🔥 به بهانه ۲۷ شهریور روز شعر و ادب پارسی 🔥
@Kheradgan_Official
زبان نیاکان
آه ای زبانِ پاکِ پر از مِهرِ جاودان
از ژرفنایِ جان و روان میپرستمت
همچون هوای تازه پر از شور و رامشی
با هر بهای پیکر و جان میپرستمت
اندیشههای نیک درون تو زندهاند
آری برای ماندن آن میپرستمت
با دفترِ سرودِ سرایندگان تو
با گفتههایِ نیک زمان میپرستمت
پیغامِ آسِمانیِ دل در تو بیکران
با همرَهانِ راه نهان میپرستمت
آری دَری بخوان و نیاکان ما بگو
با آن سپاس پیر و جوان میپرستمت
@Kheradgan_Official
@Kheradgan_Official
زبان نیاکان
آه ای زبانِ پاکِ پر از مِهرِ جاودان
از ژرفنایِ جان و روان میپرستمت
همچون هوای تازه پر از شور و رامشی
با هر بهای پیکر و جان میپرستمت
اندیشههای نیک درون تو زندهاند
آری برای ماندن آن میپرستمت
با دفترِ سرودِ سرایندگان تو
با گفتههایِ نیک زمان میپرستمت
پیغامِ آسِمانیِ دل در تو بیکران
با همرَهانِ راه نهان میپرستمت
آری دَری بخوان و نیاکان ما بگو
با آن سپاس پیر و جوان میپرستمت
@Kheradgan_Official
بررسی پیوند کوروش و بهمن در منابع پس از اسلام
@Kheradgan_Official
در برخی از منابع پس از اسلام ذکر شده که کورش یکی از سرداران بهمن (پادشاه کیانی) بوده است. البته در برخی از همان منابع از یکسانی کوروش و بهمن گفته شده است. ولی با همه این موارد روایات دیگری در منابع پس از اسلام نقل شده که کوروش بزرگ در جایگاه شاه شاهان قرار دارد. یعنی به نظر میرسد در همان دوره روایات مختلفی درباره کوروش بزرگ وجود داشته است و مورخان آنها را نقل کردند.
با بررسی منابع باستانی در مییابیم که احتمالا پیوند کوروش و بهمن، ریشه در روایات آمیخته شده با کوروش یکم (پدربزرگ کوروش بزرگ) دارد. در این روایات بهمن اردشیر (وهومن ارتخشیره) جای هووخشتره (پادشاه ماد) را گرفته و کورش سردار بهمن اردشیر، یادآور کوروش یکم میباشد.
به نظر میرسد در منابع باستانی یونانیان از جمله کوروپدیای گزنفون، آمیختگیهایی میان کوروش بزرگ و کوروش یکم وجود دارد و همان داستانها باعث رایج شدن داستانهای نادرستی درباره کوروش بزرگ شده است؛ با توجه به کتیبهها و اسناد تاریخی نمیتوان آنها را پذیرفت.
این در حالی است که در شاهنامه فردوسی که ریشه در داستانهای ایران باستان دارد، بهمن اردشیر بیشتر شبیه به شاهنشاهان هخامنشی است و به نظر میرسد آمیختگیهایی با اردشیر یکم (مشهور به اردشیر درازدست) دارد. در شاهنامه کیخسرو بیشتر شبیه به کوروش بزرگ است.
ایرانستیزان مانند همیشه به دنبال سواستفاده از چنین روایاتی هستند...
ادامه را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23465
@Kheradgan_Official
در برخی از منابع پس از اسلام ذکر شده که کورش یکی از سرداران بهمن (پادشاه کیانی) بوده است. البته در برخی از همان منابع از یکسانی کوروش و بهمن گفته شده است. ولی با همه این موارد روایات دیگری در منابع پس از اسلام نقل شده که کوروش بزرگ در جایگاه شاه شاهان قرار دارد. یعنی به نظر میرسد در همان دوره روایات مختلفی درباره کوروش بزرگ وجود داشته است و مورخان آنها را نقل کردند.
با بررسی منابع باستانی در مییابیم که احتمالا پیوند کوروش و بهمن، ریشه در روایات آمیخته شده با کوروش یکم (پدربزرگ کوروش بزرگ) دارد. در این روایات بهمن اردشیر (وهومن ارتخشیره) جای هووخشتره (پادشاه ماد) را گرفته و کورش سردار بهمن اردشیر، یادآور کوروش یکم میباشد.
به نظر میرسد در منابع باستانی یونانیان از جمله کوروپدیای گزنفون، آمیختگیهایی میان کوروش بزرگ و کوروش یکم وجود دارد و همان داستانها باعث رایج شدن داستانهای نادرستی درباره کوروش بزرگ شده است؛ با توجه به کتیبهها و اسناد تاریخی نمیتوان آنها را پذیرفت.
این در حالی است که در شاهنامه فردوسی که ریشه در داستانهای ایران باستان دارد، بهمن اردشیر بیشتر شبیه به شاهنشاهان هخامنشی است و به نظر میرسد آمیختگیهایی با اردشیر یکم (مشهور به اردشیر درازدست) دارد. در شاهنامه کیخسرو بیشتر شبیه به کوروش بزرگ است.
ایرانستیزان مانند همیشه به دنبال سواستفاده از چنین روایاتی هستند...
ادامه را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23465
بررسی پیوند کوروش و بهمن در منابع پس از اسلام
با بررسی منابع باستانی در مییابیم که احتمالا پیوند کوروش و بهمن، ریشه در روایات آمیخته شده با کوروش یکم (پدربزرگ کوروش بزرگ) دارد. در این روایات بهمن اردشیر (وهومن ارتخشیره) جای هووخشتره (پادشاه ماد) را گرفته و کورش سردار بهمن اردشیر، یادآور کوروش یکم میباشد.
آیا موافق هستید در کنار نوشتههای تاریخی، به جنبههای ادبی مانند شعرخوانی و تفسیر اشعار در پایگاه خردگان بیشتر پرداخته شود؟
Anonymous Poll
58%
بله
42%
خیر، بهتر است نوشتههای تاریخ پررنگ باشند
Audio
#شعرخوانی
در کنج خراباتی افتاده خراب اولی...
@Kheradgan_Official
این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی
وین دفتر بیمعنی غرق می ناب اولی
چون عمر تبه کردم چندان که نگه کردم
در کنج خراباتی افتاده خراب اولی
چون مصلحت اندیشی دور است ز درویشی
هم سینه پر از آتش هم دیده پرآب اولی
من حالت زاهد را با خلق نخواهم گفت
این قصه اگر گویم با چنگ و رباب اولی
تا بی سر و پا باشد اوضاع فلک زین دست
در سر هوس ساقی در دست شراب اولی
از همچو تو دلداری دل برنکنم آری
چون تاب کشم باری زان زلف به تاب اولی
چون پیر شدی حافظ از میکده بیرون آی
رندی و هوسناکی در عهد شباب اولی
حافظ
در کنج خراباتی افتاده خراب اولی...
@Kheradgan_Official
این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی
وین دفتر بیمعنی غرق می ناب اولی
چون عمر تبه کردم چندان که نگه کردم
در کنج خراباتی افتاده خراب اولی
چون مصلحت اندیشی دور است ز درویشی
هم سینه پر از آتش هم دیده پرآب اولی
من حالت زاهد را با خلق نخواهم گفت
این قصه اگر گویم با چنگ و رباب اولی
تا بی سر و پا باشد اوضاع فلک زین دست
در سر هوس ساقی در دست شراب اولی
از همچو تو دلداری دل برنکنم آری
چون تاب کشم باری زان زلف به تاب اولی
چون پیر شدی حافظ از میکده بیرون آی
رندی و هوسناکی در عهد شباب اولی
حافظ
آیا نوشتن در ایران باستان اهریمنی بود؟
@Kheradgan_Official
ایرانستیزان ادعا میکنند که زرتشتیان پیش از اسلام نوشتن را امری پست و اهریمنی میدانستند به همین دلیل کتابهای زیادی ننوشتند و در ایران باستان خبری از کتابخانهها نبوده است!!
این در حالی است که حتی در کتاب دینکرد (بزرگترین دانشنامه زرتشتیان) نوشتن ستایش شده و در این باره اینچنین آمده است:
آراستگی در کائنات باید از طریق خواندن و نوشتن و علم آموزی فرا گرفته شود (دینکرد کتاب چهارم: ص۷۰).
آنچه مشخص است هیچ گاه نوشتن اهریمنی نبوده است و اتفاقا آثار نوشتاری فراوانی از ایران باستان به دست آمده است.
اشاره ایرانستیزان به داستان طهمورث در شاهنامه است که ایرانیان خط را از دیوها آموختند، پس نتیجه میگیرند، ایرانیان نوشتن را امری پست و اهریمنی میدانستند و چندان رغبتی به آن نداشتند!! این در حالی است که در شاهنامه به گسترش دبستانها اشاره شده است به طوری که در بیتی از شاهنامه اینچنین آمده است:
به هر برزنی در دبستان بدی
همان جای آتشپرستان بدی
تحلیلی که میتوان از داستان طهمورث کرد، این است که دیوها که نماد پلیدی هستند، دانش و خط اقوام و ملل گوناگون را در انحصار خود گرفته بودند تا انسانها به آنها دست پیدا نکنند. با توجه به اینکه خطوطی از اقوام و ملل گوناگون را به طهمورث آموختند (به جز پارسی و پهلوی، خطهای رومی و تازی و سغدی و چینی هم در دست دیوها بوده است)، این تحلیل قابل توجهتر می شود.
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23466
@Kheradgan_Official
ایرانستیزان ادعا میکنند که زرتشتیان پیش از اسلام نوشتن را امری پست و اهریمنی میدانستند به همین دلیل کتابهای زیادی ننوشتند و در ایران باستان خبری از کتابخانهها نبوده است!!
این در حالی است که حتی در کتاب دینکرد (بزرگترین دانشنامه زرتشتیان) نوشتن ستایش شده و در این باره اینچنین آمده است:
آراستگی در کائنات باید از طریق خواندن و نوشتن و علم آموزی فرا گرفته شود (دینکرد کتاب چهارم: ص۷۰).
آنچه مشخص است هیچ گاه نوشتن اهریمنی نبوده است و اتفاقا آثار نوشتاری فراوانی از ایران باستان به دست آمده است.
اشاره ایرانستیزان به داستان طهمورث در شاهنامه است که ایرانیان خط را از دیوها آموختند، پس نتیجه میگیرند، ایرانیان نوشتن را امری پست و اهریمنی میدانستند و چندان رغبتی به آن نداشتند!! این در حالی است که در شاهنامه به گسترش دبستانها اشاره شده است به طوری که در بیتی از شاهنامه اینچنین آمده است:
به هر برزنی در دبستان بدی
همان جای آتشپرستان بدی
تحلیلی که میتوان از داستان طهمورث کرد، این است که دیوها که نماد پلیدی هستند، دانش و خط اقوام و ملل گوناگون را در انحصار خود گرفته بودند تا انسانها به آنها دست پیدا نکنند. با توجه به اینکه خطوطی از اقوام و ملل گوناگون را به طهمورث آموختند (به جز پارسی و پهلوی، خطهای رومی و تازی و سغدی و چینی هم در دست دیوها بوده است)، این تحلیل قابل توجهتر می شود.
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23466
آیا نوشتن در ایران باستان اهریمنی بود؟
ایران ستیزان ادعا میکنند که زرتشتیان پیش از اسلام نوشتن را امری پست و اهریمنی میدانستند به همین دلیل کتابهای زیادی ننوشتند و در ایران باستان خبری از کتابخانهها نبوده است!! آنچه مشخص است هیچ گاه نوشتن اهریمنی نبوده است و اتفاقا آثار نوشتاری فراوانی از…
آیا در دوران ساسانیان سواد آموزی انحصاری بود؟
@Kheradgan_Official
با بررسی منابع اصلا انحصاری بودن سواد آموزی برداشت نمیشود و حتی روایاتی وجود دارد که همه گروههای اجتماعی میتوانستند سواد بیاموزند.
از معتبرترین اسنادی که رواج نوشتن در دوران ساسانیان را آشکار میسازد، نامههایی است که اعضای خانواده برای هم نوشتند.
در منابع گوناگون باستانی مانند اندرزهای آذرباد مهراسپندان، رساله خسرو ریدگی، اندرز پوریوتکیشان و … درباره آموختن سواد به کودکان سخن گفته شده است.
همچنین در شاهنامه بارها به دبستانها و فرهنگیان اشاره شده است.
با این حال ایرانستیزان با تحریف داستان انوشیروان و مرد کفشگر در شاهنامه ادعا میکنند که سواد آموزی در آن دوران انحصاری بوده است. ولی در آن داستان اصلا چنین چیزی نیامده است. ایرانستیزان یک داستان جدید را ساختند و برای مردم نقل میکنند!
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23467
@Kheradgan_Official
با بررسی منابع اصلا انحصاری بودن سواد آموزی برداشت نمیشود و حتی روایاتی وجود دارد که همه گروههای اجتماعی میتوانستند سواد بیاموزند.
از معتبرترین اسنادی که رواج نوشتن در دوران ساسانیان را آشکار میسازد، نامههایی است که اعضای خانواده برای هم نوشتند.
در منابع گوناگون باستانی مانند اندرزهای آذرباد مهراسپندان، رساله خسرو ریدگی، اندرز پوریوتکیشان و … درباره آموختن سواد به کودکان سخن گفته شده است.
همچنین در شاهنامه بارها به دبستانها و فرهنگیان اشاره شده است.
با این حال ایرانستیزان با تحریف داستان انوشیروان و مرد کفشگر در شاهنامه ادعا میکنند که سواد آموزی در آن دوران انحصاری بوده است. ولی در آن داستان اصلا چنین چیزی نیامده است. ایرانستیزان یک داستان جدید را ساختند و برای مردم نقل میکنند!
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23467
عصیان پاک آدم و حوا
مجید خالقیان
#شعرخوانی
عصیان پاک آدم و حوا
به نام نامی پیر مغان برخوان
به یاد کوشش آزادگان برخوان
سرودِ داستانهای ازل وارانهی امید
غزل وارانهی صدها هزاران سالهی فردا
همان طغیان پاک در زمان جاوید
همان عصیان پاک آدم و حوا
گمان دارم خداوند خِرَد آن روز
به سوی روح و قدیسان
به بانگی با غرور ذات اقدس گفت:
ببینید آنچه من میدانم و…، دانستنش دشوار میآمد
...
ادامه را گوش دهید یا از پیوند زیر بخوانید:
متن کامل سروده
@Kheradgan_Official
عصیان پاک آدم و حوا
به نام نامی پیر مغان برخوان
به یاد کوشش آزادگان برخوان
سرودِ داستانهای ازل وارانهی امید
غزل وارانهی صدها هزاران سالهی فردا
همان طغیان پاک در زمان جاوید
همان عصیان پاک آدم و حوا
گمان دارم خداوند خِرَد آن روز
به سوی روح و قدیسان
به بانگی با غرور ذات اقدس گفت:
ببینید آنچه من میدانم و…، دانستنش دشوار میآمد
...
ادامه را گوش دهید یا از پیوند زیر بخوانید:
متن کامل سروده
@Kheradgan_Official
آیا دانشگاه گندیشاپور، از اساس غیر ایرانی بود؟
@Kheradgan_Official
ایرانستیزان و مخصوصاً افراطیهای به ظاهر مذهبی ادعا میکنند که دانشگاه گندیشاپور در دوران ساسانیان، یک دانشگاه مسیحی و رومی بوده است و فقط به لحاظ جغرافیایی در ناحیه ایران بوده است!
این در حالی است که در دوران رونق گندیشاپور یعنی دوران پادشاهی خسرو انوشیروان، پیشوای پزشکان نه یک مسیحی بود و نه یک رومی بلکه یک فرد ایرانی و زرتشتی به نام برزویه بود
در مدرسه و بیمارستان گندیشاپور، آگاهیهای پزشکی و شیوههای درمانی یونانی، هندی، سریانی، ایرانی با همدیگر آمیخته شدند و سنت پزشکی گندیشاپور بارور و شکوفا گشت…
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23468
@Kheradgan_Official
ایرانستیزان و مخصوصاً افراطیهای به ظاهر مذهبی ادعا میکنند که دانشگاه گندیشاپور در دوران ساسانیان، یک دانشگاه مسیحی و رومی بوده است و فقط به لحاظ جغرافیایی در ناحیه ایران بوده است!
این در حالی است که در دوران رونق گندیشاپور یعنی دوران پادشاهی خسرو انوشیروان، پیشوای پزشکان نه یک مسیحی بود و نه یک رومی بلکه یک فرد ایرانی و زرتشتی به نام برزویه بود
در مدرسه و بیمارستان گندیشاپور، آگاهیهای پزشکی و شیوههای درمانی یونانی، هندی، سریانی، ایرانی با همدیگر آمیخته شدند و سنت پزشکی گندیشاپور بارور و شکوفا گشت…
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23468
آیا دانشگاه گندیشاپور، از اساس غیر ایرانی بود؟
ایرانستیزان و مخصوصاً افراطیهای به ظاهر مذهبی ادعا میکنند که دانشگاه گندیشاپور در دوران ساسانیان، یک دانشگاه مسیحی و رومی بوده است و فقط به لحاظ جغرافیایی در ناحیه ایران بوده است.
هخامنشیان در شاهنامه
@Kheradgan_Official
درباره بنمایههای تاریخی شاهنامه، پژوهشهای فراوانی صورت گرفته است. باید پذیرفت بسیاری از داستانهای شاهنامه حاصل آمیختگی تاریخ و اساطیر است که به مرور زمان به وجود آمدهاند.
اما درباره هخامنشیان در شاهنامه همواره پرسشهایی مطرح بوده است که چرا مانند ساسانیان، نام پادشاهان هخامنشی در شاهنامه نیامده است؟! در پاسخ باید گفت داستانهای شبیه به هخامنشیان به ویژه در قالب داستانهای کیانیان در شاهنامه دیده میشوند. در واقع میتوان گفت کیانیان در شاهنامه آمیختگیهایی با هخامنشیان دارند.
درباره چند پادشاه کیانی این آمیختگیها قابل ردیابی است:
کیخسرو: آمیختگیهایی با کوروش بزرگ دارد.
داراب: آمیختگیهایی با داریوش بزرگ و داریوش دوم دارد.
بهمن اردشیر: آمیختگیهایی با اردشیر یکم و اردشیر دوم دارد.
دارا: آمیختگی با داریوش سوم دارد.
ادامه را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/13919
@Kheradgan_Official
درباره بنمایههای تاریخی شاهنامه، پژوهشهای فراوانی صورت گرفته است. باید پذیرفت بسیاری از داستانهای شاهنامه حاصل آمیختگی تاریخ و اساطیر است که به مرور زمان به وجود آمدهاند.
اما درباره هخامنشیان در شاهنامه همواره پرسشهایی مطرح بوده است که چرا مانند ساسانیان، نام پادشاهان هخامنشی در شاهنامه نیامده است؟! در پاسخ باید گفت داستانهای شبیه به هخامنشیان به ویژه در قالب داستانهای کیانیان در شاهنامه دیده میشوند. در واقع میتوان گفت کیانیان در شاهنامه آمیختگیهایی با هخامنشیان دارند.
درباره چند پادشاه کیانی این آمیختگیها قابل ردیابی است:
کیخسرو: آمیختگیهایی با کوروش بزرگ دارد.
داراب: آمیختگیهایی با داریوش بزرگ و داریوش دوم دارد.
بهمن اردشیر: آمیختگیهایی با اردشیر یکم و اردشیر دوم دارد.
دارا: آمیختگی با داریوش سوم دارد.
ادامه را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/13919
هخامنشیان در شاهنامه
درباره بنمایههای تاریخی شاهنامه، پژوهشهای فراوانی صورت گرفته است. باید پذیرفت بسیاری از داستانهای شاهنامه حاصل آمیختگی تاریخ و اساطیر است که به مرور زمان به وجود آمدهاند. آنچه مشخص است داستانهای شبیه به هخامنشیان به ویژه در قالب داستانهای کیانیان در…
Audio
#شعرخوانی
عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد
@Kheradgan_Official
لیلا دوباره قسمت ابنالسّلام شد
عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد
میشد بدانم اینکه خط سرنوشت من
از دفترِ کدام شبِ بسته وام شد؟
اول دلم فراق تو را سرسری گرفت
وآن زخمِ کوچک دلم آخر جذام شد
گلچین رسید و نوبت با من وزیدنت
دیگر تمام شد، گل سرخم! تمام شد
شعر من از قبیلهی خون است، خون من،
فواره از دلم زد و آمد کلام شد
ما خونِ تازه در تن عشقیم و عشق را
شعر من و شکوه تو رمزالدوام شد
بعد از تو باز عاشقی و باز... آه نه!
این داستان به نام تو، این جا تمام شد
(حسین منزوی)
عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد
@Kheradgan_Official
لیلا دوباره قسمت ابنالسّلام شد
عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد
میشد بدانم اینکه خط سرنوشت من
از دفترِ کدام شبِ بسته وام شد؟
اول دلم فراق تو را سرسری گرفت
وآن زخمِ کوچک دلم آخر جذام شد
گلچین رسید و نوبت با من وزیدنت
دیگر تمام شد، گل سرخم! تمام شد
شعر من از قبیلهی خون است، خون من،
فواره از دلم زد و آمد کلام شد
ما خونِ تازه در تن عشقیم و عشق را
شعر من و شکوه تو رمزالدوام شد
بعد از تو باز عاشقی و باز... آه نه!
این داستان به نام تو، این جا تمام شد
(حسین منزوی)
طلوع خُرّمان آید همی
مجید خالقیان
#شعرخوانی
طلوع خُرّمان آید همی
بر شب تیره، طلوع خُرّمان آید همی
گرچه درد ما دگر بر استخوان آید همی
انتظار مَهدی و عیسی خوش است اما کنون
منجی ما از خروش زاهدان آید همی
آهِ آن مادر، بدونِ کودکان، آتش شود
آتشی زرتشت وار از خاوران آید همی
این زبان از کوششی در تنگنا شد ماندگار
شاهکارِ شاعرانِ پرتوان آید همی
در میانِ مرگزایان، مهر ما پاینده است
زندهایم و زندگیِ جاودان آید همی
سروده و بداههنوازی: مجید خالقیان
@Kheradgan_Official
طلوع خُرّمان آید همی
بر شب تیره، طلوع خُرّمان آید همی
گرچه درد ما دگر بر استخوان آید همی
انتظار مَهدی و عیسی خوش است اما کنون
منجی ما از خروش زاهدان آید همی
آهِ آن مادر، بدونِ کودکان، آتش شود
آتشی زرتشت وار از خاوران آید همی
این زبان از کوششی در تنگنا شد ماندگار
شاهکارِ شاعرانِ پرتوان آید همی
در میانِ مرگزایان، مهر ما پاینده است
زندهایم و زندگیِ جاودان آید همی
سروده و بداههنوازی: مجید خالقیان
@Kheradgan_Official
پیشرفتهای پزشکی در دوران ساسانیان
@Kheradgan_Official
دوران ساسانیان یکی از باشکوهترین دورههای ایران باستان است که پیشرفتهای هنری و علمی فراوان حاصل شد. این پیشرفتها در حوزه پزشکی بسیار قابل توجه بوده است...
روش کار و تقسیمات فنی در بیمارستان گندی شاپور به صورت اتفاقی و بدون نظام نبود، بلکه کارها به شیوهای معین و کاملا سازماندهی شده پیش میرفت.
بیمارستان دانشگاه گندیشاپور از دو بخش زنان و مردان تشکیل میشد. هر بخش مجهز به تمام ابزار و آلات پزشکی و خدمتکاران زن و مرد بود. در این بیمارستان تالارهای ویژهای برای بیماران مختلف وجود داشت. به عنوان نمونه، تالاری به بیماریهای داخلی و تالاری دیگر به جراحیها اختصاص داده شده بود...
منابعی مانند اوستا، كتابهای سوم و هشتم دينكرد، بندهشن، صدر در نثر صد در بندهشن، هوسپارم نسک و روايات پهلوی اطلاعات مفیدی درباره پزشکی در ایران باستان ارائه دادند.
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23469
@Kheradgan_Official
دوران ساسانیان یکی از باشکوهترین دورههای ایران باستان است که پیشرفتهای هنری و علمی فراوان حاصل شد. این پیشرفتها در حوزه پزشکی بسیار قابل توجه بوده است...
روش کار و تقسیمات فنی در بیمارستان گندی شاپور به صورت اتفاقی و بدون نظام نبود، بلکه کارها به شیوهای معین و کاملا سازماندهی شده پیش میرفت.
بیمارستان دانشگاه گندیشاپور از دو بخش زنان و مردان تشکیل میشد. هر بخش مجهز به تمام ابزار و آلات پزشکی و خدمتکاران زن و مرد بود. در این بیمارستان تالارهای ویژهای برای بیماران مختلف وجود داشت. به عنوان نمونه، تالاری به بیماریهای داخلی و تالاری دیگر به جراحیها اختصاص داده شده بود...
منابعی مانند اوستا، كتابهای سوم و هشتم دينكرد، بندهشن، صدر در نثر صد در بندهشن، هوسپارم نسک و روايات پهلوی اطلاعات مفیدی درباره پزشکی در ایران باستان ارائه دادند.
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23469
پیشرفتهای پزشکی در دوران ساسانیان
دوران ساسانیان یکی از باشکوهترین دورههای ایران باستان است که پیشرفتهای هنری و علمی فراوان حاصل شد. این پیشرفتها در حوزه پزشکی بسیار قابل توجه بوده است. در تاریخ ایران و از جمله ایران باستان، پزشکان جایگاه والایی داشتند به طوری که سیریل الگود، پزشک و خاورشناس…
☀️ جشن باستانی مهرگان ☀️
از ۱۰ تا ۱۶ مهر، به بهانه مهرگان شاد باشیم
طرح: Khazar Graph
@Kheradgan_Official
از ۱۰ تا ۱۶ مهر، به بهانه مهرگان شاد باشیم
طرح: Khazar Graph
@Kheradgan_Official
صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم
#شعرخوانی
صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم
وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم
نذر و فتوح صومعه در وجه می نهیم
دلق ریا به آب خرابات برکشیم
فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند
غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشیم
بیرون جهیم سرخوش و از بزم صوفیان
غارت کنیم باده و شاهد به بر کشیم
عشرت کنیم ور نه به حسرت کشندمان
روزی که رخت جان به جهانی دگر کشیم
سر خدا که در تتق غیب منزویست
مستانهاش نقاب ز رخسار برکشیم
کو جلوهای ز ابروی او تا چو ماه نو
گوی سپهر در خم چوگان زر کشیم
حافظ نه حد ماست چنین لافها زدن
پای از گلیم خویش چرا بیشتر کشیم
(حافظ)
@Kheradgan_Official
صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم
وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم
نذر و فتوح صومعه در وجه می نهیم
دلق ریا به آب خرابات برکشیم
فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند
غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشیم
بیرون جهیم سرخوش و از بزم صوفیان
غارت کنیم باده و شاهد به بر کشیم
عشرت کنیم ور نه به حسرت کشندمان
روزی که رخت جان به جهانی دگر کشیم
سر خدا که در تتق غیب منزویست
مستانهاش نقاب ز رخسار برکشیم
کو جلوهای ز ابروی او تا چو ماه نو
گوی سپهر در خم چوگان زر کشیم
حافظ نه حد ماست چنین لافها زدن
پای از گلیم خویش چرا بیشتر کشیم
(حافظ)
@Kheradgan_Official
🔥 پایگاه خِرَدگان 🔥
#شعرخوانی صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم نذر و فتوح صومعه در وجه می نهیم دلق ریا به آب خرابات برکشیم فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشیم بیرون جهیم سرخوش و از بزم صوفیان غارت کنیم باده و… – صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم
معنی برخی واژهها:
سالوس: تزویر، ریا
زرق: حقه بازی، ریا
روضه رضوان: بوستان بهشتی (بهشت)
غلمان: پسران زیبای بهشتی که در قران به مومنان وعده داده شده است.
حور: زن زیبای بهشتی که در قران به مومنان وعده داده شده است.
شاهد: زیباروی
تتق: چادر و پرده بزرگ
در این شعر گویا حافظ با کنایه با اشخاص دو رو و ریاکار، سخن میگوید. آنهایی که هر کاری میکنند ولی چهرهای معصوم و پاک به خود میگیرند. هرچند همه اشعار حافظ دارای معانی گوناگون هستند و برداشتهای عرفانی از بسیاری از اشعار حافظ میتوان کرد.
@Kheradgan_Official
سالوس: تزویر، ریا
زرق: حقه بازی، ریا
روضه رضوان: بوستان بهشتی (بهشت)
غلمان: پسران زیبای بهشتی که در قران به مومنان وعده داده شده است.
حور: زن زیبای بهشتی که در قران به مومنان وعده داده شده است.
شاهد: زیباروی
تتق: چادر و پرده بزرگ
در این شعر گویا حافظ با کنایه با اشخاص دو رو و ریاکار، سخن میگوید. آنهایی که هر کاری میکنند ولی چهرهای معصوم و پاک به خود میگیرند. هرچند همه اشعار حافظ دارای معانی گوناگون هستند و برداشتهای عرفانی از بسیاری از اشعار حافظ میتوان کرد.
@Kheradgan_Official
رویکرد افراطی به داستان استر و جشن پوریم پذیرفتنی نیست
@Kheradgan_Official
رویکرد افراطی چه از جانب یهودیان افراطی اسرائیل باشد و چه از جانب یهودستیزان ایرانی و غیر ایرانی باشد، پذیرفتنی نیست.
گویا در سالهای پیش برخی در ایران با رواج داستان تحریف شده، میخواستند نفرت از یهودیان را گسترش دهند، به صورتی که وقتی هر یهودی از هر گروهی، چه نظامی و چه غیر نظامی کشته شود، مردمی در ایران جشن بگیرند، چرا که میخواستند مردم تصور کنند که انتقام اجدادشان گرفته شده است!!!
این کار نادرست، نه تنها به نتیجهای که میخواستند نرسید، بلکه گاهی نتیجه عکس داده است.
از طرفی افسانه استر، درون مایهای ایران ستیزانه دارد و جشن پوریم را هم نمیتوان جشن انسانی و پاک دانست چرا که شادی، پایکوبی و شرابخواری به یاد اعدام و قتل عام هزاران تن (حتی اگر دشمنان و نظامیان باشند) چندان انسانی به حساب نمیآید…
درباره پوریم و داستان استر بخوانید:
پوریم
@Kheradgan_Official
رویکرد افراطی چه از جانب یهودیان افراطی اسرائیل باشد و چه از جانب یهودستیزان ایرانی و غیر ایرانی باشد، پذیرفتنی نیست.
گویا در سالهای پیش برخی در ایران با رواج داستان تحریف شده، میخواستند نفرت از یهودیان را گسترش دهند، به صورتی که وقتی هر یهودی از هر گروهی، چه نظامی و چه غیر نظامی کشته شود، مردمی در ایران جشن بگیرند، چرا که میخواستند مردم تصور کنند که انتقام اجدادشان گرفته شده است!!!
این کار نادرست، نه تنها به نتیجهای که میخواستند نرسید، بلکه گاهی نتیجه عکس داده است.
از طرفی افسانه استر، درون مایهای ایران ستیزانه دارد و جشن پوریم را هم نمیتوان جشن انسانی و پاک دانست چرا که شادی، پایکوبی و شرابخواری به یاد اعدام و قتل عام هزاران تن (حتی اگر دشمنان و نظامیان باشند) چندان انسانی به حساب نمیآید…
درباره پوریم و داستان استر بخوانید:
پوریم
پوریم
نوشتارهای پایگاه خردگان درباره پوریم
آیا ساسانیان، آثار اشکانیان را نابود کردند؟!
@Kheradgan_Official
هیچ نشانه قطعی وجود ندارد که ساسانیان آثار اشکانیان را نابود کرده باشند.
شواهد گوناگون نشان میدهند که ساسانیان از دستاوردهای فرهنگی و تمدنی اشکانیان بهره بردند و حتی در راه پیشرفت همان دستاورد ها گام برداشتند.
با توجه به شرایط باستانشناسی درباره اشکانیان و آثاری که به دست آمده نمیتوان گفت آثار مربوط به اشکانیان آنطور که ادعا میشود اندک و ناچیز است.
منابع زیادی وجود دارند که نشان میدهند در دوران ساسانیان از اشکانیان به نیکی یاد میشده است. با این حال نباید انتظار داشت که هیچ انتقادی از اشکانیان نشده باشد…
✅ آیا آثار باستانی از اشکانیان کم باقی مانده است؟
✅ ستایش اشکانیان در آثار مربوط به ساسانیان و زرتشتیان
✅ بررسی اشکانیان در شاهنامه
✅ شانس بیشتر ماندگاری داستانهای مربوط به ساسانیان پس از یورش خلفا
✅ منابع فردوسی چه بوده است؟
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23471
@Kheradgan_Official
هیچ نشانه قطعی وجود ندارد که ساسانیان آثار اشکانیان را نابود کرده باشند.
شواهد گوناگون نشان میدهند که ساسانیان از دستاوردهای فرهنگی و تمدنی اشکانیان بهره بردند و حتی در راه پیشرفت همان دستاورد ها گام برداشتند.
با توجه به شرایط باستانشناسی درباره اشکانیان و آثاری که به دست آمده نمیتوان گفت آثار مربوط به اشکانیان آنطور که ادعا میشود اندک و ناچیز است.
منابع زیادی وجود دارند که نشان میدهند در دوران ساسانیان از اشکانیان به نیکی یاد میشده است. با این حال نباید انتظار داشت که هیچ انتقادی از اشکانیان نشده باشد…
✅ آیا آثار باستانی از اشکانیان کم باقی مانده است؟
✅ ستایش اشکانیان در آثار مربوط به ساسانیان و زرتشتیان
✅ بررسی اشکانیان در شاهنامه
✅ شانس بیشتر ماندگاری داستانهای مربوط به ساسانیان پس از یورش خلفا
✅ منابع فردوسی چه بوده است؟
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23471
آیا ساسانیان، آثار اشکانیان را نابود کردند؟!
هیچ نشانه قطعی وجود ندارد که ساسانیان آثار اشکانیان را نابود کرده باشند. شواهد گوناگون نشان می دهند که ساسانیان از دستاوردهای فرهنگی و تمدنی اشکانیان بهره بردند
پرسشهایی که مدافعان یورش خلفا به ایران پاسخ نمیدهند!
@Kheradgan_Official
هنگامی که سخن از نابودی کتابها و دانش در یورش و سلطه خلفا مطرح میشود، مدافعان یورش خلفا به ایران صرفا به نقد نوشتههای ابن خلدون میپردازند.
البته نوشتههای صریح ابن خلدون درباره کتاب سوزی سپاهیان خلفا در ایران بسیار قابل توجه است ولی شواهد و منابع، محدود به نوشته ابن خلدون نیستند.
پرسشها و ابهامات فراوان وجود دارد که معمولا مدافعان یورش خلفا به ایران بی پاسخ میگذارند!
برخی از پرسشها و ابهامات:
⁉ کتابهای گنج شایگان چه شدند؟
⁉ کتابهای دانشگاه گندیشاپور چه شدند؟
⁉ کتابهای کتابخانه سارویه چه شدند؟
⁉ چرا اصل برخی از نوشتههای پهلوی به دست ما نرسیده ولی مثلا نوشتههای پاول ایرانی به زبان سریانی موجود هستند؟!
⁉ دیگر آثار نویسندگان چه شد؟ چرا فقط یک یا دو کتاب از نویسندگان و شاعران برجسته مانند بهزاد فرخ پیروز به جا مانده است؟
⁉ چرا نام نویسندگان بسیاری از آثار به دست ما نرسیده است؟
⁉ چرا نام دیگر دانشمندان ایران باستان به جا نمانده است؟ برای نمونه نام بسیاری از پزشکانی که در گندیشاپور دانش آموختند، به دست ما نرسیده است!
⁉ آیا وقتی یک شهر بزرگمانند ری به کلی ویران میشد، باید توقع داشته باشیم، کتابهایش نابود نشده باشند؟!
نوشتار «منابع و شواهد درباره کتاب سوزی خلفا در ایران» را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/13804
@Kheradgan_Official
هنگامی که سخن از نابودی کتابها و دانش در یورش و سلطه خلفا مطرح میشود، مدافعان یورش خلفا به ایران صرفا به نقد نوشتههای ابن خلدون میپردازند.
البته نوشتههای صریح ابن خلدون درباره کتاب سوزی سپاهیان خلفا در ایران بسیار قابل توجه است ولی شواهد و منابع، محدود به نوشته ابن خلدون نیستند.
پرسشها و ابهامات فراوان وجود دارد که معمولا مدافعان یورش خلفا به ایران بی پاسخ میگذارند!
برخی از پرسشها و ابهامات:
⁉ کتابهای گنج شایگان چه شدند؟
⁉ کتابهای دانشگاه گندیشاپور چه شدند؟
⁉ کتابهای کتابخانه سارویه چه شدند؟
⁉ چرا اصل برخی از نوشتههای پهلوی به دست ما نرسیده ولی مثلا نوشتههای پاول ایرانی به زبان سریانی موجود هستند؟!
⁉ دیگر آثار نویسندگان چه شد؟ چرا فقط یک یا دو کتاب از نویسندگان و شاعران برجسته مانند بهزاد فرخ پیروز به جا مانده است؟
⁉ چرا نام نویسندگان بسیاری از آثار به دست ما نرسیده است؟
⁉ چرا نام دیگر دانشمندان ایران باستان به جا نمانده است؟ برای نمونه نام بسیاری از پزشکانی که در گندیشاپور دانش آموختند، به دست ما نرسیده است!
⁉ آیا وقتی یک شهر بزرگمانند ری به کلی ویران میشد، باید توقع داشته باشیم، کتابهایش نابود نشده باشند؟!
نوشتار «منابع و شواهد درباره کتاب سوزی خلفا در ایران» را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/13804
منابع و شواهد درباره کتاب سوزی خلفا در ایران
موضوع نابودی علم و دانش توسط فاتحان، چیزی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت. با توجه به منابع و مهمتر از آن، شواهدی آشکار که این موضوع را نشان میدهند! گویا انگیزههای ایدئولوژیک باعث شده است برخی با ذهنیت خاصی به تاریخ پژوهی بپردازند که قطعا نتیجه مناسبی…
بگردان می تو ای ساقی
مجید خالقیان
#شعرخوانی
بگردان می تو ای ساقی
ادر کأسا و ناولها، الا یا ایها الساقی
نماند نام بدنامان، در آن میخانهها باقی
خُروش و خشم آهنگر، شود جاری به هر دوران
ولی در دفتر شاعر، نماند بیت اِلحاقی
دَمِ عیسی و اعجازش، نماند دیر و بیپایان
ولیکن جاوِدان ماند، هماره شورِ مُشتاقی
چه فرعون و چه ضحاکان، چه نور روی موسایان
به پایان آمده است اکنون، بگردان مِی تو ای ساقی
به یاد شعر طُغیانی، شود عُصیانِ ما آسان
بماند مهر جاویدان، بماند عشق اشراقی
(مجید خالقیان)
@Kheradgan_Official
بگردان می تو ای ساقی
ادر کأسا و ناولها، الا یا ایها الساقی
نماند نام بدنامان، در آن میخانهها باقی
خُروش و خشم آهنگر، شود جاری به هر دوران
ولی در دفتر شاعر، نماند بیت اِلحاقی
دَمِ عیسی و اعجازش، نماند دیر و بیپایان
ولیکن جاوِدان ماند، هماره شورِ مُشتاقی
چه فرعون و چه ضحاکان، چه نور روی موسایان
به پایان آمده است اکنون، بگردان مِی تو ای ساقی
به یاد شعر طُغیانی، شود عُصیانِ ما آسان
بماند مهر جاویدان، بماند عشق اشراقی
(مجید خالقیان)
@Kheradgan_Official
مراقب باشیم شریک تفرقهافکنیها و نفرتپراکنیها نباشیم
@Kheradgan_Official
این روزها ایرانستیزان خود را به هر شکل و شمایلی در میآورند تا تفرقه افکنی کنند. کار آنها مانند نیروهای شر در اساطیر کهن است. همانند شیطان و اهریمن که خود را با چهرههای گوناگون نشان میداد.
برای نمونه خود را سلطنت طلب معرفی میکنند ولی به دنبال تخریب دکتر مصدق و گسترش اقتدارگرایی و جنگ طلبی هستند!!
خود را مدافع تدریس به زبان مادری معرفی میکنند ولی هدف اصلی آنها تخریب تاریخ باستانی و دروغ پردازی علیه کوروش بزرگ است!
خود را مذهبی معرفی میکنند ولی علیه اندیشههای باستانی و عرفانی تبلیغ میکنند!!
خود را از نظر سیاسی چپ معرفی میکنند ولی تاریخ ساسانیان را تحریف میکنند!
در نهایت همانها با گرفتن ژست ملی گرایی در ادعایی نادرست میگویند پس از هخامنشیان نخستین بار به مدیترانه رسیدیم!!!
هر کدام از ما ممکن است گرایشهایی به یک طیف داشته باشیم، ولی باید توجه داشته باشیم که در اینگونه تفرقه افکنیها شریک نشویم، چرا که ناخواسته گسترش دهنده نفرت پراکنی میشویم.
@Kheradgan_Official
این روزها ایرانستیزان خود را به هر شکل و شمایلی در میآورند تا تفرقه افکنی کنند. کار آنها مانند نیروهای شر در اساطیر کهن است. همانند شیطان و اهریمن که خود را با چهرههای گوناگون نشان میداد.
برای نمونه خود را سلطنت طلب معرفی میکنند ولی به دنبال تخریب دکتر مصدق و گسترش اقتدارگرایی و جنگ طلبی هستند!!
خود را مدافع تدریس به زبان مادری معرفی میکنند ولی هدف اصلی آنها تخریب تاریخ باستانی و دروغ پردازی علیه کوروش بزرگ است!
خود را مذهبی معرفی میکنند ولی علیه اندیشههای باستانی و عرفانی تبلیغ میکنند!!
خود را از نظر سیاسی چپ معرفی میکنند ولی تاریخ ساسانیان را تحریف میکنند!
در نهایت همانها با گرفتن ژست ملی گرایی در ادعایی نادرست میگویند پس از هخامنشیان نخستین بار به مدیترانه رسیدیم!!!
هر کدام از ما ممکن است گرایشهایی به یک طیف داشته باشیم، ولی باید توجه داشته باشیم که در اینگونه تفرقه افکنیها شریک نشویم، چرا که ناخواسته گسترش دهنده نفرت پراکنی میشویم.