Telegram Web Link
ارزش معاملات خرد بازار سهام ۱۴ مردادماه ۱۴۰۲
آمار معاملات آتی صندوق طلا ۱۴ مردادماه ۱۴۰۲
معیار
چرا آدم‌های باهوش اشتباهات مالی بزرگ می‌کنند؟ اصلاح رفتارهای مالی مثل مداخله در تاب‌ دادن چوب گلف است حین ضربه‌زدن به توپ، ممکن است مدتی طول بکشد و این خطر وجود دارد که هر بار چیزی را اصلاح می‌کنید، مسائلی جدید ایجاد کنید. در واقع چه با بازار سهام و بازار…
"حکایت مردی با ربدوشامبر سبز" یعنی همین قصه‌ای که بالاتر تعریف شد، حاکی از مفهومی است که اقتصاددانان رفتاری آن را "حسابداری ذهنی" می‌نامند. این مفهوم که آن را اولین‌بار ریچارد تالر، استاد دانشگاه شیکاگو، مطرح کرده، زمینه اصلی یکی از شایع‌ترین و پرهزینه‌ترین اشتباهات پولی است: تمایل به آنکه برای برخی از دلارها نسبت به بقیه‌شان، ارزش کمتری قائل بشویم و در نتیجه، راحت هدرشان بدهیم. به بیان صریح‌تر، حسابداری ذهنی اشاره دارد به علاقه متفاوت افراد در طبقه‌بندی و مدیریت پول بسته به اینکه پول از کجا آمده، کجا نگهداری می‌شود یا چگونه هزینه می‌شود.
مفهوم حساب‌های ذهنی در نظریه سنتی اقتصادی، که قائل است ، جایی ندارد: یعنی ۱۰۰ دلار برد در رولت، ۱۰۰ دلار حقوق و پرداخت ۱۰۰ دلار مالیات باید برای شما به یک اندازه اهمیت و ارزش داشته باشد، چون با هر اسکناس ۱۰۰ دلاری می‌شود فقط تعداد مشخصی همبرگر از مک‌دونالد خرید.
اگر همه پول‌ها و ثروت‌ها مشابه باشند، ما باید پولی را که در شرط‌بندی برده شده‌ایم همان‌طور خرج کنیم که حقوقمان را. هر تصمیم مالی باید نتیجه محاسبه منطقی تأثیر آن تصمیم بر کل ثروت ما باشد.
کاش این‌طور بود. آدمیزاد ماشین نیست. محاسبه هزینه هر تراکنش کوتاه‌مدت (مثل رفتن به سینما) در برابر اندازه هر هدف یا نیاز بلندمدت مانند برنامه‌ریزی برای بازنشستگی از لحاظ فکری دشوار و از لحاظ احساسی طاقت‌فرساست؛ بنابراین، برای برآمدن از عهده این کار اضطراب‌آور سازماندهی، مردم پول خود را در حساب‌های ذهنی تقسیم می‌کنند و ضرورتاً بین یک دلار در یک حساب و یک دلار در حساب دیگر تفاوت قائل می‌شوند، زیرا که اهمیت هر حساب برایشان متفاوت است. محض نمونه، احتمالاً کمک‌هزینه سفر جذابیت کمی برای مردم دارد، درحالی‌که واریزشدن همان مقدار پول در حساب بازنشستگی احتمالاً جذاب‌تر است.
فقط به ارزش‌گذاری مردم در حقوق ماهیانه‌ شان، در مقایسه با پولی که هدیه گرفته‌اند، فکر کنید. ما برای خرج‌کردن ۵۰ دلاری که مادرمان داده است (یا ۵۰ دلاری که در خیابان پیدا کرده‌ایم) در مقایسه با خرج‌کردن ۵۰ دلار از درآمدی که خودمان به دست آورده‌ایم کمتر فکر می‌کنیم. در واقع، مطالعات نشان می‌دهد ۵۰ دلاری را که پاداش کار گرفته‌ایم راحت‌تر از ۵۰ دلاری خرج می‌کنیم که گفته‌اند از حقوق ماهیانه‌مان به ما بدهکار بوده‌اند، اما به‌اشتباه تاکنون پرداخت نکرده بوده‌اند. به این مسئله فکر کنید: پول همان پول (۵۰ دلار) و منبع درآمد همان منبع (یک کارفرما) است، اما احتمال بیشتری دارد که شما یک چک را خرج کنید و چک دیگر را نه.
Www.meyarco.ir
ارزش معاملات خرد بازار سهام ۱۵ مردادماه ۱۴۰۲
آمار معاملات آتی صندوق طلا ۱۵ مردادماه ۱۴۰۲
معیار
چرا آدم‌های باهوش اشتباهات مالی بزرگ می‌کنند؟ اصلاح رفتارهای مالی مثل مداخله در تاب‌ دادن چوب گلف است حین ضربه‌زدن به توپ، ممکن است مدتی طول بکشد و این خطر وجود دارد که هر بار چیزی را اصلاح می‌کنید، مسائلی جدید ایجاد کنید. در واقع چه با بازار سهام و بازار…
حدود سی‌سال پیش، اقتصاددانی به نام مایکل لندسبرگر به بررسی رفتار گروهی از قربانیانی پرداخت که پس از جنگ جهانی دوم از دولت آلمان غربی غرامت‌های منظم دریافت می‌کردند. اگرچه ممکن بود این پول را خون‌بها بنامیم چرا که بنا بود تاوان قساوت نازی‌ها باشد می‌شد آن را پول بادآورده هم حساب آورد. به دلیل همین و ازآنجایی‌که مقدار پرداخت‌ها از فردی یا خانواده‌ای به فرد یا خانواده‌ای دیگر بسیار تفاوت می‌کرد، لندسپرگر توانست اثر مقدار این پول‌های بادآورده را بر نرخ هزینه‌کرد دریافت‌کننده‌ها ارزیابی کند. آنچه کشف کرد شگفت‌انگیز بود. افرادی که مبالغ بیشتری دریافت می‌کردند (برابر با دو سوم درآمد سالیانه‌شان) نرخ هزینه‌کردشان در حدود ۲۳ درصد بود. به‌ عبارت‌ دیگر، به‌ازای هر یک‌دلاری که دریافت می‌کردند، ۲۳ درصدش را هزینه و مابقی پول را پس‌انداز می‌کردند. بالعکس، آنها که کمترین میزان پول بادآورده را دریافت می‌کردند (برابر با ۷ درصد از درآمد سالیانه‌شان) نرخ هزینه‌کردشان معادل با ۲ بود. بله، درست خواندید: به‌ازای هر یک دلار پول به بادآورده، این گروه دو دلار خرج می‌کرد. یا دقیق‌تر بگوییم، ۱ دلار از همان پول خرج می‌کرد و ۱ دلار از "پس‌انداز"شان (چه پولی که واقعاً پس‌انداز کرده بودند، چه پولی که ممکن بود پس‌انداز کند).
در اروپا مانند هر جای دیگر این کره خاکی ثروتمندان بخش بیشتری از درآمد خود را، در مقایسه با فقرا، پس‌انداز می‌کنند. اما این هم نمی‌تواند روشن کند که چرا نرخ هزینه‌کرد افرادی که غرامت کمتری دریافت کرده‌اند حدود ۲۰۰ درصد است. فقرا با خرج‌کردن دو برابر درآمدشان کمکی به خود نمی‌کنند.
ادراک بهتر این موضوع به کمک تجربه یکی از دوستان گری ممکن می‌شود. این دوست بیایید اسمش را بگذاریم گیدیون در خارج از کشور، برای یک شرکت کوچک آمریکایی کار می‌کرده. زمانی که برای تعطیلات می‌آید نیویورک، سری به دفتر مرکزی شرکت می‌زند تا خودی نشان دهد و در کمال تعجب ۴۰۰ دلار پاداش دریافت می‌کند. چه خوش‌شانس؛ این‌ طور نیست؟ خب، شاید نه. گیدیون پس از پایان‌یافتن سفر، متوجه می‌شود که حدود ۵ برابر این ۴۰۰ دلار را خرج کرده. به نظر می‌ رسد هر بار که او و همسرش به فروشگاه یا رستوران می‌رفته‌اند، به اتکای آن ۴۰۰ دلار پاداش بی‌حساب خرید می‌کردند. این پاداش نه فقط ذهناً پولی بادآورده و مناسب هزینه‌ های غیرضرور در نظر گرفته شده بود، بلکه ۱۶۰۰ دلار از پولی را هم که این زوج برای مصارف دیگری در نظر گرفته بودند بلعید.
Www.meyarco.ir
ارزش معاملات خرد بازار سهام ۱۶ مردادماه ۱۴۰۲
آمار معاملات آتی صندوق طلا ۱۶ مردادماه ۱۴۰۲
معیار
چرا آدم‌های باهوش اشتباهات مالی بزرگ می‌کنند؟ اصلاح رفتارهای مالی مثل مداخله در تاب‌ دادن چوب گلف است حین ضربه‌زدن به توپ، ممکن است مدتی طول بکشد و این خطر وجود دارد که هر بار چیزی را اصلاح می‌کنید، مسائلی جدید ایجاد کنید. در واقع چه با بازار سهام و بازار…
دو روز پس از دوشنبه سیاه ۱۹۸۷ زمانی که بازارهای سهام در سراسر جهان سقوط کرد و شاخص صنعتی داوجونز ۲۲ درصد کاهش یافت گری با بیل که دوست داشت تجربیاتش را با روزنامه‌نگاران جوان در میان بگذارد، تماس گرفت و گفتگوی زیر بین آنها پیش آمد.
بیل: حدس بزن چند تا مشتری دارم...
گری: نمی‌دونم پنجاه تا؟
بیل: نخیر. صد و هشتاد تا. چند نفرشون فقط توی دو روز گذشته بهم زنگ‌زده باشن خوبه؟
گری: نمی‌دونم، صد نفر؟
بیل: نخیر. صد و پنجاه و هشت نفر. حدس بزن چند تاشون بهم گفتن یه بخشی از سهامشون یا کلش رو بفروشم...
گری: نمی‌دونم، نصفشون؟
بیل: نخیر. صد و پنجاه و شش نفر. می‌دونی اون دوتا مشتری دیگه‌ای که درخواست فروش سهام نداشتن چند سالشونه؟
گری: ها؟ از کجا بدونم؟
بیل: من هم انتظار نداشتم بدونی، اما این رو بگم و تو هم فراموش نکن. هر دوشون بالای هشتاد سال دارن. جفتشون بهم زنگ زدن که سهام بخرم. می‌دونی چرا؟
گری: نه، چرا؟
بیل: چون قبلاً همچین وضعیتی رو به چشم دیدن.
عبرت بگیریم. آنچه دو مشتری هشتاد‌ساله بیل، در اکتبر ۱۹۸۷ شاهدش بودند بروز مشکل در دست بودن اطلاعات در مقیاسی بزرگ بوده است: میلیون‌ها نفر به آخرین و توی چشم‌ترین داده‌ها واکنش نشان داده‌اند؛ در حالی‌که به همان نسبت، اطلاعات مهم را نادیده گرفته‌اند، از جمله اینکه گرچه قیمت سهام متغیر است، هنوز هم سهام برای افزودن ارزش سرمایه یک فرد عادی در بلند مدت بهترین گزینه است.
Www.meyarco.ir
ارزش معاملات خرد بازار سهام ۱۷ مردادماه ۱۴۰۲
2024/09/28 15:35:04
Back to Top
HTML Embed Code: