نمیشه یه روز صبح خیلی خسته بیدار شم یهو ببینم سورنا آلبوم جدیدشو استوری کرده؟ به این حس خوب نیازمندم.
#تفسیر ترک گریز از مرکز
تفسیر از : @svntin
"ورس یک"
بیماری اونجایی شروع شد که فهمید باید بجنگی برای بقا قدرت بدست بیاری برای داشتن فردا.
برای کسی نگاهش به همه چی مثبت نیست و خوش خیال نیست همه چیز تو جامعه براش درده.
تا اونجایی که برای موفقیت و قدرت باید پا روی احساسات بذاری.
از این بابت دائما دچار شکستن میشیم دچار زخم انگار بیماری اینکارو داریم.
حالا زندگی تو این مسیری که قدرت شعبده بازیه که اغلب ازش بی نصیبن ابراز وجود نمیشه کرد.
یجور دردو دلو شروع میکنه
چندساله که موزیکاش بیانگر تلخیاست و بیرنگه.
اما به وقتش ساکت ننشسته ومبارزه کرده علیه قدرت.
کار درست اینه که هرجوری هستی هرشکل هر قوم شهری شهرستانی روستایی، حقتو بگیری.
واسه هدفش رپ کرده هرروزم بهتر از قبل که اینم ثابت کرده. تو این چند بیت کلا داره از رپش و قدرتش میگه.
"کورس"
خونه ش شعراشه اشاره میکنه به ترکای همین البومه که داخلشون سفر میکنه قدم میزنه ولی از یجور پوچی میگه که همشون برام مردن اما محکومیم به زندگی و زندگی باید کنیم.
"ورس دو"
رشد وقتی صورت میگیره که بفهمی یا باید خودتو بکشی یا بجنگی که تو جنگیدن کشته بشی.یا جنگه یا مرگ که اینو جامعه ای توشی نشون میده، خونواده ای که هیچوقت خوشی رو ندیده و وطن برا کسی که از دو متری اطرافش خوشش نمیاد معنی نداره.
زخم ریزش اغاز جهش
زخم باعت رشد.
از تنها بودن میگه میگه همه مربوط به رشده.
واسه کسی از درداش نگفتن و زدن تو دل دردا.
هدف پیدا کن وگرنه هرکسی منتظره بهت حکومت کنه.
خسته نشو ادامه بده.
از موندنش تو ایران میگه(ساحلو سوختگی) که میتونسته بره و ازاد باشه(دریا). اما مثل اینکه پشیمونه.
"ورس سه"
از انزوا میگه
که عمیق شده تو شکافا و از بین رفته.
جنگیده، تا جایی که توان داشته اما زورش نچربیده
از امنیتی میگه که وجود نداره خاطراتی میگه از بین نمیرن.
میگه که اگر از بودن لذت نبری نمیتونی حرکت کنی که هممون حسش کردیم.
از جنگیدنش با قدرتهایی میگه که از مقابلشون فرار نکرده و مشکلات براش پیش اومده نه مثل رپکنایی که اونور نشستن میگن لنگش کن.
بی نقابه، نمیترسه، فرار نمیکنه.
و میگه چیزی که ناراحتش میکنه عواملین که کمک به قدرتها میکنن و نیروی اونا میشن(رول سایه ها ازارم داد کارگردان این تئاترو ندیدم)
@official_alisorena
تفسیر از : @svntin
"ورس یک"
بیماری اونجایی شروع شد که فهمید باید بجنگی برای بقا قدرت بدست بیاری برای داشتن فردا.
برای کسی نگاهش به همه چی مثبت نیست و خوش خیال نیست همه چیز تو جامعه براش درده.
تا اونجایی که برای موفقیت و قدرت باید پا روی احساسات بذاری.
از این بابت دائما دچار شکستن میشیم دچار زخم انگار بیماری اینکارو داریم.
حالا زندگی تو این مسیری که قدرت شعبده بازیه که اغلب ازش بی نصیبن ابراز وجود نمیشه کرد.
یجور دردو دلو شروع میکنه
چندساله که موزیکاش بیانگر تلخیاست و بیرنگه.
اما به وقتش ساکت ننشسته ومبارزه کرده علیه قدرت.
کار درست اینه که هرجوری هستی هرشکل هر قوم شهری شهرستانی روستایی، حقتو بگیری.
واسه هدفش رپ کرده هرروزم بهتر از قبل که اینم ثابت کرده. تو این چند بیت کلا داره از رپش و قدرتش میگه.
"کورس"
خونه ش شعراشه اشاره میکنه به ترکای همین البومه که داخلشون سفر میکنه قدم میزنه ولی از یجور پوچی میگه که همشون برام مردن اما محکومیم به زندگی و زندگی باید کنیم.
"ورس دو"
رشد وقتی صورت میگیره که بفهمی یا باید خودتو بکشی یا بجنگی که تو جنگیدن کشته بشی.یا جنگه یا مرگ که اینو جامعه ای توشی نشون میده، خونواده ای که هیچوقت خوشی رو ندیده و وطن برا کسی که از دو متری اطرافش خوشش نمیاد معنی نداره.
زخم ریزش اغاز جهش
زخم باعت رشد.
از تنها بودن میگه میگه همه مربوط به رشده.
واسه کسی از درداش نگفتن و زدن تو دل دردا.
هدف پیدا کن وگرنه هرکسی منتظره بهت حکومت کنه.
خسته نشو ادامه بده.
از موندنش تو ایران میگه(ساحلو سوختگی) که میتونسته بره و ازاد باشه(دریا). اما مثل اینکه پشیمونه.
"ورس سه"
از انزوا میگه
که عمیق شده تو شکافا و از بین رفته.
جنگیده، تا جایی که توان داشته اما زورش نچربیده
از امنیتی میگه که وجود نداره خاطراتی میگه از بین نمیرن.
میگه که اگر از بودن لذت نبری نمیتونی حرکت کنی که هممون حسش کردیم.
از جنگیدنش با قدرتهایی میگه که از مقابلشون فرار نکرده و مشکلات براش پیش اومده نه مثل رپکنایی که اونور نشستن میگن لنگش کن.
بی نقابه، نمیترسه، فرار نمیکنه.
و میگه چیزی که ناراحتش میکنه عواملین که کمک به قدرتها میکنن و نیروی اونا میشن(رول سایه ها ازارم داد کارگردان این تئاترو ندیدم)
@official_alisorena
Birahe
Ali Sorena
آهنگ پنجم "بیراهه"
تفسیرتون رو از این ترک داخل کامنت ها بنویسین. بهترین تفسیر به همراه ایدی فردی که تفسیر کرده داخل چنل قرار میگیره.🩶
@official_alisorena
تفسیرتون رو از این ترک داخل کامنت ها بنویسین. بهترین تفسیر به همراه ایدی فردی که تفسیر کرده داخل چنل قرار میگیره.🩶
@official_alisorena
Forwarded from A L ! E N
#Remix | Paradox
Sorena x Tataloo x Orchid x Hichkas
Remix & CoverArt: AL!EN
YouTube/Paradox :از طریق یوتیوب بشنوید
@Alien_officer
Sorena x Tataloo x Orchid x Hichkas
Remix & CoverArt: AL!EN
YouTube/Paradox :از طریق یوتیوب بشنوید
@Alien_officer
#تفسیر ترک بیراهه
تفسیر از : @Soren24
درود
برداشت بنده از آهنگ
ابتدا از کاور این آهنگ
باید بگم ب نظرم این آهنگ پای چندتا از کارهای قبلی خودش مث تئاتر سایه ها مث ارابه مرگ میکشونه وسط
نشون میده راوی (سورنا) با حصار با همون توصیفات(قلاب-کوله) به سمت جمعیتی میرن ک ی مراسم دارن برگذار میکنن شبیه مراسم تدفین و اونجا چهار قبر هست که مریم و شاید داراب و سارا که تو تئاتر سایه ها هم اومده میگه
من کنار دیروز کنار فردا کنار همه آرزوهای بیگناه
چهار تماشاگر اعدام افتادیم چهار قاضی اتهام سایه
و تو این آهنگ خبر از مرگ سارا خدامی که خواهرش میده فک کنم بر اثر سرطان فوت شدن (نامش جاویدان)
چرا میگم سرطان چون ارتباط معنایی با آهنگ تئاتر سایه ها که میگه
یه هیولا جلوم یه شبنم رو میخورد.
وقتی دونه ی اشک کوچیکمو میخوردم.
یه دختر که موشو میتراشن، آی نزنید.
اون همه آرزوشه موهاش.
یه سایه ی تموم معصومیت من بود.
ابتدای آهنگ از دو گروه میگه ک دنبال قدرتن جفتشون
گروه اول گروهین که واقعیت نمیگن دم از شرافت میزنن حتی بهشون میگه ساکت موندن بهتر از دروغ گفتن (تو سیاهی خبر خوب میدن )
و گروه دوم گروهی هست ک مقابل گروه دوم خودشم تو این گروه میبینه حتی قلمشم تیز کرده براشون که میخاد اونارو بدره
با این دید میریم برا برداشت های من از این آهنگ
ببخشید اگه دو قسمت میشه تفسیر این آهنگ چون خیلی حرف داره
ادامه دارد .....
@official_alisorena
تفسیر از : @Soren24
درود
برداشت بنده از آهنگ
ابتدا از کاور این آهنگ
باید بگم ب نظرم این آهنگ پای چندتا از کارهای قبلی خودش مث تئاتر سایه ها مث ارابه مرگ میکشونه وسط
نشون میده راوی (سورنا) با حصار با همون توصیفات(قلاب-کوله) به سمت جمعیتی میرن ک ی مراسم دارن برگذار میکنن شبیه مراسم تدفین و اونجا چهار قبر هست که مریم و شاید داراب و سارا که تو تئاتر سایه ها هم اومده میگه
من کنار دیروز کنار فردا کنار همه آرزوهای بیگناه
چهار تماشاگر اعدام افتادیم چهار قاضی اتهام سایه
و تو این آهنگ خبر از مرگ سارا خدامی که خواهرش میده فک کنم بر اثر سرطان فوت شدن (نامش جاویدان)
چرا میگم سرطان چون ارتباط معنایی با آهنگ تئاتر سایه ها که میگه
یه هیولا جلوم یه شبنم رو میخورد.
وقتی دونه ی اشک کوچیکمو میخوردم.
یه دختر که موشو میتراشن، آی نزنید.
اون همه آرزوشه موهاش.
یه سایه ی تموم معصومیت من بود.
ابتدای آهنگ از دو گروه میگه ک دنبال قدرتن جفتشون
گروه اول گروهین که واقعیت نمیگن دم از شرافت میزنن حتی بهشون میگه ساکت موندن بهتر از دروغ گفتن (تو سیاهی خبر خوب میدن )
و گروه دوم گروهی هست ک مقابل گروه دوم خودشم تو این گروه میبینه حتی قلمشم تیز کرده براشون که میخاد اونارو بدره
با این دید میریم برا برداشت های من از این آهنگ
ببخشید اگه دو قسمت میشه تفسیر این آهنگ چون خیلی حرف داره
ادامه دارد .....
@official_alisorena
ادامه #تفسیر ترک بیراهه
تفسیر از : @Soren24
تف تو قلم خامی که وسط کویر میده خبر باغ ...همون بهتره ادب لال
تو اینجا ب گروه اول میگه سکوت بهتره از گفتن دروغ
ی جورایی منو یاد تیکه از آهنگ بهرام میندازه میگه" این دفعه فکت خورد میکنم اگه بدی فردای خوب مژده بهم "
کاش کش میومدی تو جات عوض جاکشی
میگه کاش تو جایگاه خودت پیشرفت میکردی تا دنبال جایگاه های کسی دیگه باشی
بگو زخم هنر رو نبره کاسبی / ما تیزی می ساختیم از قلم داغ
میگه از جایگاه هنرتون برا کاسبی استفاده میکنین ولی ما از جایگاهمون ی قلم پر قدرت ساختیم برای گفتن واقعیت
واقعیتم اینه که نرمه آینده ام / هستم تا ته تو خطر خاک / با این امکان کم که نرم به گا
از واقعیت ها و خطراتی میگه ک از احتمالا آینده براش ب وجود بیاد ولی با اینکه ازشون خبر داره بازم به کارش ادامه میده
ورم پرچمای قدرت رو بکشید محکم به دهن شانس / جغرافیا پرسیدم اون جا کجاست / یه قطار چسبیده بود واگناش
تو گفتی عطش تو رو تو آرزوت جا گذاشت / شوالیه اسبشو کنار رود جا گذاشت
ب نظرم اینجا حصار داره بهش میگه اونجا کجاس جایی ک تدفین نشان میده و توصیف از قطار یعنی قطاری ک نقطه اتصال نداره
بازم برگردیم به آهنگ نا خدا جلال که میگه تور صید جمعی با اتصال مردن
انکار اون نقطه اتصال مرگ خواهرش
شوالیه نمیدونم شاید منظورش تالار سوم باشه نمیدونم دقیقا معنای این چ ربطی داره
سارا له شد تو جنگ طبقه ها / یه لیوان تراژدی رفت اللحساب پایین از گلو هامون
تپشای نفس داس زایید / ترکای خونه های شهرک ما رو / مرگ همیشه خبر داغ بود / باشه علی نبره یاد / نگاهت همینو می گفت تو ی روز دفن
اینجا خبر مرگ سارا میده که تو جنگ طبقه ها فوت شده و اینکه از غم بزرگ که تو نفسش داره میگه
مرگ همیشه ی خبر داغ ی دلیل برا اینکه همه رو بکشونه سمت ی نقطه مث مراسم تدفین
رفته حالا علی از زخم پا ها تا قتل سارا قبل مرگش / حماسه ی نظم آواز بردگی
از بیخ و بن غلطه ساز مامان
خونه چاک برداشت با دهن باز / من ترک نکردم فقط زدم به چاک
نامه ها رو می خوندم عقب تاریخ / هیچ فرمولی ندیدم که نبره باد
از سختی های خودش ک تو این مدت متحمل شده قبل از مرگ سارا تشبیهش کرده به حماسه آواز بردگی ی جورایی هنرش تو دوره پر از سختی و ظلم و ستم داره بیان میکنه و اشتباه کارش که ی جورایی با اشتباه خوب بهرام هم معنایی داره میگه ک آسیب میزنه ب بنیاد خانواده ولی بجای ترک این قضیه از خطراتش فرار میکرده
اینجا اشاره به مادرش داره احساس من اینه حصار مخاطبشه یا یجورایی مادرش
و به قواعد و قوانین تاریخ اعتراض داره که هیچ کدومشون همیشگی نیست
گل می باخت به دغل خار/ همیشه خدمت نصیب خدمه هاست
گفتم فکر کردی رویا بی مرگه ؟ صدف بدون مروارید سنگه
بپذیر مامان مروارید مرگه / تو بی رحم گفتی دنیا بی رحمه
دنیا بی رحمه ...
اینجا از وجودیت چیزایی مث گل ک آمیخته س به خار شاکی میشه و میگه کسایی ک فکرشون خدمت کردن همیشه خدمه ن ی جورایی حصار فکری داره بیان میکنه
صدف بدون مروارید مث سنگه اینجا داره میگه صدف بدون مروارید ارزش نداره زندگی هم بدون مرگ ارزشی نداره تا وقتی مرگ و زندگی با هم آمیختن دردناکه و اینجاس میگه چون نوبت ما شده مادر بی رحمانه میگه چرا .
اما باز نفس کشیدی ویرونی ات رو / صورتت همون زن دیروز می شد
که با دندون کشیدی زخم شرف / تموم غمت نیرو می شد
هزار بار زد واقعه ما رو / ما بلند می شیم باز هزارم
هنر ما چیزی غیر این نبود / که بفهمیم کی می چرخونه سایه ی ما رو
می کشیم به چهار پایه هجا رو / که شعر بکنیم بارش دار رو
بیا بیرون از قاب زوال / کدوم صائقه رد خانه ی مارو ؟
تو این قسمت ب زندگی خودش داره کاملا اشاره میکنه ی جاهایی از مادرش تعریف میکنه و میگه تمام این اتفاقا ها تو رو از پا در نیاورده و هنر ما اینه بفهمیم کی این اتفاقارو برا ما رقم زده بفهمیم کیه این بلاها و سر ما در میاره .
امیدوارم خوشتون بیاد
@official_alisorena
تفسیر از : @Soren24
تف تو قلم خامی که وسط کویر میده خبر باغ ...همون بهتره ادب لال
تو اینجا ب گروه اول میگه سکوت بهتره از گفتن دروغ
ی جورایی منو یاد تیکه از آهنگ بهرام میندازه میگه" این دفعه فکت خورد میکنم اگه بدی فردای خوب مژده بهم "
کاش کش میومدی تو جات عوض جاکشی
میگه کاش تو جایگاه خودت پیشرفت میکردی تا دنبال جایگاه های کسی دیگه باشی
بگو زخم هنر رو نبره کاسبی / ما تیزی می ساختیم از قلم داغ
میگه از جایگاه هنرتون برا کاسبی استفاده میکنین ولی ما از جایگاهمون ی قلم پر قدرت ساختیم برای گفتن واقعیت
واقعیتم اینه که نرمه آینده ام / هستم تا ته تو خطر خاک / با این امکان کم که نرم به گا
از واقعیت ها و خطراتی میگه ک از احتمالا آینده براش ب وجود بیاد ولی با اینکه ازشون خبر داره بازم به کارش ادامه میده
ورم پرچمای قدرت رو بکشید محکم به دهن شانس / جغرافیا پرسیدم اون جا کجاست / یه قطار چسبیده بود واگناش
تو گفتی عطش تو رو تو آرزوت جا گذاشت / شوالیه اسبشو کنار رود جا گذاشت
ب نظرم اینجا حصار داره بهش میگه اونجا کجاس جایی ک تدفین نشان میده و توصیف از قطار یعنی قطاری ک نقطه اتصال نداره
بازم برگردیم به آهنگ نا خدا جلال که میگه تور صید جمعی با اتصال مردن
انکار اون نقطه اتصال مرگ خواهرش
شوالیه نمیدونم شاید منظورش تالار سوم باشه نمیدونم دقیقا معنای این چ ربطی داره
سارا له شد تو جنگ طبقه ها / یه لیوان تراژدی رفت اللحساب پایین از گلو هامون
تپشای نفس داس زایید / ترکای خونه های شهرک ما رو / مرگ همیشه خبر داغ بود / باشه علی نبره یاد / نگاهت همینو می گفت تو ی روز دفن
اینجا خبر مرگ سارا میده که تو جنگ طبقه ها فوت شده و اینکه از غم بزرگ که تو نفسش داره میگه
مرگ همیشه ی خبر داغ ی دلیل برا اینکه همه رو بکشونه سمت ی نقطه مث مراسم تدفین
رفته حالا علی از زخم پا ها تا قتل سارا قبل مرگش / حماسه ی نظم آواز بردگی
از بیخ و بن غلطه ساز مامان
خونه چاک برداشت با دهن باز / من ترک نکردم فقط زدم به چاک
نامه ها رو می خوندم عقب تاریخ / هیچ فرمولی ندیدم که نبره باد
از سختی های خودش ک تو این مدت متحمل شده قبل از مرگ سارا تشبیهش کرده به حماسه آواز بردگی ی جورایی هنرش تو دوره پر از سختی و ظلم و ستم داره بیان میکنه و اشتباه کارش که ی جورایی با اشتباه خوب بهرام هم معنایی داره میگه ک آسیب میزنه ب بنیاد خانواده ولی بجای ترک این قضیه از خطراتش فرار میکرده
اینجا اشاره به مادرش داره احساس من اینه حصار مخاطبشه یا یجورایی مادرش
و به قواعد و قوانین تاریخ اعتراض داره که هیچ کدومشون همیشگی نیست
گل می باخت به دغل خار/ همیشه خدمت نصیب خدمه هاست
گفتم فکر کردی رویا بی مرگه ؟ صدف بدون مروارید سنگه
بپذیر مامان مروارید مرگه / تو بی رحم گفتی دنیا بی رحمه
دنیا بی رحمه ...
اینجا از وجودیت چیزایی مث گل ک آمیخته س به خار شاکی میشه و میگه کسایی ک فکرشون خدمت کردن همیشه خدمه ن ی جورایی حصار فکری داره بیان میکنه
صدف بدون مروارید مث سنگه اینجا داره میگه صدف بدون مروارید ارزش نداره زندگی هم بدون مرگ ارزشی نداره تا وقتی مرگ و زندگی با هم آمیختن دردناکه و اینجاس میگه چون نوبت ما شده مادر بی رحمانه میگه چرا .
اما باز نفس کشیدی ویرونی ات رو / صورتت همون زن دیروز می شد
که با دندون کشیدی زخم شرف / تموم غمت نیرو می شد
هزار بار زد واقعه ما رو / ما بلند می شیم باز هزارم
هنر ما چیزی غیر این نبود / که بفهمیم کی می چرخونه سایه ی ما رو
می کشیم به چهار پایه هجا رو / که شعر بکنیم بارش دار رو
بیا بیرون از قاب زوال / کدوم صائقه رد خانه ی مارو ؟
تو این قسمت ب زندگی خودش داره کاملا اشاره میکنه ی جاهایی از مادرش تعریف میکنه و میگه تمام این اتفاقا ها تو رو از پا در نیاورده و هنر ما اینه بفهمیم کی این اتفاقارو برا ما رقم زده بفهمیم کیه این بلاها و سر ما در میاره .
امیدوارم خوشتون بیاد
@official_alisorena
Pichak (Raghs)
Ali Sorena
آهنگ ششم پیچک (رقص)
تفسیرتون رو از این ترک داخل کامنت ها بنویسین. بهترین تفسیر به همراه ایدی فردی که تفسیر کرده داخل چنل قرار میگیره.🩶
@official_alisorena
تفسیرتون رو از این ترک داخل کامنت ها بنویسین. بهترین تفسیر به همراه ایدی فردی که تفسیر کرده داخل چنل قرار میگیره.🩶
@official_alisorena
Forwarded from Ali Sorena | علی سورنا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با من قدم بزن..
@official_alisorena
@official_alisorena
قانونا میگفتن تو کاسهات چی داری؟
برجا زر زدن ، پول چی داری؟
یاد تو افتادم بشون گفتم برادر چی دارین ؟
🎵 : مهران
@official_alisorena
برجا زر زدن ، پول چی داری؟
یاد تو افتادم بشون گفتم برادر چی دارین ؟
🎵 : مهران
@official_alisorena
#تفسیر ترک پیچک (رقص)
تفسیر از : @Soren24
درود دوستان
ابتدا از کاور آهنگ شروع کنیم :
تو این کاور راوی یا سورنا بدون حصار که کیف و محتویات کیف و قلاب حصار در دست گرفته و مقابل جمعیتی وایساده که این جمعیت با چهره های عجیب برداشت من ازشون قدرت و چهار چوب و قانونه.
تو کاور تصویر یه خانم با چشمانی بسته که من فک میکنم این خانم نگاره ی جورایی خلق این تصویر میتونه باد باشه .
قصه تو قصه باده اگه نوزی مردی
من احساس میکنم این ترک یه ترک عاشقونه س و این معشوقه سورنا داره بهش الهام جنگیدن و به جلو رفتن میده !!!!!
و اینکه در مورد اسم آهنگ پیچک
پیچک میتونه نمادی باشه از دو نفری که با هم میرقصن ی جورایی در هم تنیده شدن ماهیت پیچک
مجددا پوزش به خاطر دو تیکه شدن نظر بنده .
ادامه.....
@official_alisorena
تفسیر از : @Soren24
درود دوستان
ابتدا از کاور آهنگ شروع کنیم :
تو این کاور راوی یا سورنا بدون حصار که کیف و محتویات کیف و قلاب حصار در دست گرفته و مقابل جمعیتی وایساده که این جمعیت با چهره های عجیب برداشت من ازشون قدرت و چهار چوب و قانونه.
تو کاور تصویر یه خانم با چشمانی بسته که من فک میکنم این خانم نگاره ی جورایی خلق این تصویر میتونه باد باشه .
قصه تو قصه باده اگه نوزی مردی
من احساس میکنم این ترک یه ترک عاشقونه س و این معشوقه سورنا داره بهش الهام جنگیدن و به جلو رفتن میده !!!!!
و اینکه در مورد اسم آهنگ پیچک
پیچک میتونه نمادی باشه از دو نفری که با هم میرقصن ی جورایی در هم تنیده شدن ماهیت پیچک
مجددا پوزش به خاطر دو تیکه شدن نظر بنده .
ادامه.....
@official_alisorena
ادامه #تفسیر ترک پیچک (رقص)
تفسیر از: @Soren24
دو تا پاتو می زدی رو سنگ سرما
آتیش کشیدی توی جنگ سرما
کشیدی با چه قوسی تو موهات دستتو
پا کوبیدی شیشه ی خونه ها شکست
تویی خنده به جنگ
موی دماغ خونه ها عطسه ی سنگ
به نظر من از ورود نگار داره حرف میزنه وقتی اومده تو جنگی که بی روح و سرد بوده براش سورنارو یه جورایی ترغیب کرده گرمش کرده که به جنگیدن ادامه بده
رقص سورنا و نگار(اون عشقی که به هم میدن در کنار هم ولی با تفاوت در حرکت بودن به سمت هدف سورنا) نمادی از مبارزه علیه قانون
فک کنم همه دیگه با اهداف سورنا آشناییم مخالفت با دیکتاتوری و ظلم
آزادی
آهنگ مورفین میگه آینه بی شیشه شد و بازتاب باخت یعنی شیشه یه چیزی ک نمیتونی ببینی ولی وجود داره خطرناکه برنده س شیشه وقتی به درد میخوره که بازتابنده باشه
به نظر من میتونه شیشه یه نمادی از قدرت، ظلم وستم باشه که جزئی از چهار چوب خونه هاس
میگه وقتی تو میرقصی به اون قشنگی پا ک میکوبی اون چهار چوب میشکنی اون ظلم میشکنی
و خیلی قشنگ میگه تویی خنده به جنگ یعنی در کنار تو با خندیدن میجنگم و اینکه تو موی دماغ اونای شدی که من دارم باهاشون میجنگم تشبیه خونه به زندان یا ایران که شوک به این هاس شوک به اون دیوار که با سنگی که برا ما ایجاد کردن .
پا کوبیدی با چشمای بسته چه رقصی
رو خورده شیشه های شکسته می کردی
فصل باد واقعیت در آغوش گرفته بودم یالت رو
تو با فشار رقصیدی توی باد سیال و
رقصیدم پشت رقص سیال تو
اینجا اشاره میکنه به اون تصویر تو کاور که از بسته بودن چشماش که به چه دلیلی هس نمیدونم داره با تمام سختی های که از اون شوکی که وارد کرده در کنار سورنا تشبیه شده به رفتن به جلو با اون عشقی که میده و سورنا پشتش ادامه میده
ازتراس خونه های قصه نامه ای رقص کنون
از دست های زنی مضطرب رها شد
مثل دستمال و کاغذا و ساقه ای زرد
ما رقصنده های ارکستر واقعیت
رقص می شدیمو رقص می شدی
تو تو چادر سیاه شب غرق می شدی
میگه حتی اون کسایی که تو این خونه ها (ایران)میترسن از کاری که ما داریم انجام میدیم پیام های میدن و یجورایی حمایت میکنن یه جورایی موافق ما هستن و اینکه کار ما واقعی تره
اینقد غرق در کارشونن که بعضی وقتا به یه نقاط سیاهی میتونه مشکلات خاصی هست که تو این راه براشون از سمت راوی یا سورنا به وجود اومده
با موج خروشان تیرگی مقابل من
آروم می افتادی توی ساحل من
من با تو دیدم که مرگ پس می کشه
یه مغروق چطور بازم نفس می کشه
من آری به زندگی رو با تو فهمیدم
اینکه این بار سنگین رو سر سخت می کشه
اون سیاهی های که ازش میگفت یه جورایی مقابل سورنا قرار گرفته اینجا ساحل میتونه نمادی از نقطه امن باشه که من بازم اون نقطه امن هستم برات
تو آهنگ نا خدا جلال راوی چشش باز میکنه میبینه حصار روبروش ولی راوی تا ساحل با دست و پا زدن تو دریای بی ساحل داشت خودش نجات میداد یه جورایی اینجا میگه من دیدم کسی که غرق شده تو آب با تو نفس میکشه (راوی غرق شده با نگار زیر آب نفس میکشید ) و مرگ کشید کنار و زندگی با نگار فهمیده اگه سختیاشم تحمل میکنه به خاطر نگاره.
به نظرم کوروس آهنگ کاملا مشخصه فقط دنبال تاریخ بگردین منظورش اینه همیشه در دل تاریخ مبارزه بوده مقابل ظلم و ستم .
رقصیدیم توو این جهان تنگ بنا شده
این ارواح مغروق مردگان رها شده
با گوشه ی چشم نگاهمون می کردن آجرا
تو استخون بی جون خونه های فقر
میگه ما با هم تو این جهانی که برامون کوچیک کردن و ی جورایی اندازه ی خونه محدودش کردن برا ما و آدمای که بازیچه سیاست و قدرت شدن تو اجتماع به مردگان مغروق رها شده تشبیه شده بدون رحمن بدون روحن بدون عشقن بناهای ساختن برا زندگی های ماها که فقیرمون کردن
وقتی که باد جدایی آواز شد
آخرین اصطکاک دست ما ساز شد
من از پشت کشیده شدم توی طوفان
من پنجه هام مشت تو پنجه هات باز شد
از اون روز که تو سایه ها جدا شدیم
مثل همه همسایه ها جدا شدیم
میگه وقتی ما تصمیم به جدایی گرفتیم دستامون که به هم وصل بود در حین رقصیدن اصطکاکش مث نواختن سازه سورنا همچنان به راهش ادامه میده و از هدفش که نگار بیشتر ترقیبش کرده دست نمیکشه و دستش مشت کرده ولی نگار دستش ول میکنه
و وقتی جا میشن
دو جوونه ی کوچیک رو نهال زندگی
که تو روز تقسیم شاخه ها جدا شدیم
هوای شاخه ی من شک شد
دور از شاخه ی تو شاخه ی من تک شد
تا آخرین لحظه رسیدی به بودن
تا فهمیدم درخت این قافله پیچک شد
میگه ما دوتا جوونه بودیم رو ی نهال (ابتدای رشدشون)که وقتی رشد کردیم و درخت (نهال که بزرگ و شکل گرفت)شروع کرد به تنومند شدن شاخه ها مارو از هم جدا کرد
میگه وقتی تو رفتی من تنها شدم به همه چی شک کردم ولی فهمیدم این درخت که زندگی ما بود" پیچک "یعنی ما در هم تنیده شدیم حتی اگه رو دوتا شاخه جدا هم باشیم ولی به هم میپیچیم و دوباره میرقصیم .
امیدوارم خوشتون بیاد
@official_alisorena
تفسیر از: @Soren24
دو تا پاتو می زدی رو سنگ سرما
آتیش کشیدی توی جنگ سرما
کشیدی با چه قوسی تو موهات دستتو
پا کوبیدی شیشه ی خونه ها شکست
تویی خنده به جنگ
موی دماغ خونه ها عطسه ی سنگ
به نظر من از ورود نگار داره حرف میزنه وقتی اومده تو جنگی که بی روح و سرد بوده براش سورنارو یه جورایی ترغیب کرده گرمش کرده که به جنگیدن ادامه بده
رقص سورنا و نگار(اون عشقی که به هم میدن در کنار هم ولی با تفاوت در حرکت بودن به سمت هدف سورنا) نمادی از مبارزه علیه قانون
فک کنم همه دیگه با اهداف سورنا آشناییم مخالفت با دیکتاتوری و ظلم
آزادی
آهنگ مورفین میگه آینه بی شیشه شد و بازتاب باخت یعنی شیشه یه چیزی ک نمیتونی ببینی ولی وجود داره خطرناکه برنده س شیشه وقتی به درد میخوره که بازتابنده باشه
به نظر من میتونه شیشه یه نمادی از قدرت، ظلم وستم باشه که جزئی از چهار چوب خونه هاس
میگه وقتی تو میرقصی به اون قشنگی پا ک میکوبی اون چهار چوب میشکنی اون ظلم میشکنی
و خیلی قشنگ میگه تویی خنده به جنگ یعنی در کنار تو با خندیدن میجنگم و اینکه تو موی دماغ اونای شدی که من دارم باهاشون میجنگم تشبیه خونه به زندان یا ایران که شوک به این هاس شوک به اون دیوار که با سنگی که برا ما ایجاد کردن .
پا کوبیدی با چشمای بسته چه رقصی
رو خورده شیشه های شکسته می کردی
فصل باد واقعیت در آغوش گرفته بودم یالت رو
تو با فشار رقصیدی توی باد سیال و
رقصیدم پشت رقص سیال تو
اینجا اشاره میکنه به اون تصویر تو کاور که از بسته بودن چشماش که به چه دلیلی هس نمیدونم داره با تمام سختی های که از اون شوکی که وارد کرده در کنار سورنا تشبیه شده به رفتن به جلو با اون عشقی که میده و سورنا پشتش ادامه میده
ازتراس خونه های قصه نامه ای رقص کنون
از دست های زنی مضطرب رها شد
مثل دستمال و کاغذا و ساقه ای زرد
ما رقصنده های ارکستر واقعیت
رقص می شدیمو رقص می شدی
تو تو چادر سیاه شب غرق می شدی
میگه حتی اون کسایی که تو این خونه ها (ایران)میترسن از کاری که ما داریم انجام میدیم پیام های میدن و یجورایی حمایت میکنن یه جورایی موافق ما هستن و اینکه کار ما واقعی تره
اینقد غرق در کارشونن که بعضی وقتا به یه نقاط سیاهی میتونه مشکلات خاصی هست که تو این راه براشون از سمت راوی یا سورنا به وجود اومده
با موج خروشان تیرگی مقابل من
آروم می افتادی توی ساحل من
من با تو دیدم که مرگ پس می کشه
یه مغروق چطور بازم نفس می کشه
من آری به زندگی رو با تو فهمیدم
اینکه این بار سنگین رو سر سخت می کشه
اون سیاهی های که ازش میگفت یه جورایی مقابل سورنا قرار گرفته اینجا ساحل میتونه نمادی از نقطه امن باشه که من بازم اون نقطه امن هستم برات
تو آهنگ نا خدا جلال راوی چشش باز میکنه میبینه حصار روبروش ولی راوی تا ساحل با دست و پا زدن تو دریای بی ساحل داشت خودش نجات میداد یه جورایی اینجا میگه من دیدم کسی که غرق شده تو آب با تو نفس میکشه (راوی غرق شده با نگار زیر آب نفس میکشید ) و مرگ کشید کنار و زندگی با نگار فهمیده اگه سختیاشم تحمل میکنه به خاطر نگاره.
به نظرم کوروس آهنگ کاملا مشخصه فقط دنبال تاریخ بگردین منظورش اینه همیشه در دل تاریخ مبارزه بوده مقابل ظلم و ستم .
رقصیدیم توو این جهان تنگ بنا شده
این ارواح مغروق مردگان رها شده
با گوشه ی چشم نگاهمون می کردن آجرا
تو استخون بی جون خونه های فقر
میگه ما با هم تو این جهانی که برامون کوچیک کردن و ی جورایی اندازه ی خونه محدودش کردن برا ما و آدمای که بازیچه سیاست و قدرت شدن تو اجتماع به مردگان مغروق رها شده تشبیه شده بدون رحمن بدون روحن بدون عشقن بناهای ساختن برا زندگی های ماها که فقیرمون کردن
وقتی که باد جدایی آواز شد
آخرین اصطکاک دست ما ساز شد
من از پشت کشیده شدم توی طوفان
من پنجه هام مشت تو پنجه هات باز شد
از اون روز که تو سایه ها جدا شدیم
مثل همه همسایه ها جدا شدیم
میگه وقتی ما تصمیم به جدایی گرفتیم دستامون که به هم وصل بود در حین رقصیدن اصطکاکش مث نواختن سازه سورنا همچنان به راهش ادامه میده و از هدفش که نگار بیشتر ترقیبش کرده دست نمیکشه و دستش مشت کرده ولی نگار دستش ول میکنه
و وقتی جا میشن
دو جوونه ی کوچیک رو نهال زندگی
که تو روز تقسیم شاخه ها جدا شدیم
هوای شاخه ی من شک شد
دور از شاخه ی تو شاخه ی من تک شد
تا آخرین لحظه رسیدی به بودن
تا فهمیدم درخت این قافله پیچک شد
میگه ما دوتا جوونه بودیم رو ی نهال (ابتدای رشدشون)که وقتی رشد کردیم و درخت (نهال که بزرگ و شکل گرفت)شروع کرد به تنومند شدن شاخه ها مارو از هم جدا کرد
میگه وقتی تو رفتی من تنها شدم به همه چی شک کردم ولی فهمیدم این درخت که زندگی ما بود" پیچک "یعنی ما در هم تنیده شدیم حتی اگه رو دوتا شاخه جدا هم باشیم ولی به هم میپیچیم و دوباره میرقصیم .
امیدوارم خوشتون بیاد
@official_alisorena
Zendegi Hip Hopi
Ali Sorena
همه ی بازیکنا به صفشین که شروع شده بازی
محاله محاله حالا خالی بشه باطری
حالا که به گوش توام صابون من ماسید
باهاش حال کردی من داغونتم داشی
❤️بیست و هفت فروردین 69❤️ یه جایی
افتاد اتفاقی یه اتفاق خاصی
مامان من زایید یه گوله ی آتیش🔥
آتیشی که از اولش رو قانونا شاشید ...
#نوستالژی
@official_alisorena
محاله محاله حالا خالی بشه باطری
حالا که به گوش توام صابون من ماسید
باهاش حال کردی من داغونتم داشی
❤️بیست و هفت فروردین 69❤️ یه جایی
افتاد اتفاقی یه اتفاق خاصی
مامان من زایید یه گوله ی آتیش🔥
آتیشی که از اولش رو قانونا شاشید ...
#نوستالژی
@official_alisorena
اگه قرار باشه یکی از تکستای سورنا رو رو بدنت تتو کنی کدوم جمله شو تتو میکنی ؟
این زیر بنویس👇🏻
این زیر بنویس👇🏻