💢کاربرد فعل must
must بر خلاف should، یک باید قوی را مطرح میکند. در زبان انگلیسی، از فعل must برای بیان التزام یا استنتاج استفاده میکنیم؛ یعنی زمانی که اطمینان داریم انجام کاری واجب و ضروری است و باید انجام شود.
💢غالبا از must در مورد نظرات شخصی، یعنی زمانی که اجبار از ناحیه خودمان به خودمان باشد، استفاده میکنیم.
💢بعد از must، از شکل سادهی فعل یعنی bare infinitive استفاده مینمائیم و برای منفی کردن must نیز کافیست تا بعد از آن، not را اضافه نمائیم.
You must work harder
تو باید سخت تر کار کنی
I must make an appointment with the dentist
من باید وقت دندانپزشکی بگیرم
It must be so nice to live in Florida
زندگی در فلوریدا باید خیلی خوب باشه
👈یک نکته بسیار مهم در ویدیو بالا در رابطه با تفاوت must و have to گفته شده است که از آن بیخبر هستید! تماشای ویدیو رو به هیچ عنوان از دست ندید.
must بر خلاف should، یک باید قوی را مطرح میکند. در زبان انگلیسی، از فعل must برای بیان التزام یا استنتاج استفاده میکنیم؛ یعنی زمانی که اطمینان داریم انجام کاری واجب و ضروری است و باید انجام شود.
💢غالبا از must در مورد نظرات شخصی، یعنی زمانی که اجبار از ناحیه خودمان به خودمان باشد، استفاده میکنیم.
💢بعد از must، از شکل سادهی فعل یعنی bare infinitive استفاده مینمائیم و برای منفی کردن must نیز کافیست تا بعد از آن، not را اضافه نمائیم.
You must work harder
تو باید سخت تر کار کنی
I must make an appointment with the dentist
من باید وقت دندانپزشکی بگیرم
It must be so nice to live in Florida
زندگی در فلوریدا باید خیلی خوب باشه
👈یک نکته بسیار مهم در ویدیو بالا در رابطه با تفاوت must و have to گفته شده است که از آن بیخبر هستید! تماشای ویدیو رو به هیچ عنوان از دست ندید.
💢کاربرد فعل have to
فعل have to نیز معنایی مشابه must داشته و یک باید قوی را مطرح میکند.
این دو فعل بعضا ممکن است به جای هم استفاده شوند.
💢نکتهی قابل توجه این است که have to باید و اجباری است که از طرف عوامل بیرونی و به غیر از خودمان مثلا قانون به ما تحمیل میگردد.
💢دقت داشته باشد که اگر فاعل جمله He ، She و یا It باشد، باید از has to به جای have to استفاده شود.
💢و اما برای منفی کردن آنهم نمیتوانیم not اضافه کنیم بلکه باید قبل از have to از don’t و قبل از has to از doesn’t استفاده نمائیم. نکتهی جالب اینجاست که شکل منفی این ساختار، به معنای نباید نبوده و معنای آن، مجبور نبودن میباشد.
She has to pay her debts soon
او باید بدهی هایش را زود بازپس دهد.
I have to arrive there on time
من باید سر وقت به آنجا برسم.
You have to go and see the boss
شما باید بری و رئیس را ببینی.
He doesn’t have to work all day long
او مجبور نیست کل طی روز را کار کند.
فعل have to نیز معنایی مشابه must داشته و یک باید قوی را مطرح میکند.
این دو فعل بعضا ممکن است به جای هم استفاده شوند.
💢نکتهی قابل توجه این است که have to باید و اجباری است که از طرف عوامل بیرونی و به غیر از خودمان مثلا قانون به ما تحمیل میگردد.
💢دقت داشته باشد که اگر فاعل جمله He ، She و یا It باشد، باید از has to به جای have to استفاده شود.
💢و اما برای منفی کردن آنهم نمیتوانیم not اضافه کنیم بلکه باید قبل از have to از don’t و قبل از has to از doesn’t استفاده نمائیم. نکتهی جالب اینجاست که شکل منفی این ساختار، به معنای نباید نبوده و معنای آن، مجبور نبودن میباشد.
She has to pay her debts soon
او باید بدهی هایش را زود بازپس دهد.
I have to arrive there on time
من باید سر وقت به آنجا برسم.
You have to go and see the boss
شما باید بری و رئیس را ببینی.
He doesn’t have to work all day long
او مجبور نیست کل طی روز را کار کند.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢دوستان عزیز ممارست در تمرین ها بخودتون بینهایت در افزایش سرعت یادگیری کمک میکند.
📺با دیدن و شنیدن این نمونه ویدیوهای کوتاه شما میتوانید مهارت های شنیداری ، رایتینگ و ريدينگ و حتی مکالمه خود را بهبود بخشید.
اگه میخواید به خودتون و دیگران کمک کنید لطفا متن ویدیو رو بنویسید و کامنت کنید.
💢حتی اگه میتونید ترجمه کنید بگید چی داره میگه.
❌منفعل نباشیم
📺با دیدن و شنیدن این نمونه ویدیوهای کوتاه شما میتوانید مهارت های شنیداری ، رایتینگ و ريدينگ و حتی مکالمه خود را بهبود بخشید.
اگه میخواید به خودتون و دیگران کمک کنید لطفا متن ویدیو رو بنویسید و کامنت کنید.
💢حتی اگه میتونید ترجمه کنید بگید چی داره میگه.
❌منفعل نباشیم
نکات بسیار کاربردی برای یادگیری سریع گرامر انگلیسی
مدرسه مکالمه مبتکر روشهای یادگیری انگلیسی در منزلSeptember 17, 2023
مدرسه مکالمه مبتکر روشهای یادگیری انگلیسی در منزلSeptember 17, 2023
Telegraph
نکات بسیار کاربردی برای یادگیری سریع گرامر انگلیسی
حواس تان باشد که از صفت ها و قید ها به درستی استفاده کنید. صفت ها اشخاص یا چیز ها را توصیف، شناسایی و کیفیت شان را مشخص می کنند و معمولا قبل از یک اسم می آیند . اگر اسم جمع باشد، صفت تغییر نمی کند. قید ها هم افعال، صفت ها و سایر قید ها را تعریف می کنند و…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
5 عبارت که باید صبحها بخودتون بگید.
راستی میدونید وقتی خیلی خاکی باشی و سعی کنی جلوی بعضی ها خودتو پایین بیاری،اونا هم تو رو پایینتر میارن
گاهي لازمه توانایی هاتونو بکنید توی حلق طرف مقابل
اما بخودتون هم بگید که قوی هستید من که اینطورم اما اول از تواناییهای خودم مطمئن میشم بعدش پدر بعضی ها که عمدا نادیده میگیرن رو در میارم اینقدر به رخشون میکشم...😜😜😜😜
راستی میدونید وقتی خیلی خاکی باشی و سعی کنی جلوی بعضی ها خودتو پایین بیاری،اونا هم تو رو پایینتر میارن
گاهي لازمه توانایی هاتونو بکنید توی حلق طرف مقابل
اما بخودتون هم بگید که قوی هستید من که اینطورم اما اول از تواناییهای خودم مطمئن میشم بعدش پدر بعضی ها که عمدا نادیده میگیرن رو در میارم اینقدر به رخشون میکشم...😜😜😜😜
💢██████████████💢
💢وقایع در زمان به سه دسته اصلی تقسیم میشوند: گذشته (Past), حال (Present) و آینده (Future). در زیر توضیحی مختصر از هر یک آمده است:
1. گذشته (Past): وقایعی که قبل از لحظه حال اتفاق افتادهاند را بیان میکند.
- شکل عادی (Simple Past): برای بیان وقایع گذشته که در یک زمان خاص اتفاق افتادهاند استفاده میشود.
👈مثال: "I played tennis yesterday."
(دیروقت تنیس بازی کردم.)
- شکل استمراری (Past Continuous): برای بیان وقایعی که در زمان خاصی در گذشته در حال اتفاق بودهاند، استفاده میشود.
👈 مثال: "They were watching TV when I called them."
(آنها وقتی که من بهشون زنگ زدم، داشتند تلویزیون تماشا میکردند.)
- شکل کامل (Past Perfect): برای بیان وقایعی که قبل از یک زمان خاص در گذشته رخ دادهاند استفاده میشود.
👈 مثال: "She had already left when I arrived."
(قبل از اینکه من برسم، او که قبل از اومدنم رفته بود.)
2. حال (Present): وقایعی که در لحظه حاضر اتفاق میافتند و یا واقعیتهای دائمی را بیان میکند.
- شکل عادی (Simple Present): برای بیان وقایع و واقعیتهایی که به صورت معمول و در همان لحظه حاضر رخ میدهند، استفاده میشود.
👈 مثال: "I go to the gym every day."
(هر روز به باشگاه میروم.)
- شکل استمراری (Present Continuous): برای بیان وقایعی که در حال اتفاق افتادن در لحظه حاضر هستند، استفاده میشود.
👈مثال: "She is studying for her exams right now."
(او در حال حاضر برای آزمونهای خود درس میخواند.)
- شکل کامل (Present Perfect): برای بیان وقایعی که در گذشته اتفاق افتادهاند و ارتباطی با لحظه حال دارند، استفاده میشود.
👈مثال: "We have lived here for five years."
(ما پنج ساله که اینجا زندگی میکنیم.)
3. آینده (Future): وقایعی که بعد از لحظه حال خواهند اتفاق افتاد را بیان میکند.
- شکل عادی (Simple Future): برای بیان وقایعی که در آینده خواهند انجام شد و برنامهریزی شدهاند، استفاده میشود.
👈 مثال: "They will arrive tomorrow." (آنها فردا میرسند.)
- شکل استمراری (Future Continuous): برای بیان وقایعی که در یک زمان خاص در آینده در حال اتفاق خواهند بود، استفاده میشود.
👈 مثال: "I will be studying at this time tomorrow."
(فردا در همین زمان دارم درس میخوانم.)
- شکل کامل (Future Perfect): برای بیان وقایعی که قبل از یک زمان خاص در آینده اتفاق خواهند افتاده، استفاده میشود.
👈 مثال: "By the end of this year, I will have finished all my assignments."
(تا انتهای امسال، همه تکالیفم را تمام کرده خواهم بود.)
💢██████████████💢
طبقه بندی زمانی وقایع
🔹First,
🔹Last
🔹Second,
🔹Lastly,
🔹Third,
🔹Then,
🔹Firstly,
🔹First of all,
🔹Secondly,
🔹Before
🔹Thirdly,
🔹After
🔹During
🔹While
🔹To begin with
🔹At the same time
🔹Simultaneously
🔹After this / that
🔹Since
🔹Meanwhile
🔹Afterwards
🔹Following this
🔹When
🔹As soon as
💢██████████████💢
💢وقایع در زمان به سه دسته اصلی تقسیم میشوند: گذشته (Past), حال (Present) و آینده (Future). در زیر توضیحی مختصر از هر یک آمده است:
1. گذشته (Past): وقایعی که قبل از لحظه حال اتفاق افتادهاند را بیان میکند.
- شکل عادی (Simple Past): برای بیان وقایع گذشته که در یک زمان خاص اتفاق افتادهاند استفاده میشود.
👈مثال: "I played tennis yesterday."
(دیروقت تنیس بازی کردم.)
- شکل استمراری (Past Continuous): برای بیان وقایعی که در زمان خاصی در گذشته در حال اتفاق بودهاند، استفاده میشود.
👈 مثال: "They were watching TV when I called them."
(آنها وقتی که من بهشون زنگ زدم، داشتند تلویزیون تماشا میکردند.)
- شکل کامل (Past Perfect): برای بیان وقایعی که قبل از یک زمان خاص در گذشته رخ دادهاند استفاده میشود.
👈 مثال: "She had already left when I arrived."
(قبل از اینکه من برسم، او که قبل از اومدنم رفته بود.)
2. حال (Present): وقایعی که در لحظه حاضر اتفاق میافتند و یا واقعیتهای دائمی را بیان میکند.
- شکل عادی (Simple Present): برای بیان وقایع و واقعیتهایی که به صورت معمول و در همان لحظه حاضر رخ میدهند، استفاده میشود.
👈 مثال: "I go to the gym every day."
(هر روز به باشگاه میروم.)
- شکل استمراری (Present Continuous): برای بیان وقایعی که در حال اتفاق افتادن در لحظه حاضر هستند، استفاده میشود.
👈مثال: "She is studying for her exams right now."
(او در حال حاضر برای آزمونهای خود درس میخواند.)
- شکل کامل (Present Perfect): برای بیان وقایعی که در گذشته اتفاق افتادهاند و ارتباطی با لحظه حال دارند، استفاده میشود.
👈مثال: "We have lived here for five years."
(ما پنج ساله که اینجا زندگی میکنیم.)
3. آینده (Future): وقایعی که بعد از لحظه حال خواهند اتفاق افتاد را بیان میکند.
- شکل عادی (Simple Future): برای بیان وقایعی که در آینده خواهند انجام شد و برنامهریزی شدهاند، استفاده میشود.
👈 مثال: "They will arrive tomorrow." (آنها فردا میرسند.)
- شکل استمراری (Future Continuous): برای بیان وقایعی که در یک زمان خاص در آینده در حال اتفاق خواهند بود، استفاده میشود.
👈 مثال: "I will be studying at this time tomorrow."
(فردا در همین زمان دارم درس میخوانم.)
- شکل کامل (Future Perfect): برای بیان وقایعی که قبل از یک زمان خاص در آینده اتفاق خواهند افتاده، استفاده میشود.
👈 مثال: "By the end of this year, I will have finished all my assignments."
(تا انتهای امسال، همه تکالیفم را تمام کرده خواهم بود.)
💢██████████████💢
طبقه بندی زمانی وقایع
🔹First,
🔹Last
🔹Second,
🔹Lastly,
🔹Third,
🔹Then,
🔹Firstly,
🔹First of all,
🔹Secondly,
🔹Before
🔹Thirdly,
🔹After
🔹During
🔹While
🔹To begin with
🔹At the same time
🔹Simultaneously
🔹After this / that
🔹Since
🔹Meanwhile
🔹Afterwards
🔹Following this
🔹When
🔹As soon as
💢██████████████💢
Telegram
خودآموزهای زبان انگلیسی
▬💢بالابردن سطح لغات 💢 ▬
👈🔹پکیج بالا بردن سطح لغات
👈🔹برای آیلتس کتاب لغت چی بخونم؟ 💢click here💢
👈🔹پکیج بالا بردن سطح لغات
👈🔹برای آیلتس کتاب لغت چی بخونم؟ 💢click here💢
💢██💢██click ██💢██💢
💢 پیشوند "re" در زبان انگلیسی نیز بسیار رایج است و برای موارد مختلفی استفاده میشود. در زیر، من چند کاربرد رایج این پیشوند را برایتان ذکر خواهم کرد:
1. "باز": برای بیان تجدید یا تکرار فرآیند یا فعالیتی، مانند "rebuild" (تجدید ساخت) یا "revisit" (مراجعه مجدد).
2. "دوباره": برای بیان انجام دوباره یک عمل یا فعالیت، مانند "redo" (دوباره انجام دادن) یا "recharge" (شارژ مجدد).
3. "برگشت": برای بیان بازگشت به جایی یا به موقعیتی قبل، مانند "return" (بازگشت) یا "revert" (برگشت به حالت اولیه).
4. "مربوط به گذشته": برای نشان دادن ارتباط با گذشته یا خاطره ها، مانند "retrospect" (به گذشته خاطره نگاری کردن) یا "reminisce" (یادآوری خاطرات).
5. "بازسازی": در علم و فناوری، برای نشان دادن بازسازی یا بازساز خطاهای موجود، مانند "recode" (بازنویسی کد) یا "reconfigure" (تنظیم مجدد پیکربندی).
این فقط چند مثال از کاربردهای رایج پیشوند "re" در زبان انگلیسی هستند و ممکن است در موارد دیگر نیز بکار رود.
💢█████کلیک کن █████💢
💢 پیشوند "re" در زبان انگلیسی نیز بسیار رایج است و برای موارد مختلفی استفاده میشود. در زیر، من چند کاربرد رایج این پیشوند را برایتان ذکر خواهم کرد:
1. "باز": برای بیان تجدید یا تکرار فرآیند یا فعالیتی، مانند "rebuild" (تجدید ساخت) یا "revisit" (مراجعه مجدد).
2. "دوباره": برای بیان انجام دوباره یک عمل یا فعالیت، مانند "redo" (دوباره انجام دادن) یا "recharge" (شارژ مجدد).
3. "برگشت": برای بیان بازگشت به جایی یا به موقعیتی قبل، مانند "return" (بازگشت) یا "revert" (برگشت به حالت اولیه).
4. "مربوط به گذشته": برای نشان دادن ارتباط با گذشته یا خاطره ها، مانند "retrospect" (به گذشته خاطره نگاری کردن) یا "reminisce" (یادآوری خاطرات).
5. "بازسازی": در علم و فناوری، برای نشان دادن بازسازی یا بازساز خطاهای موجود، مانند "recode" (بازنویسی کد) یا "reconfigure" (تنظیم مجدد پیکربندی).
این فقط چند مثال از کاربردهای رایج پیشوند "re" در زبان انگلیسی هستند و ممکن است در موارد دیگر نیز بکار رود.
💢█████کلیک کن █████💢
Telegram
خودآموزهای زبان انگلیسی
🔸 ▬🔸 ▬مدرسه مکالمه ▬🔸 ▬🔸
👈🔹از مجموعه سریال های توصیه شده برای یادگیری زبان انگلیسی
سریال خانواده مدرن یا Modern Family است.
هزینه عضویت در کانال خصوصی هفتاد تومن
برای درخواست عضویت کلیک کنید
👩👦این سریال به خاطر داشتن بازیگران کم سن و سالی که از کلمات…
👈🔹از مجموعه سریال های توصیه شده برای یادگیری زبان انگلیسی
سریال خانواده مدرن یا Modern Family است.
هزینه عضویت در کانال خصوصی هفتاد تومن
برای درخواست عضویت کلیک کنید
👩👦این سریال به خاطر داشتن بازیگران کم سن و سالی که از کلمات…
👈مدرسه مکالمه مبتکر روشهای آموزش زبان انگلیسی بدون کلاس 16649
🅾 Don't mind vs. Doesn't matter
💢دو عبارت "don't mind" و "doesn't matter" در زبان انگلیسی به معنای "مهم نیست، اهمیتی ندارد" هستند، اما تفاوتی در استفاده آنها وجود دارد.
🚦1. "Don't mind": - "Don't mind" بیشتر برای عدم اهمیت دادن یا توجه نکردن به چیزی استفاده میشود. - اگر کسی به شما یک درخواست میکند و شما گویند "Don't mind"، عملاً به این معنا است که با این کار مشکلی ندارید و از انجام آن استقبال میکنید.
👈 مثال: "Could you please close the window?" - "Sure, I don't mind." (لطفاً میتوانید پنجره را ببندید؟ - بله، مشکلی ندارم.)
🚦2. "Doesn't matter": - "Doesn't matter" بیشتر برای نشان دادن که چیزی برای شما مهم نیست یا تفاوتی ندارد، بکار میرود. - این عبارت در مواقعی که ممکن است انتخاب یا تصمیمی بین دو چیز یا وضعیت وجود داشته باشد، به کار میرود.
👈مثال: "Would you like tea or coffee?" - "Doesn't matter, I'm fine with either."
(آیا دوست دارید چای یا قهوه بخورید؟ - مهم نیست، هر کدام همهمناسب هستند.) در مورد استفاده این دو عبارت، مطمئن شوید که با توجه به متن و زمان و موقعیت مکالمه درست را انتخاب کنید. همچنین توجه داشته باشید که "don't mind" بیشتر در مورد درخواستها و "doesn't matter" بیشتر در مورد انتخابها استفاده میشود.
No forward
🚦1. "Don't mind": - "Don't mind" بیشتر برای عدم اهمیت دادن یا توجه نکردن به چیزی استفاده میشود. - اگر کسی به شما یک درخواست میکند و شما گویند "Don't mind"، عملاً به این معنا است که با این کار مشکلی ندارید و از انجام آن استقبال میکنید.
👈 مثال: "Could you please close the window?" - "Sure, I don't mind." (لطفاً میتوانید پنجره را ببندید؟ - بله، مشکلی ندارم.)
🚦2. "Doesn't matter": - "Doesn't matter" بیشتر برای نشان دادن که چیزی برای شما مهم نیست یا تفاوتی ندارد، بکار میرود. - این عبارت در مواقعی که ممکن است انتخاب یا تصمیمی بین دو چیز یا وضعیت وجود داشته باشد، به کار میرود.
👈مثال: "Would you like tea or coffee?" - "Doesn't matter, I'm fine with either."
(آیا دوست دارید چای یا قهوه بخورید؟ - مهم نیست، هر کدام همهمناسب هستند.) در مورد استفاده این دو عبارت، مطمئن شوید که با توجه به متن و زمان و موقعیت مکالمه درست را انتخاب کنید. همچنین توجه داشته باشید که "don't mind" بیشتر در مورد درخواستها و "doesn't matter" بیشتر در مورد انتخابها استفاده میشود.
No forward
Telegram
خودآموزهای زبان انگلیسی
💢💢🔸خودآموز مکالمه🔸💢💢
👉🔹 English Result
مجموعه ای سه سطحی است از انتشارات آکسفورد
هزینه عضویت در کانال خصوصی ۱۰۰ تومن 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👉🔹 English Result
مجموعه ای سه سطحی است از انتشارات آکسفورد
هزینه عضویت در کانال خصوصی ۱۰۰ تومن 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👈مدرسه مکالمه مبتکر روشهای آموزش زبان انگلیسی بدون کلاس 16649
#grammar 🟥 Hard vs. Hardly
کلمه "hard" در انگلیسی به معنای سخت یا سخت کوش است و معمولاً به صورت صفت (adjective) مورد استفاده قرار میگیرد. به عنوان مثال:
- He is a hard worker. (او یک کارمند سخت کوش است.)
- The math exam was really hard. (امتحان ریاضی واقعا سخت بود.)
در عوض، "hardly" که به عنوان قید (adverb) استفاده میشود، به معنای تقریباً نه است یا کمتر از حد انتظار است. به عنوان مثال:
- I hardly know her. (تقریباً هیچ چیزی در مورد او نمیدانم.)
- It's hardly surprising that she won the competition. (تقریباً غیرقابل تصور است که او در مسابقه برنده شود.)
بنابراین، تفاوت اصلی بین این دو کلمه در نوع و کاربرد آنها در جمله است. "Hard" یک صفت است و به شخص، چیز یا وضعیتی اشاره میکند، در حالی که "hardly" یک قید است و نشان میدهد که چیزی خیلی کم است یا به حدی کم است که نزدیک به عدم وجود است.
˙·٠•🌼🍃🎶🍃🌼•٠·˙
➕➖➕➖➕➖➕➖➕
We develop passion for learning!
ما اشتیاق برای یادگیری را توسعه میدهیم کلیک کنید
- He is a hard worker. (او یک کارمند سخت کوش است.)
- The math exam was really hard. (امتحان ریاضی واقعا سخت بود.)
در عوض، "hardly" که به عنوان قید (adverb) استفاده میشود، به معنای تقریباً نه است یا کمتر از حد انتظار است. به عنوان مثال:
- I hardly know her. (تقریباً هیچ چیزی در مورد او نمیدانم.)
- It's hardly surprising that she won the competition. (تقریباً غیرقابل تصور است که او در مسابقه برنده شود.)
بنابراین، تفاوت اصلی بین این دو کلمه در نوع و کاربرد آنها در جمله است. "Hard" یک صفت است و به شخص، چیز یا وضعیتی اشاره میکند، در حالی که "hardly" یک قید است و نشان میدهد که چیزی خیلی کم است یا به حدی کم است که نزدیک به عدم وجود است.
˙·٠•🌼🍃🎶🍃🌼•٠·˙
➕➖➕➖➕➖➕➖➕
We develop passion for learning!
ما اشتیاق برای یادگیری را توسعه میدهیم کلیک کنید
Telegram
خودآموزهای زبان انگلیسی
💢💢🔸خودآموز مکالمه🔸💢💢
👉🔹 English Result
مجموعه ای سه سطحی است از انتشارات آکسفورد
هزینه عضویت در کانال خصوصی ۱۰۰ تومن 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👉🔹 English Result
مجموعه ای سه سطحی است از انتشارات آکسفورد
هزینه عضویت در کانال خصوصی ۱۰۰ تومن 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
˙·٠•🌼🍃🎶🍃🌼•٠·˙
➕➖➕➖➕➖➕➖➕
We develop passion for learning!
ما اشتیاق برای یادگیری را توسعه میدهیم کلیک کنید
➕➖➕➖➕➖➕➖➕
We develop passion for learning!
ما اشتیاق برای یادگیری را توسعه میدهیم کلیک کنید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘تامل برانگیز
˙·٠•🌼🍃🎶🍃🌼•٠·˙
➕➖➕➖➕➖➕➖➕
We develop passion for learning!
ما اشتیاق برای یادگیری را توسعه می دهیم!
سفر به هفتاد نقطه جهان را اینجا ببینید👉
˙·٠•🌼🍃🎶🍃🌼•٠·˙
➕➖➕➖➕➖➕➖➕
We develop passion for learning!
ما اشتیاق برای یادگیری را توسعه می دهیم!
سفر به هفتاد نقطه جهان را اینجا ببینید👉