📚
▫️نمایشنامهای از تنسی ویلیامز، تهیهکنندگی ایرنه سلزنیک و بازی مارلون براندو به سال ۱۹۴۸ است که از روی آن چندین فیلم سینمایی و تلویزیونی ساخته شدهاست. مشهورترین آن فیلمی به همین نام به کارگردانی الیا کازان است.
#ادبیات_انگلیسی #نمایشنامه #ادبیات
اتوبوسی به نام هوس
▫️نمایشنامهای از تنسی ویلیامز، تهیهکنندگی ایرنه سلزنیک و بازی مارلون براندو به سال ۱۹۴۸ است که از روی آن چندین فیلم سینمایی و تلویزیونی ساخته شدهاست. مشهورترین آن فیلمی به همین نام به کارگردانی الیا کازان است.
#ادبیات_انگلیسی #نمایشنامه #ادبیات
👍1
ᵉᶰᵍˡᶤѕʰ ˡᶤᵗᵉʳᵃᵗᵘʳᵉ 📚
📚 اتوبوسی به نام هوس ▫️نمایشنامهای از تنسی ویلیامز، تهیهکنندگی ایرنه سلزنیک و بازی مارلون براندو به سال ۱۹۴۸ است که از روی آن چندین فیلم سینمایی و تلویزیونی ساخته شدهاست. مشهورترین آن فیلمی به همین نام به کارگردانی الیا کازان است. #ادبیات_انگلیسی #نمایشنامه…
✏️خلاصه داستان:
بلانش دی بویس، که مشکلات زیادی را در زندگی متحمل شده است، پس از اخراج از مدرسهای که در آن به تدریس مشغول بود، برای دیدار با خواهرش استلا به پیش وی و شوهر خواهرش استنلی کووالسکی میآید. استنلی که یک قمارباز است از بدو ورود بلانش سر ناسازگاری با وی دارد و از طریق یکی از دوستانش از گذشته بلانش باخبر میشود و…
#ادبیات_انگلیسی #نمایشنامه #ادبیات
بلانش دی بویس، که مشکلات زیادی را در زندگی متحمل شده است، پس از اخراج از مدرسهای که در آن به تدریس مشغول بود، برای دیدار با خواهرش استلا به پیش وی و شوهر خواهرش استنلی کووالسکی میآید. استنلی که یک قمارباز است از بدو ورود بلانش سر ناسازگاری با وی دارد و از طریق یکی از دوستانش از گذشته بلانش باخبر میشود و…
#ادبیات_انگلیسی #نمایشنامه #ادبیات
ᵉᶰᵍˡᶤѕʰ ˡᶤᵗᵉʳᵃᵗᵘʳᵉ 📚
✏️خلاصه داستان: بلانش دی بویس، که مشکلات زیادی را در زندگی متحمل شده است، پس از اخراج از مدرسهای که در آن به تدریس مشغول بود، برای دیدار با خواهرش استلا به پیش وی و شوهر خواهرش استنلی کووالسکی میآید. استنلی که یک قمارباز است از بدو ورود بلانش سر ناسازگاری…
📝 بررسی:
💭
▫️نگاه به اتوبوسی به نام هوس از دید فمنیستی پیچیدگی بسیار آن را نمایان می کند. این روایت داستان یک زن است: بلانچی کاراکتر کلیدی نمایش که زاویه دید او بر نمایش احاطه دارد، زنی است که مشکلاتش مشکلات جامعه زنان است، محدودیت ها و تراژدی هایش خاص زنان بدون قدرت و ضعیف است. در ادامه استلا، شخصیتی که عاشق مهمانی رفتن است، نوع دیگری از زن را نشان می دهد. باز انتخاب های او نیز خاص انتخاب های یک زن است و آخرین انتخابش براساس تحمیل ها و محدودیت های اعمال شده به زنان نه تنها در آمریکای قرن بیستم بلکه اکثر تاریخ انسان می باشد.
▫️ یکی از اصول فمنیسم این است که جنسیت یک بنا و ساختار اجتماعی است. اگر زن بودن نقشی است که بیشتر توسط جامعه تعریف می شود تا وضعیتی طبیعی، برخی جامعه شناسان این را بسیار دقیق تر و ظریف تر از جنوب آمریکا تعریف کرده اند. اسطوره های مربوط به زنان جنوبی در میانه ی قرن نوزدهم توسعه ی بیشتری یافت، زنان سفید به جایگاه والایی ارتقا یافتند. نجیب زادگی جنوبی قرن نوزدهم، به زن جنوب به عنوان موجودی غیر جنسی، درمانده، بی پناه و ضعیف نگاه می کرد، متفاوت با خواهران سیاه شان. به عنوان زنی جنوبی، نقش اجتماعی تعریف شده برای بلانچی او را از پذیرش آمال و آرزوهای طبیعی اش و دنبال کردن آنان باز داشته است. او حس می کند که مجبور است به خود و دیگران دروغ بگوید.
▫️در تاریخ غرب، از دوران عبری تا به حال، پاکدامنی و عفت جنسی زنان مساله ای اساسی بوده است. خدا در فرمانهای سوم اش به قوم بنی اسرائیل می فرماید، “ای کسانی که مزدوج هستید، از ارتکاب به زنا بپرهیزید”. گرچه منظور تمامی افراد است، این دستور معمولا بیشترین تاکید را به زنان دارد. شاهان همسران متعددی داشتند، اما زنان بی وفا یا دوشیزه هایی که گرایش جنسی داشتند مورد تکفیر واقع می شدند. فاحشه ها یا متاهلینی که مرتکب زنا شده باشند به خاطر گناهشان ممکن بود سنگسار شوند. گرچه مسیح آنانی که می خواستند گناهکاری را سنگسار کنند را مورد نکوهش قرار می داد که ابتدا به گناهان خود بنگرند قبل از این که اولین سنگ را بیاندازید، این قضاوت وحشیانه و سنگدلانه در برابر زنان محکوم به گناه جنسی تا کنون ادامه داشته است. بدین صورت با رسیدن به قرون وسطی، “سقوط” برای زنان به مفهوم رفتار نادرست جنسی، کاهش باکرگی قبل از ازدواج معنی شد. برای مردان، سقوط آدم با مفهوم الوهیت بیشتری همراه بود که همان نافرمانی اش از دستور خداوند است.
▫️نسخه ی جنوبی پیوریتانی بلانچی شاید به خودکشی شوهرش برگردد، و ناتوانی اش در درک و فهم گناهش او را به سوی بی بندوباری و ارتباطات متعدد جنسی می کشاند. دختر نوجوان جنوبی در محیط و شرایط زندگی او تقریبا اطلاعاتی درباره مسائل جنسی نداشت. کاملا عادی و واضح است که او درک لازم را نداشته باشد برای برخورد با مسائلی که یک همسر دو جنس گرا با آن مواجه می شود. عشق شهوانی بلانچی به آلن، فرارش با او، آگاه شدنش از ارتباط جنسی شوهرش با مردی دیگر، تنفر و بیزاری اش از انحراف شوهرش، و شک و هراسش از خودکشی همسرش پلات اصلی زندگی او را تشکیل می دهد. او بارها و بارها این زندگی را تکرار می کند، مثل فیلمی که بی وقفه در سرش پیش برود. بیشتر رفتار و منش او از این مجموعه رخداد ها نشات می گیرد. توجه ویژه اش به عاشقان جوان، حتی وقتی که مسن تر می شود، داستان اشاره دارد به دلبستگی اش به شاعر جوانی که نامه هایش را در چمدانش با خود نگه داشته است. و وقتی استنلی نامه ها را می بیند، بلانچی آشفته و عصبانی می شود. او انگار که زندانی خاطراتش باشد، جذب میچ می شود چون که او هم کسی را در زندگی اش از دست داده است.
#نقد #ادبیات_انگلیسی #نمایشنامه
💭
فمینیسم در نمایشنامه اتوبوسی به نام هوس
▫️نگاه به اتوبوسی به نام هوس از دید فمنیستی پیچیدگی بسیار آن را نمایان می کند. این روایت داستان یک زن است: بلانچی کاراکتر کلیدی نمایش که زاویه دید او بر نمایش احاطه دارد، زنی است که مشکلاتش مشکلات جامعه زنان است، محدودیت ها و تراژدی هایش خاص زنان بدون قدرت و ضعیف است. در ادامه استلا، شخصیتی که عاشق مهمانی رفتن است، نوع دیگری از زن را نشان می دهد. باز انتخاب های او نیز خاص انتخاب های یک زن است و آخرین انتخابش براساس تحمیل ها و محدودیت های اعمال شده به زنان نه تنها در آمریکای قرن بیستم بلکه اکثر تاریخ انسان می باشد.
▫️ یکی از اصول فمنیسم این است که جنسیت یک بنا و ساختار اجتماعی است. اگر زن بودن نقشی است که بیشتر توسط جامعه تعریف می شود تا وضعیتی طبیعی، برخی جامعه شناسان این را بسیار دقیق تر و ظریف تر از جنوب آمریکا تعریف کرده اند. اسطوره های مربوط به زنان جنوبی در میانه ی قرن نوزدهم توسعه ی بیشتری یافت، زنان سفید به جایگاه والایی ارتقا یافتند. نجیب زادگی جنوبی قرن نوزدهم، به زن جنوب به عنوان موجودی غیر جنسی، درمانده، بی پناه و ضعیف نگاه می کرد، متفاوت با خواهران سیاه شان. به عنوان زنی جنوبی، نقش اجتماعی تعریف شده برای بلانچی او را از پذیرش آمال و آرزوهای طبیعی اش و دنبال کردن آنان باز داشته است. او حس می کند که مجبور است به خود و دیگران دروغ بگوید.
▫️در تاریخ غرب، از دوران عبری تا به حال، پاکدامنی و عفت جنسی زنان مساله ای اساسی بوده است. خدا در فرمانهای سوم اش به قوم بنی اسرائیل می فرماید، “ای کسانی که مزدوج هستید، از ارتکاب به زنا بپرهیزید”. گرچه منظور تمامی افراد است، این دستور معمولا بیشترین تاکید را به زنان دارد. شاهان همسران متعددی داشتند، اما زنان بی وفا یا دوشیزه هایی که گرایش جنسی داشتند مورد تکفیر واقع می شدند. فاحشه ها یا متاهلینی که مرتکب زنا شده باشند به خاطر گناهشان ممکن بود سنگسار شوند. گرچه مسیح آنانی که می خواستند گناهکاری را سنگسار کنند را مورد نکوهش قرار می داد که ابتدا به گناهان خود بنگرند قبل از این که اولین سنگ را بیاندازید، این قضاوت وحشیانه و سنگدلانه در برابر زنان محکوم به گناه جنسی تا کنون ادامه داشته است. بدین صورت با رسیدن به قرون وسطی، “سقوط” برای زنان به مفهوم رفتار نادرست جنسی، کاهش باکرگی قبل از ازدواج معنی شد. برای مردان، سقوط آدم با مفهوم الوهیت بیشتری همراه بود که همان نافرمانی اش از دستور خداوند است.
▫️نسخه ی جنوبی پیوریتانی بلانچی شاید به خودکشی شوهرش برگردد، و ناتوانی اش در درک و فهم گناهش او را به سوی بی بندوباری و ارتباطات متعدد جنسی می کشاند. دختر نوجوان جنوبی در محیط و شرایط زندگی او تقریبا اطلاعاتی درباره مسائل جنسی نداشت. کاملا عادی و واضح است که او درک لازم را نداشته باشد برای برخورد با مسائلی که یک همسر دو جنس گرا با آن مواجه می شود. عشق شهوانی بلانچی به آلن، فرارش با او، آگاه شدنش از ارتباط جنسی شوهرش با مردی دیگر، تنفر و بیزاری اش از انحراف شوهرش، و شک و هراسش از خودکشی همسرش پلات اصلی زندگی او را تشکیل می دهد. او بارها و بارها این زندگی را تکرار می کند، مثل فیلمی که بی وقفه در سرش پیش برود. بیشتر رفتار و منش او از این مجموعه رخداد ها نشات می گیرد. توجه ویژه اش به عاشقان جوان، حتی وقتی که مسن تر می شود، داستان اشاره دارد به دلبستگی اش به شاعر جوانی که نامه هایش را در چمدانش با خود نگه داشته است. و وقتی استنلی نامه ها را می بیند، بلانچی آشفته و عصبانی می شود. او انگار که زندانی خاطراتش باشد، جذب میچ می شود چون که او هم کسی را در زندگی اش از دست داده است.
#نقد #ادبیات_انگلیسی #نمایشنامه
👍3🥰1
ᵉᶰᵍˡᶤѕʰ ˡᶤᵗᵉʳᵃᵗᵘʳᵉ 📚
📝 بررسی: 💭 فمینیسم در نمایشنامه اتوبوسی به نام هوس ▫️نگاه به اتوبوسی به نام هوس از دید فمنیستی پیچیدگی بسیار آن را نمایان می کند. این روایت داستان یک زن است: بلانچی کاراکتر کلیدی نمایش که زاویه دید او بر نمایش احاطه دارد، زنی است که مشکلاتش مشکلات جامعه…
▫️از طرفی، ویلیامز می گوید که فکر می کند بلانچی رها و آزاد شده باشد: برای زنی که از شهر جنوبی کوچکی آمده باشد، شروع یک زندگی در این حد مستقل در سال های میانی این قرن جرات و دلیری خاصی را می طلبد. با این وجود این آن زندگی نبود که او به آن افتخار کند. اشتیاق و آرزوی اصلی او در این مقطع زمانی از زندگی اش پیدا کردن شوهری خوب و مناسب است، حتی اگر به کودنی و زمختی میچ باشد. توجه زیادش به مادرش که باعث می شد به صورت مردی با روحیات دخترانه بنماید، باعث شده که او در چشم، بلیچی جذاب و باوقار جلوه کند. عصبانیت مردانه میچ به همراه تکان دادن سر زمختش باعث دلسردی او می شود، بلانچی از میچ می خواهد که رفتاری عاشقانه تر و عاطفی تر داشته باشد. می داند که تنها در زمان های معاشقه است که یک زن از حس برتری برخوردار است و بلانچی قواعد بازی عشق ورزی را به خوبی درک کرده است.
▫️او و استلا درک کرده بودند که زنان سنتی انتخاب محدودی دارند: او باید دختر خوبی باشد، پاکدامن و باکره باشد، همسر خوبی باشد، وفادار باشد، مادر خوبی باشد، دانا و عاشق باشد. اگر شرایط مجبورش ساخت که کار کند، کارهای زنانه را برگزیند، به جوانتر ها درس بدهد یا از سالمندان پرستاری کند. کار بیرون از خانه چندان شایسته و مناسب یک زن نجیب نبود، اما سازش هایی اساسی باید صورت می گرفت وقتی زنان خودشان را به دور از پشتیبانی و حمایت مردان می دیدند. گرچه در خانه از زنان کار سنگین انتظار نمی رفت. نقش ایده آل شان عروسکی متنعم، همراه با پیشخدمت ها، و گرامی داشته شدن از سوی همسر و فرزندان بود.
▫️هر دوی بلانچی و استلا به آسایش موجود در ازدواج رسیدند، هر دو متوجه شدند که ازدواج هم مشکلات خودش را دارد. هر دو خواهر با عشقشان ازدواج کردند، اما هر دو همسران نامناسبی انتخاب کردند. یاس و دلشکستگی بلانچی از ارتباط جنسی مبهم همسرش ممکن است استلا را سوق داده باشد که مردی با هتروسکسچوال شدید (داشتن گرایش به جنس مخالف) از طبقه اجتماعی نامناسب را انتخاب کند. استلا مشکلات خودش را با ازدواج با استنلی تجربه می کند که شروع آن در نمایش نشان داده می شود. در این مرحله با توجه به آنچه در برخورد ها و درگیری هایشان از خود بروز می دهد به نظر نمی خواهد اعتراف کند که در شرایطی قرار گرفته که بخواهد از آن رهایی یابد. اگر بخواهد همسرش را داشته باشد مجبور است که بدرفتاری ها و بدخلقی ها و دشنام های همسرش را قبول کند، سلطه و حاکمیت او را بپذیرد. در مقابل می تواند خانه و کودکانش را داشته باشد.
برخی منتقدین فمنیست تنسی ویلیامز را به خاطر ترسیم این زنان به عنوان بازنده و قربانی مورد انتقاد شدید قرار داده اند. بخصوص در مورد پذیرش ساده و آسان استلا در مقابل بدرفتاری ها و کج خلقی های همسرش. این نقدی منصفانه نیست، ویلیامز علاقه ای به آداب و ارتباطات سیاسی نداشت. او بیشتر نمایشنامه هایش را خیلی قبل تر از آن نوشت که جنبش مدرن فمنیستی وضعیت و جایگاهش را در چنین مواضعی پیدا کند. ویلیامز رفتارهای کاراکتر های زن نمایشش را از خود نمی نویسد، او تنها رفتارهایی که شاهد آن بود را توصیف می کند.
▫️زنان همگی اغلب متحمل چنین روابط ناشایست و توهین آمیزی می شوند. در مواردی دیگر همچون شرایط مادرش، زن ممکن است تحت اجبار شرایط اقتصادی مجبور به تحمل سال ها درد و رنج جسمی و روانی شوند. تا حدی که وقتی راه چاره ای به نام پول پیدا کرد، فامیلی شوهرش که کورنلیوس باشد را از اسمش برداشت.
#ادبیات_انگلیسی #نمایشنامه #نقد
▫️او و استلا درک کرده بودند که زنان سنتی انتخاب محدودی دارند: او باید دختر خوبی باشد، پاکدامن و باکره باشد، همسر خوبی باشد، وفادار باشد، مادر خوبی باشد، دانا و عاشق باشد. اگر شرایط مجبورش ساخت که کار کند، کارهای زنانه را برگزیند، به جوانتر ها درس بدهد یا از سالمندان پرستاری کند. کار بیرون از خانه چندان شایسته و مناسب یک زن نجیب نبود، اما سازش هایی اساسی باید صورت می گرفت وقتی زنان خودشان را به دور از پشتیبانی و حمایت مردان می دیدند. گرچه در خانه از زنان کار سنگین انتظار نمی رفت. نقش ایده آل شان عروسکی متنعم، همراه با پیشخدمت ها، و گرامی داشته شدن از سوی همسر و فرزندان بود.
▫️هر دوی بلانچی و استلا به آسایش موجود در ازدواج رسیدند، هر دو متوجه شدند که ازدواج هم مشکلات خودش را دارد. هر دو خواهر با عشقشان ازدواج کردند، اما هر دو همسران نامناسبی انتخاب کردند. یاس و دلشکستگی بلانچی از ارتباط جنسی مبهم همسرش ممکن است استلا را سوق داده باشد که مردی با هتروسکسچوال شدید (داشتن گرایش به جنس مخالف) از طبقه اجتماعی نامناسب را انتخاب کند. استلا مشکلات خودش را با ازدواج با استنلی تجربه می کند که شروع آن در نمایش نشان داده می شود. در این مرحله با توجه به آنچه در برخورد ها و درگیری هایشان از خود بروز می دهد به نظر نمی خواهد اعتراف کند که در شرایطی قرار گرفته که بخواهد از آن رهایی یابد. اگر بخواهد همسرش را داشته باشد مجبور است که بدرفتاری ها و بدخلقی ها و دشنام های همسرش را قبول کند، سلطه و حاکمیت او را بپذیرد. در مقابل می تواند خانه و کودکانش را داشته باشد.
برخی منتقدین فمنیست تنسی ویلیامز را به خاطر ترسیم این زنان به عنوان بازنده و قربانی مورد انتقاد شدید قرار داده اند. بخصوص در مورد پذیرش ساده و آسان استلا در مقابل بدرفتاری ها و کج خلقی های همسرش. این نقدی منصفانه نیست، ویلیامز علاقه ای به آداب و ارتباطات سیاسی نداشت. او بیشتر نمایشنامه هایش را خیلی قبل تر از آن نوشت که جنبش مدرن فمنیستی وضعیت و جایگاهش را در چنین مواضعی پیدا کند. ویلیامز رفتارهای کاراکتر های زن نمایشش را از خود نمی نویسد، او تنها رفتارهایی که شاهد آن بود را توصیف می کند.
▫️زنان همگی اغلب متحمل چنین روابط ناشایست و توهین آمیزی می شوند. در مواردی دیگر همچون شرایط مادرش، زن ممکن است تحت اجبار شرایط اقتصادی مجبور به تحمل سال ها درد و رنج جسمی و روانی شوند. تا حدی که وقتی راه چاره ای به نام پول پیدا کرد، فامیلی شوهرش که کورنلیوس باشد را از اسمش برداشت.
#ادبیات_انگلیسی #نمایشنامه #نقد
🥰2
🔹
(March 26, 1911 – February 25, 1983), known by his pen name Tennessee Williams, was an American playwright. Along with contemporaries Eugene O'Neill and Arthur Miller, he is considered among the three foremost playwrights of 20th-century American drama.
🔹
نویسنده مشهور آمریکایی و یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر در ادبیات آمریکا محسوب میشود.
#literature #poem #english #poet #culture #English_literature #English #language #drama
Thomas Lanier Williams III
(March 26, 1911 – February 25, 1983), known by his pen name Tennessee Williams, was an American playwright. Along with contemporaries Eugene O'Neill and Arthur Miller, he is considered among the three foremost playwrights of 20th-century American drama.
🔹
تنسی ویلیامز
نویسنده مشهور آمریکایی و یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر در ادبیات آمریکا محسوب میشود.
#literature #poem #english #poet #culture #English_literature #English #language #drama
❤2
•—พՀ|♡love ιѕɴ'т coмplιcαтed,
people αre. ♡|Հ—•
عشق پیچیده نیست،
انسانها پیچیده هستند.
♥️⃤
people αre. ♡|Հ—•
عشق پیچیده نیست،
انسانها پیچیده هستند.
♥️⃤
❤1
📚
is the title of a poem by William Blake, published in two parts in Songs of Innocence in 1789 and Songs of Experience in 1794. The poem "The Chimney Sweeper" is set against the dark background of child labour that was prominent in England in the late 18th and 19th centuries.
#englishliterature #poem #Blake
"The Chimney Sweeper"
is the title of a poem by William Blake, published in two parts in Songs of Innocence in 1789 and Songs of Experience in 1794. The poem "The Chimney Sweeper" is set against the dark background of child labour that was prominent in England in the late 18th and 19th centuries.
#englishliterature #poem #Blake
❤1😢1
📚
(from Songs of Innocence)
When my mother died I was very young,
And my father sold me while yet my tongue,
Could scarcely cry weep weep weep weep,
So your chimneys I sweep & in soot I sleep.
Theres little Tom Dacre, who cried when his head
That curled like a lambs back was shav’d, so I said.
Hush Tom never mind it, for when your head’s bare,
You know that the soot cannot spoil your white hair
And so he was quiet. & that very night.
As Tom was a sleeping he had such a sight
That thousands of sweepers Dick, Joe, Ned, & Jack
Were all of them lock’d up in coffins of black,
And by came an Angel who had a bright key
And he open’d the coffins & set them all free.
Then down a green plain leaping laughing they run
And wash in a river and shine in the Sun.
Then naked & white, all their bags left behind.
They rise upon clouds, and sport in the wind.
And the Angel told Tom, if he’d be a good boy,
He’d have God for his father & never want joy.
And so Tom awoke and we rose in the dark
And got with our bags & our brushes to work.
Tho’ the morning was cold, Tom was happy & warm
So if all do their duty, they need not fear harm.
✍ ωłllłαм вlακe
#englishliterature #Blake #poem
"тнe cнιмɴey ѕweeper"
(from Songs of Innocence)
When my mother died I was very young,
And my father sold me while yet my tongue,
Could scarcely cry weep weep weep weep,
So your chimneys I sweep & in soot I sleep.
Theres little Tom Dacre, who cried when his head
That curled like a lambs back was shav’d, so I said.
Hush Tom never mind it, for when your head’s bare,
You know that the soot cannot spoil your white hair
And so he was quiet. & that very night.
As Tom was a sleeping he had such a sight
That thousands of sweepers Dick, Joe, Ned, & Jack
Were all of them lock’d up in coffins of black,
And by came an Angel who had a bright key
And he open’d the coffins & set them all free.
Then down a green plain leaping laughing they run
And wash in a river and shine in the Sun.
Then naked & white, all their bags left behind.
They rise upon clouds, and sport in the wind.
And the Angel told Tom, if he’d be a good boy,
He’d have God for his father & never want joy.
And so Tom awoke and we rose in the dark
And got with our bags & our brushes to work.
Tho’ the morning was cold, Tom was happy & warm
So if all do their duty, they need not fear harm.
✍ ωłllłαм вlακe
#englishliterature #Blake #poem
😢2
ᵉᶰᵍˡᶤѕʰ ˡᶤᵗᵉʳᵃᵗᵘʳᵉ 📚
📚 "тнe cнιмɴey ѕweeper" (from Songs of Innocence) When my mother died I was very young, And my father sold me while yet my tongue, Could scarcely cry weep weep weep weep, So your chimneys I sweep & in soot I sleep. Theres little Tom Dacre, who cried when…
☂
#explanation #englishliterature
Explanation:💭"тнe cнιмɴey ѕweeper"is the title of a poem by ωłllłαм вlακe , published in two parts in Songs of Innocence in 1789 and Songs of Experience in 1794. The poem "The Chimney Sweeper" is set against the dark background of child labour that was prominent in England in the late 18th and 19th centuries. At the age of four and five, boys were sold to clean chimneys, due to their small size. These children were oppressed and had a diminutive existence that was socially accepted at the time. Children in this field of work were often unfed and poorly clothed. In most cases, these children died from either falling through the chimneys or from lung damage and other horrible diseases from breathing in the soot. In the earlier poem, a young chimney sweeper recounts a dream by one of his fellows, in which an angel rescues the boys from coffins and takes them to a sunny meadow; in the later poem, an apparently adult speaker encounters a child chimney sweeper abandoned in the snow while his parents are at church or possibly even suffered death where church is referring to being with God.
#explanation #englishliterature
👍1
📝 ᵃᶰᵃˡʸѕᶤѕ:
💭In ''The Chimney Sweeper" of Innocence, Blake can be interpreted to criticise the view of the Church that through work and hardship, reward in the next life would be attained; this results in an acceptance of exploitation observed in the closing lines 'if all do their duty they need not fear harm.' Blake uses this poem to highlight the dangers of an innocent, naive view, demonstrating how this allows the societal abuse of child labor.
💭In 'The Chimney Sweeper' of Innocence, Blake can be interpreted to criticise the view of the Church that through work and hardship, reward in the next life would be attained; this results in an acceptance of exploitation observed in the closing lines 'if all do their duty they need not fear harm.
💭This poem contains few elements that reflect the traditional requirements for Romantic poetry, but as it is used in a collection of similar themed poems its importance becomes more significant to the tradition. Blake believed that innocence and experience are necessary for gaining wisdom.
💭"The Chimney Sweeper" is a metrical poem, but its meter is fairly loose. Most feet in the poem are either iambic (da-DUM) or anapaestic (da-da-DUM). There are often four of these feet per line, making the poem, very loosely speaking, iambic tetrameter.
💭Throughout the poem, Blake describes the chimney soot spoiling the pure, white-haired of the boys—Tom, in particular. This soot represents the corrupting nature of child labor. The chimney sweepers, once innocent and joyous children, are now tainted with experience.
💭It shows that a child can still be optimistic even in the worst of situations of life. But, this innocence can be both imaginative and pathetic at the same time – imaginative because the innocent boy can imagine beyond his harsh circumstances of life and pathetic because in reality he cannot get out of it.
💭"The Chimney Sweeper” is a bleak poem told from the perspective of a chimney sweep, a young boy living in 1700s London who has to earn a living doing the dangerous work of cleaning soot from people's chimneys. The poem makes no efforts to romanticize this life, portraying it as intensely impoverished and tough.
💭The Angel tells Tom that if be a good boy, God will be his father and he will always be happy. Driven by his dream, Tom believes that everything will be fine if do his job properly. This is clearly an irony. To get heaven and God as his father, a young boy has to do a dirty and dangerous work in his real live properly.
💭The speaker of this poem is a small boy who was sold into the chimney-sweeping business when his mother died. He recounts the story of a fellow chimney sweeper, Tom Dacre, who cried when his hair was shaved to prevent vermin and soot from infesting it.
💭So in that night he saw a dream of being trapped in a black coffin that is, he is seeing his own funeral. It represents the change, a part where he is getting mature enough to accept that he is a chimney sweeper and if he wants to survive, he will have to work hard.
💭In the last stanza of Blake's poem, The Chimney Sweeper, the narrator tells that Tom woke up and his dream vision broke up. Tom and other little sweeper boys rose up from their beds in the dark. They made themselves ready to work taking their bags for soot and the brushes to clean chimney.
#englishliterature #analysis #poem
👍1