#شکست_عاطفی
اتمام يک رابطه لزوما به معنی بد بودن يكی از دو طرف نيست.
انسان ها موجودات پيچيده ای هستند با نيازهای منحصر به فرد
گاهی اين پيچيدگی ها و نيازها با هم نمی خواند
نقش #قربانی گرفتن و متهم كردن ديگری فايده ای برايمان ندارد.
به اين بينديشيم كه ادامه ارتباط می توانست بسيار ناراحت كننده تر باشد
توجه كنيم كه در اقيانوسی بيكران از انسان ها قرار نبوده تنها يك نفر و آنهم فردی كه #فاصله بينمان افتاده همدم ما باشد
ارزش وجوديمان بيش از اين است كه تفكر و احساس خود را خرج يك رابطه #تمام_شده كنيم
هر روز می تواند تولد دوباره ما باشد.
اتمام يک رابطه لزوما به معنی بد بودن يكی از دو طرف نيست.
انسان ها موجودات پيچيده ای هستند با نيازهای منحصر به فرد
گاهی اين پيچيدگی ها و نيازها با هم نمی خواند
نقش #قربانی گرفتن و متهم كردن ديگری فايده ای برايمان ندارد.
به اين بينديشيم كه ادامه ارتباط می توانست بسيار ناراحت كننده تر باشد
توجه كنيم كه در اقيانوسی بيكران از انسان ها قرار نبوده تنها يك نفر و آنهم فردی كه #فاصله بينمان افتاده همدم ما باشد
ارزش وجوديمان بيش از اين است كه تفكر و احساس خود را خرج يك رابطه #تمام_شده كنيم
هر روز می تواند تولد دوباره ما باشد.
یك امتحان ساده برای ارزیابی ذهن
جای ساعت دیواری خونه یا محل کارتان را عوض کنید، ميبینید که تا هفته ها هنوز روی دیوار ناخودآگاه دنبالش ميگردید.
ذهن برای قبول و پردازش تغییر یك ساعتِ ساده و بی احساس، نیاز به چند هفته زمان دارد!
پس انتظار نداشته باشید تغییرات بزرگتر را در زمان کوتاه و بدون مشکل انجام بدهید!
در انجام کارهای بزرگ به خودتون وقت بدید و از شکست ها زود مایوس نشید.
جای ساعت دیواری خونه یا محل کارتان را عوض کنید، ميبینید که تا هفته ها هنوز روی دیوار ناخودآگاه دنبالش ميگردید.
ذهن برای قبول و پردازش تغییر یك ساعتِ ساده و بی احساس، نیاز به چند هفته زمان دارد!
پس انتظار نداشته باشید تغییرات بزرگتر را در زمان کوتاه و بدون مشکل انجام بدهید!
در انجام کارهای بزرگ به خودتون وقت بدید و از شکست ها زود مایوس نشید.
بعضیها، در عین سادگی، سایهی سنگینی دارند!
نیازی به هیاهو ندارند برای ابراز خویش.
آن کس که خود را عمیق میداند، تلاش میکند واضح و شفاف باشد.
آن کس که دوست دارد در نگاه تودهی مردم عمیق به نظر بیاید، تلاش میکند که مبهم و کدر باشد.
مردم کف، هر جایی را که نتوانند ببینند، عمیق میپندارند و از غرق شدن واهمه دارند.
📘حکمت شادان
📝فریدریش نیچه
نیازی به هیاهو ندارند برای ابراز خویش.
آن کس که خود را عمیق میداند، تلاش میکند واضح و شفاف باشد.
آن کس که دوست دارد در نگاه تودهی مردم عمیق به نظر بیاید، تلاش میکند که مبهم و کدر باشد.
مردم کف، هر جایی را که نتوانند ببینند، عمیق میپندارند و از غرق شدن واهمه دارند.
📘حکمت شادان
📝فریدریش نیچه
هیچ آگاه شدنی بدون رنج نیست ...
رنج که نباید تو را غمگین کند، رنج قرار است تلنگری باشد که بفهمی زندگی ات نیاز به تغییر دارد.
آدم وقتی هوشیار میشود که زخم بردارد، مگذار رنج درمانده ات کند؛
رنج را تحمل نکن، آن را درک کن.
📕 #انسان_و_سمبولهايش
✍🏻 #كارل_گوستاو_يونگ
رنج که نباید تو را غمگین کند، رنج قرار است تلنگری باشد که بفهمی زندگی ات نیاز به تغییر دارد.
آدم وقتی هوشیار میشود که زخم بردارد، مگذار رنج درمانده ات کند؛
رنج را تحمل نکن، آن را درک کن.
📕 #انسان_و_سمبولهايش
✍🏻 #كارل_گوستاو_يونگ
ما آدمها به جـای آنکه زنـدگی کنیم و باشیم فقط در حال جـمع کردن و «داشـتن» هستیم.
ما به پـدیدهها به چشم مایملک نگاه میکنیم و به آنها چنـگ میزنیم تا پیش خودمان نگه داریمشان.
ما به جای آنکه دنبـال دانستن باشیم، دنبال جـمع کردن اطلاعات هستیم، به جـای آنکه از پول لذت ببریم، دنبال ذخـیره کردن برای آینده هستیم، به جای آنکه به بچههایمان فرصت حضور و زندگی کردن بدهیم، سـعی میکنیم مثل یک دارایی آنها را داشـته باشیم، تا آنطور که ما میخواهیم زندگی کنند و به آنچه ما باور داریم، ایمان بیاورند.
به جای آنکه از لحظهای که در آن هستیم لذت ببریم، سعی میکنیم با عکـس گرفتن، آن لحظه و خاطره را تصاحب کنیم. . . .
شاید یک نتـیجهی این تمایل ما به داشتن و نگه داشتن، این باشد که مرتـب دنبال ثـبات میگردیم. میخـواهیم همهچیز را در بهـترین حالت آن حـفظ کنیم، دوسـت داریم همیشه جوان بمانیم و سـالم، دوست داریم وسایلی که به ما مـربوط است، نـو و سالم باقی بمانند. . .
در همهی اینها ما دنبـال «ثـبات» و «قـرار»هستیم، و از این بابـت متحمل اضـطراب و رنج میشویم؛ نگرانیـم از اینکه ثبات در مسایلی که به ما مربوط است، از بـین برود.
و اینها همه در حالیست که در دنیا هـیچچیز ثبات و قراری ندارد، هیچچیزی همانطوری که هست باقی نمیماند. و این قانونیست که ما مدام آن را از یاد میبریم. . .
اگر جرات داشتـه باشیم این قانون را بپذیریم که دنیا بیثـبات است و هیچچیز پایدار نیست، به آرامـش بزرگی میرسیم. . .
همهچیز گذرا و فانیست، فقط اوسـت که میماند . . تمام تلاش ما بـرای آنکه «قـرار» و «ثبـات» را در این دنیا حفـظ کنیم، محکوم به شکست است. . .
ما برای آنکه «قــرار» را حفظ کنیم، «بیقـرار» میشویم. . .
هرگاه سـعی میکنیم پدیدهای را همانطوری که هست حفظ کنیم، دچار اضـطراب و رنـج فراوان برای «حـفـظ قـرار» آن پدیده میشویم.
بیقراری آدمها عمـدتا نتیجهی این است که به دنبال «قــرار » میگردند.
فقط بیثـباتی است که ثبات دارد. و ما مـدام در حال نقض این مهمترین قـانون جهان هستیم. . . مـدام میخواهیم قـرار و ثبـات را حفظ کنیم در حالی که اصل جـهان بر بیثبـاتیست. . .
✍🏻اریک فروم
ما به پـدیدهها به چشم مایملک نگاه میکنیم و به آنها چنـگ میزنیم تا پیش خودمان نگه داریمشان.
ما به جای آنکه دنبـال دانستن باشیم، دنبال جـمع کردن اطلاعات هستیم، به جـای آنکه از پول لذت ببریم، دنبال ذخـیره کردن برای آینده هستیم، به جای آنکه به بچههایمان فرصت حضور و زندگی کردن بدهیم، سـعی میکنیم مثل یک دارایی آنها را داشـته باشیم، تا آنطور که ما میخواهیم زندگی کنند و به آنچه ما باور داریم، ایمان بیاورند.
