This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ثبت نام در بازی جدید
https://lanacasino.com/fa
کانال تلگرام و آموزش بازی
https://www.tg-me.com/+cEhF-_y3oxBmNDE0
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
PDF ™
ادمین کانال هستم با بازی دراگون تونستم پولمو ۱۰۰۰ برابر کنم شما هم از دست ندید رفقا✅✅✅🔥
تعقیب خوشبختی، ریشهٔ فساد، اعتیاد، ترحم به نفس و خودتخریبگری است. اگر به تعقیب درد برویم، میتوانیم انتخاب کنیم چه دردی را وارد زندگیمان کنیم. و این انتخاب باعث معنادار شدن درد میشود و به همین دلیل، به زندگی ما نیز احساس معنادار بودن میبخشد.
📕 همه چیز به فنا رفته
✍️ #مارک_منسن
📚 @PDFsCom
📕 همه چیز به فنا رفته
📚 @PDFsCom
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
«من گمان میکنم او دیوانه نبود، بلکه فقط بیش از اندازه رنج کشیده بود و بیماریاش همین بود.»
📕 ابله
✍️ #فئودور_داستایفسکی
📚 @PDFsCom
📕 ابله
📚 @PDFsCom
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
هر کسی در عمق وجود خود قبرستان کوچکی دارد که محل دفن تمام کسانی ست که او دوستشان داشته است.
انسانهای با استقامت حتی از دردها و غمها و نا امیدی ها و سرخوردگی های خود درس و تجربه می اموزند و استوارتر در راه زندگی گام بر میدارند.
و هر انسانی در اعماق جان خود از اینگونه مخفیگاهها دارد که دور از دسترس دیگران است. اما روزی میرسد که گورستان اعماق ادمی, که خاطرات گذشته در ان دفن شده اند, شکافته میشود و مردگان از ان بیرون می ایند و به دلداده وفادار خود لبخند میزنند, لبخندی پریده رنگ.
📚 @PDFsCom
انسانهای با استقامت حتی از دردها و غمها و نا امیدی ها و سرخوردگی های خود درس و تجربه می اموزند و استوارتر در راه زندگی گام بر میدارند.
و هر انسانی در اعماق جان خود از اینگونه مخفیگاهها دارد که دور از دسترس دیگران است. اما روزی میرسد که گورستان اعماق ادمی, که خاطرات گذشته در ان دفن شده اند, شکافته میشود و مردگان از ان بیرون می ایند و به دلداده وفادار خود لبخند میزنند, لبخندی پریده رنگ.
📚 @PDFsCom
امروز که زندهای، زندگی کن. فردا خواهی مرد
همانطور که یک ساعت پیش بایست مرده باشی
وقتی که سراسر زندگیات در برابر ابدیت
لحظهای بیش نیست،
چه جای آن است که خود را عذاب دهی؟
📕 جنگ و صلح
✍️ #لئو_تولستوی
📚 @PdFsCom
همانطور که یک ساعت پیش بایست مرده باشی
وقتی که سراسر زندگیات در برابر ابدیت
لحظهای بیش نیست،
چه جای آن است که خود را عذاب دهی؟
📕 جنگ و صلح
📚 @PdFsCom
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
365 روز بدون تو.pdf
5.2 MB
کتاب 365 روز بدون تو مجموعهی اشعار مینیمال و صادقانهی آکیرا، نویسندهی اهل کانادا است که در فهرست کتابهای پرفروش سایت آمازون قرار دارد. این کتاب فراز و فرودهای احساسات نویسنده را بعد از جدایی نشان میدهد. او هر روز یک شعر کوتاه، یک دلنوشته را ثبت کرده و به این ترتیب سیر تحول عواطفش را به خوبی نشان داده است.
نظر شخصی: به شدت پیشنهادش میکنم.
📕 365 روز بدون تو
✍🏻 #آکیرا
📚 @PDFsCom
نظر شخصی: به شدت پیشنهادش میکنم.
📕 365 روز بدون تو
✍🏻 #آکیرا
📚 @PDFsCom
«وقتی تو جبهه هدایای مردمی را باز میکردیم، در نایلون رو باز کردم و دیدم که یک قوطی خالی کمپوته که داخلش یک نامه است نوشته بود :
برادر رزمنده اسلام من یک دانش آموز دبستانی هستم، خانم معلم گفته بود که برای کمک به رزمندگان نفری یک کمپوت هدیه بفرستیم با مادرم رفتم مغازه بقالی کمپوت بخرم ، قیمت هر کدام از کمپوت ها رو پرسیدم اما قیمت آنها خیلی گران بود
حتی قیمت کمپوت گلابی که قیمتش ۲۵ تومان بود و از همه ارزانتر بود را نتوانستم بخرم
آخر پول ما به اندازه سیر کردن شکم خانواده هم نیست
در راه برگشت کنار خیابان این قوطیهای کمپوت را دیدم و برداشتم و چندبار آن را با دقت شستم تا تمیز شود
حالا یک خواهش از شما برادر رزمنده دارم، هر وقت که تشنه شدید با این قوطی آب بخورید تا من هم خوشحال بشوم و فکر کنم که توانستم به جبههها کمکی کنم»
بچه ها تو سنگر برای خوردن آب توی این قوطی نوبت میگرفتند
💬 به نقل از شهید حسین خرازی
📚 @PDFsCom
برادر رزمنده اسلام من یک دانش آموز دبستانی هستم، خانم معلم گفته بود که برای کمک به رزمندگان نفری یک کمپوت هدیه بفرستیم با مادرم رفتم مغازه بقالی کمپوت بخرم ، قیمت هر کدام از کمپوت ها رو پرسیدم اما قیمت آنها خیلی گران بود
حتی قیمت کمپوت گلابی که قیمتش ۲۵ تومان بود و از همه ارزانتر بود را نتوانستم بخرم
آخر پول ما به اندازه سیر کردن شکم خانواده هم نیست
در راه برگشت کنار خیابان این قوطیهای کمپوت را دیدم و برداشتم و چندبار آن را با دقت شستم تا تمیز شود
حالا یک خواهش از شما برادر رزمنده دارم، هر وقت که تشنه شدید با این قوطی آب بخورید تا من هم خوشحال بشوم و فکر کنم که توانستم به جبههها کمکی کنم»
بچه ها تو سنگر برای خوردن آب توی این قوطی نوبت میگرفتند
📚 @PDFsCom
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چقدر خنده دار است که ما آدمها، می ترسیم که بترسیم. می ترسیم کسی بفهمد که ما ترسیده ایم، حتی اگر آن یک نفر خودش بترسد، حتی اگر آن یک نفر خودش هم ترسیده باشد، حتی از ما هم بیشتر ترسیده باشد، باز می ترسیم آدم ترسو و کم دلی محسوب شویم. معنی اش این است که یاد نگرفته ایم با احساسات و غرایز خودمان و با درک و شعور دیگران صادق باشیم. همین!
#نیکی_فیروزکوهی
📚 @PDFsCom
#نیکی_فیروزکوهی
📚 @PDFsCom
شما ارزش دوستداشتهشدن را دارید، نه بهخاطر آنچه میتوانید انجام دهید، بلکه بهخاطر آن که هستید.
📕 افسردگی نهفته
✍️ #مارگارت_رابینسون_روترفورد
📚 @PDFsCom
📕 افسردگی نهفته
📚 @PDFsCom
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مى دانيد در اين جا چطور راه ترقى را طى مى كنند؟ يا با نشان دادن استعداد و نبوغ از خود، يا با استفاده از راه فساد. بايد در اين توده مردم خود را مانند گلوله توپ يا مرض طاعون جا زد. درستى و شرافت به درد نمى خورد.
📕 بابا گوريو
✍️ #اونوره_دو_بالزاك
📚 @PDFsCom
📕 بابا گوريو
📚 @PDFsCom
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اگر عقیده مخالف شما را عصبانی میکند
نشانه ی آن است که شما ناخود آگاه میدانید دلیل مناسبی برای آنچه فکر میکنید ندارید!
اگر کسی مدعی باشد که (دو) بعلاوه (دو) میشود پنج، یا این که ایسلند در خط استوا قرار دارد،
شما به جای عصبانی شدن احساس دلسوزی می کنید، مگر آن که اطلاعات حساب و جغرافی شما آن قدر کم باشد
که این حرفها در افکار شما تزلزل ایجاد کند ...!
اغلب بحثهای بسیار تند،
آنهایی هستند که طرفین درباره موضوع مورد بحث دلایل کافی ندارند.
شکنجه در الاهیات به کار می رود،
نه در ریاضیات، زیرا ریاضیات با علم
سر و کار دارد، اما در الاهیات تنها عقیده
وجود دارد بنابراین هنگامی که پی میبرید
از تفاوت آرا عصبانی هستید، مراقب باشید؛ احتمالا با بررسی بیشتر درخواهید یافت که برای باورتان دلایل تضمین کننده ای ندارید!
📚 @PDFsCom
نشانه ی آن است که شما ناخود آگاه میدانید دلیل مناسبی برای آنچه فکر میکنید ندارید!
اگر کسی مدعی باشد که (دو) بعلاوه (دو) میشود پنج، یا این که ایسلند در خط استوا قرار دارد،
شما به جای عصبانی شدن احساس دلسوزی می کنید، مگر آن که اطلاعات حساب و جغرافی شما آن قدر کم باشد
که این حرفها در افکار شما تزلزل ایجاد کند ...!
اغلب بحثهای بسیار تند،
آنهایی هستند که طرفین درباره موضوع مورد بحث دلایل کافی ندارند.
شکنجه در الاهیات به کار می رود،
نه در ریاضیات، زیرا ریاضیات با علم
سر و کار دارد، اما در الاهیات تنها عقیده
وجود دارد بنابراین هنگامی که پی میبرید
از تفاوت آرا عصبانی هستید، مراقب باشید؛ احتمالا با بررسی بیشتر درخواهید یافت که برای باورتان دلایل تضمین کننده ای ندارید!
📚 @PDFsCom
برای خریدن چند کتاب شعر به آن کتابفروشی رفته بودم که فروشنده من را به طبقه ی بالا راهنمایی کرد که دیدم خود شعر روی صندلی ای نشسته و کتابی را ورق میزند!!
به محض ورودم از جایش بلند شد و خواست راهنمایی کند!
لباس های گله گشاد رنگی و موهایی که جلوی پیشانی اش ریخته بود با آدم حرف میزد!
چقدر رنگ داشت این پریزاد.
نگاه از نگاهش برداشتم و رفتم سراغ کتابها...
به هر کتابی دست می انداختم توضیحی میداد..انگار نشسته بود و همه را خوانده بود.انگار که نه!همه را خوانده بود.
.
کتابی که قبلا خوانده بودم را انتخاب کردم و صفحه ی مورد نظرم را هم آوردم و گفتم ببخشید این را بخوانید برای من، عینکم همراهم نیست!
شعری از امید صباغ نو بود.
موقع خواندن شعر یک دستش را به موهای بافته شده اش که از زیر شال آویزان بود گرفت!
آدم هایی که زیاد شعر میخوانند،ژست خواندن دارند! ژست خواندن اش این بود.
ژست خواندن اش برایم آشنا آمد.
شین اش کمی میزد و بد به دل میچسبید و بدجور مشتاق بودم برایم بخواند
به این بیت که رسید تُن صدایش عوض شد:
گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
آمدی و همه ی فرضیه ها ریخت به هم
.
آن روز گذشت و اشتیاق عجیبی برای خواندن شعر پیدا کرده بودم و دیگر هفته ای دو سه بار میرفتم و کتاب میخریدم!
وقتی دیدم جایی در قفسه ی کتابهایم ندارم گفتم بس است دیگر! باید خود شعر را به خانه ام بیاورم و به گیسویش قافیه ببافم!
کتابی خریدم و در صفحه ی اولش همان شعری را که روز اول برایم خوانده بود به همراه آدرس کافه ای برای چهارشنبه ساعت هشت نوشتم و روی میز جا گذاشتم!
حالا دو سالی هست که از این ماجرا میگذرد و هنوز هم قرار روز چهارشنبه مان سر ساعت برقرار است.
.
اما راستش دیگر به رفتارهایش اشتیاقی ندارم،
دیگر به بودن اش مشتاق نیستم!
از یک جایی به بعد فهمیدم دیگر به اینکه ابتدای حرف هایش نامم را صدا کند
یا هنگام خستگی دست بر موهای بافته اش بگیرد و شعر بخواند
یا چه میدانم
به همین خندیدن ساده اش... .
مشتاق نیستم.
راستش از یک جایی به بعد
کار از اشتیاق به احتیاج میکشد!
من به خندیدن اش به ژست شعر خواندن اش به بودن اش... مشتاق که نه! محتاجم!
بعضی آدم ها از یک جایی به بعد به بودن با هم به عاشقانه های پیش پا افتاده و تکراری شان، مشتاق که نه! محتاجند.
#علی_سلطانی
📚 @PDFsCom
به محض ورودم از جایش بلند شد و خواست راهنمایی کند!
لباس های گله گشاد رنگی و موهایی که جلوی پیشانی اش ریخته بود با آدم حرف میزد!
چقدر رنگ داشت این پریزاد.
نگاه از نگاهش برداشتم و رفتم سراغ کتابها...
به هر کتابی دست می انداختم توضیحی میداد..انگار نشسته بود و همه را خوانده بود.انگار که نه!همه را خوانده بود.
.
کتابی که قبلا خوانده بودم را انتخاب کردم و صفحه ی مورد نظرم را هم آوردم و گفتم ببخشید این را بخوانید برای من، عینکم همراهم نیست!
شعری از امید صباغ نو بود.
موقع خواندن شعر یک دستش را به موهای بافته شده اش که از زیر شال آویزان بود گرفت!
آدم هایی که زیاد شعر میخوانند،ژست خواندن دارند! ژست خواندن اش این بود.
ژست خواندن اش برایم آشنا آمد.
شین اش کمی میزد و بد به دل میچسبید و بدجور مشتاق بودم برایم بخواند
به این بیت که رسید تُن صدایش عوض شد:
گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
آمدی و همه ی فرضیه ها ریخت به هم
.
آن روز گذشت و اشتیاق عجیبی برای خواندن شعر پیدا کرده بودم و دیگر هفته ای دو سه بار میرفتم و کتاب میخریدم!
وقتی دیدم جایی در قفسه ی کتابهایم ندارم گفتم بس است دیگر! باید خود شعر را به خانه ام بیاورم و به گیسویش قافیه ببافم!
کتابی خریدم و در صفحه ی اولش همان شعری را که روز اول برایم خوانده بود به همراه آدرس کافه ای برای چهارشنبه ساعت هشت نوشتم و روی میز جا گذاشتم!
حالا دو سالی هست که از این ماجرا میگذرد و هنوز هم قرار روز چهارشنبه مان سر ساعت برقرار است.
.
اما راستش دیگر به رفتارهایش اشتیاقی ندارم،
دیگر به بودن اش مشتاق نیستم!
از یک جایی به بعد فهمیدم دیگر به اینکه ابتدای حرف هایش نامم را صدا کند
یا هنگام خستگی دست بر موهای بافته اش بگیرد و شعر بخواند
یا چه میدانم
به همین خندیدن ساده اش... .
مشتاق نیستم.
راستش از یک جایی به بعد
کار از اشتیاق به احتیاج میکشد!
من به خندیدن اش به ژست شعر خواندن اش به بودن اش... مشتاق که نه! محتاجم!
بعضی آدم ها از یک جایی به بعد به بودن با هم به عاشقانه های پیش پا افتاده و تکراری شان، مشتاق که نه! محتاجند.
#علی_سلطانی
📚 @PDFsCom
کسانی که ما را دوست دارند، از آنها که از ما نفرت دارند، خطرناکترند...!
زیرا انسان قادر نیست در مقابل آنها از خود مقاومتی نشان دهد...
هیچکس نمیتواند به اندازه یک دوست، انسان را به انجام کاری وادار کند که درست بر خلاف میل اوست...!
📕 دیوانه وار
✍️ #کریستین_بوبن
📚 @PDFsCom
زیرا انسان قادر نیست در مقابل آنها از خود مقاومتی نشان دهد...
هیچکس نمیتواند به اندازه یک دوست، انسان را به انجام کاری وادار کند که درست بر خلاف میل اوست...!
📕 دیوانه وار
📚 @PDFsCom
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
کسانی که زندگی خود را صرف مطالعه و دانششان را از خلال سطور استخراج میکنند، شبیه افرادی هستند که از توضیحات و توصیفات مسافران، اطلاعات دقیقی دربارهی یک کشور به دست آوردهاند. این افراد میتوانند چیزهای زیادی دربارهی آنجا بگویند و با این حال و پس از این همه، هیچ درک روشن و مربوط و ژرفی از وضعیت و موقعیت آنجا ندارند!
اما کسانی که زندگی را وقف تأمل و اندیشه کردهاند به خودِ مسافران شبیهاند؛ فقط اینها هستند که میدانند دربارهی چه حرف میزنند، با جریان حقیقی امور آشنایند و یکسره غرق در موضوع شدهاند...
#آرتور_شوپنهاور
📚@PDFsCom
اما کسانی که زندگی را وقف تأمل و اندیشه کردهاند به خودِ مسافران شبیهاند؛ فقط اینها هستند که میدانند دربارهی چه حرف میزنند، با جریان حقیقی امور آشنایند و یکسره غرق در موضوع شدهاند...
#آرتور_شوپنهاور
📚@PDFsCom
تقریبا همه در این امر اتفاق نظر دارند
که بی شعور کسی است که رفتار وقیح
و نفرتانگیزی را به صورت کاملا ارادی و عمدی
از خود بروز میدهد و از ایجاد اختلالی که
در کارها به وجود آورده و آزاری که
به دیگران رسانده قلباً خوشحال است.
📕 بیشعوری
✍️ #خاویر_کرمنت
📚 @PDFsCom
که بی شعور کسی است که رفتار وقیح
و نفرتانگیزی را به صورت کاملا ارادی و عمدی
از خود بروز میدهد و از ایجاد اختلالی که
در کارها به وجود آورده و آزاری که
به دیگران رسانده قلباً خوشحال است.
📕 بیشعوری
📚 @PDFsCom
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
آهای آیندگان، شما که از دل توفانی بیرون می جهید
که ما را بلعیده است.
وقتی از ضعف های ما حرف می زنید
یادتان باشد
که از زمانه سخت ما هم چیزی بگویید.
به یاد آورید که ما بیش از کفشهامان کشور عوض کردیم
و میدانهای جنگ طبقاتی را با یأس پشت سر گذاشتیم،
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.
این را خوب می دانیم:
حتی نفرت از حقارت نیز
آدم را سنگدل می کند.
حتی خشم بر نابرابری هم
صدا را خشن می کند.
آخ، ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم
خود نتوانستیم مهربان باشیم.
اما شما وقتی به روزی رسیدید
که انسان یاور انسان بود
درباره ما
با رأفت داوری کنید!
#برتولت_برشت
📚 @PDFsCom
که ما را بلعیده است.
وقتی از ضعف های ما حرف می زنید
یادتان باشد
که از زمانه سخت ما هم چیزی بگویید.
به یاد آورید که ما بیش از کفشهامان کشور عوض کردیم
و میدانهای جنگ طبقاتی را با یأس پشت سر گذاشتیم،
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.
این را خوب می دانیم:
حتی نفرت از حقارت نیز
آدم را سنگدل می کند.
حتی خشم بر نابرابری هم
صدا را خشن می کند.
آخ، ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم
خود نتوانستیم مهربان باشیم.
اما شما وقتی به روزی رسیدید
که انسان یاور انسان بود
درباره ما
با رأفت داوری کنید!
#برتولت_برشت
📚 @PDFsCom
اَبله کیست؟
آنکس که میخواهد عمیق بنظر برسد
و به دیگران چنین القا کند
که عمیق و اندیشمند است.
اما چگونه؟
با ظاهر سازی و نمایش مضحکِ عینک و قلم
و کتاب و رنگ و لعابش و هر آنچه که
نمودی از مطالعه دارد.
او کتابخوان و اهل مطالعه نیست
و البته تنها جلد و بیرون کتاب را
نمایش میدهد تا محتوای درون آن را
باید گفت آری!
او هر چه پیش میرود
عمیق تر میشود
اما عمیق در چه؟ در جهل خود!
#آرتور_شوپنهاور
📚 @PDFsCom
آنکس که میخواهد عمیق بنظر برسد
و به دیگران چنین القا کند
که عمیق و اندیشمند است.
اما چگونه؟
با ظاهر سازی و نمایش مضحکِ عینک و قلم
و کتاب و رنگ و لعابش و هر آنچه که
نمودی از مطالعه دارد.
او کتابخوان و اهل مطالعه نیست
و البته تنها جلد و بیرون کتاب را
نمایش میدهد تا محتوای درون آن را
باید گفت آری!
او هر چه پیش میرود
عمیق تر میشود
اما عمیق در چه؟ در جهل خود!
#آرتور_شوپنهاور
📚 @PDFsCom