Telegram Web Link
1_1471916727.pdf
255.1 KB
نامه ۳۱ نهج البلاغه
🀄گویی آماتراسو، الهۀ آفتاب تابان، واپسین کیمونوی ابریشمی را از تن سیمینش به درآورده و آنرا بر آسمان خراشی در میانۀ توکیو آویخته، با دشنه ای آخته می آید تا سر سنّت و شرافت بی وفای ژاپن را گوش تا گوش ببرد و بر گوشۀ عرش در منتهای الیه اقیانوسی که دیگر آرام نیست، بیاویزد.

🀄آنگاه چهارزانو در معبد آساکوسا بنشیند و فریاد بزند: «آری این است جزای خیانت به هزاران سال نجابت و افتخار؛ دیگر هیچ خنجری پهلوی هیچ سامورایی مغروری را نخواهد درید. شما ستیزه جویی و شجاعت را فراموش خواهید کرد و آن شرم پنهان همیشگی را که در گوشۀ چشم های زنان نازک اندام تان گنجانده بودم.

🀄شما را مجبور خواهم کرد تا ابد با نظمی آهنین کار کنید و ثروت بیافرینید. مجازات شما این است که روزنامه بخوانید و همسران خود را عاشق نباشید. شما را از خود آزاد خواهم کرد و از راه خدایان -شن دائو- اخراج خواهم کرد. دیگر هیچ رشوه ای که به پای الهه ها بریزید قبول نخواهد شد و هیچ حرزی شما را از بلا نگه نخواهد داشت. کیفر شما این است که همین خاک را به بهشت بدل کنید و رمز گشودن درهای بهشت مقدس را از یاد ببرید.»

🎋کاهن معبد جینجا

@ketabe_khoub
📚 کتاب خوب
Photo
📚نام کتاب: روایت تفکر، فرهنگ و تمدن از آغاز تاکنون(دوره پنج جلدی)
📑انتشارات: نشر معارف
📓تعداد صفحات:۹۳۶

📖توضیحات:

🔹 جلد اول/ آسمان به زمین الصاق شد؛ از آغاز تا پایان قرون وسطی
این کتاب که نخستین جلد از این مجموعه می باشد، با هدف تبیین صحیحی از تاریخ تمدن بشری و برای استفاده اقشار گوناگون اجتماع به ویژه مسوولان، صاحب نظران، پژوهشگران و کارشناسان فعال در حوزه جوانان، تهیه و تدوین شده است.

🔹جلد دوم/دوباره به آسمان نگاه کن، از ظهور اسلام تا تمدن اسلامی
این اثر روایتی است از فرهنگ و تمدن اسلامی که با استناد به منابع معتبر دینی و تاریخی به تبیین روند شکل گیری و توسعه تمدن اسلامی از زمان بعثت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله تاکنون پرداخته است.

🔹جلد سوم/من به قدرت رسید، از رنسانس تا روشنگری
این کتاب با تشریح آغاز رنسانس، به تبیین چگونگی فاصله گرفتن دنیای غرب از فضای دین و کلیسا می پردازد و نشان می دهد چگونه کلیسا قدرت خود را از دست می دهد و با جدایی از ایمان و اندیشه های خدا محوری، منٌیت های انسانی غلبه می یابد تا زمانی که عصر انقلاب ها فرا می رسد.

🔹 جلد چهارم/این عصر قرمز است، از مدرنیته تا جنگ جهانی دوم
این کتاب با بررسی وقایع جنگ جهانی دوم، به تشریح وضعیت داخلی ایران و روابط آن با دیگر کشورهای دنیا پرداخته و رخدادهای جهان در فاصله دو جنگ جهانی قرن نوزدهم را تبیین کرده است.

🔹جلد پنجم/در جهت عکس حرکت کن، از اعتراض های مدرن تاکنون
این کتاب با تبیین جریان های مهم سیاسی و تقسیم جهان به دست دو ابرقدرت بزرگ دنیا، نشان می دهد راه پیروزی، حرکت در مسیر قدرت های بزرگ جهانی نیست و چگونه کشوری می تواند با «نه گفتن» به این قدرت ها، استقلال و سیادت خود را بازیابد.

📗📘📙
@ketabe_khoub
_ به خداوندی خدا، به زیبایی زمین، به عظمت دل، به روشنی امید، به عطر نان تازه داغ، به حقیقت آفتاب و به عمق شب های پر ستاره سوگندتان می دهم که بمانید، استوار و سر سخت و دل داده بمانید، بکوشید، زندگی کنید، مهر بورزید، عاشق شوید، جهاد کنید، بنوشید، بخورید، ببخشید، خیره سری کنید، بخندید، گریه کنید، تن به خفت و بی حرمتی دینتان را ندهید. شادی کنید، بازی کنید و فرزندان تان را حتی اگر معلول یا نا اهل یا متمرّد باشند به قدر چشمان تان و بیش بیش، هزار بار صد هزار بار بیش از چشمان تان دوست بدارید.
ای در غربت ماندگان! ای از وطن گریختگان و راندگان! بدانید که خداوند، نزدیک است؛ نزدیک تر از هر چیز که نزدیک ترین است به شما؛ نزدیک تر از خون به قلب، تفکر به ذهن، تن به روح...

_ سلام سید! خوب می درخشی، آن بالا و این پایین... خوب می درخشی.
_شاید ذره ای از نور در دل ماست. سلام علیکم
... _ تبارک الله! به این جوانی، از کجا آورده ای این زبان و آگاهی را؟
_همه قبیله من عالمان دین بودند. من کمترینشانم. تقریبا چیزی برای من نمانده است. و شکر. سید احمد موسوی هستم، فرزندِ دین علی شاهِ نیشابوری، رحمت الله علیه.
_شهید؟
_آری
_حق است که چنین باشی که هستی، و عارف هم. حال، چیزی در حدّ وسعم از من بخواه سیّد، تا آن چیز را با خود به جهان باقی برده فرض کنم.
_به یاری من بیا تا مسجدی آبرومند و بزرگ در کشمیر بنا کنیم. این چیزی است که هم می بری و هم می ماند.

💠سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد
🔸نادر ابراهیمی
🌾🌾🌾

ما در هیچ حال
قلب هایمان خالی از غم نخواهد شد
چرا که غم
ودیعه یی ست طبیعی که ما را پاک نگه می دارد
انسان های بی اندوه
به معنای متعالی کلمه
هرگز " انسان " نبوده اند و نخواهند بود
از این صافی انسان ساز نترس!
#نادر_ابراهیمی
#نادر_دوست_داشتنی_ما
شاه که در روزهای بحرانی بیماری برای درمان به خارج از کشور رفته بود حالا در بیمارستانی در مصر به درک واصل شده. در میان سلسله حوادث لعنتی، لحظه ای امید بخش شکفته است تا به شعار های بی رمق شده جان بدهد. در میان گونه های متنوعی از نحوست و پلیدی، گونه کمیابی از میمنت شکوفا شده است.

دریا، خبر را شنیده ای، نه؟ تو در آن خانه ناپیدای لعنتی، شادی ات را به چه کسی نشان خواهی داد؟ کدام چشم ناپاک نامحرمی لبخند زیبای تو را خواهد دید؟ تو لحظه های درخشان زندگی را با کدام تازه از راه رسیده نانجیبی تجربه می کنی؟

مرا ببخش دریا! می دانم تو نجیب تر از آنی که به راهی شبیه راه تخیل آشفته و زخمی من رفته باشی. تخیلی که جنون آمیز، صورت های ذهنیِ مغشوش و ناهمساز را به هم می آمیزد تا تصویر آزار دهنده جدیدی بسازد و قلبم را بفشارد و مرا از پا بیندازد...

#وحید_یامین_پور
#ارتداد #یونس #دریا
@ketabe_khoub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ماجرای کتاب کاهن معبد جینجا از زبان نویسنده

@ketabe_khoub
📚نام کتاب: ویولون زن روی پل
🖋نویسنده: خسرو باباخانی
📑انتشارات: جام جم
📓تعداد صفحات: ۲۲۴

📖توضیحات:
کتاب حاضر؛ روایت سفری از ظلمت به نور و  زندگی آقای خسرو باباخانی است که معلم داستان‌نویسی بسیاری از نویسندگان جوان و حالا میانسال ایران است و تجربیات خودش را در موضوع اعتیاد نوشته و جسارت به خرج داده است، این کتاب روایت ۳۰ سال اعتیاد و یک سال ترک و سپس توفیق در ترک این بلا روایت کرده است. پس‌ از آن راهنمایی و مشاوره به ۴۰ نفر است.

📗📘📙
@ketabe_khoub
🌿
مردم سه گروهند: دانشمند خداشناس، دانش جوي در راه رستگاري و فرومايگاني بي اراده و سرگردان كه هر دعوتي را اجابت مي كنند و به هر طرف كه باد بيايد به همان طرف مي روند، از نور دانش روشنايي نمي گيرند و به پايگاه محكمي پناه نمي برند.

نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷
💠 @ketabe_khoub
🥀🥀🥀

امام چشم می چرخاند و خطاب به انبوه جمعیت حاضر در مدرسه رفاه می گوید:
" گویا خداوند همیشه گروهی را بر می گزیند تا حجت او باشند بر دیگران، تا آن ها را به رخ بکشد و دیگران را با آن ها تحقیر کند. برای خوکردگان به بزدلی و دنیا پرستی، دیدن بلند همتان دریادل عذاب شدیدی است."

وحید یامین پور
📚ارتداد

#ارتداد
@ketabe_khoub
🌾🌾🌾

گر عقل پشت حرف دل اما نمی گذاشت
تردید پا به خلوت دنیا نمی گذاشت

از خیر هست و نیست دنیا به شوق دوست
می شد گذشت، وسوسه اما نمی گذاشت

اینقدر اگر معطل پرسش نمی شدم
شاید قطار عشق مرا جا نمی گذاشت

دنیا مرا فروخت، ولی کاش دست کم
چون بردگان مرا به تماشا نمی گذاشت

شاید اگر تو نیز به دریا نمی زدی
هرگز به این جزیره کسی پا نمی گذاشت

گر عقل در جدال جنون مرد جنگ بود
ما را در این مبارزه تنها نمی گذاشت

ای دل بگو به عقل که دشمن هم این چنین
در خون مرا به حال خودم وا نمی گذاشت

ما داغدار بوسه ی وصلیم چون دو شمع
ای کاش عشق سر به سر ما نمی گذاشت

🔺فاضل نظری
💠@ketabe_khoub
2024/10/01 11:38:18
Back to Top
HTML Embed Code: