🍃 سلام همراهان همیشگی کانال نوین اینگلیش 🍃
🌈 صبح خوشگل چهارشنبتون بخیر 🌈
💯 125 واژه ی مشکل اما ضروری
1) abate (اِبِیت)
🟢 معنی: کاهش دادن، کاستن
🟡 synonym: lessen, reduce, decrease
🔴 The salesman could not abate the price of the automobile, without conferring with the manager
🔴 فروشنده بدون مشورت با مدیر، نتوانست قیمت اتومبیل را کاهش دهد
2) abhor (اَبهُر)
🟢 معنی: بیزار بودن، نفرت داشتن از
🟡 synonym: detest, hate
🔴 After dining at the Japanese restaurant, the tourist exclaimed, I love most Japanese food, but I abhor eating uncooked fish
🔴 گردشگر پس از صرف ناهار در رستوران ژاپنی با تعجب گفت: من بیشتر غذاهای ژاپنی را دوست دارم، اما از خوردن ماهی نپخته بیزارم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح خوشگل چهارشنبتون بخیر 🌈
💯 125 واژه ی مشکل اما ضروری
1) abate (اِبِیت)
🟢 معنی: کاهش دادن، کاستن
🟡 synonym: lessen, reduce, decrease
🔴 The salesman could not abate the price of the automobile, without conferring with the manager
🔴 فروشنده بدون مشورت با مدیر، نتوانست قیمت اتومبیل را کاهش دهد
2) abhor (اَبهُر)
🟢 معنی: بیزار بودن، نفرت داشتن از
🟡 synonym: detest, hate
🔴 After dining at the Japanese restaurant, the tourist exclaimed, I love most Japanese food, but I abhor eating uncooked fish
🔴 گردشگر پس از صرف ناهار در رستوران ژاپنی با تعجب گفت: من بیشتر غذاهای ژاپنی را دوست دارم، اما از خوردن ماهی نپخته بیزارم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌦️ سلام سلام رفقای زباندوست 🌦
🍓 بهترین پنجشنبه رو براتون آرزومندم 🍓
💯 125 واژه ی مشکل اما ضروری
3) acclimate (اَکلِمِیت)
🟢 معنی: عادت کردن، خو گرفتن
🟡 synonym: accustom
🔴 Dogs and cats usually acclimate easily to living in a home with small children
🔴 معمولا سگ ها و گربه ها به راحتی، به زندگی در خانه ای با کودک عادت می کنند
4) adage (اَدِج)
🟢 معنی: ضرب المثل
🟡 synonym: proverb, motto
🔴 If you want to get rich, remember the adage, a penny saved is a penny earned
🔴 اگر می خواهید ثروتمند شوید، این ضرب المثل را به خلطر داشته باشید که « یک پنی پس انداز کنی، یک پنی سود می کنی »
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍓 بهترین پنجشنبه رو براتون آرزومندم 🍓
💯 125 واژه ی مشکل اما ضروری
3) acclimate (اَکلِمِیت)
🟢 معنی: عادت کردن، خو گرفتن
🟡 synonym: accustom
🔴 Dogs and cats usually acclimate easily to living in a home with small children
🔴 معمولا سگ ها و گربه ها به راحتی، به زندگی در خانه ای با کودک عادت می کنند
4) adage (اَدِج)
🟢 معنی: ضرب المثل
🟡 synonym: proverb, motto
🔴 If you want to get rich, remember the adage, a penny saved is a penny earned
🔴 اگر می خواهید ثروتمند شوید، این ضرب المثل را به خلطر داشته باشید که « یک پنی پس انداز کنی، یک پنی سود می کنی »
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍊 سلام سلام دوستان عزیز 🍊
🌹 صبح آدینتون بخیر 🌹
💯 125 واژه ی مشکل اما ضروری
5) aegis (ایجِس)
🟢 معنی: حفاظت، دفاع
🟡 synonym: protection
🔴 In Greek mythology Apollo, the god of the sun, carried an aegis that provoked fear in his opponets
🔴 در اساطیر یونانی آپولو، خدای خورشید، یک سپر دفاعی را حمل می کرد که در دشمنانش ایجاد ترس می کرد
6) affluent (اَفلوئِنت)
🟢 معنی: ثروتمند، مرفه
🟡 synonym: wealthy, prosperous
🔴 The number of affluent people with assets of more than one billion dollars has increased every year
🔴 تعداد افراد ثروتمند با دارایی هایی بیش از یک میلیارد دلار هر سال افزایش می یابد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 صبح آدینتون بخیر 🌹
💯 125 واژه ی مشکل اما ضروری
5) aegis (ایجِس)
🟢 معنی: حفاظت، دفاع
🟡 synonym: protection
🔴 In Greek mythology Apollo, the god of the sun, carried an aegis that provoked fear in his opponets
🔴 در اساطیر یونانی آپولو، خدای خورشید، یک سپر دفاعی را حمل می کرد که در دشمنانش ایجاد ترس می کرد
6) affluent (اَفلوئِنت)
🟢 معنی: ثروتمند، مرفه
🟡 synonym: wealthy, prosperous
🔴 The number of affluent people with assets of more than one billion dollars has increased every year
🔴 تعداد افراد ثروتمند با دارایی هایی بیش از یک میلیارد دلار هر سال افزایش می یابد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔥 مراحل سنی به انگلیسی 🔥
🤱 New born (نیو بُرن)
🤱 تازه متولد شده
👶 Infant / baby (اینفِنت)
👶 نوزاد ( ۰ تا ۱ سال )
👧🏼 Toddler (تادْلِر)
👧🏼 نوپا ( ۱ تا ۳ سال )
👦 Childhood (چایْلدهود)
👦 دوران کودکی ( ۳ تا ۱۲ سال )
👩🦱 Teen / Teenager (تین / تینِیْجِر)
👩🦱 نوجوان ( ۱۳ تا ۱۹ سال )
👨🦰 Adult (اِدالت)
👨🦰 بزرگسال / بالغ
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🤱 New born (نیو بُرن)
🤱 تازه متولد شده
👶 Infant / baby (اینفِنت)
👶 نوزاد ( ۰ تا ۱ سال )
👧🏼 Toddler (تادْلِر)
👧🏼 نوپا ( ۱ تا ۳ سال )
👦 Childhood (چایْلدهود)
👦 دوران کودکی ( ۳ تا ۱۲ سال )
👩🦱 Teen / Teenager (تین / تینِیْجِر)
👩🦱 نوجوان ( ۱۳ تا ۱۹ سال )
👨🦰 Adult (اِدالت)
👨🦰 بزرگسال / بالغ
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 سلام سلام رفقای عشق زبان 🔮
💥 صبح دل انگیز شنبتون بشادی 💥
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
7) alleviate (اِلی وی اِیت)
🟢 معنی: تسکین دادن، آرام کردن
🟡 synonym: soothe, relieve
🔴 Pharmaceutical manufacturers are always seeking new drugs to alleviate pain
🔴 تولیدکنندگان دارویی، همواره در جستجوی داروهای جدید برای تسکین درد هستند
8) altercation (آلتِرکِیشِن)
🟢 معنی: مشاجره، مجادله، بحث پر سر و صدا
🟡 synonym: quarrel, disagreement
🔴 A policeman had to intervene when two motorists became involved in an altercation after a traffic accident
🔴 زمانیکه دو راننده پس از تصادف رانندگی درگیر مشاجره شدند، یک پلیس مجبور به مداخله شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💥 صبح دل انگیز شنبتون بشادی 💥
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
7) alleviate (اِلی وی اِیت)
🟢 معنی: تسکین دادن، آرام کردن
🟡 synonym: soothe, relieve
🔴 Pharmaceutical manufacturers are always seeking new drugs to alleviate pain
🔴 تولیدکنندگان دارویی، همواره در جستجوی داروهای جدید برای تسکین درد هستند
8) altercation (آلتِرکِیشِن)
🟢 معنی: مشاجره، مجادله، بحث پر سر و صدا
🟡 synonym: quarrel, disagreement
🔴 A policeman had to intervene when two motorists became involved in an altercation after a traffic accident
🔴 زمانیکه دو راننده پس از تصادف رانندگی درگیر مشاجره شدند، یک پلیس مجبور به مداخله شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
یه اصطلاح اوردم براتون در حد لالیگا 😎
ازین اصطلاح هایی که هر کسی بلد نیس 🥺
ازین اصطلاح هایی که باش میشه مُخ زد 😃
🟩 Can't get enough of someone
🟩 از کسی سیر نشدن، از کسی خسته نشدن
🔹 I can't get enough of you
🔹 ازت سیر نمیشم ( خسته نمیشم )
( برو بهش بگو جواب میده 😃 )
🟨 Can't get enough of something
🟨 از چیزی سیر نشدن، از چیزی خسته نشدن
🔹 I can't get enough of this song, play it again
🔹 من از این آهنگ سیر نمیشم. دوباره پلی کن ( دوباره بزارش )
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
ازین اصطلاح هایی که هر کسی بلد نیس 🥺
ازین اصطلاح هایی که باش میشه مُخ زد 😃
🟩 Can't get enough of someone
🟩 از کسی سیر نشدن، از کسی خسته نشدن
🔹 I can't get enough of you
🔹 ازت سیر نمیشم ( خسته نمیشم )
( برو بهش بگو جواب میده 😃 )
🟨 Can't get enough of something
🟨 از چیزی سیر نشدن، از چیزی خسته نشدن
🔹 I can't get enough of this song, play it again
🔹 من از این آهنگ سیر نمیشم. دوباره پلی کن ( دوباره بزارش )
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🪴 سلام سلام زبان دوست های کانال نُوین 🪴
🌦 صبح یکشنبه پاییزیتون بخیر 🌦
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
9) antithesis (اَنتی ثِسیس)
🟢 معنی: متضاد، مخالف، نقطه مقابل
🟡 synonym: reverse, opposite
🔴 Some religions teach that free will, that is, our ability to determine our actions, is the antithesis of fatalism
🔴 بعضی از مذاهب معتقدند که، آزادی عمل و توانایی تعیین اعمال ما نقطه مقابل جبرگرایی است
10) atheist (اِیثی ایست)
🟢 معنی: بی دین، کافر
🟡 synonym: infidel
🔴 The atheist is quite different from the agnostic, who is not sure whether there is a God
🔴 کافر کاملا با فردی که به وجود خدا مطمئن نیست، فرق دارد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌦 صبح یکشنبه پاییزیتون بخیر 🌦
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
9) antithesis (اَنتی ثِسیس)
🟢 معنی: متضاد، مخالف، نقطه مقابل
🟡 synonym: reverse, opposite
🔴 Some religions teach that free will, that is, our ability to determine our actions, is the antithesis of fatalism
🔴 بعضی از مذاهب معتقدند که، آزادی عمل و توانایی تعیین اعمال ما نقطه مقابل جبرگرایی است
10) atheist (اِیثی ایست)
🟢 معنی: بی دین، کافر
🟡 synonym: infidel
🔴 The atheist is quite different from the agnostic, who is not sure whether there is a God
🔴 کافر کاملا با فردی که به وجود خدا مطمئن نیست، فرق دارد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 سلام به لیدی و جنتلمن های گُل 🌹
🍃 صبح زیبای دوشنبتون بخیر 🍃
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
11) Avid (اَوید)
🟢 معنی: مشتاق، علاقمند
🟡 synonym: eager, keen
🔴 High school English teachers encourage their students to be avid readers
🔴 معلمان زبان انگلیسی دانش آموزانشان را تشویق می کنند که خوانندگان مشتاقی باشند
12) belligerent (بِلِجِرِنت)
🟢 معنی: ستیزه جو، جنگ طلب، متخاصم
🟡 synonym: hostile
🔴 The boxing coach urged his fighter to be more belligerent at the begining of the match
🔴 مربی بوکس از مشت زن خواست که در ابتدای بازی متخاصم تر باشد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍃 صبح زیبای دوشنبتون بخیر 🍃
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
11) Avid (اَوید)
🟢 معنی: مشتاق، علاقمند
🟡 synonym: eager, keen
🔴 High school English teachers encourage their students to be avid readers
🔴 معلمان زبان انگلیسی دانش آموزانشان را تشویق می کنند که خوانندگان مشتاقی باشند
12) belligerent (بِلِجِرِنت)
🟢 معنی: ستیزه جو، جنگ طلب، متخاصم
🟡 synonym: hostile
🔴 The boxing coach urged his fighter to be more belligerent at the begining of the match
🔴 مربی بوکس از مشت زن خواست که در ابتدای بازی متخاصم تر باشد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍇 سلام سلام نُوین اینگلیشی های عزیز 🍇
🍄 صبح سه شنبتون سرشار از انرژی های مثبت 🍄
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
13) benevolent (بِنِوِلِنت)
🟢 معنی: خیرخواه، نیکوکار، سخاوتمند
🟡 synonym: generous, charitable
🔴 Mother Theresa's benevolent work in third world nations made her famous
🔴 عمل خیرخواهانه مادر ترزا، او را در کشورهای جهان سوم مشهور ساخت
14) benign (بِناین)
🟢 معنی: مهربان، ملایم، لطیف، مطبوع
🟡 synonym: gentle, benevolent
🔴 Although there can be fierce rainstorms and windstorms and droughts in California, the weather there is usually benign
🔴 گرچه ممکن است در کالیفرنیا طوفان، گرد و غبار و خشکسالی وجود داشته باشد، اما هوای آنجا معمولا مطبوع است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍄 صبح سه شنبتون سرشار از انرژی های مثبت 🍄
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
13) benevolent (بِنِوِلِنت)
🟢 معنی: خیرخواه، نیکوکار، سخاوتمند
🟡 synonym: generous, charitable
🔴 Mother Theresa's benevolent work in third world nations made her famous
🔴 عمل خیرخواهانه مادر ترزا، او را در کشورهای جهان سوم مشهور ساخت
14) benign (بِناین)
🟢 معنی: مهربان، ملایم، لطیف، مطبوع
🟡 synonym: gentle, benevolent
🔴 Although there can be fierce rainstorms and windstorms and droughts in California, the weather there is usually benign
🔴 گرچه ممکن است در کالیفرنیا طوفان، گرد و غبار و خشکسالی وجود داشته باشد، اما هوای آنجا معمولا مطبوع است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
ای کسانیکه بی دعوت میرید جایی
این پست مخصوص شماست 😜
اصن میدونید انگلیسیا بهتون چی میگن:
🔮 مهمون ناخونده، بدون دعوت
🔮 Gate - crasher (گِیت کرَشِر)
🔹 He goes to parties without an invitation. he's a gate - crasher
🔹 او بدون دعوت به مهمانی ها میره. اون مهمون ناخوندست
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
این پست مخصوص شماست 😜
اصن میدونید انگلیسیا بهتون چی میگن:
🔮 مهمون ناخونده، بدون دعوت
🔮 Gate - crasher (گِیت کرَشِر)
🔹 He goes to parties without an invitation. he's a gate - crasher
🔹 او بدون دعوت به مهمانی ها میره. اون مهمون ناخوندست
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌲 سلام زباندوست های نُوین اینگلیش 🌲
🌸🌻 صبح چهارشنبتون بخیر 🌸🌻
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
15) bizarre (بیزار)
🟢 معنی: باورنکردنی، عجیب و غریب
🟡 synonym: strange, odd
🔴 Writers for television dreams hope to attract viewers by offering bizarre stories
🔴 نویسندگان برنامه های تلویزیونی امیدوارند با ارائه ی داستان های عجیب غریب بینندگان را جذب کنند
16) cajole (کَجِل)
🟢 معنی: فریب دادن، گول زدن، چرب زبانی کردن
🟡 synonym: coax, flatter
🔴 In order to convince his girlfriend to marry him, the man cajoled her by using sweet words and soft tones
🔴 مرد برای اینکه نامزدش را متقاعد ازدواج با او کند، با کلمات زیبا و لحنی آرام او را فریب داد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌸🌻 صبح چهارشنبتون بخیر 🌸🌻
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
15) bizarre (بیزار)
🟢 معنی: باورنکردنی، عجیب و غریب
🟡 synonym: strange, odd
🔴 Writers for television dreams hope to attract viewers by offering bizarre stories
🔴 نویسندگان برنامه های تلویزیونی امیدوارند با ارائه ی داستان های عجیب غریب بینندگان را جذب کنند
16) cajole (کَجِل)
🟢 معنی: فریب دادن، گول زدن، چرب زبانی کردن
🟡 synonym: coax, flatter
🔴 In order to convince his girlfriend to marry him, the man cajoled her by using sweet words and soft tones
🔴 مرد برای اینکه نامزدش را متقاعد ازدواج با او کند، با کلمات زیبا و لحنی آرام او را فریب داد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 دروووود به عُشّاق زبان انگلیسی 😍
🌳 صبح پاییزی پنجشنبتون بخیر 🌳
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
17) candor (کَندِر)
🟢 معنی: صداقت، راستگویی
🟡 synonym: honesty, frankness
🔴 An open mind and candor are qualities that we look for in a candidate for president
🔴 ذهنی باز و صداقت ویژگی هایی هستند که در یک نامزد ریاست جمهوری به دنبال آن هستیم
18) caustic (کاستیک)
🟢 معنی: طعنه آمیز، پرکنایه، نیش دار
🟡 synonym: bitter
🔴 In the debate one speaker attacked his opponent with sharp, caustic remarks
🔴 در مناظره، یکی از سخنرانان با اظهارات تند و طعنه آمیز حریفش را مورد حمله قرار داد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌳 صبح پاییزی پنجشنبتون بخیر 🌳
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
17) candor (کَندِر)
🟢 معنی: صداقت، راستگویی
🟡 synonym: honesty, frankness
🔴 An open mind and candor are qualities that we look for in a candidate for president
🔴 ذهنی باز و صداقت ویژگی هایی هستند که در یک نامزد ریاست جمهوری به دنبال آن هستیم
18) caustic (کاستیک)
🟢 معنی: طعنه آمیز، پرکنایه، نیش دار
🟡 synonym: bitter
🔴 In the debate one speaker attacked his opponent with sharp, caustic remarks
🔴 در مناظره، یکی از سخنرانان با اظهارات تند و طعنه آمیز حریفش را مورد حمله قرار داد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 سلام به دوستان گُل زباندوست 🌹
🌈 صبح زیبای آدینتون بشادی 🌈
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
19) chronological (کرُنُلُجیکال)
🟢 معنی: ترتیب زمانی وقایع، زمانی
🟡 synonym: sequential
🔴 In tracing the effectiveness of the knee operation he recently completed, the physician kept a chronological record of the patient's rehabilitation therapy
🔴 پزشک در بررسی تاثیر عمل زانو که اخیرا انجام شده، گزارش زمانی درمان توانبخشی بیمار را ثبت کرد
20) clandestine (کلَندِستین)
🟢 معنی: مخفیانه، سری، دزدکی
🟡 synonym: secret, covert
🔴 The police sometimes use clandestine sting operations in order to reduce criminal activity
🔴 پلیس گاهی اوقات برای کاهش فعالیت های جنایی از عملیات سری استفاده می کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح زیبای آدینتون بشادی 🌈
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
19) chronological (کرُنُلُجیکال)
🟢 معنی: ترتیب زمانی وقایع، زمانی
🟡 synonym: sequential
🔴 In tracing the effectiveness of the knee operation he recently completed, the physician kept a chronological record of the patient's rehabilitation therapy
🔴 پزشک در بررسی تاثیر عمل زانو که اخیرا انجام شده، گزارش زمانی درمان توانبخشی بیمار را ثبت کرد
20) clandestine (کلَندِستین)
🟢 معنی: مخفیانه، سری، دزدکی
🟡 synonym: secret, covert
🔴 The police sometimes use clandestine sting operations in order to reduce criminal activity
🔴 پلیس گاهی اوقات برای کاهش فعالیت های جنایی از عملیات سری استفاده می کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
☘ سلام سلام رفقای عزیز ☘
🍂 صبح شنبه پاییزیتون بخیر 🍂
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
21) cliche (کلی شِی)
🟢 معنی: کلیشه، تکراری، پیش پا افتاده
🟡 synonym: motto
🔴 The writer's stories were rejected by the magazine editor because they contained plots that were filled with cliches
🔴 داستان های نویسنده توسط ویراستار مجله رد شدند زیرا طرح هایی بودند مملو از اصطلاحات کلیشه ای
22) coerce (کُ اِرس)
🟢 معنی: بزور وادار کردن، مجبور کردن
🟡 synonym: force, compel
🔴 When the prisoners would not obey the guards, they were coerced into their cells
🔴 وقتی زندانی ها از نگهبانان اطاعت نکردند، مجبور شدند به سلول هایشان بازگردند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍂 صبح شنبه پاییزیتون بخیر 🍂
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
21) cliche (کلی شِی)
🟢 معنی: کلیشه، تکراری، پیش پا افتاده
🟡 synonym: motto
🔴 The writer's stories were rejected by the magazine editor because they contained plots that were filled with cliches
🔴 داستان های نویسنده توسط ویراستار مجله رد شدند زیرا طرح هایی بودند مملو از اصطلاحات کلیشه ای
22) coerce (کُ اِرس)
🟢 معنی: بزور وادار کردن، مجبور کردن
🟡 synonym: force, compel
🔴 When the prisoners would not obey the guards, they were coerced into their cells
🔴 وقتی زندانی ها از نگهبانان اطاعت نکردند، مجبور شدند به سلول هایشان بازگردند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍎 سلام دوستداران کانال نوین اینگلیش 🍎
🌈 صبح یکشنبتون بخیر 🌈
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
23) coherent (کُوهِرِنت)
🟢 معنی: منسجم، منطقی
🟡 synonym: logical
🔴 The president wanted to write a coherent speech about the economy that would be easy to understand
🔴 رییس جمهور می خواست نطقی منسجم درباره ی اقتصاد بنویسد که فهم آن راحت باشد
24) condon (کِندُون)
🟢 معنی: تایید کردن، عفو کردن، بخشیدن
🟡 synonym: excuse
🔴 Most dog trainers do not condone the use of spiked choke collars to control dogs
🔴 اکثر مربیان سگ، استفاده از قلاده برای کنترل سگها را تایید نمی کنند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح یکشنبتون بخیر 🌈
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
23) coherent (کُوهِرِنت)
🟢 معنی: منسجم، منطقی
🟡 synonym: logical
🔴 The president wanted to write a coherent speech about the economy that would be easy to understand
🔴 رییس جمهور می خواست نطقی منسجم درباره ی اقتصاد بنویسد که فهم آن راحت باشد
24) condon (کِندُون)
🟢 معنی: تایید کردن، عفو کردن، بخشیدن
🟡 synonym: excuse
🔴 Most dog trainers do not condone the use of spiked choke collars to control dogs
🔴 اکثر مربیان سگ، استفاده از قلاده برای کنترل سگها را تایید نمی کنند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
فرض کن رفتی خارج 😃
یه دختر خوشگل، خوشتیپ ازینا که خیلی جیگرن دیدی 🤩😍
یعنی نمیخوای مُخشو بزنی ؟ 🤔
دلم که میخاد ولی نمیدونم چی باید بگم 😭
بیا اوردم براتون 😎
اول برو سمت دختر موردنظر و بش بگو
🟦 شما تنها هستی؟
🟦 Are you on your own ?
ایشالا ک میگه آره😃
بعد بش بگو
🟥 اشکال نداره با شما همراه بشم؟
🟥 Do you mind if I join you?
اگه خیلی داغون نباشی 😂 بازم جواب مثبت میده
حالا باید یکم پول خرج کنی
خسیس بازی درنیارا جونی من
حالا بش بگو
🟦 میتونم واست یه نوشیدنی بگیرم؟
🟦 Can I get you a drink?
حالا دیگه وقتشو تیر خلاص رو بزنی و حرف دلتو بش بگی
🟥 من ازت خوشم اومده
🟥 I like you
حالا وقتشه آدرس خونشونم یادبگیری😎
🟦 میشه با ماشین تا خونه برسونمت؟
🟦 Can I drive you home?
در آخرم قرار بعدی رو باش تنظیم کن
🟥 کِی دوباره میشه ببینمت؟
🟥 When Can I see you again?
ارسال این پست برای کسانیکه قصد مُخ زنی دارند
الزامیست 😂
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
یه دختر خوشگل، خوشتیپ ازینا که خیلی جیگرن دیدی 🤩😍
یعنی نمیخوای مُخشو بزنی ؟ 🤔
دلم که میخاد ولی نمیدونم چی باید بگم 😭
بیا اوردم براتون 😎
اول برو سمت دختر موردنظر و بش بگو
🟦 شما تنها هستی؟
🟦 Are you on your own ?
ایشالا ک میگه آره😃
بعد بش بگو
🟥 اشکال نداره با شما همراه بشم؟
🟥 Do you mind if I join you?
اگه خیلی داغون نباشی 😂 بازم جواب مثبت میده
حالا باید یکم پول خرج کنی
خسیس بازی درنیارا جونی من
حالا بش بگو
🟦 میتونم واست یه نوشیدنی بگیرم؟
🟦 Can I get you a drink?
حالا دیگه وقتشو تیر خلاص رو بزنی و حرف دلتو بش بگی
🟥 من ازت خوشم اومده
🟥 I like you
حالا وقتشه آدرس خونشونم یادبگیری😎
🟦 میشه با ماشین تا خونه برسونمت؟
🟦 Can I drive you home?
در آخرم قرار بعدی رو باش تنظیم کن
🟥 کِی دوباره میشه ببینمت؟
🟥 When Can I see you again?
ارسال این پست برای کسانیکه قصد مُخ زنی دارند
الزامیست 😂
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 سلام سلام زبان آموزهای عزیز 🔮
🌦 صبح دوشنبتون بخیر 🌦
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
25) connive (کِنایو)
🟢 معنی: توطئه کردن، تبانی کردن
🟡 synonym: intrigue
🔴 It was revealed that foreign connived with criminals to gather information about atomic weapons
🔴 آشکار شد که جاسوسان خارجی با جنایتکاران تبانی کردند تا اطلاعات مربوط به سلاح های هسته ای را جمع آوری کنند
26) corpulent (کُرپیولِنت)
🟢 معنی: چاق، فربه
🟡 synonym: obese, fat
🔴 A recent survey revealed that many americans are corpulent because they eat large portions at meals
🔴 بررسی های اخیر نشان داد که بسیاری از امریکایی ها چاق هستند زیرا مقادیر وسیعی غذا می خورند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌦 صبح دوشنبتون بخیر 🌦
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
25) connive (کِنایو)
🟢 معنی: توطئه کردن، تبانی کردن
🟡 synonym: intrigue
🔴 It was revealed that foreign connived with criminals to gather information about atomic weapons
🔴 آشکار شد که جاسوسان خارجی با جنایتکاران تبانی کردند تا اطلاعات مربوط به سلاح های هسته ای را جمع آوری کنند
26) corpulent (کُرپیولِنت)
🟢 معنی: چاق، فربه
🟡 synonym: obese, fat
🔴 A recent survey revealed that many americans are corpulent because they eat large portions at meals
🔴 بررسی های اخیر نشان داد که بسیاری از امریکایی ها چاق هستند زیرا مقادیر وسیعی غذا می خورند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🪴 سلام سلام اعضای گُل کانال نُوین 🪴
🍁 صبح زیبای پاییزی سه شنبتون بخیر 🍁
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
27) covert (کاوِرت)
🟢 معنی: پوشیده، پنهانی، مخفیانه
🟡 synonym: hidden, secret
🔴 Before introducing herself to the charming-looking man at the party, the young woman glanced at him coverty
🔴 زن جوان در مهمانی قبل از معرفی خودش به مرد ظاهرا جذاب، مخفیانه به او نگاه می کرد
28) criterion (کرایتِریِن)
🟢 معنی: معیار، ملاک
🟡 synonym: measure, model
🔴 Tasty food is the criterion for a popular fast-food restaurant
🔴 غذای خوشمزه، معیار یک رستوران محبوب برای غذاهای فست فود است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍁 صبح زیبای پاییزی سه شنبتون بخیر 🍁
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
27) covert (کاوِرت)
🟢 معنی: پوشیده، پنهانی، مخفیانه
🟡 synonym: hidden, secret
🔴 Before introducing herself to the charming-looking man at the party, the young woman glanced at him coverty
🔴 زن جوان در مهمانی قبل از معرفی خودش به مرد ظاهرا جذاب، مخفیانه به او نگاه می کرد
28) criterion (کرایتِریِن)
🟢 معنی: معیار، ملاک
🟡 synonym: measure, model
🔴 Tasty food is the criterion for a popular fast-food restaurant
🔴 غذای خوشمزه، معیار یک رستوران محبوب برای غذاهای فست فود است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌲 سلام سلام دوستان عزیزمون 🌲
🥕 صبح چهار شنبتون بخیر 🥕
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
29) culpable (کال پِبِل)
🟢 معنی: مجرم، گناهکار
🟡 synonym: guilty
🔴 A trial will take place to determine whether the Olympic committee member who was accused of bribery is actually culpable
🔴 برای تعیین اینکه عضو کمیته ی المپیک متهم به رشوه واقعا گناهکار است یا نه، محاکمه ای صورت خواهد گرفت
30) cursory (کِرسِری)
🟢 معنی: عجولانه، سَرسَری
🟡 synonym: superficial
🔴 Because the students had given the text book only a cursory reading, they were unable to pass the examination
🔴 از انجایی که دانش اموزان کتاب را به صورت سرسری خوانده بودند، قادر نبودند که در امتحان قبول شوند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🥕 صبح چهار شنبتون بخیر 🥕
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
29) culpable (کال پِبِل)
🟢 معنی: مجرم، گناهکار
🟡 synonym: guilty
🔴 A trial will take place to determine whether the Olympic committee member who was accused of bribery is actually culpable
🔴 برای تعیین اینکه عضو کمیته ی المپیک متهم به رشوه واقعا گناهکار است یا نه، محاکمه ای صورت خواهد گرفت
30) cursory (کِرسِری)
🟢 معنی: عجولانه، سَرسَری
🟡 synonym: superficial
🔴 Because the students had given the text book only a cursory reading, they were unable to pass the examination
🔴 از انجایی که دانش اموزان کتاب را به صورت سرسری خوانده بودند، قادر نبودند که در امتحان قبول شوند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 سلام سلام رفقای گُل 🌹
🌾 صبح پنجشنبتون بخیر 🌾
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
31) decadent (دِکِدِنت)
🟢 معنی: انحطاط، رو به زوال، فاسد
🟡 synonym: effete
🔴 The rooms in the house we rented were old, worn out, dark and dusty, there was a decadent air about them
🔴 اتاقهای خانه ی کرایه ای ما قدیمی، فرسوده، تاریک و گرد و خاکی بودند، یعنی حال و هوای زوال و انحطاط داشتند
32) devious (دیوایِس)
🟢 معنی: حیله گر، مرموز، پیچیده
🟡 synonym: sly, crafty
🔴 It was difficult to determine the truth of the witness contradictory statements because of his devious manner
🔴 تشخیص حقیقت از گفته های متناقض شاهد بخاطر رفتار حیله گرانه اش دشوار بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌾 صبح پنجشنبتون بخیر 🌾
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
31) decadent (دِکِدِنت)
🟢 معنی: انحطاط، رو به زوال، فاسد
🟡 synonym: effete
🔴 The rooms in the house we rented were old, worn out, dark and dusty, there was a decadent air about them
🔴 اتاقهای خانه ی کرایه ای ما قدیمی، فرسوده، تاریک و گرد و خاکی بودند، یعنی حال و هوای زوال و انحطاط داشتند
32) devious (دیوایِس)
🟢 معنی: حیله گر، مرموز، پیچیده
🟡 synonym: sly, crafty
🔴 It was difficult to determine the truth of the witness contradictory statements because of his devious manner
🔴 تشخیص حقیقت از گفته های متناقض شاهد بخاطر رفتار حیله گرانه اش دشوار بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new