#آدلر
درمان آدلری، یکی از مباحث مطرح در علم روانشناسی بوده و به معنای سبکی از درمان که بر اساس دیدگاه اجتماعی و غایتنگر طراحی شده که انسان را کلا و در مجموع موجودی خلاق، مسئول و در حال شدن میداند که در جهت هدفهای خیالی، در محدوده زمینه تجربیاش در حال حرکت است. عقیده زیربنایی این نظام آن است که رفتار، معمولا به وسیله تلاشهایی هدایت و کنترل میشود که درصدد جبران احساس حقارت است. در این مقاله بعد از بیان تاریخچه و مفاهیم اساسی درمان آدلری به راهبردهای عملی و فرایند مشاوره در این نوع از درمان میپردازیم و در نهایت به ارزیابی درمان آدلری اشاره میکنیم.
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
درمان آدلری، یکی از مباحث مطرح در علم روانشناسی بوده و به معنای سبکی از درمان که بر اساس دیدگاه اجتماعی و غایتنگر طراحی شده که انسان را کلا و در مجموع موجودی خلاق، مسئول و در حال شدن میداند که در جهت هدفهای خیالی، در محدوده زمینه تجربیاش در حال حرکت است. عقیده زیربنایی این نظام آن است که رفتار، معمولا به وسیله تلاشهایی هدایت و کنترل میشود که درصدد جبران احساس حقارت است. در این مقاله بعد از بیان تاریخچه و مفاهیم اساسی درمان آدلری به راهبردهای عملی و فرایند مشاوره در این نوع از درمان میپردازیم و در نهایت به ارزیابی درمان آدلری اشاره میکنیم.
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
Telegram
قــدرت تــغــیــیــرر...
@Kh_f_z فــرنــاز خــتــائیــلــر
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
قــدرت تــغــیــیــرر...
#آدلر درمان آدلری، یکی از مباحث مطرح در علم روانشناسی بوده و به معنای سبکی از درمان که بر اساس دیدگاه اجتماعی و غایتنگر طراحی شده که انسان را کلا و در مجموع موجودی خلاق، مسئول و در حال شدن میداند که در جهت هدفهای خیالی، در محدوده زمینه تجربیاش در حال…
#آدلر
تاریخچه اجمالی
آلفرد آدلر (Alfred Adler)، برداشتی از ماهیت انسان را ارایه داد که قربانی غرایز و تعارضها و محکوم به نیروهای زیستی و تجربیات کودکی نیست. او رویکرد خود را "روانشناسی فردنگر" نامید، زیرا برای بیهمتا بودن هر فرد تاکید داشته و عمومیت انگیزههای زیستی و هدفهایی را که فروید به انسان نسبت میداد، قبول نداشت. به نظر آدلر، هر کسی در درجه اول موجودی اجتماعی است. شخصیت فرد به وسیله محیط اجتماعی و تعاملهای منحصربهفرد او (نه توسط تلاشهای فرد برای ارضاء نیازهای زیستی) شکل میگیرد. گرچه میل جنسی به عنوان عامل تعیینکننده در شخصیت، اهمیت زیادی برای فروید داشت، آدلر نقش مسائل جنسی را در سیستم خود به حداقل رساند. از نظر آدلر، هشیار نه ناهشیار، محور شخصیت است، به جای اینکه فرد توسط نیروهایی برانگیخته شود که نمیتواند آنها را ببیند یا کنترل کند، فعالانه درگیر آفریدن خود و هدایت کردن آینده خویش میباشد. [۱]
آلفرد آدلر، در هفتم فوریه سال ۱۸۷۰ میلادی، در رودلفهایم (حومه شهر وین) و در خانوادهای از طبقه متوسط متولد شد. در سال ۱۸۹۵ میلادی به دریافت درجه دکترای پزشکی از دانشگاه وین و سپس در رشته چشمپزشکی به درجه تخصصی نائل آمد. بعدها در روانپزشکی نیز تخصص گرفته و یک جهتگیری اجتماعی را در زمینه روانشناسی و رواندرمانی تعقیب کرد. آدلر، با نوشتن کتابی درباره خیاطها، نشانههایی از جهتگیری اجتماعیاش را نشان داد و از این لحاظ میتوان او را مبدع طب صنعتی دانست.
تاثیرات بسیار زیادی را میتوان در زمینههای نظری آدلر یافت. در این میان آنچه که قابل توجه است، تاثیرات نویسندگان معروفی نظیر داستایوفسکی، گوته و شکسپیر است. ضمنا انجیل و همچنین رواقیون نیز تاثیرات زیادی در شکلگیری نظریه شخصیت آدلر داشتند. بهویژه او نکاتی را از افرادی چون کارل مارکس، نیچه، هنری برگسون، ایمانوئل کانت و امریکاییهایی نظیر جیاستانلی هال، جان دیویی و ویلیام جیمز اخذ کرده است.
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
تاریخچه اجمالی
آلفرد آدلر (Alfred Adler)، برداشتی از ماهیت انسان را ارایه داد که قربانی غرایز و تعارضها و محکوم به نیروهای زیستی و تجربیات کودکی نیست. او رویکرد خود را "روانشناسی فردنگر" نامید، زیرا برای بیهمتا بودن هر فرد تاکید داشته و عمومیت انگیزههای زیستی و هدفهایی را که فروید به انسان نسبت میداد، قبول نداشت. به نظر آدلر، هر کسی در درجه اول موجودی اجتماعی است. شخصیت فرد به وسیله محیط اجتماعی و تعاملهای منحصربهفرد او (نه توسط تلاشهای فرد برای ارضاء نیازهای زیستی) شکل میگیرد. گرچه میل جنسی به عنوان عامل تعیینکننده در شخصیت، اهمیت زیادی برای فروید داشت، آدلر نقش مسائل جنسی را در سیستم خود به حداقل رساند. از نظر آدلر، هشیار نه ناهشیار، محور شخصیت است، به جای اینکه فرد توسط نیروهایی برانگیخته شود که نمیتواند آنها را ببیند یا کنترل کند، فعالانه درگیر آفریدن خود و هدایت کردن آینده خویش میباشد. [۱]
آلفرد آدلر، در هفتم فوریه سال ۱۸۷۰ میلادی، در رودلفهایم (حومه شهر وین) و در خانوادهای از طبقه متوسط متولد شد. در سال ۱۸۹۵ میلادی به دریافت درجه دکترای پزشکی از دانشگاه وین و سپس در رشته چشمپزشکی به درجه تخصصی نائل آمد. بعدها در روانپزشکی نیز تخصص گرفته و یک جهتگیری اجتماعی را در زمینه روانشناسی و رواندرمانی تعقیب کرد. آدلر، با نوشتن کتابی درباره خیاطها، نشانههایی از جهتگیری اجتماعیاش را نشان داد و از این لحاظ میتوان او را مبدع طب صنعتی دانست.
تاثیرات بسیار زیادی را میتوان در زمینههای نظری آدلر یافت. در این میان آنچه که قابل توجه است، تاثیرات نویسندگان معروفی نظیر داستایوفسکی، گوته و شکسپیر است. ضمنا انجیل و همچنین رواقیون نیز تاثیرات زیادی در شکلگیری نظریه شخصیت آدلر داشتند. بهویژه او نکاتی را از افرادی چون کارل مارکس، نیچه، هنری برگسون، ایمانوئل کانت و امریکاییهایی نظیر جیاستانلی هال، جان دیویی و ویلیام جیمز اخذ کرده است.
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
Telegram
قــدرت تــغــیــیــرر...
@Kh_f_z فــرنــاز خــتــائیــلــر
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
قــدرت تــغــیــیــرر...
#آدلر تاریخچه اجمالی آلفرد آدلر (Alfred Adler)، برداشتی از ماهیت انسان را ارایه داد که قربانی غرایز و تعارضها و محکوم به نیروهای زیستی و تجربیات کودکی نیست. او رویکرد خود را "روانشناسی فردنگر" نامید، زیرا برای بیهمتا بودن هر فرد تاکید داشته و عمومیت…
#آدلر
تعریف درمان آدلری
روانشناسی آدلر، نظریه شخصیت و نظام درمانی او یک دیدگاه اجتماعی و غایتنگر است که انسان را کلا و در مجموع موجودی خلاق، مسئول و در حال شدن میداند که در جهت هدفهای خیالی، در محدوده زمینه تجربیاش در حال حرکت است. عقیده زیربنایی این نظام آن است که رفتار، معمولا به وسیله تلاشهایی هدایت و کنترل میشود که درصدد جبران احساس حقارت است. در این نظریه، اعتقاد بر آن است که ادراک فرد از خودش و زندگی (یعنی شیوه زندگیاش)، به علت وجود احساس حقارت، گاهگاهی برایش ناکامکننده است. همچنین قدرتطلبی، تعیینکننده چگونگی اعمال انسان و مسیر رشد اوست. بنابراین، رشد، فرایند رهایی از احساس ناچیزی و حقارت است. با وجود این، در سالهای اخیر، روانشناسان آدلری نیروی برانگیزاننده واقعی را تمایل به احساس تعلق (علاقه اجتماعی و ارتباط با همنوعان) دانستهاند.
بنابراین، چون فرد غیرعادی فردی مایوس است و نه مریض و از طرف دیگر، علایق اجتماعی مختل دارد، وظیفه درمانگر آن است که او را تشویق و تهییج کند و قوت قلب دهد، علائق اجتماعیاش را بیدار کند و از طرفی روشهای ایجاد رابطه، تجزیه و تحلیل و عملیات ثمربخش دیگر، امکان شیوه جدید زندگی را برایش فراهم آورد. [۴] مشاوره و رواندرمانی آدلر، یک جریان آموزشی است که برای اجرای موفق آن همکاری نزدیک بین مراجع و مشاور ضرورت دارد.
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
تعریف درمان آدلری
روانشناسی آدلر، نظریه شخصیت و نظام درمانی او یک دیدگاه اجتماعی و غایتنگر است که انسان را کلا و در مجموع موجودی خلاق، مسئول و در حال شدن میداند که در جهت هدفهای خیالی، در محدوده زمینه تجربیاش در حال حرکت است. عقیده زیربنایی این نظام آن است که رفتار، معمولا به وسیله تلاشهایی هدایت و کنترل میشود که درصدد جبران احساس حقارت است. در این نظریه، اعتقاد بر آن است که ادراک فرد از خودش و زندگی (یعنی شیوه زندگیاش)، به علت وجود احساس حقارت، گاهگاهی برایش ناکامکننده است. همچنین قدرتطلبی، تعیینکننده چگونگی اعمال انسان و مسیر رشد اوست. بنابراین، رشد، فرایند رهایی از احساس ناچیزی و حقارت است. با وجود این، در سالهای اخیر، روانشناسان آدلری نیروی برانگیزاننده واقعی را تمایل به احساس تعلق (علاقه اجتماعی و ارتباط با همنوعان) دانستهاند.
بنابراین، چون فرد غیرعادی فردی مایوس است و نه مریض و از طرف دیگر، علایق اجتماعی مختل دارد، وظیفه درمانگر آن است که او را تشویق و تهییج کند و قوت قلب دهد، علائق اجتماعیاش را بیدار کند و از طرفی روشهای ایجاد رابطه، تجزیه و تحلیل و عملیات ثمربخش دیگر، امکان شیوه جدید زندگی را برایش فراهم آورد. [۴] مشاوره و رواندرمانی آدلر، یک جریان آموزشی است که برای اجرای موفق آن همکاری نزدیک بین مراجع و مشاور ضرورت دارد.
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
Telegram
قــدرت تــغــیــیــرر...
@Kh_f_z فــرنــاز خــتــائیــلــر
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
قــدرت تــغــیــیــرر...
#آدلر تعریف درمان آدلری روانشناسی آدلر، نظریه شخصیت و نظام درمانی او یک دیدگاه اجتماعی و غایتنگر است که انسان را کلا و در مجموع موجودی خلاق، مسئول و در حال شدن میداند که در جهت هدفهای خیالی، در محدوده زمینه تجربیاش در حال حرکت است. عقیده زیربنایی این…
#آدلر
واژه های اساسی
نظریه آدلر دارای واژهها و اصطلاحات اساسی است که به آنها اشاره میکنیم.
√اشتباهات بنیادی basic mistakesعبارت است از نگرشهای غلطی که زمانی صحیح بودهاند، اما دیگر نگرش صحیح تلقی نمیشوند. معمولا ناهوشیار بوده و برای گمراه کردن شیوه زندگی بهکار گرفته میشوند.
√برتری superiority دو شکل مخالف دارد. برتری بیفایده اجتماعی که دربرگیرنده نیاز شدید به صلاحیت داشتن، مفید بودن یا شهید شدن است. برتری بافایده اجتماعی عبارت است از سلطه یک فرد بر محیطش.
√ترتیب ولادت birth order ترتیبی است که فرزند در یک خانواده به دنیا میآید، به عنوان مثال اولین فرزند.
√تشویق encouragement جوهر اعتمادبهنفس را در فرد افزایش داده و به شخص پیام میدهد که او آنگونه که هست، بهاندازه کافی خوب است.
√جو خانوادگی family atomos
الگوی ویژهای است که توسط والدین بنیانگذاری شده و به فرزندان به عنوان معیاری برای زندگی اجتماعی ارائه میگردد.
√حقارت اندامی organ inferiority
در برخی از افراد،اندام بهخصوصی در هنگام استرسهای غیرمعمول، نخستین بخشی از بدن آنهاست که از کار میافتد، زیرا که مقاومت آن قسمتها کم است.
√خاطرات اولیه early recollections
حوادث معینی هستند که شخص میتواند به وضوح جزئیات افکار و احساسات همراه با آن را که در زمان وقوع حوادث وجود داشته است، بهخاطر بیاورد.
√روانشناسی فردی inpidual psychology
آدلر واژه "فردی" را برای شناساندن نظام خود بهکار برد، زیرا او میخواست که مفهوم جامعه متحدی را ایجاد کند.
√شیوه زندگی style of life یک فرد، شیوه عمل، شیوه فکر کردن و ادراک را در یک چارچوب شناختی ایجاد کرده و اعمال خاصی را انتخاب میکند تا قادر شود که با امور زندگی دستوپنجه نرم کند.
√عقده حقارت inferiority complex اعتقاد راسخ یک فرد به ناتوانی خودش برای بهبود بخشیدن به آنچه که اشتباه است.
√علاقه اجتماعی social interest تمایل به همکاری با دیگران برای یک صلاح عمومی و آگاهی از مناسبات مشترک جهانی همه افراد بشر.
√منطق خصوصی private logic در حالی که منطق عمومی دربرگیرنده ارزشهای مشابه و تجربیات معتبر بوده و یک نفر را به دیگری مرتبط میسازد، منطق خصوصی یک نقشه خصوصی است که فرد بدان وسیله راه خود را در زندگی پیدا میکند. منطق خصوصی در درجه اول به اهداف و نیات افراد وابسته بوده و با آن سازگار میباشد.
√هدف خیالی fictional goal هر فردی در دوران اولیه کودکی خود، تصویری تخیلی را که تاکنون درک نشده، رشد میدهد.
√یأس discouragement کاربرد آن، هم برای شخصی است که مایوس شده و هم به فرایندی گفته میشود که فرد را مایوس کرده است. فرایند یأس، فرایندی است که شخص را به سوی انتظار شکست میکشاند.
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
واژه های اساسی
نظریه آدلر دارای واژهها و اصطلاحات اساسی است که به آنها اشاره میکنیم.
√اشتباهات بنیادی basic mistakesعبارت است از نگرشهای غلطی که زمانی صحیح بودهاند، اما دیگر نگرش صحیح تلقی نمیشوند. معمولا ناهوشیار بوده و برای گمراه کردن شیوه زندگی بهکار گرفته میشوند.
√برتری superiority دو شکل مخالف دارد. برتری بیفایده اجتماعی که دربرگیرنده نیاز شدید به صلاحیت داشتن، مفید بودن یا شهید شدن است. برتری بافایده اجتماعی عبارت است از سلطه یک فرد بر محیطش.
