Telegram Web Link
تودۀ_قهرمان‌گرای_نخبه‌کش_نشریۀ_قلم.pdf
1.2 MB
تودۀ قهرمان‌گرای نخبه‌کش!
📰 منتشرشده در فصل‌نامۀ قلم (شمارۀ 17)

همگان درخصوص نقش ویژه و مهمّ نخبگان در اصلاح و توسعۀ جامعه اتّفاق نظر دارند، امّا نگاه بسیاری از ما به «نخبه» همان نگاه قدیمی و بیمارگونه‌ای است که به «قهرمان» داشته‌ایم. ...

این یادداشت کوتاه از سه بخش زیر تشکیل شده‌است:

1️⃣ نخبه‌گرایی در جامعۀ مدنی
2️⃣ قهرمان‌گرایی در جامعۀ توده‌وار
3️⃣ سرگذشت یک نخبه در جامعه‌ای نخبه‌کش

⬅️ پذیرای نقدها و نقطه‌نظرات احتمالی شما هستم.

✔️ چنانچه مفید یافتید، لطفا بازنشر دهید.

🙏 با سپاس از دوست فرهیخته‌ام، دکتر محسن احمدوندی، سردبیر فصل‌نامۀ قلم.

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
در پاسخ به تهمت‌های خبرنامۀ رازی
✍️ وحید احسانی

کانال مجهوال‌الهویۀ خبرنامه رازی چندین بار نسبت به اینجانب تهمت‌هایی مطرح کرده‌است؛ لازم دانستم از خود و سایرینی که در این تهمت‌‌ها با آبروی‌شان بازی شده دفاع کنم و به پروردگار متعال سوگند می‌خورم که حقیقت را می‌گویم.

ادمین‌های کانال خبرنامه! چرا پاسخ‌های مرا در کانال خود منتشر نمی‌کنید تا دانشجویان حرف هر دو طرف را بشنوند و خودشان قضاوت کنند؟! من حاضرم در مورد چیزهایی که به من نسبت داده‌اید و جهت دفاع از آبروی خود، در هر محیطی که شما بگویید با شما (یا اگر نمی‌خواهید از لاک مجهول‌الهویه خارج شوید، با نماینده‌تان) مناظره کنم.

با توجه به اینکه کانال خبرنامۀ رازی از یک سو، با تهمت‌های خود، ذهن بخشی از دانشجویان را نسبت به اینجانب بدبین کرده‌ و از سوی دیگر، از انتشار پاسخ‌هایم خودداری می‌کند، از تمام دانشجویان دانشگاه رازی درخواست دارم جهت رعایت عدالت در این گفتگو، پاسخ‌های اینجانب را (یا لااقل همین یک مورد را) برای سایر دانشجویان ارسال کرده و قضاوت را به خود آنها بسپارند.

برخی تهمت‌های خبرنامۀ رازی نسبت به اینجانب به قرار زیر است:

1️⃣ از نورچشمی‌های مسئولان دانشگاه است و با توصیۀ برخی افراد و پارتی‌بازی در دانشگاه استخدام شده‌است

با رؤسا، معاونان و حتّی مدیران سطوح پایین‌تر در دانشگاه هیچ نسبتی ندارم. معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه که یادداشت‌ها و فعالیت‌های فرهنگی‌ام در سطح شهر را در فضای مجازی دیده‌بود، با من تماس گرفت، مرا دعوت کرد و به من گفت اگر مایلم، ایده و طرح خود را برای همکاری با معاونت فرهنگی دانشگاه ارائه دهم. این اوّلین ملاقات ما بود و از قبل یکدیگر را نمی‌شناختیم. هیچ توصیه و پارتی‌بازی‌ای نیز در کار نبود و نیست. پس از مدّتی تأمّل، طرحی ارائه کردم که رد شد. سپس مدّت بیشتری طول کشید تا طرح «نهادینه‌سازی گفتگو در دانشگاه رازی» را (شامل گفتگوهای دانشگاهیان دربارۀ مسائل داخلی دانشگاه و گفتگوهای دانشگاهیان با مراکز بیرون دانشگاه) ارائه دادم که پذیرفته شد. در این راستا، اقدامات بسیاری صورت گرفته که در یادداشت‌های قبلی شرح داده‌ام، مانند نشست‌هایی برای نقد عملکرد مدیریت دانشگاه و برخی معاونت‌ها. تا این لحظه به هیچ شکلی در دانشگاه استخدام نشده‌ام و همکاری‌ام در قالب «خرید خدمت» بوده است. منظور از خرید خدمت این است که فرد به سازمان خدماتی ارائه می‌دهد و در قبال آنها حق‌الزّحمه‌ای دریافت می‌کند. در این نوع ارتباط کاری، سازمان برای ادامۀ همکاری با فرد هیچ تعهّدی ندارد.

2️⃣ خودش را نخبه معرّفی کرده‌ در حالی که فارغ‌التّحصیل دانشگاه آزاد است

هیچ‌وقت و هیچ‌کجا خودم را نخبه معرّفی نکرده‌ام. در یادداشتی با عنوان «تقصیر ما علی‌البدل‌هاست!» خودم را اندکی معرّفی کرده و به گوشه‌هایی از رزومه‌ام اشاره کردم. گویا از دید ادمین‌های کانال خبرنامۀ رازی، داشتن چنین روزمه‌ای معادل «نخبه‌بودن» تلقّی می‌شود! 😉

مقطع کارشناسی را در دانشگاه رازی، دورۀ ارشد را در دانشگاه آزاد اسلامی (واحد علوم و تحقیقات تهران) و دکتری را به صورت روزانه در دانشگاه بوعلی سینا سپری کرده‌ام (بدون بهره‌مندی از هرگونه سهمیه).

3️⃣ با تهیه و تنظیم بیانیه‌ای در محکومیت مطالبه‌گری ما و ارسال آن برای تمامی کانال‌ها آنها را برای انتشار آن بیانیه کذایی آن هم از زبان خودشان تحت فشار گذاشته‌است.

همواره از مدافعان «مطالبه‌گری» بوده و هستم و هیچ فرد و کانالی را برای انتشار مطلبی تحت فشار نگذاشته‌ام (چه برسد به اینکه کانال‌هایی را مجبور کرده‌باشم نوشتۀ مرا از زبان خودشان منتشر کنند! مگر هیولا هستم؟! 😀). فقط تلاشم این بوده و هست که فضای حاکم بر نقد و مطالبه‌گری را به سوی فضایی اخلاقی (به‌دور از تهمت، توهین، بی‌ادبی، غلبۀ جهت‌گیری سیاسی و غیره) سوق دهم، آن هم با گفتگو.

4️⃣ به خاطر استخدام من و شش تن دیگر و در واقع به این خاطر که جا برای استخدام ما باز شود، هفت نفر از کارکنان دیگر دانشگاه اخراج شده‌اند.

اخراج افراد مذکور -که من هم خبرش را شنیده و بدون اینکه از جزئیاتش اطّلاعی داشته باشم، مثل هر شخص دیگری از آن متأثّر شدم- به همکاری من و سایرین با دانشگاه ارتباطی ندارد.

5️⃣ ما را محکوم به بی اخلاقی و حمایت از رانت‌خواران استان می‌کند.

بله، برخی از موارد بی‌اخلاقی‌تان را اینجا و اینجا مشخص کرده و در اینجا توضیح داده‌ام که چرا در تخریب نامۀ فرهنگ رازی (نشریۀ تحلیلی فرهنگی دانشگاه رازی) خواسته یا ناخواسته، در صف رانت‌خواران قرار گرفته‌اید.

6️⃣ سخنگوی مسئولان دانشگاه است

فقط سخنگوی فهم خودم هستم و بر خلاف عموم هم‌وطنانم (شامل دانشگاهیان) اهل سکوت، انفعال و بی‌تفاوتی نیستم.

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
ما و «ستون‌های بتنی بلاتکلیف»!
سلسله‌نوشتاری دربارۀ نقش و مسئولیت ما (مردم، نخبگان، مسئولان) نسبت به وضعیت شهر و استان کرمانشاه، با محور قرار دادن پروژۀ مبهم منوریل.

📰 نامۀ فرهنگ رازی

1️⃣ مسئولان کرمانشاه! با ما گفتگو کنید

سال‌هاست که ستون‌های بِتُنی بلاتکلیف به یکی از اجزای نَچَسب شهر تبدیل شده‌اند. ستون‌هایی که مفیدترین کارکرد آنها استفاده به‌عنوان «قیّم» برای گیاهان بالارونده ایست که جایگزین نارون‌های تنومند پیشین شده‌اند. این «قیّم‌های بتن‌آرمه» محصول هزینه‌کرد (یا شاید بهتر باشد بگوییم هَدَر رفت!) میلیاردها سرمایه در استانی هستند که دچار فقر، فلاکت و بیکاری است. این حجم از بتن‌ریزی می‌توانست تمام تقاطع‌های اصلی شهر را به غیرهم‌سطح تبدیل کند و هزینۀ تخریب این «تجّسم و نمادِ بی‌خِردی و ناشایست‌سالاری» چه بسا بیشتر از ساختنش باشد!

اوّل قرار بود این پل، مسیر هوایی منوریل باشد و بر همین اساس، کار از ساده‌ترین نقاط شروع شد و تا جایی که امکان‌پذیر بود پیش رفت، بعد با تونل مترو تلفیق شد و گویا نهایتاً قرار شد در اختیار «قطار شهری» قرار بگیرد؛ قطار سبک، کوچک و کم‌هزینه‌ای که نه نیازی به پل دارد و نه به تونل!

مسئولان محترم استان کرمانشاه! گذشته‌ها، گذشته است؛ برای آیندۀ این شتر‌گاوپلنگ چه تصمیمی دارید؟ آیا در فکر ترکیب سایر انواع سیستم‌ حمل‌ونقل شهری با موارد تلفیق‌شدۀ قبلی هستید؟! آیا قرار است تخریب شوند؟! آیا ورود آن به حریم مجموعه آثار باستانی طاق‌بستان (شامل شکارگاه خسروپرویز)، ثبت جهانی این آثار را با مشکل مواجه نمی‌کند؟! آیا واقعاً می‌خواهید هزینۀ سنگین مترو و منوریل را از جیب ما داده و نهایتاً قطار سبک شهری تحویل‌مان دهید؟! آیا جنبه‌های انسانی-اجتماعی امور را هم می‌بینید یا برای شما فقط جنبه‌های فیزیکی-مکانیکی-عمرانی مسائل موضوعیت دارد؟! آیا می‌توان به ادامه‌دادن مسیر مترو برای تمام شهر و تبدیل پل بتنی به مسیر دوچرخه و امثال آن فکر کرد؟! آیا با نخبگان محلّی و متخصصان دانشگاهی استان مشورت کرده‌اید؟! آیا می‌دانید نظر ما (مردم این شهر و استان) چیست؟! آیا اصولاً نظر ما برایتان اهمّیتی دارد؟!

چرا با ما صحبت نمی‌کنید؟ چرا گزینه‌های پیشِ رو و معایب و مزایای آنها را برایمان توضیح نمی‌دهید؟ مگر نظام پادشاهی 43 سال پیش از این سقوط نکرده است؟ مگر امام خمینی (ره) نفرمود «لازم است مسئولین خود را مدیون مردم بدانند و خدمتگزار مردم باشند»؟! مگر این استان صداوسیمای استانی ندارد؟! چرا در این رسانه در مقابل ما نمی‌نشینید و دربارۀ این پروژه و آیندۀ آن با ما صحبت نمی‌کنید؟! چرا تمام تصمیم‌گیری‌های اصلی این شهر و استان برای ما باید حکم «تخم‌مرغ شانسی» داشته باشد؟! چرا همواره باید منتظر یک سورپرایز جدید باشیم؟! چرا بعد از اجرای پروژه‌ها و با دیدن عملیات عمرانی مربوطه باید در جریان تصمیم‌هایی قرار بگیریم که قبلاً برایمان گرفته‌اید؟!

اگر مسیر اشتباهی رفته‌اید و تصمیم‌گیری سخت شده است، تنها راه کاستن از سنگینی بار اتّخاذ این تصمیم سخت، بازگشتن به سوی مردم است. متأسفانه، خیلی از ما فاصله گرفته‌اید و صادقانه بگویم، متقابلاً ما هم از شما هیچ دل خوشی نداریم و خیلی نسبت به شما بی‌اعتماد و بدبین شده‌ایم. با وجود این، اگر به سوی مردم برگردید، اگر ما را طرف گفتگوی شفاف، صادقانه و دوسویه قرار دهید و اگر حرف ما را بشنوید، قطعاً گشایش‌هایی حاصل می‌شود، گشایش‌هایی هم برای مردم و هم برای شما.

احتمالاً نگران این هستید که نکند با بازکردن باب گفتگو و نشستن پای صحبت‌های مردم، فقط ناسزا و نفرین بشنوید (اگر چنین نگرانی‌ای ندارید، خیلی از واقعیت جامعه فاصله دارید!)، امّا مطمئن باشید اگر یک گام به سوی مردم بردارید، آنگاه تمام نخبگان و فعالان فرهنگی‌اجتماعی جامعه با تمام توان به عرصه آمده و تلاش خواهند کرد که مردم را برای همراهی با این گام مثبت متقاعد کنند. احتمالاً با خود می‌گویید: «کدام نخبگان؟! ما که نخبگان فعّالی نمی‌بینیم!». باید به عرض برسانم که چنین نیست؛ زیر پوست این شهر و استان مصیبت‌بار، نخبگان، فرهیختگان و دغدغه‌مندان فرهنگی‌مدنی‌ حضور و فعالیت دارند، همان کسانی که تا پشت‌تان به پول سرشار نفت گرم بود، تا توانستید آنها را از خود راندید و محدودشان کردید. آنها مثل شما نیستند؛ هر گاه برای اثرگذاری مثبت در جامعه فرصتی بیابند، کدورت‌ها را کنار می‌گذارند و با تمام توان به میدان خواهند آمد.

بنابراین، لطفا دربارۀ پروژۀ «منوریل-مترو-قطار شهری» و آیندۀ آن با ما به گفتگو بنشینید.

⬅️ ادامه دارد (در قسمت‌های بعد، راه‌هایی پیشنهاد می‌کنم که به امید خدا و با همراهی هم بتوانیم تأثیرگذار باشیم).

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
جامعۀ توده‌وار! پروانه شو پروانه شو!
📰 عصر ایران

خوشبختانه، مفهوم «جامعۀ مدنی» و اهمّیت آن در وضعیت جامعه به‌صورت فزاینده‌ای مورد توجه قرار گرفته است. در مقابلِ مفهوم «جامعۀ مدنی»، مفاهیم «جامعۀ ذرّه‌ای‌شده یا ذره‌وار» و «جامعۀ توده‌ای‌شده یا توده‌وار» قرار می‌گیرند.

در جامعۀ ذرّه‌وار، سر هر کسی صرفاً به کار خودش گرم است و اهداف و منافع جمعی پیگیری نمی‌شوند. در جامعۀ توده‌وار، عموم به‌صورت یکدست دنباله‌رو و مقلّد یک قهرمان می‌شوند و مفاهیمی چون فردیّت، تفکّر انتقادی، گفتگو و غیره موضوعیت خود را از دست می‌دهند.

«توده‌وارگی» و «ذرّه‌وارگی» دو روی یک سکّه هستند؛ جمعیت‌های فاقد جامعۀ مدنی به تناسب شرایط، حالت توده‌ای یا ذرّه‌‌‌ای به خود می‌گیرد و دچار «چرخۀ توده‌وارگی-ذرّه‌وارگی» می‌شوند (ر. ک. به کتاب «در پیرامون خودمداری ایرانیان» اثر حسن قاضی مرادی).

ویژگی اصلی جامعۀ مدنی این است که می‌تواند به‌صورت مدنی و ازپایین‌به‌بالا، مراکز قدرت و قدرتمندان (شامل نظامیان) را کنترل کرده و بر تصمیم‌گیری‌های آنها تأثیر بگذارد. نورث (اندیشمند سرشناس مباحث توسعه) این توانایی را اصلی‌ترین عامل در تعیین وضعیت و سرنوشت جوامع می‌داند (ر. ک. به مقدمۀ احمد میدری بر کتاب «چرا ملّت‌ها شکست می‌خورند»).

سخن گفتن از «کنترل مدنی قدرت» در مقام حرف و نظر ساده است، امّا دست‌یابی به آن برای جوامع توده‌ای-ذرّه‌وار به رؤیا و افسانه می‌ماند.

در مقام مثال و مقایسه، «توانایی کنترل قدرت به‌صورت مدنی» را می‌توان به «توانایی پرواز»، جوامع فاقد این توانایی را به «کِرم» و جوامع دارای آن را به «پروانه» تشبیه کرد. به‌همین ترتیب، نسبت و فاصلۀ میان «جوامع توده‌ای-ذره‌وار» با «کنترل مدنی قدرت» مانند نسبت و فاصلۀ «کِرم» است با «پرواز».

تنها راه پیش روی کِرم برای اینکه بتواند پرواز کند، این است که به پروانه تبدیل شود. کرمی که نمی‌تواند بدود یا حتّی راه برود، به‌محض تبدیل‌شدن به پروانه، درست به همان راحتی که پیش از این می‌خزید و چه بسا ساده‌تر از آن، پرواز خواهد کرد. بنابراین، پرسش اصلی این است که «کِرم» (نماد جامعۀ ذرّه‌ای-توده‌وار) چگونه می‌تواند به «پروانه» (نماد جامعۀ مدنی) تبدیل شود؟

در پاسخ به این پرسش، اوّلین چیزی که به چشم و ذهن می‌رسد، «بال» است. اگر به مثال قبل برگردیم، «بال» در جامعه به‌مثابه آن چیزهایی است که امکان هماهنگ، هم‌راستا و هم‌افزا شدن مطالبات اکثریت را به‌شکلی خردمندانه و موثّر فراهم می‌آورند، مانند ذره‌بینی که نور خورشید را در یک نقطۀ خاص متمرکز و آن نقطه را شعله‌ور می‌کند.

مفهوم «بال برای جامعه» نماد چیزهایی است مانند احزاب، اتّحادیه‌ها، سازمان‌های مردم‌نهاد و رسانه‌های غیردولتی، امّا باید متوجه باشیم که «داشتن بال» (جعل‌کردن بال) کافی نیست.

فرایند خروج کِرم از پیله و تبدیل‌شدن آن به پروانه، یک فرایند تدریجی، زمان‌بر، آهسته‌وپیوسته و نیازمند صبر، تلاش و پشتکار است. اگر یک نیروی خارجی (مثلا یک انسان) بخواهد کار کرم را ساده کند و با دقّت و ظرافت کامل، پروانه را از پیله بیرون بیاورد، این پروانه باوجودی که بال دارد، هرگز نمی‌تواند پرواز کند و خیلی سریع می‌میرد. تلاش سخت و طولانی‌مدّت پروانه برای خارج‌شدن از پیله باعث می‌شود عضلاتش تقویت شوند و خون با فشار در بال‌هایش پمپاژ شود تا نهایتاً از دو بال ریشه‌دار و کارآمد بهره‌مند گردد.

بنابراین، فقط بال‌های «طبیعی، ریشه‌دار و نهادینه‌» است که می‌توانند نعمت پرواز را برای ما به ارمغان بیاورند و به‌همین ترتیب، تشکّل‌های مدنی‌ و شبکه‌های ارتباطی‌ای که به‌صورت غیرطبیعی (عجولانه و ازبالا‌به‌پایین) ایجاد شده‌باشند ناکارآمد خواهند بود.

اگر به مثال خود بازگردیم، تلاش کِرم برای خروج از پیله، مانند تلاش فعالان مدنی و همراهی بطن جامعه در مسیر «مطالبه‌گری مدنی» است. هیچ راه دیگری وجود ندارد، باید تلاش جمعی، صبورانه و خردمندانه برای مطالبه‌گری مدنی را آغاز و تقویت کنیم. حرکت در این مسیر است که نهایتاً ما را به پروانه‌ای خوشبخت تبدیل خواهد کرد.

به امید شکل‌گیری و تقویت مطالبات مدنی خردمندانه،
به امید همراهی حداکثری با این مطالبات،
به امید فردایی بهتر،
به امید ایرانی آباد.

همچنین مطالعه کنید:
✔️ جامعۀ مدنی: نقطۀ شروع یا خطّ پایان؟!
✔️ «هستۀ اوّلیۀ جامعۀ مدنی» و «نقش ما»
✔️ چگونه در مسیر توسعه گام برداریم؟
✔️ دربارۀ شیوۀ صحیح مطالبه‌گری مدنی
✔️ مقایسۀ «نخبه‌گرایی در جامعۀ مدنی» با «قهرمان‌گرایی در جامعۀ توده‌وار»

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Forwarded from کمپین منوریل کرمانشاه (وحید احسانی)
همراه شو عزیز!

🔹 اگر چون گذشته، خاموش و منفعل در گوشه‌ای بنشینیم و به گلایه‌های خصوصی از نابسامانی شرایط اکتفا کنیم، ناگزیر باید نظاره‌گر فرورفتن بیش‌ازپیش شهر و استان عزیزمان در باتلاق مشکلات و اشتباهات باشیم.

🔹 این کانال توسّط جمع کوچکی از دغدغه‌مندان استان و به‌منظور پیگیری مطالبه‌ای مدنی دربارۀ آیندۀ منوریل کرمانشاه ایجاد شده است. در این مطالبه، از مسئولان شهر و استان کرمانشاه خواسته‌ایم در راستای اتخاذ تصمیم بهینه دربارۀ آیندۀ این پروژۀ مبهم و پرحرف‌وحدیث، اقدامات زیر را انجام دهند:

1️⃣ استفادۀ مناسب از ظرفیت فکری و تخصصیِ نخبگان استان؛
2️⃣ شفاف‌سازی دربارۀ محتوای گفتگوهای نخبگان، گزینه‌های پیشنهادی متخصصان، مزایا و معایب گزینه‌های مختلف و غیره (به‌طور مشخص، برگزاری میزگردهایی در شبکۀ تلویزیونی زاگرس با حضور متخصصان قائل به دیدگاه‌های متفاوت)؛
3️⃣ نظرسنجی از برخی گروه‌های جامعه پس از طی مراحل پیشین و حتّی‌المقدور، لحاظ کردن دیدگاه و سلائق مردم در تصمیم‌گیری؛

✔️ به‌منظور پیگیری این مطالبه، در گام اوّل، اقدامات زیر صورت پذیرفته است:

1️⃣ ثبت کارزار «درخواست تصمیم‌گیری خردمندانه، شفاف و مشارکتی درباره آینده منوریل کرمانشاه» در سایت کاراز
2️⃣ ایجاد کانال تلگرامی «کمپین منوریل کرمانشاه»
3️⃣ ایجاد صفحۀ (پیج) اینستاگرامی «کمپین منوریل کرمانشاه»

🔹 هدف و کارکرد کانال تلگرامی و صفحۀ اینستاگرامی: پیگیری این مطالبه، رصد اقدامات احتمالی مسئولان در رابطه با آن، بروز واکنش مناسب در قبال اقدامات احتمالی مسئولان و انتشار محتوای مفید دربارۀ مطالبه‌گری مدنی

از آنجا که عامل اَبَرتعیین‌کننده در افزایش قدرت چانه‌زنی و اثربخشی مطالبات مدنی، همراهی حداکثری مردم است، از تمامی شما مردم شریف استان کرمانشاه تقاضامندیم از طریق اقدامات زیر با ما همراه شوید:

1️⃣ امضای کارزار
2️⃣ عضویت در کانال تلگرامی و صفحۀ اینستاگرامی مطالبه
3️⃣ معرّفی این مطالبه و کارزار به سایر هم‌استانی‌ها و متقاعد ساختن آنان به همراهی با آن
4️⃣ بازنشر مطالب کانال و صفحۀ اینستاگرام مطالبه

❇️ این درد مشترک، هرگز جدا جدا درمان نمی‌شود!

#کمپین_منوریل_کرمانشاه

آغاز کنندگان مطالبه (به ترتیب حروف الفبا):
دکتر وحید احسانی (فعّال فرهنگی‌اجتماعی)، دکتر محسن احمدوندی (فعّال فرهنگی)، دکتر وکیل احمدی (عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه رازی)، امیرعلی بابایی (فعّال مدنی)، احسان بختیار (فعّال دانشجویی)، سیّد محمّد بلادی‌نژاد (مسئول باشگاه دانشجویان دانشگاه رازی)، دکتر سیّد امیرحسین بنی‌اشراف (فعّال رسانه و فرهنگی‌اجتماعی)، مهندس فرزاد بیگی (فعّال مدنی)، مهندس جعفر دانش‌پرور (فعّال مدنی)، محمّد راستی‌ویس (عضو هیئت علمی گروه فیزیک و مدیر پشتیبانی فرهنگی و اجتماعی دانشگاه رازی)، نسترن رستمی (فعّال مدنی)، کاوه سلیمی (فعّال مدنی)، شیرین شهبازی (فعّال مدنی)، دکتر مسعود صادقی (عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه)، دکتر هادی عبادی (عضو هیئت علمی گروه مهندسی معماری و شهرسازی دانشگاه رازی)، محسن یاوری (نویسنده، مترجم و فعّال فرهنگی و رسانه‌ای).

⬅️ لطفا بازنشر دهید و همراه شوید.

کانال «کمپین منوریل کرمانشاه»
@KshCampaign
[email protected]
چرا «تلاش امیدوارانه» همواره از «ناامیدی و سکون» بهتر است؟
📰 عصر ایران

عموم قبول دارند که وقتی برای غلبه بر مشکلات راهی وجود دارد، باید امید خود را حفظ کرد و با تلاش بر آنها فائق آمد؛ چالش اصلی در مورد «مشکلات لاینحل» است.

در این یادداشت کوتاه، با بیان چند دلیل، ادّعا شده است که در مواجهه با مشکلات مهم و اساسی، «تلاش امیدوارانه و خردمندانه» تحت هر شرایطی، از «ناامیدی و سکون» بهتر است. منظور از «مشکلات اساسی»، مشکلاتی است که بر کلیّت زندگی ما تأثیرات بزرگی دارند و به راحتی نمی‌توان آنها را نادیده گرفت، با اهداف دیگری جایگزین کرد و مشغول سایر امور شد.

1️⃣ مشکلاتی را که لاینحل می‌دانیم، شاید واقعاً لاینحل نباشند. علم بشری [لااقل در چنین اموری] قطعیّت ندارد، شاید هیچ مشکلی وجود نداشته باشد که با یقیق بتوانیم آن را لاینحل بدانیم؛ شاید ما در حال حاضر راه حل آنها را نمی‌دانیم؛ شاید اگر تلاش کنیم راه‌حل‌شان را بیابیم. بدیهی است که حل‌شدن مشکلاتِ قابل‌حل، مستلزم تلاشِ نظری و عملی است؛ لاینحل‌دانستن برخی مشکلات باعث می‌شود برای رفع‌شان تلاش نکنیم و در واقع، این ناامیدی و دست‌کشیدن از تلاش است که باعث می‌شود چنین مشکلاتی حل‌ناشده باقی بمانند نه «لاینحل‌بودن ذاتیِ آنها».

2️⃣ اگر به خدا، عالم غیب و امثال آن معتقد باشیم، چه بسا با تلاش امیدوارانه و با توکّل بر خدا، امدادهای الهی در حلّ مشکلات به کمک‌مان بیایند و باعث شوند گام‌هایی فراتر از توان‌مان برداریم.

3️⃣ انسان موجودی منطقی-احساسی است؛ اینکه مشکلی را لاینحل بدانیم، علاوه بر ویژگی‌های خود آن مشکل (این که آیا واقعاً قابلِ‌حل است یا غیرقابل حل)، به روحیات ما نیز بستگی تام دارد. افرادی که بر برخی مشکلات اساسی مُهرِ «لاینحل» می‌زنند، به مرور ناامیدتر می‌شوند و از این رو، در مواجهه با سایر مسائل و مشکلات نیز دست‌ودل‌شان خیلی زودتر به سمت این مُهرِ نحس می‌رود. چنین افرادی کمتر تلاش می‌کنند و لذا بخش کوچکتری از استعدادها و ظرفیت‌های درونی خود را کشف و شکوفا می‌کنند.

4️⃣ اگر برخی مشکلات، در حال حاضر و در شرایط کنونی «لاینحل» محسوب شوند، ممکن است در اثر تحوّلات پیرامونی و در بزنگاه‌های تاریخی به مسائلی «قابلِ حل» تبدیل شوند. افراد و ملّت‌هایی که در مواجهه با مشکلات اساسی، در موضع و حالت ناامیدی قرار می‌گیرند، بنا بر دلایل پیش‌گفته، ظرفیت و آمادگی بهره‌بردن از چنین فرصت‌هایی را ندارند. در مقابل، افراد و ملّت‌هایی که امید و تلاش‌گری خود را حفظ کرده باشند، حتّی اگر پیش از این نتوانسته باشند هیچ گام مثبتی بردارند، از بزنگاه‌های تاریخی بهترین استفاده را می‌برند و چه بسا در چنین نقاط عطفی، سرنوشت خود را دگرگون کنند.

5️⃣ حتّی اگر دو مورد اوّل را لحاظ نکنیم و برخی مشکلات مهم و اساسی را واقعاً لاینحل فرض کنیم، باز هم کسانی که امیدوارانه تلاش می‌کنند، اوّلاً، شادترند و لذا از زندگی بهرۀ بیشتری می‌برند، ثانیاً، استعدادها و ظرفیت‌های درونی‌شان بیشتر شکوفا می‌شود و رشد شخصیتی بیشتری دارند و ثالثاً، اطرافیان از وجود و حضور آنها بیشتر شاد و پرتوان می‌شوند تا غمگین و بی‌انگیزه.

بیایید از ناامیدی، تکرار «نمیشه، فایده نداره و درست‌بشو نیست»، انفعال و پراکندن انرژی منفی دست برداریم و امیدوارانه، خردمندانه و جمعی، برای یافتن راه‌حل مسائل و مشکلات جامعه و غلبه بر آنها، تلاش کنیم.

به امید امیدوارشدن بخش بیشتری از هم‌وطنان،
به امید فردایی بهتر،
به امید ایرانی آباد.

همچنین مطالعه کنید:
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند، تا تو هی غُر بزنی؟!
داستان یک عکس عجیب!
میشل در سرزمین نمیشگان!

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«مطالبه‌گر اجتماعی» باشیم!

⬇️ «طلبکاری اجتماعی» نمی‌تواند ما را حتّی یک گام به جلو ببرد. «کمپین منوریل کرمانشاه» یک «مطالبه‌گری اجتماعی» است؛ از طریق اقدامات زیر با ما همراه شوید:

1️⃣ امضای کارزار
2️⃣ عضویت در کانال تلگرامی و صفحۀ اینستاگرامی مطالبه

👈 فهرست شخصیت‌های علمی‌فرهنگی‌مدنی استان که از طریق امضای کارزار با این حرکت همراه شده‌اند (این فهرست به‌مرور به‌روزرسانی می‌شود)

🙏 لطفا بازنشر دهید.

#کمپین_منوریل_کرمانشاه
#کلیپ_ترویجی
#مطالبه‌گری_اجتماعی

کانال «کمپین منوریل کرمانشاه»
@KshCampaign
[email protected]
حراجِ «نقد»!
به مناسبت چهل‌وسوّمین سالگرد انقلاب اسلامی

دهۀ فجر فرارسیده ولی طی این 43 سال، از شور و هیجانِ خودجوش و عمومی برای ریسه‌بستن و جشن‌گرفتن کاسته شده است. هم‌نسلی‌های من حتماً درخاطر دارند که تزئین‌کردن دسته‌جمعی مدارس، سرود‌های دلنشین انقلابی، «از سوسک سیاه به خرمگس»، «زباله‌دان تاریخ»[1] و صدها چیز دیگر، چگونه شور و نشاط دهۀ فجر را دوچندان می‌کردند. اگر بخواهم حال‌وهوای دهه‌های فجر در آن سال‌ها را برای نسل‌های جدیدتر توصیف کنم، باید بگویم «شبیه حال‌وهوای عیدهای نوروز بود». آن شور و شوق‌ها کجا رفتند؟

متأسفانه شکاف تاریخی میان ملّت و دولت در ایران[2]، زیاد و فزآینده شده است. استفادۀ فراوانِ مردم از پیام‌رسان‌های فیلترشده و شبکه‌های ماهواره‌ای، میزان مشارکت مردم در انتخابات، آمار و تقاضای مهاجرت از کشور، وضعیت پوشش، بنرهای «از طرف ستاد مردمی»[3] و بسیاری شواهد دیگر، این مسئله را به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل کرده‌اند. این درحالیست که با وجود اهمّیت اساسیِ انواعِ نظامی و رسانه‌ایِ «قدرت»، اصلی‌ترین تکیه‌گاه، پشتیبان و قدرت هر حکومتی، اعتماد، همراهی و همدلیِ حداکثریِ جامعه است [4].

انقلاب ایران به‌منظور برچیدن بساط پادشاهی و استقرار نظامی دینی و مردمی، با گردآمدن اکثریت قریب به اتفاق مردم حول محور رهبری امام (ره) به وقوع پیوست. فاصله‌گرفتن بخش‌هایی از جامعه از نظام جمهوری اسلامی و نیز از ارزش‌های دینی و انقلابی، اتفاقی دردناک و تأمّل برانگیز است.

مسلّماً این مسئله عوامل متنوّع و متعدّدی داشته است امّا به نظرم، بخش قابل توجّهی از آن، ناشی از ایرادهایی بوده که به عملکرد جریان محوریِ نظام -که بعضاً با عبارت‌های «خودی»، «انقلابی»، «ارزشی» یا «اصول‌گرا» شناسانده می‌شود- وارد است (کلّیت این جریان مورد نظر است، یعنی وقتی به مجموعۀ آن به‌عنوان یک «واحد مطالعه» نگاه کنیم).

خلاصه این که به‌عنوان یک نفر ایرانی، نسبت به عملکرد کلّیت این جریان، نقدهایی به ذهنم می‌رسد و چنانچه از جانب یکی از مراکز مربوطه (به ویژه از میان مراکز دانشگاهی، مثلاً بسیج یکی از دانشگاه‌های کشور) تمایل و استقبالی باشد، حاضرم نقدهایم را مطرح کنم.

اصراری ندارم که نقدها به‌صورت علنی و عمومی مطرح شوند، چنانچه جمع محدودی از مخاطبان هم تمایل و آمادگی داشته باشند، حاضرم نقدهایم را با آنان در میان بگذارم و درباره‌شان گفتگو کنیم (ترجیحاً در محیط‌های دانشگاهی).

فکر می‌کنم دیگرانی هم باشند که نقدهایی داشته باشند و چنانچه استقبالی باشد، مطالب‌شان را مطرح کنند. به نظرم، خیلی خوب است اگر برخی مراکز دانشگاهیِ جریان مورد نظر، به مناسبت چهل و سوّمین سالگرد دهۀ فجر، برای دریافت نقدهای احتمالی، فرصت‌هایی (چه خصوصی و چه عمومی) ایجاد و برای این منظور فراخوان عمومی منتشر کنند. چه بسا دوستانی پیدا شوند که پا را فراتر نهند و خلّاقیت‌هایی به‌خرج دهند، مثلاً: مبنای گفتگو قراردادن نقدها، برگزاری مسابقۀ نقدنویسی، تشویق بهترین ناقدان و غیره.

پ. ن.
1. مربوط به برنامه‌های تلویزیونی کودک و نوجوان آن سال‌ها.
2. رجوع کنید به کتاب «تضاد دولت و ملّت در ایران» اثر همایون کاتوزیان.
3. تازمانی‌که حضور طیف‌های مختلف مردم در اجتماعات پررنگ و غیرقابل انکار بود، واژۀ «ستاد مردمی» وجود نداشت؛ به نظرم، دیده شدن این عبارت در زیر بنرها و افزایش آن، حاکی از تلاش عدّه‌ای است برای پرکردن خلاء حضور بخش‌هایی از جامعه.
4. امام خمینی (ره): «شما گمان نکنید که قدرت نظامی شما را نگه داشته است. قدرت ایمان شما را نگه داشته و پشتیبانی ملت. این پشتوانه را باید حفظش بکنید. اگر این پشتوانه خدای نخواسته یک‌وقتی از دست ما برود، همه ما ازبین خواهیم رفت» (صحیفۀ امام خمینی، جلد 17، صص. 251 و 252).

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
🌹 به‌مناسبت میلاد مبارکِ امیر مؤمنان (ع)

علی چه گفت؟ که: سر پیشِ ظلم خم نکنید!
تمامِ عُمر پرستاریِ شکم نکنید!

چه‌گفت؟ گفت که: چون مال و جاه پیدا شد
عنانِ زهد به چنگ آورید و رَم نکنید!

که بر مواجبِ برحقِّ خود میافزایید،
که از حقوق ضعیفانِ قوم کم نکنید...

اگر فتاد شما را کلیدِ بیت‌المال،
چنان خورید که از فرطِ آن ورم نکنید!

به نامِ دینِ خدا خلق را میازارید...
به هر بهانه خدا را سرِ عَلَم نکنید!

به هر وسیله بزرگانِ خویش را مزنید...
که سفله را به غلط پاک و محترم نکنید!

علی چه گفت؟ که: بیچارگانِ عالَم را،
برای خویش گرفتارِ "همّ" و "غم" نکنید!

🔹

ستم کنید و بدزدید! اعتراضی نیست...
ولی به نامِ بلندِ علی ستم نکنید!

منبع: کانال حسین جنّتی (شاعر)

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
سلام و درود،

از شما بزرگواران که قابل دانسته‌‌اید و مطالب کانال این بندۀ خدا را دنبال می‌کنید، سپاسگزارم.

به علّت گردن‌درد (آرتروز) و بنا بر توصیۀ پزشک، مدّتی است که یادداشت‌نویسی و فعالیت در فضای تلگرام را متوقف کرده‌ام؛ به امید خدا، پس از حصول بهبود نسبی و در صورت بقاء، نگارش یادداشت و انتشار آنها در این کانال را از سر خواهم گرفت؛ مطالب زیادی در ذهنم هست که دوست دارم آنها را در قالب یادداشت در معرض نقد سایرین قرار دهم.

شاید بهتر بود زودتر در این خصوص اطّلاع‌رسانی می‌کردم، البته همراهان قدیمی‌تر می‌دانند که اصولاً اصراری نداشته‌ام و ندارم که زیاد (با فاصله‌زمانی اندک) یادداشت منتشر کنم.

در پناه ایزد مهربان، شاد، تندرست و نیک‌فرجام باشید.

🌹

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
فریاد دادخواهی پزشک فرهیخته و آزادۀ کرمانشاهی را دریابید!


1. لجنزاری به نام دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه (در 9 قسمت)

دکتر افشین احمدپور (متخصص قلب و عروق، کرمانشاه) در یادداشت‌ بالا، قلم وزین خود را از رو بسته، فریاد حق‌گویی و ظلم‌ستیزی برآورده و گوشه‌ای از فساد رایج در جامعۀ پزشکی را افشا و تا حدودی هم تحلیل کرده است.

من و احتمالا بسیاری از شما، در جامعۀ پزشکی نیستیم و حرف طرف‌های مقابل دکتر احمدپور را هم نشنیده‌ایم، امّا تصویری که این پزشک دست‌به‌قلم ارائه می‌دهد، اوّلاً، با تجربۀ زیسته‌ای که ما به‌عنوان بیمار از جامعۀ پزشکی داریم، ثانیاً، با ظلم و فسادی که در صنف و محیط کاری خود (هر کجا که باشیم) مشاهده می‌کنیم و ثالثاً، با آمارهای مربوط به میزان فساد اداری در ایران همخوانی دارد. به عبارت دیگر، اگر وضعیت جز این چیزی باشد که دکتر احمدپور توصیف کرده است، آن وقت است که جای تعجّب دارد! از سوی دیگر، پختگی قلم، منطق قوی و نوشتار ادیبانۀ او، طبع و فطرت هر انسانی را به این باور سوق می‌دهد که «نگارندۀ این متن و ادّعاهایش نمی‌توانند ناحق باشند». همچنین، عموم ما این احتمال را بسیار قوی می‌دانیم که هم‌وطنان‌ حق‌طلب و عدالت‌خواه‌مان در موقعیتی قرار بگیرند که جز «انتشار عمومی دادخواهی‌شان در فضای مجازی» هیچ راه دیگری پیش روی خود نبینند.

گویا به خاطر انتشار همین یادداشت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به اتّهام «نشر اکاذیب» از او شکایت می‌کند و دکتر احمدپور را وا می‌دارد که یکبار دیگر، قلمی که پروردگار بدان سوگند خورده است را به حرکت در بیاورد و با نگارش دفاعیۀ زیر، خواننده را مجذوب منطق، آزادگی و خردمندی خویش کند:

2. لایحه دفاعیه در پاسخ به شکایت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه مبنی بر نشر اکاذیب (تا کنون 4 قسمت آن منتشر شده و گویا ادامه خواهد داشت)

بعید می‌دانم به این راحتی‌ها بتوان دفاعیۀ دیگری یافت که اینچنین ادبیانه، خلّاقانه، شجاعانه، آزادمنشانه، آموزنده و تأمّل‌برانگیز باشد.


پیشنهاد می‌کنم مطالعۀ یادداشت‌های دکتر افشین احمدپور را از دست ندهید. شاید نسبت به متن‌های متداول تلگرامی کمی طولانی باشند امّا نویسنده به‌قدری فرهیخته، قلم به‌اندازه‌ای گیرا و محتوا به‌حدّی دردمندانه، آموزنده و تأمّل‌برانگیز است که با خواندن چند سطر آغازین، شما را بی‌اختیار تا انتها خواهند برد (چه‌بسا مثل من، بیش از یک بار بخوانید). شاید کمترین کاری که از دست‌مان بر بیاید، بازنشر فریاد حق‌گویی و دادخواهی او باشد.

البته، نسبت به رویکرد اجتماعی و منش شخصی ایشان، نقدهایی هم در ذهنم شکل گرفته است که اگر این همشهری دغدغه‌مند یادداشتم را ببیند و اگر استقبال کند، با خودش در میان خواهم گذاشت.

دکتر افشین احمدپور به خاطر نظرات انتقادی‌اش دربارۀ «طب اسلامی» نیز تا حدودی شناخته شده است که البته بحثی دیگر و مستقل از موضوع نوشتار حاضر است.

از پروردگار مهربان برای ایشان و سایر حق‌گویانِ آزاده، تندرستی، نشاط، طول عمر باعزّت، توفیق روز افزون و فرجام نیک خواستارم.

به امید فردایی بهتر،
به امید ایرانی آباد.

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
به نظرم:

هر ملّتی، یا تحت شرایط نامناسب بالاخره یاد می‌گیرد که با حاکمانش وارد تعامل واقع‌بینانه (شامل به‌رسمیت‌شناختن اقتضائات قدرت) شود، برای سهیم‌شدن در حاکمیت و تأثیرگذاری بر سیاست‌ها راهی بگشاید، مسئولان را به‌شکل مدنی کنترل کند و از این طریق نیاز به انقلاب را برای همیشه برطرف می‌کند، یا نیازش به انقلاب هیچ‌گاه برطرف نخواهد شد!

همچنین:

هر حکومتی، یا تحت شرایط حساس بالاخره یاد می‌گیرد که برای جریان‌یافتن اعتراضات به‌صورت مدنی و تأثیرگذاری مطالبات، راهی باز کند، یا تا لحظه‌ای که نهایتا با انقلاب فروبپاشد، همواره سایۀ آن را بر سر خود احساس خواهد کرد!

#برای_ایران
#پزشکیان

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
❗️ شیّادی بدتر از سوتی است!
❗️دربارۀ سوتی استاندار و شیطنت رسانه‌ای کانال اخبار استانداری

✍️ وحید احسانی
🌐 منتشرشده در کانال تلگرامی نقدحال

اخیراً انتشار کلیپی از سخنان استاندار کرمانشاه (بهمن امیری مقدم) به‌عنوان یک سوتی در فضای مجازی مورد توجه زیادی قرار گفت. در این کلیپ او می‌گوید «وقتی بحث مذاکره می‌شود، می‌گویند 5+1 یا 4+1، یعنی همۀ چهار نفر دنیا یک طرف، یک طرف هم جمهوری اسلامی، این عزّت نیست برای ما؟».

اگر چه این اتّفاق، بی‌اهمّیت نبود، امّا برای من آن قدر اولویت نداشت که بخواهم به‌سهم خودم درباره‌اش چیزی بنویسم، به‌ویژه چون دیگران واکنش‌های خوبی نشان دادند و گفتنی‌ها را گفتند.

امّا الان و در همان رابطه با اتّفاق دیگری مواجه شدم، که باعث شد سایر امور را کنار بگذارم و قلم به دست بگیرم.

کانال تلگرامی «اخبار استانداری کرمانشاه» کلیپ کوتاهی را تحت عنوان «توضیح استاندار کرمانشاه دربارۀ یک شیطنت رسانه‌ای» منتشر کرده است که در بخش اوّل آن، آقای امیری‌مقدم توضیح می‌دهد که معنای صحیح 4+1 را می‌دانسته و منظورش چیز دیگری بوده است. او واکنش‌های فضای مجازی به سخنانش را «شیطنت رسانه‌ای» می‌خواند. در بخش دوّم کلیپ امّا، فیلم سخنان مسئله‌ساز استاندار نشان داده می‌شود در حالی که زیر آن درج شده است: «اصل سخنان استاندار کرمانشاه».

این پیام چنین وانمود می‌کند که اوّلاً، در اثر شیطنت رسانه‌ای، چیزی را که استاندار نگفته بوده و از سخنانش برداشت نمی‌شده است به او نسبت داده‌اند و ثانیاً، ایشان مورد مظلومیت قرار گرفته است.

این در حالی است که در انتشار «اصل سخنان استاندار» در بخش دوّم کلیپ، قسمت اصلی و مسئله‌ساز سخنان استاندار حذف شده است!

شیطنت رسانه‌ای دقیقا این کاری است که شما کرده‌اید!

گفته‌های استاندار یک اشتباه بود و البته اشتباهی نه‌چندان ساده، زیرا اوّلاً، از شخصی در این جایگاه انتظار می‌رود معنی چنین چیزی را بداند و ثانیاً (و مهم‌تر از آن)، از شخصی در این جایگاه انتظار می‌رود وقتی نسبت به چیزی مطمئن نیست، با چنین اعتمادبه‌نفسی دربارۀ آن صحبت نکند و به‌ویژه، خلاقیّت به‌خرج ندهد.

امّا با وجود همۀ اینها، آن اشتباه و نقصان، در مقایسه با خطای دوّم، کوچک به نظر می‌آید. خطای اوّل، نهایتاً مصداق «ندانستن چیزی که انتظار می‌رود یک مسئول بداند» و «اعتمادبه‌نفس بیش‌ازحد داشتن» است امّا خطای دوّم، «شیّادی»، «دروغ‌پردازی» و «توهین به شعور مردم» است!

کانال «اخبار استانداری کرمانشاه» باید به خاطر انتشار این کلیپ دست‌کاری‌شده و جازدن آن به‌عنوان «اصل سخنان استاندار»، عذرخواهی کند.

اگر این کانال متعلّق به استانداری است امّا شخص استاندار در جریان انتشار این کلیپ خاص نبوده است، روابط عمومی استانداری باید به صورت رسمی از مردم عذرخواهی کند.

اگر شخص امیری مقدم هم درجریان بوده است، خود او باید از مردم عذرخواهی کند.

از دغدغه‌مندان و دلسوزان کرمانشاه، اخلاق، شرافت و دین خواستارم که نسبت به چنین بی‌اخلاقی‌های آشکاری واکنش نشان دهند و بی‌تفاوت نمانند. به‌هرحال، هر یک از ما وظیفه داریم که آنچه را از دست‌مان بر می‌آید انجام دهیم.

اصل سخنان استاندار (واقعی):
https://www.asriran.com/003YZe

کلیپ دست‌کاری‌شده‌ای که کانال «اخبار استانداری کرمانشاه» تحت عنوان «اصل سخنان استاندار» منتشر کرده است:
https://www.tg-me.com/ostkrh/50704

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
❗️«همه‌چیز» را «رئیس» ‌داند!
❗️در نقد رفتار رایج رؤسای دانشگاه‌های ایران؛

✍🏻وحید احسانی
📰 عصر ایران

🔹بارها شنیده‌ایم که «همه‌چیز را همگان دانند»، امّا در ایران، این رئیس است که «همه‌چیز» را می‌داند.

🔹یکی از رویه‌های مضحکی که چون بدان عادت کرده‌ایم، عجیب و مسئله‌بودنش را نمی‌بینیم، سخنرانی رئیس دانشگاه در تمام جلسات و دربارۀ تمام موضوعات است.

🔹در قالب این رویه، ۹۹% از اعضای هیئت علمی در تصمیم‌گیری‌های داخلی دانشگاه، هرچند به حیطۀ تخصصی آنها مربوط باشد، مشارکت و تأثیرگذاری محسوسی ندارند و در مقابل، یک نفر (شخص رئیس) به‌تنهایی دربارۀ همه‌‌چیز صحبت می‌کند و در تصمیم‌سازی‌ها نیز نقشی ۹۹ درصدی دارد.

متن کامل 👈🏻 asriran.com/003Ydk

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
زمان: چهارشنبۀ هر هفته ساعت ۱۷ تا ۱۹
مکان: کرمانشاه، چهارراه نوبهار، شهرِ کتاب کرمانشاه

▪️گفتگوی چهلم: ۰۴/۲۲/ ۱۴۰۱
▪️موضوع: چگونه به ارتقاء فرهنگ کرمانشاه کمک کنیم؟

▪️ارائه‌دهنده: وحید احسانی (دکتری توسعه کشاورزی، فعّال فرهنگی‌اجتماعی)

پرسش‌های محوری:
1. آیا ما (جمع حاضر در گفتگو) می‌توانیم در ارتقاء فرهنگ کرمانشاه مؤثّر باشیم؟
2. آیا اثرگذاری ما می‌تواند محسوس و قابل‌توجه باشد؟
3. آیا دستیابی به این هدف مستلزم این است که در انجام برخی از وظایف اصلی و پیگیری برخی از اهداف مهم شخصی‌مان، کوتاهی کنیم؟
4. آیا دستیابی به هدف مورد نظر، به زحمتش می‌ارزد؟
5. برای اثرگذاری مثبت ما در وضعیت فرهنگی کرمانشاه، بهترین، کارآمدترین و عملیاتی‌ترین روش‌ها کدامند؟

در آغاز، پیرامون مفاهیم کارکرد، قابلیت و انسان بحثی فلسفی خواهیم داشت و در انتها، برای پیگیری هدف مورد نظر، مدل مشخصی (حاصل مطالعات و تجربیات شخصی) ارائه می‌گردد که درصورت علاقه‌مندی و آمادگی برخی از حضّار، آن مدل را با همکاری یکدیگر دنبال کنیم.

⬅️ حضور برای عموم علاقمندان آزاد و رایگان است.

💠 انجمن فکر و فلسفه‌ی کرمانشاه (اَفَک)
@PhilosophyforKermanshah
Audio
🎙گفتگوی چهلم: ۰۴/۲۲/ ۱۴۰۱
▪️موضوع: چگونه به ارتقاء فرهنگی شهرمان کمک کنیم؟

▪️ارائه‌دهنده: وحید احسانی (دکتری توسعه کشاورزی، پژوهشگر توسعه و مسائل ایران، فعّال فرهنگی‌اجتماعی)

💠 انجمن فکر و فلسفه‌ی کرمانشاه (اَفَک)
@PhilosophyforKermanshah
به مناسبت غدیر خم!

🎙 آیت‌الله جوادی آملی:

«نکته اساسي اين است که دين نگفت مردم را با نصيحت و سفارش و سخنراني و سخن ‌خواني اداره کنيد؛ مردم با سفارش، مردم اسلامي نخواهند شد. آن روزهايي که وجود مبارک حضرت امير (سَلامُ الله عَلَيْه) خانه نشين بود، با نصيحت و توصيه به تقوا و امثال اينها مردم را هدايت مي‌ کرد؛ اما وقتي که شد حاکم اسلامي، در آن نامه رسمي که براي مسئول مصر نوشت، فرمود مالک! من يک اصل کلي را به شما بگويم تا وظيفه ما مشخص شود: ما اگر به وظيفه ‌مان عمل کرديم مردم مستقيم‌ هستند و آن وقت اين نظام مي‌ ماند؛ فرمود مالک، مردم #ستون_دين هستند!

تعبيري که وجود مبارک حضرت امير درباره مردم دارد، قوي ‌تر از آن تعبيري است که در روايات نسبت به نماز آمده؛ ما درباره نماز داريم: «الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّينِ»، ديگر «إن الصلاة عمود الدين» نداريم؛ اما اينجا صريحاً حضرت در نهج البلاغه در آن عهدنامه مالک اشتر فرمود مالک! «إِنَّمَا [عَمُودُ] عِمَادُ الدِّينِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِينَ وَ الْعُدَّةُ لِلْأَعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الْأُمَّة»؛ فرمود مالک، بخواهي نظام بماند، مردم #ستون_نظام هستند! ستون را با سفارش و تبليغ و سخنراني و سخن‌ خواني و نصيحت نمي ‌شود ابقا کرد ...»

منبع: کانال رسمی وابسته به آیت‌العظمی جوادی آملی

فیلم سخنان بالا در آپارات

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
❗️قانون‌تر!
✍️ حسین دهباشی

حجاب اجباری قانون است. (ماده ۱۴۱ قانون مجازات اسلامی). ولی جسارتا این‌ها هم قانون‌اند: برخورداری اقوام و قبایل از حقوق مساوی (اصل ۱۹ قانون اساسی) آزادی اندیشه و ممنوعیت تفتیش عقاید (اصل ۲۳ قانون اساسی) آموزش و پرورش رایگان برای همه ملت (اصل ۳۰ قانون اساسی) حق داشتن مسکن متناسب (اصل ۳۱ قانون اساسی) ممنوعیت شکنجه و اجبار به اقرار و شهادت در دادگاه (اصل ۳۸ قانون اساسی) ممنوعیت هتک حرمت فرد بازداشتی و زندانی (اصل ۳۹ قانون اساسی) حق برخورداری از نیازهای اساسی: مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان (اصل ۴۳ قانون اساسی) حق برخورداری از محاکمه علنی (اصل ۱۶۵ قانون اساسی) حق برخورداری زندانی سیاسی از هیئت منصفه (اصل۱۶۸ قانون اساسی) آزادی بیان در نشریات و مطبوعات (اصل ۲۴ قانون اساسی) آزادی احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و صنفی (اصل ۲۶ قانون اساسی) آزادی تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها (اصل ۲۷ قانون اساسی)

انشالله که برخی قوانین از برخی دیگر قانون‌تر نیستند! هستند؟!

منبع: کانال خشت خام (حسین دهباشی)

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
«زیارت‌عاشورا» ی دروغین ما!

بیشتر ما ایرانیان در مراسم عزاداری سالار آزادگان عالم شرکت می‌کنیم و زیارت عاشورا می‌خوانیم، امّا در عین حال، ویژگی‌هایی داریم که نه‌تنها با سیره‌وسنّت امام حسین (ع) سازگاری ندارند، بلکه با بارزترین ویژگی‌های زندگی سیّدالشّهدا یعنی آزادگی، اصلاح‌گری و هزینه‌دادن برای حق، در تضاد هستند.

در زیارت عاشورا، ضمن تجدید پیمان با اباعبدالله (ع) می‌گوییم: «ما دوستِ ادامه‌دهندگان راه تو (آزادگان اصلاح‌گر) و دشمن کسانی هستیم که در مقابل آزادگی و اصلاح‌گری قرار می‌گیرند. ما با ظالمان میانه‌ای نداریم و طرفدار و حامی مظلومان هستیم»، امّا در عمل چقدر اینگونه‌ایم؟! آیا می‌شود زیارت عاشورا را صادقانه خواند و از اصلاح‌گران مظلوم‌واقع‌شده حمایت نکرد؟!

دکتر نعمت‌اله فاضلی از رواج «فرهنگ احتیاط‌گری» (درمقابل کنشگری) در میان دانشگاهیان ما سخن می‌گوید و دکتر حسین اسکندری معتقد است بیشتر دانشگاهیان ما به‌جای اینکه «کنشگر» باشند، «کرنشگر» شده‌اند. البته عافیت‌طلبی، محافظه‌کاری و کرنشگری محدود به دانشگاهیان نیست و عمومیت دارد، چنانکه مهندس بازرگان از «سازگاری» (به‌معنای منفی آن) و «پفیوزی» ایرانیان سخن می‌گفت.

بیشتر ما ایرانیان در خفا نسبت به بسیاری چیزها اعتراض می‌کنیم، امّا در فرصت‌هایی که می‌توانیم صحبت، نقد یا موضع‌گیری کنیم و اثرگذاری داشته‌باشیم (ولو اندک)، ترجیح می‌دهیم سکوت اختیار کنیم که گربه شاخ‌مان نزند! وقتی در جمع (حضوری یا مجازی) نقدهایی مطرح می‌کنید، هیچ‌کس از شما حمایت نمی‌کند امّا بعد برخی به‌شکل خصوصی به شما می‌گویند: «آفرین، ما هم با تو موافقیم، خوب کردی این حرف‌ها را مطرح کردی»!

در جامعۀ ما، مانند عموم کشورهای توسعه‌نیافته (بخوانید جهان‌سوّم، عقب‌مانده، بلاتکلیف، سردرگم)، «نظام پاداش‌دهی اقتصادی و اجتماعی» با «منافع جمعی و ملّی» هم‌راستا نیست. دکتر پاپلی‌یزدی این مسئله را با اندکی مبالغه این‌گونه بیان می‌کند: «جهان‌سوّم جایی است که هرکس بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه‌اش خراب می‌شود و هرکس که بخواهد خانه‌اش آباد باشد، باید در تخریب مملکتش بکوشد!». در چنین شرایطی، بیشتر ما در انتخاب رشته، انتخاب شغل، انتخاب موضوع پایان‌نامه و مقاله، هنگام تصمیم‌گیری در مورد اینکه در مقابل افراد مختلف چه بگوییم و چگونه رفتار کنیم و به‌طور کلّی در عموم موقعیت‌ها، خیلی دقیق و هوشمندانه براساس «مسیر رشد و پیشرفت شخصی» (مسیری که در راستای اصلاح جامعه نیست) تصمیم می‌گیریم و عمل می‌کنیم.

زندگی بسیاری از ما عزاداران حسینی کاملاً «امتیاز-محور» است، یعنی در تمام مراحل زندگی و در تمام موقعیت‌های تصمیم‌گیری، گزینه‌ای را انتخاب می‌کنیم که امتیازهای دنیوی بیشتری نصیب‌مان کند و در عین حال، به امامی عشق می‌ورزیم که اوّلاً، عکس این عمل کرد و ثانیاً، از ما خواست که «آزاده» باشیم.

وقتی به افراد می‌گویید «تو که با فلان مسئله مخالفی، چرا در جلسه حرف نزدی؟ چرا پای فلان بیانیه، پویش یا کارزار را امضا نکردی؟ و غیره» به شما پاسخ می‌دهند که «این کار هزینه دارد» بعد همین افراد در زیارت عاشورا خطاب به سرور آزادگان عالم می‌گویند: «پدر، مادر، زندگی، فرزند، خانواده و دارایی‌ام به فدای تو باد ای اباعبدالله»!

مسلّماً وجود این ویژگی‌های متضاد با سیره و منش امام حسین (ع)، ژنتیکی نیستند؛ هر یک از ما از همین الان می‌توانیم در مسیر «آزادگی و اصلاح‌گری جامعه» قرار بگیریم. لازم نیست «جوگیر» شویم و زندگی شخصی خود را تعطیل کنیم؛ کافیست در مواقع تصمیم‌گیری، خیر و صلاح جامعه را نیز در نظر داشته باشیم و از فرصت‌های موجود برای برداشتن گام‌هایی هر چند کوچک در این راستا استفاده کنیم. همچنین، لازم نیست خود را به‌هلاکت بیندازیم، کافیست مبنای تصمیم‌گیری‌هایمان صِرفِ پیشی‌گرفتن از سایرین در مسابقه‌هایی نباشد که برنده‌شدن در آنها در بهترین حالت، ارتباطی با «مفیدتر بودن برای جامعه» ندارد (اگر به‌مثابه مضرتر بودن برای جامعه نباشد).

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Forwarded from کانال وحید احسانی (وحید احسانی)
Ziarat_Ashura.pdf
484.5 KB
زیارت عاشورا، نسخه ابن قولویه از کتاب کامل‌الزیارات

این نسخه نسبت به نسخه رایج، قدیمی‌تر و معتبرتر است. دلایل این ادعا را در مقالۀ «تحلیل و نقد یکی از فقرات نسخة رایج زیارت عاشورا» (اثر مهدی ایزدی و اسلام ملکی معاف) مطالعه بفرمائید.

چکیدۀ مقالۀ مورد نظر:
زیارت شریف عاشورا علاوه بر نسخة رایج ...، دو گونۀ دیگر نیز دارد که در «کامل الزّیارات» ابن‌قولویه قمی و نسخه­های متقدّمِ «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی نقل شده­اند. در هیچ‌یک از نسخه­های غیر رایج این زیارت عبارت «ابدأ به اوّلاً ثم الثانی و الثالث و الرابع» به این‌گونه نیست. در این مقاله، گونه­های مختلف این عبارت با یکدیگر مقایسه و نسخۀ رایج با توجّه به معیارهای ذیل نقد می­شود: 1- قدمت، 2- اعتبار منبع، 3- اعتبار سند، 4- سازگاری عبارت مورد نظر با بقیّة متن، 5- سازگاری با سیرة امامان(ع). حاوی مباحث: روش ائمّه (ع) در مقابله با سیاست امویان، رازداری، مدارا و تقیّه در سیرة ائمّه (ع)، سازگاری بین تبرّی، تقیّه و رازداری در زیارت­های مأثور.

👈 پیشنهاد می‌کنم این مقالۀ ارزشمند را مطالعه بفرمایید.

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
2024/09/22 01:37:24
Back to Top
HTML Embed Code: