Telegram Web Link
🔥 به بهانه ۲۷ شهریور روز شعر و ادب پارسی 🔥

@Kheradgan_Official

زبان نیاکان


آه ای زبانِ پاکِ پر از مِهرِ جاودان

از ژرفنایِ جان و روان می‌پرستمت


همچون هوای تازه پر از شور و رامشی

با هر بهای پیکر و جان می‌پرستمت


اندیشه‌های نیک درون تو زنده‌اند

آری برای ماندن آن می‌پرستمت


با دفترِ سرودِ سرایندگان تو

با گفته‌هایِ نیک زمان می‌پرستمت


پیغامِ آسِمانیِ دل در تو بیکران

با همرَهانِ راه نهان می‌پرستمت


آری دَری بخوان و نیاکان ما بگو

با آن سپاس پیر و جوان می‌پرستمت

@Kheradgan_Official
بررسی پیوند کوروش و بهمن در منابع پس از اسلام

@Kheradgan_Official

در برخی از منابع پس از اسلام ذکر شده که کورش یکی از سرداران بهمن (پادشاه کیانی) بوده است. البته در برخی از همان منابع از یکسانی کوروش و بهمن گفته شده است. ولی با همه این موارد روایات دیگری در منابع پس از اسلام نقل شده که کوروش بزرگ در جایگاه شاه شاهان قرار دارد. یعنی به نظر می‌رسد در همان دوره روایات مختلفی درباره کوروش بزرگ وجود داشته است و مورخان آنها را نقل کردند.

با بررسی منابع باستانی در می‌یابیم که احتمالا پیوند کوروش و بهمن، ریشه در روایات آمیخته شده با کوروش یکم (پدربزرگ کوروش بزرگ) دارد. در این روایات بهمن اردشیر (وهومن ارتخشیره) جای هووخشتره (پادشاه ماد) را گرفته و کورش سردار بهمن اردشیر، یادآور کوروش یکم می‌باشد.

به نظر می‌رسد در منابع باستانی یونانیان از جمله کوروپدیای گزنفون، آمیختگی‌هایی میان کوروش بزرگ و کوروش یکم وجود دارد و همان داستان‌ها باعث رایج شدن داستان‌های نادرستی درباره کوروش بزرگ شده است؛ با توجه به کتیبه‌ها و اسناد تاریخی نمی‌توان آنها را پذیرفت.

این در حالی است که در شاهنامه فردوسی که ریشه در داستان‌های ایران باستان دارد، بهمن اردشیر بیشتر شبیه به شاهنشاهان هخامنشی است و به نظر می‌رسد آمیختگی‌هایی با اردشیر یکم (مشهور به اردشیر درازدست) دارد. در شاهنامه کیخسرو بیشتر شبیه به کوروش بزرگ است.

ایران‌ستیزان مانند همیشه به دنبال سواستفاده از چنین روایاتی هستند...

ادامه را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23465
آیا موافق هستید در کنار نوشته‌های تاریخی، به جنبه‌های ادبی مانند شعرخوانی و تفسیر اشعار در پایگاه خردگان بیشتر پرداخته شود؟
Anonymous Poll
58%
بله
42%
خیر، بهتر است نوشته‌های تاریخ پررنگ باشند
Audio
در کنج خراباتی افتاده خراب اولی...

@Kheradgan_Official

این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی
وین دفتر بی‌معنی غرق می ناب اولی

چون عمر تبه کردم چندان که نگه کردم
در کنج خراباتی افتاده خراب اولی

چون مصلحت اندیشی دور است ز درویشی
هم سینه پر از آتش هم دیده پرآب اولی

من حالت زاهد را با خلق نخواهم گفت
این قصه اگر گویم با چنگ و رباب اولی

تا بی سر و پا باشد اوضاع فلک زین دست
در سر هوس ساقی در دست شراب اولی

از همچو تو دلداری دل برنکنم آری
چون تاب کشم باری زان زلف به تاب اولی

چون پیر شدی حافظ از میکده بیرون آی
رندی و هوسناکی در عهد شباب اولی

حافظ
آیا نوشتن در ایران باستان اهریمنی بود؟

@Kheradgan_Official

ایران‌ستیزان ادعا می‌کنند که زرتشتیان پیش از اسلام نوشتن را امری پست و اهریمنی می‌دانستند به همین دلیل کتاب‌های زیادی ننوشتند و در ایران باستان خبری از کتابخانه‌ها نبوده است!!

این در حالی است که حتی در کتاب دینکرد (بزرگترین دانشنامه زرتشتیان) نوشتن ستایش شده و در این باره اینچنین آمده است:

آراستگی در کائنات باید از طریق خواندن و نوشتن و علم آموزی فرا گرفته شود (دینکرد کتاب چهارم: ص۷۰).

آنچه مشخص است هیچ گاه نوشتن اهریمنی نبوده است و اتفاقا آثار نوشتاری فراوانی از ایران باستان به دست آمده است.

اشاره ایران‌ستیزان به داستان طهمورث در شاهنامه است که ایرانیان خط را از دیوها آموختند، پس نتیجه می‌گیرند، ایرانیان نوشتن را امری پست و اهریمنی می‌دانستند و چندان رغبتی به آن نداشتند!! این در حالی است که در شاهنامه به گسترش دبستان‌ها اشاره شده است به طوری که در بیتی از شاهنامه اینچنین آمده است:

به هر برزنی در دبستان بدی
همان جای آتش‌پرستان بدی

تحلیلی که می‌توان از داستان طهمورث کرد، این است که دیوها که نماد پلیدی هستند، دانش و خط اقوام و ملل گوناگون را در انحصار خود گرفته بودند تا انسان‌ها به آنها دست پیدا نکنند. با توجه به اینکه خطوطی از اقوام و ملل گوناگون را به طهمورث آموختند (به جز پارسی و پهلوی، خط‌های رومی و تازی و سغدی و چینی هم در دست دیوها بوده است)، این تحلیل قابل توجه‌تر می شود.

نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23466
آیا در دوران ساسانیان سواد آموزی انحصاری بود؟

@Kheradgan_Official

با بررسی منابع اصلا انحصاری بودن سواد آموزی برداشت نمی‌شود و حتی روایاتی وجود دارد که همه گروه‌های اجتماعی می‌توانستند سواد بیاموزند.

از معتبرترین اسنادی که رواج نوشتن در دوران ساسانیان را آشکار می‌سازد، نامه‌هایی است که اعضای خانواده برای هم نوشتند.

در منابع گوناگون باستانی مانند اندرزهای آذرباد مهراسپندان، رساله خسرو ریدگی، اندرز پوریوتکیشان و … درباره آموختن سواد به کودکان سخن گفته شده است.

همچنین در شاهنامه بارها به دبستان‌ها و فرهنگیان اشاره شده است.

با این حال ایران‌ستیزان با تحریف داستان انوشیروان و مرد کفشگر در شاهنامه ادعا می‌کنند که سواد آموزی در آن دوران انحصاری بوده است. ولی در آن داستان اصلا چنین چیزی نیامده است. ایران‌ستیزان یک داستان جدید را ساختند و برای مردم نقل می‌کنند!

نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23467
عصیان پاک آدم و حوا
مجید خالقیان
عصیان پاک آدم و حوا

به نام نامی پیر مغان برخوان
به یاد کوشش آزادگان برخوان

سرودِ داستان‌های ازل وارانه‌ی امید
غزل وارانه‌ی صدها هزاران ساله‌ی فردا
همان طغیان پاک در زمان جاوید
همان عصیان پاک آدم و حوا

گمان دارم خداوند خِرَد آن روز
به سوی روح و قدیسان
به بانگی با غرور ذات اقدس گفت:

ببینید آنچه من می‌دانم و…، دانستنش دشوار می‌آمد
...

ادامه را گوش دهید یا از پیوند زیر بخوانید:
متن کامل سروده

@Kheradgan_Official
آیا دانشگاه گندی‌شاپور، از اساس غیر ایرانی بود؟

@Kheradgan_Official

ایران‌ستیزان و مخصوصاً افراطی‌های به ظاهر مذهبی ادعا می‌کنند که دانشگاه گندی‌شاپور در دوران ساسانیان، یک دانشگاه مسیحی و رومی بوده است و فقط به لحاظ جغرافیایی در ناحیه ایران بوده است!

این در حالی است که در دوران رونق گندی‌شاپور یعنی دوران پادشاهی خسرو انوشیروان، پیشوای پزشکان نه یک مسیحی بود و نه یک رومی بلکه یک فرد ایرانی و زرتشتی به نام برزویه بود

در مدرسه و بیمارستان گندی‌شاپور، آگاهی‌های پزشکی و شیوه‌های درمانی یونانی، هندی، سریانی، ایرانی با همدیگر آمیخته شدند و سنت پزشکی گندی‌شاپور بارور و شکوفا گشت…

نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23468
هخامنشیان در شاهنامه

@Kheradgan_Official

درباره بن‌مایه‌های تاریخی شاهنامه، پژوهش‌های فراوانی صورت گرفته است. باید پذیرفت بسیاری از داستان‌های شاهنامه حاصل آمیختگی تاریخ و اساطیر است که به مرور زمان به وجود آمده‌اند.

اما درباره هخامنشیان در شاهنامه همواره پرسش‌هایی مطرح بوده است که چرا مانند ساسانیان، نام پادشاهان هخامنشی در شاهنامه نیامده است؟! در پاسخ باید گفت داستان‌های شبیه به هخامنشیان به ویژه در قالب داستان‌های کیانیان در شاهنامه دیده می‌شوند. در واقع می‌توان گفت کیانیان در شاهنامه آمیختگی‌هایی با هخامنشیان دارند.

درباره چند پادشاه کیانی این آمیختگی‌ها قابل ردیابی است:

کیخسرو: آمیختگی‌هایی با کوروش بزرگ دارد.

داراب: آمیختگی‌هایی با داریوش بزرگ و داریوش دوم دارد.

بهمن اردشیر: آمیختگی‌هایی با اردشیر یکم و اردشیر دوم دارد.

دارا: آمیختگی‌ با داریوش سوم دارد.


ادامه را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/13919
2024/09/28 04:23:54
Back to Top
HTML Embed Code: