ویدیوهای کمک آموزشی برای یادگیری بهتر RFT بالینی (ویدیوی پنجم)
زبان و آسیبشناسی روانی (بخش سوم)
ویدیوی آموزشی موجود در لینک زیر از بخش دوم فصل دوم کتاب تسلط بر گفتگوی بالینی: زبان به عنوان مداخله برگرفته شده است (ویلیت و همکاران، 2016) برگرفته شده است. شما با مشاهده این ویدیو خواهید آموخت که اصول کلی RFT برای استفاده از زبان در رواندرمانی چیستند.
https://www.tg-me.com/PersianACBS
https://youtu.be/YKaTIwWjsZI
زبان و آسیبشناسی روانی (بخش سوم)
ویدیوی آموزشی موجود در لینک زیر از بخش دوم فصل دوم کتاب تسلط بر گفتگوی بالینی: زبان به عنوان مداخله برگرفته شده است (ویلیت و همکاران، 2016) برگرفته شده است. شما با مشاهده این ویدیو خواهید آموخت که اصول کلی RFT برای استفاده از زبان در رواندرمانی چیستند.
https://www.tg-me.com/PersianACBS
https://youtu.be/YKaTIwWjsZI
YouTube
Language and Psychopathology: Implications for The Use of Language in Psychotherapy.
Welcome to this tutorial on Language and Psychopathology from an RFT perspective. This tutorial is adapted from the last part of Chapter 2 in Mastering the Clinical Conversation: Language as Intervention. You can find other resources on the clinical applications…
Forwarded from Sajad Bahrami
ارائه نظريه چهار چوب ارتباطي (RFT) و كاربرد آن در درمان ، توسط دكتر عيسي حكمتي .
دوستان عزيز لطفا جهت رعايت حقوق معنوي همكاران بخش فارسي زبان ACBS بدون حذف لينك ويدئو را براي ساير همكاران ، گروه ها و كانال شخصي خود ارسال كنيد .
با تشكر
كميته آموزش بخش فارسي ACBS
http://www.aparat.com/v/1fZ0g
دوستان عزيز لطفا جهت رعايت حقوق معنوي همكاران بخش فارسي زبان ACBS بدون حذف لينك ويدئو را براي ساير همكاران ، گروه ها و كانال شخصي خود ارسال كنيد .
با تشكر
كميته آموزش بخش فارسي ACBS
http://www.aparat.com/v/1fZ0g
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
نظریه چهارچوب ارتباطی (RFT)
لینك كانال تلگرام انجمن علوم رفتاری بافتگرا :
https://www.tg-me.com/joinchat-AwYp0DwEkHEk9YAg-oCgbw
نظریه چارچوبهای ارتباطی (RFT) و کاربرد آن در درمان
در این ویدئو خلاصه ای از تاریخچه نظریه چارچوبهای ارتباطی و نحوه ارتباط آن به درمان ACT توسط دكتر حكمتی(دانش…
https://www.tg-me.com/joinchat-AwYp0DwEkHEk9YAg-oCgbw
نظریه چارچوبهای ارتباطی (RFT) و کاربرد آن در درمان
در این ویدئو خلاصه ای از تاریخچه نظریه چارچوبهای ارتباطی و نحوه ارتباط آن به درمان ACT توسط دكتر حكمتی(دانش…
🔵 تعهد در ACT
ترجمه :
سجاد بهرامی – میلاد خواجه پور
برگرفته از کتاب wisdom
تعهد در اکت با نوع مهمی از درمان افسردگی همراه است ، که نام آن فعال سازی رفتاری است. گاهی مردم فکر می کنند که برای زندگی بهتر، نیاز به تغییر تفکرشان دارند. من متوجه شدم که شواهد بسیار بسیار خوبی وجود دارد که فعال کردن افراد، نتایجی به خوبی داروهاي ضد افسردگی دارد (دیمیدجیان و همکاران 2006).
در واقع، برخی شكلهاي فعال سازی رفتاری شامل عناصر ارزشی مشابه با ACT هستند (لجوایز و همکاران در مطبوعات).
ما برای رکود ساخته نشده ایم. رکود ما را بیمار می کند. زندگی کردن در افکارمان ما را بیمار می کند.
فعال بودن یک داروی خوب است.
استفاده از فرآیند تعهد به آرامی پشتتان را به جریان زندگی گرم می کند. بدنتان را حرکت دهید، دوست بیمارتان را ملاقات کنید، برای افراد پیر کتاب بخوانید البته با رفتاری مشفقانه، به کلاس یوگا بروید، در کوچکترین کارها شرکت کنید و ببینید در طول زمان چه اتفاقی می افتد.
نکته کلیدی در اینجا "گذر زمان" است، تأثیر این چیزها احتمالا سریع نیست و در واقع اگر شما با دقت بررسی کنید، می بینید "موثر بودن آنها" به معنی "داشتن احساس بهتر نیست" و اگر با این ذهنیت شروع کنید احتمالا مانع پیشرفتتان خواهید شد، اینکارها کمکی به داشتن "احساس بهتر" نمی کنند، آنها به "زندگی بهتر" کمک می کنند.
تفکرات و احساسات می آیند و می روند اما کارهای متعهدانه در طول زمان شما را به جاهای جدید می برند.
بهترین استعاره برای تعهد در ACT ؛ مدیتیشن تنفسی است.
در مدیتیشن، ما آگاهی شما را بالا برده و تنفس را پایین می آوریم. اما حتی بهترین مربی مدیتیشن، در طول زمان، گاهی ذهنش را مشغول فهرست خریدهایش از فروشگاه می بیند، یا چه چیز برای شام آماده کند و ... در آن لحظات شاید متوجه شويم که از تنفس هدفمند منحرف شده ایم. وقتی متوجه آن شديم، دوستانه از آن افکار تشکر می کنیم و به آرامی به تنفس برمی گردیم.
چند دفعه ؟ ما دوباره و دوباره به زمانی که رفته است برمی گردیم.
ACT مانند مدیتیشن است، مهم نیست که چقدر هدفمندیم، در زندگی بسیاری از اوقات ما خودمان را به دور از ارزشها می بینیم، شاید با انجام کارهای کوچک و شاید بزرگ. در این زمان، توقف می کنیم و توجه می کنیم که قطع ارتباط با ارزشهایمان چگونه است و آنرا به آرامی برمی گردانیم.
چند دفعه؟ یکبار دیگر و یکبار دیگر و ... یکبار دیگر به جای کنار گذاشتن آن.
"قلب تعهد در بازگشت مداوم به الگوی زندگی ارزش رهنمون است"
https://www.tg-me.com/PersianACBS
بخش فارسي انجمن علوم رفتاري بافتگرا
https://contextualscience.org/persianspeaking
جهت ارتباط با ادمين از آي دي زير استفاده كنيد:
@LCGPSY
ترجمه :
سجاد بهرامی – میلاد خواجه پور
برگرفته از کتاب wisdom
تعهد در اکت با نوع مهمی از درمان افسردگی همراه است ، که نام آن فعال سازی رفتاری است. گاهی مردم فکر می کنند که برای زندگی بهتر، نیاز به تغییر تفکرشان دارند. من متوجه شدم که شواهد بسیار بسیار خوبی وجود دارد که فعال کردن افراد، نتایجی به خوبی داروهاي ضد افسردگی دارد (دیمیدجیان و همکاران 2006).
در واقع، برخی شكلهاي فعال سازی رفتاری شامل عناصر ارزشی مشابه با ACT هستند (لجوایز و همکاران در مطبوعات).
ما برای رکود ساخته نشده ایم. رکود ما را بیمار می کند. زندگی کردن در افکارمان ما را بیمار می کند.
فعال بودن یک داروی خوب است.
استفاده از فرآیند تعهد به آرامی پشتتان را به جریان زندگی گرم می کند. بدنتان را حرکت دهید، دوست بیمارتان را ملاقات کنید، برای افراد پیر کتاب بخوانید البته با رفتاری مشفقانه، به کلاس یوگا بروید، در کوچکترین کارها شرکت کنید و ببینید در طول زمان چه اتفاقی می افتد.
نکته کلیدی در اینجا "گذر زمان" است، تأثیر این چیزها احتمالا سریع نیست و در واقع اگر شما با دقت بررسی کنید، می بینید "موثر بودن آنها" به معنی "داشتن احساس بهتر نیست" و اگر با این ذهنیت شروع کنید احتمالا مانع پیشرفتتان خواهید شد، اینکارها کمکی به داشتن "احساس بهتر" نمی کنند، آنها به "زندگی بهتر" کمک می کنند.
تفکرات و احساسات می آیند و می روند اما کارهای متعهدانه در طول زمان شما را به جاهای جدید می برند.
بهترین استعاره برای تعهد در ACT ؛ مدیتیشن تنفسی است.
در مدیتیشن، ما آگاهی شما را بالا برده و تنفس را پایین می آوریم. اما حتی بهترین مربی مدیتیشن، در طول زمان، گاهی ذهنش را مشغول فهرست خریدهایش از فروشگاه می بیند، یا چه چیز برای شام آماده کند و ... در آن لحظات شاید متوجه شويم که از تنفس هدفمند منحرف شده ایم. وقتی متوجه آن شديم، دوستانه از آن افکار تشکر می کنیم و به آرامی به تنفس برمی گردیم.
چند دفعه ؟ ما دوباره و دوباره به زمانی که رفته است برمی گردیم.
ACT مانند مدیتیشن است، مهم نیست که چقدر هدفمندیم، در زندگی بسیاری از اوقات ما خودمان را به دور از ارزشها می بینیم، شاید با انجام کارهای کوچک و شاید بزرگ. در این زمان، توقف می کنیم و توجه می کنیم که قطع ارتباط با ارزشهایمان چگونه است و آنرا به آرامی برمی گردانیم.
چند دفعه؟ یکبار دیگر و یکبار دیگر و ... یکبار دیگر به جای کنار گذاشتن آن.
"قلب تعهد در بازگشت مداوم به الگوی زندگی ارزش رهنمون است"
https://www.tg-me.com/PersianACBS
بخش فارسي انجمن علوم رفتاري بافتگرا
https://contextualscience.org/persianspeaking
جهت ارتباط با ادمين از آي دي زير استفاده كنيد:
@LCGPSY
Telegram
✨ACT🔹RFT🔹FAP🔹CFT✨انجمن علم رفتاري بافتاري
✨نماينده رسمي ACT ✨
در ايران و كشورهاي فارسي زبان
صفحه اختصاصي بخش فارسي در سايت رسميACBS 👇
https://contextualscience.org/persianspeaking
ارتباط با ما:
@pacbs_smomenzadeh
@pacbs_mkhajepoor
+982188175085
www.instagram.com/persian.acbs.chapter
در ايران و كشورهاي فارسي زبان
صفحه اختصاصي بخش فارسي در سايت رسميACBS 👇
https://contextualscience.org/persianspeaking
ارتباط با ما:
@pacbs_smomenzadeh
@pacbs_mkhajepoor
+982188175085
www.instagram.com/persian.acbs.chapter
Channel name was changed to «بخش فارسي انجمن علوم رفتاري بافتگرا(ACBS)»
Channel name was changed to «انجمن علوم رفتاري بافتگرا(Persian-ACBS)»
📣📣کانال نوروساینس کاربردی
از طریق کانال نوروساینس کاربردی با روشهای تشخیصی، درمانی و ارتقایی ( EEG. ERP. QEEG. نوروفیدبک. بیوفیدبک. tDCS. TMS و...) آشنا شده و از جدیترین اخبار و یافته های این حیطه مطلع شوید.
🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅
برای عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇
https://www.tg-me.com/appliedneuroscience
از طریق کانال نوروساینس کاربردی با روشهای تشخیصی، درمانی و ارتقایی ( EEG. ERP. QEEG. نوروفیدبک. بیوفیدبک. tDCS. TMS و...) آشنا شده و از جدیترین اخبار و یافته های این حیطه مطلع شوید.
🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅
برای عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇
https://www.tg-me.com/appliedneuroscience
Telegram
نوروساینس کاربردی
آشنایی با روشهای تشخیصی، درمانی و ارتقایی نوروساینس کاربردی و روشهای درمانی و مداخله
www.paarand.org
www.paarand.org
🔵 موج جدید درمانهای رفتاری برای اضطراب:
ترجمه و ويرايش:
ميلاد خواجه پور، سجاد بهرامي، علي فيضي، مهرنوش اثباتي
•برگرفته از كتاب ACT در اختلالات اضطرابي(زير چاپ)
بسیاری از درمانهای رفتاری شناختی برای اضطراب، زاییده این تصور بودند که تغییر افکار و احساسات اضطرابي، طبیعتاً باعث شادابی و نشاط زندگی فرد میشود.
در مقابل، درمانهای رفتاری نسل جدید بیشتر روی آن جنبههایی از تجربه انسانی تمرکز دارند که از بهبود علایم و کنترل به عنوان اهداف درمانی فراتر میرود.
در این دیدگاه نو، هدف صرف بهبود و کنترل علائم در مراجع نیست. بلکه هدف توجه به موضوعاتی از جمله پذیرش، توجهآگاهی، ارزش ها، معنویت، معنا و مقصود، روابط و کیفیت زندگی متمرکز است (هِیز، فولت و همکاران، 2004).
از جمله رویکردهایی که بخشی از این جنبش هستند میتوان به رفتاردرمانی دیالکتیکی (لینهان، 1993)، روان درمانی تحلیلی کارکردی (کوهلنبرگ و سای، 1991)، زوج درمانی رفتاری یکپارچه (جیکوبسن، کریستنسن، پرینس، کوردوا و الدریج، 2000)، درمان شناختی مبتنی بر توجهآگاهی (سگال، ویلیامز و تیزدیل، 2002) و البته پذیرش و تعهد درمانی (هِیز، استروساهل و ویلسون، 1999) اشاره کرد. در اساس، این رویکردها دستور کار تغییر علایم را مشخصه جریان اصلی درمان رفتاری شناختی شناخته می شود مورد چالش قرار می دهند. در این راستا، این رویکردها دیدگاهی منحصر به فرد و جامع نسبت به رنج های بشری و ابزار لازم جهت ارتقای سلامت روانی ارائه می دهند.
https://www.tg-me.com/PersianACBS
ترجمه و ويرايش:
ميلاد خواجه پور، سجاد بهرامي، علي فيضي، مهرنوش اثباتي
•برگرفته از كتاب ACT در اختلالات اضطرابي(زير چاپ)
بسیاری از درمانهای رفتاری شناختی برای اضطراب، زاییده این تصور بودند که تغییر افکار و احساسات اضطرابي، طبیعتاً باعث شادابی و نشاط زندگی فرد میشود.
در مقابل، درمانهای رفتاری نسل جدید بیشتر روی آن جنبههایی از تجربه انسانی تمرکز دارند که از بهبود علایم و کنترل به عنوان اهداف درمانی فراتر میرود.
در این دیدگاه نو، هدف صرف بهبود و کنترل علائم در مراجع نیست. بلکه هدف توجه به موضوعاتی از جمله پذیرش، توجهآگاهی، ارزش ها، معنویت، معنا و مقصود، روابط و کیفیت زندگی متمرکز است (هِیز، فولت و همکاران، 2004).
از جمله رویکردهایی که بخشی از این جنبش هستند میتوان به رفتاردرمانی دیالکتیکی (لینهان، 1993)، روان درمانی تحلیلی کارکردی (کوهلنبرگ و سای، 1991)، زوج درمانی رفتاری یکپارچه (جیکوبسن، کریستنسن، پرینس، کوردوا و الدریج، 2000)، درمان شناختی مبتنی بر توجهآگاهی (سگال، ویلیامز و تیزدیل، 2002) و البته پذیرش و تعهد درمانی (هِیز، استروساهل و ویلسون، 1999) اشاره کرد. در اساس، این رویکردها دستور کار تغییر علایم را مشخصه جریان اصلی درمان رفتاری شناختی شناخته می شود مورد چالش قرار می دهند. در این راستا، این رویکردها دیدگاهی منحصر به فرد و جامع نسبت به رنج های بشری و ابزار لازم جهت ارتقای سلامت روانی ارائه می دهند.
https://www.tg-me.com/PersianACBS
Telegram
✨ACT🔹RFT🔹FAP🔹CFT✨انجمن علم رفتاري بافتاري
✨نماينده رسمي ACT ✨
در ايران و كشورهاي فارسي زبان
صفحه اختصاصي بخش فارسي در سايت رسميACBS 👇
https://contextualscience.org/persianspeaking
ارتباط با ما:
@pacbs_smomenzadeh
@pacbs_mkhajepoor
+982188175085
www.instagram.com/persian.acbs.chapter
در ايران و كشورهاي فارسي زبان
صفحه اختصاصي بخش فارسي در سايت رسميACBS 👇
https://contextualscience.org/persianspeaking
ارتباط با ما:
@pacbs_smomenzadeh
@pacbs_mkhajepoor
+982188175085
www.instagram.com/persian.acbs.chapter
سلام به خدمت همكاران عزيز بخش فارسي انجمن علوم رفتاري بافتگرا، طبق وعده و برنامه ريزي هاي دكتر فيضي ، امروز سلسله ژورنال كلابهاي تلگرامي انجمن با ارائه دكتر كريمي شروع شد كه خدمتتان ارائه ميشود.
Forwarded from Dr.karimi
annurev-clinpsy-032210-104449.pdf
267.7 KB
Forwarded from Dr.karimi
مقاله ای است مروری از استیون هیز و همکاران مربوط به سال 2011 که در مجله مرور سالانه روانشناسی بالینی به چاپ رسیده است
Forwarded from Dr.karimi
در خصوص مجله مرور سالانه روانشاسی بالینی نکته ای که لازم بگم اینه که در این مجله سالانه یک شماره منتشر میشود و تمامی مقالات Review و از افراد صاحب نام است، در ضمن علاوه بر روانشناسی بالینی سایر رشته ها و گرایش ها نیز چنین مجله ای دارند که برای دوستان علاقه مند آدرس سایت این مجلات را به اشتراک میگذارم:
Forwarded from Dr.karimi
Forwarded from Dr.karimi
این مقاله دارای سه بخش عمده است:1- در بخش اول به لحاظ تاریخچهای درمانهای شناختی-رفتاری بافتگرا مورد بررسی قرار گرفته است و از رفتارگرایی شروع شده بعد شناخت درمانی و درمان های شناختی-رفتاری شرح داده شده است و در نهایت درمانهای شناختی-رفتاری بافتگرا معرفی شدهاند:
نکتهای که در این قسمت بنظر من جالب و مهم اومد این بود که نویسندگان مقاله نقطه قوت درمانهای رفتاری موج اول را مبتنی بودن این درمانها بر اصول یادگیری رفتار میدانند و اعتقاد دارند نکته ضعف درمان شناختی-رفتاری فاصله گرفتن این درمان از اصول پایه یادگیری رفتار است. البته در بعضی آثار دیگر از استیون هیز هم این انتقاد را به درمانهای شناختی رفتاری شاهد هستیم
نکتهای که در این قسمت بنظر من جالب و مهم اومد این بود که نویسندگان مقاله نقطه قوت درمانهای رفتاری موج اول را مبتنی بودن این درمانها بر اصول یادگیری رفتار میدانند و اعتقاد دارند نکته ضعف درمان شناختی-رفتاری فاصله گرفتن این درمان از اصول پایه یادگیری رفتار است. البته در بعضی آثار دیگر از استیون هیز هم این انتقاد را به درمانهای شناختی رفتاری شاهد هستیم
Forwarded from Dr.karimi
در اینجا لازم است به بحثی پرداخته شودکه قبلاً هم در گروه درباره آن بحث شد و این مقاله نکاتی در این باره دارد: اینکه آیا رفتار درمانی موج سوم صحیح است یا درمان-شناختی رفتاری موج سوم؟
نویسندگان اشاره دارند که در سال 2004 استیون هیز اکت را رفتاردرمانی موج سوم معرفی کرد و اصطلاح رفتاردرمانی موج سوم ترجیح داده شد، بعد از آن درمان شناختی-رفتاری موج سوم استفاده گردید بخاطر اینکه مفروضههای این درمانها هم از رفتار درمانی سنتی متفاوت بود و هم از درمان شناختی-رفتاری، این اصطلاح تا جایی مصطلح شد که نویسندگان به این مورد اشاره دارند:
The term “third wave” (or sometimes “third generation”) CBT has been
used frequently since, with more than 1,000 Web site citations and 70 publications using it, according to Google.
