😘 سلام سلام عزیزای دل 😘
🪴 صبح چهارشنبتون سرشار از آرامش 🪴
📘 لغات 379 و 380 کتاب 504 📘
379) signify (سیگنیفای)
🟢 معنی: معنی دادن، حاکی بودن از ، نشان دادن
🟡 synonym: mean, denote
🔴 The word fragile stamped on a carton signifies that it must be handled with caution
🔴 واژه شکستنی که بر روی کارتن ها نوشته می شود، به معنی این است که با دقت حمل گردد
380) mythology (میثالِجی)
🟢 معنی: اساطیر، اسطوره ها، افسانه
🟡 synonym: folklore, lore
🔴 The story of Proserpina and Ceres explaining the seasons is typical of Greek mythology
🔴 داستان « پروسرپینا » و « سریز » که به توصیف فصل های خاصی می پردازد، نمونه ای از اساطیر یونان است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🪴 صبح چهارشنبتون سرشار از آرامش 🪴
📘 لغات 379 و 380 کتاب 504 📘
379) signify (سیگنیفای)
🟢 معنی: معنی دادن، حاکی بودن از ، نشان دادن
🟡 synonym: mean, denote
🔴 The word fragile stamped on a carton signifies that it must be handled with caution
🔴 واژه شکستنی که بر روی کارتن ها نوشته می شود، به معنی این است که با دقت حمل گردد
380) mythology (میثالِجی)
🟢 معنی: اساطیر، اسطوره ها، افسانه
🟡 synonym: folklore, lore
🔴 The story of Proserpina and Ceres explaining the seasons is typical of Greek mythology
🔴 داستان « پروسرپینا » و « سریز » که به توصیف فصل های خاصی می پردازد، نمونه ای از اساطیر یونان است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍀 سلام سلام زبان دوست های عزیز 🍀
🎋 عیدتون مبارک با آرزوی بهترینها🎋
📘 لغات 381 و 382 کتاب 504 📘
381) colleague (کالیگ)
🟢 معنی: همکار، شریک
🟡 synonym: co-worker, fellow-worker
🔴 Who would have predicted that our pedestrian colleague would one day win the Nobel Prize for medicine?
🔴 چه کسی پیش بینی می کرد همکار کم هوش ما، روزی برنده جایزه نوبل پزشکی شود؟
382) torment (تُرمِنت)
🟢 معنی: شکنجه، شکنجه دادن
🟡 synonym: torture, pain
🔴 The illustrations in our history text show the torments suffered by the victims of the French Revolution
🔴 تصاویر کتاب تاریخ ما شکنجه هایی را نشان می دهند که قربانیان انقلاب فرانسه متحمل شده اند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenflish_new
🎋 عیدتون مبارک با آرزوی بهترینها🎋
📘 لغات 381 و 382 کتاب 504 📘
381) colleague (کالیگ)
🟢 معنی: همکار، شریک
🟡 synonym: co-worker, fellow-worker
🔴 Who would have predicted that our pedestrian colleague would one day win the Nobel Prize for medicine?
🔴 چه کسی پیش بینی می کرد همکار کم هوش ما، روزی برنده جایزه نوبل پزشکی شود؟
382) torment (تُرمِنت)
🟢 معنی: شکنجه، شکنجه دادن
🟡 synonym: torture, pain
🔴 The illustrations in our history text show the torments suffered by the victims of the French Revolution
🔴 تصاویر کتاب تاریخ ما شکنجه هایی را نشان می دهند که قربانیان انقلاب فرانسه متحمل شده اند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenflish_new
😍 سلام سلام به همه عاشقای زبان 😍
💐 صبح زیبای آدینتون بخیر و خوشی 💐
📘 لغات 383 و 384 کتاب 504 📘
383) provide (پرِواید)
🟢 معنی: فراهم کردن، آماده کردن، شرط دادن
🟡 synonym: suply, furnish
🔴 Hal said he would bring the ball provided he would be allowed to pitch
🔴 « هال » گفت توپ را می آورد به شرط این که خودش توپ را پرت کند
384) loyalty (لُیِلتی)
🟢 معنی: وفاداری، صداقت
🟡 synonym: faithfulness, fidelity
🔴 Nothing is so important to transmit to the youth as the sacredness of loyalty to one's country
🔴 هیچ چیز مهمتر از این نیست که به جوانان، قداست وفاداری به کشور خود را انتقال دهیم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💐 صبح زیبای آدینتون بخیر و خوشی 💐
📘 لغات 383 و 384 کتاب 504 📘
383) provide (پرِواید)
🟢 معنی: فراهم کردن، آماده کردن، شرط دادن
🟡 synonym: suply, furnish
🔴 Hal said he would bring the ball provided he would be allowed to pitch
🔴 « هال » گفت توپ را می آورد به شرط این که خودش توپ را پرت کند
384) loyalty (لُیِلتی)
🟢 معنی: وفاداری، صداقت
🟡 synonym: faithfulness, fidelity
🔴 Nothing is so important to transmit to the youth as the sacredness of loyalty to one's country
🔴 هیچ چیز مهمتر از این نیست که به جوانان، قداست وفاداری به کشور خود را انتقال دهیم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
امروز می خوام یه درس متفاوت بدم
❌ معنای متفاوت کلمه ی that ❌
هممون میدونیم کلمه that بمعنی ( که ) است
اما از الان بدونید که that یه معنای کاربردی دیگم داره.
گاهی اوقات that بمعنی ( آنقدر ، آنقدرها ) است
برای مثال:
🟩 It wasn't that good
🟩 اونقدرها هم خوب نبود
🟨 It isn't all that hot
🟨 آنقدر هم گرم نیست
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
❌ معنای متفاوت کلمه ی that ❌
هممون میدونیم کلمه that بمعنی ( که ) است
اما از الان بدونید که that یه معنای کاربردی دیگم داره.
گاهی اوقات that بمعنی ( آنقدر ، آنقدرها ) است
برای مثال:
🟩 It wasn't that good
🟩 اونقدرها هم خوب نبود
🟨 It isn't all that hot
🟨 آنقدر هم گرم نیست
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌷 سلام سلام لیدی و جنتلمن های گُل 🌷
🌿 صبح اولین روز هفتتون بخیر 🌿
📘 لغات 385 و 386 کتاب 504 📘
385) volunteer (والِنتیِر)
🟢 معنی: داوطلب، داوطلبانه، داوطلب شدن
🔴 Terry did not hesitate to vulnteer for the most difficult jobs
🔴 « تری » برای داوطلب شدن در سخت ترین کارها تعلل نمی کرد
386) prejudice (پرِجِدِس)
🟢 معنی: تعصب، پیش داوری، تبعیض
🟡 synonym: bias
🔴 Eliminating prejudice should be among the first concerns of a democracy
🔴 از بین بردن تبعیض باید از جمله اولین وظایف یک حکومت دموکراسی باشد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌿 صبح اولین روز هفتتون بخیر 🌿
📘 لغات 385 و 386 کتاب 504 📘
385) volunteer (والِنتیِر)
🟢 معنی: داوطلب، داوطلبانه، داوطلب شدن
🔴 Terry did not hesitate to vulnteer for the most difficult jobs
🔴 « تری » برای داوطلب شدن در سخت ترین کارها تعلل نمی کرد
386) prejudice (پرِجِدِس)
🟢 معنی: تعصب، پیش داوری، تبعیض
🟡 synonym: bias
🔴 Eliminating prejudice should be among the first concerns of a democracy
🔴 از بین بردن تبعیض باید از جمله اولین وظایف یک حکومت دموکراسی باشد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 سلام سلام زبان آموزهای پُرانرژی 😍
🌤 صبح دهمین روز مرداد ماهتون بخیر 🌤
📘 لغات 387 و 388 کتاب 504 📘
387) shrill (شریل)
🟢 معنی: تندتیز، شدید، بی امان
🟡 synonym: piercing
🔴 A shrill torrent of insults poured from the mouth of the shrieking woman
🔴 سیل بی امان توهین ها از دهان زنی که جیغ می کشید، جاری شد
388) jolly (جالی)
🟢 معنی: شاد، خوشحال، با نشاط
🟡 synonym: cheerful, happy
🔴 Are you aware that a red-suited gentleman with a jolly twinkle in his eyes is stuck in the chimney?
