سلام سلام به همه زبان آموزهای عزیز 🤩
صبح اولین یکشنبه خردادماهتون بخیر 🍃
⚡️ لغات 247 و 248 کتاب 504 ⚡️
247) dilemma (دیلِما)
🟢 معنی: دوراهی، تنگنا، دشوار
🟡 synonym: difficulty, predicament
🔴 It is sensible not to panic in the face of a dilemma
🔴 معقول است که در برخورد با یک وضعیت دشوار هراس به دل راه ندهیم
248) detour (دیتور)
🟢 معنی: مسیر انحرافی، بیراهه
🟡 synonym: devuation
🔴 Pop was uneasy about taking the detour in this strange town
🔴 پاپ نگران بود از اینکه در این شهر غریب، مسیر بیراهه را انتخاب کنیم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
صبح اولین یکشنبه خردادماهتون بخیر 🍃
⚡️ لغات 247 و 248 کتاب 504 ⚡️
247) dilemma (دیلِما)
🟢 معنی: دوراهی، تنگنا، دشوار
🟡 synonym: difficulty, predicament
🔴 It is sensible not to panic in the face of a dilemma
🔴 معقول است که در برخورد با یک وضعیت دشوار هراس به دل راه ندهیم
248) detour (دیتور)
🟢 معنی: مسیر انحرافی، بیراهه
🟡 synonym: devuation
🔴 Pop was uneasy about taking the detour in this strange town
🔴 پاپ نگران بود از اینکه در این شهر غریب، مسیر بیراهه را انتخاب کنیم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
درووووووود به همه زبان دوستای عزیز 🤩
صبح دوشنبه گرم بهاریتون بخیر 🌤
⚡️ لغات 249 و 250 کتاب 504 ⚡️
249) merit (مِریت)
🟢 معنی: شایستگی، ارزش
🟡 synonym: value, deserve
🔴 My brother was promoted because of merit, not because of friendship
🔴 برادرم به خاطر شایستگی، ترفیع گرفت نه به خاطر روابط دوستی
250) transmit (ترَنزمیت)
🟢 معنی: ارسال کردن
🟡 synonym: cnvey, send
🔴 Garcua's message was transmitted to the appropriate people
🔴 پیغام گارسیا به افراد مناسب، ارسال شد
@novinenglish_new
@novinenglish_new
صبح دوشنبه گرم بهاریتون بخیر 🌤
⚡️ لغات 249 و 250 کتاب 504 ⚡️
249) merit (مِریت)
🟢 معنی: شایستگی، ارزش
🟡 synonym: value, deserve
🔴 My brother was promoted because of merit, not because of friendship
🔴 برادرم به خاطر شایستگی، ترفیع گرفت نه به خاطر روابط دوستی
250) transmit (ترَنزمیت)
🟢 معنی: ارسال کردن
🟡 synonym: cnvey, send
🔴 Garcua's message was transmitted to the appropriate people
🔴 پیغام گارسیا به افراد مناسب، ارسال شد
@novinenglish_new
@novinenglish_new
سلام جذابای پُرانگیزه و پُرانرژی ❤️
صبح سه شنبه زیباتون بخیر 🌥
⚡️ لغات 251 و 252 کتاب 504 ⚡️
251) relieve (ریلیو)
🟢 معنی: تسکین دادن، آرام کردن
🟡 synonym: ease, allay
🔴 The pills relieved the pain from the wound I receivedin the conflict
🔴 قرص ها، درد ناشی از جراحتی که در دعوا برداشته بودم، تسکین دادند
252) baffle (بَفِل)
🟢 معنی: گیج کردن، مبهوت کردن
🟡 synonym: puzzle, bewilder
🔴 The topic of relativity is a baffling one
🔴 موضوع نظریه نسبیت، موضوع گیج کننده ای است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
صبح سه شنبه زیباتون بخیر 🌥
⚡️ لغات 251 و 252 کتاب 504 ⚡️
251) relieve (ریلیو)
🟢 معنی: تسکین دادن، آرام کردن
🟡 synonym: ease, allay
🔴 The pills relieved the pain from the wound I receivedin the conflict
🔴 قرص ها، درد ناشی از جراحتی که در دعوا برداشته بودم، تسکین دادند
252) baffle (بَفِل)
🟢 معنی: گیج کردن، مبهوت کردن
🟡 synonym: puzzle, bewilder
🔴 The topic of relativity is a baffling one
🔴 موضوع نظریه نسبیت، موضوع گیج کننده ای است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
⛅️ سلام سلام عزیزای دل ⛅️
صبح بهاری چهارشنبتون بخیر 💐
⚡️ لغات 253 و 254 کتاب 504 ⚡️
253) warden (وُردِن)
🟢 معنی: زندانبان، رئیس زندان
🟡 synonym: guardian, guard
🔴 A cautious warden always has to anticipate the possibility of an escape
🔴 رییس زندان محتاط، همیشه مجبور است احتمال فرار زندانیان را پیش بینی کند
254) acknowledge (اِکنالِج)
🟢 معنی: تصدیق کردن، اعتراف کردن، اذعان کردن
🟡 synonym: admit, accept
🔴 I hate living alone, the bachelor acknowledged
🔴 مرد مجرد اعتراف کرد که از تنها زندگی کردن متنفرم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
صبح بهاری چهارشنبتون بخیر 💐
⚡️ لغات 253 و 254 کتاب 504 ⚡️
253) warden (وُردِن)
🟢 معنی: زندانبان، رئیس زندان
🟡 synonym: guardian, guard
🔴 A cautious warden always has to anticipate the possibility of an escape
🔴 رییس زندان محتاط، همیشه مجبور است احتمال فرار زندانیان را پیش بینی کند
254) acknowledge (اِکنالِج)
🟢 معنی: تصدیق کردن، اعتراف کردن، اذعان کردن
🟡 synonym: admit, accept
🔴 I hate living alone, the bachelor acknowledged
🔴 مرد مجرد اعتراف کرد که از تنها زندگی کردن متنفرم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
دروووووود زباندوست های عزیز 💯
صبح پنجشنبتون پر از خوشی 🪵🍃
⚡️ لغات 255 و 256 کتاب 504 ⚡️
255) justice (جاستیس)
🟢 معنی: عدل، عدالت، انصاف
🟡 synonym: legitimacy
🔴 Our pledge to the flag refers to liberty and justice for all
🔴 سوگند به پرچم یعنی آزادی و عدالت برای همه
256) delinquent (دِلینکوئِنت)
🟢 معنی: خلاف کار، مجرم
🟡 synonym: criminal
🔴 The youthful delinquent tried to avoid going to jail
🔴 خلاف کار جوان سعی کرد از رفتن به زندان اجتناب کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
صبح پنجشنبتون پر از خوشی 🪵🍃
⚡️ لغات 255 و 256 کتاب 504 ⚡️
255) justice (جاستیس)
🟢 معنی: عدل، عدالت، انصاف
🟡 synonym: legitimacy
🔴 Our pledge to the flag refers to liberty and justice for all
🔴 سوگند به پرچم یعنی آزادی و عدالت برای همه
256) delinquent (دِلینکوئِنت)
🟢 معنی: خلاف کار، مجرم
🟡 synonym: criminal
🔴 The youthful delinquent tried to avoid going to jail
🔴 خلاف کار جوان سعی کرد از رفتن به زندان اجتناب کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلام و درود به زبان آموزهای گُل 🌷
صبح آدینه ی گرم بهاریتون بخیر 🌤
⚡️ لغات 257 و 258 کتاب 504 ⚡️
257) reject (ریجِکت)
🟢 معنی: رد کردن، نپذیرفتن
🟡 synonym: refuse, deny
🔴 When his promotiom was rejected by the newspaper owner, the editor was thoroughly bewildered
🔴 وقتی که ترفیع سردبیر توسط صاحب روزنامه رد شد، او کاملا گیج شده بود
258) deprive (دیپرایو)
🟢 معنی: محروم کردن، بی بهره کردن
🟡 synonym: dispossess
🔴 The poor man was deprived of a variety of things that money could buy
🔴 مرد فقیر از چیزهای زیادی محروم بود که با پول می توانست بخرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
صبح آدینه ی گرم بهاریتون بخیر 🌤
⚡️ لغات 257 و 258 کتاب 504 ⚡️
257) reject (ریجِکت)
🟢 معنی: رد کردن، نپذیرفتن
🟡 synonym: refuse, deny
🔴 When his promotiom was rejected by the newspaper owner, the editor was thoroughly bewildered
🔴 وقتی که ترفیع سردبیر توسط صاحب روزنامه رد شد، او کاملا گیج شده بود
258) deprive (دیپرایو)
🟢 معنی: محروم کردن، بی بهره کردن
🟡 synonym: dispossess
🔴 The poor man was deprived of a variety of things that money could buy
🔴 مرد فقیر از چیزهای زیادی محروم بود که با پول می توانست بخرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
دروووووود به همه عاشقای زبان انگلیسی 😍
💋 صبح نخستین روز هفتتون بخیررررر 💋
روزمونو با یادگیری دوتا لغت شروع کنیم 🤩
📘 لغات 259 و 260 کتاب 504 📘
259) spouse (سْپَوز)
🟢 معنی: همسر، زن یا شوهر
🟡 synonym: mate, partner
🔴 When a husband prospers in his business, his spouse benefits also
🔴 وقتی شوهری در کارش موفق می شود، همسر او نیز سود می برد
260) vocation (وُکِیشِن)
🟢 معنی: شغل، حرفه، کار
🟡 synonym: profession, business
🔴 Red smith's vocation was as a journalist for the Times
🔴 حرفه « رد اسمیت » روزنامه نگاری برای روزنامه تایمز بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💋 صبح نخستین روز هفتتون بخیررررر 💋
روزمونو با یادگیری دوتا لغت شروع کنیم 🤩
📘 لغات 259 و 260 کتاب 504 📘
259) spouse (سْپَوز)
🟢 معنی: همسر، زن یا شوهر
🟡 synonym: mate, partner
🔴 When a husband prospers in his business, his spouse benefits also
🔴 وقتی شوهری در کارش موفق می شود، همسر او نیز سود می برد
260) vocation (وُکِیشِن)
🟢 معنی: شغل، حرفه، کار
🟡 synonym: profession, business
🔴 Red smith's vocation was as a journalist for the Times
🔴 حرفه « رد اسمیت » روزنامه نگاری برای روزنامه تایمز بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلام سلام به همه دوستای پُرانرژیمون 💪
صبح یکشنبه ی نهمین روز خردادتون بخیر 💋
⚡️ لغات 261 و 262 کتاب 504 ⚡️
261) unstable (آن اِستِیبِل)
🟢 معنی: بی ثبات، متزلزل
🟡 synonym: unsteady
🔴 I could detect that the drinking glass was unstable and about to fall
🔴 متوجه شدم که لیوان نوشیدنی بی ثبات و درحال افتادن بود
262) homicide (هُمی ساید)
🟢 معنی: قتل، آدم کشی
🟡 synonym: murder
🔴 The police were baffled as to who was responsible for the homicide
🔴 پلیس درمورد اینکه چه کسی مسئول قتل بود گیج شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
صبح یکشنبه ی نهمین روز خردادتون بخیر 💋
⚡️ لغات 261 و 262 کتاب 504 ⚡️
261) unstable (آن اِستِیبِل)
🟢 معنی: بی ثبات، متزلزل
🟡 synonym: unsteady
🔴 I could detect that the drinking glass was unstable and about to fall
🔴 متوجه شدم که لیوان نوشیدنی بی ثبات و درحال افتادن بود
262) homicide (هُمی ساید)
🟢 معنی: قتل، آدم کشی
🟡 synonym: murder
🔴 The police were baffled as to who was responsible for the homicide
🔴 پلیس درمورد اینکه چه کسی مسئول قتل بود گیج شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
#گرامر
یه نکته گرامری خیلی مهم و در عین حال آسون بگم که چندین بار تست ارشد و دکتری و آزمون های بین المللی بوده.
⚫ news
یککلمه غیر قابل شمارش است. بنابراین باید باهاش فعل مفرد بیاد.
پس این جمله غلطه
❌ The news were good
اینجمله درسته
✔ The news was good
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
یه نکته گرامری خیلی مهم و در عین حال آسون بگم که چندین بار تست ارشد و دکتری و آزمون های بین المللی بوده.
⚫ news
یککلمه غیر قابل شمارش است. بنابراین باید باهاش فعل مفرد بیاد.