اما نویسندگان اعتقاد دارند درمانهای شناختی رفتاری موج سوم هم مناسب نیست به این علت که بسیار کلی و مبهم است و این معنای ضمنی را بدنبال دارد که درمانهای رفتاری و درمانهای شناختی-رفتاری بسیار قدیمی است و این باعث مخالفت بسیار از طرفدارن این رویکردها میشود. در نهایت این نویسندگان اصطلاح درمانهای شناختی-رفتاری بافتگرا (“contextual
CBT”) را ترجیح میدهند، که در این درمانها بافت و کارکرد رویدادهای روانشناختی (هیجان، افکار، خاطرات) مهمتر از فراوانی شدت و محتوا در نظر گرفته میشود.
نویسندگان اشاره دارند که در سال 2004 استیون هیز اکت را رفتاردرمانی موج سوم معرفی کرد و اصطلاح رفتاردرمانی موج سوم ترجیح داده شد، بعد از آن درمان شناختی-رفتاری موج سوم استفاده گردید بخاطر اینکه مفروضههای این درمانها هم از رفتار درمانی سنتی متفاوت بود و هم از درمان شناختی-رفتاری، این اصطلاح تا جایی مصطلح شد که نویسندگان به این مورد اشاره دارند:
The term “third wave” (or sometimes “third generation”) CBT has been
used frequently since, with more than 1,000 Web site citations and 70 publications using it, according to Google.
اما نویسندگان اعتقاد دارند درمانهای شناختی رفتاری موج سوم هم مناسب نیست به این علت که بسیار کلی و مبهم است و این معنای ضمنی را بدنبال دارد که درمانهای رفتاری و درمانهای شناختی-رفتاری بسیار قدیمی است و این باعث مخالفت بسیار از طرفدارن این رویکردها میشود. در نهایت این نویسندگان اصطلاح درمانهای شناختی-رفتاری بافتگرا (“contextual
CBT”) را ترجیح میدهند، که در این درمانها بافت و کارکرد رویدادهای روانشناختی (هیجان، افکار، خاطرات) مهمتر از فراوانی شدت و محتوا در نظر گرفته میشود.
Forwarded from Dr.karimi
2- در قسمت دوم مقاله درمانهای شناختی-رفتاری بافت گرا معرفی میشوند این درمانها شامل موارد زیر است:
1- درمانهای ذهنآگاهی
2- فراشناخت درمانی
3- مصاحبه انگیزشی
4- فعاسازی رفتاری
5- زوجدرمانی رفتاری یکپارچهنگر
6- روادرمانی تحلیلی کارکردی
7- رفتاردرمانی دیالکتیک
8- درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
در این قسمت مقاله هرکدام از این درمانها به این شکل شرح داده شده است:
A. معرفی درمان
B. دادهها و شواهد پژوهشی در مورد اثربخشی این درمان
C. بررسی فرایندهای تغییر در این درمان
1- درمانهای ذهنآگاهی
2- فراشناخت درمانی
3- مصاحبه انگیزشی
4- فعاسازی رفتاری
5- زوجدرمانی رفتاری یکپارچهنگر
6- روادرمانی تحلیلی کارکردی
7- رفتاردرمانی دیالکتیک
8- درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
در این قسمت مقاله هرکدام از این درمانها به این شکل شرح داده شده است:
A. معرفی درمان
B. دادهها و شواهد پژوهشی در مورد اثربخشی این درمان
C. بررسی فرایندهای تغییر در این درمان
Forwarded from Dr.karimi
در قسمت سوم مقاله برای این درمانها 5 ویژگی مشترک نامبرده شده است:
1- اولین و مهمترین ویژگی این درمانها بافتگرا بودن این درمانها است. در این درمانها بافت و عملکرد رویدادهای روانشناختی مدنظر است و هدف قرار گفته میشود و نه شکل یا فراوانی و شدت این رویدادها. تمرکز بر بافت بجای محتوا ویژگی مشترک تمامی این رویکردها ست. برای نمونه طبف دیدگاه اکت این محتوای افکار نیستند که باعث مشکل میشوند-مشکل ناسی از این مورد است که محتوای کلامی رفتار را تنظیم کند. برای نمونه فنونی که برای تغییر بافت و کارکرد بکار گرفته میشوند شامل این موارد است: توجهآگاهی، پذیرش، گسلش، آگاهی فراشناختی و ....
Contextual Methods and Principles
1- اولین و مهمترین ویژگی این درمانها بافتگرا بودن این درمانها است. در این درمانها بافت و عملکرد رویدادهای روانشناختی مدنظر است و هدف قرار گفته میشود و نه شکل یا فراوانی و شدت این رویدادها. تمرکز بر بافت بجای محتوا ویژگی مشترک تمامی این رویکردها ست. برای نمونه طبف دیدگاه اکت این محتوای افکار نیستند که باعث مشکل میشوند-مشکل ناسی از این مورد است که محتوای کلامی رفتار را تنظیم کند. برای نمونه فنونی که برای تغییر بافت و کارکرد بکار گرفته میشوند شامل این موارد است: توجهآگاهی، پذیرش، گسلش، آگاهی فراشناختی و ....
Contextual Methods and Principles
Forwarded from Dr.karimi
2- ویژگی دوم این رویکردها ماهیت فراتشخیصی است. در واقع این درمانها به فرایندهای مشترک دخیل در طیف وسیع اختلالات و مشکلات میپردازند. مثالی که خود استیون هیز در یکی از کتابهای خود ذکر می کند این مورد است: در پارکها دیده اید در دریاچه ها و حوزچه ها فواره هایی هستند که با پرتاب آب در هوا شکل های مختلفی را میسازند و ما این اشکال بسیار مختلف و متنوع را مشاهده میکنم، درست است که اشکال مختلفی در هوا تشکیل و ما مشاهده میکنیم اما تمامی این اشکال حاصل چند پمب است که در کف حوزچه کار گذاشته شده است، دیدگاه اکت هم اعتقاد دارد درست است که اختلالات روانی مختلف علایم و نشانه های متفاوتی دارند اما تمامی این علایم و نشانه ها حاصل 6 فرایند اصلی و محوری است و باید در مصاحبه بالینی این 6 فرایند شناسایی شود.
Broad and Flexible Repertoires Versus an Eliminative Approach to Syndromes
Broad and Flexible Repertoires Versus an Eliminative Approach to Syndromes
Forwarded from Dr.karimi
3- سومین ویژگی مشترک این درمانها این است که این درمانها لازم میدانند و یا حداقل تشویق میکنند که ابتدا درمانگر این فرایندها را در مورد خود بکار بندد و در نسبت به این فرایندها در جلسه درمان آگاه باشد: (Applied to the Clinician, Not Just the Client
Forwarded from Dr.karimi
4- در این درمانها از فنون درمانهای شناختی رفتاری استفاده می شود اما با هدفی متفاوت و با این هدف که کارکرد رویدادهای روانشناختی تغییر کند. برای نمونه در این درمانها ممکن است از تکنیک ثبت افکار استفاده شود اما نه با هدف محتوای افکار بلکه با هدف تغییر کارکرد افکار.