«من از آن کسانی هستم که فکر میکنند حقوق، بیش از آنکه [حاصلِ] کارِ قانونگذار باشد، محصولِ مداوم (نو شَوَنده) و خودرُستۀ وقایع است.»
لئون دوگی،
تطوّرات کلی حقوق خصوصی از زمان [تصویب] کد ناپلئون (کد مدنی).
* Léon Duguit, Les transformations générales du droit privé depuis le Code Napoléon, F. Alcan, 1912, p. 3.
#اندیشه_حقوقی
@iranianlls
لئون دوگی،
تطوّرات کلی حقوق خصوصی از زمان [تصویب] کد ناپلئون (کد مدنی).
* Léon Duguit, Les transformations générales du droit privé depuis le Code Napoléon, F. Alcan, 1912, p. 3.
#اندیشه_حقوقی
@iranianlls
فراخوان_سومین_دوره_دیپلم_بین_المللی.pdf
508.7 KB
فراخوان سومین دوره آموزشی روانشناسی جنایی_قانونی با همکاری دانشگاههای علامه طباطبایی و پوآتیه فرانسه
@iranianlls
@iranianlls
Forwarded from مجلّه سياستنامه
📰از تئوریها چنان آرام سخن میگفت که به راحتی میشد یادداشت برداشت. هر سوالی را با دقت میشنید، جواب میداد و دوباره به بحث برمیگشت. نه اهل حاشیهروی بود، نه وقت کلاس را با خاطرهگویی پر میکرد. هر قدر که او خلوتش روزگار میگذراند، نه جامعه آرام بود و نه ما؛ پرجنبوجوش بودیم. میخواستیم همه چیز را زود بخوانیم، زود بهکار ببندیم تا مگر مفاهیم اندیشه سیاسی بهسرعت عینیت پیدا کند، تا مگر توسعه سیاسی بهسرعت رخ دهد. مشتاقانه میخواندیم و با حرارت بحث میکردیم، برای پیروزی بیتابی میکردیم و پذیرای شکست نبودیم، نمیدانستیم این مسیر چقدر طولانی و آمیخته با رنج است. ما شتاب داشتیم درباره انقلاب بیشتر بدانیم و او کتاب «انقلاب و بسیج سیاسی» را به محمدرضا شجریان تقدیم میکرد، شتاب داشتیم مسیرهای گوناگون توسعه را با خواندن کتاب «ریشههای اجتماعی دیکتاتوری و دموکراسی» کشف کنیم، اما دکتر اکبر یادآور میشد که این «استاد فاضل» ترجمهاش را به کیومرث بشیریه تقدیم کرده با این امید که «فارغ از شر و شور دموکراسی و دیکتاتوری» بزرگ شود. 🗞
🔖متن کامل: 800 کلمه
⏰زمان مطالعه: 4 دقیقه
@goftemaann🦉
🔖متن کامل: 800 کلمه
⏰زمان مطالعه: 4 دقیقه
@goftemaann🦉
Forwarded from پژوهشکده حقوق و قانون ایران
🔴 گزیده ای از انتقادات ۶ نفر از حقوقدانان در خصوص رای وحدت رویه شماره ۸۴۷ دیوان عالی کشور درباره قابل ابطال بودن معامله وکیل در صورت عدم رعایت مصلحت موکل در ویکی حقوق درج شد.
🔸سید عباس بلادی
رییس شعبه دیوانعالی کشور
🔸سید عباس موسوی
قاضی پیشین دیوانعالی کشور
🔸نجات الله ابراهیمیان
حقوقدان پیشین شورای نگهبان
🔸فرهاد ایرانپور
عضو هیات علمی دانشگاه تهران
🔸حسن بادینی
عضو هیات علمی دانشگاه تهران
🔸محمدهادی جواهرکلام
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی
🔴 جهت مشاهده این انتقادات کلیک نمایید.
🌐 @iranian_law
🔸سید عباس بلادی
رییس شعبه دیوانعالی کشور
🔸سید عباس موسوی
قاضی پیشین دیوانعالی کشور
🔸نجات الله ابراهیمیان
حقوقدان پیشین شورای نگهبان
🔸فرهاد ایرانپور
عضو هیات علمی دانشگاه تهران
🔸حسن بادینی
عضو هیات علمی دانشگاه تهران
🔸محمدهادی جواهرکلام
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی
🔴 جهت مشاهده این انتقادات کلیک نمایید.
🌐 @iranian_law
انجمنحقوقشناسی
Photo
نگاهی کوتاه به شعر صُلحیۀ بلد از ادیب الممالک فراهانی
مهدی جوادی
آنچه در پست قبل آمده شعری است از ادیب الممالک فراهانی که گاه آن را «قاضی صلحیۀ بلد» و گاه نیز «صلحیۀ بلد» نامیدهاند. این شعر شرح شکایت، واقعی و یا خیالی، است که شاعر در سال ۱۳۲۹ قمری برابر با ۱۲۸۹ شمسی به عدلیه برده و، به رغم آنکه خود را در آن محق میدیده، نتوانسته است به حق مورد ادعایش برسد.
عدلیۀ وقت در این شعر دخمهای است تاریک شبیه به گور و قاضی آن نیز پیرمردی است استخوانی ولی متکبر و مغرور. سنجیدن صحت قول ادیب الممالک در این باب برای ما ممکن نیست؛ اما از آنجا که در آن زمان عدلیه تازه، آنهم به صورتی متزلزل، بنا شده بود، بعید نیست اگر حق با او باشد. اما، حتی به فرض آنکه در این مورد حق به جانب ادیب الممالک باشد، شرح دادخواهی او و نتایجی که از محکومشدن خود میگیرد نشان میدهد که بر پا شدن عدلیه و محاکم جدید به معنای راهیافتن و استقرار مفاهیم حقوق نوین در افکار عموم مردم نیست.
ادیب الممالک، در مقام خواهان این دعوا، خدا را به شهادت میگیرد و سپس جبرائیل و پیامبر و ائمۀ اطهار و اصحاب رسول و، خلاصه، کسانی را که قاضی بدیشان دسترسی نداشته است. برای همین هم قاضی دعوای شاعر را محکوم به بطلان میکند. شاعر نیز دعوا را به دیوان تمیز میکشاند و آنجا را هم شکستخورده ترک میکند، چون تمام قضات بر سر درستی رأی قاضی صلحیۀ بلد همداستاناند. در نهایت، ادیب الممالک میماند و رأیی که به سودش نیست و این شعر که، در آن، نخست، بر آن قاضی صلحیه لعنت میفرستد و سپس نفرینش را روانۀ صنف قاضیان میکند و در نهایت از خدایی که قاضی شهادتش را در دادگاه نپذیرفته بود میخواهد که ستون عدلیه را از جای برکند. به علاوه، به آن قاضی صادرکنندۀ رأی و دیگرانی که حکمش را تأیید کردهاند، کفر و ارتداد هم نسبت میدهد، تا نشان دهد از قدرت تکفیر غافل نیست.
ولی آیا این نالهها و نفرینها در این شعر طنزآمیز واقعاً زبانِ حالِ ادیب الممالک است، یا او میخواهد، با ظرافت و زیرکی، زشتیِ کار کسانی را نشان دهد که، بیآنکه هیچ دلیل و مدرکی در دست داشته باشند، برای اثبات ادعایشان تنها خدا و اولیاءاش را شاهد قول خود میگیرند و چون به مقصود نمیرسند، از حربۀ تکفیر و نفرین سود میبرند؟
پاسخ این سؤال برای ما روشن نیست و ناگزیر از آن میگذریم؛ همانطور که دربارۀ ارزش ادبی این شعر نیز سخنی نگفتیم. (۱) اما حتی اگر این سخنان به قصدِ تمسخر مدعیانِ بیدلیل سروده شده باشد، نشان میدهد که در آن روزگار بودهاند کسانی که از اهمیت آیین دادرسی، این ابداع سودمند بشری، بیخبر بودهاند و یا استبداد قضایی را به نفعِ خود میدیدند و آرزویِ احیاء روزگاری را داشتند که قاضی بتواند به میل خود، و بدون نیاز به دلیل و مدرک، به سود هرکس که میخواهد رأی دهد. و آیا هنوز هم اشخاصی از این دست در میان ما نیستند؟
پانوشتها
(۱) برای دیدن اشارهای به این شعر به عنوان نمونهای قابلقبول در طنز مشروطه، بنگرید به: محمدرضا شفیعی کدکنی، با چراغ و آینه، تهران، سخن، چاپ ۷، ۱۴۰۱، ص. ۶۵.
(۲) بسیاری از بزرگان ادبیات ما در مذمت بعضی از قاضیان سرودهها و نوشتههایی دارند که اگر صاحبهمتی آنها را گرد آورد، بیتردید حاصل کارش از چند دفتر میگذرد. برای مثال، عبید زاکانی، در فصل سوم رسالۀ تعریفات (دهفصل) مینویسد: «القاضی: آن که همهکس او را نفرین کنند... نائب القاضی: آن که ایمان ندارد... الوکیل: آن که حق را باطل گرداند. العدل (شاهد عادل): آن که هرگز راست نگوید... الوخیم: عاقبت ایشان. الدرک الاسفل: مقام ایشان. بیت النّار: دار القضا... الرشوه: کارساز بیچارگان...» (کلیات عبید زاکانی، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، گلشایی، ۱۳۵۲، صص. ۳۲۷-۳۲۶) و یا در باب چهارم اخلاق الاشراف، هنگامی که میخواهد روشی را که مردم زمانهاش در باب عدالت پیش گرفتهاند و مذهب مختار آنان شده است توصیف کند، چنین مینویسد: «اما مذهب اصحابنا آنکه این سیرت (یعنی عدلورزیدن) را اسوء سیر دانستهاند و گفتهاند که عدالت مستلزم خلل بسیار است...» (همان، ص. ۲۴۲) اما نباید کارِ بزرگانی چون عبید را با شعر ادیب الممالک یکسان پنداشت. طنز و هجو ادیب الممالک آیین دادرسی را هدف گرفته است؛ در حالی که آن بزرگان از استبداد قاضیان دوران خود مینالیدهاند و در آرزوی آن بودهاند که استبداد و خودسری این جماعت از میان برود.
@iranianlls
مهدی جوادی
آنچه در پست قبل آمده شعری است از ادیب الممالک فراهانی که گاه آن را «قاضی صلحیۀ بلد» و گاه نیز «صلحیۀ بلد» نامیدهاند. این شعر شرح شکایت، واقعی و یا خیالی، است که شاعر در سال ۱۳۲۹ قمری برابر با ۱۲۸۹ شمسی به عدلیه برده و، به رغم آنکه خود را در آن محق میدیده، نتوانسته است به حق مورد ادعایش برسد.
عدلیۀ وقت در این شعر دخمهای است تاریک شبیه به گور و قاضی آن نیز پیرمردی است استخوانی ولی متکبر و مغرور. سنجیدن صحت قول ادیب الممالک در این باب برای ما ممکن نیست؛ اما از آنجا که در آن زمان عدلیه تازه، آنهم به صورتی متزلزل، بنا شده بود، بعید نیست اگر حق با او باشد. اما، حتی به فرض آنکه در این مورد حق به جانب ادیب الممالک باشد، شرح دادخواهی او و نتایجی که از محکومشدن خود میگیرد نشان میدهد که بر پا شدن عدلیه و محاکم جدید به معنای راهیافتن و استقرار مفاهیم حقوق نوین در افکار عموم مردم نیست.
ادیب الممالک، در مقام خواهان این دعوا، خدا را به شهادت میگیرد و سپس جبرائیل و پیامبر و ائمۀ اطهار و اصحاب رسول و، خلاصه، کسانی را که قاضی بدیشان دسترسی نداشته است. برای همین هم قاضی دعوای شاعر را محکوم به بطلان میکند. شاعر نیز دعوا را به دیوان تمیز میکشاند و آنجا را هم شکستخورده ترک میکند، چون تمام قضات بر سر درستی رأی قاضی صلحیۀ بلد همداستاناند. در نهایت، ادیب الممالک میماند و رأیی که به سودش نیست و این شعر که، در آن، نخست، بر آن قاضی صلحیه لعنت میفرستد و سپس نفرینش را روانۀ صنف قاضیان میکند و در نهایت از خدایی که قاضی شهادتش را در دادگاه نپذیرفته بود میخواهد که ستون عدلیه را از جای برکند. به علاوه، به آن قاضی صادرکنندۀ رأی و دیگرانی که حکمش را تأیید کردهاند، کفر و ارتداد هم نسبت میدهد، تا نشان دهد از قدرت تکفیر غافل نیست.
ولی آیا این نالهها و نفرینها در این شعر طنزآمیز واقعاً زبانِ حالِ ادیب الممالک است، یا او میخواهد، با ظرافت و زیرکی، زشتیِ کار کسانی را نشان دهد که، بیآنکه هیچ دلیل و مدرکی در دست داشته باشند، برای اثبات ادعایشان تنها خدا و اولیاءاش را شاهد قول خود میگیرند و چون به مقصود نمیرسند، از حربۀ تکفیر و نفرین سود میبرند؟
پاسخ این سؤال برای ما روشن نیست و ناگزیر از آن میگذریم؛ همانطور که دربارۀ ارزش ادبی این شعر نیز سخنی نگفتیم. (۱) اما حتی اگر این سخنان به قصدِ تمسخر مدعیانِ بیدلیل سروده شده باشد، نشان میدهد که در آن روزگار بودهاند کسانی که از اهمیت آیین دادرسی، این ابداع سودمند بشری، بیخبر بودهاند و یا استبداد قضایی را به نفعِ خود میدیدند و آرزویِ احیاء روزگاری را داشتند که قاضی بتواند به میل خود، و بدون نیاز به دلیل و مدرک، به سود هرکس که میخواهد رأی دهد. و آیا هنوز هم اشخاصی از این دست در میان ما نیستند؟
پانوشتها
(۱) برای دیدن اشارهای به این شعر به عنوان نمونهای قابلقبول در طنز مشروطه، بنگرید به: محمدرضا شفیعی کدکنی، با چراغ و آینه، تهران، سخن، چاپ ۷، ۱۴۰۱، ص. ۶۵.
(۲) بسیاری از بزرگان ادبیات ما در مذمت بعضی از قاضیان سرودهها و نوشتههایی دارند که اگر صاحبهمتی آنها را گرد آورد، بیتردید حاصل کارش از چند دفتر میگذرد. برای مثال، عبید زاکانی، در فصل سوم رسالۀ تعریفات (دهفصل) مینویسد: «القاضی: آن که همهکس او را نفرین کنند... نائب القاضی: آن که ایمان ندارد... الوکیل: آن که حق را باطل گرداند. العدل (شاهد عادل): آن که هرگز راست نگوید... الوخیم: عاقبت ایشان. الدرک الاسفل: مقام ایشان. بیت النّار: دار القضا... الرشوه: کارساز بیچارگان...» (کلیات عبید زاکانی، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، گلشایی، ۱۳۵۲، صص. ۳۲۷-۳۲۶) و یا در باب چهارم اخلاق الاشراف، هنگامی که میخواهد روشی را که مردم زمانهاش در باب عدالت پیش گرفتهاند و مذهب مختار آنان شده است توصیف کند، چنین مینویسد: «اما مذهب اصحابنا آنکه این سیرت (یعنی عدلورزیدن) را اسوء سیر دانستهاند و گفتهاند که عدالت مستلزم خلل بسیار است...» (همان، ص. ۲۴۲) اما نباید کارِ بزرگانی چون عبید را با شعر ادیب الممالک یکسان پنداشت. طنز و هجو ادیب الممالک آیین دادرسی را هدف گرفته است؛ در حالی که آن بزرگان از استبداد قاضیان دوران خود مینالیدهاند و در آرزوی آن بودهاند که استبداد و خودسری این جماعت از میان برود.
@iranianlls
انجمنحقوقشناسی
میلاد نودویک سالگی استاد دکتر سید حسین صفایی @iranianlls
برای تولد استاد دکتر سید حسین صفایی
تهمورث بشیریه
رئیس انجمن علمی حقوقشناسی
اگر برای هر صفتی، معدنی باشد، او، معدن شرافت و تواضع است. هر حقوقخواندهای، کامی از علمش ستانده و هر جای که بگردیم، جز نام نیک از او نمانده. بی حاشیه، مینشیند و بی طمطراق، برمیخیزد. با آنکه بحر است در حقوق، از بزرگی، پیش بزرگان دیگر فروتنی میکند. یادم هست در جلسهای در خانه اندیشمندان علوم انسانی در مورد استاد فقید دکتر کاتوزیان گفت که او را در علم از خود والاتر میبینم و ما میدیدیم که از سر معرفت میگوید آنچه را که گفتنش برای دیگران سهل و ممتنع است.
دهههاست که همه جامعه حقوقی و بلکه کل جامعه، بهواسطه، مدیون او هستند اما بی اشارتی به آن، پذیرای خاص و عام در منزلش است؛ ساده، بی تکلف و بی ادعا.
مقید است که با سختیهای جسمیِ این روزهایش، مهمان را گرامی دارد و پیش پای او بلند شود و از آثار جدیدش هدیه دهد. هنوز تدریس دارد و خود را به روشهای نوین تدریس آشنا ساخته و هنوز از چشمه وجودش، بی منت، متعلمان را سیراب میکند.
من، وقتی میبینمش حالم خوب میشود چون گویی به دیدن دریایی رفتهام که انسانیت، هر لحظه در آن موج میزند و گویی، خورشیدی را یافتهام که شعاع گرمایش، سردی جان را میزداید.
او، استاد دکتر صفایی، امروز نودویک ساله شد.
میلادش مبارک و سایه ارجمندش مستدام!
@iranianlls
تهمورث بشیریه
رئیس انجمن علمی حقوقشناسی
اگر برای هر صفتی، معدنی باشد، او، معدن شرافت و تواضع است. هر حقوقخواندهای، کامی از علمش ستانده و هر جای که بگردیم، جز نام نیک از او نمانده. بی حاشیه، مینشیند و بی طمطراق، برمیخیزد. با آنکه بحر است در حقوق، از بزرگی، پیش بزرگان دیگر فروتنی میکند. یادم هست در جلسهای در خانه اندیشمندان علوم انسانی در مورد استاد فقید دکتر کاتوزیان گفت که او را در علم از خود والاتر میبینم و ما میدیدیم که از سر معرفت میگوید آنچه را که گفتنش برای دیگران سهل و ممتنع است.
دهههاست که همه جامعه حقوقی و بلکه کل جامعه، بهواسطه، مدیون او هستند اما بی اشارتی به آن، پذیرای خاص و عام در منزلش است؛ ساده، بی تکلف و بی ادعا.
مقید است که با سختیهای جسمیِ این روزهایش، مهمان را گرامی دارد و پیش پای او بلند شود و از آثار جدیدش هدیه دهد. هنوز تدریس دارد و خود را به روشهای نوین تدریس آشنا ساخته و هنوز از چشمه وجودش، بی منت، متعلمان را سیراب میکند.
من، وقتی میبینمش حالم خوب میشود چون گویی به دیدن دریایی رفتهام که انسانیت، هر لحظه در آن موج میزند و گویی، خورشیدی را یافتهام که شعاع گرمایش، سردی جان را میزداید.
او، استاد دکتر صفایی، امروز نودویک ساله شد.
میلادش مبارک و سایه ارجمندش مستدام!
@iranianlls
Forwarded from میاسای ز آموختن یک زمان 📚 Never stop learning 📚 حقوق و ایران / Law & Iran Hassan Mohseni/حسن محسنی (Hassan MOHSENI)
New Recording 98
<unknown>
فایل صوتی برنامه نقد و بررسی فیلم بیبدن، دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی، تالار ابن خلدون، ۱۳ خرداد سال ۱۴۰۳
خانم دکتر صادقی
آقای دکتر محسنی
مجری: خانم زواره ئیان
@ut_cinemacenter
خانم دکتر صادقی
آقای دکتر محسنی
مجری: خانم زواره ئیان
@ut_cinemacenter
Forwarded from اکوایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 قانون ناپلئونی برای تجار ایرانی
▫️اولین قانون تجارت در ایران حدود یکصد سال پیش در زمان «علی اکبر داور» متصویب شد. ظاهرا منبع تدوین این قانون هم «قانون بازرگانی فرانسه» بود که به عنوان «کد ناپلئون» مشهور بود. درحال حاضر شاکله قانون تجارت کشور نیز همان قانون تدوین شده در زمان علی اکبر داور است.
▫️اما قانون تجارت جدید به تازگی در مجلس تصویب شده است. سوال اصلی این است که آیا تغییر قانون تجارت میتواند چالشها و مسائل مبادلات تجار را حل کند؟ سوال مهم دیگر آنکه قانون تجارتی که برای عصر امروز تدوین میشود باید دارای چه ویژگیهایی باشد و آیا قانون جدید چنین ویژگیهایی را دارد؟ و پرسش مهم دیگر آنکه مشکلات قانون تجارت ناشی از خود قانون است یا نحوه رسیدگی به آن؟
▫️گروه رسانهای دنیای اقتصاد در میزگرد «نقد و نظر» این بار با حضور مید قنبری، حقوقدان و مشاور بانک مرکزی، عباس کریمی، رییس انجمن آیین دادرسی مدنی ایران و فرشید فرحناکیان، عضو هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز، سراغ ارزیابی قانون تجارت رفته است.
▫️نسخه کامل این نشست به زودی در وبسایت، کانال یوتیوب و تلگرام اکوایران، منتشر میشود.
📺 @ecoiran_webtv
▫️اولین قانون تجارت در ایران حدود یکصد سال پیش در زمان «علی اکبر داور» متصویب شد. ظاهرا منبع تدوین این قانون هم «قانون بازرگانی فرانسه» بود که به عنوان «کد ناپلئون» مشهور بود. درحال حاضر شاکله قانون تجارت کشور نیز همان قانون تدوین شده در زمان علی اکبر داور است.
▫️اما قانون تجارت جدید به تازگی در مجلس تصویب شده است. سوال اصلی این است که آیا تغییر قانون تجارت میتواند چالشها و مسائل مبادلات تجار را حل کند؟ سوال مهم دیگر آنکه قانون تجارتی که برای عصر امروز تدوین میشود باید دارای چه ویژگیهایی باشد و آیا قانون جدید چنین ویژگیهایی را دارد؟ و پرسش مهم دیگر آنکه مشکلات قانون تجارت ناشی از خود قانون است یا نحوه رسیدگی به آن؟
▫️گروه رسانهای دنیای اقتصاد در میزگرد «نقد و نظر» این بار با حضور مید قنبری، حقوقدان و مشاور بانک مرکزی، عباس کریمی، رییس انجمن آیین دادرسی مدنی ایران و فرشید فرحناکیان، عضو هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز، سراغ ارزیابی قانون تجارت رفته است.
▫️نسخه کامل این نشست به زودی در وبسایت، کانال یوتیوب و تلگرام اکوایران، منتشر میشود.
📺 @ecoiran_webtv