبوو کە مەلامان دزیووە و هەتا ئەوەندە پارەمان بۆ نەنێرن، مەلا بارمتەیە و پاش دە ڕۆژ ئەگەر پارە نەگات، دەیکووژین. بۆیە ئێمەش هەرچەندەیان گوت، بۆیانمان نارد و بڕیاریان دا ئەمرۆ بەرەڵات بکەن. ئەوا شوکور بە ساغی گەڕایتەوە. مەلا تازە زانی چ خەنەیەکیان کردۆتە ئاو بۆی!
کاتێ دەست لە گۆچان درێژتر گەیشتەوە ماڵ، مەلاژن پرسیاری کرد: ئەرێ لە ماوەی ئەم چەند ڕۆژە چیت دەکرد؟ مەلا بە دەم پێکەنینێکی خەماوییەوە وتی: لە نێو جەماعەتی دز و درۆزن موعجزاتم دەفەرموو.
توفیق الحکیم/قاهرە ١٩٤٧/مهدی غبرایی
خوێنەری خاوەنبیر!
ئەگەر له کۆمەڵگا مرۆڤێکی بچووکیان گەورە کردەوە، ئەوە ئاسایی نییە. دیارە کۆمەڵێک دز و دەسبڕ دەورەیان داوە و دەیانەوێ گێرفانی خەڵکی پێ داتەکێنن و بەو شێوە کەڵبە لە جەستەی کۆمەڵگا گیر کەن.
بەزم لەوەدایە کە ئەو کەسە وردە وردە خۆشی باوڕ بەو قسانە دەکات. یان پێیخۆشە لە پێش چاوی خەڵک وا دەرکەوێت. بەڵام دەبێ ئەوە بزانێت قشقەڕەش بە خۆڕایی پشتی گامێش ناخورێنێت.
هەروا کە لە ژیانی تاکەکەسیماندا وریاین کە کڵاومان لەسەر نەنێن، دەبێ وریای کۆمەڵگاش بین کە نابەجێ گیلە پیاوان لەجێی گەورە پیاوان دانەنێن.
عیسا ئەحمەدی١٤٠٣/١٠/٢٩
@rasepardeh
مامۆستا بەر لە بانگی بەیانی، ڕێگای مزگەوتی گرتەبەر. لەنێو کۆڵان تووشی بوو بە تووش کابرایەک کە سواری گوێدرێژێک ببوو. کابرا خێرا دابەزی و دەستی مەلای ماچ کرد و بە ملکزییەوە وتی: قوربان! دنیام بە تاریکی زانیوە، لای بەڕێزتان بە ڕووناکی. خێزانم نەخۆشە. نەوەک ڕۆژی گەشم ڕەش بێت و نازی منداڵانم بشێوێت. بەڵکو تەشریف بێنی و بەو دەم و نفووسە پیرۆزەتان یاسینێکی بەسەردا بخوێنی. مەلا وتی: باشە بەڵام ڕاوێستە تا بچمەوە ماڵەوە و خێزانی ماڵ ئاگادار بکەمەوە. کابرا وتی گەورەم! فریا ناکەوین، تکایە با هەر ئێستا بڕۆین. بۆیە دەستبەجێ مەلای سواری گوێدرێژ کرد و بەرەو دێهاتی ماڵە کابرا وەڕێ کەوتن. چێشتەنگاو گەیشتنە ماڵی کابرا. ژنە لە نێو جێدا، نیوەگیان کەوتبوو. منداڵان بێدەنگ دورەیان دابوو. پاش ئەوەی مەلا دەستی بە دوعا و یاسین کرد، ژنە چاوی کردەوە و دەستی کرد بە گریان. وتی: لە خەودا پێیان گوتم هەستە، لەم کاتە بەولاوە تۆ ئێش لە لەشتا نەما. جا ئەو ژن و مێردە شانی مەلایان ماچ کرد و چەند ڕۆژ خزمەتی مەلایان کرد. مەلا خۆی هەر سەری سووڕ مابوو کە من بەم سارد و سڕییە، ئەم کەشف و کەراماتەم چۆن بۆ هات؟
پاش سێ ڕۆژان کابرا وتی: گەورەم! مامێکی نەخۆش و زەلیلم هەیە لە دێهاتی لای خوارەوە. تکایە سەردانێکی ئەویش بفەرموون. مەلا هێشتا ئەرێ و نەرێ نەگوتبوو، کەرە شین دووبارە کورتان کرا و بەرەو دێهاتی لای خوارێ وەڕێ کەوتن. پیرەپیاوێک لە نێو جێوبان ڕەنگی مردووی لێ نیشتبوو. کاتێ ئەم دەستی کرد بە دوعای خێر، پیرە پیاو لە نێو جێ قنجەوە بوو. وتی: لە بیری خۆمدا دەمگوت تازە من لە زمهەڕی ئەمساڵ ناخۆم، کەچی ئێستا حاڵم باشە و برسیمە. دیسان لەوێش دەستی پیرۆزیان زیارەت کرد و ئەوانیش چەند ڕۆژ خزمەتی مەلایان کرد. مەلا وردە وردە بڕوای بە خۆی کرد کە پیاوێکی زۆر موبارەکە. پاش سێ ڕۆژان وتیان لاوێکی خزممان، پاییزی پار لە سەر دارەگوێز بەربۆتەوە و ئێستا ئیفلیجە. بەڵکو دۆعایەکیش بۆ ئەو بفەرمووی. جا دیارە هەر تەشریفی برد، لاوەکە بوو بە گوێزی ئازا.
وەلحاسڵ مەلا دە، دوازدە ڕۆژ لەو ناوچە مەحتەل بوو. ڕۆژی ئاخر وتیان:ڕۆحمان بە ساقەت! هەتا قەراخی شار لە خزمەتی بەڕێزتین. مەلایان بە سڵاو و سڵاوات بەڕێ کرد. لە ڕێگاش هەر وەعزی دەدا. لە نزیکی شار بۆ دوایین جار دەستی مەلایان زیارەت کرد و ماڵئاوا.
لە دەروازەی شار، خزم و کەس و کار پێشوازیان لە مەلا کرد. دەیانگوت: هەر ئەوەی کە خۆت بە ساغی گەرایتەوە و نەیانکۆشتووی، ئێمە هیچمان ناوێ. پارە فیدای سەرت. ئێمە هەر وادەزانین هیچ پارەیەکمان نەداوە. ئابروومان لە مەترسیدا بوو. مەلا پێی سەیر بوو. وتی: پارەی چی؟ پارەتان بە کێ داوە؟ بۆ داوتانە؟ وتیان: وەڵا هەر ڕۆژی هەوەڵ کە نادیار بووی، جەماعەتێ دز و چەتە هەواڵیان ناردبوو کە مەلامان دزیووە و هەتا ئەوەندە پارەمان بۆ نەنێرن، مەلا بارمتەیە و پاش دە ڕۆژ ئەگەر پارە نەگات، دەیکووژین. بۆیە ئێمەش هەرچەندەیان گوت، بۆیانمان نارد و بڕیاریان دا ئەمرۆ بەرەڵات بکەن. ئەوا شوکور بە ساغی گەڕایتەوە. مەلا تازە زانی چ خەنەیەکیان کردۆتە ئاو بۆی!
کاتێ دەست لە گۆچان درێژتر گەیشتەوە ماڵ، مەلاژن پرسیاری کرد: ئەرێ لە ماوەی ئەم چەند ڕۆژە چیت دەکرد؟ مەلا بە دەم پێکەنینێکی خەماوییەوە وتی: لە نێو جەماعەتی دز و درۆزن موعجزاتم دەفەرموو.
توفیق الحکیم/قاهرە ١٩٤٧/مهدی غبرایی
خوێنەری خاوەنبیر!
ئەگەر له کۆمەڵگا مرۆڤێکی بچووکیان گەورە کردەوە، ئەوە ئاسایی نییە. دیارە کۆمەڵێک دز و دەسبڕ دەورەیان داوە و دەیانەوێ گێرفانی خەڵکی پێ داتەکێنن و بەو شێوە کەڵبە لە جەستەی کۆمەڵگا گیر کەن.
بەزم لەوەدایە کە ئەو کەسە وردە وردە خۆشی باوڕ بەو قسانە دەکات. یان پێیخۆشە لە پێش چاوی خەڵک وا دەرکەوێت. بەڵام دەبێ ئەوە بزانێت قشقەڕەش بە خۆڕایی پشتی گامێش ناخورێنێت.
هەروا کە لە ژیانی تاکەکەسیماندا وریاین کە کڵاومان لەسەر نەنێن، دەبێ وریای کۆمەڵگاش بین کە نابەجێ گیلە پیاوان لەجێی گەورە پیاوان دانەنێن.
عیسا ئەحمەدی١٤٠٣/١٠/٢٩
@rasepardeh
Forwarded from 🌱کانال بانگەوازی ئاشتی «ندای آشتی»
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Audio
@dr_rehber
🌏کۆڕی ۲٤ی خەزەڵوەری ۱٤۰۳ی هەتاویی ئەنجومەنی ئەدەبیی شنۆ
🔰تەوەر: ڕەخنەکاریی ئاوەزی کوردی، بەشی دووەم
🗣دکتۆر #ڕەهبەر_مەحموودزادە
#ڕەخنەکاری_ئاوەزی_کوردی
#ڕەهبەر_مەحموودزادە
#دەنگ
@Kurdologyk
🔰تەوەر: ڕەخنەکاریی ئاوەزی کوردی، بەشی دووەم
🗣دکتۆر #ڕەهبەر_مەحموودزادە
#ڕەخنەکاری_ئاوەزی_کوردی
#ڕەهبەر_مەحموودزادە
#دەنگ
@Kurdologyk
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کەسایەتی ئاینی دیاری ڕۆژئاوای کوردستان مورشید معشوق خەزنەوی لە بارەی ئەو مەلایانەی کوردستان قسەدەکات کە کوردستان بە پیرۆز نازانێت و غەزە بەپیرۆز دەزانێت، هەروەها باسی بەرخۆدانی ڕۆژئاوا دەکات و شەرعیەتی ئاینی و نیشتمانی ناوزەدی دەکات،
@rasepardeh
@rasepardeh