۱۸ #طرحواره ای که نگرش شما را نسبت به زندگی تغییر می دهند #بخش #چهارم
11. خویشتن داری یا خود انضباطی ناکافی
این طرحواره به ناتوانی در تحمل افراد درمواجه با مشکلاتی که برای رسیدن به اهدافشان روبرو می شوند اشاره دارد و همچنین در این طرحواره فرد قادر نیست تکانه ها یا احساساتش را کنترل کند. در شکل خفیف آن، ممکن است تأکید اغراق آمیزی بر اجتناب از درد، درگیری، رویارویی یا مسئولیت وجود داشته باشید. وقتی فقدان خودکنترلی افراطی است، رفتار مجرمانه یا اعتیادآور ممکن است آشکار شود.
12. طرحواره اطاعت
این طرحواره تسلیم شدن بیش از حدبه خواسته های دیگران است. این رفتار معمولاً برای جلوگیری از مواردی مانند بحث و درگیری، خشم یا طرد شدن انجام میشود یعنی فرد با اطاعت کردن از دیگران از درگیر شدن وطرد شدن توسط آنان جلو گیری می کنند. افراد دارای این طرحواره معمولاً فکر می کنند که تجربیات، نظرات، احساسات و خواسته های آنها به اندازه اطرافیانشان مهم نیست. در بسیاری از مواقع، اطاعت میتواند منجر به ایجاد خشم در طول زمان شود که ممکن است خود را با علائم ناسالمی مانند رفتار منفعل-پرخاشگرانه یا فوران خشم نشان دهد.
13. طرحواره از خود گذشتگی(ایثار)
این طرحواره به فداکردن بیش از حد نیازهای خود برای کمک به دیگران اشاره دارد. دلایل رایج این طرحواره جلوگیری از ایجاد درد برای دیگران و اجتناب از احساس گناه ناشی از خودخواهی است. طرحواره ایثارگاهی اوقات منجر به درک این موضوع می شود که فکر کنید که نیازهای شما به اندازه کافی برآورده نمی شود و ممکن است از کسانی که برای آنها فداکاری می کنید عصبانی شوید.
مترجم: #مرضیه #یگانه_فر
تیم #ترجمه و #تولید #محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
11. خویشتن داری یا خود انضباطی ناکافی
این طرحواره به ناتوانی در تحمل افراد درمواجه با مشکلاتی که برای رسیدن به اهدافشان روبرو می شوند اشاره دارد و همچنین در این طرحواره فرد قادر نیست تکانه ها یا احساساتش را کنترل کند. در شکل خفیف آن، ممکن است تأکید اغراق آمیزی بر اجتناب از درد، درگیری، رویارویی یا مسئولیت وجود داشته باشید. وقتی فقدان خودکنترلی افراطی است، رفتار مجرمانه یا اعتیادآور ممکن است آشکار شود.
12. طرحواره اطاعت
این طرحواره تسلیم شدن بیش از حدبه خواسته های دیگران است. این رفتار معمولاً برای جلوگیری از مواردی مانند بحث و درگیری، خشم یا طرد شدن انجام میشود یعنی فرد با اطاعت کردن از دیگران از درگیر شدن وطرد شدن توسط آنان جلو گیری می کنند. افراد دارای این طرحواره معمولاً فکر می کنند که تجربیات، نظرات، احساسات و خواسته های آنها به اندازه اطرافیانشان مهم نیست. در بسیاری از مواقع، اطاعت میتواند منجر به ایجاد خشم در طول زمان شود که ممکن است خود را با علائم ناسالمی مانند رفتار منفعل-پرخاشگرانه یا فوران خشم نشان دهد.
13. طرحواره از خود گذشتگی(ایثار)
این طرحواره به فداکردن بیش از حد نیازهای خود برای کمک به دیگران اشاره دارد. دلایل رایج این طرحواره جلوگیری از ایجاد درد برای دیگران و اجتناب از احساس گناه ناشی از خودخواهی است. طرحواره ایثارگاهی اوقات منجر به درک این موضوع می شود که فکر کنید که نیازهای شما به اندازه کافی برآورده نمی شود و ممکن است از کسانی که برای آنها فداکاری می کنید عصبانی شوید.
مترجم: #مرضیه #یگانه_فر
تیم #ترجمه و #تولید #محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
۱۸ #طرحواره ای که نگرش شما را نسبت به زندگی تغییر می دهند #بخش #پنجم
14. طرحواره بازداری هیجانی
این طرحواره شامل این باور است که باید احساس یا ارتباط خود به خودی را سرکوب کنید. این معمولا برای جلوگیری از عدم تایید دیگران، احساس شرم یا از دست دادن کنترل تکانه های خود است. علاوه بر این، ممکن است در بیان آسیبپذیری یا بیان آزادانه نیازها یا احساسات خود مشکل داشته باشید و ممکن است به دلیل تأکید بیش از حد بر منطقی بودن، تجارب هیجانی را نادیده بگیرید.
15.طرحواره تایید طلبی وجلب توجه
این طرحواره به تاکید بر جلب تایید و شناخت دیگران به بهای از دست دادن نیازهای واقعی و احساس خود فرد اشاره دارد. همچنین می تواند شامل اهمیت دادن بیش از حد به وضعیت و ظاهر به عنوان وسیله ای برای به رسمیت شناخته شدن و پذیرش باشد.
16. طرحواره منفی گرایی/بدبینی
این طرحواره به تمرکز رایج , مداوم وپایدار بر جنبههای منفی زندگی اشاره را دارد در حالی که فرد جنبههای مثبت نادیده انگاری میکند. افراد دارای این طرحواره در لذت بردن از چیزها مشکل دارند، زیرا آنها همیشه نگران عناصر منفی یا مشکلات احتمالی آینده در هستند که احتمالاً ممکن است ایجاد شود.
17. طرحواره معیارهای سرسختانه وانتقاد بیش از حد از خود
این طرحواره به این باور اشاره دارد که شما باید استانداردهای بسیار بالایی از عملکرد یا رفتار را رعایت کنید. شخصی که این الگوی اعتقادی دارد معمولاً برای اجتناب از انتقاد این کار را انجام می دهد.معیارهای سرسخت گیرانه معمولاً به صورت کمال گرایی، سخت گیری و زندگی با بسیاری از «باید»های غیرعادی در چندین زمینه از زندگی آنها ظاهر می شود (مثلاً من همیشه «باید» فرد مفیدی باشم). این طرح واره اغلب منجر به آسیب قابل توجهی در تجربه فرد برای لذت و آرامش می شود و می تواند بر سلامت، اعتماد به نفس و رضایت از رابطه تأثیر منفی بگذارد.
مترجم: #مرضیه #یگانه_فر
تیم #ترجمه و #تولید #محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
14. طرحواره بازداری هیجانی
این طرحواره شامل این باور است که باید احساس یا ارتباط خود به خودی را سرکوب کنید. این معمولا برای جلوگیری از عدم تایید دیگران، احساس شرم یا از دست دادن کنترل تکانه های خود است. علاوه بر این، ممکن است در بیان آسیبپذیری یا بیان آزادانه نیازها یا احساسات خود مشکل داشته باشید و ممکن است به دلیل تأکید بیش از حد بر منطقی بودن، تجارب هیجانی را نادیده بگیرید.
15.طرحواره تایید طلبی وجلب توجه
این طرحواره به تاکید بر جلب تایید و شناخت دیگران به بهای از دست دادن نیازهای واقعی و احساس خود فرد اشاره دارد. همچنین می تواند شامل اهمیت دادن بیش از حد به وضعیت و ظاهر به عنوان وسیله ای برای به رسمیت شناخته شدن و پذیرش باشد.
16. طرحواره منفی گرایی/بدبینی
این طرحواره به تمرکز رایج , مداوم وپایدار بر جنبههای منفی زندگی اشاره را دارد در حالی که فرد جنبههای مثبت نادیده انگاری میکند. افراد دارای این طرحواره در لذت بردن از چیزها مشکل دارند، زیرا آنها همیشه نگران عناصر منفی یا مشکلات احتمالی آینده در هستند که احتمالاً ممکن است ایجاد شود.
17. طرحواره معیارهای سرسختانه وانتقاد بیش از حد از خود
این طرحواره به این باور اشاره دارد که شما باید استانداردهای بسیار بالایی از عملکرد یا رفتار را رعایت کنید. شخصی که این الگوی اعتقادی دارد معمولاً برای اجتناب از انتقاد این کار را انجام می دهد.معیارهای سرسخت گیرانه معمولاً به صورت کمال گرایی، سخت گیری و زندگی با بسیاری از «باید»های غیرعادی در چندین زمینه از زندگی آنها ظاهر می شود (مثلاً من همیشه «باید» فرد مفیدی باشم). این طرح واره اغلب منجر به آسیب قابل توجهی در تجربه فرد برای لذت و آرامش می شود و می تواند بر سلامت، اعتماد به نفس و رضایت از رابطه تأثیر منفی بگذارد.
مترجم: #مرضیه #یگانه_فر
تیم #ترجمه و #تولید #محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
۱۸ #طرحواره ای که نگرش شما را نسبت به زندگی تغییر می دهند #بخش #شش #پایان
18. طرحواره تنبیه
این طرحواره بر این باور تاکید دارد که افراد باید برای انجام اشتباهات خودشان به شدت مجازات شوند. افرادی که دارای این طرحواره هستند، معمولاً انتقادگر و سنگدل هستند. این افراد اغلب خود را به عنوان فردی نشان می دهد که نسبت به کسانی (از جمله خودشان) که استانداردهای آنها را برآورده نمی کنند عصبانی، تحمل ناپذیر و بی حوصله هستند.
پاسخ های ناکار امد به طرحواره ها
سه پاسخ اصلی ناکارامد به طرحواره ها وجود دارد: تسلیم، اجتناب و جبران افراطی.
1. تسلیم
تسلیم طرحواره ای به روش هایی اشاره دارد که در آن افراد منفعلانه تسلیم طرحواره ها می شوند. آنها طرحواره را به عنوان واقعیت می پذیرند و سپس به روش هایی عمل می کنند که طرحواره را تایید می کند.
برای مثال، فردی با طرحواره رها شدگی/بی ثباتی ممکن است فردی را برای ازدواج انتخاب کند که قادر به تعهد به روابط بلندمدت نباشد. آنها عاشق افرادی می شوند که از نظر عاطفی برای یک رابطه آماده نیستند، یا افرادی که "کامل" هستند اما اتفاقاً ازدواج کرده اند.
2.اجتناب
تلاش های داوطلبانه برای جلوگیری از احساسات دردناک.
دراجتناب فرد از موقعیت ها یا افرادی که طرحواره ها و رنج روانی مرتبط با آن را تحریک می کنند دوری می کند.
3.جبران افراطی طرحواره
سومین پاسخ به طرحواره ها جبران افراطی است. فرد به گونه ای رفتار
می کند که به نظر می رسد برعکس طرحواره او باشد تا از ایجاد طرح واره جلوگیری کند. ممکن است به نظر برسد که شما به شیوه ای سالم رفتار می کنید، اما افراط در جهت مخالف طرحواره پیامدهای خاص خود را دارد. به احتمال زیاد، شما فقط الگوهای مشکل بیشتری ایجاد خواهید کرد که به هر حال منجر به فعال شدن طرحواره های شما می شود.
این طرحوارههای ناسازگار اولیه را میتوان در همه انواع خانوادهها دید. اکنون که ایده ای از این طرحواره ها و اینکه چگونه ممکن است به آنها پاسخ دهید، این شانس را دارید که مسیر متفاوتی را انتخاب کنید.
مترجم: #مرضیه #یگانه_فر
تیم #ترجمه و #تولید #محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
18. طرحواره تنبیه
این طرحواره بر این باور تاکید دارد که افراد باید برای انجام اشتباهات خودشان به شدت مجازات شوند. افرادی که دارای این طرحواره هستند، معمولاً انتقادگر و سنگدل هستند. این افراد اغلب خود را به عنوان فردی نشان می دهد که نسبت به کسانی (از جمله خودشان) که استانداردهای آنها را برآورده نمی کنند عصبانی، تحمل ناپذیر و بی حوصله هستند.
پاسخ های ناکار امد به طرحواره ها
سه پاسخ اصلی ناکارامد به طرحواره ها وجود دارد: تسلیم، اجتناب و جبران افراطی.
1. تسلیم
تسلیم طرحواره ای به روش هایی اشاره دارد که در آن افراد منفعلانه تسلیم طرحواره ها می شوند. آنها طرحواره را به عنوان واقعیت می پذیرند و سپس به روش هایی عمل می کنند که طرحواره را تایید می کند.
برای مثال، فردی با طرحواره رها شدگی/بی ثباتی ممکن است فردی را برای ازدواج انتخاب کند که قادر به تعهد به روابط بلندمدت نباشد. آنها عاشق افرادی می شوند که از نظر عاطفی برای یک رابطه آماده نیستند، یا افرادی که "کامل" هستند اما اتفاقاً ازدواج کرده اند.
2.اجتناب
تلاش های داوطلبانه برای جلوگیری از احساسات دردناک.
دراجتناب فرد از موقعیت ها یا افرادی که طرحواره ها و رنج روانی مرتبط با آن را تحریک می کنند دوری می کند.
3.جبران افراطی طرحواره
سومین پاسخ به طرحواره ها جبران افراطی است. فرد به گونه ای رفتار
می کند که به نظر می رسد برعکس طرحواره او باشد تا از ایجاد طرح واره جلوگیری کند. ممکن است به نظر برسد که شما به شیوه ای سالم رفتار می کنید، اما افراط در جهت مخالف طرحواره پیامدهای خاص خود را دارد. به احتمال زیاد، شما فقط الگوهای مشکل بیشتری ایجاد خواهید کرد که به هر حال منجر به فعال شدن طرحواره های شما می شود.
این طرحوارههای ناسازگار اولیه را میتوان در همه انواع خانوادهها دید. اکنون که ایده ای از این طرحواره ها و اینکه چگونه ممکن است به آنها پاسخ دهید، این شانس را دارید که مسیر متفاوتی را انتخاب کنید.
مترجم: #مرضیه #یگانه_فر
تیم #ترجمه و #تولید #محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
🔔📃 تفاوت خشم وخشونت
🔻ناتوانی در تمايز خشم و خشونت بسيار ديده می شود.
خشم هيجانی طبيعی و جهان شمول است که در هنگام ناکامی به عنوان يک واکنش طبيعی هيجانی بيدار می شود و تمايل به دفاع و مرزبندی را بيدار می سازد.
🔻خشم نيز مانند هر هيجان ديگر سه جنبه ذهنی، جسمانی و حرکتی دارد و لازمه تداوم روابط پايدار است.
🔻خشم عمدتاً در روابط پايدار بيدار می شود و هدف از آن حفظ رابطه و نه تخريب آن است. از اين رو اين دوستان و آشنايان هستند که بيشتر ما را خشمگين می کنند.
🔻اگر خشمگين نشويم مشکلات حاکم بر رابطه حل نشده باقی می مانند و در نتيجه دوستی و صميميت به خطر می افتد.
🔻دوستی و رابطه اي که عاری از خشم باشد يعنی خالی از نياز و انتظار است و به همين دليل در معرض خطر از هم پاشيدگی است.
🔻اگر هم از دست کسی که دوستش نداريم عصبانی شويم، با مرزبندی جلوی رفتار نامناسب وی را می گيريم.
🔻آنچه خوب يا بد بودن خشم را تعيين می کند، واکنش رفتاری ناشی از آن است که می تواند سازنده يا مخرب باشد.
🔻منبع خشم معمولاً عشق است و هدف آن سازندگی و اصلاح است، اما واکنش ناشی از خشم - در اثر يادگيری های ناسالم- می تواند به جای سازندگی و اصلاح، رابطه را تخريب کند و لذا آن چه بايد اصلاح شود نه هيجان خشم بلکه نحوه تجلی رفتاری آن است.
🔻کودکی که در خانواده اى بزرگ شده که واکنش سازنده به بيدار شدن اين احساس خشم را تجربه کرده است، قاطعيت در هنگام عصبانيت را آموخته است.
🔻خشونت معمولاً از خشم ناشی نمی شود بلکه از سيستم هيجانی ديگری به نام غيظ (rage) ناشی می شود.هدف از غيظ، اصلاح و سازندگی نيست بلکه انتقام و تلافی است.
🔻غيظ يکی از مشخصه های افرادی است که آسيب های جدی روانی داشته اند و در اثر ضربه به صيانت ذاتشان دچار غيظ شده اند.
🔻اين هيجان غيظ است که معمولاً به واکنش های مخرب و آسيب زا، چه به خود و چه به ديگران، می انجامد.
@nadidparid
🔻ناتوانی در تمايز خشم و خشونت بسيار ديده می شود.
خشم هيجانی طبيعی و جهان شمول است که در هنگام ناکامی به عنوان يک واکنش طبيعی هيجانی بيدار می شود و تمايل به دفاع و مرزبندی را بيدار می سازد.
🔻خشم نيز مانند هر هيجان ديگر سه جنبه ذهنی، جسمانی و حرکتی دارد و لازمه تداوم روابط پايدار است.
🔻خشم عمدتاً در روابط پايدار بيدار می شود و هدف از آن حفظ رابطه و نه تخريب آن است. از اين رو اين دوستان و آشنايان هستند که بيشتر ما را خشمگين می کنند.
🔻اگر خشمگين نشويم مشکلات حاکم بر رابطه حل نشده باقی می مانند و در نتيجه دوستی و صميميت به خطر می افتد.
🔻دوستی و رابطه اي که عاری از خشم باشد يعنی خالی از نياز و انتظار است و به همين دليل در معرض خطر از هم پاشيدگی است.
🔻اگر هم از دست کسی که دوستش نداريم عصبانی شويم، با مرزبندی جلوی رفتار نامناسب وی را می گيريم.
🔻آنچه خوب يا بد بودن خشم را تعيين می کند، واکنش رفتاری ناشی از آن است که می تواند سازنده يا مخرب باشد.
🔻منبع خشم معمولاً عشق است و هدف آن سازندگی و اصلاح است، اما واکنش ناشی از خشم - در اثر يادگيری های ناسالم- می تواند به جای سازندگی و اصلاح، رابطه را تخريب کند و لذا آن چه بايد اصلاح شود نه هيجان خشم بلکه نحوه تجلی رفتاری آن است.
🔻کودکی که در خانواده اى بزرگ شده که واکنش سازنده به بيدار شدن اين احساس خشم را تجربه کرده است، قاطعيت در هنگام عصبانيت را آموخته است.
🔻خشونت معمولاً از خشم ناشی نمی شود بلکه از سيستم هيجانی ديگری به نام غيظ (rage) ناشی می شود.هدف از غيظ، اصلاح و سازندگی نيست بلکه انتقام و تلافی است.
🔻غيظ يکی از مشخصه های افرادی است که آسيب های جدی روانی داشته اند و در اثر ضربه به صيانت ذاتشان دچار غيظ شده اند.
🔻اين هيجان غيظ است که معمولاً به واکنش های مخرب و آسيب زا، چه به خود و چه به ديگران، می انجامد.
@nadidparid
🔔📃 باج گیری عاطفی
✍️️ هر یک از ما با نقاط حساس خود وارد انواع ارتباط ها میشویم، آزردگی های انباشته شده، پشیمانی، عدم امنیت ترس، خشم.
🔻این ها نقاط حساس ما هستند؛ نقاطی که اگر لمسشان کنیم به درد می آیند.
🔻باج گیری عاطفی زمانی به وجود می آید که ما به افراد اجازه دهیم بدانند که این نقاط را در ما شناخته اند، یعنی زمانی که آن نقاط حساس را می فشارند و ما از جا می پریم...
... واقعیت تلخ این است که "سازش ما" پاداشی است که باج گیر دریافت می کند، و هر زمان که ما این پاداش را در قبال عمل خاصی به کسی می بخشیم - مهم نیست خودمان بدانیم یا نه - به روشنی به آن ها می فهمانیم که می توانند باز هم چنین عملی را تکرار کنند.
📚 كتاب: باج گیری عاطفی
🖊 نويسنده: سوزان فوروارد
🖊 مترجم: منيژه شيخ جوادى
@nadidparid
✍️️ هر یک از ما با نقاط حساس خود وارد انواع ارتباط ها میشویم، آزردگی های انباشته شده، پشیمانی، عدم امنیت ترس، خشم.
🔻این ها نقاط حساس ما هستند؛ نقاطی که اگر لمسشان کنیم به درد می آیند.
🔻باج گیری عاطفی زمانی به وجود می آید که ما به افراد اجازه دهیم بدانند که این نقاط را در ما شناخته اند، یعنی زمانی که آن نقاط حساس را می فشارند و ما از جا می پریم...
... واقعیت تلخ این است که "سازش ما" پاداشی است که باج گیر دریافت می کند، و هر زمان که ما این پاداش را در قبال عمل خاصی به کسی می بخشیم - مهم نیست خودمان بدانیم یا نه - به روشنی به آن ها می فهمانیم که می توانند باز هم چنین عملی را تکرار کنند.
📚 كتاب: باج گیری عاطفی
🖊 نويسنده: سوزان فوروارد
🖊 مترجم: منيژه شيخ جوادى
@nadidparid
#اجتناب چیست؟
چگونه از اجتناب کردن اجتناب کنیم؟
#بخش #اول
#اصالت و زندگی مبتنی بر ارزشها پادزهری برای ترس است
اجتناب یک استراتژی مقابله ای کوتاه مدت رایج و جذاب است که می تواند در بلند مدت برای شما عواقب خاصی داشته باشد.
برقراری تعادل بین حفظ و نادیده گرفتن افکار و احساسات چالش برانگیز
می تواند منجر به ایجاد معنای بیشتری در زندگی شود.
طبیعی است که از کارهایی که ناراحت کننده یا چالش برانگیز است یا کارهایی ک رغبت به انجام آن ها نداریم ، اجتناب کنیم. ما هر روز درگیر اجتناب هستیم. به طور مثال برای مرتب کردن لباسهای به هم ریخته، می توان یک روز دیگر صبر کرد یا مثلا برای رفتن به باشگاه!!! من فقط الان دوست ندارم آن را انجام بدهم. شاید همین آخر هفته بروم😑.
شاید اغلب این کارها را با احساس خود انجام می دهیم. اگر نگران مشکلی در رابطه ام هستم، اما نمی خواهم کاری انجام دهم،ممکن است سکوت بکنم. شاید فرد پر مشغله ای باشم و برای حل چیزهایی که روی من فشار وارد می کند وقت نداشته باشم بنابراین فقط خودم را مشغول خواهم کرد و سعی میکنم به آن فکر نکنم، یعنی استراتژی "بخند و تحمل کن و به تغییر امیدوار باش"
با این عمل چیزی تغییر نخواهد کرد ؛به عبارت دیگر من از رویارویی با آن مسئله اجتناب می کنم.
حقیقت این است که اجتناب کردن یک استراتژی کوتاه مدت عالی است. اجتناب می تواند احساس خوبی ایجاد کند. ما بلافاصله از اضطراب یا ترس های خود رها می شویم و میتوانیم آن را به بعد موکول کنیم.یک استراتژی کوتاهمدت که میتواند در بلند مدت واقعاً مانع رشد ما شود و باعث زیاد شدن احساسات ناخوشایند شود.این استراتژی در مورد عوامل استرس زایِ مزمن مانند استرس تشخیص و درمان بیماری های جدی مثل سرطان آسیب های قابل توجهی ایجاد می کند.
همچنین این کار مانع از رشد ما و رسیدن به بهترین شرایط زندگی می شود. اگر اجتناب می کنیم، فضای احساسی زیادی برای ارتباط با چیزهایی که برای ما مهم هستند وجود ندارد. برنه براون، نویسنده و محقق، در سخنرانی پرطرفدار خود در TED «قدرت آسیبپذیری»، جنبههای منفی اجتناب عاطفی را مورد بحث قرار میدهد. همانطور که او بیان می کند:
«مشکل این است - و من این را از تحقیق یاد گرفتم - که نمیتوانید به طور انتخابی احساساتتان را نادیده بگیرید. شما نمی توانید بگویید چیزهای بد اینجاست. آسیب پذیری اینجاست.غم اینجاست.شرم اینجاست.ترس اینجاست.نا امیدی اینجاست. من نمی خواهم این موارد را احساس کنم. شما نمی توانید آن احساسات چالش برانگیز را بدونِ تاثیر بر سایر چیزها، یعنی احساساتتان از بین ببرید. شما نمی توانید انتخابی احساسات خود را نادیده بگیرید، بنابراین وقتی آنها را نادیده میگیرید شادی را هم نادیده می گیرید، قدردانی را هم نادیده می گیرید و بعد ما احساس خوشبختی نمی کنیم و دنبال هدف و معنا در زندگی می گردیم و در نهایت احساس آسیب پذیری می کنیم و ممکن است رفتار های خطرناکی از خود نشان دهیم.
ما نمی توانیم در چنگال ترس، هدف و معنایِ زندگی خودمان را پیدا کنیم.
ادامه دارد...
مترجم: #مریم #عزیزیان
تیم #ترجمه و #تولید #محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
چگونه از اجتناب کردن اجتناب کنیم؟
#بخش #اول
#اصالت و زندگی مبتنی بر ارزشها پادزهری برای ترس است
اجتناب یک استراتژی مقابله ای کوتاه مدت رایج و جذاب است که می تواند در بلند مدت برای شما عواقب خاصی داشته باشد.
برقراری تعادل بین حفظ و نادیده گرفتن افکار و احساسات چالش برانگیز
می تواند منجر به ایجاد معنای بیشتری در زندگی شود.
طبیعی است که از کارهایی که ناراحت کننده یا چالش برانگیز است یا کارهایی ک رغبت به انجام آن ها نداریم ، اجتناب کنیم. ما هر روز درگیر اجتناب هستیم. به طور مثال برای مرتب کردن لباسهای به هم ریخته، می توان یک روز دیگر صبر کرد یا مثلا برای رفتن به باشگاه!!! من فقط الان دوست ندارم آن را انجام بدهم. شاید همین آخر هفته بروم😑.
شاید اغلب این کارها را با احساس خود انجام می دهیم. اگر نگران مشکلی در رابطه ام هستم، اما نمی خواهم کاری انجام دهم،ممکن است سکوت بکنم. شاید فرد پر مشغله ای باشم و برای حل چیزهایی که روی من فشار وارد می کند وقت نداشته باشم بنابراین فقط خودم را مشغول خواهم کرد و سعی میکنم به آن فکر نکنم، یعنی استراتژی "بخند و تحمل کن و به تغییر امیدوار باش"
با این عمل چیزی تغییر نخواهد کرد ؛به عبارت دیگر من از رویارویی با آن مسئله اجتناب می کنم.
حقیقت این است که اجتناب کردن یک استراتژی کوتاه مدت عالی است. اجتناب می تواند احساس خوبی ایجاد کند. ما بلافاصله از اضطراب یا ترس های خود رها می شویم و میتوانیم آن را به بعد موکول کنیم.یک استراتژی کوتاهمدت که میتواند در بلند مدت واقعاً مانع رشد ما شود و باعث زیاد شدن احساسات ناخوشایند شود.این استراتژی در مورد عوامل استرس زایِ مزمن مانند استرس تشخیص و درمان بیماری های جدی مثل سرطان آسیب های قابل توجهی ایجاد می کند.
همچنین این کار مانع از رشد ما و رسیدن به بهترین شرایط زندگی می شود. اگر اجتناب می کنیم، فضای احساسی زیادی برای ارتباط با چیزهایی که برای ما مهم هستند وجود ندارد. برنه براون، نویسنده و محقق، در سخنرانی پرطرفدار خود در TED «قدرت آسیبپذیری»، جنبههای منفی اجتناب عاطفی را مورد بحث قرار میدهد. همانطور که او بیان می کند:
«مشکل این است - و من این را از تحقیق یاد گرفتم - که نمیتوانید به طور انتخابی احساساتتان را نادیده بگیرید. شما نمی توانید بگویید چیزهای بد اینجاست. آسیب پذیری اینجاست.غم اینجاست.شرم اینجاست.ترس اینجاست.نا امیدی اینجاست. من نمی خواهم این موارد را احساس کنم. شما نمی توانید آن احساسات چالش برانگیز را بدونِ تاثیر بر سایر چیزها، یعنی احساساتتان از بین ببرید. شما نمی توانید انتخابی احساسات خود را نادیده بگیرید، بنابراین وقتی آنها را نادیده میگیرید شادی را هم نادیده می گیرید، قدردانی را هم نادیده می گیرید و بعد ما احساس خوشبختی نمی کنیم و دنبال هدف و معنا در زندگی می گردیم و در نهایت احساس آسیب پذیری می کنیم و ممکن است رفتار های خطرناکی از خود نشان دهیم.
ما نمی توانیم در چنگال ترس، هدف و معنایِ زندگی خودمان را پیدا کنیم.
ادامه دارد...
مترجم: #مریم #عزیزیان
تیم #ترجمه و #تولید #محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
#اجتناب چیست؟
چگونه از اجتناب کردن اجتناب کنیم؟
#بخش #دوم #پایان
کار براون، و همچنین کار بسیاری دیگرازمحققین، مسیری را برای یافتن این تعادل نشان داده است. وقتی به جای اجتناب از احساسات سخت خود، اجازه می دهیم با آنها روبروشویم ومقابله کنیم، مابه سبک زندگی هایی که می خواهیم داشته باشیم نزدیک می شویم.اگرچه ممکن است دردناک باشد، اما قرار گرفتن در قلب مبارزات برای ما فرصتی را فراهم می کند تا اولویت ها یمان را بر روی مهمترین موارد متمرکزکنیم. زندگی کردن که ریشه در اصالت دارد و منعکس کننده چیزی است که واقعاً برایش ارزش قائل هستیم، به نظر می رسد پادزهری برای حفظ و دوری کردن باشد.
مطالعات اخیرنشان داده که کسانی که سطوح بالاتری از اصالت رادارند،اضطراب مرگ پایین تری دارند. اصالت به این شکل تعریف شده "آگاهی، پردازش بدون سوگیری از خود، رفتار و جهت گیری ارتباطی" . کسانی که می توانند درک کنند، بپذیرند، و تمایل به رشدخودرا دارند، می توانند خود را به طور عینی ارزیابی کنند که انگیزه ها و رفتارشان با آنچه که بیش از همه برایشان ارزش قائل هستندهمسو باشد. و آنهایی که برای گشودگی به تجربه و صداقت در روابط ارزش قائل بودند، به طور قابل توجهی سطوح پایین تری از اضطراب در مورد مرگ داشتند. ممکن است در اینجا متوجه موضوعی شوید—همه جنبه های اصالت مستلزم آسیب پذیری خود و دیگران و شجاعت داشتن یک زندگی مبتنی بر ارزش است. به راستی که این متضاداجتناب است.
بنابراین یک فرد از کجا شروع می کند؟ در اینجا چند پیشنهاد برای شروع تغییر از اجتناب به سمت اصالت وجود دارد.
۱.تمرین آگاهی
بسیاری از عاداتی که ما در افکار و رفتار خودمان داریم فقط همین است: عادات. آنها ممکن است به قدری خودکار باشند، که تا زمانی که دریک موقعیت بسیار آزاردهنده نشوندممکن است حتی ما از آنها آگاه نشویم. ما می توانیم در آگاهی از عادات خاص خود به روش های مختلف بهبود پیدا کنیم.ثبت اتفاقات روزانه ممکن است به شما این امکان را بدهد که به مرور زمان الگوهای فکری خود را تشخیص دهید.
تمرین مراقبه ذهنآگاهی نیز ابزاری قدرتمند برای توسعه آگاهی در این زمینهها است. بهرحال هر روشی را که انتخاب کنید، آگاهی اولین قدم در ایجاد تغییر معنادار است.
۲.افزایش تحمل استرس منفی
مدیریت اجتناب مستلزم ایجاد تحمل در برابر احساسات ناخوشایند است. ما واقعاً میتوانیم با تمرین، انعطافپذیری خود را در مقابله با احساسات چالشبرانگیز افزایش دهیم. برای شروع میتوانیم ازموارد ساده تراستفاده کنیم. به عنوان مثال، اگر متوجه شدید که از شستن ظروف اجتناب می کنید، ببینید آیا می توانید در مورد آن صحبت کنید. به جای انتخاب کمتر اضطراب آور برای ارسال پیامک، تماس بگیرید. لازم نیست این اتفاق یکباره بیفتد و می توانید با مواردی شروع کنید که قابل کنترل تر هستند و با موقعیت ها و احساسات واقعاً سخت سازگار هستند
به خاطر داشته باشید که ممکن است شرایطی وجود داشته باشد که عواطف واحساسات قدرتمندی رادرگیرمیکند، ممکن است لازم باشد که فقط برای عبور از آن، درگیر حواس پرتی شوید. درحال حاضراین ممکن است درست باشدبه این دلیل که هنوز درحال یادگیری و ساختن این مهارت ها هستید. قصد تمام تفاوت بین حواس پرتی و اجتناب را نشان می دهد. اگر باید حواستان را پرت کنید، سعی کنید عمداً این تصمیم را بگیرید و سپس زمانی را تعیین کنید که دوباره به آن رویداد برگردید تا احساسات خود را در آن لحظه مرور کنید.
۳.کشف ارزش ها
برای چه چیزی بیشتر ارزش قائل هستید؟ آیا چیزی که وقت خود را صرف آن می کنید در واقع منعکس کننده چیزی است که بیشتر به آن اهمیت می دهید؟ اگر نه، چرانه؟ ارزش ها می توانند نقشه راهی برای نوع زندگی که می خواهیم داشته باشیم به ما ارائه دهند. هنگامی که مهم ترین ارزش های خود را شناسایی کردید، می توانید شروع به تعیین اهداف کنید تا رفتار خود را مطابق با آن تغییر دهید
۴.درمان های مبتنی بر شواهد
اگر حرکت به تنهایی چالش برانگیز است، چندین روش درمانی و استراتژی مبتنی بر شواهد وجود دارد که می تواند راهنمایی هایی را در مورد ایجاد این تغییرات ارائه دهد. هم درمان شناختی رفتاری و هم درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر مدیریت افکار و احساسات چالشبرانگیز و تغییر رفتار از اجتناب به رفتاری که بیشتر مبتنی بر ارزشها است تأکید دارند. آموزش ذهن آگاهی از طریق ACT یا کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی یا برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نیز می تواند به توسعه مهارت های آگاهی و تحمل استرس کمک کند.
مترجم: #لیلا #غلامی
تیم #ترجمه و #تولید #محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
چگونه از اجتناب کردن اجتناب کنیم؟
#بخش #دوم #پایان
کار براون، و همچنین کار بسیاری دیگرازمحققین، مسیری را برای یافتن این تعادل نشان داده است. وقتی به جای اجتناب از احساسات سخت خود، اجازه می دهیم با آنها روبروشویم ومقابله کنیم، مابه سبک زندگی هایی که می خواهیم داشته باشیم نزدیک می شویم.اگرچه ممکن است دردناک باشد، اما قرار گرفتن در قلب مبارزات برای ما فرصتی را فراهم می کند تا اولویت ها یمان را بر روی مهمترین موارد متمرکزکنیم. زندگی کردن که ریشه در اصالت دارد و منعکس کننده چیزی است که واقعاً برایش ارزش قائل هستیم، به نظر می رسد پادزهری برای حفظ و دوری کردن باشد.
مطالعات اخیرنشان داده که کسانی که سطوح بالاتری از اصالت رادارند،اضطراب مرگ پایین تری دارند. اصالت به این شکل تعریف شده "آگاهی، پردازش بدون سوگیری از خود، رفتار و جهت گیری ارتباطی" . کسانی که می توانند درک کنند، بپذیرند، و تمایل به رشدخودرا دارند، می توانند خود را به طور عینی ارزیابی کنند که انگیزه ها و رفتارشان با آنچه که بیش از همه برایشان ارزش قائل هستندهمسو باشد. و آنهایی که برای گشودگی به تجربه و صداقت در روابط ارزش قائل بودند، به طور قابل توجهی سطوح پایین تری از اضطراب در مورد مرگ داشتند. ممکن است در اینجا متوجه موضوعی شوید—همه جنبه های اصالت مستلزم آسیب پذیری خود و دیگران و شجاعت داشتن یک زندگی مبتنی بر ارزش است. به راستی که این متضاداجتناب است.
بنابراین یک فرد از کجا شروع می کند؟ در اینجا چند پیشنهاد برای شروع تغییر از اجتناب به سمت اصالت وجود دارد.
۱.تمرین آگاهی
بسیاری از عاداتی که ما در افکار و رفتار خودمان داریم فقط همین است: عادات. آنها ممکن است به قدری خودکار باشند، که تا زمانی که دریک موقعیت بسیار آزاردهنده نشوندممکن است حتی ما از آنها آگاه نشویم. ما می توانیم در آگاهی از عادات خاص خود به روش های مختلف بهبود پیدا کنیم.ثبت اتفاقات روزانه ممکن است به شما این امکان را بدهد که به مرور زمان الگوهای فکری خود را تشخیص دهید.
تمرین مراقبه ذهنآگاهی نیز ابزاری قدرتمند برای توسعه آگاهی در این زمینهها است. بهرحال هر روشی را که انتخاب کنید، آگاهی اولین قدم در ایجاد تغییر معنادار است.
۲.افزایش تحمل استرس منفی
مدیریت اجتناب مستلزم ایجاد تحمل در برابر احساسات ناخوشایند است. ما واقعاً میتوانیم با تمرین، انعطافپذیری خود را در مقابله با احساسات چالشبرانگیز افزایش دهیم. برای شروع میتوانیم ازموارد ساده تراستفاده کنیم. به عنوان مثال، اگر متوجه شدید که از شستن ظروف اجتناب می کنید، ببینید آیا می توانید در مورد آن صحبت کنید. به جای انتخاب کمتر اضطراب آور برای ارسال پیامک، تماس بگیرید. لازم نیست این اتفاق یکباره بیفتد و می توانید با مواردی شروع کنید که قابل کنترل تر هستند و با موقعیت ها و احساسات واقعاً سخت سازگار هستند
به خاطر داشته باشید که ممکن است شرایطی وجود داشته باشد که عواطف واحساسات قدرتمندی رادرگیرمیکند، ممکن است لازم باشد که فقط برای عبور از آن، درگیر حواس پرتی شوید. درحال حاضراین ممکن است درست باشدبه این دلیل که هنوز درحال یادگیری و ساختن این مهارت ها هستید. قصد تمام تفاوت بین حواس پرتی و اجتناب را نشان می دهد. اگر باید حواستان را پرت کنید، سعی کنید عمداً این تصمیم را بگیرید و سپس زمانی را تعیین کنید که دوباره به آن رویداد برگردید تا احساسات خود را در آن لحظه مرور کنید.
۳.کشف ارزش ها
برای چه چیزی بیشتر ارزش قائل هستید؟ آیا چیزی که وقت خود را صرف آن می کنید در واقع منعکس کننده چیزی است که بیشتر به آن اهمیت می دهید؟ اگر نه، چرانه؟ ارزش ها می توانند نقشه راهی برای نوع زندگی که می خواهیم داشته باشیم به ما ارائه دهند. هنگامی که مهم ترین ارزش های خود را شناسایی کردید، می توانید شروع به تعیین اهداف کنید تا رفتار خود را مطابق با آن تغییر دهید
۴.درمان های مبتنی بر شواهد
اگر حرکت به تنهایی چالش برانگیز است، چندین روش درمانی و استراتژی مبتنی بر شواهد وجود دارد که می تواند راهنمایی هایی را در مورد ایجاد این تغییرات ارائه دهد. هم درمان شناختی رفتاری و هم درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر مدیریت افکار و احساسات چالشبرانگیز و تغییر رفتار از اجتناب به رفتاری که بیشتر مبتنی بر ارزشها است تأکید دارند. آموزش ذهن آگاهی از طریق ACT یا کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی یا برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نیز می تواند به توسعه مهارت های آگاهی و تحمل استرس کمک کند.
مترجم: #لیلا #غلامی
تیم #ترجمه و #تولید #محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
بر روی این زمین خاکی،
انسان خردمند،
هیچ آرزویی نمی تواند داشته باشد،
جز آنکه روزی بتواند شری را که از دیگران،
دامن او را گرفته
به خودشان برگرداند.
#کتاب #مگسها
#ژان_پل_سارتر
@nadidparid
انسان خردمند،
هیچ آرزویی نمی تواند داشته باشد،
جز آنکه روزی بتواند شری را که از دیگران،
دامن او را گرفته
به خودشان برگرداند.
#کتاب #مگسها
#ژان_پل_سارتر
@nadidparid
چطور یک فرد #خودشیفته فرد دیگری را به طور کامل نابود می کند؟
#چهار روشی که یک خودشیفته بر احساسات سایرین مسلط می شود؟
خودشیفته شخصی است که احساسات دیگران را بی اعتبار می کند و آنها را در افکار و احساساتشان دچار تردید می نماید، همدلی و دلسوزی دیگران را تحریف کرده و موجب می شود افراد گمان کنند دچار شکاف های شخصیتی هستند😕
فرد خودشیفته مانند یک شخص مراقب و با اهمیت نقش بازی می کند و ممکن است برای نفوذ و خرابکاری عمدی وارد زندگی افراد شود👿
بزرگترین سلاح یک خودشیفته ممکن است رو آوردن به یک شخص مخالف عقایدش باشد.
خودشیفته با استفاده از ۴ تکنیک به صورت پنهانی سلامت روانی فرد را از بین می برد؛ فردی که از این سوء استفاده آگاه باشد می تواند قبل از به خطر افتادن هویت و جنبههای خویشتن از موقعیت خارج شود. 🏃
شریک یک خودشیفته در ابتدا معتقد است که یک خودشیفته مشکل چندانی ندارد !خودشیفته خود را دلسوز پشتیبان و مهربان نشان می دهد و شریک زندگی خود را اداره میکند؛ سپس او را به وسیله یک عمل آزاردهنده غافلگیر می کند چون تا قبل از این به نظر می رسید که این عمل از شخصیت او دور است 😳
برای جلوگیری از دعوا و کشمکش فرد این اتفاق را یک حادثه جداگانه فرض میکند و آن را نادیده میگیرد.
1⃣ به این ترتیب در اولین دام یک خودشیفته می افتد و در درستی احساسات خود تردید و قضاوت خودشیفته را بیشتر باور می کند. 🙃
در چند ماه بعدی او به طور مکرر آزار و صدمه می بیند و متقاعد می شود که نمی تواند مسئولیت احساسات و هیجانات خود را بپذیرد🧐
اگر او بخواهد روی پای خود بایستد با مشکل روبرو میشود و شخصیت خودشیفته با یک کار خودخواهانه هرگونه عمل اشتباه را تکذیب می کند و مانند قربانی رفتار می نماید. انگشت اتهام او به سمت شخص مظلوم نشانه می رود. شخص تلاش می کند از خودش دفاع و موقعیت را توضیح دهد اما خودشیفته با پیچاندن کلمات او را آدم بدی جلوه می دهد این کار مانند گاز گرفتن آزاردهنده است است و موجب تحریک و عصبانیت فرد مظلوم می گردد😡
2⃣احساس خارج از کنترل شدن منجر به شرم و خجالت فراگیر و ضعف اعتماد به نفس در فرد مظلوم می گردد.😢 این دومین روشی است که باور و اعتماد شخص به خودش از بین میرود😢
اغلب افراد خودشیفته ممکن است مجذوب افراد با هوش هیجانی بالا شوند چون این افراد از نظر هیجانی با دیگران هماهنگ و خود آگاه هستند مثل گذشته فرد خودشیفته به صورت غریزی عمل می کند که این شریک چیزی دارد که او ندارد و فرد خودشیفته به خاطر فقدان خودآگاهی و توانایی نداشتن بر گسترش همدلی،از او می ترسد. 😰
متاسفانه وقتی یک خودشیفته احساس حقارت می کند، سعی میکند به وسیله ی بی ارزش کردن هدیه های اشخاص و ایفای نقش رئیس، کارهای بزرگ انجام دهد و به طرز نامناسبی قدرت را در دست بگیرد. 😬
در این مرحله ممکن است بگوید: "شما زیادی فکر می کنید" یا "زیادی احساساتی هستید" "شما ساده لوح هستید"😒
3⃣این سومین روش خراب کردن حس هویت افراد است که خودشیفته به کار می برد. او پیچیده ترین توانایی های افراد را حقیر می شمارد و تکامل یافته ترین ویژگی های آنها را نقص شخصیت می داند. 😐
وقتی این اتفاق میافتد خودشیفته برای کمک پیشنهاد می دهد و ممکن است شخص آسیب دیده عمل خودشیفته را به شکل مراقبتی ببیند که به شخصیت فریبنده خودشیفته می افزاید؛ در حقیقت خودشیفته به کنترل کردن مبادرت میکند. برای مثال پیشنهاد می کند که ماشین فرد را تعمیر کند یه برایش پول پس انداز کند؛ البته این کار احتمالا ماه ها طول بکشد و فرد برای رفت و آمد به ماشینش نیاز دارد😉
او ممکن است کوشش کند به حلقه درونی افراد نزدیک شود و سپس از آنها برای کسب و کار و کنترل بیشتر استفاده کند😏
4⃣افراد خود را با او هم ردیف می کنند و شخص خودشیفته سعی می کند مسائل را به صورت عمیق حل کند. این چهارمین راهی است که او سعی می کند یک نفر را از درون نابود کند.
آراستن یک فرد، دستکاری برای تردید در عقیده اش، ایجاد شک در بهترین ویژگی هایش و ایجاد وابستگی با سواستفاده، چهار روشی هستند که خودشیفته یک فرد را کاملا نابود می کند. 1⃣2⃣3⃣4⃣
اگاهی از این تلاشهای همیشگی موجب می شود فردی تهاجم یک خودشیفته را زود تشخیص دهد و بدون وارد کردن آسیب شدید به عزت نفس خود از رابطه خارج شود.✅
دکتر ارین لئونارد
مترجم: #مرضیه #جعفری
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
#چهار روشی که یک خودشیفته بر احساسات سایرین مسلط می شود؟
خودشیفته شخصی است که احساسات دیگران را بی اعتبار می کند و آنها را در افکار و احساساتشان دچار تردید می نماید، همدلی و دلسوزی دیگران را تحریف کرده و موجب می شود افراد گمان کنند دچار شکاف های شخصیتی هستند😕
فرد خودشیفته مانند یک شخص مراقب و با اهمیت نقش بازی می کند و ممکن است برای نفوذ و خرابکاری عمدی وارد زندگی افراد شود👿
بزرگترین سلاح یک خودشیفته ممکن است رو آوردن به یک شخص مخالف عقایدش باشد.
خودشیفته با استفاده از ۴ تکنیک به صورت پنهانی سلامت روانی فرد را از بین می برد؛ فردی که از این سوء استفاده آگاه باشد می تواند قبل از به خطر افتادن هویت و جنبههای خویشتن از موقعیت خارج شود. 🏃
شریک یک خودشیفته در ابتدا معتقد است که یک خودشیفته مشکل چندانی ندارد !خودشیفته خود را دلسوز پشتیبان و مهربان نشان می دهد و شریک زندگی خود را اداره میکند؛ سپس او را به وسیله یک عمل آزاردهنده غافلگیر می کند چون تا قبل از این به نظر می رسید که این عمل از شخصیت او دور است 😳
برای جلوگیری از دعوا و کشمکش فرد این اتفاق را یک حادثه جداگانه فرض میکند و آن را نادیده میگیرد.
1⃣ به این ترتیب در اولین دام یک خودشیفته می افتد و در درستی احساسات خود تردید و قضاوت خودشیفته را بیشتر باور می کند. 🙃
در چند ماه بعدی او به طور مکرر آزار و صدمه می بیند و متقاعد می شود که نمی تواند مسئولیت احساسات و هیجانات خود را بپذیرد🧐
اگر او بخواهد روی پای خود بایستد با مشکل روبرو میشود و شخصیت خودشیفته با یک کار خودخواهانه هرگونه عمل اشتباه را تکذیب می کند و مانند قربانی رفتار می نماید. انگشت اتهام او به سمت شخص مظلوم نشانه می رود. شخص تلاش می کند از خودش دفاع و موقعیت را توضیح دهد اما خودشیفته با پیچاندن کلمات او را آدم بدی جلوه می دهد این کار مانند گاز گرفتن آزاردهنده است است و موجب تحریک و عصبانیت فرد مظلوم می گردد😡
2⃣احساس خارج از کنترل شدن منجر به شرم و خجالت فراگیر و ضعف اعتماد به نفس در فرد مظلوم می گردد.😢 این دومین روشی است که باور و اعتماد شخص به خودش از بین میرود😢
اغلب افراد خودشیفته ممکن است مجذوب افراد با هوش هیجانی بالا شوند چون این افراد از نظر هیجانی با دیگران هماهنگ و خود آگاه هستند مثل گذشته فرد خودشیفته به صورت غریزی عمل می کند که این شریک چیزی دارد که او ندارد و فرد خودشیفته به خاطر فقدان خودآگاهی و توانایی نداشتن بر گسترش همدلی،از او می ترسد. 😰
متاسفانه وقتی یک خودشیفته احساس حقارت می کند، سعی میکند به وسیله ی بی ارزش کردن هدیه های اشخاص و ایفای نقش رئیس، کارهای بزرگ انجام دهد و به طرز نامناسبی قدرت را در دست بگیرد. 😬
در این مرحله ممکن است بگوید: "شما زیادی فکر می کنید" یا "زیادی احساساتی هستید" "شما ساده لوح هستید"😒
3⃣این سومین روش خراب کردن حس هویت افراد است که خودشیفته به کار می برد. او پیچیده ترین توانایی های افراد را حقیر می شمارد و تکامل یافته ترین ویژگی های آنها را نقص شخصیت می داند. 😐
وقتی این اتفاق میافتد خودشیفته برای کمک پیشنهاد می دهد و ممکن است شخص آسیب دیده عمل خودشیفته را به شکل مراقبتی ببیند که به شخصیت فریبنده خودشیفته می افزاید؛ در حقیقت خودشیفته به کنترل کردن مبادرت میکند. برای مثال پیشنهاد می کند که ماشین فرد را تعمیر کند یه برایش پول پس انداز کند؛ البته این کار احتمالا ماه ها طول بکشد و فرد برای رفت و آمد به ماشینش نیاز دارد😉
او ممکن است کوشش کند به حلقه درونی افراد نزدیک شود و سپس از آنها برای کسب و کار و کنترل بیشتر استفاده کند😏
4⃣افراد خود را با او هم ردیف می کنند و شخص خودشیفته سعی می کند مسائل را به صورت عمیق حل کند. این چهارمین راهی است که او سعی می کند یک نفر را از درون نابود کند.
آراستن یک فرد، دستکاری برای تردید در عقیده اش، ایجاد شک در بهترین ویژگی هایش و ایجاد وابستگی با سواستفاده، چهار روشی هستند که خودشیفته یک فرد را کاملا نابود می کند. 1⃣2⃣3⃣4⃣
اگاهی از این تلاشهای همیشگی موجب می شود فردی تهاجم یک خودشیفته را زود تشخیص دهد و بدون وارد کردن آسیب شدید به عزت نفس خود از رابطه خارج شود.✅
دکتر ارین لئونارد
مترجم: #مرضیه #جعفری
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
سلام به اعضای خانواده وارثان فروید❤️❤️❤️
هر کسی دوست داره محتواهای روانشناسی تولید کنه با اسم و مشخصات خودش می ذارم تو کانال. اگر هم علاقه مندید و نمی دونید از کجا باید شروع کنید بازم بهم بگین راهنمایی تون می کنم❤️❤️❤️
برای حمایت از تویی که می خوای رشد کنی سراپا آماده ایم❤️
اینم آی دی منه👇👇👇
@ravanyarii
هر کسی دوست داره محتواهای روانشناسی تولید کنه با اسم و مشخصات خودش می ذارم تو کانال. اگر هم علاقه مندید و نمی دونید از کجا باید شروع کنید بازم بهم بگین راهنمایی تون می کنم❤️❤️❤️
برای حمایت از تویی که می خوای رشد کنی سراپا آماده ایم❤️
اینم آی دی منه👇👇👇
@ravanyarii
👣وارثان فروید👣
سلام به اعضای خانواده وارثان فروید❤️❤️❤️ هر کسی دوست داره محتواهای روانشناسی تولید کنه با اسم و مشخصات خودش می ذارم تو کانال. اگر هم علاقه مندید و نمی دونید از کجا باید شروع کنید بازم بهم بگین راهنمایی تون می کنم❤️❤️❤️ برای حمایت از تویی که می خوای رشد کنی…
سلام به همه ❤️
من چند وقت پیش این اطلاعیه رو تو کانال گذاشتم و با افتخار دوستانی به جمع ما اضافه شدن. این ظرفیت وجود داره که کارهای بسیار بزرگی کنار هم انجام بدیم. منتظر دوستان جدید هستیم❤️❤️❤️😍😍😍
من چند وقت پیش این اطلاعیه رو تو کانال گذاشتم و با افتخار دوستانی به جمع ما اضافه شدن. این ظرفیت وجود داره که کارهای بسیار بزرگی کنار هم انجام بدیم. منتظر دوستان جدید هستیم❤️❤️❤️😍😍😍
راز موفقیت در اجتماع این است
که یقین داشته باشیم همه انسانها
به یک اندازه «بیشعور» هستند!
اما طوری وانمود کنیم که انگار
هرکدام از آنها بیشتر از دیگری میفهمد…!
#وودی_آلن
@nadidparid
که یقین داشته باشیم همه انسانها
به یک اندازه «بیشعور» هستند!
اما طوری وانمود کنیم که انگار
هرکدام از آنها بیشتر از دیگری میفهمد…!
#وودی_آلن
@nadidparid
📌چگونه روابط بلند مدت خود را عالی نگه داریم؟ #بخش #اول
🆔 کنجکاو باشیم حتی زمانی که فکر می کنیم شریک زندگی خود را "می شناسیم".
در ابتدای یک رابطه عاشقانه، احساس می کنیم شور و هیجان زیادی داریم و به دنبال اکتشاف و ماجراجویی هستیم در واقع فرآیندی برای کشف: آشنایی با یک فرد جدید، و اینکه با این فرد قرار است چه کسی باشیم . به نظر می رسد که ما فقط با لحظه حال در ارتباط هستیم. ما با چیزی بی رحمانه و ناشناخته زندگی می کنیم، بدون این که بفهمیم زندگی ما را به کجا می برد. چه دوران دوست داشتنی است، آغاز یک رابطه.
اما با گذشت زمان، از مرحله آشنایی با شریک زندگی خود به این فکر می کنیم که از قبل همسر خود را می شناسیم. در نتیجه، سرزندگی و حس کنجکاوی ما که در ابتدای رابطه وجود داشت به تدریج کاهش می یابد. به طور همزمان، ما کمتر در رابطه حضور خواهیم داشت و کمتر احساسات خود را درگیر می کنیم و با راز زندگی هماهنگ می شویم. متأسفانه، ما اغلب احساس قدردانی، علاقه و هیجان کمتری نسبت به شریک خود می کنیم( مدتی پس از گذشت رابطه).
چیزهای کمی برای یک رابطه آسیب زننده تر از محو شدن کنجکاوی هستند. اما این چیزی است که در گذر زمان اتفاق می افتد: کنجکاوی شریک زندگی ما کاهش می یابد و از بین میرود. ما روایتی را در ذهن خود می سازیم که همه چیز را در مورد همسرمان و رابطه ای که با او داریم توضیح می دهد و دیگر نیاز به کاوش و کنجکاوی نیست.
مترجم: #عطیه #پیروز_مهر
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
🆔 کنجکاو باشیم حتی زمانی که فکر می کنیم شریک زندگی خود را "می شناسیم".
در ابتدای یک رابطه عاشقانه، احساس می کنیم شور و هیجان زیادی داریم و به دنبال اکتشاف و ماجراجویی هستیم در واقع فرآیندی برای کشف: آشنایی با یک فرد جدید، و اینکه با این فرد قرار است چه کسی باشیم . به نظر می رسد که ما فقط با لحظه حال در ارتباط هستیم. ما با چیزی بی رحمانه و ناشناخته زندگی می کنیم، بدون این که بفهمیم زندگی ما را به کجا می برد. چه دوران دوست داشتنی است، آغاز یک رابطه.
اما با گذشت زمان، از مرحله آشنایی با شریک زندگی خود به این فکر می کنیم که از قبل همسر خود را می شناسیم. در نتیجه، سرزندگی و حس کنجکاوی ما که در ابتدای رابطه وجود داشت به تدریج کاهش می یابد. به طور همزمان، ما کمتر در رابطه حضور خواهیم داشت و کمتر احساسات خود را درگیر می کنیم و با راز زندگی هماهنگ می شویم. متأسفانه، ما اغلب احساس قدردانی، علاقه و هیجان کمتری نسبت به شریک خود می کنیم( مدتی پس از گذشت رابطه).
چیزهای کمی برای یک رابطه آسیب زننده تر از محو شدن کنجکاوی هستند. اما این چیزی است که در گذر زمان اتفاق می افتد: کنجکاوی شریک زندگی ما کاهش می یابد و از بین میرود. ما روایتی را در ذهن خود می سازیم که همه چیز را در مورد همسرمان و رابطه ای که با او داریم توضیح می دهد و دیگر نیاز به کاوش و کنجکاوی نیست.
مترجم: #عطیه #پیروز_مهر
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
🆔چگونه روابط بلند مدت خود را عالی نگه داریم؟ #بخش #دوم
📌هنگامی که کنجکاوی از بین می رود، از پرس و جو و گوش دادن به شریک زندگی خود که عناصر اساسی در یک رابطه عاشقانه (و رو به رشد) هستند، دست می کشیم. وقتی با شخص جدیدی آشنا می شویم، به آن روشی که به شریک زندگی خود توجه می کنیم، دیگر توجهی نمی کنیم. کنجکاوی راهی است برای گفتن، من به تو علاقه مندم. مهم نیست چقدر شما را می شناسم، همچنان به شما علاقه مندم. من می خواهم تو را بشناسم و بدانم چه کسی می شوی. صرف نظر از مدت زمانی که شریک زندگی خود را می شناسیم، در حقیقت، ممکن است مدت زیادی است که او را نمی شناسیم، زیرا از کنجکاوی در مورد آنها دست برداشته ایم. در واقع، ممکن است مدتهاست که با ایدهای از آنها که فقط در ذهن ما وجود داشت در تعامل بودهایم.
🍀وقتی افکار، آرزوها، تجربه، حقیقت، احساسات و بقیه چیزهای شریک زندگیمان را جویا میشویم و صادقانه به پاسخها گوش میدهیم، واقعاً میگوییم شما برای من مهم هستید. کنجکاوی ما محبت آمیزترین هدیه ای است که می توانیم به همسرمان بدهیم. وقتی کنجکاوی خود را حذف می کنیم، عشق خود را حذف می کنیم.
📌در عین حال، کنجکاوی ما شریک زندگی مان را به کنجکاوی در مورد خودش دعوت می کند. ما آنها را به مقصد تبدیل می کنیم، که آنها را تشویق می کند تا خود را به مقصد تبدیل کنند. کنجکاوی به شریک ما دعوت می کند که در لحظه حال به خود توجه کند. علاقه ما جرقه علاقه آنها به خودشان را برمی انگیزد و به این ترتیب، یک عمل عاشقانه است.
🧐در نهایت، وقتی کنجکاوی را تمرین می کنیم، تأیید می کنیم که شریک زندگی خود را فردی در فرآیند تغییر و تبدیل شدن می بینیم. کنجکاوی ما به آنها این فرصت را میدهد که هر لحظه خود را تعریف و بازتعریف کنند - برای ادامه تبدیل شدن. این می گوید که ما آماده ملاقات با تجسم همیشه در حال تکامل آنها هستیم، و آنها را به عنوان یک محصول محدود یا ثابت، تعریف شده، محدود، و محکوم به آنچه قبلاً آمده است نمی بینیم. این به آنها اجازه می دهد که مجبور نباشند همان دیروز یا حتی 10 دقیقه قبل باشند. کنجکاوی ما از نظر روحی سخاوتمندانه است. می گوید، بله، من شما را ملاقات خواهم کرد، همانطور که اکنون هستید، بگذارید گذشته تمام شود و تازه کشف کنید که در این لحظه کی هستید. وقتی کنجکاوی را کنار می گذاریم، شریک زندگی و رابطه خود را از امکان تکامل محروم می کنیم. حذف کنجکاوی مانند حذف اکسیژن است. در نهایت رشد رابطه متوقف می شود و حیات اساسی خود را از دست می دهد.
اما دانستن فریبنده است; وقتی تصمیم میگیریم که شخص دیگری را بشناسیم، چیز جدیدی برای کشف کردن ما وجود ندارد، احساس امنیت میکنیم. ما با تمام پاسخ ها احساس کنترل می کنیم. اما با کنترل، کهنگی می آید. کنجکاوی پادزهر کهنگی است. کنجکاوی سوالات را به رابطه و در نتیجه نیروی زندگی باز
می گرداند.
مترجم: #لیلا #غلامی
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
📌هنگامی که کنجکاوی از بین می رود، از پرس و جو و گوش دادن به شریک زندگی خود که عناصر اساسی در یک رابطه عاشقانه (و رو به رشد) هستند، دست می کشیم. وقتی با شخص جدیدی آشنا می شویم، به آن روشی که به شریک زندگی خود توجه می کنیم، دیگر توجهی نمی کنیم. کنجکاوی راهی است برای گفتن، من به تو علاقه مندم. مهم نیست چقدر شما را می شناسم، همچنان به شما علاقه مندم. من می خواهم تو را بشناسم و بدانم چه کسی می شوی. صرف نظر از مدت زمانی که شریک زندگی خود را می شناسیم، در حقیقت، ممکن است مدت زیادی است که او را نمی شناسیم، زیرا از کنجکاوی در مورد آنها دست برداشته ایم. در واقع، ممکن است مدتهاست که با ایدهای از آنها که فقط در ذهن ما وجود داشت در تعامل بودهایم.
🍀وقتی افکار، آرزوها، تجربه، حقیقت، احساسات و بقیه چیزهای شریک زندگیمان را جویا میشویم و صادقانه به پاسخها گوش میدهیم، واقعاً میگوییم شما برای من مهم هستید. کنجکاوی ما محبت آمیزترین هدیه ای است که می توانیم به همسرمان بدهیم. وقتی کنجکاوی خود را حذف می کنیم، عشق خود را حذف می کنیم.
📌در عین حال، کنجکاوی ما شریک زندگی مان را به کنجکاوی در مورد خودش دعوت می کند. ما آنها را به مقصد تبدیل می کنیم، که آنها را تشویق می کند تا خود را به مقصد تبدیل کنند. کنجکاوی به شریک ما دعوت می کند که در لحظه حال به خود توجه کند. علاقه ما جرقه علاقه آنها به خودشان را برمی انگیزد و به این ترتیب، یک عمل عاشقانه است.
🧐در نهایت، وقتی کنجکاوی را تمرین می کنیم، تأیید می کنیم که شریک زندگی خود را فردی در فرآیند تغییر و تبدیل شدن می بینیم. کنجکاوی ما به آنها این فرصت را میدهد که هر لحظه خود را تعریف و بازتعریف کنند - برای ادامه تبدیل شدن. این می گوید که ما آماده ملاقات با تجسم همیشه در حال تکامل آنها هستیم، و آنها را به عنوان یک محصول محدود یا ثابت، تعریف شده، محدود، و محکوم به آنچه قبلاً آمده است نمی بینیم. این به آنها اجازه می دهد که مجبور نباشند همان دیروز یا حتی 10 دقیقه قبل باشند. کنجکاوی ما از نظر روحی سخاوتمندانه است. می گوید، بله، من شما را ملاقات خواهم کرد، همانطور که اکنون هستید، بگذارید گذشته تمام شود و تازه کشف کنید که در این لحظه کی هستید. وقتی کنجکاوی را کنار می گذاریم، شریک زندگی و رابطه خود را از امکان تکامل محروم می کنیم. حذف کنجکاوی مانند حذف اکسیژن است. در نهایت رشد رابطه متوقف می شود و حیات اساسی خود را از دست می دهد.
اما دانستن فریبنده است; وقتی تصمیم میگیریم که شخص دیگری را بشناسیم، چیز جدیدی برای کشف کردن ما وجود ندارد، احساس امنیت میکنیم. ما با تمام پاسخ ها احساس کنترل می کنیم. اما با کنترل، کهنگی می آید. کنجکاوی پادزهر کهنگی است. کنجکاوی سوالات را به رابطه و در نتیجه نیروی زندگی باز
می گرداند.
مترجم: #لیلا #غلامی
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
🆔چگونه روابط بلند مدت خود را عالی نگه داریم؟ #بخش #سوم
📌در واقع، وقتی کنجکاوی را تمرین می کنیم، کاری شجاعانه انجام می دهیم. کنجکاوی واقعی ممکن است ناآشنا و حتی ترسناک باشد. «نمیدانم» برای بسیاری از ما، پذیرش یا محل اقامت راحت نیست. این به معنای رها کردن کنترل و ایمنی است که تصور می کنیم با دانستن آن به وجود می آید. همزمان از ما می خواهد که هویت کسی را که می داند تسلیم کنیم، هویتی که فکر می کنیم برای ما قدرت و امنیت می آورد. با اجازه دادن به خودمان که ندانیم، در حال تمرین فضیلت دیگری هستیم: فروتنی. ما به خود اجازه میدهیم آسیبپذیر باشیم - کنترل نداریم. چنانکه پیداست، فضیلت کنجکاوی بستری برای فضیلت های مهم دیگر نیز هست.
🗣بنابراین، چگونه این فضیلت کنجکاوی را که زندگی و عشق را در روابط ما دمیده است، ایجاد می کنید؟ پاسخ ساده است؛ شما کنجکاوی را به همان روشی که هر فضیلت یا مهارت دیگری را ایجاد می کنید ایجاد می کنید: شما آن را یک لحظه در یک زمان، یک روز در یک زمان تمرین می کنید. شما با کنجکاوی، کنجکاوی ایجاد می کنید.
کنجکاو بودن را در نظر بگیرید: زمانی که از خواب بیدار می شوید به خود یادآوری کنید و در طول روز تمرین کنجکاوی را انجام دهید. به دنبال راه های کوچک و بزرگ برای تمرین کنجکاوی در زندگی روزمره خود باشید. به ارزش و هدف بزرگتر کنجکاوی در زندگی (و رابطه) خود فکر کنید. در نظر بگیرید که چه چیزی برای شما مهم است و چرا می خواهید این فضیلت را در خود پرورش دهید و تقویت کنید. کنجکاو باشید - فقط این کار را انجام دهید. کنجکاوی را تمرین کنید! به اتفاقاتی که هنگام کنجکاوی می افتد توجه کنید - در رابطه، در شریک زندگی و درخودتان.
🤷♂وقتی به فضیلت ها فکر می کنیم، معمولاً به مواردقدیمی فکر می کنیم،مثل: خرد، شفقت، فروتنی، صبر، صلابت، شجاعت، مهربانی، قدردانی و امثال آن. اما تعدادی از فضایل نادیده گرفته شده اند و کمتر مورد بحث قرارگرفته اند که در ایجاد یک زندگی خوب بسیار مهم هستند. یکی از مواردی که به ندرت در فهرست دهها نوع فضیلت قرار گرفته است، کنجکاوی است. وقتی صحبت از فضایل به میان میآید، کنجکاوی نادیده گرفته میشود.اما کنجکاوی سزاوار به رسمیت شناختن ما و جایگاهی در فهرست پربازدیدترین ویژگی های با فضیلت است. نه تنها برای ایجاد یک زندگی خوب، بلکه برای حفظ روابط عشقی پایدار نیز حیاتی است.
ما روایتی را در ذهن خود می سازیم که توضیح می دهد آنها چه کسانی هستند و چرا رفتارهای خاصی ازآنها سرمیزند،و سپس آنها را در یک هویت ثابت و تغییرناپذیر - ازچیزی که ما درمورد آنها ساخته ایم قفل می کند. شریک ما به یک فردشناخته شده تبدیل می شود،یعنی مافکرمیکنیم همه چیز رادرمورداومیدانیم ومادیگرفعالانه به دنبال آشنایی بااونیستیم. ما فرض می کنیم که به طور کامل او را می شناسیم. گاهی اوقات به شکل ساده انگارانه ای، تصور می کنیم که شریک زندگی خود را بهتر از خودشان می شناسیم.
مترجم: #لیلا #غلامی
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
📌در واقع، وقتی کنجکاوی را تمرین می کنیم، کاری شجاعانه انجام می دهیم. کنجکاوی واقعی ممکن است ناآشنا و حتی ترسناک باشد. «نمیدانم» برای بسیاری از ما، پذیرش یا محل اقامت راحت نیست. این به معنای رها کردن کنترل و ایمنی است که تصور می کنیم با دانستن آن به وجود می آید. همزمان از ما می خواهد که هویت کسی را که می داند تسلیم کنیم، هویتی که فکر می کنیم برای ما قدرت و امنیت می آورد. با اجازه دادن به خودمان که ندانیم، در حال تمرین فضیلت دیگری هستیم: فروتنی. ما به خود اجازه میدهیم آسیبپذیر باشیم - کنترل نداریم. چنانکه پیداست، فضیلت کنجکاوی بستری برای فضیلت های مهم دیگر نیز هست.
🗣بنابراین، چگونه این فضیلت کنجکاوی را که زندگی و عشق را در روابط ما دمیده است، ایجاد می کنید؟ پاسخ ساده است؛ شما کنجکاوی را به همان روشی که هر فضیلت یا مهارت دیگری را ایجاد می کنید ایجاد می کنید: شما آن را یک لحظه در یک زمان، یک روز در یک زمان تمرین می کنید. شما با کنجکاوی، کنجکاوی ایجاد می کنید.
کنجکاو بودن را در نظر بگیرید: زمانی که از خواب بیدار می شوید به خود یادآوری کنید و در طول روز تمرین کنجکاوی را انجام دهید. به دنبال راه های کوچک و بزرگ برای تمرین کنجکاوی در زندگی روزمره خود باشید. به ارزش و هدف بزرگتر کنجکاوی در زندگی (و رابطه) خود فکر کنید. در نظر بگیرید که چه چیزی برای شما مهم است و چرا می خواهید این فضیلت را در خود پرورش دهید و تقویت کنید. کنجکاو باشید - فقط این کار را انجام دهید. کنجکاوی را تمرین کنید! به اتفاقاتی که هنگام کنجکاوی می افتد توجه کنید - در رابطه، در شریک زندگی و درخودتان.
🤷♂وقتی به فضیلت ها فکر می کنیم، معمولاً به مواردقدیمی فکر می کنیم،مثل: خرد، شفقت، فروتنی، صبر، صلابت، شجاعت، مهربانی، قدردانی و امثال آن. اما تعدادی از فضایل نادیده گرفته شده اند و کمتر مورد بحث قرارگرفته اند که در ایجاد یک زندگی خوب بسیار مهم هستند. یکی از مواردی که به ندرت در فهرست دهها نوع فضیلت قرار گرفته است، کنجکاوی است. وقتی صحبت از فضایل به میان میآید، کنجکاوی نادیده گرفته میشود.اما کنجکاوی سزاوار به رسمیت شناختن ما و جایگاهی در فهرست پربازدیدترین ویژگی های با فضیلت است. نه تنها برای ایجاد یک زندگی خوب، بلکه برای حفظ روابط عشقی پایدار نیز حیاتی است.
ما روایتی را در ذهن خود می سازیم که توضیح می دهد آنها چه کسانی هستند و چرا رفتارهای خاصی ازآنها سرمیزند،و سپس آنها را در یک هویت ثابت و تغییرناپذیر - ازچیزی که ما درمورد آنها ساخته ایم قفل می کند. شریک ما به یک فردشناخته شده تبدیل می شود،یعنی مافکرمیکنیم همه چیز رادرمورداومیدانیم ومادیگرفعالانه به دنبال آشنایی بااونیستیم. ما فرض می کنیم که به طور کامل او را می شناسیم. گاهی اوقات به شکل ساده انگارانه ای، تصور می کنیم که شریک زندگی خود را بهتر از خودشان می شناسیم.
مترجم: #لیلا #غلامی
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
📌📌چگونه روابط بلند مدت خود را عالی نگه داریم؟ #بخش #چهارم
هنگامی که کنجکاوی از بین می رود، از پرس و جو و گوش دادن به شریک زندگی خود که (که این دو عناصر اساسی در یک رابطه عاشقانه و رو به رشد) هستند)، دست می کشیم. هنگامی که با شخص جدیدی آشنا می شویم، به آن روشی که به شریک خود توجه می کنیم، دیگر توجهی نداریم. کنجکاوی راهی است برای گفتن، من به تو علاقه مندم. مهم نیست چقدر تو را می شناسم، همچنان علاقه مندم تو را بهتر بشناسم. من می خواهم تو را بشناسم و بدانم چه کسی خواهی شد(تغییرات). صرف نظر از مدت زمانی که شریک زندگی خود را می شناسیم، در حقیقت، ممکن است مدت زیادی است که او را دیگر نمی شناسیم، زیرا از کنجکاوی در مورد آنها دست برداشته ایم. در واقع، ممکن است مدتهاست که با ایدهای از آنها که فقط در ذهن ما شکل گرفته در تعامل بودهایم.
وقتی افکار، آرزوها، تجربه، حقیقت، احساسات و بقیه چیزهای شریک زندگیمان را جویا میشویم و صادقانه به پاسخ آنها گوش میدهیم، واقعاً نشان می دهیم که او برای ما مهم است. کنجکاوی ما محبت آمیزترین هدیه ای است که می توانیم به همسرمان بدهیم. وقتی کنجکاوی خود را حذف می کنیم، عشقمان را حذف می کنیم.
در عین حال، کنجکاوی ما شریک زندگی مان را به کنجکاوی در مورد خودش دعوت می کند. کنجکاوی ما همسرمان را ترغیب می کند که درلحظه حال به خود توجه کند. علاقه ما جرقه علاقه آنها را به خودشان برمی انگیزد، و به این ترتیب، یک رابطه عاشقانه اتفاق می افتد.
در نهایت، وقتی کنجکاوی را تمرین می کنیم، تأیید می کنیم که شریک زندگی خود را فردی در فرآیند تغییر و تبدیل شدن می بینیم. کنجکاوی ما به آنها این فرصت را میدهد که هر لحظه خود را تعریف و بازتعریف کنند . این می گوید که ما آماده ملاقات با تجسم همیشه در حال تکامل آنها هستیم، و آنها را به عنوان یک محصول محدود یا ثابت، تعریف شده، محدود، و محکوم به آنچه قبلاً وارد زندگی ما شده اند نمی بینیم. این به آنها اجازه می دهد که مجبور نباشند همان فرد دیروزی باشند یا حتی فرد 10 دقیقه گذشته بوده اند. کنجکاوی ما از نظر روحی سخاوتمندانه است. می گوید، بله، من شما را میبینم، همانطور که اکنون هستید، بگذارید گذشته تمام شود و تازه کشف کنید که در حال حاضرچه کسی هستید. وقتی کنجکاوی را کنار می گذاریم، شریک زندگی و رابطه خود را از امکان کامل شدن محروم می کنیم. حذف کنجکاوی مانند حذف اکسیژن است.
مترجم: #لیلا #غلامی
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
هنگامی که کنجکاوی از بین می رود، از پرس و جو و گوش دادن به شریک زندگی خود که (که این دو عناصر اساسی در یک رابطه عاشقانه و رو به رشد) هستند)، دست می کشیم. هنگامی که با شخص جدیدی آشنا می شویم، به آن روشی که به شریک خود توجه می کنیم، دیگر توجهی نداریم. کنجکاوی راهی است برای گفتن، من به تو علاقه مندم. مهم نیست چقدر تو را می شناسم، همچنان علاقه مندم تو را بهتر بشناسم. من می خواهم تو را بشناسم و بدانم چه کسی خواهی شد(تغییرات). صرف نظر از مدت زمانی که شریک زندگی خود را می شناسیم، در حقیقت، ممکن است مدت زیادی است که او را دیگر نمی شناسیم، زیرا از کنجکاوی در مورد آنها دست برداشته ایم. در واقع، ممکن است مدتهاست که با ایدهای از آنها که فقط در ذهن ما شکل گرفته در تعامل بودهایم.
وقتی افکار، آرزوها، تجربه، حقیقت، احساسات و بقیه چیزهای شریک زندگیمان را جویا میشویم و صادقانه به پاسخ آنها گوش میدهیم، واقعاً نشان می دهیم که او برای ما مهم است. کنجکاوی ما محبت آمیزترین هدیه ای است که می توانیم به همسرمان بدهیم. وقتی کنجکاوی خود را حذف می کنیم، عشقمان را حذف می کنیم.
در عین حال، کنجکاوی ما شریک زندگی مان را به کنجکاوی در مورد خودش دعوت می کند. کنجکاوی ما همسرمان را ترغیب می کند که درلحظه حال به خود توجه کند. علاقه ما جرقه علاقه آنها را به خودشان برمی انگیزد، و به این ترتیب، یک رابطه عاشقانه اتفاق می افتد.
در نهایت، وقتی کنجکاوی را تمرین می کنیم، تأیید می کنیم که شریک زندگی خود را فردی در فرآیند تغییر و تبدیل شدن می بینیم. کنجکاوی ما به آنها این فرصت را میدهد که هر لحظه خود را تعریف و بازتعریف کنند . این می گوید که ما آماده ملاقات با تجسم همیشه در حال تکامل آنها هستیم، و آنها را به عنوان یک محصول محدود یا ثابت، تعریف شده، محدود، و محکوم به آنچه قبلاً وارد زندگی ما شده اند نمی بینیم. این به آنها اجازه می دهد که مجبور نباشند همان فرد دیروزی باشند یا حتی فرد 10 دقیقه گذشته بوده اند. کنجکاوی ما از نظر روحی سخاوتمندانه است. می گوید، بله، من شما را میبینم، همانطور که اکنون هستید، بگذارید گذشته تمام شود و تازه کشف کنید که در حال حاضرچه کسی هستید. وقتی کنجکاوی را کنار می گذاریم، شریک زندگی و رابطه خود را از امکان کامل شدن محروم می کنیم. حذف کنجکاوی مانند حذف اکسیژن است.
مترجم: #لیلا #غلامی
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
📌📌چگونه روابط بلند مدت خود را عالی نگه داریم؟ #بخش #پنجم
در نهایت رشد رابطه متوقف می شود و حیات اساسی خود را از دست می دهد.
اما دانستن فریبنده است; وقتی اینگونه در نظر میگیریم که شخص دیگری را میشناسیم، پس دیگر چیز جدیدی برای کشف کردن وجود ندارد و احساس امنیت میکنیم و احساس می کنیم بر شرایط کنترل داریم. اما با احساس کنترل، دچار روزمرگی با شریک زندگی مان می شویم. کنجکاوی پادزهر روزمرگی است. کنجکاوی سوال را به رابطه و در نتیجه نیروی زندگی را به آن بازمی گرداند.
سقراط گفت: "تنها حکمت واقعی این است که بدانیم ما هیچ چیز نمی دانیم." کنجکاوی تمرین ندانستن است. به همسرمان میگوییم، من جوابها را نمیدانم؛ من نمی دانم چه چیزی حقیقت دارد؛ نمی دانم درحال حاضر چه کسی هستی، درمورد آن بامن صحبت کن. (حتی اگر چندین سال است که تورا "می شناسم").
در واقع، وقتی کنجکاوی را تمرین می کنیم، کاری شجاعانه انجام می دهیم. کنجکاوی واقعی ممکن است کاری دشوار و حتی ترسناک باشد. اینکه بگوییم «نمیدانم» برای بسیاری از ما، موردپذیرش نیست یا پذیرش آن راحت نیست. این به معنای رها کردن کنترل و ایمنی است که با تصور (دانستن) به وجود می آید. همزمان، ما باید، هویتی که فکر میکنیم برای ما قدرت و امنیت میآورد ترک کنیم. وقتی به خودمان اجازه می دهیم که ندانستن را تمرین کنیم، فضیلت دیگری را در خود ایجاد کنیم: فروتنی. ما به خود اجازه میدهیم آسیبپذیر باشیم -یعنی دریابیم که کنترلی بر شرایط نداریم. چنانکه پیداست، فضیلت کنجکاوی، بستری برای دیگر فضیلت های مهم هست.
بنابراین، چگونه این فضیلت کنجکاوی را که زندگی و عشق را در روابط ما دمیده است، ایجاد می کنید؟ پاسخ ساده است؛ شما کنجکاوی را به همان روشی که هر فضیلت یا مهارت دیگری را ایجاد می کنید ایجاد کنید: شما آن را در یک روز تمرین می کنید. شما با کنجکاوی، کنجکاوی ایجاد می کنید.
کنجکاو بودن را در نظر بگیرید: زمانی که از خواب بیدار می شوید به خود یادآوری کنید و در طول روز تمرین کنجکاوی را انجام دهید. به دنبال راه های کوچک و بزرگ برای تمرین کنجکاوی در زندگی روزمره خود باشید. به ارزش و هدف بزرگتر کنجکاوی در زندگی (و رابطه) خود فکر کنید. در نظر بگیرید که چه چیزی برای شما مهم است و چرا می خواهید این فضیلت را در خود پرورش دهید و تقویت کنید. کنجکاو باشید - فقط این کار را انجام دهید. کنجکاوی را تمرین کنید! به اتفاقاتی که هنگام کنجکاوی می افتد توجه کنید - مثلا چه تغییراتی در شما وشریک زندگیتان اتفاق می افتد.
بهترین روز برای شروع کنجکاوی همین امروز است. با ذهنی باز شروع به توجه به شریک زندگی خود کنید، سؤال بپرسید، به پاسخ ها گوش دهید و به او اجازه دهید تا به شما یاد دهد که چه کسی است. مهم نیست چقدر فکر می کنید که او را می شناسید. شاید از زمانی که شما آنها را در رابطه به شکلی خاص در نظر گرفتید تغییر کرده باشند: ممکن است. وقتی یاد می گیرید کنجکاوی را تمرین کنید، به خود یادآوری می کنید که کمتر صحبت کنید و بیشتر گوش دهید. به زبان ساده، پنبه را از گوش خود خارج کرده و در دهان خود بگذارید.
مترجم: #لیلا #غلامی
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
در نهایت رشد رابطه متوقف می شود و حیات اساسی خود را از دست می دهد.
اما دانستن فریبنده است; وقتی اینگونه در نظر میگیریم که شخص دیگری را میشناسیم، پس دیگر چیز جدیدی برای کشف کردن وجود ندارد و احساس امنیت میکنیم و احساس می کنیم بر شرایط کنترل داریم. اما با احساس کنترل، دچار روزمرگی با شریک زندگی مان می شویم. کنجکاوی پادزهر روزمرگی است. کنجکاوی سوال را به رابطه و در نتیجه نیروی زندگی را به آن بازمی گرداند.
سقراط گفت: "تنها حکمت واقعی این است که بدانیم ما هیچ چیز نمی دانیم." کنجکاوی تمرین ندانستن است. به همسرمان میگوییم، من جوابها را نمیدانم؛ من نمی دانم چه چیزی حقیقت دارد؛ نمی دانم درحال حاضر چه کسی هستی، درمورد آن بامن صحبت کن. (حتی اگر چندین سال است که تورا "می شناسم").
در واقع، وقتی کنجکاوی را تمرین می کنیم، کاری شجاعانه انجام می دهیم. کنجکاوی واقعی ممکن است کاری دشوار و حتی ترسناک باشد. اینکه بگوییم «نمیدانم» برای بسیاری از ما، موردپذیرش نیست یا پذیرش آن راحت نیست. این به معنای رها کردن کنترل و ایمنی است که با تصور (دانستن) به وجود می آید. همزمان، ما باید، هویتی که فکر میکنیم برای ما قدرت و امنیت میآورد ترک کنیم. وقتی به خودمان اجازه می دهیم که ندانستن را تمرین کنیم، فضیلت دیگری را در خود ایجاد کنیم: فروتنی. ما به خود اجازه میدهیم آسیبپذیر باشیم -یعنی دریابیم که کنترلی بر شرایط نداریم. چنانکه پیداست، فضیلت کنجکاوی، بستری برای دیگر فضیلت های مهم هست.
بنابراین، چگونه این فضیلت کنجکاوی را که زندگی و عشق را در روابط ما دمیده است، ایجاد می کنید؟ پاسخ ساده است؛ شما کنجکاوی را به همان روشی که هر فضیلت یا مهارت دیگری را ایجاد می کنید ایجاد کنید: شما آن را در یک روز تمرین می کنید. شما با کنجکاوی، کنجکاوی ایجاد می کنید.
کنجکاو بودن را در نظر بگیرید: زمانی که از خواب بیدار می شوید به خود یادآوری کنید و در طول روز تمرین کنجکاوی را انجام دهید. به دنبال راه های کوچک و بزرگ برای تمرین کنجکاوی در زندگی روزمره خود باشید. به ارزش و هدف بزرگتر کنجکاوی در زندگی (و رابطه) خود فکر کنید. در نظر بگیرید که چه چیزی برای شما مهم است و چرا می خواهید این فضیلت را در خود پرورش دهید و تقویت کنید. کنجکاو باشید - فقط این کار را انجام دهید. کنجکاوی را تمرین کنید! به اتفاقاتی که هنگام کنجکاوی می افتد توجه کنید - مثلا چه تغییراتی در شما وشریک زندگیتان اتفاق می افتد.
بهترین روز برای شروع کنجکاوی همین امروز است. با ذهنی باز شروع به توجه به شریک زندگی خود کنید، سؤال بپرسید، به پاسخ ها گوش دهید و به او اجازه دهید تا به شما یاد دهد که چه کسی است. مهم نیست چقدر فکر می کنید که او را می شناسید. شاید از زمانی که شما آنها را در رابطه به شکلی خاص در نظر گرفتید تغییر کرده باشند: ممکن است. وقتی یاد می گیرید کنجکاوی را تمرین کنید، به خود یادآوری می کنید که کمتر صحبت کنید و بیشتر گوش دهید. به زبان ساده، پنبه را از گوش خود خارج کرده و در دهان خود بگذارید.
مترجم: #لیلا #غلامی
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
📌📌چگونه روابط بلند مدت خود را عالی نگه داریم؟ #بخش #ششم #پایان
🌺کنجکاو بودن فقط سؤال پرسیدن نیست. این در مورد پذیرش این است که ما پاسخ های قطعی نداریم وحقیقتی که ما در نظر می گیریم همیشه حقیقتی که وجود دارد نیست . ما با ذهن و قلب باز در مورد تجربه شخص دیگری تحقیق می کنیم. ما سفری را آغاز می کنیم و اجازه می دهیم طرف مقابل ما را هدایت کند، امیدوارم دور از مسیر قدیمی ذهنمان باشد. بنابراین، کنجکاوی در مورد پرسیدن سؤال برای تصحیح پاسخ ها یا انتظار نوبت دوباره برای صحبت کردن نیست. کنجکاوی واقعی مستلزم تمایل به پرس و جو در مورد تجربه شخص دیگر بدون هیچ گونه انتظار از پیش تعیین شده یا برنامه ای است. این فقط کنجکاوی نیست، عشق است.
اما کنجکاوی فقط یک فضیلت نیست، بلکه یک مهارت نیز هست. به این ترتیب، ساختن آن به زمان نیاز دارد و از لحظات کوچک، در طول زمان ایجاد می شود. از خودتان انتظار نداشته باشید که ناگهان از خواب بیدار شوید و نسبت به شریکی زندگی تان👫 که شاید سال ها با او زندگی کرده اید، کنجکاو شوید. فقط به تنظیم قصد و حفظ کنجکاوی در ذهن و قلب خود ادامه دهید. همزمان با اینکه کنجکاو می شوید به این فکر کنید که کنجکاوی چه چیزی را در رابطه شما و در خودتان ایجاد می کند. به خود یادآوری کنید که کنجکاوی فضیلتی است که می خواهید آن را ایجاد کنید . عادت کنید سؤال بپرسید و واقعاً به پاسخ ها گوش دهید - با فرض اینکه نمی دانید. تا جایی که می توانید، هر روز با شریک زندگی خود به گونه ای ملاقات کنید که گویی برای اولین بار با او ملاقات می کنید.
به خود یادآوری کنید که شناختن شریک زندگی👫 خود یک سفر مادام العمر بدون مقصد، یک شناخت مداوم و در حال تکمیل شدن است.
همانطور که دوچرخه سواری🚴♂️ برای یادگیری زمان می برد، اما زمانی که به آن دست پیدا کنید. سرگرم کننده می شود و می تواند شما را به مکان های جالبی ببرد، زندگی با کنجکاوی نیز مدت زمانی به طول می انجامد. در نهایت یک انتخاب مفرح است، انتخابی که شما را به مکان های جدیدی در رابطه و زندگی تان می برد.
مترجم :#مریم #خانجانی 🌸
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
🌺کنجکاو بودن فقط سؤال پرسیدن نیست. این در مورد پذیرش این است که ما پاسخ های قطعی نداریم وحقیقتی که ما در نظر می گیریم همیشه حقیقتی که وجود دارد نیست . ما با ذهن و قلب باز در مورد تجربه شخص دیگری تحقیق می کنیم. ما سفری را آغاز می کنیم و اجازه می دهیم طرف مقابل ما را هدایت کند، امیدوارم دور از مسیر قدیمی ذهنمان باشد. بنابراین، کنجکاوی در مورد پرسیدن سؤال برای تصحیح پاسخ ها یا انتظار نوبت دوباره برای صحبت کردن نیست. کنجکاوی واقعی مستلزم تمایل به پرس و جو در مورد تجربه شخص دیگر بدون هیچ گونه انتظار از پیش تعیین شده یا برنامه ای است. این فقط کنجکاوی نیست، عشق است.
اما کنجکاوی فقط یک فضیلت نیست، بلکه یک مهارت نیز هست. به این ترتیب، ساختن آن به زمان نیاز دارد و از لحظات کوچک، در طول زمان ایجاد می شود. از خودتان انتظار نداشته باشید که ناگهان از خواب بیدار شوید و نسبت به شریکی زندگی تان👫 که شاید سال ها با او زندگی کرده اید، کنجکاو شوید. فقط به تنظیم قصد و حفظ کنجکاوی در ذهن و قلب خود ادامه دهید. همزمان با اینکه کنجکاو می شوید به این فکر کنید که کنجکاوی چه چیزی را در رابطه شما و در خودتان ایجاد می کند. به خود یادآوری کنید که کنجکاوی فضیلتی است که می خواهید آن را ایجاد کنید . عادت کنید سؤال بپرسید و واقعاً به پاسخ ها گوش دهید - با فرض اینکه نمی دانید. تا جایی که می توانید، هر روز با شریک زندگی خود به گونه ای ملاقات کنید که گویی برای اولین بار با او ملاقات می کنید.
به خود یادآوری کنید که شناختن شریک زندگی👫 خود یک سفر مادام العمر بدون مقصد، یک شناخت مداوم و در حال تکمیل شدن است.
همانطور که دوچرخه سواری🚴♂️ برای یادگیری زمان می برد، اما زمانی که به آن دست پیدا کنید. سرگرم کننده می شود و می تواند شما را به مکان های جالبی ببرد، زندگی با کنجکاوی نیز مدت زمانی به طول می انجامد. در نهایت یک انتخاب مفرح است، انتخابی که شما را به مکان های جدیدی در رابطه و زندگی تان می برد.
مترجم :#مریم #خانجانی 🌸
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
✍یک قدرت غیرمنتظره در میان افراد با اختلال شخصیت مرزی
در تعریف و درک اختلال شخصیت مرزی (Bpd)، پزشکان و پژوهش گران توافق دارند که اختلال در تنظیم هیجان (مشکلات تنظیم تجربیات هیجانی) یکی از ویژگی های اصلی است. اگر فردی مبتلا به این اختلال را بشناسید، میدانید که هیجانات او چقدر سریع میتواند از ناراحتی خفیف به طغیان خشم تبدیل شود. همه چیز ممکن است خوب پیش برود، اما ناگهان ممکن است چیزی یا کسی احساسات او را تحریک کند، و بعد نمی دانید که ممکن است چه چیزی روبرو شوید.
بر اساس تحقیقات جدید سونیا وارما و همکاران دانشگاه یورک (2022)، چنین "تجارب مختلی از نقص در تنظیم هیجان" یکی از ویژگی های اصلی این اختلال است. با این حال، وارما و همکاران این سوال را مطرح کردند که آیا افراد مبتلا به Bpd در تمام جنبه های فرآیند تنظیم هیجان مشکل دارند؟ آیا آنها می توانند مجموعه ای از نقاط قوت عاطفی داشته باشند که هنوز کشف نشده باشند؟
و تنظیم هیجان دقیقا چیست؟
همانطور که این تیم تحقیقاتی آن را تعریف کردند، اختلال در تنظیم هیجان شامل «مشکلاتی در تعدیل و تنظیم هیجانهای فرد به طور خودکار یا به میل خود فرد است»، به طوری که افرادی که در این توانایی دچار نقص هستند، نه میتوانند واکنشهای بدنی غیرارادی خود را کنترل کنند و نه میتوانند در هنگام بروز هیجان، خود را از آن دور کنند. تصور کنید وقتی می خواهید وارد آسانسور شوید، شخصی شما را هل دهد. ممکن است احساس کنید صورتتان سرخ شده(واکنش غیر ارادی)اما هنوز این احتمال وجود دارد که برنگردید و شروع به فریاد زدن کنید(واکنش ارادی).
همان طور که می بینید،تنظیم هیجان شامل یک تعامل پیچیده بین آنچه بدن شما انجام می دهد و آنچه مغز شما تصمیم می گیرد در این تجربه تحریک کننده احساسات انجام دهد است. محققان کانادایی معتقد بودند که می توانند با مقایسه واکنش های غیرارادی و ارادی آن ها و مشاهده تفاوت آن ها با واکنش های افرادی که علایم Bpdرانشان نمی دهند ، وارد فرایند تنظیم هیجان برای افراد مبتلا بهBpdشوند.
مترجم :#مرضیه #یگانه_فر 🌸
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
در تعریف و درک اختلال شخصیت مرزی (Bpd)، پزشکان و پژوهش گران توافق دارند که اختلال در تنظیم هیجان (مشکلات تنظیم تجربیات هیجانی) یکی از ویژگی های اصلی است. اگر فردی مبتلا به این اختلال را بشناسید، میدانید که هیجانات او چقدر سریع میتواند از ناراحتی خفیف به طغیان خشم تبدیل شود. همه چیز ممکن است خوب پیش برود، اما ناگهان ممکن است چیزی یا کسی احساسات او را تحریک کند، و بعد نمی دانید که ممکن است چه چیزی روبرو شوید.
بر اساس تحقیقات جدید سونیا وارما و همکاران دانشگاه یورک (2022)، چنین "تجارب مختلی از نقص در تنظیم هیجان" یکی از ویژگی های اصلی این اختلال است. با این حال، وارما و همکاران این سوال را مطرح کردند که آیا افراد مبتلا به Bpd در تمام جنبه های فرآیند تنظیم هیجان مشکل دارند؟ آیا آنها می توانند مجموعه ای از نقاط قوت عاطفی داشته باشند که هنوز کشف نشده باشند؟
و تنظیم هیجان دقیقا چیست؟
همانطور که این تیم تحقیقاتی آن را تعریف کردند، اختلال در تنظیم هیجان شامل «مشکلاتی در تعدیل و تنظیم هیجانهای فرد به طور خودکار یا به میل خود فرد است»، به طوری که افرادی که در این توانایی دچار نقص هستند، نه میتوانند واکنشهای بدنی غیرارادی خود را کنترل کنند و نه میتوانند در هنگام بروز هیجان، خود را از آن دور کنند. تصور کنید وقتی می خواهید وارد آسانسور شوید، شخصی شما را هل دهد. ممکن است احساس کنید صورتتان سرخ شده(واکنش غیر ارادی)اما هنوز این احتمال وجود دارد که برنگردید و شروع به فریاد زدن کنید(واکنش ارادی).
همان طور که می بینید،تنظیم هیجان شامل یک تعامل پیچیده بین آنچه بدن شما انجام می دهد و آنچه مغز شما تصمیم می گیرد در این تجربه تحریک کننده احساسات انجام دهد است. محققان کانادایی معتقد بودند که می توانند با مقایسه واکنش های غیرارادی و ارادی آن ها و مشاهده تفاوت آن ها با واکنش های افرادی که علایم Bpdرانشان نمی دهند ، وارد فرایند تنظیم هیجان برای افراد مبتلا بهBpdشوند.
مترجم :#مرضیه #یگانه_فر 🌸
تیم #ترجمه و #تولید محتوای کانال #وارثان #فروید
#مدیر مسئول و #ویراستار: #سیدمجتبی #رباط_جزی
@nadidparid
👣وارثان فروید👣 pinned «✍یک قدرت غیرمنتظره در میان افراد با اختلال شخصیت مرزی در تعریف و درک اختلال شخصیت مرزی (Bpd)، پزشکان و پژوهش گران توافق دارند که اختلال در تنظیم هیجان (مشکلات تنظیم تجربیات هیجانی) یکی از ویژگی های اصلی است. اگر فردی مبتلا به این اختلال را بشناسید، میدانید…»