🔴 می دانستی آقایی که کت و شلوار قرمز پوشیده بود و برق شادی در چشمانش موج میزد گرفتار دود و دم شده است؟
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌤 صبح دهمین روز مرداد ماهتون بخیر 🌤
📘 لغات 387 و 388 کتاب 504 📘
387) shrill (شریل)
🟢 معنی: تندتیز، شدید، بی امان
🟡 synonym: piercing
🔴 A shrill torrent of insults poured from the mouth of the shrieking woman
🔴 سیل بی امان توهین ها از دهان زنی که جیغ می کشید، جاری شد
388) jolly (جالی)
🟢 معنی: شاد، خوشحال، با نشاط
🟡 synonym: cheerful, happy
🔴 Are you aware that a red-suited gentleman with a jolly twinkle in his eyes is stuck in the chimney?
🔴 می دانستی آقایی که کت و شلوار قرمز پوشیده بود و برق شادی در چشمانش موج میزد گرفتار دود و دم شده است؟
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍃 سلام به همراهان همیشگی کانال نُوین اینگلیش 🍃
🤩 صبح خوشگل دوشنبتون به شادی 🤩
📘 لغات 389 و 390 کتاب 504 📘
389) witty (ویتی)
🟢 معنی: شوخ، بذله گو، بامزه
🔴 Mr. Carlson's witty introduction qualifies him as a first - rate speaker
🔴 مقدمه ی شوخ طبعانه ی « آقای کارلسون » وی را شایسته عنوان سخنران درجه ی یک می سازد
390) hinder (هیندِر)
🟢 معنی: مانع شدن، جلوگیری کردن
🟡 synonym: impede, obstruct
🔴 Mona's gloomy nature hinders her relationships with other people
🔴 خلق و خوی افسرده « مونا » ، مانع از ارتباط او با سایر مردم می شود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🤩 صبح خوشگل دوشنبتون به شادی 🤩
📘 لغات 389 و 390 کتاب 504 📘
389) witty (ویتی)
🟢 معنی: شوخ، بذله گو، بامزه
🔴 Mr. Carlson's witty introduction qualifies him as a first - rate speaker
🔴 مقدمه ی شوخ طبعانه ی « آقای کارلسون » وی را شایسته عنوان سخنران درجه ی یک می سازد
390) hinder (هیندِر)
🟢 معنی: مانع شدن، جلوگیری کردن
🟡 synonym: impede, obstruct
🔴 Mona's gloomy nature hinders her relationships with other people
🔴 خلق و خوی افسرده « مونا » ، مانع از ارتباط او با سایر مردم می شود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌷 سلام نُوین اینگلیشیای گُل 🌷
♥️ صبح سه شنبتون سرشار از آرامش ♥️
📘 لغات 391 و 392 کتاب 504 📘
391) lecture (لِکچِر)
🟢 معنی: سخنرانی، نطق
🟡 synonym: speech, talk
🔴 Rarely have I heard a lecture with such clear illustrations
🔴 به ندرت چنین نطقی با توضیحات فصیح شنیده ام
392) abuse (اِبیوز)
🟢 معنی: بدرفتاری کردن، سو استفاده کردن
🟡 synonym: misuse
🔴 Those who abuse the privileges of the honor system will be penalized
🔴 کسانیکه از مزایای نظام احترام سو استفاده کنند، مجازات خواهند شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
♥️ صبح سه شنبتون سرشار از آرامش ♥️
📘 لغات 391 و 392 کتاب 504 📘
391) lecture (لِکچِر)
🟢 معنی: سخنرانی، نطق
🟡 synonym: speech, talk
🔴 Rarely have I heard a lecture with such clear illustrations
🔴 به ندرت چنین نطقی با توضیحات فصیح شنیده ام
392) abuse (اِبیوز)
🟢 معنی: بدرفتاری کردن، سو استفاده کردن
🟡 synonym: misuse
🔴 Those who abuse the privileges of the honor system will be penalized
🔴 کسانیکه از مزایای نظام احترام سو استفاده کنند، مجازات خواهند شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
اینو همیشه بخاطر داشته باش
❤️ Enjoy life today
❤️ امروز از زندگی لذت ببر
💙 Yesterday is gone
💙 دیروز گذشته
💛 and tomorrow may never came up
💛 وشاید دیگر فردایی هم وجود نداشته باشد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
❤️ Enjoy life today
❤️ امروز از زندگی لذت ببر
💙 Yesterday is gone
💙 دیروز گذشته
💛 and tomorrow may never came up
💛 وشاید دیگر فردایی هم وجود نداشته باشد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🖐 سلام سلام دوستان زبان آموزمون 🖐
💯 صبح چهارشنبتون پرنشاط و پرانرژی 💯
📘 لغات 393 و 394 کتاب 504 📘
393) mumble (مامبِل)
🟢 معنی: زیر لب چیزی گفتن، مِن مِن کردن
🟡 synonym: mutter
🔴 Ricky mumbled his awkward apology
🔴 « ریکی » با مِن مِن عذرخواهی کرد
394) mute (میوت)
🟢 معنی: بی صدا، آرام، ساکت
🟡 synonym: silent, quiet
🔴 The usually defiant child stood mute before the principal
🔴 بچه ای که معمولا گستاخ بود، در حضور مدیر ساکت ایستاد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💯 صبح چهارشنبتون پرنشاط و پرانرژی 💯
📘 لغات 393 و 394 کتاب 504 📘
393) mumble (مامبِل)
🟢 معنی: زیر لب چیزی گفتن، مِن مِن کردن
🟡 synonym: mutter
🔴 Ricky mumbled his awkward apology
🔴 « ریکی » با مِن مِن عذرخواهی کرد
394) mute (میوت)
🟢 معنی: بی صدا، آرام، ساکت
🟡 synonym: silent, quiet
🔴 The usually defiant child stood mute before the principal
🔴 بچه ای که معمولا گستاخ بود، در حضور مدیر ساکت ایستاد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
⛅️ سلام سلام عاشقای انگلیسی دوست ⛅️
🌈 صبح قشنگ پنجشنبتون به شادی 🌈
با دوتا لغت توپ روزمون را استارت بزنیم ⚽😍
📘 لغات 395 و 396 کتاب 504 📘
395) wad (وَد)
🟢 معنی: گلوله کاغذی، پر کردن، مچاله کردن
🔴 To decrease the effects of the pressure, the diver put wads of cotton in his ears
🔴 غواص برای کاهش تاثیر فشار آب، گلوله هایی از پنبه را داخل گوش خود قرار داد
396) retain (ریتِین)
🟢 معنی: اجیر کردن، استخدام کردن، حفظ کردن
🟡 synonym: keep, preserve
🔴 Despite her lack of funds Mrs. Reilly retained a detective to follow her spouse
🔴 خانم « رایلی » به رغم نداشتن پول کافی، کارآگاهی را به منظور تعقیب کردن شوهرش اجیر کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح قشنگ پنجشنبتون به شادی 🌈
با دوتا لغت توپ روزمون را استارت بزنیم ⚽😍
📘 لغات 395 و 396 کتاب 504 📘
395) wad (وَد)
🟢 معنی: گلوله کاغذی، پر کردن، مچاله کردن
🔴 To decrease the effects of the pressure, the diver put wads of cotton in his ears
🔴 غواص برای کاهش تاثیر فشار آب، گلوله هایی از پنبه را داخل گوش خود قرار داد
396) retain (ریتِین)
🟢 معنی: اجیر کردن، استخدام کردن، حفظ کردن
🟡 synonym: keep, preserve
🔴 Despite her lack of funds Mrs. Reilly retained a detective to follow her spouse
🔴 خانم « رایلی » به رغم نداشتن پول کافی، کارآگاهی را به منظور تعقیب کردن شوهرش اجیر کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💯 درووووود زبان آموزهای عزیز 💯
🤩 بهترین صبح آدینه را براتون آرزومندم 🤩
جُمعمون رو هم با آموزش شروع میکنیم 😍
📘 لغات 397 و 398 کتاب 504 📘
397) candidate (کَندیدِیت)
🟢 معنی: کاندیدا، نامزد، داوطلب
🟡 synonym: applicant, nominee
🔴 Each candidate for mayor seemed confident he would be victorious
🔴 تمام نامزدهای پست شهرداری، از پیروزی خود خاطر جمع بودند
398) precede (پرِسید)
🟢 معنی: قبل از، پیش از، مقدم بودن
🟡 synonym: appear before
🔴 Lyndon Johnson preceded Richard Nixon as president
🔴 « لیندون جانسون » قبل از « ریچارد نیکسون » رییس جمهور آمریکا بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🤩 بهترین صبح آدینه را براتون آرزومندم 🤩
جُمعمون رو هم با آموزش شروع میکنیم 😍
📘 لغات 397 و 398 کتاب 504 📘
397) candidate (کَندیدِیت)
🟢 معنی: کاندیدا، نامزد، داوطلب
🟡 synonym: applicant, nominee
🔴 Each candidate for mayor seemed confident he would be victorious
🔴 تمام نامزدهای پست شهرداری، از پیروزی خود خاطر جمع بودند
398) precede (پرِسید)
🟢 معنی: قبل از، پیش از، مقدم بودن
🟡 synonym: appear before
🔴 Lyndon Johnson preceded Richard Nixon as president
🔴 « لیندون جانسون » قبل از « ریچارد نیکسون » رییس جمهور آمریکا بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌷 سلام سلام به همه دوستان گُلمون 🌷
🌤 صبح تابستونی شنبتون بخیر 🌤
با دو لغت کاربردی روزمون را شروع میکنیم 😍
📘 لغات 399 و 400 کتاب 504 📘
399) adolescent (اَدِلِسِنت)
🟢 معنی: بلوغ، نوجوانی، رشد
🟡 synonym: youth, young
🔴 Our annual rock festival attracts thousands of adolescents
🔴 جشنواره سالانه موسیقی « راک » ، هزاران نوجوان را به خود جذب می کند
400) coeducational ( کُ اِجِکِیشِنال )
🟢 معنی: مختلط، آموزش هر دو جنس در یک مدرسه
🔴 There has been a massive shift to coeducatinal schools
🔴 تغییر چشم گیری در مدارس مختلط روی داده است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌤 صبح تابستونی شنبتون بخیر 🌤
با دو لغت کاربردی روزمون را شروع میکنیم 😍
📘 لغات 399 و 400 کتاب 504 📘
399) adolescent (اَدِلِسِنت)
🟢 معنی: بلوغ، نوجوانی، رشد
🟡 synonym: youth, young
🔴 Our annual rock festival attracts thousands of adolescents
🔴 جشنواره سالانه موسیقی « راک » ، هزاران نوجوان را به خود جذب می کند
400) coeducational ( کُ اِجِکِیشِنال )
🟢 معنی: مختلط، آموزش هر دو جنس در یک مدرسه
🔴 There has been a massive shift to coeducatinal schools
🔴 تغییر چشم گیری در مدارس مختلط روی داده است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💋 سلام سلام به همه عاشقای زبان 💋
💯 صبح دومین روز هفتتون بشادی و سلامتی 💯
📘 لغات 401 و 402 کتاب 504 📘
401) radical (رَدیکال)
🟢 معنی: افراطی، تندرو
🟡 synonym: fanatic
🔴 Because Richard was a radical, the Conservative party would not accept him as a candidate
🔴 حزب محافظه کار به دلیل اینکه « ریچارد » شخص تندرویی بود، او را به عنوان کاندیدا نپذیرفت
402) spontaneous (اِسپانتِینیِس)
🟢 معنی: خود به خود، خودجوش، بی مقدمه
🟡 synonym: natural, impulsive
🔴 The vast crowd burst into spontaneous cheering at the skillful play
🔴 جمعیت انبوه هنگام نمایش ماهرانه بی مقدمه فریاد شادی سر دادند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💯 صبح دومین روز هفتتون بشادی و سلامتی 💯
📘 لغات 401 و 402 کتاب 504 📘
401) radical (رَدیکال)
🟢 معنی: افراطی، تندرو
🟡 synonym: fanatic
🔴 Because Richard was a radical, the Conservative party would not accept him as a candidate
🔴 حزب محافظه کار به دلیل اینکه « ریچارد » شخص تندرویی بود، او را به عنوان کاندیدا نپذیرفت
402) spontaneous (اِسپانتِینیِس)
🟢 معنی: خود به خود، خودجوش، بی مقدمه
🟡 synonym: natural, impulsive
🔴 The vast crowd burst into spontaneous cheering at the skillful play
🔴 جمعیت انبوه هنگام نمایش ماهرانه بی مقدمه فریاد شادی سر دادند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😘 سلام و درووووود به دوستان عشق زبان 😘
➕ صبح دوشنبتون سرشار از انرژی های مثبت ➕
📘 لغات 403 و 404 کتاب 504 📘
403) skim (اسکیم)
🟢 معنی: نگاه اجمالی انداختن، سَرسَری خواندن
🟡 synonym: look through
🔴 Detective Corby, assigned to the homicide, was skimming through the victim's book of address
🔴 کارآگاه « کوربی » که مامور بررسی قتل بود، نگاه اجمالی به دفترچه ی تلفن مقتول انداخت
404) vaccinate (وَکسینِیت)
🟢 معنی: واکسن زدن، واکسینه کردن
🟡 synonym: immunize, prevent disease
🔴 There has been a radical decline in polio since doctors bagan to vaccinate children with the Salk vaccine
🔴 کاهش اساسی در بیماری فلج اطفال از زمان واکسینه کردن بچه ها با واکسن سالک توسط پزشکان ایجاد شده است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
➕ صبح دوشنبتون سرشار از انرژی های مثبت ➕
📘 لغات 403 و 404 کتاب 504 📘
403) skim (اسکیم)
🟢 معنی: نگاه اجمالی انداختن، سَرسَری خواندن
🟡 synonym: look through
🔴 Detective Corby, assigned to the homicide, was skimming through the victim's book of address
🔴 کارآگاه « کوربی » که مامور بررسی قتل بود، نگاه اجمالی به دفترچه ی تلفن مقتول انداخت
404) vaccinate (وَکسینِیت)
🟢 معنی: واکسن زدن، واکسینه کردن
🟡 synonym: immunize, prevent disease
🔴 There has been a radical decline in polio since doctors bagan to vaccinate children with the Salk vaccine
🔴 کاهش اساسی در بیماری فلج اطفال از زمان واکسینه کردن بچه ها با واکسن سالک توسط پزشکان ایجاد شده است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
دوستان گلم ازینپس بدونید که هر چهار لغت زیر به معنی « باهوش » هستند
🔺 smart (اسمارت)
🔹 باهوش
🔺 Clever (کلِوِر)
🔹 باهوش
🔺 Bright (برایت)
🔹 باهوش
🔺 Brainy (برِینی)
🔹 باهوش
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔺 smart (اسمارت)
🔹 باهوش
🔺 Clever (کلِوِر)
🔹 باهوش
🔺 Bright (برایت)
🔹 باهوش
🔺 Brainy (برِینی)
🔹 باهوش
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍃 سلام سلام نُوین اینگلیشیای گُل 🍃
💥 صبح سه شنبتون بخیر جیگرا 💥
📘 لغات 405 و 406 کتاب 504 📘
405) untidy (آنتایدی)
🟢 معنی: نامرتب، آشفته، شلخته
🟡 synonym: sloppy
🔴 Finding the house in such an untidy condition baffled us
🔴 دیدن خانه در چنین وضعیت آشفته ای ما را متحیر ساخت
406) utensil (یوتِنسیل)
🟢 معنی: ابزار، وسایل، ظرف
🟡 synonym: tool, instrument
🔴 Some people are so old - fashioned that they reject the use of any modern utensil
🔴 بعضی از مردم آنقدر قدیمی هستند که استفاده از وسایل مدرن را قبول ندارند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💥 صبح سه شنبتون بخیر جیگرا 💥
📘 لغات 405 و 406 کتاب 504 📘
405) untidy (آنتایدی)
🟢 معنی: نامرتب، آشفته، شلخته
🟡 synonym: sloppy
🔴 Finding the house in such an untidy condition baffled us
🔴 دیدن خانه در چنین وضعیت آشفته ای ما را متحیر ساخت
406) utensil (یوتِنسیل)
🟢 معنی: ابزار، وسایل، ظرف
🟡 synonym: tool, instrument
🔴 Some people are so old - fashioned that they reject the use of any modern utensil
