Telegram Web Link
با کمال افتخار اعلام میکنم که هیئت مدیره ی ACBS با ورود بخش فارسی زبان به این انجمن موافق می نماید. انجمن علوم رفتاری بافتگرا (ACBS) یک بنیاد بین المللی غیر انتفاعی در زمینه ی علم روانشناسی است که تلاش آن پیشرفت علوم رفتاری-شناختی بافتی(زمینه ای) در جهت تسکین رنج های بشری و ارتقای سلامت انسان است. تا ابتدای سال 2014 بالغ بر 6800 عضو بین المللی در این انجمن مشغول به کار و تحقیق هستند
http://contextualscience.org/membership_directory ..
عمده ی فعالیت های این انجمن مبتنی بر نظریات چهارچوب ارتباطی (RFT) و پذیرش و تعهد درمانی (ACT) که نوعی درمان تجربی ذهن آگاهانه است، میباشد.
از اینرو ACBS فارسی زبان ، به عنوان یک واحد رسمی از انجمن ، متعهد به توسعه و نشر تحقیقات این انجمن در میان فارسی زبان ها خواهد بود. مراتب تاسیس این بخش فارسی زبان نیز در لینک زیر قابل مشاهده است:
http://contextualscience.org/persianspeaking
اميلي نيلان رودريگرز
مدير اجرايي ACBS


همكاران و اساتيد گرامي لطفا در صورت تمایل از طريق لينك زير در كانال Persian ACBS chapter عضو بشويد و این پیام را در گروه هايي كه هستيد به اشتراك بگذاريد.
https://www.tg-me.com/persianACBS
تفاوت دیدگاه ACT و موج اول و دوم رفتاردرمانی در مورد رنج و شادمانی:

به طور خلاصه تفاوت اصلی در مدلی است که ACT و رفتاردرمانی های موج اولی و دومی درباره رنج دارند:
مدل پزشکی در مقابل بهنجاری مخرب
با این حساب با اینکه اشتراک لفظی در مورد هدف ACT و آن درمان ها (افزایش بهزیستی) وجود دارد اما به احتمال قوی اشتراک معنایی وجود ندارد. از دیدگاه ACT احساسات و هیجان های مثبت و منفی هیچ کدام پایدار نیستند بنابراین اگر کسی بخواهد که حتی از طریق تعقیب ارزشهای خودش به حال خوب برسد به احتمال قوی در "تله شادمانی" خواهد افتاد چون حتی تعقیب ارزش ها هم خود آمیخته به درد و رنج است و از دیگر سو حتی اگر اقدامی ارزشمند بکنیم و به حال خوب برسیم این حال خوب پایدار نخواهد ماند.
تا آنجا که من فهمیده ام در ACT به دنبال این هستیم که افراد رنج اضافی و بیشتری نکشند چون بخواهیم یا نخواهیم زندگی به قول زوربای یونانی "سراسر دردسر و فاجعه بار" است. هدف ACT این است که ناراحتی کثیف ما کمتر شود و در جهت ارزش های زندگی خودمان حرکت کنیم. این حرکت موجب رضایت میشود. رضایت هم حاصل ارزیابی است. به عبارتی نوعی باور شناختی یا چهارچوب ارتباطی است. طبیعتا چیزی برای من ارزش شده است که در تاریخچه زندگی خود نسبت به آن به صورت مستقیم و غیرمستقیم، بی درنگ یا با تاخیر تقویت شده ام. بنابراین حاصل حرکت در جهت ارزشها دست یافتن به رضایت از زندگی (یک ارزیابی شناختی) است که فراتر از حال و احساس خوب است.
#هدف ACT، ارزشها
#پذیرش و تعهد درمانی (ACT) چیست؟
دکتر متیو ویلیت
مترجم: علی فیضی
به گمان من پذیرش و تعهد درمانی (ACT) عبارت است از اول ملاحظه آنچه کارآمد است و آنچه کارآمد نیست و دوم انجام کار موثر برای زندگی معنادار. می‌دانم که تعریف خیلی جذابی از ACT نیست اما من ACT را تقریبا همینطوری به مردم معرفی می‌کنم. به علاوه اضافه می‌کنم که: و همه کارها در این درمان به صورت تجربی انجام می‌شود؛ به این معنا که من به عنوان یک درمانگر پاسخ همه سوالات درمانجو را نمی‌دانم اما روشی برای پیدا کردن پاسخ‌ها بلدم که از این طریق موثر واقع می‌شود که درمانجو تجربه‌اش را مشاهده می‌کند. در ACT یک درمانگر نوعی راهنما است که به درمانجو کمک می‌کند مشاهده کند، نتایج مفیدی بگیرد، تصمیماتی بگیرد که با ارزش‌هاش هماهنگ است و گام‌هایی در مسیرهای معنادار زندگی‌اش بردارد.
پس به عنوان مثال می‌دانم که وقتی ACT انجام می‌دهم که از درمانجویان درباره تجربه‌شان می‌پرسم و حتی وقتی پاسخ ایشان با فرضیه‌هایم جور نیست باز با کنجکاوی و گشودگی به هر پاسخی که می‌دهند توجه نشان می‌دهم. می‌دانم وقتی دارم درمان‌جویان را قانع می‌کنم که دیدگاه من صحیح‌تر از دیدگاه ایشان است ACT را انجام نمی‌دهم. می‌دانم وقتی ACT انجام می‌دهم که به درمانجویان کمک می‌کنم تا تصمیم‌هایی را که می‌گیرند و اقداماتی را که انجام می‌دهند بر اساس ارزش‌های خود ارزیابی کنند. می‌دانم که وقتی بدون مرتبط ساختن اقدامات درمانجویان با ارزش‌هایشان آن‌ها را ستایش می‌کنم ACT انجام نمی‌دهم.
#فیضی
حرکت به فراسوی رفتاردرمانی شناختی
دکتر پل گیلبرت
مترجم: مهرنوش اثباتی
ویراستار: علی فیضی

این متن به سفارش مرکز خدمات روان‌شناسی و مشاوره زندگی ترجمه شده است.

رفتاردرمانی شناختی در دوران معاصر تبدیل به پارادایمی مسلط در دنیای روان‌درمانی شده و بر فرایند آموزش و حتی سازمان‌های آموزشی ما تأثیر گذارده است؛ پس مفید است که قدمی به عقب گذاشته و به این نکته بپردازیم کهCBT چگونه بر صدر مجلس روانشناسی بالینی نشسته است.
درمان شناختی (CT) ریشه در سنت‌های "تحلیل خود" دهه‌های چهل و پنجاه میلادی و نیز علاقه‌مندی به فهم چگونگی برساختن واقعیت توسط انسان‌ها دارد. رفتاردرمانی شناختی مولود ازدواج نه‌چندان رضایتمندانه CT و رفتاردرمانی(BT) در دهه هفتاد میلادی است. امروزه در CBT از گفتگوی سقراطی، اکتشاف هدایت‌شده و آزمایش‌های رفتاری، مواجهه با آنچه از آن اجتناب یا ترسیده می‌شود، آموزش روان‌شناختی و مهارت‌های نظارت بر خود، تأمل درباره خود و تغییر خود استفاده می‌شود. CBT برخلاف تصور غلطی و ساده اندیشانه ای که بعضاً درباره آن وجود دارد درباره اصلاح فکر اشتباه نیست بلکه درباره کمک به افراد است تا بدانند که چگونه در دام توجه، استدلال و رفتارهای ایمنی طلبانه گرفتار می‌شوند و چگونه می‌توانند از آن دام‌ها رهایی یابند. تمرکز CBT بیش از آنکه آموزش دقت و واقع‌نگری باشد بر یاری‌رساندن به افراد برای یافتن راه‌های متفاوت و بهتر تفکر و رفتار است. اگر فردی در حال فرار از طبقه بالای یک خانه در حال سوختن با خود فکر کند که در صورت سقوط خواهد مرد درست فکر می‌کند اما آیا مفید فکر میکند؟ نه!
درحالی‌که CBT از مطالعات روان‌شناختی یادگیری -که قدمت آن به 120سال قبل و کارهای پاولوف برمی‌گردد -و نیز پژوهش‌های ثرندایک و دیگران درباره یادگیری عاملی مشتق شده است، CT هیچ‌گاه مبتنی بر یک نظریه پیشرفته ذهن نبوده بلکه بر اساس دسته‌ای از اکتشافات مفید همچون افکار خود آیند منفی، باورهای مرکزی و طرحواره ها شکل‌گرفته است.
برای ادامه مطالعه این مقاله میتوانید به آدرس زیر مراجعه بفرمایید:
http://www.mrmz.ir/Study/حرکت-به-فراسوی-رفتاردرمانی-شناختی
#فیضی
@PersianACBS
کارگاه آموزشی پایه پذیرش و تعهد درمانی

