☄😍 سلام سلام جذابای گوله انرژی 😍☄
😃 ردیفِ ردیفین؟😃
صبحتون را با دو تا لغت توپ شروع کنید تا هی سطحتون بره بالاتر من حال میکنم😎
📗 لغات 159 و 160 کتاب 504 📗
159) violent (وایِلِنت)
🟢 معنی: پرخاشگر، خشمگین، خشن
✳️ synonym: furious, fierce
♦️ Vernon had a tendency to be violent when someone angered him
♦️ «ورنون» این عادت را داشت که وقتی کسی عصبانیش می کرد، پرخاشگر می شد
160) brutal (بروتل)
🟢 معنی: وحشی، بی رحم، وحشیانه
✳️ synonym: inhuman
♦️ Dozens of employees quit the job because the boss was brutal to them
♦️ بسیاری از کارمندان کار خود را ول کردند چون رئیس نسبت به آنها رفتار وحشیانه ای داشت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😃 ردیفِ ردیفین؟😃
صبحتون را با دو تا لغت توپ شروع کنید تا هی سطحتون بره بالاتر من حال میکنم😎
📗 لغات 159 و 160 کتاب 504 📗
159) violent (وایِلِنت)
🟢 معنی: پرخاشگر، خشمگین، خشن
✳️ synonym: furious, fierce
♦️ Vernon had a tendency to be violent when someone angered him
♦️ «ورنون» این عادت را داشت که وقتی کسی عصبانیش می کرد، پرخاشگر می شد
160) brutal (بروتل)
🟢 معنی: وحشی، بی رحم، وحشیانه
✳️ synonym: inhuman
♦️ Dozens of employees quit the job because the boss was brutal to them
♦️ بسیاری از کارمندان کار خود را ول کردند چون رئیس نسبت به آنها رفتار وحشیانه ای داشت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
❤️ سلام سلام خفنای دوست داشتنی ❤️
🪨🌷صبح شنبه بهاریتون بخیر و خوبی 🪨🌷
با یادگیری این دوتا لغت روزتو عالی شروع کُن 🥰
📘 لغات 161 و 162 کتاب 504 📘
161) opponent (اِپُنِنت)
🟢 معنی: حریف، رقیب
✳️ synonym: adversary
♦️ The Russian chess player underestimated his opponent and lost
♦️ شطرنج باز روسی، حریف خود را دست کم گرفت و باخت
162) brawl (برَول)
🟢 معنی: داد و بیداد، جار و جنجال، درگیری
✳️ synonym: fight, fracas
♦️ What started out as a polite discussion soon became a violent brawl
♦️ آنچه به عنوان یک بحث مودبانه شروع شد، خیلی زود تبدیل به یک جار و جنجال خشونت آمیز شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🪨🌷صبح شنبه بهاریتون بخیر و خوبی 🪨🌷
با یادگیری این دوتا لغت روزتو عالی شروع کُن 🥰
📘 لغات 161 و 162 کتاب 504 📘
161) opponent (اِپُنِنت)
🟢 معنی: حریف، رقیب
✳️ synonym: adversary
♦️ The Russian chess player underestimated his opponent and lost
♦️ شطرنج باز روسی، حریف خود را دست کم گرفت و باخت
162) brawl (برَول)
🟢 معنی: داد و بیداد، جار و جنجال، درگیری
✳️ synonym: fight, fracas
♦️ What started out as a polite discussion soon became a violent brawl
♦️ آنچه به عنوان یک بحث مودبانه شروع شد، خیلی زود تبدیل به یک جار و جنجال خشونت آمیز شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
این سخن از « جیم ران » را واسه پیشرفتتون گوشه ذهنتون داشته باشین. یعنی عالیه ها 😍
🔮 To live a creative love, we must lose our fear of being wrong
🔮 برای ساخت یک زندگی ایده آل باید ترس از شکست را کنار بزاریم
🔮 If you are not willing to risk the usual, you will have to settle for the ordinary
🔮 اگر شما تمایلی به ریسک کردن ندارید معمولا یک زندگی عادی خواهید داشت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 To live a creative love, we must lose our fear of being wrong
🔮 برای ساخت یک زندگی ایده آل باید ترس از شکست را کنار بزاریم
🔮 If you are not willing to risk the usual, you will have to settle for the ordinary
🔮 اگر شما تمایلی به ریسک کردن ندارید معمولا یک زندگی عادی خواهید داشت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🥰 سلام سلام زباندون های عزیز 🥰
💫 صبح یکشنبتون مملو از خوبی و خوشی 💫
اول صبحی دوتا لغت جدید یادبگیریم بترکونیم 😍😎
📘 لغات 163 و 164 کتاب 504 📘
163) duplicate (دوپلیکِیت)
🟢 معنی: تکثیر کردن، دونسخه کردن، کپی کردن
✳️ synonym: twin, double
♦️ We duplicated the document so that everyone had a copy to study
♦️ سند را تکثیر کردیم به طوری که همه یک کپی برای مطالعه داشته باشند
164) vicious (ویشِس)
🟢 معنی: وحشی، شرور، بدکار
✳️ synonym: cruel, savage
♦️ Mr. Voss was reluctant to talk about his vicious pit bull
♦️ آقای «ووس» تمایل نداشت که راجع به سگ «پیت بول» وحشی خود حرفی بزند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💫 صبح یکشنبتون مملو از خوبی و خوشی 💫
اول صبحی دوتا لغت جدید یادبگیریم بترکونیم 😍😎
📘 لغات 163 و 164 کتاب 504 📘
163) duplicate (دوپلیکِیت)
🟢 معنی: تکثیر کردن، دونسخه کردن، کپی کردن
✳️ synonym: twin, double
♦️ We duplicated the document so that everyone had a copy to study
♦️ سند را تکثیر کردیم به طوری که همه یک کپی برای مطالعه داشته باشند
164) vicious (ویشِس)
🟢 معنی: وحشی، شرور، بدکار
✳️ synonym: cruel, savage
♦️ Mr. Voss was reluctant to talk about his vicious pit bull
♦️ آقای «ووس» تمایل نداشت که راجع به سگ «پیت بول» وحشی خود حرفی بزند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🤩 سلام سلام انگلیسی دوست های عزیز 🤩
⛈ صبح دوشنبه بهاریتون بخیر ⛈
📕 لغات 165 و 166 کتاب 504 📕
165) whirling (وِرلینگ)
🟢 معنی: چرخیدن، چرخاندن، چرخش
✳️ synonym: turn, rotating, revolving
♦️ Because Angelo drank too much, he commenced to feel that everything was whirling around the bar
♦️ به علت اینکه « آنجلو » در نوشیدن زیاده روی کرده بود، این احساس به او دست داد که همه چیز در کافه دور سرش می چرخد
166) underdog (آندِرداگ)
🟢 معنی: فلک زده، آدم ضعیف و ستم دیده
♦️ I always feel sorry for the underdog in a street fight
♦️ همیشه برای آدم های ضعیف در دعوای خیابانی دلم می سوزد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
⛈ صبح دوشنبه بهاریتون بخیر ⛈
📕 لغات 165 و 166 کتاب 504 📕
165) whirling (وِرلینگ)
🟢 معنی: چرخیدن، چرخاندن، چرخش
✳️ synonym: turn, rotating, revolving
♦️ Because Angelo drank too much, he commenced to feel that everything was whirling around the bar
♦️ به علت اینکه « آنجلو » در نوشیدن زیاده روی کرده بود، این احساس به او دست داد که همه چیز در کافه دور سرش می چرخد
166) underdog (آندِرداگ)
🟢 معنی: فلک زده، آدم ضعیف و ستم دیده
♦️ I always feel sorry for the underdog in a street fight
♦️ همیشه برای آدم های ضعیف در دعوای خیابانی دلم می سوزد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 سلام سلام همه دوستان پُر انرژیمون 😍
🌦 صبح زیبای سه شنبتون بخیر 🌦
🔮 لغات 167 و 168 کتاب 504 🔮
167) thrust (ثراست)
🟢 معنی: پرتاب کردن، هل دادن
✳️ synonym: push, force
♦️ Once the jet engine was ignited, it thrust the rocket from the ground
♦️ به محض اینکه موتور جت روشن شد، موشک را از زمین به فضا پرتاب کرد
168) bewildered (بی ویلدِرد)
🟢 معنی: متحیر، مات، مبهوت
✳️ synonym: confused
♦️ Bewildered by the sudden hazy weather, he decided not to go to the beach
♦️ او که از هوای غبارآلود ناگهانی، متحیر شده بود، تصمیم گرفت به ساحل نرود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌦 صبح زیبای سه شنبتون بخیر 🌦
🔮 لغات 167 و 168 کتاب 504 🔮
167) thrust (ثراست)
🟢 معنی: پرتاب کردن، هل دادن
✳️ synonym: push, force
♦️ Once the jet engine was ignited, it thrust the rocket from the ground
♦️ به محض اینکه موتور جت روشن شد، موشک را از زمین به فضا پرتاب کرد
168) bewildered (بی ویلدِرد)
🟢 معنی: متحیر، مات، مبهوت
✳️ synonym: confused
♦️ Bewildered by the sudden hazy weather, he decided not to go to the beach
♦️ او که از هوای غبارآلود ناگهانی، متحیر شده بود، تصمیم گرفت به ساحل نرود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💥 سلام سلام عزیزای عشق زبان 💥
♥️ صبح چهارشنبتون پر از عشق و امید ♥️
📘 لغات 169 و 170 کتاب 504 📘
169) expand (اِکسپَند)
🟢 معنی: توسعه دادن، افزایش دادن، تعمیم دادن
✳️ synonym: enlarge, increase
♦️ Present laws against people who pollute the air must be expanded
♦️ قوانین جاری برعلیه مردمی که هوا را آلوده می سازند، بایستی تعمیم داده شود
170) alter (آلتِر)
🟢 معنی: اصلاح کردن، تغییر دادن، عوض کردن
✳️ synonym: change, modify
♦️ Dorothy agreed to alter my dress if I would reveal its cost to her
♦️ «دوروثی» قبول کرد به شرطی لباسم را تنگ کند که هزینه اش را بگویم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
♥️ صبح چهارشنبتون پر از عشق و امید ♥️
📘 لغات 169 و 170 کتاب 504 📘
169) expand (اِکسپَند)
🟢 معنی: توسعه دادن، افزایش دادن، تعمیم دادن
✳️ synonym: enlarge, increase
♦️ Present laws against people who pollute the air must be expanded
♦️ قوانین جاری برعلیه مردمی که هوا را آلوده می سازند، بایستی تعمیم داده شود
170) alter (آلتِر)
🟢 معنی: اصلاح کردن، تغییر دادن، عوض کردن
✳️ synonym: change, modify
♦️ Dorothy agreed to alter my dress if I would reveal its cost to her
♦️ «دوروثی» قبول کرد به شرطی لباسم را تنگ کند که هزینه اش را بگویم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌸 سلام سلام همه دوستان عزیز زبان دوستم 🌸
🌦 صبح پنجشنبه خوشگلتون بخیر 🌦
چقد این دوتا لغت امروز رو من تو کنکور و آزمون های بین المللی دیدمشون 😎
خوب یادشون بگیر بدرد میخورن
📘 لغات 171 و 172 کتاب 504 📘
171) mature (مِچِر)
🟢 معنی: باتجربه، سنجیده، حساب شده
✳️ synonym: full-grown
♦️ It is essential that you behave in a mature way in the business world
♦️ لازم است که شما در دنیای تجارت کاملا سنجیده رفتار کنید
172) sacred (سِیکرِد)
🟢 معنی: مقدس، دینی، جدی
✳️ synonym: holy
♦️ Kate made a sacred promise to her parents never to miss a sunday church service
♦️ «کیت» به والدینش قول جدی داد که هرگز مراسم کلیسای روز یکشنبه را فراموش نکند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌦 صبح پنجشنبه خوشگلتون بخیر 🌦
چقد این دوتا لغت امروز رو من تو کنکور و آزمون های بین المللی دیدمشون 😎
خوب یادشون بگیر بدرد میخورن
📘 لغات 171 و 172 کتاب 504 📘
171) mature (مِچِر)
🟢 معنی: باتجربه، سنجیده، حساب شده
✳️ synonym: full-grown
♦️ It is essential that you behave in a mature way in the business world
♦️ لازم است که شما در دنیای تجارت کاملا سنجیده رفتار کنید
172) sacred (سِیکرِد)
🟢 معنی: مقدس، دینی، جدی
✳️ synonym: holy
♦️ Kate made a sacred promise to her parents never to miss a sunday church service
♦️ «کیت» به والدینش قول جدی داد که هرگز مراسم کلیسای روز یکشنبه را فراموش نکند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💐 سلام سلام لیدی و جنتلمن های عزیز 💐
🪴 صبح آدینتون بخیر 🪴
دوتا لغت پرکاربرد و توپ دیگه درس بدیم 😎
📕 لغات 173 و 174 کتاب 504 📕
173) revise (ریوایز)
🟢 معنی: تجدید نظر کردن، بازبینی کردن، اصلاح کردن
✳️ synonym: amend, emend
♦️ The dictionary was revised and then published in a more expensive edition
♦️ فرهنگ لغت مورد بازبینی قرار گرفت و سپس بصورت مجلّد گران تری منتشر شد
174) pledge (پلِج)
🟢 معنی: قول، تعهد، متعهد شدن
✳️ synonym: oath, promise
♦️ Before the grand jury, the sinister gangster pledged to the the whole truth
♦️ در مقابل هیئت منصفه عالی، تبهکار شرور قول شرف داد تا همه حقایق را بگوید
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🪴 صبح آدینتون بخیر 🪴
دوتا لغت پرکاربرد و توپ دیگه درس بدیم 😎
📕 لغات 173 و 174 کتاب 504 📕
173) revise (ریوایز)
🟢 معنی: تجدید نظر کردن، بازبینی کردن، اصلاح کردن
✳️ synonym: amend, emend
♦️ The dictionary was revised and then published in a more expensive edition
♦️ فرهنگ لغت مورد بازبینی قرار گرفت و سپس بصورت مجلّد گران تری منتشر شد
174) pledge (پلِج)
🟢 معنی: قول، تعهد، متعهد شدن
✳️ synonym: oath, promise
♦️ Before the grand jury, the sinister gangster pledged to the the whole truth
♦️ در مقابل هیئت منصفه عالی، تبهکار شرور قول شرف داد تا همه حقایق را بگوید
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
❤️ سلام سلام خوش قلب های جذاب ❤️
⛈ صبح قشنگ اولین روز هفتتون بخیر ⛈
📗 لغات 175 و 176 کتاب 504 📗
175) casual (کَژوال)
🟢 معنی: اتفاقی، تصادفی، سطحی، بی تفاوت
✳️ synonym: superficial
♦️ As the villian stole the money from the blind man, he walked in a casual manner
♦️ وقتی آدم شرور پول را از مرد نابینا زد، با حالت بی تفاوتی از کنار او دور شد
176) pursue (پِرسو)
🟢 معنی: تعقیب کردن، دنبال کردن
✳️ synonym: follow, chase
♦️ We pursued the bicycle thief untill he vanished from our vision
♦️ ما دزد دوچرخه را تعقیب کردیم تا این که از دید ما ناپدید شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
⛈ صبح قشنگ اولین روز هفتتون بخیر ⛈
📗 لغات 175 و 176 کتاب 504 📗
175) casual (کَژوال)
🟢 معنی: اتفاقی، تصادفی، سطحی، بی تفاوت
✳️ synonym: superficial
♦️ As the villian stole the money from the blind man, he walked in a casual manner
♦️ وقتی آدم شرور پول را از مرد نابینا زد، با حالت بی تفاوتی از کنار او دور شد
176) pursue (پِرسو)
🟢 معنی: تعقیب کردن، دنبال کردن
✳️ synonym: follow, chase
♦️ We pursued the bicycle thief untill he vanished from our vision
♦️ ما دزد دوچرخه را تعقیب کردیم تا این که از دید ما ناپدید شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💎 سلام سلام به همه رفقای عشق زبانمون 💎
🏞 صبح دل انگیز و زیبای یکشنبتون بخیر 🏞
روزمونو با یادگیری دو تا لغت کاربردی انگلیسی شروع کنیم 😍😎
🔮 لغات 177 و 178 کتاب 504 🔮
177) unanimous (یونانِمِس)
🟢 معنی: هم رای، هم عقیده، اتفاق آرا، متفق القول
✳️ synonym: in accord
♦️ The class was unanimous in wanting to eliminate study halls
♦️ بچه های کلاس به اتفاق آرا خواستار حذف اتاق های مطالعه شدند
178) fortunate (فُرچونِت)
🟢 معنی: نیک بخت، خوشبخت
✳️ synonym: successful
♦️ The underdog was fortunate enough to come out a winner
♦️ آدم بازنده به اندازه ی کافی نیک بخت بود که به عنوان برنده از مسابقه بیرون آمد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🏞 صبح دل انگیز و زیبای یکشنبتون بخیر 🏞
روزمونو با یادگیری دو تا لغت کاربردی انگلیسی شروع کنیم 😍😎
🔮 لغات 177 و 178 کتاب 504 🔮
177) unanimous (یونانِمِس)
🟢 معنی: هم رای، هم عقیده، اتفاق آرا، متفق القول
✳️ synonym: in accord
♦️ The class was unanimous in wanting to eliminate study halls
♦️ بچه های کلاس به اتفاق آرا خواستار حذف اتاق های مطالعه شدند
178) fortunate (فُرچونِت)
🟢 معنی: نیک بخت، خوشبخت
✳️ synonym: successful
♦️ The underdog was fortunate enough to come out a winner
♦️ آدم بازنده به اندازه ی کافی نیک بخت بود که به عنوان برنده از مسابقه بیرون آمد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💯 سلام سلام به همه دوستان عزیزمون 💯
🤩صبح پرانرژی دوشنبتون بخیر 🤩
چقدر دوتا لغت امروزمون کاربردیه 🙈🥰
📘 لغات 179 و 180 کتاب 504 📘
179) pioneer (پایِنیِر)
🟢 معنی: پیشتاز، پیش قدم
✳️ synonym: innovator, leader
♦️ In the fourth grade I assembled a picture collection of great american pioneers
♦️ در کلاس چهارم، مجموعه ای از تصاویر پیشتازان بزرگ امریکا را جمع آوری کردم
180) Innovative (اینِوِیتیو)
🟢 معنی: مبتکر، خلاق، مبتکرانه، خلاقانه
♦️ Nicole decided to alter her approach and become more innovative
♦️ «نیکول» تصمیم گرفت نگرش خود را تغییر داده و خلاقانه تر عمل کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🤩صبح پرانرژی دوشنبتون بخیر 🤩
چقدر دوتا لغت امروزمون کاربردیه 🙈🥰
📘 لغات 179 و 180 کتاب 504 📘
179) pioneer (پایِنیِر)
🟢 معنی: پیشتاز، پیش قدم
✳️ synonym: innovator, leader
♦️ In the fourth grade I assembled a picture collection of great american pioneers
♦️ در کلاس چهارم، مجموعه ای از تصاویر پیشتازان بزرگ امریکا را جمع آوری کردم
180) Innovative (اینِوِیتیو)
🟢 معنی: مبتکر، خلاق، مبتکرانه، خلاقانه
♦️ Nicole decided to alter her approach and become more innovative
♦️ «نیکول» تصمیم گرفت نگرش خود را تغییر داده و خلاقانه تر عمل کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 سلام جذابای عشق زبان 😍
🌤صبح آخرین روز فروردین ماهتون بخیر 🌤
دو تا لغت جدید آموزش بدیم در حد تیم ملی 😜
📗 لغات 181 و 182 کتاب 504 📗
181) slender (اِسلِندِر)
🟢 معنی: باریک اندام
✳️ synonym: slim
♦️ Carlotta's slender figure made her look somewhat taller than she was
♦️ اندام باریک «کارلوتا» قد او را از آنچه بود بلندتر می نمود
182) surpass (سِرپَس)
🟢 معنی: برتری داشتن، بهتر بودن
✳️ synonym: exceed
♦️ The machines of the twenty-first century surely surpass those of earlier times
♦️ ماشین های قرن بیست و یکم، مطمئنا از دوره های قبلی بهتر هستند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌤صبح آخرین روز فروردین ماهتون بخیر 🌤
دو تا لغت جدید آموزش بدیم در حد تیم ملی 😜
📗 لغات 181 و 182 کتاب 504 📗
181) slender (اِسلِندِر)
🟢 معنی: باریک اندام
✳️ synonym: slim
♦️ Carlotta's slender figure made her look somewhat taller than she was
♦️ اندام باریک «کارلوتا» قد او را از آنچه بود بلندتر می نمود
182) surpass (سِرپَس)
🟢 معنی: برتری داشتن، بهتر بودن
✳️ synonym: exceed
♦️ The machines of the twenty-first century surely surpass those of earlier times
♦️ ماشین های قرن بیست و یکم، مطمئنا از دوره های قبلی بهتر هستند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💋 سلام سلام زباندون های عزیز 💋
🍀 صبح دل انگیز اولین روز اردیبهشتتون بخیر 🍀
2 تا لغت دیگه به دامنه لغاتمون اضافه می کنیم 😎
📕 لغات 183 و 184 کتاب 504 📕
183) vast (وَست)
🟢 معنی: وسیع، گسترده
✳️ synonym: enormous
♦️ Daniel Boone explored vast areas that had never been settled
♦️ «دانیل بون» مناطق وسیعی را کشف کرد که هرگز کسی آنجا ساکن نبوده است
184) doubt (دَوت)
🟢 معنی: شک کردن در، تردید کردن در
✳️ synonym: mistrust
♦️ The question of whether he could survive the winter was left in doubt
♦️ این سوال که آیا او می توانست زمستان را سپری کند، مورد شک و تردید بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍀 صبح دل انگیز اولین روز اردیبهشتتون بخیر 🍀
2 تا لغت دیگه به دامنه لغاتمون اضافه می کنیم 😎
📕 لغات 183 و 184 کتاب 504 📕
183) vast (وَست)
🟢 معنی: وسیع، گسترده
✳️ synonym: enormous
♦️ Daniel Boone explored vast areas that had never been settled
♦️ «دانیل بون» مناطق وسیعی را کشف کرد که هرگز کسی آنجا ساکن نبوده است
184) doubt (دَوت)
🟢 معنی: شک کردن در، تردید کردن در
✳️ synonym: mistrust
♦️ The question of whether he could survive the winter was left in doubt
♦️ این سوال که آیا او می توانست زمستان را سپری کند، مورد شک و تردید بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌧 سلام به همه اعضای کانال نُوین اینگیلیش 🌧
🌈 صبح زیبای پر از خیر و نیکی داشته باشید 🌈
دوتا لغت جدید دیگه رو هم لِه میکنیم امروز 🤛💪
📘 لغات 185 و 186 کتاب 504 📘
185) capacity (کِپَسیتی)
🟢 معنی: ظرفیت، گنجایش
♦️ The gasoline capsule had a capacity of 500 gallons
♦️ محفظه ی بنزین، ۵۰۰ گالن ظرفیت داشت
186) penetrate (پِنِترِیت)
🟢 معنی: نفوذ کردن، سوراخ کردن
✳️ synonym: permeate
♦️ We had to penetrate the massive wall in order to hang the mirror
♦️ برای آویختن آیینه مجبور بودیم دیوار قطور را سوراخ کنیم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح زیبای پر از خیر و نیکی داشته باشید 🌈
دوتا لغت جدید دیگه رو هم لِه میکنیم امروز 🤛💪
📘 لغات 185 و 186 کتاب 504 📘
185) capacity (کِپَسیتی)
🟢 معنی: ظرفیت، گنجایش
♦️ The gasoline capsule had a capacity of 500 gallons
♦️ محفظه ی بنزین، ۵۰۰ گالن ظرفیت داشت
186) penetrate (پِنِترِیت)
🟢 معنی: نفوذ کردن، سوراخ کردن
✳️ synonym: permeate
♦️ We had to penetrate the massive wall in order to hang the mirror
♦️ برای آویختن آیینه مجبور بودیم دیوار قطور را سوراخ کنیم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💪 سلام ودرود خوشگلای پُرانرژی 💪
🌷🌿 صبح زیبای جمعتون بخیر عزیزان 🌷🌿
جُمعمون را با یادگیری ۲ تا لغت کاربردی شروع میکنیم 🤩
📘 لغات 187 و 188 کتاب 504 📘
187) pierce (پیِرس)
🟢 معنی: سوراخ کردن، رسوخ کردن، نفوذ کردن
✳️ synonym: stab, drill
♦️ My sister is debating whether or not to get her ears pierced
♦️ خواهرم در مورد این قضیه بحث میکند که آیا گوشش را سوراخ کند یا نه
188) accurate (اَکیِرِت)
🟢 معنی: دقیق، صحیح، درست
✳️ synonym: exact, correct
♦️ Emma's vision was so accurate that she didn't need glasses
♦️ قدرت دید «ایما» آنقدر دقیق بود که نیازی به عینک نداشت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌷🌿 صبح زیبای جمعتون بخیر عزیزان 🌷🌿
جُمعمون را با یادگیری ۲ تا لغت کاربردی شروع میکنیم 🤩
📘 لغات 187 و 188 کتاب 504 📘
187) pierce (پیِرس)
🟢 معنی: سوراخ کردن، رسوخ کردن، نفوذ کردن
✳️ synonym: stab, drill
♦️ My sister is debating whether or not to get her ears pierced
♦️ خواهرم در مورد این قضیه بحث میکند که آیا گوشش را سوراخ کند یا نه
188) accurate (اَکیِرِت)
🟢 معنی: دقیق، صحیح، درست
✳️ synonym: exact, correct
♦️ Emma's vision was so accurate that she didn't need glasses
♦️ قدرت دید «ایما» آنقدر دقیق بود که نیازی به عینک نداشت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💥 سلام سلام انگلیسی دوست های عزیز 💥
🎈 صبح شنبتون بخیر و شادی 🎈
صبحی که بدون آموزش شروع شود ابتر است😎
🔮 لغات 189 و 190 کتاب 504 🔮
189) microscope (مایکرُسکُپ)
🟢 معنی: میکروسکوپ
♦️ The students used a microscope to see the miniature insect
♦️ دانش آموزان از میکروسکوپ برای دیدن حشره بسیار ریز استفاده کردند
190) grateful (گرِیتفول)
🟢 معنی: سپاسگزار، ممنون، متشکر
✳️ synonym: thankful, beholden
♦️ The majority of pupils felt grateful for Mr. Ash's help
♦️ اکثر دانش آموزان به خاطر کمک آقای « اش » سپاسگزار بودند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🎈 صبح شنبتون بخیر و شادی 🎈
صبحی که بدون آموزش شروع شود ابتر است😎
🔮 لغات 189 و 190 کتاب 504 🔮
189) microscope (مایکرُسکُپ)
🟢 معنی: میکروسکوپ
♦️ The students used a microscope to see the miniature insect
♦️ دانش آموزان از میکروسکوپ برای دیدن حشره بسیار ریز استفاده کردند
190) grateful (گرِیتفول)
🟢 معنی: سپاسگزار، ممنون، متشکر
✳️ synonym: thankful, beholden
♦️ The majority of pupils felt grateful for Mr. Ash's help
♦️ اکثر دانش آموزان به خاطر کمک آقای « اش » سپاسگزار بودند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌷 درود و صد درود به همه زبان آموزهای عزیز 🌷
صبح سی وششمین روز بهار بسلامتی و خوشی باشه
اول صبحی هیچی اندازه یادگیری دوتا لغت کاربردی نمیچسبه 📝
🔮 لغات 191 و 192 کتاب 504 🔮
191) Cautious (کاشِس)
🟢 معنی: محتاط، مواظب، مراقب
✳️ synonym: careful, wary
♦️ Be cautious when you choose your opponent
♦️ هنگامیکه حریف خود را انتخاب می کنی مواظب باش
192) Confident (کانفیدِنت)
🟢 معنی: مطمئن، خاطرجمع
✳️ synonym: sure, certain
♦️ Annette was confident she would do well as a nurse
♦️ «آنت» مطمئن بود که به عنوان یک پرستار در کارش موفق خواهد بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
صبح سی وششمین روز بهار بسلامتی و خوشی باشه
اول صبحی هیچی اندازه یادگیری دوتا لغت کاربردی نمیچسبه 📝
🔮 لغات 191 و 192 کتاب 504 🔮
191) Cautious (کاشِس)
🟢 معنی: محتاط، مواظب، مراقب
✳️ synonym: careful, wary
♦️ Be cautious when you choose your opponent
♦️ هنگامیکه حریف خود را انتخاب می کنی مواظب باش
192) Confident (کانفیدِنت)
🟢 معنی: مطمئن، خاطرجمع
✳️ synonym: sure, certain
♦️ Annette was confident she would do well as a nurse
♦️ «آنت» مطمئن بود که به عنوان یک پرستار در کارش موفق خواهد بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌸 سلام سلام لیدی و جنتلمن های گُل 🌸
🎉 صبح ششمین روز اردیبهشت بخیر و شادی 🎉
دوشنبمون را عالی شروع میکنیم با یادگیری این ۲ واژه 🔥
🔮 لغات 193 و 194 کتاب 504 🔮
193) Appeal (اِپیل)
🟢 معنی: درخواست کردن
خواهش، گیرایی، جاذبه
✳️ synonym: petition, request
♦️ My boss always appeals to his employees to work swiftly and neatly
♦️ رئیس من همیشه از کارمندانش خواهش می کند که سریع و مرتب کار کنند
194) addict (اِدیکت)
🟢 معنی: مُعتاد، خوره، اسیر
✳️ synonym: buff, enthusiast
♦️ Because he was a heroin addict, it was essential for Carras to get the drug each day
♦️ به علت این که «کارلوس» به هرویین معتاد بود، لازم بود که هر روز موادمخدر استفاده کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🎉 صبح ششمین روز اردیبهشت بخیر و شادی 🎉
دوشنبمون را عالی شروع میکنیم با یادگیری این ۲ واژه 🔥
🔮 لغات 193 و 194 کتاب 504 🔮
193) Appeal (اِپیل)
🟢 معنی: درخواست کردن
خواهش، گیرایی، جاذبه
✳️ synonym: petition, request
♦️ My boss always appeals to his employees to work swiftly and neatly
♦️ رئیس من همیشه از کارمندانش خواهش می کند که سریع و مرتب کار کنند
194) addict (اِدیکت)
🟢 معنی: مُعتاد، خوره، اسیر
✳️ synonym: buff, enthusiast
♦️ Because he was a heroin addict, it was essential for Carras to get the drug each day
♦️ به علت این که «کارلوس» به هرویین معتاد بود، لازم بود که هر روز موادمخدر استفاده کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new