⚡ حجتالاسلام مداح و «وَتُعِزُّ مَن تَشَاءُ»
🔹 این روزها عکس بیکیفیتی از طلبهای زانو بغل گرفته در پلکان یکی از بیمارستانها، هزاران بار دستبهدست شده و تحسین و همدردی میلیونها نفر از ایرانیان را برانگیختهاست. شرح ماجرا ظاهرا کوتاه است. طلبهای که همسر بارادرش دچار کرونا بود، در حالی که خود در بیمارستان مشغول خدمت به سایر بیماران بوده خبر فوت همسرش را میشنود و در گوشهای که کسی نبیند میگرید...
🔹 اما چرا گاهی اوقات برخی تصاویر یا افراد اینگونه دلهای میلیونها نفر را میسوزاند و هزاران نفر بدون آنکه او را دیده باشند برایش مرثیهسرائی میکنند؟ مگر نه این است که هماکنون هزاران نفر از پرسنل خدوم بیمارستانها در حال خدمت به بیماران هستد و متاسفانه صدهانفر نیز براثر بیماری کرونا جان خود را از دست دادهاند؟
🔹 ماجرای شهید حججی شاید از این جهت مثال خوبی باشد. هزاران نفر از جوانان این کشور و سایر کشورها به عنوان مدافعان حرم مشغول دفاع از کیان اسلام و اهلبیت بودند. صدهانفر به شهادت رسیدند و تصاویر بسیاری از آنان منتشر شد. تکتک این عزیزان مایهی افتخار ایرانیان بوده و هستند اما یک تصویر آن هم عکسی که به دست دشمن منتشر شد ناگاه دلهای میلیونها نفر از ایرانیان را بیتاب کرد. ایران را عزادار او نمود و آنچنان موجی در کشور ایجاد کرد که هیچگاه فراموش نخواهد شد.
🔹 به جرات میتوان گفت در دستگاه محاسبات الهی اتفاقات و تقدیراتی برای انسانها وجود دارد که از فهم و درک عقول بشر خارج است. گاه انسانی گمانم را آنچنان عزت میبخشد که هیچ دستگاه تبلیغاتی را توان مقابله با آن نیست و گاه برخی انسانهای به ظاهر مقتدر و قوی را آنچنان ذلت میدهد که همت تبلیغات شرق و غرب هم برای اون بیفایده است.« قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَاءُ»(آلعمران/26)
اما براساس روایات و آیات میتوان گفت قطعا خلوص انسانها در این عزت بی تاثیر نیست. خلوصی که حاصل مراقبتها و تقوا و ورع است.
🔹 در عین احترام به همهی خدمتگزاران عرصهی پزشکی و جهادی بویژه آنانی که در روزهای اخیر بخاطر در معرض قرار گرفتن این بیماری جان خود را از دست دادهاند، تمام قد به احترام خلوص حجتالاسلام محمد مداح می ایستیم و سر تعظیم فرود میآوریم.
http://mobahesat.ir/22734
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹 این روزها عکس بیکیفیتی از طلبهای زانو بغل گرفته در پلکان یکی از بیمارستانها، هزاران بار دستبهدست شده و تحسین و همدردی میلیونها نفر از ایرانیان را برانگیختهاست. شرح ماجرا ظاهرا کوتاه است. طلبهای که همسر بارادرش دچار کرونا بود، در حالی که خود در بیمارستان مشغول خدمت به سایر بیماران بوده خبر فوت همسرش را میشنود و در گوشهای که کسی نبیند میگرید...
🔹 اما چرا گاهی اوقات برخی تصاویر یا افراد اینگونه دلهای میلیونها نفر را میسوزاند و هزاران نفر بدون آنکه او را دیده باشند برایش مرثیهسرائی میکنند؟ مگر نه این است که هماکنون هزاران نفر از پرسنل خدوم بیمارستانها در حال خدمت به بیماران هستد و متاسفانه صدهانفر نیز براثر بیماری کرونا جان خود را از دست دادهاند؟
🔹 ماجرای شهید حججی شاید از این جهت مثال خوبی باشد. هزاران نفر از جوانان این کشور و سایر کشورها به عنوان مدافعان حرم مشغول دفاع از کیان اسلام و اهلبیت بودند. صدهانفر به شهادت رسیدند و تصاویر بسیاری از آنان منتشر شد. تکتک این عزیزان مایهی افتخار ایرانیان بوده و هستند اما یک تصویر آن هم عکسی که به دست دشمن منتشر شد ناگاه دلهای میلیونها نفر از ایرانیان را بیتاب کرد. ایران را عزادار او نمود و آنچنان موجی در کشور ایجاد کرد که هیچگاه فراموش نخواهد شد.
🔹 به جرات میتوان گفت در دستگاه محاسبات الهی اتفاقات و تقدیراتی برای انسانها وجود دارد که از فهم و درک عقول بشر خارج است. گاه انسانی گمانم را آنچنان عزت میبخشد که هیچ دستگاه تبلیغاتی را توان مقابله با آن نیست و گاه برخی انسانهای به ظاهر مقتدر و قوی را آنچنان ذلت میدهد که همت تبلیغات شرق و غرب هم برای اون بیفایده است.« قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَاءُ»(آلعمران/26)
اما براساس روایات و آیات میتوان گفت قطعا خلوص انسانها در این عزت بی تاثیر نیست. خلوصی که حاصل مراقبتها و تقوا و ورع است.
🔹 در عین احترام به همهی خدمتگزاران عرصهی پزشکی و جهادی بویژه آنانی که در روزهای اخیر بخاطر در معرض قرار گرفتن این بیماری جان خود را از دست دادهاند، تمام قد به احترام خلوص حجتالاسلام محمد مداح می ایستیم و سر تعظیم فرود میآوریم.
http://mobahesat.ir/22734
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
حجتالاسلام مداح و «وَتُعِزُّ مَن تَشَاءُ» « مباحثات
⚡ نگاهی به وقایع اخیر قم
🔸 جای خالی بزرگان حوزه احساس میشود!
🔹 اتفاق غمبار تجمع و هتک حرمت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه( س) آن هم به بهانه تعظیم این بانو! بار دیگر قم را مورد توجه افکار عمومی قرار داد. بررسی زمینه و ابعاد این ماجرا میتواند به جلوگیری از اتفاقات مشابه کمک کند:
🔹 در روزهای نخست انتشار خبر ویروس کرونا و شناخت چند مبتلا در قم، رسانههای معاند باردیگر اقدام به عقدهگشائی خود ازین شهر نمودند. عدهای با هدف دینستیزی و برخی دیگر با اغراض سیاسی. متاسفانه عدم آگاهی کامل رسانهها و جریانهای مهم کشور از واقعیت امر و اینکه اساسا کانون این بیماری در قم نبودهاست، عملا میدان را برای حملات باز گذاشت و تا چند روز رسانههای مدافع این شهر حالت انفعالی داشتند.
🔹 واکنش نسجنیدهی تولیت آستان حضرت معصومه و از سوی دیگر اصرار ستاد برگزاری نمازجمعه قم مبنی بر برگزاری نمازجمعه بر دوقطبیسازیهای ایجاد شده از سوی دشمنان دامن زد. دوقطبی «شفاء» و «دواء» امری نبود که با ادبیات غیر منطقی قابل تبیین باشد. جالب آنکه در همین زمان تولیت آستان مقدس رضوی و شاهچراغ بدون اصرار و دامن زدن بر دوگانگیها اعلام نمودند آمادهی همکاری با مسئولان درمانی و سایر مسئولان هستند.
🔹 پس از چند روز از این ماجرا قم مجددا به کانون خبری تبدیل شد. اما اینبار بخاطر مجاهدتهای طلابی که علیرغم خطر بالا خود را به بیمارستانها رساندند. از تقویت روحیهی بیماران گرفته تا امور خدماتی و برخی امور دیگری که کمتر کسی با دریافت پول حاضر به انجام آنهاست. اوج این مجاهدتها با انتشار خبر درگذشت همسر یکی از این طلاب، جامعه را تحت تاثیر خود قرار داد و «من حیث لایحتسب» بسیاری از تبلیغات شوم علیه روحانیت را خنثی کرد.
🔹 دقیقا در همین زمان بود که انتشار خبر بسته شدن دربهای حرم حضرت معصومه آن هم به صورت موقت و با توجه به ایام عید صفحهی خبر را برگرداند. متاسفانه یکی از کانالهای حوزوی با عنوان انقلابی براساس معیارهای سیاسی خود فراخوان تجمع و جلوگیری از این اقدام را صادر کرد. اگرچه نصایح دلسوزان موثر نشد اما پس از مدتی این کانال از موضع خود عقبنشینی کرد. امید است این اتفاق درسی باشد که این گروه نگاه و تصمیمات خود را معیار مطلق سنجش دیگران ندانند.
🔹 اما بخش اصلی ماجرا، فراخوان و تجمع عدهای بود که در سالهای اخیر همیشه زمینهی تنش و بحرانآفرینی را به صورت مستقیم و غیر مستقیم فراهم کردهاند. فارغ از اینکه این گروه چه نام و عنوانی دارند مهم این است که با تمسک به مقدسترین اعتقادات، زمینهی هجمه به تشیع را فراهم میکنند. تجمع این گروه در مقابل حرم حضرت معصومه اگرچه ظاهرا با دغدغهی دینی و مکتب اهلبیت است اما مانور و قدرتنمائی این جریان فکری به شمار میرود.
🔹 در این بین روش اجرای تصمیمات توسط متولیان امر هم جای تعجب دارد. باتوجه به برخی واکنشها به اعمال محدودیت در اماکن مقدس چرا متولیان امر تنها به بیانیه و دستورالعمل اکتقا کردند؟ لازم بود زمینهی اجرای این تصمیم – که در زمان خود جای بررسی دارد- با بزرگان و مراجع درمیان گذاشته میشد. حتی جا داشت با برخی از علما و مراجعی که منتقد این تصمیم بودند مشورت و رایزنی میشد ولزوم این تصمیم برای آنها تبیین میشد.
🔹 در کنار همهی این اتفاقات اظهار نظر و حملهی مولوی عبدالحمید به «جامعة المصطفی العالمیه »نیز در جای خود جالب توجه است. گویا دو لبهي قیچی درحال بهرهبرداری از ماجرای ویروس کرونا هستند.هر دو در تلاشاند با بههم ریختن روان جامعه، عقدههای نهفتهی خود را نسبت به نظام اسلامی عیان و تلافی کنند.
🔹 در این بین جای خالی بزرگان و مراجع شدیدا احساس میشود. این بزرگواران باید ضمن نقشآفرینی جدی در این موضوع، با روشهای مناسب از گسترش آن جلوگیری کنند. از سوی دیگرباید دید مسئولان امنیتی کشور چه تدابیری را اتخاذ خواهد کرد. آیا زمان آن نرسیده است که برخی ملاحظات کنار گذاشته شود و با اعضای اصلی جریان افراطی شیعی برخورد جدی شود؟
http://mobahesat.ir/22743
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸 جای خالی بزرگان حوزه احساس میشود!
🔹 اتفاق غمبار تجمع و هتک حرمت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه( س) آن هم به بهانه تعظیم این بانو! بار دیگر قم را مورد توجه افکار عمومی قرار داد. بررسی زمینه و ابعاد این ماجرا میتواند به جلوگیری از اتفاقات مشابه کمک کند:
🔹 در روزهای نخست انتشار خبر ویروس کرونا و شناخت چند مبتلا در قم، رسانههای معاند باردیگر اقدام به عقدهگشائی خود ازین شهر نمودند. عدهای با هدف دینستیزی و برخی دیگر با اغراض سیاسی. متاسفانه عدم آگاهی کامل رسانهها و جریانهای مهم کشور از واقعیت امر و اینکه اساسا کانون این بیماری در قم نبودهاست، عملا میدان را برای حملات باز گذاشت و تا چند روز رسانههای مدافع این شهر حالت انفعالی داشتند.
🔹 واکنش نسجنیدهی تولیت آستان حضرت معصومه و از سوی دیگر اصرار ستاد برگزاری نمازجمعه قم مبنی بر برگزاری نمازجمعه بر دوقطبیسازیهای ایجاد شده از سوی دشمنان دامن زد. دوقطبی «شفاء» و «دواء» امری نبود که با ادبیات غیر منطقی قابل تبیین باشد. جالب آنکه در همین زمان تولیت آستان مقدس رضوی و شاهچراغ بدون اصرار و دامن زدن بر دوگانگیها اعلام نمودند آمادهی همکاری با مسئولان درمانی و سایر مسئولان هستند.
🔹 پس از چند روز از این ماجرا قم مجددا به کانون خبری تبدیل شد. اما اینبار بخاطر مجاهدتهای طلابی که علیرغم خطر بالا خود را به بیمارستانها رساندند. از تقویت روحیهی بیماران گرفته تا امور خدماتی و برخی امور دیگری که کمتر کسی با دریافت پول حاضر به انجام آنهاست. اوج این مجاهدتها با انتشار خبر درگذشت همسر یکی از این طلاب، جامعه را تحت تاثیر خود قرار داد و «من حیث لایحتسب» بسیاری از تبلیغات شوم علیه روحانیت را خنثی کرد.
🔹 دقیقا در همین زمان بود که انتشار خبر بسته شدن دربهای حرم حضرت معصومه آن هم به صورت موقت و با توجه به ایام عید صفحهی خبر را برگرداند. متاسفانه یکی از کانالهای حوزوی با عنوان انقلابی براساس معیارهای سیاسی خود فراخوان تجمع و جلوگیری از این اقدام را صادر کرد. اگرچه نصایح دلسوزان موثر نشد اما پس از مدتی این کانال از موضع خود عقبنشینی کرد. امید است این اتفاق درسی باشد که این گروه نگاه و تصمیمات خود را معیار مطلق سنجش دیگران ندانند.
🔹 اما بخش اصلی ماجرا، فراخوان و تجمع عدهای بود که در سالهای اخیر همیشه زمینهی تنش و بحرانآفرینی را به صورت مستقیم و غیر مستقیم فراهم کردهاند. فارغ از اینکه این گروه چه نام و عنوانی دارند مهم این است که با تمسک به مقدسترین اعتقادات، زمینهی هجمه به تشیع را فراهم میکنند. تجمع این گروه در مقابل حرم حضرت معصومه اگرچه ظاهرا با دغدغهی دینی و مکتب اهلبیت است اما مانور و قدرتنمائی این جریان فکری به شمار میرود.
🔹 در این بین روش اجرای تصمیمات توسط متولیان امر هم جای تعجب دارد. باتوجه به برخی واکنشها به اعمال محدودیت در اماکن مقدس چرا متولیان امر تنها به بیانیه و دستورالعمل اکتقا کردند؟ لازم بود زمینهی اجرای این تصمیم – که در زمان خود جای بررسی دارد- با بزرگان و مراجع درمیان گذاشته میشد. حتی جا داشت با برخی از علما و مراجعی که منتقد این تصمیم بودند مشورت و رایزنی میشد ولزوم این تصمیم برای آنها تبیین میشد.
🔹 در کنار همهی این اتفاقات اظهار نظر و حملهی مولوی عبدالحمید به «جامعة المصطفی العالمیه »نیز در جای خود جالب توجه است. گویا دو لبهي قیچی درحال بهرهبرداری از ماجرای ویروس کرونا هستند.هر دو در تلاشاند با بههم ریختن روان جامعه، عقدههای نهفتهی خود را نسبت به نظام اسلامی عیان و تلافی کنند.
🔹 در این بین جای خالی بزرگان و مراجع شدیدا احساس میشود. این بزرگواران باید ضمن نقشآفرینی جدی در این موضوع، با روشهای مناسب از گسترش آن جلوگیری کنند. از سوی دیگرباید دید مسئولان امنیتی کشور چه تدابیری را اتخاذ خواهد کرد. آیا زمان آن نرسیده است که برخی ملاحظات کنار گذاشته شود و با اعضای اصلی جریان افراطی شیعی برخورد جدی شود؟
http://mobahesat.ir/22743
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
جای خالی بزرگان حوزه احساس میشود! « مباحثات
⚡ پیام عبدالحمید برای عبدالحمید
✏حجتالاسلام دکتر محسن الویری
🔹 اخیرا یک قطعه فیلم شش دقیقه و چهار ثانیهای به تاریخ جمعه 23 اسفند به صورت رسمی از سوی پایگاه اطلاعرسانی دفتر شیخ الاسلام مولوی عبدالحمید در شبکههای اجتماعی منتشر شده است .در این عبارات که امیدوارم آن را پس از دو بار گوش دادن، امانتدارانه نقل کرده باشم، نوزده گزاره وجود دارد که جز دو گزاره هنجاری توصیه رجوع به الله و توبه کردن، دیگر گزارههای وصفی آن، زمینهساز طرح پرسشهای زیادی است.
🔹 بخشی از گزارههای وصفی سخن آقای عبدالحمید را با آمار و اطلاعات رسمی و قابل اعتماد میتوان ارزیابی کرد، مانند برخورداری جامعه المصطفی از بالاترین بودجه، و یا منشأ طلبه چینی داشتن شیوع کرونا در ایران که حتما نهادهای ذیربط در این زمینه اطلاعرسانی خواهند کرد. ولی نقطه کانونی این بحث ایجاد ارتباط بین سه مقوله بیاحترامی برخی گروههای مطرود در ایران به برخی از اصحاب پیامبر و گذر کردن ویروس کرونا از چند کشور و ورود آن به ایران از طریق جامعه المصطفی و انگیزه و قلمرو فعالیتهای جامعه المصطفی است. این سه مقوله وقتی در پیوند با هم دیده شود، پرسشهایی نو برمیانگیزد:
🔸 دستهای از این پرسشها به انبوه نمونههای نقض این پیوند برمیگردد. توجیه جناب شیخالاسلام برای گسترش این بیماری در بیش از 140 کشور جهان چیست؟ با چه منطقی میتوان گسترش این ویروس را در سرزمینهایی که حرمت صحابه در آنها پاس داشته میشود تبیین کرد؟ آیا همه کشورهای هدف این ویروس ویرانگر، نهادهایی مانند جامعه المصطفی دارند؟ و انبوهی از پرسشهایی از این دست.
🔸 دستهای دیگر از پرسشها، ناظر به زمینه و زمانه بیان این سخنان است: در این شرایط که در کنار این همه دشواری بینظیر در یک قرن اخیر، مردم نجیب کشورمان یک زیبایی ماندگار دیگر به نمایش گذاشتهاند، این سخن چه اولویتی دارد؟ چه ضرورتی برای بیان آن در این شرایط وجود دارد؟ از نقد یک نهاد علمی که حقیر به دلیل تدریس طولانی در آن جا بسیار سخت میتوانم با موضعگیری شما همراهی داشته باشم چگونه میتوان دفاع کرد؟ اکنون زمانه همدلی است یا آسیبشناسی؟ اکنون که آشکار شدن واقعیت زندگی غربیها، بار دیگر بزرگی مردم ما و فرهنگ غنی ما را به رخ جهانیان کشیده است، از این سخن بوی ناهمدلی به مشام نمیرسد؟ و دهها پرسش از این دست.
🔹 اکنون اجازه میخواهم از یک عبدالحمید دیگر در تاریخ یاد کنم که دانشجویان و دانشآموختگان تاریخ تمدن اسلامی با او نیک آشنایند. عبدالحمید بن یحیی که به احتمال زیاد اصالت ایرانی داشت و کاتب مروان بن محمد آخرین خلیفه اموی بود، او کاتب پرآوازهای است که سخنانی نغز از او باقی مانده است. از جمله، این سخن (که در انساب الاشراف، ج 4، ص 164 آمده) از اوست:
من كان منطقه اكثر من عقله كان منطقه عليه، و من كان عقله اكثر من منطقه كان منطقه له.
هر که سخن گفتنش بیش از خردورزیاش باشد، سخن او به زیان او خواهد شد و هر که خردورزیاش بیش از سخن گفتنش باشد، سخن او به سود او خواهد شد.
🔸 مسعودی نیز (در مروج الذهب، ج 3، ص 249) خاطرهای زیبا از او نقل کرده است:
گفته شده است که مروان آن هنگام که از پایان یافتن فرمانروایی خود اطمینان یافت به عبدالحمید گفت به این نیاز رسیدهام که تو به دشمنان من بپیوندی و تظاهر به خیانت به من کنی، شگفتی آنها از ادب تو و نیاز آنها به کتابت تو آنها را به خوشگمانی در باره تو وامیدارد، در این حالت، اگر توانستی در زنده بودن من به من سود رسان وگرنه از حفظ حرمت من پس از مرگم ناتوان نخواهی بود. عبدالحمید در پاسخ گفت: آن چه به من پیشنهاد کردی سودمندترین گزینه برای تو و زشتترین گزینه برای من است، من راهی جز شکیبایی ندارم تا این که خداوند گشایشی ایجاد کند و یا با تو کشته شوم، و چنین گفت:
وفاداری را پنهان دارم و نیرنگ آشکار کنم؟ ـ چه کسی برای من عذر و بهانهای میآموزد که ظاهر آن مردمپسند باشد؟
🔹 وجه شبه این داستان بایستگی پایبندی به وفای نهفته در دل است. عبدالحمید تاریخ به عبدالحمید سیستان ما یادآور میشود که شما که در دل به این مرز و بوم و آیین وفا دارید، به گونهای سخن نگویید که دشمنان بر پایه ادب و علم شما به شما خوشگمان شوند. ما اکنون بیش از هر زمان دیگر نیازمند همدلی هستیم.
مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22747
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✏حجتالاسلام دکتر محسن الویری
🔹 اخیرا یک قطعه فیلم شش دقیقه و چهار ثانیهای به تاریخ جمعه 23 اسفند به صورت رسمی از سوی پایگاه اطلاعرسانی دفتر شیخ الاسلام مولوی عبدالحمید در شبکههای اجتماعی منتشر شده است .در این عبارات که امیدوارم آن را پس از دو بار گوش دادن، امانتدارانه نقل کرده باشم، نوزده گزاره وجود دارد که جز دو گزاره هنجاری توصیه رجوع به الله و توبه کردن، دیگر گزارههای وصفی آن، زمینهساز طرح پرسشهای زیادی است.
🔹 بخشی از گزارههای وصفی سخن آقای عبدالحمید را با آمار و اطلاعات رسمی و قابل اعتماد میتوان ارزیابی کرد، مانند برخورداری جامعه المصطفی از بالاترین بودجه، و یا منشأ طلبه چینی داشتن شیوع کرونا در ایران که حتما نهادهای ذیربط در این زمینه اطلاعرسانی خواهند کرد. ولی نقطه کانونی این بحث ایجاد ارتباط بین سه مقوله بیاحترامی برخی گروههای مطرود در ایران به برخی از اصحاب پیامبر و گذر کردن ویروس کرونا از چند کشور و ورود آن به ایران از طریق جامعه المصطفی و انگیزه و قلمرو فعالیتهای جامعه المصطفی است. این سه مقوله وقتی در پیوند با هم دیده شود، پرسشهایی نو برمیانگیزد:
🔸 دستهای از این پرسشها به انبوه نمونههای نقض این پیوند برمیگردد. توجیه جناب شیخالاسلام برای گسترش این بیماری در بیش از 140 کشور جهان چیست؟ با چه منطقی میتوان گسترش این ویروس را در سرزمینهایی که حرمت صحابه در آنها پاس داشته میشود تبیین کرد؟ آیا همه کشورهای هدف این ویروس ویرانگر، نهادهایی مانند جامعه المصطفی دارند؟ و انبوهی از پرسشهایی از این دست.
🔸 دستهای دیگر از پرسشها، ناظر به زمینه و زمانه بیان این سخنان است: در این شرایط که در کنار این همه دشواری بینظیر در یک قرن اخیر، مردم نجیب کشورمان یک زیبایی ماندگار دیگر به نمایش گذاشتهاند، این سخن چه اولویتی دارد؟ چه ضرورتی برای بیان آن در این شرایط وجود دارد؟ از نقد یک نهاد علمی که حقیر به دلیل تدریس طولانی در آن جا بسیار سخت میتوانم با موضعگیری شما همراهی داشته باشم چگونه میتوان دفاع کرد؟ اکنون زمانه همدلی است یا آسیبشناسی؟ اکنون که آشکار شدن واقعیت زندگی غربیها، بار دیگر بزرگی مردم ما و فرهنگ غنی ما را به رخ جهانیان کشیده است، از این سخن بوی ناهمدلی به مشام نمیرسد؟ و دهها پرسش از این دست.
🔹 اکنون اجازه میخواهم از یک عبدالحمید دیگر در تاریخ یاد کنم که دانشجویان و دانشآموختگان تاریخ تمدن اسلامی با او نیک آشنایند. عبدالحمید بن یحیی که به احتمال زیاد اصالت ایرانی داشت و کاتب مروان بن محمد آخرین خلیفه اموی بود، او کاتب پرآوازهای است که سخنانی نغز از او باقی مانده است. از جمله، این سخن (که در انساب الاشراف، ج 4، ص 164 آمده) از اوست:
من كان منطقه اكثر من عقله كان منطقه عليه، و من كان عقله اكثر من منطقه كان منطقه له.
هر که سخن گفتنش بیش از خردورزیاش باشد، سخن او به زیان او خواهد شد و هر که خردورزیاش بیش از سخن گفتنش باشد، سخن او به سود او خواهد شد.
🔸 مسعودی نیز (در مروج الذهب، ج 3، ص 249) خاطرهای زیبا از او نقل کرده است:
گفته شده است که مروان آن هنگام که از پایان یافتن فرمانروایی خود اطمینان یافت به عبدالحمید گفت به این نیاز رسیدهام که تو به دشمنان من بپیوندی و تظاهر به خیانت به من کنی، شگفتی آنها از ادب تو و نیاز آنها به کتابت تو آنها را به خوشگمانی در باره تو وامیدارد، در این حالت، اگر توانستی در زنده بودن من به من سود رسان وگرنه از حفظ حرمت من پس از مرگم ناتوان نخواهی بود. عبدالحمید در پاسخ گفت: آن چه به من پیشنهاد کردی سودمندترین گزینه برای تو و زشتترین گزینه برای من است، من راهی جز شکیبایی ندارم تا این که خداوند گشایشی ایجاد کند و یا با تو کشته شوم، و چنین گفت:
وفاداری را پنهان دارم و نیرنگ آشکار کنم؟ ـ چه کسی برای من عذر و بهانهای میآموزد که ظاهر آن مردمپسند باشد؟
🔹 وجه شبه این داستان بایستگی پایبندی به وفای نهفته در دل است. عبدالحمید تاریخ به عبدالحمید سیستان ما یادآور میشود که شما که در دل به این مرز و بوم و آیین وفا دارید، به گونهای سخن نگویید که دشمنان بر پایه ادب و علم شما به شما خوشگمان شوند. ما اکنون بیش از هر زمان دیگر نیازمند همدلی هستیم.
مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22747
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
پیام عبدالحمید برای عبدالحمید « مباحثات
⚡️زیارت عاشورا از دور و رفع حوائج
🖋مریم هدایت
اخیراً پستی با عنوان "کرونا و دفع آن با زیارت عاشورا" منتشر شدهاست که در آن، تأثیر زیارت عاشورا در برطرف نمودن بلایا مورد چالش است.
📝آنچه نویسنده در پی بیان آن است به فرق بین «زیارة الحسین ع» و «زیارة قبر الحسین ع» در روایات بر میگردد؛ که محدثان و شارحان روایات طی نقل روایات مربوط به آن و فقیهان ضمن بیان احکام مربوطه، بدان توجه نمودهاند و در کتب خود از آن بحث کردهاند و کشف جدیدی نیست.
📝روایتی که زیارت عاشورا را نقل میکند از کتاب کاملالزیارات است که از معتبرترین مصادر نقل زیارات ائمه ع به شمار میرود . وجود قرائنی در آن روایت، نشان میدهد ثوابهای ذکر شده، به خواندن آن زیارتنامه از دور نیز تعلق میگیرد. از جمله:
1- پس از بیان ثوابهای زیارت قبر امام حسین ع در روز عاشورا، راوی از امام باقر ع ثواب کسی که از راه دور زیارت کند را میپرسد.
2- در ادامه، علقمه از حضرت باقر ع دعایی برای زیارت از نزدیک و دعایی برای زیارت از دور طلب میکند.
3- علقمه در انتها گوید امام باقر ع فرمود اگر میتوانی هر روز عمرت با این زیارت آن حضرت را زیارت کنی چنان کن که انشاءالله همه آن ثوابها برایت خواهدبود. (کامل الزیارات، ص 179)
⬅بنابراین خواندن زیارت عاشورا، فقط برای کسی نیست که در روز عاشورا در کربلا نزد قبر امام حسین ع حاضر باشد و از راه دور هم میتوان آن زیارت را به امید برخورداری از آثار مذکور خواند.
📝آثاری که برای زیارت عاشورا نقل و سبب پایبندی متدینان به آن زیارت شدهاست منحصر به یک روایت نیست بلکه روایات متعددی برای بیان آثار قرائت "متن زیارت عاشورا" وجود دارد:
🔖 برای نمونه، در روایتی که متن کنونی زیارت عاشورا به همراه دعای بعد از آن نقل شدهاست؛ در انتهای روایت از قول امام صادق ع به صفوان چنین آمدهاست:
ای صفوان، اگر حاجتی برایت پیش آمد، هر جا بودی به این زیارت، زیارت کن و این دعا را بخوان و حاجتت را از پروردگارت بخواهد که برآوردهشود از سوی خدا و خداوند، به امتنان، وعده خود به رسولش را خلاف نخواهد فرمود و الحمدلله (مصباحالمتهجد- 2:782)
📌نویسنده روایات دیگری را که مضمونی شبیه به روایت مورد بحث او دارند –هر چند سندی متفاوت و بعضاً متن متفاوتتری دارند- با آن روایت یکسان دانسته، گمانه شایعه بودن آن آثار را مطرح میکند و اضافات را افزودههای راوی یا شارح یا املاکننده شمردهاست. این احتمال،
▪علاوه بر اینکه نیاز به دلیل اثباتی دارد،
▪اشکالاتی در پی دارد همچون:
- ناآشنایی با پدیده تقطیع در روایات،
- تقطیع را دلیل بر زاید بودن اضافات دانستن،
- ناسازگاری با کیفیت دقیق و مضبوط جمع روایات و ...
📌 اولاً احتمال اضافهشدن به متن روایات با این مقایسههای ساده اثباتشدنی نیست. ثانیاً حتی اگر بتواند از عهده اثبات چنان احتمالی برآید با روایات متعدد دیگری که صراحتاً آثاری را برای خواندن متن زیارت عاشورا چه میکند؟
📌ایشان طی پستی دیگر، آثار نقل شده برای خواندن زیارت عاشورا را با سه چالش درونی روبرو میداند و
📌چکیده چالشهای مطرح شده اینستکه:
- متن زیارتنامه عاشورا بیربط به شفابخشی است.
- انتظار شفابخشی از آن متن عجیب و دور از واقع است.
- امامان ع بلا را از خود دور نکردهاند پس از دیگران نیز نمیتوانند دور کنند.
حال آنکه
1⃣ این نحو ربطیابی برای ما که همه تأثیرات اسباب در عالم را نمیشناسیم درست نیست.
کسی که فقط بخواهد با علوم طبیعی به حقایق امور این عالم پی ببرد مثل مورچهای است که روی کاغذی حرکت قلم را میبیند. او فقط نوک قلم و سیاه شدن کاغذ در تأثیر آن را میبیند. اگر کسی بالاتر از آن را ببیند، دستی که آن قلم را میچرخاند، مغزی که به آن دست فرمان میدهد را هم میبیند و آنها را نیز در سیاهشدن کاغذ مؤثر میداند.
در دفع و رفع بیماری نیز اسباب و تأثیرات آنها منحصر به شناخت بدن و تأثیرات آن از خوردنیها و آشامیدنیها و میکروب و ویروس نیست بلکه اسباب و امورات معنوی هم دخالت دارند هرچند شاید ما هنوز آن اثار را نمیشناسیم.
2⃣ اینکه کسی بگوید متن زیارت عاشورا، ذکر مصائب است و آن بزرگواران خود در معرض بلا بودند و از خود دفع بلا نکردند پس این زیارت در دفع بلا تأثیر ندارد، مثل آن است که کسی در پاسخ اینکه کودک برای رشد،علاوه بر غذا به آرامش و آغوش مادر هم نیاز دارد بگوید:
- در سلولهای کودک – آنطور که آزمایشها نشان میدهد- جز آب و مواد غذایی چیزی نیست (چالش اول)
- چطور مادری که خودش در فرآیند به دنیا آمدن این فرزند آنقدر زجر و درد و رنج میکشد میتواند منشأ آرامش و محبت برای فرزندش باشد؟ (چالش دوم)
- اگر او آرامش و امنیت داشت، درد و ناآرامیهای دوران بارداری و زایمان را از خود دور میکرد (چالش سوم).
🔹مشاهده متن کامل:
http://mobahesat.ir/22738
🔻🔻🔻
@mobahesatmaz
🖋مریم هدایت
اخیراً پستی با عنوان "کرونا و دفع آن با زیارت عاشورا" منتشر شدهاست که در آن، تأثیر زیارت عاشورا در برطرف نمودن بلایا مورد چالش است.
📝آنچه نویسنده در پی بیان آن است به فرق بین «زیارة الحسین ع» و «زیارة قبر الحسین ع» در روایات بر میگردد؛ که محدثان و شارحان روایات طی نقل روایات مربوط به آن و فقیهان ضمن بیان احکام مربوطه، بدان توجه نمودهاند و در کتب خود از آن بحث کردهاند و کشف جدیدی نیست.
📝روایتی که زیارت عاشورا را نقل میکند از کتاب کاملالزیارات است که از معتبرترین مصادر نقل زیارات ائمه ع به شمار میرود . وجود قرائنی در آن روایت، نشان میدهد ثوابهای ذکر شده، به خواندن آن زیارتنامه از دور نیز تعلق میگیرد. از جمله:
1- پس از بیان ثوابهای زیارت قبر امام حسین ع در روز عاشورا، راوی از امام باقر ع ثواب کسی که از راه دور زیارت کند را میپرسد.
2- در ادامه، علقمه از حضرت باقر ع دعایی برای زیارت از نزدیک و دعایی برای زیارت از دور طلب میکند.
3- علقمه در انتها گوید امام باقر ع فرمود اگر میتوانی هر روز عمرت با این زیارت آن حضرت را زیارت کنی چنان کن که انشاءالله همه آن ثوابها برایت خواهدبود. (کامل الزیارات، ص 179)
⬅بنابراین خواندن زیارت عاشورا، فقط برای کسی نیست که در روز عاشورا در کربلا نزد قبر امام حسین ع حاضر باشد و از راه دور هم میتوان آن زیارت را به امید برخورداری از آثار مذکور خواند.
📝آثاری که برای زیارت عاشورا نقل و سبب پایبندی متدینان به آن زیارت شدهاست منحصر به یک روایت نیست بلکه روایات متعددی برای بیان آثار قرائت "متن زیارت عاشورا" وجود دارد:
🔖 برای نمونه، در روایتی که متن کنونی زیارت عاشورا به همراه دعای بعد از آن نقل شدهاست؛ در انتهای روایت از قول امام صادق ع به صفوان چنین آمدهاست:
ای صفوان، اگر حاجتی برایت پیش آمد، هر جا بودی به این زیارت، زیارت کن و این دعا را بخوان و حاجتت را از پروردگارت بخواهد که برآوردهشود از سوی خدا و خداوند، به امتنان، وعده خود به رسولش را خلاف نخواهد فرمود و الحمدلله (مصباحالمتهجد- 2:782)
📌نویسنده روایات دیگری را که مضمونی شبیه به روایت مورد بحث او دارند –هر چند سندی متفاوت و بعضاً متن متفاوتتری دارند- با آن روایت یکسان دانسته، گمانه شایعه بودن آن آثار را مطرح میکند و اضافات را افزودههای راوی یا شارح یا املاکننده شمردهاست. این احتمال،
▪علاوه بر اینکه نیاز به دلیل اثباتی دارد،
▪اشکالاتی در پی دارد همچون:
- ناآشنایی با پدیده تقطیع در روایات،
- تقطیع را دلیل بر زاید بودن اضافات دانستن،
- ناسازگاری با کیفیت دقیق و مضبوط جمع روایات و ...
📌 اولاً احتمال اضافهشدن به متن روایات با این مقایسههای ساده اثباتشدنی نیست. ثانیاً حتی اگر بتواند از عهده اثبات چنان احتمالی برآید با روایات متعدد دیگری که صراحتاً آثاری را برای خواندن متن زیارت عاشورا چه میکند؟
📌ایشان طی پستی دیگر، آثار نقل شده برای خواندن زیارت عاشورا را با سه چالش درونی روبرو میداند و
📌چکیده چالشهای مطرح شده اینستکه:
- متن زیارتنامه عاشورا بیربط به شفابخشی است.
- انتظار شفابخشی از آن متن عجیب و دور از واقع است.
- امامان ع بلا را از خود دور نکردهاند پس از دیگران نیز نمیتوانند دور کنند.
حال آنکه
1⃣ این نحو ربطیابی برای ما که همه تأثیرات اسباب در عالم را نمیشناسیم درست نیست.
کسی که فقط بخواهد با علوم طبیعی به حقایق امور این عالم پی ببرد مثل مورچهای است که روی کاغذی حرکت قلم را میبیند. او فقط نوک قلم و سیاه شدن کاغذ در تأثیر آن را میبیند. اگر کسی بالاتر از آن را ببیند، دستی که آن قلم را میچرخاند، مغزی که به آن دست فرمان میدهد را هم میبیند و آنها را نیز در سیاهشدن کاغذ مؤثر میداند.
در دفع و رفع بیماری نیز اسباب و تأثیرات آنها منحصر به شناخت بدن و تأثیرات آن از خوردنیها و آشامیدنیها و میکروب و ویروس نیست بلکه اسباب و امورات معنوی هم دخالت دارند هرچند شاید ما هنوز آن اثار را نمیشناسیم.
2⃣ اینکه کسی بگوید متن زیارت عاشورا، ذکر مصائب است و آن بزرگواران خود در معرض بلا بودند و از خود دفع بلا نکردند پس این زیارت در دفع بلا تأثیر ندارد، مثل آن است که کسی در پاسخ اینکه کودک برای رشد،علاوه بر غذا به آرامش و آغوش مادر هم نیاز دارد بگوید:
- در سلولهای کودک – آنطور که آزمایشها نشان میدهد- جز آب و مواد غذایی چیزی نیست (چالش اول)
- چطور مادری که خودش در فرآیند به دنیا آمدن این فرزند آنقدر زجر و درد و رنج میکشد میتواند منشأ آرامش و محبت برای فرزندش باشد؟ (چالش دوم)
- اگر او آرامش و امنیت داشت، درد و ناآرامیهای دوران بارداری و زایمان را از خود دور میکرد (چالش سوم).
🔹مشاهده متن کامل:
http://mobahesat.ir/22738
🔻🔻🔻
@mobahesatmaz
مباحثات
زیارت عاشورا از دور و رفع حوائج « مباحثات
⚡️سال 98؛ روحانیون شهیری که درگذشتند
🔸سالی که گذشت همراه با حزن و اندوه هایی بود. نخستین روزهای سال بود که سیل ویرانگری کشور را فرا گرفت و جان بسیاری را ستاند. در این روزهای پایان سال نیز بیماری فراگیری رخ نموده و غم را افزون کرده است. برخی از سرشناسان حوزه و روحانیت نیز در سال گذشته رخ در نقاب خاک کشیدند.
🔹مراجع
در این میان درگذشت دو تن از روحانیون که در جایگاه مرجعیت بودند مورد توجه قرار گرفت. آیت الله قربانعلی محقق کابلی از مراجع افغانستانی مقیم در قم بود که در نود سالگی درگذشت. وی از شاگردان امام خمینی، سید عبدالاعلی سبزواری و آیت الله خویی بود
یکی دیگر از مراجعی که در سال گذشته درگذشت، آیت الله سید محمد شاهرودی بود. وی فرزند آیت الله سید محمود شاهرودی مرجع تقلید نجف در دهه پنجاه شمسی بود که پس از آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی زعامت شیعیان را بر عهده داشت.
🔹فقیهان
آیت الله شیخ حسین حقانی هم از جمله روحانیونی بود که در سال گذشته دیده از جهان فرو بست. او تولیت مدرسه علمی حقانی را بر عهده داشت. پدرش علی حقانی بانی این مدرسه بود و حسین به همراه آقایان بهشتی و مشکینی و مهدی تهرانی نخستین هیئت مدیره این مدرسه را بر عهده داشتند.
آیت الله سید محمد رضا موسوی خِرسان از فقهای برجسته حوزه نجف نیز در 86 سالگی دیده از جهان فرو بست. وی آخرین بازمانده از گروه هشت نفره ای بود که آیت الله خویی در جریان شورش شیعیان عراق علیه رژیم صدام در انتفاضه شعبانیه سال 1991 برای اداره امور نجف تعیین کرد.
یکی دیگر از شاگردان مرحوم خویی نیز در تهران درگذشت. آیت الله سید محمد تقی نقوی قائنی از فقهایی بود که در نجف تحصیل کرد. در تهران مجالس درس و موعظه برپا می کرد. وی تفسیر قرآن "ضیاء الفرقان" و همچنین شرح نهج البلاغه "مفتاح السعاده" را نیز نگاشته بود. او 18 خرداد ماه در 90 سالگی در تهران چشم از جهان فروبست.
آیت الله سید حسین شمس هم از درگذشتگان سال 98 بود. وی از اساتید برجسته حوزه مشهد نقل شده است که وی به همراه سید جلال الدین آشتیانی و شخص دیگری، درس خارج کفایه خصوصی علامه طباطبایی را درک کرده اند. وی جهت تأسیس یک مرکز دینی شیعه به ترکیه مهاجرت کرده بود که در این کشور دیده از جهان فروبست و بنا به وصیتش در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
در آخرین روزهای سال، آیت الله سید هاشم بطحایی نیز رخ در نقاب خاک کشید. وی اولین استاندار و نماینده امام در استان چهارمحال و بختیاری بود. وی همچنین نماینده ولی فقه و امام جمعه گلپایگان بود و در مجلس خبرگان رهبری در دوره پنجم از تهران نیز حضور داشت.
🔹محققین
در سال گذشته، دو تن از محققین برجسته نیز دیده از جهان فرو بستند. یکی از آنها شیخ محمد آصف محسنی بود. وی از شاگردان آیت الله خویی محسوب می شد و در افغانستان به فعالیت می پرداخت. او به فعالیتهای سیاسی نیز می پرداخت و از مؤسسان حزب حرکت اسلامی افغانستان محسوب می شد. وی از مدافعان تقریب مذاهب اسلامی بود.
یکی از غم انگیزترین وقایع سال گذشته درگذشت علامه سید جعفر مرتضی عاملی بود. وی تاریخ پژوه نامدار شیعه بود. آثار مهمی از قبیل الصحیح من سیره النبی الاعظم و الصحیح من سیره الامام علی (ع) را تالیف کرده بود. او همچنین در خصوص زندگی سیاسی ائمه شیعه به تحقیق پرداخته و برخی برداشتهای ناصواب در این خصوص را رد کرده بوداین محقق برجسته در شب رحلت پیامبر (ص) در سن 75 سالگی در بیروت درگذشت.
یکی از برجسته ترین محققین کشور که در این سال درگذشت، مرحوم سید هادی خسروشاهی بود. آثار وی بالغ از هشتاد جلد کتاب بود. علاوه بر این 120 جلد کتاب نیز با تحقیق، توضیح یا مقدمه ی وی چاپ و منتشر شده بود. او آثار برخی از متفکران اسلامی را جمع آوری و منتشر کرده بود.
🔹ائمه جمعه
در سال گذشته یکی از امامان جمعه دیده از جهان فروبست که روحیه و مرام متفاوتی داشت. حجه الاسلام اصغر جدایی امام جمعه بیله سوار اردبیل بود که در سالهای اخیر با سخنان و رفتارهای متفاوت خود، محبوبیتی به دست آورده و مورد توجه رسانه ها قرار گرفته بود که به دلیل بیماری سرطان در یازدهم اردیبهشت ماه در بیمارستان خاتم الانبیاء تهران دیده از جهان فرو بست.
یکی از تلخترین وقایع امسال برای روحانیت، شهادت امام جمعه کازرون بود. شیخ محمد خرسند امام جمعه کازرون پس از بازگشت از مراسم احیای شب بیست و سوم رمضان در مقابل منزل خود مورد سوء قصد قرار گرفت و با ضربات چاقو به شهادت رسید. اینگونه تعرض به روحانیت، پیش از این نیز گزارش شده بود. در همدان نیز طلبه ی جوانی مورد سوء قصد قرار گرفت و به شهادت رسید.
متن کامل گزارش:
http://mobahesat.ir/22752
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸سالی که گذشت همراه با حزن و اندوه هایی بود. نخستین روزهای سال بود که سیل ویرانگری کشور را فرا گرفت و جان بسیاری را ستاند. در این روزهای پایان سال نیز بیماری فراگیری رخ نموده و غم را افزون کرده است. برخی از سرشناسان حوزه و روحانیت نیز در سال گذشته رخ در نقاب خاک کشیدند.
🔹مراجع
در این میان درگذشت دو تن از روحانیون که در جایگاه مرجعیت بودند مورد توجه قرار گرفت. آیت الله قربانعلی محقق کابلی از مراجع افغانستانی مقیم در قم بود که در نود سالگی درگذشت. وی از شاگردان امام خمینی، سید عبدالاعلی سبزواری و آیت الله خویی بود
یکی دیگر از مراجعی که در سال گذشته درگذشت، آیت الله سید محمد شاهرودی بود. وی فرزند آیت الله سید محمود شاهرودی مرجع تقلید نجف در دهه پنجاه شمسی بود که پس از آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی زعامت شیعیان را بر عهده داشت.
🔹فقیهان
آیت الله شیخ حسین حقانی هم از جمله روحانیونی بود که در سال گذشته دیده از جهان فرو بست. او تولیت مدرسه علمی حقانی را بر عهده داشت. پدرش علی حقانی بانی این مدرسه بود و حسین به همراه آقایان بهشتی و مشکینی و مهدی تهرانی نخستین هیئت مدیره این مدرسه را بر عهده داشتند.
آیت الله سید محمد رضا موسوی خِرسان از فقهای برجسته حوزه نجف نیز در 86 سالگی دیده از جهان فرو بست. وی آخرین بازمانده از گروه هشت نفره ای بود که آیت الله خویی در جریان شورش شیعیان عراق علیه رژیم صدام در انتفاضه شعبانیه سال 1991 برای اداره امور نجف تعیین کرد.
یکی دیگر از شاگردان مرحوم خویی نیز در تهران درگذشت. آیت الله سید محمد تقی نقوی قائنی از فقهایی بود که در نجف تحصیل کرد. در تهران مجالس درس و موعظه برپا می کرد. وی تفسیر قرآن "ضیاء الفرقان" و همچنین شرح نهج البلاغه "مفتاح السعاده" را نیز نگاشته بود. او 18 خرداد ماه در 90 سالگی در تهران چشم از جهان فروبست.
آیت الله سید حسین شمس هم از درگذشتگان سال 98 بود. وی از اساتید برجسته حوزه مشهد نقل شده است که وی به همراه سید جلال الدین آشتیانی و شخص دیگری، درس خارج کفایه خصوصی علامه طباطبایی را درک کرده اند. وی جهت تأسیس یک مرکز دینی شیعه به ترکیه مهاجرت کرده بود که در این کشور دیده از جهان فروبست و بنا به وصیتش در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
در آخرین روزهای سال، آیت الله سید هاشم بطحایی نیز رخ در نقاب خاک کشید. وی اولین استاندار و نماینده امام در استان چهارمحال و بختیاری بود. وی همچنین نماینده ولی فقه و امام جمعه گلپایگان بود و در مجلس خبرگان رهبری در دوره پنجم از تهران نیز حضور داشت.
🔹محققین
در سال گذشته، دو تن از محققین برجسته نیز دیده از جهان فرو بستند. یکی از آنها شیخ محمد آصف محسنی بود. وی از شاگردان آیت الله خویی محسوب می شد و در افغانستان به فعالیت می پرداخت. او به فعالیتهای سیاسی نیز می پرداخت و از مؤسسان حزب حرکت اسلامی افغانستان محسوب می شد. وی از مدافعان تقریب مذاهب اسلامی بود.
یکی از غم انگیزترین وقایع سال گذشته درگذشت علامه سید جعفر مرتضی عاملی بود. وی تاریخ پژوه نامدار شیعه بود. آثار مهمی از قبیل الصحیح من سیره النبی الاعظم و الصحیح من سیره الامام علی (ع) را تالیف کرده بود. او همچنین در خصوص زندگی سیاسی ائمه شیعه به تحقیق پرداخته و برخی برداشتهای ناصواب در این خصوص را رد کرده بوداین محقق برجسته در شب رحلت پیامبر (ص) در سن 75 سالگی در بیروت درگذشت.
یکی از برجسته ترین محققین کشور که در این سال درگذشت، مرحوم سید هادی خسروشاهی بود. آثار وی بالغ از هشتاد جلد کتاب بود. علاوه بر این 120 جلد کتاب نیز با تحقیق، توضیح یا مقدمه ی وی چاپ و منتشر شده بود. او آثار برخی از متفکران اسلامی را جمع آوری و منتشر کرده بود.
🔹ائمه جمعه
در سال گذشته یکی از امامان جمعه دیده از جهان فروبست که روحیه و مرام متفاوتی داشت. حجه الاسلام اصغر جدایی امام جمعه بیله سوار اردبیل بود که در سالهای اخیر با سخنان و رفتارهای متفاوت خود، محبوبیتی به دست آورده و مورد توجه رسانه ها قرار گرفته بود که به دلیل بیماری سرطان در یازدهم اردیبهشت ماه در بیمارستان خاتم الانبیاء تهران دیده از جهان فرو بست.
یکی از تلخترین وقایع امسال برای روحانیت، شهادت امام جمعه کازرون بود. شیخ محمد خرسند امام جمعه کازرون پس از بازگشت از مراسم احیای شب بیست و سوم رمضان در مقابل منزل خود مورد سوء قصد قرار گرفت و با ضربات چاقو به شهادت رسید. اینگونه تعرض به روحانیت، پیش از این نیز گزارش شده بود. در همدان نیز طلبه ی جوانی مورد سوء قصد قرار گرفت و به شهادت رسید.
متن کامل گزارش:
http://mobahesat.ir/22752
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
سال ۹۸؛ روحانیون شهیری که درگذشتند « مباحثات
⚡ پیشنهاد مباحثات برای این روزهایی که «در خانه میمانیم»
🔹 روزهایی را سپری میکنیم که به ناچار باید در خانه بمانیم.اغلب مخاطبان مباحثات جامعهی نخبگانی حوزوی و دانشگاهیاند و با کتاب و نشریات مختلف علمی مانوس هستند. اما در عینحال مباحثات برای این روزهای خانهنشینی پیشنهاد میکند «گفتوگوهای تصویری مباحثات» را هم تماشا کنید.
تنوعی است بین مطالعهی کتاب با کمی فاصله گرفتن از شبکههای اجتماعی!
🔹 اگرچه تاکنون این گفتوگوها نزدیک به 750هزاربار دیده یا بارگیری شدهاست اما ممکن از برخی از شما مخاطبان عزیز تعدادی از آنها را تماشا نکردهاید.
تحریریهی مباحثات از خداوند متعال رفع همهی مشکلات و بلایا را آرزومند است و سالی خوب همراه با توفیقات بیشتر معنوی و مادی برای همگان خواستار است.
🔸 مشاهدهی لیست کامل برنامه گفتوگوهای تصویری :
https://www.aparat.com/mobahesat/videos
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹 روزهایی را سپری میکنیم که به ناچار باید در خانه بمانیم.اغلب مخاطبان مباحثات جامعهی نخبگانی حوزوی و دانشگاهیاند و با کتاب و نشریات مختلف علمی مانوس هستند. اما در عینحال مباحثات برای این روزهای خانهنشینی پیشنهاد میکند «گفتوگوهای تصویری مباحثات» را هم تماشا کنید.
تنوعی است بین مطالعهی کتاب با کمی فاصله گرفتن از شبکههای اجتماعی!
🔹 اگرچه تاکنون این گفتوگوها نزدیک به 750هزاربار دیده یا بارگیری شدهاست اما ممکن از برخی از شما مخاطبان عزیز تعدادی از آنها را تماشا نکردهاید.
تحریریهی مباحثات از خداوند متعال رفع همهی مشکلات و بلایا را آرزومند است و سالی خوب همراه با توفیقات بیشتر معنوی و مادی برای همگان خواستار است.
🔸 مشاهدهی لیست کامل برنامه گفتوگوهای تصویری :
https://www.aparat.com/mobahesat/videos
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡ ضرورت حفظ هویت جمعی صنفی
پیشنهادی به مدیران و تصمیم گیران حوزه
✒️حجتالاسلام محمد لیاقت
🔹چند سال پیش به شوخی پیشنهادی مطرح کردم؛ پیشنهادی مبنی بر «طراحی یونیفرم و لباسهای متفاوت برای تیپ های مختلف شخصیتی حوزوی»؛ با این توضیح که پوشش های مختلف یا رنگ های مختلف برای لباس طلبگی روحانیون با دستگاه فکری متفاوت، طراحی شود.
همانطور که مثلا در گذشته ای نه چندان دور (و یا حتی الان) نجفی ها(؛ دستگاه فکری نجفی) عمامه ی نجفی می بستند یا فیلسوف ها به گونه ای دیگر و زهّاد از روحانیت پوشش خاص خود را داشتند.
🔹 در آن روزها، اشتراک هویتِ صنفی که در قالبِ اتحاد عنوان روحانی و لباس متحد الشکل برای همه روحانیون عالَم، نِمود پیدا می کرد، به شدت فکرم را مشغول خود کرده بود چرا که در مسائل مختلف، نه تنها در روحانیون، اتحاد فکری و رفتاری نمی دیدم که در پاره ای از مسائل بسیار مهم و اساسیِ اجتماعی اتفاقا اختلافات جدّی و اثر گذار بر اظهارنظرها و کنش های اجتماعیِ آنها را از نزدیک مشاهده می کردم
برخی در پایه های معرفت شناسی اشعری مسلک
ــ برخی نسبت تقابلی با انقلاب اسلامی
ــ برخی اخباری متحجّر
ــ برخی روشنفکر غرب زده
ــ برخی حتی شاید روزی یک دقیقه هم مطالعه ندارند
ــ برخی کانتکس ذهنیشون در تحلیل وقایع اجتماعی، روی سال بعثت تنظیم شده
ــ برخی نسبت به اشخاص به شدت مطلق گرا
ــ برخی اساسا طیف دیگری از روحانیت را کافر می پندارند
ــ برخی گویا هیچ گونه تامل و تفکری در عمر خویش نسبت به سازمان متبوع خویش نداشتند
🔹 آن ایام، مسئله ی من این شده بود که اگر فردا روزی، مفتخر به لباس روحانیت شدم، با این اشتراک ظاهریِ هویتِ سازمانی، با خیل گسترده ای از طلاب که مردم ـ به اشتباه و البته در بستر شانتاژ رسانه ای موجودـ رفتارهای هر فرد را به کلِّ این مجموعه تعمیم میدهند،چه می شود کرد؟
🔹 ممکن است فرد یا جریانی از این سیستمی که من علقه ی سازمانی به آن دارم، مواضعی نامعقول و ناپسند داشته باشند و رفتار آن ها، خود به خود اعتماد، وزانت و آبروی تمامی افرادِ این مجموعه را زیر سوال ببرد؛ آبرویی که سرمایه ی ارتباط با مخاطبینِ تبلیغِ دینی است و نتیجتا در اثر این نقیصه، باب خدمت در راستای رسالت طلبگی، برای سایر اعضاء منسدّ شود
چاره چیست؟ چه کار باید کرد؟
🔸مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22765
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
پیشنهادی به مدیران و تصمیم گیران حوزه
✒️حجتالاسلام محمد لیاقت
🔹چند سال پیش به شوخی پیشنهادی مطرح کردم؛ پیشنهادی مبنی بر «طراحی یونیفرم و لباسهای متفاوت برای تیپ های مختلف شخصیتی حوزوی»؛ با این توضیح که پوشش های مختلف یا رنگ های مختلف برای لباس طلبگی روحانیون با دستگاه فکری متفاوت، طراحی شود.
همانطور که مثلا در گذشته ای نه چندان دور (و یا حتی الان) نجفی ها(؛ دستگاه فکری نجفی) عمامه ی نجفی می بستند یا فیلسوف ها به گونه ای دیگر و زهّاد از روحانیت پوشش خاص خود را داشتند.
🔹 در آن روزها، اشتراک هویتِ صنفی که در قالبِ اتحاد عنوان روحانی و لباس متحد الشکل برای همه روحانیون عالَم، نِمود پیدا می کرد، به شدت فکرم را مشغول خود کرده بود چرا که در مسائل مختلف، نه تنها در روحانیون، اتحاد فکری و رفتاری نمی دیدم که در پاره ای از مسائل بسیار مهم و اساسیِ اجتماعی اتفاقا اختلافات جدّی و اثر گذار بر اظهارنظرها و کنش های اجتماعیِ آنها را از نزدیک مشاهده می کردم
برخی در پایه های معرفت شناسی اشعری مسلک
ــ برخی نسبت تقابلی با انقلاب اسلامی
ــ برخی اخباری متحجّر
ــ برخی روشنفکر غرب زده
ــ برخی حتی شاید روزی یک دقیقه هم مطالعه ندارند
ــ برخی کانتکس ذهنیشون در تحلیل وقایع اجتماعی، روی سال بعثت تنظیم شده
ــ برخی نسبت به اشخاص به شدت مطلق گرا
ــ برخی اساسا طیف دیگری از روحانیت را کافر می پندارند
ــ برخی گویا هیچ گونه تامل و تفکری در عمر خویش نسبت به سازمان متبوع خویش نداشتند
🔹 آن ایام، مسئله ی من این شده بود که اگر فردا روزی، مفتخر به لباس روحانیت شدم، با این اشتراک ظاهریِ هویتِ سازمانی، با خیل گسترده ای از طلاب که مردم ـ به اشتباه و البته در بستر شانتاژ رسانه ای موجودـ رفتارهای هر فرد را به کلِّ این مجموعه تعمیم میدهند،چه می شود کرد؟
🔹 ممکن است فرد یا جریانی از این سیستمی که من علقه ی سازمانی به آن دارم، مواضعی نامعقول و ناپسند داشته باشند و رفتار آن ها، خود به خود اعتماد، وزانت و آبروی تمامی افرادِ این مجموعه را زیر سوال ببرد؛ آبرویی که سرمایه ی ارتباط با مخاطبینِ تبلیغِ دینی است و نتیجتا در اثر این نقیصه، باب خدمت در راستای رسالت طلبگی، برای سایر اعضاء منسدّ شود
چاره چیست؟ چه کار باید کرد؟
🔸مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22765
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
ضرورت حفظ هویت جمعیِ صنفی « مباحثات
مباحثات/شبکههای اجتماعی
🔹مستندی متفاوت از خدمات جهادی طلاب:
⚡️گفتوگو با یکی از خواهران طلبه که مشغول تغسیل و تکفین فوتشدگان کرونایی است
https://www.instagram.com/tv/B-NXS2npzSV/?igshid=t7vb01obb5di
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹مستندی متفاوت از خدمات جهادی طلاب:
⚡️گفتوگو با یکی از خواهران طلبه که مشغول تغسیل و تکفین فوتشدگان کرونایی است
https://www.instagram.com/tv/B-NXS2npzSV/?igshid=t7vb01obb5di
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات/
درگذشت آیتالله سیدجعفر کریمی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و هیات استفتائات دفتر امام و بعثه مقام معظم رهبری را تسلیت عرض میکنیم.
🔹به گفته منابع مطلع درگذشت ایشان بر اثر بیماری قلبی بودهاست.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
درگذشت آیتالله سیدجعفر کریمی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و هیات استفتائات دفتر امام و بعثه مقام معظم رهبری را تسلیت عرض میکنیم.
🔹به گفته منابع مطلع درگذشت ایشان بر اثر بیماری قلبی بودهاست.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡️کرونا، برخورد نزدیک با اندیشههای دور
🖋فریدالدین فریدعصر، پژوهشگر حوزه دین و فلسفه
🔹از پیامدهای شیوع ویروس کرونا در ایران، یکی هم داغ شدن نزاع طب اسلامی و پزشکی جدید است. کسانی که با مباحث فلسفه علم آشنایند، به فراست دریافتهاند که ورود این نزاع از سطح مباحثه نظری به کارزار عملی در همین یکی دو ماه اخیر، چه تجدیدنظرهایی را در باب علم اسلامی موجب خواهد شد. بسیاری از فرضیهها یا نظریههایی که در زمان عافیت و بیعملی در محافل علمی، بیرقیب طرح و ترویج میشوند، با وقوع طوفانهایی مانند کرونا به سختی در معرض امتحان و بازپرسی قرار میگیرند.
🔹 این نوشته تلاش میکند تا با تشخیص و تحریر محل نزاع در اختلاف طب اسلامی و پزشکی مدرن، ریشههای فکری را که خاستگاه دو طرف نزاع بوده، واکاود و تناقضهای رفتاری این روزها را یادآوری کند.
🔹 در این راستا به دو مساله «منشاء یا خاستگاه علم» و نیز «روش علمی بودن» توجه شده است و متناسب با طرفین اختلاف، باورهای رایج در پس هرکدام تبیین اجمالی شده است.
🔹 ممکن است گفتهشود که باورهای مورد اشاره در این نوشتار مورد اتفاق همه اهل علم در حوزه و دانشگاه نیست. اما اگر به پیشفرضها و بنیانهای باورها توجه شود، زود روشن خواهد شد که طیفی از این باورها به نحو مشکّک در جامعه ایمانی از یک سو و در فرهنگ مدرن از سوی دیگر حضور دارد.
🔹ماجرای این نزاع زمانی به اوج میرسد که بدانیم امروز مخاطب این هر دو اندیشه، انسان پسامدرن است. انسانی که اگر هم دیندار باشد نه سنتی است و نه مدرن. او سنت را به مثابه یک نوستالژی جذاب مزه مزه میکند، اما در عین بیاعتمادی به علم مدرن، به آن تن میدهد.
🔸مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22773
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🖋فریدالدین فریدعصر، پژوهشگر حوزه دین و فلسفه
🔹از پیامدهای شیوع ویروس کرونا در ایران، یکی هم داغ شدن نزاع طب اسلامی و پزشکی جدید است. کسانی که با مباحث فلسفه علم آشنایند، به فراست دریافتهاند که ورود این نزاع از سطح مباحثه نظری به کارزار عملی در همین یکی دو ماه اخیر، چه تجدیدنظرهایی را در باب علم اسلامی موجب خواهد شد. بسیاری از فرضیهها یا نظریههایی که در زمان عافیت و بیعملی در محافل علمی، بیرقیب طرح و ترویج میشوند، با وقوع طوفانهایی مانند کرونا به سختی در معرض امتحان و بازپرسی قرار میگیرند.
🔹 این نوشته تلاش میکند تا با تشخیص و تحریر محل نزاع در اختلاف طب اسلامی و پزشکی مدرن، ریشههای فکری را که خاستگاه دو طرف نزاع بوده، واکاود و تناقضهای رفتاری این روزها را یادآوری کند.
🔹 در این راستا به دو مساله «منشاء یا خاستگاه علم» و نیز «روش علمی بودن» توجه شده است و متناسب با طرفین اختلاف، باورهای رایج در پس هرکدام تبیین اجمالی شده است.
🔹 ممکن است گفتهشود که باورهای مورد اشاره در این نوشتار مورد اتفاق همه اهل علم در حوزه و دانشگاه نیست. اما اگر به پیشفرضها و بنیانهای باورها توجه شود، زود روشن خواهد شد که طیفی از این باورها به نحو مشکّک در جامعه ایمانی از یک سو و در فرهنگ مدرن از سوی دیگر حضور دارد.
🔹ماجرای این نزاع زمانی به اوج میرسد که بدانیم امروز مخاطب این هر دو اندیشه، انسان پسامدرن است. انسانی که اگر هم دیندار باشد نه سنتی است و نه مدرن. او سنت را به مثابه یک نوستالژی جذاب مزه مزه میکند، اما در عین بیاعتمادی به علم مدرن، به آن تن میدهد.
🔸مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22773
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
کرونا، برخورد نزدیک با اندیشههای دور « مباحثات
⚡️به مناسبت سالروز رحلت آیتاللهالعظمی بروجردی /بازنشر مطالب مباحثات
🔹از بریده روزنامههای قدیم
به مناسبت ۱۰ فروردین، سالروز رحلت مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی بروجردی
🔻🔻🔻
http://mobahesat.ir/828
🔹 گزارش کمیسیون اصولی پیشنشست بزرگداشت آیتاللهالعظمی بروجردی:
🔸آقای بروجردی مباحث الفاظ اصول را از جنس مباحث لغوی میدانستهاند
🔻🔻🔻
http://mobahesat.ir/13761
🔹گزارش کمیسیون اول پیش کنگره نکوداشت آیتاللهالعظمی بروجردی:
🔸منظور آقای بروجردی از حاشیهبودن فقه شیعه بر فقه اهل سنت چه بود؟
🔻🔻🔻
http://mobahesat.ir/13496
🔹به مناسبت ده فروردین سالگرد رحلت آیت الله العظمی بروجردی
🔸آقای بروجردی، مُجدِّد حوزه قم بود
🔻🔻🔻
http://mobahesat.ir/13496
🔹گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین سید محمدرضا احمدی بروجردی درباره جایگاه و عملکرد مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی؛
🔸آیتالله بروجردی در مسائلی که روشن نبود دخالت نمیکرد
🔻🔻🔻
http://mobahesat.ir/2707
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹از بریده روزنامههای قدیم
به مناسبت ۱۰ فروردین، سالروز رحلت مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی بروجردی
🔻🔻🔻
http://mobahesat.ir/828
🔹 گزارش کمیسیون اصولی پیشنشست بزرگداشت آیتاللهالعظمی بروجردی:
🔸آقای بروجردی مباحث الفاظ اصول را از جنس مباحث لغوی میدانستهاند
🔻🔻🔻
http://mobahesat.ir/13761
🔹گزارش کمیسیون اول پیش کنگره نکوداشت آیتاللهالعظمی بروجردی:
🔸منظور آقای بروجردی از حاشیهبودن فقه شیعه بر فقه اهل سنت چه بود؟
🔻🔻🔻
http://mobahesat.ir/13496
🔹به مناسبت ده فروردین سالگرد رحلت آیت الله العظمی بروجردی
🔸آقای بروجردی، مُجدِّد حوزه قم بود
🔻🔻🔻
http://mobahesat.ir/13496
🔹گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین سید محمدرضا احمدی بروجردی درباره جایگاه و عملکرد مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی؛
🔸آیتالله بروجردی در مسائلی که روشن نبود دخالت نمیکرد
🔻🔻🔻
http://mobahesat.ir/2707
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹همه مروجین شریعت نبوی باید بدانند که اگر برای دنیا و رسیدن به ذخارف مادی دنیا به حوزه آمدهاند هیچگاه به مقصد نمیرسند و از اول اشتباه کردهاند و باید تغییر مسیر دهند. اگر برای خدا و انجام وظیفه و رسیدن به مقام قرب ربوبی به این مسیر آمدهاند، بدانند که از روز اول که وارد شدهاند به مقصد رسیدهاند و هر روزی که میگذرد در مقصد سپری میشود.
🔹
مشاهده و دریافت پوستر با کیفیت بالا
http://mobahesat.ir/wp-content/uploads/2019/06/ayt-allh-brogrdy.jpg
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹
مشاهده و دریافت پوستر با کیفیت بالا
http://mobahesat.ir/wp-content/uploads/2019/06/ayt-allh-brogrdy.jpg
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات/
🔹اینفوگرافی بخشی از کمکهای نقدی و غیرنقدی دفتر حضرت آیتاللهالعظمی وحید خراسانی برای جامعه پزشکی و مراکز خدمات رسانی به بیماران مبتلا به کرونا
🔹گفتنی است مراجع عظام تقلید از نخستین روزهای انتشار خبر شیوع بیماری، از طرق مختلف نقش موثری در هدایت جامعه برای مقابله با این ویروس داشتهاند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹اینفوگرافی بخشی از کمکهای نقدی و غیرنقدی دفتر حضرت آیتاللهالعظمی وحید خراسانی برای جامعه پزشکی و مراکز خدمات رسانی به بیماران مبتلا به کرونا
🔹گفتنی است مراجع عظام تقلید از نخستین روزهای انتشار خبر شیوع بیماری، از طرق مختلف نقش موثری در هدایت جامعه برای مقابله با این ویروس داشتهاند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
مباحثات/ درگذشت آیتالله سیدجعفر کریمی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و هیات استفتائات دفتر امام و بعثه مقام معظم رهبری را تسلیت عرض میکنیم. 🔹به گفته منابع مطلع درگذشت ایشان بر اثر بیماری قلبی بودهاست. 🔻🔻🔻 @mobahesatmagz
مباحثات/
🔹جمعی از علما و فضلای برجسته حوزه علمیه قم در پیامی مشترک، درگذشت آیت الله سید جعفر کریمی مسئول شورای استفتائات مقام معظم رهبری و عضو شاخص جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را تسلیت گفتند.
🔹در این پیام آمده است: درگذشت فقیه بزرگوار، مرحوم آیة الله آقای حاج سیّد جعفر کریمی رضوان الله تعالی علیه، قلب دوستداران و ارادتمندان این عالم بزرگ را به درد آورد.
🔹پیام افزوده است: این عالم بزرگوار در روزگار تبعید امام خمینی (ره) و اقامت ایشان در نجف اشرف، از افراد برجسته و پرتلاش حلقه درسی و علمی ایشان بود. در سالهای پس از پیروزی انقلاب نیز به حکم امام خمینی(ره) در شورای عالی اقتصاد، و نیز ریاست دادگاه عالی انتظامی قضات، ایفای نقش کرد.
🔹در پیام علما و فضلای حوزه علمیه قم آمده است: آیت الله کریمی همچنین در مجلس خبرگان قانون اساسی و نیز دو دوره در مجلس خبرگان رهبری عضویت داشت و در همه این مدت، به تحقیق و تدریس و پاسخ دهی به استفتائات شرعی اهتمام جدی گماشت. ایشان همچنین چندین دهه، عضو اصلی شورای استفتائات رهبری و نیز بعثه مقام معظم رهبری در حج بودند و به خدمات ارزشمند خود در این عرصه استمرار بخشیدند.
🔹پیام تاکید کرده است که اینک و در آستانه هفتمین روز درگذشت آن عالم خدمتگزار، ضایعه رحلتش را به ساحت حضرت ولی عصر (عج)، مقام معظم رهبری، حوزه مقدسه علمیه، شاگردان گرامی و خانواده معزّز ایشان تسلیت عرض نموده، و رحمت و مغفرت و علوّ درجات آن فقید سعید را از خدای رحمان مسئلت می کنیم.
🔹در پایان این پیام، دعای"فرحمه الله رحمة واسعة، و أسکنه فی أعلی علّیین مع أجداده الطاهرین، صلوات الله علیهم أجمعین" در حق این عضو جامعه مدرسین ذکر شده است.
⚡️حضرات آیات و حجج اسلام، ابراهیم امینی، سید جواد شهرستانی، محمد محمدی ری شهری، رضا استادی، علی اکبر مسعودی، سید مصطفی محقق داماد، مرتضی مقتدایی، احمد مروی، علیرضا اعرافی، محمود محمدی عراقی، شیخ مصطفی هرندی، سید عباس صالحی، سید محمد غروی، محمد جواد فاضل، سید عبدالفتاح نواب، محسن فقیهی، سید علی قاضی عسکر، شیخ علی کورانی، سید محمدرضا حسینی جلالی، حسین ملکا، مرتضی جوادی آملی، احمد واعظی، حمید پارسانیا، محمدعلی مهدوی راد، محمد مهدی معراجی، مهدی مهریزی، احمد عابدی، محمد حسین فلاح زاده، رضا مختاری، مهدی نجف، محمد حسن مظاهری، محسن الویری، محمد تقی سبحانی، رضا برنجکار، سید محمد کاظم طباطبایی، عبدالهادی مسعودی و رسول جعفریان از صادرکنندگان این پیام هستند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹جمعی از علما و فضلای برجسته حوزه علمیه قم در پیامی مشترک، درگذشت آیت الله سید جعفر کریمی مسئول شورای استفتائات مقام معظم رهبری و عضو شاخص جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را تسلیت گفتند.
🔹در این پیام آمده است: درگذشت فقیه بزرگوار، مرحوم آیة الله آقای حاج سیّد جعفر کریمی رضوان الله تعالی علیه، قلب دوستداران و ارادتمندان این عالم بزرگ را به درد آورد.
🔹پیام افزوده است: این عالم بزرگوار در روزگار تبعید امام خمینی (ره) و اقامت ایشان در نجف اشرف، از افراد برجسته و پرتلاش حلقه درسی و علمی ایشان بود. در سالهای پس از پیروزی انقلاب نیز به حکم امام خمینی(ره) در شورای عالی اقتصاد، و نیز ریاست دادگاه عالی انتظامی قضات، ایفای نقش کرد.
🔹در پیام علما و فضلای حوزه علمیه قم آمده است: آیت الله کریمی همچنین در مجلس خبرگان قانون اساسی و نیز دو دوره در مجلس خبرگان رهبری عضویت داشت و در همه این مدت، به تحقیق و تدریس و پاسخ دهی به استفتائات شرعی اهتمام جدی گماشت. ایشان همچنین چندین دهه، عضو اصلی شورای استفتائات رهبری و نیز بعثه مقام معظم رهبری در حج بودند و به خدمات ارزشمند خود در این عرصه استمرار بخشیدند.
🔹پیام تاکید کرده است که اینک و در آستانه هفتمین روز درگذشت آن عالم خدمتگزار، ضایعه رحلتش را به ساحت حضرت ولی عصر (عج)، مقام معظم رهبری، حوزه مقدسه علمیه، شاگردان گرامی و خانواده معزّز ایشان تسلیت عرض نموده، و رحمت و مغفرت و علوّ درجات آن فقید سعید را از خدای رحمان مسئلت می کنیم.
🔹در پایان این پیام، دعای"فرحمه الله رحمة واسعة، و أسکنه فی أعلی علّیین مع أجداده الطاهرین، صلوات الله علیهم أجمعین" در حق این عضو جامعه مدرسین ذکر شده است.
⚡️حضرات آیات و حجج اسلام، ابراهیم امینی، سید جواد شهرستانی، محمد محمدی ری شهری، رضا استادی، علی اکبر مسعودی، سید مصطفی محقق داماد، مرتضی مقتدایی، احمد مروی، علیرضا اعرافی، محمود محمدی عراقی، شیخ مصطفی هرندی، سید عباس صالحی، سید محمد غروی، محمد جواد فاضل، سید عبدالفتاح نواب، محسن فقیهی، سید علی قاضی عسکر، شیخ علی کورانی، سید محمدرضا حسینی جلالی، حسین ملکا، مرتضی جوادی آملی، احمد واعظی، حمید پارسانیا، محمدعلی مهدوی راد، محمد مهدی معراجی، مهدی مهریزی، احمد عابدی، محمد حسین فلاح زاده، رضا مختاری، مهدی نجف، محمد حسن مظاهری، محسن الویری، محمد تقی سبحانی، رضا برنجکار، سید محمد کاظم طباطبایی، عبدالهادی مسعودی و رسول جعفریان از صادرکنندگان این پیام هستند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
یادداشت وارده/
دفاع بیدردسر وهجمه کمخاصیت
🖋سید محمود مظلومی/استاد حوزه علمیه قم
🔹چندی پیش در سالروز میلاد قمر منیر بنیهاشم گزارش خبرنگار محترمی از قاب جادوئی تلویزیون پخش شد که علیالظاهر به اشتباه جملهای را گفت که مورد انتقاد بهحق مدافعین حریم ولایت اهلبیت علیهمالسلام قرار گرفت. ایشان در آن بیان بجای تعبیر به تبعیت ابالفضل علیهالسلام از «امام زمان خویش» تعبیر به تبعیت از «ولیفقیه زمان خویش» مینماید، که ناگفته پیدا است تعبیر بسیار نادرستی است و همانطور که حضرات منتقدین هم اشاره فرمودهاند طبق بیان امیرالمؤمنین علیهالسلام «لایقاس بآل محمد من هذهالامة احد».
لکن خود مستحضرید که برد منفی این بیان در حد گفتار در همان لحظه یا نهایتا یک گفتمانسازی بعیدالطریقی بود که شاید بسنده کردن به یک تذکر مختصر هم کفایت میکرد.
🔹اما غفلت عمومیای که در بین حضرات مدافعین حریم اهلبیت علیهمالسلام و اعزه وطلاب گرانسگ (ادامالله عزهم) فراگیر شده غفلتی نابخشودنی و خوابی بمانند خواب چوپان در کنار گرگهای درنده است که اگر دیر به داد آن برسند جز ذلت دنیا وسرافکنی عُقبی در محضر چهرههای نورانی آلالله نتیجهای نخواهد داشت.
🔹چندی است در مشهد مقدس شخصی به تعبیر خودش صوفی مسلک و همفکراناش تمام سرمایههای تشیع را به سخره گرفته و مُدرس عقاید شیعه در میان طلاب و حتی دانشآموزان گشته بطوری که اداره امور جوانان آستان مقدس رضوی علیه افضلالتحیة والسلام در اختیار اینان است.
🔹یادم هست در اوان جوانی به فلسفه علاقهای وافر داشتم وبدین منظور و جهات دیگر از مشهد به قم هجرت نمودم تا فلسفه را بیطرفانه بفهمم و قضاوت کنم، وبه نصایح بزرگان کمتر گوش دادم که این جمله را در گوشم زمزمه میکردند که طبق فرمایش علی علیهالسلام در تمثیل برای استفاده از بیانات آلالله علیهمالسلام «یردونه ورود الهیم العطاش»، باید همانند تشنه بر استخر ولایت ایستاد تا سیرابت کنند (کنایه از اینکه اگر خودت را جای دگر سیر کردهای حتی دریای اهلبیت برایت مفید نیست).
لکن از همان اوان که گفتند اصالةالوجود، نفهمیدم اصالت یعنی فرش، یعنی عرش، یعنی پدر، یعنی مادر، یعنی چه. گفتند عرض بدون جوهر نمی شود، گفتم خب جوهر هم بدون عرض نمیشود و شکل نمیگیرد و دهها سؤال انباشه وبیپاسخ دیگر. اما بالاخره ما را اینگونه توجیه کردند که لسان فلسفه لسان مبارزه با ملحدان و آتوئیستها و در یک کلمه دینناباوران است، تا با شمشیر برهان و استدلال و مغلطه و سفسطه و ... دهان یاوهگویان ضد دین را ببندند و در مخاصمه روانی و رسانهای غالب گردند، که سلمنا قبول کنیم و دین مبین اسلام را نعوذ بالله عاجز از تسلیم کردن بیدینان بدانیم و مناظرات عقائدی ائمه مظلوممان را نعوذ بالله به تاریخ پیوسته بپنداریم.
🔹ولی این آقایان مشارالیه چندی است در مشهد کارگاه دوره معارف کاربردی را در حد وسیع و در اردوگاه های اطراف مشهد (در میان مکاتب عقائدی بی خاصیت مشهد) بهپا کرده و زیرکانه بجای بحث نبوتشناسی یا امامتشناسی آن را تبدیل به راهنماشناسی نمودهاند. اینان نبوت را تقسیم به تشریعی وانبائی، وبرای راه یافتگان خود مقام تشریع قائلند و با نوشتن کتبی چون تطهیرالشیعة عن حدیقةالشیعة، شهید عارف و ... فقهای ما همچون مقدس اردبیلی وشهید اول (رض) را به مسلخ کینهتوزانه و جاهلانه خود میبرند.
🔹در خود آستان مقدس رضوی دوره کشوری تربیت استاد عقائد اسلامی برگزار و از میان هزاران داوطلب 170 طلبه جوان با دل پاک ولی از همهجا بیخبر را در کام اژدهای جهل خود میریزند و آنها را بر دامن جوانان پاک شیعه می نشانند.
🔹راستی در دوره عقائد اسلامی غیر از فلاسفهی مطرح عقائد شناس دیگری وجود نداشت؟! آیا اسمی از تراث کلامی شیعه به نحو صحیح در آن دوره ها برده میشود؟ راستی مگر قرار نبود این به ظاهر اساتید فلسفه فقط بیدینان را به صراط دینداران دعوت کنند، از کی استاد عقائد شدهاند ما خبر نداریم؟!
🔹اینجاست که با کمال خجلت از طرف خودم و همه کسانی که در کوچکترین مضال مدافعان ولایتاند از محضر ثامنالحجج علیهالسلام پوزش میطلبم و شرمندگی خودم را از طلبه بودن و سرباز درگاه آن بزرگواران ابراز مینمایم.
به امید ظهور آن کسی که به تعبیر امیر علیه السلام «يَعْطِفُالْهَوَى عَلَىالْهُدَى إِذَا عَطَفُواالْهُدَى عَلَىالْهَوَى وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَىالْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَىالرَّأْيِ»
💥توجه: این یادداشت لزوما دیدگاه مباحثات نیست و آماده دریافت نظرات مخاطبان هستیم.
http://mobahesat.ir/22778
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
دفاع بیدردسر وهجمه کمخاصیت
🖋سید محمود مظلومی/استاد حوزه علمیه قم
🔹چندی پیش در سالروز میلاد قمر منیر بنیهاشم گزارش خبرنگار محترمی از قاب جادوئی تلویزیون پخش شد که علیالظاهر به اشتباه جملهای را گفت که مورد انتقاد بهحق مدافعین حریم ولایت اهلبیت علیهمالسلام قرار گرفت. ایشان در آن بیان بجای تعبیر به تبعیت ابالفضل علیهالسلام از «امام زمان خویش» تعبیر به تبعیت از «ولیفقیه زمان خویش» مینماید، که ناگفته پیدا است تعبیر بسیار نادرستی است و همانطور که حضرات منتقدین هم اشاره فرمودهاند طبق بیان امیرالمؤمنین علیهالسلام «لایقاس بآل محمد من هذهالامة احد».
لکن خود مستحضرید که برد منفی این بیان در حد گفتار در همان لحظه یا نهایتا یک گفتمانسازی بعیدالطریقی بود که شاید بسنده کردن به یک تذکر مختصر هم کفایت میکرد.
🔹اما غفلت عمومیای که در بین حضرات مدافعین حریم اهلبیت علیهمالسلام و اعزه وطلاب گرانسگ (ادامالله عزهم) فراگیر شده غفلتی نابخشودنی و خوابی بمانند خواب چوپان در کنار گرگهای درنده است که اگر دیر به داد آن برسند جز ذلت دنیا وسرافکنی عُقبی در محضر چهرههای نورانی آلالله نتیجهای نخواهد داشت.
🔹چندی است در مشهد مقدس شخصی به تعبیر خودش صوفی مسلک و همفکراناش تمام سرمایههای تشیع را به سخره گرفته و مُدرس عقاید شیعه در میان طلاب و حتی دانشآموزان گشته بطوری که اداره امور جوانان آستان مقدس رضوی علیه افضلالتحیة والسلام در اختیار اینان است.
🔹یادم هست در اوان جوانی به فلسفه علاقهای وافر داشتم وبدین منظور و جهات دیگر از مشهد به قم هجرت نمودم تا فلسفه را بیطرفانه بفهمم و قضاوت کنم، وبه نصایح بزرگان کمتر گوش دادم که این جمله را در گوشم زمزمه میکردند که طبق فرمایش علی علیهالسلام در تمثیل برای استفاده از بیانات آلالله علیهمالسلام «یردونه ورود الهیم العطاش»، باید همانند تشنه بر استخر ولایت ایستاد تا سیرابت کنند (کنایه از اینکه اگر خودت را جای دگر سیر کردهای حتی دریای اهلبیت برایت مفید نیست).
لکن از همان اوان که گفتند اصالةالوجود، نفهمیدم اصالت یعنی فرش، یعنی عرش، یعنی پدر، یعنی مادر، یعنی چه. گفتند عرض بدون جوهر نمی شود، گفتم خب جوهر هم بدون عرض نمیشود و شکل نمیگیرد و دهها سؤال انباشه وبیپاسخ دیگر. اما بالاخره ما را اینگونه توجیه کردند که لسان فلسفه لسان مبارزه با ملحدان و آتوئیستها و در یک کلمه دینناباوران است، تا با شمشیر برهان و استدلال و مغلطه و سفسطه و ... دهان یاوهگویان ضد دین را ببندند و در مخاصمه روانی و رسانهای غالب گردند، که سلمنا قبول کنیم و دین مبین اسلام را نعوذ بالله عاجز از تسلیم کردن بیدینان بدانیم و مناظرات عقائدی ائمه مظلوممان را نعوذ بالله به تاریخ پیوسته بپنداریم.
🔹ولی این آقایان مشارالیه چندی است در مشهد کارگاه دوره معارف کاربردی را در حد وسیع و در اردوگاه های اطراف مشهد (در میان مکاتب عقائدی بی خاصیت مشهد) بهپا کرده و زیرکانه بجای بحث نبوتشناسی یا امامتشناسی آن را تبدیل به راهنماشناسی نمودهاند. اینان نبوت را تقسیم به تشریعی وانبائی، وبرای راه یافتگان خود مقام تشریع قائلند و با نوشتن کتبی چون تطهیرالشیعة عن حدیقةالشیعة، شهید عارف و ... فقهای ما همچون مقدس اردبیلی وشهید اول (رض) را به مسلخ کینهتوزانه و جاهلانه خود میبرند.
🔹در خود آستان مقدس رضوی دوره کشوری تربیت استاد عقائد اسلامی برگزار و از میان هزاران داوطلب 170 طلبه جوان با دل پاک ولی از همهجا بیخبر را در کام اژدهای جهل خود میریزند و آنها را بر دامن جوانان پاک شیعه می نشانند.
🔹راستی در دوره عقائد اسلامی غیر از فلاسفهی مطرح عقائد شناس دیگری وجود نداشت؟! آیا اسمی از تراث کلامی شیعه به نحو صحیح در آن دوره ها برده میشود؟ راستی مگر قرار نبود این به ظاهر اساتید فلسفه فقط بیدینان را به صراط دینداران دعوت کنند، از کی استاد عقائد شدهاند ما خبر نداریم؟!
🔹اینجاست که با کمال خجلت از طرف خودم و همه کسانی که در کوچکترین مضال مدافعان ولایتاند از محضر ثامنالحجج علیهالسلام پوزش میطلبم و شرمندگی خودم را از طلبه بودن و سرباز درگاه آن بزرگواران ابراز مینمایم.
به امید ظهور آن کسی که به تعبیر امیر علیه السلام «يَعْطِفُالْهَوَى عَلَىالْهُدَى إِذَا عَطَفُواالْهُدَى عَلَىالْهَوَى وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَىالْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَىالرَّأْيِ»
💥توجه: این یادداشت لزوما دیدگاه مباحثات نیست و آماده دریافت نظرات مخاطبان هستیم.
http://mobahesat.ir/22778
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
دفاع بیدردسر وهجمه کمخاصیت « مباحثات
🔹رضا بابائی از نویسندگان و اساتید ادب و قلم در حوزه علمیه قم صبح امروز دارفانی را وداع گفت.
🔹وی از مدتها پیش دچار عارضه سرطان بود و ۵ بهمن امسال به همت برخی نهادهای حوزوی از جمله انجمنهای علمی حوزه آئین نکوداشت او برگزار شد.
🔹بابائی در این مراسم گفت:« عازمم و حسرتی ندارم، جز کتابهایی که نخواندم»
🔹مباحثات درگذشت این استاد سختکوش و خدوم به دوستان، شاگردان و اهالی قلم تسلیت عرض مینماید
@mobahesatmagz
🔹وی از مدتها پیش دچار عارضه سرطان بود و ۵ بهمن امسال به همت برخی نهادهای حوزوی از جمله انجمنهای علمی حوزه آئین نکوداشت او برگزار شد.
🔹بابائی در این مراسم گفت:« عازمم و حسرتی ندارم، جز کتابهایی که نخواندم»
🔹مباحثات درگذشت این استاد سختکوش و خدوم به دوستان، شاگردان و اهالی قلم تسلیت عرض مینماید
@mobahesatmagz
⚡ دستگاه روحانیت و ضرورت موضعگیری در قبال الهیات کنونی
✏ محمد فروزمند(طلبه سطح عالی حوزه)
🔹 شاید اولین و اصلیترین سوال در حوزه الهیاتی این باشد که آیا اساسا قائل به نوعی از بحران در حوزه الهیات کنونی هستیم یا خیر؟ آیا میپذیریم که بعد از انقلاب و مخصوصا در دو دهه ی اخیر الهیات ما نتوانسته جوابگوی پرسشگری های عقول پرسشگر و تامین کننده نیازهای دینی و دنیایی نیازمندان باشد؟ آیا همانگونه که برخی از سیاسیون و اندیشهورزان حوزه سیاست قائل به انسداد سیاسی در حوزه حکمرانی جمهوری اسلامی شدهاند ما هم می پذیریم که در حوزه الهیات دچار انسداد شدهایم و یا اینکه به انسدد قائل نیستسم و بحرانهای الهیاتی را به یکسری از خلاءها، خطاها و احیانا کمکاری ها نسبت میدهیم. در فرض دیگر هم میتوانیم وضعیت کنونی را بحرانی ندانیم و در مجموع نمره الهیات موجود را در نسبت با هجمه های معرفتی عقیدتی و فشارهای مادی معیشتی تمدن غرب نمرهی قابل قبولی بدانیم.
به هر حال به نظر میرسد بحران کرونا با ظهور و شدت بیشتری که دارد موجب شده که ما موضع خود را در قبال الهیات پس از انقلاب مشخص کنیم و در قدم بعد به آسیبشناسی، باز خوانی، بازیابی و احیانا در افکندن طرحی نو در این زمینه بپردازیم.
🔹 به نظر نگارنده چگونه پرداختنِ به مسائل الهیاتی از قبیل نقش خدا در نظام هستی، جبر و اختیار، اراده انسانی، مسئله علم و دین، مسئله شرور، عدل الهی، قضا و قدر و … بستگی به موضع اختیار شده در قبال الهیات جاری دارد.
🔹 متاسفانه علیرغم اینکه حوزه و دستگاه روحانیت به عنوان متولیان رسمی دین مسئول اصلی پرداختن به چالشها و مسائل الهیاتی موجود هستند در طی این مدت کمتر به بحث و ارائه نظر در این موارد پرداخته و اغلب به دادن نسخه و تجویزاتی برای دفع این بحران بسنده کردهاند و درمقابل اصحاب علوم انسانی در دانشگاهها بیشترین نقش را در ارائه تحلیل و پرداختن به اینگونه مسائل داشتهاند. چرایی این عدم توجه و کمتر پرداختن روحانیت به مسائلی از این دست ممکن است دلایل متفاوتی داشته باشد و از جمله دلایل آن همانگونه که ذکر شد مشخص نکردن موضع و عدم تصور صحیح از نسبت خود با الهیات موجود و فهم بازخوردهای آن در جامعه است.
🔹 در بحران اخیر و در میان اصحاب علوم انسانی جریان مدعی روشنفکری دینی اصلیترین جریانی است که در تلاش است تا با تفسیر و قرائت خاص خود از دین، پروژه اصلی خود را که همانا اثبات امکان دینداری در قالب درانداختن الهیاتی جدید و متناسب با اقتضائات عصر مدرن است را به پیش برد. بنابراین این جریان علیرغم اینکه از یکسو اختلافات بنیادین و مبنایی با قرائت رسمی حاکم از دین دارد اما از سوی دیگر مدعی به ظهور آوردن الهیاتی است که تا حدی جوابگوی نیازهای انسان مدرن خواهد بود و بحرانها و مشکلات الهیات کنونی را نخواهد داشت. قابل توجه است که این جریان موضع خود را در مواجه با الهیات حاضر کاملا مشخص کرده است.
🔹 تا زمانی که حوزه و روحانیت به عنوان متکفل و متولیان رسمی بسط و اشاعه دین برآورد صحیحی از نسبت کارکرد الهیات کنونی در قبال جامعه نداشته باشند و موضع خود را مشخص نکنند عملا وارد فضای نقد و تبادل نظر نخواهند شد و در چنین وضعی نه تنها راه به روی هر گونه اصلاح احتمالی بسته خواهد شد بلکه فضا برای به صحنه آمدن گفتمان های الهیاتی رقیب باز شده و بیش از پیش مرجعیت دینی روحانیت از دست خواهد رفت.
🔹 نکته دیگر اینکه در این بزنگاه فرصتی پدید آمده تا نهاد حوزه بار دیگر نسبت خود را با جریاناتی نظیر روشنفکری، نو اندیشی و اصلاحگری دینی به عنوان مطرحترین جریانات مدعی بسط و اصلاح تفکر دینی مشخص کند و در صورت به رسمیت شناختن آن ها در یک فضای آزاد و به دور از پیش فرضهای عقیدتی سیاسی وارد دیالکتیک و گفتگو شود. البته قبل از آن لازم است به این سوال پاسخ دهد که آیا اساسا این جریانات را رقیب و مانعی در برابر اشاعه فرهنگ و تفکر دینی میداند و یا اینکه ظهور و بروزشان را از جهاتی – و نه الزاما به تمامه – موجب رشد و شکوفایی دین و به طور کلی الهیات حال حاضر تلقی میکند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✏ محمد فروزمند(طلبه سطح عالی حوزه)
🔹 شاید اولین و اصلیترین سوال در حوزه الهیاتی این باشد که آیا اساسا قائل به نوعی از بحران در حوزه الهیات کنونی هستیم یا خیر؟ آیا میپذیریم که بعد از انقلاب و مخصوصا در دو دهه ی اخیر الهیات ما نتوانسته جوابگوی پرسشگری های عقول پرسشگر و تامین کننده نیازهای دینی و دنیایی نیازمندان باشد؟ آیا همانگونه که برخی از سیاسیون و اندیشهورزان حوزه سیاست قائل به انسداد سیاسی در حوزه حکمرانی جمهوری اسلامی شدهاند ما هم می پذیریم که در حوزه الهیات دچار انسداد شدهایم و یا اینکه به انسدد قائل نیستسم و بحرانهای الهیاتی را به یکسری از خلاءها، خطاها و احیانا کمکاری ها نسبت میدهیم. در فرض دیگر هم میتوانیم وضعیت کنونی را بحرانی ندانیم و در مجموع نمره الهیات موجود را در نسبت با هجمه های معرفتی عقیدتی و فشارهای مادی معیشتی تمدن غرب نمرهی قابل قبولی بدانیم.
به هر حال به نظر میرسد بحران کرونا با ظهور و شدت بیشتری که دارد موجب شده که ما موضع خود را در قبال الهیات پس از انقلاب مشخص کنیم و در قدم بعد به آسیبشناسی، باز خوانی، بازیابی و احیانا در افکندن طرحی نو در این زمینه بپردازیم.
🔹 به نظر نگارنده چگونه پرداختنِ به مسائل الهیاتی از قبیل نقش خدا در نظام هستی، جبر و اختیار، اراده انسانی، مسئله علم و دین، مسئله شرور، عدل الهی، قضا و قدر و … بستگی به موضع اختیار شده در قبال الهیات جاری دارد.
🔹 متاسفانه علیرغم اینکه حوزه و دستگاه روحانیت به عنوان متولیان رسمی دین مسئول اصلی پرداختن به چالشها و مسائل الهیاتی موجود هستند در طی این مدت کمتر به بحث و ارائه نظر در این موارد پرداخته و اغلب به دادن نسخه و تجویزاتی برای دفع این بحران بسنده کردهاند و درمقابل اصحاب علوم انسانی در دانشگاهها بیشترین نقش را در ارائه تحلیل و پرداختن به اینگونه مسائل داشتهاند. چرایی این عدم توجه و کمتر پرداختن روحانیت به مسائلی از این دست ممکن است دلایل متفاوتی داشته باشد و از جمله دلایل آن همانگونه که ذکر شد مشخص نکردن موضع و عدم تصور صحیح از نسبت خود با الهیات موجود و فهم بازخوردهای آن در جامعه است.
🔹 در بحران اخیر و در میان اصحاب علوم انسانی جریان مدعی روشنفکری دینی اصلیترین جریانی است که در تلاش است تا با تفسیر و قرائت خاص خود از دین، پروژه اصلی خود را که همانا اثبات امکان دینداری در قالب درانداختن الهیاتی جدید و متناسب با اقتضائات عصر مدرن است را به پیش برد. بنابراین این جریان علیرغم اینکه از یکسو اختلافات بنیادین و مبنایی با قرائت رسمی حاکم از دین دارد اما از سوی دیگر مدعی به ظهور آوردن الهیاتی است که تا حدی جوابگوی نیازهای انسان مدرن خواهد بود و بحرانها و مشکلات الهیات کنونی را نخواهد داشت. قابل توجه است که این جریان موضع خود را در مواجه با الهیات حاضر کاملا مشخص کرده است.
🔹 تا زمانی که حوزه و روحانیت به عنوان متکفل و متولیان رسمی بسط و اشاعه دین برآورد صحیحی از نسبت کارکرد الهیات کنونی در قبال جامعه نداشته باشند و موضع خود را مشخص نکنند عملا وارد فضای نقد و تبادل نظر نخواهند شد و در چنین وضعی نه تنها راه به روی هر گونه اصلاح احتمالی بسته خواهد شد بلکه فضا برای به صحنه آمدن گفتمان های الهیاتی رقیب باز شده و بیش از پیش مرجعیت دینی روحانیت از دست خواهد رفت.
🔹 نکته دیگر اینکه در این بزنگاه فرصتی پدید آمده تا نهاد حوزه بار دیگر نسبت خود را با جریاناتی نظیر روشنفکری، نو اندیشی و اصلاحگری دینی به عنوان مطرحترین جریانات مدعی بسط و اصلاح تفکر دینی مشخص کند و در صورت به رسمیت شناختن آن ها در یک فضای آزاد و به دور از پیش فرضهای عقیدتی سیاسی وارد دیالکتیک و گفتگو شود. البته قبل از آن لازم است به این سوال پاسخ دهد که آیا اساسا این جریانات را رقیب و مانعی در برابر اشاعه فرهنگ و تفکر دینی میداند و یا اینکه ظهور و بروزشان را از جهاتی – و نه الزاما به تمامه – موجب رشد و شکوفایی دین و به طور کلی الهیات حال حاضر تلقی میکند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات/ بازنشر پرونده به مناسبت 19 فروردین سالروز شهادت شهید محمدباقر صدر
🔹 گفت و گو با دکتر عبدالله نصری
هرمنوتیک اجتهاد در آرای شهید صدر
🔻
http://mobahesat.ir/8107
///////////
🔹 بر اساس روایت شیخ علی کورانی؛
حزب الدعوة، حزب نجفیها
🔻
http://mobahesat.ir/5516
//////////
🔹 در همایش «اندیشه سیاسی شهید صدر» بیان شد:
از نگاه شهید صدر، دولت در متن دین و پدیدهای وحیانی است
🔻
http://mobahesat.ir/13915
//////////
🔹 شهید سید محمدباقر صدر و طراحی نظام معرفتی اسلامی
🔻
http://mobahesat.ir/6962
//////////
🔹 انديشههای حكمی و اجتهادی شهيد صدر منتشر شد
🔻
http://mobahesat.ir/1421
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹 گفت و گو با دکتر عبدالله نصری
هرمنوتیک اجتهاد در آرای شهید صدر
🔻
http://mobahesat.ir/8107
///////////
🔹 بر اساس روایت شیخ علی کورانی؛
حزب الدعوة، حزب نجفیها
🔻
http://mobahesat.ir/5516
//////////
🔹 در همایش «اندیشه سیاسی شهید صدر» بیان شد:
از نگاه شهید صدر، دولت در متن دین و پدیدهای وحیانی است
🔻
http://mobahesat.ir/13915
//////////
🔹 شهید سید محمدباقر صدر و طراحی نظام معرفتی اسلامی
🔻
http://mobahesat.ir/6962
//////////
🔹 انديشههای حكمی و اجتهادی شهيد صدر منتشر شد
🔻
http://mobahesat.ir/1421
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡️کدام امید و کدام ناامیدی؟!
✒️سید محمدامین درخشانی (طلبه حوزه علمیه قم)
🔹"تا این امیدتان ناامید نگردد فرج امام زمان فرا نمیرسد! " شاید شما هم بارها این جمله را شنیده باشید. غالب این افراد چنین میپندارند که" اگر امید همین چند مجاهد هم از تلاش برای اقامه قسط و داد ناامید شود" آنگاه همه یک صدا حجة بن الحسن را صدا خواهند زد و منجی خواهد آمد.
🔹پیامبر اکرم میفرمایند: افضل اعمال امتی انتظار الفرج من الله. (کمال الدین ج2، ص 644) فرج و گشایش در هنگام وقوع در سختی و مضیقه است، یعنی کسی تا احساس تنگنا نکند، به دنبال گشایش نمیگردد. گشایش مطرح در حدیث الهی و ربانی است نه عادی و معلولی. پس در مفهوم انتظار فرج هم ناامیدی و احساس تنگنا از شرایط فعلی وجود دارد هم امید به آیندهای گشوده از تنگناها.
🔹این "ناامیدی و احساس عجز" و "امید فرج الهی" مطرح در حدیث کاملا مطلوب و باعث رشد و سعادت بشر و ظهور منجی است، اما ممکن است کسی مصداق دیگری را جایگزین کند و بین امید و ناامیدی مطلوب و نامطلوب خلط کند، در این نوشتار سعی بین تفکیک همین دو مقوله میباشیم.
🔹 میتوانیم تمام افراد انسانی در زمان خویش را چنین دسته بندی کنیم:
الف. انسانهای که از شرایط حاضر جهان (=عصر غیبت) احساس سختی ندارند، (=امیدواری نامطلوب) که خود دو گروه هستند:
🔸 انسانهای که بالفعل احساس سختی ندارند، یعنی مرفهان اعم از مقدس و غیر مقدس. (مرفهان مقدس اولین گروه قاعدین هستند.)
انسانهای که بالقوه احساس سختی ندارند، یعنی اگرچه دارای مشکلات مادی-روحی است و تا حدی احساس نارضایتی دارد، اما معتقد است که اگر نظم حاکم بر جهان فعلی که همان تمدن غربی است، به صورت کامل اجرا شود، او نیز از مشکلاتش رها خواهد شد، به عبارت دیگر نسخههای موجود در دنیای غیرالهی فعلی را درمان دردهای خود میداند. این گروه طیفی وسیعی از مذهبی و غیر مذهبی را شامل میشود و نقطه مشترک همه اینها این است که تغییرات را دوست دارند و تغییر مورد نظر آنها توسعه یافتگی به مفهوم غربی آن است،(امید نامطلوب) البته طیف غیر مذهبی این گروه به دنبال تغییرات فقط با روشهای عادی است ولی طیف مذهبی این گروه برخی به روشهای عادی امید دارند، و برخی دیگر چنین تغییر اساسی در کل جهان را فقط به دست منجی ممکن میدانند و به همین خاطر چندان تلاشی نمیکنند و دیگران را از تلاش بیهوده منع میکنند.
تمرکز بر گروه اخیر بسیار مهم است، این افراد قسمت عمدهی قاعدین را شکل میدهند(گروه دوم از قاعدین)، یعنی کسانی که به شرایط فعلی و تمدن مدرن بسیار خوشبین هستند ولی تحقق چنین چیزی را فقط به دست منجی میدانند. اینها همان کسانی هستند " در غرب اسلام را میبینند ولی مسلمان نمیبینند" پس به منجیای نیاز دارد که اسلام(=تمدن غربی) را در جهان پیادهسازی کند و کافرانی که به اسلام عمل میکند را مسلمان کند!
ب. انسانهای که از شرایط حاضر جهان (=عصر غیبت) احساس تنگنا دارند،(= ناامیدی مطلوب) اینها نیز چند گروه میشوند:
🔸کسانی که آیندهای روشن پیش روی خود نمیبینند، پس برای تغییر تلاشی نمیکنند. اینها نیز گروه دیگری (سوم) از قاعدین زمان ما هستند. (=ناامیدی نامطلوب)
🔸 کسانی که به واسطه امید به ظهور شخص امام زمان آینده جهان را روشن میبینند ولی با تلاش مخالف هستند و میگویند همه باید به عجز و ناامیدی برسند تا امام زمان ظهور کند. اینها نیز گروه دیگری (چهارم) از قاعدین زمان ما هستند. (ناامیدی از شراطی فعلی مطلوب ولی نه چندان عمیق و شدید)
3. کسانی که به فرج الهی ایمان دارند و برای وصول به آن تلاش و مجاهدت میکنند. عدالتطلبان و مصلحان معتقد به مهدویت در این قسم جای میگیرند. (ناامیدی از شراطی فعلی مطلوب ولی نه چندان عمیق و شدید)
🔹نکته مهم مقایسه این دو گروه اخیر است: این دو گروه اگرچه هر دو از شرایط فعلی ناامید هستند ولی گروه اول از حیث نظری فقط با بنبستهای جهان معاصر روبرو میشود و احساس عجز عمیق در وجود او شکل نمیگیرد ولی گروه دوم هم به صورت نظری و هم عینی با بنبستهای جهان حاضر روبرو میشود و احساس ناامیدی از شریط فعلی به شکلی عمیق در وجود او احساس میشود، پس مجاهدان بیشترین ناامیدان از زمانهی خویش و امیدواران به آینده روشن هستند.
متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22791
🔻🔻🔻
@mobahedatmagz
✒️سید محمدامین درخشانی (طلبه حوزه علمیه قم)
🔹"تا این امیدتان ناامید نگردد فرج امام زمان فرا نمیرسد! " شاید شما هم بارها این جمله را شنیده باشید. غالب این افراد چنین میپندارند که" اگر امید همین چند مجاهد هم از تلاش برای اقامه قسط و داد ناامید شود" آنگاه همه یک صدا حجة بن الحسن را صدا خواهند زد و منجی خواهد آمد.
🔹پیامبر اکرم میفرمایند: افضل اعمال امتی انتظار الفرج من الله. (کمال الدین ج2، ص 644) فرج و گشایش در هنگام وقوع در سختی و مضیقه است، یعنی کسی تا احساس تنگنا نکند، به دنبال گشایش نمیگردد. گشایش مطرح در حدیث الهی و ربانی است نه عادی و معلولی. پس در مفهوم انتظار فرج هم ناامیدی و احساس تنگنا از شرایط فعلی وجود دارد هم امید به آیندهای گشوده از تنگناها.
🔹این "ناامیدی و احساس عجز" و "امید فرج الهی" مطرح در حدیث کاملا مطلوب و باعث رشد و سعادت بشر و ظهور منجی است، اما ممکن است کسی مصداق دیگری را جایگزین کند و بین امید و ناامیدی مطلوب و نامطلوب خلط کند، در این نوشتار سعی بین تفکیک همین دو مقوله میباشیم.
🔹 میتوانیم تمام افراد انسانی در زمان خویش را چنین دسته بندی کنیم:
الف. انسانهای که از شرایط حاضر جهان (=عصر غیبت) احساس سختی ندارند، (=امیدواری نامطلوب) که خود دو گروه هستند:
🔸 انسانهای که بالفعل احساس سختی ندارند، یعنی مرفهان اعم از مقدس و غیر مقدس. (مرفهان مقدس اولین گروه قاعدین هستند.)
انسانهای که بالقوه احساس سختی ندارند، یعنی اگرچه دارای مشکلات مادی-روحی است و تا حدی احساس نارضایتی دارد، اما معتقد است که اگر نظم حاکم بر جهان فعلی که همان تمدن غربی است، به صورت کامل اجرا شود، او نیز از مشکلاتش رها خواهد شد، به عبارت دیگر نسخههای موجود در دنیای غیرالهی فعلی را درمان دردهای خود میداند. این گروه طیفی وسیعی از مذهبی و غیر مذهبی را شامل میشود و نقطه مشترک همه اینها این است که تغییرات را دوست دارند و تغییر مورد نظر آنها توسعه یافتگی به مفهوم غربی آن است،(امید نامطلوب) البته طیف غیر مذهبی این گروه به دنبال تغییرات فقط با روشهای عادی است ولی طیف مذهبی این گروه برخی به روشهای عادی امید دارند، و برخی دیگر چنین تغییر اساسی در کل جهان را فقط به دست منجی ممکن میدانند و به همین خاطر چندان تلاشی نمیکنند و دیگران را از تلاش بیهوده منع میکنند.
تمرکز بر گروه اخیر بسیار مهم است، این افراد قسمت عمدهی قاعدین را شکل میدهند(گروه دوم از قاعدین)، یعنی کسانی که به شرایط فعلی و تمدن مدرن بسیار خوشبین هستند ولی تحقق چنین چیزی را فقط به دست منجی میدانند. اینها همان کسانی هستند " در غرب اسلام را میبینند ولی مسلمان نمیبینند" پس به منجیای نیاز دارد که اسلام(=تمدن غربی) را در جهان پیادهسازی کند و کافرانی که به اسلام عمل میکند را مسلمان کند!
ب. انسانهای که از شرایط حاضر جهان (=عصر غیبت) احساس تنگنا دارند،(= ناامیدی مطلوب) اینها نیز چند گروه میشوند:
🔸کسانی که آیندهای روشن پیش روی خود نمیبینند، پس برای تغییر تلاشی نمیکنند. اینها نیز گروه دیگری (سوم) از قاعدین زمان ما هستند. (=ناامیدی نامطلوب)
🔸 کسانی که به واسطه امید به ظهور شخص امام زمان آینده جهان را روشن میبینند ولی با تلاش مخالف هستند و میگویند همه باید به عجز و ناامیدی برسند تا امام زمان ظهور کند. اینها نیز گروه دیگری (چهارم) از قاعدین زمان ما هستند. (ناامیدی از شراطی فعلی مطلوب ولی نه چندان عمیق و شدید)
3. کسانی که به فرج الهی ایمان دارند و برای وصول به آن تلاش و مجاهدت میکنند. عدالتطلبان و مصلحان معتقد به مهدویت در این قسم جای میگیرند. (ناامیدی از شراطی فعلی مطلوب ولی نه چندان عمیق و شدید)
🔹نکته مهم مقایسه این دو گروه اخیر است: این دو گروه اگرچه هر دو از شرایط فعلی ناامید هستند ولی گروه اول از حیث نظری فقط با بنبستهای جهان معاصر روبرو میشود و احساس عجز عمیق در وجود او شکل نمیگیرد ولی گروه دوم هم به صورت نظری و هم عینی با بنبستهای جهان حاضر روبرو میشود و احساس ناامیدی از شریط فعلی به شکلی عمیق در وجود او احساس میشود، پس مجاهدان بیشترین ناامیدان از زمانهی خویش و امیدواران به آینده روشن هستند.
متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22791
🔻🔻🔻
@mobahedatmagz
مباحثات
کدام امید و کدام ناامیدی؟! « مباحثات
⚡️نقدی بر نقد نویسی به سبک آوینی با تامل بر یکی از نقدهای او
✒️محمدعلی علمی (طلبه حوزه علمیه قم)
🔹بدون تردید یکی از مهمترین چهرههای عرصهی فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی، شهید سیدمرتضی آوینی است؛ کسی که علاوه بر دغدغههای والا، اهل قلم و اندیشه بود؛ و همین امر هم باعث شده است تا نهادهای مختلف فرهنگی از یک سو و برخی از افراد علاقهمند به این شهید بزرگوار از سویی دیگر، او را به عنوان اسوهی حسنهی عرصهی فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی معرفی کنند. در اینکه تجربهی زیسته، دغدغه مندی، برخی از بینشها، صراحت و در آخر هم شهادتی که میتواند گواهی بر صداقت سیدمرتضی آوینی باشد، ویژگیهایی ستودنی و درس آموزند، که از او شخصیتی کم نظیر ساختهاند، هیچ تردیدی نیست؛ اما از نظر من همینکه کسی به عنوان اسوه و الگو معرفی شد، ضرورت نقد و سنجش اندیشه و عملش دو چندان میشود؛ فلذاست که بر آن شدم تا در آستانهی سالگرد شهادت این شهید عزیز به بازخوانی سنجشگرانهی یکی از نقدهای سینمایی او بپردازم و برای این کار هم نقد معروف آوینی بر فیلم «هامون» تحت عنوان «چرا جهان سومیها هامون میسازند» را انتخاب کردم؛ البته نکاتی را که مینویسم پیش و بیش از اینکه ناظر بر فیلم هامون و نقد آوینی بر این فیلم باشند، ناظر بر شیوهی نقد او هستند.
1️⃣ عدم تفکیک فرم و محتوا؛ به نظر میرسد که منتقدین آثار هنری باید علاوه بر محتوای یک اثر به فرم آن هم توجه کنند و در ارزیابی و نقد به هر دوجنبه بپردازند، و زیبایی و درستی را در هر دو سطح واکاوی کنند؛ با این حال و علیرغم اینکه آوینی موضع نقدش را به صورت صریح مشخص نکرده است؛ هر خوانندهی منصفی که نقد او را بخواند متوجه میشود که نقد ایشان متوجه محتوای اثر است و در مورد فرم، سخنی نگفته است؛ فلذا تنها چیزی که باید بگوییم این است که کاش نویسنده به فرم اثر هم توجه میکرد، ولی بیش از این نمیتوانیم او را تخطئه کنیم، چرا که دغدغهی او در این نقد پرداختن به محتوای فیلم بوده است و نه فرم آن.
2️⃣ عدم رعایت انصاف و اخلاق نقد؛ آوینی در بخشی از نقد خود مینویسد: «فیلم هامون هم مخاطبی در میان مردم ندارد، جز در میان افرادی كه هر یک به نوعی و تا حدی این زبان تفهیم و تفاهم روشنفكری را می فهمند، در وجود این افراد فقط شهوت و حسد و كبر و نخوت و طاووس مسلكی، واقعی است و بقیه چیزها اداست و دلشان هم به همین ادا و اطوار خوش است». صراحت لهجه و اعلام موضع آوینی را قابل ستایش میدانم؛ اما با برچسب زدن بی دلیل مخالفم، فلذا آنچه که آوینی در مورد مخاطبان هامون نوشته است را ناصواب و به دور از انصاف و اخلاق نقد میدانم.
3️⃣ عدم واقع بینی؛ در فرازهای متعددی آوینی روشنفکران شرقی و ایرانی را به باد انتقاد میگیرد، که به نظر میرسد برخی از این نقدها به دور از واقع بینی و حتی انصاف است. آوینی به درستی بر این باور است که «جریان روشنفکری در غرب یک جریان تاریخی است و بد یا خوب، پیوند فعالی بین آنها و مردم برقرار است»، اما به اشتباه روشنفکران این سوی کرهی خاکی را انسانهای منفعلی میداند که هیچ محلی از اعراب ندارند.
بدیهی است که بسیاری از روشنفکران شرقی در سطوح مختلف سیاسی، فرهنگی و معرفتی از غرب تاثیر پذیرفتهاند و گاهی این تاثر همراه با خودباختگی و انحطاطهای نظری و عملی، در سطح فردی و جمعی بوده است؛ و از اینرو باید با دقت این جریان را نقد کرد، ولی نقد ما باید توام با واقع بینی و انصاف باشد.
از نظر آوینی «در اینجا آنچه هنوز در میان مردم زنده است، اشعار رثایی محتشم کاشانی است، نه معرهای آقای احمد شاملو»، از معر خواندن اشعار شاملو که بگذریم، هرچند از نظر من چنین تعبیری به دور از انصاف و اخلاق نقد است، زعم من این است که آوینی در مورد نقش روشنفکران اشتباه میکند، اگر تاریخ را ورق بزنیم و به آستانهی انقلاب مشروطه و پیدایش روشنفکران ایرانی برگردیم و از آن زمان فعالیتهای روشنفکران (علیرغم تفاوتهای نظری و عملیای که از گذشته تا کنون بین گروههای مختلف روشنفکری وجود داشته است) را رصد کنیم، میبینیم که از آن زمان تا کنون، روشنفکران از سویی در بسیاری از فرازها و فرودهای تاریخ این سرزمین نقش آفرینی کردهاند، و از سویی دیگر رفته رفته توانستهاند با بخش قابل اعتنایی از مردم هم، پیوند برقرار کنند و ارتباط بگیرند. از همین روست که بسیاری از متفکران از زاویهی نگاه خودشان در مورد خدمتها و خیانتهای روشنفکران در این دیار، سخن گفتهاند و نوشتهاند.
متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22787
🔻🔻🔻
@mobahedatmagz
✒️محمدعلی علمی (طلبه حوزه علمیه قم)
🔹بدون تردید یکی از مهمترین چهرههای عرصهی فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی، شهید سیدمرتضی آوینی است؛ کسی که علاوه بر دغدغههای والا، اهل قلم و اندیشه بود؛ و همین امر هم باعث شده است تا نهادهای مختلف فرهنگی از یک سو و برخی از افراد علاقهمند به این شهید بزرگوار از سویی دیگر، او را به عنوان اسوهی حسنهی عرصهی فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی معرفی کنند. در اینکه تجربهی زیسته، دغدغه مندی، برخی از بینشها، صراحت و در آخر هم شهادتی که میتواند گواهی بر صداقت سیدمرتضی آوینی باشد، ویژگیهایی ستودنی و درس آموزند، که از او شخصیتی کم نظیر ساختهاند، هیچ تردیدی نیست؛ اما از نظر من همینکه کسی به عنوان اسوه و الگو معرفی شد، ضرورت نقد و سنجش اندیشه و عملش دو چندان میشود؛ فلذاست که بر آن شدم تا در آستانهی سالگرد شهادت این شهید عزیز به بازخوانی سنجشگرانهی یکی از نقدهای سینمایی او بپردازم و برای این کار هم نقد معروف آوینی بر فیلم «هامون» تحت عنوان «چرا جهان سومیها هامون میسازند» را انتخاب کردم؛ البته نکاتی را که مینویسم پیش و بیش از اینکه ناظر بر فیلم هامون و نقد آوینی بر این فیلم باشند، ناظر بر شیوهی نقد او هستند.
1️⃣ عدم تفکیک فرم و محتوا؛ به نظر میرسد که منتقدین آثار هنری باید علاوه بر محتوای یک اثر به فرم آن هم توجه کنند و در ارزیابی و نقد به هر دوجنبه بپردازند، و زیبایی و درستی را در هر دو سطح واکاوی کنند؛ با این حال و علیرغم اینکه آوینی موضع نقدش را به صورت صریح مشخص نکرده است؛ هر خوانندهی منصفی که نقد او را بخواند متوجه میشود که نقد ایشان متوجه محتوای اثر است و در مورد فرم، سخنی نگفته است؛ فلذا تنها چیزی که باید بگوییم این است که کاش نویسنده به فرم اثر هم توجه میکرد، ولی بیش از این نمیتوانیم او را تخطئه کنیم، چرا که دغدغهی او در این نقد پرداختن به محتوای فیلم بوده است و نه فرم آن.
2️⃣ عدم رعایت انصاف و اخلاق نقد؛ آوینی در بخشی از نقد خود مینویسد: «فیلم هامون هم مخاطبی در میان مردم ندارد، جز در میان افرادی كه هر یک به نوعی و تا حدی این زبان تفهیم و تفاهم روشنفكری را می فهمند، در وجود این افراد فقط شهوت و حسد و كبر و نخوت و طاووس مسلكی، واقعی است و بقیه چیزها اداست و دلشان هم به همین ادا و اطوار خوش است». صراحت لهجه و اعلام موضع آوینی را قابل ستایش میدانم؛ اما با برچسب زدن بی دلیل مخالفم، فلذا آنچه که آوینی در مورد مخاطبان هامون نوشته است را ناصواب و به دور از انصاف و اخلاق نقد میدانم.
3️⃣ عدم واقع بینی؛ در فرازهای متعددی آوینی روشنفکران شرقی و ایرانی را به باد انتقاد میگیرد، که به نظر میرسد برخی از این نقدها به دور از واقع بینی و حتی انصاف است. آوینی به درستی بر این باور است که «جریان روشنفکری در غرب یک جریان تاریخی است و بد یا خوب، پیوند فعالی بین آنها و مردم برقرار است»، اما به اشتباه روشنفکران این سوی کرهی خاکی را انسانهای منفعلی میداند که هیچ محلی از اعراب ندارند.
بدیهی است که بسیاری از روشنفکران شرقی در سطوح مختلف سیاسی، فرهنگی و معرفتی از غرب تاثیر پذیرفتهاند و گاهی این تاثر همراه با خودباختگی و انحطاطهای نظری و عملی، در سطح فردی و جمعی بوده است؛ و از اینرو باید با دقت این جریان را نقد کرد، ولی نقد ما باید توام با واقع بینی و انصاف باشد.
از نظر آوینی «در اینجا آنچه هنوز در میان مردم زنده است، اشعار رثایی محتشم کاشانی است، نه معرهای آقای احمد شاملو»، از معر خواندن اشعار شاملو که بگذریم، هرچند از نظر من چنین تعبیری به دور از انصاف و اخلاق نقد است، زعم من این است که آوینی در مورد نقش روشنفکران اشتباه میکند، اگر تاریخ را ورق بزنیم و به آستانهی انقلاب مشروطه و پیدایش روشنفکران ایرانی برگردیم و از آن زمان فعالیتهای روشنفکران (علیرغم تفاوتهای نظری و عملیای که از گذشته تا کنون بین گروههای مختلف روشنفکری وجود داشته است) را رصد کنیم، میبینیم که از آن زمان تا کنون، روشنفکران از سویی در بسیاری از فرازها و فرودهای تاریخ این سرزمین نقش آفرینی کردهاند، و از سویی دیگر رفته رفته توانستهاند با بخش قابل اعتنایی از مردم هم، پیوند برقرار کنند و ارتباط بگیرند. از همین روست که بسیاری از متفکران از زاویهی نگاه خودشان در مورد خدمتها و خیانتهای روشنفکران در این دیار، سخن گفتهاند و نوشتهاند.
متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22787
🔻🔻🔻
@mobahedatmagz
مباحثات
نقدی بر نقد نویسی به سبک آوینی با تامل بر یکی از نقدهای او « مباحثات