تهران

مدرسین:
علی فیضی دانشجوی دکتری تخصصی روانشناسی سلامت . دانش آموخته کارگاه ACT دکتر راس هریس و دانش‌آموزدوره آموزشی بلندمدت ACT دکتر متیو ویلیت
مهرنوش اثباتی کاندیدای دکتری تخصصی روان‌شناسی و دانش آموخته کارگاه ACT دکتر راس هریس
با حضور آنلاین دکتر سیروس مومن زاده سرپرست بخش فارسی انجمن بین المللی علوم رفتاری بافتگرا
زمان و محل برگزاری:
7 و 8 آبان ماه
تهران فلکه اول تهرانپارس، خیابان برادران قانع (142 شرقی)، پلاک 53، واحد 4، موسسه تغییر سبک زندگی، دفتر علوم رفتاری بافتگرا
02177883317
09124362608
@PersianACBS
رها کردن رویکرد اسکینری در جریان اصلی رفتاردرمانی و ترکیب تکنیکهای شناختی با تکنیکهای رفتاری حاصل بدشانسی و باور کردن مفروضه‌ای گمراه‌کننده بود. فرایندی که انجام پذیرفت این‌گونه بود که اول به‌درستی نتیجه گرفته‌شده بود که تحلیل رفتار بالینی برای دامنه گسترده‌ای از مشکلات نظیر رفتار خود تخریب‌گر در کودکان به‌شدت پریشان تا مشکلات یادگیری کودکان در کلاس درس مؤثر بود. دوم اینکه روشن بود که کاربست تحلیل رفتار بالینی برای انواع مشکلاتی مورد مداخله یک ویژگی مشترک داشت و آن ویژگی تمرکز روی وقوع عینی رفتار مشکل‌ساز مراجع و بهبود آن درون جلسه بود؛ به همین خاطر به‌منظور استفاده از تکنیک‌های عامل، درمانگر بایستی که رفتار مشکل‌ساز را به‌طور مستقیم مشاهده کند، آن را تنبیه و تشویق و به‌طور عینی تغییر رفتار را مشاهده کند. دلیل سوم اینکه فرض شد بسیاری از مشکلات بیماران سرپایی بزرگ‌سال نظیر دشواری در برقراری رابطه صمیمانه یا افسردگی یا خشم تنها در بیرون از جلسه درمان و در زندگی روزمره آن‌ها رخ می‌دهد و نمی‌توان که این مشکلات را درون اتاق درمان مشاهده و به‌طور مستقیم تقویت کرد. این مفروضه آخر به گمان کوهلنبرگ و همکارانش خطاست.
خطا بودن این مفروضه زمانی روشن شد که استیون هِیز به عنوان یک رفتارگرای رادیکال با و با الهام گرفتن ایده‌های اولیه اسکینر درباره تحلیل رفتار بالینی، طرح نظری منسجم و نویی برای درمان بیماران سرپایی ایجاد کرد. این نوآوری نظری اعتماد به نفس تازه‌ای به رفتارگرایان رادیکال داد و در طول سی سال اخیر باعث به وجود آمدن درمان‌های نویی چون درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، رفتاردرمانی دیالکتیک و رواندرمانی تحلیلی کارکردی و قرائت جدیدی از فعال سازی رفتاری شد که بخش مهمی از موج سوم رفتاردرمانی را می‌سازد.
منبع:
Kohlenberg, R. J., Bolling, M. Y., Kanter, J. W., & Parker, C. R. (2002). Clinical behavior analysis: Where it went wrong, how it was made good again, and why its future is so bright. The Behavior Analyst Today, 😔3), 248.
#فیضی
@PersianACBS
آیا در رفتاردرمانی شناختی به چالش با افکار نیازمندیم؟
ریچارد لانگ‌مور
مایکل مورل
در رفتاردرمانی شناختی (CBT) روی اولویت شناخت در واسطه‌مندی اختلال روان‌شناختی تاکید می‌کند. این رویکرد در صدد آن است که با تغییر و اصلاح محتوا و فرایند شناختی، تفکر و واقعیت را با همدیگر هماهنگ کند. اخیرا نویسندگان مختلفی نیاز درمانگران CBT را به استفاده از راهبردهای عقلانی-منطقی برای چالش با افکار ناسازگار را زیر سوال برده‌اند. استیون هِیز (2004) سه یافته خلاف قاعده تجربی را در ادبیات پژوهشی تشخیص داده است. اول اینکه تحلیل‌های مولفه‌ای درمان نتوانسته‌اند نشان بدهند که مداخلات شناختی به اثربخشی درمان اضافه می‌کنند. دوم اینکه درمان‌های CBT با بهبودی‌های علامتی سریعی همراه بوده که قبل از ارائه مداخلات شناختی خاص رخ داده‌اند. سوم اینکه اطلاعاتی که نشان بدهد تغییر در واسطه‌گرهای شناختی سبب ساز بروز تغییرات علامتی بشود کمیاب است. این مقاله مرور انتقادی ادبیات پژوهشی نشان دهنده این چالش‌های مهم پیشاروی CBT است. مرور جامع مطالعات تحلیل مولفه‌ای نشان داد در حمایت از این ادعا که مداخلات شناختی خاص به طور معناداری به اثربخشی درمان اضافه می‌کنند شواهد کمی وجود دارد. هرچند در مورد پدیده واکنش مثبت درمانی شواهد کمی وجود دارد اما در میان همین شواهد هم در مورد نقش تغییر شناختی به عنوان متغیر سبب‌ساز در بهبودهای علامتی به دست آمده در CBT شواهد تجربی کمی وجود دارد. این یافته‌ها با توجه به این سوال مورد بحث می‌گیرد: آیا در رفتاردرمانی شناختی به چالش با افکار نیازمندیم؟
توجه: اصل مقاله به زبان اصلی به پیوست ارسال می‌شود.
#فیضی
@PersianACBS
درمان یک گفتگو بین دو نفر است که یکی از آن‌ها از دیگری مضطرب‌تر است و همیشه هم معلوم نیست که کدام یک ار این دو نفر مضطرب‌تر است.
هری استک سالیوان

@PersianACBS
Channel name was changed to «Persian ACBS channel»
ایام سوگواری سید و سالار شهیدان امام حسین (ع) و یاران باوفایش را تسلیت عرض میکنیم.
2024/09/30 23:39:03
Back to Top
HTML Embed Code: