Forwarded from پارسنامه
🌸چکامهای از لایق شیرعلی
زمین سخت کوهستان دل نرمم عطا کردست،
درشتم هر که میخواند، خطا اندر خطا کردست.
به مثل کوه یکرویم، به سان چشمه حق گویم،
چنین بودم، چنین باشم، که این سانم خدا کردست.
میان کوهها بگریختم از دست جبر و ظلم،
به من تاریخ سنگیندل جفا روی جفا کردست.
جدا بودم ز همخونان، که بیپول بود دریاها،
سر کوه و سر چشمه دلم از غم نوا کردست.
امید و آرزویم سوخت مانند حنای سنگ،
دوبیتی و رباعی نالهام را بیفنا کردست.
یکی گفتی، تو ایرانی، دیگر گفتی تو تاجیکی،
جدا از اصل خود میرد، کسی ما را جدا کردست.
جهان یک روز میترکد ز آه پرشرار ما،
که بر ترک وطن ما را پیاپی مبتلا کردست.☘
@parsname
زمین سخت کوهستان دل نرمم عطا کردست،
درشتم هر که میخواند، خطا اندر خطا کردست.
به مثل کوه یکرویم، به سان چشمه حق گویم،
چنین بودم، چنین باشم، که این سانم خدا کردست.
میان کوهها بگریختم از دست جبر و ظلم،
به من تاریخ سنگیندل جفا روی جفا کردست.
جدا بودم ز همخونان، که بیپول بود دریاها،
سر کوه و سر چشمه دلم از غم نوا کردست.
امید و آرزویم سوخت مانند حنای سنگ،
دوبیتی و رباعی نالهام را بیفنا کردست.
یکی گفتی، تو ایرانی، دیگر گفتی تو تاجیکی،
جدا از اصل خود میرد، کسی ما را جدا کردست.
جهان یک روز میترکد ز آه پرشرار ما،
که بر ترک وطن ما را پیاپی مبتلا کردست.☘
@parsname
Forwarded from پارسنامه
لایق شیرعلی
<unknown>
❓کدام یک Persion یا Farsi
نام زبان ما در دنیای خارج چیست؟
♦️25 سال پیشِ شوراي فرهنگستانِ زبان و ادبِ فارسي درباره ي کاربردِ Farsi به جاي Persian در مکاتباتِ وزارتِ امورِ خارجه بیانیه ای صادر کرده و در آن با اختيارِ هر عنوانِ تازه اي به جاي تعبيرِ رايج Persian اکيداً مخالفت کرد.
دلایل فرهنگستان را در پارسنامه بخوانید 👇
www.tg-me.com/joinchat-BQ7M3Twbq_a6ixaQEzDIJQ
نام زبان ما در دنیای خارج چیست؟
♦️25 سال پیشِ شوراي فرهنگستانِ زبان و ادبِ فارسي درباره ي کاربردِ Farsi به جاي Persian در مکاتباتِ وزارتِ امورِ خارجه بیانیه ای صادر کرده و در آن با اختيارِ هر عنوانِ تازه اي به جاي تعبيرِ رايج Persian اکيداً مخالفت کرد.
دلایل فرهنگستان را در پارسنامه بخوانید 👇
www.tg-me.com/joinchat-BQ7M3Twbq_a6ixaQEzDIJQ
Forwarded from پارسنامه
دریای غواصان
@parsname
@irtaj
بس جهد می کردم که من آیینه نیکی شوم
تو حکم می کردی که من خمخانه سیکی شوم
خمخانه خاصان شدم دریای غواصان شدم
خورشید بینقصان شدم تا طب تشکیکی شوم
نقش ملایک ساختی بر آب و گل افراختی
دورم بدان انداختی کاکسیر نزدیکی شوم
هاروتیی افروختی پس جادویش آموختی
ز آنم چنین می سوختی تا شمع تاریکی شوم
ترکی همه ترکی کند تاجیک تاجیکی کند
من ساعتی ترکی شوم یک لحظه تاجیکی شوم
گه تاج سلطانان شوم گه مکر شیطانان شوم
گه عقل چالاکی شوم گه طفل چالیکی شوم
خون روی را ریختم با یوسفی آمیختم
در روی او سرخی شوم در موش باریکی شوم
(دیوان شمس)
@parsname
@irtaj
بس جهد می کردم که من آیینه نیکی شوم
تو حکم می کردی که من خمخانه سیکی شوم
خمخانه خاصان شدم دریای غواصان شدم
خورشید بینقصان شدم تا طب تشکیکی شوم
نقش ملایک ساختی بر آب و گل افراختی
دورم بدان انداختی کاکسیر نزدیکی شوم
هاروتیی افروختی پس جادویش آموختی
ز آنم چنین می سوختی تا شمع تاریکی شوم
ترکی همه ترکی کند تاجیک تاجیکی کند
من ساعتی ترکی شوم یک لحظه تاجیکی شوم
گه تاج سلطانان شوم گه مکر شیطانان شوم
گه عقل چالاکی شوم گه طفل چالیکی شوم
خون روی را ریختم با یوسفی آمیختم
در روی او سرخی شوم در موش باریکی شوم
(دیوان شمس)
📢پل فرهنگی کشورهای پارسی زبان
🔸همراه با رونمایی دو کتاب:
📖آداب, آیین ها و باورهای مردم افغانستان
📖جمهوری تاجیکستان پاره تن ایران
⌛️یکشنبه _ ٢٩ بهمن ماه _ ۴.٣۰پسین(عصر)
@irtaj
🔸همراه با رونمایی دو کتاب:
📖آداب, آیین ها و باورهای مردم افغانستان
📖جمهوری تاجیکستان پاره تن ایران
⌛️یکشنبه _ ٢٩ بهمن ماه _ ۴.٣۰پسین(عصر)
@irtaj
Forwarded from پارسنامه
مگو دریغ دریغ
@parsname
پس از تغییر الفبای عربی به لاتین و تقویم قمری به میلادی سال ۱۹۲۳ به بعد در ترکیه عرس حضرت مولانا از جمادالثانی به ماه دسامبر انتقال یافت. وگرنه فرقه «مولویه» و پیروان «سلطان عشق» همه ساله پنجم جمادالثانی ایام رحلت ملکوتی را جشن می گرفتند. و به یاد خاطره او مجالس رقص سماع و دعا و نیاش برگذار می کردند.
این ایام روحانی و معنو بر دوستان گرامی و نکو باد.
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
برای من مگری و مگو دریغ دریغ
به دوغ دیو درافتی دریغ آن باشد
جنازهام چو ببینی مگو فراق فراق
مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد
مرا به گور سپاری مگو وداع وداع
که گور پرده جمعیت جنان باشد
فروشدن چو بدیدی برآمدن بنگر
غروب شمس و قمر را چرا زبان باشد
تو را غروب نماید ولی شروق بود
لحد چو حبس نماید خلاص جان باشد
کدام دانه فرورفت در زمین که نرست
چرا به دانه انسانت این گمان باشد
کدام دلو فرورفت و پر برون نامد
ز چاه یوسف جان را چرا فغان باشد
دهان چو بستی از این سوی آن طرف بگشا
که های هوی تو در جو لامکان باشد
@irtaj
(دیوان شمس غزل ۹۱۱)
@parsname
Tajikestan Duashanbe
7-jimadi-ulsani / 23-02-2018
Sara Naimzada
@parsname
پس از تغییر الفبای عربی به لاتین و تقویم قمری به میلادی سال ۱۹۲۳ به بعد در ترکیه عرس حضرت مولانا از جمادالثانی به ماه دسامبر انتقال یافت. وگرنه فرقه «مولویه» و پیروان «سلطان عشق» همه ساله پنجم جمادالثانی ایام رحلت ملکوتی را جشن می گرفتند. و به یاد خاطره او مجالس رقص سماع و دعا و نیاش برگذار می کردند.
این ایام روحانی و معنو بر دوستان گرامی و نکو باد.
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
برای من مگری و مگو دریغ دریغ
به دوغ دیو درافتی دریغ آن باشد
جنازهام چو ببینی مگو فراق فراق
مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد
مرا به گور سپاری مگو وداع وداع
که گور پرده جمعیت جنان باشد
فروشدن چو بدیدی برآمدن بنگر
غروب شمس و قمر را چرا زبان باشد
تو را غروب نماید ولی شروق بود
لحد چو حبس نماید خلاص جان باشد
کدام دانه فرورفت در زمین که نرست
چرا به دانه انسانت این گمان باشد
کدام دلو فرورفت و پر برون نامد
ز چاه یوسف جان را چرا فغان باشد
دهان چو بستی از این سوی آن طرف بگشا
که های هوی تو در جو لامکان باشد
@irtaj
(دیوان شمس غزل ۹۱۱)
@parsname
Tajikestan Duashanbe
7-jimadi-ulsani / 23-02-2018
Sara Naimzada
Forwarded from پارسنامه
🔹کلید در گنج
تقدیم ابیات آغازین "مخزن الاسرار" توسط سارا نعیمزاده از جمهوری تاجیکستان شهر دوشنبه 2018-02-26
بسمالله الرحمن الرحیم
هست کلید در گنج حکیم
فاتحه فکرت و ختم سخن
نام خدایست بر او ختم کن
پیش وجود همه آیندگان
بیش بقای همه پایندگان
سابقه سالار جهان قدم
مرسله پیوند گلوی قلم
پرده گشای فلک پردهدار
پردگی پرده شناسان کار
مبدع هر چشمه که جودیش هست
مخترع هر چه وجودیش هست
لعل طراز کمر آفتاب
حله گر خاک و حلی بند آب
پرورشآموز درون پروران
روز برآرنده روزی خوران
مهره کش رشته باریک عقل
روشنی دیده تاریک عقل
داغ نه ناصیه داران پاک
تاج ده تخت نشینان خاک
خام کن پخته تدبیرها
عذر پذیرنده تقصیرها
شحنه غوغای هراسندگان
چشمه تدبیر شناسندگان
اول و آخر بوجود و صفات
هست کن و نیست کن کاینات
با جبروتش که دو عالم کمست
اول ما آخر ما یکدمست
کیست درین دیر گه دیر پای
کو لمن الملک زند جز خدای
بود و نبود آنچه بلندست و پست
باشد و این نیز نباشد که هست
@parsname
@Irtaj
تقدیم ابیات آغازین "مخزن الاسرار" توسط سارا نعیمزاده از جمهوری تاجیکستان شهر دوشنبه 2018-02-26
بسمالله الرحمن الرحیم
هست کلید در گنج حکیم
فاتحه فکرت و ختم سخن
نام خدایست بر او ختم کن
پیش وجود همه آیندگان
بیش بقای همه پایندگان
سابقه سالار جهان قدم
مرسله پیوند گلوی قلم
پرده گشای فلک پردهدار
پردگی پرده شناسان کار
مبدع هر چشمه که جودیش هست
مخترع هر چه وجودیش هست
لعل طراز کمر آفتاب
حله گر خاک و حلی بند آب
پرورشآموز درون پروران
روز برآرنده روزی خوران
مهره کش رشته باریک عقل
روشنی دیده تاریک عقل
داغ نه ناصیه داران پاک
تاج ده تخت نشینان خاک
خام کن پخته تدبیرها
عذر پذیرنده تقصیرها
شحنه غوغای هراسندگان
چشمه تدبیر شناسندگان
اول و آخر بوجود و صفات
هست کن و نیست کن کاینات
با جبروتش که دو عالم کمست
اول ما آخر ما یکدمست
کیست درین دیر گه دیر پای
کو لمن الملک زند جز خدای
بود و نبود آنچه بلندست و پست
باشد و این نیز نباشد که هست
@parsname
@Irtaj
به مناسبت تولد ه.الف سایه
شهرت استادابتهاج در میان تاجیکان در سالهای ابتدایی استقلال
@irtaj
خاطرهای از شهاب الدین فرخیار :
سال هفتاد و چهار یا هفتاد و پنج بود تا دوران جنگ و موسیقی های پر سوز و گدازش پایان یافته بود دقیقش را باید بنشینم حساب كنم همان سال ها بود. یكی دو سالی بود از دوشنبه (پایتخت تاجیکستان) برگشته بودم و همه اپوزیسیون تاجیك از سیاستمدار و روحانی و شاعر و نویسنده در تهران بودند.
روزی با استاد مومن قناعت از شاعران برجسته تاجیك نشسته بودیم. او در قالب سیاست در تهران نبود. از قضا رادیو سرود "بوسه زیباروی قزاق" را پخش كرد و استاد بلافاصله گفت می دانی شعر از كیست؟
گفتم به شعر های مولانا می ماند.
گفت نه از سایه است!
شهرت استادابتهاج در میان تاجیکان در سالهای ابتدایی استقلال
@irtaj
خاطرهای از شهاب الدین فرخیار :
سال هفتاد و چهار یا هفتاد و پنج بود تا دوران جنگ و موسیقی های پر سوز و گدازش پایان یافته بود دقیقش را باید بنشینم حساب كنم همان سال ها بود. یكی دو سالی بود از دوشنبه (پایتخت تاجیکستان) برگشته بودم و همه اپوزیسیون تاجیك از سیاستمدار و روحانی و شاعر و نویسنده در تهران بودند.
روزی با استاد مومن قناعت از شاعران برجسته تاجیك نشسته بودیم. او در قالب سیاست در تهران نبود. از قضا رادیو سرود "بوسه زیباروی قزاق" را پخش كرد و استاد بلافاصله گفت می دانی شعر از كیست؟
گفتم به شعر های مولانا می ماند.
گفت نه از سایه است!
Forwarded from پارسنامه
🎊با مهر ویژه برنامه نوروز از کارگروه #نیستان پیشکش میگردد
@parsname
این برنامه را با شادباشهای نوروزی با لهجههای شیرین و آهنگهای شاد از حوزه تمدنی نوروز میشنوید.
دوستانی که در این برنامه آوایشان را میشنویم:
☘شکرانه و شاهینه از تاجیکستان
☘شبنم از افغانستان
☘شیرین از خراسان
☘دانشجویان دانشگاه باهنر کرمان، جواد اکرمپور، علی کریمی و سجاد ترابی
☘شادباش لکی از جناب سورنا لطفی
☘فروردین یشت از بانو سیمین مهر
☘چکامه بانو هما فرد با اجرای بهروز فرودی
☘اجرا با بانو محبوبه کریمی
☘گردآوری: پریسا نظری
@parsname
@parsname
این برنامه را با شادباشهای نوروزی با لهجههای شیرین و آهنگهای شاد از حوزه تمدنی نوروز میشنوید.
دوستانی که در این برنامه آوایشان را میشنویم:
☘شکرانه و شاهینه از تاجیکستان
☘شبنم از افغانستان
☘شیرین از خراسان
☘دانشجویان دانشگاه باهنر کرمان، جواد اکرمپور، علی کریمی و سجاد ترابی
☘شادباش لکی از جناب سورنا لطفی
☘فروردین یشت از بانو سیمین مهر
☘چکامه بانو هما فرد با اجرای بهروز فرودی
☘اجرا با بانو محبوبه کریمی
☘گردآوری: پریسا نظری
@parsname
Telegram
attach 📎
چند کانال تاجیکی برای علاقمندان به شعر و فرهنگ و تاریخ و موسیقی تاجیکستان.
غزل معاصر تاجیکستان
https://www.tg-me.com/tajikghazal
تاجیکستان شناسی
https://www.tg-me.com/irtaj
غزل های فردوس اعظم
https://www.tg-me.com/firdavsiazam
شعر های اعظم خجسته
https://www.tg-me.com/tajikpoets
موسیقی تاجیکی
https://www.tg-me.com/tajikistanmusic1
غزل معاصر تاجیکستان
https://www.tg-me.com/tajikghazal
تاجیکستان شناسی
https://www.tg-me.com/irtaj
غزل های فردوس اعظم
https://www.tg-me.com/firdavsiazam
شعر های اعظم خجسته
https://www.tg-me.com/tajikpoets
موسیقی تاجیکی
https://www.tg-me.com/tajikistanmusic1
Forwarded from تاجیکستان شناسی
پروفسور سید رسول هادیزاده موسوی الرضوی
@irtaj
در حوالی ساعت 4:45 صبح روز یکشنبه پانزدهم فررودین سال 1389 خورشیدی بر اثر بیماری طولانی در منزلش در شهر دوشنبه تاجیکستان درگذشت.
اما او در17 اسفند سال 1304 هجری شمسی در شهر سمرقند به دنیا آمد. پدرش حیدرخان یکی از نخستین معلمان و مؤسسان مدرسههای تاجیکی (فارسی) شهر سمرقند بود، خود او پس از ختم مدرسه به دانشکده شرقشناسی دانشگاه آسیای میانه شهر تاشکند رفت و در رشته زبان و ادبیات فارسی مشغول به تحصیل شد. همزمان در بخش گفتارهای تاجیکی رادیو ازبکستان سرپرست برنامههای ادبی و موسیقی را برعهده گرفت. در سال 1329ش با توصیه استاد صدرالدین عینی بخارائی به شهر دوشنبه آمد و به عنوان پژوهشگر فرهنگستان علوم پذیرفته شد. در سال 1333ش از پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «سرچشمههای تاریخ ادبیات تاجیک در نیمه دوم قرن 19» دفاع کرد و از همان زمان در مؤسسههای فرهنگستان علوم تاجیکستان به عنوان راهبر بخش تاریخ ادبیات تاجیک (فارسی) به کار مشغول شد.
رسول هادیزاده در سال 1348شمسی از پایاننامه دکتری خود با عنوان «احمد دانش و ادبیات معارف پروری تاجیک» دفاع کرد. از سال 1350 تا 1357 به ریاست شعبه «انتقادی و ادبیاتشناسی» کانون نویسندگان تاجیکستان برگزیده شد. از سال 1351 تا 1373 مدیریت شعبه «تاریخ ادبیات تاجیکی (فارسی)» پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی را در فرهنگستان علوم تاجیکستان برعهده داشت؛ وی در سال 1363 از طرف شورای عالی وزارت آموزش عالی روسیه، مفتخر به دریافت عنوان «پروفسور» گشت. او به سال 1370ش طبق فرمان رئیس جمهور تاجیکستان برای خدمتهای شایانش در کشفیات علمی و ادبی و تاریخی مفتخر به عنوان «خادم شایسته علمی پژوهشگاه زبان و ادبیات فرهنگستان علوم تاجیکستان» شد.
استاد هادی زاده در سال 1376 عضو افتخاری مرکز خراسانشناسی آستان قدس رضوی در مشهد شد و به عنوان عضو تحریریه مجله خراسانپژوهی و به عنوان نماینده مرکز خراسانشناسی در تاجیکستان منصوب گشت به واسطۀ این بزرگوار بسیاری از محققان دو کشور با همدیگر پیوند پیدا کرده و زمینه گسترش روابط فرهنگی دو کشور فراهم شد.👇👇
@irtaj
در حوالی ساعت 4:45 صبح روز یکشنبه پانزدهم فررودین سال 1389 خورشیدی بر اثر بیماری طولانی در منزلش در شهر دوشنبه تاجیکستان درگذشت.
اما او در17 اسفند سال 1304 هجری شمسی در شهر سمرقند به دنیا آمد. پدرش حیدرخان یکی از نخستین معلمان و مؤسسان مدرسههای تاجیکی (فارسی) شهر سمرقند بود، خود او پس از ختم مدرسه به دانشکده شرقشناسی دانشگاه آسیای میانه شهر تاشکند رفت و در رشته زبان و ادبیات فارسی مشغول به تحصیل شد. همزمان در بخش گفتارهای تاجیکی رادیو ازبکستان سرپرست برنامههای ادبی و موسیقی را برعهده گرفت. در سال 1329ش با توصیه استاد صدرالدین عینی بخارائی به شهر دوشنبه آمد و به عنوان پژوهشگر فرهنگستان علوم پذیرفته شد. در سال 1333ش از پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «سرچشمههای تاریخ ادبیات تاجیک در نیمه دوم قرن 19» دفاع کرد و از همان زمان در مؤسسههای فرهنگستان علوم تاجیکستان به عنوان راهبر بخش تاریخ ادبیات تاجیک (فارسی) به کار مشغول شد.
رسول هادیزاده در سال 1348شمسی از پایاننامه دکتری خود با عنوان «احمد دانش و ادبیات معارف پروری تاجیک» دفاع کرد. از سال 1350 تا 1357 به ریاست شعبه «انتقادی و ادبیاتشناسی» کانون نویسندگان تاجیکستان برگزیده شد. از سال 1351 تا 1373 مدیریت شعبه «تاریخ ادبیات تاجیکی (فارسی)» پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی را در فرهنگستان علوم تاجیکستان برعهده داشت؛ وی در سال 1363 از طرف شورای عالی وزارت آموزش عالی روسیه، مفتخر به دریافت عنوان «پروفسور» گشت. او به سال 1370ش طبق فرمان رئیس جمهور تاجیکستان برای خدمتهای شایانش در کشفیات علمی و ادبی و تاریخی مفتخر به عنوان «خادم شایسته علمی پژوهشگاه زبان و ادبیات فرهنگستان علوم تاجیکستان» شد.
استاد هادی زاده در سال 1376 عضو افتخاری مرکز خراسانشناسی آستان قدس رضوی در مشهد شد و به عنوان عضو تحریریه مجله خراسانپژوهی و به عنوان نماینده مرکز خراسانشناسی در تاجیکستان منصوب گشت به واسطۀ این بزرگوار بسیاری از محققان دو کشور با همدیگر پیوند پیدا کرده و زمینه گسترش روابط فرهنگی دو کشور فراهم شد.👇👇
Forwarded from تاجیکستان شناسی
رسول هادیزاده در تحقیق رشته تاریخ ادبیات تاجیک (فارسی) بیش از دویست عنوان اثر علمی و تحقیقی دارد، اضافه بر اینها او به عنوان داستاننویس هم شناخته شده است. از آثار قلمی او در تاریخ ادبیات فارسیِ تاجیک میتوان موارد ذیل را برشمرد:
1-ادبیات تاجیک در نیمه دوم قرن 19 میلادی (دوشنبه: 1969).
2- احوال وآثار احمد دانش (دوشنبه: 1974).
3- احوال و آثار شمسالدین شاهین (دوشنبه: 1974).
4- ادبیات تاجیک (کتاب درسی برای دانشکدههای ادبیات دانشگاههای تاجیکستان، 1986).
5- ادبیات تاجیک (کتاب درسی برای مدارس) با همکاری میرزااُف، بولدریف، 1976.
6- قصه منصور حلاج (دوشنبه: 1998).
7- تصوف در ادبیات فارسی- تاجیک (دوشنبه:1999).
8- هفت گفتار درباره قرآن ( دوشنبه: 2000).
9- آخرین کتابی که رسول هادیزاده نوشت، خاطرات او زیر عنوان «خدایا! خود را بشناسم» است که دوران زندگی وی، همنشینی با شخصیتهای بزرگ ادبی و فرهنگی گذشته و دیدگاههای نویسنده در باره تاریخ آسیای میانه را در بر میگیرد.
رسول هادیزاده که به عنوان رئیس بنیاد رودکی فعالیت داشت توانست کار تصحیح و انتشار دیوان منقح رودکی را به پایان برد.
@irtaj
برگرفته از مقدمه کتاب «قصۀ منصور حلاج» برگردان رضا نقدی، انتشارات آهنگ قلم، 1391
فایل صوتی معرفی استاد هادی زاده 👇👇👇 با صدای نوه ایشان، رامین هادی زاده، بخشی از سی دی همراه کتاب قصه منصور حلاج
1-ادبیات تاجیک در نیمه دوم قرن 19 میلادی (دوشنبه: 1969).
2- احوال وآثار احمد دانش (دوشنبه: 1974).
3- احوال و آثار شمسالدین شاهین (دوشنبه: 1974).
4- ادبیات تاجیک (کتاب درسی برای دانشکدههای ادبیات دانشگاههای تاجیکستان، 1986).
5- ادبیات تاجیک (کتاب درسی برای مدارس) با همکاری میرزااُف، بولدریف، 1976.
6- قصه منصور حلاج (دوشنبه: 1998).
7- تصوف در ادبیات فارسی- تاجیک (دوشنبه:1999).
8- هفت گفتار درباره قرآن ( دوشنبه: 2000).
9- آخرین کتابی که رسول هادیزاده نوشت، خاطرات او زیر عنوان «خدایا! خود را بشناسم» است که دوران زندگی وی، همنشینی با شخصیتهای بزرگ ادبی و فرهنگی گذشته و دیدگاههای نویسنده در باره تاریخ آسیای میانه را در بر میگیرد.
رسول هادیزاده که به عنوان رئیس بنیاد رودکی فعالیت داشت توانست کار تصحیح و انتشار دیوان منقح رودکی را به پایان برد.
@irtaj
برگرفته از مقدمه کتاب «قصۀ منصور حلاج» برگردان رضا نقدی، انتشارات آهنگ قلم، 1391
فایل صوتی معرفی استاد هادی زاده 👇👇👇 با صدای نوه ایشان، رامین هادی زاده، بخشی از سی دی همراه کتاب قصه منصور حلاج