علاج واقعه قبل از وقع باید کرد!
در اهمیت «چگونگی جلب رأی» برای دکتر پزشکیان
خطاب به دکتر پزشکیان، مشاوران و ستادهای انتخاباتیاش
دوستی میگفت الان وقت این حرفها نیست، الان فقط باید روی رأی جمعکردن و ایجاد موج تمرکز کنیم.
دوست دیگری میگفت این حرفها را باید بگذاریم برای بعد از پیروزی در انتخابات و وقتی دکتر پزشکیان دولت را در دست گرفت؛ الان مهم فقط رأی آوردن است، بعد از آن است که جهتگیری صحیح دولت جدید اهمیت پیدا میکند.
به نظرم، «چگونگی» رأیآوردن خیلی مهم است.
ماهیت موجی که الان شکل بگیرد، به مثابه زیربنایی است که تا حد زیادی مسیر حرکت آتی (پس از پیروزی احتمالی و تشکیل دولت) را تعیین میکند (مفهومی که با عبارت «وابستگی به مسیر طیشده» صورتبندی میشود).
بستر جامعه ما به شدّّت قطبی-تقابلی-حذفی است، هر کنش، حرکت و بهویژه جریانی درمعرض این است که خیلی سریع با این بستر سازگار شود و ماهیت قطبی-تقابلی به خود بگیرد.
به نظرم، اینکه شخص دکتر پزشکیان، به تعبیر محمدرضا جلائیپور «اصلاحگر میانه و توافقساز» و به دنبال «نهادسازی از پایین و توافقسازی در بالا» باشد کافی نیست؛ برای اینکه درعمل «بتواند بر شکافها، [قطبیتها] و زخمهای پرمخاطرۀ متعدد پل بزند و مرهم ترمیمکننده بگذرد» [۱]، نیاز است «چگونگی رأیآوری» او یا به بیان دقیقتر ماهیت موجی که قرار است پشت سرش شکل بگیرد نیز با این هدف ارزشمند سنخیت داشته باشد.
بعید میدانم از طریق موجی که با تمرکز بر همراهکردن «آرای خاموش» (تحریمکنندگان انتخابات گذشته) شکل گرفته باشد، بتوان در «راه باریک آزادی» گام برداشت؛ چنین موجی، دولت احتمالی را خواه ناخواه به سوی تقابل با هستۀ مرکزی قدرت و به بیرون از «دالان باریک» سوق میدهد.
از این نظر، به شخصه ترجیح میدهم تیم دکتر پزشکیان به جای اینکه بر «کسب آرای تحریمکنندگان انتخابات گذشته» متمرکز شوند، بر روی جلب آرای اصولگران معتدل و عدالتخواه سرمایهگذاری کنند.
فکر میکنم دکتر پزشکیان در صورتی که بتواند با برخی چهرههای سالم و معتدل اصولگرا ائتلاف کند، حتّی بدون مشارکت تحریمکنندگان سابق هم میتواند بر سایرین پیروز شود.
بخش قابل توجه جامعه از جناحبندی و چپ و راست خسته شدهاند و تشنۀ مسیری معتدل، میانه و توافقی هستند؛ میتوان بهدنبال جلب آراء این بخش بود که عدم بروز تقابل در آینده را نیز تا حدّ زیادی تضمین میکند.
نکتۀ دیگر اینکه اگر دکتر پزشکیان، در ایام قبل از انتخابات که شرایط گل و بلبل است نتواند برخی معتدلان اصولگرا را با خود همراه کند، بعد از روز انتخابات که احتمالا بسیاری تریبونها و اقدامات تنشزا و شکافافزا دوباره فعال میشوند و معتدلان هر دو طرف در شرایطی قرار میگیرند که مجبور میشوند سکوت اختیار کنند (سکوتی که درعمل به مثابه تأیید رفتار تندروهای جناح خود معنا میشود)، چگونه خواهد توانست «توافقسازی» کند.
موجی که با تکیه بر آرای خاموش شکل بگیرد، هم در میان حامیان و هم در دیدگاه جناح مقابل انتظارات و ذهنیت خاصی ایجاد میکند، انتظاراتی که پس از پیروزی احتمالی بعید است بتوان از آنها عدول کرد.
به عنوان مثال، آیا قرار است دوباره همه مدیران در اقصینقاط و تمام سطوح مدیریتی کشور بهصورت اتوبوسی عوض شوند، اگر چنین اتّفاقی بیفتد، آیا تقابل ایجاد نمیشود و آیا برای «توافقسازی از بالا» امکانی باقی میماند؟!
درخصوص بسیاری از مسائل، «چیستی سخنان دکتر پزشکیان» مهم نیست؛ ماهیت موجی که پشت سر او شکل میگیرد مهم است. اینکه دکتر پزشکیان مثلا بارها بگوید که قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد بههیچوجه اعتمادبخش نیست (بهویژه با توجه به تجربیات دهههای گذشته) امّا اگر بتواند با برخی چهرههای معتدل اصولگرا به توافق برسد، ائتلاف کند و در نزدیکیاش قرار بگیرند و به تبع آن، در سطوح پایینتر (ستادهای استانی و شهرستانی او) نیز چنین افرادی حضور پیدا کنند، هیچ نیازی به قول و وعده نیست و همه میفهمند که دیگر قرار نیست تغییرات اتوبوسی قبلی تکرار شود.
علاوه بر این، همه میدانیم که حتّی اگر دکتر پزشکیان با آرایی چشمگیر رئیسجمهور شود، در عمل باید با نهادهای خارج از دولت (بعضا فرادولتی) و اشخاص و جریانهای آتشبهاختیار کار کند. اگر در فضای باز، آرام، تعاملی، پذیرا و مهربانانۀ قبل از انتخابات نتواند در مورد اصول کلّی رویکرد دولت خود لااقل با برخی چهرههای معتدل اصولگرا به توافق برسد و حمایتشان را جلب کند، بعد از انتخابات چگونه خواهد توانست؟!
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد
پانویس
[۱] راهگشایی با مسعود پزشکیان
#برای_ایران
#دکتر_پزشکیان
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
در اهمیت «چگونگی جلب رأی» برای دکتر پزشکیان
خطاب به دکتر پزشکیان، مشاوران و ستادهای انتخاباتیاش
دوستی میگفت الان وقت این حرفها نیست، الان فقط باید روی رأی جمعکردن و ایجاد موج تمرکز کنیم.
دوست دیگری میگفت این حرفها را باید بگذاریم برای بعد از پیروزی در انتخابات و وقتی دکتر پزشکیان دولت را در دست گرفت؛ الان مهم فقط رأی آوردن است، بعد از آن است که جهتگیری صحیح دولت جدید اهمیت پیدا میکند.
به نظرم، «چگونگی» رأیآوردن خیلی مهم است.
ماهیت موجی که الان شکل بگیرد، به مثابه زیربنایی است که تا حد زیادی مسیر حرکت آتی (پس از پیروزی احتمالی و تشکیل دولت) را تعیین میکند (مفهومی که با عبارت «وابستگی به مسیر طیشده» صورتبندی میشود).
بستر جامعه ما به شدّّت قطبی-تقابلی-حذفی است، هر کنش، حرکت و بهویژه جریانی درمعرض این است که خیلی سریع با این بستر سازگار شود و ماهیت قطبی-تقابلی به خود بگیرد.
به نظرم، اینکه شخص دکتر پزشکیان، به تعبیر محمدرضا جلائیپور «اصلاحگر میانه و توافقساز» و به دنبال «نهادسازی از پایین و توافقسازی در بالا» باشد کافی نیست؛ برای اینکه درعمل «بتواند بر شکافها، [قطبیتها] و زخمهای پرمخاطرۀ متعدد پل بزند و مرهم ترمیمکننده بگذرد» [۱]، نیاز است «چگونگی رأیآوری» او یا به بیان دقیقتر ماهیت موجی که قرار است پشت سرش شکل بگیرد نیز با این هدف ارزشمند سنخیت داشته باشد.
بعید میدانم از طریق موجی که با تمرکز بر همراهکردن «آرای خاموش» (تحریمکنندگان انتخابات گذشته) شکل گرفته باشد، بتوان در «راه باریک آزادی» گام برداشت؛ چنین موجی، دولت احتمالی را خواه ناخواه به سوی تقابل با هستۀ مرکزی قدرت و به بیرون از «دالان باریک» سوق میدهد.
از این نظر، به شخصه ترجیح میدهم تیم دکتر پزشکیان به جای اینکه بر «کسب آرای تحریمکنندگان انتخابات گذشته» متمرکز شوند، بر روی جلب آرای اصولگران معتدل و عدالتخواه سرمایهگذاری کنند.
فکر میکنم دکتر پزشکیان در صورتی که بتواند با برخی چهرههای سالم و معتدل اصولگرا ائتلاف کند، حتّی بدون مشارکت تحریمکنندگان سابق هم میتواند بر سایرین پیروز شود.
بخش قابل توجه جامعه از جناحبندی و چپ و راست خسته شدهاند و تشنۀ مسیری معتدل، میانه و توافقی هستند؛ میتوان بهدنبال جلب آراء این بخش بود که عدم بروز تقابل در آینده را نیز تا حدّ زیادی تضمین میکند.
نکتۀ دیگر اینکه اگر دکتر پزشکیان، در ایام قبل از انتخابات که شرایط گل و بلبل است نتواند برخی معتدلان اصولگرا را با خود همراه کند، بعد از روز انتخابات که احتمالا بسیاری تریبونها و اقدامات تنشزا و شکافافزا دوباره فعال میشوند و معتدلان هر دو طرف در شرایطی قرار میگیرند که مجبور میشوند سکوت اختیار کنند (سکوتی که درعمل به مثابه تأیید رفتار تندروهای جناح خود معنا میشود)، چگونه خواهد توانست «توافقسازی» کند.
موجی که با تکیه بر آرای خاموش شکل بگیرد، هم در میان حامیان و هم در دیدگاه جناح مقابل انتظارات و ذهنیت خاصی ایجاد میکند، انتظاراتی که پس از پیروزی احتمالی بعید است بتوان از آنها عدول کرد.
به عنوان مثال، آیا قرار است دوباره همه مدیران در اقصینقاط و تمام سطوح مدیریتی کشور بهصورت اتوبوسی عوض شوند، اگر چنین اتّفاقی بیفتد، آیا تقابل ایجاد نمیشود و آیا برای «توافقسازی از بالا» امکانی باقی میماند؟!
درخصوص بسیاری از مسائل، «چیستی سخنان دکتر پزشکیان» مهم نیست؛ ماهیت موجی که پشت سر او شکل میگیرد مهم است. اینکه دکتر پزشکیان مثلا بارها بگوید که قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد بههیچوجه اعتمادبخش نیست (بهویژه با توجه به تجربیات دهههای گذشته) امّا اگر بتواند با برخی چهرههای معتدل اصولگرا به توافق برسد، ائتلاف کند و در نزدیکیاش قرار بگیرند و به تبع آن، در سطوح پایینتر (ستادهای استانی و شهرستانی او) نیز چنین افرادی حضور پیدا کنند، هیچ نیازی به قول و وعده نیست و همه میفهمند که دیگر قرار نیست تغییرات اتوبوسی قبلی تکرار شود.
علاوه بر این، همه میدانیم که حتّی اگر دکتر پزشکیان با آرایی چشمگیر رئیسجمهور شود، در عمل باید با نهادهای خارج از دولت (بعضا فرادولتی) و اشخاص و جریانهای آتشبهاختیار کار کند. اگر در فضای باز، آرام، تعاملی، پذیرا و مهربانانۀ قبل از انتخابات نتواند در مورد اصول کلّی رویکرد دولت خود لااقل با برخی چهرههای معتدل اصولگرا به توافق برسد و حمایتشان را جلب کند، بعد از انتخابات چگونه خواهد توانست؟!
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد
پانویس
[۱] راهگشایی با مسعود پزشکیان
#برای_ایران
#دکتر_پزشکیان
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegram
کانال وحید احسانی
فعّال فرهنگی-اجتماعی، دکتری توسعه کشاورزی، تولید و فروش روغن حیوانی کرمانشاهی و عسل طبیعی، ارسال برای تمام شهرها
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
تشکیل کمیته گفتگو با اصولگرایان
(پیشنهادی عملیاتی به دکتر پزشکیان و ستادهای انتخاباتیاش)
اگر آنگونه که متوجهشدهام، خوشبختانه دکتر پزشکیان درصورت پیروزی بهدنبال تعامل و همکاری (در مقابل تقابل) با هسته اصلی قدرت و جناح مقابل است، پیشنهاد میکنم در تمام ستادهای انتخاباتیاش "کمیته گفتگو با اصولگرایان" را تشکیل دهد.
فلسفه وجودی این کمیته، " افزودن آرا" نیست بلکه زمینهسازی برای آغاز فعالیت دولت احتمالی دکتر پزشکیان بهگونهای است که آغاز کار این دولت احتمالی با حداقل تقابل ممکن و حداکثر تعامل، همکاری و همافزایی ممکن همراه باشد [۱].
این کمیته با چهرههای جریان سیاسی مقابل (شامل ستادهای انتخاباتی سایر نامزدها) به تعامل و گفتگو مینشیند و اهداف زیر را دنبال میکند:
۱. اطمینانبخشی به چهرههای معتدل اصولگرا و درصورت امکان، جلب حمایت یا همراهی آنان (یا حتی کاهش سوءظنشان)
۲. شنیدن انتظارات، نقدها و نگرانیهای احتمالی آنان درباره فعالیت تبلیغی ستادهای انتخاباتی دکتر پزشکیان، جریان حامیان او و نیز عملکرد دولت احتمالیاش و انتقال این مطالب به او، مشاوران و ستادهای مرکزیاش تا این موارد حتیالمقدور، اولا در نحوه فعالیت تبلیغی و انتخاباتی لحاظ شود و ثانیا، جهت پیشگیری از درغلتیدن در مسیرهای حساسیتزا و تقابلساز فکر و تصمیمهای اطمینانبخشی اتخاذ و اعلام شود.
۳. شناسایی چهرههای معتدل و قابل همکاری اصولگرا جهت استفاده از آنها در دولت احتمالی [۲]
در شرایط نهادی-فرهنگی ایران چنین کاری ممکن است بهمعنای ضعف نمایانده شود و لذا عمل به آن خیلی سخت باشد اما بهنظرم، اگر واقعا در سردادن شعار "برای ایران" صادقیم، دراینراستا نباید از مورد تمسخر قرارگرفتن بترسیم.
تا جایی که میفهمم، در این وضعیت، ایران بیشاز هر چیز دیگری، به چنین کارهایی نیاز دارد.
هرچند این پیشنهاد را خطاب به دکتر پزشکیان و ستادهای او مطرح کردم، اما سایر نامزدها هم میتوانند به آن عمل کنند و بسیار مغتنم و مفید نیز خواهد بود.
پانویس
[۱] هرچند این کمیته ممکن است کم یا زیاد، در افزایش آرا هم موثر باشد.
[۲] بهشخصه، در میان مدیران دولت مرحوم رئیسی در سطح استان، اشخاص بسیار سالم، دلسوز، تلاشگر و قابلتعاملی را میشناسم که اگر دولت احتمالی دکتر پزشکیان آنها را کنار بگذارد، دراینرابطه به اولین و جدیترین منتقدش تبدیل خواهم شد.
همچنین ببینید: علاج واقعه قبل از وقع باید کرد! (در اهمیت «چگونگی جلب رای» برای دکتر پزشکیان)
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد
#برای_ایران
#دکتر_پزشکیان
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
(پیشنهادی عملیاتی به دکتر پزشکیان و ستادهای انتخاباتیاش)
اگر آنگونه که متوجهشدهام، خوشبختانه دکتر پزشکیان درصورت پیروزی بهدنبال تعامل و همکاری (در مقابل تقابل) با هسته اصلی قدرت و جناح مقابل است، پیشنهاد میکنم در تمام ستادهای انتخاباتیاش "کمیته گفتگو با اصولگرایان" را تشکیل دهد.
فلسفه وجودی این کمیته، " افزودن آرا" نیست بلکه زمینهسازی برای آغاز فعالیت دولت احتمالی دکتر پزشکیان بهگونهای است که آغاز کار این دولت احتمالی با حداقل تقابل ممکن و حداکثر تعامل، همکاری و همافزایی ممکن همراه باشد [۱].
این کمیته با چهرههای جریان سیاسی مقابل (شامل ستادهای انتخاباتی سایر نامزدها) به تعامل و گفتگو مینشیند و اهداف زیر را دنبال میکند:
۱. اطمینانبخشی به چهرههای معتدل اصولگرا و درصورت امکان، جلب حمایت یا همراهی آنان (یا حتی کاهش سوءظنشان)
۲. شنیدن انتظارات، نقدها و نگرانیهای احتمالی آنان درباره فعالیت تبلیغی ستادهای انتخاباتی دکتر پزشکیان، جریان حامیان او و نیز عملکرد دولت احتمالیاش و انتقال این مطالب به او، مشاوران و ستادهای مرکزیاش تا این موارد حتیالمقدور، اولا در نحوه فعالیت تبلیغی و انتخاباتی لحاظ شود و ثانیا، جهت پیشگیری از درغلتیدن در مسیرهای حساسیتزا و تقابلساز فکر و تصمیمهای اطمینانبخشی اتخاذ و اعلام شود.
۳. شناسایی چهرههای معتدل و قابل همکاری اصولگرا جهت استفاده از آنها در دولت احتمالی [۲]
در شرایط نهادی-فرهنگی ایران چنین کاری ممکن است بهمعنای ضعف نمایانده شود و لذا عمل به آن خیلی سخت باشد اما بهنظرم، اگر واقعا در سردادن شعار "برای ایران" صادقیم، دراینراستا نباید از مورد تمسخر قرارگرفتن بترسیم.
تا جایی که میفهمم، در این وضعیت، ایران بیشاز هر چیز دیگری، به چنین کارهایی نیاز دارد.
هرچند این پیشنهاد را خطاب به دکتر پزشکیان و ستادهای او مطرح کردم، اما سایر نامزدها هم میتوانند به آن عمل کنند و بسیار مغتنم و مفید نیز خواهد بود.
پانویس
[۱] هرچند این کمیته ممکن است کم یا زیاد، در افزایش آرا هم موثر باشد.
[۲] بهشخصه، در میان مدیران دولت مرحوم رئیسی در سطح استان، اشخاص بسیار سالم، دلسوز، تلاشگر و قابلتعاملی را میشناسم که اگر دولت احتمالی دکتر پزشکیان آنها را کنار بگذارد، دراینرابطه به اولین و جدیترین منتقدش تبدیل خواهم شد.
همچنین ببینید: علاج واقعه قبل از وقع باید کرد! (در اهمیت «چگونگی جلب رای» برای دکتر پزشکیان)
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد
#برای_ایران
#دکتر_پزشکیان
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegram
کانال وحید احسانی
علاج واقعه قبل از وقع باید کرد!
در اهمیت «چگونگی جلب رأی» برای دکتر پزشکیان
خطاب به دکتر پزشکیان، مشاوران و ستادهای انتخاباتیاش
دوستی میگفت الان وقت این حرفها نیست، الان فقط باید روی رأی جمعکردن و ایجاد موج تمرکز کنیم.
دوست دیگری میگفت این حرفها…
در اهمیت «چگونگی جلب رأی» برای دکتر پزشکیان
خطاب به دکتر پزشکیان، مشاوران و ستادهای انتخاباتیاش
دوستی میگفت الان وقت این حرفها نیست، الان فقط باید روی رأی جمعکردن و ایجاد موج تمرکز کنیم.
دوست دیگری میگفت این حرفها…
شرکت در انتخابات؛ آخه چرا؟!
این روزها میان تحریمکنندگان انتخابات و رأیدهندگان به پزشکیان بحث بالا گرفته است.
خودم به عنوان عضوی از گروه دوّم، بارها در مقابل چنین پرسشهایی قرار میگیرم:
• مگه رئیس جمهور چقدر اختیارات داره؟!
• گیرم که واقعاً با گشت ارشاد، فیلترینگ، تحریم، حصر و ... مخالف باشه، آیا میتونه برای حلّشون کاری کنه؟!
• مگه اصلاحات قبلاً دولت را در اختیار نداشته؟! این بار قراره با دفعات قبلی چه فرقی داشته باشه؟!
• واقعاً نمیفهممت و ازت تعجب میکنم! آخه چرا؟!
بسیاری از اختلافها دربارۀ هر موضوعی، به اختلاف در مبانی مربوط میشود و طرفین بحث با گفتگوی مستقیم دربارۀ آن موضوع خاص (بدون توجه به اختلافات احتمالی در مبانی) حتّی از دیدگاه همدیگر سر در نمیآورند (چه برسد که بتوانند روی نظر هم تأثیر بگذارند).
وقتی میخواهیم دربارۀ موضوعی مانند «تحریم انتخابات یا رأیدادن به شخصی مانند دکتر پزشکیان» گفتگو کنیم، باید:
۱. از دیدگاه مبنایی یکدیگر دربارۀ چگونگی بهبود اوضاع جوامعی مثل ما (درحالتوسعه، جهان سوّم یا ...) مطّلع باشیم.
۲. متوجه باشیم که بدیهی است تصمیم طرف مقابل درچارچوب مبنای ما اشتباه و چهبسا احمقانه به نظر برسد؛ باید تصمیم او را در چارچوب مبنای نظری خودش فهم کنیم.
۳. اگر در مبناها اختلاف اساسی داریم، نقطۀ محوری بحث باید همان مبناها باشد.
نگارنده راه کلّی بهبود اوضاع جوامعی مثل ما را همان مسیری میدانم که عجماغلو و رابینسون «دالان باریک آزادی» نام نهادهاند (در کتابی با همین نام) [۱].
بهطور مختصر، این دالان راهی است که در آن، توانمندی جامعه و قدرت حکومت بهصورت متعادل و توأمان افزایش پیدا میکنند؛ حکومت بتواند نظم و امنیت را برقرار سازد و جامعه نیز بتواند صاحبان قدرت را از هر نوع سوءاستفاده از قدرت برحذر دارد؛ مسیری بلندمدّت که حرکت در آن آهستهپیوسته صورت میگیرد.
بهبیان دیگر، پیششرط اصلیِ تحقق اوضاع مطلوب، این است که نسبت، ارتباط و تعامل مناسب میان «جامعه» و «حکومت» برقرار شود؛ این هدف، از طریق حذف قدرتمندانِ سوءاستفادهکننده از قدرت و جایگزین کردن آنها با قدرتمندانی که فکر میکنیم از قدرت سوءاستفاده نمیکنند و تکرار این آزمونوخطا در طول تاریخ حاصل نمیشود، بلکه از همان ابتدا باید کنشگری و مطالبات خود را در جهت برقراری ارتباط مناسب میان جامعه و حکومت (توانمندی توأمان هر دو) تنظیم و بهمرور، نیاز به انقلاب را برای همیشه برطرف کنیم.
در عین ضرورت و فایدهمندی هر دو، هم آن نوعی از قدرتافزایی حکومت که در ازای تضعیف جامعه (مردم و سازمانهای مدنی) باشد و هم آن نوعی از قدرتگرفتن جامعه که در ازای تضعیف حکومت باشد، هر دو کشور را از «دالان باریک» خارج و دچار چرخههای نحس تکرارشونده میکنند (مانند چرخۀ «استبداد-هرجومرج-استبدادی دیگر» که دکتر همایون کاتوزیان مطرح میکند).
دکتر مقصود فراستخواه این دو دیدگاه مبنایی متفاوت را در قالب عبارتهای «تغییر برای توسعه» یا «توسعه برای تغییر» صورتبندی کرده است [۲].
«تغییر برای توسعه» یعنی اوّل نظام سیاسی تغییر کند تا حرکت بهسوی توسعه امکانپذیر شود و «توسعه برای تغییر» یعنی اوّل در چارچوب نظام سیاسیِ معیوب، بهبودهای اقتصادی-اجتماعیِ ممکن پیگیری شود تا در نتیجۀ آنها، امکان اصلاحات سیاسی نیز در آینده فراهم آید.
البته قائل بودن به «راه باریک آزادی» و «توسعه برای تغییر» لزوماً «مشارکت در انتخابات» را نتیجه نمیدهد؛ امّا بحث با کسی که در چنین چارچوبی (یا هر چارچوب دیگری) میاندیشد، بدون توجه به مبنای نظریاش بیفایده است.
ایکاش فضای نزدیک انتخابات باعث شود لااقل در کنار بحثهای سطحی که طرفین میخواهند خیلی سریع تصمیم همدیگر را عوض کنند، گفتگوهای مبنایی دربارۀ «چگونگی بهبود اوضاع جوامع نابهسامان» نیز مورد توجه قرار گیرد و رونق یابد.
بهشخصه، دیدگاه مبنایی خودم را دربارۀ این مهم در یادداشتهای متعدّدی توضیح دادهام که علاقهمندان میتوانند مطالعه کنند و باکمال میل از نقدهای احتمالی استقبال میکنم:
تقاص سخت انقلابگران!
جامعۀ تودهوار؛ پروانه شو پروانه شو!
مستبدستیزیِ استبدادزا! (۱، ۲ و ۳)
چگونه در مسیر توسعه گام برداریم؟
جامعۀ مدنی؛ نقطۀ شروع یا خط پایان؟!
انقلاب یا اصلاح؛ مقایسۀ «مطلوبیت» و «امکانپذیری»
رفراندوم؛ «راهحل» یا «دموکراسی استبدادی»؟!
ایران؛ آبستن گفتگو!
همان الگوی همیشگی!
پانویسها
[۱] برای آشنایی بیشتر با «راه باریک آزادی» پیشنهاد میکنم ویدئوی اکوایران را باعنوان «بیراهۀ وسیع بردگی» (۲۵ دقیقه) ببینید.
[۲] «تغییر برای توسعه» یا «توسعه برای تغییر»
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
این روزها میان تحریمکنندگان انتخابات و رأیدهندگان به پزشکیان بحث بالا گرفته است.
خودم به عنوان عضوی از گروه دوّم، بارها در مقابل چنین پرسشهایی قرار میگیرم:
• مگه رئیس جمهور چقدر اختیارات داره؟!
• گیرم که واقعاً با گشت ارشاد، فیلترینگ، تحریم، حصر و ... مخالف باشه، آیا میتونه برای حلّشون کاری کنه؟!
• مگه اصلاحات قبلاً دولت را در اختیار نداشته؟! این بار قراره با دفعات قبلی چه فرقی داشته باشه؟!
• واقعاً نمیفهممت و ازت تعجب میکنم! آخه چرا؟!
بسیاری از اختلافها دربارۀ هر موضوعی، به اختلاف در مبانی مربوط میشود و طرفین بحث با گفتگوی مستقیم دربارۀ آن موضوع خاص (بدون توجه به اختلافات احتمالی در مبانی) حتّی از دیدگاه همدیگر سر در نمیآورند (چه برسد که بتوانند روی نظر هم تأثیر بگذارند).
وقتی میخواهیم دربارۀ موضوعی مانند «تحریم انتخابات یا رأیدادن به شخصی مانند دکتر پزشکیان» گفتگو کنیم، باید:
۱. از دیدگاه مبنایی یکدیگر دربارۀ چگونگی بهبود اوضاع جوامعی مثل ما (درحالتوسعه، جهان سوّم یا ...) مطّلع باشیم.
۲. متوجه باشیم که بدیهی است تصمیم طرف مقابل درچارچوب مبنای ما اشتباه و چهبسا احمقانه به نظر برسد؛ باید تصمیم او را در چارچوب مبنای نظری خودش فهم کنیم.
۳. اگر در مبناها اختلاف اساسی داریم، نقطۀ محوری بحث باید همان مبناها باشد.
نگارنده راه کلّی بهبود اوضاع جوامعی مثل ما را همان مسیری میدانم که عجماغلو و رابینسون «دالان باریک آزادی» نام نهادهاند (در کتابی با همین نام) [۱].
بهطور مختصر، این دالان راهی است که در آن، توانمندی جامعه و قدرت حکومت بهصورت متعادل و توأمان افزایش پیدا میکنند؛ حکومت بتواند نظم و امنیت را برقرار سازد و جامعه نیز بتواند صاحبان قدرت را از هر نوع سوءاستفاده از قدرت برحذر دارد؛ مسیری بلندمدّت که حرکت در آن آهستهپیوسته صورت میگیرد.
بهبیان دیگر، پیششرط اصلیِ تحقق اوضاع مطلوب، این است که نسبت، ارتباط و تعامل مناسب میان «جامعه» و «حکومت» برقرار شود؛ این هدف، از طریق حذف قدرتمندانِ سوءاستفادهکننده از قدرت و جایگزین کردن آنها با قدرتمندانی که فکر میکنیم از قدرت سوءاستفاده نمیکنند و تکرار این آزمونوخطا در طول تاریخ حاصل نمیشود، بلکه از همان ابتدا باید کنشگری و مطالبات خود را در جهت برقراری ارتباط مناسب میان جامعه و حکومت (توانمندی توأمان هر دو) تنظیم و بهمرور، نیاز به انقلاب را برای همیشه برطرف کنیم.
در عین ضرورت و فایدهمندی هر دو، هم آن نوعی از قدرتافزایی حکومت که در ازای تضعیف جامعه (مردم و سازمانهای مدنی) باشد و هم آن نوعی از قدرتگرفتن جامعه که در ازای تضعیف حکومت باشد، هر دو کشور را از «دالان باریک» خارج و دچار چرخههای نحس تکرارشونده میکنند (مانند چرخۀ «استبداد-هرجومرج-استبدادی دیگر» که دکتر همایون کاتوزیان مطرح میکند).
دکتر مقصود فراستخواه این دو دیدگاه مبنایی متفاوت را در قالب عبارتهای «تغییر برای توسعه» یا «توسعه برای تغییر» صورتبندی کرده است [۲].
«تغییر برای توسعه» یعنی اوّل نظام سیاسی تغییر کند تا حرکت بهسوی توسعه امکانپذیر شود و «توسعه برای تغییر» یعنی اوّل در چارچوب نظام سیاسیِ معیوب، بهبودهای اقتصادی-اجتماعیِ ممکن پیگیری شود تا در نتیجۀ آنها، امکان اصلاحات سیاسی نیز در آینده فراهم آید.
البته قائل بودن به «راه باریک آزادی» و «توسعه برای تغییر» لزوماً «مشارکت در انتخابات» را نتیجه نمیدهد؛ امّا بحث با کسی که در چنین چارچوبی (یا هر چارچوب دیگری) میاندیشد، بدون توجه به مبنای نظریاش بیفایده است.
ایکاش فضای نزدیک انتخابات باعث شود لااقل در کنار بحثهای سطحی که طرفین میخواهند خیلی سریع تصمیم همدیگر را عوض کنند، گفتگوهای مبنایی دربارۀ «چگونگی بهبود اوضاع جوامع نابهسامان» نیز مورد توجه قرار گیرد و رونق یابد.
بهشخصه، دیدگاه مبنایی خودم را دربارۀ این مهم در یادداشتهای متعدّدی توضیح دادهام که علاقهمندان میتوانند مطالعه کنند و باکمال میل از نقدهای احتمالی استقبال میکنم:
تقاص سخت انقلابگران!
جامعۀ تودهوار؛ پروانه شو پروانه شو!
مستبدستیزیِ استبدادزا! (۱، ۲ و ۳)
چگونه در مسیر توسعه گام برداریم؟
جامعۀ مدنی؛ نقطۀ شروع یا خط پایان؟!
انقلاب یا اصلاح؛ مقایسۀ «مطلوبیت» و «امکانپذیری»
رفراندوم؛ «راهحل» یا «دموکراسی استبدادی»؟!
ایران؛ آبستن گفتگو!
همان الگوی همیشگی!
پانویسها
[۱] برای آشنایی بیشتر با «راه باریک آزادی» پیشنهاد میکنم ویدئوی اکوایران را باعنوان «بیراهۀ وسیع بردگی» (۲۵ دقیقه) ببینید.
[۲] «تغییر برای توسعه» یا «توسعه برای تغییر»
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegram
کانال وحید احسانی
تقاص سخت انقلابگران!
«قليخان دزد بود، خان نبود، لابد تو هم اسمشو شِنُفتي! وقتي سن و سال تو بود به خودش گفت «تا آخر عمرم، ببينم ميتونم تنهايي هزار تا قافله رو لخت كنم؟». با همين يه حرف، پا جونش وايساد و هزار تا قافله رو لخت كرد. آخر عمري، پشت دستشو داغ…
«قليخان دزد بود، خان نبود، لابد تو هم اسمشو شِنُفتي! وقتي سن و سال تو بود به خودش گفت «تا آخر عمرم، ببينم ميتونم تنهايي هزار تا قافله رو لخت كنم؟». با همين يه حرف، پا جونش وايساد و هزار تا قافله رو لخت كرد. آخر عمري، پشت دستشو داغ…
دربارۀ انتخابات ۱۴۰۳
۱. همانطور که دکتر احمد زیدآبادی میگوید «حضور اصلاحطلبان در ارکان ساختار سیاسی، بدون توافق با هستۀ اصلی قدرت هزینهزاست».
۲. به نظرم، اگر هستۀ اصلی قدرت در جهتگیریِ انحصارگرا و خالصسازانۀ خود تجدید نظر کرده و به این نتیجه رسیده باشد که باید فضا را برای مشارکت سیاسی اقشار گستردهتری از جامعه باز کند، میتوان امیدوار بود که دولت دکتر پزشکیان با رویکرد تعاملی (و نه تقابلی، حساسیتزا و تهدیدکننده) خود که بهصورت نرم و تدریجی بهدنبال اصلاحات اقتصادی-اجتماعیِ (و نه سیاسی) ممکن است، بتواند در فضایی که حکومت ایجاد کرده است، ایران را در «راه باریک آزادی» [۱] به حرکت در آورد.
۳. چندان که میفهمم، نشانۀ این که هستۀ اصلی قدرت به چنین تصمیمی رسیده است یا نه، کناررفتن یکی از نامزدهای اصلی اصولگرا (جلیلی و قالیباف) به نفع دیگری است زیرا هیچکدامشان به تصمیم خود حاضر به چنین کاری نیست. اگر یکی از آنها به نفع دیگری کنار برود، معلوم است که هستۀ اصلی قدرت چنین کاری را از او خواسته است و معلوم میشود که ائتلاف مرکزی حاکم دوست ندارد دولت پزشکیان پیروز میدان شود (یعنی تأیید صلاحیت او با این پیشفرض بوده که مورد اقبال قرار نمیگیرد و در انتخابات رقیبی جدّی محسوب نمیشود).
۴. تا جایی که میدانم، اگر هیچیک از دو نامزد اصلی اصولگرا به نفع دیگری کنار نروند، باید فرض را بر این گذاشت که حکومت قصد تجدیدنظر و پارادایمشیفت دارد، این اتّفاق را به فال نیک گرفت و برای قرار گرفتن ایران در «مسیر باریک آزادی» به دکتر پزشکیان رأی داد.
۵. در مقابل، اگر یکی از نامزدهای اصلی اصولگرا به نفع دیگری کنار رود، تحمیل دولت دکتر پزشکیان به حکومت بهصلاح نیست، لذا نهتنها تکلیف افراد مردد میان «عدممشارکت» و «رأی به دکتر پزشکیان» مشخص میشود بلکه حتّی بهتر است خود دکتر پزشکیان هم از نامزدی کنارهگیری کند (شاید هم به نفع آقای پورمحمّدی).
چنانچه موارد بالا را قابل تأمّل یافتید، پیشنهاد میکنم ادامۀ یادداشت (توضیحات بندهای بالا) را نیز مطالعه بفرمایید؛ علاوه بر تشریح نکات بالا، حاوی نکات مهم دیگری هم هست.
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
۱. همانطور که دکتر احمد زیدآبادی میگوید «حضور اصلاحطلبان در ارکان ساختار سیاسی، بدون توافق با هستۀ اصلی قدرت هزینهزاست».
۲. به نظرم، اگر هستۀ اصلی قدرت در جهتگیریِ انحصارگرا و خالصسازانۀ خود تجدید نظر کرده و به این نتیجه رسیده باشد که باید فضا را برای مشارکت سیاسی اقشار گستردهتری از جامعه باز کند، میتوان امیدوار بود که دولت دکتر پزشکیان با رویکرد تعاملی (و نه تقابلی، حساسیتزا و تهدیدکننده) خود که بهصورت نرم و تدریجی بهدنبال اصلاحات اقتصادی-اجتماعیِ (و نه سیاسی) ممکن است، بتواند در فضایی که حکومت ایجاد کرده است، ایران را در «راه باریک آزادی» [۱] به حرکت در آورد.
۳. چندان که میفهمم، نشانۀ این که هستۀ اصلی قدرت به چنین تصمیمی رسیده است یا نه، کناررفتن یکی از نامزدهای اصلی اصولگرا (جلیلی و قالیباف) به نفع دیگری است زیرا هیچکدامشان به تصمیم خود حاضر به چنین کاری نیست. اگر یکی از آنها به نفع دیگری کنار برود، معلوم است که هستۀ اصلی قدرت چنین کاری را از او خواسته است و معلوم میشود که ائتلاف مرکزی حاکم دوست ندارد دولت پزشکیان پیروز میدان شود (یعنی تأیید صلاحیت او با این پیشفرض بوده که مورد اقبال قرار نمیگیرد و در انتخابات رقیبی جدّی محسوب نمیشود).
۴. تا جایی که میدانم، اگر هیچیک از دو نامزد اصلی اصولگرا به نفع دیگری کنار نروند، باید فرض را بر این گذاشت که حکومت قصد تجدیدنظر و پارادایمشیفت دارد، این اتّفاق را به فال نیک گرفت و برای قرار گرفتن ایران در «مسیر باریک آزادی» به دکتر پزشکیان رأی داد.
۵. در مقابل، اگر یکی از نامزدهای اصلی اصولگرا به نفع دیگری کنار رود، تحمیل دولت دکتر پزشکیان به حکومت بهصلاح نیست، لذا نهتنها تکلیف افراد مردد میان «عدممشارکت» و «رأی به دکتر پزشکیان» مشخص میشود بلکه حتّی بهتر است خود دکتر پزشکیان هم از نامزدی کنارهگیری کند (شاید هم به نفع آقای پورمحمّدی).
چنانچه موارد بالا را قابل تأمّل یافتید، پیشنهاد میکنم ادامۀ یادداشت (توضیحات بندهای بالا) را نیز مطالعه بفرمایید؛ علاوه بر تشریح نکات بالا، حاوی نکات مهم دیگری هم هست.
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegram
کانال وحید احسانی
فعّال فرهنگی-اجتماعی، دکتری توسعه کشاورزی، تولید و فروش روغن حیوانی کرمانشاهی و عسل طبیعی، ارسال برای تمام شهرها
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
جایگاه «حفظ نظام» در سیره سیاسی امام علی (ع)
بهمناسبت عید غدیر
اسلام فقط به سبکزندگی مردم مربوط نمیشود؛ برای حاکمان و در رابطه با شیوۀ حکمرانی نیز چارچوبها و دستوراتی دارد.
در این میان، جایگاه و اهمیت «حفظ نظام» چگونه است؟
آیا برای حفظ نظام میتوان سایر دستورات اسلامی را کنار گذاشت؟!
حضرت امیر (ع) حتّی در موقعیتهای خطیری که حفظ نظام و جان خودش (بهعنوان امام و حاکم اسلامی) بهشدّت تهدید میشد، برای این مهم از چارچوبها و دستورات اسلامی عدول نکرد و نهایتاً، هم خودش به شهادت رسید و هم امامان بعدی از مدیریت جامعۀ اسلامی طرد شدند.
برخی کارهایی که حضرت امیر (ع) میتوانست برای «حفظ نظام» انجام دهد امّا چنین نکرد:
🔹دستگیری مخالفان و توطئهگران پیشاز ارتکاب جرم
🔹محدودکردن آزادی بیانِ منتقدان و مخالفان
🔹محدود کردن سهم بیتالمال و حقوق اجتماعیِ منتقدان و مخالفان
🔹شکنجۀ اسیران و دستگیرشدگان
🔹اعترافگیری از منتقدان و مخالفان در زندان و تحت فشار
🔹تهمت کفر به مخالفان و حتّی کسانی که بر علیه او شوریدند و دست به سلاح بردند
🔹آزادگذاشتن دست نظامیانش برای هرگونه برخورد با مخالفان شورشی
🔹مخفیکردن زندگی خود و نزدیکانش از معرض دید مردم
🔹فرورفتن در حلقۀ محافظان و گیتها و امثال آن بهگونهای که مردم در موقعیتهایی نتوانند بهطور مستقیم با او رودررو شوند
🔹تبدیل صفوف اوّل نماز جماعت به «صفوف تشریفات» بهگونهای که فقط خواص بتوانند در آنها قرار بگیرند
🔹تبعیض قضایی میان طرفداران و نزدیکانش با سایرین
🔹اینکه اجرای حُکم و حدّشرعی برای عموم علنی و برای نزدیکان و طرفدارانش درخفا باشد
🔹سکوت دربرابر غلوهای احتمالی در مورد خودش بهعنوان امام معصوم و حاکم اسلامی
🔹کنارآمدن با ثروتاندوزیِ والیان و منصوبانش
🔹استفاده از روشهای فریبکارانۀ دشمنانش برای مقابله با آنان
🔹اعطای هرگونه رانت و امتیازویژه به یاران و طرفدارانش
جمعبندی و نتیجهگیری
بدیهی است که حفظ هر شرکت، تیم یا گروهی که برای پیگیری برخی اهداف تشکیل شده باشد، ضرورتی عقلی است و این مهم در مورد «نظام سیاسی» اهمّیتی دوچندان مییابد زیرا ضروریات اوّلیۀ زندگی (نظم، امنیت داخلی و خارجی، خدمات اوّلیهای مانند آّب و برق و ...) به آن وابسته است.
با این وجود، سیرۀ سیاسی حضرت امیر (ع) نشان میدهد که «حفظ نظام» «اوجب واجبات» نیست زیرا اگر بود، برای تحقق آن هیچ محدودیتی برای خود و یارانش قائل نمیشد.
اگر حضرت امیر (ع) بهشهادت نمیرسید و حکومت از دست امامان بعدی خارج نشده بود، الان میشد اینگونه مطرح کرد که «شاید چون امام علی (ع) میدانست که با پایبندی به این اصول و چارچوبها هم میتواند جان خود و بقاء نظام را حفظ کند از آنها عدول نکرد».
بهبیان دیگر، میشد احتمال داد که «شاید اگر حضرت امیر (ع) واقعاً برای حفظ جان خود و نظام اسلامی احساس خطر میکرد، برخی یا تمام اصول و چارچوبهای حکمرانی بالا را زیر پا میگذاشت».
امّا این واقعیت که حضرت (ع) جانش و نظام اسلامی را از دست داد، جای هیچ شکّ و شبهه و انقلتی باقی نمیگذارد که در دیدگاه او، «حفظ نظام» اوجب واجبات نبوده است.
امروز عید غدیر است. چرا پیامبر (ص) در چنین روزی در صحرا توقف کرد تا کاروانهای پشتسر برسند و کاروانهای جلوتر بازگردند تا بر ولایت علی (ع) تأکید کند؟!
آیا علی (ع) یک نام است یا یک شیوۀ حکمرانی؟!
بهفرض (محال)، آیا اگر علی (ع) حاکم میشد امّا از شیوههای معاویه استفاده میکرد، خواست پیامبر (ص) ادا شده بود؟! یا اتّفاقاً، تأکید بر علی (ع) به این خاطر بود که او تنها کسی بود که میتوانست جامعه را بارعایت این اصول و چارچوبها مدیریت کند؟!
یعنی آیا در معرفی علی (ع)، «کیستی شخص ولی و حاکم» اصل بود یا «چیستی شیوۀ مدیریت و حکمرانی»؟!
همچنین ببینید (حاوی منابع ادّعاهای مطرحشده در این متن):
علی (ع) و اجرای حُکم خدا بههرقیمت! (دربارۀ حجاب اجباری)
خدا را شکر که علی (ع) نیست!
سلسلهنوشتار قلّۀ ولایت ( ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹)
شیعیانِ غیرعلی!
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
بهمناسبت عید غدیر
اسلام فقط به سبکزندگی مردم مربوط نمیشود؛ برای حاکمان و در رابطه با شیوۀ حکمرانی نیز چارچوبها و دستوراتی دارد.
در این میان، جایگاه و اهمیت «حفظ نظام» چگونه است؟
آیا برای حفظ نظام میتوان سایر دستورات اسلامی را کنار گذاشت؟!
حضرت امیر (ع) حتّی در موقعیتهای خطیری که حفظ نظام و جان خودش (بهعنوان امام و حاکم اسلامی) بهشدّت تهدید میشد، برای این مهم از چارچوبها و دستورات اسلامی عدول نکرد و نهایتاً، هم خودش به شهادت رسید و هم امامان بعدی از مدیریت جامعۀ اسلامی طرد شدند.
برخی کارهایی که حضرت امیر (ع) میتوانست برای «حفظ نظام» انجام دهد امّا چنین نکرد:
🔹دستگیری مخالفان و توطئهگران پیشاز ارتکاب جرم
🔹محدودکردن آزادی بیانِ منتقدان و مخالفان
🔹محدود کردن سهم بیتالمال و حقوق اجتماعیِ منتقدان و مخالفان
🔹شکنجۀ اسیران و دستگیرشدگان
🔹اعترافگیری از منتقدان و مخالفان در زندان و تحت فشار
🔹تهمت کفر به مخالفان و حتّی کسانی که بر علیه او شوریدند و دست به سلاح بردند
🔹آزادگذاشتن دست نظامیانش برای هرگونه برخورد با مخالفان شورشی
🔹مخفیکردن زندگی خود و نزدیکانش از معرض دید مردم
🔹فرورفتن در حلقۀ محافظان و گیتها و امثال آن بهگونهای که مردم در موقعیتهایی نتوانند بهطور مستقیم با او رودررو شوند
🔹تبدیل صفوف اوّل نماز جماعت به «صفوف تشریفات» بهگونهای که فقط خواص بتوانند در آنها قرار بگیرند
🔹تبعیض قضایی میان طرفداران و نزدیکانش با سایرین
🔹اینکه اجرای حُکم و حدّشرعی برای عموم علنی و برای نزدیکان و طرفدارانش درخفا باشد
🔹سکوت دربرابر غلوهای احتمالی در مورد خودش بهعنوان امام معصوم و حاکم اسلامی
🔹کنارآمدن با ثروتاندوزیِ والیان و منصوبانش
🔹استفاده از روشهای فریبکارانۀ دشمنانش برای مقابله با آنان
🔹اعطای هرگونه رانت و امتیازویژه به یاران و طرفدارانش
جمعبندی و نتیجهگیری
بدیهی است که حفظ هر شرکت، تیم یا گروهی که برای پیگیری برخی اهداف تشکیل شده باشد، ضرورتی عقلی است و این مهم در مورد «نظام سیاسی» اهمّیتی دوچندان مییابد زیرا ضروریات اوّلیۀ زندگی (نظم، امنیت داخلی و خارجی، خدمات اوّلیهای مانند آّب و برق و ...) به آن وابسته است.
با این وجود، سیرۀ سیاسی حضرت امیر (ع) نشان میدهد که «حفظ نظام» «اوجب واجبات» نیست زیرا اگر بود، برای تحقق آن هیچ محدودیتی برای خود و یارانش قائل نمیشد.
اگر حضرت امیر (ع) بهشهادت نمیرسید و حکومت از دست امامان بعدی خارج نشده بود، الان میشد اینگونه مطرح کرد که «شاید چون امام علی (ع) میدانست که با پایبندی به این اصول و چارچوبها هم میتواند جان خود و بقاء نظام را حفظ کند از آنها عدول نکرد».
بهبیان دیگر، میشد احتمال داد که «شاید اگر حضرت امیر (ع) واقعاً برای حفظ جان خود و نظام اسلامی احساس خطر میکرد، برخی یا تمام اصول و چارچوبهای حکمرانی بالا را زیر پا میگذاشت».
امّا این واقعیت که حضرت (ع) جانش و نظام اسلامی را از دست داد، جای هیچ شکّ و شبهه و انقلتی باقی نمیگذارد که در دیدگاه او، «حفظ نظام» اوجب واجبات نبوده است.
امروز عید غدیر است. چرا پیامبر (ص) در چنین روزی در صحرا توقف کرد تا کاروانهای پشتسر برسند و کاروانهای جلوتر بازگردند تا بر ولایت علی (ع) تأکید کند؟!
آیا علی (ع) یک نام است یا یک شیوۀ حکمرانی؟!
بهفرض (محال)، آیا اگر علی (ع) حاکم میشد امّا از شیوههای معاویه استفاده میکرد، خواست پیامبر (ص) ادا شده بود؟! یا اتّفاقاً، تأکید بر علی (ع) به این خاطر بود که او تنها کسی بود که میتوانست جامعه را بارعایت این اصول و چارچوبها مدیریت کند؟!
یعنی آیا در معرفی علی (ع)، «کیستی شخص ولی و حاکم» اصل بود یا «چیستی شیوۀ مدیریت و حکمرانی»؟!
همچنین ببینید (حاوی منابع ادّعاهای مطرحشده در این متن):
علی (ع) و اجرای حُکم خدا بههرقیمت! (دربارۀ حجاب اجباری)
خدا را شکر که علی (ع) نیست!
سلسلهنوشتار قلّۀ ولایت ( ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹)
شیعیانِ غیرعلی!
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegram
کانال وحید احسانی
علی (ع) و «اجرای حُکم خدا به هر قیمت»!
دربارۀ حجاب اجباری
دال مرکزی استدلالهای جناح طرفدار حجاب اجباری این است که «قانون حجاب از دستور شرعی حجاب نشأت گرفته و چیزی نیست که بخواهد از نظر و سلیقۀ مردم تأثیر بپذیرد بلکه به هر قیمتی باید اجرا شود».
چه خوشمان…
دربارۀ حجاب اجباری
دال مرکزی استدلالهای جناح طرفدار حجاب اجباری این است که «قانون حجاب از دستور شرعی حجاب نشأت گرفته و چیزی نیست که بخواهد از نظر و سلیقۀ مردم تأثیر بپذیرد بلکه به هر قیمتی باید اجرا شود».
چه خوشمان…
ید الله مع الجماعه!
خدا کشتی آنجا که خواهد برد
اگر ناخدا جامه بر تن درد
من، وحید احسانی کارزار "حمایت از دکتر پزشکیان، برای نجات ایران با تشکیل دولت ملی" را امضا کردم.
با احترام به دیدگاههای متفاوت، از شما هم دعوت میکنم که امضا کنید و در روز جمعه نیز به دکتر مسعود پزشکیان رای دهید:
http://Karzar.net/122395
#برای_ایران
#دکتر_پزشکیان
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
خدا کشتی آنجا که خواهد برد
اگر ناخدا جامه بر تن درد
من، وحید احسانی کارزار "حمایت از دکتر پزشکیان، برای نجات ایران با تشکیل دولت ملی" را امضا کردم.
با احترام به دیدگاههای متفاوت، از شما هم دعوت میکنم که امضا کنید و در روز جمعه نیز به دکتر مسعود پزشکیان رای دهید:
http://Karzar.net/122395
#برای_ایران
#دکتر_پزشکیان
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
انقلابیون نامحسوس!
(دربارۀ گفتگوهای انتخاباتی)
در نتیجۀ آثار اندیشمندان (عجماغلو، نورث و ...) و انباشت تجربۀ بشری طی دههها و سالیان اخیر، «انقلاب» و «راههای خشونتآمیز برای تغییر سریع ساختار سیاسی» در اذهان عموم (البته نه همگان) جایگاه منفی و تقریباً غیرقابل دفاعی پیدا کرده است.
به شخصه به دیدگاه کسانی که همچنان «انقلاب» را راه و یا حتّی تنها راه میدانند احترام میگذارم و در فرصتهای احتمالی، دوستانه با آنان به گفتگو مینشینم امّا مشکلم با کسانی است که ازیکسو، خود را مخالف انقلاب و راههای خشونتآمیز معرّفی میکنند و ازسویدیگر، هر نوع کنشگری مدنی را که ولو اندکی بوی تعامل با حکومت بدهد، به شدّت محکوم میکنند!
برخی از این افراد، حتّی در مقابل امضازدن کارزارهایی که جهت مخالفت با «طرح صیانت»، فیلترینگ و امثال آن هستند جبهه میگیرند و میگویند: «چون این سایت در چارچوب قوانین نظام فعالیت میکند، این کار به معنای تأیید غیرمستقیم نظام است»!
بههمینترتیب، هرگاه حکومت فرصتی (ولو اندک) برای جامعه فراهم میکند یا گامی (ولو کوچک) به سمت مردم بر میدارد، نهتنها تحریم میکنند بلکه کسانی را نیز که از این فرصتها استفاده میکنند بهشدّت محکوم میکنند.
بهعنوان مثال، وقتی صدا و سیما از عادل فردوسیپور خواست که گزارش بازیهای ایران در جام جهانی را بهعهده بگیرد، برخی از این همین «انقلابیون نامحسوس» شمشیر را از رو بستند و کافی بود که فردوسیپور بپذیرد تا او را کنار خلخالی و امثال آن قرار دهند!
بنابراین، این افراد در عمل بهجز زمینهسازی برای اوجگرفتن تقابل میان جامعه و حکومت و نهایتاً انفجار خشونتآمیز جامعه (انقلاب) هیچ مسیر دیگری را دنبال نمیکنند امّا در مقام حرف و نظر، خود را مخالف انقلاب معرّفی میکنند!
اختلاف دیدگاه طبیعی است امّا واقعاً این دسته افراد را نمیفهمم.
شاید اشتباه میکنم، امّا تنها چیزی که به ذهنم میرسد این است که آنها در ذهنشان با خود میگویند: «بدیهی است که تنها راه انقلاب است، امّا ما که میدانیم در نتیجه این جوّی که علیه انقلاب رایج شده است مخاطبان آن را نمیپذیرند و اگر بخواهیم از انقلاب دفاع کنیم، کلّی کتاب و نظریه و شواهد علیه انقلاب میآورند، پس بهتر (تنها راه) این است که در مقام گفتگو از انقلاب بد بگوییم امّا در مقام عمل و کنشگری، با جبههگیری و محکومکردن هر نوع تعامل با حکومت، برای آن زمینهسازی کنیم».
اگر «انقلاب» را راه بدانیم، پیچیدگیهای نظری برطرف و تکلیف مشخص میشود؛ باید چند سال تمرکزمان را بگذاریم روی اوج گیری شکاف و تقابل میان حکومت و جامعه تا نهایتا انفجار کامل رخ بدهد، امّا اگر این گزینه کنار برود، با پیچیدگیهای نظری زیادی مواجه خواهیم بود.
لازم است یادآوری کنم که برخی از تحریمکنندگان انتخابات «انقلابی نامحسوس» نیستند و اصلاح و تعامل با حکومت را از روشهای مدنی دیگری دنبال میکنند. برخی هم «انقلابی» هستند و دیدگاه خود را با صراحت بیان و از آن دفاع میکنند.
خلاصه اگر میخواهید وارد گفتگو شوید و ته ذهنتان «انقلاب» را راه یا تنهاراه میدانید، این موضوع را صادقانه مطرح کنید و البته دراینصورت، نقطۀ محوری و لااقل اوّلیۀ گفتگو، در همین رابطه خواهد بود زیرا اضافهشدن یا حذف یکی از راههای کلّیِ پیشرو، بر روی تمام استدلالها و تحلیلها تأثیر خواهد گذاشت.
پیشازاین دیدگاه خودم را دربارۀ انقلاب در یادداشتهایی توضیح دادهام:
تقاص سخت انقلابگران!
انقلاب یا اصلاح؛ مقایسۀ «مطلوبیت» و «امکانپذیری»
مستبدستیزیِ استبدادزا! (۱، ۲ و ۳)
جامعۀ مدنی؛ نقطۀ شروع یا خط پایان؟!
همان الگوی همیشگی!
#برای_ایران
#دکتر_پزشکیان
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
(دربارۀ گفتگوهای انتخاباتی)
در نتیجۀ آثار اندیشمندان (عجماغلو، نورث و ...) و انباشت تجربۀ بشری طی دههها و سالیان اخیر، «انقلاب» و «راههای خشونتآمیز برای تغییر سریع ساختار سیاسی» در اذهان عموم (البته نه همگان) جایگاه منفی و تقریباً غیرقابل دفاعی پیدا کرده است.
به شخصه به دیدگاه کسانی که همچنان «انقلاب» را راه و یا حتّی تنها راه میدانند احترام میگذارم و در فرصتهای احتمالی، دوستانه با آنان به گفتگو مینشینم امّا مشکلم با کسانی است که ازیکسو، خود را مخالف انقلاب و راههای خشونتآمیز معرّفی میکنند و ازسویدیگر، هر نوع کنشگری مدنی را که ولو اندکی بوی تعامل با حکومت بدهد، به شدّت محکوم میکنند!
برخی از این افراد، حتّی در مقابل امضازدن کارزارهایی که جهت مخالفت با «طرح صیانت»، فیلترینگ و امثال آن هستند جبهه میگیرند و میگویند: «چون این سایت در چارچوب قوانین نظام فعالیت میکند، این کار به معنای تأیید غیرمستقیم نظام است»!
بههمینترتیب، هرگاه حکومت فرصتی (ولو اندک) برای جامعه فراهم میکند یا گامی (ولو کوچک) به سمت مردم بر میدارد، نهتنها تحریم میکنند بلکه کسانی را نیز که از این فرصتها استفاده میکنند بهشدّت محکوم میکنند.
بهعنوان مثال، وقتی صدا و سیما از عادل فردوسیپور خواست که گزارش بازیهای ایران در جام جهانی را بهعهده بگیرد، برخی از این همین «انقلابیون نامحسوس» شمشیر را از رو بستند و کافی بود که فردوسیپور بپذیرد تا او را کنار خلخالی و امثال آن قرار دهند!
بنابراین، این افراد در عمل بهجز زمینهسازی برای اوجگرفتن تقابل میان جامعه و حکومت و نهایتاً انفجار خشونتآمیز جامعه (انقلاب) هیچ مسیر دیگری را دنبال نمیکنند امّا در مقام حرف و نظر، خود را مخالف انقلاب معرّفی میکنند!
اختلاف دیدگاه طبیعی است امّا واقعاً این دسته افراد را نمیفهمم.
شاید اشتباه میکنم، امّا تنها چیزی که به ذهنم میرسد این است که آنها در ذهنشان با خود میگویند: «بدیهی است که تنها راه انقلاب است، امّا ما که میدانیم در نتیجه این جوّی که علیه انقلاب رایج شده است مخاطبان آن را نمیپذیرند و اگر بخواهیم از انقلاب دفاع کنیم، کلّی کتاب و نظریه و شواهد علیه انقلاب میآورند، پس بهتر (تنها راه) این است که در مقام گفتگو از انقلاب بد بگوییم امّا در مقام عمل و کنشگری، با جبههگیری و محکومکردن هر نوع تعامل با حکومت، برای آن زمینهسازی کنیم».
اگر «انقلاب» را راه بدانیم، پیچیدگیهای نظری برطرف و تکلیف مشخص میشود؛ باید چند سال تمرکزمان را بگذاریم روی اوج گیری شکاف و تقابل میان حکومت و جامعه تا نهایتا انفجار کامل رخ بدهد، امّا اگر این گزینه کنار برود، با پیچیدگیهای نظری زیادی مواجه خواهیم بود.
لازم است یادآوری کنم که برخی از تحریمکنندگان انتخابات «انقلابی نامحسوس» نیستند و اصلاح و تعامل با حکومت را از روشهای مدنی دیگری دنبال میکنند. برخی هم «انقلابی» هستند و دیدگاه خود را با صراحت بیان و از آن دفاع میکنند.
خلاصه اگر میخواهید وارد گفتگو شوید و ته ذهنتان «انقلاب» را راه یا تنهاراه میدانید، این موضوع را صادقانه مطرح کنید و البته دراینصورت، نقطۀ محوری و لااقل اوّلیۀ گفتگو، در همین رابطه خواهد بود زیرا اضافهشدن یا حذف یکی از راههای کلّیِ پیشرو، بر روی تمام استدلالها و تحلیلها تأثیر خواهد گذاشت.
پیشازاین دیدگاه خودم را دربارۀ انقلاب در یادداشتهایی توضیح دادهام:
تقاص سخت انقلابگران!
انقلاب یا اصلاح؛ مقایسۀ «مطلوبیت» و «امکانپذیری»
مستبدستیزیِ استبدادزا! (۱، ۲ و ۳)
جامعۀ مدنی؛ نقطۀ شروع یا خط پایان؟!
همان الگوی همیشگی!
#برای_ایران
#دکتر_پزشکیان
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegram
کانال وحید احسانی
تقاص سخت انقلابگران!
«قليخان دزد بود، خان نبود، لابد تو هم اسمشو شِنُفتي! وقتي سن و سال تو بود به خودش گفت «تا آخر عمرم، ببينم ميتونم تنهايي هزار تا قافله رو لخت كنم؟». با همين يه حرف، پا جونش وايساد و هزار تا قافله رو لخت كرد. آخر عمري، پشت دستشو داغ…
«قليخان دزد بود، خان نبود، لابد تو هم اسمشو شِنُفتي! وقتي سن و سال تو بود به خودش گفت «تا آخر عمرم، ببينم ميتونم تنهايي هزار تا قافله رو لخت كنم؟». با همين يه حرف، پا جونش وايساد و هزار تا قافله رو لخت كرد. آخر عمري، پشت دستشو داغ…
گربه را ته کوچه بنبست گیر نینداز!
حدود ۱۰ سال پیش، سفری به سوئد داشتم و در شهر اوپسالا توفیقی دست داد که با دکتر مسعود کمالی (استاد مطرح ایرانی در دانشگاههای سوئد) گفتگوی صمیمانهای داشته باشم.
در مورد مسائل ایران و راههای بهبود صحبت کردیم. هنوز جوان بودم و آرمانگرا. وقتی حرفهایم را شنید، کمی تأمّل کرد و گفت: «مردم اینجا یه ضربالمثلی دارن که میگه "گربه را ته کوچه بن بست گیر نینداز"، منظور اینه که وقتی برای طرف مقابلت هیچ راهی نگذاری، حتّی اگه خیلی کوچکتر و ضعیفتر از تو باشه، بهناچار بهت حمله میکنه و بهصورتت چنگ میاندازه».
بعد توضیح داد: «مردم اینجا در طول تاریخشان هیچگاه دو نهاد کلیسا و سلطنت را ته کوچه بن بست گیر نینداختند؛ الان همین کسانی که در بیشتر کشورهای اسکاندیناوی پادشاه هستند، نوۀ نوۀ نوۀ همان پادشاهان ظالمی هستند که در دوران تاریک قرون وسطی مردم را سرکوب میکردند و بههمین ترتیب در مورد کلیسا.
مردم اینجا در طول تاریخ و در فشارهایی که بهصورت آهستهوپیوسته برای بازکردن فضا به نهادهای سلطنت و کلیسا وارد میکردند همواره راهی برای عقب رفتن آنها و تعامل دوسویه باقی میگذاشتند و بهدنبال حذفشان نبودند».
و نهایتاً نتیجه گرفت: «جوامعی مثل ما که همواره خواستهایم موانع مشارکت سیاسی مردم را حذف کنیم دچار فضای "ستیز حذفی" و "چرخههای تکرارشوندۀ تاریخی" شدهایم» (نقل به مضمون).
دوستانی که بر تحریم انتخابات پافشاری میکنید! چه برنامه، سناریو و مسیری در ذهن دارید؟! آیا بهدنبال این هستید که گربه را ته کوچه بنبست گیر بیندازید؟! خب، گیرم دیر یا زود موفق به این کار شدید؟! بعدش چه؟!
برنامۀ کسانی هم که بر رأی دادن به آقای پزشکیان تأکید دارند، یکسان نیست، امّا به شخصه، معتقدم تحوّل ایران از جایی آغاز میشود که بتوانیم عرصۀ «شکاف و ستیز فزایندۀ میان حکومت و جامعه» را بهصورت تدریجی و آهستهوپیوسته به عرصۀ «تعامل و همکاری» تبدیل کنیم و بدیهی است که نقطۀ شروع این تحوّل، از توافق و تعاملی کوچک (و شاید شکننده) آغاز خواهد شد. راهی «میانه»ی مطالبات مردم و خواستههای حکومت.
امیدوارم دولت #دکتر_پزشکیان پایانی باشد بر فرایند تشدید فزاینده شکاف و ستیز میان حکومت و جامعه، آغازی برای قرار گرفتن در مسیری جدید و ایجاد چشماندازی روشن برای فرزندانمان.
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد
#برای_ایران
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
حدود ۱۰ سال پیش، سفری به سوئد داشتم و در شهر اوپسالا توفیقی دست داد که با دکتر مسعود کمالی (استاد مطرح ایرانی در دانشگاههای سوئد) گفتگوی صمیمانهای داشته باشم.
در مورد مسائل ایران و راههای بهبود صحبت کردیم. هنوز جوان بودم و آرمانگرا. وقتی حرفهایم را شنید، کمی تأمّل کرد و گفت: «مردم اینجا یه ضربالمثلی دارن که میگه "گربه را ته کوچه بن بست گیر نینداز"، منظور اینه که وقتی برای طرف مقابلت هیچ راهی نگذاری، حتّی اگه خیلی کوچکتر و ضعیفتر از تو باشه، بهناچار بهت حمله میکنه و بهصورتت چنگ میاندازه».
بعد توضیح داد: «مردم اینجا در طول تاریخشان هیچگاه دو نهاد کلیسا و سلطنت را ته کوچه بن بست گیر نینداختند؛ الان همین کسانی که در بیشتر کشورهای اسکاندیناوی پادشاه هستند، نوۀ نوۀ نوۀ همان پادشاهان ظالمی هستند که در دوران تاریک قرون وسطی مردم را سرکوب میکردند و بههمین ترتیب در مورد کلیسا.
مردم اینجا در طول تاریخ و در فشارهایی که بهصورت آهستهوپیوسته برای بازکردن فضا به نهادهای سلطنت و کلیسا وارد میکردند همواره راهی برای عقب رفتن آنها و تعامل دوسویه باقی میگذاشتند و بهدنبال حذفشان نبودند».
و نهایتاً نتیجه گرفت: «جوامعی مثل ما که همواره خواستهایم موانع مشارکت سیاسی مردم را حذف کنیم دچار فضای "ستیز حذفی" و "چرخههای تکرارشوندۀ تاریخی" شدهایم» (نقل به مضمون).
دوستانی که بر تحریم انتخابات پافشاری میکنید! چه برنامه، سناریو و مسیری در ذهن دارید؟! آیا بهدنبال این هستید که گربه را ته کوچه بنبست گیر بیندازید؟! خب، گیرم دیر یا زود موفق به این کار شدید؟! بعدش چه؟!
برنامۀ کسانی هم که بر رأی دادن به آقای پزشکیان تأکید دارند، یکسان نیست، امّا به شخصه، معتقدم تحوّل ایران از جایی آغاز میشود که بتوانیم عرصۀ «شکاف و ستیز فزایندۀ میان حکومت و جامعه» را بهصورت تدریجی و آهستهوپیوسته به عرصۀ «تعامل و همکاری» تبدیل کنیم و بدیهی است که نقطۀ شروع این تحوّل، از توافق و تعاملی کوچک (و شاید شکننده) آغاز خواهد شد. راهی «میانه»ی مطالبات مردم و خواستههای حکومت.
امیدوارم دولت #دکتر_پزشکیان پایانی باشد بر فرایند تشدید فزاینده شکاف و ستیز میان حکومت و جامعه، آغازی برای قرار گرفتن در مسیری جدید و ایجاد چشماندازی روشن برای فرزندانمان.
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد
#برای_ایران
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegram
کانال وحید احسانی
فعّال فرهنگی-اجتماعی، دکتری توسعه کشاورزی، تولید و فروش روغن حیوانی کرمانشاهی و عسل طبیعی، ارسال برای تمام شهرها
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
آیا باز هم خواهم نوشت؟!
مانند هر کس دیگری که اهل نوشتن است، نوشتن بخش مهمّی از زندگیام و یادداشتهایم بخش مهمّی از وجودم هستند.
با وجود این، طی چندین ماه گذشته و اگرچه مطالب زیادی برای نگاشتن در ذهن داشتم، چیزی ننوشته بودم. این را اعضای کانالم به خوبی متوجه شدهاند. امّا چرا؟!
لااقل تجربۀ زیستۀ من چنین بوده که در دولت اخیر، اوّلاً، تشدید فشار اقتصادی فرصتهایم را خیلی کم کرد و تمرکز فکری مورد نیاز را از من گرفت، ثانیاً، فضا خیلی بستهتر شد و طرح دیدگاههای متفاوت پرهزینهتر، و ثالثاً، چشمانداز بهقدری تیره و تار شده بود که رمق و انگیزۀ کار فرهنگی برایم نمیماند.
چند روز پس از تأیید صلاحیت دکتر پزشکیان که با مطالعۀ مطالب اندیشمندان مختلف و تأمّلات شخصی بالاخره به این نتیجه رسیدم که رأیدادن به ایشان مفیدتر است (و به امید خدا چنین خواهم کرد)، امیدی در دلم و چشماندازی مثبت (البته واقعبینانه و نه رویاپردازانه) در ذهنم شکل گرفت و باعث شد دوباره دستبهقلم شوم.
بر اساس دیدگاه دوستانی که الگوی کلّی ذهنیشان درمورد ایران، اوجگرفتن شکاف دولت-ملّت (علیالقاعده با هدف زمینهسازی برای انفجار و انقلاب) است، ناامید، غیرفعال و ساکتشدن کنشگرانی که با انواع روشهای مدنی و رویکرد آهستهوپیوسته اصلاحات جزئی و گامبهگام را دنبال میکنند، اتّفاق مثبتی است (بهویژه درخصوص کنشگران مرزی که در محدودۀ مرز و شکاف میان مردم و حاکمیت فعال هستند و یکی از اهداف ضمنیشان کاستن از این شکاف است).
بله، همانطور که در سالیان گذشته از دکتر محمّد فاضلی شنیده بودم، روشن بودن چراغ کنشگری مدنی (غیرانقلابی، در چارچوب نظام سیاسی) یکی از عواملی است که ایران را از انفجار (انقلاب) دور میکند (احتمال آن را کاهش میدهد یا زمانش را به تعویق میاندازد).
عموم کسانی که تنهاراه را «انقلاب» میدانند، ترجیح میدهند همۀ چراغهای کنشگری مدنی، حتّی آنها که واقعاً مفیدشان میدانند، خاموش شوند زیرا اگرچه فواید جزئی دارند امّا جامعه را از درمان اصلی دور میکنند. مانند بیماری که درمان اصلیاش جرّاحی است امّا با خوردن برخی داروها که صرفاً بهبودهای جزئی در پی دارند، درمان اصلی را به عقب میاندازد و دورۀ بیماری و رنج را طولانیتر میکند.
ممکن است کسانی هم باشند که ازیکسو، درمان اصلی را «انقلاب» بدانند و ازسویدیگر، واقعاً خواهان استمرار و رونقگرفتن بیشتر عرصۀ کنشگریهای مدنی باشند امّا بهنظرم، در عالم واقعیت و در مقام عمل، این دو با هم سازگاری ندارند، مگر آن دسته از کنشگریهای شبهمدنی که صرفاً باهدف زمینهسازی، تسهیل و جلوانداختن زمان انفجار صورت میگیرند.
یادم میآید که در دورههای کمی قبلتر، درخصوص انتخابات و اینکه به چه کسی رأی بدهیم یا ندهیم، چقدر هیجانزده میشدم و وقتی میدیدم دوستانی دیدگاه متفاوتی دارند چقدر حرصوجوش میخوردم و گاهاً دلخوریهایی پیش میآمد!
اکنون امّا، شاید در نتیجۀ تجربۀ سرد و گرم روزگار و نزدیکترشدن به پایان این دو راهه منزل، اوّلاً، متوجه شدهام که ارزش دوستی و رعایت احترام و حرمت انسانها خیلی بیشتر از این حرفهاست، ثانیاً، همواره این امکان وجود دارد که دیدگاهم اشتباه باشد، ثالثاً، دیگران حق دارند بر اساس دیدگاه اشتباهشان تصمیم بگیرند (با فرض اینکه دیدگاه من صحیح و دیدگاه آنان اشتباه باشد)، رابعاً، اصرار برای تغییر دیدگاه دیگران نه منطقی است و نه پسندیده و خامساً، اصولاً دنیا ارزش حرصوجوش خوردن ندارد (چون عاقبت کار جهان نیستی است / انگار که نیستی، چو هستی خوش باش).
بنابراین،برای طرح دیدگاه خودم و گفتگو با دوستانی که دیدگاه متفاوتی دارند، در حدّی معقولی و متعادل زمان و توان میگذارم و هرچند این تلاشها با هدف رسیدن به نتیجه (تأثیرگذاری روی دیدگاه و تصمیم سایرین) هستند امّا خودم را خیلی درگیر این نمیکنم که چقدر نتیجه میدهند یا نمیدهند.
بههرحال، تا یک روز یا هفتۀ دیگر دوران متفاوت پیشاانتخاباتی (که درمقایسه با سایر ایام، مزۀ آزادیبیان و ارزش و احترامداشتن (ولو در مقام حفظ ظاهر) را کمی تجربه میکنیم) میگذرد و من و احتمالا بسیاری دیگر از فعالان فرهنگی مشابه یا دوباره بالاجبار دچار سکوت و انفعال میشویم (و چه بسا مجبور شویم بابت فضولیهایمان در دوران پیشاانتخاباتی جواب پس بدهیم!) یا با آمدن #دکتر_پزشکیان دوباره فضا برای فعالیتهای فکری و فرهنگی کمی باز میشود.
بههرحال، از پروردگار مهربان خواستارم که هر چه خیر ما در آن است پیش آید و ما را راضی به رضای خود قرار دهد.
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد
#برای_ایران
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
مانند هر کس دیگری که اهل نوشتن است، نوشتن بخش مهمّی از زندگیام و یادداشتهایم بخش مهمّی از وجودم هستند.
با وجود این، طی چندین ماه گذشته و اگرچه مطالب زیادی برای نگاشتن در ذهن داشتم، چیزی ننوشته بودم. این را اعضای کانالم به خوبی متوجه شدهاند. امّا چرا؟!
لااقل تجربۀ زیستۀ من چنین بوده که در دولت اخیر، اوّلاً، تشدید فشار اقتصادی فرصتهایم را خیلی کم کرد و تمرکز فکری مورد نیاز را از من گرفت، ثانیاً، فضا خیلی بستهتر شد و طرح دیدگاههای متفاوت پرهزینهتر، و ثالثاً، چشمانداز بهقدری تیره و تار شده بود که رمق و انگیزۀ کار فرهنگی برایم نمیماند.
چند روز پس از تأیید صلاحیت دکتر پزشکیان که با مطالعۀ مطالب اندیشمندان مختلف و تأمّلات شخصی بالاخره به این نتیجه رسیدم که رأیدادن به ایشان مفیدتر است (و به امید خدا چنین خواهم کرد)، امیدی در دلم و چشماندازی مثبت (البته واقعبینانه و نه رویاپردازانه) در ذهنم شکل گرفت و باعث شد دوباره دستبهقلم شوم.
بر اساس دیدگاه دوستانی که الگوی کلّی ذهنیشان درمورد ایران، اوجگرفتن شکاف دولت-ملّت (علیالقاعده با هدف زمینهسازی برای انفجار و انقلاب) است، ناامید، غیرفعال و ساکتشدن کنشگرانی که با انواع روشهای مدنی و رویکرد آهستهوپیوسته اصلاحات جزئی و گامبهگام را دنبال میکنند، اتّفاق مثبتی است (بهویژه درخصوص کنشگران مرزی که در محدودۀ مرز و شکاف میان مردم و حاکمیت فعال هستند و یکی از اهداف ضمنیشان کاستن از این شکاف است).
بله، همانطور که در سالیان گذشته از دکتر محمّد فاضلی شنیده بودم، روشن بودن چراغ کنشگری مدنی (غیرانقلابی، در چارچوب نظام سیاسی) یکی از عواملی است که ایران را از انفجار (انقلاب) دور میکند (احتمال آن را کاهش میدهد یا زمانش را به تعویق میاندازد).
عموم کسانی که تنهاراه را «انقلاب» میدانند، ترجیح میدهند همۀ چراغهای کنشگری مدنی، حتّی آنها که واقعاً مفیدشان میدانند، خاموش شوند زیرا اگرچه فواید جزئی دارند امّا جامعه را از درمان اصلی دور میکنند. مانند بیماری که درمان اصلیاش جرّاحی است امّا با خوردن برخی داروها که صرفاً بهبودهای جزئی در پی دارند، درمان اصلی را به عقب میاندازد و دورۀ بیماری و رنج را طولانیتر میکند.
ممکن است کسانی هم باشند که ازیکسو، درمان اصلی را «انقلاب» بدانند و ازسویدیگر، واقعاً خواهان استمرار و رونقگرفتن بیشتر عرصۀ کنشگریهای مدنی باشند امّا بهنظرم، در عالم واقعیت و در مقام عمل، این دو با هم سازگاری ندارند، مگر آن دسته از کنشگریهای شبهمدنی که صرفاً باهدف زمینهسازی، تسهیل و جلوانداختن زمان انفجار صورت میگیرند.
یادم میآید که در دورههای کمی قبلتر، درخصوص انتخابات و اینکه به چه کسی رأی بدهیم یا ندهیم، چقدر هیجانزده میشدم و وقتی میدیدم دوستانی دیدگاه متفاوتی دارند چقدر حرصوجوش میخوردم و گاهاً دلخوریهایی پیش میآمد!
اکنون امّا، شاید در نتیجۀ تجربۀ سرد و گرم روزگار و نزدیکترشدن به پایان این دو راهه منزل، اوّلاً، متوجه شدهام که ارزش دوستی و رعایت احترام و حرمت انسانها خیلی بیشتر از این حرفهاست، ثانیاً، همواره این امکان وجود دارد که دیدگاهم اشتباه باشد، ثالثاً، دیگران حق دارند بر اساس دیدگاه اشتباهشان تصمیم بگیرند (با فرض اینکه دیدگاه من صحیح و دیدگاه آنان اشتباه باشد)، رابعاً، اصرار برای تغییر دیدگاه دیگران نه منطقی است و نه پسندیده و خامساً، اصولاً دنیا ارزش حرصوجوش خوردن ندارد (چون عاقبت کار جهان نیستی است / انگار که نیستی، چو هستی خوش باش).
بنابراین،برای طرح دیدگاه خودم و گفتگو با دوستانی که دیدگاه متفاوتی دارند، در حدّی معقولی و متعادل زمان و توان میگذارم و هرچند این تلاشها با هدف رسیدن به نتیجه (تأثیرگذاری روی دیدگاه و تصمیم سایرین) هستند امّا خودم را خیلی درگیر این نمیکنم که چقدر نتیجه میدهند یا نمیدهند.
بههرحال، تا یک روز یا هفتۀ دیگر دوران متفاوت پیشاانتخاباتی (که درمقایسه با سایر ایام، مزۀ آزادیبیان و ارزش و احترامداشتن (ولو در مقام حفظ ظاهر) را کمی تجربه میکنیم) میگذرد و من و احتمالا بسیاری دیگر از فعالان فرهنگی مشابه یا دوباره بالاجبار دچار سکوت و انفعال میشویم (و چه بسا مجبور شویم بابت فضولیهایمان در دوران پیشاانتخاباتی جواب پس بدهیم!) یا با آمدن #دکتر_پزشکیان دوباره فضا برای فعالیتهای فکری و فرهنگی کمی باز میشود.
بههرحال، از پروردگار مهربان خواستارم که هر چه خیر ما در آن است پیش آید و ما را راضی به رضای خود قرار دهد.
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد
#برای_ایران
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegram
کانال وحید احسانی
فعّال فرهنگی-اجتماعی، دکتری توسعه کشاورزی، تولید و فروش روغن حیوانی کرمانشاهی و عسل طبیعی، ارسال برای تمام شهرها
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
برای بعد از انتخابات؛ برای ایران!
مسلّماً تا نتیجه نهایی انتخابات بهصورت رسمی اعلام نشود، باید منتظر باشیم امّا دوست دارم همین حالا، برخی نکات مهمّ (لااقل به زعم خودم) را تا جایی که صدایم میرسد با سایرین در میان بگذارم، بهویژه با کسانی که همراه یکدیگر به #دکتر_پزشکیان رأی دادیم.
۱. همانطور که دکتر محسن رنانی تذکر داد، ایران دیگر نهتنها تحمّل تشدید شکافها و تقابلها، بلکه حتّی تحمّل تمسخر، زخم زبان، نیش و کنایه را هم ندارد. اگر نامزد مورد نظر ما پیروز شد، طرفداران سایر نامزدها را نیازاریم و حتّی از شادیکردن علنی هم پرهیز کنیم (یا لااقل زیادهروی نکنیم).
۲. بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری پیشین، خطاب به «بزرگواران اصولگرا در سطوح ملّی و محلّی» یادداشتی نوشتم که الان نیز دقیقاً همان حرفها را خطاب به «بزرگواران حاضر در میان حامیان نامزد پیروز» دارم، بهویژه خطاب به نزدیکان دکتر پزشکیان و مسئولان ستادهای انتخاباتیاش درصورت پیروزی او. البته در این راستا، انتظاری که از دولت احتمالی دکتر پزشکیان و جناح اصلاحطلب دارم، خیلی بیشتر از انتظاری است که در آن ایّام از جریان اصولگرا داشتم؛ پیشنهاد/درخواست میکنم مطالعه بفرمایید.
حدس میزنم «بزرگواران» اصولگرا از اینکه اجازه دادند کار عمدتاً بهدست «بزرگان» (نابزرگواران، تندروهای) اصولگرا بیفتید خودشان هم احساس پشیمانی میکنند. امیدوارم، ۴ سال دیگر بزرگواران اصلاحطلب چنین احساس پشیمانیای نداشته باشند!
۳. خوشبختانه گویا دکتر پزشکیان به جای تشدید تقابلها و شکافها، بهدنبال تعامل، توافقسازی و لحاظکردن واقعیتهاست. امّا صرف نیّت و دیدگاه شخص او کافی نیست، نحوۀ عمل همۀ ما در اینکه در کدامیکاز دو مسیر «تشدید تقابلهای سرمایهسوز» یا «نزدیکشدن به تعاملهای همافزا» قرار بگیریم مؤثّر است؛ صبور و هوشیار باشیم.
۴. اعتراف میکنم در دورههای پیشین وقتی جناح مورد حمایت من دولت را در دست میگرفت، به دفاع یکجانبه از آنان میپرداختم؛ بهجای نقد خطاهایشان سعی میکردم آنها را توجیه کنم یا با بزرگنمایی خطاهای مشابه جناح مقابل، کماهمّیت جلوه دهم. اکنون امّا درصورت پیروزی دکتر پزشکیان ذرّهبین بهدست میگیرم و به نقد کوچترین خطاهایش خواهم پرداخت. حتّی اگر خطایی یکسان را از جناب دولت دکتر پزشکیان و عیناً از جانب جناح مقابل ببینم، خطای دولت مورد حمایتم را زودتر و بیشتر نقد خواهم کرد. به شما خوانندگان گرامی نیز پیشنهاد میکنم همین رویکرد را درپیش بگیرید.
سخنی با بزرگواران جریان اصولگرا در سطوح ملّی و محلّی (عصر ایران، مرداد ۱۴۰۰، آغاز دولت سیزدهم)
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد
#برای_ایران
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
مسلّماً تا نتیجه نهایی انتخابات بهصورت رسمی اعلام نشود، باید منتظر باشیم امّا دوست دارم همین حالا، برخی نکات مهمّ (لااقل به زعم خودم) را تا جایی که صدایم میرسد با سایرین در میان بگذارم، بهویژه با کسانی که همراه یکدیگر به #دکتر_پزشکیان رأی دادیم.
۱. همانطور که دکتر محسن رنانی تذکر داد، ایران دیگر نهتنها تحمّل تشدید شکافها و تقابلها، بلکه حتّی تحمّل تمسخر، زخم زبان، نیش و کنایه را هم ندارد. اگر نامزد مورد نظر ما پیروز شد، طرفداران سایر نامزدها را نیازاریم و حتّی از شادیکردن علنی هم پرهیز کنیم (یا لااقل زیادهروی نکنیم).
۲. بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری پیشین، خطاب به «بزرگواران اصولگرا در سطوح ملّی و محلّی» یادداشتی نوشتم که الان نیز دقیقاً همان حرفها را خطاب به «بزرگواران حاضر در میان حامیان نامزد پیروز» دارم، بهویژه خطاب به نزدیکان دکتر پزشکیان و مسئولان ستادهای انتخاباتیاش درصورت پیروزی او. البته در این راستا، انتظاری که از دولت احتمالی دکتر پزشکیان و جناح اصلاحطلب دارم، خیلی بیشتر از انتظاری است که در آن ایّام از جریان اصولگرا داشتم؛ پیشنهاد/درخواست میکنم مطالعه بفرمایید.
حدس میزنم «بزرگواران» اصولگرا از اینکه اجازه دادند کار عمدتاً بهدست «بزرگان» (نابزرگواران، تندروهای) اصولگرا بیفتید خودشان هم احساس پشیمانی میکنند. امیدوارم، ۴ سال دیگر بزرگواران اصلاحطلب چنین احساس پشیمانیای نداشته باشند!
۳. خوشبختانه گویا دکتر پزشکیان به جای تشدید تقابلها و شکافها، بهدنبال تعامل، توافقسازی و لحاظکردن واقعیتهاست. امّا صرف نیّت و دیدگاه شخص او کافی نیست، نحوۀ عمل همۀ ما در اینکه در کدامیکاز دو مسیر «تشدید تقابلهای سرمایهسوز» یا «نزدیکشدن به تعاملهای همافزا» قرار بگیریم مؤثّر است؛ صبور و هوشیار باشیم.
۴. اعتراف میکنم در دورههای پیشین وقتی جناح مورد حمایت من دولت را در دست میگرفت، به دفاع یکجانبه از آنان میپرداختم؛ بهجای نقد خطاهایشان سعی میکردم آنها را توجیه کنم یا با بزرگنمایی خطاهای مشابه جناح مقابل، کماهمّیت جلوه دهم. اکنون امّا درصورت پیروزی دکتر پزشکیان ذرّهبین بهدست میگیرم و به نقد کوچترین خطاهایش خواهم پرداخت. حتّی اگر خطایی یکسان را از جناب دولت دکتر پزشکیان و عیناً از جانب جناح مقابل ببینم، خطای دولت مورد حمایتم را زودتر و بیشتر نقد خواهم کرد. به شما خوانندگان گرامی نیز پیشنهاد میکنم همین رویکرد را درپیش بگیرید.
سخنی با بزرگواران جریان اصولگرا در سطوح ملّی و محلّی (عصر ایران، مرداد ۱۴۰۰، آغاز دولت سیزدهم)
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد
#برای_ایران
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegram
کانال وحید احسانی
✅ سخنی با بزرگواران جریان اصولگرا در سطوح ملّی و محلّی
📰 عصر ایران، ۲۴ مرداد ۱۴۰۰
🔹 حال که جریان اصولگرا پیروز انتخابات ریاست جمهوری شده و اکثریت مجلس را نیز در اختیار دارد و از آنجا که جامعۀ ما بهشدّت نیازمند افزایش و تقویت «همبستگی ملّی» است، وظیفۀ…
📰 عصر ایران، ۲۴ مرداد ۱۴۰۰
🔹 حال که جریان اصولگرا پیروز انتخابات ریاست جمهوری شده و اکثریت مجلس را نیز در اختیار دارد و از آنجا که جامعۀ ما بهشدّت نیازمند افزایش و تقویت «همبستگی ملّی» است، وظیفۀ…
حجاب و انتخابات!
ای کسانی که در سایر روزهای سال، دربارۀ لزوم برخورد قاطع با بیحجابی گلو میدرانید! چرا ساکت شدهاید؟! چرا نسبت به تعطیلی گشت ارشاد، طرح نور و ... اعتراض نمیکنید؟!
بعد از انتخابات توقع نداشته باشید که با گفتن «حکم شرع است» یا «قانون است» بتوانید باب گفتگو دربارۀ حجاب اجباری را ببندید.
نه قانون حجاب برای ایّام نزدیک انتخابات استثنائی قائل شده است و نه در آیات، روایات و فتواهای شرعی چنین چیزی هست!
مسلّماً، لحاظ کردن برخی واقعیات، شرایط زمانی و مکانی یا مصالح باعث میشود که موضوع حجاب را در برخی دورههای خاص بهطور کلّی نادیده بگیرید.
بنابراین، اگر انصاف دارید، نمیتوانید و نباید کسانی را که در سایر روزهای سال با حجاب اجباری و سختگیری دربارۀ آن مخالفت میکنند به «مخالفت با حکم شرع یا قانون» متّهم کنید.
شاید درک متفاوتی که نسبت به واقعیات موجود، شرایط زمانی و مکانی و مصالح جامعه دارند باعث شود با اجبار حجاب یا این شیوههای آزاردهنده مخالفت کنند.
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
ای کسانی که در سایر روزهای سال، دربارۀ لزوم برخورد قاطع با بیحجابی گلو میدرانید! چرا ساکت شدهاید؟! چرا نسبت به تعطیلی گشت ارشاد، طرح نور و ... اعتراض نمیکنید؟!
بعد از انتخابات توقع نداشته باشید که با گفتن «حکم شرع است» یا «قانون است» بتوانید باب گفتگو دربارۀ حجاب اجباری را ببندید.
نه قانون حجاب برای ایّام نزدیک انتخابات استثنائی قائل شده است و نه در آیات، روایات و فتواهای شرعی چنین چیزی هست!
مسلّماً، لحاظ کردن برخی واقعیات، شرایط زمانی و مکانی یا مصالح باعث میشود که موضوع حجاب را در برخی دورههای خاص بهطور کلّی نادیده بگیرید.
بنابراین، اگر انصاف دارید، نمیتوانید و نباید کسانی را که در سایر روزهای سال با حجاب اجباری و سختگیری دربارۀ آن مخالفت میکنند به «مخالفت با حکم شرع یا قانون» متّهم کنید.
شاید درک متفاوتی که نسبت به واقعیات موجود، شرایط زمانی و مکانی و مصالح جامعه دارند باعث شود با اجبار حجاب یا این شیوههای آزاردهنده مخالفت کنند.
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegram
کانال وحید احسانی
فعّال فرهنگی-اجتماعی، دکتری توسعه کشاورزی، تولید و فروش روغن حیوانی کرمانشاهی و عسل طبیعی، ارسال برای تمام شهرها
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
با توجه به اینکه بههرحال یک نفر از صندوق در میآید و 4 سال رئیسجمهور میشود، لطفا گزینهای را که به دیدگاه شما نزدیکتر است انتخاب کنید.
Anonymous Poll
66%
به پزشکیان رأی میدهم
7%
به جلیلی رأی میدهم
12%
به هیچکدام رأی نمیدهم امّا ترجیح میدهم پزشکیان رئیسجمهور شود
1%
به هیچکدام رأی نمیدهم امّا ترجیح میدهم جلیلی رئیسجمهور شود
8%
رأی نمیدهم و بهنظرم هیچ فرقی نمیکند که کدامشان رئیسجمهور شود
6%
رأی نمیدهم و برایم هیچ اهمّتی ندارد که چهکسی رئیسجمهور بشود یا نشود (اصلا بهش فکر نمیکنم)
حجاب و انتخابات (قسمت دوّم)
در قسمت اوّل، اشاره کردم که طرفداران حجاب اجباری معمولا با گفتن اینکه «حُکم شرع است» یا «قانون است» توقع دارند مخالفشان متقاعد شود و تمکین کند امّا در برخی مواقع خاص (مانند روزهای نزدیک انتخابات) بهگونهای تغییر رویه میدهند که گویی دربارۀ حجاب نه قانونی داریم و نه در شرع اشارهای آمده است!
بهنظرم، این افراد را میتوان به 3 دستۀ کلّی زیر تقسیم کرد.
1. منافقان منفعتطلب
کسانی که اصولاً عقیده و باور برایشان هیچ معنا و موضوعیّتی ندارد؛ فقط یادگرفتهاند که برای تأمین منافع شخصی (ارتقاء شغلی، سهم بیشتر از رانتها و ...) در هر زمانی باید همان حرفی را بزنند که منبع قدرت و ثروت (رانت) میزند. هر وقت قدرت گفت «سکوت و انفعال در برابر بیحجابی دشمنی با خداست» رگ گردنشان بیرون بزند و همین را فریاد بکشند و هر وقت هم که منبع قدرت و ثروت سکوت اختیار کرد، آنها هم سکومت و انفعال در پیش بگیرند. برای این دسته اصولاً تناقض در دیدگاهها و رفتارها موضوعیتی ندارد و ارزش آن را هم ندارند که بیشازاین دربارهشان قلم بزنم!
2. مقلّدان فاقد استقلال فکری
کسانی که منفعتطلب نیستند (و چهبسا خیلی ازخودگذشته و ایثارگر هم باشند) بلکه باور و عقیدهشان بهگونهایست که در هر لحظهای، هرچه را حکومت بگوید صحیح میدانند. بهبیان دیگر، در ساختار فکری آنها، ملاک «صحّت و صدق» هر گزارهای «میزان مطابقت یا عدم مطابقت آن با نظر حکومت» است. اعضای این دسته را نباید با دستۀ بالا یکی بدانیم، امّا برای اینها هم «تناقض در رفتار، موضعگیری و گفتار» موضوعیتی ندارد زیرا اگر حکومت رفتار و مواجهه متناقضی از خود بروز دهد، از دیدگاه آنها «حقیقت» همین تناقض است و هر کس عیناً همین تناقض را دارا نباشد یا نمیخواهد حق را بپذیرد یا در بهترین حالت نادان است.
اعضای این گروه اصولاً از خودشان فکر، تحلیل و اندیشۀ اصیل و مستقل ندارند ولو اینکه خودشان باورشان شده باشد که موضعگیریهایشان و استدلالهایی که میآورند محصول اندیشهورزی خودشان است.
این افراد، اگر بافرض اینکه نظر حکومت در حال حاضر روی گزینۀ الف است در حال استدلال آوردن برای اثبات صحّت و ارجحیت گزینۀ الف باشند امّا در همان حین متوجه شوند که نظر حکومت روی گزینۀ ب بوده است، از همان استدلالهایی که برای اثبات گزینۀ الف آغاز کرده بودند، گزینۀ الف را حذف و صحّت و ارجحیت گزینۀ ب را اثبات میکنند و ککشان هم نمیگزد!
بهنظرم، این افراد اگر در موقعیتهای گفتگو بگویند «راستش ما به این معتقدیم که نباید خودمان فکر کنیم بلکه باید مقلّد محض حکومت باشیم، لذا از خودمان نظر و تحلیلی نداریم، هر چه حکومت بگوید و تا وقتی هم که نظر حکومت را ندانیم نمیتوانیم موضعگیری داشته باشیم» لااقل از این جنبه میتوانند «صادق» محسوب میشوند. بهبیان دیگر، تلاش آنها برای اینکه وانمود کنند موضعگیریها، تفسیرها و تحلیلهایشان محصول اندیشهورزی خودشان است دروغی بزرگ و مستمر است.
به نظرم، این افراد، بنا به تفسیر اولیای دین، مصداق آیۀ شریفۀ «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللهِ» (دانشمندان و راهبان خويش را معبودهايى در برابر خدا قرار دادند) قرار میگیرند.
از امامان (ع) در تفسیر این آیه نقل شده است که: «عالمان دینی از مردمِ اشارهشده در این آیه نمیخواستند که آنها را عبادت کنند و اگر هم میخواستند، مردم نمیپذیرفتند، بلکه هر چیزی را که بهعنوان حکم شرع به مردم امر و نهی میکردند، مردم بدون اینکه با آیات الهی، فطرت و عقل مطابقت دهند و اگر ناسازگاری داشت سئوال کنند و توضیح بخواهند، کورکورانه اطاعت میکردند و این همان شرکت عملی و بهمثابه عبادتکردن غیرخداست» (نقل به مضمون).
جهت مشاهدۀ عین عباراتی که در این رابطه از برخی امامان (ع) نقل شده است به پیوند (لینک) زیر مراجعه کنید:
آیۀ 31 سورۀ توبه
3. کسانی که منافق و منفعتطلب نیستند و استقلال فکری هم دارند
به نظرم، نشانۀ اینکه آیا شخصی استقلال فکری دارد یا مقلّد محض شخص یا منبع دیگری است این است که ببیند آیا تا کنون پیش آمده است که ولو یکبار هم که شده یا در خصوص یک موضوع جزئی هم که شده با شخص یا منبع مورد نظر اختلاف دیدگاه داشته باشد؛ لازم نیست این اختلاف را علنی کرده باشد، همین که درون خودش این اختلاف دیدگاه را تجربه کرده باشد کافی است).
البته در مورد دو شخص که با هم هیچ اختلاف دیدگاهی نداشته باشند، با قطعیت تمام نمیتوان گفت که یکی از آنها استقلال فکری ندارد و مقلّد محض دیگری است امّا چنین مطابقت کاملی، اگر محال نباشد، لااقل خیلی بعید است و هر کس آن را در مورد خودش تجربه کرد، باید در دادگاه درونی خودش به اینکه آیا واقعا استقلال فکری دارد یا نه شک کند.
ادامۀ یادداشت
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
در قسمت اوّل، اشاره کردم که طرفداران حجاب اجباری معمولا با گفتن اینکه «حُکم شرع است» یا «قانون است» توقع دارند مخالفشان متقاعد شود و تمکین کند امّا در برخی مواقع خاص (مانند روزهای نزدیک انتخابات) بهگونهای تغییر رویه میدهند که گویی دربارۀ حجاب نه قانونی داریم و نه در شرع اشارهای آمده است!
بهنظرم، این افراد را میتوان به 3 دستۀ کلّی زیر تقسیم کرد.
1. منافقان منفعتطلب
کسانی که اصولاً عقیده و باور برایشان هیچ معنا و موضوعیّتی ندارد؛ فقط یادگرفتهاند که برای تأمین منافع شخصی (ارتقاء شغلی، سهم بیشتر از رانتها و ...) در هر زمانی باید همان حرفی را بزنند که منبع قدرت و ثروت (رانت) میزند. هر وقت قدرت گفت «سکوت و انفعال در برابر بیحجابی دشمنی با خداست» رگ گردنشان بیرون بزند و همین را فریاد بکشند و هر وقت هم که منبع قدرت و ثروت سکوت اختیار کرد، آنها هم سکومت و انفعال در پیش بگیرند. برای این دسته اصولاً تناقض در دیدگاهها و رفتارها موضوعیتی ندارد و ارزش آن را هم ندارند که بیشازاین دربارهشان قلم بزنم!
2. مقلّدان فاقد استقلال فکری
کسانی که منفعتطلب نیستند (و چهبسا خیلی ازخودگذشته و ایثارگر هم باشند) بلکه باور و عقیدهشان بهگونهایست که در هر لحظهای، هرچه را حکومت بگوید صحیح میدانند. بهبیان دیگر، در ساختار فکری آنها، ملاک «صحّت و صدق» هر گزارهای «میزان مطابقت یا عدم مطابقت آن با نظر حکومت» است. اعضای این دسته را نباید با دستۀ بالا یکی بدانیم، امّا برای اینها هم «تناقض در رفتار، موضعگیری و گفتار» موضوعیتی ندارد زیرا اگر حکومت رفتار و مواجهه متناقضی از خود بروز دهد، از دیدگاه آنها «حقیقت» همین تناقض است و هر کس عیناً همین تناقض را دارا نباشد یا نمیخواهد حق را بپذیرد یا در بهترین حالت نادان است.
اعضای این گروه اصولاً از خودشان فکر، تحلیل و اندیشۀ اصیل و مستقل ندارند ولو اینکه خودشان باورشان شده باشد که موضعگیریهایشان و استدلالهایی که میآورند محصول اندیشهورزی خودشان است.
این افراد، اگر بافرض اینکه نظر حکومت در حال حاضر روی گزینۀ الف است در حال استدلال آوردن برای اثبات صحّت و ارجحیت گزینۀ الف باشند امّا در همان حین متوجه شوند که نظر حکومت روی گزینۀ ب بوده است، از همان استدلالهایی که برای اثبات گزینۀ الف آغاز کرده بودند، گزینۀ الف را حذف و صحّت و ارجحیت گزینۀ ب را اثبات میکنند و ککشان هم نمیگزد!
بهنظرم، این افراد اگر در موقعیتهای گفتگو بگویند «راستش ما به این معتقدیم که نباید خودمان فکر کنیم بلکه باید مقلّد محض حکومت باشیم، لذا از خودمان نظر و تحلیلی نداریم، هر چه حکومت بگوید و تا وقتی هم که نظر حکومت را ندانیم نمیتوانیم موضعگیری داشته باشیم» لااقل از این جنبه میتوانند «صادق» محسوب میشوند. بهبیان دیگر، تلاش آنها برای اینکه وانمود کنند موضعگیریها، تفسیرها و تحلیلهایشان محصول اندیشهورزی خودشان است دروغی بزرگ و مستمر است.
به نظرم، این افراد، بنا به تفسیر اولیای دین، مصداق آیۀ شریفۀ «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللهِ» (دانشمندان و راهبان خويش را معبودهايى در برابر خدا قرار دادند) قرار میگیرند.
از امامان (ع) در تفسیر این آیه نقل شده است که: «عالمان دینی از مردمِ اشارهشده در این آیه نمیخواستند که آنها را عبادت کنند و اگر هم میخواستند، مردم نمیپذیرفتند، بلکه هر چیزی را که بهعنوان حکم شرع به مردم امر و نهی میکردند، مردم بدون اینکه با آیات الهی، فطرت و عقل مطابقت دهند و اگر ناسازگاری داشت سئوال کنند و توضیح بخواهند، کورکورانه اطاعت میکردند و این همان شرکت عملی و بهمثابه عبادتکردن غیرخداست» (نقل به مضمون).
جهت مشاهدۀ عین عباراتی که در این رابطه از برخی امامان (ع) نقل شده است به پیوند (لینک) زیر مراجعه کنید:
آیۀ 31 سورۀ توبه
3. کسانی که منافق و منفعتطلب نیستند و استقلال فکری هم دارند
به نظرم، نشانۀ اینکه آیا شخصی استقلال فکری دارد یا مقلّد محض شخص یا منبع دیگری است این است که ببیند آیا تا کنون پیش آمده است که ولو یکبار هم که شده یا در خصوص یک موضوع جزئی هم که شده با شخص یا منبع مورد نظر اختلاف دیدگاه داشته باشد؛ لازم نیست این اختلاف را علنی کرده باشد، همین که درون خودش این اختلاف دیدگاه را تجربه کرده باشد کافی است).
البته در مورد دو شخص که با هم هیچ اختلاف دیدگاهی نداشته باشند، با قطعیت تمام نمیتوان گفت که یکی از آنها استقلال فکری ندارد و مقلّد محض دیگری است امّا چنین مطابقت کاملی، اگر محال نباشد، لااقل خیلی بعید است و هر کس آن را در مورد خودش تجربه کرد، باید در دادگاه درونی خودش به اینکه آیا واقعا استقلال فکری دارد یا نه شک کند.
ادامۀ یادداشت
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
ویرگول
حجاب و انتخابات! - ویرگول
کسانی را که با حجاب برخورد دوگانه دارند، میتوان به 3 دستۀ کلّی تقسیم کرد.
با توجه به اینکه بههرحال، یک نفر برای 4 سال رئیسجمهور میشود، لطفاً گزینههای زیر را با دقّت مطالعه و نزدیکترین آنها به دیدگاهتان را انتخاب کنید. با سپاس
Anonymous Poll
72%
به پزشکیان رأی میدهم
5%
به جلیلی رأی میدهم
11%
به هیچکدام رأی نمیدهم امّا ترجیح میدهم پزشکیان رئیسجمهور شود
1%
به هیچکدام رأی نمیدهم امّا ترجیح میدهم جلیلی رئیسجمهور شود
5%
به هیچکدام رأی نمیدهم و هیچ فرقی هم نمیکند که کدامشان رئیسجمهور شود
6%
به هیچکدام رأی نمیدهم، رأی ما روی نتیجه انتخابات تأثیری ندارد، هرکه را بخواهند از صندوق درمیآورند
اوّلین نقد دکتر پزشکیان! (برای ایران)
در یادداشت «برای بعد از انتخابات؛ برای ایران» گفتم:
«اعتراف میکنم در دورههای پیشین وقتی جناح مورد حمایت من دولت را در دست میگرفت، به دفاع یکجانبه از آنان میپرداختم؛ بهجای نقد خطاهایشان سعی میکردم آنها را توجیه کنم یا با بزرگنمایی خطاهای مشابه جناح مقابل، کماهمّیت جلوه دهم. اکنون امّا درصورت پیروزی دکتر پزشکیان ذرّهبین بهدست میگیرم و به نقد کوچترین خطاهایش خواهم پرداخت. حتّی اگر خطایی یکسان را از جناب دولت دکتر پزشکیان و عیناً از جانب جناح مقابل ببینم، خطای دولت مورد حمایتم را زودتر و بیشتر نقد خواهم کرد».
در همین راستا، بهعنوان یکی از طرفداران ایشان، میخواهم همین الان اوّلین نقدم را به ایشان منتشر کنم.
دقایق پایانی مناظرۀ انتخاباتی دیشب (مورخ ۱۴۰۳/۴/۱۲) که نامزدها وسط حرف همدیگر میآمدند بسیار نامناسب بود.
بههیچوجه از دکتر پزشکیان چنین انتظاری نداشتم. بهویژه ایشان که با شعار «تشکیل دولت ملّی» آمده است و روی مقولههایی مانند «آزادی بیان»، «تحمّل دیگری»، «لحاظ کردن طیفهای متنوّعتری از جامعه»، «تعامل بیشتر با خارج و داخل» و ... تأکید دارد، باید صبر، حوصله، تحمّل و مدارای خیلی بیشتری از خود نشان دهد.
باید برای «شنیدن» آمادگی خیلی بیشتری داشته باشد تا برای «گفتن».
توجیه نکنیم! نگوییم تقصیر دکتر جلیلی است که حتّی صبر شخص صبور و مبادی آدابی مانند دکتر پزشکیان را لبریز میکند.
دکتر پزشکیان، در صورت پیروزی، میخواهد در جامعهای رئیسجمهور شود که ۶۰ درصد واجدان شرایط در انتخابات شرکت نکردهاند، این ۶۰ درصد حتماً حرفهای تلنبارشدۀ زیادی دارند که بر سر رئیسجمهور فریاد بکشند، اگر دکتر پزشکیان میخواهد شکافها را کم کند (و من نیز با همین فرض حامیاش هستم)، باید برای «شنیدن» آمادگی خیلی بیشتری از خود نشان دهد.
کار بسیار سختی است، امّا اگر میخواهیم در این مسیر گام بگذاریم، باید از همین حالا به استلزاماتش پایبند باشیم.
بهعنوان یکی از حامیان ایشان، اگر برای رأیآوردن هیچ راهی نداشته باشد جز اینکه از آرامش، رعایت ادب (شامل آداب گفتگو) و اخلاق فاصله بگیرد، ترجیح میدهم به همانها پایبند بماند و رأی نیاورد.
اگر مانند من، «برای ایران» میخواهید به دکتر پزشکیان رأی بدهید، «برای ایران» او را نقد هم بکنید، تا آن کسی که «برای ایران» آمده است، بهمرور به ضرری برای ایران تبدیل نشود.
امیدوارم ایشان که به گفتار حضرت امیر (ع) زیاد استناد میکنند، در زمینۀ استقبال از نقدها، رعایت آزادیبیان مخالفان و نقدپذیری نیز آن بزرگوار را الگوی خود قرار دهند.
حضرت امیر (ع): «من ناخوش دارم كه در پندار شما چنين آيد كه من خواهان ثنا و ستايشم ... آنسان كه با جباران سخن مىگويند، با من سخن مگوييد و از من پنهان مداريد آنچه را از مردم خشمگين به هنگام خشمشان پنهان مىدارند. نيز به چاپلوسى و تملق با من مواجهه مكنيد. و مپنداريد كه گفتن حق بر من گران مىآيد. و نخواهم كه مرا بزرگ انگاريد، زيرا هر كه شنيدن حق بر او گران آيد، يا نتواند اندرز كسى را در باب عدالت بشنود، عملكردن به حق و عدالت بر او دشوارتر است. پس با من از گفتن حق يا رأى زدن به عدل باز نايستيد، زيرا من در نظر خود بزرگتر از آن نيستم كه مرتكب خطا نشوم و در اعمال خود از خطا ايمن باشم» (نهجالبلاغه، خطبۀ ۲۱۶).
بهعنوان یکی از حامیان دکتر پزشکیان، امیدوارم نقد من به سمع و نظرشان برسد، بپذیرند و رفتار خود را اصلاح کنند.
بهنظرم، همۀ ما باید تمرین کنیم و یاد بگیریم که:
۱. نقدکردن به معنای مخالفت و تخریب نیست
۲. هیچکس منزّه از نقد نیست؛ اگر حامی کسی هستیم، قرار نیست ایرادهایش را نبینیم و نقدش نکنیم
۳. اگر در برابر ایرادهای کوچک سکوت (یا بدتر از آن، توجیه) کنیم، احتمالاً این اشکالات کوچک بزرگ میشوند؛ چنانچه که آسیبشان به خود ما هم میرسد و آنوقت دیگر اصلاح خیلی مشکل میشود و ما نیز در این روند مخرّب سهیم بودهایم
بهامید اینکه موارد بالا در جامعه نهادینه شوند
بهامید فردایی بهتر
بهامید ایرانی آباد
#برای_ایران
#دکتر_پزشکیان
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
در یادداشت «برای بعد از انتخابات؛ برای ایران» گفتم:
«اعتراف میکنم در دورههای پیشین وقتی جناح مورد حمایت من دولت را در دست میگرفت، به دفاع یکجانبه از آنان میپرداختم؛ بهجای نقد خطاهایشان سعی میکردم آنها را توجیه کنم یا با بزرگنمایی خطاهای مشابه جناح مقابل، کماهمّیت جلوه دهم. اکنون امّا درصورت پیروزی دکتر پزشکیان ذرّهبین بهدست میگیرم و به نقد کوچترین خطاهایش خواهم پرداخت. حتّی اگر خطایی یکسان را از جناب دولت دکتر پزشکیان و عیناً از جانب جناح مقابل ببینم، خطای دولت مورد حمایتم را زودتر و بیشتر نقد خواهم کرد».
در همین راستا، بهعنوان یکی از طرفداران ایشان، میخواهم همین الان اوّلین نقدم را به ایشان منتشر کنم.
دقایق پایانی مناظرۀ انتخاباتی دیشب (مورخ ۱۴۰۳/۴/۱۲) که نامزدها وسط حرف همدیگر میآمدند بسیار نامناسب بود.
بههیچوجه از دکتر پزشکیان چنین انتظاری نداشتم. بهویژه ایشان که با شعار «تشکیل دولت ملّی» آمده است و روی مقولههایی مانند «آزادی بیان»، «تحمّل دیگری»، «لحاظ کردن طیفهای متنوّعتری از جامعه»، «تعامل بیشتر با خارج و داخل» و ... تأکید دارد، باید صبر، حوصله، تحمّل و مدارای خیلی بیشتری از خود نشان دهد.
باید برای «شنیدن» آمادگی خیلی بیشتری داشته باشد تا برای «گفتن».
توجیه نکنیم! نگوییم تقصیر دکتر جلیلی است که حتّی صبر شخص صبور و مبادی آدابی مانند دکتر پزشکیان را لبریز میکند.
دکتر پزشکیان، در صورت پیروزی، میخواهد در جامعهای رئیسجمهور شود که ۶۰ درصد واجدان شرایط در انتخابات شرکت نکردهاند، این ۶۰ درصد حتماً حرفهای تلنبارشدۀ زیادی دارند که بر سر رئیسجمهور فریاد بکشند، اگر دکتر پزشکیان میخواهد شکافها را کم کند (و من نیز با همین فرض حامیاش هستم)، باید برای «شنیدن» آمادگی خیلی بیشتری از خود نشان دهد.
کار بسیار سختی است، امّا اگر میخواهیم در این مسیر گام بگذاریم، باید از همین حالا به استلزاماتش پایبند باشیم.
بهعنوان یکی از حامیان ایشان، اگر برای رأیآوردن هیچ راهی نداشته باشد جز اینکه از آرامش، رعایت ادب (شامل آداب گفتگو) و اخلاق فاصله بگیرد، ترجیح میدهم به همانها پایبند بماند و رأی نیاورد.
اگر مانند من، «برای ایران» میخواهید به دکتر پزشکیان رأی بدهید، «برای ایران» او را نقد هم بکنید، تا آن کسی که «برای ایران» آمده است، بهمرور به ضرری برای ایران تبدیل نشود.
امیدوارم ایشان که به گفتار حضرت امیر (ع) زیاد استناد میکنند، در زمینۀ استقبال از نقدها، رعایت آزادیبیان مخالفان و نقدپذیری نیز آن بزرگوار را الگوی خود قرار دهند.
حضرت امیر (ع): «من ناخوش دارم كه در پندار شما چنين آيد كه من خواهان ثنا و ستايشم ... آنسان كه با جباران سخن مىگويند، با من سخن مگوييد و از من پنهان مداريد آنچه را از مردم خشمگين به هنگام خشمشان پنهان مىدارند. نيز به چاپلوسى و تملق با من مواجهه مكنيد. و مپنداريد كه گفتن حق بر من گران مىآيد. و نخواهم كه مرا بزرگ انگاريد، زيرا هر كه شنيدن حق بر او گران آيد، يا نتواند اندرز كسى را در باب عدالت بشنود، عملكردن به حق و عدالت بر او دشوارتر است. پس با من از گفتن حق يا رأى زدن به عدل باز نايستيد، زيرا من در نظر خود بزرگتر از آن نيستم كه مرتكب خطا نشوم و در اعمال خود از خطا ايمن باشم» (نهجالبلاغه، خطبۀ ۲۱۶).
بهعنوان یکی از حامیان دکتر پزشکیان، امیدوارم نقد من به سمع و نظرشان برسد، بپذیرند و رفتار خود را اصلاح کنند.
بهنظرم، همۀ ما باید تمرین کنیم و یاد بگیریم که:
۱. نقدکردن به معنای مخالفت و تخریب نیست
۲. هیچکس منزّه از نقد نیست؛ اگر حامی کسی هستیم، قرار نیست ایرادهایش را نبینیم و نقدش نکنیم
۳. اگر در برابر ایرادهای کوچک سکوت (یا بدتر از آن، توجیه) کنیم، احتمالاً این اشکالات کوچک بزرگ میشوند؛ چنانچه که آسیبشان به خود ما هم میرسد و آنوقت دیگر اصلاح خیلی مشکل میشود و ما نیز در این روند مخرّب سهیم بودهایم
بهامید اینکه موارد بالا در جامعه نهادینه شوند
بهامید فردایی بهتر
بهامید ایرانی آباد
#برای_ایران
#دکتر_پزشکیان
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegram
کانال وحید احسانی
فعّال فرهنگی-اجتماعی، دکتری توسعه کشاورزی، تولید و فروش روغن حیوانی کرمانشاهی و عسل طبیعی، ارسال برای تمام شهرها
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
کارزار درخواست شفافسازی مجموع آرای ثبتشده در تمامی صندوقهای اخذ رأی
(لطفاً متن زیر را مطالعه و چنانچه مفید دانستید، امضا کنید)
جناب آقای محمّد مخبر، سرپرست محترم ریاست جمهوری
جناب آقای احمد وحیدی، وزیر محترم کشور
جناب آقای سیّد محمّدتقی شاهچراغی، رئیس محترم ستاد انتخابات کشور
سلام و درود
متأسفانه، با وجود حضور نمایندگان طیفهای گستردهتری از مردم در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، باز هم میزان مشارکت مانند چند انتخابات پیشین پایین بود.
رصد مطالب کسانی که در انتخابات شرکت نکردند نشان میدهد یکی از دلایل اصلی، «بدبینی بخشی از جامعه نسبت به صحّت شمارش آراء و نتیجۀ نهایی اعلامشده» بوده است که خود معلول عوامل داخلی و خارجی مختلفی است شامل سیاهنمایی رسانههای بیگانه ازیکسو و عملنکردن به دستور حضرت امیر (ع) در رابطه با بدگمانیهای احتمالی مردم، ازسویدیگر.
حضرت امیر (ع) در نامۀ مشهور به «عهدنامۀ مالکاشتر» میفرماید: «اگر رعیت بر تو به ستمگری [شامل فساد و سوءاستفاده از قدرت] گمان برد، عذر خود را به آشکارا با آنان در میانه نه و با این کار از بدگمانیشان بکاه، که چون چنین کنی، خود را به عدالت پرودهای و با رعیت مدارا نمودهای. عذری که میآوری سبب میشود که تو به مقصود خود رسی و آنان نیز به حق راه یابند».
طی دهههای اخیر متأسفانه مطالب نگرانکننده و اعتمادسوز زیادی (اعم از راست، دروغ یا ترکیب راستودروغ) در مورد مفاسد و تخلّفات برخی مسئولان در فضای مجازی منتشر شد امّا عدمشفافسازی مناسب (شامل مواردی که با خاطیان برخورد شده بود) موجب تشدید سوءظنها گردید و چنین اخباری به بهترین خوراک برای رسانههای مغرض و معاند تبدیل شد.
کاربرد قاعدۀ اصحار در مورد بدگمانی بخشی از مردم نسبت به صحّت شمارش آراء و اعلام نتایج انتخابات به این معناست که فهرست کامل مجموع آراء تمام صندوقهای رأیگیری در قالب جدول اکسل در معرض دیدعموم قرار گیرد.
بدینوسیله درخواست داریم که تحقق این مهم تصویب، ابلاغ و اعلام شود.
امیدواریم این شفافسازی (عمل به توصیۀ حضرت امیر (ع)) سوءظن بخش بزرگی از قهرکنندگان با صندوق رأی را برطرف و میزان مشارکت در انتخابات را به سطحی که برازندۀ نظام جمهوری اسلامی است نزدیک کند.
پیشاپیش از توجه شما و تحقق این درخواست (یا در غیراینصورت، شفافسازی دلایل آن) سپاسگزاریم.
لینک امضای کارزار:
https://www.karzar.net/131853
#شفافسازی_آرا
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
(لطفاً متن زیر را مطالعه و چنانچه مفید دانستید، امضا کنید)
جناب آقای محمّد مخبر، سرپرست محترم ریاست جمهوری
جناب آقای احمد وحیدی، وزیر محترم کشور
جناب آقای سیّد محمّدتقی شاهچراغی، رئیس محترم ستاد انتخابات کشور
سلام و درود
متأسفانه، با وجود حضور نمایندگان طیفهای گستردهتری از مردم در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، باز هم میزان مشارکت مانند چند انتخابات پیشین پایین بود.
رصد مطالب کسانی که در انتخابات شرکت نکردند نشان میدهد یکی از دلایل اصلی، «بدبینی بخشی از جامعه نسبت به صحّت شمارش آراء و نتیجۀ نهایی اعلامشده» بوده است که خود معلول عوامل داخلی و خارجی مختلفی است شامل سیاهنمایی رسانههای بیگانه ازیکسو و عملنکردن به دستور حضرت امیر (ع) در رابطه با بدگمانیهای احتمالی مردم، ازسویدیگر.
حضرت امیر (ع) در نامۀ مشهور به «عهدنامۀ مالکاشتر» میفرماید: «اگر رعیت بر تو به ستمگری [شامل فساد و سوءاستفاده از قدرت] گمان برد، عذر خود را به آشکارا با آنان در میانه نه و با این کار از بدگمانیشان بکاه، که چون چنین کنی، خود را به عدالت پرودهای و با رعیت مدارا نمودهای. عذری که میآوری سبب میشود که تو به مقصود خود رسی و آنان نیز به حق راه یابند».
طی دهههای اخیر متأسفانه مطالب نگرانکننده و اعتمادسوز زیادی (اعم از راست، دروغ یا ترکیب راستودروغ) در مورد مفاسد و تخلّفات برخی مسئولان در فضای مجازی منتشر شد امّا عدمشفافسازی مناسب (شامل مواردی که با خاطیان برخورد شده بود) موجب تشدید سوءظنها گردید و چنین اخباری به بهترین خوراک برای رسانههای مغرض و معاند تبدیل شد.
کاربرد قاعدۀ اصحار در مورد بدگمانی بخشی از مردم نسبت به صحّت شمارش آراء و اعلام نتایج انتخابات به این معناست که فهرست کامل مجموع آراء تمام صندوقهای رأیگیری در قالب جدول اکسل در معرض دیدعموم قرار گیرد.
بدینوسیله درخواست داریم که تحقق این مهم تصویب، ابلاغ و اعلام شود.
امیدواریم این شفافسازی (عمل به توصیۀ حضرت امیر (ع)) سوءظن بخش بزرگی از قهرکنندگان با صندوق رأی را برطرف و میزان مشارکت در انتخابات را به سطحی که برازندۀ نظام جمهوری اسلامی است نزدیک کند.
پیشاپیش از توجه شما و تحقق این درخواست (یا در غیراینصورت، شفافسازی دلایل آن) سپاسگزاریم.
لینک امضای کارزار:
https://www.karzar.net/131853
#شفافسازی_آرا
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
www.karzar.net
امضا کنید: کارزار درخواست شفافسازی مجموع آرای ثبتشده در تمامی صندوقهای رأیگیری
امیدواریم این شفافسازی (عمل به توصیۀ حضرت امیر (ع)) سوءظن بخش بزرگی از قهرکنندگان با صندوق رأی را برطرف و میزان مشارکت در انتخابات را به سطحی که برازندۀ نظام جمهوری اسلامی است نزدیک کند.
سلام و درود
بهخاطر استقبال خوب صورتگرفته در زمان اندک، کارزار "مطالبه شفافیت آرای انتخابات" با برچسب "ویژه" روی سایت کارزار قرار گرفت.
با رسیدن تعداد امضاها به ۲ هزار، این مطالبه توسط پلتفرم کارزار طی نامه رسمی در دبیرخانه نهادهای مخاطب ثبت و برای پیگیری و مطالبهگری امکانهای بیشتری فراهم میآید.
باتوجه به زمان اندک باقیمانده تا برگزاری انتخابات و اعلام نتایج آن، لطفاً به جمعآوری امضا کمک کنید.
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
بهخاطر استقبال خوب صورتگرفته در زمان اندک، کارزار "مطالبه شفافیت آرای انتخابات" با برچسب "ویژه" روی سایت کارزار قرار گرفت.
با رسیدن تعداد امضاها به ۲ هزار، این مطالبه توسط پلتفرم کارزار طی نامه رسمی در دبیرخانه نهادهای مخاطب ثبت و برای پیگیری و مطالبهگری امکانهای بیشتری فراهم میآید.
باتوجه به زمان اندک باقیمانده تا برگزاری انتخابات و اعلام نتایج آن، لطفاً به جمعآوری امضا کمک کنید.
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
www.karzar.net
امضا کنید: کارزار درخواست شفافسازی مجموع آرای ثبتشده در تمامی صندوقهای رأیگیری
امیدواریم این شفافسازی (عمل به توصیۀ حضرت امیر (ع)) سوءظن بخش بزرگی از قهرکنندگان با صندوق رأی را برطرف و میزان مشارکت در انتخابات را به سطحی که برازندۀ نظام جمهوری اسلامی است نزدیک کند.
کانال وحید احسانی pinned «برای بعد از انتخابات؛ برای ایران! مسلّماً تا نتیجه نهایی انتخابات بهصورت رسمی اعلام نشود، باید منتظر باشیم امّا دوست دارم همین حالا، برخی نکات مهمّ (لااقل به زعم خودم) را تا جایی که صدایم میرسد با سایرین در میان بگذارم، بهویژه با کسانی که همراه یکدیگر…»
Forwarded from کانال وحید احسانی (وحید احسانی)
🏴 یادداشتهای مرتبط با محرّم
فهرست یادداشتهای مرتبط با محرم منتشرشده در کانال
سلام بر حسین!
کربلا؛ تقابل دو معنای متفاوت از "خط قرمز"
درسهای اصلی عاشورا!
ثواب گریه بر اباعبدالله!
حادثه کربلا به مثابه موقعیت مرزی (فایل صوتی سخنرانی)
حسین (ع)؛ شهید حجاب یا حکمرانی؟!
«زیارت عاشورا»ی دروغین ما!
اسلام و شرایط حسّاس کنونی!
حکایت آن عاشقان شرزه که با شب نزیستند (بازخوانی فرازهایی از خطبه منا - سعید رضادوست)
حاج حسین محمّدی! (کربلا به روایت امروز - دکتر افشین احمدپور)
گناه حسین (ع)! (فایل صوتی سخنرای شب تاسوعا، مسجد صاحبالزمان کرمانشاه، سال ۱۴۰۲)
تأمّلی در آثار عزاداری ما
حرف یزید را در مجلس امام حسین (ع) میزنند! (محمّدحسن حائری شیرازی)
خدا را شکر که حسین (ع) نیست!
شباهتهای مراسم چهارشنبهسوی و محرّم!
مواجهۀ صحیح با مراسم پرخطای محرّم؛ تضعیف یا اصلاح؟!
آزاده هستیم یا ستمپذیر؟!
آزاده و صدای آزادگان باشیم!
در سیره معصومین (ع) کدام اصل بوده است: انقلاب یا اصلاحات مدنی؟
چگونه در مسیر اصلاح جامعه گام برداریم؟! (فایل صوتی سخنرانی شب اوّل محرّم، سال 1398) + پرسش و پاسخ
فایل صوتی بخش پرسش و پاسخ نشست
تحلیل و نقد یکی از فقرات نسخۀ رایج زیارت عاشورا (مقالهای از مهدی ایزدی و اسلام ملکیمعاف)
امام حسین (ع)، گفتگوهای روزانه و مطالعه!
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
فهرست یادداشتهای مرتبط با محرم منتشرشده در کانال
سلام بر حسین!
کربلا؛ تقابل دو معنای متفاوت از "خط قرمز"
درسهای اصلی عاشورا!
ثواب گریه بر اباعبدالله!
حادثه کربلا به مثابه موقعیت مرزی (فایل صوتی سخنرانی)
حسین (ع)؛ شهید حجاب یا حکمرانی؟!
«زیارت عاشورا»ی دروغین ما!
اسلام و شرایط حسّاس کنونی!
حکایت آن عاشقان شرزه که با شب نزیستند (بازخوانی فرازهایی از خطبه منا - سعید رضادوست)
حاج حسین محمّدی! (کربلا به روایت امروز - دکتر افشین احمدپور)
گناه حسین (ع)! (فایل صوتی سخنرای شب تاسوعا، مسجد صاحبالزمان کرمانشاه، سال ۱۴۰۲)
تأمّلی در آثار عزاداری ما
حرف یزید را در مجلس امام حسین (ع) میزنند! (محمّدحسن حائری شیرازی)
خدا را شکر که حسین (ع) نیست!
شباهتهای مراسم چهارشنبهسوی و محرّم!
مواجهۀ صحیح با مراسم پرخطای محرّم؛ تضعیف یا اصلاح؟!
آزاده هستیم یا ستمپذیر؟!
آزاده و صدای آزادگان باشیم!
در سیره معصومین (ع) کدام اصل بوده است: انقلاب یا اصلاحات مدنی؟
چگونه در مسیر اصلاح جامعه گام برداریم؟! (فایل صوتی سخنرانی شب اوّل محرّم، سال 1398) + پرسش و پاسخ
فایل صوتی بخش پرسش و پاسخ نشست
تحلیل و نقد یکی از فقرات نسخۀ رایج زیارت عاشورا (مقالهای از مهدی ایزدی و اسلام ملکیمعاف)
امام حسین (ع)، گفتگوهای روزانه و مطالعه!
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegram
کانال وحید احسانی
✅ سلام بر حسین
سلام بر او که به جرم شکستن وحدت مسلمین تعقیب شد
سلام بر او که برای حفظ اسلام به قتلش رساندند
سلام بر او که زورمندان و زرداران و مقدس نمایان به قتلش متحد شدند، یکی دستور داد و دیگری اسباب و آن یکی فتوا
سلام بر او که صاحبان شکمهای ورمکرده…
سلام بر او که به جرم شکستن وحدت مسلمین تعقیب شد
سلام بر او که برای حفظ اسلام به قتلش رساندند
سلام بر او که زورمندان و زرداران و مقدس نمایان به قتلش متحد شدند، یکی دستور داد و دیگری اسباب و آن یکی فتوا
سلام بر او که صاحبان شکمهای ورمکرده…
Forwarded from مسجد صاحب الزمان (عج) (Amir hossein Khashman)
مراسم شب دوم محرم
با سخنرانی جناب دکتر احسانی
زمان : یکشنبه ۱۷ تیرماه ، ساعت ۲۱:۳۰
مکان : مسجد صاحب الزمان (عج)
با سخنرانی جناب دکتر احسانی
زمان : یکشنبه ۱۷ تیرماه ، ساعت ۲۱:۳۰
مکان : مسجد صاحب الزمان (عج)