Telegram Web Link
وقتی ناگهان بغلم می‌کند، کمی غافلگیر می‌شوم، ولی حس خوبی دارد. احساس امنیت می‌کنم. من به آدم‌های اشتباهی اعتماد کرده و آدم‌های درستی را از خود رانده‌ام و به همین دلیل به چیزهایی که درباره خودم می‌دانستم، شک کرده‌ام.

کتاب:دریاچه ی مه.آلود
اثر: ریچل کین

@nadidparid
تا زمانی كه انسان اسیر است زندگی برایش معنای عمیقی دارد.
هیچ چیز همچون بردگی و اسارت به زندگی معنا نمی دهد.
چون در آن هنگام انسان برای آزادی در پیکار بزرگی است. اما هیچ چیز هم مانند آزادی معنای زندگی را به مخاطره نمی اندازد.
در آزادی است كه انسان شیدایی و سرگشتگی و آرزوی خودش را به خاطر معنی از دست می دهد.
گویا انسان آزاد باید انسانی تهی از معنی باشد.
اما عظمت انسانی آن نیست که در بردگی معنا را جستجو کند.
بلکه باید در آزادی دنبالش را بگیرد.

آخرین انار دنیا
بختیار علی

@nadidparid
درست به همان اندازه که از تنها ماندن بیزار بود تنهایی را دوست داشت.


#لیدی_ال
#رومن_گاری

@@nadidparid
ملا نصرالدین کمونیست شده بود...

از او پرسیدند: ملا میدونی کمونیسم یعنی چه؟
گفت: میدانم
گفتند: میدانی اگر دو تا اتومبیل داشته باشی و یکی دیگر اتومبیل نداشته باشد ناچار خواهی بود یکی از آن دو را بدهی!؟
گفت: بله کاملاً حاضرم همین حالا
گفتند: میدانی اگر دو تا الاغ داشته باشی باید یکی را بدهی به کسی که الاغ ندارد!
گفت: با این مخالفم!
این کار را نمی توانم انجام دهم...
گفتند: چرا این که همان منطق است و همان نتیجه؟
گفت: نه این همان نیست چون من الان دو تا الاغ دارم ولی دو تا اتومبیل ندارم!

👈بسیاری از مردم تا زمانی به شعارهای زیبایشان پایبند هستند که منافع خودشان در خطر نباشد آنها قشنگ حرف میزنند اما در مقام عمل هرگز بر اساس آنچه میگویند رفتار نمی كنند
@nadidparid
Forwarded from شاعرانه های من (اشکبوس) (اشکبوس)
از وقتی که تصمیم گرفتی دیگر برای من تکرار نشوی من هم تصمیم گرفتم دیگر این زندگی را جدی نگیرم. با زندگی جدالی ندارم و گفته ام تا جایی که می تواند زیر پایم را خالی کند...
برایم مهم نیست امروز کدامین روز هفته در کدامین ماه و سال است...
برایم مهم نیست کسی جواب سلامم را بدهد یا اینکه اصلا کسی را سلام نخواهم داد...
آدمک های این دنیا زندگی را بر من تمام کردند. آنهایی که خندیدن را یادم دادند، خنده هایم را بلوکه کردند...
آنهایی که راه را برایم نشان دادند، از نیمه های راه تنهایم گذاشتند و من ماندم و تیک تیک این ثانیه های مزخرف ...
سالهاست من به این زندگی می خندم. به این دروغک بزرگ، به این سگ دوی بی پایان...
دلنوشته : اشکبوش @ashkbos72
آنچه سعادت می نامیم به معنای دقیق ارضای نیازهای انباشته شده است که ترجیحاً یکباره رخ می دهد و بنابر ماهیتش فقط می تواند پدیده ای گذرا باشد. تداوم هر وضعی که اصل لذت رسیدن به آن را آرزو می کند فقط باعث خشنودی متوسط و ملایم می شود. ما طوری ساخته شده ایم که فقط از تباین می توانیم لذت بسیار ببریم و در وضعیت پایدار فقط اندکی کامرواییم. بنابراین امکانات سعادت ما را سرشت خود ما محدود می کند.

منبع: تمدن و ملالت های آن
نوشته: زیگموند فروید
ترجمه: محمد مبشری
@nadidparid
🔹روش خیلی راحت و راه گشایی وجود دارد که به کمک آن می توانیم گاهی اطلاعات چندی درباره‌ی مواد واپس زده‌ی ناخودآگاه به دست آوریم. سؤال می کنیم از بیمار که «در آن وضعیت، تصور چه چیز برای شما از همه محال تر بود؟ فکر می‌کنید آن موقع چه چیز به نظر شما از همه بعیدتر و دور از ذهن تر بود؟» اگر بیمار به دام بیفتد و بگوید که فکر می کند چه چیز برایش از همه باورنکردنی تر است، تقریبا همیشه به حقیقت ماجرا اعتراف خواهد کرد. [...] محتوای یک تصور یا فکر واپس زده می تواند به خودآگاهی راه بیابد، به شرطی که انکار شود. انکار، یکی از راه های دست یافتن به شناخت حقیقتی است که واپس زده می‌شود؛ راستش، انکار نقد راهی است برای از میان برداشتن واپس زنی، هرچند البته به معنای پذیرفتن آنچه واپس زده می شود نیست.

🍀چگونه فروید بخوانیم
جاش کوهن
ترجمه ی صالح نجفی
@nadidparid
2024/09/30 13:25:25
Back to Top
HTML Embed Code: