🌡💉 یه پُست واکسنی اوردم براتون 🌡💉
🟩 I got vaccinated (آی گات وَکسینِیتِد)
🟩 من واکسن زدم
🟨 I didn't get vaccinated
(آی دیدِنت گِت وَکسینِیتِد)
🟨 من واکسن نزدم
🟩 Did you get vaccinated for Covid?
🟩 واکسن کرونا زدی؟
🟨 Did your father get vaccinated for Covid?
🟨 پدرت واکسن کرونا زده؟
🟩 My familly were vaccinated against the Corona
🟩 خانواده من در برابر کرونا واکسینه شدند
🟨 I was on a drip (آی واز آن اِ دریپ)
🟨 زیر سرُم بودم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🟩 I got vaccinated (آی گات وَکسینِیتِد)
🟩 من واکسن زدم
🟨 I didn't get vaccinated
(آی دیدِنت گِت وَکسینِیتِد)
🟨 من واکسن نزدم
🟩 Did you get vaccinated for Covid?
🟩 واکسن کرونا زدی؟
🟨 Did your father get vaccinated for Covid?
🟨 پدرت واکسن کرونا زده؟
🟩 My familly were vaccinated against the Corona
🟩 خانواده من در برابر کرونا واکسینه شدند
🟨 I was on a drip (آی واز آن اِ دریپ)
🟨 زیر سرُم بودم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 سلام سلام زباندون های گُل 🌹
🍃 صبح یکشنبتون سرشار از نشاط 🍃
📘 لغات 443 و 444 کتاب 504 📘
443) summit (سامیت)
🟢 معنی: قله، نوک، بالاترین نقطه
🟡 synonym: peak, top
🔴 We estimated the summit of the mountain to be twenty thousand feet
🔴 ما قله کوه را بیست هزار پا تخمین زدیم
444) heed (هید)
🟢 معنی: به دقت توجه کردن، توجه کردن به
🟡 synonym: regard
🔴 I demand that you heed what I say
🔴 تقاضا می کنم به آنچه می گویم به دقت توجه کنید
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍃 صبح یکشنبتون سرشار از نشاط 🍃
📘 لغات 443 و 444 کتاب 504 📘
443) summit (سامیت)
🟢 معنی: قله، نوک، بالاترین نقطه
🟡 synonym: peak, top
🔴 We estimated the summit of the mountain to be twenty thousand feet
🔴 ما قله کوه را بیست هزار پا تخمین زدیم
444) heed (هید)
🟢 معنی: به دقت توجه کردن، توجه کردن به
🟡 synonym: regard
🔴 I demand that you heed what I say
🔴 تقاضا می کنم به آنچه می گویم به دقت توجه کنید
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💯 دروووووود دوستان انگلیسی دوست 💯
🌹 صبح دوشنبتون سرشار از آرامش 🌹
📘 لغات 445 و 446 کتاب 504 📘
445) biography (بایاگرافی)
🟢 معنی: زندگی نامه، شرح حال
🔴 The biography of Malcom X is a popular book in our school
🔴 زندگی نامه ی ( مالکوم اکس ) در مدرسه ی ما کتاب معروفی است
446) drench (درِنچ)
🟢 معنی: خیساندن، تَر کردن
🟡 synonym: soak, wet
🔴 The drenching rains resumed after only one day of sunshine
🔴 باران های خیس کننده، بعد از. تنها یک روز آقتابی دوباره شروع شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 صبح دوشنبتون سرشار از آرامش 🌹
📘 لغات 445 و 446 کتاب 504 📘
445) biography (بایاگرافی)
🟢 معنی: زندگی نامه، شرح حال
🔴 The biography of Malcom X is a popular book in our school
🔴 زندگی نامه ی ( مالکوم اکس ) در مدرسه ی ما کتاب معروفی است
446) drench (درِنچ)
🟢 معنی: خیساندن، تَر کردن
🟡 synonym: soak, wet
🔴 The drenching rains resumed after only one day of sunshine
🔴 باران های خیس کننده، بعد از. تنها یک روز آقتابی دوباره شروع شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💋 سلام سلام به همه عاشقای زبان 💋
🌈 صبح سه شنبتون بخیر رفقا 🌈
📘 لغات 447 و 448 کتاب 504 📘
447) swarm (سُورم)
🟢 معنی: گروه، دسته، انبوه
🟡 synonym: crowd, mass
🔴 The mosquitoes swarmed out of the swamp
🔴 پشه ها گروهی از باتلاق خارج شدند
448) wobble (وابِل)
🟢 معنی: تلوتلو خوردن، لق زدن، تکان خوردن
🟡 synonym: teeter
🔴 Lacking experience on the high wire, the clown wobbled along untill he reached the safety of the platform
🔴 از آنجایی که دلقک تجربه ی بندبازی در ارتفاع را نداشت تمام مسیر را تلوتلو خورد تا به سکوی امن رسید
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح سه شنبتون بخیر رفقا 🌈
📘 لغات 447 و 448 کتاب 504 📘
447) swarm (سُورم)
🟢 معنی: گروه، دسته، انبوه
🟡 synonym: crowd, mass
🔴 The mosquitoes swarmed out of the swamp
🔴 پشه ها گروهی از باتلاق خارج شدند
448) wobble (وابِل)
🟢 معنی: تلوتلو خوردن، لق زدن، تکان خوردن
🟡 synonym: teeter
🔴 Lacking experience on the high wire, the clown wobbled along untill he reached the safety of the platform
🔴 از آنجایی که دلقک تجربه ی بندبازی در ارتفاع را نداشت تمام مسیر را تلوتلو خورد تا به سکوی امن رسید
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🤩 سلام سلام باانگیزه های پُرانرژی 🤩
🦜 صبح خوشگل چهارشنبتون بخیر 🦜
روزمون را با آموزش دوتا لغت کاربردی شروع میکنیم 😎
📘 لغات 449 و 450 کتاب 504 📘
449) tumult (تومالت)
🟢 معنی: همهمه، سروصدا، آشوب
🟡 synonym: uproar
🔴 There was such a tumult in the halls we concluded an accident had occurred
🔴 چنان همهمه ای در سالن برپا بود که تصور کردیم حادثه ای رخ داده است
450) kneel (نیل)
🟢 معنی: زانو زدن، روی زانو ماندن
🟡 synonym: bow
🔴 The condemned man knelt before the monarch and pleaded for mercy
🔴 مرد محکوم در مقابل پادشاه زانو زد و تقاضای بخشش نمود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🦜 صبح خوشگل چهارشنبتون بخیر 🦜
روزمون را با آموزش دوتا لغت کاربردی شروع میکنیم 😎
📘 لغات 449 و 450 کتاب 504 📘
449) tumult (تومالت)
🟢 معنی: همهمه، سروصدا، آشوب
🟡 synonym: uproar
🔴 There was such a tumult in the halls we concluded an accident had occurred
🔴 چنان همهمه ای در سالن برپا بود که تصور کردیم حادثه ای رخ داده است
450) kneel (نیل)
🟢 معنی: زانو زدن، روی زانو ماندن
🟡 synonym: bow
🔴 The condemned man knelt before the monarch and pleaded for mercy
🔴 مرد محکوم در مقابل پادشاه زانو زد و تقاضای بخشش نمود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 سلام سلام عاشقای زبان انگلیسی 🔮
🌈 یه پنجشنبه ی عالی رو براتون آرزومندم 🌈
📘 لغات 451 و 452 کتاب 504 📘
451) dejected (دیجِکتِد)
🟢 معنی: غمگین، آزرده، مایوس
🟡 synonym: depressed, sad, gloomy
🔴 The defeated candidate felt dejected and scowled when asked for an interview
🔴 هنگامیکه از نامزد شکست خورده تقاضای مصاحبه شد، غمگین و اخمو بود
452) obedient (اِبیدیِنت)
🟢 معنی: فرمانبر، مطیع، حرف شنو
🟡 synonym: submissive
🔴 The obedient dog came when his master beckoned
🔴 سگ فرمانبر هنگامیکه صاحبش به او اشاره کرد، جلو آمد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 یه پنجشنبه ی عالی رو براتون آرزومندم 🌈
📘 لغات 451 و 452 کتاب 504 📘
451) dejected (دیجِکتِد)
🟢 معنی: غمگین، آزرده، مایوس
🟡 synonym: depressed, sad, gloomy
🔴 The defeated candidate felt dejected and scowled when asked for an interview
🔴 هنگامیکه از نامزد شکست خورده تقاضای مصاحبه شد، غمگین و اخمو بود
452) obedient (اِبیدیِنت)
🟢 معنی: فرمانبر، مطیع، حرف شنو
🟡 synonym: submissive
🔴 The obedient dog came when his master beckoned
🔴 سگ فرمانبر هنگامیکه صاحبش به او اشاره کرد، جلو آمد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 سلام سلام رفقای عزیزمون 😍
🌿 صبح آدینتون بخیر 🌿
📘 لغات 453 و 454 کتاب 504 📘
453) recede (ریسید)
🟢 معنی: برگشتن، به عقب حرکت کردن
🟡 synonym: retreat
🔴 As you ride past in a train, you have the unique feeling that houses and trees are receding
🔴 هنگامیکه سوار قطار هستید این احساس غیرعادی را دارید که خانه ها و درختان به عقب می روند
454) tyrant (تایرِنت)
🟢 معنی: حاکم ظالم، ارباب ظالم
🟡 synonym: despot
🔴 Some tyrants of greek cities were mild and fair rulers
🔴 بعضی از حاکمان مستبد شهرهای یونان فرمانروایان ملایم و عادلی بودند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌿 صبح آدینتون بخیر 🌿
📘 لغات 453 و 454 کتاب 504 📘
453) recede (ریسید)
🟢 معنی: برگشتن، به عقب حرکت کردن
🟡 synonym: retreat
🔴 As you ride past in a train, you have the unique feeling that houses and trees are receding
🔴 هنگامیکه سوار قطار هستید این احساس غیرعادی را دارید که خانه ها و درختان به عقب می روند
454) tyrant (تایرِنت)
🟢 معنی: حاکم ظالم، ارباب ظالم
🟡 synonym: despot
🔴 Some tyrants of greek cities were mild and fair rulers
🔴 بعضی از حاکمان مستبد شهرهای یونان فرمانروایان ملایم و عادلی بودند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 سلام سلام لیدی و جنتلمن های گُل 🌹
🌈 صبح زیبای شنبتون بشادی 🌈
📘 لغات 455 و 456 کتاب 504 📘
455) charity (چَریتی)
🟢 معنی: انجمن خیریه، خیریه، صدقه
🔴 A free hospital is a noble charity
🔴 یک بیمارستان رایگان، انجمن خیریه شریفی است
456) verdict (وِردیکت)
🟢 معنی: حکم دادگاه، رای قاضی
🟡 synonym: conclusion, judgement
🔴 The jury returned a verdict of guilty for the traitor
🔴 هیئت منصفه، حکم محکومیت خائن را ابلاغ کردند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح زیبای شنبتون بشادی 🌈
📘 لغات 455 و 456 کتاب 504 📘
455) charity (چَریتی)
🟢 معنی: انجمن خیریه، خیریه، صدقه
🔴 A free hospital is a noble charity
🔴 یک بیمارستان رایگان، انجمن خیریه شریفی است
456) verdict (وِردیکت)
🟢 معنی: حکم دادگاه، رای قاضی
🟡 synonym: conclusion, judgement
🔴 The jury returned a verdict of guilty for the traitor
🔴 هیئت منصفه، حکم محکومیت خائن را ابلاغ کردند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💯 سلام سلام عزیزای دل 💯
🌳 صبح یکشنبتون بخیر 🌳
📘 لغات 457 و 458 کتاب 504 📘
457) unearth (آن اِرث)
🟢 معنی: از زیر خاک بیرون آوردن، برملا کردن
🟡 synonym: discover, uncover
🔴 The museum exhibited the vase that had been unearthed in greece
🔴 موزه، گلدانی را که در حفاری یونان از زیر خاک بیرون آورده شده بود به نمایش گذاشت
458) depart (دیپارت)
🟢 معنی: ترک کردن، از بین رفتن، مُردن
🟡 synonym: leave, go, go away
🔴 Vera was reluctant to mention that her uncle had long since departed
🔴 « ورا » مایل نبود یادآوری کند که عمویش مدتها پیش مرده است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌳 صبح یکشنبتون بخیر 🌳
📘 لغات 457 و 458 کتاب 504 📘
457) unearth (آن اِرث)
🟢 معنی: از زیر خاک بیرون آوردن، برملا کردن
🟡 synonym: discover, uncover
🔴 The museum exhibited the vase that had been unearthed in greece
🔴 موزه، گلدانی را که در حفاری یونان از زیر خاک بیرون آورده شده بود به نمایش گذاشت
458) depart (دیپارت)
🟢 معنی: ترک کردن، از بین رفتن، مُردن
🟡 synonym: leave, go, go away
🔴 Vera was reluctant to mention that her uncle had long since departed
🔴 « ورا » مایل نبود یادآوری کند که عمویش مدتها پیش مرده است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
یه اصطلاح کاربردی درس بدیم:
🔮 عبارت for good به چه معناست؟ 🔮
🔴 for good
🔴 برای همیشه
این دوتا synonym (هم معنی) رو هم براش بلد باش:
🔵 for good = forever = permanently
دوتا مثالم بزنیم تا جا بیفته براتون:
🔸 I'm going back to my country for good
🔸 دارم برای همیشه به کشورم برمی گردم
🔹 I'd like to live here for good
🔹 میخوام برای همیشه اینجا زندگی کنم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 عبارت for good به چه معناست؟ 🔮
🔴 for good
🔴 برای همیشه
این دوتا synonym (هم معنی) رو هم براش بلد باش:
🔵 for good = forever = permanently
دوتا مثالم بزنیم تا جا بیفته براتون:
🔸 I'm going back to my country for good
🔸 دارم برای همیشه به کشورم برمی گردم
🔹 I'd like to live here for good
🔹 میخوام برای همیشه اینجا زندگی کنم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
☄ سلام سلام گوله های انرژی ☄
🌦 صبح زیبای دوشنبتون بخیر 🌦
📘 لغات 459 و 460 کتاب 504 📘
459) coincide (کُ اینساید)
🟢 معنی: هم زمان بودن، هماهنگ بودن، تطابق داشتن
🟡 synonym: agree, correspond
🔴 If these triangles were placed one on top of the other, they would coincide
🔴 اگر این مثلث ها روی یکدیگر قرار داده شوند، برهم منطبق می شوند
460) Cancel (کَنسِل)
🟢 معنی: باطل کردن، کنسل کردن، لغو کردن
🟡 synonym: delete, nullify
🔴 The stamp was only partially canceled
🔴 تنها، بخشی از تمبر باطل شده بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌦 صبح زیبای دوشنبتون بخیر 🌦
📘 لغات 459 و 460 کتاب 504 📘
459) coincide (کُ اینساید)
🟢 معنی: هم زمان بودن، هماهنگ بودن، تطابق داشتن
🟡 synonym: agree, correspond
🔴 If these triangles were placed one on top of the other, they would coincide
🔴 اگر این مثلث ها روی یکدیگر قرار داده شوند، برهم منطبق می شوند
460) Cancel (کَنسِل)
🟢 معنی: باطل کردن، کنسل کردن، لغو کردن
🟡 synonym: delete, nullify
🔴 The stamp was only partially canceled
🔴 تنها، بخشی از تمبر باطل شده بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 سلام سلام زبان دوست های عزیز 🔮
🍎 صبح سه شنبتون سرشار از آرامش و سلامتی 🍎
📘 لغات 461 و 462 کتاب 504 📘
461) debtor (دِتِر)
🟢 معنی: بدهکار، مقروض، مدیون
🟡 synonym: debitor, borrower
🔴 A gloomy debtor's prison was once the fate of those who could not repay their loans
🔴 زندان تاریک بدهکاران، زمانی سرنوشت کسانی بود که نمی توانستند وام های خود را بازپرداخت کنند
462) Legible (لِجِبِل)
🟢 معنی: قابل خواندن، خوانا، روشن
🟡 synonym: clear
🔴 Julia's handwriting is beautiful and legible
🔴 دست خط « جولیا » زیبا و خوانا است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍎 صبح سه شنبتون سرشار از آرامش و سلامتی 🍎
📘 لغات 461 و 462 کتاب 504 📘
461) debtor (دِتِر)
🟢 معنی: بدهکار، مقروض، مدیون
🟡 synonym: debitor, borrower
🔴 A gloomy debtor's prison was once the fate of those who could not repay their loans
🔴 زندان تاریک بدهکاران، زمانی سرنوشت کسانی بود که نمی توانستند وام های خود را بازپرداخت کنند
462) Legible (لِجِبِل)
🟢 معنی: قابل خواندن، خوانا، روشن
🟡 synonym: clear
🔴 Julia's handwriting is beautiful and legible
🔴 دست خط « جولیا » زیبا و خوانا است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
یه نکته تلفظی بگیم:
🔷 ترکیب SU و SH صدای « ش » میده:
🔸 Sure (شُر)
🔸 مطمئن
🔸 Sugar (شوگِر)
🔸 شِکر
🔹 Shade (شِید)
🔹 سایه
🔹 Shark (شارک)
🔹 کوسه
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔷 ترکیب SU و SH صدای « ش » میده:
🔸 Sure (شُر)
🔸 مطمئن
🔸 Sugar (شوگِر)
🔸 شِکر
🔹 Shade (شِید)
🔹 سایه
🔹 Shark (شارک)
🔹 کوسه
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🎋 سلام سلام رفقای انگلیسی دوست 🎋
🍄 صبح چهارشنبتون بخیر 🍄
📘 لغات 463 و 464 کتاب 504 📘
463) Placard (پلَکارد)
🟢 معنی: پوستر، اعلامیه، پلاکارد
🟡 synonym: poster, public notice
🔴 Colorful placards announced an urgent meeting
🔴 پلاکاردهای رنگین، نشستی فوری را اعلام می کردند
464) Contagious (کِن تِی جِس)
🟢 معنی: مُسری، واگیردار
🟡 synonym: epidemic
🔴 I find that yawning is often contagious
🔴 پی برده ام که خمیازه کشیدن اغلب مُسری است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍄 صبح چهارشنبتون بخیر 🍄
📘 لغات 463 و 464 کتاب 504 📘
463) Placard (پلَکارد)
🟢 معنی: پوستر، اعلامیه، پلاکارد
🟡 synonym: poster, public notice
🔴 Colorful placards announced an urgent meeting
🔴 پلاکاردهای رنگین، نشستی فوری را اعلام می کردند
464) Contagious (کِن تِی جِس)
🟢 معنی: مُسری، واگیردار
🟡 synonym: epidemic
🔴 I find that yawning is often contagious
🔴 پی برده ام که خمیازه کشیدن اغلب مُسری است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 درود درووود زبان آموزهای گُل 🌹
🌈 صبح آخرهفتتون بخیر 🌈
📘 لغات 465 و 466 کتاب 504 📘
465) clergy (کلِرجی)
🟢 معنی: کشیش، روحانی، مرد روحانی
🟡 synonym: churchman
🔴 Friar Tuck was a member of the clergy who loved a jolly jest
🔴 « فریر تاک » یکی از کشیشانی بود که عاشق لطیفه های شاد بود
466) Customary (کاستِمِری)
🟢 معنی: معمول، مرسوم، رایج
🟡 synonym: common, ordinary
🔴 It was customary for wealthy Rimans to recline while they were dining
🔴 دراز کشیدن در حین غذا خوردن برای رومیان ثروتمند مرسوم بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح آخرهفتتون بخیر 🌈
📘 لغات 465 و 466 کتاب 504 📘
465) clergy (کلِرجی)
🟢 معنی: کشیش، روحانی، مرد روحانی
🟡 synonym: churchman
🔴 Friar Tuck was a member of the clergy who loved a jolly jest
🔴 « فریر تاک » یکی از کشیشانی بود که عاشق لطیفه های شاد بود
466) Customary (کاستِمِری)
🟢 معنی: معمول، مرسوم، رایج
🟡 synonym: common, ordinary
🔴 It was customary for wealthy Rimans to recline while they were dining
🔴 دراز کشیدن در حین غذا خوردن برای رومیان ثروتمند مرسوم بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
✌️ سلام سلام به همه انرژی مثبتا ✌️
🍓 صبح آدینتون بخیر 🍓
📘 لغات 467 و 468 کتاب 504 📘
467) transparent (ترَنسپَرِنت)
🟢 معنی: روشن، شفاف، آشکار
🟡 synonym: clear
🔴 Window glass is transparent
🔴 شیشه پنجره شفاف است
468) scal (سْکالد)
🟢 معنی: سوزاندن، جوشاندن
🟡 synonym: burn
🔴 The scalding lava pouring from the mountain placed everyone in peril
🔴 گدازه های جوشانی که از کوه بیرون می ریخت، همه را به خطر انداخت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍓 صبح آدینتون بخیر 🍓
📘 لغات 467 و 468 کتاب 504 📘
467) transparent (ترَنسپَرِنت)
🟢 معنی: روشن، شفاف، آشکار
🟡 synonym: clear
🔴 Window glass is transparent
🔴 شیشه پنجره شفاف است
468) scal (سْکالد)
🟢 معنی: سوزاندن، جوشاندن
🟡 synonym: burn
🔴 The scalding lava pouring from the mountain placed everyone in peril
🔴 گدازه های جوشانی که از کوه بیرون می ریخت، همه را به خطر انداخت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 سلام سلام زبان آموزهای باانگیزه 🔮
🌍 یه صبح عالی رو براتون آرزومندم 🌍
📘 لغات 469 و 470 کتاب 504 📘
469) epidemic (اِپیدِمیک)
🟢 معنی: بیماری مُسری، بیماری همه گیر، فراگیر
🟡 synonym: outbreak, widespread
🔴 All of the schools in the city were closed during the epidemic
🔴 تمام مدارس شهر در زمان شیوع بیماری مسری تعطیل شدند
470) Obesity (اُبِسیتی)
🟢 معنی: چاقی مُفرط، فربهی
🟡 synonym: fatness
🔴 Obesity is considered a serious disease
🔴 چاقی مفرط یک بیماری جدی تلقی می شود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌍 یه صبح عالی رو براتون آرزومندم 🌍
📘 لغات 469 و 470 کتاب 504 📘
469) epidemic (اِپیدِمیک)
🟢 معنی: بیماری مُسری، بیماری همه گیر، فراگیر
🟡 synonym: outbreak, widespread
🔴 All of the schools in the city were closed during the epidemic
🔴 تمام مدارس شهر در زمان شیوع بیماری مسری تعطیل شدند
470) Obesity (اُبِسیتی)
🟢 معنی: چاقی مُفرط، فربهی
🟡 synonym: fatness
🔴 Obesity is considered a serious disease
🔴 چاقی مفرط یک بیماری جدی تلقی می شود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
𝘛𝘸𝘰 𝘵𝘩𝘪𝘯𝘨𝘴 𝘱𝘳𝘦𝘷𝘦𝘯𝘵 𝘶𝘴 𝘧𝘳𝘰𝘮
⋞🎇⋟𝘩𝘢𝘱𝘱𝘪𝘯𝘦𝘴𝘴;𝘓𝘪𝘷𝘪𝘯𝘨 𝘪𝘯
𝘵𝘩𝘦 𝘱𝘢𝘴𝘵 𝘢𝘯𝘥 𝘰𝘣𝘴𝘦𝘳𝘷𝘪𝘯𝘨 𝘰𝘵𝘩𝘦𝘳𝘴.
دو چیز مانع خوشبختیمون میشن؛
زندگی تو گذشته و توجه به حرفهای بقیه:)))
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
⋞🎇⋟𝘩𝘢𝘱𝘱𝘪𝘯𝘦𝘴𝘴;𝘓𝘪𝘷𝘪𝘯𝘨 𝘪𝘯
𝘵𝘩𝘦 𝘱𝘢𝘴𝘵 𝘢𝘯𝘥 𝘰𝘣𝘴𝘦𝘳𝘷𝘪𝘯𝘨 𝘰𝘵𝘩𝘦𝘳𝘴.
دو چیز مانع خوشبختیمون میشن؛
زندگی تو گذشته و توجه به حرفهای بقیه:)))
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
✅ سلام سلام دوستان بزرگوار ✅
🌈 صبح یکشنبتون بخیر 🌈
📘 لغات 471 و 472 کتاب 504 📘
471) magnify (مَگنیفای)
🟢 معنی: بزرگ نمایی کردن، بزرگ جلوه دادن
🟡 synonym: increase, amplify
🔴 It seems that Mr. Steinmetz magnified the importance of the document in his possession
🔴 به نظر می رسد آقای « استین متز » در مورد اهمیت مدارکی که در اختیار داشت، بزرگنمایی می کرد
472) chiropractor (کایرِپرَکتِر)
🟢 معنی: طبیب مفصلی
🔴 The chiropractor recommended hot bath between treatments
🔴 طبیب مفصلی دوش آب داغ را در بین دوره های درمانی توصیه نمود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح یکشنبتون بخیر 🌈
📘 لغات 471 و 472 کتاب 504 📘
471) magnify (مَگنیفای)
🟢 معنی: بزرگ نمایی کردن، بزرگ جلوه دادن
🟡 synonym: increase, amplify
🔴 It seems that Mr. Steinmetz magnified the importance of the document in his possession
🔴 به نظر می رسد آقای « استین متز » در مورد اهمیت مدارکی که در اختیار داشت، بزرگنمایی می کرد
472) chiropractor (کایرِپرَکتِر)
🟢 معنی: طبیب مفصلی
🔴 The chiropractor recommended hot bath between treatments
🔴 طبیب مفصلی دوش آب داغ را در بین دوره های درمانی توصیه نمود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
یه چیزی آموزش بدم منحصر به فرد
و توپ 😍
😎 منبه شخصه
😎 I for one ( آی فُر وان)
🟢 من به شخصه عاشق محسن چاووشیم
🟢 I for one love Mohsen Chavoshi
🟡 من به شخصه غذاهای تند رو دوست دارم
🟡 I for one like spicy food
🟢 من به شخصه روز عالی داشتم
🟢 I for one had a great day
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
و توپ 😍
😎 منبه شخصه
😎 I for one ( آی فُر وان)
🟢 من به شخصه عاشق محسن چاووشیم
🟢 I for one love Mohsen Chavoshi
🟡 من به شخصه غذاهای تند رو دوست دارم
🟡 I for one like spicy food
🟢 من به شخصه روز عالی داشتم
🟢 I for one had a great day
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new