این پُست مخصوص اون دسته از دوستانه که همش مُشکلات گُوارشی دارند 😂😂😂
🔵 نَفخ کردم
🔵 I'm gassy (آم گَسی)
🔴 اسهال هستم
🔴 I've got diarrhea (آیو گات دایِرییا)
🔵 یبوست دارم
🔵 I'm constipated (آم کانستِپِیتِد)
ارسال این پست برای دوستانی که مشکل گوارشی دارند الزامیست 😂😉
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔵 نَفخ کردم
🔵 I'm gassy (آم گَسی)
🔴 اسهال هستم
🔴 I've got diarrhea (آیو گات دایِرییا)
🔵 یبوست دارم
🔵 I'm constipated (آم کانستِپِیتِد)
ارسال این پست برای دوستانی که مشکل گوارشی دارند الزامیست 😂😉
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🪴 سلام سلام نُوین اینگلیشیای گُل 🪴
🥳 صبح زیبای جمعتون به شادی 🥳
📘 لغات 411 و 412 کتاب 504 📘
411) lottery (لاتِری)
🟢 معنی: بخت آزمایی، قرعه کشی
🟡 synonym: chance, raffle
🔴 The merit of a lottery is that everyone has an aqual chance
🔴 مزیت قرعه کشی این است که همه افراد شانس مساوی داند
412) finance (فاینَنس)
🟢 معنی: امور مالی، بودجه چیزی را تامین کردن
🟡 synonym: support, money
🔴 Mrs. Giles retained a lawyer to handle her finances
🔴 خانم « گیلز » ، وکیلی را برای انجام امور مالی خود استخدام کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🥳 صبح زیبای جمعتون به شادی 🥳
📘 لغات 411 و 412 کتاب 504 📘
411) lottery (لاتِری)
🟢 معنی: بخت آزمایی، قرعه کشی
🟡 synonym: chance, raffle
🔴 The merit of a lottery is that everyone has an aqual chance
🔴 مزیت قرعه کشی این است که همه افراد شانس مساوی داند
412) finance (فاینَنس)
🟢 معنی: امور مالی، بودجه چیزی را تامین کردن
🟡 synonym: support, money
🔴 Mrs. Giles retained a lawyer to handle her finances
🔴 خانم « گیلز » ، وکیلی را برای انجام امور مالی خود استخدام کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌷 سلام سلام دوستای زباندوست گُل 🌷
🍄 بهترین صبح شنبه رو براتون آرزومندم 🍄
📘 لغات 413 و 414 کتاب 504 📘
413) obtain (آبتِین)
🟢 معنی: بدست آوردن، گرفتن
🟡 synonym: get, acquire
🔴 An adolescent is finding it increasingly difficult to obtain a good job without a diploma
🔴 برای یک نوجوان بدون مدرک دیپلم، بدست آوردن یک کار خوب مشکل است
414) cinema (سینِما)
🟢 معنی: سینما، صنعت سینما
🟡 synonym: film, movie house
🔴 Censors have developed a rating system for the cinema
🔴 مامورین سانسور، سیستم طبقه بندی فیلم های سینما را ایجاد کرده اند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍄 بهترین صبح شنبه رو براتون آرزومندم 🍄
📘 لغات 413 و 414 کتاب 504 📘
413) obtain (آبتِین)
🟢 معنی: بدست آوردن، گرفتن
🟡 synonym: get, acquire
🔴 An adolescent is finding it increasingly difficult to obtain a good job without a diploma
🔴 برای یک نوجوان بدون مدرک دیپلم، بدست آوردن یک کار خوب مشکل است
414) cinema (سینِما)
🟢 معنی: سینما، صنعت سینما
🟡 synonym: film, movie house
🔴 Censors have developed a rating system for the cinema
🔴 مامورین سانسور، سیستم طبقه بندی فیلم های سینما را ایجاد کرده اند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 سلام سلام دوستداران کانال نُوین اینگلیش 😍
🌈 صبح تابستونی یکشنبتون سرشار از عشق 🌈
📘 لغات 415 و 416 کتاب 504 📘
415) event (ایوِنت)
🟢 معنی: رویداد، رخداد، پیشامد
🟡 synonym: happening, incident
🔴 The greatest event in Ellie's life was winning the 1,000,000 $ lottery
🔴 بزرگترین رخداد زندگی « الی » بردن در قرعه کشی یک میلیون دلاری بود
416) discard (دیسکارد)
🟢 معنی: کنار گذاشتن، ترک کردن، دور انداختن
🟡 synonym: reject, throw aside
🔴 Asked why he had discarded his family traditions, Mr. Menzel remained mute
🔴 وقتی از آقای « منزل » پرسیدند چرا سنت های خانوادگی اش را کنار گذاشته است، سکوت اختیار کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح تابستونی یکشنبتون سرشار از عشق 🌈
📘 لغات 415 و 416 کتاب 504 📘
415) event (ایوِنت)
🟢 معنی: رویداد، رخداد، پیشامد
🟡 synonym: happening, incident
🔴 The greatest event in Ellie's life was winning the 1,000,000 $ lottery
🔴 بزرگترین رخداد زندگی « الی » بردن در قرعه کشی یک میلیون دلاری بود
416) discard (دیسکارد)
🟢 معنی: کنار گذاشتن، ترک کردن، دور انداختن
🟡 synonym: reject, throw aside
🔴 Asked why he had discarded his family traditions, Mr. Menzel remained mute
🔴 وقتی از آقای « منزل » پرسیدند چرا سنت های خانوادگی اش را کنار گذاشته است، سکوت اختیار کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💪 سلام سلام دوستان پُرانژیمون 💪
🦠 صبح زیبای دوشنبه کروناییتون بخیر 🦠
📘 لغات 417 و 418 کتاب 504 📘
417) soar (سُر)
🟢 معنی: افزایش یافتن، بالا رفتن، اوج گرفتن
🟡 synonym: rise, ascend
🔴 We watched the soaring eagle skim over the mountain peak
🔴 اوج گرفتن عقاب را که از قله ی کوه می گذشت تماشا کردیم
418) subsequent (ساب سِکوئِنت)
🟢 معنی: بعدی، متعاقب، بعد
🟡 synonym: later, following
🔴 Further explanation will be presented in subsequent lectures
🔴 توضیحات بیشتر در سخنرانی های بعدی ارائه خواهد شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🦠 صبح زیبای دوشنبه کروناییتون بخیر 🦠
📘 لغات 417 و 418 کتاب 504 📘
417) soar (سُر)
🟢 معنی: افزایش یافتن، بالا رفتن، اوج گرفتن
🟡 synonym: rise, ascend
🔴 We watched the soaring eagle skim over the mountain peak
🔴 اوج گرفتن عقاب را که از قله ی کوه می گذشت تماشا کردیم
418) subsequent (ساب سِکوئِنت)
🟢 معنی: بعدی، متعاقب، بعد
🟡 synonym: later, following
🔴 Further explanation will be presented in subsequent lectures
🔴 توضیحات بیشتر در سخنرانی های بعدی ارائه خواهد شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😎 سلام سلام لیدی و جنتلمن های خوششتیپ 😎
❤️ صبح سه شنبتون سرشار از مهربونی و عشق ❤️
📘 لغات 419 و 420 کتاب 504 📘
419) relate (ریلِیت)
🟢 معنی: نقل کردن، حکایت کردن، بازگو کردن
🟡 synonym: narrate, tell
🔴 The traveler related his adventures with some exaggeration
🔴 مسافر ماجراهایش را با کمی اغراق نقل کرد
420) stationary (اِستِیشِنِری)
🟢 معنی: ساکن، ثابت، بی حرکت
🟡 synonym: motionless
🔴 The population of our town has been stationary for a decade
🔴 جمعیت شهرمان به مدت ده سال ثابت مانده است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
❤️ صبح سه شنبتون سرشار از مهربونی و عشق ❤️
📘 لغات 419 و 420 کتاب 504 📘
419) relate (ریلِیت)
🟢 معنی: نقل کردن، حکایت کردن، بازگو کردن
🟡 synonym: narrate, tell
🔴 The traveler related his adventures with some exaggeration
🔴 مسافر ماجراهایش را با کمی اغراق نقل کرد
420) stationary (اِستِیشِنِری)
🟢 معنی: ساکن، ثابت، بی حرکت
🟡 synonym: motionless
🔴 The population of our town has been stationary for a decade
🔴 جمعیت شهرمان به مدت ده سال ثابت مانده است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
❤️ سلام سلام زبان آموزهای خوش قلب ❤️
🖤 صبح تعطیل چهارشنبتون بخیر 🖤
روز تعطیلم آموزش داریم
آموزش توپ توووپ ⚽️🏀🏐
📘 لغات 421 و 422 کتاب 504 📘
421) Prompt (پرامپت)
🟢 معنی: سریع، فوری، باعث شدن
🟡 synonym: quick, ready, cause
🔴 Be prompt in assembling your baggage
🔴 در بستن چمدان سریع باش
422) hasty (هِیس تی)
🟢 معنی: سریع، شتابزده، عجول
🟡 synonym: quick, in a hurry, in rush
🔴 A hasty glance convinced him that he was being followed
🔴 نگاهی سریع او را مطمئن ساخت که تعقیبش می کنند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🖤 صبح تعطیل چهارشنبتون بخیر 🖤
روز تعطیلم آموزش داریم
آموزش توپ توووپ ⚽️🏀🏐
📘 لغات 421 و 422 کتاب 504 📘
421) Prompt (پرامپت)
🟢 معنی: سریع، فوری، باعث شدن
🟡 synonym: quick, ready, cause
🔴 Be prompt in assembling your baggage
🔴 در بستن چمدان سریع باش
422) hasty (هِیس تی)
🟢 معنی: سریع، شتابزده، عجول
🟡 synonym: quick, in a hurry, in rush
🔴 A hasty glance convinced him that he was being followed
🔴 نگاهی سریع او را مطمئن ساخت که تعقیبش می کنند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 سلام سلام دختر پسرای جیگر 😍
🖤 صبح تعطیل پنجشنبتون بخیر 🖤
📘 لغات 423 و 424 کتاب 504 📘
423) scorch (سْکُرچ)
🟢 معنی: سوزاندن، سوختن
🟡 synonym: burn slightly
🔴 The hot iron scorched the tablecloth
🔴 اتوی داغ، رومیزی را سوزاند
424) tempest (تِمپِست)
🟢 معنی: طوفان، هیاهو، هیجان
🟡 synonym: storm, hurricane
🔴 Following the weather report of the approaching tempest, we were prompted to seek immediate shelter
🔴 بعد از شنیدن گزارش هواشناسی در مورد نزدیک شدن طوفان، مجبور شدیم یک پناهگاه فوری پیدا کنیم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🖤 صبح تعطیل پنجشنبتون بخیر 🖤
📘 لغات 423 و 424 کتاب 504 📘
423) scorch (سْکُرچ)
🟢 معنی: سوزاندن، سوختن
🟡 synonym: burn slightly
🔴 The hot iron scorched the tablecloth
🔴 اتوی داغ، رومیزی را سوزاند
424) tempest (تِمپِست)
🟢 معنی: طوفان، هیاهو، هیجان
🟡 synonym: storm, hurricane
🔴 Following the weather report of the approaching tempest, we were prompted to seek immediate shelter
🔴 بعد از شنیدن گزارش هواشناسی در مورد نزدیک شدن طوفان، مجبور شدیم یک پناهگاه فوری پیدا کنیم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 سلام و درود خدمت زبان آموزهای باانگیزه 🔮
➕ صبح جُمعتون انرژی مثبت بارون ➕
📘 لغات 425 و 426 کتاب 504 📘
425) soothe (سوث)
🟢 معنی: دلجویی کردن، آرام کردن، التیام بخشیدن
🟡 synonym: calm, mollify
🔴 With an embrace, the mother soothed the hurt child
🔴 مادر با در آغوش کشیدن کودک رنجور، درد او را التیام بخشید
426) sympathetic (سیمپَثِتیک)
🟢 معنی: همدردی کردن با، دلسوزی کردن با، موافق، هم فکر
🟡 synonym: kindly
🔴 Father was fortunatly sympathetic to my request to use the caron weekends
🔴 خوشبختانه پدر با درخواست من برای استفاده از اتومبیل در آخر هفته، موافقت نمود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
➕ صبح جُمعتون انرژی مثبت بارون ➕
📘 لغات 425 و 426 کتاب 504 📘
425) soothe (سوث)
🟢 معنی: دلجویی کردن، آرام کردن، التیام بخشیدن
🟡 synonym: calm, mollify
🔴 With an embrace, the mother soothed the hurt child
🔴 مادر با در آغوش کشیدن کودک رنجور، درد او را التیام بخشید
426) sympathetic (سیمپَثِتیک)
🟢 معنی: همدردی کردن با، دلسوزی کردن با، موافق، هم فکر
🟡 synonym: kindly
🔴 Father was fortunatly sympathetic to my request to use the caron weekends
🔴 خوشبختانه پدر با درخواست من برای استفاده از اتومبیل در آخر هفته، موافقت نمود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🥰 سلام سلاااام عُشاق زبان شیرین انگلیسی 🥰
🌲 صبح زیبای شنبتون سرشار از اُمید و شادی 🌲
📘 لغات 427 و 428 کتاب 504 📘
427) redeem (ریدیم)
🟢 از گرو درآوردن، از رهن درآوردن
🟡 synonym: rescue
🔴 The property on which money has been lent is reedemed when the loan is paid back
🔴 ملکی که بواسطه آن وام گرفته شده است، وقتی که وام عودت داده شود، از گرو درمی آید
428) resume (رِزوم)
🟢 معنی: از سرگرفتن، ادامه دادن
🟡 synonym: restart, renew, continue
🔴 The violinist resumed playing after the intermission.
🔴 بعد از وقفه ای کوتاه، نوازنده ی ویولن به نواختن ادامه داد
🆔 @novinengliah_new
🆔 @novinenglish_new
🌲 صبح زیبای شنبتون سرشار از اُمید و شادی 🌲
📘 لغات 427 و 428 کتاب 504 📘
427) redeem (ریدیم)
🟢 از گرو درآوردن، از رهن درآوردن
🟡 synonym: rescue
🔴 The property on which money has been lent is reedemed when the loan is paid back
🔴 ملکی که بواسطه آن وام گرفته شده است، وقتی که وام عودت داده شود، از گرو درمی آید
428) resume (رِزوم)
🟢 معنی: از سرگرفتن، ادامه دادن
🟡 synonym: restart, renew, continue
🔴 The violinist resumed playing after the intermission.
🔴 بعد از وقفه ای کوتاه، نوازنده ی ویولن به نواختن ادامه داد
🆔 @novinengliah_new
🆔 @novinenglish_new
وقتی هوا مثل این روزا خیلی گرمه میتونی ازین عبارات برای بیان گرما استفاده کنی
☀️ It's boiling hot (ایتس بُیلینگ هات)
☀️ خیلی گرمه
🌈🌈🌈🌈🌈
🔥 It's absolutely boiling (ایتس اَبسِلوتلی بُیلین)
🔥 خیلی گرمه
🌈🌈🌈🌈🌈
☀️ It's burning outside (ایتس بِرنینگاَوتساید)
☀️ خیلی گرمه
🌈🌈🌈🌈🌈
🔥 It's scorching (ایتس سْکورچینگ)
🔥 خیلی گرمه
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
☀️ It's boiling hot (ایتس بُیلینگ هات)
☀️ خیلی گرمه
🌈🌈🌈🌈🌈
🔥 It's absolutely boiling (ایتس اَبسِلوتلی بُیلین)
🔥 خیلی گرمه
🌈🌈🌈🌈🌈
☀️ It's burning outside (ایتس بِرنینگاَوتساید)
☀️ خیلی گرمه
🌈🌈🌈🌈🌈
🔥 It's scorching (ایتس سْکورچینگ)
🔥 خیلی گرمه
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
بعضی وقتا از شنیدن یه خبر اینقد متعجب میشیم که می گیم، پشمام ریخت 😳😂
حالا بگو « پشمام ریخت » چی میشه به انگلیسی
🟩 Holy fucking shit (هُولی فاکینگ شِت)
🟩 پشمام ریخت
🟨 I freaked out (آی فریکت اَوت)
🟨 پشمام ریخت
🟩 My jaw dropped (مای جا دراپت)
🟩 فکم افتاد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
حالا بگو « پشمام ریخت » چی میشه به انگلیسی
🟩 Holy fucking shit (هُولی فاکینگ شِت)
🟩 پشمام ریخت
🟨 I freaked out (آی فریکت اَوت)
🟨 پشمام ریخت
🟩 My jaw dropped (مای جا دراپت)
🟩 فکم افتاد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌿 سلام سلام عزیزای زبان دوست 🌿
🌈 صبحتون یکشنبتون بخیر جیگرا 🌈
📘 لغات 429 و 430 کتاب 504 📘
429) harmony (هارمِنی)
🟢 معنی: سازگاری، هم نوایی، همراهی
🟡 synonym: accord
🔴 We responded to the harmony of the song by humming along
🔴 ما زمزمه کنان با آهنگ ترانه همراهی کردیم
430) refrain (ریفرِین)
🟢 معنی: خودداری کردن، اجتناب کردن
🟡 synonym: desist
🔴 We could not refrain from laughing at the jest
🔴 ما نتوانستیم از خندیدن به لطیفه خودداری کنیم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبحتون یکشنبتون بخیر جیگرا 🌈
📘 لغات 429 و 430 کتاب 504 📘
429) harmony (هارمِنی)
🟢 معنی: سازگاری، هم نوایی، همراهی
🟡 synonym: accord
🔴 We responded to the harmony of the song by humming along
🔴 ما زمزمه کنان با آهنگ ترانه همراهی کردیم
430) refrain (ریفرِین)
🟢 معنی: خودداری کردن، اجتناب کردن
🟡 synonym: desist
🔴 We could not refrain from laughing at the jest
🔴 ما نتوانستیم از خندیدن به لطیفه خودداری کنیم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🪴 سلام سلام به همه دوستای گُلمون 🪴
🍀 صبح زیبای اولین روز شهریورتون بخیر 🍀
📘 لغات 431 و 432 کتاب 504 📘
431) illegal (ایلیگِل)
🟢 معنی: غیرقانونی، نامشروع
🟡 synonym: unlawful, illegitimate
🔴 Mr. Worthington's illegal stock manipulations led to his jail sentence
🔴 حساب سازی غیرقانونی آقای ورتیگتون در موجودی، منجر به زندانی شدن او گردید
432) narcotic (نارکاتِک)
🟢 معنی: مخدر، ماده مخدر، مسکن، آرام بخش
🟡 synonym: drug, opiate
🔴 Opium is a powerful narcotic
🔴 تریاک، ماده مخدر قوی ای است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍀 صبح زیبای اولین روز شهریورتون بخیر 🍀
📘 لغات 431 و 432 کتاب 504 📘
431) illegal (ایلیگِل)
🟢 معنی: غیرقانونی، نامشروع
🟡 synonym: unlawful, illegitimate
🔴 Mr. Worthington's illegal stock manipulations led to his jail sentence
🔴 حساب سازی غیرقانونی آقای ورتیگتون در موجودی، منجر به زندانی شدن او گردید
432) narcotic (نارکاتِک)
🟢 معنی: مخدر، ماده مخدر، مسکن، آرام بخش
🟡 synonym: drug, opiate
🔴 Opium is a powerful narcotic
🔴 تریاک، ماده مخدر قوی ای است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
علائم کرونا رو به انگلیسی بشناس
🔴 Symptoms (سِمپتِمز)
🔴 علائم
🦠 fever (فی وِر)
🦠 تَب
🔴 dry cough (درای کاف)
🔴 سرفه خشک
🦠 sore throat (سُر ثروت)
🦠 گلو درد
🔴 tiredness (تایِردنِس)
🔴 خستگی بدن
🦠 Loss of taste and smell
(لاس آو تِیست اَند سمِل)
🦠 از دست دادن چشایی و بویایی
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔴 Symptoms (سِمپتِمز)
🔴 علائم
🦠 fever (فی وِر)
🦠 تَب
🔴 dry cough (درای کاف)
🔴 سرفه خشک
🦠 sore throat (سُر ثروت)
🦠 گلو درد
🔴 tiredness (تایِردنِس)
🔴 خستگی بدن
🦠 Loss of taste and smell
(لاس آو تِیست اَند سمِل)
🦠 از دست دادن چشایی و بویایی
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 سلام سلام عزیزای دوست داشتنی 😍
🌤 صبح سه شنبتون بخیر 🌤
📘 لغات 433 و 434 کتاب 504 📘
چقد این دو لغت امروز مهم و امتحانیند 😍😎
433) heir (هِیر)
🟢 معنی: وارث، ارث
🟡 synonym: beneficiary
🔴 It is essential that we locate the rightful heir at once
🔴 لازم است که ما وارث قانونی را سریعا پیدا کنیم
434) majestic (مَجِستیک)
🟢 معنی: باعظمت، باشکوه، سلطنتی
🟡 synonym: regal, royal, noble
🔴 The lion is the most majestic creature of the jungle
🔴 شیر باعظمت ترین حیوان جنگل است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌤 صبح سه شنبتون بخیر 🌤
📘 لغات 433 و 434 کتاب 504 📘
چقد این دو لغت امروز مهم و امتحانیند 😍😎
433) heir (هِیر)
🟢 معنی: وارث، ارث
🟡 synonym: beneficiary
🔴 It is essential that we locate the rightful heir at once
🔴 لازم است که ما وارث قانونی را سریعا پیدا کنیم
434) majestic (مَجِستیک)
🟢 معنی: باعظمت، باشکوه، سلطنتی
🟡 synonym: regal, royal, noble
🔴 The lion is the most majestic creature of the jungle
🔴 شیر باعظمت ترین حیوان جنگل است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
❤️ سلام و درود لیدی و جنتلمن های خوش قلب ❤️
🌈 صبح زیبای چهارشنبتون بخیر 🌈
435) dwindle (دویندِل)
🟢 معنی: رو به کاهش رفتن، کم شدن
🟡 synonym: decline, shrink
🔴 Our supply of unpolluted water has dwindled
🔴 ذخیره ی آب تمیز ما کاهش یافته است
436) surplus (سِرپلاس)
🟢 معنی: مازاد، اضافی، زیادی، زاید
🟡 synonym: excess
🔴 The bank keeps a large surplus of money in reserve
🔴 بانک مقادیر زیادی از پول مازاد را به عنوان ذخیره نگه می دارد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح زیبای چهارشنبتون بخیر 🌈
435) dwindle (دویندِل)
🟢 معنی: رو به کاهش رفتن، کم شدن
🟡 synonym: decline, shrink
🔴 Our supply of unpolluted water has dwindled
🔴 ذخیره ی آب تمیز ما کاهش یافته است
436) surplus (سِرپلاس)
🟢 معنی: مازاد، اضافی، زیادی، زاید
🟡 synonym: excess
🔴 The bank keeps a large surplus of money in reserve
🔴 بانک مقادیر زیادی از پول مازاد را به عنوان ذخیره نگه می دارد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💯 سلام سلام زبان دوست های باانگیزه 💯
