😍 سلام و درود دخترا پسرای جیگر 😍
🌲 صبح تابستونی دوشنبتون بخیر 🌲
📘 لغات 473 و 474 کتاب 504 📘
473) obstacle (آبستِکِل)
🟢 معنی: گیر، مانع، سد
🟡 synonym: barrier
🔴 The soldiers were compelled to get over such obstacles as ditchsand barbed wire
🔴 سربازان مجبور شدند که از موانعی چون گودال های عمیق و سیم های خاردار عبور کنند
474) ventilate (وِنتِلِیت)
🟢 معنی: تصفیه کردن، تهویه کردن
🟡 synonym: aerate
🔴 The lungs ventilate the blood
🔴 شش ها خون را تصفیه می کنند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌲 صبح تابستونی دوشنبتون بخیر 🌲
📘 لغات 473 و 474 کتاب 504 📘
473) obstacle (آبستِکِل)
🟢 معنی: گیر، مانع، سد
🟡 synonym: barrier
🔴 The soldiers were compelled to get over such obstacles as ditchsand barbed wire
🔴 سربازان مجبور شدند که از موانعی چون گودال های عمیق و سیم های خاردار عبور کنند
474) ventilate (وِنتِلِیت)
🟢 معنی: تصفیه کردن، تهویه کردن
🟡 synonym: aerate
🔴 The lungs ventilate the blood
🔴 شش ها خون را تصفیه می کنند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💪 سلام سلام زباندوست های پُرانرژیمون 💪
🪴 صبح سه شنبتون پرنشاط 🪴
📘 لغات 475 و 476 کتاب 504 📘
475) jeopardize (جِپِدایز)
🟢 معنی: ریسک کردن، به خطر انداختن
🟡 synonym: imperil, risk, hazard
🔴 Soldiers jeopardize their lives in war
🔴 سربازان در جنگ جانشان را به خطر می اندازند
476) negative (نِگِتیو)
🟢 معنی: منفی، نگاتیو
🟡 synonym: minus, contrary
🔴 Three below zero is a negative quantity
🔴 سه درجه زیر صفر یک کمیت منفی است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🪴 صبح سه شنبتون پرنشاط 🪴
📘 لغات 475 و 476 کتاب 504 📘
475) jeopardize (جِپِدایز)
🟢 معنی: ریسک کردن، به خطر انداختن
🟡 synonym: imperil, risk, hazard
🔴 Soldiers jeopardize their lives in war
🔴 سربازان در جنگ جانشان را به خطر می اندازند
476) negative (نِگِتیو)
🟢 معنی: منفی، نگاتیو
🟡 synonym: minus, contrary
🔴 Three below zero is a negative quantity
🔴 سه درجه زیر صفر یک کمیت منفی است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 سلام سلام دوستان انگلیسی خون 😍
🌱 صبح چهارشنبه جذابتون بخیر 🌱
📘 لغات 477 و 478 کتاب 504 📘
477) pension (پِنشِن)
🟢 معنی: حقوق بازنشستگی
🟡 synonym: annuity
🔴 The pension is calculated on the basis of your last years income
🔴 حقوق بازنشستگی بر اساس درآمد سال آخر شما محاسبه می شود
478) vital (وایتِل)
🟢 معنی: حیاتی، ضروری
🟡 synonym: important, essential
🔴 The chiropractor recommended hot eating is a vital function, the obese man reminded me
🔴 مرد چاق به من یادآوری کرد که خوردن یک عمل حیاتی است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌱 صبح چهارشنبه جذابتون بخیر 🌱
📘 لغات 477 و 478 کتاب 504 📘
477) pension (پِنشِن)
🟢 معنی: حقوق بازنشستگی
🟡 synonym: annuity
🔴 The pension is calculated on the basis of your last years income
🔴 حقوق بازنشستگی بر اساس درآمد سال آخر شما محاسبه می شود
478) vital (وایتِل)
🟢 معنی: حیاتی، ضروری
🟡 synonym: important, essential
🔴 The chiropractor recommended hot eating is a vital function, the obese man reminded me
🔴 مرد چاق به من یادآوری کرد که خوردن یک عمل حیاتی است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 سلام و درود لیدی و جنتلمن های گُل 🌹
🌿 صبح پنجشنبتون بشادی 🌿
📘 لغات 479 و 480 کتاب 504
479) municipal (میونِسِپِل)
🟢 معنی: شهرداری
🔴 There was only a mediocre turnout for the municipal elections
🔴 تنها عده ی کمی در انتخابات شهرداری شرکت کردند
480) Oral (اُرال)
🟢 معنی: شفاهی، کلامی، دهانی
🟡 synonym: spoken, vocal
🔴 An oral agreement is not enough; we must have a written promise
🔴 توافق شفاهی کافی نیست، ما به یک تعهد کتبی نیاز داریم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌿 صبح پنجشنبتون بشادی 🌿
📘 لغات 479 و 480 کتاب 504
479) municipal (میونِسِپِل)
🟢 معنی: شهرداری
🔴 There was only a mediocre turnout for the municipal elections
🔴 تنها عده ی کمی در انتخابات شهرداری شرکت کردند
480) Oral (اُرال)
🟢 معنی: شفاهی، کلامی، دهانی
🟡 synonym: spoken, vocal
🔴 An oral agreement is not enough; we must have a written promise
🔴 توافق شفاهی کافی نیست، ما به یک تعهد کتبی نیاز داریم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌵 سلام سلام زبان آموزهای عزیز 🌵
🌤 صبح آدینتون بخیر 🌤
📘 لغات 481 و 482 کتاب 504
481) complacent (کامپلِسِنت)
🟢 معنی: خشنود، از خود راضی، آسوده خاطر
🟡 synonym: self-satisfied
🔴 I was surprised that Martin was so complacant about his brief part in the play
🔴 تعجب کردم از اینکه « مارتین » بخاطر نقش مختصرش در نمایش اینقدر خشنود بود
482) wasp (واسپ)
🟢 معنی: زنبور ( بی عسل )
🟡 synonym: bee, a honeyless wild bee
🔴 The piercing sting of a wasp can be very painful
🔴 نیش سوراخ کننده زنبور می تواند بسیار دردناک باشد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌤 صبح آدینتون بخیر 🌤
📘 لغات 481 و 482 کتاب 504
481) complacent (کامپلِسِنت)
🟢 معنی: خشنود، از خود راضی، آسوده خاطر
🟡 synonym: self-satisfied
🔴 I was surprised that Martin was so complacant about his brief part in the play
🔴 تعجب کردم از اینکه « مارتین » بخاطر نقش مختصرش در نمایش اینقدر خشنود بود
482) wasp (واسپ)
🟢 معنی: زنبور ( بی عسل )
🟡 synonym: bee, a honeyless wild bee
🔴 The piercing sting of a wasp can be very painful
🔴 نیش سوراخ کننده زنبور می تواند بسیار دردناک باشد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🎋 سلام سلام رُفقای زبان دوست 🎋
🍎 صبح شنبتون به خوشی و سلامتی 🍎
📘 لغات 483 و 484 کتاب 504
483) rehabilitate (ری هِبیلیتِیت)
🟢 معنی: بازسازی کردن، مرمت کردن
🟡 synonym: restore, repair
🔴 The old house was rehabilitated at enormous expense
🔴 خانه ی قدیمی با هزینه ی هنگفتی بازسازی شد
484) parole (پِرُل)
🟢 معنی: آزادی مشروط
🔴 Since the prisoner has been rehabilitated, his family is exploring the possibility of having him paroled
🔴 از آنجاییکه زندانی اصلاح شده است، خانواده اش در حال بررسی امکان آزادی مشروط او هستند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍎 صبح شنبتون به خوشی و سلامتی 🍎
📘 لغات 483 و 484 کتاب 504
483) rehabilitate (ری هِبیلیتِیت)
🟢 معنی: بازسازی کردن، مرمت کردن
🟡 synonym: restore, repair
🔴 The old house was rehabilitated at enormous expense
🔴 خانه ی قدیمی با هزینه ی هنگفتی بازسازی شد
484) parole (پِرُل)
🟢 معنی: آزادی مشروط
🔴 Since the prisoner has been rehabilitated, his family is exploring the possibility of having him paroled
🔴 از آنجاییکه زندانی اصلاح شده است، خانواده اش در حال بررسی امکان آزادی مشروط او هستند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
❤️ سلام سلام زباندون های خوش قلب ❤️
🐓 صبح یکشنبتون بخیر 🐓
📘 لغات 485 و 486 کتاب 504
485) vertical (وِرتیکال)
🟢 معنی: عمودی، قائم، ایستاده
🔴 It wasn't easy to get the drunken man into a vertical position
🔴 نگه داشتن مرد مست در حالت ایستاده آسان نبود
486) multitude (مالتِتیود)
🟢 معنی: تعداد زیاد، انبوه
🟡 synonym: mass, crowd
🔴 A maltitude of letters kept pouring in to the movie idol
🔴 نامه های زیادی به سمت ستاره سینما سرازیر می شود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🐓 صبح یکشنبتون بخیر 🐓
📘 لغات 485 و 486 کتاب 504
485) vertical (وِرتیکال)
🟢 معنی: عمودی، قائم، ایستاده
🔴 It wasn't easy to get the drunken man into a vertical position
🔴 نگه داشتن مرد مست در حالت ایستاده آسان نبود
486) multitude (مالتِتیود)
🟢 معنی: تعداد زیاد، انبوه
🟡 synonym: mass, crowd
🔴 A maltitude of letters kept pouring in to the movie idol
🔴 نامه های زیادی به سمت ستاره سینما سرازیر می شود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🪴 سلام سلام اعضای گُل کانال نوین 🪴
🌸 صبح گُل گُلی دوشنبتون بخیر 🌸
📘 لغات 487 و 488 کتاب 504
487) nominate (نامِنِیت)
🟢 معنی: نامزد شدن، منصوب کردن
🟡 synonym: name, appoint, assign
🔴 Three times Bryant was nominated for office but he was never elected
🔴 « برایانت » سه بار برای کسب این منصب نامزد شد اما هرگز انتخاب نشد
488) Potential (پِتِنشِل)
🟢 معنی: پتانسیل، امکان، توانایی
🟡 synonym: capacity,ability
🔴 Mark has the potential of being completely rehabilitated
🔴 « مارک » این توانایی را دارد که کاملا به زندگی عادی برگردد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌸 صبح گُل گُلی دوشنبتون بخیر 🌸
📘 لغات 487 و 488 کتاب 504
487) nominate (نامِنِیت)
🟢 معنی: نامزد شدن، منصوب کردن
🟡 synonym: name, appoint, assign
🔴 Three times Bryant was nominated for office but he was never elected
🔴 « برایانت » سه بار برای کسب این منصب نامزد شد اما هرگز انتخاب نشد
488) Potential (پِتِنشِل)
🟢 معنی: پتانسیل، امکان، توانایی
🟡 synonym: capacity,ability
🔴 Mark has the potential of being completely rehabilitated
🔴 « مارک » این توانایی را دارد که کاملا به زندگی عادی برگردد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
☘ سلام سلام دوستان پُرانرژیمون ☘
💥 صبح سه شنبتون بخیر عزیزای دل 💥
📘 لغات 489 و 490 کتاب 504
489) morgue (مُرگ)
🟢 معنی: آرشیو
🔴 In the morgue of the New York Times there are biographies of most famous people
🔴 در آرشیو مجله « نیویورک تایمز » زندگی نامه های معروف ترین شخصیت ها وجود دارد
490) preoccupied (پری آکیِپاید)
🟢 معنی: درگیر، مشغول
🟡 synonym: absorbed
🔴 Charity cases preoccupied Mrs. Reynaldo's attention
🔴 امور خیریه تمام توجه خانم « رینالدو » را به خود مشغول کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💥 صبح سه شنبتون بخیر عزیزای دل 💥
📘 لغات 489 و 490 کتاب 504
489) morgue (مُرگ)
🟢 معنی: آرشیو
🔴 In the morgue of the New York Times there are biographies of most famous people
🔴 در آرشیو مجله « نیویورک تایمز » زندگی نامه های معروف ترین شخصیت ها وجود دارد
490) preoccupied (پری آکیِپاید)
🟢 معنی: درگیر، مشغول
🟡 synonym: absorbed
🔴 Charity cases preoccupied Mrs. Reynaldo's attention
🔴 امور خیریه تمام توجه خانم « رینالدو » را به خود مشغول کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
حیفه این نکته خوشگلو ندونی 😎🥰
از هر کدوم از زبان آموزام پرسیدم « that » به چه معناست ؟
همشون گفتن
🟢 آن، که
درسته به این معنیه ولی یه معنی دیگم داره:
🔵 that
🔵 اونقدرا هم
🔹 I am not that bad
🔹 اونقدرا هم بد نیستم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
از هر کدوم از زبان آموزام پرسیدم « that » به چه معناست ؟
همشون گفتن
🟢 آن، که
درسته به این معنیه ولی یه معنی دیگم داره:
🔵 that
🔵 اونقدرا هم
🔹 I am not that bad
🔹 اونقدرا هم بد نیستم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍇 سلام سلام زباندوستان نُوین اینگلیش 🍇
🌤 صبح چهارشنبتون سرشار از آرامش 🌤
📘 لغات 491 و 492 کتاب 504
491) upholstery (آپ هُلستری)
🟢 معنی: روکش، رومُبلی
🔴 Our old sofa was given new velvet upholstery
🔴 روی کاناپه های قدیمی مان روکش مخملی نو کشیدیم
492) indifference (ایندیفِرِنس)
🟢 معنی: بی اهمیتی، بی اعتنایی، بی توجهی
🟡 synonym: unconcern
🔴 It was a matter of indifference to Bernie whether the story circulating about his engagement was true or not
🔴 برای « برنی » اهمیتی نداشت که آیا شایعات نامزدی اش حقیقت دارد یا نه
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌤 صبح چهارشنبتون سرشار از آرامش 🌤
📘 لغات 491 و 492 کتاب 504
491) upholstery (آپ هُلستری)
🟢 معنی: روکش، رومُبلی
🔴 Our old sofa was given new velvet upholstery
🔴 روی کاناپه های قدیمی مان روکش مخملی نو کشیدیم
492) indifference (ایندیفِرِنس)
🟢 معنی: بی اهمیتی، بی اعتنایی، بی توجهی
🟡 synonym: unconcern
🔴 It was a matter of indifference to Bernie whether the story circulating about his engagement was true or not
🔴 برای « برنی » اهمیتی نداشت که آیا شایعات نامزدی اش حقیقت دارد یا نه
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
آقایون خانوما
اصطلاح اوردم براتون در حد باقالوای ترکیه😎
خیلیم آسونه 😍
خیلیم کاربردیه😍😍
اوففففففففففف😍😍😍
🔵 A pain in the neck
🔵 تومُخیه، سیریشه
دو تا مثال توپ بزنیم:
⚽ My arabic teacher is a pain in the neck
⚽ معلم عربیم خیلی تومُخیه(سیریشه)
⚽ watching documentary films is a pain in the neck
⚽ دیدن فیلم های مستند تومُخیه
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
اصطلاح اوردم براتون در حد باقالوای ترکیه😎
خیلیم آسونه 😍
خیلیم کاربردیه😍😍
اوففففففففففف😍😍😍
🔵 A pain in the neck
🔵 تومُخیه، سیریشه
دو تا مثال توپ بزنیم:
⚽ My arabic teacher is a pain in the neck
⚽ معلم عربیم خیلی تومُخیه(سیریشه)
⚽ watching documentary films is a pain in the neck
⚽ دیدن فیلم های مستند تومُخیه
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🎖 سلام سلام دوستان درجه یک 🎖
🌈 صبح پنجشنبتون به شادی 🌈
📘 لغات 493 و 494 کتاب 504
493) maintain (مِین تِین)
🟢 معنی: حفظ کردن، نگه داشتن
🟡 synonym: hold, support
🔴 Angelo maintained his hold on the jagged rock though his fingers were becoming numb
🔴 با اینکه انگشتان « آنجلو » بی حس شده بودند، صخره ی ناهموار را محکم نگه داشت
494) snub (سْناب)
🟢 معنی: توهین، بی اعتنایی، تحقیر
🟡 synonym: disregard, insult
🔴 I considered it a rude snub when I was not invited to the party
🔴 دعوت نشدنم به مهمانی را رفتاری توهین آمیز تلقی کردم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح پنجشنبتون به شادی 🌈
📘 لغات 493 و 494 کتاب 504
493) maintain (مِین تِین)
🟢 معنی: حفظ کردن، نگه داشتن
🟡 synonym: hold, support
🔴 Angelo maintained his hold on the jagged rock though his fingers were becoming numb
🔴 با اینکه انگشتان « آنجلو » بی حس شده بودند، صخره ی ناهموار را محکم نگه داشت
494) snub (سْناب)
🟢 معنی: توهین، بی اعتنایی، تحقیر
🟡 synonym: disregard, insult
🔴 I considered it a rude snub when I was not invited to the party
🔴 دعوت نشدنم به مهمانی را رفتاری توهین آمیز تلقی کردم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌲 سلام سلام رفقای زباندوستمون 🌲
🌦 صبح زیبای جُمعتون بخیر و خوشی 🌦
📘 لغات 495 و 496 کتاب 504
495) endure (ایندِر)
🟢 معنی: تحمل کردن، ایستادگی کردن
🟡 synonym: stannd, bear
🔴 Dr. Hardy was confident he could endure the hardships of space travel
🔴 دکتر « هاردی » مطمئن بود که می تواند سختی های سفر فضایی را تحمل کند
496) wrath (رَث)
🟢 معنی: خشم، غضب
🟡 synonym: rage, ire, anger
🔴 There is no rage like the wrath of an angry bear
🔴 هیچ خشمی مثل خشم یک خرس عصبانی نیست
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌦 صبح زیبای جُمعتون بخیر و خوشی 🌦
📘 لغات 495 و 496 کتاب 504
495) endure (ایندِر)
🟢 معنی: تحمل کردن، ایستادگی کردن
🟡 synonym: stannd, bear
🔴 Dr. Hardy was confident he could endure the hardships of space travel
🔴 دکتر « هاردی » مطمئن بود که می تواند سختی های سفر فضایی را تحمل کند
496) wrath (رَث)
🟢 معنی: خشم، غضب
🟡 synonym: rage, ire, anger
🔴 There is no rage like the wrath of an angry bear
🔴 هیچ خشمی مثل خشم یک خرس عصبانی نیست
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🪴 سلام سلام عزیزای دل 🪴
🍒 صبح شنبتون بخیر 🍒
📘 لغات 497 و 498 کتاب 504
497) expose (اِکسپُز)
🟢 معنی: فاش کردن، نمایان کردن
🟡 synonym: reveal, disclose
🔴 The article exposed the vital document as a forgery
🔴 مقاله فاش کرد که سند بسیار مهم جعلی است
498) Legend (لِجِند)
🟢 معنی: افسانه
🟡 synonym: story
🔴 Stories about King Arthur and his Knights are popular legends
🔴 داستان های شاه « آرتور » و شوالیه هایش، افسانه های معروفی هستند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍒 صبح شنبتون بخیر 🍒
📘 لغات 497 و 498 کتاب 504
497) expose (اِکسپُز)
🟢 معنی: فاش کردن، نمایان کردن
🟡 synonym: reveal, disclose
🔴 The article exposed the vital document as a forgery
🔴 مقاله فاش کرد که سند بسیار مهم جعلی است
498) Legend (لِجِند)
🟢 معنی: افسانه
🟡 synonym: story
🔴 Stories about King Arthur and his Knights are popular legends
🔴 داستان های شاه « آرتور » و شوالیه هایش، افسانه های معروفی هستند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍃 دروووووود به عاشقای زبان 🍃
🍎 صبح یکشنبتون بشادی و سلامتی 🍎
📘 لغات 499 و 500 کتاب 504
499) ponder (پاندِر)
🟢 معنی: فکر کردن، اندیشیدن
🟡 synonym: contemplate
🔴 The villagers, faced with a famine, pondered their next move
🔴 روستاییان که با خشکسالی مواجه بودند، در مورد اقدام بعدی شان به دقت فکر کردند
500) resign (ریزاین)
🟢 معنی: استعفا دادن، کناره گیری کردن از
🟡 synonym: relinquish
🔴 Vito resigned his position as editor of the school paper
🔴 « ویتو » از سمت ویراستاری نشریه ی مدرسه استعفا داد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍎 صبح یکشنبتون بشادی و سلامتی 🍎
📘 لغات 499 و 500 کتاب 504
499) ponder (پاندِر)
🟢 معنی: فکر کردن، اندیشیدن
🟡 synonym: contemplate
🔴 The villagers, faced with a famine, pondered their next move
🔴 روستاییان که با خشکسالی مواجه بودند، در مورد اقدام بعدی شان به دقت فکر کردند
500) resign (ریزاین)
🟢 معنی: استعفا دادن، کناره گیری کردن از
🟡 synonym: relinquish
🔴 Vito resigned his position as editor of the school paper
🔴 « ویتو » از سمت ویراستاری نشریه ی مدرسه استعفا داد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌤 سلام انگلیسی دوست های کانال نُوین 🌤
⚽️ صبح دوشنبه توپی داشته باشید ⚽️
📘 لغات 501 و 502 کتاب 504
501) drastic (درَستیک)
🟢 معنی: شدید، حاد، اساسی
🟡 synonym: severe, extreme
🔴 The police took drastic measures to end the crime wave
🔴 پلیس برای پایان بخشیدن به موج جنایت، اقدامات شدیدی انجام داد
502) wharf (وارف)
🟢 معنی: اسکله، بارانداز
🟡 synonym: dock
🔴 The lawyer insisted that his client was never seen near the wharf where the crime had taken place
🔴 وکیل مدافع اصرار داشت که موکلش هرگز نزدیک اسکله ای که جنایت در آن رخ داده بود دیده نشده است
🆔 @novinengliish_new
🆔 @novinenglish_new
⚽️ صبح دوشنبه توپی داشته باشید ⚽️
📘 لغات 501 و 502 کتاب 504
501) drastic (درَستیک)
🟢 معنی: شدید، حاد، اساسی
🟡 synonym: severe, extreme
🔴 The police took drastic measures to end the crime wave
🔴 پلیس برای پایان بخشیدن به موج جنایت، اقدامات شدیدی انجام داد
502) wharf (وارف)
🟢 معنی: اسکله، بارانداز
🟡 synonym: dock
🔴 The lawyer insisted that his client was never seen near the wharf where the crime had taken place
🔴 وکیل مدافع اصرار داشت که موکلش هرگز نزدیک اسکله ای که جنایت در آن رخ داده بود دیده نشده است
🆔 @novinengliish_new
🆔 @novinenglish_new
یه عبارت کاربردی و باحالم یادبگیریم:
🟧 از شوخی گذشته
🟧 Joking aside (جُکینگ اِساید)
🔹 Joking aside, this is a serious problem
🔹 از شوخی گذشته، این یه مشکل جدی است
🔹 All joking aside, I think you are crazy
🔹 گذشته از همه ی این شوخی ها، فکر کنم تو دیوانه ای.
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🟧 از شوخی گذشته
🟧 Joking aside (جُکینگ اِساید)
🔹 Joking aside, this is a serious problem
🔹 از شوخی گذشته، این یه مشکل جدی است
🔹 All joking aside, I think you are crazy
🔹 گذشته از همه ی این شوخی ها، فکر کنم تو دیوانه ای.
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🙋♂ سلام سلام دختر پسرای زبان آموز عزیز 🙋♀
🌹 صبح سه شنبتون گُلبارون 🌹
📘 لغات 503 و 504 کتاب 504
503) amend (اِمِند)
🟢 معنی: اصلاح کردن، تغییر دادن
🟡 synonym: correct, better, adjust
🔴 It is time you amended your ways
🔴 وقت آن است که رفتارت را اصلاح کنی
504) ballot (بَلِت)
🟢 معنی:
(اسم) : برگه رای
(فعل): رای دادن، رای گرفتن
🟡 synonym: vote, poll
🔴 Clyde, confident of victory, dropped his ballot into the box
🔴 « کلاید » که از پیروزی خود مطمئن بود، برگه رای را داخل صندوق انداخت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 صبح سه شنبتون گُلبارون 🌹
📘 لغات 503 و 504 کتاب 504
503) amend (اِمِند)
🟢 معنی: اصلاح کردن، تغییر دادن
🟡 synonym: correct, better, adjust
🔴 It is time you amended your ways
🔴 وقت آن است که رفتارت را اصلاح کنی
504) ballot (بَلِت)
🟢 معنی:
(اسم) : برگه رای
(فعل): رای دادن، رای گرفتن
🟡 synonym: vote, poll
🔴 Clyde, confident of victory, dropped his ballot into the box
🔴 « کلاید » که از پیروزی خود مطمئن بود، برگه رای را داخل صندوق انداخت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
امروز میخام چندتا اصطلاح خوشگل با heart را بهتون آموزش بدم:
🟥 Cross my heart (کراس مای هارت)
🟥 به جان خودم
🟦 Follow your heart (فالُ یُر هارت)
🟦 ببین دلت چی میگه
🟥 Open your heart to me (اُپِن یُر هارت تو می)
🟥 با من درد دل کن
🟦 Eat your heart out (ایت یُر هارت اَوت)
🟦 دلت بسوزه
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🟥 Cross my heart (کراس مای هارت)
🟥 به جان خودم
🟦 Follow your heart (فالُ یُر هارت)
🟦 ببین دلت چی میگه
🟥 Open your heart to me (اُپِن یُر هارت تو می)
🟥 با من درد دل کن
🟦 Eat your heart out (ایت یُر هارت اَوت)
🟦 دلت بسوزه
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new