Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
@literature9
فیلمکوتاه «آبی»
▪️کارگردان: آپیچاتپونگ ویراستاکول
▫️محصول کشور تایلند
▪️تولید سال ۲۰۱۸ میلادی
فیلمکوتاه «آبی»
▪️کارگردان: آپیچاتپونگ ویراستاکول
▫️محصول کشور تایلند
▪️تولید سال ۲۰۱۸ میلادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@literature9
هانا آرنت و نظرش دربارهی مفهوم «مامور و معذور» در حکومتهای تمامیتخواه در جریان محاکمه و اعدام آدولف آیشمن؛ افسر آلمان نازی، به اتهام ارتکاب جنایت علیه بشریت!
هانا آرنت و نظرش دربارهی مفهوم «مامور و معذور» در حکومتهای تمامیتخواه در جریان محاکمه و اعدام آدولف آیشمن؛ افسر آلمان نازی، به اتهام ارتکاب جنایت علیه بشریت!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@literature9
از مشهورترین پرترههایی که توسط مودیلیانی، خلق شدهاند!
▪️مودیلیانی بارها نقاشیهايش را با یک وعده غذا معامله كرد! كسی كه همواره میگفت:
«یک بورژوا،
نه من را میفهمد و نه زندگی را!»
از مشهورترین پرترههایی که توسط مودیلیانی، خلق شدهاند!
▪️مودیلیانی بارها نقاشیهايش را با یک وعده غذا معامله كرد! كسی كه همواره میگفت:
«یک بورژوا،
نه من را میفهمد و نه زندگی را!»
@literature9
جز مدح و پاچهخاری سلطان چه میکنی؟
بیمایه! زیرِ خایهٔ خاقان چه میکنی؟(۱)
یکمشت کاسبند همه گرمِ لِفت و لیس
شاعر! تو در میانهٔ ایشان چه میکنی؟
از نای تو دریغ! که یک داد برنخاست
مسعودِ سعد مُرد به زندان، چه میکنی؟
حجت تمام گشت پس از مرگِ آبتین (۲)
آنجا کنارِ ماربهدوشان چه میکنی؟
آنکو نریخت دُرِّ دَری را به پایشان
آواره شد به گوشهٔ یمگان، چه میکنی؟
توجیهِ ظلمِ آلِ امیه پس از حسین؟ ...
گندش درآمدهست مسلمان! چه میکنی؟
خلوتگزینِ عاقلِ سنگینِ باوقار!
پس در میانِ معرکهگیران چه میکنی؟
خود را در این معامله ارزان فروختی
حالا که دکهات شده دکان، چه میکنی؟
بستند و دوختند و شکستند و سوختند
جز غفلت و تجاهل و کتمان چه میکنی؟
وقتِ خطر، چه ژرف و چه کمحرف میشوی (۳)
در عافیت گشادهدهان، هان! چه میکنی؟
با زخمهای کهنهٔ هشتاد وهشت، هیچ!
با زخمهای تازهٔ آبان چه میکنی؟
مهسا ستاره بود و درخشید در ظُلام (۴)
حالا تویی و این مَهِ تابان... چه میکنی؟
ما و خطای قافیهٔ شایگان، صحیح!
تو در میانِ قافیهبازان چه میکنی؟
#جواد_زهتاب
(۱) نسخه بدل: بیخایه! زیرِ خایه خاقان...
(۲) آبتین نام پدرِ فریدون است که مغزش خوراک مارانِ ضحاک شد. همچنین بکتاشِ آبتین نام شاعر و زندانی سیاسی است که زمستانِ ۱۴۰۰ مظلومانه در زندان درگذشت.
(۳) در برخی نسخ به جایِ ژرف، تنگ ضبط شده.
(۴) وارطان ستاره بود
یکدم در این ظلام
درخشید و جست و رفت
«شاملو» https://www.tg-me.com/Javad_Zehtab
جز مدح و پاچهخاری سلطان چه میکنی؟
بیمایه! زیرِ خایهٔ خاقان چه میکنی؟(۱)
یکمشت کاسبند همه گرمِ لِفت و لیس
شاعر! تو در میانهٔ ایشان چه میکنی؟
از نای تو دریغ! که یک داد برنخاست
مسعودِ سعد مُرد به زندان، چه میکنی؟
حجت تمام گشت پس از مرگِ آبتین (۲)
آنجا کنارِ ماربهدوشان چه میکنی؟
آنکو نریخت دُرِّ دَری را به پایشان
آواره شد به گوشهٔ یمگان، چه میکنی؟
توجیهِ ظلمِ آلِ امیه پس از حسین؟ ...
گندش درآمدهست مسلمان! چه میکنی؟
خلوتگزینِ عاقلِ سنگینِ باوقار!
پس در میانِ معرکهگیران چه میکنی؟
خود را در این معامله ارزان فروختی
حالا که دکهات شده دکان، چه میکنی؟
بستند و دوختند و شکستند و سوختند
جز غفلت و تجاهل و کتمان چه میکنی؟
وقتِ خطر، چه ژرف و چه کمحرف میشوی (۳)
در عافیت گشادهدهان، هان! چه میکنی؟
با زخمهای کهنهٔ هشتاد وهشت، هیچ!
با زخمهای تازهٔ آبان چه میکنی؟
مهسا ستاره بود و درخشید در ظُلام (۴)
حالا تویی و این مَهِ تابان... چه میکنی؟
ما و خطای قافیهٔ شایگان، صحیح!
تو در میانِ قافیهبازان چه میکنی؟
#جواد_زهتاب
(۱) نسخه بدل: بیخایه! زیرِ خایه خاقان...
(۲) آبتین نام پدرِ فریدون است که مغزش خوراک مارانِ ضحاک شد. همچنین بکتاشِ آبتین نام شاعر و زندانی سیاسی است که زمستانِ ۱۴۰۰ مظلومانه در زندان درگذشت.
(۳) در برخی نسخ به جایِ ژرف، تنگ ضبط شده.
(۴) وارطان ستاره بود
یکدم در این ظلام
درخشید و جست و رفت
«شاملو» https://www.tg-me.com/Javad_Zehtab
Telegram
جواد زهتاب
شعر و چیزهای دیگر
▫️▫️▫️▫️
@literature9
مگر نه این که غیبت،
مطمئنترین، کاراترین، زندهترین، بیزوالترین
و وفادارانهترین حضورهاست؟
#مارسل_پروست
@literature9
مگر نه این که غیبت،
مطمئنترین، کاراترین، زندهترین، بیزوالترین
و وفادارانهترین حضورهاست؟
#مارسل_پروست
غم انگیزترین بوسه دنیا
@literature9
مردی که در عکس است این گاو نر را بزرگ کرده است. او از بدو تولد با او بود، دید که چگونه از یک گوساله کوچک به یک حیوان بالغ تبدیل می شود. و سپس آن را به میدان فروخت. در حین «نمایش» گاو نر لاغر و زخمی دوست خود را در میان جمعیت دید. او او را در میان صدها نفر دیگر شناخت و برای نجات از یک اعدام دردناک به سوی او دوید.
مرد حیوان را بوسید و پس از آن گاو نر کشته شد.
روزنامه های اسپانیایی این حادثه را "بوسه یهودا" (حواری خائن مسیح) نامیدند
@literature9
مردی که در عکس است این گاو نر را بزرگ کرده است. او از بدو تولد با او بود، دید که چگونه از یک گوساله کوچک به یک حیوان بالغ تبدیل می شود. و سپس آن را به میدان فروخت. در حین «نمایش» گاو نر لاغر و زخمی دوست خود را در میان جمعیت دید. او او را در میان صدها نفر دیگر شناخت و برای نجات از یک اعدام دردناک به سوی او دوید.
مرد حیوان را بوسید و پس از آن گاو نر کشته شد.
روزنامه های اسپانیایی این حادثه را "بوسه یهودا" (حواری خائن مسیح) نامیدند
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
۱۹۸۷، وقتی که آن روز فرا برسد
@literature9
1987: When the Day Comes 2017
زیرنویس چسبیده فارسی
کیفیت 1080p
@literature9
1987: When the Day Comes 2017
زیرنویس چسبیده فارسی
کیفیت 1080p
بر اساس علم، خدا وجود ندارد
(God Does Not Exist)
@literature9
در بحث بر سر وجود خدا(God exists) ، ما از یک طرف خداباوران، از طرف دیگر خداناباوران و در وسط علم داریم. خداناباوران ادعا می کنند که شواهد علمی وجود دارد که خدا واقعی نیست. از سوی دیگر خداباوران اصرار دارند که علم در واقع نتوانسته است اثبات کند که خدا وجود ندارد. با این حال، به گمان خداباوران، این موضع به درک اشتباهی از ماهیت علم و نحوه عملکرد علم بستگی دارد. بنابراین، میتوان گفت که از نظر علمی، خدا وجود ندارد، همانطور که علم وجود هزاران موجود دیگر ادعایی را رد میکند.
آنچه علم می تواند و نمی تواند ثابت کند:
برای درک اینکه چرا «خدا وجود ندارد» یک بیانیهٔ علمی مشروع است، مهم است که بدانیم این گزاره در زمینهٔ علم به چه معناست. وقتی دانشمندان می گویند "خدا وجود ندارد"، منظورشان چیزی شبیه به زمانی است که می گویند "اثیر وجود ندارد (در دانش باستانی و قرون وسطایی اثیر یا اتر یا عنصر پنجم جوهری است که گیتی را فرای مرزهای زمینی (بر فراز کرهٔ هوا) پر میکند و عناصر چهارگانه (آب، هوا، خاک و آتش) را در کنار هم نگه داشتهاست)"، "قوای روانی وجود ندارد" یا "زندگی در ماه وجود ندارد."
همه این عبارات مختصر برای توضیح دقیقتر و فنیتر است، و آن این است که این موجود ادعایی (یا خدا) در هیچ معادله علمی جایی ندارد، در هیچ توضیح علمی نقشی ندارد، نمی تواند برای پیش بینی هیچ رویدادی استفاده شود. هیچ چیز یا نیرویی را که هنوز شناسایی شده است توصیف نمی کند، و هیچ مدلی از جهان وجود ندارد که حضور آن در آن ضروری، سازنده یا مفید باشد.
آنچه باید در مورد عبارت دقیق تر از نظر فنی واضح باشد این است که مطلق نیست. برای همیشه وجود احتمالی نهاد یا نیروی مورد بحث را انکار نمی کند.در عوض، این یک عبارت موقتی است که وجود هرگونه ارتباط یا واقعیت را برای نهاد یا نیرو بر اساس آنچه در حال حاضر میدانیم رد میکند. خداباوران مذهبی ممکن است به سرعت به این موضوع پی ببرند و اصرار کنند که نشان میدهد علم نمیتواند وجود خدا را اثبات(prove) کند، اما این امر مستلزم یک معیار بسیار سختگیرانه برای معنای اثبات علمی چیزی است.
اثبات علمی علیه خدا
ویکتور جی استنگر در کتاب خدا: فرضیه شکستخورده-چگونه علم نشان میدهد که خدا وجود ندارد(God: The Failed Hypothesis—How Science Shows That God Does Not Exist) این استدلال علمی را علیه وجود خدا ارائه میکند:
1) خدایی را فرض کنید که نقش مهمی در جهان دارد.
2) فرض کنید خداوند دارای صفات خاصی است که باید برای وجود او دلیل عینی ارائه کند.
3) با ذهنی باز به دنبال چنین شواهدی باشید.
4) اگر چنین شواهدی یافت شد، نتیجه بگیرید که ممکن است خدا وجود داشته باشد.
5) اگر چنین شواهد عینی یافت نشد، فراتر از شک معقول نتیجه بگیرید که خدایی با این ویژگی ها وجود ندارد.
این اساساً چگونه علم وجود هر موجود ادعایی را رد می کند. اگر خدا وجود داشته باشد، باید شواهد ملموسی از وجود او وجود داشته باشد، نه ایمان، بلکه شواهد ملموس، قابل اندازهگیری و ثابت که بتوان آن را با استفاده از روش علمی پیشبینی و آزمایش کرد. اگر ما نتوانیم آن شواهد را پیدا کنیم، پس خدا نمی تواند آنطور که تعریف شده وجود داشته باشد.
یقین و شک در علم
البته هیچ چیز در علم بیش از سایه هر شبهه احتمالی اثبات یا رد نمی شود. در علم همه چیز موقتی(provisional) است. موقت بودن نقطه ضعف یا نشانه ضعیف بودن نتیجه گیری نیست. موقت بودن یک تاکتیک هوشمندانه و عمل گرایانه است زیرا هرگز نمی توانیم مطمئن باشیم که وقتی به گوشه بعدی برسیم با چه چیزی روبرو خواهیم شد. این عدم اطمینان مطلق دریچه ای است که بسیاری از خداباوران مذهبی سعی می کنند خدای خود را از آن بگذرانند، اما این حرکت معتبری نیست.
در تئوری، ممکن است روزی به اطلاعات جدیدی برسیم که ما را به بررسی بیشتر فرضیهٔ خدا سوق دهد. به عنوان مثال، اگر شواهدی که در استدلال فوق توضیح داده شد، یافت می شد، یک باور عقلانی به وجود خدای مورد بررسی را توجیه می کرد. با این حال، وجود چنین خدایی را بدون شک ثابت نمی کند، زیرا باور همچنان باید موقتی باشد.
همچنین ممکن است همین امر در مورد تعداد نامحدودی از موجودات فرضی و نیروهای ماوراء طبیعی (supernatural) دیگر نیز صادق باشد. زئوس یا اودین، مسیحی یا هندو ،هر امکانی برای خدا یا خدایان قابل کاوش است.
وجود (Exist) به چه معناست؟
در نهایت، برای اینکه گزارهای مانند «خدا وجود دارد» برای علم معنا پیدا کند، باید تعریف کنیم که «وجود» در این مورد به چه معناست. وقتی صحبت از خدا یا مجموعه ای از خدایان به میان می آید، وجود آنها به شواهدی بستگی دارد که نشان دهد آنها بر جهان تأثیر داشته اند یا همچنان دارند.
ادامهٔ مطلب
-
«Channel of Science is for all»
(God Does Not Exist)
@literature9
در بحث بر سر وجود خدا(God exists) ، ما از یک طرف خداباوران، از طرف دیگر خداناباوران و در وسط علم داریم. خداناباوران ادعا می کنند که شواهد علمی وجود دارد که خدا واقعی نیست. از سوی دیگر خداباوران اصرار دارند که علم در واقع نتوانسته است اثبات کند که خدا وجود ندارد. با این حال، به گمان خداباوران، این موضع به درک اشتباهی از ماهیت علم و نحوه عملکرد علم بستگی دارد. بنابراین، میتوان گفت که از نظر علمی، خدا وجود ندارد، همانطور که علم وجود هزاران موجود دیگر ادعایی را رد میکند.
آنچه علم می تواند و نمی تواند ثابت کند:
برای درک اینکه چرا «خدا وجود ندارد» یک بیانیهٔ علمی مشروع است، مهم است که بدانیم این گزاره در زمینهٔ علم به چه معناست. وقتی دانشمندان می گویند "خدا وجود ندارد"، منظورشان چیزی شبیه به زمانی است که می گویند "اثیر وجود ندارد (در دانش باستانی و قرون وسطایی اثیر یا اتر یا عنصر پنجم جوهری است که گیتی را فرای مرزهای زمینی (بر فراز کرهٔ هوا) پر میکند و عناصر چهارگانه (آب، هوا، خاک و آتش) را در کنار هم نگه داشتهاست)"، "قوای روانی وجود ندارد" یا "زندگی در ماه وجود ندارد."
همه این عبارات مختصر برای توضیح دقیقتر و فنیتر است، و آن این است که این موجود ادعایی (یا خدا) در هیچ معادله علمی جایی ندارد، در هیچ توضیح علمی نقشی ندارد، نمی تواند برای پیش بینی هیچ رویدادی استفاده شود. هیچ چیز یا نیرویی را که هنوز شناسایی شده است توصیف نمی کند، و هیچ مدلی از جهان وجود ندارد که حضور آن در آن ضروری، سازنده یا مفید باشد.
آنچه باید در مورد عبارت دقیق تر از نظر فنی واضح باشد این است که مطلق نیست. برای همیشه وجود احتمالی نهاد یا نیروی مورد بحث را انکار نمی کند.در عوض، این یک عبارت موقتی است که وجود هرگونه ارتباط یا واقعیت را برای نهاد یا نیرو بر اساس آنچه در حال حاضر میدانیم رد میکند. خداباوران مذهبی ممکن است به سرعت به این موضوع پی ببرند و اصرار کنند که نشان میدهد علم نمیتواند وجود خدا را اثبات(prove) کند، اما این امر مستلزم یک معیار بسیار سختگیرانه برای معنای اثبات علمی چیزی است.
اثبات علمی علیه خدا
ویکتور جی استنگر در کتاب خدا: فرضیه شکستخورده-چگونه علم نشان میدهد که خدا وجود ندارد(God: The Failed Hypothesis—How Science Shows That God Does Not Exist) این استدلال علمی را علیه وجود خدا ارائه میکند:
1) خدایی را فرض کنید که نقش مهمی در جهان دارد.
2) فرض کنید خداوند دارای صفات خاصی است که باید برای وجود او دلیل عینی ارائه کند.
3) با ذهنی باز به دنبال چنین شواهدی باشید.
4) اگر چنین شواهدی یافت شد، نتیجه بگیرید که ممکن است خدا وجود داشته باشد.
5) اگر چنین شواهد عینی یافت نشد، فراتر از شک معقول نتیجه بگیرید که خدایی با این ویژگی ها وجود ندارد.
این اساساً چگونه علم وجود هر موجود ادعایی را رد می کند. اگر خدا وجود داشته باشد، باید شواهد ملموسی از وجود او وجود داشته باشد، نه ایمان، بلکه شواهد ملموس، قابل اندازهگیری و ثابت که بتوان آن را با استفاده از روش علمی پیشبینی و آزمایش کرد. اگر ما نتوانیم آن شواهد را پیدا کنیم، پس خدا نمی تواند آنطور که تعریف شده وجود داشته باشد.
یقین و شک در علم
البته هیچ چیز در علم بیش از سایه هر شبهه احتمالی اثبات یا رد نمی شود. در علم همه چیز موقتی(provisional) است. موقت بودن نقطه ضعف یا نشانه ضعیف بودن نتیجه گیری نیست. موقت بودن یک تاکتیک هوشمندانه و عمل گرایانه است زیرا هرگز نمی توانیم مطمئن باشیم که وقتی به گوشه بعدی برسیم با چه چیزی روبرو خواهیم شد. این عدم اطمینان مطلق دریچه ای است که بسیاری از خداباوران مذهبی سعی می کنند خدای خود را از آن بگذرانند، اما این حرکت معتبری نیست.
در تئوری، ممکن است روزی به اطلاعات جدیدی برسیم که ما را به بررسی بیشتر فرضیهٔ خدا سوق دهد. به عنوان مثال، اگر شواهدی که در استدلال فوق توضیح داده شد، یافت می شد، یک باور عقلانی به وجود خدای مورد بررسی را توجیه می کرد. با این حال، وجود چنین خدایی را بدون شک ثابت نمی کند، زیرا باور همچنان باید موقتی باشد.
همچنین ممکن است همین امر در مورد تعداد نامحدودی از موجودات فرضی و نیروهای ماوراء طبیعی (supernatural) دیگر نیز صادق باشد. زئوس یا اودین، مسیحی یا هندو ،هر امکانی برای خدا یا خدایان قابل کاوش است.
وجود (Exist) به چه معناست؟
در نهایت، برای اینکه گزارهای مانند «خدا وجود دارد» برای علم معنا پیدا کند، باید تعریف کنیم که «وجود» در این مورد به چه معناست. وقتی صحبت از خدا یا مجموعه ای از خدایان به میان می آید، وجود آنها به شواهدی بستگی دارد که نشان دهد آنها بر جهان تأثیر داشته اند یا همچنان دارند.
ادامهٔ مطلب
-
«Channel of Science is for all»
Telegraph
بر اساس علم، خدا وجود ندارد (God Does Not Exist)
در بحث بر سر وجود خدا(God exists) ، ما از یک طرف خداباوران، از طرف دیگر خداناباوران و در وسط علم داریم. خداناباوران ادعا می کنند که شواهد علمی وجود دارد که خدا واقعی نیست. از سوی دیگر خداباوران اصرار دارند که علم در واقع نتوانسته است اثبات کند که خدا وجود…
@literature9
ای جان تلخکام! خراب از چه بادهای؟
کز پا فتادهای و دل از دست دادهای
ای دیده! در مشاهدهی کیستی که باز
هر سو به روی خود درِ حیرت گشادهای؟
ای صبر! هر زمان ز زمان دگر کمی
وی درد! هردم از دمِ دیگر زیادهای
شوخی که وعده داشت به من دوش میگذشت
گفتم به خود که بهر چه روز ایستادهای؟
برخاستم که در پیاش افتم به ناز گفت:
بنشین که در خیال محال اوفتادهای
گفتم: بیا به وعده وفا کن بهعشوه گفت:
خوش بر فریب وعدهی ما دل نهادهای
گفتم: امیدها به تو دارم، بهخنده گفت:
میلی! برو برو که تو بسیار سادهای
#میلی_مشهدی
ای جان تلخکام! خراب از چه بادهای؟
کز پا فتادهای و دل از دست دادهای
ای دیده! در مشاهدهی کیستی که باز
هر سو به روی خود درِ حیرت گشادهای؟
ای صبر! هر زمان ز زمان دگر کمی
وی درد! هردم از دمِ دیگر زیادهای
شوخی که وعده داشت به من دوش میگذشت
گفتم به خود که بهر چه روز ایستادهای؟
برخاستم که در پیاش افتم به ناز گفت:
بنشین که در خیال محال اوفتادهای
گفتم: بیا به وعده وفا کن بهعشوه گفت:
خوش بر فریب وعدهی ما دل نهادهای
گفتم: امیدها به تو دارم، بهخنده گفت:
میلی! برو برو که تو بسیار سادهای
#میلی_مشهدی
@literature9
شِکَر به شُکر نَهَم در دَهان مُژدهدِهان
اگر تو باز برآری حدیث من به دهان
بعید نیست که گر تو به عهد بازآیی
به عید وصل تو من خویشتن کنم قربان
تو آن نهای که چو غایب شوی ز دل بروی
تفاوتی نکند قُرب دل به بُعد مکان
قرار، یک نفسم بیتو دست میندهد
هم احتمال جفا بِهْ که صبر بر هجران
مُحّب صادق اگر صاحبش به تیر زند
محبتش نگذارد که برکَند پیکان
وصال دوست بهجان گر میسّرت گردد
بخر که دیر به دست اوفتد چنین ارزان
کدام روز دگر جان بهکار بازآید؟
که جانفشان نکنی روز وصل بر جانان
شکایت از دل سنگین یار نتْوان کرد
که خویشتن زدهایم آبگینه بر سندان
ز دست دوست به نالیدن آمدی سعدی
تو قدر دوست ندانی که دوست داری جان
#سعدی
شِکَر به شُکر نَهَم در دَهان مُژدهدِهان
اگر تو باز برآری حدیث من به دهان
بعید نیست که گر تو به عهد بازآیی
به عید وصل تو من خویشتن کنم قربان
تو آن نهای که چو غایب شوی ز دل بروی
تفاوتی نکند قُرب دل به بُعد مکان
قرار، یک نفسم بیتو دست میندهد
هم احتمال جفا بِهْ که صبر بر هجران
مُحّب صادق اگر صاحبش به تیر زند
محبتش نگذارد که برکَند پیکان
وصال دوست بهجان گر میسّرت گردد
بخر که دیر به دست اوفتد چنین ارزان
کدام روز دگر جان بهکار بازآید؟
که جانفشان نکنی روز وصل بر جانان
شکایت از دل سنگین یار نتْوان کرد
که خویشتن زدهایم آبگینه بر سندان
ز دست دوست به نالیدن آمدی سعدی
تو قدر دوست ندانی که دوست داری جان
#سعدی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
@literature9
انیمیشن «قلعه حیوانات»
(براساس رمان «قلعه حیوانات» نوشتهی جورج اورول)
▪️کارگردان:John Halas و Joy Batchelor
▫️محصول انگلیس، ۱۹۵۴ میلادی
▪️زیرنویس فارسی دارد!
انیمیشن «قلعه حیوانات»
(براساس رمان «قلعه حیوانات» نوشتهی جورج اورول)
▪️کارگردان:John Halas و Joy Batchelor
▫️محصول انگلیس، ۱۹۵۴ میلادی
▪️زیرنویس فارسی دارد!
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
@literature9
جورج اورول و ادبیات سیاسی!
▪️نگاهى به دو رمان مشهور این نویسنده
«قلعه حیوانات» و «١٩٨٤»
▫️مترجم و گوینده: ایمان فانی
جورج اورول و ادبیات سیاسی!
▪️نگاهى به دو رمان مشهور این نویسنده
«قلعه حیوانات» و «١٩٨٤»
▫️مترجم و گوینده: ایمان فانی