🌞 صبح پنجشنبتون بخیر 🌞
📘 لغات 437 و 438 کتاب 504 📘
437) traitor (ترِیتِر)
🟢 معنی: خائن، خیانتکار، وطن فروش
🟡 synonym: betrayer
🔴 Do not call him a traitor unless you can verify the charge
🔴 او را خائن صدا نکن مگر اینکه بتوانی این اتهام را ثابت کنی
438) deliberate (دِلیبِرِیت)
🟢 معنی: تعمق کردن، بررسی کردن
🟡 synonym: ponder, consider
🔴 Judge Sirica deliberated for a week before making his decesion known
🔴 " قاضی سیریکا " پیش از اعلام رای خود، به مدت یک هفته تعمق کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌞 صبح پنجشنبتون بخیر 🌞
📘 لغات 437 و 438 کتاب 504 📘
437) traitor (ترِیتِر)
🟢 معنی: خائن، خیانتکار، وطن فروش
🟡 synonym: betrayer
🔴 Do not call him a traitor unless you can verify the charge
🔴 او را خائن صدا نکن مگر اینکه بتوانی این اتهام را ثابت کنی
438) deliberate (دِلیبِرِیت)
🟢 معنی: تعمق کردن، بررسی کردن
🟡 synonym: ponder, consider
🔴 Judge Sirica deliberated for a week before making his decesion known
🔴 " قاضی سیریکا " پیش از اعلام رای خود، به مدت یک هفته تعمق کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
☄ سلام سلام گوووووله های انرژی ☄
🌤 صبح خوشگل آدینتون بخیر 🌤
📘 لغات 439 و 440 کتاب 504 📘
439) vandal (وَندِل)
🟢 معنی: خرابکار، آدم مخرب
🟡 synonym: raider
🔴 We could scarcely believe the damages caused by the vandals
🔴 به زحمت توانستیم خساراتی را که توسط خرابکاران ایجاد شده بود باور کنیم
440) drought (درَوت)
🟢 خشکسالی
🟡 synonym: dryness
🔴 In time of drought, the crops become scorched
🔴 محصولات در زمان خشکسالی از بین می روند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌤 صبح خوشگل آدینتون بخیر 🌤
📘 لغات 439 و 440 کتاب 504 📘
439) vandal (وَندِل)
🟢 معنی: خرابکار، آدم مخرب
🟡 synonym: raider
🔴 We could scarcely believe the damages caused by the vandals
🔴 به زحمت توانستیم خساراتی را که توسط خرابکاران ایجاد شده بود باور کنیم
440) drought (درَوت)
🟢 خشکسالی
🟡 synonym: dryness
🔴 In time of drought, the crops become scorched
🔴 محصولات در زمان خشکسالی از بین می روند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 سلام و دروووود دوستان عزیز 🔮
🌈 صبح زیبای شنبتون بخیر 🌈
📘 لغات 441 و 442 کتاب 504 📘
441) abide (اِباید)
🟢 معنی: تحمل کردن، وفادار ماندن
🟡 synonym: endure, bear, stand
🔴 My mother can't abide dirt and vermin
🔴 مادرم نمی تواند کثیفی و حیوانات موذی را تحمل کند
442) unify (یونیفای)
🟢 معنی: متحد شدن، متحد کردن
🟡 synonym: unite, ally
🔴 After the Civil War our country became unified more strongly
🔴 بعد از جنگ داخلی، کشورمان به شکل قوی تری متحد شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح زیبای شنبتون بخیر 🌈
📘 لغات 441 و 442 کتاب 504 📘
441) abide (اِباید)
🟢 معنی: تحمل کردن، وفادار ماندن
🟡 synonym: endure, bear, stand
🔴 My mother can't abide dirt and vermin
🔴 مادرم نمی تواند کثیفی و حیوانات موذی را تحمل کند
442) unify (یونیفای)
🟢 معنی: متحد شدن، متحد کردن
🟡 synonym: unite, ally
🔴 After the Civil War our country became unified more strongly
🔴 بعد از جنگ داخلی، کشورمان به شکل قوی تری متحد شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new