😍 سلااااااام زبان آموزهای گُل 😍
🌈 صبح زیبای آدینتون بخیر 🌈
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
33) digress (دیگ رِس)
🟢 معنی: از موضوع منحرف شدن، از این شاخه به آن شاخه پریدن
🟡 synonym: wander
🔴 The small creek in front of our house digressed from the main river that had been formed by the melting snow on the mountains
🔴 نهر کوچک روبروی خانه ما، از رودخانه اصلی که با ذوب شدن برف روی کوهها شکل گرفته بود منشعب شده است
34) dormant (دُرمِنت)
🟢 معنی: غیرفعال، خفته، مسکوت
🟡 synonym: inactive
🔴 The injured worker's lawyer asked the judge why his client's claim had lain dormant for so many months
🔴 وکیل کارگر مصدوم از قاضی پرسید که چرا ادعای خسارت موکل وی این همه ماه مسکوت مانده است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح زیبای آدینتون بخیر 🌈
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
33) digress (دیگ رِس)
🟢 معنی: از موضوع منحرف شدن، از این شاخه به آن شاخه پریدن
🟡 synonym: wander
🔴 The small creek in front of our house digressed from the main river that had been formed by the melting snow on the mountains
🔴 نهر کوچک روبروی خانه ما، از رودخانه اصلی که با ذوب شدن برف روی کوهها شکل گرفته بود منشعب شده است
34) dormant (دُرمِنت)
🟢 معنی: غیرفعال، خفته، مسکوت
🟡 synonym: inactive
🔴 The injured worker's lawyer asked the judge why his client's claim had lain dormant for so many months
🔴 وکیل کارگر مصدوم از قاضی پرسید که چرا ادعای خسارت موکل وی این همه ماه مسکوت مانده است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍊 سلام سلام لیدی و جنتلمن های عزیز 🍊
⛅️ صبح پاییزی شنبتون بخیر ⛅️
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
35) duress (دیورِس)
🟢 معنی: اجبار، زور، فشار
🟡 synonym: pressure, compulsion
🔴 After arguing violently with the referee, the basketball coach was escorted out of the area under duress
🔴 مربی بسکتبال پس از بحثی شدید با داور، به اجبار به بیرون از محوطه فرستاده شد
36) egotist (ایگِتِست)
🟢 معنی: آدم خودخواه، آدم از خود راضی
🟡 synonym: boaster
🔴 The egotist's e-mail address was the greatest.com
🔴 آدرس پست الکترونیکی آدم خودراضی عبارتست از « بهترین دات کام »
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
⛅️ صبح پاییزی شنبتون بخیر ⛅️
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
35) duress (دیورِس)
🟢 معنی: اجبار، زور، فشار
🟡 synonym: pressure, compulsion
🔴 After arguing violently with the referee, the basketball coach was escorted out of the area under duress
🔴 مربی بسکتبال پس از بحثی شدید با داور، به اجبار به بیرون از محوطه فرستاده شد
36) egotist (ایگِتِست)
🟢 معنی: آدم خودخواه، آدم از خود راضی
🟡 synonym: boaster
🔴 The egotist's e-mail address was the greatest.com
🔴 آدرس پست الکترونیکی آدم خودراضی عبارتست از « بهترین دات کام »
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
#گرامر
یه نکته گرامری بسیار آسون و بسیار کاربردی در مکالمات را بگیم:
💣 تفاوت too و either 💣
🔴 too
🔴 در پایان جملات استفاده میشه
🔴 از too بعد از یک عبارت مثبت استفاده می کنیم
🔹 I Love you
🔹 عاشقتم
🔸 I Love you too
🔸 منم عاشقتم
⚫️ either
⚫️ در پایان جملات استفاده میشه
⚫️ از either بعد از جملات منفی استفاده می کنیم
🔹 I'm not patient
🔹 من صبور نیستم
🔸 I'm not patient either
🔸 منم صبور نیستم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
یه نکته گرامری بسیار آسون و بسیار کاربردی در مکالمات را بگیم:
💣 تفاوت too و either 💣
🔴 too
🔴 در پایان جملات استفاده میشه
🔴 از too بعد از یک عبارت مثبت استفاده می کنیم
🔹 I Love you
🔹 عاشقتم
🔸 I Love you too
🔸 منم عاشقتم
⚫️ either
⚫️ در پایان جملات استفاده میشه
⚫️ از either بعد از جملات منفی استفاده می کنیم
🔹 I'm not patient
🔹 من صبور نیستم
🔸 I'm not patient either
🔸 منم صبور نیستم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍋 دروووووود زبان دوست های باانگیزه 🍋
🌲 صبح یکشنبتون بخیر عزیزان 🌲
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
37) elusive (ْای لوسیو)
🟢 معنی: گنگ، مبهم، پیچیده
🟡 synonym: complex
🔴 When questioned by the police, the suspect, who had actually committed the crime, gave his questioners elusive, insubstantial answers
🔴 هنگامیکه پلیس از متهم که در واقع مرتکب جنایت شده بود بازجویی کرد او به بازجویانش پاسخ های مبهم و نامشخص داد
38) emulate (اِمیولِیت)
🟢 معنی: کپی کردن، تقلید کردن
🟡 synonym: copy, mimic
🔴 Eager for success, the newly hired newspaper reported tried to emulate the managing editor's writing style
🔴 گزارشگر تازه استخدام شده روزنامه که مشتاق موفقیت بود، سعی کرد از سبک نگارش ویراستار تقلید کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌲 صبح یکشنبتون بخیر عزیزان 🌲
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
37) elusive (ْای لوسیو)
🟢 معنی: گنگ، مبهم، پیچیده
🟡 synonym: complex
🔴 When questioned by the police, the suspect, who had actually committed the crime, gave his questioners elusive, insubstantial answers
🔴 هنگامیکه پلیس از متهم که در واقع مرتکب جنایت شده بود بازجویی کرد او به بازجویانش پاسخ های مبهم و نامشخص داد
38) emulate (اِمیولِیت)
🟢 معنی: کپی کردن، تقلید کردن
🟡 synonym: copy, mimic
🔴 Eager for success, the newly hired newspaper reported tried to emulate the managing editor's writing style
🔴 گزارشگر تازه استخدام شده روزنامه که مشتاق موفقیت بود، سعی کرد از سبک نگارش ویراستار تقلید کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
اعضای داخلی بدنمون را یاد بگیریم:
🟧 Lung (لانگ)
🟧 شُش
🟨 Liver (لیوِر)
🟨 کَبد
🟧 Kidney (کیدْنی)
🟧 کلیه
🟨 Bladder (بْلَدِر)
🟨 مثانه
🟧 Heart (هارت)
🟧 قلب
🟨 Stomach (سْتامِک)
🟨 معده
🟧 Intestine (اینْتِستین)
🟧 روده
🟨 Uterus (یوتِرِس)
🟨رَحِم
🟧 Brain (بْرِیْن)
🟧 مغز
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🟧 Lung (لانگ)
🟧 شُش
🟨 Liver (لیوِر)
🟨 کَبد
🟧 Kidney (کیدْنی)
🟧 کلیه
🟨 Bladder (بْلَدِر)
🟨 مثانه
🟧 Heart (هارت)
🟧 قلب
🟨 Stomach (سْتامِک)
🟨 معده
🟧 Intestine (اینْتِستین)
🟧 روده
🟨 Uterus (یوتِرِس)
🟨رَحِم
🟧 Brain (بْرِیْن)
🟧 مغز
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍉 سلام و درود نُوین اینگلیشیای جیگر 🍉
☁️ صبح دوشنبتون پرنشاط و پرانرژی ☁️
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
39) eulogy (یولِجی)
🟢 معنی: مدح، ستایش، تمجید
🔴 At her inauguration the newly elected governor's eulogy listed the accomplishments of the previous governor
🔴 در مراسم معارفه، مدح فرماندار تازه انتخاب شده فهرستی از دستاوردهای فرماندار قبلی بود
40) exacerbate (اِگزَسِرِبِیت)
🟢 معنی: تشدید کردن، بدتر کردن، وخیم کردن
🟡 synonym: worsen, aggravate
🔴 The pain in the pitcher's sore elbow was exacerbated when he pitched a full game after only one day's rest
🔴 وقتیکه مدافع تنها پس از یک روز استراحت، یک بازی کامل تمام توپ ها را پرتاب کرد، درد آرنج زخمی اش تشدید شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
☁️ صبح دوشنبتون پرنشاط و پرانرژی ☁️
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
39) eulogy (یولِجی)
🟢 معنی: مدح، ستایش، تمجید
🔴 At her inauguration the newly elected governor's eulogy listed the accomplishments of the previous governor
🔴 در مراسم معارفه، مدح فرماندار تازه انتخاب شده فهرستی از دستاوردهای فرماندار قبلی بود
40) exacerbate (اِگزَسِرِبِیت)
🟢 معنی: تشدید کردن، بدتر کردن، وخیم کردن
🟡 synonym: worsen, aggravate
🔴 The pain in the pitcher's sore elbow was exacerbated when he pitched a full game after only one day's rest
🔴 وقتیکه مدافع تنها پس از یک روز استراحت، یک بازی کامل تمام توپ ها را پرتاب کرد، درد آرنج زخمی اش تشدید شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍇 سلام سلام عُشاق زبان انگلیسی 🍇
🖼 صبح سه شنبتون بخیر 🖼
41) exhort (اِگزُرت)
🟢 معنی: تشویق کردن، ترغیب کردن، نصیحت کردن
🟡 synonym: urge, advise
🔴 The candidate exhorted members of his party to be certain to vote for him on election Day
🔴 نامزد اعضای حزبش را تشویق کرد که حتما در روز انتخابات به او رای دهند
42) expedite (اِکسپِدِیت)
🟢 معنی: تسریع کردن، به سرعت ارسال کردن
🟡 synonym: speed up
🔴 The company's large number of orders were expedited when the shipping clerk decided to use an airborne delivery company
🔴 زمانی که مسئول ارسال محموله تصمیم گرفت از یک شرکت تحویل هوایی استفاده کند، تعداد زیادی از سفارشات کشور تسریع یافت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🖼 صبح سه شنبتون بخیر 🖼
41) exhort (اِگزُرت)
🟢 معنی: تشویق کردن، ترغیب کردن، نصیحت کردن
🟡 synonym: urge, advise
🔴 The candidate exhorted members of his party to be certain to vote for him on election Day
🔴 نامزد اعضای حزبش را تشویق کرد که حتما در روز انتخابات به او رای دهند
42) expedite (اِکسپِدِیت)
🟢 معنی: تسریع کردن، به سرعت ارسال کردن
🟡 synonym: speed up
🔴 The company's large number of orders were expedited when the shipping clerk decided to use an airborne delivery company
🔴 زمانی که مسئول ارسال محموله تصمیم گرفت از یک شرکت تحویل هوایی استفاده کند، تعداد زیادی از سفارشات کشور تسریع یافت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍐 سلام سلام عزیزای دل 🍐
🌹 صبح زیبای چهارشنبتون بخیر 🌹
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
43) fallacious (فِلِی شِس)
🟢 معنی: گمراه کننده، فریبنده
🟡 synonym: false, incorrect
🔴 Evidence that rests solely upon isolated facts is usually fallacious
🔴 شواهدی که تنها بر مبنای اطلاعات پراکنده باشد، معمولا گمراه کننده و غلط می باشند
44) fracas (فِرِیکِس)
🟢 معنی: کتک کاری، دعوا، زد و خورد
🟡 synonym: brawl
🔴 A fracas took place between the two students after they bumped against each other on the stairs
🔴 بعد از اینکه دو دانشجو در راه پله با هم برخورد کردند، زد و خوردی بین آنها صورت گرفت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 صبح زیبای چهارشنبتون بخیر 🌹
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
43) fallacious (فِلِی شِس)
🟢 معنی: گمراه کننده، فریبنده
🟡 synonym: false, incorrect
🔴 Evidence that rests solely upon isolated facts is usually fallacious
🔴 شواهدی که تنها بر مبنای اطلاعات پراکنده باشد، معمولا گمراه کننده و غلط می باشند
44) fracas (فِرِیکِس)
🟢 معنی: کتک کاری، دعوا، زد و خورد
🟡 synonym: brawl
🔴 A fracas took place between the two students after they bumped against each other on the stairs
🔴 بعد از اینکه دو دانشجو در راه پله با هم برخورد کردند، زد و خوردی بین آنها صورت گرفت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
بریم سراغ یه درس جدید
عجله داریم، میخوایم بگیم:
💥 عجله کن، زودباش
🔹 Hurry up (هاری آپ)
🔸 Come on (کام آن)
🔹 Shake a leg (شِیک اِ لِگ)
🔸 Move it (مووْ ایت)
🔹 Get cracking (گِت کرَکینگ)
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
عجله داریم، میخوایم بگیم:
💥 عجله کن، زودباش
🔹 Hurry up (هاری آپ)
🔸 Come on (کام آن)
🔹 Shake a leg (شِیک اِ لِگ)
🔸 Move it (مووْ ایت)
🔹 Get cracking (گِت کرَکینگ)
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
🍊 سلام سلام دوستان زباندوستمون 🍊
🌦 صبح دل انگیز پنجشنبتون بخیر 🌦
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
45) furtive (فِرتِوْ)
🟢 معنی: پنهانی، مخفیانه، یواشکی
🟡 synonym: sneaky, stealthy
🔴 Although photographing paintings was prohibited in the museum, the tourist furtively snapped a picture
🔴 اگرچه عکاسی از نقاشی ها در موزه ممنوع بود، توریست مخفیانه یک عکس گرفت
46) garrulous (گَرِلِس)
🟢 معنی: وراج، پرحرف، طولانی
🟡 synonym: talkative
🔴 The invited speaker's lengthly, garrulous speech at the graduation exercises put some members of the audience to sleep
🔴 سخنرانی طولانی و وراج گونه ی سخنران دعوت شده در مراسم فارغ التحصیلی برخی از حضار را خواب کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌦 صبح دل انگیز پنجشنبتون بخیر 🌦
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
45) furtive (فِرتِوْ)
🟢 معنی: پنهانی، مخفیانه، یواشکی
🟡 synonym: sneaky, stealthy
🔴 Although photographing paintings was prohibited in the museum, the tourist furtively snapped a picture
🔴 اگرچه عکاسی از نقاشی ها در موزه ممنوع بود، توریست مخفیانه یک عکس گرفت
46) garrulous (گَرِلِس)
🟢 معنی: وراج، پرحرف، طولانی
🟡 synonym: talkative
🔴 The invited speaker's lengthly, garrulous speech at the graduation exercises put some members of the audience to sleep
🔴 سخنرانی طولانی و وراج گونه ی سخنران دعوت شده در مراسم فارغ التحصیلی برخی از حضار را خواب کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🥝 سلام رفقای پُرانرژیمون 🥝
🏔 صبح آدینتون بخیر 🏔
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
47) gesticulate (جِستیکیولِیت)
🟢 معنی: اشاره کردن ( با سر و دست )
🟡 synonym: motion, gesture
🔴 Englishmen think that French people speak louder and gesticulate more than English people
🔴 انگلیسی ها معتقدند که فرانسوی ها بلندتر و بیشتر از مردم انگلیس در موقع حرف زدن، سر و دست تکان می دهند
48) heterogeneous (هِتِراجِنِس)
🟢 معنی: ناهمگن، غیریکنواخت
🟡 synonym: different
🔴 Teaching a heterogeneous group of skiers, beginners, and intermediates in one class, for example, is extremely difficult
🔴 آموزش به یک گروه ناهمگن از اسکی بازان به عنوان مثال شامل مبتدی و متوسط در یک کلاس بسیار دشوار است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🏔 صبح آدینتون بخیر 🏔
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
47) gesticulate (جِستیکیولِیت)
🟢 معنی: اشاره کردن ( با سر و دست )
🟡 synonym: motion, gesture
🔴 Englishmen think that French people speak louder and gesticulate more than English people
🔴 انگلیسی ها معتقدند که فرانسوی ها بلندتر و بیشتر از مردم انگلیس در موقع حرف زدن، سر و دست تکان می دهند
48) heterogeneous (هِتِراجِنِس)
🟢 معنی: ناهمگن، غیریکنواخت
🟡 synonym: different
🔴 Teaching a heterogeneous group of skiers, beginners, and intermediates in one class, for example, is extremely difficult
🔴 آموزش به یک گروه ناهمگن از اسکی بازان به عنوان مثال شامل مبتدی و متوسط در یک کلاس بسیار دشوار است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍑 سلام سلام زبان آموزهای عزیز 🍑
🌩 صبح خنک پاییزیتون بخیر 🌩
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
49) imbibe (ایمبایب)
🟢 معنی: جذب کردن، پذیرفتن
🟡 synonym: absorb
🔴 The heat of the sun's rays was imbided by the sunbathers
🔴 گرمای اشعه ی آفتاب جذب بدن، آفتاب نشین ها شد
50) impasse (ایم پَس)
🟢 معنی: بن بست، تنگنا
🟡 synonym: deadlock
🔴 As soon as the bank robber found himself in a dead end alley without a way out, he realized that he was at an impasse
🔴 دزد بانک به محض اینکه خود را در انتهای کوچه بدون راه فرار یافت، پی برد که در بن بست قرار گرفته است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌩 صبح خنک پاییزیتون بخیر 🌩
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
49) imbibe (ایمبایب)
🟢 معنی: جذب کردن، پذیرفتن
🟡 synonym: absorb
🔴 The heat of the sun's rays was imbided by the sunbathers
🔴 گرمای اشعه ی آفتاب جذب بدن، آفتاب نشین ها شد
50) impasse (ایم پَس)
🟢 معنی: بن بست، تنگنا
🟡 synonym: deadlock
🔴 As soon as the bank robber found himself in a dead end alley without a way out, he realized that he was at an impasse
🔴 دزد بانک به محض اینکه خود را در انتهای کوچه بدون راه فرار یافت، پی برد که در بن بست قرار گرفته است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
یه نکته آسون بگیم که خیلیامون نمیدونیم
❌ معنی دیگر change ❌
هممون میدونیم change به معنی ( تغییر، تعویض، تغییر کردن ) هست
اما change یه معنی کاربردی دیگه هم داره
🔴 Change
🔴 باقی پول، پول خُرد
دوتا مثالم بزنیم که جا بیفته
🔹 Here's your change
🔹 بفرمایید باقی پولتون
🔸 Keep the change
🔸 باقیش مال خودتون
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
❌ معنی دیگر change ❌
هممون میدونیم change به معنی ( تغییر، تعویض، تغییر کردن ) هست
اما change یه معنی کاربردی دیگه هم داره
🔴 Change
🔴 باقی پول، پول خُرد
دوتا مثالم بزنیم که جا بیفته
🔹 Here's your change
🔹 بفرمایید باقی پولتون
🔸 Keep the change
🔸 باقیش مال خودتون
🔮 @novinenglish_new
🔮 @novinenglish_new
🍒 سلام دوستان نُوین اینگلیشی گُل 🍒
💐 صبحتون بخیر - عیدتون مبارک 💐
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
51) impeccable (ایمپِکِبِل)
🟢 معنی: بی عیب و نقص، کامل
🟡 synonym: perfect, flawless
🔴 After driving a bus for 40 years without an accident, the driver received an award for impeccable service
🔴 پس از چهل سال رانندگی بدون تصادف، راننده اتوبوس بخاطر خدمات بی عیب و نقصش جایزه ای دریافت کرد
52) incarcerate (اینکارسِرِیت)
🟢 معنی: زندانی کردن، حبس کردن
🔴 Many lawyers believe that childeren under the age of 16 should not be incarcerated in the same prisons as adults
🔴 بسیاری از وکلا معتقدند که کودکان زیر شانزده سال نباید در زندان بزرگسالان زندانی شوند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💐 صبحتون بخیر - عیدتون مبارک 💐
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
51) impeccable (ایمپِکِبِل)
🟢 معنی: بی عیب و نقص، کامل
🟡 synonym: perfect, flawless
🔴 After driving a bus for 40 years without an accident, the driver received an award for impeccable service
🔴 پس از چهل سال رانندگی بدون تصادف، راننده اتوبوس بخاطر خدمات بی عیب و نقصش جایزه ای دریافت کرد
52) incarcerate (اینکارسِرِیت)
🟢 معنی: زندانی کردن، حبس کردن
🔴 Many lawyers believe that childeren under the age of 16 should not be incarcerated in the same prisons as adults
🔴 بسیاری از وکلا معتقدند که کودکان زیر شانزده سال نباید در زندان بزرگسالان زندانی شوند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
☄ سلامسلام گوله های انرژی ☄
🌦 صبح پاییزی دوشنبتون بخیر 🌦
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
53) incriminate (این کری می نِیت)
🟢 معنی: متهم کردن، گناهکار دانستن
🟡 synonym: criminate
🔴 Because the detectives believed a murder had been committed, they searched the house for incriminating information
🔴 از آنجایی که کاراگاهان اعتقاد داشتند قتلی صورت گرفته است، برای یافتن مدارکی دال بر اتهام خانه را بازرسی کردند
54) incumbent (این کام بِنت)
🟢 معنی: متصدی، مسئول
🟡 synonym: occupant
🔴 It is generally believed that in a congressional election incumbents have a significant advantage over their opponent
🔴 اعتقاد عمومی این است که در انتخابات کنگره، افراد متصدی بر رقبای خود امتیاز قابل توجهی دارند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌦 صبح پاییزی دوشنبتون بخیر 🌦
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
53) incriminate (این کری می نِیت)
🟢 معنی: متهم کردن، گناهکار دانستن
🟡 synonym: criminate
🔴 Because the detectives believed a murder had been committed, they searched the house for incriminating information
🔴 از آنجایی که کاراگاهان اعتقاد داشتند قتلی صورت گرفته است، برای یافتن مدارکی دال بر اتهام خانه را بازرسی کردند
54) incumbent (این کام بِنت)
🟢 معنی: متصدی، مسئول
🟡 synonym: occupant
🔴 It is generally believed that in a congressional election incumbents have a significant advantage over their opponent
🔴 اعتقاد عمومی این است که در انتخابات کنگره، افراد متصدی بر رقبای خود امتیاز قابل توجهی دارند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔥 سلام سلام به همه زبان آموزان حرفه ای 🔥
🌤 صبح سه شنبتون بشادی و سلامتی 🌤
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
55) indigent (این دی جِنت)
🟢 معنی: فقیر، تهیدست، مستضعف
🟡 synonym: poor, needy
🔴 During the nineteenth century each town or parish was responsible for its own disabled and indigent citizens
🔴 در طول قرن نوزدهم، هر شهر یا بخش مسئول شهروندان فقیر ومعلول خودش بود
56) indolent (ایندِلِنت)
🟢 معنی: تنبل، تن پرور، سست
🟡 synonym: lazy, sluggish
🔴 It was his indolent nature that allowed him to lie in the sun all day and avoid any kind of sport or game
🔴 این طبیعت تنبلش بود که به او اجازه میداد تا تمام روز را در برابر خورشید دراز بکشد واز هرگونه ورزش و یا بازی پرهیز کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌤 صبح سه شنبتون بشادی و سلامتی 🌤
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
55) indigent (این دی جِنت)
🟢 معنی: فقیر، تهیدست، مستضعف
🟡 synonym: poor, needy
🔴 During the nineteenth century each town or parish was responsible for its own disabled and indigent citizens
🔴 در طول قرن نوزدهم، هر شهر یا بخش مسئول شهروندان فقیر ومعلول خودش بود
56) indolent (ایندِلِنت)
🟢 معنی: تنبل، تن پرور، سست
🟡 synonym: lazy, sluggish
🔴 It was his indolent nature that allowed him to lie in the sun all day and avoid any kind of sport or game
🔴 این طبیعت تنبلش بود که به او اجازه میداد تا تمام روز را در برابر خورشید دراز بکشد واز هرگونه ورزش و یا بازی پرهیز کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
با فرارسیدن آبان، بهتره یکم راجع به متولدین آبان بیشتر بدونیم
پسراشون جنتلمنن 🤩
دختراشونم کیس ازدواج 😍
چنتا ویژگی هاشون را میگم بدونید:
🟧 Tolerant (تالِرِنت)
🟧 پُرتحمل
🟨 Charming (چارمینگ)
🟨 دلربا
🟧 Genial (جی نیِل)
🟧 خوش مشرب، خوش معاشرت
🟨 Ambitious (اَمبی شِس)
🟨 جاه طلب
🟧 Warm blooded (وارم بلادِد)
🟧 خونگرم
🟨 Energetic (اِنِرجِتیک)
🟨 پُرانرژی
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
پسراشون جنتلمنن 🤩
دختراشونم کیس ازدواج 😍
چنتا ویژگی هاشون را میگم بدونید:
🟧 Tolerant (تالِرِنت)
🟧 پُرتحمل
🟨 Charming (چارمینگ)
🟨 دلربا
🟧 Genial (جی نیِل)
🟧 خوش مشرب، خوش معاشرت
🟨 Ambitious (اَمبی شِس)
🟨 جاه طلب
🟧 Warm blooded (وارم بلادِد)
🟧 خونگرم
🟨 Energetic (اِنِرجِتیک)
🟨 پُرانرژی
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌵 سلام سلام اعضای عزیز نوین اینگلیش 🌵
⛅️ صبح خوشگل چهارشنبتون بخیر ⛅️
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
57) inept (اینِپت)
🟢 نالایق، دست و پا چلفتی
🟡 synonym: awkward
🔴 The inept lawyer was fired when his client found out he had not graduated from law school
🔴 وقتی موکل پی برد وکیل نالایق از دانشکده حقوق فارغ التحصیل نشده است، او را اخراج کرد
58) innocuous (اِنا کیوئِس)
🟢 معنی: بی ضرر، بی آزار
🟡 synonym: harmless
🔴 People who keep snakes as pets wonder why so many of their friends tend to fear one of the most innocuous animals
🔴 افرادی که از مار به عنوان حیوانات دست آموز و خانگی نگهداری می کنند از اینکه بسیاری از دوستانشان از بی ضررترین حیوانات می ترسند، تعجب می کنند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
⛅️ صبح خوشگل چهارشنبتون بخیر ⛅️
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
57) inept (اینِپت)
🟢 نالایق، دست و پا چلفتی
🟡 synonym: awkward
🔴 The inept lawyer was fired when his client found out he had not graduated from law school
🔴 وقتی موکل پی برد وکیل نالایق از دانشکده حقوق فارغ التحصیل نشده است، او را اخراج کرد
58) innocuous (اِنا کیوئِس)
🟢 معنی: بی ضرر، بی آزار
🟡 synonym: harmless
🔴 People who keep snakes as pets wonder why so many of their friends tend to fear one of the most innocuous animals
🔴 افرادی که از مار به عنوان حیوانات دست آموز و خانگی نگهداری می کنند از اینکه بسیاری از دوستانشان از بی ضررترین حیوانات می ترسند، تعجب می کنند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 سلااااااام و درود زباندوست های گُل 😍
🎋 صبح پنجشنبه آبان ماهتون بخیر 🎋
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
59) insolent (این سِلِنت)
🟢 معنی: گستاخ، پررو، گستاخانه
🟡 synonym: impudent
🔴 Insolent behavior toward an officer in the armed forces will result in a court martial
🔴 رفتار گستاخانه نسبت به یک افسر نیروهای مسلح به دادگاه نظامی ختم خواهد شد
60) intrepid (این ترِپید)
🟢 معنی: شجاع، بی باک، دلیر
🟡 synonym: brave, courageous
🔴 Trapeza artists in the circus perform intrepid maneuvers high above the circus floor
🔴 هنرمندان بندباز در بالای سکوی سیرک مانورهای شجاعانه ای را انجام می دهند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🎋 صبح پنجشنبه آبان ماهتون بخیر 🎋
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
59) insolent (این سِلِنت)
🟢 معنی: گستاخ، پررو، گستاخانه
🟡 synonym: impudent
🔴 Insolent behavior toward an officer in the armed forces will result in a court martial
🔴 رفتار گستاخانه نسبت به یک افسر نیروهای مسلح به دادگاه نظامی ختم خواهد شد
60) intrepid (این ترِپید)
🟢 معنی: شجاع، بی باک، دلیر
🟡 synonym: brave, courageous
🔴 Trapeza artists in the circus perform intrepid maneuvers high above the circus floor
🔴 هنرمندان بندباز در بالای سکوی سیرک مانورهای شجاعانه ای را انجام می دهند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
❤️ سلام سلام نُوین اینگلیش های عزیز ❤️
🌈 آدینه توپی داشته باشید 🌈
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
61) inundate (اینِدِیت)
🟢 معنی: غرق شدن، غرق کردن
🟡 synonym: deluge
🔴 If you watch TV, be prepared to be inundated by a myriad of advertisement
🔴 اگر تلویزیون تماشا می کنید، آماده باشید که غرق تعداد زیادی تبلیغ شوید
62) irrelevant (ایرِلِوِنت)
🟢 معنی: بی ربط، نا مربوط
🟡 synonym: unrelated
🔴 Earl's irrelevant remarks embarrassed his wife at the party
🔴 حرف های نامربوط « ارل » همسرش را در مهمانی خجالت داد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 آدینه توپی داشته باشید 🌈
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
61) inundate (اینِدِیت)
🟢 معنی: غرق شدن، غرق کردن
🟡 synonym: deluge
🔴 If you watch TV, be prepared to be inundated by a myriad of advertisement
🔴 اگر تلویزیون تماشا می کنید، آماده باشید که غرق تعداد زیادی تبلیغ شوید
62) irrelevant (ایرِلِوِنت)
🟢 معنی: بی ربط، نا مربوط
🟡 synonym: unrelated
🔴 Earl's irrelevant remarks embarrassed his wife at the party
🔴 حرف های نامربوط « ارل » همسرش را در مهمانی خجالت داد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new