میرزا حسین مشرف اصفهانی شاعری ظریف و شوخ بود. یک وقت مدعی شده بود که پنج مثنوی به وزن خمسه نظامی می تواند به نظم آورد به طوری که هیچیک از ابیات معنی نداشته باشد.
ممدوح او این شرط را پسندید و قرار شد که اگر ابیاتی با معنی در آن یافت شود به هر بیتی دندانی از او بر کنند و بر سرش کوبند.
مشرف قبول کرد ولی با آنکه سعی زیاد کرده بود که شعرهای بی معنی بسراید حریفان برای چهار بیت از اشعار او معنی یافتند، در نتیجه چهار دندان او را کشیدند و بر فرق سرش کوفتند آن چهار بیت اینهاست:
اگر عاقلی بخیه بر مو مزن
بجز پنبه بر نعل آهو مزن
سوی مطبخ افکن ره کوچه را
منه در بغل آش آلوچه را
که نعل از تحمل مربا شود
به صبر آسیا، کهنه حلوا شود
ز افسار زنبور و شلوار ببر
قفس می توان ساخت، اما به صبر
@miras_gozashtegan
ممدوح او این شرط را پسندید و قرار شد که اگر ابیاتی با معنی در آن یافت شود به هر بیتی دندانی از او بر کنند و بر سرش کوبند.
مشرف قبول کرد ولی با آنکه سعی زیاد کرده بود که شعرهای بی معنی بسراید حریفان برای چهار بیت از اشعار او معنی یافتند، در نتیجه چهار دندان او را کشیدند و بر فرق سرش کوفتند آن چهار بیت اینهاست:
اگر عاقلی بخیه بر مو مزن
بجز پنبه بر نعل آهو مزن
سوی مطبخ افکن ره کوچه را
منه در بغل آش آلوچه را
که نعل از تحمل مربا شود
به صبر آسیا، کهنه حلوا شود
ز افسار زنبور و شلوار ببر
قفس می توان ساخت، اما به صبر
@miras_gozashtegan
وقتى ميرزاى شيرازى حكم تحريم توتون و تنباكو را صادر كرد، روحانيت از چنان قدرتى برخوردار بود كه سوگلى خود ناصرالدين شاه كه اتفاقا از روشنفكراى زمان خودش بود، تمام قليان هاى دربار را شكست!
@miras_gozashtegan
@miras_gozashtegan
هنگامی که جامعهای به دروغ گوییِ سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلّی شود و به دروغ گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا نکند
"صداقت" به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می شود و گوینده حقیقت ، حتی اگر به دنبال کسب قدرت یا هیچ منفعتی دیگر هم نباشد یک کنشگر سیاسی محسوب می شود!
در چنین شرایطی شما نمی توانید از سیاست کناره بگیرید و راه خود را بروید ، شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید :
یا به تشکیلات دروغ می پیوندید
یا یک مخالف سیاسی محسوب می شوید!
✍🏻هانا آرنت
📚حقیقت و سیاست
@miras_gozashtegan
"صداقت" به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می شود و گوینده حقیقت ، حتی اگر به دنبال کسب قدرت یا هیچ منفعتی دیگر هم نباشد یک کنشگر سیاسی محسوب می شود!
در چنین شرایطی شما نمی توانید از سیاست کناره بگیرید و راه خود را بروید ، شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید :
یا به تشکیلات دروغ می پیوندید
یا یک مخالف سیاسی محسوب می شوید!
✍🏻هانا آرنت
📚حقیقت و سیاست
@miras_gozashtegan
آیت الله طالقانی :
«.. آخوندی که دنبال پست مقام باشد آن آخوند دیگر بدرد خدمت به مردم نمی خورد...
هرکسی باید کار خودش را در جامعه انجام دهد...
مردم انقلاب کردند تا آزاد باشند و در آزادی زندگی کنند...
نه اینکه همان آزادی هایی که در زمان شاه داشتند را شما از آنها بگیرید...»
@miras_gozashtegan
«.. آخوندی که دنبال پست مقام باشد آن آخوند دیگر بدرد خدمت به مردم نمی خورد...
هرکسی باید کار خودش را در جامعه انجام دهد...
مردم انقلاب کردند تا آزاد باشند و در آزادی زندگی کنند...
نه اینکه همان آزادی هایی که در زمان شاه داشتند را شما از آنها بگیرید...»
@miras_gozashtegan
زمینه های فروپاشی رژیم های ایرانی
یادداشتی از : یدالله کریمی پور..
یکی از علل فروپاشی رژیم ها در "ایران جدید"، گسترش "فساد درونی" بوده است. در آغاز این دو اصطلاح را تعریف می کنم:
منظور از ایران جدید، از تکوین صفویه در ۱۵۰۱ تا کنون است. صفویه نخستین دولت فراگیر، متحد مرکزی و ملی ایرانیان پس از حمله اعراب بود. صفویه، افشار، زند، قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی، طی ۵۱۹ سال اخیر بر این کشور حکومت رانده اند.
فروپاشی پنج رژیم پیش از جمهوری اسلامی، همگی "درونزا" بوده و دیگران(تهاجم برونزا) نقش کلیدی در آن نداشته اند؛بنگرید:
- فروپاشی پهلوی به وسیله انقلاب مردم بود؛
- قاجار نیز با جنبش یا انقلاب مشروطه سست و سپس از درون به وسیله کودتا و قانونی فروپاشید؛
- زند توسط قجر نابود شد؛
- افشار نیز از درون فرو پاشید و جایش را به زند داد؛
- صفویه نیز با قیام مسلحانه درون امپراتوری سست و لرزان شد و به گونه ای قانونی جای خود را به نادر(افشار) داد.
برخلاف برخی گمان های سطحی و عوامانه، حمله افغان ها به رهبری محمود و سپس اشرف، حمله و قیامی درونزا بود و نه حمله ای از بیرون. در عین حال فروپاشی صفوی در نهایت توسط نادرشاه افشار رقم زده شد. پس این گزاره کلیدی را به یاد داشته باشیم که:
فروپاشی همه رژیم های ایرانی در پنج سده اخیر و در قالب پنج پادشاهی، همگی و بی استثناء جنبه درونی داشته است. برخلاف فروپاشی هخامنشی، ساسانی و خوارزمشاهیان، که بر اثر حملات برونی بود.
ولی منظور از فساد چیست؟
در فرهنگ فارسی با این معانی روبرو می شویم:
- تحصیل پول و مقام از راه های نادرست؛
- گرفتن مال به زور و ستم؛
- ضد اصلح؛
- بو گرفته، متعفن، مبتذل، بیات و باد خورده؛
- آسیب زدن، ناقص کردن؛
- تخریب کردن، ضایع کردن،
در واقع فساد انحراف معنوی یا اخلاقی از یک آرمان بوده و شامل اعمالی مانند رشوه،اختلاس به ویژه در دستگاه دولتی با بهره گیری از نفوذ است. چنین نفوذی به دلیل سیستماتیک شدن فساد و یا از راه دادن رشوه و اغواگری زنانه انجام می شود. پس فساد عملی است: پنهانی و در سیستم های فاسد، نیمه پنهان و گاه نیمه آشکار.
فساد دارای سه سطح خّرد، کلان و رایج یا مرسوم است. این سه در پیوند یکدیگر بوده و غیر قابل تفکیک هستند.
فروپاشی این رژیم های پنجگانه، به دلیل "گونه هایی" از فساد، از جمله ایجاد شکاف بزرگ طبقاتی، تبعیض و بحران فراگیر اقتصادی- مالی محتوم بود.
@miras_gozashtegan
یادداشتی از : یدالله کریمی پور..
یکی از علل فروپاشی رژیم ها در "ایران جدید"، گسترش "فساد درونی" بوده است. در آغاز این دو اصطلاح را تعریف می کنم:
منظور از ایران جدید، از تکوین صفویه در ۱۵۰۱ تا کنون است. صفویه نخستین دولت فراگیر، متحد مرکزی و ملی ایرانیان پس از حمله اعراب بود. صفویه، افشار، زند، قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی، طی ۵۱۹ سال اخیر بر این کشور حکومت رانده اند.
فروپاشی پنج رژیم پیش از جمهوری اسلامی، همگی "درونزا" بوده و دیگران(تهاجم برونزا) نقش کلیدی در آن نداشته اند؛بنگرید:
- فروپاشی پهلوی به وسیله انقلاب مردم بود؛
- قاجار نیز با جنبش یا انقلاب مشروطه سست و سپس از درون به وسیله کودتا و قانونی فروپاشید؛
- زند توسط قجر نابود شد؛
- افشار نیز از درون فرو پاشید و جایش را به زند داد؛
- صفویه نیز با قیام مسلحانه درون امپراتوری سست و لرزان شد و به گونه ای قانونی جای خود را به نادر(افشار) داد.
برخلاف برخی گمان های سطحی و عوامانه، حمله افغان ها به رهبری محمود و سپس اشرف، حمله و قیامی درونزا بود و نه حمله ای از بیرون. در عین حال فروپاشی صفوی در نهایت توسط نادرشاه افشار رقم زده شد. پس این گزاره کلیدی را به یاد داشته باشیم که:
فروپاشی همه رژیم های ایرانی در پنج سده اخیر و در قالب پنج پادشاهی، همگی و بی استثناء جنبه درونی داشته است. برخلاف فروپاشی هخامنشی، ساسانی و خوارزمشاهیان، که بر اثر حملات برونی بود.
ولی منظور از فساد چیست؟
در فرهنگ فارسی با این معانی روبرو می شویم:
- تحصیل پول و مقام از راه های نادرست؛
- گرفتن مال به زور و ستم؛
- ضد اصلح؛
- بو گرفته، متعفن، مبتذل، بیات و باد خورده؛
- آسیب زدن، ناقص کردن؛
- تخریب کردن، ضایع کردن،
در واقع فساد انحراف معنوی یا اخلاقی از یک آرمان بوده و شامل اعمالی مانند رشوه،اختلاس به ویژه در دستگاه دولتی با بهره گیری از نفوذ است. چنین نفوذی به دلیل سیستماتیک شدن فساد و یا از راه دادن رشوه و اغواگری زنانه انجام می شود. پس فساد عملی است: پنهانی و در سیستم های فاسد، نیمه پنهان و گاه نیمه آشکار.
فساد دارای سه سطح خّرد، کلان و رایج یا مرسوم است. این سه در پیوند یکدیگر بوده و غیر قابل تفکیک هستند.
فروپاشی این رژیم های پنجگانه، به دلیل "گونه هایی" از فساد، از جمله ایجاد شکاف بزرگ طبقاتی، تبعیض و بحران فراگیر اقتصادی- مالی محتوم بود.
@miras_gozashtegan
۲۹ مرداد #پایان_جنگ_ایران_و_عراق است. ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ جنگ ایران و عراق به طور رسمی به پایان رسید. جنگی که خیلی زودتر میتوانست تمام شود اما تا هشت سال ادامه پیدا کرد و جان هزاران نفر را گرفت.
@miras_gozashtegan
@miras_gozashtegan
الکسی سولینکوف شاهزاده روسی که حدود صد و چند سال قبل به ایرانی مسافرتی کرده در سیاحتنامه خود دربارۀ هموطنانمان مینویسد :
دروغ طوری در عادات و رسوم این مردم ریشه دوانیده که اگر احیانا یک نفر از آنها دروغ نگوید رسما از شما جایزه و پاداش میخواهد
گویی دروغگویی ناخوشی ملی و عیب فطری ایشان است و قسمهایشان شاهد بزرگ این امر ، شما قسمهایشان را ببینید سخن راست که احتیاج بهاین همه قسم ندارد :
به جان تو ،
به جان خودم ،
به مرگ اولادم ،
به روح پدر و مادرم ،
به سر شاه ،
به جقه شاه ،
به ریش ،
به سبیل ،
به سلاموعلیک ،
به نانونمک ،
به پیغمبر ،
به ائمه ،
به قبله ،
به دوازده امام
و هر آنچه که به زبانشان بیاید به راحتی سوگند میخورند تا تنها دروغ خود را به کرسی بنشانند
@miras_gozashtegan
دروغ طوری در عادات و رسوم این مردم ریشه دوانیده که اگر احیانا یک نفر از آنها دروغ نگوید رسما از شما جایزه و پاداش میخواهد
گویی دروغگویی ناخوشی ملی و عیب فطری ایشان است و قسمهایشان شاهد بزرگ این امر ، شما قسمهایشان را ببینید سخن راست که احتیاج بهاین همه قسم ندارد :
به جان تو ،
به جان خودم ،
به مرگ اولادم ،
به روح پدر و مادرم ،
به سر شاه ،
به جقه شاه ،
به ریش ،
به سبیل ،
به سلاموعلیک ،
به نانونمک ،
به پیغمبر ،
به ائمه ،
به قبله ،
به دوازده امام
و هر آنچه که به زبانشان بیاید به راحتی سوگند میخورند تا تنها دروغ خود را به کرسی بنشانند
@miras_gozashtegan
میرزا حسین مشرف اصفهانی شاعری ظریف و شوخ بود. یک وقت مدعی شده بود که پنج مثنوی به وزن خمسه نظامی می تواند به نظم آورد به طوری که هیچیک از ابیات معنی نداشته باشد.
ممدوح او این شرط را پسندید و قرار شد که اگر ابیاتی با معنی در آن یافت شود به هر بیتی دندانی از او بر کنند و بر سرش کوبند.
مشرف قبول کرد ولی با آنکه سعی زیاد کرده بود که شعرهای بی معنی بسراید حریفان برای چهار بیت از اشعار او معنی یافتند، در نتیجه چهار دندان او را کشیدند و بر فرق سرش کوفتند آن چهار بیت اینهاست:
اگر عاقلی بخیه بر مو مزن
بجز پنبه بر نعل آهو مزن
سوی مطبخ افکن ره کوچه را
منه در بغل آش آلوچه را
که نعل از تحمل مربا شود
به صبر آسیا، کهنه حلوا شود
ز افسار زنبور و شلوار ببر
قفس می توان ساخت، اما به صبر
@miras_gozashtegan
ممدوح او این شرط را پسندید و قرار شد که اگر ابیاتی با معنی در آن یافت شود به هر بیتی دندانی از او بر کنند و بر سرش کوبند.
مشرف قبول کرد ولی با آنکه سعی زیاد کرده بود که شعرهای بی معنی بسراید حریفان برای چهار بیت از اشعار او معنی یافتند، در نتیجه چهار دندان او را کشیدند و بر فرق سرش کوفتند آن چهار بیت اینهاست:
اگر عاقلی بخیه بر مو مزن
بجز پنبه بر نعل آهو مزن
سوی مطبخ افکن ره کوچه را
منه در بغل آش آلوچه را
که نعل از تحمل مربا شود
به صبر آسیا، کهنه حلوا شود
ز افسار زنبور و شلوار ببر
قفس می توان ساخت، اما به صبر
@miras_gozashtegan
باستان شناسان یک کشف حیرت انگیز داشته اند که ایجاد وحشت کرده است. 16 دست بسیار بزرگ که متعلق به نژاد منقرض شده غول ها است. این دست های ۳۶۰۰ ساله در مصر کشف شده اند
@miras_gozashtegan
@miras_gozashtegan
"موچول خان" پسربچهای بود که در دربار و حرمسرای ناصرالدین شاه خدمت میکرد. او دستیار عکاس شاه بود و چون بچه بود اجازه داشت عکس زنان شاه را چاپ کند!
ظاهرا این عکسها رو به دیگران هم میداده!
@miras_gozashtegan
ظاهرا این عکسها رو به دیگران هم میداده!
@miras_gozashtegan
در زمان قدیم خانهای محلی برای تنبیه مخالفانشون اونا رو داخل این گودال مینداختن.
این پدیده ی شگفت انگیز و طبیعی "زندان برنجه" در آذربایجان غربی ۷۰ متر عمق داره و داخلش حوضچهای به عمق ۲۵ متره که اون رو منحصر بفرد کرده،
اگه دوستان ما رو اونور ببینید، ابعاد زندان دستتون میاد.
@miras_gozashtegan
این پدیده ی شگفت انگیز و طبیعی "زندان برنجه" در آذربایجان غربی ۷۰ متر عمق داره و داخلش حوضچهای به عمق ۲۵ متره که اون رو منحصر بفرد کرده،
اگه دوستان ما رو اونور ببینید، ابعاد زندان دستتون میاد.
@miras_gozashtegan
جان راکفلر میلیاردر معروف،در کودکی به مغازه ای رفت، فروشنده از او خواست مشتى اجیل بردارد،وقتی برنداشت فروشنده به او 1مشت اجیل داد،مادرش دلیل امتناع او را پرسید،او گفت:
مشت فروشنده بزرگتر بود
@miras_gozashtegan
مشت فروشنده بزرگتر بود
@miras_gozashtegan
این عکس در ۳۰ مرداد ۱۳۶۸ در فشم منزل خانم مرضیه توسط آقای علی خادم گرفته شده
شاهرخ نادری – تورج نگهبان – محمد میرنقیبی – نصرتی – احمد قدکچیان – مرتضایی – اردشیر روحانی – بیژن ترقی – نعمت الله گرجی – فریدون مشیری – نجم آبادی – جمال وفایی – انوشیروان روحانی – ناصر مسعودی – رسولی – ناصر ملک مطیعی – منوچهر همایون پور – علی تجویدی – مجید محسنی – جهانگیر ملک – تقی ظهوری – عدنانی – حسن گلنراقی – علی تابش – جواد لشکری – خانم مرضیه – فرهاد فخرالدینی – فضل الله توکل – نجمی مرتضایی
@miras_gozashtegan
شاهرخ نادری – تورج نگهبان – محمد میرنقیبی – نصرتی – احمد قدکچیان – مرتضایی – اردشیر روحانی – بیژن ترقی – نعمت الله گرجی – فریدون مشیری – نجم آبادی – جمال وفایی – انوشیروان روحانی – ناصر مسعودی – رسولی – ناصر ملک مطیعی – منوچهر همایون پور – علی تجویدی – مجید محسنی – جهانگیر ملک – تقی ظهوری – عدنانی – حسن گلنراقی – علی تابش – جواد لشکری – خانم مرضیه – فرهاد فخرالدینی – فضل الله توکل – نجمی مرتضایی
@miras_gozashtegan
۳۰ مرداد روز ثبت نام خانوادگی در ایران است. ۳۰ مرداد ۱۳۱۳ ثبت نامخانوادگی در ایران اجباری شد.
در این دوره بیشتر نامهای خانوادگی بر اساس مکان زندگی، حرفه، ویژگی فیزیکی یا شهرت سرپرست خانواده انتخاب میشد
@miras_gozashtegan
در این دوره بیشتر نامهای خانوادگی بر اساس مکان زندگی، حرفه، ویژگی فیزیکی یا شهرت سرپرست خانواده انتخاب میشد
@miras_gozashtegan
جیکاک جاسوس انگلیسی در جمعی، حضار را دروغگو خواند و برای اثبات آن فندک زیر ریش خود و بقیه گرفت و چون ریش خودش نسوخت؛ باورش کردند!
غافل از اینکه ریش او پنبه نسوزِ (Asbestos) انگلستان بود!
@miras_gozashtegan
غافل از اینکه ریش او پنبه نسوزِ (Asbestos) انگلستان بود!
@miras_gozashtegan
روزی به کریم خان زند گفتند، فردی میخواهد شما را ببیند و مدام گریه میکند. کریم خان گفت: "وقتی گریه هایش تمام شد بیاریدش نزد من". پس از ساعت ها گریه کردن شخص ساکت شد و گفت قربان من کور مادر زاد بودم به زیارت قبر پدر بزرگوار شما رفتم و شفایم را از او گرفتم .
کریمخان دستور داد چشم های این فرد را کور کنید! تا برود دوباره شفایش را بگیرد! اطرافیان به شاه گفتند قربان این شفا گرفته پدر شماست. ایشان را به پدرتان ببخشید.
وکیل الرعایا گفت: پدر من تا زنده بود در گردنه بید سرخ دزدی میکرد، من نمیدانم قبرش کجاست و من به زور این شمشیر حکمران شدم. پس از اینکه من به شاهی رسیدم عدهای چاپلوس برایش آرامگاه ساختند و آنجا را ابوالوکیل نامیدند. پدر من چگونه می تواند شفا دهنده باشد؟
اگر متملقین میدان پیدا کنند دین و دنیای مان را به تباهی میکشند!
📚کتاب “کریم خان زند” از پناهی سمنانی
@miras_gozashtegan
کریمخان دستور داد چشم های این فرد را کور کنید! تا برود دوباره شفایش را بگیرد! اطرافیان به شاه گفتند قربان این شفا گرفته پدر شماست. ایشان را به پدرتان ببخشید.
وکیل الرعایا گفت: پدر من تا زنده بود در گردنه بید سرخ دزدی میکرد، من نمیدانم قبرش کجاست و من به زور این شمشیر حکمران شدم. پس از اینکه من به شاهی رسیدم عدهای چاپلوس برایش آرامگاه ساختند و آنجا را ابوالوکیل نامیدند. پدر من چگونه می تواند شفا دهنده باشد؟
اگر متملقین میدان پیدا کنند دین و دنیای مان را به تباهی میکشند!
📚کتاب “کریم خان زند” از پناهی سمنانی
@miras_gozashtegan
چاپلوسی در دربار
در انگلستان پادشاهی به نام کانوت به حکومت رسید. در کاخ نزدیک 100 نفر بیکار بودند که برای شاه شعر میخواندند و مدح کرده و حقوق میگرفتند.
روزی همه این 100 نفر را کنار دریا برد و یکییکی آنها شروع به ستایش شاه کردند.
یکی گفت: ای شاه دریا ابهت خود را از تو دارد.
یکی گفت: ای شاه، خورشید به امر تو میتابد و... شاه به هر مدحی سکه ای طلا میداد.
یکی گفت: ای شاه همانا من یقین دارم که آنچه در ولایت انگلستان است، خورشید و دریا و زمین همه تحت امر پادشاهی توست.
شاه سکهای داد و پرسید، چهکسانی گفته این مرد را تایید می کنند؟ همگی تایید کردند و شاه سکه ای به هر یک داد.
شاه همه را سوار کشتی کرد و با خود به دریا برد. و شاعر را دستور داد با طناب در آب دریا آویزان کنند. شاعر از ترس کوسه ترسید. شاه گفت: مگر نگفتی دریا به اذن من است و تحت فرمان من؟
من به کوسهها امر میکنم وقتی جلو آمدند تو را نخورند. شاعر که دید حرفی زده و باید روی حرف خود بایستد مجبور شد در دریا آویزان شود. کوسه نزدیک شد و شاه داد زد، ای کوسه دور باش. اما کوسه او را گرفت و با خود به دریا برد.
یکیک کسانی را که سکه گرفته بودند، چنین کرد و کوسه همه را خورد. یکی را زنده گذاشت تا داستان را به همه بگوید. داستان در شهر پخش شد و هیچکسی حاضر به مجیزگویی شاه در دربار نشد. و چنین شد که رسم زشت شاعری و چاپلوسی از دربار انگلیس رخت بربست.
@miras_gozashtegan
در انگلستان پادشاهی به نام کانوت به حکومت رسید. در کاخ نزدیک 100 نفر بیکار بودند که برای شاه شعر میخواندند و مدح کرده و حقوق میگرفتند.
روزی همه این 100 نفر را کنار دریا برد و یکییکی آنها شروع به ستایش شاه کردند.
یکی گفت: ای شاه دریا ابهت خود را از تو دارد.
یکی گفت: ای شاه، خورشید به امر تو میتابد و... شاه به هر مدحی سکه ای طلا میداد.
یکی گفت: ای شاه همانا من یقین دارم که آنچه در ولایت انگلستان است، خورشید و دریا و زمین همه تحت امر پادشاهی توست.
شاه سکهای داد و پرسید، چهکسانی گفته این مرد را تایید می کنند؟ همگی تایید کردند و شاه سکه ای به هر یک داد.
شاه همه را سوار کشتی کرد و با خود به دریا برد. و شاعر را دستور داد با طناب در آب دریا آویزان کنند. شاعر از ترس کوسه ترسید. شاه گفت: مگر نگفتی دریا به اذن من است و تحت فرمان من؟
من به کوسهها امر میکنم وقتی جلو آمدند تو را نخورند. شاعر که دید حرفی زده و باید روی حرف خود بایستد مجبور شد در دریا آویزان شود. کوسه نزدیک شد و شاه داد زد، ای کوسه دور باش. اما کوسه او را گرفت و با خود به دریا برد.
یکیک کسانی را که سکه گرفته بودند، چنین کرد و کوسه همه را خورد. یکی را زنده گذاشت تا داستان را به همه بگوید. داستان در شهر پخش شد و هیچکسی حاضر به مجیزگویی شاه در دربار نشد. و چنین شد که رسم زشت شاعری و چاپلوسی از دربار انگلیس رخت بربست.
@miras_gozashtegan
کوه افسانه ای "شکسته" که در طرف مقابل کوه "استخر" قرار دارد
کوهِ استخر یکی از سه گنبدِ مشهور فارس بهشمار میرود، که پیشینهای بس کهن دارند.
دو کوهِ دیگر به نامهایِ (کوهِ شکسته و کوه اشکنوان) چونان دو گنبد مجزا در دو سویِ کوه استخر واقع شدهاند.
هر سه کوه دارایِ قلعه و برج و بارو هستند و در بسیاری از کتابهای کهن از آنها یاد شده است.
در کتاب فارسنامه بنای قلعه استخر به جمشید نسبت داده شده است و میگوید:
« در جهان هیچ قلعه قدیمتر از این قلعه نیست» و در کتاب آثار عجم درباره قلعه استخر آمده است :
« در متانتش این بس است که کسی را دسترس بر فراز آن نیست مگر اشخاصی که کمررو هستند و اگر هم کسی برآن آمده باشد البته دست از جان شسته...»
بر فراز این کوه کهنسال درخت سروی است که مرحوم دکتر علی سامی در کتاب تمدن ساسانی درباره این سرو چنین نگاشته است :
« بر فراز قلعه سرو کهنسال که در حدود 10 متر ارتفاع دارد دیده میشود ، این درخت یکی از سروهایِ کهن روزگار است که چندین قرن را پشت سر گذاشته و در 125 سال پیش که فلاندن آن را دیده و به تصویر کشیده به همین قطر و ارتفاع بوده».
@miras_gozashtegan
کوهِ استخر یکی از سه گنبدِ مشهور فارس بهشمار میرود، که پیشینهای بس کهن دارند.
دو کوهِ دیگر به نامهایِ (کوهِ شکسته و کوه اشکنوان) چونان دو گنبد مجزا در دو سویِ کوه استخر واقع شدهاند.
هر سه کوه دارایِ قلعه و برج و بارو هستند و در بسیاری از کتابهای کهن از آنها یاد شده است.
در کتاب فارسنامه بنای قلعه استخر به جمشید نسبت داده شده است و میگوید:
« در جهان هیچ قلعه قدیمتر از این قلعه نیست» و در کتاب آثار عجم درباره قلعه استخر آمده است :
« در متانتش این بس است که کسی را دسترس بر فراز آن نیست مگر اشخاصی که کمررو هستند و اگر هم کسی برآن آمده باشد البته دست از جان شسته...»
بر فراز این کوه کهنسال درخت سروی است که مرحوم دکتر علی سامی در کتاب تمدن ساسانی درباره این سرو چنین نگاشته است :
« بر فراز قلعه سرو کهنسال که در حدود 10 متر ارتفاع دارد دیده میشود ، این درخت یکی از سروهایِ کهن روزگار است که چندین قرن را پشت سر گذاشته و در 125 سال پیش که فلاندن آن را دیده و به تصویر کشیده به همین قطر و ارتفاع بوده».
@miras_gozashtegan