پس این جمله غلطه
❌ The news were good
اینجمله درسته
✔ The news was good
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلااااااااام به همه زبان آموزهای عزیز 😍
❤️ صبح دوشنبتون بخیر و خوشی ❤️
📘 لغات 263 و 264 کتاب 504 📘
263) penalize (پِنِلایز)
🟢 معنی: به کیفر رساندن، مجازات کردن، تنبیه کردن
🟡 synonym: punish
🔴 Mrs. Robins penalized us for doing the math problem in ink
🔴 خانم « رابینز » به خاطر اینکه تمرین های ریاضی را با خودکار نوشتیم ما را تنبیه کرد
264) beneficiary (بِنِفی شیِری)
🟢 معنی: بهره مند، ذی نفع، وارث
🟡 synonym: recipient
🔴 I was the beneficiary of $8000 when my grandfather died
🔴 وقتی پدربزرگم مرد، من وارث هشت هزار دلار بودم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
❤️ صبح دوشنبتون بخیر و خوشی ❤️
📘 لغات 263 و 264 کتاب 504 📘
263) penalize (پِنِلایز)
🟢 معنی: به کیفر رساندن، مجازات کردن، تنبیه کردن
🟡 synonym: punish
🔴 Mrs. Robins penalized us for doing the math problem in ink
🔴 خانم « رابینز » به خاطر اینکه تمرین های ریاضی را با خودکار نوشتیم ما را تنبیه کرد
264) beneficiary (بِنِفی شیِری)
🟢 معنی: بهره مند، ذی نفع، وارث
🟡 synonym: recipient
🔴 I was the beneficiary of $8000 when my grandfather died
🔴 وقتی پدربزرگم مرد، من وارث هشت هزار دلار بودم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
درود به همه اعضای کانال نوین اینگلیش ✌️
صبح گرم بهاری سه شنبتون بخییییرررر 🌻
با ۲ تا لغت توپ روزمونو بسازیم 😍
📕 لغات 265 و 266 کتاب 504 📕
265) reptile (رِپتایل)
🟢 معنی: حیوان خزنده
🔴 A crocodile is a reptile that is more nimble in the water than out of it
🔴 تمساح خزنده ای است که در آب چابک تر از خشکی است
266) rarely (رِرلی)
🟢 معنی: به ندرت، خیلی کم
🟡 synonym: seldom, hardly
🔴 People are rarely frank with each other
🔴 مردم خیلی کم با همدیگر صادق هستند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
صبح گرم بهاری سه شنبتون بخییییرررر 🌻
با ۲ تا لغت توپ روزمونو بسازیم 😍
📕 لغات 265 و 266 کتاب 504 📕
265) reptile (رِپتایل)
🟢 معنی: حیوان خزنده
🔴 A crocodile is a reptile that is more nimble in the water than out of it
🔴 تمساح خزنده ای است که در آب چابک تر از خشکی است
266) rarely (رِرلی)
🟢 معنی: به ندرت، خیلی کم
🟡 synonym: seldom, hardly
🔴 People are rarely frank with each other
🔴 مردم خیلی کم با همدیگر صادق هستند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💯 سلاااااام زبان آموزهای پُرانرژی 💯
🌈 صبحتون بخییییییییر 🌈
🔮 لغات 267 و 268 کتاب 504 🔮
267) forbid (فُربید)
🟢 معنی: ممنوع کردن، قدغن کردن
🟡 synonym: prohibit, ban
🔴 Spitting on the floor is forbidden in public places
🔴 تُف انداختن بر روی زمین در مکان های عمومی ممنوع است
268) Logical (لاجیکال)
🟢 معنی: منطقی، معقول
🟡 synonym: reasonable, rational
🔴 In order to keep your car running well, it is only logical that you lubricate it regularly
🔴 منطقی است برای کارکرد بهینه خودرو، به طور منظم آن را روغن کاری کنید
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenflish_new
🌈 صبحتون بخییییییییر 🌈
🔮 لغات 267 و 268 کتاب 504 🔮
267) forbid (فُربید)
🟢 معنی: ممنوع کردن، قدغن کردن
🟡 synonym: prohibit, ban
🔴 Spitting on the floor is forbidden in public places
🔴 تُف انداختن بر روی زمین در مکان های عمومی ممنوع است
268) Logical (لاجیکال)
🟢 معنی: منطقی، معقول
🟡 synonym: reasonable, rational
🔴 In order to keep your car running well, it is only logical that you lubricate it regularly
🔴 منطقی است برای کارکرد بهینه خودرو، به طور منظم آن را روغن کاری کنید
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenflish_new
سلام سلام عشق های انگلیسی دوست 📕📘
بهترین پنجشنبه رو براتون آرزومندم. ❤️💙
🔮 لغات 269 و 270 کتاب 504 🔮
269) exhibit (اِگزِبیت)
🟢 معنی: نشان دادن، به نمایش گذاشتن
🟡 synonym: display, show
🔴 The bride and groom exhibited their many expensive gifts
🔴 عروس و داماد، هدیه های بسیار گرانبهای خود را به همه نشان دادند
270) proceed (پرِسید)
🟢 معنی: پیش رفتن، ادامه دادن
🟡 synonym: go, continue
🔴 Only those with special cards can proceed into the pool area
🔴 تنها کسانی که کارت ویژه دارند، می توانند به محوطه استخر بروند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
بهترین پنجشنبه رو براتون آرزومندم. ❤️💙
🔮 لغات 269 و 270 کتاب 504 🔮
269) exhibit (اِگزِبیت)
🟢 معنی: نشان دادن، به نمایش گذاشتن
🟡 synonym: display, show
🔴 The bride and groom exhibited their many expensive gifts
🔴 عروس و داماد، هدیه های بسیار گرانبهای خود را به همه نشان دادند
270) proceed (پرِسید)
🟢 معنی: پیش رفتن، ادامه دادن
🟡 synonym: go, continue
🔴 Only those with special cards can proceed into the pool area
🔴 تنها کسانی که کارت ویژه دارند، می توانند به محوطه استخر بروند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍃🌷 سلااااااااام به همه دوستان گُل 🍃🌷
صبح آدینتون بخیررررررررر
۲ تا لغت کاربردی یادبگیریم
🔮 لغات 271 و 272 کتاب 504 🔮
271) precaution (پرِکاشِن)
🟢 معنی: پیشگیری، احتیاط، دور اندیشی
🟡 synonym: caution, forethought
🔴 Detectives used precaution before entering the bomb's vicinity
🔴 کارآگاهان قبل از نزدیک شد به بمب احتیاط را رعایت کردند
272) extract (اِکسترَکت)
🟢 معنی: بیرون کشیدن، بیرون آوردن، (دندان) کشیدن
🟡 synonym: choose, elicit
🔴 Dr. Fogel extracted my tooth in an amateur fashion
🔴 دکتر فوگل دندانم را به طور ناشیانه ای کشید
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
صبح آدینتون بخیررررررررر
۲ تا لغت کاربردی یادبگیریم
🔮 لغات 271 و 272 کتاب 504 🔮
271) precaution (پرِکاشِن)
🟢 معنی: پیشگیری، احتیاط، دور اندیشی
🟡 synonym: caution, forethought
🔴 Detectives used precaution before entering the bomb's vicinity
🔴 کارآگاهان قبل از نزدیک شد به بمب احتیاط را رعایت کردند
272) extract (اِکسترَکت)
🟢 معنی: بیرون کشیدن، بیرون آوردن، (دندان) کشیدن
🟡 synonym: choose, elicit
🔴 Dr. Fogel extracted my tooth in an amateur fashion
🔴 دکتر فوگل دندانم را به طور ناشیانه ای کشید
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلام سلام به همه عاشقای زبان ❤️💙
صبح اولین روز هفتتون بخیر 🌈
🔮 لغات 273 و 274 کتاب 504 🔮
273) prior (پرایِر)
🟢 معنی: قبلی، قبل از
🟡 synonym: previous, earlier
🔴 Myrna was unhappy prior to meeting her beau
🔴 «میرنا» قبل از ملاقات با معشوقه اش ناراحت بود
274) embrace (اِمبرِیس)
🟢 معنی: درآغوش گرفتن، بغل کردن
🟡 synonym: hug, cuddle
🔴 After having been rivals for years, the two men embraced
🔴 دو مرد بعد از سال ها رقابت، همدیگر را در آغوش گرفتند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
صبح اولین روز هفتتون بخیر 🌈
🔮 لغات 273 و 274 کتاب 504 🔮
273) prior (پرایِر)
🟢 معنی: قبلی، قبل از
🟡 synonym: previous, earlier
🔴 Myrna was unhappy prior to meeting her beau
🔴 «میرنا» قبل از ملاقات با معشوقه اش ناراحت بود
274) embrace (اِمبرِیس)
🟢 معنی: درآغوش گرفتن، بغل کردن
🟡 synonym: hug, cuddle
🔴 After having been rivals for years, the two men embraced
🔴 دو مرد بعد از سال ها رقابت، همدیگر را در آغوش گرفتند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
درود به دوستان زبان دوستمون 💋 ❤️
بهترین یکشنبه رو براتون آرزومندم 💫
🔮 لغات 275 و 276 کتاب 504 🔮
275) valiant (وَلیِنت)
🟢 معنی: شجاع، بی باک، دلاور
🟡 synonym: brave, gallant
🔴 Robin Hood was valiant and faced his opponents without fear
🔴 رابین هود شجاع بود و بدون ترس در مقابل مخالفینش می ایستاد
276) partial (پارشِل)
🟢 معنی: محدود، ناقص، بخشی، جزئی
🟡 synonym: incomplete
🔴 Macy's had a sale on a partial selection of its winter clothes
🔴 «میسی» بخشی از لباس های زمستانی خود را به حراج گذاشت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
بهترین یکشنبه رو براتون آرزومندم 💫
🔮 لغات 275 و 276 کتاب 504 🔮
275) valiant (وَلیِنت)
🟢 معنی: شجاع، بی باک، دلاور
🟡 synonym: brave, gallant
🔴 Robin Hood was valiant and faced his opponents without fear
🔴 رابین هود شجاع بود و بدون ترس در مقابل مخالفینش می ایستاد
276) partial (پارشِل)
🟢 معنی: محدود، ناقص، بخشی، جزئی
🟡 synonym: incomplete
🔴 Macy's had a sale on a partial selection of its winter clothes
🔴 «میسی» بخشی از لباس های زمستانی خود را به حراج گذاشت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
📘 سلاااااااااام به همه کسایی که آموزش زبان را جزو اولویت زندگیشون قرار دادن
📕 سلاااااااااام به همه کسایی که به این باور رسیدن که دونستن یک زبان خارجی هنر نیست بلکه « باید » است
❤️ صبح دوشنبتون بخیر ❤️
🔮 لغات 277 و 278 کتاب 504 🔮
277) fierce (فیِرس)
🟢 معنی: وحشی، هار، بی رحم
🟡 synonym: savage
🔴 One must take appropriate precautions when approaching fierce dogs
🔴 انسان بایستی هنگام نزدیک شدن به سگ های هار، احتیاط های لازم را بکند
278) detest (دی تِست)
🟢 معنی: بد آمدن، متنفر بودن از
🟡 synonym: hate, abhor
🔴 I detest chinese food but I won't deprive you of the chance to eat it
🔴 من از غذای چینی بدم می آید اما شانس خوردن آن را از تو نمی گیرم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
📕 سلاااااااااام به همه کسایی که به این باور رسیدن که دونستن یک زبان خارجی هنر نیست بلکه « باید » است
❤️ صبح دوشنبتون بخیر ❤️
🔮 لغات 277 و 278 کتاب 504 🔮
277) fierce (فیِرس)
🟢 معنی: وحشی، هار، بی رحم
🟡 synonym: savage
🔴 One must take appropriate precautions when approaching fierce dogs
🔴 انسان بایستی هنگام نزدیک شدن به سگ های هار، احتیاط های لازم را بکند
278) detest (دی تِست)
🟢 معنی: بد آمدن، متنفر بودن از
🟡 synonym: hate, abhor
🔴 I detest chinese food but I won't deprive you of the chance to eat it
🔴 من از غذای چینی بدم می آید اما شانس خوردن آن را از تو نمی گیرم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلام و دروووووود به همه لیدی و جنتلمن های گُل 🪴
💫 صبح هجدهمین روز خردادماهتون بخیر 💫
🔮 لغات 279 و 280 کتاب 504 🔮
279) sneer (اِسنیِر)
🟢 معنی: مسخره کردن، پوزخند زدن
🟡 synonym: ridicule, jeer
🔴 The journalists were cautious about sneering at the secretary of defense
🔴 روزنامه نگاران مواظب بودند که وزیر دفاع را مسخره نکنند
280) scowl (اِسکَول)
🟢 معنی: اَخم، اَخم کردن، چشم زهره رفتن
🟡 synonym: frown, lower
🔴 Because of a defect in her vision, it always appeared that polly was scowling
🔴 به علت ضعف بینایی، « پُلی » همیشه اینطور به نظر می رسید که او اَخمو است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💫 صبح هجدهمین روز خردادماهتون بخیر 💫
🔮 لغات 279 و 280 کتاب 504 🔮
279) sneer (اِسنیِر)
🟢 معنی: مسخره کردن، پوزخند زدن
🟡 synonym: ridicule, jeer
🔴 The journalists were cautious about sneering at the secretary of defense
🔴 روزنامه نگاران مواظب بودند که وزیر دفاع را مسخره نکنند
280) scowl (اِسکَول)
🟢 معنی: اَخم، اَخم کردن، چشم زهره رفتن
🟡 synonym: frown, lower
🔴 Because of a defect in her vision, it always appeared that polly was scowling
🔴 به علت ضعف بینایی، « پُلی » همیشه اینطور به نظر می رسید که او اَخمو است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلام و عرض ادب خدمت زبان آموزهای عزیز 💋
🤩 ظهر نوزده خردادتون پُر انرژی 🤩
با ۲ لغت توووپ روزمون رو میسازیم ⚽️
🔮 لغات 281 و 282 کتاب 504 🔮
281) encourage (اینکارِج)
🟢 معنی: تشویق کردن، ترغیب کردن
🟡 synonym: incite, support
🔴 A valiant person rarely needs to be encouraged
🔴 انسان شجاع، به ندرت نیاز به تشویق شدن دارد
282) consider (کِنسیدِر)
🟢 معنی: بررسی کردن، اندیشیدن، درنظر گرفتن
🟡 synonym: think, contemplate
🔴 Jon considered whether a comprehensive report was necessary
🔴 « جان » می اندیشید آیا گزارش جامع الزامیست
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🤩 ظهر نوزده خردادتون پُر انرژی 🤩
با ۲ لغت توووپ روزمون رو میسازیم ⚽️
🔮 لغات 281 و 282 کتاب 504 🔮
281) encourage (اینکارِج)
🟢 معنی: تشویق کردن، ترغیب کردن
🟡 synonym: incite, support
🔴 A valiant person rarely needs to be encouraged
🔴 انسان شجاع، به ندرت نیاز به تشویق شدن دارد
282) consider (کِنسیدِر)
🟢 معنی: بررسی کردن، اندیشیدن، درنظر گرفتن
🟡 synonym: think, contemplate
🔴 Jon considered whether a comprehensive report was necessary
🔴 « جان » می اندیشید آیا گزارش جامع الزامیست
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلاااام سلاااااام دوستان عشقِ زبان ❤️💙
🎉 صبح پنجشنبتون بخیر و شادی 🎉
🔮 لغات 283 و 284 کتاب 504 🔮
283) vermin (وِرمِن)
🟢 معنی: حیوانات موذی، حشرات موذی
🟡 synonym: parasites
🔴 One should try to eliminate all vermin from his or her house
🔴 باید تلاش کنیم تا تمام حیوانات موذی را از منازل خود ریشه کن کنیم
284) wail (وِیل)
🟢 معنی: گریه کردن، زاری کردن
🟡 synonym: cry
🔴 When the Yankees lost the world series, there was much wailing in New York
🔴 وقتی که تیم یانکی ها در مسابقات نهایی باخت، در نیویورک شیون راه افتاد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🎉 صبح پنجشنبتون بخیر و شادی 🎉
🔮 لغات 283 و 284 کتاب 504 🔮
283) vermin (وِرمِن)
🟢 معنی: حیوانات موذی، حشرات موذی
🟡 synonym: parasites
🔴 One should try to eliminate all vermin from his or her house
🔴 باید تلاش کنیم تا تمام حیوانات موذی را از منازل خود ریشه کن کنیم
284) wail (وِیل)
🟢 معنی: گریه کردن، زاری کردن
🟡 synonym: cry
🔴 When the Yankees lost the world series, there was much wailing in New York
🔴 وقتی که تیم یانکی ها در مسابقات نهایی باخت، در نیویورک شیون راه افتاد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new