Telegram Web Link
💋 سلام و‌ درود عزیزای دل 💋
🌳 صبح چهارشنبه پانزده اردیبهشتتون بخیر 🌳

دوتا لغت از کتاب 504 اوردم براتون باقلوا 😍



لغات 211 و 212 کتاب 504



211) reckless (رِکلِس)
🟢 معنی: بی احتیاط، بی ملاحظه، بی دقت

✳️ synonym: careless

♦️ We must not ignore reckless drivers; we must take them off the road
♦️ نبایستی رانندگان بی احتیاط را نادیده بگیریم؛ بایستی آنها را از جاده خارج کنیم



212) horrid (هارید)
🟢 معنی: وحشتناک، ترسناک

✳️ synonym: horrible, awful

♦️ When Mary was good, she was very good, but when she was bad, she was horrid
♦️ وقتی «ماری» خوب بود، خیلی خوب به نظر می رسید، اما وقتی بد شد، وحشتناک به نظر می رسید



🧲 @novinenglish_new
🧲 @novinenglish_new
😉 سلام سلام‌ زباندونای عزیز 😉
🍃 صبح پنجشنبه شانزده اردیبهشتتون بخیر 🍃



🔮 لغات 213 و 214 کتاب 504 🔮



213) rave (رِیو)
🟢 معنی: داد و بیداد کردن، عربده کشیدن

✳️ synonym: rage, babble

♦️ Shortly after taking the drug, the addict began to rave and foam at the mouth
♦️ کمی بعد از مصرف مواد مخدر، معتاد شروع به عربده کشی کرد و کف از دهانش خارج شد




214) economical (اِکِنامیکال)
🟢 معنی:اقتصادی، مقرون به صرفه

✳️ synonym: sparing

♦️ I find it economical to shop in the large supermarkets
♦️ خرید کردن از سوپرمارکت های بزرگ را اقتصادی می دانم



🎯 @novinenglish_new
🎯 @novinenglish_new
سلام سلام به دوستای عزیزمون 💋
💥 صبح جمعتون شاد و پُرانرژی 💥

با دو لغت امروز، روزتو بساز 😎



🛑 لغات 215 و 216 کتاب 504 🛑



215) Lubricate (لوبریکِیت)
🟢 معنی: روغن کاری کردن، روغن زدن به

✳️ synonym: oil, grease

♦️ When a watch is lubricated, it keeps more accurate time
♦️ وقتی یک ساعت روغن کاری می شود، وقت را دقیق تر نشان می دهد



216) ingenious ( اینجِنیِس)
🟢 معنی: باهوش، خلاق، مبتکر، خلاقانه

✳️ synonym: clever, inventive

♦️ Rube Goldberg was a journalist who won fame for his ingenious inventions
♦️ "روبی گلدبرگ" روزنامه نگاری بود که به خاطر خلاقیت مبتکرانه اش مشهور شد



🎯 @novinenglish_new
🎯 @novinenglish_new
🍃 سلام و‌ درود به همه دوستداران زبان 🍃
صبح هجدهمین روز اردیبهشت ماهتون بخیر 🌦

دوتا لغت دیگه هم به دایره لغاتمون اضافه کنیم 😍😎



⚡️ لغات 217 و 218 کتاب 504 ⚡️



217) harvest (هاروِست)
🟢 معنی: محصول

✳️ synonym: crop, product, collection

♦️ This year's harvest was adequate to feed all our people
♦️ محصول امسال به اندازه کافی بود تا همه مردم ما را سیر کند



218) abundant (اِباندِنت)
🟢 معنی: زیاد، وافر، فراوان

✳️ synonym: ample, plentiful

♦️ An abundant harvest was predicted by the secretary of agriculture
♦️ وزیر کشاورزی محصول فراوانی را پیش بینی نموده است



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
❤️ سلام سلام عاشقای زبان انگلیسی ❤️
صبح نوزدهمین روز اردیبهشت ماهتون مبارک



🔥 لغات 219 و 220 کتاب 504 🔥



219) uneasy (آن ای زی)
🟢 معنی: آشفته، نگران، دلواپس

✳️ synonym: nervous

♦️ Arnold felt uneasy about the meeting even though he tried to actin a casual manner
♦️ آرنولد درمورد جلسه احساس نگرانی می کرد، اگر چه سعی می کرد که رفتارش عادی باشد



220) calculate (کَل کیُلِیت)
🟢 معنی: محاسبه کردن، برآورد کردن

✳️ synonym: compute, estimate

♦️ In order to see how expensive the car was, the buyer calculated the tax and other charged
♦️ خریدار به منظور اینکه بفهمد اتومبیل چقدر خرج برمیداشت، مالیات و سایر هزینه ها را محاسبه نمود



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
🤩 درود به همه اعضای کانال نوین اینگلیش 🤩
🌷 صبح دوشنبه، بیست اردیبهشتتون بخیر 🌷



🎄 لغات 221 و 222 کتاب 504 🎄



221) absorb (اَبسُرب)
🟢 معنی: جذب کردن، مجذوب کردن

♦️ The sponge absorbed the beer which had leaked from the keg
♦️ اسفنج، نوشیدنی ای را که از بشکه نشت کرده بود، به خود جذب کرد



222) estimate (اِستیمِیت)
🟢 معنی: تخمین زدن، برآورد کردن

✳️ synonym: evaluate

♦️ In your estimate, who will be victorious in this conflict?
♦️ بنا به برآورد، چه کسی در نبرد پیروز خواهد شد؟



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
💥 سلام و درود لیدی و جنتلمن های عزیز 💥
صبح بیست و یکمین روز اردیبهشت ماهتون بخیر 💐



⚡️ لغات 223 و 224 کتاب 504 ⚡️



223) morsel (مُرسِل)
🟢 معنی: لقمه، تکه

✳️ synonym: bite, piece

♦️ Suzanne was reluctant to try even a morsel of the lobster
♦️ «سوزان» اکراه داشت که حتی یک لقمه از غذای خرچنگ را بخورد



224) quota (کُتِ)
🟢 معنی: قسمت، سهمیه
✳️ synonym: share, ration

♦️ The company revealed a quota of jobs reserved for college students
♦️ شرکت سهمیه کاری رزرو شده برای دانشجویان کالج را اعلام نمود



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
😍 سلام سلام مهربونای زبان دوست 😍
🌲 صبح دل انگیز چهارشنبتون بخیر 🌲


دوتا لغت کاربردی خوشگل یادبگیریم 😎



⚡️ لغات 225 و 226 کتاب 504 ⚡️



225) threat (ثرِت)
🟢 معنی: خطر، تهدید

✳️ synonym: menace

♦️ You can be arrested for making a threat against someone's life
♦️ شما اگر کسی را تهدید جانی کنید ممکن است دستگیر شوید



226) ban (بَن)
🟢 معنی: ممنوع کردن، منع کردن

✳️ synonym: prohibit, forbid

♦️ Health officials are trying to expand their field in order to ban cigarette advertising from newspapers and magazines
♦️ مسئولین بهداشت در تلاشند دامنه ی فعالیت شان را گسترش دهند تا تبلیغات سیگار در روزنامه ها و مجلات ممنوع شود



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
😃 سلام دوستان سوپر زبان دوست عزیز 😃
🌧️ صبح پنجشنبه بهاریتون بخیر 🌧️


عیدتونم مبارک 🌷💥🥳🎉🎊
✔️ ۲ تا لغت خیلی مهم میخوایم بگیم ✔️



💥 لغات 227 و 228 کتاب 504 💥



227) panic (پَنیک)
🟢 معنی: وحشت، ترس، هراس

✳️ synonym: alarm, scare, fear

♦️ When the danger was exaggerated, a few people started to panic
♦️ وقتی که در مورد خطر اغراق شد، تعدادی از مردم به وحشت افتادند



228) appropriare (اِپرُپری اِت)
🟢 معنی: مناسب، درخور، شایسته، مقتضی

✳️ synonym: suitable, relevant

♦️ After some appropriate prayers, the dinner was served
♦️ بعد از دعاهای مقتضی، شام سرو شد



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
🎉 سلام و درود به همه دوستان عزیز 🎉
⛈️ صبح بارونی بهاریتون آدینتون بخیر ⛈️

۲ تا کلمه توپ توپ دیگه یاد بگیریم 😎



⚡️ لغات 229 و 230 کتاب 504 ⚡️



229) emerge (ایمِرج)
🟢 معنی: بیرون آمدن، خارج شدن

✳️ synonym: arise, come out

♦️ You have to be nimble to emerge from the narrow opening in five seconds
♦️ شما مجبورید فرز باشید برای اینکه از یک شکاف باریک ظرف ۵ ثانیه، خارج شوید



230) jagged (جَگید)
🟢 معنی: دندانه دندانه، پله پله، ناصاف

✳️ synonym: rough, uneven

♦️ Leslie's hair was so jagged it was scarcely possible to tell that it had just been cut
♦️ موهای «لسی» چنان پله پله بود که به سختی می شد گفت به تازگی موهایش را کوتاه کرده است



🔮 @novinenylish_new
🔮 @novinenglish_new
💋 سلام‌ سلام عزیزای دل 💋
🌈 صبح اولین روز هفتتون پُرنشاط 🌈


روزمونو با دو‌ تا لغت کاربردی شروع کنیم 🥳




⚡️ لغات 231 و 232 کتاب 504 ⚡️



231) Linger (لینگِر)
🟢 معنی: باقی ماندن، دوام آوردن

✳️ synonym: dally, idle, stay

♦️ The odor didn't vanish, but lingered on for weeks
♦️ بو از بین نرفت بلکه تا چند هفته باقی ماند



232) ambush (اَمبوش)
🟢 معنی: کمین، کمینگاه، تله

✳️ synonym: trap, lurk

♦️ The ambush became a tragedy for those who attempted it because they were all killed
♦️ کمین برای کمین کنندگان تراژدی شد چون همه ی آنها به قتل رسیدند



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
😍 سلام به همه عُشاق زبان انگلیسی 😍
🌈 صبح بهاری ۲۶ اردیبهشتتون بخیر 🌈


۲ تا لغت امروزمون خیلی خفنند 🤩



📘 لغات 233 و 234 کتاب 504 📘



233) crafty (کرَفتی)
🟢 معنی: حیله گر، حقه باز، زیرک

🟡 synonym: artful, cunning

🔴 His crafty mind prepared a comprehensive plan to defraud his partners
🔴 ذهن حیله گر او برای فریب شریک هایش نقشه جامعی را مهیا ساخت




234) defiant (دیفایِنت)
🟢 معنی: جسورانه، معترضانه
(شخص) جسور، معترض

🟡 synonym: insubordinate

🔴 Professor Carlyle was defiant of any attempt to disprove his theory
🔴 پروفسور کارلایل در برابر هر تلاشی برای رد کردن نظریه اش، معترض بود



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
اینو همیشه بخاطر داشته باشیم که:


💥 I am not a product of my circumstances
💥 من محصول پیشامدهای زندگیم نیستم


💥 I am a product of my decisions
💥 من محصول تصمیماتی هستم که می گیرم


پس این لغتم به یاد داشته باشید
🟧 circumstance (سِکِمِس تَنس)
🟧 پیشامد، رویداد


🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
سلام سلام به همه اعضای کانال نوین اینگلیش ❤️
🌤 صبح بهاری ۲۷ اردیبهشتتون بخیر 🌤



📕 لغات 235 و 236 کتاب 504 📕



235) vigor (ویگِر)
🟢 معنی: توان، قدرت، نیرو
🟡 synonym: energy, power

🔴 Having a great deal of vigor, jason was able to excel in all sports
🔴 جیسون با داشتن قدرت خیلی زیاد، توانست در تمام رشته های ورزشی اول شود



236) perish (پِریش)
🟢 معنی: تلف شدن، جان خود را از دست دادن

🟡 synonym: die, expire, pass away

🔴 Custer and all his men perished at the Little Big Horn
🔴 "کاستر" و همه مردانش در رودخانه « لیتل بیگ هورن» جان خود را از دست دادند



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
سلام سلام‌ انگلیسی دوست های عزیز 💘
🎄صبح زیبای 28 اردیبهشتتون بخیر🎄



⚡️ لغات 237 و 238 کتاب 503 ⚡️



237) fragile (فرِجایل)
🟢 معنی: شکننده، نازک

🟡 synonym: frail, weak

🔴 On the box was a label that read, Fragile! Handle with care!
🔴 روی جعبه برچسبی بود مبنی بر اینکه: شکستنی! با دقت حمل کنید!



238) Captive (کَپتیو)
🟢 معنی: دربند، گرفتار

🟡 synonym: prisoner, confined

🔴 The major was grateful to be released after having been captive for two years
🔴 سرگرد به خاطر آزادی اش پس از دوسال اسارت خوشحال بود



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
🍓 سلام و درود عزیزای دل 🍓
💎 چهارشنبه خیلی خوبی را براتون آرزومندم 💎



⚡️ لغات 239 و 240 کتاب 504 ⚡️



239) prosper (پراسپِر)
🟢 معنی: موفق شدن، پیشرفت داشتن

🟡 synonym: succeed, get ahead

🔴 The annual report showed that the new business was prospering
🔴 گزارش سالانه نشان می داد تجارت جدید در حال پیشرفت است




240) devour (دیوِر)
🟢 معنی: بلعیدن، با ولع خوردن

🟡 synonym: swallow

🔴 It was a horrid sight to see the lion devour the lamb
🔴 بلعیدن بره توسط شیر منظره وحشتناکی بود



🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
🍃 سلام‌ سلام زبان دوست های عزیز 🍃
🌤 صبح پنجشنبه بهاریتون بخیر 🌤


دوتا لغت کاربردی خوشگل یادبگیریم 😍



⚡️ لغات 241 و 242 کتاب 504 ⚡️


241) Plea (پلی)
🟢 معنی: تقاضا، درخواست

🟡 synonym: appeal, petition

🔴 In court today, the judge consented to the lawyers' plea for alight sentence
🔴 در دادگاه امروز قاضی با درخواست وکیل برای تخفیف مجازات برای موکل خود موافقت نمود



242) weary (وِیری)
🟢 معنی: خسته، خسته کننده

🟡 synonym: exhausted, fatigued

🔴 Let me rest my weary bones here before the march commences
🔴 اجازه بده قبل از اینکه راهپیمایی شروع شود، تن خسته ام اینجا استراحت کند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
✴️ یه‌ پایان شاد واسه خودت بساز


🟩 No one can go back and make a new begining
🟩 هیچکس نمی تونه به عقب برگرده و شروع تازه ای داشته باشه


🟨 But anyone can start from now and make a happy ending
🟨 اما هرکسی میتونه از الان شروع کنه و یک پایان شاد بسازه




🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
دروووووووود به همه دوستان گُل 🌷
صبح زیبای آدینتون بخیر و خوشی 🍃



⚡️ لغات 243 و 244 کتاب 504 ⚡️


243) Collide (کِلاید)
🟢 معنی: برخورد کردن، بهم خوردن

🟡 synonym: crash, bump

🔴 Committees are exploring ways of keeping cars from colliding
🔴 کمیته هایی در حال بررسی شیوه های پیشگیری از برخورد اتومبیل ها هستند



244) Confirm (کانفِرم)
🟢 معنی: تایید کردن، تصدیق کردن

🟡 synonym: certify, prove, verify

🔴 Years of research confirmed the theory that smoking is harmful
🔴 سال ها مطالعه، نظریه مضر بودن سیگار کشیدن را، مورد تایید قرار داد



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
❤️ سلام لیدی و جنتلمن های عزیز ❤️
صبح اولین روز خرداد ماهتون بخیر 🌦



⚡️ لغات 245 و 246 کتاب 504 ⚡️



245) Verify (وِریفای)
🟢 معنی: تصدیق کردن، تایید کردن

🟡 synonym: confirm

🔴 A yes man is an employee who will verify everything the boss says
🔴 بله قربان گو کارمندی است که هر چه رئیس می گوید، تصدیق می کند



246) anticipate (اَنتیسیپِیت)
🟢 معنی: پیش بینی کردن، چشم به راه چیزی بودن

🟡 synonym: expect, foresee

🔴 With his weird powers, Lonnie was able to anticipate the ringing of the telephone
🔴 "لونی" با نیروی عجیب خود توانست تماس های تلفن را پیش بینی کند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
2024/10/04 09:25:40
Back to Top
HTML Embed Code: