دقیقا همونجا که از همه آدما
خسته میشی، خدا یکی رو میاره
وسط زندگیت و میگه
ببین چی واست نگهداشتم!

وقتی یک نفر رو از ته دل دوسش داری تنهاتری،میدونی چرا!؟ چون که کسی جز اون نمیتونه آرومت کنه،کسی رو نمیتونی بیشتر از اون دوس داشته باشی،وقتی به کسی نیاز داری تا پیشت باشه اون آدم همونیه که دوسش داری اما هیچوقت پیشت نیست تا نیازت رو برطرف کنه،تنهاتری چونکه به هیچکسی جز خودش نمیتونی از احساساتت بگی و احساس سبکی بکنی.

نباید کسی که تو براش یه گزینه‌ای رو تبدیل به اولویت خودت کنی.

بعضی وقتا باید از کنار غصه ها رد شد و گفت میگ میگ

آدما به اندازه ای که دوستتون دارن میبیننتون، بی توجهی دلیلی جز دوست نداشتن نداره خودتون رو گول نزنین.

برخورد آخر آدما خیلی مهم‌تر از برخورد اولشونه، چون نشون‌دهنده شخصیت واقعیشونه…🤟🏻

دلم میخواست باهات حرف بزنم، دلم میخواست بهت بگم انقدر که به تو فک میکنم، به یاد خودم نیستم، بهت بگم برای چند لحظه هم ک شده همه رو جز من از دنیات بزار کنار، بهت بگم یه جوری بغلم کن که انگار بار بعدی برات وجود نداره، یه جوری اسممو صدا کن که انگار برا آخرین بار میتونی صدام رو بشنوی، میخواستم بگم هنوزم صدای نفسهات منو به زندگی برمیگردونه، ولی نگفتم، من این روزا انقد بیقرار هستم که چشام درونمو زار میزنه اما وقتی تو ازم خبر نداری یعنی مدتهاست که منو ندیدی، ندیدی چون نخواستی، وقتی نخواستی یعنی حتی اگ بهت میگفتم هم فرقی نمی‌کرد.

شاید یه روزی به همه‌ی
کارهای گذشتمون بخندیم،اما
برای بعضی خنده‌ها بهای سنگینی دادیم

دیدی یه موقع هایی میخوای از عالم و آدم دور بشی و فاصله بگیری؟ من حتی تو همون حالتام هم دلم میخواد تو باشی پیشم ! 🤍 !

شبیه منو تو کی میشه خب؟
همیشه گیر تو بوده دلم
نباشی چی میشه میمیره خب .. (:

‏هممون يكي رو تو ذهنمون داريم كه تو بدترين و بهترين لحظه ها تصور ميكنيم كه اگه الان همه چی خوب پيش ميرفت و ما هنوزم باهم بوديم زندگيامون چجوری ميشد.

از نمک نشناس ترین و حقیر ترین آدما کسایی هستن که در برابر کاری که براشون انجام میدی میگن میخواستی اینکارو نکنی.

یه کلمه قشنگ هست به اسم "معانقه" یعنی: در آغوش گرفتن.. عنق به معنای گردن هست؛ معانقه یعنی گردن به گردن شدن، آغوشی چنان عمیق و درهم فرو رفته، که گردن به گردن تماس پیدا کند.. حقیقتا خیلی کلمه‌ی قشنگیه.

زندگی مشترک واقعا ترسناکه؛ فکر کن باهاش قهر میکنی جواب تلفنشو نمیدی واتس اپ بلاکش میکنی یهو کلید میندازه میاد تو خونه.

حتما که نباید روح از جسمت جدا بشه
که مرده باشی!
گاهی یه حرفایی و یه اتفاق‌هایی باعث میشن
که تبدیل بشی به یه مرده‌ی متحرک که راه میره ،لبخند میزنه و گاهی حتی به ظاهر خوشحالم هست، اما از درون
مدت‌هاست که مُرده!

حماقت ینی اجازه بدی کسی که روزایِ خوبتو زهرمارت کرده بَرگرده به زندگیت!

همه این‌مدت سعي کردم نگاهم به آدما طوري باشه که اگه فردا از من یاد کردن، دلیله لبخند هرچند کوتاه اونا باشم. کنارشون بودم که بدونن هرجا کم‌آوردن من هستم. بغلشون کردم، با اینکه تنم زخمي بود اما به روي خودم نیاوردم. هرجا لازم بود بگم چمه، رفتم و تا خوب نشدم برنگشتم. من کم نبودم که. با هزارتا اخلاقه بدم از بقیه نگذشتم واسه خودم، همیشه برعکس بوده،به‌خودم قوله زندگي داده بودم، اما نمیدونم نشد اما شماها خوب بمونید، هنوزم خم به ابروتون بیاد منم که شبا خواب ندارم.