Telegram Web Link
سلام‌ سلام به همه زبان آموزهای عزیز 🤩
صبح‌ اولین یکشنبه خردادماهتون بخیر 🍃



⚡️ لغات 247 و 248 کتاب 504 ⚡️


247) dilemma (دیلِما)
🟢 معنی: دوراهی، تنگنا، دشوار

🟡 synonym: difficulty, predicament

🔴 It is sensible not to panic in the face of a dilemma
🔴 معقول است که در برخورد با یک وضعیت دشوار هراس به دل راه ندهیم



248) detour (دیتور)
🟢 معنی: مسیر انحرافی، بیراهه

🟡 synonym: devuation

🔴 Pop was uneasy about taking the detour in this strange town
🔴 پاپ نگران بود از اینکه در این شهر غریب، مسیر بیراهه را انتخاب کنیم



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
درووووووود به همه زبان دوستای عزیز 🤩
صبح دوشنبه گرم بهاریتون بخیر 🌤



⚡️ لغات 249 و 250 کتاب 504 ⚡️



249) merit (مِریت)
🟢 معنی: شایستگی، ارزش

🟡 synonym: value, deserve

🔴 My brother was promoted because of merit, not because of friendship
🔴 برادرم به خاطر شایستگی، ترفیع گرفت نه به خاطر روابط دوستی



250) transmit (ترَنزمیت)
🟢 معنی: ارسال کردن

🟡 synonym: cnvey, send

🔴 Garcua's message was transmitted to the appropriate people
🔴 پیغام گارسیا به افراد مناسب، ارسال شد




@novinenglish_new
@novinenglish_new
سلام جذابای پُرانگیزه و پُرانرژی ❤️
صبح سه شنبه زیباتون بخیر 🌥



⚡️ لغات 251 و 252 کتاب 504 ⚡️



251) relieve (ریلیو)
🟢 معنی: تسکین دادن، آرام کردن

🟡 synonym: ease, allay

🔴 The pills relieved the pain from the wound I receivedin the conflict
🔴 قرص ها، درد ناشی از جراحتی که در دعوا برداشته بودم، تسکین دادند



252) baffle (بَفِل)
🟢 معنی: گیج کردن، مبهوت کردن

🟡 synonym: puzzle, bewilder

🔴 The topic of relativity is a baffling one
🔴 موضوع نظریه نسبیت، موضوع گیج کننده ای است



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
⛅️ سلام سلام عزیزای دل ⛅️
صبح بهاری چهارشنبتون بخیر 💐



⚡️ لغات 253 و 254 کتاب 504 ⚡️



253) warden (وُردِن)
🟢 معنی: زندانبان، رئیس زندان

🟡 synonym: guardian, guard

🔴 A cautious warden always has to anticipate the possibility of an escape
🔴 رییس زندان محتاط، همیشه مجبور است احتمال فرار زندانیان را پیش بینی کند



254) acknowledge (اِکنالِج)
🟢 معنی: تصدیق کردن، اعتراف کردن، اذعان کردن

🟡 synonym: admit, accept

🔴 I hate living alone, the bachelor acknowledged
🔴 مرد مجرد اعتراف کرد که از تنها زندگی کردن متنفرم



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
دروووووود‌ زباندوست های عزیز 💯
صبح پنجشنبتون پر از خوشی 🪵🍃



⚡️ لغات 255 و 256 کتاب 504 ⚡️



255) justice (جاستیس)
🟢 معنی: عدل، عدالت، انصاف

🟡 synonym: legitimacy

🔴 Our pledge to the flag refers to liberty and justice for all
🔴 سوگند به پرچم یعنی آزادی و عدالت برای همه



256) delinquent (دِلینکوئِنت)
🟢 معنی: خلاف کار، مجرم

🟡 synonym: criminal

🔴 The youthful delinquent tried to avoid going to jail
🔴 خلاف کار جوان سعی کرد از رفتن به زندان اجتناب کند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلام و درود به زبان آموزهای گُل 🌷
صبح آدینه ی گرم بهاریتون بخیر 🌤



⚡️ لغات 257 و 258 کتاب 504 ⚡️



257) reject (ریجِکت)
🟢 معنی: رد کردن، نپذیرفتن

🟡 synonym: refuse, deny

🔴 When his promotiom was rejected by the newspaper owner, the editor was thoroughly bewildered
🔴 وقتی که ترفیع سردبیر توسط صاحب روزنامه رد شد، او کاملا گیج شده بود



258) deprive (دیپرایو)
🟢 معنی: محروم کردن، بی بهره کردن

🟡 synonym: dispossess

🔴 The poor man was deprived of a variety of things that money could buy
🔴 مرد فقیر از چیزهای زیادی محروم بود که با پول می توانست بخرد



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
دروووووود به همه عاشقای زبان انگلیسی 😍
💋 صبح نخستین روز هفتتون بخیررررر 💋


روزمونو با یادگیری دوتا لغت شروع کنیم 🤩



📘 لغات 259 و 260 کتاب 504 📘



259) spouse (سْپَوز)
🟢 معنی: همسر، زن یا شوهر

🟡 synonym: mate, partner

🔴 When a husband prospers in his business, his spouse benefits also
🔴 وقتی شوهری در کارش موفق می شود، همسر او نیز سود می برد



260) vocation (وُکِیشِن)
🟢 معنی: شغل، حرفه، کار

🟡 synonym: profession, business

🔴 Red smith's vocation was as a journalist for the Times
🔴 حرفه « رد اسمیت » روزنامه نگاری برای روزنامه تایمز بود



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلام سلام‌ به همه دوستای پُرانرژیمون 💪
صبح یکشنبه ی نهمین روز خردادتون بخیر 💋


⚡️ لغات 261 و 262 کتاب 504 ⚡️



261) unstable (آن اِستِیبِل)
🟢 معنی: بی ثبات، متزلزل

🟡 synonym: unsteady

🔴 I could detect that the drinking glass was unstable and about to fall
🔴 متوجه شدم که لیوان نوشیدنی بی ثبات و درحال افتادن بود



262) homicide (هُمی ساید)
🟢 معنی: قتل، آدم کشی

🟡 synonym: murder

🔴 The police were baffled as to who was responsible for the homicide
🔴 پلیس درمورد اینکه چه کسی مسئول قتل بود گیج شد



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
#گرامر

یه نکته گرامری خیلی مهم و در عین حال آسون بگم که چندین بار تست ارشد و دکتری و آزمون های بین المللی بوده.

news
یک‌کلمه غیر قابل شمارش است. بنابراین باید باهاش فعل مفرد بیاد.

پس این جمله غلطه
The news were good

این‌جمله درسته
The news was good



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلااااااااام به همه زبان آموزهای عزیز 😍
❤️ صبح دوشنبتون بخیر و خوشی ❤️



📘 لغات 263 و 264 کتاب 504 📘



263) penalize (پِنِلایز)
🟢 معنی: به کیفر رساندن، مجازات کردن، تنبیه کردن

🟡 synonym: punish

🔴 Mrs. Robins penalized us for doing the math problem in ink
🔴 خانم « رابینز » به خاطر اینکه تمرین های ریاضی را با خودکار نوشتیم ما را تنبیه کرد



264) beneficiary (بِنِفی شیِری)
🟢 معنی: بهره مند، ذی نفع، وارث

🟡 synonym: recipient

🔴 I was the beneficiary of $8000 when my grandfather died
🔴 وقتی پدربزرگم مرد، من وارث هشت هزار دلار بودم



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
درود به همه اعضای کانال نوین اینگلیش ✌️
صبح گرم بهاری سه شنبتون بخییییرررر 🌻


با ۲ تا لغت توپ روزمونو بسازیم 😍



📕 لغات 265 و‌ 266 کتاب 504 📕



265) reptile (رِپتایل)
🟢 معنی: حیوان خزنده

🔴 A crocodile is a reptile that is more nimble in the water than out of it
🔴 تمساح خزنده ای است که در آب چابک تر از خشکی است



266) rarely (رِرلی)
🟢 معنی: به ندرت، خیلی کم

🟡 synonym: seldom, hardly

🔴 People are rarely frank with each other
🔴 مردم خیلی کم‌ با همدیگر صادق هستند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💯 سلاااااام‌ زبان آموزهای پُرانرژی 💯
🌈 صبحتون بخییییییییر 🌈



🔮 لغات 267 و 268 کتاب 504 🔮



267) forbid (فُربید)
🟢 معنی: ممنوع کردن، قدغن کردن

🟡 synonym: prohibit, ban

🔴 Spitting on the floor is forbidden in public places
🔴 تُف انداختن بر روی زمین در مکان های عمومی ممنوع است



268) Logical (لاجیکال)
🟢 معنی: منطقی، معقول

🟡 synonym: reasonable, rational

🔴 In order to keep your car running well, it is only logical that you lubricate it regularly
🔴 منطقی است برای کارکرد بهینه خودرو، به طور منظم آن را روغن کاری کنید



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenflish_new
سلام‌ سلام عشق های انگلیسی دوست 📕📘
بهترین پنجشنبه رو براتون آرزومندم. ❤️💙



🔮 لغات 269 و 270 کتاب 504 🔮



269) exhibit (اِگزِبیت)
🟢 معنی: نشان دادن، به نمایش گذاشتن

🟡 synonym: display, show

🔴 The bride and groom exhibited their many expensive gifts
🔴 عروس و داماد، هدیه های بسیار گرانبهای خود را به همه نشان دادند



270) proceed (پرِسید)
🟢 معنی: پیش رفتن، ادامه دادن

🟡 synonym: go, continue

🔴 Only those with special cards can proceed into the pool area
🔴 تنها کسانی که کارت ویژه دارند، می توانند به محوطه استخر بروند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍃🌷 سلااااااااام‌ به همه دوستان گُل 🍃🌷
صبح آدینتون بخیررررررررر


۲ تا لغت کاربردی یادبگیریم



🔮 لغات 271 و 272 کتاب 504 🔮



271) precaution (پرِکاشِن)
🟢 معنی: پیشگیری، احتیاط، دور اندیشی

🟡 synonym: caution, forethought

🔴 Detectives used precaution before entering the bomb's vicinity
🔴 کارآگاهان قبل از نزدیک شد به بمب احتیاط را رعایت کردند



272) extract (اِکسترَکت)
🟢 معنی: بیرون کشیدن، بیرون آوردن، (دندان) کشیدن

🟡 synonym: choose, elicit

🔴 Dr. Fogel extracted my tooth in an amateur fashion
🔴 دکتر فوگل دندانم را به طور ناشیانه ای کشید



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلام سلام به همه عاشقای زبان ❤️💙
صبح اولین روز هفتتون بخیر 🌈



🔮 لغات 273 و 274 کتاب 504 🔮



273) prior (پرایِر)
🟢 معنی: قبلی، قبل از

🟡 synonym: previous, earlier

🔴 Myrna was unhappy prior to meeting her beau
🔴 «میرنا» قبل از ملاقات با معشوقه اش ناراحت بود




274) embrace (اِمبرِیس)
🟢 معنی: درآغوش گرفتن، بغل کردن

🟡 synonym: hug, cuddle

🔴 After having been rivals for years, the two men embraced
🔴 دو مرد بعد از سال ها رقابت، همدیگر را در آغوش گرفتند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
درود به دوستان زبان دوستمون 💋 ❤️
بهترین یکشنبه رو براتون آرزومندم 💫



🔮 لغات 275 و 276 کتاب 504 🔮



275) valiant (وَلیِنت)
🟢 معنی: شجاع، بی باک، دلاور

🟡 synonym: brave, gallant

🔴 Robin Hood was valiant and faced his opponents without fear
🔴 رابین هود شجاع بود و بدون ترس در مقابل مخالفینش می ایستاد



276) partial (پارشِل)
🟢 معنی: محدود، ناقص، بخشی، جزئی

🟡 synonym: incomplete

🔴 Macy's had a sale on a partial selection of its winter clothes
🔴 «میسی» بخشی از لباس های زمستانی خود را به حراج گذاشت



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
📘 سلاااااااااام به همه کسایی که آموزش زبان را جزو اولویت زندگیشون قرار دادن

📕 سلاااااااااام به همه کسایی که به این باور رسیدن که دونستن یک زبان خارجی هنر نیست بلکه « باید » است

❤️ صبح دوشنبتون بخیر ❤️



🔮 لغات 277 و 278 کتاب 504 🔮



277) fierce (فیِرس)
🟢 معنی: وحشی، هار، بی رحم

🟡 synonym: savage

🔴 One must take appropriate precautions when approaching fierce dogs
🔴 انسان بایستی هنگام نزدیک شدن به سگ های هار، احتیاط های لازم را بکند



278) detest (دی تِست)
🟢 معنی: بد آمدن، متنفر بودن از

🟡 synonym: hate, abhor

🔴 I detest chinese food but I won't deprive you of the chance to eat it
🔴 من از غذای چینی بدم می آید اما شانس خوردن آن را از تو نمی گیرم



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلام‌ و‌ دروووووود به همه لیدی و جنتلمن های گُل 🪴
💫 صبح هجدهمین روز خردادماهتون بخیر 💫



🔮 لغات 279 و 280 کتاب 504 🔮



279) sneer (اِسنیِر)
🟢 معنی: مسخره کردن، پوزخند زدن

🟡 synonym: ridicule, jeer

🔴 The journalists were cautious about sneering at the secretary of defense
🔴 روزنامه نگاران مواظب بودند که وزیر دفاع را مسخره نکنند



280) scowl (اِسکَول)
🟢 معنی: اَخم، اَخم کردن، چشم زهره رفتن

🟡 synonym: frown, lower

🔴 Because of a defect in her vision, it always appeared that polly was scowling
🔴 به علت ضعف بینایی، « پُلی » همیشه اینطور به نظر می رسید که او اَخمو است



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلام و‌ عرض ادب خدمت زبان آموزهای عزیز 💋
🤩 ظهر نوزده خردادتون پُر انرژی 🤩

با ۲ لغت توووپ روزمون رو میسازیم ⚽️



🔮 لغات 281 و 282 کتاب 504 🔮



281) encourage (اینکارِج)
🟢 معنی: تشویق کردن، ترغیب کردن

🟡 synonym: incite, support

🔴 A valiant person rarely needs to be encouraged
🔴 انسان شجاع، به ندرت نیاز به تشویق شدن دارد




282) consider (کِنسیدِر)
🟢 معنی: بررسی کردن، اندیشیدن، درنظر گرفتن

🟡 synonym: think, contemplate

🔴 Jon considered whether a comprehensive report was necessary
🔴 « جان » می اندیشید آیا گزارش جامع الزامیست




🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلاااام‌ سلاااااام دوستان عشقِ زبان ❤️💙
🎉 صبح پنجشنبتون بخیر و شادی 🎉



🔮 لغات 283 و 284 کتاب 504 🔮


283) vermin (وِرمِن)
🟢 معنی: حیوانات موذی، حشرات موذی

🟡 synonym: parasites

🔴 One should try to eliminate all vermin from his or her house
🔴 باید تلاش کنیم تا تمام حیوانات موذی را از منازل خود ریشه کن کنیم


284) wail (وِیل)
🟢 معنی: گریه کردن، زاری کردن

🟡 synonym: cry

🔴 When the Yankees lost the world series, there was much wailing in New York
🔴 وقتی که تیم یانکی ها در مسابقات نهایی باخت، در نیویورک شیون راه افتاد



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
2024/10/04 11:23:58
Back to Top
HTML Embed Code: