Telegram Web Link
Ⓜ️ چرا ما آدم ها ناخشنود هستیم؟



🔴🟢 دکتر ویلیام گلاسر، روان شناس برجسته آمریکا و جهان و بنیان گذار "تئوری انتخاب" (Choice Theory) است. اولین رشته دانشگاهی او مهندسی شیمی بود ولی در ادامه دریافت که علاقه مند به روان شناسی است و به همین خاطر تغییر رشته داد و دکترای روان شناسی گرفت. گلاسر در تحقیقات مستمری که بیش از نیم قرن طول کشید، دریافت که روان شناسی سنتی که مبتنی بر "کنترل  بیرونی" است، مبدأ بسیاری از مشکلات انسان ها چه در سطح فردی و چه درسطح خانوادگی و اجتماعی است. وی محور تحقیقات علمی خود را یافتن پاسخ به این سؤال قرار داده است که "چرا انسان ها در روابط خود با دیگران ناخشنود هستند؟" بنابراین کوشید روش جدیدی را در روان شناسی و ارتباطات انسانی پیدا کند و در نهایت به "تئوری انتخاب" رسید.

🟢🔴 کنترل بیرونی که مبنای روان شناسی سنتی است، هنوز هم به طور گسترده در سراسر جهان مورد استفاده قرار می گیرد. کنترل بیرونی می گوید: شما می توانید دیگران را کنترل کنید.حتی فراتر از این، می گوید: شما حق دارید دیگران را کنترل کنید. باز پا فراتر می گذارد و می گوید: شما وظیفه دارید دیگران را کنترل کنید.بر این اساس، روان شناسان معتقد به کنترل بیرونی همواره کوشیده اند راه هایی برای کنترل رفتارهای دیگران بیابند و مثلاً مکانیزم های تنبیه و تهدید و تشویق را طراحی کرده اند تا افراد بتوانند با آنها، دیگران را کنترل کنند. این کنترلگری، الزاماً با اهداف منفی همراه نیست و بسیاری از اوقات، خیرخواهانه هم هست. مانند پدر و مادری که می خواهند بر فرزند خود اعمال سلطه کنند یا معلمی که می خواهد رفتارهای اخلاقی و درسی دانش آموزانش را اصلاح کند.

🟢🔴 اما واقعیت این است که در نظر دکتر گلاسر و همکارانش، کنترل بیرونی فقط اثر کوتاه مدت دارد و تغییر ذاتی در رفتار آدم ها ایجاد نمی کند به طوری که به محض حذف عوامل کنترلگر، افراد به رفتارهای پیشین رجوع می کنند. بنابراین باید درصدد راهی بود که انسان ها بدون نیاز به عوامل کنترل بیرونی، رأساً به رفتارهای بهنجار مبادرت کنند.

🟢🔴 اینجاست که پای "تئوری انتخاب"، به میان می آید. تئوری انتخاب می گوید که همه انسان ها، رفتارهای خود را خودشان انتخاب می کنند و فشارهای بیرونی، در نهایت محکوم به شکست هستند. این تئوری قائل به این است که حتی رفتارها و احساساتی مانند خشم و افسردگی نیز، محصول انتخاب مستقیم یا غیر مستقیم خود ما هستند هر چند که بعد از وقایع ناگوار بیرونی حادث شوند. در تئوری انتخاب، افراد به جای آن که دیگران را تحت سیطره و کنترل خود در آورند تا بتوانند بر رفتار آنها اثرگذار باشند، همیشه این سؤال را از خود می پرسند که "رفتاری که من، اکنون انجام می دهم، آیا مرا به فرد مورد نظر نزدیک می کند یا از وی دور می سازد؟" اگر دور می سازد، نباید آن را انجام داد و اگر نزدیک می کند، می شود انجامش داد.

🟢🔴 اصل دیگر تئوری انتخاب این است: تنها کسی که می می توانم کنترلش کنم، خودم هستم. من فقط روی رفتار خودم تسلط دارم نه بر روی دیگران. تنها کاری که من می توانم در قبال دیگران انجام دهم، "ارائه اطلاعات" به آنهاست نه به کنترل گرفتن زندگی، رفتار، افکار و احساسات شان.


🟢🔴 تئوری انتخاب معتقد است که کنترلگری، هم به شخص کنترلگر آسیب می زند و هم به شخص تحت کنترل. این رنجی دو سویه است که در سراسر تاریخ بشر استمرار داشته است و اکنون باید بدان پایان داده شود.ما هر گاه در روابط خود با دیگران، دست از کنترلگری آنها برداریم، مجبورسازی دیگران را کنار بگذاریم، نسبت به آنها احساس مالکیت نداشته باشیم، در روابط مان حمایتگر، مذاکره کننده، شنوا، اطلاعات دهنده، احترام گذار و گشاده رو باشیم، به تئوری انتخاب، نزدیک شده ایم.


🟢🔴 تئوری انتخاب معتقد است که همه رفتارهای ما، حتی احساساتی مانند خشم و افسردگی، مستقیم یا غیرمستقیم توسط خود ما انتخاب می شود. "تئوری انتخاب" سعی کرده به سؤال مهمی پاسخ دهد: "چرا بسیاری از ما آدم ها، ناخشنود هستیم؟"

🟢🔴 پاسخی که بعد از دهها سال تحقیق و بررسی و آزمایش های مختلف به دست آمده، به طور خلاصه این است: "ریشه همه ناخشنودی های انسان ها، در روابط آسیب دیده است یا از دست دادن یک رابطه مطلوب یا نرسیدن به رابطه مورد نظر."حال سؤال اینجاست که چرا این اتفاقات ناگوار در روابط انسان ها رخ می دهد. مثلاً چرا ازدواجی که با عشق آغاز شده، در ادامه به سردی و در نهایت به طلاق می انجامد؟
یا چرا روابط پدری و فرزندی، در گذر زمان سست می شود؟ یا چرا دو دوست بعد از مدتی از هم دور می شوند؟ یا چرا روابط بین کارفرما و کارمند، خشک و بی روح است؟
و ... ؟




🛄
@zistboommedia ||
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این حرکت راحت رو بفرست برای اون دوستت که درد عصب سیاتیک اذیتش میکنه!
◼️چرا نباید #خودکشی کرد؟

📕کتاب «درباره‌ معنی زندگی»
از ویل دورانت

روزی مردی به نزد ویل دورانت رفت و از او خواست دلیلی به او بدهد که چرا نباید خودکشی کند. ویل دورانت در این خصوص به صد شخصیت معروف زمانش از هنرمندان تا سیاست مداران نامه‌ای نوشت و از آنها خواست معنا و مایه خرسندی و تسلی زندگی‌شان را برای او بگویند. جمع نامه‌های رسیده، این کتاب را شکل داده است. در زیر به بعضی از این جوابها اشاره می‌کنیم:

اچ ال منکن: من به کار و زندگی ادامه می‌دهم به همان دلیل که یک مرغ به نشستن روی تخم‌مرغ‌ها ادامه می‌دهد. زندگی، مقتضی زیستن است...

سینکلر لوئیس: من از زندگی لذت می‌برم، همانطور که از دیدن یک نمایش تئاتر لذت می‌برم، بدون آنکه برایم مهم باشد که این نمایش، آفرینش الهی دارد و تحت هدایت الهی است.

جان ارسکین: معتقدم زندگی یک هنر است و زندگی، هر آن چیزیست که باعث می‌شود زندگی‌ای داشته باشیم که شایسته‌ به یادآوردن، بی‌ضرر بودن برای دیگران و مفید  بودن برای آنهاست....

چارلز بیرد: زندگی خوب، غایتی است که باید بخاطر خودش آن را دوست داشت و از آن لذت برد و کار و تلاش فکری‌ام، در جهت رواج زندگی خوب است و این اندیشه، آسیاب کوچک ذهنم را در حرکت نگه می‌دارد....

جان کوپر: رهاکردن خویش از قساوتهای خودخواهی، اعتدال پیشه کردن و چون آب سیال بودن...

ادوین رابینسون: ظاهرا آدم کار زیادی در این مورد  نمی‌تواند بکند، جز اینکه نورِ خودش را دنبال کند، که چه بسا نور یک آتش واهی در یک باتلاق باشد....

چارلز اچ مایو: من آنقدر مشغول کارم که فرصت نمی‌کنم به معنا فکر کنم...

اوسیپ گاوریلوچ: هنر و خانواده‌ام....

استفانسون: آنچه احتمالا بی‌معنی است، این سوال است که آیا زندگی معنی دارد....

آزبرن: زندگی‌ام شلوغ‌تر از آن است که به من اجازه بدهد که درباره‌ معنی زندگی بحث کنم....

دریاسالار برد: عمل سالم‌تر از اندیشه است و قضیه با راه رفتن حل می‌شود. حتی پرسش‌های فلسفی را هم فقط با انجام کار می‌توان جواب داذ. گوته می‌گوید: هر اندیشه‌ای که به عمل منتهی نشود، مرض است...

کارل لمه: جواب من جوابیست که همه‌ی عقل کلها به آن می‌خندند: کار و تبدیل ایده‌ها به نتیجه، چیزی که باعث میشود بی‌نهایت کیف کنم....

آدولف آکس: دین و زندگی یهودی‌ام و حس می‌کنم خدا در درون من است، امری ناشناخته و وصف ناپذیر...

لعل نهرو: تلاش برای آزادی هند و هدف و آرمان بلند....

گاندی: تلاش برای نیل به حقیقت و کمال مرا سرپا نگه می‌دارد و تسلی و خوشبختی من، در خدمت به همه‌ زندگان نهفته است، زیرا ذات الهی، سرجمع و سرچشمه‌ همه‌ حیات است....

برتراند راسل: متاسفانه در حال حاضر مشغول‌تر از آنم که خاطر جمع باشم که زندگی هیچ معنایی دارد...به نظر نمی‌رسد که بتوانیم قضاوت کنیم که نتیجه‌ی حقیقت چه بوده، زیرا تا به حال هیچ حقیقتی کشف نشده است.

برنارد شاو: کوتاه‌ترین پاسخ را او داده: آخر من از کجا بدانم؟ آیا خود این سوال اصلا معنایی دارد؟

🍀پاسخ ویل دورانت به سوال خودش: راه معناداشتن و با ارزش و رضایت زندگی کردن این است که به یک کل بپیوندیم و با همه‌ی ذهن و تن خود برای آن کار کنیم. معنی زندگی در فرصتی است که زندگی برای تولید یا یاری رساندن به چیزی بزرگتر از خودمان به ما می‌دهد. آن چیز لازم نیست خانواده باشد، اگرچه عریض‌ترین راه است.....و برای من معنی زندگی: خانواده و کارم است. پاتوق خوشبختی من، خانه، کتابهایم، جوهر و قلمم هستند.....

👤دکتر روح الله صدیق(روانپزشک)

@MignaChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اما عزیزِ من داستان تو هنوز تمام نشده!
تو خواهی خندید،
در جایی که قبلا گریسته بودی…

صبح بخیر زندگی🌱
مردم فکر میکنند اگر چیزی از خدا بخواهند و او فورا به آنها بدهد پس او وجود دارد وگرنه وجود ندارد!

خدا را باید بدون چشمداشت دوست داشت
تو در این اقیانوس غرق شو، اقیانوس خود میداند که چگونه بر سر دستت بگیرد و به ساحل برساند.
تو نگران خویش نباش.

کسی که ذات عاشقانه ی هستی را شناخت به هستی توکل میکند.
وظیفه ی تو اعتماد و نجوای عاشقانه است و بس.
در بند آن مباش که هستی آنرا شنید یا نشنید.
قلب منزلتی برتر از سر دارد، اما معمولا آدم ها عاقلانه زندگی میکنند نه عاشقانه.

تو برای دوست داشتن خدا نباید دنبال دلیل و بهانه بگردی.
چنین عشقی جاودانه است!

#اشو
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قطعه مهربانی
بر اساس یک ملودی کُردی
تنظیم و نوازنده : هامون پرهیزگار


روز خوش🌸🌸🌸🌸
🌸🍃مهارت های دهگانه ضروری برای داشتن زندگی فردی و اجتماعی موفق:

🔮مهارت خودآگاهی
توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت و یافتن تصویری واقع بینانه از خود. شناخت نیازها و تمایلات فردی برای آشنایی با حقوق و مسئولیت های فردی - اجتماعی

🔮مهارت همدلی
درک کردن دیگران و مشکلاتشان در هر شرایطی. این مهارت به دوست داشتن و دوست داشته شدن و در نتیجه، روابط_اجتماعیِ بهترِ افراد با یکدیگر می انجامد.

🔮مهارت روابط بین فردی
مشارکت و همکاری با دیگران، همراه با اعتماد واقع بینانه، که در کنار تقویت دوستی ها، دوستی های ناسالم را خاتمه می دهد تا کسی از
چنین روابطی آسیب نبیند.



🔮مهارت ارتباط موثر
درک بهتر نیازها و احساسات دیگران، به شیوه ای که فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را نیز در میان بگذارد. تا ارتباطی رضایت بخش شکل گیرد.

🔮مهارت مقابله با استرس
با آموختن این مهارت افراد هیجان های مثبت و منفی را در خود و دیگران می شناسند و سعی می کنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند.

🔮مهارت مدیریت هیجان
هر انسانی که در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر می گذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.

🔮مهارت حل مسئله
زندگی سرشار از مسائل ساده و پیچیده است. با کسب این مهارت بهتر می توانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ می دهند، از سر راه زندگی مان برداریم.

🔮مهارت تصمیم گیری
برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیم گیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم گیری های او مشخص می کند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راه حل های موجود بهترین را انتخاب می کنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده می گیریم.


🔮مهارت تفکر خلاق
تفکر یکی از مهمترین مهارت های زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایده ای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواری ها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل می کنیم.
هنگامی که تفکر خلاق را می آموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راه حل های جدید بیابیم و مشکلات را به گونه ای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.

🔮مهارت تفکر نقادانه
این مهارت موجب می شود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم.
با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمی خوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر می کنیم و دقیق و درست تصمیم می گیریم و ارتباطات درستی برقرار می کنیم.
ساده، مؤثر و غیر دارویی!

نتایج پژوهشی جدید نشان می‌دهد که هرچقدر وقت بیشتری بیرون از خانه بگذرانید، حال بهتری خواهید داشت، کیفیت خوابتان بهتر می‌شود و سلامت روان شما بهبود خواهد یافت.

گذراندن وقت کمتر در خانه، به طور معنی‌داری اضطراب، افسردگی و چند اختلال روانی را کاهش می‌دهد و برعکس، ماندن بیش از حد در خانه، این مشکلات را تشدید می‌کند.

این پژوهش توصیه کرده است که از شب‌های روشن دوری کنید و در روز به دنبال نور باشید. این یکی از ساده‌ترین و مؤثرترین راهکارهای غیردارویی برای بهبود سلامت روان است.



@DevelopmentSc
2024/06/27 07:47:40
Back to Top
HTML Embed Code: