Telegram Web Link
آمار معاملات آتی صندوق طلا ۱۷ مردادماه ۱۴۰۲
معیار
حدود سی‌سال پیش، اقتصاددانی به نام مایکل لندسبرگر به بررسی رفتار گروهی از قربانیانی پرداخت که پس از جنگ جهانی دوم از دولت آلمان غربی غرامت‌های منظم دریافت می‌کردند. اگرچه ممکن بود این پول را خون‌بها بنامیم چرا که بنا بود تاوان قساوت نازی‌ها باشد می‌شد آن را…
اگر داستان گیدیون آشنا به نظر می‌رسد، احتمالاً به دلیل آن است که طرز تفکر او گویای یکی دیگر از انواع باورنکردنی حسابداری ذهنی و به احتمال زیاد، رایج‌ترین و پرهزینه‌ترین آنهاست. این طرز تفکر زمانی بروز می‌یابد که ما، با اتکا به پولی که در یک بخش "پس‌انداز" کرده‌ایم، خرج‌کردن آن را در بخشی دیگر را توجیه می‌کنیم.
دلارهای منتقل شده به برخی از حساب‌های ذهنی از ارزش می‌افتند، که این باعث می‌شود راحت‌تر و احمقانه‌تر خرجشان کنیم، به‌خصوص زمانی که با مبالغ کوچک (هرچند نه خیلی ناچیز) سر و کار داشته باشیم. اما این سکه روی دیگری دارد که ممکن است اثر معکوس داشته باشد تمایل به آنکه پول را در حساب ذهنی ویژه و یا خاصی قرار دهیم که، در نتیجه، ما را در قبال آن زیادی محافظه‌کار کند.
بهترین راه برای نشان‌دادن این موضوع کمک‌ گرفتن از داستانی درباره زنی سی و چند ساله به نام سارا است. سارا در واقع سرمایه‌گذار نسبتاً ماهری است، با پرتفولیویی بسیار متنوع از سهام و گواهی سپرده صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک. باتوجه‌به آنکه سهام، در هشتاد سال گذشته بهترین بازده سالیانه را در آمریکا در مقایسه با متوسط همه پس‌ اندازها و سرمایه‌گذاری‌ها داشته، اوضاع او خوب است؛ یعنی حتی پس از نوسان‌های بازار در سال‌های اخیر، او به طور متوسط حدود ۹ درصد سود سالیانه دریافت کرده است، در مقایسه با سود سالیانه ۵.۵درصدی اوراق‌قرضه و سود ۳.۷ درصدی سپرده بانکی. سارا، چند سال پیش حدود ۱۷۰۰۰دلار از مادر بزرگش به ارث برد. اگرچه او به این پول برای هیچ هدف کوتاه‌مدت یا بلند مدتی نیاز نداشت، ارثیه مادربزرگش را در حساب بانکی‌ ای گذاشت که سالیانه ۳ درصد سود می‌داد. این مادربزرگ که سارا او را می‌پرستید، تمام عمرش را برای جمع‌کردن پولی که سرانجام برای سارا و چهارخواهر و برادر او گذاشت کارکرده بود. در نتیجه سارا مردد بود پول مادربزرگ را در بازار بورس به خطر بیندازد، چون او دست‌پرورده والدینی بود که خاطراتی روشن از رکود بزرگ اقتصادی و سقوط بازار سهام در سال ۱۹۲۹ داشتند و همین باعث نگرانی بیش از حد آنها و دخترشان از ریسک خرید سهام شده بود. درهرصورت سرمایه‌گذاری این ماترک در بورس به نظر سارا درست نمی‌آمد؛ چون اگر به‌جای پول خودش پول مادربزرگ را می‌باخت، بسیار بیشتر در هم می‌شکست. تردید او هزینه بر بود. اگر سارا آن پول را هم صرفاً مانند پول‌های دیگر خود سرمایه‌گذاری کرده بود در صندوق‌هایی مشترک که عملکردشان تقریباً در حد عملکرد کلی بازار بورس بود، اکنون بیش از ۴۲۰۰۰ دلار می‌ داشت. در عوض با بازده ناچیز ۳ درصد جز ۲۶۰۰۰دلار برایش نماند. اشتباه سارا این بود که ۱۷۰۰۰دلار را ذهناً "پول مادربزرگ" حساب کرده بود یا دست‌کم آن را پولی ارزشمندتر از پس‌انداز خودش می‌دانست و در نتیجه به خود اجازه نمی‌داد روی این پول ریسک کند. البته که پول در اصل مال او بود و همین حسابداری ذهنی‌اش برایش حدود ۱۶۰۰۰ دلار آب خورد.
Www.meyarco.ir
ارزش معاملات خرد بازار سهام ۱۸ مردادماه ۱۴۰۲
آمار معاملات آتی صندوق طلا ۱۸ مردادماه ۱۴۰۲
معیار
چرا آدم‌های باهوش اشتباهات مالی بزرگ می‌کنند؟ اصلاح رفتارهای مالی مثل مداخله در تاب‌ دادن چوب گلف است حین ضربه‌زدن به توپ، ممکن است مدتی طول بکشد و این خطر وجود دارد که هر بار چیزی را اصلاح می‌کنید، مسائلی جدید ایجاد کنید. در واقع چه با بازار سهام و بازار…
وقتی پای گریز از زیان در میان باشد، بیشتر تمایل دارید متحمل ریسک شوید؛ در مقابل، اگر سود قطعی وجود داشته باشد، محافظه‌ کارتر رفتار می‌کنید. به‌هرحال، این از دلایلی است که قماربازان اغلب وقتی بخت باهاشان یار نیست، مبلغ شرط‌بندی خود را بالا می‌ برند؛ مایلند ریسک بزرگ‌تری بپذیرند مبادا پولی از دست بدهند. همچنین، همان‌طور که مبان فیبر، مدیر سبدگردانی شرکت مدیریت سرمایه کامبریا، نشان داده است احتمالاً به همین دلیل است که قیمت سهام در بازار نزولی بسیار بیشتر نوسان می‌کند، تا در بازار صعودی: اگر معامله‌گری باشید که پول کلانی را در خریدوفروش سهام ازدست‌داده وسوسه پذیرفتن ریسکی عمده به امید جبران پول ازدست‌رفته در شما بسیار قدرتمند خواهد بود.
قانون وبر می‌گوید تأثیر یک تغییر در شدت یک محرک متناسب است با سطح مطلق محرک اصلی. در اصطلاح مالی اگر در ازای کاری که به‌خوبی انجام داده‌اید، به‌جای ۱۰ دلار ۲۰ دلار دریافت کنید، میزان رضایتی که کسب می‌کنید بسیار بیشتر از وقتی خواهد بود که به‌جای ۱۱۰ دلار ۱۲۰ دلار بپردازند.
قانون وبر گویای آن است که مردم وقتی با سودهای بالقوه به سروکار دارند، محتاط‌اند. تفاوت هیچ‌چیز و ۵۰۰ دلار، به لحاظ روان‌ شناختی بیشتر از تفاوت ۵۰۰ و ۱۰۰۰ دلار است و بنابراین بیشتر مردم می‌خواهند ۵۰۰ دلار قطعی را از دست ندهند. بااین‌حال به همان سیاق هنگامی که با ضررهای بالقوه سروکار داشته باشند، ریسک‌پذیری‌شان هم می‌رود بالا و ضررشان هم ایضا!
Www.meyarco.ir
معیار
چرا آدم‌های باهوش اشتباهات مالی بزرگ می‌کنند؟ اصلاح رفتارهای مالی مثل مداخله در تاب‌ دادن چوب گلف است حین ضربه‌زدن به توپ، ممکن است مدتی طول بکشد و این خطر وجود دارد که هر بار چیزی را اصلاح می‌کنید، مسائلی جدید ایجاد کنید. در واقع چه با بازار سهام و بازار…
طبق نظریه دورنما، احساس افراد به درد همراه با ضرر قوی‌تر است از احساسشان به لذت همراه با سود؛ به گفته کاهنمن وتورسکی، حدوداً دوبرابر قوی‌تر، یعنی ناراحتی از دست‌ دادن ۱۰۰ دلار (یا ۱۰۰۰ دلار یا یک میلیون دلار) برایشان دوبرابر لذت رسیدن به همان مقدار از سود است.
در کوتاه‌مدت، زیادی حساس‌بودن به زیان‌ها منجر به فروش هیجانی می‌شود که ملازم با سقوط بازار سهام است (بعداً، در مورد علل دیگر بحث خواهیم کرد). شاخص میانگین صنعتی داوجونز (همراه با قیمت‌های سهام و سهام صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک به طور کل) سقوط می‌کند و درد ناشی از این زیان‌ها باعث می‌شود بسیاری از سرمایه‌ گذاران واکنشی نامعقول نشان دهند: زخم‌ خورده‌ها می‌خواهند جلوی خونریزی را بگیرند. منتها، مشکل آن است که بیرون‌ کشیدن پولتان از بازار، آن هم این‌طوری سردستی، شما را در برابر نوع متفاوتی از درد آسیب‌پذیر می‌کند قلبتان چه تیرهایی که نمی‌کشد وقتی ببینید قیمت سهام دارد بالا می‌رود، درحالی‌که شما هنوز دارید زخم‌ هایتان را مرهم می‌گذارید.
و خودتان را هم گول نزنید که، به‌محض برگشتن هوش و حواستان، می‌توانید با پریدن دوباره به میان بازار آستانه درد قلبتان را جبران کنید. گرچه به نظر می‌رسد ارزش سهام در طول زمان پیوسته بالا می‌رود، در واقع حرکت عمده آن نامنظم است یعنی تعدادی سود بزرگ در تعداد کمی روز در طول سال پخش شده است.
Www.meyarco.ir
معیار
چرا آدم‌های باهوش اشتباهات مالی بزرگ می‌کنند؟ اصلاح رفتارهای مالی مثل مداخله در تاب‌ دادن چوب گلف است حین ضربه‌زدن به توپ، ممکن است مدتی طول بکشد و این خطر وجود دارد که هر بار چیزی را اصلاح می‌کنید، مسائلی جدید ایجاد کنید. در واقع چه با بازار سهام و بازار…
گرچه به نظر می‌رسد ارزش سهام در طول زمان پیوسته بالا می‌رود، در واقع حرکت عمده آن نامنظم است یعنی تعدادی سود بزرگ در تعداد کمی روز در طول سال پخش شده است. در حقیقت، بازار سهام شباهت بسیاری دارد به آنچه به طور رایج جنگ می‌دانیم: دوره‌های طولانی ملال که برهه‌ هایی از رعب خالص در بینشان وقفه می‌اندازد. با بیرون‌کشیدن پول خود از بازار در واکنش به ریزش‌های کوتاه مدت، خطر آن می‌رود که روزهای پربازده بازار را از دست بدهید. خطر جدی‌ای هم هست. به گفته پروفسور نجات سیحون استاد امور مالی، اگر نود روزی را که در آن‌ها بازار سهام از سال ۱۹۶۳ تا ۲۰۰۴ بهترین عملکرد را داشته از دست‌ داده باشید، با فرض اقدامتان به سرمایه‌ گذاری کامل متوسط سود سالیانه‌تان، از حدود ۱۱ درصد کاهش می‌یابد به اندکی بیش از ۳ درصد سود و اگر حساب و کتاب کنیم، می‌بینیم این دوره سرجمع ۱۰۵۷۳ روز معاملاتی داشته و بنابراین ما داریم فقط در مورد ازدست‌رفتن ۸۵% درصد از کل بازی صحبت می‌کنیم. اگر ۱۰۰۰ دلار سرمایه‌گذاری کرده بودید، بعد چهار دهه نرخ بازگشت سرمایه متفاوت این دو حالت منجر می‌شد به تفاوت ۷۴۰۰۰دلار با ۳۲۰۰ دلار.
Www.meyarco.ir
ارزش معاملات خرد بازار سهام ۲۱ مردادماه ۱۴۰۲
آمار معاملات آتی صندوق طلا ۲۱ مردادماه ۱۴۰۲
معیار
چرا آدم‌های باهوش اشتباهات مالی بزرگ می‌کنند؟ اصلاح رفتارهای مالی مثل مداخله در تاب‌ دادن چوب گلف است حین ضربه‌زدن به توپ، ممکن است مدتی طول بکشد و این خطر وجود دارد که هر بار چیزی را اصلاح می‌کنید، مسائلی جدید ایجاد کنید. در واقع چه با بازار سهام و بازار…
حساسیت بیش از حد به درد ازدست‌دادن پول می‌تواند ما را مجبور کند به‌سرعت سرمایه‌گذاری را رها کنیم. بااین‌حال آنچه در مورد این مفهوم پیچیده به نظر می‌رسد این است که زیان گریزی اغلب ممکن است ما را در جهت مخالف هدایت کند؛ مثلاً بیش از آنچه باید در ازدست‌دادن سرمایه‌گذاری خود صبور می‌شویم. از خودتان بپرسید آیا تابه‌حال سهمی را فروخته‌اید نه به دلیل آنکه فکر می‌کردید روند صعودی آن به پایان رسیده، بلکه چون می‌خواستید "سودتان را حفظ کنید". همین‌طور از خودتان بپرسید چند بار سرمایه‌گذاری یا خانه یا اثر هنری زیان‌ دهی را دودستی چسبیده‌اید، فقط از سر آنکه مطمئن بوده‌اید روند آن "تغییر" خواهد کرد.
زیان گریزی در همه بازارها وجود دارد. زیان گریزی بعضی از افراد را بیش از سرمایه‌ گذاران سهام تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. گری در بوستون زنی را می‌شناخت که درست قبل از خراب‌شدن وضعیت بازار املاک و مستغلات در آن شهر آپارتمانی به مبلغ ۱۱۰۰۰۰دلار خریده بود. یک سال بعد، هنگامی که به سبب کارش مجبور شد به شهر دیگری نقل‌مکان کند، بالاترین قیمت پیشنهادی برای خانه‌اش را که ۱۰۰۰۰۰ دلار بود، نپذیرفت و نتوانست با زیان ۱۰ هزار دلاری کنار بیاید. در عوض آپارتمان در لس‌آنجلس اجاره کرد و خانه بوستون را هم اجاره داد. بااین‌حال، دست آخر زمانی که تصمیم گرفت خانه‌ای در لس‌آنجلس بخرد، مجبور شد آپارتمان بوستون رو بفروشد. چقدر؟ ۹۲ هزار دلار. تعجب ندارد که چرا ترس از زیان می‌تواند شما را به گرفتن تصمیمات مالی سوق دهد که به نفعتان نیست.
Www.meyarco.ir
ارزش معاملات خرد بازار سهام ۲۲ مردادماه ۱۴۰۲
آمار معاملات آتی صندوق طلا ۲۲ مردادماه ۱۴۰۲
2024/09/28 13:19:02
Back to Top
HTML Embed Code: