pdf (95).pdf
1.3 MB
شعر آینده، شعر دیجیتال است
گفتگوی روزنامه‌ی آرمان با مزدک پنجهای
پیرامون انتشار چاپ دوم و ویراست نو جریان شناسی شعر دیداری شنیداری
27 آذر 1401
@mazdakpanjehee
گفتگوی روزنامه‌ی آرمان با مزدک پنجهای
پیرامون انتشار چاپ دوم و ویراست نو جریان شناسی شعر دیداری شنیداری
27 آذر 1401
@mazdakpanjehee
به شکل عجیبی دوست داشتم زیر آن درخت حضور داشته باشم، اما من این سو بودم و او، آن سو؛ چیزی به نام مرز ما را از هم گسسته بود. سراسر مسیر، مرز بود و من فقط می‌توانستم مقابلش به‌ایستم، به قد بلندش، زیبایی و امیدش بنگرم. او روزی، در مرز ما بود! و حالا سهم من از او عکس و خاطره‌ای است، و پرسشی مشترک. آیا من در او آزادم یا او در آن سوی مرزهای من؟
#آستارا #باغچه_سرا #آزادی #درخت #مزدک_پنجهای
#آستارا #باغچه_سرا #آزادی #درخت #مزدک_پنجهای
عصر پنجشنبه 15 دی 1401 با تنی چند از اعضای هیات مدیره‌ی خانه‌ی فرهنگ دیداری عیادت‌گون با جواد شجاعی‌فرد شاعر و نویسنده داشتیم. شجاعی‌فرد که بعد از 20 سال غربت‌نشینی، حدود 6 ماه است، به وطن عزیمت کرده، معتقد است دردهایش را پزشکان این مام گربه‌سان توانسته‌اند، مداوا کنند و اکنون به مدد شفابخشی آنها می‌تواند همچنان به شعر و هنر فکر کند و مولف باشد!
او در این دیدار به بخشی از خاطرات هنری، سیاسی و اجتماعی خود پرداخت و قدری از مشکلات اینترنت و عدم سهولت ارتباط با خانواده شکایت داشت.
آنها که با شجاعی‌فرد تعامل دارند، می‌دانند که او چه‌قدر صریح، صادق است و ذات زیبایی دارد. فرصت اندک بود و امکان شنیدن و خواندن شعر فراهم نبود، اما خوشحال بود که مجلدی از نخستین کتابش را در خانه یافته و دوست دارد که آنها را خوانندگان واقعی شعر بخوانند. قرار شد در اولین نشست جمعی خانه‌ی فرهنگ، پذیرای شعرها و کتابش باشیم.
شجاعی‌فرد از جمله نخستین چهره‌های موسس خانه‌ی فرهنگ گیلان است. او متولد 1321 از سیاهکل است و بسیاری از مخاطبان عرصه‌ی موسیقی صدای او را با ترانه «مارِیْ مارِیْ» به خاطر دارند.
@mazdakpanjehee
او در این دیدار به بخشی از خاطرات هنری، سیاسی و اجتماعی خود پرداخت و قدری از مشکلات اینترنت و عدم سهولت ارتباط با خانواده شکایت داشت.
آنها که با شجاعی‌فرد تعامل دارند، می‌دانند که او چه‌قدر صریح، صادق است و ذات زیبایی دارد. فرصت اندک بود و امکان شنیدن و خواندن شعر فراهم نبود، اما خوشحال بود که مجلدی از نخستین کتابش را در خانه یافته و دوست دارد که آنها را خوانندگان واقعی شعر بخوانند. قرار شد در اولین نشست جمعی خانه‌ی فرهنگ، پذیرای شعرها و کتابش باشیم.
شجاعی‌فرد از جمله نخستین چهره‌های موسس خانه‌ی فرهنگ گیلان است. او متولد 1321 از سیاهکل است و بسیاری از مخاطبان عرصه‌ی موسیقی صدای او را با ترانه «مارِیْ مارِیْ» به خاطر دارند.
@mazdakpanjehee
pdf (1).pdf
609 KB
◽به بهانه انتشار مجموعه شعر کیفرخواست
◾گفتگوی آرش عندلیب با مزدک پنجهای
🔸تجربیات شاعرانه‌ی یک وکیل در کیفرخواست
❗#روزنامه_آرمان
🔺پنجم بهمن هزار و چهارصد و یک
pdf (1).pdf
مزدک پنجهای، شاعر، روزنامه‌نگار و وکیل دادگستری است و این موقعیت‌های متفاوت، بعضا می‌توانند در مراحل مختلف زندگی؛ خصوصا در ثبت و خلق یک اثر شاعرانه از یکدیگر تاثیر بگیرند؛ اتفاقی که در تازه‌ترین مجموعه شعر او با عنوان «کیفرخواست» رخ داده است. پنجهای درباره تلاقی تفاوت و تغایرهای زیستی‌اش در این مجموعه می‌گوید: «در این مجموعه شما با دو شخصیت مواجه هستید؛ یکی دارای روحیه‌ای لطیف و حساس و دیگری که می‌رود در صبحی رخوتناک، شاهد اعدام یک مجرم باشد.» او در بخش‌هایی از این مجموعه، تلاش کرده تا با تشریح تجربیات خود، این دو دنیا را در ذهن مخاطب، بهم نزدیک کند: «سعی کرده‌ام موقعیت کاری خودم را در دادگاه به گونه‌ای ترسیم کنم که مخاطب با تمام وجود آن را حس و استشمام کند. سپس مخاطب در وضعیتی قرار می‌گیرد که باید حق را به یکی بدهد.» شرح این تعاریف را در متن گفت‌وگو بخوانید.
👈لینک خرید مجموعه شعر کیفرخواست
https://davatmoaser.ir/
@mazdakpanjehee
◾گفتگوی آرش عندلیب با مزدک پنجهای
🔸تجربیات شاعرانه‌ی یک وکیل در کیفرخواست
❗#روزنامه_آرمان
🔺پنجم بهمن هزار و چهارصد و یک
pdf (1).pdf
مزدک پنجهای، شاعر، روزنامه‌نگار و وکیل دادگستری است و این موقعیت‌های متفاوت، بعضا می‌توانند در مراحل مختلف زندگی؛ خصوصا در ثبت و خلق یک اثر شاعرانه از یکدیگر تاثیر بگیرند؛ اتفاقی که در تازه‌ترین مجموعه شعر او با عنوان «کیفرخواست» رخ داده است. پنجهای درباره تلاقی تفاوت و تغایرهای زیستی‌اش در این مجموعه می‌گوید: «در این مجموعه شما با دو شخصیت مواجه هستید؛ یکی دارای روحیه‌ای لطیف و حساس و دیگری که می‌رود در صبحی رخوتناک، شاهد اعدام یک مجرم باشد.» او در بخش‌هایی از این مجموعه، تلاش کرده تا با تشریح تجربیات خود، این دو دنیا را در ذهن مخاطب، بهم نزدیک کند: «سعی کرده‌ام موقعیت کاری خودم را در دادگاه به گونه‌ای ترسیم کنم که مخاطب با تمام وجود آن را حس و استشمام کند. سپس مخاطب در وضعیتی قرار می‌گیرد که باید حق را به یکی بدهد.» شرح این تعاریف را در متن گفت‌وگو بخوانید.
👈لینک خرید مجموعه شعر کیفرخواست
https://davatmoaser.ir/
@mazdakpanjehee
👈لینک خرید مجموعه شعر کیفرخواست
#مزدک_پنجه_ای
👈جریان‌شناسی شعر دیداری-شنیداری
#مزدک_پنجه_ای
انتشارات دوات معاصر
https://davatmoaser.ir/
@mazdakpanjehee
#مزدک_پنجه_ای
👈جریان‌شناسی شعر دیداری-شنیداری
#مزدک_پنجه_ای
انتشارات دوات معاصر
https://davatmoaser.ir/
@mazdakpanjehee
davatmoaser.ir
انتشارات دوات معاصر
فروشگاه معرفی و فروش کتاب و فروش محصولات فرهنگی و هنری
◾تحلیلی بر شعر «کیفرخواست» از مجموعه شعر کیفرخواست مزدک پنجهای
◾صفحه‌ی تحلیل شعر
◾فرزاد میراحمدی
https://www.instagram.com/tv/CpiaDsvDcrDejMDEyDND1NHsfuOEIeZdb3eOMg0/?igshid=MDJmNzVkMjY=
◾صفحه‌ی تحلیل شعر
◾فرزاد میراحمدی
https://www.instagram.com/tv/CpiaDsvDcrDejMDEyDND1NHsfuOEIeZdb3eOMg0/?igshid=MDJmNzVkMjY=
Forwarded from Mazdak Panjehee
دانلود آهنگ علیرضا قربانی روزهای بی قرار - به موزیک
https://behmusic.com/95479/%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1/
https://behmusic.com/95479/%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1/
به موزیک | دانلود آهنگ جدید
علیرضا قربانی - روزهای بی قرار
علیرضا قربانی روزهای بی قرار دانلود آهنگ علیرضا قربانی به نام روزهای بی قرار با کیفیت بالا MP3 320 و پخش آنلاین همراه با لینک مستقیم آهنگ جدید روزهای بی قرار
نامه‌ای به عباس صفاری
ایمیلم پر شده بود، نشستم تا خانه تکانی‌‌اش کنم و اضافات را خالی کنم تا کمی فضای تنفس برایش ایجاد شود.
به ایمیلی بر خوردم که برای «عباس صفاریر عزیز ارسال کرده بودم. کتابم و مجله‌ی دوات را برایش ارسال کرده بودم و چیزهایی برایم نوشته بود به همراه دو شعر جدیدش که ارسال کرده بود تا در نشریه منتشر کنم.
این نامه جواب من بود به ایمیلش:
سلام شاعر ارجمند جناب صفاری عزیز
شعرهای خوب تان را خواندم به شما عشق بیشتر از مرگ می‌آید. فضای جدیدی را در شعرهای تان احساس کردم و مرا یاد شعرهای قشنگ کبریت خیس انداخت. متاسفانه شعرهای امروز عاری از جهان‌بینی شده‌اند و بیشتر با دو گونه شعر موجه هستیم یا سراسر احساس و عاطفه آغشته به رمانتیسم و یا خودنمایی‌های زبانی که خالی از لذت و احساسات شاعرانه است. در این میان به نظرم تعداد معدودی از شاعران هستند که در حد وسط قدم می‌زنند. دور بودن از جریانها و موج‌های ادبی ممکن است برای مدتی بد باشد چرا که با موج سواری مطرح می‌توان شد اما برای ثبت در ذهن مخاطب و شاید تاریخ ادبیات نیاز به قائم به ذات بودن باشد. این روزها بسیار خسته‌ام و چیزهای زیادی شادم نمی‌کند. نمی‌دانم به خاطر دغدغه‌های اقتصادی زندگی است یا رنجوری من، از چیز دیگری حکایت می کند. به قول معروف نمی‌دانم چه مرگم شده است.
گاهی فکر می‌کنم کاش می‌توانستم مثل آدم‌های معمولی زندگی کنم و از همه چیز لذت ببرم. دلتان را با حرف‌هایم غمگین نمی‌کنم. عزیز هستید.
مزدک پنجهای 29 تیر 96
رشت یک روز گرم و آفتابی
#عباس_صفاری
#مزدک_پنجهای
@mazdakpanjehee
ایمیلم پر شده بود، نشستم تا خانه تکانی‌‌اش کنم و اضافات را خالی کنم تا کمی فضای تنفس برایش ایجاد شود.
به ایمیلی بر خوردم که برای «عباس صفاریر عزیز ارسال کرده بودم. کتابم و مجله‌ی دوات را برایش ارسال کرده بودم و چیزهایی برایم نوشته بود به همراه دو شعر جدیدش که ارسال کرده بود تا در نشریه منتشر کنم.
این نامه جواب من بود به ایمیلش:
سلام شاعر ارجمند جناب صفاری عزیز
شعرهای خوب تان را خواندم به شما عشق بیشتر از مرگ می‌آید. فضای جدیدی را در شعرهای تان احساس کردم و مرا یاد شعرهای قشنگ کبریت خیس انداخت. متاسفانه شعرهای امروز عاری از جهان‌بینی شده‌اند و بیشتر با دو گونه شعر موجه هستیم یا سراسر احساس و عاطفه آغشته به رمانتیسم و یا خودنمایی‌های زبانی که خالی از لذت و احساسات شاعرانه است. در این میان به نظرم تعداد معدودی از شاعران هستند که در حد وسط قدم می‌زنند. دور بودن از جریانها و موج‌های ادبی ممکن است برای مدتی بد باشد چرا که با موج سواری مطرح می‌توان شد اما برای ثبت در ذهن مخاطب و شاید تاریخ ادبیات نیاز به قائم به ذات بودن باشد. این روزها بسیار خسته‌ام و چیزهای زیادی شادم نمی‌کند. نمی‌دانم به خاطر دغدغه‌های اقتصادی زندگی است یا رنجوری من، از چیز دیگری حکایت می کند. به قول معروف نمی‌دانم چه مرگم شده است.
گاهی فکر می‌کنم کاش می‌توانستم مثل آدم‌های معمولی زندگی کنم و از همه چیز لذت ببرم. دلتان را با حرف‌هایم غمگین نمی‌کنم. عزیز هستید.
مزدک پنجهای 29 تیر 96
رشت یک روز گرم و آفتابی
#عباس_صفاری
#مزدک_پنجهای
@mazdakpanjehee
این آخرین ماجراجویی من است
◾نامایاد عباس صفاری بعد انتشار نقدم بر مجموعه شعر پشیمانم نکن، نامه‌ای را به طریق ایمیل ارسال کرده بود که خواندنش خالی از لطف نیست و البته آن نامه پاسخ مرا نیز به همراه داشت.
آقای مزدک پنجهای عزیز
نقد شما بر [مجموعه شعر] «پشیمانم کن» را خواندم و در فیس‌بوک و وبلاگم منتشر کردم. به نکات درستی اشاره کرده‌اید و خوشحالم که شاعر صاحب نظری مانند شما آن کتاب را با این دقت خوانده است. پرسشی جانبی نیز از من کرده‌اید درباره فقدان روحیه آوانگارد در کارهای متاخرم. به گمانم آوانگاردیزم هنگامی بیشتر به چشم آمده و جلوه می‌کند که هیجان و طراوت جوانسالی و احیانا میانسالی پشتوانه‌اش باشد. امری که دیگر شامل حال من نمی‌شود. این را نیز باید در نظر داشت که هرگونه نوآوری و رویکرد آوانگاردی به مرور زمان قوام می‌یابد و نهایتا اگر اصالتی داشته است کلاسیک می‌شود. اما ناگفته نگذارم که طی پنج شش سال گذشته روی پروژه‌ای کار کرده‌ام که حاصلش صد و یک شعر بی‌سابقه است. این به احتمال قوی آخرین ماجراجوئی من است که طی سه چهار ماه آینده منتشر خواهد شد.
موضوع دیگر این که امروز مطلبی در ایسنا منتشر کردم اندر لزوم تغییر عنوان بی‌مسمای ساده نویسی. من تردیدی ندارم که این کار لازم و امکان‌پذیر است. در اشعار شما نیز رگه‌هائی از گرایش به زبان طبیعی را می‌بینم. اگر صلاح می‌دانید در نشریه‌تان اشاره‌ای به این پیشنهاد بفرمائید. چنانچه دوستان شما مایل باشند در این تلاش شرکت داشته باشند لطف کنید آدرسی میل مرا به آنها بدهید.
با ارادت و احترام عباس صفاری
2019.1.17
سلام جناب صفاری
ممنون از این که نوشته‌ام را از نظر گذراندید. من چون قائل به تجربه‌گرایی و ایده‌پردازی در شعر هستم، بنابراین فکر می‌کنم شعر سن و سال نشناسد. از نظر من هر چیزی که موجب تثبیت شدگی شاعر، و ذهنش را فراهم کند، اگر چه شاید از سویی خوب باشد اما موجب کلیشه‌شدگی خواهد شد. شما به کارهای اخیر برخی از شاعران مطرح دقت فرمایید، می‌بینید در امتداد یک مسیر، بدون اوج و فرود راه می‌روند. حتی من مانفیست‌ها را هم مانع حرکت خلاقانه‌ی شاعران می‌دانم. اتفاقی که برای شعر حجم افتاد را لابد می‌بینید. سر سلسله اگر چه به نام رسید اما زیردستان و همراهان را در زیر سلطه‌ی خود نگه داشت. حتی معتقدم رویایی در شعر دچار لجاجت شده است. البته او را شاعر بزرگی می‌دانم و بسیار از طرز شعری و نگاهش به شعر آموخته‌ام. اما به نظرم مخاطب به خاطر جایگاه شعری‌اش در گذشته، با او مدارا می‌کند چرا تکرار یک تکنیک، اگر چه موجب شاخصه‌ی شعری شده باشد، اما به او را در جایگاه همیشگی خود نگه داشته است. شعر او دارای شناسنامه است اما...
من فکر می‌کنم پیشنهاد شما خوب است اما تغییر یک نام موجب تغییر وضعیت نخواهد شد. ما نیاز به چیزی شبیه زلزله داریم، جریانی با ادبیاتی که ذائقه را تغییر دهد چرا که معتقدم در این سالها ذائقه‌ی مخاطب تغییر کرده است. حتی ذائقه‌ی شاعری که خود را آوانگارد می‌دانست را نیز تغییر داده است. باباچاهی را می گویم. آیا او به مانند سال‌های دهه هفتاد شعر می‌گوید؟! من فکر می‌کنم باید ذائقه را تغییر داد، ذائقه نیز چیزی جز زیبایی‌شناسی نیست. متاسفانه زیبایی‌شناسی شاعران و مخاطبان به شدت تنزل کرده است. سهل‌پسندی آفت جدی شعر ماست که البته ریشه در فرهنگ و ساختارهای دنیای مدرن نیز می‌تواند داشته باشد. به این مبحثی که شما مطرح کردید می‌توان پاسخ‌ها و چالش‌های بسیاری وارد کرد. اما بی‌گمان، شعر امروز نیاز به طرح چنین چالش‌هایی دارد. منتقدین ما به جای چالش کردن و ایجاد پرسش، شده‌اند داور فلان جایزه شاعر معتبر ملی، بعد وقتی نتیجه می‌زند بیرون، می‌بینید همان سهل‌گویی و ساده‌نویسی است که شده شیوه و روش این روزهای ادبیات ما!
مطلب و نامه شما را در گروه شعرم و نشریه دوات منتشر می کنم. امیدوارم که بازخوردهای خوبی از این پرسش ایجاد شود.
تکلمه: جمله‌ای در نامه شما مرا به شدت غمگین کرد، گفتید شاید این کتاب آخرین ماجراجویی‌های من باشد! یا من این طور برداشت کردم. به هر ترتیب وقتی مخاطب نفس می‌کشد و شعر جریان دارد، برای شاعر جای امیدواری است. نفس شما بی‌پایان.
با احترام
مزدک پنجهای
رشت- یک روز جمعه سرد زمستانی
2019.1.17
◾و پاسخ پایانی عباس صفاری به ایمیل من.
در این که سهل‌پسندی و ساده‌انگاری آفت شعر امروز شده است با شما هم عقیده‌ام و موافقم که باید ذائقه را تغییر داد. در این که ساده‌نویسی آلت دست آدم‌های فرصت‌طلب و بی‌بضاعت شده است، نیز تردیدی ندارم . اما پیشنهاد تغییر عنوان حداقل از جانب من ربط چندانی به این مشکلات ندارد. هیچ عنوانی جدیدی قادر نیست تغییری بنیادی در تولیدات یک ژانر ایجاد کند. مشکل من اما ربطی به شرایط فعلی ندارد. من از همان آغاز با این عنوان مخالف بودم. به مرور زمان دیدم دیگران هم با آن مشکل دارند.
◾نامایاد عباس صفاری بعد انتشار نقدم بر مجموعه شعر پشیمانم نکن، نامه‌ای را به طریق ایمیل ارسال کرده بود که خواندنش خالی از لطف نیست و البته آن نامه پاسخ مرا نیز به همراه داشت.
آقای مزدک پنجهای عزیز
نقد شما بر [مجموعه شعر] «پشیمانم کن» را خواندم و در فیس‌بوک و وبلاگم منتشر کردم. به نکات درستی اشاره کرده‌اید و خوشحالم که شاعر صاحب نظری مانند شما آن کتاب را با این دقت خوانده است. پرسشی جانبی نیز از من کرده‌اید درباره فقدان روحیه آوانگارد در کارهای متاخرم. به گمانم آوانگاردیزم هنگامی بیشتر به چشم آمده و جلوه می‌کند که هیجان و طراوت جوانسالی و احیانا میانسالی پشتوانه‌اش باشد. امری که دیگر شامل حال من نمی‌شود. این را نیز باید در نظر داشت که هرگونه نوآوری و رویکرد آوانگاردی به مرور زمان قوام می‌یابد و نهایتا اگر اصالتی داشته است کلاسیک می‌شود. اما ناگفته نگذارم که طی پنج شش سال گذشته روی پروژه‌ای کار کرده‌ام که حاصلش صد و یک شعر بی‌سابقه است. این به احتمال قوی آخرین ماجراجوئی من است که طی سه چهار ماه آینده منتشر خواهد شد.
موضوع دیگر این که امروز مطلبی در ایسنا منتشر کردم اندر لزوم تغییر عنوان بی‌مسمای ساده نویسی. من تردیدی ندارم که این کار لازم و امکان‌پذیر است. در اشعار شما نیز رگه‌هائی از گرایش به زبان طبیعی را می‌بینم. اگر صلاح می‌دانید در نشریه‌تان اشاره‌ای به این پیشنهاد بفرمائید. چنانچه دوستان شما مایل باشند در این تلاش شرکت داشته باشند لطف کنید آدرسی میل مرا به آنها بدهید.
با ارادت و احترام عباس صفاری
2019.1.17
سلام جناب صفاری
ممنون از این که نوشته‌ام را از نظر گذراندید. من چون قائل به تجربه‌گرایی و ایده‌پردازی در شعر هستم، بنابراین فکر می‌کنم شعر سن و سال نشناسد. از نظر من هر چیزی که موجب تثبیت شدگی شاعر، و ذهنش را فراهم کند، اگر چه شاید از سویی خوب باشد اما موجب کلیشه‌شدگی خواهد شد. شما به کارهای اخیر برخی از شاعران مطرح دقت فرمایید، می‌بینید در امتداد یک مسیر، بدون اوج و فرود راه می‌روند. حتی من مانفیست‌ها را هم مانع حرکت خلاقانه‌ی شاعران می‌دانم. اتفاقی که برای شعر حجم افتاد را لابد می‌بینید. سر سلسله اگر چه به نام رسید اما زیردستان و همراهان را در زیر سلطه‌ی خود نگه داشت. حتی معتقدم رویایی در شعر دچار لجاجت شده است. البته او را شاعر بزرگی می‌دانم و بسیار از طرز شعری و نگاهش به شعر آموخته‌ام. اما به نظرم مخاطب به خاطر جایگاه شعری‌اش در گذشته، با او مدارا می‌کند چرا تکرار یک تکنیک، اگر چه موجب شاخصه‌ی شعری شده باشد، اما به او را در جایگاه همیشگی خود نگه داشته است. شعر او دارای شناسنامه است اما...
من فکر می‌کنم پیشنهاد شما خوب است اما تغییر یک نام موجب تغییر وضعیت نخواهد شد. ما نیاز به چیزی شبیه زلزله داریم، جریانی با ادبیاتی که ذائقه را تغییر دهد چرا که معتقدم در این سالها ذائقه‌ی مخاطب تغییر کرده است. حتی ذائقه‌ی شاعری که خود را آوانگارد می‌دانست را نیز تغییر داده است. باباچاهی را می گویم. آیا او به مانند سال‌های دهه هفتاد شعر می‌گوید؟! من فکر می‌کنم باید ذائقه را تغییر داد، ذائقه نیز چیزی جز زیبایی‌شناسی نیست. متاسفانه زیبایی‌شناسی شاعران و مخاطبان به شدت تنزل کرده است. سهل‌پسندی آفت جدی شعر ماست که البته ریشه در فرهنگ و ساختارهای دنیای مدرن نیز می‌تواند داشته باشد. به این مبحثی که شما مطرح کردید می‌توان پاسخ‌ها و چالش‌های بسیاری وارد کرد. اما بی‌گمان، شعر امروز نیاز به طرح چنین چالش‌هایی دارد. منتقدین ما به جای چالش کردن و ایجاد پرسش، شده‌اند داور فلان جایزه شاعر معتبر ملی، بعد وقتی نتیجه می‌زند بیرون، می‌بینید همان سهل‌گویی و ساده‌نویسی است که شده شیوه و روش این روزهای ادبیات ما!
مطلب و نامه شما را در گروه شعرم و نشریه دوات منتشر می کنم. امیدوارم که بازخوردهای خوبی از این پرسش ایجاد شود.
تکلمه: جمله‌ای در نامه شما مرا به شدت غمگین کرد، گفتید شاید این کتاب آخرین ماجراجویی‌های من باشد! یا من این طور برداشت کردم. به هر ترتیب وقتی مخاطب نفس می‌کشد و شعر جریان دارد، برای شاعر جای امیدواری است. نفس شما بی‌پایان.
با احترام
مزدک پنجهای
رشت- یک روز جمعه سرد زمستانی
2019.1.17
◾و پاسخ پایانی عباس صفاری به ایمیل من.
در این که سهل‌پسندی و ساده‌انگاری آفت شعر امروز شده است با شما هم عقیده‌ام و موافقم که باید ذائقه را تغییر داد. در این که ساده‌نویسی آلت دست آدم‌های فرصت‌طلب و بی‌بضاعت شده است، نیز تردیدی ندارم . اما پیشنهاد تغییر عنوان حداقل از جانب من ربط چندانی به این مشکلات ندارد. هیچ عنوانی جدیدی قادر نیست تغییری بنیادی در تولیدات یک ژانر ایجاد کند. مشکل من اما ربطی به شرایط فعلی ندارد. من از همان آغاز با این عنوان مخالف بودم. به مرور زمان دیدم دیگران هم با آن مشکل دارند.
به زبان دیگر من شخصاً دوست ندارم عنوان ساده نویسی را برای شعرم به کار ببرند.
و نمی‌توانم هر بار که یکی آن را به کار می‌برد توضیح بدهم که با آن مخالفم. به تجربه دیده‌ام که تغییر عنوان هم کار چندان دشواری نیست. پس اگر چهره‌های اصلی این ژانر با عنوان آن مشکل دارند چرا عوض نشود. ضعف و قوت کارهائی که در این عرصه و دیگر عرصه‌های شعر این روزگار تولید می‌شود اما حرف دیگری است و بحث دیگری را می‌طلبد .
از بابت باز نشر این مطلب در دوات و وبلاگت پیشاپیش سپاسگزارم. پایدار و پر ثمر باشی.
با درود و ارادت ع . ص
2019.1.18
#عباس_صفاری
#مزدک_پنجهای
@mazdakpanjehee
و نمی‌توانم هر بار که یکی آن را به کار می‌برد توضیح بدهم که با آن مخالفم. به تجربه دیده‌ام که تغییر عنوان هم کار چندان دشواری نیست. پس اگر چهره‌های اصلی این ژانر با عنوان آن مشکل دارند چرا عوض نشود. ضعف و قوت کارهائی که در این عرصه و دیگر عرصه‌های شعر این روزگار تولید می‌شود اما حرف دیگری است و بحث دیگری را می‌طلبد .
از بابت باز نشر این مطلب در دوات و وبلاگت پیشاپیش سپاسگزارم. پایدار و پر ثمر باشی.
با درود و ارادت ع . ص
2019.1.18
#عباس_صفاری
#مزدک_پنجهای
@mazdakpanjehee
دوستان و همراهان گرامی
شما می‌توانید مجموعه شعر کیفرخواست، جریان شناشی شعر دیداری و شنیداری نیز مجموعه شعر دوست داشتن اتفاقی نیست مرا در نمایشگاه مجازی کتاب تهران با تخفیف 10 درصد و ارسال پستی رایگان تهیه فرمایید.
❗لینک خرید از نمایشگاه مجازی کتاب تهران 1402
🔰نمایشگاه مجازی - کتاب‌های دوات معاصر
https://b2n.ir/z02193
❗10درصد تخفیف
❗ارسال رایگان
@davatmoaser
شما می‌توانید مجموعه شعر کیفرخواست، جریان شناشی شعر دیداری و شنیداری نیز مجموعه شعر دوست داشتن اتفاقی نیست مرا در نمایشگاه مجازی کتاب تهران با تخفیف 10 درصد و ارسال پستی رایگان تهیه فرمایید.
❗لینک خرید از نمایشگاه مجازی کتاب تهران 1402
🔰نمایشگاه مجازی - کتاب‌های دوات معاصر
https://b2n.ir/z02193
❗10درصد تخفیف
❗ارسال رایگان
@davatmoaser
book.icfi.ir
نمایشگاه مجازی - کتاب‌ها