🤩 سلام به همه مشتاقان آموزش زبان انگلیسی 🤩
💐 صبح دل انگیییییییز سه شنبتون گلبارون 💐
🔮 لغات 195 و 196 کتاب 504 🔮
195) wary (وِری)
🟢 معنی: مواظب، مراقب، محتاط
✳️ synonym: circumspect, watchful
♦️ After Orlando had been the victim of a cheat, he was wary of those who said they wanted to help him
♦️ بعد از اینکه «اورلاندو» قربانی یک تقلب شد، مراقب کسانی بود که ادعا می کردند می خواهند به او کمک کنند
196) aware ( اِوِر)
🟢 معنی: متوجه، آگاه، باخبر
✳️ synonym: sensible, conscious
♦️ Only way to gain knowledge is to be aware of everything around you
♦️ تنها راه کسب اطلاعات، باخبر بودن از چیزهای اطراف شما است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💐 صبح دل انگیییییییز سه شنبتون گلبارون 💐
🔮 لغات 195 و 196 کتاب 504 🔮
195) wary (وِری)
🟢 معنی: مواظب، مراقب، محتاط
✳️ synonym: circumspect, watchful
♦️ After Orlando had been the victim of a cheat, he was wary of those who said they wanted to help him
♦️ بعد از اینکه «اورلاندو» قربانی یک تقلب شد، مراقب کسانی بود که ادعا می کردند می خواهند به او کمک کنند
196) aware ( اِوِر)
🟢 معنی: متوجه، آگاه، باخبر
✳️ synonym: sensible, conscious
♦️ Only way to gain knowledge is to be aware of everything around you
♦️ تنها راه کسب اطلاعات، باخبر بودن از چیزهای اطراف شما است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
♥️ سلام سلام عاشقای زبان انگلیسی ♥️
🌈 صبح خوشگل چهارشنبتون بخیر 🌈
💥 لغات 197 و 198 کتاب 504 💥
197) misfortune (میسفُرچِن)
🟢 معنی: بدبختی، بدبیاری، بدشانسی
✳️ synonym: adversity
♦️ Being bitten by the vicious dog was quite a misfortune for Tommy
♦️ برای «تامی» کاملا بدبیاری بود که یک سگ وحشی او را گاز بگیرد
198) avoid (اِوُید)
🟢 معنی: دوری کردن، اجتناب کردن
✳️ synonym: evade, shun
♦️ If you are fortunate, you can avoid people who are trying to deceive you
♦️ اگر خوش شانس باشی، می توانی از افرادی که سعی دارند تورا فریب دهند، دوری کنی
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح خوشگل چهارشنبتون بخیر 🌈
💥 لغات 197 و 198 کتاب 504 💥
197) misfortune (میسفُرچِن)
🟢 معنی: بدبختی، بدبیاری، بدشانسی
✳️ synonym: adversity
♦️ Being bitten by the vicious dog was quite a misfortune for Tommy
♦️ برای «تامی» کاملا بدبیاری بود که یک سگ وحشی او را گاز بگیرد
198) avoid (اِوُید)
🟢 معنی: دوری کردن، اجتناب کردن
✳️ synonym: evade, shun
♦️ If you are fortunate, you can avoid people who are trying to deceive you
♦️ اگر خوش شانس باشی، می توانی از افرادی که سعی دارند تورا فریب دهند، دوری کنی
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💋 سلام سلام زباندوست های عزیز 💋
🍃 صبح پنجشنبه بهاریتون بخیر و شادی 🍃
💥 لغات 199 و 200 کتاب 504 💥
199) wretched (رِچید)
🟢 معنی: اسف بار، خیلی بد
✳️ synonym: miserable, unhappy
♦️ Toby had wretched luck at the gambling tables
♦️ « تابی » شانس خیلی بدی در قماربازی داشت
200) keg (کِگ)
🟢 معنی: بشکه ی کوچک، جعبه
✳️ synonym: barrel
♦️ The corner saloon uses numeeous kegs of beer on a saturday night
♦️ سالن کناری، بشکه های نوشیدنی زیادی را شنبه شب ها مصرف می کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍃 صبح پنجشنبه بهاریتون بخیر و شادی 🍃
💥 لغات 199 و 200 کتاب 504 💥
199) wretched (رِچید)
🟢 معنی: اسف بار، خیلی بد
✳️ synonym: miserable, unhappy
♦️ Toby had wretched luck at the gambling tables
♦️ « تابی » شانس خیلی بدی در قماربازی داشت
200) keg (کِگ)
🟢 معنی: بشکه ی کوچک، جعبه
✳️ synonym: barrel
♦️ The corner saloon uses numeeous kegs of beer on a saturday night
♦️ سالن کناری، بشکه های نوشیدنی زیادی را شنبه شب ها مصرف می کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💯 اگر میخوای تو زندگیت موفق بشی اینو همیشه به یاد داشته باش 💯
🏆 There are two types of people who will tell you that you can not make a difference in this world
🏆 فقط دودسته وجود دارند که به تو میگن نمیتونی موفقیت ایجاد کنی
🅰 those who afraid to try
🅰 اونهایی که خودشون میترسند انجامش بدند
🅱 and those who are afraid you will successed
🅱 و اونهایی که از موفقیت شما میترسند
🎯 @novinenglish_new
🎯 @novinenglish_new
🏆 There are two types of people who will tell you that you can not make a difference in this world
🏆 فقط دودسته وجود دارند که به تو میگن نمیتونی موفقیت ایجاد کنی
🅰 those who afraid to try
🅰 اونهایی که خودشون میترسند انجامش بدند
🅱 and those who are afraid you will successed
🅱 و اونهایی که از موفقیت شما میترسند
🎯 @novinenglish_new
🎯 @novinenglish_new
🌈 سلام سلام دوستان عزیز 🌈
امیدوارم شب جمعه را بخوبی سپری کرده باشید 🙊😉
بریم سراغ صبح جمعمون 😍
۲ لغت امروزمون خیلی مهمه 🤛
🔥 لغات 201 و 202 کتاب 504 🔥
201) nourish (نِریش)
🟢 معنی: غذا دادن، تغذیه کردن
✳️ synonym: feed, nurture
♦️ It was easy to detect that the skinny boy was not well nourished
♦️ به سادگی قابل تشخیص بود که پسر نحیف به خوبی تغذیه نشده بود
202) harsh (هارش)
🟢 معنی:
(پارچه) زبر
(صدای مرد) خشن، کلفت
(صدای زن) نازک
(شخص) خشن، جدی
✳️ synonym: severe, hard
♦️ Hazel altered her tone of voice from a harsh one to a soft one
♦️ «هازل» لحن صدایش را از حالت خشن به لطیف، تغییر داد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
امیدوارم شب جمعه را بخوبی سپری کرده باشید 🙊😉
بریم سراغ صبح جمعمون 😍
۲ لغت امروزمون خیلی مهمه 🤛
🔥 لغات 201 و 202 کتاب 504 🔥
201) nourish (نِریش)
🟢 معنی: غذا دادن، تغذیه کردن
✳️ synonym: feed, nurture
♦️ It was easy to detect that the skinny boy was not well nourished
♦️ به سادگی قابل تشخیص بود که پسر نحیف به خوبی تغذیه نشده بود
202) harsh (هارش)
🟢 معنی:
(پارچه) زبر
(صدای مرد) خشن، کلفت
(صدای زن) نازک
(شخص) خشن، جدی
✳️ synonym: severe, hard
♦️ Hazel altered her tone of voice from a harsh one to a soft one
♦️ «هازل» لحن صدایش را از حالت خشن به لطیف، تغییر داد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
☄ سلام سلام گوله های انرژی ☄
➕ صبح شنبه بهاریتون پر از انرژی های مثبت ➕
🏈 ۲ تا لغت توپ یادبگیریم تا روز توپی داشته باشیم 🏈
🔮 لغات 203 و 204 کتاب 504 🔮
203) quantity (کوانتِتی)
🟢 معنی: کمیت، مقدار
✳️ synonym: measure
♦️ Who believes that quantity is better than quality?
♦️ چه کسی فکر می کند که کمیت از کیفیت بهتر است؟
204) opt (اُپت)
🟢 معنی: تصمیم گرفتن، اختیار کردن، انتخاب کردن
✳️ synonym: choose, elect, select
♦️ Our cheerleaders plan to opt for new sweaters
♦️ سردسته تشویق کنندگان ما سعی دارد که پلیورهای جدیدی انتخاب کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
➕ صبح شنبه بهاریتون پر از انرژی های مثبت ➕
🏈 ۲ تا لغت توپ یادبگیریم تا روز توپی داشته باشیم 🏈
🔮 لغات 203 و 204 کتاب 504 🔮
203) quantity (کوانتِتی)
🟢 معنی: کمیت، مقدار
✳️ synonym: measure
♦️ Who believes that quantity is better than quality?
♦️ چه کسی فکر می کند که کمیت از کیفیت بهتر است؟
204) opt (اُپت)
🟢 معنی: تصمیم گرفتن، اختیار کردن، انتخاب کردن
✳️ synonym: choose, elect, select
♦️ Our cheerleaders plan to opt for new sweaters
♦️ سردسته تشویق کنندگان ما سعی دارد که پلیورهای جدیدی انتخاب کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌦 سلام سلام دوستان عشق زبان 🌦
☔️ صبح قشنگ یکشنبتون بخیر ☔️
🌈 لغات 205 و 206 کتاب 504 🌈
205) tragedy (ترَجِدی)
🟢 معنی: تراژدی، داستان غم انگیز، فاجعه، مصیبت
✳️ synonym: disaster, calamity
♦️ If you had your choice between seeing a comedy or a tragedy, which play would you choose?
♦️ اگر حق انتخاب داشته باشی که یک فیلم کمدی ببینی یا تراژدی، کدام را انتخاب خواهی کرد؟
206) pedestrian (پِدِسترِین)
🟢 معنی: عابرپیاده، پیاده رو
✳️ synonym: walker
♦️ The police say it is urgent that pedestrians stay on the sidewalk
♦️ پلیس می گوید ضروری است که عابران پیاده در پیاده رو بمانند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
☔️ صبح قشنگ یکشنبتون بخیر ☔️
🌈 لغات 205 و 206 کتاب 504 🌈
205) tragedy (ترَجِدی)
🟢 معنی: تراژدی، داستان غم انگیز، فاجعه، مصیبت
✳️ synonym: disaster, calamity
♦️ If you had your choice between seeing a comedy or a tragedy, which play would you choose?
♦️ اگر حق انتخاب داشته باشی که یک فیلم کمدی ببینی یا تراژدی، کدام را انتخاب خواهی کرد؟
206) pedestrian (پِدِسترِین)
🟢 معنی: عابرپیاده، پیاده رو
✳️ synonym: walker
♦️ The police say it is urgent that pedestrians stay on the sidewalk
♦️ پلیس می گوید ضروری است که عابران پیاده در پیاده رو بمانند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🎈 سلام سلام گوله های انگیزه 🎈
🌧 صبح خوش آب و هوای دوشنبتون بخیر 🌧
🔮 لغات 207 و 208 کتاب 504 🔮
207) glance (گلَنس)
🟢 معنی: نگاه سریع، نگاه اجمالی
✳️ synonym: gleam
♦️ I took one glance at the wretched animal and turned away
♦️ نگاه اجمالی به حیوان بیچاره انداختم و روی خود را برگرداندم
208) budget (باجِت)
🟢 معنی: بودجه، هزینه
✳️ synonym: allowance, cost, funds
♦️ We had to decrease the budget this year because our club is broke
♦️ ما مجبور بودیم هزینه ها را امسال کاهش دهیم چون باشگاه ما ورشکسته شده است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌧 صبح خوش آب و هوای دوشنبتون بخیر 🌧
🔮 لغات 207 و 208 کتاب 504 🔮
207) glance (گلَنس)
🟢 معنی: نگاه سریع، نگاه اجمالی
✳️ synonym: gleam
♦️ I took one glance at the wretched animal and turned away
♦️ نگاه اجمالی به حیوان بیچاره انداختم و روی خود را برگرداندم
208) budget (باجِت)
🟢 معنی: بودجه، هزینه
✳️ synonym: allowance, cost, funds
♦️ We had to decrease the budget this year because our club is broke
♦️ ما مجبور بودیم هزینه ها را امسال کاهش دهیم چون باشگاه ما ورشکسته شده است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🤩 سلام خوش قلب های زبان دوست 🤩
☔️ صبح زیبای بهاری بارونیتون بخیر ☔️
حیف نیس تو این هوا دوتا لغت آسون و کاربردی یادنگیرم؟ 😜 🥸
🌈 لغات 209 و 210 کتاب 504 🌈
209) nimble (نیمبِل)
🟢 معنی: فرز، چالاک، تند و تیز
✳️ synonym: quick, swift
♦️ The nimble policeman leaped over the fence to pursue the car thief
♦️ پلیس چالاک، از روی حصار پرید تا دزد اتومبیل را دستگیر کند
210) manipulate (مِنیپیولِیت)
🟢 معنی: دست کاری کردن، با مهارت انجام دادن
✳️ synonym: handle, manage
♦️ While Mr. Braid manipulated the puppets, Fran spoke to the audiencce
♦️ درحالیکه آقای «بایرد» عروسک های خیمه شب بازی را با مهارت تکان می داد، «فران» با تماشاچی ها صحبت می کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
☔️ صبح زیبای بهاری بارونیتون بخیر ☔️
حیف نیس تو این هوا دوتا لغت آسون و کاربردی یادنگیرم؟ 😜 🥸
🌈 لغات 209 و 210 کتاب 504 🌈
209) nimble (نیمبِل)
🟢 معنی: فرز، چالاک، تند و تیز
✳️ synonym: quick, swift
♦️ The nimble policeman leaped over the fence to pursue the car thief
♦️ پلیس چالاک، از روی حصار پرید تا دزد اتومبیل را دستگیر کند
210) manipulate (مِنیپیولِیت)
🟢 معنی: دست کاری کردن، با مهارت انجام دادن
✳️ synonym: handle, manage
♦️ While Mr. Braid manipulated the puppets, Fran spoke to the audiencce
♦️ درحالیکه آقای «بایرد» عروسک های خیمه شب بازی را با مهارت تکان می داد، «فران» با تماشاچی ها صحبت می کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
افراد_موفق
👩🎓افراد موفق 👩🎓
💥 Successful people don't waste their time looking at what others are doing
💥 افراد موفق وقتشان را برای اینکه ببینند دیگران چکار می کنند، تلف نمی کنند
💎 They are too busy focusing on their own goals
💎 آنها سخت روی اهداف خودشان تمرکز کرده اند
🎯 @novinenglish_new
🎯 @novinenglish_new
👩🎓افراد موفق 👩🎓
💥 Successful people don't waste their time looking at what others are doing
💥 افراد موفق وقتشان را برای اینکه ببینند دیگران چکار می کنند، تلف نمی کنند
💎 They are too busy focusing on their own goals
💎 آنها سخت روی اهداف خودشان تمرکز کرده اند
🎯 @novinenglish_new
🎯 @novinenglish_new
💋 سلام و درود عزیزای دل 💋
🌳 صبح چهارشنبه پانزده اردیبهشتتون بخیر 🌳
دوتا لغت از کتاب 504 اوردم براتون باقلوا 😍
✨ لغات 211 و 212 کتاب 504 ✨
211) reckless (رِکلِس)
🟢 معنی: بی احتیاط، بی ملاحظه، بی دقت
✳️ synonym: careless
♦️ We must not ignore reckless drivers; we must take them off the road
♦️ نبایستی رانندگان بی احتیاط را نادیده بگیریم؛ بایستی آنها را از جاده خارج کنیم
212) horrid (هارید)
🟢 معنی: وحشتناک، ترسناک
✳️ synonym: horrible, awful
♦️ When Mary was good, she was very good, but when she was bad, she was horrid
♦️ وقتی «ماری» خوب بود، خیلی خوب به نظر می رسید، اما وقتی بد شد، وحشتناک به نظر می رسید
🧲 @novinenglish_new
🧲 @novinenglish_new
🌳 صبح چهارشنبه پانزده اردیبهشتتون بخیر 🌳
دوتا لغت از کتاب 504 اوردم براتون باقلوا 😍
✨ لغات 211 و 212 کتاب 504 ✨
211) reckless (رِکلِس)
🟢 معنی: بی احتیاط، بی ملاحظه، بی دقت
✳️ synonym: careless
♦️ We must not ignore reckless drivers; we must take them off the road
♦️ نبایستی رانندگان بی احتیاط را نادیده بگیریم؛ بایستی آنها را از جاده خارج کنیم
212) horrid (هارید)
🟢 معنی: وحشتناک، ترسناک
✳️ synonym: horrible, awful
♦️ When Mary was good, she was very good, but when she was bad, she was horrid
♦️ وقتی «ماری» خوب بود، خیلی خوب به نظر می رسید، اما وقتی بد شد، وحشتناک به نظر می رسید
🧲 @novinenglish_new
🧲 @novinenglish_new
😉 سلام سلام زباندونای عزیز 😉
🍃 صبح پنجشنبه شانزده اردیبهشتتون بخیر 🍃
🔮 لغات 213 و 214 کتاب 504 🔮
213) rave (رِیو)
🟢 معنی: داد و بیداد کردن، عربده کشیدن
✳️ synonym: rage, babble
♦️ Shortly after taking the drug, the addict began to rave and foam at the mouth
♦️ کمی بعد از مصرف مواد مخدر، معتاد شروع به عربده کشی کرد و کف از دهانش خارج شد
214) economical (اِکِنامیکال)
🟢 معنی:اقتصادی، مقرون به صرفه
✳️ synonym: sparing
♦️ I find it economical to shop in the large supermarkets
♦️ خرید کردن از سوپرمارکت های بزرگ را اقتصادی می دانم
🎯 @novinenglish_new
🎯 @novinenglish_new
🍃 صبح پنجشنبه شانزده اردیبهشتتون بخیر 🍃
🔮 لغات 213 و 214 کتاب 504 🔮
213) rave (رِیو)
🟢 معنی: داد و بیداد کردن، عربده کشیدن
✳️ synonym: rage, babble
♦️ Shortly after taking the drug, the addict began to rave and foam at the mouth
♦️ کمی بعد از مصرف مواد مخدر، معتاد شروع به عربده کشی کرد و کف از دهانش خارج شد
214) economical (اِکِنامیکال)
🟢 معنی:اقتصادی، مقرون به صرفه
✳️ synonym: sparing
♦️ I find it economical to shop in the large supermarkets
♦️ خرید کردن از سوپرمارکت های بزرگ را اقتصادی می دانم
🎯 @novinenglish_new
🎯 @novinenglish_new
سلام سلام به دوستای عزیزمون 💋
💥 صبح جمعتون شاد و پُرانرژی 💥
با دو لغت امروز، روزتو بساز 😎
🛑 لغات 215 و 216 کتاب 504 🛑
215) Lubricate (لوبریکِیت)
🟢 معنی: روغن کاری کردن، روغن زدن به
✳️ synonym: oil, grease
♦️ When a watch is lubricated, it keeps more accurate time
♦️ وقتی یک ساعت روغن کاری می شود، وقت را دقیق تر نشان می دهد
216) ingenious ( اینجِنیِس)
🟢 معنی: باهوش، خلاق، مبتکر، خلاقانه
✳️ synonym: clever, inventive
♦️ Rube Goldberg was a journalist who won fame for his ingenious inventions
♦️ "روبی گلدبرگ" روزنامه نگاری بود که به خاطر خلاقیت مبتکرانه اش مشهور شد
🎯 @novinenglish_new
🎯 @novinenglish_new
💥 صبح جمعتون شاد و پُرانرژی 💥
با دو لغت امروز، روزتو بساز 😎
🛑 لغات 215 و 216 کتاب 504 🛑
215) Lubricate (لوبریکِیت)
🟢 معنی: روغن کاری کردن، روغن زدن به
✳️ synonym: oil, grease
♦️ When a watch is lubricated, it keeps more accurate time
♦️ وقتی یک ساعت روغن کاری می شود، وقت را دقیق تر نشان می دهد
216) ingenious ( اینجِنیِس)
🟢 معنی: باهوش، خلاق، مبتکر، خلاقانه
✳️ synonym: clever, inventive
♦️ Rube Goldberg was a journalist who won fame for his ingenious inventions
♦️ "روبی گلدبرگ" روزنامه نگاری بود که به خاطر خلاقیت مبتکرانه اش مشهور شد
🎯 @novinenglish_new
🎯 @novinenglish_new
🍃 سلام و درود به همه دوستداران زبان 🍃
صبح هجدهمین روز اردیبهشت ماهتون بخیر 🌦
دوتا لغت دیگه هم به دایره لغاتمون اضافه کنیم 😍😎
⚡️ لغات 217 و 218 کتاب 504 ⚡️
217) harvest (هاروِست)
🟢 معنی: محصول
✳️ synonym: crop, product, collection
♦️ This year's harvest was adequate to feed all our people
♦️ محصول امسال به اندازه کافی بود تا همه مردم ما را سیر کند
218) abundant (اِباندِنت)
🟢 معنی: زیاد، وافر، فراوان
✳️ synonym: ample, plentiful
♦️ An abundant harvest was predicted by the secretary of agriculture
♦️ وزیر کشاورزی محصول فراوانی را پیش بینی نموده است
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
صبح هجدهمین روز اردیبهشت ماهتون بخیر 🌦
دوتا لغت دیگه هم به دایره لغاتمون اضافه کنیم 😍😎
⚡️ لغات 217 و 218 کتاب 504 ⚡️
217) harvest (هاروِست)
🟢 معنی: محصول
✳️ synonym: crop, product, collection
♦️ This year's harvest was adequate to feed all our people
♦️ محصول امسال به اندازه کافی بود تا همه مردم ما را سیر کند
218) abundant (اِباندِنت)
🟢 معنی: زیاد، وافر، فراوان
✳️ synonym: ample, plentiful
♦️ An abundant harvest was predicted by the secretary of agriculture
♦️ وزیر کشاورزی محصول فراوانی را پیش بینی نموده است
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
❤️ سلام سلام عاشقای زبان انگلیسی ❤️
صبح نوزدهمین روز اردیبهشت ماهتون مبارک
🔥 لغات 219 و 220 کتاب 504 🔥
219) uneasy (آن ای زی)
🟢 معنی: آشفته، نگران، دلواپس
✳️ synonym: nervous
♦️ Arnold felt uneasy about the meeting even though he tried to actin a casual manner
♦️ آرنولد درمورد جلسه احساس نگرانی می کرد، اگر چه سعی می کرد که رفتارش عادی باشد
220) calculate (کَل کیُلِیت)
🟢 معنی: محاسبه کردن، برآورد کردن
✳️ synonym: compute, estimate
♦️ In order to see how expensive the car was, the buyer calculated the tax and other charged
♦️ خریدار به منظور اینکه بفهمد اتومبیل چقدر خرج برمیداشت، مالیات و سایر هزینه ها را محاسبه نمود
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
صبح نوزدهمین روز اردیبهشت ماهتون مبارک
🔥 لغات 219 و 220 کتاب 504 🔥
219) uneasy (آن ای زی)
🟢 معنی: آشفته، نگران، دلواپس
✳️ synonym: nervous
♦️ Arnold felt uneasy about the meeting even though he tried to actin a casual manner
♦️ آرنولد درمورد جلسه احساس نگرانی می کرد، اگر چه سعی می کرد که رفتارش عادی باشد
220) calculate (کَل کیُلِیت)
🟢 معنی: محاسبه کردن، برآورد کردن
✳️ synonym: compute, estimate
♦️ In order to see how expensive the car was, the buyer calculated the tax and other charged
♦️ خریدار به منظور اینکه بفهمد اتومبیل چقدر خرج برمیداشت، مالیات و سایر هزینه ها را محاسبه نمود
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
🤩 درود به همه اعضای کانال نوین اینگلیش 🤩
🌷 صبح دوشنبه، بیست اردیبهشتتون بخیر 🌷
🎄 لغات 221 و 222 کتاب 504 🎄
221) absorb (اَبسُرب)
🟢 معنی: جذب کردن، مجذوب کردن
♦️ The sponge absorbed the beer which had leaked from the keg
♦️ اسفنج، نوشیدنی ای را که از بشکه نشت کرده بود، به خود جذب کرد
222) estimate (اِستیمِیت)
🟢 معنی: تخمین زدن، برآورد کردن
✳️ synonym: evaluate
♦️ In your estimate, who will be victorious in this conflict?
♦️ بنا به برآورد، چه کسی در نبرد پیروز خواهد شد؟
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
🌷 صبح دوشنبه، بیست اردیبهشتتون بخیر 🌷
🎄 لغات 221 و 222 کتاب 504 🎄
221) absorb (اَبسُرب)
🟢 معنی: جذب کردن، مجذوب کردن
♦️ The sponge absorbed the beer which had leaked from the keg
♦️ اسفنج، نوشیدنی ای را که از بشکه نشت کرده بود، به خود جذب کرد
222) estimate (اِستیمِیت)
🟢 معنی: تخمین زدن، برآورد کردن
✳️ synonym: evaluate
♦️ In your estimate, who will be victorious in this conflict?
♦️ بنا به برآورد، چه کسی در نبرد پیروز خواهد شد؟
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
💥 سلام و درود لیدی و جنتلمن های عزیز 💥
صبح بیست و یکمین روز اردیبهشت ماهتون بخیر 💐
⚡️ لغات 223 و 224 کتاب 504 ⚡️
223) morsel (مُرسِل)
🟢 معنی: لقمه، تکه
✳️ synonym: bite, piece
♦️ Suzanne was reluctant to try even a morsel of the lobster
♦️ «سوزان» اکراه داشت که حتی یک لقمه از غذای خرچنگ را بخورد
224) quota (کُتِ)
🟢 معنی: قسمت، سهمیه
✳️ synonym: share, ration
♦️ The company revealed a quota of jobs reserved for college students
♦️ شرکت سهمیه کاری رزرو شده برای دانشجویان کالج را اعلام نمود
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
صبح بیست و یکمین روز اردیبهشت ماهتون بخیر 💐
⚡️ لغات 223 و 224 کتاب 504 ⚡️
223) morsel (مُرسِل)
🟢 معنی: لقمه، تکه
✳️ synonym: bite, piece
♦️ Suzanne was reluctant to try even a morsel of the lobster
♦️ «سوزان» اکراه داشت که حتی یک لقمه از غذای خرچنگ را بخورد
224) quota (کُتِ)
🟢 معنی: قسمت، سهمیه
✳️ synonym: share, ration
♦️ The company revealed a quota of jobs reserved for college students
♦️ شرکت سهمیه کاری رزرو شده برای دانشجویان کالج را اعلام نمود
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
😍 سلام سلام مهربونای زبان دوست 😍
🌲 صبح دل انگیز چهارشنبتون بخیر 🌲
دوتا لغت کاربردی خوشگل یادبگیریم 😎
⚡️ لغات 225 و 226 کتاب 504 ⚡️
225) threat (ثرِت)
🟢 معنی: خطر، تهدید
✳️ synonym: menace
♦️ You can be arrested for making a threat against someone's life
♦️ شما اگر کسی را تهدید جانی کنید ممکن است دستگیر شوید
226) ban (بَن)
🟢 معنی: ممنوع کردن، منع کردن
✳️ synonym: prohibit, forbid
♦️ Health officials are trying to expand their field in order to ban cigarette advertising from newspapers and magazines
♦️ مسئولین بهداشت در تلاشند دامنه ی فعالیت شان را گسترش دهند تا تبلیغات سیگار در روزنامه ها و مجلات ممنوع شود
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
🌲 صبح دل انگیز چهارشنبتون بخیر 🌲
دوتا لغت کاربردی خوشگل یادبگیریم 😎
⚡️ لغات 225 و 226 کتاب 504 ⚡️
225) threat (ثرِت)
🟢 معنی: خطر، تهدید
✳️ synonym: menace
♦️ You can be arrested for making a threat against someone's life
♦️ شما اگر کسی را تهدید جانی کنید ممکن است دستگیر شوید
226) ban (بَن)
🟢 معنی: ممنوع کردن، منع کردن
✳️ synonym: prohibit, forbid
♦️ Health officials are trying to expand their field in order to ban cigarette advertising from newspapers and magazines
♦️ مسئولین بهداشت در تلاشند دامنه ی فعالیت شان را گسترش دهند تا تبلیغات سیگار در روزنامه ها و مجلات ممنوع شود
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
😃 سلام دوستان سوپر زبان دوست عزیز 😃
🌧️ صبح پنجشنبه بهاریتون بخیر 🌧️
عیدتونم مبارک 🌷💥🥳⚡🎉🎊
✔️ ۲ تا لغت خیلی مهم میخوایم بگیم ✔️
💥 لغات 227 و 228 کتاب 504 💥
227) panic (پَنیک)
🟢 معنی: وحشت، ترس، هراس
✳️ synonym: alarm, scare, fear
♦️ When the danger was exaggerated, a few people started to panic
♦️ وقتی که در مورد خطر اغراق شد، تعدادی از مردم به وحشت افتادند
228) appropriare (اِپرُپری اِت)
🟢 معنی: مناسب، درخور، شایسته، مقتضی
✳️ synonym: suitable, relevant
♦️ After some appropriate prayers, the dinner was served
♦️ بعد از دعاهای مقتضی، شام سرو شد
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
🌧️ صبح پنجشنبه بهاریتون بخیر 🌧️
عیدتونم مبارک 🌷💥🥳⚡🎉🎊
✔️ ۲ تا لغت خیلی مهم میخوایم بگیم ✔️
💥 لغات 227 و 228 کتاب 504 💥
227) panic (پَنیک)
🟢 معنی: وحشت، ترس، هراس
✳️ synonym: alarm, scare, fear
♦️ When the danger was exaggerated, a few people started to panic
♦️ وقتی که در مورد خطر اغراق شد، تعدادی از مردم به وحشت افتادند
228) appropriare (اِپرُپری اِت)
🟢 معنی: مناسب، درخور، شایسته، مقتضی
✳️ synonym: suitable, relevant
♦️ After some appropriate prayers, the dinner was served
♦️ بعد از دعاهای مقتضی، شام سرو شد
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
🎉 سلام و درود به همه دوستان عزیز 🎉
⛈️ صبح بارونی بهاریتون آدینتون بخیر ⛈️
۲ تا کلمه توپ توپ دیگه یاد بگیریم 😎
⚡️ لغات 229 و 230 کتاب 504 ⚡️
229) emerge (ایمِرج)
🟢 معنی: بیرون آمدن، خارج شدن
✳️ synonym: arise, come out
♦️ You have to be nimble to emerge from the narrow opening in five seconds
♦️ شما مجبورید فرز باشید برای اینکه از یک شکاف باریک ظرف ۵ ثانیه، خارج شوید
230) jagged (جَگید)
🟢 معنی: دندانه دندانه، پله پله، ناصاف
✳️ synonym: rough, uneven
♦️ Leslie's hair was so jagged it was scarcely possible to tell that it had just been cut
♦️ موهای «لسی» چنان پله پله بود که به سختی می شد گفت به تازگی موهایش را کوتاه کرده است
🔮 @novinenylish_new
🔮 @novinenglish_new
⛈️ صبح بارونی بهاریتون آدینتون بخیر ⛈️
۲ تا کلمه توپ توپ دیگه یاد بگیریم 😎
⚡️ لغات 229 و 230 کتاب 504 ⚡️
229) emerge (ایمِرج)
🟢 معنی: بیرون آمدن، خارج شدن
✳️ synonym: arise, come out
♦️ You have to be nimble to emerge from the narrow opening in five seconds
♦️ شما مجبورید فرز باشید برای اینکه از یک شکاف باریک ظرف ۵ ثانیه، خارج شوید
230) jagged (جَگید)
🟢 معنی: دندانه دندانه، پله پله، ناصاف
✳️ synonym: rough, uneven
♦️ Leslie's hair was so jagged it was scarcely possible to tell that it had just been cut
♦️ موهای «لسی» چنان پله پله بود که به سختی می شد گفت به تازگی موهایش را کوتاه کرده است
🔮 @novinenylish_new
🔮 @novinenglish_new