معیار
تاریخ میتواند راهنمای گمراهکنندهای برای آیندة اقتصاد و بازار سهام باشد، زیرا تغییرات ساختاری مرتبط با دنیای امروز را در نظر نمیگیرد. مثلا سرمایهگذاری خطرپذیر را در نظر بگیرید. ۲۵ سال پیش بهندرت چنین موضوعی وجود داشت. امروزه صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر…
خیلی مهم نیست که چه چیزی باعث تغییر دوره های رکود در آمریکا شده است. آنچه مهم است این است که همه چیز به وضوح در اقتصاد تغییر کرده است.
برای فهمیدن این که چگونه این تغییرات تاریخی باید بر تصمیمگیری برای سرمایه گذاری تأثیر بگذارند، کار مردی را در نظر بگیرید که بسیاری از افراد معتقدند یکی از بزرگترین مغزهای سرمایهگذاری در تمام دوران است: بنجامین گراهام.
کتاب کلاسیک گراهام، با نام سرمایهگذارهوشمند، چیزی فراتر از نظریه است. این کتاب راهکارهایی عملی ارائه میکند، مانند فرمولهایی که سرمایه گذاران میتوانند برای تصمیمگیری هوشمندانه از آنها استفاده کنند.
گراهام از خرید سهام با قیمتی کمتر از دارایی های خالص در گردش - بهطورکلی پول نقد در بانک منهای همه بدهیها - حمایت میکرد. این عالی به نظر میرسد، اما فقط تعداد کمی از سهام واقعاً به این قیمت ارزان معامله می شوند - بهغیراز مثلاً سهام کم ارزشی که متهم به تقلب حسابداری هستند.
یکی از دستورالعملهای او به سرمایهگذاران محافظهکار دستور میدهد که از معاملة سهام با بیش از ۱.۵ برابر ارزش دفتری خودداری کنند. اگر در دهة گذشته از این قانون پیروی میکردید، تقریباً هیچ سهمی به جز سهام بیمه و بانک نداشتید. در هیچ جای دنیا این نوع سرمایهگذاری خوب نیست.
سرمایهگذار هوشمند یکی از بهترین کتابهای سرمایهگذاری در تمام دوران است. اما من سرمایه گذاری را نمیشناسم که فرمولهای گراهام را بهخوبی اجرا کرده باشد. این کتاب پر از حکمت است - شاید بیشتر از هر کتاب سرمایهگذاری دیگری که تاکنون منتشر شده است. اما در نقش یک راهنما، در بهترین حالت بحثبرانگیز است.
Www.meyarco.ir
برای فهمیدن این که چگونه این تغییرات تاریخی باید بر تصمیمگیری برای سرمایه گذاری تأثیر بگذارند، کار مردی را در نظر بگیرید که بسیاری از افراد معتقدند یکی از بزرگترین مغزهای سرمایهگذاری در تمام دوران است: بنجامین گراهام.
کتاب کلاسیک گراهام، با نام سرمایهگذارهوشمند، چیزی فراتر از نظریه است. این کتاب راهکارهایی عملی ارائه میکند، مانند فرمولهایی که سرمایه گذاران میتوانند برای تصمیمگیری هوشمندانه از آنها استفاده کنند.
گراهام از خرید سهام با قیمتی کمتر از دارایی های خالص در گردش - بهطورکلی پول نقد در بانک منهای همه بدهیها - حمایت میکرد. این عالی به نظر میرسد، اما فقط تعداد کمی از سهام واقعاً به این قیمت ارزان معامله می شوند - بهغیراز مثلاً سهام کم ارزشی که متهم به تقلب حسابداری هستند.
یکی از دستورالعملهای او به سرمایهگذاران محافظهکار دستور میدهد که از معاملة سهام با بیش از ۱.۵ برابر ارزش دفتری خودداری کنند. اگر در دهة گذشته از این قانون پیروی میکردید، تقریباً هیچ سهمی به جز سهام بیمه و بانک نداشتید. در هیچ جای دنیا این نوع سرمایهگذاری خوب نیست.
سرمایهگذار هوشمند یکی از بهترین کتابهای سرمایهگذاری در تمام دوران است. اما من سرمایه گذاری را نمیشناسم که فرمولهای گراهام را بهخوبی اجرا کرده باشد. این کتاب پر از حکمت است - شاید بیشتر از هر کتاب سرمایهگذاری دیگری که تاکنون منتشر شده است. اما در نقش یک راهنما، در بهترین حالت بحثبرانگیز است.
Www.meyarco.ir
معیار
واضح است که ما انسانها عدم قطعیت و ابهام را دوست نداریم و میخواهیم همه چیز مشخص، قابل پیش بینی و قابل برنامه ریزی باشد. دوست داریم همه چیز تحت کنترلمان باشد و با کمترین تلاش ذهنی، بتوانیم مسیر و گامهای لازم برای رسیدن به اهدافمان را مشخص کنیم و اتفاقات…
مهم نیست چقدر از محیطهای شرطبندی و بازی پوکر دور باشیم، همه تصمیمات ما نوعی شرط بندی هستند. به طور معمول در مورد چند گزینه تصمیم میگیریم، بر سر منابعمان ریسک میکنیم، احتمال کسب نتایج مختلف را ارزیابی میکنیم و آنچه را که برای آن ارزش قائلیم در نظر میگیریم. هر تصمیمی ما را متعهد به انجام عملی میکند و طبق تعریف، گزینههای دیگر را حذف میکند. شرط نبستن روی چیزی، خودش نوعی شرط بندی است. وقتی انتخاب میکنیم سینما برویم به این معنی است که انتخاب میکنیم همه کارهای دیگری را که میتوانستیم در این فرصت دوساعته انجام دهیم، انجام ندهیم. وقتی یک پیشنهاد شغلی را میپذیریم، در عین حال همه گزینههای دیگر را رد میکنیم.
همه چیز در این دنیا شرط بندی است. درست است که در بیشتر تصمیماتمان در برابر شخص دیگری شرط نمیبندیم، اما در واقع روی همه مسیرهای آتی احتمالی که انتخاب نمیکنیم شرط میبندیم. ما دائماً در مورد آیندههای احتمالی خود در حال تصمیم گیری هستیم: بین این که در سینما باشیم، در حال بازی بولینگ باشیم، یا در خانه باشیم. وقتی دست به انتخاب میزنیم، روی یک آینده احتمالی شرط میبندیم. نسخه ای از آینده ما که حاصل تصمیمات فعلی مان است، بهتر از بقیه نسخهها خواهد بود.
چطور میتوانیم مطمئن شویم که بهترین گزینه موجود را انتخاب میکنیم؟ اگر گزینه دیگر شادی رضایت یا پول بیشتری برایمان به ارمغان بیاورد چه؟ البته پاسخ این است که نمیتوان مطمئن شد. موارد خارج از کنترل ما (شانس) میتواند در نتیجه انتخاب تأثیرگذار باشد. آیندههایی که تصور میکنیم، صرفاً یک احتمال هستند، ولی هنوز اتفاق نیفتاده اند. ما فقط میتوانیم با در نظر گرفتن آنچه میدانیم و نمیدانیم بهترین حدس خود را در مورد آینده بزنیم. وقتی تصمیم میگیریم، بین مجموعه ای از آیندههای احتمالی روی آنچه بیشتر برایش ارزش قائلیم (شادی، موفقیت، رضایت، پول، زمان، اعتبار و ....) شرط میبندیم. این همان نقطه ای است که ریسک میکنیم.
Www.meyarco.ir
همه چیز در این دنیا شرط بندی است. درست است که در بیشتر تصمیماتمان در برابر شخص دیگری شرط نمیبندیم، اما در واقع روی همه مسیرهای آتی احتمالی که انتخاب نمیکنیم شرط میبندیم. ما دائماً در مورد آیندههای احتمالی خود در حال تصمیم گیری هستیم: بین این که در سینما باشیم، در حال بازی بولینگ باشیم، یا در خانه باشیم. وقتی دست به انتخاب میزنیم، روی یک آینده احتمالی شرط میبندیم. نسخه ای از آینده ما که حاصل تصمیمات فعلی مان است، بهتر از بقیه نسخهها خواهد بود.
چطور میتوانیم مطمئن شویم که بهترین گزینه موجود را انتخاب میکنیم؟ اگر گزینه دیگر شادی رضایت یا پول بیشتری برایمان به ارمغان بیاورد چه؟ البته پاسخ این است که نمیتوان مطمئن شد. موارد خارج از کنترل ما (شانس) میتواند در نتیجه انتخاب تأثیرگذار باشد. آیندههایی که تصور میکنیم، صرفاً یک احتمال هستند، ولی هنوز اتفاق نیفتاده اند. ما فقط میتوانیم با در نظر گرفتن آنچه میدانیم و نمیدانیم بهترین حدس خود را در مورد آینده بزنیم. وقتی تصمیم میگیریم، بین مجموعه ای از آیندههای احتمالی روی آنچه بیشتر برایش ارزش قائلیم (شادی، موفقیت، رضایت، پول، زمان، اعتبار و ....) شرط میبندیم. این همان نقطه ای است که ریسک میکنیم.
Www.meyarco.ir
معیار
خیلی مهم نیست که چه چیزی باعث تغییر دوره های رکود در آمریکا شده است. آنچه مهم است این است که همه چیز به وضوح در اقتصاد تغییر کرده است. برای فهمیدن این که چگونه این تغییرات تاریخی باید بر تصمیمگیری برای سرمایه گذاری تأثیر بگذارند، کار مردی را در نظر بگیرید…
آیا بنجامین گراهام فردی عوام فریب بود که در ظاهر خوب به نظر میرسید، اما توصیه هایش کارساز نبودند؟ اصلاً. او خودش سرمایه گذاری بسیار موفق بود. او اما اهل عمل بود. و یک خلافگرای واقعی. آن قدر به ایدههای سرمایهگذاری باور نداشت که وقتی سرمایهگذاران زیادی از این نظریهها آگاهی پیدا کردند و این دیدگاهها چنان محبوب شدند که پتانسیلشان از بین رفت، همچنان به آنها بچسبد. جیسون تسوایگ - که آخرین نسخة کتاب گراهام را حاشیهنویسی کرده است. یک بار نوشت:
گراهام مدام در حال آزمایش و تست دوبارة مفروضات خود بود و به دنبال این بود که کدامشان کار میکند نه این که کدامشان دیروز کار میکرد؛ بلکه امروز کدام کار میکند. او در هر نسخة تجدیدنظر شده سرمایهگذار هوشمند فرمولهایی را که در نسخة قبلی ارائه کرده بود کنار میگذاشت و فرمولهای جدیدی را جایگزین میکرد و بهنوعی اعتراف میکرد که "آنها دیگر کار نمیکنند، یا بهخوبی قبل کار نمیکنند؛ اینها فرمولهایی هستند که به نظر میرسد اکنون بهتر کار میکنند".
یکی از انتقادات متداولی که به گراهام وارد میشود این است که تمام فرمولهای نسخة سال ۱۹۷۲ اکنون منسوخ شدهاند. تنها پاسخ مناسب به این انتقاد این است که بگوییم: "البته که شدهاند!
اگر فرمولهایی که از آنها حمایت میکرد بین سالهای ۱۹۳۴ تا ۱۹۷۲ پنج بار کنار گذاشته و بهروزرسانی، شدند به نظر شما چقدر برای سال ۲۰۲۰ مناسب هستند؟ یا برای سال ۲۰۵۰؟
کمی قبل از مرگش از او پرسیدند آیا تحلیل دقیق سهام منفرد - شگردی که او با آن مشهور شد هنوز هم راهبرد محبوب اوست یا خیر پاسخ داد:
بهطورکلی خیر. من دیگر طرفدار تکنیکهای پیچیده تحلیل سهام برای یافتن فرصتهایی با ارزش بیشتر نیستم. مثلاً چهل سال پیش، زمانی که کتاب مرجع ما برای اولینبار منتشر شد، فعالیتی ارزشمند بود؛ اما امروز وضعیت تا حد زیادی تغییر کرده است.
آنچه تغییر کرد این بود با شناخته شدن فرصتها، رقابت افزایش یافت. فناوری اطلاعات را در دسترس تر کرد؛ و با تغییر اقتصاد از بخشهای صنعتی به بخشهای فناوری، که چرخههای تجاری و مصرف سرمایه متفاوتی دارند، صنایع تغییر کردند.
پس اوضاع هم تغییر کرد.
Www.meyarco.ir
گراهام مدام در حال آزمایش و تست دوبارة مفروضات خود بود و به دنبال این بود که کدامشان کار میکند نه این که کدامشان دیروز کار میکرد؛ بلکه امروز کدام کار میکند. او در هر نسخة تجدیدنظر شده سرمایهگذار هوشمند فرمولهایی را که در نسخة قبلی ارائه کرده بود کنار میگذاشت و فرمولهای جدیدی را جایگزین میکرد و بهنوعی اعتراف میکرد که "آنها دیگر کار نمیکنند، یا بهخوبی قبل کار نمیکنند؛ اینها فرمولهایی هستند که به نظر میرسد اکنون بهتر کار میکنند".
یکی از انتقادات متداولی که به گراهام وارد میشود این است که تمام فرمولهای نسخة سال ۱۹۷۲ اکنون منسوخ شدهاند. تنها پاسخ مناسب به این انتقاد این است که بگوییم: "البته که شدهاند!
اگر فرمولهایی که از آنها حمایت میکرد بین سالهای ۱۹۳۴ تا ۱۹۷۲ پنج بار کنار گذاشته و بهروزرسانی، شدند به نظر شما چقدر برای سال ۲۰۲۰ مناسب هستند؟ یا برای سال ۲۰۵۰؟
کمی قبل از مرگش از او پرسیدند آیا تحلیل دقیق سهام منفرد - شگردی که او با آن مشهور شد هنوز هم راهبرد محبوب اوست یا خیر پاسخ داد:
بهطورکلی خیر. من دیگر طرفدار تکنیکهای پیچیده تحلیل سهام برای یافتن فرصتهایی با ارزش بیشتر نیستم. مثلاً چهل سال پیش، زمانی که کتاب مرجع ما برای اولینبار منتشر شد، فعالیتی ارزشمند بود؛ اما امروز وضعیت تا حد زیادی تغییر کرده است.
آنچه تغییر کرد این بود با شناخته شدن فرصتها، رقابت افزایش یافت. فناوری اطلاعات را در دسترس تر کرد؛ و با تغییر اقتصاد از بخشهای صنعتی به بخشهای فناوری، که چرخههای تجاری و مصرف سرمایه متفاوتی دارند، صنایع تغییر کردند.
پس اوضاع هم تغییر کرد.
Www.meyarco.ir
معیار
واضح است که ما انسانها عدم قطعیت و ابهام را دوست نداریم و میخواهیم همه چیز مشخص، قابل پیش بینی و قابل برنامه ریزی باشد. دوست داریم همه چیز تحت کنترلمان باشد و با کمترین تلاش ذهنی، بتوانیم مسیر و گامهای لازم برای رسیدن به اهدافمان را مشخص کنیم و اتفاقات…
پوکربازان در جهانی زندگی میکنند که ریسک کاملاً مشهود است. آنها میتوانند با عدم قطعیت کنار بیایند، زیرا در همۀ تصمیم گیریهایشان چنین چیزی را مد نظر میگیرند. با نادیده گرفتن ریسک و عدم قطعیت در هر تصمیمی ممکن است در کوتاه مدت احساس بهتری داشته باشیم، اما ممکن است مجبور شویم هزینه زیادی بابت کیفیت تصمیم گیری مان متحمل شویم. اگر بتوانیم راهی پیدا کنیم که با عدم قطعیت کنار بیاییم، میتوانیم جهان را با دقت بیشتری ببینیم و نتیجه بهتری بگیریم.
ما بر اساس باورهایی که راجع به دنیا داریم، شرط میبندیم.
ما باورها را به شکل اتفاقی شکل میدهیم و همه چیز را بی آن که خودمان تحقیق کنیم، فقط بر اساس چیزهایی که در جهان میشنویم باور میکنیم.
مردم مخلوقاتی باورمند هستند که برایشان باورکردن خیلی آسان و شک کردن خیلی دشوار است. در حقیقت، ایمان آوردن آن قدر آسان و شاید اجتناب ناپذیر است که بیشتر شبیه درک غیرارادی است تا یک ارزیابی منطقی". دو سال بعد، گیلبرت و همکارانش طی یک سری آزمایشها ثابت کردند پیش فرض ما این است که هرچه میشنویم و میخوانیم درست است. حتی وقتی نشان داده میشود این اطلاعات به وضوح نادرست هستند، باز هم احتمال دارد آنها را به عنوان اطلاعات واقعی پردازش کنیم.
پیش فرض ما این طور تنظیم شده که هرچه را میشنویم درست است.
Www.meyarco.ir
ما بر اساس باورهایی که راجع به دنیا داریم، شرط میبندیم.
ما باورها را به شکل اتفاقی شکل میدهیم و همه چیز را بی آن که خودمان تحقیق کنیم، فقط بر اساس چیزهایی که در جهان میشنویم باور میکنیم.
مردم مخلوقاتی باورمند هستند که برایشان باورکردن خیلی آسان و شک کردن خیلی دشوار است. در حقیقت، ایمان آوردن آن قدر آسان و شاید اجتناب ناپذیر است که بیشتر شبیه درک غیرارادی است تا یک ارزیابی منطقی". دو سال بعد، گیلبرت و همکارانش طی یک سری آزمایشها ثابت کردند پیش فرض ما این است که هرچه میشنویم و میخوانیم درست است. حتی وقتی نشان داده میشود این اطلاعات به وضوح نادرست هستند، باز هم احتمال دارد آنها را به عنوان اطلاعات واقعی پردازش کنیم.
پیش فرض ما این طور تنظیم شده که هرچه را میشنویم درست است.
Www.meyarco.ir
معیار
پیشفرض کتاب این است که پول رابطه کمی باهوش شما دارد و بیشتر به نحوه رفتارتان بستگی دارد و آموزش نحوه رفتار سخت است، حتی برای افراد واقعاً باهوش.اگر نابغهای ، کنترل احساسات خود را از دست بدهد، ممکن است فاجعهای مالی ایجاد کند و برعکس. افراد عادی و بدون تحصیلات…
یکی از ویژگیهای جالب تاریخ سرمایهگذاری این است که هر چه به عقبتر نگاه میکنید احتمال بیشتری وجود دارد که در حال بررسی دنیایی باشید که دیگر برای امروز کاربرد ندارد بسیاری از سرمایهگذاران و اقتصاددانان با دانستن این که پیشبینیهایشان را داده های دههها و حتی قرنها پشتیبانی میکنند احساس راحتی میکنند. اما از آن جا که اقتصادها تکامل پیدا میکنند، تاریخ اخیر اغلب بهترین راهنما برای آینده است؛ زیرا بیشتر احتمال دارد که شرایط مهم مرتبط با آینده را شامل شود.
عبارتی رایج در سرمایهگذاری وجود دارد که معمولاً به تمسخر استفاده میشود؛ این که "این بار فرق میکند". اگر لازم است به کسی که پیش بینی میکند آینده کاملاً منعکس کنندة گذشته نیست پاسخی دهید، بگویید: "اوه، پس فکر میکنید این بار فرق میکند؟ و حرفتان را تمام کنید. این ایده از دیدگاه جان تمپلتون سرمایهگذار میآید که "چهار کلمه که بیشترین خطر را در سرمایهگذاری دارند،اینها هستند: این بار متفاوت است".
بااینحال، او اعتراف کرد حداقل ۲۰ درصد مواقع شرایط متفاوت است. دنیا تغییر می کند. البته که این کار را میکند و این تغییرات در طول زمان بیشترین اهمیت را دارند. این بدان معنا نیست که وقتی به پول فکر میکنیم باید تاریخ را نادیده بگیریم. اما نکته ای مهم وجود دارد: هر چه در تاریخ به عقب بروید، باید نکات کلیتر را در نظر بگیرید. چیزهای کلی مانند رابطه افراد با حرص و ترس، که نحوة رفتار آنها در شرایط پرفشار و نحوة واکنششان به محرکها در طول زمان ثابت است.
Www.meyarco.ir
عبارتی رایج در سرمایهگذاری وجود دارد که معمولاً به تمسخر استفاده میشود؛ این که "این بار فرق میکند". اگر لازم است به کسی که پیش بینی میکند آینده کاملاً منعکس کنندة گذشته نیست پاسخی دهید، بگویید: "اوه، پس فکر میکنید این بار فرق میکند؟ و حرفتان را تمام کنید. این ایده از دیدگاه جان تمپلتون سرمایهگذار میآید که "چهار کلمه که بیشترین خطر را در سرمایهگذاری دارند،اینها هستند: این بار متفاوت است".
بااینحال، او اعتراف کرد حداقل ۲۰ درصد مواقع شرایط متفاوت است. دنیا تغییر می کند. البته که این کار را میکند و این تغییرات در طول زمان بیشترین اهمیت را دارند. این بدان معنا نیست که وقتی به پول فکر میکنیم باید تاریخ را نادیده بگیریم. اما نکته ای مهم وجود دارد: هر چه در تاریخ به عقب بروید، باید نکات کلیتر را در نظر بگیرید. چیزهای کلی مانند رابطه افراد با حرص و ترس، که نحوة رفتار آنها در شرایط پرفشار و نحوة واکنششان به محرکها در طول زمان ثابت است.
Www.meyarco.ir
معیار
واضح است که ما انسانها عدم قطعیت و ابهام را دوست نداریم و میخواهیم همه چیز مشخص، قابل پیش بینی و قابل برنامه ریزی باشد. دوست داریم همه چیز تحت کنترلمان باشد و با کمترین تلاش ذهنی، بتوانیم مسیر و گامهای لازم برای رسیدن به اهدافمان را مشخص کنیم و اتفاقات…
یک جست وجوی سریع در گوگل نشان میدهد بسیاری از باورهای رایج ما اشتباه اند. اما نمی خواهیم در مورد آنها جست وجو کنیم. ما بدون بررسی موشکافانه باورها را شکل می دهیم و حتی پس از دریافت اطلاعات روشن و اصلاح کننده باز هم آنها را حفظ میکنیم.
ما به جای تغییر باورهای خود در جهت مطابقت با اطلاعات جدید، عکس این کار را انجام میدهیم و تفسیر خود از آن اطلاعات را طوری تغییر میدهیم تا با باورهایمان در تناسب باشد.
"ما فقط به یک اتفاق واکنش نشان نمی دهیم ... بلکه براساس آنچه باور داریم رفتار میکنیم". باورهای ما بر نحوه پردازش همه چیزهای جدید تأثیر میگذارد: "خواه آن چیز یک بازی فوتبال باشد، یا یک نامزد ریاست جمهوری، یا کمونیسم یا حتی اسفناج ".
باورهای ما تعیین کننده این است که چطور اطلاعات را پردازش میکنیم. وقتی باوری شکل میگیرد، از بین بردن آن دیگر کار آسانی نیست. یک عمر طول کشیده تا دنبال شواهدی بگردیم که باورهایمان را تأیید میکنند. به ندرت اعتبار شواهد تایید کننده را زیر سؤال میبریم و سخت تلاش میکنیم تا اطلاعات مغایر با باورهایمان را رد کنیم یا کلاً نادیده بگیریم.
برای هر یک از ما خیلی طول میکشد تا چیزی را باور کنیم. وقتی باور کردیم، رفتار ما در قبال کسب اطلاعات بیشتر راجع به آن موضوع به همان باور بستگی خواهد داشت. ظهور پدیدههایی مانند اخبار جعلی و گمراه سازی شاهدی بر این قضیه است.
هدف از انتشار اخبار جعلی تغییر عقاید افراد نیست. همان طور که میدانیم، تغییر باورها سخت است. قدرت اخبار جعلی در این است که باورهای مخاطب هدف را راسختر کرده و در ادامه این باورها را بیشتر تقویت میکند.
حتی وقتی به طور مستقیم با حقایقی روبه رو میشویم که خلاف باورهای ماست، اجازه نمیدهیم حقایق کار خود را انجام دهند. همان طور که دنیل کاهنمن گفت، فقط میخواهیم ذهنیت خوبی از خودمان داشته باشیم و احساس کنیم روایت داستان زندگیمان، روایتی مثبت است. اشتباه کردن در این روایت نمیگنجد.
Www.meyarco.ir
ما به جای تغییر باورهای خود در جهت مطابقت با اطلاعات جدید، عکس این کار را انجام میدهیم و تفسیر خود از آن اطلاعات را طوری تغییر میدهیم تا با باورهایمان در تناسب باشد.
"ما فقط به یک اتفاق واکنش نشان نمی دهیم ... بلکه براساس آنچه باور داریم رفتار میکنیم". باورهای ما بر نحوه پردازش همه چیزهای جدید تأثیر میگذارد: "خواه آن چیز یک بازی فوتبال باشد، یا یک نامزد ریاست جمهوری، یا کمونیسم یا حتی اسفناج ".
باورهای ما تعیین کننده این است که چطور اطلاعات را پردازش میکنیم. وقتی باوری شکل میگیرد، از بین بردن آن دیگر کار آسانی نیست. یک عمر طول کشیده تا دنبال شواهدی بگردیم که باورهایمان را تأیید میکنند. به ندرت اعتبار شواهد تایید کننده را زیر سؤال میبریم و سخت تلاش میکنیم تا اطلاعات مغایر با باورهایمان را رد کنیم یا کلاً نادیده بگیریم.
برای هر یک از ما خیلی طول میکشد تا چیزی را باور کنیم. وقتی باور کردیم، رفتار ما در قبال کسب اطلاعات بیشتر راجع به آن موضوع به همان باور بستگی خواهد داشت. ظهور پدیدههایی مانند اخبار جعلی و گمراه سازی شاهدی بر این قضیه است.
هدف از انتشار اخبار جعلی تغییر عقاید افراد نیست. همان طور که میدانیم، تغییر باورها سخت است. قدرت اخبار جعلی در این است که باورهای مخاطب هدف را راسختر کرده و در ادامه این باورها را بیشتر تقویت میکند.
حتی وقتی به طور مستقیم با حقایقی روبه رو میشویم که خلاف باورهای ماست، اجازه نمیدهیم حقایق کار خود را انجام دهند. همان طور که دنیل کاهنمن گفت، فقط میخواهیم ذهنیت خوبی از خودمان داشته باشیم و احساس کنیم روایت داستان زندگیمان، روایتی مثبت است. اشتباه کردن در این روایت نمیگنجد.
Www.meyarco.ir