🔴 بعضی از مردم آنقدر قدیمی هستند که استفاده از وسایل مدرن را قبول ندارند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 سلام دوستداران کانال نُوین اینگلیش 😍
😜 صبح شیطون بلای چهارشنبتون بخیر 😜
📘 لغات 407 و 408 کتاب 504 📘
407) sensitive (سِنسِتیو)
🟢 معنی: زودرنج، حساس
🟡 synonym: emotional
🔴 The eye is sensitive to light
🔴 چشم به نور حساس است
408) temperate (تِمپِرِیت)
🟢 معنی: معتدل، ملایم، آرام، میانه رو
🟡 synonym: mild, moderate, pleasant
🔴 The United States is mostly in the North temperate Zone
🔴 بیشتر مساحت آمریکا در منطقه ی معتدل شمالی قرار دارد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😜 صبح شیطون بلای چهارشنبتون بخیر 😜
📘 لغات 407 و 408 کتاب 504 📘
407) sensitive (سِنسِتیو)
🟢 معنی: زودرنج، حساس
🟡 synonym: emotional
🔴 The eye is sensitive to light
🔴 چشم به نور حساس است
408) temperate (تِمپِرِیت)
🟢 معنی: معتدل، ملایم، آرام، میانه رو
🟡 synonym: mild, moderate, pleasant
🔴 The United States is mostly in the North temperate Zone
🔴 بیشتر مساحت آمریکا در منطقه ی معتدل شمالی قرار دارد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 اشتباه در بکاربردن کلمه Let 🔮
هممون میدونیم که " Let " یعنی
" اجازه دادن " یا " اجازه گرفتن "
اما اکثرا در بکاربردن این کلمه اشتباه میکنیم
🏁 بعد از Let ، فعل باید بصورت ساده بکار بره عموجون. اوکی؟؟؟ افتاد؟
ولی متاسفانه بعضیا از to استفاده میکنن
پس این درسته
✔ I let you use my laptop
این غلطه
❌ I let you to use my laptop
🌸امیدوارم که مفید بوده براتون🌸
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
هممون میدونیم که " Let " یعنی
" اجازه دادن " یا " اجازه گرفتن "
اما اکثرا در بکاربردن این کلمه اشتباه میکنیم
🏁 بعد از Let ، فعل باید بصورت ساده بکار بره عموجون. اوکی؟؟؟ افتاد؟
ولی متاسفانه بعضیا از to استفاده میکنن
پس این درسته
✔ I let you use my laptop
این غلطه
❌ I let you to use my laptop
🌸امیدوارم که مفید بوده براتون🌸
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌳 سلام سلام دوستان عزیز انگلیسی دوست 🌳
🌸 صبح تابستونی پنجشنبتون سرشار از آرامش 🌸
📘 لغات 409 و 410 کتاب 504 📘
409) vague (وِیگ)
🟢 معنی: نامشخص، مبهم، گنگ
🟡 synonym: unclear, dark
🔴 Joe's position was vague because he wanted to remain neutral in the dispute
🔴 موضع « جو » در مشاجره نامشخص بود، چرا که می خواست بیطرف باشد
410) elevate (اِلِوِیت)
🟢 معنی: ارتقا دادن، ترفیع دادن، بلند کردن
🟡 synonym: lift up, heighten
🔴 Private Carbo was elevated to higher rank for his valor
🔴 سرباز وظیفه « کاربو » به خاطر رشادتش به درجه ی بالاتری ارتقا داده شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌸 صبح تابستونی پنجشنبتون سرشار از آرامش 🌸
📘 لغات 409 و 410 کتاب 504 📘
409) vague (وِیگ)
🟢 معنی: نامشخص، مبهم، گنگ
🟡 synonym: unclear, dark
🔴 Joe's position was vague because he wanted to remain neutral in the dispute
🔴 موضع « جو » در مشاجره نامشخص بود، چرا که می خواست بیطرف باشد
410) elevate (اِلِوِیت)
🟢 معنی: ارتقا دادن، ترفیع دادن، بلند کردن
🟡 synonym: lift up, heighten
🔴 Private Carbo was elevated to higher rank for his valor
🔴 سرباز وظیفه « کاربو » به خاطر رشادتش به درجه ی بالاتری ارتقا داده شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new