به جای آنکه از لحظهای که در آن هستیم لذت ببریم، سعی میکنیم با عکـس گرفتن، آن لحظه و خاطره را تصاحب کنیم. . . .
شاید یک نتـیجهی این تمایل ما به داشتن و نگه داشتن، این باشد که مرتـب دنبال ثـبات میگردیم. میخـواهیم همهچیز را در بهـترین حالت آن حـفظ کنیم، دوسـت داریم همیشه جوان بمانیم و سـالم، دوست داریم وسایلی که به ما مـربوط است، نـو و سالم باقی بمانند. . .
در همهی اینها ما دنبـال «ثـبات» و «قـرار»هستیم، و از این بابـت متحمل اضـطراب و رنج میشویم؛ نگرانیـم از اینکه ثبات در مسایلی که به ما مربوط است، از بـین برود.
و اینها همه در حالیست که در دنیا هـیچچیز ثبات و قراری ندارد، هیچچیزی همانطوری که هست باقی نمیماند. و این قانونیست که ما مدام آن را از یاد میبریم. . .
اگر جرات داشتـه باشیم این قانون را بپذیریم که دنیا بیثـبات است و هیچچیز پایدار نیست، به آرامـش بزرگی میرسیم. . .
همهچیز گذرا و فانیست، فقط اوسـت که میماند . . تمام تلاش ما بـرای آنکه «قـرار» و «ثبـات» را در این دنیا حفـظ کنیم، محکوم به شکست است. . .
ما برای آنکه «قــرار» را حفظ کنیم، «بیقـرار» میشویم. . .
هرگاه سـعی میکنیم پدیدهای را همانطوری که هست حفظ کنیم، دچار اضـطراب و رنـج فراوان برای «حـفـظ قـرار» آن پدیده میشویم.
بیقراری آدمها عمـدتا نتیجهی این است که به دنبال «قــرار » میگردند.
فقط بیثـباتی است که ثبات دارد. و ما مـدام در حال نقض این مهمترین قـانون جهان هستیم. . . مـدام میخواهیم قـرار و ثبـات را حفظ کنیم در حالی که اصل جـهان بر بیثبـاتیست. . .
✍🏻اریک فروم
همه ما به غم، اعتبار و اهمیت بیشتری میدهیم تا به شادی، برای غمی که تمام گذشته و وزن و عمقش را به رخ ما میکشد در حالی که شادی هیچ گذشته، وزن و عمقی ندارد. همان لحظه که متولد میشود، در حال پرواز است.
کریستین بوبن/ فراتر از بودن
کریستین بوبن/ فراتر از بودن
تغییرات را بپذیریم
پذیرش تغییر برای بسیاری از افراد سخت است.
بخشی از رشد یافتن در زندگی این است که بپذیریم زندگی مجموعه از (از دست دادن ها و بدست آوردن ها) می باشد.
شما نمی توانید از این واقعیت فرار کنید، بنابراین چرا نباید این تغییرات را برای خود لذت بخش کنیم؟
بفهمیم که هیچ چیز دائمی نیست.
چیزهای قدیمی می روند و چیزهای جدید می آیند.
هیچ تغییری بدون دلیل نیست.
حقیقت را به خودتان بیاموزید.
تغییرات اتفاق می افتند
و شما باید آن را بفهمید. ممکن است به مرور چیزهای جدیدتر را بیشتر بپسندید و دوست داشته باشید.
پذیرش تغییر برای بسیاری از افراد سخت است.
بخشی از رشد یافتن در زندگی این است که بپذیریم زندگی مجموعه از (از دست دادن ها و بدست آوردن ها) می باشد.
شما نمی توانید از این واقعیت فرار کنید، بنابراین چرا نباید این تغییرات را برای خود لذت بخش کنیم؟
بفهمیم که هیچ چیز دائمی نیست.
چیزهای قدیمی می روند و چیزهای جدید می آیند.
هیچ تغییری بدون دلیل نیست.
حقیقت را به خودتان بیاموزید.
تغییرات اتفاق می افتند
و شما باید آن را بفهمید. ممکن است به مرور چیزهای جدیدتر را بیشتر بپسندید و دوست داشته باشید.
تمایل به زندگی معنیدار و سرشار از هستی، خصیصه آشکار کسانی است که به فرایند زندگی خوب دلبستهاند، به نحوی که حتی میتوان گفت که این تمایل، مهمترین کیفیت این فرایند است.
بر مبنای این تمایل است که کشف ساختار تجربه به مدد درک کامل تجربه و زندگی کردن با آن میسر میشود. اما از سوی دیگر، بیشتر ما تجارب خود را بر حسب ساختارها و ملاکهای ارزشی از پیشپرداختهای که به آنها خو کردهایم و نمیخواهیم رهایشان کنیم، مورد تفسیر و ارزیابی قرار میدهیم و ما غالبا تجربههایمان را به این منظور که با این ساختارها و ملاکها انطباق یابند تحریف میکنیم و اجزا آن را به میل خود تغییر میدهیم. در نتیجه، وقتی که آنها را با چارچوبهای محدود و دقیق مورد نظرمان منطبق نمییابیم در عذابیم.
آگاه کردن فرد از آنچه اینک در این زمان، در حال وقوع است و کشف ساختارهایی که در فرایند حال و جاری زندگی و تجربه وجود دارد، از دیدگاه من یکی از بهترین کیفیتهای زندگی خوب و معطوف به کمال است. و این همان کیفیتی است که من رشد مستمر آن را در مراجعانم شاهد بودهام.
کارل راجرز
از کتاب هنر انسان شدن
ترجمه مهین میلانی
بر مبنای این تمایل است که کشف ساختار تجربه به مدد درک کامل تجربه و زندگی کردن با آن میسر میشود. اما از سوی دیگر، بیشتر ما تجارب خود را بر حسب ساختارها و ملاکهای ارزشی از پیشپرداختهای که به آنها خو کردهایم و نمیخواهیم رهایشان کنیم، مورد تفسیر و ارزیابی قرار میدهیم و ما غالبا تجربههایمان را به این منظور که با این ساختارها و ملاکها انطباق یابند تحریف میکنیم و اجزا آن را به میل خود تغییر میدهیم. در نتیجه، وقتی که آنها را با چارچوبهای محدود و دقیق مورد نظرمان منطبق نمییابیم در عذابیم.
آگاه کردن فرد از آنچه اینک در این زمان، در حال وقوع است و کشف ساختارهایی که در فرایند حال و جاری زندگی و تجربه وجود دارد، از دیدگاه من یکی از بهترین کیفیتهای زندگی خوب و معطوف به کمال است. و این همان کیفیتی است که من رشد مستمر آن را در مراجعانم شاهد بودهام.
کارل راجرز
از کتاب هنر انسان شدن
ترجمه مهین میلانی
فرزندمان را به خاطر هوش بالاش تحسین نکنیم در عوض از تلاش او تعریف کنیم
اگر از هوش او گفتیم، دیر یا زود با هر شکست یا اشتباه، اعتماد خود را به هوش بالا و به حرفهای ما از دست خواهد داد. چون شکست و اشتباه در زندگی اجتنابناپذیر است، پس وقتی شکست خورد یا اشتباه کرد، باورش را به خودش از دست نمیدهد بلکه تصمیم
میگیرد که بهتر و بیشتر تلاش کند. ضمن اینکه یاد میگیرد که چیزی باعث افتخار است که برای آن زحمت کشیده نه چیزی که با آن، به دنیا آمده است.
اگر از هوش او گفتیم، دیر یا زود با هر شکست یا اشتباه، اعتماد خود را به هوش بالا و به حرفهای ما از دست خواهد داد. چون شکست و اشتباه در زندگی اجتنابناپذیر است، پس وقتی شکست خورد یا اشتباه کرد، باورش را به خودش از دست نمیدهد بلکه تصمیم
میگیرد که بهتر و بیشتر تلاش کند. ضمن اینکه یاد میگیرد که چیزی باعث افتخار است که برای آن زحمت کشیده نه چیزی که با آن، به دنیا آمده است.
زندگی به بیشتر مردم می آموزد که دنیا مکان خوش گذرانی نیست. لذت قادر نیست زندگی را معنا کند. لذت، ناشی از حالت خاص سلولهای مغزی است. اگر لذت منبع معنای زندگی بود،زندگی چیزی برای ارائه نداشت.
در واقع آنچه باعث می شود گروه کثیری از مردم تمام عمر خود را در ولع لذت،ثروت،قدرت و شهرت به سر ببرند و مسابقه ای جنون آمیز در این زمینه ها با یکدیگر داشته باشند، محرومیت آنها از این محرکهای لذت بخش است.
همچون کودکی که در حسرت شهر اسباب بازیها است و در رویای خود تصور می کند که اگر او را به این شهر ببرند تا پایان عمر در آنجا بازی می کند، اما
وقتی آرزوی او برآورده شود و به این شهر برود، اگر هیچ محدودیتی نداشته باشد و بارها هر بازی را تکرار کند، آن گاه همان بازیهای رویایی حوصله اش رو سرخواهند برد و خواهد پرسید:چیز دیگری نیست؟ من حوصله ام سررفته!
اگر همه محدودیت ها برداشته شود و آدمی به همه امکانات برای لذت بردن دسترسی داشته باشد،حتی اگر بیماری و پیری و مرگ هم او را تهدید نکند،پس از مدتی خواهد گفت: "خوب که چی؟! همه ش همین؟!"
بنابراین می بینیم که در عمق همه لذت های بشر،نوعی رنج چهره می نمایاند. اگر همه لذت ها هم بدون محدودیت فراهم باشند،انسان در جستجوی معنای زندگی است و "بی معنایی" گاه چنان دردناک می شود که انسانی با همه امکانات لذت بردن،تصمیم به خودکشی می گیرد تا از این رنج خود را رها سازد!
ویکتور فرانکل
انسان در جستجوی معنا
در واقع آنچه باعث می شود گروه کثیری از مردم تمام عمر خود را در ولع لذت،ثروت،قدرت و شهرت به سر ببرند و مسابقه ای جنون آمیز در این زمینه ها با یکدیگر داشته باشند، محرومیت آنها از این محرکهای لذت بخش است.
همچون کودکی که در حسرت شهر اسباب بازیها است و در رویای خود تصور می کند که اگر او را به این شهر ببرند تا پایان عمر در آنجا بازی می کند، اما
وقتی آرزوی او برآورده شود و به این شهر برود، اگر هیچ محدودیتی نداشته باشد و بارها هر بازی را تکرار کند، آن گاه همان بازیهای رویایی حوصله اش رو سرخواهند برد و خواهد پرسید:چیز دیگری نیست؟ من حوصله ام سررفته!
اگر همه محدودیت ها برداشته شود و آدمی به همه امکانات برای لذت بردن دسترسی داشته باشد،حتی اگر بیماری و پیری و مرگ هم او را تهدید نکند،پس از مدتی خواهد گفت: "خوب که چی؟! همه ش همین؟!"
بنابراین می بینیم که در عمق همه لذت های بشر،نوعی رنج چهره می نمایاند. اگر همه لذت ها هم بدون محدودیت فراهم باشند،انسان در جستجوی معنای زندگی است و "بی معنایی" گاه چنان دردناک می شود که انسانی با همه امکانات لذت بردن،تصمیم به خودکشی می گیرد تا از این رنج خود را رها سازد!
ویکتور فرانکل
انسان در جستجوی معنا
افرادی که تحت تاثیر جملات بیمعنی ولی به ظاهر خردمندانه قرار می گيرندضریب هوشی پایینتری دارند.
*لبخند بزن، امروز روز جدیدی است.
*آنچه تو را نمی کشد، نیرومندتر می سازد.
*همیشه آخرش خوب میشه، اگه هنوز خوب نشده یعنی به آخرش نرسیده.
این جملات به ظاهر فلسفی یا انگیزه بخش برای تحت تاثیر قراردادن شما ساخته شدند نه آگاه کردن شما از اطلاعاتی جدید.
*گوردن پنیکوک،سرپرست تیم تحقیقاتی، بیان میکند:
افرادی که خریدار چرندیات هستند کمتر اهل تفکر هستند و تواناییهای شناختی و کلامی و تفکر انتزاعی و حسابی (کار با اعداد) کمتری دارند. این افراد سردرگمی هستی شناسی بیشتری دارند، بیشتر تحت تاثیر تئوری توطئه هستند و احتمال بیشتری دارد که تحت تاثیر باورهای مذهبی یا ماوراء طبیعی باشند و بیشتر احتمال دارد که طب مکمل یا جایگزین رو قبول داشته باشند.
*لبخند بزن، امروز روز جدیدی است.
*آنچه تو را نمی کشد، نیرومندتر می سازد.
*همیشه آخرش خوب میشه، اگه هنوز خوب نشده یعنی به آخرش نرسیده.
این جملات به ظاهر فلسفی یا انگیزه بخش برای تحت تاثیر قراردادن شما ساخته شدند نه آگاه کردن شما از اطلاعاتی جدید.
*گوردن پنیکوک،سرپرست تیم تحقیقاتی، بیان میکند:
افرادی که خریدار چرندیات هستند کمتر اهل تفکر هستند و تواناییهای شناختی و کلامی و تفکر انتزاعی و حسابی (کار با اعداد) کمتری دارند. این افراد سردرگمی هستی شناسی بیشتری دارند، بیشتر تحت تاثیر تئوری توطئه هستند و احتمال بیشتری دارد که تحت تاثیر باورهای مذهبی یا ماوراء طبیعی باشند و بیشتر احتمال دارد که طب مکمل یا جایگزین رو قبول داشته باشند.
بعد از جدایی مرتکب این اشتباها نشوید
بعد از جدایی بدلیل هجوم احساسات منفی، منطقی تصمیم گرفتن کار سختی است در این دوران احتمال این که دست به کارهای اشتباه بزنید زیاد است اشتباهاتی مانند:
*کنکاش برای پیدا کردن دلیل تمام شدن رابطه
*پیگیری کردن عشق سابق یا فرد جدیدی که وارد زندگیاش شده است
*تجدید خاطرات و رفتن به مکانهای که باهم خاطره دارید
*خواهش و التماس کردن از طریق ارسال پیامهای متوالی و تماس
*اصرار برای انجام صحبت پایانی
*فرستادن واسطه
*توهین کردن و بحث کردن
*زندانی کردن خود در خانه
*شروع سریع یک رابطهی جدید از سر ناامیدی و تنهایی
*خود تخریبی
*انتقام گرفتن
*سعی کردن برای تبدیل شدن به یار دلخواه او
*مقایسه کردن تجربهی خود با دیگران
*نصیحت خواستن از افراد بیشمار
*دستکم گرفتن شکست عشقی
*مقایسه کردن افراد جدید با عشق سابق
*خیالپردازی کردن در مورد بازگشت به رابطه برای تسکین درد و ناراحتی
بعد از جدایی بدلیل هجوم احساسات منفی، منطقی تصمیم گرفتن کار سختی است در این دوران احتمال این که دست به کارهای اشتباه بزنید زیاد است اشتباهاتی مانند:
*کنکاش برای پیدا کردن دلیل تمام شدن رابطه
*پیگیری کردن عشق سابق یا فرد جدیدی که وارد زندگیاش شده است
*تجدید خاطرات و رفتن به مکانهای که باهم خاطره دارید
*خواهش و التماس کردن از طریق ارسال پیامهای متوالی و تماس
*اصرار برای انجام صحبت پایانی
*فرستادن واسطه
*توهین کردن و بحث کردن
*زندانی کردن خود در خانه
*شروع سریع یک رابطهی جدید از سر ناامیدی و تنهایی
*خود تخریبی
*انتقام گرفتن
*سعی کردن برای تبدیل شدن به یار دلخواه او
*مقایسه کردن تجربهی خود با دیگران
*نصیحت خواستن از افراد بیشمار
*دستکم گرفتن شکست عشقی
*مقایسه کردن افراد جدید با عشق سابق
*خیالپردازی کردن در مورد بازگشت به رابطه برای تسکین درد و ناراحتی