این خاطره دردناک مربوط میشه به زمانی که بابام گفت اگه معدلت 20 بشه برات پلی استیشن میگیرم.
یعنی اون نگفت
من خودم اصرار کردم.
و گس وات
معدلم شد چند؟
به نظرتون چند شدم؟

بی ادبیه
شد 19 ممیز فاکینگ 98

ز هولِ حشر چه بیمم دهی؟ ، بِـهِـل ، بگذر
که عمر ، هرنفَسی روزِ غَبن و حسرت بود ...

یه جا بوده که شاعر داشته پاره میشده
هیچکسیم نبوده قضیه رو تعریف کنه
به آرامش بقیه هم غبطه می‌خورده
داشته می‌گفته خدایا چرا فقط من آخه؟
میگه:
بختم اگر تلافی شبهای غم کند
یک روز خوش به مردم عالم نمی‌رسد

کسی خبر داره سهام موتورولا ریخته یا نه؟

چه جالب بود
یکی سردرکانالش نوشته بود
اومدم حال خوبم رو با شما تقسیم کنم.
همین خودش حس خوبی بود.

ولی متأسفانه دائما یکسان نباشد حال دوران.
امیدوارم حال خوبت البته دائم باشه
این از دعای من برای تو

به مناسبت اینکه اون کاربر حال خوبی بهم داد، تا 24 ساعت آینده اگر سوالی در مورد یادگیری، دقت کنید، در مورد اصل و خود یادگیری دارید بپرسید.

و بعد از خود یادگیری، تخصصا در مورد یادگیری منطق و فلسفه
و بعد از اون یادگیری زبان انگلیسی.


یا در ناشناس یا از لینک زیر

@betterselfstudy
@betterselfstudy

‏مدتیه که پام میره رو خط موزاییکا و هیچ اهمیتی برام نداره، شما که دیگه عددی نیستید.

یادتونه میگفتم اگر در مسائل نظامی تخصص ندارید نظر ندید؟

الان دیگه تخصص نیاز نیست
هر احمقی میفهمه وا دادید
شل کردید
فشل شدید
دولت جدیدی که اومده اهل مقاومت نیست

خاک تو سرتون
خاک تو سر هرکی تصمیم سازی کرد در این مورد
واقعا بی لیاقت و بدردنخور هستید
با احترام 🌹

▫️در مورد عملیات دی‌روز اسرائیل؛
١. اسرائیل یک عملیات سخت و پیچیده و غیرقابل پیش‌بینی انجام داده.
در واقع یه دلیل خسارت‌های جانبی به غیرنظامیان، کسی فکرش رو نمی‌کرده دست به چنین کاری بزنه.

٢. مساله‌ی کارگذاری مواد منفجره در پیجرها پیش از تحویل از نظر بنده مردوده.
با توجه به موج انفجار از جنوب لبنان تا شمالش و حتی سوریه و اردن به نظرم با نوعی موج‌تابی این کار انجام شده.
به خصوص که باتری پیجرها با باتری تلفن‌های همراه متفاوت بوده و بدین طریق، خطری تلفن‌ها رو تهدید نمی‌کرده.

٣. این نقشه به احتمال خیلی زیاد نقشه‌ی اسرائیل برای روز جنگ گسترده با لبنان بوده.
برای فهم این موضوع باید دکترین ضد تروریسم آمریکا و اسرائیل رو بدونیم که بر اساس اون، بهترین راه از بین بردن شبکه‌های تروریستی (به زعم اون‌ها) از بین بردن ارتباطات‌شونه.
به احتمال خیلی زیاد و طبق برخی شنیده‌ها این عملیات در خطر لو رفتن بوده و اسرائیل تصمیم گرفته که اجرایی‌ش کنه.
فلذا این‌که وسط جنگ این اتفاق نیفتاده خودش واقعا یک نکته‌ی مثبته.


۴. این عملیات تاییدی بر حرف‌های قبلی بنده است مبنی بر این‌که اسرائیل این جنگ رو جنگ آخر خودش می‌دونه.
برخلاف "قوه‌ی عاقله‌" ی جدید ما که فکر می‌کنه این بحران مثل بحران‌های قبلیه و باید توش رفتار سیاسی انجام بده.


۴.١. بهتره حالا دوستان وزارت‌خارجه و ستاد کل کلاه‌شون رو بالاتر بگذارن :))
بعد از حمله به کنسول‌گری، آمریکایی‌ها به ایران پیشنهاد دادن که در ازای صرفنظر از حمله، اون‌ها تضمین می‌دن که اسرائیل به سمت آتش‌بس حرکت کرده و دامنه‌ی جنگ رو. گسترش نده.
با اطلاع عرض می‌کنم که شخص شهید امیرعبداللهیان و بدنه‌ی همراه‌ش در وزارت خارجه جلوی فشارهای عجیب و غریب داخلی ایستادن برای این‌که پاسخ حتما نظامی باشه.
با تعویض دولت و ترور هنیه، پیشنهاد مشابهی روی میز قرار گرفت.
این‌طور از شواهد بر میاد که ما واقعا تا پاسخ نظامی فقط یک فشار دکمه فاصله داشتیم.
اما بدنه‌ی سیاسی این‌بار هم‌راهی نکرد و بر اساس تضمین آمریکا تلاش کرد "راه دیپلماتیک" پیدا کنه.
و احتمالا کیسینجرهای خودخوانده‌ی مناطق محروم وقتی شب به خونه رفتن کلی با خودشون حال کردن که چه نبوغی به خرج دادن در انداختن شکاف بین اسرائیل و آمریکا!

۴.٢. اما نتیجه چی شد؟
نه‌تنها اسرائیل به سمت آتش‌بس نرفت بل‌که ابتکار عمل از دست ما خارج شد و اسرائیل حالا داره روی جبهه‌ی شمالی متمرکز می‌شه.
هرچند هنوز قویا معتقدم جنگ گسترده با حزب‌الله لبنان به منزله‌ی خودکشی برای اسرائیله اما آسیبی که به طرفین خواهد زد، قابل توجه خواهد بود.
برای همین اسرائیل سعی خواهد کرد تا همچنان با حفظ جنگ در منطقه‌ی خاکستری، ابتکار عمل رو از دست نده.


۵. اما چرا وزارت‌خارجه‌ی ایران در دام تضمین آمریکا افتاد؟
این اولین بار نیست که این تیم در وزارت‌خارجه دست به چنین بلاهتی می‌زنه.
تضمین در افغانستان، تضمین در برجام و تضمین در خان‌طومان از جمله سوابق مشعشع این تیم در "گرفتن تضمین" از آمریکایی‌هاست.
کلا تضمین دوست دارن :))
به اعتقاد بنده این "شاهکار دیپلماسی" از اون جهت رقم خورده که متفکرین پشت تیم فعلی (همون‌طور که از ابتدای طوفان‌الاقصی اصرار داشتن) تلاش می‌کنو تا بحران فعلی فلسطین رو تبدیل به سنگ بنای همکاری‌های آینده با دولت هریس بکنن برای احیای برجام و ترییم دورنمای عادی‌سازی روابط.
با این پیش‌فرض که شکل‌گیری جنگ منطقه‌ای به نفع رای‌آوری ترامپه و اگر ما جلوی این اتفاق رو بگیریم، هریس خودش رو مدیون ما خواهد دونست و در نتیجه ما موفق خواهیم شد ذز شکاف موهوم بین اسرائیل و دموکرات‌های آمریکا استفاده کنیم.
که خب مرحوم امام خمینی (ره) جواب‌شون رو داده:
«آن‌ها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.»
ففط مشکل سر اینه چه این‌ها یک بار قاعدتا باید سر ماجرای برجام از خواب بیدار شده باشن و حالا صرفا خودشون رو به خواب زدن.

هرکیو میبینی داره دفاع میکنه این آخر شهریوری.
این قضیه دفاع و 31 شهریور شده مثل عقد کردن و اول محرم.

اشتباه برداشت نکنید
من خودم دقیقا 31 شهریور دفاع کردم.
قضیه دفاع خودم رو تعریف کنم برگی به احدالناسی باقی نمیمونه.

چرا 31؟
چون دکتری قبول شده بودم و یک مهر میخواستم برم سر کلاس اون و باید تا 31 شهریور دفاع میکردم و ارشد تموم میشد.
فکر کنم هنوزم یکی دو نفر از ارشد ما هستند که دفاع نکردند.
اولین نفر از ورودی ما، بنده‌ی حقیرِ پاتابه‌سر تقصیر دفاع کردم.

جلسه‌ دفاع رو هم با بسم الله الرحمن الرحیم و آیه ویل لکل همزه لمزه شروع کردم.
وای بر هر عیب جوی طعنه‌زن

آیه رو تو دلم خوندم
اسکل نیستم که

یه استاد داشتیم ارشد، انقدر این بشر عالی بود. به ما حکمت متعالیه میگفت. دکتری عرفان تدریس می‌کرد.
عاشق دخترا بود -مثل هر استاد دیگه ای البته، یا خیلی از اساتید-
تو سوال میپرسیدی جواب نمی‌داد، میگفت بذار حرفم تموم شه، بعد با دخترا سر کلاس و بعد از کلاس دل میداد قلوه می‌گرفت مردک.
به اون تیکش دقت کردید گفتم عرفان درس میداد؟
سوادم نداشت بدبختی.

کلا فکر نکنید دانشگاه تهران هم خبریه؟ یه اسم مونده ازش فقط.

البته از اساتید خوب و باسوادمون هم یاد کنم.
دکتر مهدی عظیمی
دکتر کشفی
دکتر قراملکی
اینا خیلی خوب بودن
دکتر عظیمی که استاد راهنمای من بود و تالیفاتش تو منطق و تاریخ منطق عالیه

آقای کشفی به صبر و حوصله و سواد و حرفه ای بودن مشهوره.
کلاس فلسفه غربمون هم دیالوگ بود غالبا. مثل روش سقراط. یادش بخیر.

آقای قراملکی هم تو منطق جزو بهترین هاست. مخصوصا منطق موجهات.
یک جوری موجهات رو توضیح داد که منی که قبلا این بحث رو کلا بوسیده و کنار گذاشته بودمش، کاملا متوجه شدم و هربار بخوام مرور کنم صوت همون کلاس رو گوش میدم دوباره.
موجهات یکی از مسائل سخت و سنگین منطقه.