√ترتیب ولادت birth order ترتیبی است که فرزند در یک خانواده به دنیا میآید، به عنوان مثال اولین فرزند.
√تشویق encouragement جوهر اعتمادبهنفس را در فرد افزایش داده و به شخص پیام میدهد که او آنگونه که هست، بهاندازه کافی خوب است.
√جو خانوادگی family atomos
الگوی ویژهای است که توسط والدین بنیانگذاری شده و به فرزندان به عنوان معیاری برای زندگی اجتماعی ارائه میگردد.
√حقارت اندامی organ inferiority
در برخی از افراد،اندام بهخصوصی در هنگام استرسهای غیرمعمول، نخستین بخشی از بدن آنهاست که از کار میافتد، زیرا که مقاومت آن قسمتها کم است.
√خاطرات اولیه early recollections
حوادث معینی هستند که شخص میتواند به وضوح جزئیات افکار و احساسات همراه با آن را که در زمان وقوع حوادث وجود داشته است، بهخاطر بیاورد.
√روانشناسی فردی inpidual psychology
آدلر واژه "فردی" را برای شناساندن نظام خود بهکار برد، زیرا او میخواست که مفهوم جامعه متحدی را ایجاد کند.
√شیوه زندگی style of life یک فرد، شیوه عمل، شیوه فکر کردن و ادراک را در یک چارچوب شناختی ایجاد کرده و اعمال خاصی را انتخاب میکند تا قادر شود که با امور زندگی دستوپنجه نرم کند.
√عقده حقارت inferiority complex اعتقاد راسخ یک فرد به ناتوانی خودش برای بهبود بخشیدن به آنچه که اشتباه است.
√علاقه اجتماعی social interest تمایل به همکاری با دیگران برای یک صلاح عمومی و آگاهی از مناسبات مشترک جهانی همه افراد بشر.
√منطق خصوصی private logic در حالی که منطق عمومی دربرگیرنده ارزشهای مشابه و تجربیات معتبر بوده و یک نفر را به دیگری مرتبط میسازد، منطق خصوصی یک نقشه خصوصی است که فرد بدان وسیله راه خود را در زندگی پیدا میکند. منطق خصوصی در درجه اول به اهداف و نیات افراد وابسته بوده و با آن سازگار میباشد.
√هدف خیالی fictional goal هر فردی در دوران اولیه کودکی خود، تصویری تخیلی را که تاکنون درک نشده، رشد میدهد.
√یأس discouragement کاربرد آن، هم برای شخصی است که مایوس شده و هم به فرایندی گفته میشود که فرد را مایوس کرده است. فرایند یأس، فرایندی است که شخص را به سوی انتظار شکست میکشاند.
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
Telegram
قــدرت تــغــیــیــرر...
@Kh_f_z فــرنــاز خــتــائیــلــر
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
قــدرت تــغــیــیــرر...
#آدلر واژه های اساسی نظریه آدلر دارای واژهها و اصطلاحات اساسی است که به آنها اشاره میکنیم. √اشتباهات بنیادی basic mistakesعبارت است از نگرشهای غلطی که زمانی صحیح بودهاند، اما دیگر نگرش صحیح تلقی نمیشوند. معمولا ناهوشیار بوده و برای گمراه کردن شیوه…
#آدلر
روانشناسی فردی
شاید بتوان گفت، استفاده آدلر از روانشناسی فردی نوعی اسم بیمسمی یا غلط باشد. دلیل این گفته نیز آن است که رویکرد یا دیدگاه آدلر، متوجه روانشناسی اجتماعی است و مسائل جامعه را دربرمیگیرد. آخرین سالهای زندگی آدلر در آمریکا سپری شد. بعد از آنکه به وسیله نازیها و به اجبار از اروپا بیرون رانده شد، چون روانشناسی فردی آدلر در مقابل رویکرد روانتحلیلی فروید قد علم کرده بود و از طرف دیگر، به دلیل آنکه در سالهای ۱۹۳۰ روانتحلیلی فروید، بدون رقیب بر اریکه قدرت رویکردهای درمانی آمریکا نشسته بود، در این کشور شدیدا مورد توجه قرار گرفت. آدلر در سال ۱۹۳۷ درگذشت و اگر رودلف دریکورز قدم به میدان نگذاشته بود، این احتمال وجود داشت که نهضت تازهپاگرفته آدلری به فراموشی سپرده شود.
عهدهدار شدن مقام سردبیری مجله روانشناسی فردی و پژوهشنامه روانشناسی فردی، تاسیس موسسه آلفرد آدلر در شیکاگو و نیز تاسیس جامعه آمریکای شمالی روانشناسی آدلری، بر پذیرفتهشدن این رویکرد به عنوان یک رویکرد درمانی جامع برای نوع انسان – و نه یک رویکرد تهی که فقط میتواند برای صحبت کردن با کودکان مناسب باشد – سهم عمدهای داشته است.
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
روانشناسی فردی
شاید بتوان گفت، استفاده آدلر از روانشناسی فردی نوعی اسم بیمسمی یا غلط باشد. دلیل این گفته نیز آن است که رویکرد یا دیدگاه آدلر، متوجه روانشناسی اجتماعی است و مسائل جامعه را دربرمیگیرد. آخرین سالهای زندگی آدلر در آمریکا سپری شد. بعد از آنکه به وسیله نازیها و به اجبار از اروپا بیرون رانده شد، چون روانشناسی فردی آدلر در مقابل رویکرد روانتحلیلی فروید قد علم کرده بود و از طرف دیگر، به دلیل آنکه در سالهای ۱۹۳۰ روانتحلیلی فروید، بدون رقیب بر اریکه قدرت رویکردهای درمانی آمریکا نشسته بود، در این کشور شدیدا مورد توجه قرار گرفت. آدلر در سال ۱۹۳۷ درگذشت و اگر رودلف دریکورز قدم به میدان نگذاشته بود، این احتمال وجود داشت که نهضت تازهپاگرفته آدلری به فراموشی سپرده شود.
عهدهدار شدن مقام سردبیری مجله روانشناسی فردی و پژوهشنامه روانشناسی فردی، تاسیس موسسه آلفرد آدلر در شیکاگو و نیز تاسیس جامعه آمریکای شمالی روانشناسی آدلری، بر پذیرفتهشدن این رویکرد به عنوان یک رویکرد درمانی جامع برای نوع انسان – و نه یک رویکرد تهی که فقط میتواند برای صحبت کردن با کودکان مناسب باشد – سهم عمدهای داشته است.
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
Telegram
قــدرت تــغــیــیــرر...
@Kh_f_z فــرنــاز خــتــائیــلــر
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
#آدلر
عوامل موثر بر آدلر
پیش از بررسی نظریههای شخصیت و رواندرمانی آدلر بهتر است ببینیم چه عواملی روی آدلر تاثیر گذاشتند. النبرگر، تاثیر تمایل کانت به پیداکردن راههایی برای کمک به افراد را در شناخت عملی خود و دیگران بر آدلر نشان میدهد. آدلر و نیچه هر دو از مفهوم قدرتطلبی استفاده کردند. این مفهوم برای آدلر به معنای دستیابی به قابلیت و برای نیچه به معنای کسب قدرت روی دیگران بود که با تاکید آدلر بر برابری خیلی فرق داشت. همانگونه که گفته شد، آدلر تحت تاثیر سوسیالیسم خصوصا عقاید کارل مارکس بود. وی طرفدار برابری اجتماعی بود ولی با "اجرای سوسیالیسم از طریق خشونت" توسط بلشویکها سخت مخالفت میکرد. هرچند سایر نوشتههای فلسفی نیز روی آدلر تاثیر گذاشته بودند، ولی آدلر بیشتر تحت تاثیر معاصران خودش بود. در این میان، کتاب فلسفهگویی هانس وایهینگر روی چند مورد از سازههای نظری آدلر تاثیر گذاشت. مفهوم "کارکردگرایی" وی در مفهوم "هدف کارکردی" آدلر نقش داشت. [۸]
شهرت و محبوبیت آدلر بعد از مرگش برای مدتی کمرنگ شد، اما در سالهای اخیر، دیدگاههای او در محافل علمی و بالینی مقبولیت بیشتری کسب کرده است. هاریاستک سالیوان، کارن هورنای، جولین راتر، آبراهام مازلو، کارل راجرز، و دیگران، عقاید او را درباره اهمیت روابط میانفردی، گسترش دادند. تاکید او بر برداشت ذهنی، مبنای درمان عقلانی – هیجانی (منطقی – عاطفی) البرت الیس است. علاوه بر این، آدلر با عقیده خود درباره خیال یا افسانهای که افراد برای هدایت کردن فعالیتهای روزمره خود میآفرینند، بر رولومی و سایر وجودگرایان، تاثیر عمیقی داشته است. موارد زیر از فهرستی اقتباس شدهاند که بیانیه نهایی روانشناسی فردنگر آدلر را نشان میدهد:
· نیروی پویا در پس رفتار افراد، تلاش برای موفقیت یا برتری است.
· برداشتهای ذهنی افراد، رفتار و شخصیت آنها را شکل میدهند.
· شخصیت، یکپارچه و منسجم است.
· ارزش تمام فعالیتهای انسان را باید از زاویه علاقه اجتماعی در نظر گرفت.
· ساختار شخصیت منسجم، از سبک زندگی فرد به وجود میآید.
· نیروی خلاق، سبک زندگی افراد را شکل میدهد. [۹]
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
عوامل موثر بر آدلر
پیش از بررسی نظریههای شخصیت و رواندرمانی آدلر بهتر است ببینیم چه عواملی روی آدلر تاثیر گذاشتند. النبرگر، تاثیر تمایل کانت به پیداکردن راههایی برای کمک به افراد را در شناخت عملی خود و دیگران بر آدلر نشان میدهد. آدلر و نیچه هر دو از مفهوم قدرتطلبی استفاده کردند. این مفهوم برای آدلر به معنای دستیابی به قابلیت و برای نیچه به معنای کسب قدرت روی دیگران بود که با تاکید آدلر بر برابری خیلی فرق داشت. همانگونه که گفته شد، آدلر تحت تاثیر سوسیالیسم خصوصا عقاید کارل مارکس بود. وی طرفدار برابری اجتماعی بود ولی با "اجرای سوسیالیسم از طریق خشونت" توسط بلشویکها سخت مخالفت میکرد. هرچند سایر نوشتههای فلسفی نیز روی آدلر تاثیر گذاشته بودند، ولی آدلر بیشتر تحت تاثیر معاصران خودش بود. در این میان، کتاب فلسفهگویی هانس وایهینگر روی چند مورد از سازههای نظری آدلر تاثیر گذاشت. مفهوم "کارکردگرایی" وی در مفهوم "هدف کارکردی" آدلر نقش داشت. [۸]
شهرت و محبوبیت آدلر بعد از مرگش برای مدتی کمرنگ شد، اما در سالهای اخیر، دیدگاههای او در محافل علمی و بالینی مقبولیت بیشتری کسب کرده است. هاریاستک سالیوان، کارن هورنای، جولین راتر، آبراهام مازلو، کارل راجرز، و دیگران، عقاید او را درباره اهمیت روابط میانفردی، گسترش دادند. تاکید او بر برداشت ذهنی، مبنای درمان عقلانی – هیجانی (منطقی – عاطفی) البرت الیس است. علاوه بر این، آدلر با عقیده خود درباره خیال یا افسانهای که افراد برای هدایت کردن فعالیتهای روزمره خود میآفرینند، بر رولومی و سایر وجودگرایان، تاثیر عمیقی داشته است. موارد زیر از فهرستی اقتباس شدهاند که بیانیه نهایی روانشناسی فردنگر آدلر را نشان میدهد:
· نیروی پویا در پس رفتار افراد، تلاش برای موفقیت یا برتری است.
· برداشتهای ذهنی افراد، رفتار و شخصیت آنها را شکل میدهند.
· شخصیت، یکپارچه و منسجم است.
· ارزش تمام فعالیتهای انسان را باید از زاویه علاقه اجتماعی در نظر گرفت.
· ساختار شخصیت منسجم، از سبک زندگی فرد به وجود میآید.
· نیروی خلاق، سبک زندگی افراد را شکل میدهد. [۹]
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
Telegram
قــدرت تــغــیــیــرر...
@Kh_f_z فــرنــاز خــتــائیــلــر
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
قــدرت تــغــیــیــرر...
#آدلر عوامل موثر بر آدلر پیش از بررسی نظریههای شخصیت و رواندرمانی آدلر بهتر است ببینیم چه عواملی روی آدلر تاثیر گذاشتند. النبرگر، تاثیر تمایل کانت به پیداکردن راههایی برای کمک به افراد را در شناخت عملی خود و دیگران بر آدلر نشان میدهد. آدلر و نیچه هر…
#آدلر
در این قسمت به مفاهیم اساسی نظریه آدلر اشاره میکنیم.
نظریه شخصیت
دیدگاه آدلر در مورد شخصیت، یک دیدگاه باز و گسترده بود. وی نه تنها فرد را یک ارگانیسم کلی و واحد در نظر میگرفت، بلکه برای تعامل فرد با جامعه نیز اهمیت قایل بود. در نظر گرفتن فرد به عنوان یک ارگانیسم کلی با این دیدگاه آدلر که فرد یک موجود خلاق و هدفدار بوده و سرنوشتش در اختیار خودش است، همسو بود. آدلر، در نوشتههایش علاقه خاصی به کمالجویی یا برتریطلبی افراد داشت. تاکید آدلر بر فرد و جامعه مغایرت بارزی با تاکید فروید بر مبنا بودن نیازهای زیستشناختی در شخصیت داشت. [۱۰]
مفاهیم اختصاصیتر نظریه آدلر بر مبنای تعدادی اصول بنا شدهاند که عبارتنداز: احساس حقارت، اصل برتریجویی، اسلوب زندگی، ترتیب تولد، خودآگاهی، علاقه اجتماعی، غایت و هدف زندگی و خود خلاق. [۱۱]
احساس حقارت
احساس حقارت، منبع تمام تلاشهای انسان است که از تلاشهای فرد برای جبران کردن این احساس ناشی میشود. احساس حقارت، همگانی است و درماندگی و وابستگی کودک به بزرگسالان، آن را تعیین میکند. عقده حقارت، از ناتوانی در جبران کردن احساس حقارت ناشی میشود. عقده حقارت در کودکی از طریق حقارت عضوی، لوس کردن یا غفلت کردن سرچشمه میگیرد. عقده برتری، از جبران افراطی ناشی میشود.
برتریجویی
هدف اصلی هر فردی، برتری یا کمال است به این معنی که فرد میکوشد تا شخصیت خود را کامل یا یکپارچه کند. غایتنگری خیالی به عقاید خیالی، مانند کمال اشاره دارد که رفتار فرد را هدایت میکند. [۱۲
اسلوب زندگی
به نظر آدلر، در شکلگیری شخصیت هر کس، سه عامل در کار است: عامل بدنی، عامل روانی و عامل اجتماعی. تعامل این سه عامل، اسلوب زندگی را به وجود میآورد. در این میان، عوامل اجتماعی در تعیین شخصیت نقش مهمی را بازی میکنند، برای مثال، کودکانی که نقص بدنی دارند در روبرو شدن با پیشامدهای زندگی احساس ناتوانی میکنند و همین احساس ممکن است سبب بازداری آنها از فعالیت شود.
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
در این قسمت به مفاهیم اساسی نظریه آدلر اشاره میکنیم.
نظریه شخصیت
دیدگاه آدلر در مورد شخصیت، یک دیدگاه باز و گسترده بود. وی نه تنها فرد را یک ارگانیسم کلی و واحد در نظر میگرفت، بلکه برای تعامل فرد با جامعه نیز اهمیت قایل بود. در نظر گرفتن فرد به عنوان یک ارگانیسم کلی با این دیدگاه آدلر که فرد یک موجود خلاق و هدفدار بوده و سرنوشتش در اختیار خودش است، همسو بود. آدلر، در نوشتههایش علاقه خاصی به کمالجویی یا برتریطلبی افراد داشت. تاکید آدلر بر فرد و جامعه مغایرت بارزی با تاکید فروید بر مبنا بودن نیازهای زیستشناختی در شخصیت داشت. [۱۰]
مفاهیم اختصاصیتر نظریه آدلر بر مبنای تعدادی اصول بنا شدهاند که عبارتنداز: احساس حقارت، اصل برتریجویی، اسلوب زندگی، ترتیب تولد، خودآگاهی، علاقه اجتماعی، غایت و هدف زندگی و خود خلاق. [۱۱]
احساس حقارت
احساس حقارت، منبع تمام تلاشهای انسان است که از تلاشهای فرد برای جبران کردن این احساس ناشی میشود. احساس حقارت، همگانی است و درماندگی و وابستگی کودک به بزرگسالان، آن را تعیین میکند. عقده حقارت، از ناتوانی در جبران کردن احساس حقارت ناشی میشود. عقده حقارت در کودکی از طریق حقارت عضوی، لوس کردن یا غفلت کردن سرچشمه میگیرد. عقده برتری، از جبران افراطی ناشی میشود.
برتریجویی
هدف اصلی هر فردی، برتری یا کمال است به این معنی که فرد میکوشد تا شخصیت خود را کامل یا یکپارچه کند. غایتنگری خیالی به عقاید خیالی، مانند کمال اشاره دارد که رفتار فرد را هدایت میکند. [۱۲
اسلوب زندگی
به نظر آدلر، در شکلگیری شخصیت هر کس، سه عامل در کار است: عامل بدنی، عامل روانی و عامل اجتماعی. تعامل این سه عامل، اسلوب زندگی را به وجود میآورد. در این میان، عوامل اجتماعی در تعیین شخصیت نقش مهمی را بازی میکنند، برای مثال، کودکانی که نقص بدنی دارند در روبرو شدن با پیشامدهای زندگی احساس ناتوانی میکنند و همین احساس ممکن است سبب بازداری آنها از فعالیت شود.
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
Telegram
قــدرت تــغــیــیــرر...
@Kh_f_z فــرنــاز خــتــائیــلــر
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
قــدرت تــغــیــیــرر...
#آدلر در این قسمت به مفاهیم اساسی نظریه آدلر اشاره میکنیم. نظریه شخصیت دیدگاه آدلر در مورد شخصیت، یک دیدگاه باز و گسترده بود. وی نه تنها فرد را یک ارگانیسم کلی و واحد در نظر میگرفت، بلکه برای تعامل فرد با جامعه نیز اهمیت قایل بود. در نظر گرفتن فرد به…
ترتیب تولد
به عقیده آدلر، ترتیب تولد یک عامل موثر اجتماعی در دوران کودکی است.
فرزندان اول، که در آغاز محور توجه و محبت بودهاند، با تولد فرزند بعدی دچار شوک خلعشدن از مقام خود میشوند. آنها گذشتهگرا، بدبین نسبت به آینده و علاقمند به نظم و اقتدارند. در عین حال، حسادت و نفرت ایجادشده در آنان ممکن است انسانها را به سوی رواننژندی، دایمالخمر شدن، جنایتکاری و فساد سوق دهد.
فرزندان دوم، یک راهنما یا الگو دارند، یعنی فرزند پیش از خود، که با آنها رقابت میکنند. در نتیجه، فرزندان دوم، مثل خود آدلر، مستعد رقابتجویی و جاهطلبی شدیداند.
فرزندان آخر یا به اصطلاح تهتغاریها، ممکن است عزیزدردانه خانواده شوند. آنها که با نیاز پشتسر گذاشتن برادران یا خواهران بزرگتر از خود برانگیخته شدهاند، ممکن است افرادی بسیار موفق شوند.
فرزندان یکییکدانه، ممکن است در خانواده وضعیت موفقیتآمیزی داشته باشند، اما وقتی به مدرسه میروند، ممکن است ناگهان دچار این شوک شوند که ببینند دیگر مرکز و محور توجه دیگران نیستند و احتمالا دچار ناکامی و شکست میشوند.
خودآگاهی
آدلر با فروید در مورد وجود ضمیر نیمههوشیار و ضمیر ناهشیار مخالف بود و همه اهمیت را به "خودآگاهی" میداد و عقیده داشت که انسان از اعمال خود، آگاهی دارد و میتواند با خودنگری بفهمد که چرا رفتار وی آنگونه است که هست. بدینترتیب، آدلر معتقد بود که انسان دارای اختیار و اراده بوده و محکوم به جبر و تقدیر نیست. در واقع، انکار نیمههشیار و ناهشیار و تردید آدلر نسبت به اهمیت میل جنسی در نظریه فروید بود که سبب اختلاف میان آنها و پایان بخشیدن به همکاری آن دو گردید. [۱۳]
علاقه اجتماعی
علاقه اجتماعی در سه مرحله ایجاد میشود: استعداد، توانایی و خصوصیات پویای ثانویه. انسانها بهطور فطری توانایی یا استعداد همکاری و زندگی اجتماعی را دارند. پس از پرورش یافتن این استعداد در آنها، صاحب تواناییهایی جهت ابراز گرایش خویش به همکاری اجتماعی میشوند. پس از آن هم نوبت به خصوصیات پویای ثانویه میرسد که در قالب نگرشها و علایق بروز مینمایند. علاقه اجتماعی، برای اولین بار در جریان رابطه مادر و کودک بروز کرده و آموخته میشود. به نظر آدلر، وظیفه مادر عبارت است از ایجاد حس همکاری و دوستی در کودک. مادر با مراقبت عمیق از کودک، برای فرزندش نقش الگوی دلسوزی را بازی میکند. دلسوزی او برای شوهرش، خواهر و برادرهای دیگر کودک و دوستان و بستگان نیز او را به الگوی علاقه اجتماعی تبدیل میکند.
اگر مادر فقط برای دوستان و بستگان دلسوزی کند و از کودکان غافل شود یا فقط برای شوهرش دلسوزی کند، جریان پرورش علاقه اجتماعی در کودک با مانع مواجه میشود. در صورت وارد آمدن لطمه جدی به این جریان، کودک ممکن است سبک زندگی سلطهگری یا چشمداشت و اجتناب را پیشه کند. با اینکه رابطه مادر با کودک، اولین و مهمترین رابطه در جریان ایجاد علاقه اجتماعی است ولی رابطه پدر و کودک نیز مهم است. در نتیجه پدر باید نسبت به خانواده، شغل و نهادهای اجتماعی موضع و نگرش مطلوبی داشته باشد. مفهوم علاقه اجتماعی، آنقدر اهمیت دارد که آدلر آن را معیار سلامت روانی در نظر میگرفت. کسی که علاقه اجتماعی کمی دارد، انسان خودمحوری خواهد شد که دیگران را تحقیر میکند و هدفهای سازنده ندارد. آدلر، علاقه زیادی به ایجاد علاقه اجتماعی در مجرمان داشت. [۱۴]
هدفهای تخیلی
آدلر، پس از جدایی از فروید و استفاده از عقاید ویهینگر، مبنی بر اینکه زندگی بشر مجموعهای از افکار تخیلی است که در عالم واقعیت وجود خارجی ندارند، اعتقاد بر آن پیدا کرد که محرک اصلی رفتار بشر، هدفها و انتظارات او از آینده است. در این زمینه میتوان گفت که روانشناسی فروید بر اساس قانون علیت بنا شده است ولی روانشناسی فردی بر اصل فینالیزم یا توصیف اعمال از راه تشخیص هدف (غایتگرایی) استوار است. در نظریه آدلر، هدفهای تخیلی علت ذهنی رویدادهای روانی هستند. پیشفرض پیروان آدلر آن است که هدف روان، تامین برتری است. هدف هر فردی در ماههای اولیه زندگیاش در کودکی شکل گرفته و تحت تاثیر محیط تعیین میشود. هر یک از ما فقط آن چیزی را ارزش مینهد که متناسب با هدف اوست. بدون درک روشنی از هدف نهایی فرد، درک واقعی رفتار او غیرممکن است.
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
به عقیده آدلر، ترتیب تولد یک عامل موثر اجتماعی در دوران کودکی است.
فرزندان اول، که در آغاز محور توجه و محبت بودهاند، با تولد فرزند بعدی دچار شوک خلعشدن از مقام خود میشوند. آنها گذشتهگرا، بدبین نسبت به آینده و علاقمند به نظم و اقتدارند. در عین حال، حسادت و نفرت ایجادشده در آنان ممکن است انسانها را به سوی رواننژندی، دایمالخمر شدن، جنایتکاری و فساد سوق دهد.
فرزندان دوم، یک راهنما یا الگو دارند، یعنی فرزند پیش از خود، که با آنها رقابت میکنند. در نتیجه، فرزندان دوم، مثل خود آدلر، مستعد رقابتجویی و جاهطلبی شدیداند.
فرزندان آخر یا به اصطلاح تهتغاریها، ممکن است عزیزدردانه خانواده شوند. آنها که با نیاز پشتسر گذاشتن برادران یا خواهران بزرگتر از خود برانگیخته شدهاند، ممکن است افرادی بسیار موفق شوند.
فرزندان یکییکدانه، ممکن است در خانواده وضعیت موفقیتآمیزی داشته باشند، اما وقتی به مدرسه میروند، ممکن است ناگهان دچار این شوک شوند که ببینند دیگر مرکز و محور توجه دیگران نیستند و احتمالا دچار ناکامی و شکست میشوند.
خودآگاهی
آدلر با فروید در مورد وجود ضمیر نیمههوشیار و ضمیر ناهشیار مخالف بود و همه اهمیت را به "خودآگاهی" میداد و عقیده داشت که انسان از اعمال خود، آگاهی دارد و میتواند با خودنگری بفهمد که چرا رفتار وی آنگونه است که هست. بدینترتیب، آدلر معتقد بود که انسان دارای اختیار و اراده بوده و محکوم به جبر و تقدیر نیست. در واقع، انکار نیمههشیار و ناهشیار و تردید آدلر نسبت به اهمیت میل جنسی در نظریه فروید بود که سبب اختلاف میان آنها و پایان بخشیدن به همکاری آن دو گردید. [۱۳]
علاقه اجتماعی
علاقه اجتماعی در سه مرحله ایجاد میشود: استعداد، توانایی و خصوصیات پویای ثانویه. انسانها بهطور فطری توانایی یا استعداد همکاری و زندگی اجتماعی را دارند. پس از پرورش یافتن این استعداد در آنها، صاحب تواناییهایی جهت ابراز گرایش خویش به همکاری اجتماعی میشوند. پس از آن هم نوبت به خصوصیات پویای ثانویه میرسد که در قالب نگرشها و علایق بروز مینمایند. علاقه اجتماعی، برای اولین بار در جریان رابطه مادر و کودک بروز کرده و آموخته میشود. به نظر آدلر، وظیفه مادر عبارت است از ایجاد حس همکاری و دوستی در کودک. مادر با مراقبت عمیق از کودک، برای فرزندش نقش الگوی دلسوزی را بازی میکند. دلسوزی او برای شوهرش، خواهر و برادرهای دیگر کودک و دوستان و بستگان نیز او را به الگوی علاقه اجتماعی تبدیل میکند.
اگر مادر فقط برای دوستان و بستگان دلسوزی کند و از کودکان غافل شود یا فقط برای شوهرش دلسوزی کند، جریان پرورش علاقه اجتماعی در کودک با مانع مواجه میشود. در صورت وارد آمدن لطمه جدی به این جریان، کودک ممکن است سبک زندگی سلطهگری یا چشمداشت و اجتناب را پیشه کند. با اینکه رابطه مادر با کودک، اولین و مهمترین رابطه در جریان ایجاد علاقه اجتماعی است ولی رابطه پدر و کودک نیز مهم است. در نتیجه پدر باید نسبت به خانواده، شغل و نهادهای اجتماعی موضع و نگرش مطلوبی داشته باشد. مفهوم علاقه اجتماعی، آنقدر اهمیت دارد که آدلر آن را معیار سلامت روانی در نظر میگرفت. کسی که علاقه اجتماعی کمی دارد، انسان خودمحوری خواهد شد که دیگران را تحقیر میکند و هدفهای سازنده ندارد. آدلر، علاقه زیادی به ایجاد علاقه اجتماعی در مجرمان داشت. [۱۴]
هدفهای تخیلی
آدلر، پس از جدایی از فروید و استفاده از عقاید ویهینگر، مبنی بر اینکه زندگی بشر مجموعهای از افکار تخیلی است که در عالم واقعیت وجود خارجی ندارند، اعتقاد بر آن پیدا کرد که محرک اصلی رفتار بشر، هدفها و انتظارات او از آینده است. در این زمینه میتوان گفت که روانشناسی فروید بر اساس قانون علیت بنا شده است ولی روانشناسی فردی بر اصل فینالیزم یا توصیف اعمال از راه تشخیص هدف (غایتگرایی) استوار است. در نظریه آدلر، هدفهای تخیلی علت ذهنی رویدادهای روانی هستند. پیشفرض پیروان آدلر آن است که هدف روان، تامین برتری است. هدف هر فردی در ماههای اولیه زندگیاش در کودکی شکل گرفته و تحت تاثیر محیط تعیین میشود. هر یک از ما فقط آن چیزی را ارزش مینهد که متناسب با هدف اوست. بدون درک روشنی از هدف نهایی فرد، درک واقعی رفتار او غیرممکن است.
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
Telegram
قــدرت تــغــیــیــرر...
@Kh_f_z فــرنــاز خــتــائیــلــر
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
Do Zarbi Mokhalef - Farzam Salami
@mousighi_bartar
روزتون نیک، خوش صدا بشنوید
#طرحواره
اگه طرحواره هایمان درمان نکنیم چی میشه؟
شاید سوال خیلی از شما عزیزان این باشد که، خب اگر ما نرسیدیم یا نخواستیم طرحواره های نازنینمان را درمان کنیم، چه اتفاقی می افتد؟
در پاسخ به این سوال، صادقانه باید بگویم که هیچ اتفاقی نمی افتد. زندگیتان به روال قبل ادامه خواهد داشت و آب از آب تکان نمی خورد. اما اگر این طرحواره های ناسازگار باعث شده که احساس کنید کیفیت زندگی شما در حد پایینی است و شما راضی به این حد از کیفیت نیستید و می خواهید که تغییری ایجاد کنید آنگاه نیاز به یک بازنگری دارید .
این را فراموش نکنید که، طرحواره ها نمی خواهند راحت دست از سر ما بردارند و چون بلدند چطور به خواسته خودشان از طریق ما برسند و چطور کاری کنند که حرفشان از دهان ما بیرون بیاید، شک نکنید که این "نمی خواهم یا نمی توانم یا تا حالا با این طرحواره ها زندگی کردم از حالا به بعد هم به همین شکل می شود باشد" هم، از بازیهای همان موذیهاست!
حالا که می بینند این تله درش نیم باز شده است و ترکهای اساسی به آن وارد شده و هر آن ممکن است کاملا" از هم بپاشد و شما از آن بیایید بیرون، به قول معروف شروع به موش دوانی کرده اند تا شرایط موجود را، به همان شکل که بوده، حفظ کنند و شما را برای خود نگه دارند.
اگر دیگر نمی خواهید، زندگی خود را نادیده بگیرید و می خواهید، همانطور که نیازهای دیگران برایتان مهم است خودتان را هم ببینید و یا هر جا که نیاز است بتوانید حرفتان را بزنید، نمی خواهید گنده دماغ باشید و دور و برتان خالی از دوست، اگر نمی خواهید آه های طولانی بکشید و اشکتان دم مشکتان باشد و .. پس شک نکنید که نیاز است از دست این ساخته دست پیشینیانتان راحت شوید و حالا خودتان زندگیتان را بسازید.
اینکه شما در چه خانواده ای و با چه الگوی تربیتی به دنیا بیایید، دست شما نبوده و بعد از این هم هیچ بچه ای در این زمینه انتخاب کننده نیست. ولی بعد از اینکه خودتان را شناختید و با تمام چم و خم شخصیتتان، آشنا شدید و بازی هایش برایتان قابل پیش بینی شد، اگر تصمیم بگیرید که در همان وضعیت بمانید و یا تغییر کنید، فقط و فقط انتخاب خودتان است و مسئولیت آن هم پای خودتان است.
همان که در ابتدا گفتم، ما هیچکدام، در شکل گیری طرحواره ها و تله های زندگیمان مقصر نیستیم، اما در استمرار آنها و ماندن در همان وضعیت قبلی، تقصیر متوجه هیچکس جز ما نیست!
@qodrattaqeer
اگه طرحواره هایمان درمان نکنیم چی میشه؟
شاید سوال خیلی از شما عزیزان این باشد که، خب اگر ما نرسیدیم یا نخواستیم طرحواره های نازنینمان را درمان کنیم، چه اتفاقی می افتد؟
در پاسخ به این سوال، صادقانه باید بگویم که هیچ اتفاقی نمی افتد. زندگیتان به روال قبل ادامه خواهد داشت و آب از آب تکان نمی خورد. اما اگر این طرحواره های ناسازگار باعث شده که احساس کنید کیفیت زندگی شما در حد پایینی است و شما راضی به این حد از کیفیت نیستید و می خواهید که تغییری ایجاد کنید آنگاه نیاز به یک بازنگری دارید .
این را فراموش نکنید که، طرحواره ها نمی خواهند راحت دست از سر ما بردارند و چون بلدند چطور به خواسته خودشان از طریق ما برسند و چطور کاری کنند که حرفشان از دهان ما بیرون بیاید، شک نکنید که این "نمی خواهم یا نمی توانم یا تا حالا با این طرحواره ها زندگی کردم از حالا به بعد هم به همین شکل می شود باشد" هم، از بازیهای همان موذیهاست!
حالا که می بینند این تله درش نیم باز شده است و ترکهای اساسی به آن وارد شده و هر آن ممکن است کاملا" از هم بپاشد و شما از آن بیایید بیرون، به قول معروف شروع به موش دوانی کرده اند تا شرایط موجود را، به همان شکل که بوده، حفظ کنند و شما را برای خود نگه دارند.
اگر دیگر نمی خواهید، زندگی خود را نادیده بگیرید و می خواهید، همانطور که نیازهای دیگران برایتان مهم است خودتان را هم ببینید و یا هر جا که نیاز است بتوانید حرفتان را بزنید، نمی خواهید گنده دماغ باشید و دور و برتان خالی از دوست، اگر نمی خواهید آه های طولانی بکشید و اشکتان دم مشکتان باشد و .. پس شک نکنید که نیاز است از دست این ساخته دست پیشینیانتان راحت شوید و حالا خودتان زندگیتان را بسازید.
اینکه شما در چه خانواده ای و با چه الگوی تربیتی به دنیا بیایید، دست شما نبوده و بعد از این هم هیچ بچه ای در این زمینه انتخاب کننده نیست. ولی بعد از اینکه خودتان را شناختید و با تمام چم و خم شخصیتتان، آشنا شدید و بازی هایش برایتان قابل پیش بینی شد، اگر تصمیم بگیرید که در همان وضعیت بمانید و یا تغییر کنید، فقط و فقط انتخاب خودتان است و مسئولیت آن هم پای خودتان است.
همان که در ابتدا گفتم، ما هیچکدام، در شکل گیری طرحواره ها و تله های زندگیمان مقصر نیستیم، اما در استمرار آنها و ماندن در همان وضعیت قبلی، تقصیر متوجه هیچکس جز ما نیست!
@qodrattaqeer
Forwarded from 📣 روش پژوهش و آمار دکتری و کارشناسی ارشد دکتر #شهرام به زبان خودمونی چهارشنبه ها ساعت ۲۲⏰📊📚🖌 (دکتر #شهرام)
زوجی با اسم های سباستیائو و للیا تو سال ۱۹۹۴ وقتی دیدن جنگل های استوایی تو برزیل داره نابود میشه شروع کردن به کاشتن ۳ میلیون درخت تو این منطقه از برزیل و نتیجش شد احیای ۱۵۰۰ هکتار جنگل بارونی که زیستگاه ۲۹۳ گونه گیاهی و ۲۰۵ گونه جانوریه.
تقریبا جذابترین و شیرین ترین خبریه که تا حالا خوندم
تقریبا جذابترین و شیرین ترین خبریه که تا حالا خوندم
ArtMusic || Telgram : @ir2taraneh
ArtMusic || Telgram : @ir2taraneh
هر کوچ کوچت بی آمان کوچت بی و راس ....
دمای آو کوچه آخر دنیاس.....
هی گفتی میخوام کوچ کنم و برم.....آخرش کوچک کردنت رو عملی کردی....بعد از اون کوچِ شما آخر دنیا شده.....
دمای آو کوچه آخر دنیاس.....
هی گفتی میخوام کوچ کنم و برم.....آخرش کوچک کردنت رو عملی کردی....بعد از اون کوچِ شما آخر دنیا شده.....
داستان اسطوره ای
#هرمس
در اسطوره ها آمده مایا پس از این که هرمس را در غاری به دنیا می آ ورد اورا در قنداقه ای پیچیده وسپس به خواب فرو می رود.هرمس بعد از این که مادرش به خواب می رود از گهواره بیرون جهیده و به تسالی جایی که برادرش آپولو گله ی خود را در آنجا می چرانده می رود و پس از دزدیدن تعدادی ازگاوهای آپولو و پنهان کردنشان در غاری نزدیک شهر پیلوس در راه بازگشت لاک پشتی را شکار کرده و بعد از خالی کردن محتویات لاک آن به کمک روده های گاوی که از آپولو دزدیده بود برای اولین بار آلت موسیقی چنگ را اختراع می کند به سرعت نواختن آن را نیز فرامی گیرد. سپس به غار بازگشته و خود را در قنداقه اش می پیچید. پس از مدتی آپولو متوجه دزدیده شدن دام هایش می شود و به مایا اعتراض می کند که این کار هرمس, نوزاد اوست.مایا که می بیند فرزندش به آرامی در گهواره خوابیده این اتهام را رد کرده وبه همراه آپولو برای قضاوت پیش زئوس می روند.زئوس ربوده شدن دام ها توسط هرمس را دیده بود اما از آنجایی که ازهوش و تیزی و فریبکاری این دزد کوچک خوشش آمده بود لبخندی می زند و از هرمس می خواهد که دام های آپولو را پس دهد. در این هنگام هرمس چنگ خود را بیرون آورده و به طرز زیبا و سحر آمیزی مشغول نواختن آن می شود,آپولو خدای موسیقی به شدت تحت تاثیر نوای این ساز قرار می گیرد و برادرش را بخشیده و حاضر می شود در ازای گرفتن آن چنگ از دام هایش بگذرد.و بعد از آن این دو برادر رابطه ی دوستانه ای با هم برقرار می کنند.
هرمس به جوانی جذاب و خوش اندام و خوش چهره تبدیل شد و خوش زبان و دغل کار و شیادی هم از ویژگی های منفی شخصیتی اش است.
اون هر گز ازدواج نکرد اما در هر شهری که می رفت معشوقه ای داشت .و فرزندان زیادی داشت از جمله معروفترین آنها
هرمافرودیت فرزند وی از آفرودیت الهه ی عشق و زیبایی است در اسطوره ها آمده هرمافرودیت خدایی دو جنسی بصورت مردی خوش اندام وجذاب اما با بالا تنه ی زنانه بوده است.
پ. ن : هنگامی که والدین رفتار ناپسند و بی بند وبار کودک را سرزنش کنند ولی بعد بخاطر شیرین کاریهای همان رفتار بخندند؛ منجر به تربیت و تقویت رفتار شیاد بودن در کودک می شوند.
این همان کاری بود که زئوس وقتی هرمس نوزاد اموال آپولو را دزدید؛ کرد.
در باب بزهکاری گفته می شود : والدین با ذوق کردن و لبخند زدن به دوز و کلک و دروغ فرزند، رفتار ضد اجتماعی را در او تقویت می کنند.
#ختائیلر_فرناز
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
#هرمس
در اسطوره ها آمده مایا پس از این که هرمس را در غاری به دنیا می آ ورد اورا در قنداقه ای پیچیده وسپس به خواب فرو می رود.هرمس بعد از این که مادرش به خواب می رود از گهواره بیرون جهیده و به تسالی جایی که برادرش آپولو گله ی خود را در آنجا می چرانده می رود و پس از دزدیدن تعدادی ازگاوهای آپولو و پنهان کردنشان در غاری نزدیک شهر پیلوس در راه بازگشت لاک پشتی را شکار کرده و بعد از خالی کردن محتویات لاک آن به کمک روده های گاوی که از آپولو دزدیده بود برای اولین بار آلت موسیقی چنگ را اختراع می کند به سرعت نواختن آن را نیز فرامی گیرد. سپس به غار بازگشته و خود را در قنداقه اش می پیچید. پس از مدتی آپولو متوجه دزدیده شدن دام هایش می شود و به مایا اعتراض می کند که این کار هرمس, نوزاد اوست.مایا که می بیند فرزندش به آرامی در گهواره خوابیده این اتهام را رد کرده وبه همراه آپولو برای قضاوت پیش زئوس می روند.زئوس ربوده شدن دام ها توسط هرمس را دیده بود اما از آنجایی که ازهوش و تیزی و فریبکاری این دزد کوچک خوشش آمده بود لبخندی می زند و از هرمس می خواهد که دام های آپولو را پس دهد. در این هنگام هرمس چنگ خود را بیرون آورده و به طرز زیبا و سحر آمیزی مشغول نواختن آن می شود,آپولو خدای موسیقی به شدت تحت تاثیر نوای این ساز قرار می گیرد و برادرش را بخشیده و حاضر می شود در ازای گرفتن آن چنگ از دام هایش بگذرد.و بعد از آن این دو برادر رابطه ی دوستانه ای با هم برقرار می کنند.
هرمس به جوانی جذاب و خوش اندام و خوش چهره تبدیل شد و خوش زبان و دغل کار و شیادی هم از ویژگی های منفی شخصیتی اش است.
اون هر گز ازدواج نکرد اما در هر شهری که می رفت معشوقه ای داشت .و فرزندان زیادی داشت از جمله معروفترین آنها
هرمافرودیت فرزند وی از آفرودیت الهه ی عشق و زیبایی است در اسطوره ها آمده هرمافرودیت خدایی دو جنسی بصورت مردی خوش اندام وجذاب اما با بالا تنه ی زنانه بوده است.
پ. ن : هنگامی که والدین رفتار ناپسند و بی بند وبار کودک را سرزنش کنند ولی بعد بخاطر شیرین کاریهای همان رفتار بخندند؛ منجر به تربیت و تقویت رفتار شیاد بودن در کودک می شوند.
این همان کاری بود که زئوس وقتی هرمس نوزاد اموال آپولو را دزدید؛ کرد.
در باب بزهکاری گفته می شود : والدین با ذوق کردن و لبخند زدن به دوز و کلک و دروغ فرزند، رفتار ضد اجتماعی را در او تقویت می کنند.
#ختائیلر_فرناز
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
کارل یونگ فقید رواندرمانگران را بیچارگانی میداند که ضمن اینکه به «نمیدانم مطلق» رسیدهاند قرار است بر جایگاه «دانای مطلق» تکیه زنند.
♡ روانشناسان رنجهای روانی خاص خود را دارند. آلودهی تمامی فرافکنیهایی میشوند که از مراجعینشان دریافت میکنند و این به مغزشان فشار میآورد. تحت تاثیر قرار میگیرند و قاعدتا زودرنج و حساس میشوند و سخت میشود با آنها کنار آمد.
♡ پس برای روانشناس مهم است که اعتراف کند بهتر از دیگران نمیداند، در غیر اینصورت، کمتر خواهد دانست. به اینترتیب فرصتی در اختیار بیمار قرار میدهد. ولی از طرف دیگر همیشه اعتبار طبیب مطرح است. مردم میخواهند باور کنند که طبیب از طایفهی حکیمان و ساحران است.
〽️او با پیر فرزانه یکی انگاشته میشود حتی اگر همزمان بیمار یا مجنون باشد. به همین دلیل در جوامع بدوی، مردم میترسیدند حکیم و طبیب قبیله شوند. موقعیت چندان رشکانگیز و دلخواهی نیست
#کارل_گوستاو_یونگ
📘سمینار یونگ دربارهی زرتشت نیچه
@qodrattaqeer
♡ روانشناسان رنجهای روانی خاص خود را دارند. آلودهی تمامی فرافکنیهایی میشوند که از مراجعینشان دریافت میکنند و این به مغزشان فشار میآورد. تحت تاثیر قرار میگیرند و قاعدتا زودرنج و حساس میشوند و سخت میشود با آنها کنار آمد.
♡ پس برای روانشناس مهم است که اعتراف کند بهتر از دیگران نمیداند، در غیر اینصورت، کمتر خواهد دانست. به اینترتیب فرصتی در اختیار بیمار قرار میدهد. ولی از طرف دیگر همیشه اعتبار طبیب مطرح است. مردم میخواهند باور کنند که طبیب از طایفهی حکیمان و ساحران است.
〽️او با پیر فرزانه یکی انگاشته میشود حتی اگر همزمان بیمار یا مجنون باشد. به همین دلیل در جوامع بدوی، مردم میترسیدند حکیم و طبیب قبیله شوند. موقعیت چندان رشکانگیز و دلخواهی نیست
#کارل_گوستاو_یونگ
📘سمینار یونگ دربارهی زرتشت نیچه
@qodrattaqeer
Forwarded from Dr Shahram _ Ph.D in psychology💥💥
چالش یادگیری دکتر #شهرام
زبان تخصص روانشناسی
موضوع: شرطی شدن
Which of the following responses is not learned through operant
conditioning?
(A) Shelly gets $50 after getting a 90 percent in her math class.
(B) A pigeon learns to peck a disc to get food pellets.
(C) A dog learns to turn in circles for a reward.
(D) A baby takes his first steps.
(E) A horse jumps over a fence to avoid an electric shock.
زبان تخصص روانشناسی
موضوع: شرطی شدن
Which of the following responses is not learned through operant
conditioning?
(A) Shelly gets $50 after getting a 90 percent in her math class.
(B) A pigeon learns to peck a disc to get food pellets.
(C) A dog learns to turn in circles for a reward.
(D) A baby takes his first steps.
(E) A horse jumps over a fence to avoid an electric shock.
Forwarded from Dr Shahram _ Ph.D in psychology💥💥
قــدرت تــغــیــیــرر...
چالش یادگیری دکتر #شهرام زبان تخصص روانشناسی موضوع: شرطی شدن Which of the following responses is not learned through operant conditioning? (A) Shelly gets $50 after getting a 90 percent in her math class. (B) A pigeon learns to peck a disc to get food…
ما اغلب خریدن بلدیم
خریدن هنر نیست
اینکه فروختن بلد باشیم هنره
منظور از فروختن، فروختن جنس و کااا نیست ؛ یعنی در روابط بین فردیمون بتونیم تأثیر گذاری روی آدمها داشته باشیم
اینقدر کلاممون ارزشمند باشه که چند نفری به حرفمون گوش کنند
دو نفر آدم دور و بر خودمون داشته باشیم و امن و محبوب باشیم .
اینها مهارته
وگرنه خریدن و هممون خوب بلدیم .
خریدن هنر نیست
اینکه فروختن بلد باشیم هنره
منظور از فروختن، فروختن جنس و کااا نیست ؛ یعنی در روابط بین فردیمون بتونیم تأثیر گذاری روی آدمها داشته باشیم
اینقدر کلاممون ارزشمند باشه که چند نفری به حرفمون گوش کنند
دو نفر آدم دور و بر خودمون داشته باشیم و امن و محبوب باشیم .
اینها مهارته
وگرنه خریدن و هممون خوب بلدیم .