This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷️حد معرفت خداوند در لسان معصوم علیه السلام.
امام سجاد علیه السلام می فرمایند:
لم یجعل فی احد من معرفة ادراکه اکثر من العلم بانه لایدرکه، فشکر معرفة العارفین بالتقصیر عن معرفته و جعل معرفته بالتقصیر شکرا، کما جعل علم العالمین أنهم لا یدرکونه ایمانا.
.
شناخت خود را برای احدی بیش از این قرار نداده است که بدانند او را ادراک نخواهند کرد. معرفت کسانی را که اعتراف به تقصیر در او دارند مشکور داشته، و همین معرفت ایشان را شکر خویش قرار داده است، همانطور که علم عالمیان به غیر قابل شناخت بودن خود را ایمان دانسته است.
الکافي ج ۸، ص ۳۹۴
#احادیث #کلیپ
@madraseh_kalam
امام سجاد علیه السلام می فرمایند:
لم یجعل فی احد من معرفة ادراکه اکثر من العلم بانه لایدرکه، فشکر معرفة العارفین بالتقصیر عن معرفته و جعل معرفته بالتقصیر شکرا، کما جعل علم العالمین أنهم لا یدرکونه ایمانا.
.
شناخت خود را برای احدی بیش از این قرار نداده است که بدانند او را ادراک نخواهند کرد. معرفت کسانی را که اعتراف به تقصیر در او دارند مشکور داشته، و همین معرفت ایشان را شکر خویش قرار داده است، همانطور که علم عالمیان به غیر قابل شناخت بودن خود را ایمان دانسته است.
الکافي ج ۸، ص ۳۹۴
#احادیث #کلیپ
@madraseh_kalam
Forwarded from Towards the Truth | صِدق
Forwarded from Towards the Truth | صِدق
Forwarded from Towards the Truth | صِدق
❓«معرفة الله تعالی بالله» یا شناختِ خداوندِ متعال به خودش، به چه معناست؟!
برای درکِ بهترِ این مفهومِ روایی، مقدماتی را بیان میکنیم:
۱. مقدمه اول: آنچه ما از وجودِ خودمان و جهانِ پیرامونمان در مرتبه اول میشناسیم و توقع میرود بشناسیم. همان موجوداتِ مرکب، متغیر، متحول، دارای اجزا و ابعاد هستند! مانند سنگ ها، درختان، کره ماه، خورشید و بسیاری دیگر از پدیده هایی که اجزاء و ترکیب آنها و تغییراتشان را در ذهنمان ترسیم میکنیم و یا اثرِ ترکیب در آنها وجود دارد.
ما نسبت به چنین پدیده هایی دو نوع شناخت داریم؛ یعنی هم وجود آنها و اوصاف و ویژگی هایشان را عقلاً اثبات و بررسی میکنیم و هم غالباً تصویر و ترسیمی از اشکال و ابعاد و حالات آنها در ذهن خود داریم.
۲. مقدمه دوم: موجودِ واحدِ حقیقی(خدا) که حقیقتا وجود دارد اما مرکب و متجزی و زمانی و مکانی و جسمانی نیست. به خودیِ خود و بدون قرینه و هدایت ذهنی شناخته نمیشود؛ یعنی نه قابل مشاهده است و نه میتوان مورد تجربه و تجزیه قرار داد. حال سوالی مطرح میشود و آن اینکه پس از کجا و چطور باید چنین موجودی را شناخت؟!
۳. در پاسخ باید گفت که، موجودِ واحدِ حقیقیِ غیر مقداریِ فراتر از زمان و مکان با تعلیمِ خودِ این موجود شناخته خواهد شد. یعنی آغاز این شناخت به تعلیم خود اوست و او ادله شناختِ خودش را از طریقِ وحی به انبیا، به ما تعلیم می دهد و عقل ما را به شناخت و التفات به خودش هدایت میکند. لذا در روایات گفته شده خدا به خودش شناخته میشود، یعنی به تعلیمِ خودش، ما او را میشناسیم و به چنین حقیقتِ والایی پی میبریم.
۴. معنای دیگر این مفهوم آن است که تمام اشیاء جهان دارای امثال و نظایر هستند و یا عقلاً چنین فرضی برای آنها می رود. شناختِ موجوداتِ مقداری با مثال زدن و مثال و مانند آوردن تا اندازه ای ممکن است. مثلاً برای شناختِ کره زمین نمونه کوچکی از آن ساخته میشود و به افراد نمایش داده می شود. اما ذاتِ غیر مقداریِ خداوند، هیچ شبیه و نظیر و شکل و مانندی ندارد. بنابراین چنین موجودی به وحی از جانبِ خود شناخته میشود و نه به مثال و شکل و تشبیه به سایر اشیاء، لذا در روایات گفته شده است خدا را متناسب با ذاتِ ربوبیی خودش بشناسید و وصف کنید.
۵. ابزارِ شناختِ خداوند و مخاطبِ تعالیمِ توحیدی انبیا و ائمه، عقلِ انسان میباشد. عقل حکم به وجود خداوندی برتر از اشیاء میکند و در عین حال صفات و حالات مقداری را از او نفی میکند. اینکه مکاتبی تبهکار با کنارگذاشتنِ حکمِ عقل، مفهومِ روایی «معرفة الله تعالی بالله» را به معاینه و شهودِ ذات الهی و بی ارزش دانستنِ اثباتِ عقلیِ خداوند معنا میکنند، فاقدِ محتوا بوده و مخالف مبانی توحیدی اهل بیت علیهم السلام و عقل بیّن میباشد.
@towards_the_truth
برای درکِ بهترِ این مفهومِ روایی، مقدماتی را بیان میکنیم:
۱. مقدمه اول: آنچه ما از وجودِ خودمان و جهانِ پیرامونمان در مرتبه اول میشناسیم و توقع میرود بشناسیم. همان موجوداتِ مرکب، متغیر، متحول، دارای اجزا و ابعاد هستند! مانند سنگ ها، درختان، کره ماه، خورشید و بسیاری دیگر از پدیده هایی که اجزاء و ترکیب آنها و تغییراتشان را در ذهنمان ترسیم میکنیم و یا اثرِ ترکیب در آنها وجود دارد.
ما نسبت به چنین پدیده هایی دو نوع شناخت داریم؛ یعنی هم وجود آنها و اوصاف و ویژگی هایشان را عقلاً اثبات و بررسی میکنیم و هم غالباً تصویر و ترسیمی از اشکال و ابعاد و حالات آنها در ذهن خود داریم.
۲. مقدمه دوم: موجودِ واحدِ حقیقی(خدا) که حقیقتا وجود دارد اما مرکب و متجزی و زمانی و مکانی و جسمانی نیست. به خودیِ خود و بدون قرینه و هدایت ذهنی شناخته نمیشود؛ یعنی نه قابل مشاهده است و نه میتوان مورد تجربه و تجزیه قرار داد. حال سوالی مطرح میشود و آن اینکه پس از کجا و چطور باید چنین موجودی را شناخت؟!
۳. در پاسخ باید گفت که، موجودِ واحدِ حقیقیِ غیر مقداریِ فراتر از زمان و مکان با تعلیمِ خودِ این موجود شناخته خواهد شد. یعنی آغاز این شناخت به تعلیم خود اوست و او ادله شناختِ خودش را از طریقِ وحی به انبیا، به ما تعلیم می دهد و عقل ما را به شناخت و التفات به خودش هدایت میکند. لذا در روایات گفته شده خدا به خودش شناخته میشود، یعنی به تعلیمِ خودش، ما او را میشناسیم و به چنین حقیقتِ والایی پی میبریم.
۴. معنای دیگر این مفهوم آن است که تمام اشیاء جهان دارای امثال و نظایر هستند و یا عقلاً چنین فرضی برای آنها می رود. شناختِ موجوداتِ مقداری با مثال زدن و مثال و مانند آوردن تا اندازه ای ممکن است. مثلاً برای شناختِ کره زمین نمونه کوچکی از آن ساخته میشود و به افراد نمایش داده می شود. اما ذاتِ غیر مقداریِ خداوند، هیچ شبیه و نظیر و شکل و مانندی ندارد. بنابراین چنین موجودی به وحی از جانبِ خود شناخته میشود و نه به مثال و شکل و تشبیه به سایر اشیاء، لذا در روایات گفته شده است خدا را متناسب با ذاتِ ربوبیی خودش بشناسید و وصف کنید.
۵. ابزارِ شناختِ خداوند و مخاطبِ تعالیمِ توحیدی انبیا و ائمه، عقلِ انسان میباشد. عقل حکم به وجود خداوندی برتر از اشیاء میکند و در عین حال صفات و حالات مقداری را از او نفی میکند. اینکه مکاتبی تبهکار با کنارگذاشتنِ حکمِ عقل، مفهومِ روایی «معرفة الله تعالی بالله» را به معاینه و شهودِ ذات الهی و بی ارزش دانستنِ اثباتِ عقلیِ خداوند معنا میکنند، فاقدِ محتوا بوده و مخالف مبانی توحیدی اهل بیت علیهم السلام و عقل بیّن میباشد.
@towards_the_truth
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️توضیح روایت: «نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ
صنائعُنا».
استاد بزرگوارسید قاسم علی احمدی
#غلات #کلیپ
@madraseh_kalam
صنائعُنا».
استاد بزرگوارسید قاسم علی احمدی
#غلات #کلیپ
@madraseh_kalam
Forwarded from تَصحیحُ الاِعتِقاد
💚خورشید منظومهی ظلمانیم طلوع کن
🌱امام سجّاد علیه السلام فرمودند:
🟢 برای قائم ما دو غیبت است (غیبت صغری و غیبت کبری) یکی از آن دو، طولانیتر از دیگری است ... که آنقدر طول خواهد کشید تا اکثر معتقدین به ولایت (شیعیان) از (عقیده درست) دست برمیدارند
در آن زمان کسی بر امامت و ولایت او ثابت قدم و استوار نمیماند، مگر آن که یقینش را قوی و معرفتش را صحیح سازد و در دلش، نسبت به حکم و قضاوت ما هیچگونه گرفتگی و کراهتی احساس نکند و تسلیم (محض در برابر دستورات) ما اهلبیت (علیهم السلام) باشد
📗کمال الدین و تمام النعمة ج۱ ص۳۲۴
🍃مرا بدون تو حالی برای شادی نیست
🍃شبیه بچه یتیمان به وقت روزِ پدر
🌱امام سجّاد علیه السلام فرمودند:
🟢 برای قائم ما دو غیبت است (غیبت صغری و غیبت کبری) یکی از آن دو، طولانیتر از دیگری است ... که آنقدر طول خواهد کشید تا اکثر معتقدین به ولایت (شیعیان) از (عقیده درست) دست برمیدارند
در آن زمان کسی بر امامت و ولایت او ثابت قدم و استوار نمیماند، مگر آن که یقینش را قوی و معرفتش را صحیح سازد و در دلش، نسبت به حکم و قضاوت ما هیچگونه گرفتگی و کراهتی احساس نکند و تسلیم (محض در برابر دستورات) ما اهلبیت (علیهم السلام) باشد
📗کمال الدین و تمام النعمة ج۱ ص۳۲۴
🍃مرا بدون تو حالی برای شادی نیست
🍃شبیه بچه یتیمان به وقت روزِ پدر
Forwarded from Towards the Truth | صِدق