Telegram Web Link
دلم بهانه‌گیر شده
زندگی می‌خواهد
عشق می‌خواهد سفر می‌خواهد
هواے تازه می‌خواهد قشنگی می‌خواهد
نه هیچڪدام از اینها را نمی‌خواهد
دلم تو را می‌خواهد ..!!

عباس معروفی
قهر می‌کنیم تا بفهمانیم دوستش داریم، گریه می‌کنیم تا بگوئیم دوستش داریم، می‌رویم تا بفهمد دوستش داریم...
خیلی‌ها عاشقند، اما شاید مترجمان خوبی نباشند! کاش "دوستت دارم" ، همان دوستت دارمِ ساده بود.

عباس موسوی
میبینی بعضی وقتا...
تو یه جمعی یا خانواده؛
تا صحبت از عشق میشه
بعضیا یه دفعه ای ساکت میشن!
یه دفعه ای میرن تو فکر..
یه جوری که انگار اصلا وجود ندارن!
اما تا به خودشون میان..
یا گوشه چشمشونو پاک میکنن
یا لبخند رو لبشون رو قایم میکنن!
چیه این عشق ..
که یکی رو میخندونه
اما اشک یکی دیگه رو درمیاره!

محسن صفری
و بهای عشق ، دوست داشتن است
دوستت می دارم
ای كه بودن ات
مرگ را به تاخير
می اندازد....
تو اینجا نیستی
و زنگ ساعت دیواری
ناقوس مرگ را تداعی می کند!

پس می پژمرند بوسه هایی که برایت می فرستم
در فاصله میان خانه هامان

چرا که
تو اینجا نیستی ...


کاش می دانستی
که نبودن تو
نابودی من است!

یغما گلرویی
🌲
بدبختیِ بزرگی است که دیگری را به رغم اینکه دیگر دوستمان نمی‌دارد، همچنان دوست بداریم!

میلان کوندرا
می گفت من را بشناسی
خوشت می آید
نمی دانست
خودم هنوز برای خودم یک غریبه ام
و دلم نمی خواهد غریبه ها دوستش داشته باشند.
من عشق را اگر از خودم شروع کنم،
دوست دارم.
معشوقه زباله دان نیست
باید تمیز به دل کسی نشست.
بعضی از آدم ها
خودشان را دور می ریزند،
فکر می کنند عاشق شده اند.
دلم دیوانگی، دیوانگی‌ها را دلم خواست
سفر، خلوت بدون ترس و پروا را دلم خواست
همان کاری که دل می‌خواست کردن
همان راهی که دل می‌گفت رفتن

کمی آسودگی، بی ترسِ فردا را دلم خواست...

نرگس صرافیان طوفان
هر بار كه ميخواهم به سمتت بیایم
یادم می افتد دلـتـنـگی
هرگز بهانه خوبی برای تکرار یک اشتباه نیست!

اناگاوالدا
یاد تو، حس قشنگی‌ست،
که در دل دارم
چه تو باشی، چه نباشی،
نگهش می‌دارم …
من بی تو یک واژه‌ی ساده بیش نیستم !
اما کنارت همچون یک کتاب عاشقانه
آرام میشوم
ورق بزن مرا که سطر به سطرم
پر از دوستت دارم است
می‌بینم
آن شکفتنِ شادی را
پروازِ بلندِ آدمیزادی را
آن جشنِ بزرگِ روزِ آزادی را

هوشنگ ابتهاج
اینکه دیگران ما را آدم حساب نکنند یک چیز است
اما اینکه ما خودمان را آدم حساب نکنیم یک چیز دیگر است.

محمود دولت‌آبادی
👕
اشتباه از ما بود
اشتباه از ما بود که خوابِ سرچشمه را در خیالِ پیاله می‌دیدیم
دستهامان خالی
دلهامان پُر
گفتگوهامان مثلا یعنی ما!
کاش می‌دانستیم
هیچ پروانه‌ای پریروز پیلگیِ خویش را به یاد نمی‌آورد.

حالا مهم نیست که تشنه به رویای آب می‌میریم
از خانه که می‌آئی
یک دستمال سفید، پاکتی سیگار، گزینه شعر فروغ،
و تحملی طولانی بیاور
احتمالِ گریستنِ ما بسیار است!
شاعر شده ام ...
تا بگویم از تو
از عشقی که افتاده به جانم از تو
از دوست داشتنت در لمس تن واژه
از دیوانه ی تو بودن
تا همیشه...

مژگان بوربور
2024/11/15 14:33:41
Back to Top
HTML Embed Code: