Telegram Web Link
💋 سلام‌ سلام عزیزای دل 💋
🌈 صبح اولین روز هفتتون پُرنشاط 🌈


روزمونو با دو‌ تا لغت کاربردی شروع کنیم 🥳




⚡️ لغات 231 و 232 کتاب 504 ⚡️



231) Linger (لینگِر)
🟢 معنی: باقی ماندن، دوام آوردن

✳️ synonym: dally, idle, stay

♦️ The odor didn't vanish, but lingered on for weeks
♦️ بو از بین نرفت بلکه تا چند هفته باقی ماند



232) ambush (اَمبوش)
🟢 معنی: کمین، کمینگاه، تله

✳️ synonym: trap, lurk

♦️ The ambush became a tragedy for those who attempted it because they were all killed
♦️ کمین برای کمین کنندگان تراژدی شد چون همه ی آنها به قتل رسیدند



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
😍 سلام به همه عُشاق زبان انگلیسی 😍
🌈 صبح بهاری ۲۶ اردیبهشتتون بخیر 🌈


۲ تا لغت امروزمون خیلی خفنند 🤩



📘 لغات 233 و 234 کتاب 504 📘



233) crafty (کرَفتی)
🟢 معنی: حیله گر، حقه باز، زیرک

🟡 synonym: artful, cunning

🔴 His crafty mind prepared a comprehensive plan to defraud his partners
🔴 ذهن حیله گر او برای فریب شریک هایش نقشه جامعی را مهیا ساخت




234) defiant (دیفایِنت)
🟢 معنی: جسورانه، معترضانه
(شخص) جسور، معترض

🟡 synonym: insubordinate

🔴 Professor Carlyle was defiant of any attempt to disprove his theory
🔴 پروفسور کارلایل در برابر هر تلاشی برای رد کردن نظریه اش، معترض بود



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
اینو همیشه بخاطر داشته باشیم که:


💥 I am not a product of my circumstances
💥 من محصول پیشامدهای زندگیم نیستم


💥 I am a product of my decisions
💥 من محصول تصمیماتی هستم که می گیرم


پس این لغتم به یاد داشته باشید
🟧 circumstance (سِکِمِس تَنس)
🟧 پیشامد، رویداد


🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
سلام سلام به همه اعضای کانال نوین اینگلیش ❤️
🌤 صبح بهاری ۲۷ اردیبهشتتون بخیر 🌤



📕 لغات 235 و 236 کتاب 504 📕



235) vigor (ویگِر)
🟢 معنی: توان، قدرت، نیرو
🟡 synonym: energy, power

🔴 Having a great deal of vigor, jason was able to excel in all sports
🔴 جیسون با داشتن قدرت خیلی زیاد، توانست در تمام رشته های ورزشی اول شود



236) perish (پِریش)
🟢 معنی: تلف شدن، جان خود را از دست دادن

🟡 synonym: die, expire, pass away

🔴 Custer and all his men perished at the Little Big Horn
🔴 "کاستر" و همه مردانش در رودخانه « لیتل بیگ هورن» جان خود را از دست دادند



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
سلام سلام‌ انگلیسی دوست های عزیز 💘
🎄صبح زیبای 28 اردیبهشتتون بخیر🎄



⚡️ لغات 237 و 238 کتاب 503 ⚡️



237) fragile (فرِجایل)
🟢 معنی: شکننده، نازک

🟡 synonym: frail, weak

🔴 On the box was a label that read, Fragile! Handle with care!
🔴 روی جعبه برچسبی بود مبنی بر اینکه: شکستنی! با دقت حمل کنید!



238) Captive (کَپتیو)
🟢 معنی: دربند، گرفتار

🟡 synonym: prisoner, confined

🔴 The major was grateful to be released after having been captive for two years
🔴 سرگرد به خاطر آزادی اش پس از دوسال اسارت خوشحال بود



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
🍓 سلام و درود عزیزای دل 🍓
💎 چهارشنبه خیلی خوبی را براتون آرزومندم 💎



⚡️ لغات 239 و 240 کتاب 504 ⚡️



239) prosper (پراسپِر)
🟢 معنی: موفق شدن، پیشرفت داشتن

🟡 synonym: succeed, get ahead

🔴 The annual report showed that the new business was prospering
🔴 گزارش سالانه نشان می داد تجارت جدید در حال پیشرفت است




240) devour (دیوِر)
🟢 معنی: بلعیدن، با ولع خوردن

🟡 synonym: swallow

🔴 It was a horrid sight to see the lion devour the lamb
🔴 بلعیدن بره توسط شیر منظره وحشتناکی بود



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
🍃 سلام‌ سلام زبان دوست های عزیز 🍃
🌤 صبح پنجشنبه بهاریتون بخیر 🌤


دوتا لغت کاربردی خوشگل یادبگیریم 😍



⚡️ لغات 241 و 242 کتاب 504 ⚡️


241) Plea (پلی)
🟢 معنی: تقاضا، درخواست

🟡 synonym: appeal, petition

🔴 In court today, the judge consented to the lawyers' plea for alight sentence
🔴 در دادگاه امروز قاضی با درخواست وکیل برای تخفیف مجازات برای موکل خود موافقت نمود



242) weary (وِیری)
🟢 معنی: خسته، خسته کننده

🟡 synonym: exhausted, fatigued

🔴 Let me rest my weary bones here before the march commences
🔴 اجازه بده قبل از اینکه راهپیمایی شروع شود، تن خسته ام اینجا استراحت کند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
✴️ یه‌ پایان شاد واسه خودت بساز


🟩 No one can go back and make a new begining
🟩 هیچکس نمی تونه به عقب برگرده و شروع تازه ای داشته باشه


🟨 But anyone can start from now and make a happy ending
🟨 اما هرکسی میتونه از الان شروع کنه و یک پایان شاد بسازه




🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
دروووووووود به همه دوستان گُل 🌷
صبح زیبای آدینتون بخیر و خوشی 🍃



⚡️ لغات 243 و 244 کتاب 504 ⚡️


243) Collide (کِلاید)
🟢 معنی: برخورد کردن، بهم خوردن

🟡 synonym: crash, bump

🔴 Committees are exploring ways of keeping cars from colliding
🔴 کمیته هایی در حال بررسی شیوه های پیشگیری از برخورد اتومبیل ها هستند



244) Confirm (کانفِرم)
🟢 معنی: تایید کردن، تصدیق کردن

🟡 synonym: certify, prove, verify

🔴 Years of research confirmed the theory that smoking is harmful
🔴 سال ها مطالعه، نظریه مضر بودن سیگار کشیدن را، مورد تایید قرار داد



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
❤️ سلام لیدی و جنتلمن های عزیز ❤️
صبح اولین روز خرداد ماهتون بخیر 🌦



⚡️ لغات 245 و 246 کتاب 504 ⚡️



245) Verify (وِریفای)
🟢 معنی: تصدیق کردن، تایید کردن

🟡 synonym: confirm

🔴 A yes man is an employee who will verify everything the boss says
🔴 بله قربان گو کارمندی است که هر چه رئیس می گوید، تصدیق می کند



246) anticipate (اَنتیسیپِیت)
🟢 معنی: پیش بینی کردن، چشم به راه چیزی بودن

🟡 synonym: expect, foresee

🔴 With his weird powers, Lonnie was able to anticipate the ringing of the telephone
🔴 "لونی" با نیروی عجیب خود توانست تماس های تلفن را پیش بینی کند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلام‌ سلام به همه زبان آموزهای عزیز 🤩
صبح‌ اولین یکشنبه خردادماهتون بخیر 🍃



⚡️ لغات 247 و 248 کتاب 504 ⚡️


247) dilemma (دیلِما)
🟢 معنی: دوراهی، تنگنا، دشوار

🟡 synonym: difficulty, predicament

🔴 It is sensible not to panic in the face of a dilemma
🔴 معقول است که در برخورد با یک وضعیت دشوار هراس به دل راه ندهیم



248) detour (دیتور)
🟢 معنی: مسیر انحرافی، بیراهه

🟡 synonym: devuation

🔴 Pop was uneasy about taking the detour in this strange town
🔴 پاپ نگران بود از اینکه در این شهر غریب، مسیر بیراهه را انتخاب کنیم



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
درووووووود به همه زبان دوستای عزیز 🤩
صبح دوشنبه گرم بهاریتون بخیر 🌤



⚡️ لغات 249 و 250 کتاب 504 ⚡️



249) merit (مِریت)
🟢 معنی: شایستگی، ارزش

🟡 synonym: value, deserve

🔴 My brother was promoted because of merit, not because of friendship
🔴 برادرم به خاطر شایستگی، ترفیع گرفت نه به خاطر روابط دوستی



250) transmit (ترَنزمیت)
🟢 معنی: ارسال کردن

🟡 synonym: cnvey, send

🔴 Garcua's message was transmitted to the appropriate people
🔴 پیغام گارسیا به افراد مناسب، ارسال شد




@novinenglish_new
@novinenglish_new
سلام جذابای پُرانگیزه و پُرانرژی ❤️
صبح سه شنبه زیباتون بخیر 🌥



⚡️ لغات 251 و 252 کتاب 504 ⚡️



251) relieve (ریلیو)
🟢 معنی: تسکین دادن، آرام کردن

🟡 synonym: ease, allay

🔴 The pills relieved the pain from the wound I receivedin the conflict
🔴 قرص ها، درد ناشی از جراحتی که در دعوا برداشته بودم، تسکین دادند



252) baffle (بَفِل)
🟢 معنی: گیج کردن، مبهوت کردن

🟡 synonym: puzzle, bewilder

🔴 The topic of relativity is a baffling one
🔴 موضوع نظریه نسبیت، موضوع گیج کننده ای است



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
⛅️ سلام سلام عزیزای دل ⛅️
صبح بهاری چهارشنبتون بخیر 💐



⚡️ لغات 253 و 254 کتاب 504 ⚡️



253) warden (وُردِن)
🟢 معنی: زندانبان، رئیس زندان

🟡 synonym: guardian, guard

🔴 A cautious warden always has to anticipate the possibility of an escape
🔴 رییس زندان محتاط، همیشه مجبور است احتمال فرار زندانیان را پیش بینی کند



254) acknowledge (اِکنالِج)
🟢 معنی: تصدیق کردن، اعتراف کردن، اذعان کردن

🟡 synonym: admit, accept

🔴 I hate living alone, the bachelor acknowledged
🔴 مرد مجرد اعتراف کرد که از تنها زندگی کردن متنفرم



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
دروووووود‌ زباندوست های عزیز 💯
صبح پنجشنبتون پر از خوشی 🪵🍃



⚡️ لغات 255 و 256 کتاب 504 ⚡️



255) justice (جاستیس)
🟢 معنی: عدل، عدالت، انصاف

🟡 synonym: legitimacy

🔴 Our pledge to the flag refers to liberty and justice for all
🔴 سوگند به پرچم یعنی آزادی و عدالت برای همه



256) delinquent (دِلینکوئِنت)
🟢 معنی: خلاف کار، مجرم

🟡 synonym: criminal

🔴 The youthful delinquent tried to avoid going to jail
🔴 خلاف کار جوان سعی کرد از رفتن به زندان اجتناب کند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلام و درود به زبان آموزهای گُل 🌷
صبح آدینه ی گرم بهاریتون بخیر 🌤



⚡️ لغات 257 و 258 کتاب 504 ⚡️



257) reject (ریجِکت)
🟢 معنی: رد کردن، نپذیرفتن

🟡 synonym: refuse, deny

🔴 When his promotiom was rejected by the newspaper owner, the editor was thoroughly bewildered
🔴 وقتی که ترفیع سردبیر توسط صاحب روزنامه رد شد، او کاملا گیج شده بود



258) deprive (دیپرایو)
🟢 معنی: محروم کردن، بی بهره کردن

🟡 synonym: dispossess

🔴 The poor man was deprived of a variety of things that money could buy
🔴 مرد فقیر از چیزهای زیادی محروم بود که با پول می توانست بخرد



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
دروووووود به همه عاشقای زبان انگلیسی 😍
💋 صبح نخستین روز هفتتون بخیررررر 💋


روزمونو با یادگیری دوتا لغت شروع کنیم 🤩



📘 لغات 259 و 260 کتاب 504 📘



259) spouse (سْپَوز)
🟢 معنی: همسر، زن یا شوهر

🟡 synonym: mate, partner

🔴 When a husband prospers in his business, his spouse benefits also
🔴 وقتی شوهری در کارش موفق می شود، همسر او نیز سود می برد



260) vocation (وُکِیشِن)
🟢 معنی: شغل، حرفه، کار

🟡 synonym: profession, business

🔴 Red smith's vocation was as a journalist for the Times
🔴 حرفه « رد اسمیت » روزنامه نگاری برای روزنامه تایمز بود



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلام سلام‌ به همه دوستای پُرانرژیمون 💪
صبح یکشنبه ی نهمین روز خردادتون بخیر 💋


⚡️ لغات 261 و 262 کتاب 504 ⚡️



261) unstable (آن اِستِیبِل)
🟢 معنی: بی ثبات، متزلزل

🟡 synonym: unsteady

🔴 I could detect that the drinking glass was unstable and about to fall
🔴 متوجه شدم که لیوان نوشیدنی بی ثبات و درحال افتادن بود



262) homicide (هُمی ساید)
🟢 معنی: قتل، آدم کشی

🟡 synonym: murder

🔴 The police were baffled as to who was responsible for the homicide
🔴 پلیس درمورد اینکه چه کسی مسئول قتل بود گیج شد



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
#گرامر

یه نکته گرامری خیلی مهم و در عین حال آسون بگم که چندین بار تست ارشد و دکتری و آزمون های بین المللی بوده.

news
یک‌کلمه غیر قابل شمارش است. بنابراین باید باهاش فعل مفرد بیاد.

پس این جمله غلطه
The news were good

این‌جمله درسته
The news was good



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلااااااااام به همه زبان آموزهای عزیز 😍
❤️ صبح دوشنبتون بخیر و خوشی ❤️



📘 لغات 263 و 264 کتاب 504 📘



263) penalize (پِنِلایز)
🟢 معنی: به کیفر رساندن، مجازات کردن، تنبیه کردن

🟡 synonym: punish

🔴 Mrs. Robins penalized us for doing the math problem in ink
🔴 خانم « رابینز » به خاطر اینکه تمرین های ریاضی را با خودکار نوشتیم ما را تنبیه کرد



264) beneficiary (بِنِفی شیِری)
🟢 معنی: بهره مند، ذی نفع، وارث

🟡 synonym: recipient

🔴 I was the beneficiary of $8000 when my grandfather died
🔴 وقتی پدربزرگم مرد، من وارث هشت هزار دلار بودم



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
2024/10/01 01:36:34
Back to Top
HTML Embed Code: